چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم - صفحه 43

882 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    رَبِّ هَبْ لِی حُکْماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ «83» ابراهیم

    پروردگارا مرا حکمت و دانش مرحمت فرما و مرا به صالحان ملحق کن

    =============================

    سلام بر استاد عزیز و مریم جان و دوستان نازنینم

    الهی که حال دلتون عالی و روزگارتون بر وفق مراد باشه

    خدایا هر انچه دارم از آن توست

    خدایا شکرت برای نعمت روز دیگری زندگی و بندگی

    خدایا شکرت برای نعمت ایمان و توحید

    خدایا شکرت برای نعمت صلات و رکوع و سجود

    که در برابرت اعلام بندگی، خشوع، خضوع،  و اطاعت می کنم

    خدایا شکرت برای تغییرات چشمگیر شخصیتیم

    خدای نازنینم محبوبم توفیق سپاسگزاری قلبی افزون و افزونتر به من ببخش آمین

    همه  فایلهای استاد عالیه ولی این فایل یکی از اون فرد اعلاهاست انرژیش بشدت مثبته

    دوست دارم زیرش کامنت بنویسم هر چند که ممکنه مرتبط به موضوع فایل نباشه

    داستان از اونجا شروع شد که بعد از نهار تو آشپزخونه بودم ظرفها رو شستم آشپزخونه رو مرتب کردم و بعدش گفتم خدایا شکرت که آشپزخونه رو تمیز و مرتب کردم، بعد نگاهم به سرامیکهای سفید کف آشپزخونه افتاد دیدم چندتا لکه رو بعضیاش  هست با خودم گفتم

    باید اینا رو تمیز کنم

    بلافاصله حرفم رو اصلاح کردم، گفتم

    خوبه که اینها رو تمیز کنم، بهتره که اینها رو تمیز کنم

    و لبخندی حاکی از رضایت از تغییرات مثبتم بر لبم نشست

    خدایا شکرت من چقدر تغییر کردم، اونقدر که روی کلمه به کلمه حرفهام، و حتی فکرهام دقت می کنم، که اجبار توش نباشه چون من خالق اتفاقات زندگیم هستم، و کلاً بار منفی نداشته باشه

    همون موقع حسی در درونم گفت بیا چندتا از اتفاقات خوب امروزت رو بیاد بیار و از زاویه تغییراتی که داشتی بهش نگاه کن، و زیر همین فایل کامنتش کن، تا رد پایی باشه برات، که هر زمان دوباره بخونیش شاد بشی و ازش انرژی بگیری و با شوق ادامه مسیر بدی

    من هم گفتم چشششم ! چی بهتر از این!؟ یک تیر و دو نشان

    امروز صبح مستأجر طبقه بالاییمون اسباب کشی کرد و رفت، در حالی که مدت قرارداد به پایان نرسیده بود، از قبل هم بما چیزی نگفته بود همین دو روز پیش بما خبر داد،

    تو کارت همسرم به اندازه پول ودیعه ای که میخواستیم بهش پس نبود(همینجا دوباره نوشته بودم ودیعه ای که باید بهش پس بدیم، سریع  کلمه باید رو حذف کردم و بجاش نوشتم میخواستیم، خدایا شکرت)

    ولی خدا رو شکر تو کارت من پول بود، نه تنها به اندازه ای که پول ودیعه رو پوشش بده، بلکه از اونهم بیشتر

    تو کارت من! منی که شاغل هم نیستم!

    خیلی راحت شیک و مجلسی پولشو دادیم

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    خدایا شکرت که آسانم کرده ای برای آسانیها

    قبلاً اینجوری نبوده ها!

    ——-

    بعد از رفتن همسایه، همسرم گفت برم بالا یه نگاهی بندازم گفتم منم میام، گفت هوا تو راه پله سرده یه ژاکتی چیزی بپوش بهش گفتم نیازی نیست مگه ندیدی راننده کامیون باربری رو، با آستین کوتاه توی حیاط ایستاده بود همسرم گفت اون جوون بود

    خندیدم و گفتم ای بابا منم جوونم دیگه!!!

    همسر جان گفت آره واقعاً، خدا رو شکر روحیه جوان و  شادی داری، روحیه ات کمتر از 14 ساله ها نیست!

    خدایا شکرت با این حرفش لبخند رضایت عریضی بر لبم نشست، و یکی خواسته هایی که تو دفتر تمرین ستاره قطبی نوشته بودم تیک خورد، نوشته بودم امروز میخوام من و عزیز دلم صحبتهای دلپذیری با هم داشته باشیم

    خدایا شکرت

    ——–

    رفتم جلوی پنجره هال و داشتم منظره های زیبای آسمون پهناور و کوههای اطراف و درختهای فراوون روبرومو تماشا می کردم یهو دیدم توی زمین همسایه یه کره اسب ناز و کوچولو دور و بر مادرش که سرگرم علف خوردن بود می پلکه بعدشم دیدم چسبید به مادرش  و داره شیر میخوره خیلی منظره قشنگی بود خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    ——–

    از پنجره آشپزخونه نگاه کردم، کوه روبروی خونه مونو دیدم که فقط یک زمین کشاورزی با خونه ما فاصله داره، و آسمون خیلی آبی و زیبا، و کوههای دورتری که از برف سفید شدن

    خدایا شکرت که وقتی خونه شهرستان هستم این منظره های زیبا چشم انداز هر روز منه،داشتم اینارو می گفتم و شکر می کردم یهو از کنار پنجره چشمم به گله گوسفندی افتاد که در دامنه کوه مشغول چرا بودن

    خدایا شکرت عشقی زیباییهای بیشتری نشونم میدی

    –‐—-

    جاری ام زنگ زد خدایا شکرت  که رابطه خیلی خوبی با هم داریم،مثل دوتا خواهریم درباره موضوعات مثبت حرف می زنیم، قبل از خداحافظی گفت یه مورد هست نزدیکشون که فردی نیازمنده و بیمارستانه و عمل کرده و برای ترخیص حدود ده میلیون نیاز داره، گفت اگر میتونید یه مبلغی کمک کنید،

    این حرفش برای من نشانه ای از طرف خدا بود، بخاطر اینکه بعد از نماز صبح که قرآن می خوندم، یه آیه در مورد انفاق بود، ومن از دلم گذشت که من این ماه انفاق نکردم، یادم باشه این کارو انجام بدم،

    و حالا بجای اینکه من دنبال موردش بگردم خدای مهربونم شسته و رفته از زبون جاریم مورد رو نشونم داد، و منم قبول کردم و مبلغی پرداخت کردم

    بعد به خدا گفتم خدایا شکرت من این مبلغ رو در راه خودت و برای کمک به خودم دادم همونطور که در قرآن گفتی

    مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ‌ سوره بقره آیه 261

    مثل کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌کنند، همانند بذرى است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (طبق مشیتش) دو یا چند برابر مى‌کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه چیز) داناست.

    ——

    بعد از نماز مغرب و عشا وسطای کامنت نوشتنم سمیه جونم زنگ زد و ارتباط تصویری برقرار کردیم طبق معمول هم نوه شیرین و عزیزم لیلیین کوچولوی ده ماهه خوشحال و خندان منتظر بود خاله هاشم وصل شدن خب لیلی مثل همیشه محور و مرکز توجه بود، یاد حرف  فاطمه جانم افتادم که به سمیه گفته بود شما اصل تمرکز بر زیباییها تو بغل خودته

    یه وسیله ای شبیه روروک  داره لیلی جونم ولی روروک نیست چرخ نداره وقتی که یه ذره لیلی  خودشو تکون میده مثل فنر بالا و پائین میره اینقدر منظم خودشو تکون میداد و بالا و پایین می پرید و می خندید که ما رو هم به شوق آورد و ما هم همراهیش کردیم خلاصه حدود یکساعت شاید هم بیشتر ما هم کودک درونمون فعال شد و بچه بازی کردیم و  حظ ولذت فراوون بردیم

    اینم تیک بعدی ستاره قطبیم که نوشته بودم میخوام اسکایپ خیلی خوبی با هم داشته باشیم  خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    ——-

    آخرای صحبتمون با بچه ها دیدم پیام ایمیل بالای صفحه گوشیم نشون داده شد با عنوان فعالیت جدید سعیده شهریاری

    منم بیخیال نوشتن ادامه کامنتم شدم گفتم برم ببینم سعیده جون چی نوشته…

    واااای خدای من چه کامنت قرآنی نورانی و با شکوهی نوشته بود

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    قرآن رو آوردم و آیه هایی که تو کامنتش درباره  الفوز العظیم نوشته بود رو دونه دونه صفحه هاشو باز کردم و همزمان با کامنت خوندم

    همینجا از سعیده جونم تشکر می کنم تشکری فراوان و از صمیم قلبم

    اینقدر  با تمام احساس و وجودم در دریای آگاهیهای قرآنی کامنت غوطه ور شدم که از بعد زمان خارج شدم  یهو  ساعتو نگاه کردم  دیدم دوازده نیمه شبه!!! باورم نمیشد نمی دونم چند ساعت مشغول کامنت بودم

    یه چیز دیگه هم بگم که جالب و عجیب بود برام، در تمام مدتی که سرگرم کامنت سعیده جان بودم از خونه همسایه صدای بلند آهنگ میامد با صدای خواننده های مختلف، شاید باورتون نشه ، من صدایی واااضح شنیدم که دو بار گفت

    الله اکبر    الله اکبر

    اولش فکر کردم شاید همسرم باشه رفتم دیدم خوابه خوابه

    نمی دونم هرچی بود منو منقلب کرد

    خلاصه کامنت سعیده جانم تیر خلاص خداوند بود که صبح ازش خواسته بودم یه رزقی بمن هدیه بده که از شدت شوق اشکام بریزه، و همینطور هم شد و خدا جانم ناک اوتم کرد

    این بود ماجرای یک روز پر از اتفاقات زیبا در سایه هدایتهای خداوند و از زاویه دید تغییرات شخصیتیم

    خدایا شکرت برای همه نعمتهام

    خدایا شکرت برای وجود پر ارزش استاد عزیز و مریم جان و دوستان نازنینم

    از خداوند رب العالمین همه خیر و خوبی های دنیا و آخرت رو برای خودم و همه شما خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 66 رای:
  2. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3082 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته و دوستان گلم

