شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 284

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سبحان گفته:
    مدت عضویت: 807 روز

    سلام و درود

    این باوری که استاد در موردش سوال پرسیدن برای من چندین مورد کد مخرب داشت

    اول اینکه توجه ما رو از روی نگاه مثبت به پول برمیداره و می‌بره سمت نکات منفی پول که پول نیست چون داریم میگیم «اگه پول دار بشم» همین اگه گفتن ما یعنی پول نیست

    نکته دوم اینه که ما خدا رو در تقسیم نعمت ها نادان فرض کردیم و بطور غیرمستقیم داریم میگیم خدایا من بلدم تو بلد نیستی نعمت هاتو بین بنده هات تقسیم کنی

    نکته سوم اینه که داریم توی سیستم این جهان با این درخواستمون بی نظمی ایجاد میکنیم از اونجایی که جهان بسیار منظمه و اگه با نظم کیهان هماهنگ نشیم به قول استاد له میشیم وظیفه ما فقط و فقط تمرکز روی خودمونه و باورهامون و خلاص

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    علی اصغری گفته:
    مدت عضویت: 972 روز

    سلام و عرض ادب خدمت همه عزیزان . تو این جمله که خدایا تو ثروت به من بده و قول میدم به بقیه هم کمک کنم . این خیلی باورهای محدودی رو در ذهن نمایان میکنه. من الان هیچی از بقیه کامنتها نخوندم و هر چی تو ذهنمه مکتوب میکنم. من اول لایق ثروت نیستم . دوم مگه خدا نمیتونه به نیازمندان کمک کنه که از طریق من یا افراد دیگه کمک کنه؟ . یا اگه ثروت بده خدا به من احتمالا به راه نادرست خرجش میکنم. یا اگه ثروت بده ممکنه به مشکلات شرعی برخورد کنم یا به خودم اجازه هر خطایی رو بدم همون مثالی که میگن تا خرت از پل بگزره تمومه. من اگه ثروتمند بشم احتمال داره دوتا زن بگیرم. پس خدایا تو به من ثروت بده قول میدم این کار هارو نکنم. هر باوری که داریم درمورد ثروتمند شدن که چه خطاهایی رو میکنیم اونا همه باورهای محدود کننده یا همون ترمز هست . ترمزها رو شناسایی کنیم و اونهارو تو ذهنمون تغییر بدیم یا مثلا من اگه ثروتمند بشم زن دوم میگیرم اینو میشه به جنبه خوبی تبدیل کنیم . مثلا دوتا زن بگیرم خدا ازم بیشتر راضیه و کسی دیگه رو هم سر سفره ام شریک میکنم. بعضی ترمزها رو که دوست نداریم باید تو ذهنمون به یه آپشن خوب تبدیل کرد. مثل زن دوم. و خیلی از این ترمزهای دیگه. من حتی نمیشینم ترمزها رو نمینویسم و تغییر نمیدم بعد انتظار دارم زندگیم تغییر کنه . خدا شاهده من عمل نمیکنم وگرنه شناسایی ترمزها کار سختی نیست. کار سخت اینه که خودت رو تغییر بدی . من باید تغییر در خودم و باورهام ایجاد کنم . آقای عباسمنش . من از خداوند و غز شما و غز خودم معذرت میخوام که عمل نمیکنم ولی میخوام واقعا عمل کنم و زندگیمو تغییر بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    زهرا خانم گفته:
    مدت عضویت: 460 روز

    سلام بر استاد گرامی و دوستان گل و نازنینم

    من برداشتم این بوده که من اینطوری و با این حرف خودم را ب تنهایی لایق نعمت و ثروت نمیدونم حتما باید ی قولی بدم ی تعهدی بدم ب خدا تا اون ثروت و به من بده و لایق بشم (گرو کشی

    در صورتی که ما همینطوری و فارغ از هر قول و تعهدی ذاتا لایق بهترینها هستیم چه ثروت چه سلامتی چه هر چیزی دیگه ای ،خداوند اگه بخاد خودش میتونه به هر کسی ثروت بده نعمت بده …

    در پناه الله باشید …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      امیر نکویی گفته:
      مدت عضویت: 1626 روز

      سلام به زهرا خانم عزیز ….

      من در کامنت شما نوشته ای دیدم که نظرم را جلب کرد!

      چرا ما فکر میکنیم که خداوند شرطی هست یا شانسی هست به یکی میخواهد بدهد یا به یکی نمی خواهد بدهد ..

      اگر درباره خداوند به صورت بزرگتر نگاه کنیم یا از کلمه انرژی استفاده کنیم درک مان بهتر میشودکه این انرژی :::: شکل احساس رحم قدرت ببخشش انتقام گیرنده ویا هر چیز دیگری ندارد بلکه ما هستیم که با باورهایمان شکل میدهیم به قول استاد=مثل اب میونه به اون شکلی در میاد که ما توی هر ظرفی بریزم میشود … اره اب چه شکلی داره؟

      خط اخرکامنت شما اگر خداوند بخواهد به اونم میدهد

      این انرژی برای همه یک سان هست فقط فرقش در باوره های ماهست که چقدر از این انرژی میتوانیم استفاده کنیم .

      به امید موفقیت در تمام جبها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    راضیه کریمی گفته:
    مدت عضویت: 722 روز

    سلام خدمت استادی عزیزم بانو شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی وهممداری عزیزم

    من قبل از اینکه جوابات دوستان نازنینم را بخوانم چند ترمزی که در ذهنم پیدا کردم را در جواب این سوال مینویسم

    سوال: خدایا بمن بی نهایت ثروت یا پول بیدی در عوض منم قول میدم به بقیه بندگانت کمک کنم یا این مقدارش را صدقه میکنم وغیره…

    جواب های من:

    1احساس عدم لیاقت دارم: یعنی خدایا من که لیاقت ندارم بدون گپ وسخن ازت درخواست کنم یا تو برام نعمت عطا کنی به او خاطر با این کارم لیاقتم را برات ثابت میکنم

    2احساس دلسوزی بیجا: مثلآ احساس میکنی آن افراد که میخوایی براش کمک کنی لیاقت یا توانای دریافت نعمت یا ثروت را از طرف خداوند نداره تو باید براش کمک کنی یا به این باور نداری که هر کس هرکجای هست جای درستش همونجاست، این عدل خداوند است.

    3شرک قایل شدن در باره خداوند: یعنی که خدایا تو نمیتوانی به آن بندگانت کمک کنی تو احساس بخشنده گی در مقابل آنها نداری تو بمن بیدی که من به آن بندگانت بیبخشم یعنی خودت را برتر میدونی نسبت به خداوند که رحمن ورحیم هست.

    4دوم با این کاری مون باعث میشم که آن افراد هیچ انگیزه یا تحرک برای حل مسایل زندگی خود نداشته باشه مسئولیت خود را نپذیرت همیشه منتظری کمک دیگران باشد.

    5 باعث میشم طرف هم به خداوند مشرک بیشه: مثلآ بجای امید وتوکل داشتن از خداوند نگاهش سمت غیری خداوند باشد.

    6احساس میکنیم خداوند یک فردی معامله گر هست اگر بخواهیم چیزی از خداوند بیخواهیم باید بجایش چیزی به خداوند بیدهیم، یا احساس من میگه ما میخوایم به خداوند رشوت بیدهیم.

    این ترمز های بود که من در ذهن خودم کشف کردم ولی شدیدآ این باور را دارم

    صدقه دادن برای خداوند یعنی رشوت دادن بخداوند هست

    ولی برعکس همیشه آرزوم این است که پولدار بیشم برعلاو خودم شرایط خوبی را برای پدرمادرم محیا کنم نمیدونم

    اما درخواستم این نیست که خدایا تو برام بیدی من درعوض این کاره میکنم بلکی احساس میکنم از این کارم لزت بیشتری میبرم با فراهم کردن شرایط بهتر برای پدرمادرم چون خیلی دوستشان دارم این احساس را میکنم

    بازم دوستان نازنین اگه درموردی این حرف آخرم کدام حرفی هست خوشحال میشم رهنمایی ام کنید که باورم درست هست یا خیر…

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و سری حال باشیم همه ما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2924 روز

    به نام خدای مهربان و هدایتگر

    سلام عزیزان

    من درباره این فایل و سوالی که استاد پرسیدن فکر کردم چند تا از کامنتهای دوستان رو هم خوندم که خیلی برام جالب بود

    میخوام برداشت خودمم بنویسم

    اول بگم که این سوال خود منم

    منم همچین دیدگاهی داشتم

    و اصلا نمی تونم برای خودم به تنهایی چیزی بخوام

    به نظرم ریشه ش اینه که من احساس لیاقت و ارزشمندی درونی ندارم

    دلسوزی بیجا و فداکاری های نابجا

    و باور به اینکه بنی آدم اعضای یکدیگرند و من نباید شاد باشم پس منم نباید ثروت بخوام تا یه نفر وجود داره که ثروتمند نیست

    و اینکه اگر اولویت من دیگران نباشن دیگه آدم خوب و مهربونی نیستم

    یه ضرب المثل قدیمیا دارن که خیلی خوبه تو این مورد اینکه: عزیزی ولی نه اندازه خودم ….و برا وقتی بکار میره که یه نفر بخواد به درخواست نابجایی نه بگه … اما به نظرم در همه حال جمله خوبیه چون بهمون یادآوری میکنه که خودمون رو دوست داشته باشیم

    مورد بعدی

    باور به اینکه ثروتمدها آدم های بدی هستن و من نمیخوام اون ثروتمند خسیسه و خودخواهه باشم

    یه لحظه این اومد تو ذهنم اصلا من بی نهایت پول و ثروت دارم چقدر میتونه برای دیگران مفید باشه وقتی ظرف وجودیش برای دریافت ثروت هنوز کوچکه؟

    چقدر میتونه باعث احساس خوشبختی و موفقیتش بشه؟

    اگر اون فرد در مسیر نادرست باشه اصلا اون پول نمیتونه کمکش کنه. مثلا بیاین به یه قمارباز پول زیاد بدیم تا این کارو نکنه … نمیدونم چقدر درسته ولی این چیزی بود که الان به ذهنم رسید.

    و اینکه نخواهیم جای خدا خدایی کنیم. خب خداجون تو خدای خوبی نیستی ببین فلانی پول نداره تو چطور میتونی راحت باشی ببین الان من بش پول میدم. حالا خدا هم همون آدم ثروتمند بده ست.

    در کل به نظرم ثروت خوبه حتی ممکنه یه جایی ما هم دستی بشیم از دستان خدا برای گسترش ثروت و برکت و خوبی کردن

    ولی اینکه بخواهیم با خدا معامله کنیم که قول بده مورد ثروتمند کن ما هم قول میدیم از ثروتی. که بهمون بخشیدیم بخشیش رو باهاش کار خیر کنیم

    درحالی‌که من بدون اینها هم لایق دریافت ثروت و نعمت هستم و همه ما به یه اندازه بخدا نزدیکیم

    مورد بعدی اینه که نگاه سیستمی داشته باشیم من بخواهم خدا می دهد… بدون اینکه باهاش شرط ببندم و معامله کنم فقط باید باور لیاقت داشتن ثروت رو در خودم ایجاد کنم

    یه مورد دیگه اینه که فک میکنیم اگر ثروتمند بشیم باید یه نعمت دیگه ازمون گرفته شه…پس میایم پیشاپیش با خدا شرط می بندیم و بهش رشوه میدیم یا یه بیعانه میدیم که تضمینی بشه برای دریافت

    سپاس از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان برای آموزش های فوق العاده عالیتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    حسن محمدی گفته:
    مدت عضویت: 417 روز

    درود دوستان

    بنظرم وقتی اینجوری درخواست میکنیم

    یعنی خودمون رو لایق ثروت و نعمت و فراوانی نمیدونیم و میخایم با جلب ترحم خداوند و آوردن بهونه های مختلف ازش ثروت بخوایم

    در صورتی که وقتی فرکانس ترحم و ضعف به جهان هستی بفرستی از همون فرکانس هم وارد زندگیت میشه

    و وقتی تو فرکانس لیاقت بفرستی

    و باور کنی که ثروت و نعمت حق طبیعی ماست خیلی کار آسون تر پیش میره …

    و اینکه ما کی هستیم که برای دیگران ثروت و نعمت بخواهیم؟ این کار خود شرکه

    دخیل دونستن خودت توی سرنوشت دیگران و نادیده گرفتن قدرت خداوند

    شاد و آرام و سلامت باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 913 روز

    ممنون استاد فایل زیبا و کامل ذیگه

    ترمز های مخفی ما

    این دوره را من ندارم اما وقتی توضیحی میشنوم برام ارزشمنذ هست و با همین فایلهای رایگان خیلی جیزها یادگرفتم

    ترمزها را پیدا کردن را هم از فایلها رایگان یادگرفتم

    خدایا پولی به من بده برای کمک کردن به بقیه و…

    این حرفی هم زدین، کد مخرب داره این وسط،

    کدهای مخرب، ثروت را میخوایم بزای بقیه درصورتیکه خدا هست و خداوند بخواد ثروت به انها هم میدن

    شرک مخفی این وسط که ما میخوایم کمک کنیم و قدرت خدا را نادیده گرفته

    خدا هست برای همه هم هست اینکه من قدرت و ثروت پیدا کنم تا به دیکزان کمک کنم یعنی نادیده گرفتن خدا،

    منو یاد ایه قران در سوره بقره انداخت

    خدا به پیامبر گفت به قعر زمین یا اوج اسمان بری همه ایمان نمیارن من میخواستم خودم همه را باایمان میکردم

    خدا به پیامبرش گفته یعنی تو فقط مسیرتو ادامه بدی بزور نخواه همه را با ایمان کنی

    و جای دیگه بهش میگی ایمان نیاوردن اوکی مهاجرت کن نگفته بزور و جنگ و… مجبورشون کن

    و ما حالا میخوایم پولدار بشیم ما بقیه را پولدار کنیم

    ما موفق بشیم دست بقیع را بگیریم

    مگه خدا نمیتونه بیاد خودش پول بهشون بده بیاذ بده من ببرم بهشون بدم چکاریه

    و این من وقتی فهمیذم که در دوره دوازده قدم قسمت قرانی استاد قران تفسیر کردن. چقدر من شرک داشتم و خوب شدم

    چقدر قدرت را از خدا گرفته به خودم و بقیه دادم

    بهترین جمله اینه به من ثروت بذه چون من لایق ثروتم

    به بنده های لایقت ثزوت بده حالا چه نزدیکان من چه بقیه هر کس که لایقش هست

    من ثروتمند میشم تا خودم انسان بهتری باشم خودم زندگی بهتری داشته باشم

    بقیه اگه نیاز به ثزوت دارن تو بهشون میدی باید از خودت درخواست کنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  8. -
    SMZQ گفته:
    مدت عضویت: 2206 روز

    سلام

    اول میخام خدا رو سپاسگزاری کنم که امروز که روز تعطیله از وقتم بهینه برای افزایش فرکانس و باورسازی استفاده می کنم

    این سایت خودش مرجعی مامن برای منه، استاد عزیز بابت همه چیز مرسی

    و دوم اینکه این پیام من موجب میشه تعداد کامنت های این فایل 4848 مین کامنت بشه و خودش به تنهایی کلی فان هست.

    یکی از باورهای منفی مهم در این سبک خواسته و معامله با خدا برمیگرده به عدم درک قانون تکامل! چرا اینرو میگم؟؟

    چون شخصی که طی مسیر تکاملی دستاوردهایی رو تجربه می کنه اصلا احساس بی لیاقتی نمی کنه و میدونه که با تلاش های خودش به این دستاوردها رسیده، پس! برای خواسته های بعدی خودش هم (مشروط به اینکه خواسته های تکاملی باشه) احتمالا باز چنین دیدگاهی رو نداره و برای یکی دو قدم بالاتر تلاش می کنه.

    یادم میاد حدود ده سال پیش با یکی از دوستان در حوزه انرژی یک سفری رو در پیش رو داشتیم برای جلسه کاری در پالایشگاه آبادان که یکی از تامین کننده هاشون بشیم و شیرین معامله کنیم و در ازای ثمن معاملات و رفع مشکل تاخیر در پرداخت از سوی خریدار، پیشنهاد سواپ با موارد خام پالایشی شون رو داشتیم…

    معامله خیلییی شیرین بود، با کمترین میزان سرمایه ممکن و سودی کلان.

    یادم میاد رفتم منزل پدر و مادرم، دستشون رو بوسیدم و وقتی مادرم رو تنها در آشپزخانه پیدا کردم روی زمین نشستم و پای مامانم رو بوسیدم و ازش خواستم برام دعا کنه موفق بشم…

    نه این که بوسیدن دست و پای پدر و مادر کار بدی باشه، انسانی که قلبا دست به چنین کاری می زنه خیلی قلب بزرگی داره، اما ریشه اون کار من نه این بود که تا اون حد عاشق پدر و مادرم بودم، بلکه باورهایی بود که اگه پدر و مادر ازت راضی باشن و واست دعا کنن خزائن رحمت الهی به زندگی تو باز میشه… من هم دست به کار شدم و قبل از رفتن به فرودگاه و عزیمت به آبادان رفتم پیش پدر مادرم… امیدوارم خدا مهر پدر مادرهای گلمون رو توی قلبمون پر رنگ تر کنه و قلبا و بی قید و شرط عاشقشون باشم.

    البته که اون معامله به بسیار دلایل بنیادین عقلی و قلبی محقق نشد ولی امروز می فهمم که برای موفقیت هایی که امروز داشتم به جای تکیه به دعای پدر و مادر، با انجام عمل صالح و اجرای توحید در عمل به دست آوردم که البته که کم و بیش احترام و شان پدر و مادرم هم حفظ کردم و امیدوارم پسر خوبی واسشون بوده باشم و خواهم بود…

    بنابراین، برای اینکه به موفقیتی برسیم نیاز به پیش کش کردن به درگاه الهی و یا توافق با رب برای خوب بودن بعد از حاصل شدن خواسته ها نیست.

    به قول یکی از دوستان همین سایت، خداوند هزینه هایش را افزایش نمیدهد!

    این رو روی دسکتاپ لپ تاپم همیشه میخونم و کیف می کنم.

    همین طور که به دنیا اومدم لیاقت داشتن همه خواسته های تکاملی خودم رو دارم، چون هدف از خلقت من همین بوده که خواسته هایی رو انتخاب و براشون حرکت و به دستشون بیارم تا این صفت الهی رو بیشتر و بهتر بیاموزم و حرفه ای بشم.

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      سید ابراهیم اثنی عشری گفته:
      مدت عضویت: 340 روز

      سلام دوست عزیز

      از شما ممنونم بابت ثبت این نظر

      مدتی بود که درگیر این سوال بودم و مرتب از خودم می‌پرسیدم که چرا این همه مادرم من رو دعا میکنه، مرحوم پدرم همیشه من رو دعا می‌کرد و برای من آرزوی موفقیت، ثروت، خوشبختی و… داشتند و دارند، اما چرا نمیرسم و چرا پولدار نمیشم، چرا به چیزهایی که میخوام نمیرسم و… مگه نمیگن دعای پدر و مادر در حق اولاد ردخور نداره و صددرصد مستجاب میشه، پس کو…………………..

      حتی این سوال زمانی که ورشکست شده بودم و شرایط مالی بدی داشتم بیشتر تو ذهنم میچرخید

      و همیشه هم اطرافیانم بهم میگفتن که کاری کن تا پدر و مادرت ازت راضی باشن اونوقت خداهم از تو راضی میشه و هرچی میخوای بهت میده، میگفتن سعادت دنیا و آخرت در گرو رضایت پدر و مادرت هست حتی کار به جایی رسیده که مادرم مستقیم بهم میگه که اگر میخوای پیشرفت کنی باید رضایت من را داشته باشی ببین فلانی و بهمانی… تو تلویزیون آوردنش و راز موفقیتش رو گفته که من صبح به صبح اول میرم دستبوسی مادرم و راز موفقیت و ثروتمند شدن من اینه……. و از این قبیل حرفها

      منم با شنیدن این حرفها احساس گناه میکردم، فکر می‌کردم دارم کوتاهی میکنم، همیشه سعی می‌کردم که این کار را انجام بدم و به هر طریقی رضایت اونها رو جلب کنم حتی اگر لازم بود از خودم، از زندگیم، از همسر و فرزندم، از وقتم و کارم میزدم تا اونها رو راضی نگه دارم

      که خداهم برام جبران کنه (توقع شرک آلود، گرو کشی)

      البته الان مدتی هست (حدود دوسال) دارم بر روی خودم و باورهام کار میکنم با شنیدن این حرفها حس بدی میگرفتم، می‌فهمیدم که یه باور غلط دارم اما نمیدونستم چیه و ریشه اون کجاست تا اینکه کامنت شما رو خوندم

      الان که این مطلب را می‌نویسم احساس آرامش و رهایی عجیبی دارم، حس یک زندانی را دارم که پس از مدت‌های زیادی اسارت الان آزاد شده

      خدا رو شکر میکنم کدهای مخرب من درمورد دعای پدر و مادر با خواندن نظر شما پاسخ داده شد و من را از این نوع نگاه منحرف، شرک آلود و مخرب رها کرد

      البته خدمت کردن به پدر و مادر بسیار بسیار کار پسندیده‌ای هست و این را میدونم که باید همیشه جایگاه اونها محترم شمرده بشه ولی من داشتم این کار را بصورت بسیار غلطی انجام می‌دادم که خداروشکر فهمیدم باید چکار کنم

      ممنونم از شما و ممنونم از همه عزیزانی که برای این سایت الهی زحمت می‌کشند و مخصوصاً از استاد عزیزم جناب آقای عباس منش بسیار بسیار سپاسگزارم

      خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت بابت نور آگاهی که هر لحظه بیشتر و بیشتر در وجود ما میتابه و مسیر را برای کسانی که طالب تغییر، رشد و پیشرفت هستند همواره روشن‌تر میکنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    به نام خدای مهربانم

    سلام به اساتید عزیزم، سلام به دوستان خوبم

    از طریق فایل نشانه ام هدایت شدم به این فایل. قبلا بارها دیده بودمش ولی به سوالش جواب نداده بودم… نمیدونم چرا یکم برام سخت بود. اما امروز با خودم گفتم شروع میکنم به نوشتن تا ببینم چی میشه. و نتیجه این شد:

    چون چنین درخواستی، نشون میده که اون فرد خودش رو به اندازه کافی لایق دریافت نعمتها نمیدونه.

    چون نشون میده فقط در صورتی خداوند به من نعمت میده، که من قول بدم که بخشی از اون رو به دیگران ببخشم.

    چون نشون میده اون وهاب بودن، و بی حساب بخشیدن، و بی دلیل بخشیدن خدا رو باور نداره.

    چون نشون میده ته ذهن چنین فردی اینه که: «درسته که ثروتمندان افراد خوبی نیستن، ولی من قول میدم از اون مدل ثروتمندها نشم… من قـــول میدم از اون ثروتمندایی بشم که ببخشم و یک انسانِ ثروتمندِ خوب باشم».

    چنین درخواستی ثروتمند شدن رو مشروط میدونه….

    چنین فردی فکر میکنه که با چونه زدن با خدا، میشه به خواسته رسید.

    این فرد حتی اگر ثروتی هم بیاد توی زندگیش، همیشه نگرانه که نکنه یه اشتباهی بکن و خدا مجازاتش کنه و اینو ازش بگیره.

    چنین درخواستی نشون میده که من ثروت رو جزئی از خودم نمیدونم.

    چنین درخواستی نشون میده که دیفالت ذهنی اون فرد این نیست که ثروت با خودش خیر و برکت میاره. پس من بیام با بخشیدنش به دیگران، باعث خیر و خوشی بشم و این ویژگی رو بهش اضافه کنم.

    مثل اینکه یه نفر دعا کنه «خدایا کمکم کن من یه جراح قلب بشم، قول میدم جراحی کنم»!…. خوب اصلا مگه میشه کسی خواسته اش این باشه که جراح بشه، ولی در عین حال قول بده که وقتی یاد گرفت، جراحی انجام بده؟!!! مگه میشه؟!!!

    اصلا چقدر این جمله خنده داره! «خدایا کمکم کن جراح بشم، قول میدم جراحی کنم»…..

    بابا جون هدف از جراح شدن، جراحی کردنه…

    هدف از زندگی و خلق انسان، لذت بردن و ثروتمند بودن و مولد بودنه…. رشد و گسترش دادن جهانه…. من با ثروتمند شدنم میتونم باعث رشد و گسترش جهان بشم.

    پس چرا وقتی در مورد ثروت چنین جملاتی رو میشنوم، برام خنده دار نیست… چرا بعد از فکر کردن و کامنت خوندن و تحلیل کردن، اونوقت به نظرم منطقی میشه که نباید ثروت رو مشروط بخوام.

    زمانی که به اندازه جمله اون جراحه برام خنده دار شد، یعنی من یه پله بالاتر رفتم. اون زمانه که دیگه من عمیقا و با تمام وجودم میدونم که من به این جهان اومدم که لذت ببرم و باعث رشد و گسترش جهان بشم… اون زمان دیگه با تک تک سلولهام درک میکنم که خداوند ابر و باد و مه و خورشیدش رو به کار میگیره که منو توی این کار هدایت و یاری کنه…

    اون زمانه که باورهای من در مورد این موضوع بهتر شده و نشونه اش هم قدم برداشتن با حال خوب و احساس آرامشه.

    …………………………………………………………………………….

    در مورد چنین درخواستهای مشروطی، یه موضوع دیگه هم هست:

    اونم عدم توجه به سیستمی عمل کردن و سیستمی بودن خداونده.

    یه مدتیه همش این مثال میاد توی ذهنم که: اگر من بخوام با ماشین حساب یه جمع و ضرب انجام بدم، آیا برای ماشین حساب فرق میکنه که اون عددها تک رقمی باشن یا 10 رقمی؟

    یعنی مثلا بگم: «ماشین حساب دیگه سختش میشه، خسته میشه اگر بهش بگم 864547363 رو ضرب در 465868997 کنه….

    تازه همین 1 ساعت پیش هم یه انتگرال برام حل کرده… دیگه منم نباید پر رو بشم….

    دستت درد نکنه همون 4×34 برام حساب کنی کافیه…

    من انسان قانعی هستم… به حق خودم قانعم….

    تازه اگر میگم اون عدد بزرگه رو هم ضرب کنی که برای خودم نمیخوام… دوستم پرسیده، میخوام کار اون راه بیوفته… قول میدم اگر محاسبه اش کنی جواب رو بهش بگم»!

    چقدر چنین گفتگوهایی خنده داره در مورد ماشین حساب.

    خدا هم سیستمی عمل میکنه. پس چرا چنین گفتگوهایی در مورد خدا به نظرم عادی میاد؟!

    یعنی باید اونقدر باورهای قدرتمند کننده در خودم ایجاد کنم که برام بدیهی بشه که من بی قید و شرط لایق نعمت و ثروت هستم، فقط و فقط به این دلیل که خدا من رو آفریده و تمام این لیاقتها، بای دیفالت در DNA من موجوده. از ازل بوده و تا ابد هست.

    گفتم این جامِ جهان‌بین به تو کِی داد حکیم؟

    گفت آن روز که این گنبدِ مینا می‌کرد

    بی‌دلی در همه ‌احوال خدا با او بود

    او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد

    بعد تازه میخوایم با این چونه زدنها، قلقش رو هم گیر بیاریم که بفهمیم بالاخره باید چی بهش بگیم تا راضی بشه بهمون ثروت بده. و بعد که نمیشه، یواش یواش ذهنه میره سمت اینکه: «خوب پس حتما فلانی پیش خدا عزیزتره که خدا ثروت بیشتری بهش داده».

    و به عدالت خدا شک میکنه و یادش میره که خدا خودش بارها و بارها ویژگیهای کسانیکه رو که دوست داره گفته:

    توی سوره صف میگه کسانی رو در راهش پیکار میکنن دوست داره… (از نظر من منظور از راه همون رشد و گسترش دادن جهانه)

    توی سوره بقره میگه نیکوکاران رو دوست داره، توابین رو دوست داره…. متطهرین رو دوست داره.

    توی سوره آل عمران میگه اونایی که کنترل ذهن میکنن رو دوست داره… اونایی که استقامت میکنند رو دوست داره… اونایی که توکل میکنن رو دوست داره

    توی سوره مائده میگه عادلان رو دوست داره

    توی سوره توبه میگه پاکیزگان رو دوست داره.

    اینم که کاملا منطقیه که به کسانی که دوست داره وعده بهشت رو بده…

    چه بهشتی؟

    همون بهشتی که وقتی بهشتیان ثمراتش رو میبینن میگن: هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا…..

    (سوره بقره آیه 25) این ثمرات چقدر برامون آشنان…. ما از اینا قبلا هم توی اون دنیا داشتیم….

    هر نعمت و ثروت و برکتی که بخوان هست، و خدا این وعده رو بر خودش واجب کرده:

    لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ خَالِدِینَ کَانَ عَلَى رَبِّکَ وَعْدًا مَسْئُولًا ﴿سوره فرقان-16﴾

    جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند پروردگار تو مسؤول [تحقق] این وعده است

    میبینی…

    همه چیز مشخصه…. همه چیز واضحه…. کافیه جز اینا باشم، همین…. بقیه چیزا درست میشه…. این همه شرط و شروط و اما و اگر نداره…. اصلا همه چیز مشخصه… همه چیز رو خودش از قبل گفته:

    خودش گفته:

    من رو یاد کنید، تا به شما توجه کنم و یادتون کنم….. «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ»

    من رو یاری بدید، تا یاریتون کنم….. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ»

    سپاسگزاری کنید تا بیافزایمتون…. «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»

    به عهد من وفا کنید، تا من هم بهتون وفادار باشم…. «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ»

    و از همه مهمتر:

    من رو اجابت کنید و به من ایمان بیارید، تا رشد یابید… «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»

    اونوقته که میگی:

    فیضِ روحُ‌القُدُس ار باز مدد فرماید

    دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد

    به قول استاد: تموم شد و رفت…. تموم شد و رفت.

    نمیدونم چی شد از پاسخ به اون سوال، به این آیه ها رسیدم… ولی خوشحالم که این دفعه به سوال این فایل جواب دادم.

    خدایا شکرت

    استاد جان، خانم شایسته عزیزم، دوستتون دارم و ازتون سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      ملیکا گفته:
      مدت عضویت: 578 روز

      مهشید جان عزیز سلام ازت ممنونم و خداروشکر میکنم که کامنت شما جلوی چشمم قرار کرفت مثال ها و آیه هایی که در کامنتتون به کار بردید خیلییی روی من تاثیر گذاشت و خیلی بهم کمک کرد که بهتر ترمز خودمو پیدا کنم ممنونم بابت فکر بزرگت و آگاهی که از جهان دریافت کردی خیلی دلنشون بود این کامنت سیو کردم که هر روز بخونم ممنون ازت باز هم خداروشکر که در مسیری قرار گرفتم که دوستانی دارم که در این راه بسیار آگاهند و میتونم ازشون درس های بزرگ بگیرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مهشید گفته:
        مدت عضویت: 1672 روز

        سلام ملیکا جان

        امیدوارم که خوب و خوش باشی

        ازت ممنونم که برام نوشتی و خدا رو شکر میکنم که کامنتم برات مفید بوده.

        یکی از سپاسگزاری های من هم حضور در این جمع فوق العاده است. که میتونیم با خوندن مداوم این آگاهی ها، به روند رشد خودمون سرعت بدیم.

        ان شا الله در پناه خدا، شاد و موفق باشی دوست من

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سید ابراهیم اثنی عشری گفته:
      مدت عضویت: 340 روز

      سلام و هزاران درود بر شما سرکار خانم مهشید عزیز

      نمیدونم چجوری تشکر کنم، کامنت شما و متنی که نوشتید بسیار عالی بود و برای من بسیار راهگشا هست، با مثال‌هایی که بیان کردید حق مطلب برای من اداء شد و خیلی از باگها و کدهای مخرب ذهنم را باز کرد

      با آیه‌ها و شعرهایی که نوشتید گریه کردم، گریه خوشحالی، گریه آگاهی، گریه ای از جنس نور و روشنایی، گریه‌ای از سر معرفت و شناخت، شناختی که از کارکردن بر روی باورها و اصلاح اونها میاد، باورهای که وقتی درست میشن روحت رو آزاد می‌کنند، قدرت درونت رو بیدار می‌کنند

      خوشحالم، خیلی خوشحالم، خیلی خیلی خوشحالم، عمیقا خوشحالم از بودن در جمع با صفای خانواده عباسمنش

      از شما متشکرم، همینطور از استاد عزیزم و تیم بسیار خوب عباسمنش

      خدایا شکرت بابت این همه نعمت، موهبت و آگاهی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مهشید گفته:
        مدت عضویت: 1672 روز

        سلام آقا ابراهیم

        امیدوارم که حالتون خوب باشه

        خوشحالم که کامنتم براتون مفید بوده و حالتون رو اینقدر خوب کرده.

        پاسخ شما هم همزمانی جالبی برای من داشت:

        امروز بعد از چند روزی، هدایت شدم که بیام و سایت رو چک کنم و دیدم که 2 تا کامنت از دوستان دریافت کردم.

        اول کامنت اون دوستمون رو خوندم و پاسخش رو نوشتم، و بعد کامنت شما رو خوندم.

        اتفاق جالبی که افتاد این بود که دقیقا همون آیه ای که در پایان پاسخ برای اون دوستمون نوشتم رو، اینجا توی کامنت خودم دیدم:

        لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ خَالِدِینَ کَانَ عَلَى رَبِّکَ وَعْدًا مَسْئُولًا ﴿سوره فرقان-16﴾

        جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند پروردگار تو مسؤول [تحقق] این وعده است

        من خیلی این آیه رو دوست دارم و اینکه امروز 2 بار به خوندش هدایت شدم رو یک نشانه مبارک میدونم.

        خدا رو شکر میکنم که اینقدر زیبا و دقیق و هماهنگ، همه چیز رو کنار هم میچینه و حتی خودش بهمون میگه که اول کدوم کامنت رو بخونیم و چه چیزی بنویسیم.

        ممنون که برام نوشتید

        از خدا براتون هدایت به مسیر نعمتها و آسانی ها آرزو میکنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          سید ابراهیم اثنی عشری گفته:
          مدت عضویت: 340 روز

          سلام و هزاران درود بر مهشید بانو

          ممنونم از پاسخ زیبای شما

          بهترینها را از خداوند رحمان و کائنات برای شما آرزومندم

          در حقیقت و به طور قطع همینطور هست، خدا به موقع هدایت میکنه و همه چیز را درست و در جای مناسب قرار میده، فقط ما هستیم که باید این مهم را درک کنیم

          از شما بسیار بسیار سپاسگزارم

          و

          دوباره با اون آیه زیبا من را دگرگون کردید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    امین طحان گفته:
    مدت عضویت: 1231 روز

    سلام

    اگه بیس دیدگاه اینه که فرد یا افراد یا طیفی از جامعه دچار ظلمی یا حسب اتفاق دچار بی عدالتی شدن یعنی که حتما عدالت خدا زیر سوال رفته و این دیدگاه یکجور توهین و عدم شناخت صحیح به قوانین عدالت دریافت و فرکانس حساب میشه

    اگه بیس دیدگاه انفاق و بخشش هست که ثروت خود شخص درخواست کننده بیشتر بشه صحیح و موردی نداره به شرطی که خود شخص در اولویت دریافت ثروت باشد نه اولویت دیگران….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: