مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 1 - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/01/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-16 06:24:212025-01-19 00:57:40مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت – قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان 26 بهمن 1403
و سلام میکنم به دوستان هم فرکانسی خودم
چقدر این فایل عالی بود و اصلا این فایل ها رایگان نیستن و این کلمه رایگان
خیلی وقت ها مارو گول میزنه که اینا اصلا تاثیری ندارن تو باید حتما دوره بخری نتیجه بگیری
در صورتی که اگه واقعا به این آموزه ها
عمل کنیم قعطا نتیجه بینظیری ازش میگیریم
و خودم چقدر از فایل
درس یاد گرفتم که حرف دیگران اصلا اهمیتی در زندگی من نداره
و با ابن که تو خانواده ای هستم که اولویت همیشه حرف مردمه
و قبل از قانون همیشه سعی میکردم بی توجه باشیم
ولی الان که قانون فهمیدم خیلی بیشتر برام کم اهمیت تر شده
که بخوام بیشتر بیشتر رو خودم کار کنم
و حتی اگه کل جهان هم راجبم صحبت کردن که بر علیه من باشن
بخوام بی تفاوت باشیم و ری اکشن نشون ندم
و مسیر خودم رو برم
چون بلاخره همیشه راه درست نتیجه درست به آدم میده
و این فایل های بی نهایت ارزشمند هستن و با ابن که خودم چند ماه دارم رو خودم کار میکنم
کلی از فایل های رایگان نتیجه گرفتم
و مطمعنم اگه باز بیشتر کار کنم
نتیجه هام بزرگ تر میشن
و ممنونم استاد عزیزم بابت این زمان ارزشمندی که میزارید و هر روز مارو اگاه تر میکنید
که در مسیر درست باشیم و فقط رو خداوند حساب کنیم
الهی شکرت بابت این مسیر الهی
بنام تنها رب جهانیان
برای شروع کسب و کار همون اول تکلیفمونورو با خودمون روشن کنیم که هدفت چقدر برات مهمه چقدر مسیرت مهمه برات ؟ اونقدر مهم هست واست که حرف مردم بی ارزش تر بشه . اگه جوابت مثبته پس با قدرت هدفت رو دنبال کن .
باور درست برای اهمیت ندادن به نظر بقیه و اینکه چیا در موردت میگن این هستش که با خودت روزی چندین بار تکرار کنی و بیاد بیاری که من خالق زندگی خورم هستم منم که زندگیمو رقم میزنم. اصلا اهمیت نداره بقیه چی میگن و یا چه فکری در مورد من دارن.
اگه به حرف بقیه توجه کنیم توی زندگیمون تاثیر میذاره چون ما باورش کردیم چون ما بهش قدرت دادیم چون ما به نظر بقیه توجه کردیم . نه به این دلیل که اونا میتونن تاثیر بذارن
آدمی که تهمت میزنه انسان ضعیفی هست کسی هست که چون خودش بی عرضه و ناتوانه میخاد اینجوری ضعف خودش رو بپوشاند. بخاطر خلاء درونی که داره .
ترامپ نمونه بارز و جدیدی هست که با اینکه تمام رسانه های مهم امریکا تخریبش میکردن با وجود همه اینها چون کار خودش رو میکرد و به نظر بقیه اهمیت نمیداد در نهایت نتیجه گرفت و با اختلاف بسیار زیاد دوباره رئیس جمهور شد و تمام اون تخریب ها به نفعش شد .
در مورد تهمت ها و تخریب ها رفتار درست اینکه بهشون قدرت ندیم توجه نکنیم حتی نخونیمشون نشنویم و هیچ پاسخی ندیم دفاع نکنیم از خودمون در مقابل تخریب ها که بخایم خودمونو ثابت کنیم .
