چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم - صفحه 27

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مائده سازگار گفته:
    مدت عضویت: 664 روز

    به نام الله مهربانم

    سلام به استاد خوش تیپ و شیکم

    و سلام به خانم شایسته ی همراه و خوش قلب

    و سلام به تمام دوستان متعهدم در این مسیر رویایی و الهی

    من مائده سازگارهستم و یک دوره ی شکرگزاری رو برای خودم بافایلهای انتخابی از استاد برای خودم شروع کردم

    چراکه باید خودمو مجبور کنم ک داشته هامو ببینم

    موفقیت هایی ک تو مسیرم دارم کسب میکنم رو ببینم

    بابتشون شکرگزار باشم

    هرلحظه و هرثانیه شکرگزار باشم

    باید زبان صحبتم باخدا شکرگزاری باشه

    باید سبک فکرکردنم رو تغییر بدم

    سبک صحبت‌کردن باخودم رو تغییربدم

    و من باید متفاوت عمل کنم

    من دقیقا همونیم ک استاد تو این فایل راجبش صحبت کردن

    من مدتیه ک دارم برای ساختن بیزینس شخصیم تلاش‌ میکنم

    درواقع اوایل یعنی همین چندماه پیش من ارزوم بود یه مسیری رو شروع کنم ک بدونم‌چیه و بدونمم خودم میتونم انجامش بدم

    الان بعد از چندماه و پشت سرگذاشتن‌کلی چالش درابتدای اون مسیر هستم داره یکم کند پیش میره و بااون چیزی ک انتظارشو داشتم متفاوته ولی بالخره کار کردن برای خودمه

    هیچ کارفرمایی نیست

    هیچ کسی نیست مه مسیرمشخص کنه

    منم و خودم و کلی ناشناخته

    ولی یادم رفته ک چقددددد ارزوم بود یه مسیری پیدا کنم که مال خودم باشه

    ک بدونم‌میخوام چیکار کنم

    یادم رفته ک همین چندماه پیش چقددددد معلق و رو هوا بودم

    یادم رفته ک همین چندماه پیش برای اینکه ساعت رفت و امدم دست خودم باشه همش رویا پردازی میکردم

    انسان وااقعا فراموشکاره

    من از وقتی کارکردن روی باورهامو شروع کردم کلی تغییرای‌مثبت کردم اما چون اول راهم و نتایج خیلی کوچیکن ذهنم هی میخوات منحرفم کنه ب عقب و ناتوانی

    و بقول استاد هی بم بگه اینکه چیزی نیست

    تو‌نه خونه داری نه ماشین داری نه درامدخاصی داری نه کسی تو زندگیته نه سفری میری نه مهمونی میری ن خرید میری نه درستو خوندی نه شوهر کردی نه بچه ها هم سن و سالات فلان و بیسار

    سراغ هرکسی رو میگیری در حاله پیشرفته یا داره مهاجرت میکنه یا بچه هاش دارن میرن مدرسه یا همش سفره و داره خوش میگذرونه یا داره دکترا میگیره یا فلان و فلان

    تو‌چی؟!!!!هیچکدومو نداری

    دلت خوشه که الان مثلا یه کاری رو تازه شروع کردی؟!!!!بیچاره اصلا برو خودتو بکش!!!!

    اینا حرفای ذهنم به من هستن ک چندروزه یا چندهفتس ک چنان قوت رو از من گرفته ک نه شبا میتونم بخوابم‌نه روزا حوصله ی بیداری دارم

    حالا من دوباره برگشتم

    و خواستم ک افکارمو اصلاح کنم

    چون اینهمه‌حس بد قطعا بخاطر باورای اشتباهه

    حتما منم ک دارم از زاویه ی اشتباهی به این مسائل نگاه میکنم

    حالا من میخوام جواب ذهنمو بدم و اینجا ثبتش کنم ک شاهدی باشه بر واقعیت روحم ک نمیخوات افول رو‌بپذیره

    ذهن محترم که فقط تاحالا مارو تخریب کردی٫هرشروعی اولش ممکنه کند پیش بره و ما در یک‌جهان مادی هستیم و همه چیز اینجا روند داره

    من ساااااااالهای سال مغلوب تو بودم و هربار بیشتر ازت گرا میگرفتم

    من از کودکی اسیب های زیادی دیدم وتو بهم‌القاکردی ک اون اسیبها دیگه تمام زندگیه تو هستن

    بهم میگفتی حتی اگر بزرگ بشی هم‌نمیتونی غیرازاین ادم شکست خورده باشی

    و من تمام اون حرفهارو «باور» کردم

    باور کردم که سرنوشتی هست و سرنوشت من‌نداری و نرسیدن و تو سری خوردنه!

    چون باور کرده بودم دیگه تلاشی برای بهترشدن یا تغییر نمیکردم

    سااااالها و ساااالها گذشت و پایه و اساس من واقعی و شخصیتم انقد سست شد ک با هر ضربه ای منهدم میشد

    اما همیشه یچیزی در وجودم میگفت که نه!!

    این تو نیستی مائده

    خوده تو خوده متعالیه تو چیز دیگریست

    کس دیگریست

    تو پری از استعداد و شور و توانایی

    تو لایق ثروت وارامشی

    ولی من فقط این صداهارو یک خیال واهی میدونستم اما دوسشون داشتم

    حس میکردم با اصلم مطابق هستن

    همیشه تووجودم درخواست میکردم ک برام اتفاق بیوفته

    تااینکه من بااستاد اشناشدم

    باقوانین کیهانی اشنا شدم

    با موضوعی به نام عزت نفس اشنا شدم

    باخودم اشنا شدم

    خدای درست رو پیداکردم

    ذهن محترم؛خب طبیعیه ک زمان میبره ک من راه درستم‌رو‌پیدا‌ کنم

    من هرچی تاحالااومدم صرف ریختن اون پایه های سست شده

    یعنی تازه تو مرحله ی بازسازیه پایه هستم‌تا مناسب قرارگرفتن‌نعمت ها و ثروتها بشه

    شاید الان من اون نتایج چشمگیررونداشته باشم

    ماشین و کار و خونه و شرکت نداشته باشم

    وازدواج‌نکرده باشم و این از نظر تو شکست باشه

    اما چندمفر از همونایی ک سعی کردی بزنیشون تو سره من قانون رو‌میدونن؟!!!

    چنددنفر شبانه روز تلاش میکنن ک عزت نفسشون رو بازسازی کنن

    چند نفرن ک نشستن رو شونه های خدا و گذاشتن خدا هدایتشون کنه؟؟!!!

    شاید هیچکس

    من شجاعت و جسارت به خرج دادم و از تمام منطقه های امنی ک سالها بااصرار و بی عقلی ساخته بودم زدم بیرون

    انقد ایمان دارم ک بادست خالی دارم حرکت میکنم دارم تلاش میکنم

    و خدا داره دستاشو میفرسته

    اینهمه تو‌خواستی یادم بندازی

    حالابذار من یکم یچیزایی رو یادت بندازم

    ◦ یادته من حتی نمیدونستم به چی علاقه دارم؟!!

    الان دقیق وواضح‌میدونم‌ک‌نشانه‌ی نزدیک شدن به درونمه

    ◦ یادته خونه ی اقوام زندگی میکردم هرروز بابت بیرون رفتن و برگشتن جنگ اعصاب داشتم؟

    الان خونه خودمونم‌و پیش خانوادمم و کااااملاازارم حتی 12شبم بخوام بیرون برم راحت میتونم برم

    ◦ یادته با چه ادمه بیمار و روانی و مخرب و پارانوئیدی تو رابطه ی عاطفی بودم که افتخار میکرد به گل کشیدن و مشروب خوردن و تازه یادته چقد من اصرارش میکردم باهم‌ازدواح‌کنیم و اونی ک حتی دماغشم‌نمیتونست بالا بکشه چجوری تحقیرم میکرد و هزارتا عیب رون میذاشت؟!!!!!

    الان ماه هاست که خیلی مقتدرانه و شجاع و باوجود تمام تهدید هاش ازرابطه باش اومدم بیرون و کلا از زندگیم حذف شده و الان هم تماااام استاندارد هام درمورد رابطه ی عاطفی بیییییی نهایت متفاوت شده

    ◦ یادته برای پول هرکاری میکردم یادته با چه ادمه مریض ووحشی و بیتربیتی کار میکردم؟برا پول!برا تنهایی برای اینکه اصلا باور نداشتم ک منم توانایی هایی دارم!!!همش میزد توسرم و بم توهین میکرد و تحقیرم میکرد و بم پول میداد که ساکت شم درواقع بش باج میدادم

    ولی الان دورو برم رو فقط و فقط ادمای سطح بالا و فرهیخته و کارافرین های موفق شهر پرکردن

    دبیرکل اتاق بازرگانی،مدیر چنتا تالار بزرگ،چندین و چندتاجر موفق،اساتید طراحی لول بالا،ادمای ثروتمند که همشون هم خودشون رو‌موظف میدونن ک کارام رو راه بندازم و درنهایت ادب و احترام ومهربونی وتواضع بام برخورد میکنن

    ◦ یادته توزمستون مشهد توسرما میلرزیدم و اواره بودم؟چون نمیتونستم سره ساعتی ک دلم میخوات برگردم خونه.ازاد نبودم اجازه نداشتم.ادمی ک ازاد نیست حتی بیرونم باشه اسیره

    ولی الان تو خونه و بیرون و همه جا ازادم و هرگز دگ طعم اوارگی رو نچشیدم حالا درسته ک مشهدی ک عاشقشم نیستم وتوخرمشهریم ک دوسش ندارم ولی بالاخره خوبیش اینه ک اواره نیستم و ازادم

    ◦ یادته طراحی هیچی بلد نبودم الان نه تنها دوره ی طراحیم رو تمام کردم و کلی نقاشی های خوشگل کشیدم بلکه دوره ی فیگورهم تهیه کردم و از همه مهمتر استاد طراحیم ک فرد بسیار حسابی ای هست باهام کلی دوست شده و کلی اتفاقای خوب بینمون افتاده

    ◦ یادته چقد حسود بودم و از موفقیت دیگران اذیت میشدم؟

    الان سریعا میتونم ذهنمو کنترل کنم و برام باورپذیرمیشع رسیدن به خواستم و احساسم سریع عالی میشه

    ◦ یادته چقددددد دور بودم از اهدافم ؟

    الان این کوچه ی بغلی هستن و کافیه تکاملم رو طی کنم و عجله نکنم تا تووقت خودش راحت برسم به اهدافم

    ووو

    خیییییلی موارد دیگه هست ک دوستدارم بنویسم

    ومیام و بازهم مینویسم

    الان ک باخودم مرور میکنم هرروز و هرلحظه خدارو شکر میکنم و دیگه جوابای دندان‌شکن‌برای ذهن وراجم دارم

    خدایا شکرت برا رحمت وجود استاد و شکرت برای قوانین بدون تغییرت

    عاشقتونم

    مائده سازگار

    مهر1403

    خرمشهر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 620 روز

    به نام خداوند جان

    قدم 140

    این فایل باعث شد که برم عکس های قبل قانون سلامتی خودم رو ببینم که چقدر اضافه وزن داشتم و قیافم با الان از زمین تا اسمون تفاوت کرده و از نظر روحیه و انرژی یه شخصیت جدید شدم

    من توی بخش هایی از زندگیم گذشته که از کجا به اینجا رسیدم و خداوند چطور درها رو برام باز کرد را یاداور میکنم اما در برخی موارد نه

    بدنسازی میرفتم وبدنم روی فرم اومده بود اما ادامه ندادم و بدنم بسیار بدتر از قبل شد.

    کم سن و سال بودم زبان میخوندم و تا سطی رفتم ولی ادامه ندام و هیچی یادم نموند.

    یه دوره ای لاغر کردم اما چون همون سبک رو ادامه ندادم باز دوباره بسیار چاق شدم تا قبل قانون سلامتی

    توی عزت نفس خیلی خوب شدم و نتیج گرفتم اما بعد از دوره ازش غافل شدم و نتایجم افت کرد

    واقعا چه فایل مناسبی . فکری انداخت که همیشه باید بهتر از قبل باشم و این یویو بودن نشون میده هنوز باورهام تقویت نشده و باید کار کنم . این روزا در مورد استمرار داشتن خیلی نشانه میبینم . و بهتر درک کردم نتایج از استمرار مسیر درست میاد . اگر ایلان ماسک ادامه نمیداد در این وضعیت نبود و همه ادم هایی که موفق هستن از یه مسیر میرن ولی افراد ناموفق خیلی از این شاخه به اون شاخه میپرن و خودشون و مسیر رو نمیدونن چیه . خداوند بهترین هدایت گر ما به مسیره و ما باید همین مسیر رو ادامه بدم و با استمرار نتیجه بهتر میگیریم.

    این بار به خودم یاداوری میکنم و تلاش میکنم بهتر از قبلم باشم و ادامه بدم حال که مسیر درست را پیدا کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهیار ضیائی گفته:
    مدت عضویت: 3317 روز

    سلام استاد عزیزم و همه همراهان

    کاملا هدایت شدم به این فایل و دقیقا جواب سوالم بود که از خدا داشتم

    چون مدتی به شدت رو به پیشرفت بودم و در ماه گذشته یهو یه روند افت آروم آروم شروع شد و از خدا سوال کردم که چرا داره این اتفاق میفته هدایتم کن به مسیر صحیح و لطف خدا شامل حالم شد و به این فایل هدایت شدم

    واقعا این فراموش کردن جایگاه می تونه آدم رو به نابودی بکشونه. واقعا خدارو شاکرم که این اتفاق و روند افت آروم آروم صورت می گیره و اگر می خواست سریع باشه آدم رو داغون می کرد و برگشت خیلی سخت می شد.

    این موضوع واسه همه ما و در همه لحظات و روز ها می تونه اتفاق بیفته. یادمون میره خداوند ما رو از کجا به کجا رسوند. یادمون میره که تونستیم جایگاهمون رو تغییر بدیم. یادمون میره اوضاع داره بهتر میشه و شرایط بهتر شده خودمون رو نمی بینیم. در حالی که اگر جایگاه قبلی رو به یاد بیاریم و با جایگاه الان مقایسه کنیم، یه فکت خیلی بزرگ برای ذهن داریم که بهش بگیم ببین اوضاع و شرایط همیشه داره بهتر میشه. ببین من قبلا اینجا بودم و الان اینجام.

    البته استاد شما همیشه این کار رو با چک آپ فرکانسی اول دوره ها به من یاد دادین ولی خب آدم (خودم رو می گم) فراموش می کنه که این چک آپ فقط مال اول و آخر دوره نیست بلکه مال همیشه است. ما هر روز و هر هفته و هر ماه می تونیم جایگاه خودمون رو به خودمون نشون بدیم و به ذهن فکت بدیم.

    خود من دقیقا به این درد دچار شدم:

    «آدم می تونه فراموش کنه از کجا به کجا رسیده و جایگاهش چی بوده و با اینکه به خواسته هاش رسیده چون جایگاهش یادش رفته احساس سپاسگزاری نکنه و بهتر شدن شرایط رو نبینه»

    ماه هایی بوده که تمام خواسته ام فقط این بوده که اونقدر درآمد داشته باشم که بتونم گوشت و مرغ هر روزم رو تامین کنم چون همین هم برام سخت بود. بعد الان که درآمدم توی زمان خیلی کم 20 برابر اون زمان شده میام آخر ماه میگم چرا به هدف این ماهم نرسیدم و ناسپاس می شم و احساسم بد میشه. این در حالیه که باید بگم خدایا شکرت من 6 تومن آرزوم بود الان 20 برابر دادی حالا این ماه 25 برابر نشد ماه بعد میشه. شرایطم بهتر شده به خودم بگم به خودم بگم شرایطم بهتر شده به خودم بگم اوضاع در حال بهتر و بهتر شدنه و ناسپاس نباشم و نذارم حسم بد شه. به خودم بگم تونستم خودم رو تشویق کنم واسه خودم و کارم ارزش بیشتری قائل شم چون تونستم چون شد چون توانمندم.

    واقعا وقتی فکر می کنم متوجه می شم در همین مسیر قانون سلامتی که این حدود دو سال نیم از اول دوره تا الان رو که همیشه متعهدانه ادامه دادم هم من هم همسرم با اینکه کار آسونی نبود و شنا بر خلاف جریان بود و کلی چیز از دیگران آدم میشنید به خصوص اوایل دوره، دلیل ادامه دادن دیدن مسیر و تغییرات و بهتر شدن شرایط بود. وجود عکس قبل از عمل و مقایسه شرایط با نقطه اول. واقعا الان که دارم می نویسم و فکر می کنم من شرایطم رو باید با نقطه اولم مقایسه کنم اینجوری همیشه می تونم به خودم روحیه بدم خودمو تشویق کنم و به خودم بگم شرایط بهتر شده و شکر گزار باشم.

    متاسفانه در مسائل مالی به خصوص ما (من) به جای مقایسه خودمون با شرایطی که در نقطه اول بودیم با شرایطی که می خوایم در اون باشیم مقایسه می کنیم و خب مشخصا همیشه خواسته ما بالاتر از چیزیه که هستیم و این همیشه همون احساس اینکه چیزی نیست و ناشکری و سرزنش میاره.

    چندین روزه با خوندن آیه های سلیمان و ایوب به خدا می گم خدایا کمکم کن تا مثل اونا صبار و شکور باشم. بتونم به صورت دائمی صبر و امیدواری داشته باشم و شکرگزار تر باشم نسبت به داشته هام و بینا تر بشم و واقعا خداوند با هدایت به این فایل این کار رو برای من آسون کرد.

    واقعا سپاسگزار خداوندم که من رو به این فایل هدایت کرد تا با انجام تمرینش کلید خشوع در مقابل خداوند رو، گردن کلفتی نکردن و مغرور نشدن در برابر قدرتمند ترین فرمانروای جهان رو یاد بگیرم. خدارو شکر که خدایی این چنین غفور و هادی داریم که در هر شرایطی هدایت می کنه.

    دوست دارم اینجا توی همین کامنت متعهد شم تا یادم بمونه و رد پایی به جا بمونه

    متعهد میشم که همیشه و هر روز تلاش کنم و جایگاهم رو به یاد خودم بیارم و به خودم بگم کجا بودم و الان کجام و از چه مسیری اومدم.

    واقعا از شما سپاسگزارم استاد عزیزم که زبان خداوند هستید هدایت هاش رو به گوش ما می رسونین

    امیدوارم همیشه سالم و سلامت در کنارمون باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    ام البنین بیگدلی فر گفته:
    مدت عضویت: 3070 روز

    به نام خداوند مهربان و هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان نازنین

    خدایا شکرت که این مسیر درست و توحیدی هدایت شدم

    امروز داشتم در مورد گوشیم و اینکه چطوری خریدمش برای پسر خواهرم حرف میزدم، آنجا بود که فهمیدم چه زود همه چیز رو فراموش کردم، چه زود فراموش کردم روزی آرزوم بود که این گوشی با حافظه بالا رو داشته باشم ولی واسم عادی شده و یادم رفته. به خودم گفتم باید هر روز بخاطر این گوشی سپاسگزار خدا باشم. این گوشی تلنگری شد تا داشته هام رو بیاد بیارم و بعد هدایت شدم به این فایل بی نظیر.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    اشکان امینیان گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت شما عزیزان

    امروز اومدم در مورد این موضع صحبت کنم ، در مورد اینکه من دوره دوازده قدم رو تهیه کردم و از قدم اول شروع کردم به کار کردن و از همان روزهای اول حال من خیلی خوب بود و احساس رهایی داشتم ، ساعت‌ها پیاده روی میکردم و تماشای این جهان زیبایی بودم که خداوند مرا در آن قرار داده اصلا نگم براتون که چقدر احساس فوق‌العاده ای بود ، من سرشار از سپاسگزاری بودم و دقیقاً از همان لحظه نتایج زندگی من شروع کرد به تغییر کردن ، منی که اصلاً فکر نمی‌کردم از کسب و کار خودم بتونم درآمد خوبی داشته باشم « چونکه کسب و کار من به صورت آنلاین هست و همیشه کلی باور محدود کننده داشتم که باید مغازه بزنم و کلی جنس بیارم و … » خلاصه که مشتری‌ها با من تماس می‌گرفتند و سر محصولات دعوا می‌کردند به شکلی که من نمی‌دونستم به کدومشون خدمات بدم واقعاً همه چیز عالی بود ، ولی بعد دوباره این آگاهی ها و این روی خودم کار کردن کمرنگ و کمرنگ تر شد و نتایج هم کمرنگ و کمرنگ تر

    خواستم این تجربه را با شما به اشتراک بگزارم ، که الانی که به خودم تعهد دادم دوباره بیام و دوره دوازده قدم رو از اول شروع کنم یادم باشه دفعه قبل از کجا ضربه خوردم و برگشتم پله اول

    استاد سپاسگزارم بابت اماده کردن این فایل بی‌نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 905 روز

    به نام خدای مهربان و بخشاینده ام

    خدایا به من آنچه را بده که خودت میدانی درست ست و هدایتم کن

    سلام به استاد عزیزو توحیدیم

    انسان کلا فراموش کاره و تا زمانی یادش میمونه مطلبی رو که مدام تو ذهنش تکرار کنه و در زندگی روز مره عملی انجام بده اگر یکی دوروز دست بکشه نتایج هم کمرنگ میشه

    به همین راحتی این قانونه جهانه

    به نظر من یکی از راه‌های فراموش نکردن و به یاد سپردن قوانین همین کامنت نوشتنه وقتی میای ردپا از خودت میذاری هر روز

    بعد از مدتی این ردپاها رو که برمیگردی مرور میکنی تغییرات رو میبینی و بعد میفهمی از کجا به کجا رسیدی چکار کردی کدوم کار رو بیشتر انجام دادی تا به این اندازه الان زندگیت روان شده

    من خودم تعهد دادم هر روز توسایت بچرخم و دوسه تا کامنت بذارم و کلی کامنت رو بخونم این کار به من و تغییر کردن و رشدم خیلی کمک کرده به وضوح خودم میبینم اگه یه زمانی مسیر اشتباه رو میرم سریع میفهم و برمیگردم

    خب این خیلی عالیه و خدا رو شکر میکنم

    یکی دیگه از کارهای به یاد سپردن

    همین نوشتن اول صبح و آخر شب ستاره قطبیه کلی از خدا درخواست میکنی کلی تشکر میکنی و همین کار احساس خوب رو در درونت شعله ور میکنه و اون روز بهت انگیزه میده بخصوص وقتی میای آخر شب دفترتو باز میکنی و میبینی بیشتر درخواستهات اجابت شده

    این کار باعث میشه ایمانت به خداوند بالاتر بره و محکم تر بشه و با شور وشوق زیاد در مسیر خواسته هات قدم برمیداری و سوت زنان از زندگی لذت میبری اینه قانون زیبا و بدون نقص خداوند

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    شکر گزاری زیاد به همان اندازه جهان بهت نعمت میده چه بسا بیشتر

    خدایا شکرت سپاسگزارتم که امروز به من این آگاهی و هدایت رو رسوندی که هواست باشه شکر گزاری زیاد کنی یادت نره

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت

    خدایا از هر خیری از تو به من برسه من فقیرم من نیازمندم من بهت ایمان دارم

    ممنونتم استاد عزیزم برای آگاهی امروزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمد صادق خرمی گفته:
    مدت عضویت: 428 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیز متشکرم بابت این فایل عالی و به موقع

    راستش من چند روز بود که توی کسب و کارم به یک باگ خورده بودم هرچی تقلا می‌کردم هی بدتر می‌شد تا اینکه امروز از خدا با تمام وجودم راهنمایی خواستم و خدا امشب توی روز 140 از سفرنامه اهنمایی‌ام کرد راستش من یادم رفته بود که توی سه ماه گذشته هرچی پول سازی کرده بودم به واسطه همین قانونه و به واسطه لطف خدا بوده من شکرگزاری نکرده بودم یعنی اونجور که باید شکرگزاری نکرده بودم و کم کم داشتم ناشکری می‌کردم چرا نمی‌تونم پول سازی کنم تا اینکه هدایت شدم به این فایل و فهمیدم باگ ذهنیم و مشکلم ناشکری بوده و اینکه یادم رفته بود تا سه ماه پیش حتی پول شارژ و بنزینم هم نداشتم خدا را شکر سه ماهه که کلی پول سازی کردم کلی از بدهی‌هام رو صاف کردم و امروز کی از قسط‌هام تموم شد و اون هم به لطف خدا آموزه‌های استاد بود این کامنت را گذاشتم تا هم از استاد و از خدای بزرگوار و بلند مرتبه تشکر کنم و به خودم و به هر کسی که این کامنت را می‌خونه یادآوری کنم یادمون نره که کی بودیم کجا بودیم و چی داشتیم و الان کی هستیم و کجاییم و چی داریم خدایا شکرت خدایا یادم بده تا بتونم شکرگزاری و تشکر کردن رو یاد بگیرم و اون رو عملی کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مریم شکر گذار گفته:
    مدت عضویت: 334 روز

    سلام و وقت بخیر . من برای فراموش نکردن موقعیت خودم و ادامه شکرگذاری ، یک نکته ای که انجام میدادم این بود که ؛من وقتی در موقعیت بدی بودم همیشه وقتی به ارزوهام فکر میکردم ، به اون موقعیت اکنونم فکر میکردم .

    به صورت ساده اینکه من میگفتم من در این موقعیت بد و زجر اور هستم و میدانم که به بهترین موقعیت میرسم . میگفتم از بدترین جا به بهترین جا میرسم . و باعث میشد که همیشه شکر گذاری میکنم . دقیقا مثل عکس شما همیشه یک سکانس بد رو در ذهنم با توجه به خاطر میسپردم تا اینده شکر گذار باشم . ممنون از استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    حسین کیهانی منش گفته:
    مدت عضویت: 905 روز

    سلام

    من توی زندگیم هروقت آدم های درو ورم رو حذف کردم رُشت کردم هروقت تنها میشم توی مسیر کسب کارم حرکت می کنم دقیقا احساس می کنم که یک انرژی داره به روشت و تکامل من کمک می کنه من زیاد کامنت نگذاشتم بیشتر از کامنت های شما دوستان و آموز های استاد فایل های رایگان استفاده کردم وخدارو هزار مرتبه شکر توانستم به یک درصد آموز ها عمل کنم و الان کسب کار خودم رو دارم هرکسی این کامنت می خونه اگر می خواد زندگیش عوض کنه به نظر من یک ماه تنها بدون دوست زندگی کنه و از آموز ها استفاده کنه ببین خداوند چطور دگرگونت می کنه طوری درهارو برات باز می کنه که تو فقط با خودت میگی زندگی انقدر راحت بود ما با همه دعوا داشتیم برای تمام دوستان و استاد عباس منش بهترین هارو آرزو می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    یاسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 1603 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز 140 سفرنامه: سلاااام استاد عزیزم ، خانوم شایسته عزیز و دوستای خوبیم امیدوارم حالتون عااالی باشه ، چقدر راحت بعضی وقتا فراموش میکنم که از کجا به کجا رسیدم ، همیشه حواسم هست که قبلن کجا بود الان کجام ، همیشه مواظبم که ناسپاس نشم ، هر خوبی که تو زندگیمونه به خاطر خداونده و بی نهایت ازش سپاسگزارم ، مثن هست بعضی وقتا آدم ماشین نداره بعد یه ماشین مثن پژو پارس میخره بعد یه مدت ناراحته که چرا مثن ماشین مدل بالاتری دارم به جای اینکه بیاد سپاسگزارم خداوندش باشه که قبلن هیوی نداشته الان پژو پارس داره و با احساس سپاسگزاری بیاد هدایت بشه به ماشین مدل بالاتر میاد با احساس بد اتفاقات بد رو برا خودش به وجود میاره پس ما همیشه باید حواسمون باشه که همیشه سپاسگزار باشیم تا هدایت شویم به شرایط خیلی بهتر و همیشه یادمون باشه که خداس که داره این اتفاقات رو برامون به وجود میاره مثن من قبل عید امسال یه انگیزه داشتم یه ماه بدنسازی حرفه ای کار میکردم هر روز که وقتی میرم دانشگاه همه بگن عجب بدنی نزدیکه هفت کیلو وزن اضافه کردم و یه هیکل عالی ساختم تو همون یه ماهو خورده ای، بعد همون یه ماه اومدم دانشگاه و اون ایول و ماشالا رو که شنیدم دیگه فراموش کردم که باید ادامه بدم و دیگه تا چند وقت پیش باشگاه نرفتم و بدنم تقریبا شده مثه قبل ، الان دو هفته ای هست که با تمام توان دارم کار میکنم رو خودم تو همه جنبه های زندگیم و خدارو بی نهایت سپاس گذارم به خاطر اینکه اینقدر عالی داره قوانین جواب میده مثن من یه هفته ای هست که دارم با تمام وجود رو روابط کار میکنم و اینکه خوبی های همه رو ببینیم و عاشقه خودم باشم و بدونم هر عشقی از طرف هرکسی به من هست به واسطه خداونده و نباید وابسته شی چون همچیز به خاطر خداونده استاد اولش باورم نشد بعد که فهمیدم قانون بوده خیلی ذوق کردم ، استاد یه دوستی دارم تو دانشگاه یه مدت پیامش نمی‌دادم باورتون میشه استاد دیشب بم زنگ زد گفت میخواستم حالتو بپرسم یاسین واااااای خدای من قانون چطور داره جواب میده و گفتم این نشانس این نشانس که خدا داره پاسخ میده سپاس گذارم پروردگار و حواسم هست که این نتایجی که داره رخ میده به خاطر این تغیر منه حواسم باشه که برنگردم به مسیر اشتباه قبلی،تعهد میدم که این مسیر رو ادامه میدهم ، استاد کلی اتفاق خوب داره میوفته که ایشالا سر فرصت همرو میگم عااااااااشقتونممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: