چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/08/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-08-16 06:55:292022-08-31 09:32:18چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام و احترام
استاد بزرگوار ممنون و سپاسگزارم که دائما” محتواهایی در سایت قرار می دهی که شاید آورده نقدی برای شما نمی آورد ولی از نظر معنوی کلی خیر و برکت وارد زندگی شما می نماید ، یادآوری قوانین کائنات و خداوند در رابطه با هدفگذاری و رسیدن به آن، من بارها در زندگیم هدفگذاری کردم که در دانشگاه دولتی قبول شوم و تلاشها و مقدمات کا را فراهم میکردم ، اما در ادامه نتایج موثر قبول شدن در آن دانشگاه دلخواه بوجود نمی آمد، ولی از راههای دیگری دقیقا” همان نتایج و خروجی را می گرفتم و حتی بعدها خودم را با افرادی که آن مسیر را رفته اند بررسی می کردم و میدیدم همان شرایط را دارم ، چه در زمان تحصیل و چه از نظر شغلی و کسب و کاری .
خدا را شاکر هستم که دائما” با همین شکرگزاری حرکت رو به جلو داشته و موفقیت های دلخواهم را دریافت می کنم .
باورهای منفی : هر زمان با دوستانی همراهی میکردم که واقعا” من را از مسیر تکاملی و موفقیت باز می داشتند ، نتایج بدی دریافت می نمودم
باورهای مثبت :
وقتی به خودم تعهد می دادم و با احساس خوب و تلاش و پشتکار حرکت می نمودم ، موفقیت ها و حال خوب بدست می آمد و آلات هم به این نتیجه رسیدم که در این مسیر حرکت کنم و دائما” باورهای خوب بسازم و اتفاقات عالی را جذب نمایم .
سپاسگزارم استاد بخاطر همه چیزهای خوب که به ما آموزش دادید و اینکه به ساده ترین روش ها بزرگترین نتایج و تحول را در زندگی ایجاد نمودم ، خدایار و نگه دار شما💚💚💚✅️✅️✅️✅️💪با قدرت و انرژی مثبت روبه جلو حرکت میکنم
سلام به دکتر عباسمنش و تمام بچه های این مجموعه
استاد گلم بنده زدم روی من را به سوی نشانه ام هدایت کن
دلیل هدایتم توی دو چیز خلاصه میشه
اولی اینکه من مغرور و گردن کش شدم بعد از اینکه خدا بهم نعمت داد ایمانم رو ازدست دادم و فراموشش کردم و دلایل نتایجم رو عوامل بیرونی تلقی کردم
دوما نتایجم رو پاک کردم عکس هایی که توش شاد بودم نوشته هایی که مثبت بودن و حتی امیلی که قبلا باهاش در سایت کامنت نوشتم همه پاک شد و این خیلی بد بود چون من کلا انگیزه و مسیری که اومدم رو فراموش کردم دیگه حتی باور امکان پذیر بودن خواسته هامم فراموش کردم
اما الان از این مسیر اشتباهی که رفتم درس گرفتم دارم تمااااام تلاشم رو میکنم که از مسیرم رد پا برجا بزارم
دارم مینویسم چه احساسی دارم تا بدونم از چه مداری به چه مداری میرم و تکاملم رو احساس میکنمم صدای خودم رو ضبط کردم تا بدونم تفکراتم چجوری بوده و الان چجوریه هرروز چه تغییری میکنه
وجودم داره فریاد میزنه خدایا به هرررررررررررررررخیری از طرف تو محتاجم خدایا من محتاج توام بی نهایت دستمو بگیر دارم نابود میشم خودم با شرک و کفر و ناسپاسی و بی ایمانی خودم رو نابود کردم من بودم که ازت دور شدم
برام جالبه تا از این سایت و اموزه هاش دور شدم خیلی عجیب افکارم مثل کسایی شد که هیچ وقت دوسشون نداشتم یعنی همیشه بر این باور بودم که اونا اشتباه فکر میکنن حالا به این درک رسیدم که قانون اعراض و بی توجهی شوخی نداره که من وقتی تو دلم نقد و قضاوت میکنم طرف چرا اینجوری فکر میکنه چرا اینکارو کرده ممنم هدایت میشم به همون کاری که دوسش ندارم و ناخواستمه مهم نیست چقدر از اون عمل بیزارم وقتی بی توجهی نکنی گرایشت میره سمت همونا
متاسفاننه من بار ها این موضوع رو تجربه کردم که : وقتی کسی رو بخاطر گناهش سرزنش کنی حتی اگر مومن هم باشی تا قبل از اینکه اون کارو انجام ندی یا اون چیزی که قضاوتش کردی رو تجربه نکنی نمیمیری حالا ممکنه اون چیزی که نقد کردی گناه هم نباشه ولی نقد کردی کاری که به نظرت درست نیست رو راجع بهش صحبت کردی جهان فقط افکار و احساسات مارو تبدیل به اتفاقات میکنه!