پاسخ دادن باعث میشه اون شخص تخریب کننده انگیزه بیشتر بگیره که تونسته ما رو به واکنش وادارد و تونسته بره روی مخمون پس با قدرت بیشتری به تهمت هاش ادامه میده . اما با بی اعتنایی داری این پیام رو بهشون میدی هیچ ارزشی برای من ندارید که حتی بخام بهتون پاسخ بدم و تهمت هاتون هیچ اهمیتی برام نداره و باور اینکه من که خودم رو میشناسم میدونم تهمت ها بیخود هستند قطعا حقیقت روشن میشه و مسیر خودم رو میرم و باور میکنم که هیچ کسی تاثیری در زندگی من نداره پس بهش قدرت نمیدم و اون شخص و دیگر اشخاص سودجو خسته میشن و رها میکنن این موضوع رو
بقول پیامبر که در مقابل تهمت ها و تخریب ها و تهدیدها میگفت من منتظرم و توهم منتظر باش .
اصلا دیگرانی وجود ندارند ما باید حواسمون باشه که هیچ کنترلی در مورد بقیه نداریم اما کاملا در مورد خودمون کنترل داریم پس تمرکزمون رو از روی چیزی که هیچ قدرتی در کنترلش نداریم برداریم و روی خودمون و افکارمون و باورهامون تمرکز کنیم .
گریه فایده نداره التماس فایده نداره چه دعا کنی چه نفرین کنی داری بهش قدرت میدی . بهترین که اینکه حتی با خدا هم در موردش صحبت نکنید حقیقت روشن میشه .
تمرکز کنید روی پاکی تون صداقت تون درستکاری تون . با بی اعتنایی کامل از فرکانس شما خارج میشه از دنیاتون خارج میشه .
کیست که وقتی خداوند بنده ای میخاد ببره بالا بتونه بیارش پایین . حتی اگه تمام قدرت های جهان دست به دست هم بدن هیچ قدرتی ندارند در مقابل قدرت خداوند
خدایا شکرت که هدایتم کردی و از گمراهی و نادانی نجاتم دادی
خدایا شکرت که فرصت زندگی کردن رو توی این جهان مادی بهم دادی .تا تو رو بهتر بشناسم تا خودم خلق کنم زندگیمو
خدایا شکرت که از روحت در من دمیدی و ارزشمندم کردی و اشرف مخلوقات قرارم دادی . آسمانها و زمین رو مسخر من کردی
خدایا به هر خیری که از طرفت بهم برسه فقیرم . بدون تو هیچی نیستم ناتوانم و ضعیف . تویی دانا تویی عالم تویی آگاه تویی رزاق تویی وهاب . همه چیز تویی . بدون کمک تو حتی نمیتونم گردنم رو نگه دارم حتی نمیتونم نفس بکشم .
تو از یک تک سلولی منو به این شکل زیبا صورتگری کردی به من جان دادی به من ارزش دادی . و فقط از من بندگی میخای فقط همین . خدایا تنها تو رو می پرستم و تنها از تو یاری میجویم . هدایتم کن به مسیر درست آنان که نعمت و ثروت دادی نه گمراهان و نه مغضوبین
خدای زیبایم خالقم مهربانم نفسم عشقم چقد تو دلربایی چقد جذابی عاشقتم من
بنام خداوند هدایتگر ( ان علینا للهدی)
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته ی دوست داشتنی و هم فرکانسی های عزیزم
گام 14: نحوه ی برخورد با تهمت – قسمت 1
– واکنش در برابر تهمت: درسته که بک گراند تربیتی ما حرف مردم و تایید آنها بوده ولی الان که داریم روی خودمان کار می کنیم باید تکلیف خودمان را روشن کنیم که هدفمان مهمتر است یا حرف مردم. ضمن اینکه باید حواسمان باشد که بخاطر جلب توجه تابو شکنی نکنیم که در واقع از آن ور بوم افتادن است. البته تا وقتی روی خودمان کار کنیم قطعا در محیطی قرار می گیریم که از شرایط تهمت، غیبت و … جدا خواهیم شد. و باید حواسمان هم باشد که توجهمان را از تهمت که ناخواسته است برداریم و به ذهن اجازه بزرگ کردن آن را ندهیم برعکس به تحسین ها توجه کنیم و آنها را بولد کنیم. چون طبق قانون به هر چه توجه کنیم باعث قدرت دادن به آن و تاثیرگذاری در زندگی ما می شود. باوری که باعث می شود کمتر تحت تاثیر حرف های دیگران قرار بگیریم این است که من هستم زندگی خود را رقم می زنم فارغ از اینکه بقیه چه فکری در مورد من می کنند، اگر در مسیر درستی حرکت کنیم حقیقت بالاخره خودش را نشان می دهد. پس بهترین کار در این شرایط اعراض و نشان ندادن واکنش است. نشان دادن واکنش در واقع فرستادن این پالس است که تحت تاثیر قرار گرفته ای و توانسته اند تو را اذیت کنند و به هدف برسند.
علت اینکه از تهمت می ترسیم چون تایید و نظر دیگران برای ما مهم است. ولی اگر تایید دیگران مهم نباشد نگران تهمتها و حرفها نیستیم چون ما کنترلی روی دیگران نداریم ولی میتونیم افکار و ذهن خود را کنترل کنیم و در این حالت همه چیز به نفع ما خواهد شد.
– باید یک سری اصول داشته باشیم و بدون توجه به خوشایند یا ناخوشایند بودن برای مردم، طبق آن اصول حرکت کنیم و در شرایط غیبت و تهمت اعراض کنیم، بالاخره ویژگیهای مثبت دیده می شود.
– در صورت فعالیت در شبکه های اجتماعی، کامنتهای مربوط به خودتان را نخوانید و مراقب ورودیهای ذهن باشیدچون تمرکز روی کارتان خیلی مهم است و باید تمرکز را از نخواسته ها و هر آنچه مانع تمرکزتان روی کار می شود بردارید.
– وقتی تهمتی به ما زدند ، نباید وارد بازی آنها شویم چون ما خودمان را می شناسیم و می دانیم واقعیت نیست. پس توجه نمی کنیم ، خداوند خودش محافظت می کند وقتی که ما قدرت را از دیگران بگیریم و فقط به خدا بدهیم.
– به هر عنوانی که به غیبتها و تهمتها توجه کنید ( نفرین، گله و شکایت، بازگوکردن برای دیگران و …)
دارید به آنها قدرت می دهید و باعث اتفاقات ناخوشایند بیشتری می شوید.
-از تهدید نترسید، ترسیدن در واقع قدرت دادن به آنهاست، در حالی که قدرت فقط از آن رب جهانیان است و باید قدرت را فقط به خداوند بدهید و مطمئن باشید که هیچ فردی هیچ تاثیری در زندگی شما نخواهد داشت جز خودتان ، چون ما با افکارمان ، اتفاقات زندگی خود را رقم میزنیم.
به نام خدای مهربان
هشتاد و پنجمین تعهد
این ما هستیم که اتفاقات زندگیمونو رقم میزنیم اگر به حرف بقیه توجه کنیم و تو ذهنمون اهمیت پیدا کنه حرف بقیه تو زندگی مون تاثیر میزاره نه به این دلیل که اونا تو زندگیمون تاثیر دارن به این دلیل که ما قدرت دادیم بهشون بهشون توجه کردیم
هیچ کس در هیچ شرایطی در زندگی من تاثیری نداره مگر این که من بهش قدرت بدم با توجه کردنم با واکنش نشون دادنم بهترین کار بی توجهی و بی محلی هست
اگر یه کسی به ما تهمت بزنه و ما پاسخ بدیم و بخوایم از خودمون دفاع کنیم داریم این پیغامو به اون و به دیگرانی که ممکنه بخوان ازین فرصت سواستفاده کنن داریم میدیم که من تحت تاثیر قار گرفتم تونستین منو اذیت کنین ولی وقتی بی محلی کنیم داریم این پیغامو میدیم که برا من ارزشی نداری اصلا که من بخوام حتی پاسخ بدم به تهمت هایی که شما بهم میزنین اصلا برام مهم نیستین
خدایا منو به مسیر درست هدایت کن و ایمانمو به خودت قوی کن امین
به نام الله آرامشبخش
گام چهاردهم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
هجده بهمن هزار و چهارصد و سه
باز هم یک فایل جدید و نو از استاد عزیزم.
تشکر میکنم بابت همچین آموزههای ارزشمندی که به ما هدیه میدید.
چقدر این آگاهیها ناب و خالص هستند ، خدا رو صدها هزار مرتبه شکر.
مهمترین کاری که در مواجهه با تهمتها و قضاوتهای دیگران میتونیم انجام بدیم ، توجه کردن و هدایت کردن ذهن به این سمت هست که :« من خودم اتفاقات زندگیم رو رقم میزنم » ، حرف اون که باد هواست.
و همه ما میدونیم که در ابتدای امر چقدر کارکردن روی این مسأله و اعراض از این فضا ، کار سختی هست.
از خداوند متعال درخواست میکنم هیچگاه من رو تو موقعیتی قرار نده که شاهد این نوع از تهمتها و قضاوتشدنها باشم.
این هم از ردپای من در این فایل گرانبها.
در پناه الله باشید.
به نام خدا
گام 14
سلام استاد جان و خانم شایسته عزیزم و دوستان مهاجر به مدار بالاتر ، در این مورد من هم قبلاً اگر میشنیدم که کسی پشت سرم حرف ناجوری زده بهم میریختم و همش داخل ذهنم اون شخص و اون حرفا رو بالا و پایین میکردم و در واقع اون فرد تونسته بود تا حد زیادی دستشو بکنه توی مخم.
ولی بعد از آشنا شدن با استاد عزیزم من قدم به قدم بهتر شدم نمیگم اصلاً دیگه حرف کسی منو ناراحت نمیکنه ، بعضی وقتا ناراحت میشم و ذهنم درگیر میشه ولی مدت زمانش خیلی کم شده .
تقریباً دو سه هفته پیش خواهر شوهرم از شهرستان به من زنگ زد و گفت که فلانی رو دیدم و با همدیگه حرف زده بودن و از من هم صحبت کرده بودن که اون فرد گفته بود آره مهناز خونسرده و بیخیاله و از این جور حرفا .
وقتی خواهر شوهرم این حرفو بهم گفت من اتفاقا خندیدم چون جواب یک سوالی که چند وقت بود ذهنمو مشغول کرده بود گرفتم ، سوالم این بود که در اطرافیان من چه کسی از همه خونسردتره ؟
وقتی که خواهر شوهرم اینو گفت خوشحال شدم که آره از بین اطرافیانم خودم خونسرد تر از همه هستم .
ولی وقتی همسرم فهمید که خواهرش و اون فرد از من حرف زدن و گفتن که مهناز خونسرده ، فوراً بهم گفت خب تو هم میگفتی شماها که خونگرم هستین چکار کردین که مهناز که خونسرده نکرده .
خلاصه من و همسرم دو تا واکنش متفاوت به این حرفی که زیاد برام مهم نبود داشتیم و این نشون میداد که من خدا رو شکر در مسیر درست هستم و روی خودم کار کردم در صورتی که اگه قبلاً بود هزار تا جواب توی ذهنم داشتم که وقتی دیدمشون بهشون بگم و نه اینکه اصلاً ناراحت نشدم تازه چند مثقال زعفران هم برای خواهر شوهرم به دوستام فروختم که باز همسرم گفت بهش بگو این همون مهناز خونسرده هست که برات زعفران فروخت .
در مقابل تهدید قبلاً به این بستگی داشت که چه کسی بخواد منو تهدید کنه اگر از هم کلاسی ها و هم سن و سالام بود با تمام قدرت جلوش می ایستادم ولی اگر معلم و مدیر بودن نمیتونستم چون توی ذهنم قدرت رو به اونا داده بودم ولی الان بهتر از قبل شدم و باید تکاملمو طی کنم مثلاً الان از تهدید کردن داداشام یکم میترسم .
باید بیشتر روی خودم کار کنم .
واااای استاد استاد…. کی گفته این فایل ها رایگانه؟ ای کسانیکه ایمان آوردید بدانید و آگاه باشید که این فایلها فقط اسمش رایگانه ولی ارزشش میلیون ها تومنه ، چقدر من درس یاد گرفتم ازین فایل
من معمولا با اکانت همسرم میام چون دوره هارو اونجا داریم ولی گفتم باااااید بیام برای این فایل حتما کامنت بنویسم
این موضوعات پاشنه آشیل من و خیلی هاست چون متاسفانه کتابها،آموزشهای مربوط به حوزه ی روابط همه متفق القول میگویند : خودت رو توضیح بده ،بشین گفتگو کن ،بشین بحث کن ،گذشته رو واکاوی کن، شنونده ی خوبی باش!
(که شاید در مواردی هم کار کنه مثلا برای افراد خیلی مهم و نزدیک)
ولی تجربه به من ثابت کرده اینا فقط تورو پایین و پایین تر میبره چون آدمی که تصمیم گرفته از تو خوشش نیاد
و تصمیم گرفته تورو خراب کنه
تصمیمش رو از قبل گرفته!
و اون اصطلاح طلایی ، واقعا طلاییِ “سگ محل” که گفتید در جدیدی از آگاهی رو به روی من گشود ….
چقدر این ایده درسته که کامنت منفی رو اصلا نبینیم ، نخونیم
منتظر نباشیم که ببینیم دیگران راجع به ما چه نظری میدن
جستجو نکنیم نظر دیگرانو راجع به خودمون
و اگر با سماجت خواستند نظرشونو به گوش ما برسونند به قول استاد “سگ محل ” کنیم !
واااای من باید این واژه رو بدم برام خطاطی کنن قاب بگیرم بزنم به دیوار خونه ام …..
…….. سگ محل ………
چقد ساده اما عمیقه
بذارید یکی از تجربه های تکرار شونده ام رو براتون بگم
مادرشوهر من علیرغم ویژگی های خوبی که داره علاقه خاصی داره به تیکه انداختن به من ،چون بنده به لحاظ فرهنگی و اعتقادی و … خیلی مورد تایید ایشون نیستم
یکی از تیکه هایی که بهم میندازه اینه که تا از در خونه اش وارد میشم سلام میکنم ،میگه چه عجب ! چه عجب ! چطو شده ازینورا ! و اینو انقدر تکرار میکنه تا مطمئن شه من رو ناراحت کرده یا بالاخره یه ری اکشنی ازم بگیره
بعد خیالش راحت میشه شروع میکنه به خنده و احوالپرسی
خب من هربار از خودم میپرسیدم چرا این آدم با من اینطور رفتار میکنه ؟؟؟ یه بارم سعی کردم بهش بگم که ناراحت میشم ولی گردن نگرفت و گفت نه شوخی میکنم و به همه اینجوری میگم و فلان ….
تا بالاخره من امروز به جواب این معما رسیدم !
و جواب این است : من باید انقدر ری اکشن نشون ندم تا خسته بشه و رها کنه
چون اون هدفش اینه منو شرمگین کنه و بهم احساس گناه بده ،هربارم که موفق میشه انگیزه میگیره تکرارش کنه
چون فکر میکنه برنده شده !
آدمهایی که دوستمون ندارن از خشم ما تغذیه میکنن ….
اگر نتونن خشمگینمون کنن خود به خود میبازن و از بازی خارج میشن …
کل داستان همینه !!
و من اگه مطمئنم به نیت خودم ،به راه و رویه ام به انسانیتم به اینکه آدم خوب و شریفی هستم پس آروم میمونم و هیچ کاری نمی کنم …اجازه میدم خدا کارهارو برام انجام بده ،آدمهایی که میخواستن بهم آسیب بزنن رو یا از مدارم خارج کنه یا به خدمتم دربیاره
کما اینکه بارها و بارها این اتفاق برای من افتاده
یه آدمهایی که زمانی فکر میکردم چطور میشه دیگه ریختشونو نبینم به من خدمت کردن زمانیکه من تونستم ذهنم رو کنترل کنم در مقابلشون ،به اندک ویژگی های مثبتشون توجه کنم یا اینکه کاملا فکرم رو ازشون خالی کنم
یکی دونفر آدمهایی تاکسیکی بودن در اطرافم که بیش از 8 ساله ندیدمشون ، قبلا ماهی چندبار میدیدمشون یا درموردشون میشنیدم مدام …و الان نمیدونم زنده ان یا مرده !
یا افراد بسیااااار نزدیک به من که هم مدار نبودیم و خودبخود فاصله افتاده بینمون
توی دوران پاندمی بهترین اتفاقات زندگی من افتاد …. خودبخود از یکسری از معاشرتهایی که اجباری بود معاف شدم و نقطه ی عطفی بود در آزادی زمانی و روانیم
درحالیکه قبلش نمیتونستم باور کنم چطور ممکنه ازون آدمها و فضاشون خارج بشم پاندمی مثل یک معجزه برای من عمل کرد
سلام به استاد عزیزم و خانواده عزیز سایت
به نام خدا
نکات مهم گام چهاردهم
همه ما این ترمز و باور مخرب را داشتیم که حرف مردم خیلی مهمه و باید تحت تاثیر حرف آنها انتخاب کنیم و زندگی کنیم .
باید به خودمان یادآوری کنیم که هدف ما برای ما چقدر مهم است و حرف مردم در کجای زندگی ماست و ارزش آن را تعیین کنیم در ذهن خود و در زندگی خود ، مغز ما مواردی مثل توهین و تهمت را برای ما بزرگ می کند و در ذهن ما نجوا می کند و خوبی هارا به چشم ما نمی آورد در حالی باید سعی کنیم کمتر تحت تاثیر قرار بگیریم و یادآوری کنیم به خود که ما خالق زندگی خود و اتفاقات زندگی خود هستیم و هیچ کس هیچ تاثیری در زندگی ما ندارند.
کسی که تهمت به ما می زند آدم ضعیفی است و مکانیزم ذهنشان برای توجیه بی مصرفی و خلا خودشان است .
خودمان هستیم که زندگیمان را رقم می زنیم و هیچ کس هیچ کس هیچ تاثیری در زندگی ما ندارند .
مثال دونالد ترامپ که حواشی زیاد و تهمت راجع به آن زده شد و در نهایت رییس جمهور و با اختلاف زیادی رای آورد .
کسی که حرف مردم را نادیده می گیرد و به قول قرآن اعراض کند در نهایت به نفع خود او خواهد شد و در مسیر خود موفق خواهد شد و همان تهمت ها به نفعش خواهد بود .
دلیلی ندارد نظر مردم را بخوانیم و حتی به کامنت ها توجه برای خواندن بگذاریم چرا که اینکار احساسمان را بد می کند ولی اگر اعراض کنیم و نخوانیم وتوجه نکنیم و پاسخ ندهیم و در ذهنمان اتفاقات و قدرت زندگی را به خودمان بدهیم که همه چیز به خودمان بستگی دارد نه هیچ کس دیگر.
حتی دفاع کردن از خود هم به معنای تحت تاثیر قرار گرفتن ما می شود اما اگر بی محلی کنیم یعنی برای ما اصلا مهم نیست و تاثیری در زندگی ما ندارند.
یاد بگیریم تحت تاثیر قرار نگیریم و احساس و توجه مان را به ناخواسته هایی مثل تهمت معطوف نکنیم .