    خب یک کلید مهم در سخنان استاد عزیزم که هی زنگ میزنه تو ذهنم اینه در بحث مالی کسی مثل استاد که روند رشدشون همیشه روبه بالا بوده کلیدش اینه مغرور نشو نگاه بالا به پایین به کسی نکن با همه متواضع و خاشع رفتار کن و حواست به رفتارت باشه

    و یه فایل از استاد دیدم یادم نیست کجا بود استاد میگن دردوره ثروت بچه ها اوایل خیلی خوب رشد میکنن از لحاظ مالی میان بالا اما تا یه جایی متوقف میشن و بعد رفتم علتشو در اوردم که اون علت مغرور شدن بچه ها بود و دقیقا همینه در تمام دوره ها اوایلش ما عاشقانه روی خودمون کار میکنیم رشد میکنیم به خواسته هایی که محال بودن میرسیم بعد کم کم این موضوع میاد که دیگه من بلد شدم دیگه حواسم هست بابا کنترل میکنم ورودی هامو حالا بزار با یه بار رفتن به اینستا چیزی نمیشه که با خوردن یه شیرینی که چیزی نمیشه و کم کم میبینه نتایج دارن برمیگرده و واقعا به قبل تر از خودش برمیگرده و اینه جواب غروری که ادم رو میگیره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
    • -
      مهدی گفته:
      مدت عضویت: 1157 روز

      سلام و درود فراوان به شما دوست عزیز و گرامی

      چقدر به نکته قابل توجهی اشاره کردین ومن خیلی‌ بهش فکر کردم

      واقعاً چرا ما تا یه ذره پیش رفت میکنیم مغرور میشیم

      چرا به همون راهی که داشتیم با عشق و علاقه و بدون هیچ درگیری و هیچ مقایسه ای پیش می‌رفتیم ادامه نمیدیم ،،پس باید بیشتر روی خودمون کار کنیم و اینقدر تغییر کنیم و بزرگ فکر کنیم که ذره ای در احساس وحالمون تأثیر نذاره

      وما رو اینقدر بزرگ کنه که هدفمند زندگی کنیم و با غرور و ادعا

      خدایا شکرت برای این همه دوستان خوب با افکار مختلف برای آگاهی بیشتر ما

      موفق و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    منیر گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز بنده خوب خدا و دوستان عزیزم

    استاد چقدر من دلم میخواد به این نقطه برسم که هیچ مقایسه ای حتی مقایسه خوب در کارم نداشته باشم واقعا همینقدر که تا اینجا تونستم تا حد زیادی کنترل کنم استاد خیلی پیشرفت داشتم

    خدایا کمکم کن فقط الگو بگیرم از جهان اطرافم

    خدایا کمکم کن تحسین گر باشم و یکسره جهان اطرافم رو تحسین کنم خدایا کمکم کن هر لحظه از حسادت دور باشم خدایا کمکم کن بهترین های رفتاری و احساسی رو در شخصیتم نهادینه کنم

    خدایا کمکم کن سرم توی کار خودم باشه صفر تا صد تمرکزم روی خودم باشه خدایا کمکم کن شیطان مقایسه گر رو از ذهنم بیرون بیارم

    استاد من یه چیزی رو خوب از شما یاد گرفتم و اونم تکامل تدریجی هست و اصلا دیگه عجله ای برای بالا رفتن پله های تکامل ندارم این آگاهی رو خوب تونستم درک کنم و هر لحظه میگم خدایا هدایتم کن در بهترین مکان و زمان و موقعیت و شرایط اجتماعی باشم

    استاد واقعا معجزه میکنه این پذیرش تکامل تدریجی خیلی خیلی عالیه

    چقدر زیبا این آیه ها رو بیان میکنی استاد سوره نسا آیه 32 و خداوند به هر کسی به اندازه تلاش و آگاهی هاش و استعدادهای اون شخص میده و اینکه هر کسی خالق زندگی خودش هست و به اندازه درک و ظرف وجودیش کسب میکنه از فراوانی ها و نعمت ها خدایا چقدر تو عدالت داری واقعا این عین عدالت که هر کسی به اندازه تلاشش جواب میگیره

    خدایا درخواست میکنم همینجا که از فضل و رحمتت به من بدی و ظرفم رو بزرگ کنی برای داشتن بیشترین ها

    خدایا درخواست میکنم که والاترین ها رو بهم بدی

    خدایا کمکم در جایگاه صحیح خودم به بهترین شکل باشم

    خدایا کمکم کن خودم باشم و هیچ توجهی به دیگری نداشته باشم

    خدایا کمکم کن عاشقانه شکرگزاری کنم برای هر آنچه از تو به من رسیده

    خدایا کمکم کن نه حسادت بورزم و نه دلسوزی کنم

    خدایا تو عادل مطلق هست و هر کسی هر چیزی داره هر جایی هست در جای درستش هست

    خدایا کمکم هر لحظه آگاهانه رفتار کنم

    خدایا شکرت خدایا شکرت بابت تایپ کردن این کامنت و این درخواست های زیبا

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  4. -
    منیر گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به بنده خوب خدا استاد عزیز و همه دوستان عزیزم

    استاد اینقدر این فایل عالی و به جا هست که الان من یک هفته دوره ثروت یک رو استپ کردم روی فایل 7 و فقط و فقط این فایل رو گوش میدم

    چقدر نکته داره و چقدر انرژی داره این شکرگزاری واقعا استاداینقدر این نظم و فراوانی زیاد هست هر چی استفاده می‌کنیم کم نمیشه هر چی میوه میخوریم باز درختان با نظم آب و هوای در گردش فصل به فصل میوه های متفاوت فصل به فصل خوراکی های متفاوت و هر خوراکی یه جور به بدن سود میرسونه

    منابع آب منابع سنگی و معدنی جنگل های چوبی استاد همین گوشی ها که ارتباط ما با شما رو فراهم کرده بی نهایت تکنولوژی بی نهایت امکانات رفاهی …همون ویتامین دی نور خورشید استاد که بدون هزینه در اختیار همه مخلوقات هست هر چی فکر میکنم بیشتر و بیشتر هست و اصلا قابل شمارش نیس ..زیبایی هایی که اطرافمون هست تمام نشدنیه خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    آیه 11 سوره اعراف که نگم استاد چند روزه من دارم شکر میکنم که خدا منو اینگونه آفریده جزئی از خدا خدایا شکرت که من جزئی از تو هستم خدایا شکرت که من از روح پاک تو هستم

    خدایا مرسی که منو بالا بردی مرسی که من تونستم دوره لیاقت رو داشته باشم و با آگاهی های اون دوره تا حد زیادی حس لیاقتمندیم رو بالا بیارم خدایا من لایق والاترین ها هستم چون تو منو اینطور افریدی

    استاد علاوه بر اینکه این قسمت که خدا از شیطان سوال میکنه چرا سجده نمیکنی حس امنیت میده این حس رو هم به من میده که قطعا خداوند به من بنده هم این مهلت رو میده و بابت ناآگاهی های گذشته باید خوشحال باشیم که خدا قطعا بخشاینده هست و بر ما میبخشه پس خودسرزنشی و خودخوری رو همینجا باید کاملا کنار بذاریم و زندگی رو از این همین نقطه آگاهی از سر بگیریم از همین جا شروع کنیم و شکرگزاری بشه تکلیف روزانه قلبمون

    خدایا کمکم کن که هر چی دارم از تو هست

    خدایا هر آنچه که دارم از آن توست خدا

    خدایا هر آنچه که دارم از آن توست خدا

    حتی اینجا بودنم هدایت تو هست خدا این آگاهی های ناب از طریق بنده خوب تو به من رسیده و تو خواستی که این نعمت ها رو به سمت من فرستادی

    خدایا کمکم کن مقایسه رو حذف کنم‌کامل کامل به لطف خدا استاد تونستم مقایسه رو با دوره احساس لیاقت خیلی کم کنم اما هنوز حس میکنم باید بیشتر از بین ببرم

    توی یه تایمی قبل از دوره احساس لیاقت استاد من خیلی درگیر مقایسه بودم و خیلی حال بدی ها رو تجربه کردم اما استاد به لطف این دوره ها تونستم تا حد زیادی کنترل کنم

    من در هر جایگاهی که باشم بنده خدا هستم و نباید وارد مقایسه بشم باید تمرکزم روی خودم باشه باید بتونم اینو به خوبی درک کنم که در جایگاه درست و صحیح خودم هستم و نه از کسی بالاتر هستم و نه از کسی پایین تر

    خدایا فرکانس و مدار من رو در بهترین موقعیت ممکن قرار بده

    خدایا کمکم کن نه خودم رو برتر بدونم نه پست تر بدونم خدایا آگاهی ها رو درونم بالا ببر

    خدایا هر آنچه دارم از آن توست و نباید غروری بر داشته هام بگیرم و غمی بر نداشته هام بخورم باید فقط شکرگزار باشم

    مرسی استاد

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  5. -
    Hootan گفته:
    مدت عضویت: 2526 روز

    سلام

    تفاوت فرکانس ” احساس سپاسگزاری ” با سایر احساس های خوب؛

    احساس سپاسگزاری با سایر احساس‌های خوب تفاوتی بنیادین دارد، زیرا نه فقط یک واکنش عاطفی ساده، بلکه حالتی از اتصال عمیق به خداوند و درکی معنوی از حکمت اوست. بسیاری از احساس‌های مثبت مانند شادی، امید یا آرامش وابسته به شرایط خاص و موقتی‌اند. اما سپاسگزاری، حتی در سخت‌ترین شرایط، انسان را به یک حقیقت بالاتر و فراتر از جهان مادی متصل می‌کند. این احساس، حالتی از رضایت و تسلیم عاشقانه به اراده خداوند است که سایر احساس‌های خوب معمولاً فاقد چنین معنویت و عمقی هستند.

    خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

    “و اذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ”

    ( اعراف، آیه 7: آل عمران)

    در این آیه، خداوند وعده می‌دهد که اگر انسان‌ها شکرگزار نعمت‌های او باشند، نعمت‌هایشان را افزون خواهد کرد. اما اگر به کفران نعمت‌ها بپردازند، عذابش سخت خواهد بود. این آیه تأکید دارد که شکرگزاری موجب افزایش برکات الهی در زندگی انسان می‌شود

    فرمایش بابا طاهر

    “آن که شکر از دل برخیزد، از هر چه بگذرد،

    همچو گل در بهار از خاک خود برخیزد.

