چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/08/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-08-16 06:55:292022-08-31 09:32:18چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد عزیز وبانو مریم شایسته
سلام خدمت دوستان عزیز
یکی ازبهترین فایلی هایی که به نظرم تاحالا دیدم همینه که ماها فراموش میکنیم که ازچه مسیری به خواسته هامون رسیدیم و رهاش میکنیم .
من چندوقتی هست که فایل های استادرو ازطریق آیدی خواهرم دانلود میکنم وگوش میدم وسعی میکنم که عمل کنم و اتفاقا توی مدت کم نتایج خوبی گرفتم وبه یکی از آرزوهام که درواقع 20سال این خواسته من بود ولی هیچوقت عملی نشده بود رسیدم و آمدم مغازه اجاره کردم و دکور زدم وسیله چیدم وشروع کردم به فروختن توی یک محله پَرت وهرکسی میومد ومیدید میگفت اینجا کارت نمیشه وبرو جای دیگه ومنم میگفتم چشم بهش فکر میکنم وتوی دلم میگفتم خداروزی رسونه وروزی منو همینجاهم میده و ازهمون روز اول فروش داشتم وروز به روز بهتر وبهتر میشد ولی این بیشترشدن به چشمم نمیومد . حدودا یک ماه گذشت ومن برای خرید یه سری جنس جدید زنگ زدم به کسی که 20 ساله میشناسمش و از اون بار میگیرم وبهم گفت کجایی؟ مگه فروشت خوب نیست ومن بهش گفتم مغازه باز کردم فلانجا ی شهر اونم تایید کرد وگفت خیلی خوبه میتونی پیشرفت کنی اتفاقا پولی که دستت برسه برکتش بیشتره وبهم گفت تاحالا چقدر فروش داشتی توی این چندوقته ومنم گفتمN تومن حدودا اونم گفت خیلییی عالیه واقعا همونجا بچسب جای پیشرفت خیلی داره به نظرم اگه توی این چندوقته اینقدر فروش داشتی . ولی دوهفته بعد ازاین حرف ها من به قول استاد گردنکش شدم وگفتم ای بابا این چیه دیگه کوچولو کوچولو اصلا این فایده نداره وحسابی ریختم به هم وباخودم گفتم اینا رو میگه فقط برای این که پول بگیره وگرنه این فروش عادی روکه خودمم میتونم انجام بدم الکی میام وقت میزارم روی این چرت وپرت ها وشروع کردم به پاک کردن تمام فایل های روی گوشیم وگفتم بهترشو درمیارم این همه حرف هم توگوشم نمیخونه. ودرامدم رسید به صفر ومن بازم متوجه نبودم وگفتم مغازه فایده نداره وبیخیالش وجمعش میکنم ومیرم همون دستفروشی انجام میدم بهتره چیه این مغازه . وبعداز چندروز مغازه روجمع کردم ورفتم دستفروشی ولی بازم هیچ فروش وهیچ درآمدی توی فکرکنم10یا14 روز نداشتم یه روز توی پارک سره کوچمون داشتم قدم میزدم وباخدای خودم حرف میزدم وگفتم خدایا چه کار کنم ؟ خدایا براچی درآمدم صفر شده ؟ خدا بهم گفت پول میخوای؟ منم گفتم خب آره معلومه ، خداگفت برو فایل هارو گوش بده ، اولش یکم ذهنم چموش بازی در آورد وبعد گفتم بزار برم گوش بدم من که20 سال آرزوم بود مغازه بزنم وبااین که موقعیت های بهتر داشتم ولی نزدم ولی این جرعت رو پیدا کردم که مغازه بزنم این خودش یک پیشرفته ورفتم فایل های رایگان ومرا به سوی نشانه ام هدایت کن و اولین فایلی که دیدم این بود که آشغال هارو میزارن زیره مبل وحل مسائل وچندتا فایل رایگان دیدم وجلسه یک عذت نفس دانلود کردم وگوش دادم وفردا صبح که رفتم برای فروش اولین مشتری که ازمن خرید کرد درواقع یک میلیون سود به من رسوند . واز اون به بعد دیگه دارم گوش میدم وهربار که این نجوا آمده چیه اینا گوش میدی وخودت خسته میکنی وبرو اینستا مینستا بگرد من به خودم میگم آیت جریان مغازه یادت رفته؟ پس راه درست همینه. انشالا ادامه خواهم داد ودراینده موفقیت های زیادم را زیر تمام فایل های استاد فریاد خواهم زد.
خداروشکر که الان که دارم این هارومینویسم وبهمن 1402 هست یک هزارتومنی هم قرض ندارم و تمام بدهی هایی که ازسال 1398 تا حالا جمع شده همه رو توی فاصله 40 روز یا دوماه صاف کردم وآرامشی دارم که سال هاست دفن شده بود.
سپاسگذارم ازتون استادعزیز وبانو شایسته با آماده کردن فایل های بینظیرتون.
درپناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند.
به نام خدا
سلام بر دست خدا
خدایا شکرت
خیلی نوشته هاتون عالی بود
دقیقا هدایت قادر بود که من به نوشته های شما دست خداوند هدایت شدم الهی شکر
من خیلی استاد و آموزه هایش را دنبال می کنم و خیلی خدا را صد هزار مرتبه شکر دارم عمل می کنم
ولی درآمدم کم شده بود و به قول شما به صفر رسیده بود و می گفتم من که دارم به آموزه ها عمل می کنم چرا درآمدم به صفر رسیده
الان می فهمم که من تمام اعتبار موفقیت هام را به خودم داده بودم
در صورتیکه من هیچی نیستم
دلیل دیگه اینکه وقتی درآمد خوبه و عالیه می تونه بهترم باشه
می تواند درآمد همیشه تصاعدی باشه
همیشه روند رو به بالا باشه
من همسرم بعد از سالها مغازه داری . مغازه اش را جمع کرده و الان میگه راحت شدم و من خیلی پول از مشتریان می خواهم
الان خداوند بهم میگه به زودی همه ی پولها را دریافت می کنید اما وقتی پول را دریافت کردم بعدش چی
یعنی باید همیشه به صعود فکر کنیم
خدا را صد هزار مرتبه شکر الان یه پیشنهاد کاری عالی بهشون شده ولی می گفت نمی دونم بروم نروم ..
من بهش گفتم : این موقعیت بهترین است . برو .. وقتی با این خاطر خواهی تو را می خواهند . به تپ پیشنهاد می دهند این نعمت و ثروت از طرف خداوند است
این جواب شکرگزاری هاست
و پیشنهاد شون را قبول کرد
چون می دونم وقتی روی خودت کار می کنی برای هرکسی یه جور جواب میده
خدا را شکر دست خداوند
ممنون دست خداوند
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم جان مهربان و تک تک دوستانم
خدایا تو همیشه راهنما و هادی من بودی حتی جاهایی که به اصرار شری رو برای خودم میطلبیدم تو مانع رسیدن اون شر به من شدی و بعدها متوجه شدم. به این نتیجه رسیدم که همیشه بگم خدایا من نمیدونم تو به من بگو و کردیت هیچ موفقیتی رو به خودم ندم البته که شیطان هم بیکار نمیشینه و آدم به خاطر موقعیت خوبی که در اون هست مغرور میشه و هر وقت مغرور شدم و اعتبار همه چیز رو به خودم دادم همه چیز عوض شد، البته که من به نسبت قبل هوشیارتر شدم و وقتی اوضاع بد میشه سریع برمیگردم به مسیر و میگم ببخشید خدا جون فکر میکردم به خاطر زرنگی خودم این نعمت ها رو دارم اما حالا میفهمم همش لطف تو بوده و بس.
خدایا به خاطر قرآنی که برای ما فرستادی شکرت.
استاد عزیزم توی یکی از فایل ها گفته بودید خداوند توی قرآن گفته( بر ماست که شما را هدایت کنیم.
هدایت خداوند همیشگیه کسانی که از هدایت پیروی میکنن انعمت علیهم هستن و کسانی که از هدایت پیروی نکنن خداوند گفته رهاشون میکنم و اینها مغضوب علیهم و الضالین هستن.) البته خدا قبل از اینکه دستمون رو رها کنه نشونه هاش رو میفرسته و بهمون میگه داریم از مسیر دور میشیم اما اگر ما لجاجت کنیم و برنگردیم به مسیر دیگه به حال خودمون میگذارمون.
من این رو بارها توی زندگی زناشوییم و توی ارتباط با همکارانم تجربه کردم .
زمانی که از این آموزش ها فاصله گرفتم همه چیز داشت خراب میشد کار ما داشت به طلاق میکشید و من به خودم اومدم که به خاطر چیزهایی که داشتم مغرور شده بودم، فکر میکردم چیزهایی که دارم از عقل و درایت خودمه، زمانی که به خدا میگی من هیچی نمیدونم تو به من بگو چیکار کنم ورق برمیگرده.
دیشب تولدم بود و همسرم با کادو و سبد گل وارد خونه شد من این رو یه نشونه دیدم که تا وقتی توی مسیر هستم شادی، سلامتی ، نعمت و ثروت هم وارد زندگیم میشه و این شیوه ی طبیعی زندگیه.
گاهی از بعضیها میشنوم که طبیعیه که زن و شوهر با هم دعوا کنن، قهر کنن و دوباره آشتی کنن. من هم همین طور فکر میکردم اما این موضوع رو دوست نداشتم با خودم میگفتم چرا نباید همیشه زن و شوهر در صلح و صفا با هم زندگی کنن و… خداوند من رو به این سایت هدایت کرد چون درخواست کرده بودم، خداوند همیشه به درخواست ها جواب میده و ما نباید فراموش کنیم.
کار ما اینه که درخواست کنیم و کار خداوند اینه که به بهترین مسیر ما رو هدایت کنه فقط وظیفه ما اینه که از هدایت پیروی کنیم یعنی قدم برداریم تا قدم های بعدی به ما گفته شود.
افرادی رو دیدم که خیلی روی هوش و زرنگی خودشون حساب باز کردن و بد جوری زمین خوردن و اسم این شکست رو گذاشتن بدشانسی.
هر چه بیشتر و دقیقتر به اتفاقات اطرافم نگاه میکنم بیشتر قوانین بدون تغییر خداوند رو پیدا میکنم و برام باورپذیرتر میشه که هیچ چیز اتفاقی و شانسی نیست. و ایمانم به خدا بیشتر میشه که ما فقط باید از هدایت پیروی کنیم و قدم برداریم.
