مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 1 - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/01/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-16 06:24:212025-01-19 00:57:40مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت – قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست.
تشکر و قدردانی میکنم از استاد عزیز و خانم شایسته
سلام به دوستان هم مسیر
گام چهاردهم
وقتی این فایل با این عنوان روی سایت قرار گرفت من گفتم بابا این دگه چه کمکی به من میکنه تا به مدار بالاتری مهاجرت کنم.
ولی گفتم خوب حالا اینم مربوط به پروژه هست و باید گوش کنم.
و با گوش کردن متوجه حکمت این فایل تازه خیلی اندک شدم
و دیدم مثلا تو خانواده یا اجتماع چقدر مردم درگیر این مسئله تهمت هستند
یا دارن باتوجه به طرز فکر خودشون به دیگران افترا میزنند
و یا از تهمتی که بهشون زدن شاکی هستند.
وقتی من به هر شکلی درگیر این جنس افکار هستم در نتیجه بیشتر تو مدارشون قرار میگیرم.
وقتی مثالهای زنده ای وجود دارد که با وجود بدگویی ها ،تهمت ها افرادی مثل آقای ترامپ
به راحتی و با اختلاف بیشتری نسبت به قبل به عنوان رئیس جمهور یک قاره انتخاب شدند
دیگه برای اون قسمت ذهن میثم که میگه اگه بهت فلان تهمت رو بزنند تازه اگه بزنند دیگه چی میشه و همین اعتباری هم که داری ازدست میره.
در صورتی که بدون خواست خدا برگی از درخت زمین نمی افتد
حالا من اگه ایمان داشته باشم اگه قدرت رو فقط و فقط از آن خداوند بدانم
اینا کلا خنده دار و مزحک میشند
ولی من باید فراموش نکنم که انسانم و دارای ذهن که جایگاه شیطان هست
احتمال دارد که لحظه ای درگیر افکار منفی و ترس شوم
و راهش تمسک به آگاهی های اینچنین فایل های کم نظیر هست.
خدایا هدایتم کن به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای .
سوره اعراف
به نام خداوند بخشنده مهربان
196)مرادوست ویاور به حقیقت خدایی است که این کتاب قران رافرستاده والبته اویارو یاور نیکوکاران است.
197)انهاراکه شماخدامی خوانید جزخدای یکتا هیچ یک قدرت بریاری شما بلکه بریاری خودندارند.
198)واگرانهارابه راه هدایت بخوانیدنخواهندشنید تومی بینی که انهادرتومینگرند ونمی بینند.
199)ای رسول ماطریقه عفو وبخشش پیش گیر وامت رابه نیکوکاری امرکن وچنانچه نپذیرند ازمردم نادان روی بگردان.
200)وچنانچه بخواهد ازطرف شیطان انس وجن درتو وسوسه وجنبشی پدیداید به خداپناه بر که اوبه حقیقت شنوا وداناست .
201)چون اهل تقوی را ازشیطان وسوسه وخیالی به دل فرا رسد هماندم خدا رابه یاد ارند وهمان لحظه
بصیرت وبینایی پیداکنند .
204)وچون قران قرائت شود همه گوش بدان فرادهید وسکوت کنید باشدکه مورد لطف ورحمت حق شوید.
205)خدای خود را باتضرع وپنهانی وبی انکه اوازبرکشی دردل خود درصبح وشام یادکن وازغافلان مباش یک دم ازیادخداغافل مشو.
سوره انفال
2)مومنان حقیقی انان هستندکه چون ذکری ازخدا شودازعظمت وجلال خدا دلهاشان ترسان ولرزان شود وچون ایات خدارا برانهاتلاوت کنندمقام ایمانشان بیفزایدوبه خدای خود درهرکارتوکل می کند.
3)ونمازراباحضورقلب به پامی دارند وازهرچه روزی انها کردیم علم وجاه ومال انفاق می کنند
4)انهابه راستی وحقیقت اهل ایمانندونزدخدامراتب بلند وامرزش وروزی نیکو علم وادب مخصوص انهاست .
5)چنان که خداتورا ازخانه خود به حق بیرون آورد
وگروهی ازمومنان سخت رای خلاف وکراهت اظهارکردند درامرانفال وغیران هم به خواهش مردم توجه مکن پیروامر خداباش وازخلق ابدا اندیشه مدار.
7)به یادآرهنگامی راکه خدابه شما وعده فتح بریکی ازدوطایفه رادادغلبه برقافله قریش یاکاروان شام وشمامسلمین مایل بودید که ان طایفه که شوکت وسلاحی همراه ندارندبی رنج وجهاداموالشان نصیب شماشود وخدامی خواست که صدق سخنان حق راثابت گرداندوازبیخ وبن ریشه کافران رابرکند.
بنام خدا
باور مخرب همگانی
(حرف مردم مهمه، مردم چی میگن)
منم اعتراف میکنم هم در حال حاضر تو زندگی خودم و هم اطرافیان زیاد میبینم این باورو
مثلا من داداشم خودش عاشق یه دختریه و دوس داره باهاش زندگی کنه ولی باباممخالفه چرا چون دختره خیلی آزاد و بدون پوشش هست و بابام نگران حرف مردمه و داداشم چون حرف مردم براش مهمه بین خودش و حرف مردم مونده
تابو شکنی خوب نیست چون از نیاز به توجه میاد و ریشش همون باور مخرب حرف مردمه
ریشه تهمت این باوره که طرف فکر میکنه میتونه به یکی دیگه ضربه بزنه
باوری که باعث میشه جلو تهمت و توهین و حرف مردم ضد ضربه بشیم اینه(من خالق زندگی خودم هستم)
آدمی که تهمت میزنه آدم ضعیفی هست.
هر موقع ما در معرض تهمت قرار گرفتیم به قول قران اگه توجه نکنیم به نفعمون میشه ولی این نباید باعث بشه دنبال این باشیم که به ما تهمت بزنن تا به نفعمون بشه
باور قدرتمند کننده: هیچ کسی در زندگی من تاثیری نداره مگه این که من قدرت داده باشم
من خودم خالق زندگیم هستم، دیگران تاثیری در زندگی من ندارن ، تهمت ها به نفع من میشه، نیازی نیست حتی این تهمت ها را بشنوم و گوش بدم که بخوام پاسخ بدم
اگر به تهمت کسی بخوای پاسخ بدی این پیغامو میفرستی: شما تونستید منو تحت تاثیر قرار بدید، شما تونستید رو مخ من دست دراز کنید
دیگرانی وجود ندارند
سلام به استاد عزیزم ومریم عزیزم
وسلام به همه ی اعضا ی خانواده ام
من اگر بدونم گفتن پیشرفتم از عمل کردن به قوانینی که یاد گرفتم در زندگی ا م ، باعث دلگرمی وقوی شدن ایمان شما میشود ،براتون مینویسم ولی اینبار میخوام از عمل نکردن به قانون براتون بنویسم…
من میخوام بگم که قانون چه درمسیر درست باشیم چه در مسیر نادرست، عمل میکنه .
من دوره های ثروت 1 و2 وقانون آفرینش رو از برادر م
هدیه گرفتم ومن باهاش تا تونستم زندگیمو ساختم ولی برادرم برعکس زندگیشو نابود کرد ، نه تنها به فایلها گوش نداد بلکه همه رو مسخره میکرد و تا تونست به همه تهمت وافترا زد ، از همسرش به همه بد گفت ، دنبال ما به فامیل ودوست بد گفت خودش رو بهشتی میدونست وما رو جهنمی می خوند .
جز خودش هیچکس رو قبول نداشت .همه مونو کنار گذاشت.
الآن تنها وبیکس وهیچ دوست وفامیلی، داره زندگی میکنه البته اگه بشه گفت زندگی ، چون بشدت بیماره وبه خاطر بیماریش نمیتونه از خونه خارج شه و …
من از این وضعی که برای خودش ساخته خوشحال نیستم واز خدا میخوام ببخشدش و کمکش کنه.اگه 1 در صد عوض شده بود که نشده در آغوش میگرفتمش.
خواهرم بهش پناه داد بیچارش کرد ومثل کسی که دستتو توعسل کنی دهنش بذاری هر 5 انگشتتو گاز بگیره ، هرچی خودش بد کرده بود به اسم خواهرش زد
من برادرم را قضاوت نمی کنم ،
ومن که قانون رو بلدم و میدونم تا در مدار بدی هست وتغییر نکنه، بقیه رو با خودش غرق میکنه وبدبخت میکنه ، پس فقط براش دعا میکنم که به هدایت های الهیش توجه وعمل کنه وبه دوره هایی که به من داده گوش کنه ونجات پیدا کنه .
خیلی سخته ، خیلی درد داره ،بودن در شرایط بد ی که خودم ساختم وخیلی زیباست بودن در شرایط خوبی که خودم ساختم ، البته ماها دوست داریم در این تغییرات همه با ما بمونن ولی اینطور نیست وکسانی باما میمونن که هم مدار با ما هستن،به هر حال از برادرم ممنون و سپاسگزارم که این دوره ها رو به من داد و سپاسگزار خداوندم که کمکم کرد تا زندگیمو بسازم.
در عوض خوشحالم که باخانوادم وشما هم مدارم و خانواده ی بسیار بزرگی دارم.
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
خداجونم واقعا ازت ممنونم ،در مسیر کسانی هستم که فقط صحبت از زیبایی صحبت از وسعت روح و ارامش داشتن میشه خداجونم سپاسگزارتم که این دنیا رو داری برام گلستان میکنی با هدایت هات با استجابت ها خدای بزرگ من خدای فرمانروای من
و خوشحالم هر زمان فایلی استاد روی سایت میزاره یا چالش من بوده یا خدای رحمان و رحیم دربارش باهام صحبت کرده چه قدر خدا داره بهم میگه نظر دیگران برات مهم نباشه چه قدر داره بهم میگه و هدایتم میکنه به سمت آگاهی های دوره احساس لیاقت.
و اما برای منطقی شدنِ صحبت های استاد که البته بدون هیچ الگویی منطقی هست اما میخوام با جزئیات بیشتر منطقی کنم برای خودم :
من میبینم کسانی رو که حتی اگه تو مسیر درست رفتاری و فکری باشند بازهم ترس دارند از حرف مردم و میدونم خیلی ریشه هایی عمیق داره تو وجودمون اینکه کسی دوستمون نداشته باشه،اینکه آبرومون نره و در کل ترس هایی باعث میشه بیشتر وبیشتر یکسری برخورددهایی که نمیخواهیم رو تجربه کنیم اینکه استاد میگند توی مسیر درست باشیم یعنی نترسیدن ها یعنی شرک نداشتن ها یعنی به خودمون به اصل هامون به شیوه زندگیمون به الهاماتمون ایمان داشتند یعنی ارزش قائل شدن برای خودمون یعنی دوست داشتن خودمون ،یعنی در صلح بودن با خودمون خداروسپاسگزارم که هیچ موقع از توهمت نترسیدم چون به این درک به لطف خدا رسیدم کسی کا توهمت میزنه هیچ جایگاهی نداره و بلکم آدم ضعیفیه و میبینم آدم هایی رو که چه قدر ناراحت اند و میگویند فلانی نشسته این طرف واون طرف آبرومون رو داره میبره ابرو مثل برگ گل میمونه واین حرفا ….
واقعا یاده این آیه قرآن می افتم که مفهمومش این هست: خداوند بخواهد کسی را بالا ببرد وچه کسی میتواند پایین بیاوردش و خداوند بخواهد کسی را به پایین بیاورد و چه کسی میتواند بالا ببرد؟!
همه ضربه ها همه نا امیدی ها از قدرت دادن به خودمون و دیگران میشه اینکه مشرک میشم اینکه دستم رو از دست خدا رها کنم و فکر کنم من بهتر بلدم من بهتر میدونم و تسلیم نباشم در درگاه خداوند
آدم هرچه قدر با خودش در صلح باشه
هرچه قدر با جهانش نیک پندار و نیک کردار باشه
جهان هم میشه آیینه اش
هرجه قدر بتونم کمتر قضاوت کنم و همه جهان و کائنات رو همون طور که هستند دوست بدارم و قدردانی کنم ازشون جهان هم به من تقدیم میکنه هرآنچه که بهش دادهام را ….
الهی صدها هزار بار شکر
خدای من خالص باشم ،حرف هام ،نیت هام ،افکارم و رفتارم خداجونم منو به خودم نشون بده و هدایتگر همیشگی ام تو هستی
شکر شکر
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایی که مهربانیش همیشگی ورحمتش پایدار است
سوال اول درمورد نحوه برخورد با تهمتها،غیبتها،
حرف مردم ،خود من به شخصه در خانواده ای بزرگ شدم که حرف مردم همیشه براشون اولویت شده،از مدل لباس،آرایش،هرچیزی دیگه
که هنوز ادامه داره وخیلی بهتر شده
خودمم قبلا همینجوری بودم نمیگم دیگه الان نیستم ولی واقعا کمتر شده
یادمه دوره راهنمایی زیاد در قید وبند این حرفا نبودم
کاملا بلند قههه میزدم بستنی قیفی میخوردیم و کلی لذت میبردیم اینکارو تو دوره دهه 60 تو خیابون خیلی
دیگه حرف پشتش بود ولی ما اهمیت نمیدادیم
در مورد تهدید وتهمت وغیبت مخصوصا غیبت من بشدت رفتارم عوض میشد تا خودمو خالی نمیکردم دست بردار نبودم
ولی الان دیگه اجازه نمیدم حرفی به گوشم برسه که بخواد حالمم بدبشه
در مورد تهدید بدلیل اینکه هنوز باورام مشکل داره چندبار پیش امده که خیلی ترسیدم
یکی از فایلهای استادرو گوش داده بودم که میگفتن وقتی شما باورتون نسبت بخدا درست باشه وباور داشته باشید شما خالق شرایط زندگیتون هستین دیگه
هیچکسی قدرتی تو تغییر زندگی شما نداره مگر اینکه خودتون بهش این قدرت رو داده باشین
والان کسی منو تهدید میکنه نمیگم دیگه کاملا نمیترسم ولی خیلی سعی میکنم کنترل ذهن کنم ونترسمو بیخیال موضوع باشم
و چقدر استاد این شجاعت شمارو تحسین میکنم درمقبل این تهدید وتهمتهایی که بهتون زده شد
اتفاقا پدری دارم که درمقابل تهدید عین شما عمل میکنه میرفت تو دلش وهمیشه به ما میگه نترسید
یادمه حتی یکی از مامور یا سرباز کلانتری بود که حق کرایه پدرمنو پرداخت نکرده بود پدرم خیلی محکم رفت داخل کلانتری بدون ترس حقشو گرفت واونجا به پدرم خیلی افتخار کردم چون هرکس دیگه ای بود میدید پلیسه اینکارو نمیکرد
یا کافیه پدرمو کسی تهدید کنه دقیقا عین جمله شمارو به طرف میگفت اگه انجام ندی خودم انجام میدم
اگر شما در برابر غیبت و تهمت مقاومت نداشته باشید اصلا توجه نکنید مطمئن باشید علاوه براینکه به شما آسیبی وارد نمیشه بلکه به نفع شما هم تموم میشه
اما اگر کسی بیاد از عمد شرایط رو به وجود بیاره که مورد تهمت وغیبت بشه اوضاع براش بدتر هم خواهد شد
پس اینجا باید توجهمون روبزاریم روی اون تحسینها بجای تهدیدها به هیچ عنوان توجه نکنیم حتی درموردش باخدا هم صحبت نکنیم چون اینجوری دارید بهش قدرت میدین
بجای اینکار توجه کنید روی ویژگیهای مثبت خودتون زیباییهای اطرافتون
وقتی در مسیر درست حرکت کنی دیگه نگران این رفتارها نیستیداین شما هستین که با افکار وباورهاتون زندگیتون رو خلق میکنید پس نگران تهدید تهمت بقیه نباشید
حسبی اله ونعم الوکیل
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ
و شما نباید از پیش خود به دروغ چیزی را حلال و چیزی را حرام گویید و به خدا نسبت دهید تا بر خدا دروغ بندید، که آنان که بر خدا دروغ بندند هرگز روی رستگاری نخواهند دید.
116 نحل
به نام خداوند بخشنده ومهربان
استاد عزیزم ومریم جان سلام
وسلام به دوستانم در این سایت الهی
اول اینو بگم که استاد جانم خیلی تحسینتون میکنم که اعراض کردین از اینکه بگین چه تهمتی بهتون زدن و توجه تون رو آگاهانه از روی این نکته برداشتین.
یادمه چقدر از بچگی بهمون میگفتن اینکارو نکن آبرومون میره، اون کارو نکن، مردم چی میگن.
و ما هم چقدر برای حرف مردم اهمیت قائل بودیم، خود من حتی رشته دبیرستانم رو به خاطر حرف مردم انتخاب کردم.
وچقدر متوجه نبودم. که حرف ونظر دیگران مهم نیست.
از سال 98 که زندگیم به کلی چالش خورد، تصمیم گرفتم حرف مردم برام مهم نباشه، اما چون از قانون آگاه نبودم بازم یه وقتایی واکنش نشون میدادم که آره اگه جرات داره بگو بیاد به خودم بگه ببینه چیکارش میکنم، خخخ
اما گذشت و آروم تر شدم، دیگه حرف بقیه برام مهم نیست
الان که مادرم زنگ میزنه بهم و میگه فلانی پشت سرت حرف زده، محترمانه میگم نمیخوام بدونم که چی گفته.
یا یه وقتایی کسی به خودم چیزی میگه ذره ای حرفش برام اهمیت نداره.
به قولی یه گوشم در، یه گوشم دروازه.
و خودمم سعی میکنم واقعا کاری به کسی نداشته باشم، در مورد زندگی کسی نظر ندم، غیبت نکنم که به لطف خدا میتونم بگم 98 درصد موفق بودم.
الان میدونم که هیچ کس نقشی توی کنترل زندگی من نداره و همه چیز دست خودمه.
پس با اعراض کردن از نا خواسته ها و توجه به خواسته ها زندگیم رو میسازم.
چون احساس خوبه که اتفاقات خوب رو برام رقم میزنه.
خدای من درک قوانین جهان رو هر روز برام آسان تر از روز قبل بکن.
خدای من بهم توفیق شکر گزاری بده.
خدای من منو آسان کن برای آسانی ها.
سپاسگزارم ازتون استاد عزیزم
سلااااام سلاااام
استاد عزیزم چقدر امروز شکر کردم خدارواز اینکه استادی به محکمی شما دارم میخوام چندتا تشکر خیلی ویژه ازتون کنم بابت دوره اخساس لیاقت و شیوه حل مساعل که وقتی حل مسعلزو دورشو استارت زدم اصلا شاید فکشرو نمیکردم که پاشنه اشیلم دیگران باشه البته که انقدر فکرشو نمیکردم و دیدم جقدر دارم نشتی انرژی میسوزونم یعنی هم تو سایتم و دارم رو خودم کار میکنم و هم تمرکزم رو دیگرانه برای عمین وقتی از سرکار برمیگشتم وحشتناک خسته بودم و خودمو اینجوری گول میزدم که چون کار زیاد میکنم غافل از اینکه هم پام رو ترمز بود هم گاز وقتی این باگو فهمیدم و خدا هدایتم کرد سمت دوره احساس لیاقت و الان جلسه چهار هستم که ارزشتون رو جقدر گره زدین به عوامل بیرونی و یه جورایی این فایل جدید هم همزمانی شد با پاشنه اشیل من و جلسه چهار اخساس لیاقت یه تشکر ویژع تر میکنم هم از مریم عزیزم و هم شما بابت کلیدها وقتی هدایت شدم به کلیدها و بین باور توحیدی و کانون توجه اگاهانه مونده بودم کدومو شروع کنم حسی گف برو کانون توجه و شروع کردم از فایل اول دیدن و انگار سیر نشدم از گوش کردن بهش چون از حلسه اول تکون نخوردم بی نهایت مننونم مریم عزیزم استاد خیلی خوشحالم که شما استاد منین و خداهدایتم کزد سمت شما امروز رفته بودیم استخر خونه دوستمون با خواهرم اونا تو جکوزی بودن منم رفتم تو استخر و خب از اونحایی که من نه شنا بلدم و هم از اب میترسم شروع کردم لذت بردن میخواستم برم پیش اونا اما حسی بعم گفت هرجا که لذت میبری همونجا باش و موندم تو اب و شروع کردم با تمزین شنا کردن صد بار اب رفت تو دهنم اینم قبلش بگم گفتم مگه استاد تو یادت نداده شجاعتو جهان عاشق ادمای جسوره نه ضعیف انقدر این صدا شعلمو زیاد کرد که انگار چشام دیگه بسته شد و وقتی به خودم اوندم دیدم با جلیقه رفتم تو پرعمق و دارم شنا میکنم صدبار به خودم گفتم افرین که صدامو میشنیدم یعنی یک پله برداشتم دویست باز ذهن نجوا کرد با حلیقه زحمت کشیدی اما گفتم نه من قبلا با جلیقه تو کم عنقم به زوز میموندم