    بابا طاهر می‌گوید شکرگزاری واقعی باید از دل برخیزد و همچون گل در بهار که از خاک رشد می‌کند، باعث رشد و شکوفایی روحی انسان می‌شود. شکر از دل انسان را از سختی‌ها عبور می‌دهد و به او آرامش و کمال می‌بخشد.

    این سخن، ماهیت همه‌جانبه سپاسگزاری را روشن می‌کند: سپاسگزاری یعنی دیدن نعمت در هر لحظه و درک این که همه چیز از لطف خداوند سرچشمه می‌گیرد.

    تفاوت کلیدی سپاسگزاری با احساس‌های دیگر این است که سپاسگزاری یک حالت آگاهانه از پذیرش و تسلیم در برابر حکمت و مشیت الهی است، در حالی که بسیاری از احساس‌های دیگر به شرایط بیرونی وابسته‌اند و اغلب زودگذر هستند.

    سپاسگزاری و تسلیم کامل سپاسگزاری انسان را به مرحله‌ای می‌رساند که دیگر نیازی به شکایت، نگرانی یا اضطراب ندارد، زیرا ایمان دارد که هر آنچه رخ می‌دهد، نتیجه حکمت الهی است. این احساس، فرد را از اسارت شرایط بیرونی رها می‌کند و او را به آرامش درونی می‌رساند.

    احساس‌های دیگر وابستگی احساس‌هایی مثل شادی یا رضایت معمولی اغلب وابسته به وقایع، افراد یا دستاوردهای مادی هستند. این احساس‌ها زودگذر بوده و با تغییر شرایط ممکن است به ناامیدی، غم یا خشم تبدیل شوند.

    ماندگاری سپاسگزاری سپاسگزاری ریشه در درک عمیق دارد که همه چیز در زندگی، حتی چالش‌ها، بخشی از برنامه خداوند است. این درک، رضایتی پایدار و معنوی به انسان می‌بخشد، برخلاف احساس‌های دیگر که به نتایج لحظه‌ای وابسته‌اند.

    فراتر از شادی‌های زودگذر شادی‌های موقتی ممکن است از یک اتفاق خوشایند یا موفقیت حاصل شوند، اما سپاسگزاری نه به نتیجه بلکه به خودِ وجود و حکمت الهی متصل است. این امر، سپاسگزاری را به سطحی عمیق‌تر و معنوی‌تر ارتقا می‌دهد

    مثال 1

    محمد علی کلی، قهرمان بوکس جهان، یکی از برجسته‌ترین نمونه‌ها در استفاده از مفهوم سپاسگزاری به شکلی عمیق و معنوی در زندگی‌اش بود. او نه تنها به دلیل توانمندی‌های ورزشی‌اش بلکه به دلیل ایمان قوی و روحیه شکرگزاری‌اش در مواجهه با چالش‌ها شناخته می‌شود. محمد علی همیشه بر این باور بود که هر دستاوردی که به‌دست آورده است، نتیجه‌ مستقیم تلاش و زحمت خود او نیست بلکه بیشتر به لطف و عنایت الهی وابسته است.

    او در یکی از صحبت‌هایش اشاره کرده بود:

    “سپاسگزاری من به خداوند تنها برای پیروزی‌ها نیست، بلکه برای فرصت‌های زندگی، یادگیری و رشد نیز شکرگزارم.”

    این جمله به وضوح نشان می‌دهد که سپاسگزاری او نه محدود به زمانی بود که برنده می‌شد، بلکه در همه ابعاد زندگی‌اش، حتی در برابر شکست‌ها و سختی‌ها، حضوری پررنگ داشت.

    یکی از لحظات برجسته در زندگی محمد علی زمانی بود که با بیماری پارکینسون دست و پنجه نرم می‌کرد. در حالی که بسیاری از ورزشکاران و افراد معروف ممکن بود در چنین شرایطی تسلیم شوند یا به افسردگی دچار شوند، محمد علی همچنان با روحیه‌ای شکرگزار و مثبت باقی ماند. او نه تنها به خداوند برای نعمت‌های سلامتی گذشته‌اش شکر می‌کرد، بلکه برای فرصتی که این بیماری به او داده بود تا بیشتر از پیش با معنای واقعی زندگی آشنا شود، سپاسگزار بود.

    در واقع، محمد علی با هر شکست یا دشواری که در زندگی‌اش به وجود می‌آمد، به دنبال درسی بود که از آن بگیرد. در این رویکرد شکرگزارانه، او توانست از هر موقعیتی حتی لحظات سخت بیماری، به فرصتی برای رشد و تعالی روحی تبدیل کند. او با نگاهی متواضعانه و تسلیم در برابر مشیت الهی، به‌جای تمرکز بر مشکلات، بر نعمات و فرصت‌های درونی تأکید می‌کرد.

    مولانا در وصف حالتی شبیه به سپاسگزاری می‌گوید:

    این شکر نعمت است و لب گویا کند

    دل درون را به عالم مولا کند

    مولانا در این بیت بیان می‌کند که سپاسگزاری زبانی، پلی است که دل انسان را به حقیقت الهی متصل می‌کند. سپاسگزاری، نه صرفاً از روی عادت، بلکه به عنوان حالتی از درک لطف خداوند، انسان را از وابستگی‌های دنیوی آزاد کرده و به عوالم معنوی ارتقا می‌دهد.

    سوره انعام، آیه 141 آمده است:

    “وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخِیلَ وَالْأَعْنَابَ وَکُلَّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهِ فِیهِ فِی فُؤَادِهِمْ تَحْسَبُونَ أَنَّهَا مِّنْ لَا یشْکُرُونَ”

    در این آیه به این نکته اشاره می‌کند که در دل انسان‌ها می‌بایست سپاسگزاری و شکرگذاری نسبت به نعمت‌ها وجود داشته باشد. انسان‌ها باید از نعمت‌ها به‌درستی بهره برده و در مقابل آنها شکرگزار باشند، چرا که این شکرگزاری در واقع برای خود انسان سودمند است

    این رویکرد در زندگی محمد علی، او را به شخصیتی فراتر از یک قهرمان ورزشی تبدیل کرد؛ شخصیتی که در برابر چالش‌های زندگی نه تنها به مقاومت و مقابله می‌پرداخت، بلکه در هر شرایطی شکرگزار حضور خداوند در زندگی‌اش بود. به‌طور مشابه، ما نیز می‌توانیم از تجربه‌های او بیاموزیم که در لحظات دشوار زندگی، سپاسگزاری می‌تواند نیرویی قدرتمند برای رشد شخصی و نزدیک شدن به حقیقت الهی باشد.

    پند آموزی که از زندگی محمد علی می‌توان گرفت این است که سپاسگزاری تنها یک واکنش احساسی به خوشی‌ها و موفقیت‌ها نیست، بلکه یک انتخاب آگاهانه برای دیدن زیبایی‌ها، فرصت‌ها و درس‌ها در هر لحظه از زندگی، حتی در سختی‌هاست. سپاسگزاری، به انسان کمک می‌کند تا از موانع بیرونی رها شود و در هر شرایطی به معنای واقعی زندگی دست یابد.

    مثال 2

    زندگی ثریا اسفندیاری بختیاری، همسر دوم محمدرضا شاه پهلوی، نمادی از فراز و فرودهای انسانی است. او در دوران سخت جدایی و ترک دربار، به جای فرو رفتن در تلخی‌ها، سپاسگزاری را به راهنمای زندگی‌اش تبدیل کرد. تجربیاتش نشان می‌دهد که سپاسگزاری، فراتر از یک احساس ساده، نیرویی الهام‌بخش برای بازآفرینی زندگی است.

    تجربیات پندآموز از سپاسگزاری ثریا

    1. سپاسگزاری برای فقدان‌ها

    ثریا در خاطرات خود به لحظه‌ای اشاره می‌کند که پس از جدایی، در اتاق کوچکی در پاریس، برای اولین بار احساس آزادی کرد. او می‌نویسد:

    “وقتی همه چیز را از دست دادم، فهمیدم چیزی برای ترسیدن باقی نمانده است. سپاسگزار شدم که دیگر در قفسی طلایی زندگی نمی‌کنم و فرصتی برای کشف خود واقعی‌ام دارم.”

    این درک، او را از اندوه رها کرد و به او یاد داد که فقدان‌ها نیز می‌توانند برکتی پنهان باشند.

    2. شکر برای لحظه‌های کوچک

    روزی ثریا در خیابان‌های پاریس در حال قدم زدن بود. مردی مسن با لبخندی گرم به او گفت: “صبح بخیر، بانوی زیبا!” او می‌گوید:

    “برای اولین بار بعد از مدت‌ها، این جمله ساده قلبم را گرم کرد. همان‌جا ایستادم، به آسمان نگاه کردم و گفتم: خدایا شکرت که هنوز انسان‌هایی وجود دارند که نور امید را به دیگران هدیه می‌دهند.”

    این تجربه نشان داد که حتی لحظه‌های کوچک و ساده می‌توانند به منبعی از سپاسگزاری تبدیل شوند.

    3. سپاسگزاری برای یادگیری در بحران

    در دوران انزوا، ثریا شروع به نقاشی کرد. او می‌نویسد:

    “وقتی بوم سفید را رنگ می‌زدم، می‌فهمیدم که زندگی‌ام هم مثل این بوم است. هر چقدر که به اشتباه رنگ بزنم، باز هم می‌توانم طرح جدیدی خلق کنم. برای این درس زندگی شکرگزارم.”

    این نگرش او را از احساس شکست به احساس خلاقیت و بازسازی سوق داد.

    4. سپاسگزاری برای قدرت درونی

    ثریا تجربه‌ای از شبی دارد که زیر بار مشکلات، احساس تنهایی و بی‌کسی می‌کرد. او می‌گوید:

    “روی زمین نشستم، به خدا گفتم: اگر تو با منی، چیزی برای از دست دادن ندارم. در همان لحظه، حس آرامشی عجیب در وجودم جاری شد و فهمیدم که این حس از درون من می‌آید. سپاسگزار شدم که نیرویی دارم که همیشه کنارم است.”

    این قدرت درونی، به او امید داد تا زندگی‌اش را با دست خودش بازسازی کند.

    مولانا درباره قدرت سپاسگزاری می‌گوید:

    “شکر گو، شکر گو، شکر که خورشید تو را

    برده ز ظلمت شب تا به سحرگاه نور.”

    ثریا نیز با سپاسگزاری از “نور درونی” خود توانست از شب‌های تاریک زندگی عبور کند.

    ثریا این را فهمید که سپاسگزاری از داشته‌ها، دریچه‌ای به سوی نعمت‌های جدید است.

    درس‌هایی از زندگی ثریا

    1. سپاسگزاری از دست‌رفته‌ها:

    هر آنچه از دست می‌دهیم، جای خود را به فرصت‌هایی برای رشد و کشف می‌دهد.

    2. قدرت لحظه‌های کوچک:

    سپاسگزاری از اتفاقات کوچک، راهی است به سوی شادی‌های بزرگ‌تر.

    3. خودآگاهی در بحران:

    سپاسگزاری از بحران‌ها، ما را به درکی عمیق‌تر از قدرت درونی‌مان می‌رساند.

    4. اتصال با خداوند:

    سپاسگزاری، پلی است که انسان را به منبع حکمت و آرامش الهی وصل می‌کند.

    نتیجه‌گیری پندآموز

    تجربه‌های ثریا اسفندیاری نشان می‌دهد که سپاسگزاری، حالتی از پذیرش و اتصال به حکمت الهی است که انسان را از وابستگی به شرایط بیرونی رها می‌کند. این احساس، مانند نیرویی پایدار است که حتی در تاریک‌ترین لحظات، نوری برای ادامه راه به ارمغان می‌آورد. همان‌طور که قرآن وعده داده است

    مثال3

    بکی لینچ (Becky Lynch) با نام اصلی ربکا کوئین (Rebecca Quin) در دوبلین، ایرلند متولد شد.

    او قهرمان سرشناس WWE، کسی بود که سپاسگزاری را نه فقط به یک باور، بلکه به سبک زندگی خود تبدیل کرد. دوران ابتدایی حرفه او با سختی‌های فراوانی همراه بود: از نادیده گرفته شدن توسط مربیان گرفته تا آسیب‌های جسمانی که بارها او را مجبور به توقف کرد. در یکی از مصاحبه‌هایش، او درباره این دوران گفت:

    “در لحظاتی که هیچ چیز طبق انتظار پیش نمی‌رفت، سپاسگزاری به من یاد داد که به‌جای تمرکز بر آنچه ندارم، به آنچه در اختیارم است نگاه کنم.”

    یکی از چالش‌های مهم زندگی بکی زمانی رخ داد که پس از یک مصدومیت شدید مجبور به ترک رینگ شد. در حالی که بسیاری تصور می‌کردند این پایان کار اوست، بکی تصمیم گرفت از این موقعیت برای رشد استفاده کند. او روایت می‌کند:

    “هر بار که نمی‌توانستم به رینگ بازگردم، از خودم می‌پرسیدم: در این لحظه چه چیزی برای یاد گرفتن وجود دارد؟ وقتی نمی‌توانستم تمرین کنم، روی ذهنم کار کردم. وقتی نمی‌توانستم مبارزه کنم، روی سلامت روحم تمرکز کردم. سپاسگزاری باعث شد بفهمم که هر شکستی هدیه‌ای است که خداوند با حکمت بی‌نهایت خود برایم فرستاده است.”

    یکی از تأثیرگذارترین لحظات زندگی بکی زمانی بود که برای اولین بار قهرمان اصلی WWE شد. او در آن لحظه به جای جشن گرفتن معمولی، ایستاد و به تمام شکست‌ها، زمین خوردن‌ها و ناامیدی‌هایی فکر کرد که او را به این نقطه رسانده بودند. او گفت:

    “اگر به عقب برگردم، هیچ‌کدام از آن سختی‌ها را تغییر نمی‌دهم. چون آن‌ها مرا ساختند. سپاسگزاری به من کمک کرد تا در هر لحظه به جای شکایت، امید را ببینم. به این فکر کنم که خداوند چگونه با نقشه‌ای دقیق، مرا به اینجا رسانده است.”

    مولانا در مثنوی معنوی می‌گوید:

    “چون‌که شیرینی شکر کردی شکر

    باردت از شیر شکر چشمه‌ها”

    مولانا تأکید می‌کند که سپاسگزاری، دریچه‌ای به سوی افزایش نعمت‌ها و خلق فرصت‌های جدید است. او می‌گوید وقتی انسان از لحظات تلخ و شیرین سپاسگزار باشد، زندگی او به چشمه‌ای از نعمت‌های الهی تبدیل خواهد شد. این همان تجربه‌ای است که بکی لینچ در مسیر حرفه‌ای خود به دست آورد.

    سوره نحل، آیه 18 آمده است:

    “وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ”

    “و اگر نعمت‌های خداوند را بشمارید، نمی‌توانید آنها را شماره کنید. خداوند آمرزنده و رحیم است.”

    این آیه به انسان‌ها یادآوری می‌کند که نعمت‌های الهی آن‌قدر فراوان و بی‌شمار هستند که انسان قادر به شمارش آنها نیست. شکرگزاری به این معناست که انسان متوجه نعمت‌ها باشد و از آنها به درستی بهره ببرد.

    نتیجه‌گیری پندآموز

    بکی لینچ با انتخاب لقب “The Man” و نمایش شخصیتی قدرتمند و شکست‌ناپذیر، در سال 2018 به اوج شهرت رسید و در رسلمانیا 35 تاریخ‌ساز شد. اما آنچه او را نه‌تنها در دنیای کشتی حرفه‌ای، بلکه در زندگی واقعی الهام‌بخش می‌کند، قدرت سپاسگزاری اوست. او نشان داد که چگونه می‌توان از سختی‌ها پلی برای موفقیت ساخت. سپاسگزاری به او کمک کرد تا لحظات تلخ و دشوار را به فرصت‌هایی برای رشد تبدیل کند، و این درس را به ما می‌دهد که هر تجربه، چه شیرین و چه تلخ، بخشی از برنامه‌ای بزرگ‌تر است که می‌تواند ما را به نسخه‌ای بهتر از خودمان تبدیل کند. همان‌طور که بکی مسیرش را با چراغ سپاسگزاری روشن کرد، ما نیز می‌توانیم از این نیرو برای مقابله با چالش‌ها و ساختن زندگی‌ای بهتر بهره ببریم.

    مثال 4

    یکی از مثال‌های برجسته برای درک تفاوت فرکانس احساس سپاسگزاری با دیگر احساس‌های خوب، داستان کاپیتان لیندا ویلیامز، فرمانده سابق زیر دریایی نیروی دریایی ایالات متحده است. در یکی از سخت‌ترین شرایط دوران فرماندهی‌اش، زمانی که تیمش با مشکلات فنی و انسانی عظیمی روبه‌رو بود، کاپیتان ویلیامز درک عمیق خود از مفهوم سپاسگزاری را به کار بست و نتایج شگفت‌انگیزی خلق کرد.

    در یک ماموریت مهم و حساس، زمانی که زیر دریایی در عمق دریا با یک نقص فنی جدی مواجه شد و همه اعضای تیم در شرایط استرس‌زای شدید قرار داشتند، بسیاری از افراد در تیم بر مشکلات و خطرات پیش رو تمرکز کردند. اما لیندا برخلاف دیگران، تمام تمرکز خود را روی امکانات موجود و نعمت‌هایی که در این شرایط بحرانی داشتند، معطوف کرد. به جای تمرکز بر مشکلات، او بر نعمت‌های کوچک و بزرگ که هنوز وجود داشتند، همچون مهارت‌های تیم، اراده و قدرت تفکر مثبت تأکید می‌کرد.

    او به تیمش گفت: “ما باید از هر لحظه شکرگزار باشیم. حتی در این شرایط دشوار، نعمت‌هایی داریم که به ما کمک می‌کنند. اگر به جای نگران بودن، از همین شرایط برای رشد و پیشرفت خود استفاده کنیم، می‌توانیم هر چالشی را به فرصت تبدیل کنیم.”

    نگرش سپاسگزاری او باعث شد که تیم او با انرژی و انگیزه‌ای تازه، از شرایط بحرانی عبور کند و در نهایت، با تلاش مضاعف و همکاری، توانستند نقص فنی را برطرف کرده و ماموریت را با موفقیت به پایان برسانند. این تجربه نشان می‌دهد که سپاسگزاری نه تنها یک احساس مثبت بلکه ابزاری قدرتمند برای ارتقای روحیه و تبدیل چالش‌ها به فرصت‌های رشد است.

    در واقع، لیندا ویلیامز با درک عمیق از این که سپاسگزاری به معنای پذیرش حکمت و مشیت الهی است، توانست نه تنها خود بلکه تیمش را به نتایج برجسته‌ای برساند. او ثابت کرد که در دل سخت‌ترین شرایط، به جای اینکه تسلیم مشکلات شویم، باید به نعمت‌ها و فرصت‌ها توجه کنیم تا به رشد معنوی و عملی دست یابیم.

    این تجربه از کاپیتان ویلیامز یادآوری می‌کند که احساس سپاسگزاری، برخلاف احساس‌های دیگری مانند شادی یا رضایت که معمولاً وابسته به شرایط خاص هستند، فرکانس انرژی بسیار بالاتری دارد و انسان را به سوی رشد و تعالی هدایت می‌کند.

    پروین اعتصامی، شاعر بزرگ ایرانی، در بسیاری از اشعارش بر مفهوم سپاسگزاری و دیدگاه مثبت تأکید کرده است. در یکی از اشعار معروف او می‌خوانیم:

    “زهر زندگی به کام خود می‌کشی

    شکر خدا کن که خوشی هم به تو رسید”

    در این بیت، پروین اعتصامی اشاره دارد به این که انسان باید حتی در سخت‌ترین لحظات زندگی، سپاسگزار باشد. همانطور که در آیه قرآن نیز آمده است، سپاسگزاری نه تنها از نظر معنوی انسان را غنی می‌کند بلکه به او کمک می‌کند تا در برابر سختی‌ها قوی‌تر و مقاوم‌تر شود. سپاسگزاری در واقع یک تمرین برای دیدن نور در تاریکی‌هاست.

    سوره توبه، آیه 51 آمده است:

    “قُل لَّن یصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ”

    “بگو هیچ چیزی به ما نخواهد رسید جز آنچه که خداوند برای ما مقدر کرده است. او سرپرست ماست و بر خداوند است که مؤمنان توکل کنند.”