سلام استاد جان سلام خانم شایسته عزیز
این کامنتو دارم از صمیم قلبم مینویسم،
خداروووو بییییی نهایت سپاسگذارم اینجا هستم، خدارو بیییی نهایت سپاسگذارم که شما شدین راهنمای این قسمت از زندگیم، خدارو بیییی نهایت سپاسگذارم،
استاد اصلن هر فایل جدیدی که میگذارید من کلی کیف میکنم وقتی اندامتونو میبینم الان وقتی داشتم فایلتون رو میدیدم که عکس گذاشتین از قبل و بعدتون به خصوص اون عکسی از گذاشته بودین چقدر لذت بردم چقدر تحسینتون کردم و پیش خودم گفتم وااااااووووو چقدر جذاب چقدر خوشتیپ چقدر خوشهیکل چقدر جنتلمن شدین چقدر زیبا چهره و پر ابوهت شدین، اصلن انگار این انذام و این چهره شایسته این شخصیت هستش، شما الان دیگه واقعا تو همه زمینه الگوی عالی هستین، استاد میدونین دقیقا اون لحظه داشتم تجسم میکردم که شما روی سن هستین البته توی همون امریکا و هزاران هزار ادم توی سمینار شما نشستن و شما خیلی باکلاس و جذاب بالای سن هستین و دارین همونطور که همیشه جدی صحبت میکنید درمورد قوانین و موفقیت دارین اونجا صحبت میکنید برای کلییییی امریکایی کلی ادمی که به غیر از زبان فارس هستن و من واقعا میبینم اون روز روکه شما کل دنیا رو مجذوب سخنان پاک و الهی خودتون کردن انشاءالله زنده باشم و ببینم و چقدر باعث افتخار همه ی ما ایرانی ها و بچه های سایت خواد بود این موضوع که از کجااااااااا به کجاااااااا رسیدید، باریکلا بارکیلا👏👏👏👏👏
بارها شده توی این چندماهه که فایل گذاشتین وسط فایل همینطور براتون دست زدم و یک احساس غرور و شادی در اون لحظه به من دست میده وقتی این کارو انجام میدم، باید ساعت ها برای شما سراپا ایستاد و دست زد واقعا خدارو سپاسگذارم که بهترین راهنما و الگو رو تا به الان در مسیر زندگیم قرار داده خدایا شکرت از صمیم قلبم سپاسگذارم،
استاد من هرروز که از زمان اشنا شدنم با شما میگذره هرروز دارم چیز های جدیدی میفهمم و درک میکنم، و درمورد بحث امروز مثالی میزنم براتون،
مثلا من بارها شده که فایل 6 از قدم اول دوره دوازده قدم رو شنیدم و فکر کردم درموردش که اینکه چطار باید بکنم چطوری بایدفکر کنم که نتیجه بگیرم و الان دوباره با دیدن این فایل من دوباره توی ذهنم گفتم اهاااااااان پس استاد منظورش این بوده😀😀😀😀
من واقعا تا قبل از این صحبت ها اصلا راه رسیدن به خواسته هارو بلد نبودم و واقعا انگار توی ذهن من این بود که همه چیز شانیسه و اصلن با این موضوع اشنا نبودم که اگر در زمانی تونستی به هدفی که انتخاب کردی برسی یک سری کارهارو انجام دادی و یا بهتره بگم از قانون به طور نااگاهنه استفاده کردی و به اون خواستت رسیدی حالا اگر میخوای به بقیه خواسته هات برسی باید همون مسیر رو بری همون الگو رو بری و من تازه همین دو سه روزه دارم متوجه میشم و به یاد میارم که موفقیت هایی که در سالهای گذشته داشتم از کجا نشأت گرفته از چه کارهایی نشأت گرفته و واقعا دارم ذره ذره به درک میرسم، مثال میزنم که به یاد بیارم و دوستان هم استفاده کنن،
مثلن سالی که من قهرمان بوکس استان شدم
یادمه که من به استادم این رو گفتم که استاد به من اجازه بده که بازی کنم و قول میدم که قهرمان بشم، (قول دادم هم به استادم هم به خودم، میشه تعهد) اره من متعهد شدم که قهرمان بشم و اصلن به چگونگیش فکر نکردم انگار ایمان داشتم باور داشتم که قهرمان میشم انگار اصلن به این فکر نکردم که فلان قهرمان و فلان قهرمان اگر بیان جلوم چیکارشون کنم، و با این باور با این ایمان تمرین میکردم با این ایمان تغذیمو رعایت میکردم حله حوله شیرینجات نمیخوردم، تمرین میکردم تمیرین میکردم با عشق با لذت به امید قهرمانی، و بعد نتیجه این شد که من چهار تا بازی کردم و دو تا بازی اولمو خیلی پر قدرت راند اول ناک اوت کردم و بازی سوم که واقعا بازی سختی بود و حریفم قهرمان ساندا بود ولی هرمشتی که میخوردم صد برابرشو جبران میکردم چون تعهد داده بودم من باید قهرمان بشم و باور کنید مشت های حریفم به قدری سنگین بود که فیل رو از پا درمیاورد اما با ایمان با توکل ادامه دادم و به قدری من مشتام رو دقیق میزدم تو دماغ ایشون که اواسط راند دوم ایشون از ناحیه دماغ و خونریزی شدید نلک اوت شد و من اون حریف رو در راند دوم ناک اوت کردم و واقعا خودم باورم نمیشد که تونستم از این بازی سربلند بیرو بیام و مربی من تا اون شب تو سالن نیومد و وقتی دید رفتم فینال برای شب چهارم حضور پیدا کرد، و بازی اخرم رو هم واقعا حریفم پر قدرت بود واقعا بعضی جاها دستهای سنگینی بهم میزد و هربار که مشت بد بخورم رگ غیرتم میزنه بیرون و بیشتر میزنم و میجنگم و با اینکه فکر کنم نمیدونم اما فکر میکنم که از لحاظ امتیازی از من جلوتر بود اما راند اخر من واقعا تموم وجودمو گذاشتم و حالا نمیدنم به عمد یه اتفاقی حریف از ناحیه کتف اسیب دید و تقریبا اواسط راند سوم انصراف داد و من فینال روهم به لطف خدا برنده شدم، و این لطف خداوند بوده نه زور بازوی من این پاداش خداوند بوده در برابر ایمان و توکل من، خذایا شکرت که اگاهم کردی و کمکم کردی بیاد بیارم، و من بعد از چهاردوره تلاش برای قهرمان شدن تونستم هر چهار بازیمو ناک اوت کنم و قهرمان بشم، و الان با این صحبت ها دارم به یاد میارم که هررررر کجا با ایمان حرکت کردم با باور اینکه میشود میتوانم خداوند کمک میکند موفق شدم، چه توی ورزشم، چه توی درس و امتحانات دانشگام چه توی کارم،
مثال:
یادم میاد رفتم توی یک شرکت کیکو کلوچه کارکنم بازاریابی، اصلن هم بلد نبودم، پول نداشتم و متعهد شده بودم من باید پول داشته باشم، فکر کنم 22 یا 23 سالم بود، رگ غیرتم زده بود بیرون، وقتی روز اول ساعت 7 صبح تو شکرت حاضر شدم من تازه کار ترین بودم و مدیر شکرت اش اره کرد به چندتا از اون بازاریاب ها که روزانه تا دو میلیون تومن فاکتور میبستن سال 92 یا 93، بعد روز اول من رو با یکی از اون بچه ها فرستاد که من یاد بگیرم چطور باید صحبت کنم و بازاریابی کنم، و من دیدم که اون دوستمون خیلی پر قدرت میرفت تو مغازه ها و صحبت میکرد و خب البته خیلی هام همون دم در میگفتن نه اقا نمیخوایم و میومد بیرون ولی ناراحت نمیشد خیلی قشنگ تشکر میکرد میومد بیرون، بعد من همون روز با اینکه اولش ترس داشت اما انجام دادم برای تمرین، گذشت و از فردا با اون موتور بیکلاچ که داشتم (قربونش بشم و همیشه خدارو بابت داشتنش سپاسگذار بودم و همش قربون صدقش میرفتم 5 سال بهم سواری داد) اون منطقه ای که به من سپرده شده بود رو شروع کردم به بازاریابی، محصولی که ما داشتیم نو بود و شناخته شده نبود و باید بهشون معرفی میکردم و خب این یکی از چالش هایی بود که داشتم، اما انجام دادم انجام دادممممممم تا بالاخره فروش اغاز شد، فقط اینو یادم میاد که به جایی رسیدم بعد ار فکر کنم یک ماه یا دوماه دقیق نمیدونم، من تو یک روز 2/900/000 هزار تومن فاکتور بستم که فرداش مدیر شرکت تو جلسه از مین تقدیر کرد و به جایی رسید که من وقتی از اون شرکت میخواستم بیام بیرون میگفتن نرووو بمون به بابام زنگ میزدن که پسرتون فوق العادس بیاد ما بهترین حقوق و مزایارو در اختیارش قرار میدیم، و من هم میگفتم من میخواستم تجربه کسب کنم و یاد بگیرم فروش رو تا تو کار پدرم اجرا کنم، و باور کنید تا چند سال بعد معاون اون مدیره که خودش شرکت پخش زده بود به من زنگ میزد که من دارم فلان محصول رو پخش میکنم بیا کار کن روش و فلان و بیسار، که دیگه من مشغول کار خودم بودم و اون چیزی که میخواستم رو از اون شرکت به دست اوردم، و چیزی که من رو توی این زمینه موفق کرد، ایمان به خدا، شجاعت، باور این که من میتونم انجامش بدم، و اقدام، اقدام اقدام اقدام تا نتیجه داد و خدارو شکر ناامید نمیشدم با نه گفتن مغازه دارها و جالبه به هموو هایی که خیلی زود میگفتن نه منجنس فروختم،هاااا راستی یه نفر دیگه هم بود مه انگار این کیک هارو پخش میکرد انگار هرجا میرفت من زودتر اونجا رفته بودم و فروخته بودم😂 بعد شماره منو از یکی از همون مغازه دار ها گرفته بود و بهم زنگ زد گفت بیا برا من کار کن من پول خیلی خوبی بهت میدمو از این حرفا که من به همون شرکتی که کار میکردم تعهد داشتم و بهش گفتم نه،
باور درست، ایمان، پشتکار، نتیجه میده،
و باز هم توی کسبو کار پدرم یادم میاد وقتی که برادرم ول کرد رفت، من مسئولیت مغازه و هم کارگاا رو باهم به عهده گرفتم و بارهاااااا به خودم گفتم که میشود به شاگردهامون تو کارگاه میگفتم بچه ادامه بدین انشاءالله به زودی سفارشات میاد فروشمون شروع میشه و با کلیییی ایمان و شجاعت حرکت کردم و باز هم به لطف الله معجزه ها رخ داد و توهمون حین بودم که کتاب هم می خوندم انگار تغییر فرکانس ثروت من از اونجا استارت خورد و بعد همینطور اوضاع بهترو بهتر شد تا موقعی که من خیلی خواسته ماشین در وجودم زیاد شده بود و خیلی تجسم میکردم که اگه از خودم ماشین داشته باشم میتونم صبح زود خودم پاشم برم کارگاه مدیریت کنم بعد بایم مغازه بعد دوباره ظههر برم کارگاه بعد بیاام مغازه بعد میتونم خیلی راحت همه وسیله های باشگاهمو بزارم عقب ماشین هی اون دردسرای با موتور رفتن رو ندارم، و کلی یادمه که تجسمم میکردم و لذت میبرم و با ایمان هم داشتم کارهارو انجام میدادم و کتاب میخوندم و با خدا یه ارتباط قلبی و عمیق داشتم و نتیجه این شدکه من تو ذهنم پژو پارس دست دوم یا سمندی چیزی بود، که بعد یه هو چند تا فروش خوب کردیم و ماشین اولم یه ماشین چینی مدل بالا اچ سی کراس شد و این دوبا ه لطف پروردگار بود، و باز هم من باید اون موفقیت رو به ایمان به خداوند و توکل و باور این که میشود، و حرکت کردن و لذت بردن ربط بدم چون من واقعا عاشق کارم و شاگردام و مشتری هامون بودم، بله اینه مسیر رسیدن به اهداف،
ایمان، باورهای مناسب در جهت خواسته، و حرکت کردن شجاعت داشتن، ایمان داشتن، غیررررررهههههههه ممکنه که نشه حتما میشه، خدایا شکرت که بهم فرصت دادی مسیر رسیدن به موفقیت هامو به یاد بیارم، خدایا صد هزار مرتبه شکرت به خاطر این سایت بینظیر،
من واقعا کتابهای ثروت رو که میخونم قلبم باز مییشه و تو هر صفحه کلی میمونم و فکر میکنم و صحبت های استاد رو بیاد میارم و اتفاقت گذشته رو بیاد میارم موقعی که کتابهای ثروت میخوندم و تغییر فرکانسم موجب نتایج مالی جدید بوده و کلی غرق در اینده میشم که چقدر با ثروتمند شدنم ادم بهتری میشم چقدررر کار خوب میتونم انجام بدم چقدرررر ثروت میتونه عالی باشه و چقدر کار خوب میتونم برای خانوادم انجام بدم وااای خدایا شکرت،راضیم خدایا راضیم، تا همجاشم هر چی دارم از لطف تو بوده خدایا شکرت،
استاد شما فوق العاده ای بینظری مرسی که هستی مرسی😘😘😘😘
خانم شایسته عزیز از شما هم خیلی سپاسگذارم بابت اینکه انقدر خوبین، الگو داشتن همسر فوقالعادهای که میتونم در اینده داشته باشم شما هستین، انشاءالله همیشه در کنار هم خوشحال شاد ثروت مند و سعادتمند در دنیا و اخرت باید❤️❤️❤️🙏🙏🙏🌹🌹🌹
سلام دوستان خوبم و استاد عزیزم
راستش هدایت شدم به این فایل عالی خداروشکر
چقدر داستان زندگی من بود توی این روزا..
یادمه قبل از اینکه دوره دوازده قدم رو بخرم درآمد منفی صفر بود و همش بیکار بودم و دنبال این بودم که یکی برام یکاری بکنه که اوضاع مالی من تغییر کنه قبلش با فایلهای رایگان یه حرکتهای کوچیکی زده بودم ولی بعد از خریدن دوره و کار کردن تمرکزی روی خودم نتایج عالی تغییر کرد جوری که قابل مقایسه با قبلم نبودم البته شاید از نظر دیگران اصلا چیز خاصی نبود ولی من خودم میدونستم منی که تا دیروز پول بنزینم نداشتم فقط یکماه بعد از خریدن دوره و کارکردن روی خودم توی مغازه خودم بودم و داشتم پول میساختم بدون یک ریال پول پیش مغازه بدون هیچ کار خاصی فقط روی باورهام کار کردم و حرکت هایی که بهم گفته شد رو انجام دادم مثلا از مسیری که بخوام رفتم بگم و تغییراتی که کردم این بود که :
شروع کردم به کنترل ورودیهام و از صبح تا شب هدفون تو گوشم بود و دو سه تا هدفون پاره کردم چون موقع کار میپیچید دور دستگاه و پاره میشد بعد هدایت شدم به یه هدفون بیسم وای چه حالی داشتم وقتی آزاد میتونستم کار کنم و محدود به سیم نبودم فعالیتم و شبکه های اجتماعی کم شد تمام روز سعی میکردم تو احساس خوب خودمو نگه دارم و هر مسئلهای پیش میومد توجهمو میدادم به نکات مثبت اطرافم و فراموش میکردم هر روز مینشستم توی مغازه و خب چون تازه کارمو شروع کرده بودم مشتری کمی داشتم و فقط تجسم میکردم که مغازم پر شده از مشتری و دائما روی خودم کار میکرم و اروم اروم رشد کردم البته روزهای ناجالب هم داشتمااا ولی ازشون باحساس خوب گذر کردم یکماه بعدش قدم بعدیرو خریدم منی که تا قبلش توانایی خریدن شارژ موبایلمو نداشتم
با صاحب مغازه به یه تضاد برخوردم و رفتم به مغازه بغلیش و یک ماه اول فقط یه مشتری داشتم
ولی باور نمیکنید چه احساس خوبی داشتم ولی بعدش شروع شد و من و یکی از دوستانم که بعدا فهمیدم اونم عباسمنش کار میکنه باهم شریک شدیم و جوری باهم توجهمون رو روی زیبایی ها میذاشتیم که جلوی مغازه ما همیشه چهار پنج تا ماشین تو صف بودن و برای روزهای بعد نوبت گرفته بودن و تو همین مدت من کلی از نظر مالی پیشرفت کرده بودم مخصوصا توی روابطم که عالی شده بود درامدم نسبت به قبل چندین برابر شده بود و حتی به خونه هم کمک میکردم و این خیلی عالی بود برای من و کلی تغییرات بزرگ و کوچیک تو شخصیت خودم ایجاد کردم
بعدش از نمایندگی رسمی مرسدس بنز اومدن دنبالم که ما شنیدیم کارت خوبه بیا تو مجموجه ما با ما همکاری کن اونجا بهت یه فضای عالی میدیم
و بعد رفتم و دیدم خدای من عجب جالی لوکسی یه فضای بزرگ با مبلمان و کولر گازی و تلویزیون بزرگ یخچال و کابینت و چایی سازو و……کلی امکانت عالی و چیز جالب اینکه قبل از اینکه اصلا تصمیم بگیرم برم اونجا دوتا ماشین خارجی عالی تو نوبت بودن که کاراشونو انجام بدم و در همین حین طبق الهامی که بهم شده بود با نمایندگی تویوتا و رنو هم ارتباط گرفته بودم و کار میکردم وای خدای من الان داره یادم میاد که چجوری بهم گفته میشد و من عمل میکردم و نا امید نمیشدم و نتیجه میگرفتم دقیقا از صف مطلق شرو کردم و چه تغییراتی تو خودم ایجاد کردم و چه نتیجه های عالی گرفتم و اولش که میخواستم این کارو شروع کنم همه بهم خندیدن و گفتن این کار نو و آبد نمیشه و مثل همیشه ولش میکنی ولی گوشهای من نمیشنید و فقط حرکت کردم و جالبه بعد از گرفتن نتیجه همونهایی که بهم خندیدن و گفتن بیا برو توی فلان شرکت وایستا خودتو بیمه کن آینده داره اومدن بهم گفتن تو چیکار کردی به ماهم بگو ماهم انجام بدیم و کاراهای شرکتیشون رو ول کردن و اومدن دنبال من واز من کار یاد گرفتن و پیشرفت کردن و برای خودشون مغازه زدن
شب و روز من تو سایت میگذشت و هر روز کامنتهارو میخوندم و کامنت میذاشتم هروز متعدانه تمرینات رو انجام میدادم و احساس خودمو خوب نگه میداشتم و الان که نگاه میکنم خودم باورم نمیشه با این سرعت تونستم رشد کنم و بجاهایی برسم که خیلیا سالها نتونستن بهش برسن
کنترل ذهن ،توجه به خواسته ها ،رعایت قانون تکامل،داشتن احساس خوب و ارامش،عدم تنبلی،سریع تصمیم گرفتن و انجام دادن،اعتماد به خدا و الهامات و حرکت کردن،قدمهای کوچیک برداشتن فارغ از کمالگرایی،شروع کردن بدون فکر این که به سرمایه احتیاج دارم،شجاعت تو کار و پیش رفتن و تجربه کسب کردن،اطلاعاتمو بردم بالا توی کار،صداقت تو کارم با مشتریها و شریکم و کلا به همه مردم،درستکاری و اینکه کم نذاشتم تو کارم،
و خلاصه کلی کارهای و تغییرات انجام دادم که اون نتایج عالی اومد برام…
ولی کم کم فراموش کردم که دلیل اینهمه تغییر چی بوده و فکر کردم شانسیه یادم رفت از چه مسیری اومدم یادم رفت تا دیروز حتی نمیتونستم بنزین بزنم و کمکم از مسیر خارج شدم و نتایج هم کمکم از بین رفت و برگشتم به نقطه قبلی و شرایط ناجالبی رو تجربه کردم که نمیخوام دربارش حرف بزنم الان اومدم تو سایت و هدایت شدم به این فایل عالی و فلش بک زدم به گذشته و دیدم مثل یک فیلم که چجوری تغییر کردمو گذروندم و رشد کردم و دوباره باید همون مسیرو ادامه بدم و بزرگترین ایراد من اینه که ذهنم میگه وااااای دوباره از صفر میخوای شروع کنی؟؟اینهمه راه باید بری …
ولی نه من باید از همون مسیر برم و حتی باید خیلی بهتر عمل کنم ولی با این تفاوت که الان یه سرمایه بزرگ دارم و اونم کاریه که یاد گرفتم و روابطیه که ایجاد شد و اعتما بنفسی که از نتایج قبلم دارم و با سرعت بیشتری میتونم خدارو شکر
خدایا حمایتم کن و هدایتم که از گمراهان نباشم .
سلام آقا سعید حسن پور 🙋♀️💐
وقتی مسیر گذشته تون رو خوندم کلی از کامنت زیباتون نشونه دریافت کردم و کلی انگیزه گرفتم .. منم به یک تضادی از طرف صاحب خونه ام برخوردم دقیقا مثل اونموقع های شما که رفتید مغازه بغلی تون رو اجاره کردید و این یک نشونه برام بود با اینکه پول پیش زیادی ندارم ولی نمیدونم چرا اینقدر حالم خوبع البته من بطور مداوم روی خودم کار میکنم بخصوص روی باورهای فراوانی و پول و ثروت و روی باورهای توحیدی که هر روز و ساعت ها روی خودم کار میکنم و سپاسگذاری های شبانه روزیم و کامنت خوندن و نوشتن و دیدن فایل ها خلاصه و خلاصه مانند افراد شاغل ساعت کارم روی این سایت تمرکزی کار می کنم هر چند مثل روز برام روشنه که این تضاد بنفع منه چون از سال پیش تصمیم به جابجایی داشتم ولی امسال خیلی مصمم شده بودم که حتما این تغییر رو انجام بدم بخاطر تضادهایی که داخل مجتمع بخاطر
مدیریت شده بود دوست داشتم هر چه زودتر از اینجا برم ولی موعد خونه ام تا آذر ماه هستش و پیش خودم گفتم تا قبل از موعدم جابجا بشم ولی یهویی مالکم تماس گرفت که هر چه زودتر جابجا بشم و این تضاد رو به فال نیک گرفتم و خدارو شکر گذاری کردم که با این تضادها بوضوح رسیدم که الان وقتشع ..
و بقیه ی داستان شما هم خیلی جالب بود اینکه رفتید مرسدس بنز و تویوتا و پله های ترقی رو طی کردید و مطمعن هستم با یادآوری مسیر گذشته تون و گوش داد فایل ها با هندس فری و روی دوره ها کار کنید قطع به یقین شما دوباره و دوباره ایندفع بصورت تصاعدی پیشرفت میکنید و از تجربه های شما به این درک رسیدم که همیشه
شکرگذار باشم وووووولی راضی نباشم چون اگر به اون خواسته ام برسم و راضی بشم یعنی کارم تمومه و همیشه به مسیر گذشته ام توجه کنم و مثل استاد همیشه گذشته ام رو مرور کنم کاری که الان هم می کنم و بخودم یادآوری میکنم و بارها و بارها در کامنت هام … از گذشته ام صحبت کردم و توضیح دادم که بعد از اون ورشکستگی های پی در پی و تضاد در سلامتی و غیره و غیره … و بعد از آشنایی ام با استاد عباسمنش چطوری چراغ راهمو استاد روشن کرد و از دره های تاریکی و نامیدی اومدم بالا و الان خدارو شکر گذارم که با خواندن کامنت زیبا و پر محتوای شما به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم و از اینکه در این سایت گوهر نشان هدایت شدم بی نهایت ممنون و سپاسگذارم و الان هم دارم کارتن
میگیرم که وسایلمو جمع و جور کنم و به باربری هم تماس گرفتم که از قیمت ها و کارگرها اطلاعات داشته باشم ولی هنوز نه خونه پیدا کردم و نه پول پیشم جور شده فقط مطمعن هستم که همه چی براحتی و به آسونی و به زیبایی برام درست میشه چون همین خونه به آسونی پیدا شد و پولش هم جور شده بود و حدودا سه سال هم اینجا بودم پس بازم میشودددددد
آقای حسن پور بهترینع بهترینها و زیباترین مسیرهای آگاهی رو در جهت رشد و پیشرفت های مادی و معنوی رو برای شما دوست عزیز و برای همه مون آرزومندم 🦋🦋🦋🙏🙏🙏
روز و شبتون به خیریت و شادی و شادمانی و وفق مراد
🙏🙏🙏🙏🙏🙋♀️🍀☘️🌵🌵💐💐
سلام و عرض ادب خدمت شما رویا خانم عزیز
من هم از خوندن کامنت عالی شمالذت بردم و اینکه داری با ایمان و شجاعت وسایلتو جمع میکنی خوشحال شدم..
میدونم که با اینهمه تلاشی که میکنی برای ساختن باورهات حتما نتایج عالی در انتظارته..
وقتی از صفر به یه موفقیتی میرسی و دوباره صفر میشی یکم اولش بلند شدن ممکنن سخت باشه ولی وقتی بلند میشی با سرعت خیلی بیشتری حرکت میکنی…
من از خانمهای قوی خوشم میاد از اینکه منتظر کسی نیستی و خودت به امید خدا حرکت میکنی لذت بردم
امیدوارم یه خونه بزرگ و مناسب پیدا کنی و لذت ببری در کنار خانوداه .
شادو موفق باشی
سلام و درود خدمت شما دوست گرامی آقای سعید حسن پور عزیز
چقدر خوشحال شدم از اینکه امروز اون آیکن دایره ای آبی رنگ رو دیدم و چقدر برام ارزشمند هستش و خیلی ممنونم که پاسخ سرشار از انرژی رو از شما دریافت کردم و اینکه گفتید
برای ساختن باورهات حتما نتایج عالی در انتظارته واقعا قلبم قرص شد و ایمان و اعتمادم به خداوند بیشتر و بیشتر شد خدارو هزاران بار شکر گذارم که دوستان آگاه و مثبت اندیشی چون شما در این سایت حضور دارند خدارو شکر🌹🌹🏵🏵🌺💐🌻🙏🙏🙏
اینکه این موضوع رو بهم یادآوری کردید واقعا ممنونم 👇👇👇
وقتی از صفر به یه موفقیتی میرسی و دوباره صفر میشی یکم اولش بلند شدن ممکنن سخت باشه ولی وقتی بلند میشی با سرعت خیلی بیشتری حرکت میکنی…
البته این احساس در وجودم فریاد میزنه و همش با خودم صحبت میکنم و تکرار میکنم که رویا تو دوباره مثل عقاب پر و بال هات خیزش میکنه و با قدرت بیشتری به پرواز در میایی و این موضوع رو در دفتر شکرگذاریم و ستاره ی قطبی ام می نویسم و انگار یجورایی شور و شوق و اشتیاق سوزانی در وجودم شعله ور شده 🙄 چطوری ؟؟؟ نمیدونم🤔
از کجا ؟؟؟
نمیدونم
چه وقت ؟؟ نمیدونم
فقط میدونم که باید پرواز کنم و این زنجیرها رو باز کنم ..
فقط میدونم کلید این قفل های زنجیر به پا تمرکز روی فایل های استاد هستش..
یادمه وقتی با سه فایل چگونه در آمد خود را در یکسال سه برابر کنیم استاد وارد تلگرام استاد عباسمنش شدم شبانه روز هندس فری به گوشم بود و شب تا صبح و شبانه روز فایل ها رو گوش می کردم و تمرین های سپاسگذاری و توجه به نکات مثبت رو متعهدانه انجام میدادم و کلی نتایج گرفتم و خدارو شکر از اون تاریکی ها نجات پیدا کردم و به نتایج خوبی در حد باورهام بدست آوردم و بعد هر روز بهتر و بهتر شد خدارو شکر ولی بقول استاد شاید نتایج ام سریع نبوده ولی رو به رشد بوده خدارو شکر و اگر تضادی هم در مسیر برام بوده دیدگاهم خیلی بهش خوش بینانه بود و کلی ذوق می کردم و می گفتم خدارو شکر خداوند از طریق این تضادها داره برام نشونه میفرسته و الخیر و ما فی وقع شده ورد زبونم و کلی هم ازشون تشکر میکنم خدارو شکر
آقا سعید ببخشید کلی سخنرانی کردم ولی خب این حرف ها رو بیشتر برای یادآوری خودم نوشتم که به احساس خوب بیشتری هدایت بشم و با خواندن کامنت دوستان در کنترل ذهنم تلاش میکنم که احساس خوبمو بمدت طولانی تری حفظ کنم
ممنون و سپاسگذارم برای پاسخ فوق العاده ارزشمندتون و داشتم بهتون امیتیاز ۵ رو میدادم که دستم اشتباهی خوزد به امتیاز ۴🙆♀️🤣 ولی امتیاز شما بیشتر از این اعداد و ارقام هستش
آقا سعید حسن پود بقول شعار استادعباسمنش در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشد🥀🌺🌺🌺🏵🌹💐💐🦋🦋🦋💎💎🙏🙏🙏🙏 و ایام بکام
سلام مجدد خدمت دوست خوبم رویا خانم عزیز
راستش منم خیلی خوشحال شدم که آیکون آبی رو دیدم 😉خیلی حسه خوبیه…
از اینکه با انرژی هستی خیلی حال میکنم واقعا دمت گرم
…
ایشالا که خونه پیدا کرده باشی …
منم از اون فایل چگونه درآمد خود را سه برابر کنیم استفاده کردم و خدارو شکر اون موقع درآمدم خیلی بیشتر از سه برابر شد ولی ذهن مشرک میاد میگه خب که چی شد که شد حالا کو تا برسی به اون خونه و ماشین و….
ولی قانون میگه همین کوچولوهارو تایید کن و تحسین کن و شکر گذارباش تا به بزرگترش برسی …
خوشحالم از داشتن دوستانی مثل شما که در حال رشد هستین و منم کنارتون یاد میگیرم …
امتیازو نمره شما که ۱۰۰۰۰۰۰هم بیشتره 😉
راستی اون قسمت که فُنت نوشتن رو پر رنگتر کردید چجوریه ؟؟
شما هم در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید دوست گل گلیه من🌹🌹🌹🌹
سلام آقای حسن پور عزیز
ممنون از پاسخ تون ممنون که پیگیر پیدا کردن خانه ام بودید .. در جواب باید بگم حدودا یکی دو ماه فرصت دارم کلی پیگیر کارهایم هستم به امید خدا هر وقت کارهایم درست شد و سروسامان گرفتم حتما میام در سایت کامنت می گذارم🏡👣🙏🙏🙏 بازم ممنون و سپاسگذرم
در مورد آن فایل استاد که چگونه در آمد خود را در یکسال سه برابر کنیم باید دوباره تعهد نامه بنویسم و بیشتر از همیشه متعهدتر روی باورهای فراوانی و پول و ثروت و نعمت و تمام موهبت های الهی ام کار کنم
در مورد فُنت درشت کلمات پرسیدید.. روی کلید هایی که تایپ می کنید یک دکمه هست که علامت های مربع و یا ستاره یا علامت؟؟؟#$٪××÷×=٪” () وجود* دارد بعدش بالای کلمه ای که دوست دارید درشت شود دو تا ستاره قبل و دو تا ستاره بعدش تایپ کنید مثل 👇 ستاره
البته اگر برید توی قسمت اخبار فنی سایت و یا اون بالا با فونت قرمز نوشته سوال دارم؟ و بعدش راهنمایی ویدیویی سایت تمام این کارها رو می تونید بخوانید حتی گفته شده که چه جوری کج نویسی کنید بنظر من یک نگاهی به اون قسمت بندازید و ببینید آقای ابراهیم عزیز همه چی رو آنجا توضیح دادند ..
امیدوارم که پیدایش کنید و مورد استفاده قرار دهید
بهترینع بهترین ها و زیبایی ها و آگاهی ها رو برای شما آقای حسن پور و برای همه مون آرزومندم 🤩🤗😍😍🤣😂👏👏🙏🙏👣👩🎨📝
سلام به استاد عزیزم
سلام به خانم شایسته ی دوست داشتنی
سلام به خانواده ی بزرگ عباس منش
الان که دارم اینو مینویسم ساعت ۸:۳۲ صبح روز سه شنبه هست
نمیدونم حس و حال الانمو چجوری بیان کنم فقط بهم گفته شد برو بنویس
ساعت ۶ از خواب پاشدم
دیشب جلسه ی دوم از قدم دوم دوازده قدمو دیدم که تجسم بود و چه فایل فوق العاده ای بود
من شب که میخاستم بخابم خودمو تو نقطه ی پایانی همه ی اون چیزایی که میخاستم دیدم و شب با حال خوب خوابیدم وقتی ساعت ۶ از خواب پاشدم دقیقا ادامه ی همون فرکانس یادم اومد و دوباره تجسم کردم
چیزی که استاد تو ستاره ی قطبی گفتن
وقتی از خواب پامیشیم ادامه ی فرکانسی رو داریم که شب قبل خواب داشتیم و من دقیقا همینو داشتم
تجسم کردم دارم با استاد صحبت میکنم تو کلوب هاوس و دارم تمام نتایجمو(همونایی که نقطه ی پایانیشونو تجسم کردم) به استاد میگم همینطور که تجسم میکردم اینارو اصلا رو تختم نبودم عین واقعیت بود
و فقط اشک شوق میریختم و واسه استاد میگفتم
اینا در حالی هست که من هیچ کدومشو ندارم توی زندگیم (همونایی که تجسم میکنم)
انقد این تجسم کردنم با حال خوب بود و اونقدر واقعی بود که باورم نمیشد دارم تجسمشون میکنم
و هی میگفتم خدایا شکرت ، خدایا شکرت ، خدایا شکرت
و صورتم خیس بود
ی حسی بهم گفت برو نشونتو ببین
اومدم تو سایت و فایل جدیدو دیدم
دوباره ی حسی بهم گفت برو اول فایل جدیدو ببین
وااااای اصلا همین بود نشونه ی من
وقتی استاد گفت وقتی عکس قبل خودمو دیدم باورم نمیشد انسان میتونه اینقدر تغییر کنه
انگار به من گفته شد فاطمه میشه
همه چیز تغییر میکنه
استاد قلبم باز شد
ی نفس عمیق کشیدم و گفتم خدایا سپاسگزارتم
وقتی استاد گفتن آدم زود فراموش میکنه وقتی به اهدافش میرسه که قبلا اینا خواسته هاش بودن و عادی میشه برای ادم یادم افتاد که من دیشب که فایل تجسم قدم دوم رو دیدم همون لحظه با همسرم تماس گرفتم و بهش گفتم یادت میاد ماشین نداشتیم و همیشه دوست داشتیم ی ماشین داشته باشیم از خودمون و خریدیم واون روز ماشین واسمون ی خاسته بود درسته فلان ماشین خارجی نیست ولی ی روز خواسته ی ما بود و داریمش و الان فراموش کردیم که خواستمونه
گفتم یادته سال ۹۴ که ازدواج کردیم درامد بگم نداشتیم خیلی بهتره ولی الان ۲۰ برابر شده و هیچوقت فکرشم نمیکردیم این درامدو داشته باشی
و به همسرم گفتم پس میشه فلان ماشین خارجی
فلان درامد
فلان خونه
و هرچی که بخایم رو داشته باشیم
و زندگی ما همیشه روبه پیشرفت بوده حتی قبل از اینکه قانون رو بدونیم
چون تکاملمونو خیلی خوب طی کردیم (بصورت ناخودآگاه)
و با توجه به باورهامون نتایج تغییر کرد
و من وقتی همه ی اینارو به یاد میارم به خودم میگم
میشود
میشود
میشود
درسته بقول استاد شاید شرایط فعلی شرایط آرمانی من نیست ولی زندگی من همیشه روبه پیشرفت بوده و هر روز بهتر از روز قبله
و تو دفترم نوشتم
و تمام اون چیزهایی که میخامو با حال خوب تجسم کردم
و گفتم میشود
میشود
میشود
به قول استاد که تو فایل گفتن اگه خودتو تو نقطه ی پایانی خاستت بتونی تجسم کنی صد در صد میشود
گفتن چجوریشو نمیدونم ولی صد در صد میشود
و من بارها تونستم خودمو تجسم کنم تو نفطه ی پایانی خواسته هام
و اشک ریختم و سپاسگزاری کردم از خداوند
و گفتم خدایا نمیدونم چجوری
ایناش به من ربطی نداره
من ایمان دارم که میشه
و چقدر این فایل قشنگه
من تا آخرش ندیدم هنوز
ولی دوست داشتم بیام و این کامنت رو بزارم
و چقدر زود انسان فراموش میکنه خواسته هاشو وقتی که بهشون میرسه
و چقدر خوبه که بنویسیم تا یادمون باشه چیزی که الان داریم ی روزی خواسته ی ما بوده
و همینطور که الان اینارو داریم میتونیم خواسته های بعدیمونو هم داشته باشیم
مسیرو هیچوقت فراموش نکنیم
خیلی دوستتون دارم استاد و خانم شایسته ی عزیز
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلاااااام به روی ماهتون 😍
خدایا شکرت بابت این فایل بینظیر 😘
چقدر به این فایل نیاز داشتم
درست در مرحله ای بودم که سردرگم شده بودم، کمرنگ شده بود مسیر اصلی راهم
فراموش کرده بودم اعمالم را، راهم را
وقتی به خواسته ای میرسی که آرزوت بوده فکر میکنی دیگه تمومه، من بدستش آوردم، آخیششششش تموم شد😂حالا برم همون زندگی قبلیم رو بکنم، برم همون ورودی های قبلی، همون کارای قبلی رو بکنم
و متاسفانه غافل از اینکه داری از مسیر دور میشی، داری فراموش میکنی راه را
یه کم مغرور میشم وقتی به خواسته ای میرسم فراموش میکنم مسیرم رو
خیلی این فایل تلنگر بود برام 💚
تا وقتی داری راه درست رو میری نتایج هم هست، اگه ادامه ندی خوب اونا هم ادامه نمیدن
اگه تو استپ کنی اونا هم استپ میکنن
این قانون بزرگ کمرنگ شده بود در ذهنم
یه تعهدی به خودم دادم که هرچیزی از شما آموختم رو جزوی از سبک زندگیم کنم
همیشه بهشون عمل کنم حتی وقتی نتیجه گرفتم، باید جزوی از من بشن
باید مدام تکرارشون کنم، تا فراموش نکنم
فراموش نکنم مسیر قبلی رو وقتی به هدفم رسیدم
نباید بگذارم لذت اون آرزو باعث بشه مسیرم رو فراموش کنم 🙃
خیلی خیلی آموختم از این فایل
باید ساعت ها بهش فکر کنم و بیاموزم
عاشقتونم ❤️😘😍
راستی چقدر پارادایس زیبا شده بود مثل همیشه، چقدر من این ملک زیبا رو تحسین میکنم، خدایا شکرت که دارم همچین بهشتی رو میبینم🤩❤️
وای که من اینجا دیدم و یاد گرفتم که میشه همیشه روند صعودی رو به بالا داشت، میشه همه چیو باهم داشت و لازم نیست چیزی و قربانی کرد. من دارم یاد میگیرم وقتی به هدفم رسیدم با یه خوشحالی کوچک سریع هدف بعدی و مشخص کنم و بگم خدایا موفقیت هامو تمدید کن. ذهنم مقاومت داشت خیلی.
من قبلا هم موفقیت های خوبی بدست آوردم و تو شغلم خوب کار کردم ولی الان ۲-۳ ساله من مهاجرت کرذم و دارم انگار تو یه سیاره دیگه زندگی میکنم. چالش ها و ترس ها به قوت خود باقی هستنا!! ولی نمیدونم کیفیت زندگی من زیرورو شده.
من به اهدافی تو این مدت رسیدم که یهو یادم اومد از نوجوانی آرزوشو داشتم و علاقه ای و تو این مدت کشف کردم و رفتم دنبالش به عنوان شغل که زیر خروارها خاک مدفون بود.
مثلا ارتباطات گسترده و بین المللی، سفرهای راحت، آزادزندگی کردن، کار شاد که خستگی نمیشناسه و …
اونم تو شرایطی که من ۲-۳ ساله مهاجرت کردم و بااینکه هرروز زبان میخونم بازم فاصله زیادی تا حرف زدن عالی دارم و هنوز گاهی لهجه مو نمیفهمن یا هنوز تو شنیدن مشکل دارم.
اما من تو این مدت فهمیدم واقعا زبان تو ازدواج و تو کار حرف اول و نمیزنه!! باوجودیکه ارتباط خیلی مهمه ولی زبان تنها راه ارتباطی نیست و وقتی ما تلاش میکنیم خدا دلهارو نرم میکنه. کسی ازم اصلاااااا نپرسید مدرک زبان داری؟ چرا گاهی تپق میزنی، مدرک تحصیلی داری؟ یا ….
البته که بعد دوسال از مهاجرتم این درها برام باز شد.
و الان تا کار اول از علاقه مو اونم بدون مدرک تحصیلی – که وای چقدر پاشنه آشیل من بود- و فقط با گذراندن دوره ها و دیدن ویدیوهای آموزشی یوتیوب بدست آوردم، گفتم اوکی الان حقوقم زیر هزار یورو هست ولی من بلاخره درآمد یورو اونم از علاقه م بدست آوردم و برم بکنمش ۲۰۰۰ تا.
و یاد گرفتم قدم های کوچک و هدف های کوچک پله ای.
همش میگفتم خدایا یه کاری هم توش بتونم یاد بگیرم هم درآمدزایی کنم.
یادمه چند سال قبل واسه کنکور خوندم، یکسال رفتم فقط زبان خوندم و موفق هم شدم اما بعد موفقیت به زندگی عادی برگشتم و شایدم مثل الان این اهداف زیاد و نداشتم یا کمتر جاه طلب بودم یا باور نداشتم میشه همه چیو باهم داشت.
یکی از عوامل مشترک توی موفقیت های من تلاش و تمرکز فشرده و حذف جزییات بوده، مثلا یکسال پشت هم مداوم رفتم کتابخونه و گوش و چشممو به همه چی بستم. انگار رفتم تو غار. لذت بردم و وقتی الان به لون روزها فکرمیکنم فقط انگیزه و حس خوب یادم میاد. باعشق کردم.
و اینکه یکسال من تلاش مستمر لذت بخش کردم بدون اینکه فکرکنم آیا قبول میشم یانه؟ یا آیا ویزا میگیرم یانه؟ من برام بدیهی بود به هدف میرسم و فقط باید یکسال زبان یا درس میخوندم.
ممنونم هزاربار که اینجا دیدم و یاد گرفتم میشه میشه و تا به هدفت رسیدی سریعا برو هدف بعدی تا تیک بخوره و لذت ببر.
تازه یاد گرفتم که خدا این موفقیت هارو واسه ما میخواد و دنبال این نیست که بگه اهان اینو گرفتی وایسا تا نوبتت شه!! و چقدر لذت بخشه که میدونیم ما میتونیم و خدا حامی ماست پس بریم تا اهدافمونو میت کنیم.
سلام بر استاد جان و دلم و شایسته ترین همراه او مریم خانم شایسته
درود بیکران بر خانواده بزرگ و صمیمی ام عباس منشی های عزیز
استاد موضوع این تایپیک رو من به عینه و با بدترین چک و لقد خوردن تجربه کردم
سال 78 در بازار ورشکست شدم و توسط یکی از دستان خدا هدایت شدم به یکی از سازمانهای دولتی و به کار خدماتی مشغول شدم، از اونجاییکه هیچوقت چنین کارهایی انجام نداده بودم ابتدا خیلی برام سخت بود و احساس حقارت می کردم ولی بعد همسرم بهم گفت که اشکالی نداره همینجا اگر سعی کنی و خودی نشون بدی و با همین دیپلمی که داری بشینی درس بخونی و مدرک بگیری میتونی خودتو بکشی بالا، خلاصه سال 79 من 16هزار تومن قرض گرفتم( اونموقع 45هزار تومن حقوق می گرفتم و 40هزارتومن اجاره میدادم و غذایی که اداره می داد نمیخوردم تا ببرم خونه همسرم بخوره تا بتونه به دخترم که چند ماهش بود شیر بده) و یکسری کتابهای قلم چی رو خریدم و نشستم خوندم و دانشگاه قبول شدم. رشته ام مرتبط با حوزه فعالیت سازمانی بود که من اونجا مشغول بودم. اما با قبول شدنم ،سرپرستان مستقیمم با من لج کردن و مدام برای اینکه دانشگاه نتونم برم منو مثل یه برده به کار میگرفتن اما من از خواب و خوراکم کم کردم، محل کارم جردن بود و خونه مون خانی آباد که اونموقع ها مترو نبود و با اتوبوس تردد می کردم سه ساعت رفت و سه ساعت برگشت و اگه از من بپرسن کجا درستو تموم کردی میگم توی اتوبوسهای شرکت واحد…
دوستان باورتون نمیشه امتحانات ترم اولم شروع شد و ماه رمضان بود من رفته بودم نماز ظهر بخونم که منو صدا زدن و به بهانه اینکه تو نماز میخونی تا از زیر کار در بری منو بیرون کردن، حالا تجسم کنید اون وضعیت مالی که من داشتم و بدهکار بودم و حالا هم اینجوری از کار اخراج شدم سر هیچی، نه کتابهای اانگیزشی بود انوموقع نه شبکه های اجتماعی و فکر کنم توی سال 80 استاد هم هنوز خیلی معروف نبودن شاید حتی شروع به سمینار و یا فروش دوره هم نداشتن، اما من به یک اصل پایبند بودم که اون چیزی رو که خدا برات بخواد هیچکس یا بهتر بگم تموم مردم دنیا هم جمع بشن نمی تونن ازت بگیرن، و با همین اعتقاد و باور رفتم خونه نشستم و تا پایان امتحانات ترم اصلا پیگیر کارم نبودم و دقیقا امتحانات که تموم شد از همون سازمان زنگ زدن به همسایه مون( تلفن هم نداشتیم و من موقع استخدام تلفن همسایه مون رو داده بودم) گفتن بودن فردا یه سر بیاد اداره…
رفتم اداره و بهم گفتن برگرد سرکارت گفتم چشم…گفتم کجارو طی و جارو بکشم؟…گفتن نیازی نیست شما بعنوان کارشناس امور رفاهی برید اداره رفاه…نمیدونم چقدر تونستم فضا رو براتون ترسیم کنم اما شوکه شده بودم باورم نمیشد که چطوری دستان خدا اینجوری قطعه های پازل رو کنار هم میذاره(دوستان به وقایع زمانی توجه داشته باشید که این محصولات و فایل ها و مهمتر از همه این دو فرشته خدا یعنی استاد و مریم خانوم اونموقع ها فعالیت نداشتن) چیزی به اسم قانون جذب وجود نداشت نه که نبود، بود، من اطلاعی ازش نداشتم..بابا اونموقع موبایل هم دست هرکسی نبود و میخوام بگم اطلاعاتی که الان در همه حوزه ها با یه سرچ می تونی بدست بیاری اونموقع امکانپذیر نبود.
خلاصه من با تمرکز لیزری چسبیدم به درسم و 7 ترمه در بهمن ماه 83 لیسانس گرفتم و بلافاصله بعد از یکماه و در اسفند ماه بمن پیشنهاد دادن معاون یکی از شعب بیمه ای استان خوزستان بشم بدون درنگ پذیرفتم و یکسال بعد در مهرماه 85 مدیر استانی یکی از شرکتهای بیمه ای شدم…اما
داستان سقوط و غروب اون تعهد به داشتن زندگی بهتر رفته رفته کمتر شد…من تا سال 96 در بالاترین پستهای مدیریتی قرار داشتم اما اعتبارش رو به خودم می دادم، از یاد خدا غافل شدم، من که خیلی دلم میخواست دستگیری کنم و خیلی کارهای دیگه انجام بدم کلا رفتم توی جاده خاکی و اطرافم پر شد از آدمهایی با فرکانسهای بسیار بسیار منفی، گرچه من خلاف اداری یا مالی نداشتم اما رفقام همه اینجوری بودن و در سطوح بالای مدیریت هرکاری که بگید ازشون برمیومد…
تا اینکه در بهمن 96 وقتی در اوج عیش و نوش و حود گمراهی و فاصله از خویشتن بودم توسط یکنفر از همکاران مشکلی در شرکت بوجود اومد که مسئولیتش افتاد گردن بنده و من مجبور شدم از کشور متواری بشم و بصورت قاچاقی برم ترکیه، وقتی در ترکیه مستقر شدم همسرم و دو فرزندم رو هم به زور بردم و تمام زندگیمون رو فروختیم تا بتونیم در ترکیه گذران زندگی کنیم. در همین حین قوه قضاییه هم برای من حکم جلب صادر کرده بودند. در ترکیه انواع و اقسام کارهای فیزیکی رو بعد از اینکه پولهامون ته کشید انجام دادم(دقیقا توی همون گرونی های دلار و ارز)…تحقیر شدم و اونجا بود که یک الهامی بهم شد که بشین فکر کن که چرا به اینجا رسیدی؟ چی شد که به ته دره سقوط کردی؟ چیکار کردی که سیاهی تمام وجودتو گرفت؟…
و خدا بهم گفت که تو یادت رفت کی بودی و کجا بودی یادت رفت من تو رو از بینوایی به دولتمردی رسوندم..
گفتم خدایا خودمم به این نتیجه رسیدم، الان تو بگو من چیکار کنم؟
خدا گفت میتونی برگردی به بیست سال پیش؟ میتونی بشی همون رضا یی که یک لحظه از یاد من غافل نمیشد؟…
گفتم خدایا میشم به رفاقتت قسم میشم
و هجرت من به ایران(البته بازم قاچاقی) با عزمی راسخ و دوباره در جستجوی خودم و خدای گمشده ام آغاز شد..
دوستان وقتی برگشتیم ایران هیچی نداشتیم حتی قاشق چایخوری چه برسه به سقف بالای سرمون و من توی این کوران تحول زندگی رفتم و خودم رو تحویل دادم تا این تضاد بزرگ زندگیم رو از سر راه بردارم…
منو حدود صد روز فرستادن اوین و توی این صد روز مبلغی از پول ارث به همسرم رسیده بود که داده بودن خونه ای رو اجاره کرده بودن و وسایل مختصری هم خریدیم علاوه بر وسایلی که خانواده عزیزم بما دادن تا زندگیمون فعلا راه بیفته..
از زندان به قید وثیقه آزاد شدم و شروع کردم با ماشین برادرم اسنپ کار کردن، چون با اون شرایط و در اون مقطع جایی برای من در حوزه کاریم نبود و حرف و حدیث ها هم زیاد بود گرچه دوستان کل قضیه سر هیچی بود اما من باید مثل نمرود که با یک پشه به هلاکت می رسید منم با سر هیچی به ته دره سقوط می کردن تا دوباره انسانیتم رو پیدا کنم.
از سال گذشته دوباره به حوزه کاری قبلیم برگشتم( البته با اینکه خیلی نوشتم ولی داستان زندگی من خیلی پر فراز و نشیب بوده و من خیلی هم خلاصه نویسی کردم) و با توصیه دخترم کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد رو شروع کردم و حدود 40 روز پیش از سوالی که در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ناپلئون هیل برام ایجاد شده بود به سایت استاد هدایت شدم و الان که دارم براتون اینها رو می نویسم همین یکماه و چند روزی که من با استاد و آموزه های ایشون آشنا شدم به سرعت برق و باد دارم رشد می کنم،هم بدلیل تجارب گذشته که یکبار مسیر موفقیت رو طی کردم و بعد هم که سقوط آزاد داشتم و هم این فایل های بینظیر و بی بدیل استاد که مثل سوخت جت میمونه برای من… چون فقط دوره 12 قدم رو گرفتم و فعلا قدم اول رو تمام کردم و صبح تا شب به فایل های رایگان گوش میدم و تمرکزم رو حفظ می کنم.
شاید باورتون نشه امروز برای نشانه ام فایل موضوعات قرآنی قوانین حجاب در قرآن برام اومد…گفتم خدایا این چه ارتباطی با خواسته من داره…اما مگه میشه هدایتت انحراف داشته باشه خدای مهربونم…خلاصه دقت کردم و دیدم استاد میگن اسراف و در کل مسرف کسیه که خدا بهش نعمت میده ولی بعد بی معرفتی میکنه، رفتم جلوی پنجره و با عمق جانم صدای خدا رو شنیدم که بهم گفت رضا قولت که یادت نرفته… قرار بود اینبار اگه بهت موهبت و نعمت دادم خودتو گم نکنی، شیطنت نکنی و دستت رو از دستای من ول کنی…گفتم خدایا قول دادم و سر قولم میمونم، اصلا خدایا جوری منو هدایت کن که همیشه مثل یک رفیق کنارت باشم مثل کسیکه نیاز به همراه و یاور داشته باشه..اصلا فک کن من فلجم و نشستم روی ویلچر و دسته های ویلچرم در دستان پر قدرت توست، تو هدایتش کن ویلچرمو تو ببر منو بیرون بگردون به هرجا که خواستی، تو که میدونی من هنوز پرونده ام بازه و تموم نشده… تو که میدونی من بابت این قضیه هیچ اصراری بهت نکردم و بهت گفتم اگه قراره دستی از دستان تو رو توی اون سلول ببینم با پا که هیچی با سر میرم مهربانم…
خیلی حرف زیاده عزیزانم دوستان همفرکانسی ام شاید من چندتا پیرهن از خیلی از شماها بیشتر پاره کرده باشم، اما هیچ عشق و حالی هیچ لذتی هیچ مواد مخدر و نوشیدنی قدرت رقابت با نئشگی و سرمستی رفاقت با خدا رو نداره
مولانای جان میگه:
هرکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هردو جهان را چه کند
و چقدر خدا منو دوست داره که هدایتم کرده به این جمع صمیمی دست منو گذاشت در دست یکی از بندگان خالص و توحیدیش استاد عباسمنش و شایسته بانوی جهان امروز مریم خانوم
دلم میخواد این شعر رو هم تقدیم کنم به استاد عزیزم;
به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی
عاشق تک تکتون هم دوستان
در پناه خدای یکتا پیروز و سربلند باشید
سلام آقا رضای عزیز، از صحبت هاتون در مورد خداوند بسیار لذت بردم، از ارتباطی که با خدا دارید و نکته ای که تو دیدگاهتون خیلی میدرخشه، اینکه هرگز دستامونو از خدا جدا نکنیم
و منو یاد این جمله میندازه
با خدا باشو پادشاهی کن، بی خدا باشو هر چه خواهی کن… واقعا اونی که خدا رو پیدا کرد به همه چیز رسید، و اون کسی که خدارو رو گم کرد، واقعا به چی رسید؟
وقتی این جملتون به چشمم خورد، امیدی در قلبم زنده شد👈(همین یکماه و چند روزی که من با استاد و آموزه های ایشون آشنا شدم به سرعت برق و باد دارم رشد می کنم )
این جمله به من این انگیزه رو میده که اگر متعهدانه بشینی و روی خودت کار کنی، توام مثل برق و باد نتایج برات میاد، البته به شرط اندازه ظرف باورهام که هر چی روش کار کنم آروم آروم بزرگ ترم میشه..
سپاسگزارم از شما دوست عزیز
سلام و درود مهدیه عزیز ✋🌹
ممنونم از اینکه با پاسخت قلب من رو برای بهتر شدن گشودی و انگیزه من رو چند برابر کردی.
مهدیه جان اون چیزی که من طی تجربیات گذشته و الان از آموزه های استاد آموختم اینه که تغییر اصلا کار سختی نیست فقط و فقط تعهد میخواد، باید در کمال خونسردی و آرامش متعهدانه و جدی اما قدم به قدم تکامل رو طی کنیم. امیدوارم خدای مهربون زندگیت غرق در ثروت، سلامتی و کامیابی باشه ❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عرض ادب احترام خدمت جناب آقای عباس منش
اصلا خود قرآن میفرماید کسانی از برکات آسمان ها و زمین شامل حالشان میشه که همواره تو مسیر درست هستن همواره عمل نیک دارن همواره کنترل ذهن دارن همواره از هرگناهی پرهیز میکنن اونایی که یه روز تو مسیر درستن یه روز تو مسیر اشتباه که قرآن وصف حالشان رو قشنگ با مثالهای گوناگون بیان کرده من باید همواره توی مسیر درست باشم و به قول شما چیت نکنم این یعنی ایمان به قول خداوند کسانی که همواره توی مسیر درست هستن اونا راستگو هستن در مورد چیزی که بیان میکنن
من قبلا خودم بارها تجربه کردم میومدم توی مسیر و خارج میشدم البته اونم پروسه باید طی میشد البته که من خیلی خوشحالم و سپاس گذار پروردگارم هستم که دستمو گرفت و منو هدایت کرد
به مسیر درست مگه من اینجا بودم توی گمراهی بودم هدایتم کرد رو سر من منت گذاشت واقعا بی معرفتی نیست من برگردم به شیوه قبلیم
دستمووو گرفت و هدایتم کرد تاتی تاتی راهو بهم نشان داد دست انداخت زیر بغلم و بلندم کردم من بندگی شو میکنم من وظیفم بندگی کردنه و تمام
من هیچوقت چیت نمیکنم توی این مسیر ادامه میدم تا لحظه مرگم
مگه مریضم بخام برگردم به شیوه قبل اصلا فکرشم عذابم میده
خدایا سپاس گذارم که هدایتم کردی الهی شکرت پروردگارم خدایا سپاس گذارتمممم
استاد عزیزم سپاس گذارم انشاالله خداوند بهت ثروت بده رزق بدون حساب کتاب
من همیشه به خودم یادآوری میکنم همیشه هرروز روی خودم 10ساعت کار میکنم و همین الان بمیرم راضیم
خدایا سپاس گذارم الهی شکر پروردگارم خدایا سپاس گذارم فقط میتوانم سجده کنم فقط همین
بابا من کجا بودم الله اکبر
استاد و مریم خانم و دوستان رویایی من سال خوبی داشته باشید سالی پر از توحید و عزت نفس
به نام خدا
سلام به برادر بزرگوارم اقا حسین دانش خواه
من واقعا لذت میبرم از کامنتهای زیباتون وحرفهای قشنگی مینویسد ومن خیلی تحت تاثیر حرفاتون قرارمیگیرم واقعا درسته که ما همیشه باید در مسیر راستی ودرستی باشیم وبه قول استاد چیت نکنیم من یه سوال داشتم خدمتتون شما در این کامنت فرمودید من روزی 10 ساعت روی خودم کار میکنم میشه بفرمایید معمولا چه کارهایی رو انجام میدید در طول روز
خیلی ممنون میشم پاسخ بفرمایید
در پناه ایزد منان باشید برادر بزرگوارم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به گزینگ عزیزی
سال نو شما مبارک دوست عزیز
من از صبح که بلند میشم تمرین ستاره قطبی رو انجام میدهم روزانه 3ساعت تقریبا قرآن مطالعه میکنم با دقت و قدم هارو میبینم و تجزیه و تحلیل میکنم فایل های دانلودی میبینم تجسم میکنم صدای خودمو گوش میدم فایل دانلودی میبینم کامنت میزارم و…
من از صبح روی خودم کار میکنم تا قبل خاب و کلی هم راضیم و خوشحال
سپاس گذارم بابت کامنت شما
خدا بهت ثروت نعمت بده خدا بهت برکت بده
عیدتونم مبارک
در پناه خدا
سلام به برادر بزرگوارم
سال نو شما هم مبارک
بسیار بسیار ممنونم از راهنمایی هاتون واقعا لذت بردم
از کامنتتون من هم صبح به محض بیدار شدنم اول ستاره ی قطبیم را می نویسم وبعد به فایلهای دانلودی ونشانه ی هر روزم گوش میکنم و من تازه قدمها را گرفتم ودارم روی اونا هم کار میکنم و الان قدم دوم رو گوش میکنم
برادر عزیزم من کمتر از تایمی که فرمودید روی قران کار میکنم از این به بعد سعی میکنم بشتر روی قران کار کنم
دوباره خیلی ممنونم از راهنمایی هاتون در پناه خدا شادو پیروز باشید
به نام خدای بخشنده مهربان
خدایی که رحمتش همه چیز رو در بر گرفته
سلام خانم عزیزی
امیدوارم سرشار از نور باشی نور رحمان
در مورد تفسیر من اصلا از تفسیر استفاده نمیکنم اصلا قرآن نیازی به تفسیر نداره البته فکر کنم که منظور شما ترجمه هست من ترجمه حسین انصاریان رو استفاده میکنم و من فقط معنی خودت آیه رو مطالعه میکنم و کاری به توی پرانتز ها ندارم و طبق چیزهایی که از استاد عباس منش یاد گرفتم و طبق الهامات خودم پیش میرم یعنی خداوند هدایت میکنه
اصلا نیازی به تفسیر نداره قرآن من نوعی نیازی نداشتم حالا بقیه رو نمیدونم ولی من چیزی که میخونم ساده گویا و روشن هست و کاملا درک میکنم حتی ریشه کلمات رو درک میکنم اینم لطف رب العالمین هست و هیچ موقع سراغ تفسیر نرفتم هیچ وقت چون من اگه بخام هدایت بشم روح درونم هدایتم میکنه یعنی وظیفش هست خودش توی قرآن میگه :
لّٗا نُّمِدُّ هَـٰٓؤُلَآءِ وَهَـٰٓؤُلَآءِ مِنۡ عَطَآءِ رَبِّکَۚ وَمَا کَانَ عَطَآءُ رَبِّکَ مَحۡظُورًا
یعنی این آیه جواب تمام سوالت من رو داد که خدا به هر سمتی که بری سُر میده تورو توی اون مسیر وتمام
نه نیازی به تفسیر هست نه چیزی برای من اینطور بوده
و من هر آیه ایی رو که بفهمم واضح باشه درسشو میگیرم و توی زندگیم عمل میکنم هر آینه ایی که نفهمم کاری بهش ندارم اصلا وقت روش نمیزارم چون اون آیه متشابه هست و فقط خدا میدونه که منظورش چیه نه هیچکس دیگری و خود قرآن همه چیز رو دقیق گفته حتی خودش گفته برید سراغ اصل کتاب آیاتی که مدام تکرار شدن مثل داستان موسی و فرعون که داره اصل رو به من میگع داره میگه فرکانس شرک فرعونم باشی نابود میشی و توی فرکانس توحید از آسمان آتشم بباره یا کل زمین رو آب برداره مثل دوران نوح یا طوفان بیاد که همه چیز رو پودر کنه مثل دوران عاد تو جات امن هست این به نفعت هست چرا چون مسیرت درسته
دقیقا مثل کرونا چقدر سهام آمازون و فروش آمازون توی دوران کرونا افزایش پیدا کرد چقدر به نفعش شد یا همین استاد خودمون توی دوران کرونا آقای عباس منش فروش خودش رو داشت و راحت لذت میبرد پس نتیجه میگیریم که مسیر خداوند همه چی داخلش درسته و اگر من و شما و هرکسی از مسیر خداوند حرکت کنه پیروز هست هم در این دنیا و هم در آخرت و نه ترسی داره و نه غمی
اینارو من هرروز توی قرآن دارن مطالعه میکنم گویا و روشن
سپاس گذارم خداوند به شما ثروت بده نعمت بده ثروتی که نتونی حساب کتابش کنی چون تقوا با ثروت میاد من وقتی ثروت مند بشم سالم تر میشم دزدی نمیکنم حرص نمیزنم حسرت نمیخورم عجله نمیکنم انفاق میکنم صدقه میدم زیباتر میشم دروغ نمیگم باج نمیدم
پاک دامن میشم و باعث رشد جهان میشم …
تقوا با ثروت میاد و تماممم اصلا غیر از این نمیتونه باشه تقوا با ثروت میاد ثروتی که نتونیم حساب کتابش کنیمممم به قول قرآن رزق بی حساب
خداوند بهت ثروت نعمت برکت عشق سلامتی همه چیزهای پاک و خوب رو بده
سپاس گذارم بابت کامنت شما خدایاااا شکرت
در پناه خدا شاد باشی دوست عزیز
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست
سلام به برادرررر بزرگوار و کاملا توحیدم
بسیار بسیار ممنونم از جواب کاملی که در اختیارمون گداشتید
بسیار لذت بردم از این همه جوابهای جامع وکامل شما برادر عزیزم
واقعا ثروت همه چیزه اگه ما ثروت داشته باشیم صددر صد به خداوند نزدیکترم بیشتر وجود خداوند را حس میکنیم
ودر مورد تفسیر قران من هم راستش ترجمه ی درستو میخواستم که جوابم را گرفتم بی نهایت سپاسگزارم بابت این جوابهای عالی و طلایی
ممنونم برادرم امیدوارم در هر کجا ی این ایران زمین هستید شادو پیروز و ثروتمند باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به خانم یا آقای عزیزی
چرا نوشتم خانم یا اغا چون نمیدونم اسمتون دخترونس یا پسرونه
به هرحال سلامت باشی دوست عزیزمم
درمورد قرآن گفتی. و مطالعه قرآن گفتم یه مطلبی رو بنویسم
وقتی قرآن رو مطالعه میکنیم میفهمیم که اراده خداوند در مورد مومنان این هست که در این دنیا به نتایج دلخواهشان برسن و در آخرت هم وارد بهشت بشن بارها و بارها و بارها قرآن این رو تکرار کرده اگه من بیام و قرآن رو مثل وحی منزل بپذیرم خب همیشه از مسیر درست حرکت میکنم هرموقع بخام پامو کج بزارم سریع به خودم یادآوری میکنم که اراده خداوند در مورد مومنان این هست که در این دنیا به نتایج دلخواهشان برسن
یا بهتر بگم من اگر از مسیر خداوند حرکت کنم به خاسته هام میرسم نمیدونم چطوری ولی این قانونشه از کجا میشه فهمید از داستان پیامبران از داستان استاد عباس منش از داستان جف بزوس از واقعیت ها
پس نگاه من و شما به قرآن باید یه نگاه مثل وحی مُنزل پذیرفتن و اجرا کردن باشه
باید عمل کردن باشه
مسیر خداوند :
همواره کنترل ذهن داشتن .یعنی همواره توجه کنم به خاسته هام به چیزهایی که بهم احساس خوب میده
همواره عمل نیک داشتن .که اینم بر پایه افکار مناسب برپایه کنترل ورودی ها بر پایه تقوا هست
پرهیز کردن از هرگناهی که اینم باز برپایه افکار مناسب برپایه تقوا هست کنترل ذهن است
و به آخرت یقین داشتن یعنی من همه چیزم رو خابم رو خوراکم رو روابطم رو بیزنسم رو تفریحم رو همه چیزم رو برای خداوند کردم طبق اخرتم میچینم با چه باوری با این باور که خداوند حق رو پابرجا میکنه و خداوند سودمند و با برکت اگه من همه چیزم براساس حق باشه و برای خداوند باشه خداوند اون رو رشد میده چون خدا سودمند و بابرکته
سپاس گذارم از شما
خداوند بهت برکت ثروت نعمت سلامتی عشق و همه چیزهای خوب رو بده انقدر ثروت بهت بده که واقعا نتونی حساب و کتابش کنی و بری باهاش کل دنیا رو بگردی بری باهاش دنیا رو تجربه کنی از نروژ سرسبز گرفته تا سواحل زیبای پرتقال تا تایلند سرسبز و زیبا گرفته تا رانندگی با ماشین شخصی خودت روی پل بروکلین توی نیویورک یا گلدن گیت توی سانفرانسیسکو.
در پناه خدا شاد باشی دوست عزیزم
به نام خدا
سلام به برادر بزرگوارم
ممنونم که انقدرعالی و واضح جواب سوالم را دادید بینهایت ممنونم
فرمودید اقا هستم یا خانم بایدعرض کنم من خانم هستم برادر بزرگوارم وبسیار ممنونم از راهنمایتون و دعاهای بسیار بسیار خوبتون برادر بزرگوارم ممنون میشم راهنماییم کنید از چه تفسیری استفاده میکنید
امیدوارم همیشه شاد و پیروز و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استادعزیز
سلام شایسته خانم
سلام دوست عزیزکه داری این کامنت رومیخونی
من میخوام همیشه برم بالا
وخداراشکر ازوقتی که باشمااستادعزیز دراین مسیردرحال حرکتم ،حرکتم روبه بالاست
خواستم بازتحسین کنم این اندام زیبا این شادابی وسرزندگی شمارا
خواستم تحسین کنم این حداز دقت عشق وعلاقه خانم شایسته درفیلم برداری رو
یادمه قبلا تصاویرپشت صحنه فیلمها رونشون میداد تلوزیون اون مسیری روکه میخواستن فیلم برداری کنن ازطرفی که درحال حرکت بود یک ریلی بود وفیلم بردار تواون مسیر حرکت میکرد تافیلم برداری کنه وبازهم چندنفر مسئول خدماتی داشت درحالی که عزیزدلم بااین مهارت داره فیلم برداری میکنه
استادخداراشکر میکنم بابت وجودشما درزندگیم
استادعزیز وقتی عکس قبل وبعددوره شمارو دیدم منی که چندسال هست باشماآشنا هستم وشما تقریبا هرروز فایل میگذاشتید اون تصویریجورایی غریبه بودبرام
جوری که باور کردنش سخت بود ومدتی هست که این اندام شما برام طبیعی شده جوری که باورکنید ارتباط برقرار کردن بافایلهای قدیمی کمترشده که فکر میکنم این هم بحث همون مدارهست
وخواستم بااجازه شما حق بدیم به کسایی که وقتی این بدن رودیدن گفتن فتوشاپه ،جراحی کرده
چگونه مسیررسیدن به اهداف روفراموش نکنیم؟
باسپاسگزاری ازداشته هامون 🙏🙏🙏وتوکل به خدا وحرکت💃💃💃 درمسیر توحید ودراحساس خوب ماندن😃😉
باتمرکزبرنکات مثبت ودیدن زیبایی ها🌺🌻🏡🚘
باهرروزوهرروزروی خودمون کارکردن وکنترل ورودی ها ذهنی 🙈🙉🙊وجسمی🍖🍗🍳🍓🍓
بابالابردن توانایی ها واستعدادهامون ونوشتن ومطالعه 📖وتحقیق دراون کاری که دوست داریم📚📚
باتاییدالگوهای موفق وتحسین کردنشون👍👏👏👏
باآرام بودن 🛀بااعتمادبنفس بامرور خواسته هایی که بهشون رسیدم
باوربه فراوانی
باوبه این که هراتفاقی که بیوفته به نفع من هست
بیرون آمدن ازمنطقه امن وابوموسی نبودن ورفتن تودل ترسها 👹👺
قبل ازاینکه جهان مارومجبوربه تغیر کنه خودمون تغیر کنیم
خداوندشماراحفظ فرماید🙏🙏🙏