اگر قانون را درست درک کرده باشیم دیگرانی وجود ندارند چراکه ما کنترلی بر دیگران نداریم که چه حرفی میزنند اما روی خود کنترل داریم و می توانیم زندگی مان را رقم بزنیم .
زندگی ما وابسته به انتخاب مردم نیست و باید اصولی برای زندگی خود داشته باشیم و طبق اصول خود جلوبرویم مثل رفتن در مسیر درست و راه درست را رفتن و..
وقتی خودمان را بشناسیم و به خود باور داشته باشیم قطعا در ذهنمان تهمت و نظرات دیگران برایمان بی ارزش خواهد بود .
هرگونه توجه با هر عنوانی یعنی به آن چیز قدرت می دهیم چه دفاع چه صحبت چه فکر و.. به آن مورد قدرت می دهیم برای بهتر شدن در این مورد به ویژگی های مثبت خود و چیزی که می خواهیم جذب کنیم توجه کنیم و تحسین کنیم .
وقتی آدم در مسیر درست می رود نگران این مسائل نیست چراکه همه اعمالش پاسخ می دهد و نتیجه می گیرد .
نزاریم حرف دیگران بر ما تاثیر بگذارد و از حرف آنها تاثیر نگیریم و برایمان مهم نباشد.
هرآنچه از معرض “کانون توجه” شما خارج شود، از “فرکانس های” شما خارج می شود و هر آنچه از فرکانس های شما خارج شود از “دنیای تجربی” شما خارج می شود.
در پناه حق باشید.
با نام و یاد خدا
بعد از مدتها اومدم تا کامنت بنویسم و به یاری الله درک خودم رو از این شنیده های ارزشمند این فایل بالاتر ببرم.
مثالی که در زندگی خودم افتاده رو براتون تعریف میکنم.
من تو شرکتی کار میکنم که سالها قبل با پسر مدیرم به شدت درگیر بودم و حتی به دلیل همین درگیری ها از شرکت استعفا دادم که مورد موافقت مدیر شرکت قرار نگرفت.
سالها گذشت و من با صداقت و درستی کار کردم و تو کارم هر روز پیشرفت کردم.
و همین دیروز از یکی از همکارها شنیدم که پسر مدیرم تو جمع کلی از من تعریف کرده و حتی تو سفری که 2 هفته پیش با هم داشتیم، واقعا ارتباط عالی با اون فرد داشتم.
میخوام بگم من در اون برهه چیزی از قوانین نمیدونستم. اما کاری هم جز صبر نداشتم. صبر کردم و زمان خودش همه چیز رو ثابت کرد. ممکنه این مسائل تو ارتباطات ما پیش بیاد. کسی در موردمون دروغ بگه، تهمت بزنه، تهدید کنه اما در نهایت این فرکانسها هستن که کار خودشون رو انجام میدن. وقتی من با خودم در صلح باشم و اجازه ندم تحت تاثیر اون افکار منفی قرار بگیرم، بالاخره اون فرکانسها نتایج رو رقم میزنن. یا در نهایت در همون جمع صداقت من مشخص میشه، یا اگه اون جمع واقعا در مدار مناسبی قرار ندارن، من به جای بهتری هدایت میشم.
خدایا ممنون و سپاسگزارم بابت این قوانین بی نقصی که در جهانت حاکمه.
سلام خدمت دوستان
تشکر از استاد عباس منش بابت توضیح خوبتون و
من تواینشرایت تحمت قرار گرفتم و خیلی باید روی ذهن خودمون کار کنیم که کنترل کنیم وهرچی میخواست منو خراب کنه ضربه به خودش میزد
ومن بهش اهمیت نمیدادم وهرچی پیش میره مردم بیشتر میفهمم چکاره هست وابرو خودش بیشتر رفته
تواین موقع باید بیشتر به خدا توکل کنیم تهدید کردن کسی به نظر من خیلی بی اهمیت وادمها ی
توخالی تهدید میکنند کسی بخواد کاری انجام بده انجام میده نیازی به گفتن نیست
تشکر از استاد