    مفهوم شکرگزار بودن و اعتماد به اراده خداوند از این آیه قابل استخراج است. شکرگزاری واقعی زمانی است که انسان با ایمان و توکل به خداوند، به تمامی نعمت‌ها و مشکلات زندگی، بدون اعتراض و کفران نعمت نگاه کند

    نتیجه‌گیری منطقی:

    سپاسگزاری نه تنها یک واکنش احساسی ساده نیست، بلکه به یک نیروی معنوی و الهی برای تحول زندگی تبدیل می‌شود. با درک تفاوت فرکانس احساس سپاسگزاری با سایر احساس‌های خوب، انسان قادر خواهد بود در مواجهه با چالش‌ها و بحران‌ها، به جای تمرکز بر مشکلات و اضطراب، بر نعمات خداوند توجه کند و از این طریق به نتایج بزرگتر و موفقیت‌های عظیم دست یابد. این امر به انسان قدرت می‌دهد تا از شرایط بیرونی رها شود و به آرامش درونی و رشد معنوی دست یابد. همانطور که در زندگی فرماندهان موفق مانند کاپیتان لیندا ویلیامز، و در اشعار شاعران بزرگی چون پروین اعتصامی آمده است، شکرگزاری نه تنها در آرامش، بلکه در دل سخت‌ترین بحران‌ها نیز انسان را هدایت می‌کند و او را به سوی برکات بی‌پایان می‌برد.

    مثال 5

    مایکل جکسون در طول زندگی‌اش با چالش‌های فراوانی روبرو شد، از جمله مشکلات مالی، بیماری‌ها، رسوایی‌های رسانه‌ای و حتی مشکلات شخصی که در اوج شهرتش او را تحت فشار گذاشتند. اما یکی از تاثیرگذارترین تجربیات او مربوط به دوران بحران مالی شدید و مشکلات جسمی‌اش در اواخر دهه 90 و اوایل 2000 بود. در آن زمان، مایکل با مشکلات مالی بزرگ مواجه شد و مجبور شد خانه‌های متعدد و حتی دارایی‌هایش را بفروشد. او با دستاوردهای مالی در گذشته که دیگر وجود نداشت، احساس می‌کرد که بیشتر مردم او را به عنوان یک ستاره رو به افول می‌بینند.

    اما مایکل جکسون در این دوران بحرانی، به جای تسلیم شدن یا سرزنش کردن زندگی، تصمیمی متفاوت گرفت. او تصمیم گرفت که در مقابل این چالش‌ها همچنان شکرگزار باشد و از فرصتی که هنوز داشت، برای رشد معنوی و حرفه‌ای استفاده کند. در یکی از روزهای سختی که تحت فشار رسانه‌ها قرار داشت، او در یکی از مصاحبه‌هایش گفت: «در بدترین روزها، چیزی که مرا از شکست نجات می‌دهد این است که هر روز صبح از خداوند سپاسگزارم. وقتی به همه چیزهایی که داشته‌ام و هنوز دارم فکر می‌کنم، نمی‌توانم جز شکرگزاری کنم. حتی زمانی که همه چیز علیه من است، هنوز خداوند را دارم.»

    در این دوران سخت، مایکل در حالی که دچار مشکلات جسمی و روانی بود، به شدت به پرستاران و پزشکانی که او را درمان می‌کردند، شکرگزار بود و از هر لحظه‌ای که در زندگی‌اش باقی مانده بود، نهایت استفاده را می‌برد. او در یکی از روزهای بیمارستانی‌اش به تیم پزشکی‌اش گفت: «اگرچه دردی دارم، اما هر لحظه‌ای که نفس می‌کشم، برکت است. خداوند را شکر می‌کنم که هنوز فرصت دارم.»

    این دیدگاه سپاسگزارانه و عمیق به او کمک کرد تا نه تنها از بحران‌های مالی و جسمی‌اش عبور کند، بلکه توانست یک دوره جدید از موفقیت را در زندگی‌اش رقم بزند. در طول این زمان، او دوباره توانست به کنسرت‌های بزرگی بازگردد و چندین آلبوم پرفروش منتشر کند. به همین ترتیب، مایکل جکسون نشان داد که حتی در اوج بحران، اگر انسان بتواند به شکرگزاری از فرصت‌ها و نعمت‌هایی که هنوز در زندگی‌اش دارد ادامه دهد، می‌تواند از بحران‌ها عبور کرده و به سطح جدیدی از موفقیت و آرامش برسد.

    سوره لقمان، آیه 12 آمده است:

    “وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ أَنْ اشْکُرْ لِلَّهِ ۚ وَمَن یشْکُرْ فَإِنَّما یشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ”

    این آیه به اهمیت شکرگزاری از خداوند تأکید دارد. خداوند به لقمان حکمت داد و از او خواست که شکر خدا را به‌جا آورد. همچنین، خداوند بیان می‌کند که شکرگزاری نه تنها به نفع خود انسان است، بلکه به‌نوعی نشان‌دهنده آگاهی و رشد معنوی اوست. از سوی دیگر، کفران نعمت به معنای نادیده گرفتن این نعمت‌ها است و خداوند در این آیه بیان می‌کند که او هیچ نیازی به شکر انسان‌ها ندارد، بلکه شکرگزاری به خود انسان نفع می‌رساند

    مولوی میفرماید

    “شکر کن که بر تو نعمت‌هاست همیشه

    تو خود ندانستی که در نعمت‌هاست شریعه”

    در این بیت، مولوی به انسان‌ها یادآوری می‌کند که باید همیشه شکرگزار نعمت‌های خداوند باشند، حتی اگر گاهی از عظمت و فراوانی آنها غافل شوند. او اشاره دارد که انسان در بسیاری از مواقع نمی‌داند که هر نعمت و هر لحظه از زندگی او، نه تنها لطف الهی است بلکه مسیری است که او را به‌سوی کمال و حقیقت هدایت می‌کند. شکرگزاری از این نعمت‌ها موجب بیداری انسان و درک عمیق‌تر از زندگی و نعمت‌های خداوند می‌شود، زیرا هر نعمت در حقیقت یک هدایت و راهنمایی برای انسان است که باید از آن بهره‌مند شود.

    تجربه مایکل جکسون نشان می‌دهد که سپاسگزاری نه تنها به معنای تشکر از خداوند برای نعمت‌های مادی است، بلکه یک نگرش عمیق به زندگی و درک این است که حتی در سخت‌ترین لحظات، ما می‌توانیم بر قدرت درونی‌مان تکیه کنیم و از نعمت‌های کوچک و بزرگ زندگی بهره ببریم. این همان چیزی است که مایکل جکسون از آن استفاده کرد تا نه تنها از مشکلات زندگی‌اش عبور کند، بلکه به موفقیت‌هایی عظیم دست یابد.

    حسن ختام

    همه این مثال‌ها و تجربیات این است که “احساس سپاسگزاری” فرکانسی است که انسان را به بالاترین سطح معنویت و اتصال به منبع الهی می‌رساند. این احساس، نه وابسته به شرایط بیرونی است و نه زودگذر؛ بلکه حالتی پایدار از رضایت، ایمان و درک حکمت خداوند است. در حالی که سایر احساس‌های خوب معمولاً لحظه‌ای و وابسته به شرایط مادی‌اند، سپاسگزاری دریچه‌ای به سوی بینش عمیق‌تر و آرامش حقیقی می‌گشاید.

    مایکل جکسون، مولانا، سعدی و آموزه‌های قرآن کریم همگی بر این نکته تأکید دارند که سپاسگزاری راهی برای رشد روحی، جذب برکات بیشتر و عبور از دشواری‌هاست. این احساس، انسان را از زندان شرایط بیرونی رها کرده و او را در سطحی عمیق‌تر به رضایت پایدار و آرامش درونی می‌رساند.

    حافظ نیز این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

    “شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد

    صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را”

    این بیت نشان می‌دهد که سپاسگزاری، راه صلح و آرامش درونی است که حتی چرخ فلک نیز برای رسیدن به آن به صبر و حکمت نیاز دارد.

    نتیجه‌گیری:

    سپاسگزاری فراتر از یک احساس معمولی، راهی برای اتصال به حکمت الهی و درک نقش خداوند در زندگی ماست. این احساس نه تنها آرامش درونی به همراه دارد، بلکه دریچه‌ای به سوی رشد، موفقیت و برکت‌های عظیم‌تر باز می‌کند. پس در هر لحظه، حتی در سختی‌ها، سپاسگزار باشیم؛ زیرا این همان فرکانسی است که ما را به حقیقت و عشق بی‌پایان خداوند نزدیک‌تر می‌کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      جلیل احمد محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1923 روز

      سلام

      دوست عزیز و هم فرکانسی بزرگوار من، نمی‌دانم و نمی توانم با کلمات این کامنت زیبای تان را توصیف کنم. چقدر معنوی نوشتید.

      دوست عزیز من!

      چقدر فرکانس تان عالی بوده که به لطف خدا موفق شدید که چنین کامنت زیبای را برای من و برای دیگر دوستان این سایت خوب، موفق شدید که بنویسید.

      هم فرکانسی عزیزم، باز هم سپاسگزارم از اینکه این کامنت عالی را نوشته کردید.

      باور کنید که خوندش حالم را خوب کرد و من هم پی بردم که باید بنده سپاسگزاری برای خداوند متعال باشم.

      از این کامنت زیبای تان درس های دانشگاهی آموختم.

      افتخار می کنم به دانشگاهی که اسمش عباس منش است. و لذت می‌برم از این که این دانشگاه نخبه گانی مثل شما را رشد معنوی داده و از درون بزرگ تون نموده است.

      بازهم تشکر.

      موفق باشید و در پناه حق همیشه سپاسگزار باشید.

      یاالله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علی راد گفته:
      مدت عضویت: 550 روز

      سلام به شما دوست عزیز بخاطر این کامنت آموزنده .خداروشکر که این کامنت و خواندم چقدر درک منو تغییر دادی عزیز جان قبلاً جایی که از مولانا میگفتند شنیده بودم شکرگزاری در واقع خودش یه نعمت بزرگه اما تو بهم نشون دادی شکرگزاری هم نعمته هم نوعی از قدرت خداست هم یک نوع از ثروته هم یک نوع ابزار انرژیکی برای ذهن و هم یک نوع مهم از شیوه ی عبادت و هم نماد تسلیم و تواضع در برابر خداوند است . در واقع مغز ما یک ابر کامپیوتر کوانتومی و شکرگزاری مثل یک نرم‌افزار قدرتمند برای استفاده از قدرت ها و نیروهای خداوند است. سپاسگزارم دوست من که چشم منو باز تر کردی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    نگین سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 960 روز

    به نام خدا

    خدایی که هم شیطان رو آفرید هم انسان هم خوبی هم بدی انسان رو مختار افرید تا تصمیم بگیره

    واقعا این فایل و قسمت رفتار شیطانی شیطان چقدر برای من مملوس بود اینکه شیطان گفته منم بنده هات رو تا اخرین لحظه گمراه میکنم چقدر درسته این نجوا ها و فکرای منفی اینا همش از شیطان میاد واقعا ایناست که قدرت درست فکر کردن رو از ما میگیره و توقع ها و احساسات بد ایجاد میکنه.روزایی که پیش میاد که خدا به ما الهام میکنه باما حرف میزنه میگه اینکارو بکن و از طرفی دقیقا همین شیطان و ذهن میاد منطق هایی که بیخود هستن رو برات جور میکنه تا مانع بشه از انجام اون کار دقیقا همینجا ها باید حواسمون باشه به حرف کی گوش میدیم.کافیه فقط فکر کنیم تا متوجه بشیم این شیطان چقدر تمیز و قشنگ رو ذهن ما کار میکنه مثلا وقتی که به معلم کارورزیم پیام دادم که باید تدریس کنم شما مشخص کنید کدوم درس و ایشون جوابمو نداد این شیطان اومد و گفت ببین خوشش نمیاد ازت دوست نداره تدریس کنی و جوابتو بده کلاس خودشه واقعا تو اونجا مزاحمی ادم زرنگ نباشه فکر میکنه این حقیقته همین درسته در صورتی که من رفتم مدرسه ایشون از جلسه اول بامن خیلی محترم و خوش برخورد رفتار کردند خیلی دلسوز من بودند کمکم کردن یاد بگیرم به جای اینکه نشون بده که اون بهتره بهم گفتن خانم سلیمی این مشکل واسم پیش اومده بود واقعا فرصت نکردم جوابتونو بدم.یا وقتی پارتنرم بعد از ساعت ها پیام نمیده تو گوشم میخونه که ببین رابطه ی دور و لانگ راحت تورو فراموش میکنه پیشش نیستی درصورتی که واقعا من اینجوری فکر نمیکنم اتفاقا شخصیت من با لانگ راحتره.و اکثرا میاد عذرخواهی میکنه که بیرون بودم و یا جایی بودم و صدها مثال دیگه که اگه فکرکنیم پیدا میشه.

    افکار باعث ایجاد کردن احساس میشه درما حالا اگه فکری احساس بد ایجاد کرد یعنی چی؟ یعنی از جنس شیطانه پس نتیجه ی اون برای ما شره و دقیقا نقطه مقابلش وقتی فکری درما احساس خوب ایجاد میکنه یا حداقل از احساس بد دورمون میکنه یعنی از طرف خداست و درسته و درنتیجه اتفاقات خوبی درراهه خدایا شکرت برای این اگاهی ها

    و اگاهی دوم اینکه ما باید بپذیریم که خالق صدرصدی زندگی خودمون هستیم ما مسئولیم نه دولت نه اطرافیان نه پدر مادر اون زمانه که ما تلاش میکنیم وقتی بدونیم همه ی قدرت دست خداست ما کافیه بخوایم من خودم یکی از ادمهایی بودم که بهم القا کرده بودن که تو ژنتیکی لاغری و هرچقدر بخوری چاق نمیشی و واقعا هم به باور تبدیل شده بود جوری که هرچقدر تلاش میکردم و باشگاه میرفتم انگار هیچی به هیچی تغییر نمیکردم الان من ورزش کمی هم دارم تو هفته 3 کیلو راحت وزن گرفتم فقط با تغییر این نوع فکرکردن مغزمو قانع کردم که نه هیچ ربطی به ژنتیک و عوامل ارثی نداره خداروشکر دارم نتیجه میگیرم

    استاد ممنونم برای این فایل خدایا ممنونم که از فضلت داری هرروز بهم میبخشی

    این روزا شکرگزارترم وقتی بیرون میرم بخاطر زمین و زمان و همه ی ادمها شکرگزاری میکنم از خودشون از خدا دقیقا هم دارم نتایج رو میبینم هرروز همه چی بهتر اتفاق میفته اما بازم خیلی لازمه رو خودم کار کنم تو بحث مالی خیلی کاردارم خداجانم خودت هدایتم کن خودت باهام حرف بزن ممنونتم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1890 روز

    سلام بر عزیزانم

    سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم

    استاد جان خودتون هم میدونید که این فایل خیلی متفاوته از تمام فایلهایی که تا حالا آماده کردین و لطف کردین و اختیار ما گذاشتین

    این فایل پر از نکته ست پر از آگاهیه

    من وقتی این فایلو گوش دادم فهمیدم که اصلا خودمو نمیشناسم به خاطر همین تصمیم گرفتم برم سراغ دوره عزت نفس و بیشتر و عمیق تر به خودم فکر کنم

    من الان فقط میخوام راجب یه قسمت این فایل بگم این قسمتی که شدیدا ذهن منو به خودش مشغول کرد و اون یه جمله ایه که شما فرمودین اگر فکر کردی از کس دیگه ای بالاتری بدون در مسیر شیطان هستی .

    اصلا نمیدونید این قسمت فایل تا الان با من چه کارا که نکرده چه حرفها که درون من درمورد خودم و شخصیتم با من زده نشده ، درسته که این فایل جمله به جمله ش آگاهیه و درسه و ارزشمنده اما این یه تیکه واسه من کن فیکون کرد میدونید چرا؟ چون من وقتی خوب فکر کردم دیدم من در تمام زندگیم دائما در برخورد با آدمها داشتم در ذهنم بررسی میکردم که آیا این آدم از من بالاتره یا پایینتره ، اگر میگم دائما چون واقعا دائما بوده من دائما در حال مقایسه خودم با دیگران بودم و طبق معیارهایی که نه خودم بلکه جامعه تعیین کرده بود یه سری هارو از خودم بالاتر میدیدم و یه سری هارو از خودم پایینتر و به نظرم مزخرف ترین حالتش اینه که یک فردی رو فقط یک لحظه در جایی ببینی و فقط از روی ظاهرش فقط از روی ظاهرش بدون اینکه یک کلمه باهاش صحبت کرده باشی با از شخصیتش شناخت داشته باشی بالاتر از خودت و یا پایینتر از خودت حساب کنی

    من اومدم اینجا اعتراف کنم

    من فکر میکنم از مادرم بالاترم چون سوادم بیشتره چون با قانون جهان آشنام چون لاغرترم چون میتونم تغذیه مو کنترل کنم و اون نمیتونه چون سواد دارم چون اون سریالای تلوزیونی میبینه و من نمیبینم چون من با سلیقه تر و بادقت بیشتری آشپزی میکنم چون من سلامترم و اون کلی بیماره و دارو مصرف میکنه چون اون واسه مشکلاتش از اماما کمک میخواد و من از خدا وهزاران و هزاران دلیل دیگه

    من احساس میکنم از خواهر بزرگم بالاترم چون من از قوانین جهان آگاهم و اون نیست چون من دانشگاه رفتم و اون نرفته چون من سلامتم و اون کلی بیماری داره چون من مجردم و اون در سن کم ازدواج کرده و کلی مشکل توو زندگیش داره چون من استقلال مالی دارم و اون وابسته همسرشه چون من لباسای بهتری میپوشم چون اون خیلی ناراحتی فکری داره و من ندارم چون من جوونتر از اون هستم و…

    من فکر میکنم از خواهر وسطیم بالاترم چون من از قوانین جهان آگاهم چون من دانشگاه رفتم اما اون زیاد درس نخونده چون اون طلاق گرفته و با یه بچه برگشته خونه مادرش چون من بهتر از اون میتونم پول بسازم چون من لاغرم و اون چاقه چون اون دارو های ضد افسرگی میخوره و من نمیخورم چون اون شبا خروپف میکنه و من نمیکنم چون با وجود که اینکه سه سال از من بزرگتره ولی من خیلی جوونتر به نظر میرسم چون اون در گذشته خیلی اشتباهات کرده اما من هیچ کدوم از اون اشتباهاتو نکردم

    من احساس میکنم از برادرم بالاترم چون من از قوانین جهان آگاهم و اون نیست چون اون داروی ضد افسردگی میخوره و من نمیخورم چون اون همیشه شاکی و غر میزنه چون اون مشروب میخوره و من نمیخورم چون اون با وجود تلاش اما درآمدش از من کمتره چون من دانشگاه رفتم و اون نرفته و…..

    من فکر میکنم از خواهر کوچیکم پایینترم چون اون خیلی زود به خواسته هاش میرسه چون اون داره شغل مورد علاقه ش رو انجام میده چون اون ازدواج کرده بچه داره و تونسته از پس زندگیش بربیاد چون اون تحصیلاتش بالاتر از منه چون اون باهوش تر از منه چون اون پررو تر از منه چون اون جذابه و خیلی از آدما زود جذبش میشن و….

    این فقط درمورد خانواده م بود که صادقانه درموردشون اعتراف کردم اما فقط به اینجا ختم نمیشه من درمورد همه آدمهایی که میشناسم و حتی نمیشناسمشون هم این مقایسه هارو دارم و خودم فکر میکنم این مورد یکی از بزرگترین بزرگترین ضعفهای شخصیتی منه در روابطم با خودم با خدای خودم و با آدمهای اطرافم

    استاد نمیدونید منو از چه خواب عمیقی بیدار کردین نمیدونید منو از چه غفلتی آگاه کردید

    امیدوارم که بتونم از این آگاهی درست استفاده کنم

    از خداوند طلب بخشش میکنم و ازش میخوام هدایتم کنه که از این به بعد مثل یه آدم درست فکر کنم

    استاد جانم اصلا نمیدونم چه طور باید از شما تشکر کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    الهه طهورا گفته:
    مدت عضویت: 2469 روز

    با سلام و تشکر از استاد عزیز بابت این فایل تاثیر گذار

    من به یه تناقضی در ذهنم رسیدم، لطفا نظراتتون رو برای راهنمایی من بنویسید

    استاد در دقیقه 25 این فایل متذکر شدند در روابط مخصوصا زوجین با همدیگه صحبت کنن تا مسائل شون رو حل کنند ، از طرفی در بسته عشق و مودت تاکید موکد داشتن که حرف زدن متقابل هیچ تاثیری نداره و اگه هر فرد با خودش در صلح باشه و در ارتعاش و فرکانس درستی باشه اون شخص بدون صحبت و‌مذاکره جوری رفتار میکند که مطابق میل طرف مقابل هست .لطفا در مورد این موضوع اگه کسی میتونه من رو راهنمایی کنه .