و هی خودمو تشویق کزدم گفتم حالا یکم دوزشو میبریم بالا برو وسط تر حالا دستتو بردار حالا جلیقرو بردار برو تو کم عمق بدون هیچی شنا کن که صذبار اب رفت تو دهنو دماغم اما من داشتم عشق میکزدم اینم بگم که همه اینا از صدقه سری فایلایی هست که دارم گوش میدم اخساس لیاقت انکار جسارت عجیبی کرفته بودم نمیدونم دوس تداشتم از اب بیام بیرون خلاصه که خیلی حال کردم و دیگه به خودم گفتم استاد تو یادت داده قوی باشی اینم قبلش بگم تو یه تضادی برخوردم در زمینه روابط و همش نگاهم بهش بود و تو اخساس لیاقتم گفتین جلسه سه که نزار طرف دست کنه تو مغزت و این ضعفه و همونجا گفتم اره این استاد من یادم نداده شل باشم خداهم منو اینجوری خلق نکرده پس شروع کن نمیمیری که و تمام تلاشمو دارم میکنم بابت کنترل ذهن یه جاهایی موفق بودم یه حاهایی نه ولی خیلی خوشحالم خداروشکر که توسایت حضور دارم و دارم شمارو دنبال میکنم خدایا مثل همیشه حامی من باش و هدایتم کن به سمت نیکی ها و زیبایی ها استاد جان عاشقتونم و همینطور مریم عزیزم خدایا شکرت
بنام خداوند هدایتگرم بسمت زیباییها و خیر و نیکی
سلام استاد عزیزم
سلام مریم جانم
سلام دوستای خوبم
خداروشکر بخاطر چهاردهمین گام به سمت مدار بالاتر
استاد ممنونم بخاطر وقتی که میزارین رو فایلا و دوباره بخاطر یک سوالی که چند سال پیش پرسیده شده میاین از اول ضبط میکنین و گوهر ناب از دهنتون بیرون میاد و هرررر بار بازم این اصلو به ما یادآوری میکنید که یادت باشه که تو هستی خالق زندگی خودت توی هر موضوعی تو باید این جمله رو یک میلیون بار به خودت یادآوری کنی
استاد جون من امشب متوجه یه فرق اساااااسی بین شما و خودم و همه دوستایی که دوس دارن نتایج خیلی بزرگ بگیرن شدم و اون اینه که ما هنوز اون عشق خالصی که شما به این قوانین و کار کردن روی قوانین و کار کردن روی باورهاتون دارین رو درکش نکردیم
این عشق چقدددر دوس داشتنیه که شما حاضرین برای تغییر باورهاتون یه جمله ای رو میلیونها بار تکرار کنید و من فک میکنم فقط کافیه روزی دوساعت کار کنم رو باورام بقیشو دیگه زندگی به شیوه ی گذشته
و این یعنی عملا من هیچکاری برای تغییر باورهام نکردم من وقتی نزاشتم واسه تغییر زندگیم پس نمیتونم انتظار بیشتر داشته باشم
من باید این عشقی که شما دارینو تو خودم پرورش بدم تکرار تکرار و تکرار ،…
اصل تغییر باورها اصل همینه استمرار در تکرار کردن میلیونی باورهای درست ،
من نباید انتظار داشته باشم چند بار بگم و نتیجه بیاد
مهسا اینو باید به خودت همیشه یادآوری کنی اگه میخوای یه باوری رو تغییر بدی بااااید با عشق مثل استاد میلیونها بار اون باورو تکرارش کنی حتی اگه لازمه یه صدا ضبط کن از خودت فوکوس کن رو اون باور و انقددددر برای خودت پلی کن تو روز که خسته بشی از تکرارش آره خسته بشی اصلا بزار خسته بشی از حرفای تکراری بزار مغزت شروع کنه بهت فحش بده از بس داری تکرار میکنی که بگه باشه آقا تسسسسلیم تو درست میگی باورت درسته منم قبول میکنم منم موافقم ولی مغز بیخودی نمیگه من تسلیمم بااااااید براش منطق بیاری
استاد میگه گاهی باورهایی رو در خودم ایجاد کردم که هیچکس قبل از من اصلا انجام نداده بوده پس اگه الگویی نداشتی واسه باورت بازم اشکال نداره تو کوتاه نیا تکرار کن تکرار کن درست میشه
مهسا باوراتو درست کن باوراتو تغییر بده ،مهسا این جهاد اکبر میخواد این تکرار کردن جهاد اکبر میخواد جهاد کن روی ذهنت کار کن دونه دونه باورای محدودتو بیار وسط و یکی یکی روشون کار کن
وسط راه تو هدایت میشی بهت گفته میشه اینکارم بکنی خوبه اینکارم بکنی خوبه
فقططط یاااادت باشه مهسا تو باید حالت خوب باشه احساست قشنگ باشه اصل اینه که هر اتفاقیم بیفته بگی خودش حواسمو داره رها باش و توکل کن و شاد باش
دلم گفت و نوشتم چقد کامنت نوشتن حالمو خوب میکنه چقد تمرکزمو میاره روی حرفای قشنگ روی باورای درست راهکارای بی نظیر
خدایا شکرت شکرت که دارم رشد میکنم و دارم خودمو بهبود میدم و تمام سعیمو میکنم که کمالگراییمو بهبود بدم الهی شکرت
پروردگارا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت دادی هدایت کن آمین یا رب العالمین
به نام خدای مهربانم
سلام وادب خدمت استاد عزیزم واستاد شایسته وتمام دوستان عزیزم
خدایاشکرت برای فرصتی دیگر که میتوانم بنویسم
استادعزیزم من هنوز فایل رونگاه نکردم گوش ندادم وفعلا میخوام دوباره ازفردا گام 4 رودانلود کنم وگوش بدم وانشالله عمل کنم
این چن روز شرایطی داشتم که نمیشد فایل گوش بدم
ولی استاد عزیزم نمیدونم چرادلم خواست بیام تواین صفحه بنویسم هدایت پروردگارم هست قطعا
من خیلییییییی دچار این موضوع بودم به شدت دوسداشتم بدونم مردم راجبم چی میگن و وقتی تویه جمعی بودم سعی میکردم ببینم اون آدمای که اونجا هستن ازچه کار ورفتاری خوششون میاد که من همونو انجام بدم وجالب اینجاست باهمه ی اینا هیچ وقت ازنظر اونا من درست کار نمیکردم
وزیاد ازم راضی نبودن چون دوسداشتن حالا انقد دارم کارای که دوسدارن روانجام میدم دیگه همه جوره بشم اونی که اونا میخوان ودرخدمتشون باشم
خداروشکر میکنم که درمسیر این آگاهیی ها قرارگرفتم وراه درست روخدا وند از طریق شما دواستاد بینظیرم بهمن نشان داد
استاد عزیزم مهمترین پیشرفتهایی که داشتم ودوسدارم راجبش تاقیامت حرف بزنم توحید است عشق به خدا ونوری که درقلبم تابیده است قشنگ خداراحس میکنم یه حس قشنگ انگار باهام حرف میزنه انگار دارم بهم آرامش میده من حسش میکنم
دلم میخواهد چشمانمراببندم وباتمام وجود باقلبم باهاش حرف بزنم
بگویم ازمعجزاتش بگویم از مهربانیش بگویم از عشقی که به من بخشیده ازترسهایی که نیست ونمیدونم جطور ازبین رفت از آرامشم از لبخندم که نبود از اینکه میتوانم بگویم دروغ وتهمت وغیبت کردنم که به حداقل رسیده است از کارهایی که انجام میدهم وبعد خودم هم نمیتوانم باور کنم که این کارمن بوده ومن چطور توانستم و با تکتک سلولهاییم میگویم خدایا کارتوست میدانم
استادعزیزم بازهم باورهای اشتباهی هست که بایددرست شود ومیدانم که میشود همان طور که تااینجا انقدبهتر شدن رادر خودم احساس میکنم و ای ادامه دارد
خدایا همه چی باتو
باوردارم قدرت خداست
زندگی زیباست
من ارزشمندم ولایق بهترینها
چیزای خوب همینطور وبخ راحتی وارد زندگیم میشن
سلامتی بینهااااایت هست وهرلحظه بیشتر میشه
من لایق یه رابطه عاشقانه هستم وبه راااااااااحتی وخیلی زود این رابطه روباتوکل به خدا تجربه میکنم
همه ی کارها به راحتی وبه زیبایی به دسته پروردگارم انجام میشود