به نظرم قانون سختیه کنترل ذهن چجوری وقتی مثلا گرونی رو تو جامعه میبینم دردم نگیره و دلسوزی نکنم برای بچه ای که تو خانواده ی فقیری متولد شده و بگم تضادش بهش کمک میکنه در حالی که خودم همین شرایطو تجربه کردم و از تضادم زخمی شدم؟
قبل از اینکه برم سر کار تو خونه نشسته بودم و مدام میگفتم خب اره قانون که کاری نداره من برم سر کار اینجوری میکنم اونجوری نمیشم صعودی پیشرفت میکنم و ملت خودشون دوست دارن انقدر بدبخت باشن واسه همین راجع به ناخواسته هاشون بیشتر حرف میزنن ولی من خودم با قضاوت های نادرستم راجع بقه دیگران عملکردم بدتر از اونا شد اخه من نپذیرفته بودم که این کار نیاز به یک تلاش خیلی مداوم داره و مدارم سقوط کرد
حالا تمرینی که استاد میگن رو میخوام انجام بدم
اول اینکه من یک تایمی کتاب زیاد میخوندم و از کتابا نتیجه گرفتم هرروز مطالعه و به حرفاش عمل میکردم
یک برگه برداشته بودم روش جملات مثبت نوشته بودم قوی باش تنها باش تو میتونی وابسته نباش حرکت کن شجاع باش میتونی باهوشی موفق شو ادامه بده تلاش کن
هرروز صبح به محض بیدار شدن چشمم به این میخورد و اخر شب هم میخوندمش توی نماز دعا میکردم خدایا کمکم کن درسامو بخونم 20شم موفقشم یادبگیرم و تمرکز داشتم برنامه ریزی و نظم داشتم با علاقه درس میخوندم معدلم خیلی بالا شد وقتی نتیجه گرفتم مغرور شدم رها کردم نتایج از بین رفت برای کار من در شروع خیلی با انگیزه بودم و تلاش میکردم تمرکز داشتم ستاره قطبیمو انجام میدادم حرکت میکردم ولی بعد که رها کردم تمام روابط خوب و ثروتم رو از دست دادم
خیلی دلم میخوا بیشتر کامنت بزارم و بنویسم حتما نشانه ها رو دنبال میکنم و جدی میگیرم ادامه میدم چون دارم بهبود حالم رو میبینم
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان
من چقدر این همزمانی ها رو دوست دارم دقیقا وقتی که نگران بیزینسم هستم و نیروهام رفتن و من به تنهایی دارم کارها رو انجام میدم و میگم چرا اینجوری شد این فایل رو دیدم الان که به عقب برمیگردم میبینم یکسال و نیم پیش من با درآمد 5 میلیون تومان بودم که بیزینس خودمو شروع کردم و آرزوی داشتن ماهی صد میلیون داشتم امروز تقریبا به این عدد رسیدم و نمیبینمش و میگم این کمه من خیلی بیشتر میخوام و با این نا سپاسی ها نیروهام از من گرفته شد و من در حال پایین اومدن در بیزنسم شدم وقتی این فایل رو دیدم با خودم گفتم داری چیکار میکنی چرا ناسپاسی تو الان به درآمد رویاییت رسیدی و فراموش کردی این آرزوتو این مغازه بزرگ که به لطف الله بدست آوردی این همه مشتری که بدون یک ریال تبلیغ داری از خداوند ممنونم که هر لحظه ما رو هدایت میکنه از امروز متعهد میشم که دیگه به نکات مثبت توجه کنم و یادم بمونه از کجا شروع کردم
ممنونم از حضورتون براتون آرزوی عشق و نور میکنم
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام به دوستای گلم و استاد و مریم جان عزیزم️
خدارو سپاس میگم بابت این فایل بینظیر ک هدایت شدم بهش و باعث شد نگاهی به خودم و زندگیم بندازم ک کجا بودم و الان کجام.
همونطور ک استاد گفتن ما خیلی زود یادمون میره کی بودیم و الان کی هستیم کجا بودیم و الان کجاییم اینم فقط به خاطر اینه ک وقتی به یک نتیجه خوب میرسیم فک میکنیم این دیگه تهشه و دیگه نیاز نیست تلاش خاصی بکنیم و این مورد برای من صدق میکنه.
من حدود بهمن سال 1401 با سایت آشنا شدم البته از قبل با استاد و چندتا فایل آشنایی داشتم توسط داییم ولی جدی نبود خلاصه…
وقتی اون موقع من سعی کردم خودمو پیدا کنم و واقعا تغییر کنم و دیگه خسته شده بودم از زندگیم فعلیم و به قول استاد زیاد از زندگی چکو لگد خورده بودم به خودم اومدم
از فایل های رایگان شرو کردم از قبل توی تلگرام یک سری فایل دانلود کردم گوش دادم توسط کانال های مختلف بعد نتایج کوچولو اومد و بعد من اومدم سایت و دیدم ولی اینجا بینهایت فایل رایگانه و چقدر جامع تر و کامل تر و استارت زدم از هر فایلی ک در دسته بندی بود
از یک آدمی ک 3سال پشت کنکور بود و حتی خانواده بهش یک هزاری برای خرج کردن نمیدادن
طی 6 ما من به نتایجی رسیدم ک توی خابم نمیدیدم
دانشگاه قبول شدم یک رشته عالی (مترجمی زبان انگلیسی) تو یک شهر عالی ک فرسنگ ها با شهر خودم فاصله داره در یکی از بهترین و آروم ترین محله ها زندگی میکنم ، درآمد خانوادم چند برابر شده
و خلاصه مسافرت های عالی رفتم جقدر برای من همه چی رویایی و بینظیر بود با آدمای عالی شرایط عالی آشنا شدم،
ولی بعد یه مدت دیدم مدارم اومده پایین دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه، دیگه این زندگیو شرایطو نمیخواستم دلم میخاست به جاهای بهتر برسم و دیگه تمرین ها و شکر گزاری ها انجام نمیشد و شرایط هر روز بدتر بدتر میشد
تا این ک من نشستم فکر کردم چرا اینجام چرا باید این شرایط تحمل کنم و دیدم بله خود کرده را تدبیر نیست خودم با دستای خودم این شرایط ایجاد کردم و (یکی از دلایلی ک باعث شد من دیگه تمرین هارو انجام ندم صبر نداشتن در برابر رسیدن ب خواسته ها بود، احساس طمع، حسادت نسبت به آدمای موفق دورم، و این شرایط برای من بدتر بدتر شد روابطم با دوستام خراب شد از لحاظ درسی و مالی صفر شدم) وقتی نشستم به نوشتن و شروع دوباره باورتون نمیشه ظرف چند رو زمن به پولی. رسیدم ک تونستم تا قدم 3 از دوره 12 قدم رو تهیه کنم، ولی بعد از تهیه دوره وقتی به جلسات قدم اول گوش دادم جلسه 3 رسیدم به این ک چ باور های باید راجب شغل خودمون داشته باشیم و اونجا بود ک من چون شغلی نداشتم دیگه قدمو ادامه ندادم و این خاطر احساس عدم لیاقت نسبت به درآمد خودم بود و ترسیدن از قدم برداشتن برای بهتر شدن و دوباره از مسیر خارج شدم، ️
حالا اینو بگم هر وقت ک من نشستم خواسته هامو تصویر سازی کردم ظرف مدت کوتاهی بهش رسیدم و انجام شد ولی مواردی مثل: عدم احساس لیاقت نسبت به ارزش و توانایی های خودم
متعهد نبودن به مسیر و تمرین ها
باور نداشتن به خودم ک میتونم این کارو انجام بدم
با آدمای نشستو برخاست کردن ک واقعا هدفی نداشتن و تو یمدار خواسته هام نبودن
تنبلی در انجام تمرین هاک اینم به خاطر ذوق شوق کافی نداشتن بود یا شایدم مهم نبودن خواسته هام بود
کنترل نکردن کانون توجه، ینی چیت دی بودن، همون حرفی ک مریم جان در یک فایل گفتن رفتار های نامناسب، رفتار شبیه خودش جذب میکنه و این عین رفتار های من بود
خلاصه این بود نتایج من از خارج شدن از مسیر و خیلی چیز های دیگه ک خیلی زیاد تر میشه اگر بنویسم
امیدوارم مفید بوده باشه
من این کامنت رو اول برای خودم گذاشتم ک یادم بیاد خارج شدن از مسیر چ مصیبتی برام اورد
مرسی ک تا آخرین نوشته با من همراه بودین ️
به نام خدا
این ذهن من بصورت دایم و پیوسته داره میگه که چه فایده این و این و این را که نداری فلان رابطه را که نتونستی برقرار کنی ولی الان خداوند با هدایتم به این فایل خفن بهش فهموند که این همه نتیجه این همه خال خوب این همه حرکت این همه کامنت رویایی که با هر بار خواندنش واقعا آدم رشد می کنه اینها نتیجه نیست
این همه سکه طلا
این همه پول
این همه ورودی
ابن همه حذف شدن واقعا واقعا و واقعا آدم و آدمهای سمی
که خودشون به من گفتن به صورت معجزه وار که ما که به هم نمی خورین منظور اینکه از نظر اخلاقی از نظر طرز زندگی ووو
…….
اینها همه نتیجه است دیگه
اینها همه برای عمل کردن و حرکت کردن و تحسین کردن و تجسم کردن های پی در پی و
باید که همیشه این طور باشه
نه الان
و نه فردا
همیشه و همیشه و همیشه
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
….
من میام روی خودم کار می کنم و با آدمهای قبلی با همون طرز فکری که اونها دارند و من در گذشته داشتم را از خودم بروز می دهم و وقتی دوباره بر می کردم خونه و هر روز دارم روی خودم کار می کنم به خودم میگم پس کو نتیجه ؟ من که دارم روی خودم کار می کنم . این طوری نیست . مثال اندام مناسب که استاد برای خودشون زدند خیلی مثالی عالی و شفافی است . «اگر فایل ها را فقط گوش کنم و در موقع عمل کردن بهشون عمل نکنم و همون آدم قبلی باشم منتظر نتیجه نباش و دوباره سقوط » چرا ؟؟ چرا ندارد .. چون قانون داره جهان چون قانون داره خداوند . الکی نیست …
یه کم باید به خودم بیام
وقتی درک کردی که ورودی مهمه دیگه این کار را تکرار نکنم
بقیه را نبینم
این مسیر به صورت شفاف درسته . حقیقته
من تعهد می دهم همیشه و پیوسته این مسیر الهی را ادامه بدهم
اگر تعهد دادم خداوند کمک می کند
به اندازه ی یک لباس عروسی نباشه این نتیجه نیست این چشم کور کردن دیگران است خودم را گم نکنم بدونم کجا بودم الان کجام
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
ب نام خداوند بخشنده ی بی حساب
سلام ب استاد عزیزم و مریم جون
استاد خیلی مسیرهارو من قبلا رفته بودم و ب خواسته هام میرسیدم
و بعد باز بامخ میخوردم زمین
دلیلشم وقتی فهمیدم
ک با شما آشنا شدم وگرنه قبلا متوجه نمیشدم
دلیلش اینه ک وقتی حالم خوب بوده و ب چیزای مثبتی توجه میکردم
والکی خوش بودم
ینی تو بدترین حالت هم میخندیدم
و کاملا بیخیال
ولی متاسفانه الان چندین ساله
اون الکی خوش بودنو ندارم..خیلی نعمت بزرگیه
حتی فکر میکردم ک من ی تخته م کمه
ک تو هر حالتی ارومم
واکنش بدی نشون نمیدادم
تو دعواهای خانوادگی خودمو قاطی نمیکردم و خنده م میگرفت
ک اینا چرا اینجوری ان
تا وقتی ک یبار همه خیلی ناراحت بودن
سر ی دعوا بین بابام و عموم..درگیری افتضاح بود
من فقط نگا میکردم بعدش ک تموم شد
من خنده م گرفته بود و نیشم وا بود
یهو مامانم سرم دادزد گفت چیه عروسیه باباته
خیلی بهم برخورد و الان ک بیشتر فکر میکنم
هروقت میخواستم الکی خوش باشم
یاد این حرف مامانم میوفتادم
و خودمو الکی غمگین نشون میدادم ک حرفی ب من نزنن..مثل حرف مامانم
ولی متاهل ک شدم یادگرفتم همیشه شاد باشم
توهر حالتی
و اینجوری ب هرچی میخواستم میرسیدم
نمیدونستمم مسیرش اونجوریه
وگرنه ب چیزای بزرگ ک میخواستم میتونستم برسم
چون قبلا ذهنم آرومتر بود اون نجواها خیلی خیلی کم بودن
اما الانم میشه ولی خب هم یکمی زمان میخواد هم اینکه تمرکز کنم و روی تصمیم وایسم ک حال خوب برابر با اتفاقات خوبه نباید یادت بره
خیلی هم زود جواب میده
نزدیک ی ساعت پیش
عمه ی همسرم ب من زنگ زد
گفت براخودم لباس گرفته بودم اما اندازه م نیس
خونه ایی بیام
منم گفتم اره بیا
اومدگفتش اینارو خریدم ولی اندازه م نیس بپوش اگ اندازه ت باشه مال خودت باشه
منم گفتم ن پولشو میدم
اما اصلا قبول نکرد گفت فکر کنم عیدی دادم بهت
هرچقدر اصرار کردم ک پولشو بگیره نخواست
خب اینم هدیه س
نتیجه ی سپاسگذاری هایی ک میکنم
نتیجه ی حال خوبه
نتیجه ی کنترل ذهنِ
ب خیلی چیزا رسیدم و بعدش ک مسیرو فراموش میکردم و منم منم میکردم
از دست میدادمشون
اما الان بهتر قانون رو درک میکنم
و بیشتر مراقبم ک اعتبارشو بدم ب خدا ن خودم
بگم وای من چقدر دوستداشتنی هستم ک
عمه ی همسرم عاشق من شده لباس ب من هدیه داد
اما همینکه رفت
گفتم خدایاشکرت
میدونم این ادم ازسمت تو اومده
ک خوشحالم کنه
کلی خدارو سپاس گفتم
امیدوارم همیشه یادم بمونه مسیر رسیدن ب اهدافمو
کافیه فقط فراموش کنی
همه رو ازدست میدی
استاد دیشب موقعی ک میخواستم بخوابم باخودم فکر میکردم
میگفتم استاد چقدر وقتی دوره ی قانون سلامتی رو استفاده کرد چقدر
جوانتر شد
چقدر پوستش سفیدو شفاف شد
چقدر خوشتیپ تر شد
و موقعی ک پیراهن تن میکنید ک دیگه دختر کش میشید
بخدا من خودمم چشام وامیمونه میگم وای چ چیزی شده استاد
هههههههه
همیشه شمارو دعا میکنم میگم خدا خیرت بده
ک کلی انسان رو داری هدایت میکنی
شما پیامبر زمانه ی ما شدین
خدارو شکر میکنم بابت وجود شما
عاشقتونم
درپناه الله یکتا شادسالم خوشبخت ثروتمندو سعادتمنددردنیا و آخرت باشید
خدانگهدار
سلام به استاد بهترینم ، مریم جان و همه دوستای پرانرژیم …
در مورد این فایل راستش من اولش ناراحت شدم ک چرا دستاوردی ندارم ک اینجا مطرحش کنم واقعا بهم برخورد و فهمیدم خیلی کار باید بکنم…
ممنون از شما استاد بابت این تلنگر.
من دارم دوره فوق العاده قانون سلامتی رو پیش میبرم و روی بیماریم کار میکنم انشالله برودی از نتایجش مینویسم…
اما در مورد این فایل،
دو مورد یادم اومد ک درش موفق و ناموفق بودم بخاطر مسیرشون…
اول موفقیتم رو میگم :
من در سال ۹۹ باردار شدم با خواسته قبلی و قلبی خودمون و از خدا خواستم ک بعدازسلامتی نینی بهمون دختر بده ک داد🙏
کاری ک من کردم و موفق بودم و فراموشش نمیکنم و به هدف مطلوب انجامید این بود:
من هروز سپاس گزاری میکردم و تجسم میکردم این مدت بارداری زایمان فوق العاده راحت و خاطره انگیزم رو از راحتی و رضایت، ینی قشنگ تجسم میکردم بحدی ک لبخند و شوق و رضایت رو صورتم نقش میبست و اون اواخرش ک روی نوع زایمان (سزارین) کار میکردم.
استاد بچه ها شاید باورتون نشه ک زایمان در نوعش همون شد ک میخواستم و بعدش به حدیییییی راحت بود هم قبل و و هم حین و هم بعدش ک همه از درد بعدش مینالن ولی من عالی بودم ب لطف خدا.
و باز اینم بگم بقدری اون روز اتفاقات جالبی افتاد وخوب ک واقعا واسم اون روز زایمان همراه با یک خاطره شیرین شد .
واقعا خوب و راحت و خاطره انگیز شد زایمانم همونی ک واسش تجسم و سپاسگزاری میکردم دقیقا در جزییات هم همون شد ک میخواستم…
خدایا شکرت😍
پس راه درستی ک رفتم و باید بشه سرمشقم سپاسگزاری بودو تجسم همراه با حس خوب👌
و اما مورد عدم موفقیتم:
من چندسالی درگیر یک بیماری بودم خلاصه میگم اینجا بهتون..
یک هو و خودسرانه داروم رو قطع کردم با این منطق ک من ک دیگه مشکلی ندارم و فکر میکردم چون بااین مباحث موفقیت اشنا شدم و فهمیدم ک بدن خودش، خودش رو ترمیم میکنه و نیاز ب دارو نداره دیگه میتونم دارویی و چندین سال بهش وارد میشه رو یک هو قطع کنم چون باورم درسته!
فقط فکر میکردم درسته، تو اون مدت دیگه رها کردم روی باور سلامتی کار کردن رو روی نقاط مثبت فوکوس کردن رو سپاسگزاری با احساس واقعی سلامتی رو..
و تا ۴ سال فقط بخودم ظلم کردم و اذیت شدم و نمیدونستم ک این اذیت شدن ها از علائم اون بیماری هست ک من فقط تو توهم بهبودی بودم و دکتر مراجعه نمیکردم فقط خودم رو ب لحاظ روحی و جسمی زجر میدادم ..
تا اینکه جهان گفت حالا ک خودت تغییر نمیکنی کاری میکنم ک مجبور ب تغییر بشی..
و همین کارم کرد و سرم رو از زیر برف بیرون اورد . بازم خداروشکر🙏
راه اشتباه من عدم رعایت قانون تکامل و همچنین دیگه رها کردن باورهای درست ک البته نمیدونم این بیماری با افکار درست بهبود پیدا میکرد یا باید جسمم ریشه ای درمان میشد(کاری ک دوره قانون سلامتی داره انجام میده روی جسمم)
الان دارم با دوره سلامتی روند بهبودی واقعی رو طی میکنم و نتایجش رو هم میبینم.
تشکرررررر ویژه از استاد عزیزم بابت تلاش ها برای دوره و انتقال خوبشون ب ما 🙏😍
سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته و دوستان
چیزی که راجب این سایت عاشقشم و اصلی ترین انگیزم برای بار ها و بارها برگشتن به این سایت و آموزه هاش بوده اینه که
اینجا جواب سوال هایی رو میگیرم که سالها در ذهنم بوده و هیچکس بهش جواب منطقیی نداده تا زمانی که رسیدم به یه فایل هدایتی از استاد و به بهترین و ساده ترین و قابل درک ترین شیوه ی ممکن توضیحش دادین
واقعا سپاسگزارم بابت وقت و انرژی و تعهدی که گذاشتید برای بهبود هرچه بیشتر زندگی خودتون و این قدر حرفه ای و پیگیرانه برسی کردید مسیر های رسیدن به تکامل رو و انقدر حرفه ای توضیحش میدید تا دیگران هم درک کنند و استفاده ببرن
همیشه تو زندگی خودم و دیگران سیکل سینوسی یا به قول شما مثل یویو زندگی کردن رو میدیدم
تازه از وقتی با آموزش های شما آشنا شدن تایم بیشتری اون بالام بعد برمیگردم پایین قبلاً که اون پایین مایینا بودم گاهی میشد میومدم بالا و دوباره تکرار تکرار و تکرار یویو وار
با اینکه بارها این بالا پایین شدن هارو تجربه کردم
که مثلا امروز من یه خواسته ای که خیلی برام مهم بوده رو بهش رسیدم و خوشحال ترینم
اما فردا انگار همه ی این نتایج کنار میره و من دوباره با زندگی قبلی خودم مواجه میشم
اما هرگز متوجه نشدم که شاید دلیلش اینه که من امروز مثل دیروز در مسیر خواسته هام نبودم
شاید بخاطر اینه که من دوییدم دوییدم به این خواسته برسم با کلی انرژی و انگیزه و بالاخره رسیدم و ….. حالا نشستم و دیگه حرکت نکردم در این مسیر
به قولی موجیم که آسودگی ما عدم ماست
انسان برای رسیدن و استوپ کردن اینجا نیست
برای همیشه در تکامل بودن اینجاست
یک جایی از فایلتون میگید : (ما باید همیشه این مسیر و ادامه بدیم ، تا کی ؟ تا آخر عمرمون) و تازه دارم این نگرش رو درک میکنم که نه رسیدن به خواسته پایان کاره
نه نرسیدن به خواسته پایان کاره
نه پیری پایان کاره
تا آخرین روزی که زندگی میکنم داستان زندگی منم ادامه داره و منم باید در مسیر بودن رو ادامه بدم
یه کتابخونه میرفتم به مدت چند ماه و یه خانوم سن و سال دار اونجا کار میکردن که اتفاقا خیلی ظاهر آراسته و زیبایی داشتن همیشه
خوشتیپ و خوش استایل و آرایش زیبا کرده و خوش برخورد و با انرژی بودن
و من این حال خوبو هر روز ازشون دریافت میکردم
و با خودم میگفتم آره منم می خوام به این سن که میرسم هنوز همینقدر حالم خوب باشه ( از منه نو جوان ، انرژیشون مثبت تر بود )
روز آخری که می خواستم از اون کتاب خونه برم نشستم کنارشون تا یکم راجب این موضوع حرف بزنیم و متوجه بشم چی باعث این حالشون شده
و گفتن که تو این سن دو تا کار مختلف رو انجام میدن ، ( هر روز تو دستشون کتاب های انگیزشی و بهبود فردی میدیدم ) و گفتن که همین که میبینند هنوز میتوانند برای یک مجموعه مفید باشن و کاری از دستشون بر میاد باعث حس خوبشونه و احساس زنده بودن میکنن
و الان که صحبت های شما رو شنیدم تونستم این رابطه رو بهتر درک کنم
که ما تا همیشه از رشد داشتن و در مسیر خواسته هامون قدم بر داشتن لذت میبریم و احساس زنده بودنمون رو از تکامل داشتن میگیریم
خلاصه که خیلی دیدگاه جالب و جدیدی برام بود
و فهمیدم چرا بعضی وقتا دارن رو ابرها زندگی میکنم و همه چیز آسون و هدایتی و معجزه وار پیش میره ، خواسته هام یکی یکی تیک میخوره و هوا حتی خوبه ، و بعدش انگار اون روند مثبت آروم آروم کمرنگ میشه
بخاطر اینه که من آروم آروم از ادامه دادن در مسیر خواسته هام دست کشیدم
آروم آروم دیگه صبح به موقع بیدار نشدم
آروم آروم دیگه خواسته هامون مرور نکردم
آروم آروم دیگه ورودی هامو کنترل نکردم و گذاشتم هر چیزی رو بشنوم و هرچیزی رو ببینم و راجب هرچیزی فکر کنم
آروم آروم یادم رفت که من همون مهدیه ای ام که تا اینجا رو اومده و رسیده پس بقیشو هم میتونه بره و برسه
سلام و هزار سپاس بابت وجود شما
این فایل نشونه امروز من بود امروز روزی بود که نجواهای ذهن منو از پا دراوردن و تمام تمرکز و کانون توجه من رو بردن روی بالا رفتن قیمت دلار کمبود و و و ،چیزی که استاد گفتن اینکه فراموش میکنیم و گم میشیم وسط هیاهو و نجواهای ذهن رو من با تجربه خودم بازگو کنم
توی انجمن معتادان گمنام یه نکته هست که همون روز اول بهت میگن که فکر یک بار مصرف رو از سرت بیرون کن یا به اصطلاح تو سرت نکار این یکبار مصرف یا اینکه برم یکبار مصرف کنم،اگر اومدی اینجا و تو این مسیر اولین قدم همینه و این موضوع راجع همین مسیر هم صدق میکنه اگر فکر یکبار زندگی به روش قبل این اگاهی ها توی سرمون هست یعنی راه ورود نجواها راه برگشت به سبک زندگی قبل رو باز گذاشتیم من دارم به خودم میگم که تعهد کامل و صددرصد ندادم به خودم که فکر میکنم رسیدن به این تعهد هم باز تمامل میخواد موضوعی که خیلی منو اذیت میکنه اینه که میگم چرا این نجواها این فکرای قبلی سراغ من میاد موضوعی هست که نتونستم با خودم حلش کنم انگار انتظار دارم سراغم نیاد مثل اینه که یه معتاد بعد از ترک بگه چرا وسوسه سراغم اومد طبیعی هست که سراغ انسان میاد این نجواها ولی هنوز توی این موضوع مشکل دارم وبه جای اینکه روی یک باور کار کنم تا یه نجوا میاد هی میگم عه چرا سراغم اومد و کلا میرم تو بیراهه
خلاصه اینکه خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که نعمت دادی نه انان که غضب کردی
به نام تنها هدایتگر جهان هستی
سلام استاد عزیزم امروز تو ستاره ی قطبیم نوشتم میخوام یه هدایت واضح از الله دریافت کنم
الله اکبر مگه از این هم واضح تر میشه؟
یهو این وقت شب بهم گفت برو تو کلیدها و این قسمت که درمورد سپاسگذاری بود بهم چشمک زد و این فایل…
استاد یک مدته قشنگ متوجه افت فرکانسم هستم و میدونم که بخاطر سپاسگذاری نکردن و ناشکریه
من دقیقا اون ادمیم که مثال زدین حالا که به خونه ی یه خوابه رسیده اونو نمیبینه و میگه من خونه ی سه خوابه میخوام و کاملا هم میدونه اگر به اون برسه هیچ تغییری تو حس خوبش بوجود نمیاد چون میدونه که احساس خوشبختی یه چیز درونیه که ربطی تاکید میکنم هییییچ ربطی به مادیات و امکانات نداره چون قبلا تجربه کرده
من فکر میکردم اگر گوشیم رو عوض کنم و گوشی اخرین مدل بخرم خیلی فرق داره ولی خدا شاهده هییییچ فرقی نکرد و گاهی یادم میره اصلا گوشیمو عوض کردم یا فکر میکردم اگر ماشین خارجی داشته باشیم چیزی فرق میکنه ولی خودش میدونه هیییچ اتفاقی نیفتاد و خب میدونم الانم اگر خونم بشه سه خوابه بازم هیچ اتفاقی نمیفته چون بیرون هیچ ربطی و راهی به دنیای درونم نداره مثل این میمونه که زنگ تلفن رو جواب بدم انتظار داشته باشم در خونه باز بشه!!!
وقتی به این فکر میکنم که چه مسیری تا الان منو به این همه خواسته ی مادی و معنوی رسونده فقط جواب یه چیز مشترکه من در همه ی موارد رها و با احساس خوب و شکرگذار بودم
قبل اشنایی با شما روابط داغونی با همسرم و با همهههه داشتم الان رابطم با همسرم عالیه درسته بی نقص نیست چون بی نقص وجود نداره و تو همه روابط بالا پایین هست رابطم به خانواده همسرم سرشار از احترامه و بهم خیلی احترام میذارن رابطم با خانواده خودم هم پدر و مادر و خواهرم خوبه و احترام امیزه رابطم با اقوام درسته رفت و امد زیادی ندارم اما همون اندازه هم خیلی دوسم دارن و احترام میذارن و محبت میکنن
از زمانی که یادمه ارزوم بود دوتا دوقلوی پسر داشته باشم که الان دارم وقتی دوستام شنیدن بچهام دوقلو و پسرن گفتن بلخره به ارزوت رسیدی در این حد دوست داشتم
از نظر معنوی من که کارم رسیده بود به انکار خدا و پر بودم از شرک و کفر الان رابطه ی خوبی با پروردگارم دارم و خداروشکر میکنم که هر روز دارم رابطمو بهتر میکنم و قران بهم ارامش میده
از نظر عزت نفس خیلی پیشرفت داشتم و بعد دوره ی لیاقت خیلی بهتر هم شدم اما لازمه تا عمر دارم روش کار کنم چون این جنبه داغون ترین جنبه ی منه