    با سپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    زهرا جوهری گفته:
    مدت عضویت: 1903 روز

    به نام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم

    چگونه به راه راست هدایت می شویم ویا از آن دور می شویم

    سپاس گزار خداوندی هستم که شیطان را آفرید

    سپاس گزار شیطان هستم که با حضورش من حق انتخاب دارم که هر لحظه چه تصمیمی بگیرم وبه کدوم مسیر برم

    مسیر نعمتها وسلامتی،آرامش،روابط زیبا با خودم وبا دیگران وبا خداوند

    یا مسیر نازیبایی ها، سختی ها،دورشدن از خداوند ونعمتهایی که به فراوانی برای من در این دنیا قرار داده که خودم باید مسیر رسیدن به اونها رو طی کنم وآرامش واحساس خوب وشادی بیشتری رو نسبت به قبل تجربه کنم

    سپاس بابت گذشتگانی که در مسیر تکاملی که طی کردند وبا انتخاب‌هایی که در زندگیشون داشتند،کمک کردند که ما الان از رفاه بیشتر ودریافت نعمتها بصورت راحت تر وآسان تر از اونها،آرامش بهتری رو تجربه کنیم

    سپاس بابت تضادهایی که در زندگی ام کمک میکنه، آگاهانه هر لحظه درک کنم که تغییر دیدگاهم براحتی مسائل رو به سمت زیبایی ونعمتهای بیشتر حل میکنه

    سپاس از حضور دستان خداوند در زندگی ام که بارها کمک کردند که سپاسگزار تر باشم وتغییر کنم وتضادهایی که روزانه باهاش مواجه میشم،بدون سرزنش آگاهانه خودم ودیگران،،،بپذیرم که فقط با تغییر دیدگاهم وشخصیتم می‌تونم شکر گزار تر باشم وزیبایی بیشتری تجربه کنم

    سپاس بابت حضور شیطانی که کمک میکنه من با تغییر خودم توانایی ام برای درک وقرار گرفتن در فرکانس خداوند را با طی کردن تکاملم تجربه کنم،،،،هرچند پس از مرگمون بدون این تضادها این احساس زیبای درک فرکانس خداوند رو داریم،،،ولی هنر اینه که در این دنیای مادی ،با حضور شیطان وتضادها وبا سپاسگزاری واقعی این احساس زیبای در فرکانس خداوند قرار گرفتن رو تجربه کنیم وقلبمون باز بشه

    ما این توانایی رو داریم،واین فرصت روداریم

    که در این جهان مادی با مقایسه نکردن خودمون

    وسرزنش نکردن خداوند ودیگران

    وعدم غرور وتکبر ورزیدن در برابر خداوند ودیگران

    وبا خشوع وتواضع بیشتر،بدنبال شکر گزاری هرلحظه از نعمتهایی که داریم تجربه میکنم،لذت حضور خداوند وآرامش این فرکانس زیبا رو تجربه کنیم ومتعاقب آن در دنیای پس از مرگ هم این تجربه زیبا ادامه پیدا کنه

    ولی شیطان به قیمت اغفال وگمراه کردن هر لحظه

    ما این فرصت زیبا رو از خودش گرفته ونتیجه اون فقط دیدن نازیبایی ها در این دنیا وجهان پس از مرگ ما انسانهاست، ،،چون هر لحظه داره ما رو به سمت مقایسه کردن وناسپاسی کردن وکم شمردن نعمتهایی که داریم با حسد ورزیدن وطمع داشتن ترغیب میکنه

    وما آگاهانه با کنترل ذهنمون که بدنبال شکر گزاری داشته هامون ونعمتهای زیادی که هر کدوم الان داریم ازش بهره میبریم،،درمسیر درست وصراط مستقیم قرار بگیریم وآرامش داشته باشیم تا راحت تر نشانه های خداوند وهدایتش رو دریافت کنیم

    اینکه ما مثل شیطان از خداوند طلبکاریم وهر لحظه ممکنه خودمون رو توجیه کنیم که خداوند نخواسته وصلاح ندونسته من به این خواسته ام برسم،،وبراحتی خودمون رو گول می‌زنیم وبعد از مدتی که نشانه های این تضادهایی که با حرکت نکردن وقدم بر نداشتن کم کم بروز می‌کنه، ،،ممکنه مسئولیتش رو بپذیریم،اگه به احساسمون آگاه باشیم وقدم برداریم وکمک خداوند برای حل مسئله وروان شدن مسیر رو می‌بینیم، ،واگر شکر گزار این تغییر باشیم وهر لحظه به خودمون یادآوری کنیم،،مسیرمون با شکر گزاری بیشتر به سمت زیبایی ها آگاهانه زیباتر می‌شه

    اینکه به زیبایی خداوند از شیطان دلیل تمردش رو میپرسه وسریع مجازات نمیکنه،،نشونه ای هست که به ما هم این توانایی رو داده که بتونیم در تضادهامون در روابطی که داریم این فرصت رو به طرف مقابلمون با صبوری بدیم که دلیل رفتار یا گفتارش رو توضیح بده،،،که تو این زمان با سوال کردن از طرف مقابل خشم ما هم فروکش میکنه ومطمئنا رفتار یا گفتار بهتری با طرف مقابلمون داریم

    اینکه ما بپذیریم با همه برابر هستیم وخودمون رو با افراد وشرایط پائین تر یا بالاتر خودمون مقایسه نکنیم،،، کمک میکنه حاشیه های زندگی‌مون کمتر بشه وراحت تر روی اصل که تغییر هر لحظه دیدگاهمون در برابر چالش ها با حفظ حال خوبمون هست،توجه کنیم

    وقتی اجازه میدیم طرف مقابل حرفش رو بزنه،،یعنی بهتر تونستیم پیش فرضهای ذهنی که از قبل در مورد اون فرد رو داریم به سمت احتمال تغییر دیدگاه بهترمون واینکه ممکنه اشتباه کرده باشیم ویا شناخت درستی از طرف مقابل وخودمون ودیدگاه هامون قبلا نداشتیم، ولی الان با سکوت حتی چند لحظه ممکنه عملکرد وگفتار بهتری از طرف مقابلمون با صداقت بیشترش رو با راحت صحبت کردنش تجربه کنیم،چون با خشم وگارد گرفتن وفرصت ندادن به طرف مقابل نا خودآگاه ممکنه دروغ بگه ،چون احساس آرامش در صحبت کردن با ما نداره

    ولی وقتی اجازه میدیم طرف صحبت کنه هم خودمون عاقلانه تر رفتار میکنیم،چون فرصت فکر کردن داریم، هم به طرف مقابل احترام گذاشتیم ودرکش کردیم،که حق داره احساسش ودیدگاهش رو مطرح کنه

    واین رفتار مون کمک میکنه متواضع تر باشیم ودر مسیر شیطان وخود برتر بینی ومحق بودن قرار نگیریم

    وقتی ما آگاهانه سعی کنیم سپاس گزاری واقعی،، برای نعمتها وآرامش وراحتی که الان داریم رو در خودمون ایجاد کنیم،بهتر درک میکنیم که چطور گذشتگان ما با مسیر تکاملی که طی کردند باعث ورود این نعمتها ،،خیلی آسان تر از زمان خودشون در زندگی ماشدند وماهم با شکر گزاری بیشتر باعث تکامل این روند زیبا در آینده فرزندان وافرادی بشیم که آینده زیباتر وبا نعمات بیشتر از ما رو تجربه می‌کنند ،چون آسانی مسیر رو بهتر از ما در طی این تکامل باور دارند وآسانگیر تر ورهاتر هستند، ،،با درک این روند ما بهتر می‌پذیریم

    که مقاومت های ذهنی مون رو ،،در برابرباورهایی

    که فرزندانمون برای راحت تر طی کردن این مسیر با خلاقیت های مختلف وپیدا کردن مسیر های راحت تر با شادی بیشتر وروند آسان‌تر دارند رو بتدریج کم کنیم تا خودمون شادی وآرامش بیشتری رو بدنبال سپاسگزاری حضورشون در زندگیمون رو تجربه کنیم

    شکر نعمت نعمتت افزون کند

    کفر نعمت از کفت بیرون کند

    دقیقا مصداق همون کم کردن مقاومت های ذهنی وشکرگزاری نعمت هایی که داریم با تغییر باورهامون برای آسان گیری بیشتر رخ میده

    سلامت وشاد وسربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      نگین سلیمی گفته:
      مدت عضویت: 960 روز

      سلام و درود به شما زهرای عزیز، خانوم خوشتیپ و زیبا چقدر کامنتت قشنگ بود برای من،

      هرجمله اش رو دوبار خوندم این دیدگاهت و از این جهت سپاسگزاری بسیار متفاوت بود اینکه اومدی از تضاد ها از شیطان و قدرت اختیاری که خداوند به ما داده سپاسگزاری کردی بسیار جالب بود به راستی هم جای شکر داره اینکه خداوند انسان رو ازاد افریده تا انتخاب کنه این یعنی خداوند از تواضع و فروتنی بسیار زیادی برخورداره و دوست داره بندگانشم اینجوری باشن.

      این نوع نگرش شما خیلی به همه مون کمک میکنه برای زمان هایی که به تضاد ها برمیخوریم یکم فکر کنیم و بگیم خب ببین اگه همیشه تو بدنت تو سلامتی باشه اونوقت چه لذتی برات داره؟ اصلا قدرش رو میتونی درک کنی وقتی یکنواخت بشه این رویه هرچند همه مون دوست داریم و قطعا مسیر درست اینه که ما همیشه در سلامت کامل باشیم اما کاملا طبیعی و بدهیه که سالی یک بار به بیماری های جزی برخورد کنیم یا حتی سرماخوردگی کوچیک،

      من قبلا برای اینکه درمقابل مشکلات پیش امده زندگیم مقاومت کمتری داشته باشم به این فکرمیکردم خب فکر کن همه ی ادمهای اطراف تو خوب باشن باتو عالی رفتار کنند.اینجوری عادت کنی سپاسگزار ادمهای خوب زندگیت هستی؟ خب قطعا نه ذهن ما دچار یکنواختی میشه و این جهان به تضاد ها نیاز داره.وقتی دید مون اینجوری باشه اروم تر و شکرگزار تر و باایمان تریم و خداوند هم میاد میگه حالا که تو انقدر بزرگ شدی منم ظرفت رو بزرگتر میکنم و بیشتر بهت میدم و اتفاقا مشکلتم به خودم بسپار

      دقیقا جایی که انسان هول نمیشه نگران نیس باوجود تضادها سعی میکنه اروم بگیره این یعنی توکل انجام داده به خدا سپرده و خداهم کم نمیزاره

      البته خیلی مهمه که انسان عجول نباشه یک روز سپاسگزاری کنه و منتظر نتایج باشه این عمل باید درونی بشه یعنی ما ناخوداگاه بدون انتظار از کسی و چیزی حسمون خوب باشه شکرگزار و سپاسگزار باشیم

      خداوندم ممنونم برای بنده های قشنگت تو این سایت میان به این قشنگی و خوبی کامنت میزارن و به رشد ما کمک میکنند الهی شکر

      تشکر میکنم از شما زهرای عزیزم همینطور باقدم های استوار ادامه بده به امید روزی که نتایج خیلی بزرگت رو تو کامنت ها ببینم در پناه خدا باشی زیباا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        زهرا جوهری گفته:
        مدت عضویت: 1903 روز

        سلام به شما دوست عزیزم

        نگین جان سپاسگزار دیدگاه زیباتون هستم

        همه ما در حال طی کردن روند تکاملی مون برای درک احساس زیبای فرکانس خداوند وتجربه کردنش هستیم

        چقدر لذت بخشه که سپاسگزار این انرژی وحال خوب وهدایتمون باشیم وادامه بدیم وتضادهای زندگیمون رو بتدریج با افزایش مدارمون هر روز متفاوت تر از روز قبلمون تجربه کنیم

        وآگاهانه ببینیم که خداوند مسیر زندگیمون رو با بزرگ تر کردن ظرف وجودیمون راحت تر میکنه

        وافراد وشرایطی رو سر راهمون قرار میده که بهمون یادآوری میشه

        مسیری که داریم میریم درسته

        فقط وفقط توجه آگاهانه به حال خوبمون رو میطلبه

        در این روند زیبا حتی سرماخوردگی هم اگه رخ بده شدت علائمش کمتر از تجربه قبلی که داشتیم میتونه باشه(وقتی که آگاهانه شکر گزار تغییر مون نسبت به قبل خودمون هستیم)

        و وقتی که درک وتجربه فرکانس خداوند به ثبات برسه،تجربه زیبایی ها وسلامتی وروابط زیبا وآرامش ونعمت های فراوان در هر زمینه ای که دوست داریم تجربه کنیم،،هر لحظه بیشتر میشه وسپاسگزاری واقعی رو خیلی لذت بخش تجربه اش میکنیم

        سپاسگزار شما دوست عزیز وسایر دوستان با کامنتهای زیبا وتاثیر گذارشون برای ادامه این مسیر زیبا با تعهد بیشتر هستم

        درخشش شما ونتایج زیباتون رو

        دوست دارم بخونم وتحسین کنم

        وباورمون به توانایی خلق زندگیمون بهتر از قبل بیشتر بشه

        سلامت وشاد وسربلند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1495 روز

    به نام خدای مهربانم .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته فوق العاده و همه دوستان هم فرکانسیم.

    الهی شکرت که توفیق زنده بودن را بهم دادی امروز هم باشم و بیام در دانشکده توحیدی خودت چیز یاد بگیرم

    میخام در مورد مقایسه بنویسم که چقدر میتونه ما را از نعمتهای بی انتهای خداوند دور کنه وقتی خودمو با دیگران

    مقایسه کنم یعنی خودم را کمتر میدونم و اعتماد به نفسم نابود میشه قشنگ آدم میفهمه احساسش بد میشه

    یعنی من توانایی ندارم اونا دارن و این خودش ناشکری و نادیده گرفتن خودم و توانایی های ذاتی که خدا بهم داده

    توجه ندارم به توانایی های دیگران نگاه میکنم جالب اینه که شیطان میاد توانایی های مارا به چشم ما نمیاره ولی توانایی

    دیگران را به چشم ما زیبا نشون میده که باعث حسادت بشه و حال بدی و دیگه انتهایی ندارد برای این حسادت که میتونه

    واقعا مارا نابود کنه به افسردگی و ناتوانی برسونه من دوست دارم همیشه خدا کمکم کنه خودم را با دیگران چه در

    ظاهر و بیزینس و همه زمینه ها مقایسه نکنم اصلا آخه چرا باید این کارو کنم مگه زندگی من مسیر کلی زندگیم با

    ادمهای دیگه باید یکسان و کپی هم باشه فکر کنیم اگر ما همه خودمون را شبیه به هم کنیم از تمام لحاظ چه

    فاجعه ای میشد جهان وای خدای من همه شبیه به هم کپی پیس میشد اصلا دیگه کسی انگیزه حرکت نداشت

    خدایا شکرت که به هر کدوم از ماها یک استعداد ذاتی دادی که از اولش هم به خاطر همون اومدیم که استعدادهامون

    را زندگی کنیم ولی دیدن نقش ادمها زدیم جاده خاکی که مثل اونا بشیم اگر هممون مثل هم میشدیم در همه

    زمینه ها واقعا جهان به قول استادم جهان فاسد میشد اصلا خواسته به وجود نمیومد تضادها باعث حرکت نمیشد

    گسترش دیگه وجود نداشت و هیچ پیشرفتی نبود و همه چی از بین میرفت خدایا شکرت که همه

    کارهای تو حکمت دارد من و ما ازش بی خبریم و فقط به نوک بینی داریم نگاه کوتاه به زندگی میکنیم

    حسادت که همه زمینه ها را نابود میکنه به قول استاد عزیزم باید حسادت باعث حرکت بشه مولد باشه ازین

    لحاظ حسادت هست وجود داره که ما مولد بشیم و انگیزه مارا بیدار نگه دارد اگر کسی حس حسادت و رقابت

    در وجودش نبود دیگه اصلا حرکتی نمیشد خدا همه چی را برنامه ریزی کرده به صورت کاملا ریاضی وار

    ما اگر بدانیم همه چی طبق قانون بدون تغییر خداست اگر واقعا باورش کنیم درک کنیم عمل کنیم بهش

    زندگی مت میشه رویایی سخته ولی جهاد اکبر میخاد قربانی هایی میخاد که باید انجام بدی

    قربانی زمان کنترل احساسات که مهمترین موضوع در بحث شخصیتی است که باعث کنترل ذهن میشه

    و این خوراکها را اگر بدیم ورودی خوب بوده و همه چی قوانینی پیش بره بهشت را در همین دنیا تجربه

    میکنم مثل انسانهای قلیلی که بهشتی شدن همیشه اکثریت جامعه یک سمت میرن ولی عده بسیار

    کمی دنباله رو کشتی نوح میشن و باورش میکنن ابراهیم وار موسی وار عمل میکنن عده کمی و همیشه

    همین بوده از قبلتر ها و همیشه همین هم خواهد بود عده کمی همیشه خوشبختی را در دنیا و آخرت تجربه

    میکنن متقین تعدادشون کمه اکثریت ادمها از قبل تا الان و اینده در و دیوار خواهند بود عباس منشی ها

    مگه در زمان حاضر چند درصد ازادمهای دنیا هستند واقعا موفقها همیشه نادر هستند و این شکلی جهان

    داره کار میکنه یاد داریم الگو میشیم یا عبرت به غیر این نیست در هر صورت داریم به جهان کمک میکنیم و

    باعث گسترش میشیم هیچ ضرری برای جهان نیستیم یا الگو یا عبرت

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم ازتون بی نهایت سپاسگزارم برای آگاهی های ناب یخ دربهشتی

    همه شما را به خدای مهربان و غفور و رحیم و بخشنده و بزرگم میسپارم

    خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      نگین سلیمی گفته:
      مدت عضویت: 960 روز

      سلام به شما دوست هم فرکانسی عزیزم محمد جان از شما چقدر ممنونم برای اینکه اومدی و از درکیات خودت تو سایت نوشتی این بحثی که اول کامنت بهش اشاره کردی و نوشتی اگه همه ی ما در جهان مثل هم میشدیم در اون سطح عالی که میخوایم چقدر دنیا مسخره و یکنواخت میشد همه یک شکل و یک جور جملات شما به من تلنگری داد که واقعا چقدر خوب گفته واقعا همینه چرا من انقدر از صدا و نوع صحبت کردن خودم بدم میاد؟ بخاطر همین مقایسه کردن اینکه تو مدرسه میبینم معلمم چقدر خوب صحبت میکنه چه صدای گیرایی داره ولی من نه و فکرمیکردم صدا و صحبت من چقدر میتونه رو مخ باشه درصورتی که واقعا چرا باید منم مثل اون باشم ما با این تفاوت هامون قشنگیم دنیا پر از تنوعه دنبال تکرار نیس

      اتفاقا من اطرافیانم دو نفر بهم گفتن که چقدر شیرین حرف میزنی فارسی رو چون من دو زبانه م و لهجه دارم و نباید بزارم شیطان فریبم بده من اونقدرم بد صحبت نمیکنم و صدامم جذابه نه خش داره نه مشکل خیلی اساسی پس باید سپاسگزارش باشم قدردانش باشم نه اینکه به دنبال راهی برای تغییر دادنش باید پیشرفت کنم بهتر بشم

      خدایا شکرت که اینجوری قشنگ داری به تمام ابعاد زندگیم میرسی هرکجا که من حواسم نیست یه کامنت خوب جلوم میزاری تا من متوجه باشم شیطان کجاها داره عمل میکنه.محمد جان از شما خیلی ممنونم الهی همیشه در مسیر حق و نعمت های فراوان الهی باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: