مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 2 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    amene nasiri گفته:
    مدت عضویت: 3971 روز

    استاد نازنینم مریم بانوی مهربان و دوستان صمیمی سلام

    استاد من عاااشق این فایل هاتون هستم که میشینید یه موضوع رو تهشو درمیارید و وقتی آیات قران روهم میارید حجت برمن کامل میشه.

    استاد همین اول کار بگم که چقدر ازتون ممنونم که به ما یاد میدیدن چه طور یک انسان باشیم. انسانی که باتمام وجودش خالصه

    انسانی که با کم کردن تک تک نکات منفی وجودیش داره الماس وجودش رو صیقل میده

    استاد اصلا چرا هرچی شما میگید انقدر خوب به دل و عقل میشینه

    یعنی استاد انقدر قشنگ در مورد تهمت زدن دروغ گفتن قضاوت کردن و…. گفتین که تو ذهن منطقیم هم اینا خیلییی خوب جاافتاد که

    ای انسان تو با تهمت زدن به بقیه الماس وجودتو از دست میدی به خودت و شان ت آسیب میزنی ببین ارزششو داری برو انجامش بده!!!!!

    استاد من هم بارها و بارها هم مورد قضاوت بودم و هم کلی قضاوت کردم درمورد دیگران

    اما استاد از وقتی که مادر شدن و با پروسه پر چالش فرزند پروی مشغول هستم عمیقا درک کردن که قضاوت کردن کاملا اشتباهه چون تو جای اون فرد و یا تو شرایط اون فرد نیستی اگه بودی شاید حتی بدتر از اون هم عمل میکردی

    مثلا استاد مادری رو میدیدم که به بچش شیرخشک میده قضاوتش میکردم

    میدیدم به غذای بچش تمیزی لباسش تلوزیون دیدنش اهمیت نمیده قضاوتش میکردم

    اما الان که خودم یه تازه مادرم میبینم که واقعا یه وقتایی از لحاظ خستگی نداشتن خواب کافی شاید نتونم یه غذای خوب برای بچم اماده کنم

    اما من مادر بدی نیستم

    الان میفهمم که نباید دیگران رو تو هییییچ شرایطی قضاوت کرد چون تو تو بطن داستان اون فرد نیستی

    شاید الان شرایط خوبی نداره

    و استاد هروقت میخوام کسی رو قضاوت کنم سریع این جمله میاد تو ذهنم که وایستا تو جای اون نیستی و ادامش نمیدم.

    استاد حس میکنم اگر این اگاهی رو سال هاپیش ازتون میشنیدم درک و عملش نمیکردم اما الان تو فرکانسش هستم این جمله رو عمیقا از ته وجودم نوشتم بله من الان انسان بهتری از قبل هستم و به خودم اقتخار میکنم

    استاد تو این مسیر تکاملی دیگه دارم به صورت خودکار رو نکات مثبت اطرافیانم تمرکز میکنم و این چقدر شیرین تره

    چقدر ادمو آروم میکنه

    وقدر بهت حس خوب میده

    چقدر احساس لیاقت بیشتری میکنی

    و اینکه چقدر رفتار همه باتو تغییر میکنه

    چقدر بهت بیشتر احترام میذارن

    چقدر بیشتر کمکت میکنن

    چقدر بیشتر دوست دارن

    و این خیلیییی برای من لذت بخشه چون نقطه مقابلش رو دیده بودم و یه وقتایی این تغییر رفتارها برام خیلی عجیب میشه اما میگم آمنه تو لیاقتش رو داری چون داری رو خودت کار میکنی

    تو خیلی باارزش تر شدی.

    یه مثال جالبی که تو تغییر فرکانسم دیدم بگم اینکه استاد میگن اگر تو تغییر کنی موقعیت های اطرافت هم تغییر میکنه یعنی چی

    استاد پدر و مادر من یه سفری رفته بودن گویا تو سفر رفته بودن به مرکز نگهداری افراد عقب مانده ذهنی که به خاله قشنگم سر بزنن وقتی اونجا بودن به خاطر شرایط کلی ناراحت شده بودن و گریه کردن اون لحظه من میخواستم بهشون زنگ بزنم اما یه حسی گفت نزن بعدا زنگ بزن

    خواهرم که تو شرایط حس منفی بود اون لحظه بهشون زنگ زده بود و وقتی شنیده بود که دارن گریه میکنن چون داستان رو نمیدونست خیلی نگران شده بود و ترسیده بود که نکنه اتفاق بدی افتاده تا موضوع رو بفهمه یه مدت کوتاه نیم ساعته نگران شده بود بعد که برام تعریف کرد من دیدم که عهه ببین قانون رو اون لحظه من هم میخواستم زنگ بزنم اما حس درونیم نذاشت که این اتفاق بیفته تا من ناراحت بشم حتی برای چند لحظه

    میخوام بگم اگه ما مراقب خودمون رفتارمون افکارمون باشیم و حتی ورودی هامون

    دنیا هم نمیذاره ما ناراحت بشیم حتی شده برای یک لحظه.

    پس قانون خیلییییی دقیق جواب میده

    پس ما هم دقیق تر عمل کنیم

    استاد من با تمام وجودم کمر همت رو میبندم که به خاطر خودم دیگه نه به کسی تهمت بزنم نه اینکه شنونده و ادامه دهنده این چرخه مسموم باشم

    میدونم که ممکنه تو مسیربارها بلغزم اما تمام تلاش خودمو میکنم تا روز ب روز انسان خالص تری بشم.

    مرسی استاد بابت این اگاهی های ناب تون

    مرسی از خداوند که منو لایق درک این اگاهی ها کرد.

    الهی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      زینب فرخی گفته:
      مدت عضویت: 1228 روز

      سلام ب آمنه ی عزیزم

      امیدوارم دوست عزیزم حالت همیشه خوب باشه و خداوند درهای نعمتش هر روز بیشتر برات باز کنه.

      چقدر قشنگ مثال مادری ک ب کودکش نمیرسیده و قضاوتش کردی و بعد خودت در همون جایگاه قرار گرفتی رو زیبا گفتی

      یاد خودم افتادم من قبلاً ک نمی‌دونستم هی با همسرم در مورد این و اون یا هر کسی مینشستیم و صحبت می کردیم و جالبه بارها و بارها خودم در همون جایگاه قرار گرفتم و همون کار رو میکردم.

      بعدها از استاد شنیدم که اگر کسی رو قضاوت کنی دنیا گرد و تو رو در همون جایگاه قرار میده.

      الله اکبر از قوانین

      حالا سعی میکنم میگم سعی میکنم قضاوت نکنم ولی واقعا این ذهن ک باید بارها و بارها این جملات رو با خودت تکرار کنی تا ملکه اش بشه ولی فکر کنم چیزی ک تقریباً برای هممون اتفاق افتاده این ک داریم رانندگی میکنیم و یک دفعه ی نفر میپیچه جلومون یا یک هو ترمز میزنه یا هزاران کار دیگ

      بعد ما عصبانی میشیم و میگیم ای بابااااااا فلان فلان شده حواسش نیست و …..از این مدل جمله ها

      ولی خودمون در یک سری موقعیت ها همون کار رو حالا خواسته یا نا خواسته انجام میدیم.

      ممنونم از کامنت زیبات و خداوند ب عنوان یک مادر نمونه حفظت کنه و بچه‌هات رو برات نگه داره.

      عاشقتم ️

      بهترین های خداوند برات

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        amene nasiri گفته:
        مدت عضویت: 3971 روز

        سلام زینب جان عزیزم

        مرسی از نوازش هاتون

        خیلی خوشحالم که کامنتم حس خوبی بهتون داد این نشون دهنده پیشرفتمه.الهی صدهزار مرتبه شکر

        بله واقعا همه مون سعی میکنیم تو این مسیر روز ب روز بهتر بشیم ممکنه یه جاهایی بلغزیم اما دیگه میفهمیم که عه لغزیدیم پس سری بعد بیشتر دقت میکنیم و به قول استاد تکامل مونو طی میکنیم و یهو به یه جایی میرسیم که دیگه خیلی کم و به ندرت حتی تو ذهنمونم دیگه کسی رو قضاوت نمیکنیم و این حال چقدر زیباس

        الهی نصیب تک تک مون بشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1221 روز

    بنام خدا

    سلام خدمت همگی

    استاد واقعا عجیبه برام که چقدر میشه به قران نگاه دیگه ای داشت که شما دارید و من ندیدم کسی مثل شما اصل قران رو انقد خوب درک کرده باشه و به قول خدا این کتابی است که برا بعضی ها هدایت کننده هست و برا بعضی ها گمراه کننده و شما جزو همان کسانی هستید که هدایت شدید با این کتاب من واقعا جواب ملیاردها سوالی که در مورد تهمت، غیبت و .. تو ذهنم بود جواب داده شد متاسفانه من تا حالا هم غیبت کردم و هم شنیدم و هم مورد غیبت واقع شدم همین چند روز پیش غیبت کردم و فکر میکنم چقدر این چیزهای نادرست تو زندگی ما واقعا عادی شده فکر میکنم این غیبت اگه از زندگیم حذف بشه و این که سرم تو زندگی خودم باشه اجرا بشه چقدر خوب میشه هر چند همیشه وقتی غیبت میکردم یا حتی میشنیدم یه حسی درونم میگفت درست نیس گوش نکن خداروشکر الان که رو خودم کار میکنم حساس تر شدم و زود این پیامو میگیرم واقعا با این 2 جلسه خیلی برام واضح شد که چطور اصلاح کنم خودمو به جرات میگم تا حالا انقدر منطقی و قوی در مورد غیبت و بد بودنش نشنیده بودم و تعهد میدم که طبق آموزه های این فایل غیبت نکنم و نشنوم تو زنجیره این انتقال نباشم و اگر کسی از من غیبت کردم به خودم شک نکنم و توجه نکنم و بدونم که اگر این کارو بکنم به نفع من میشه

    استاد چرا راه دوری برم شما الگوی تمام نمای کسی هستید که حاضرید جلو ما و خداروشکر من در مدار دریافت این آگاهیها و دیدن الگویی مثل شما هستم

    و چقدر منطق خوبی برا ذهنم بود قران خیلی چیزها اومده توش چون برا پیامبر و شرایط اون نازل شده اما چیزهایی که برا همه عصرها و همه مردم بوده عوض نشده و اصل قرانه این سوال برا ذهن خودم هم بود و خداروشکر جوابشو دریافت کردم. استاد من تعهد میدم آگاهیهای این فایل رو تکرار کنم و عمل کنم

    استاد من همین فایل های رایگان اخیر شما رو مرور میکردم فهمیدم که تکرار چقدر مهمه و شما چقدر یه اصلو تو فایلهاتون میگید و چقدر معلومه برا خودتونم تکرار میکنید من فهمیدم که چقدر من باید تکرار کنم شاید بی نهایت پس تعهد میدم که بی نهایت تکرار کنم این فایلها رو و عمل کنم

    سپاسگزارم استاد برای تک تک فایلهایی که ملیاردها دلار ارزش داره واقعا ملیاردها بار سپاسگزارم از شما استاد برای تهیه تک تک فایلها و تک تک جملاتی که میگید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2190 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین

    استاد وقتی یه چیزی مهمه خدا برام تکرارش میکنه، دیشب بعد از گوش دادن به این فایل درس هدیه های آسمانی رو خوندم تا امروز درسش بدم، آیات ده تا 12 سوره ی حجرات باید معنیش رو توی جای خالی مینوشتم، غیبت نکنید در زندگی دیگران تجسس نکنید امروز هم سر کلاس درسش دادم و تمام صحبتهای شما تکرار میشد، استاد من اگر به چیزی توجه کنم از همون جنس وارد زندگیم میشه، یاد یه فایلی از شما افتادم موقع درگیری های چند سال پیش ایران! و با تمام وجودم سعی میکردم که توجه نکنم و باعث شد برم کاخ سعد آباد و آرامش و سکوت و زیبایی طبیعت رو تجربه کنم، عاالی بود عاالی استاد این اینکه گفتید اگر سرم گرم باشه اگر هدف داشته باشم واااقعا وقت ندارم که در مورد بقیه صحبت کنم یا در زندگیشون تجسس کنم زندگی الانِ منه! یعنی ذهنم اصلا کشش نداره درباره ی بقیه صحبت کنم اگر وقت آزادی پیدا کنم سعی میکنم تو سایت باشم جدیدا هم که درکم از فایلها سختتر شده قبلا با گوش دادن چیزی دستگیرم میشد الان نه، باید صددبار گوش بدم یا باید بنویسم تا بفهمم تو فایل شما، خدا داره چی بهم میگه، پس عملا زمانی ندارم برای غیبت کردن

    و چقددر چقدددر زندگیم قشنگتر شده، گاهی هم که میخوام یه چیزی بگم صدای خدا رو میشنوم که میگه نگو غیبت نکن، و گوش میدم، خداییش این غیبت نکردن رو گوش دادم به حرفش و احساس آرامش و پولی که داره وارد زندگیم میشه حالم رو خیلی بهتر از قبل کرده.

    استاد نمیگم خیلی، اما نسبت به قبل بیشتر قرآن میخونم، همش نتیجه ی این پروژه ی جدیده، قبلا از قرآن ایه های خشم میشنیدم اما الان هربار باز میکنم (تو گوشیم قرآن دارم) خیلی میگه به خدا پناه ببر، اتقوا… یعنی نووع حرف زدن خدا هم با من عوض شده میگه تو من رو قبول داشته باش روی من حساب کن، من برات همه کار میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 2002 روز

    استاد عزیزم

    خداوند

    نتایج خیلی زیادی رو برام رقم زده

    که من واقعا نمیدونم از کدومش بنویسم

    چون حافظه خوبی هم نسبت به گذشته ندارم

    خداوند بهم کمک کنه تا رد پامو بنویسم تا یادم نره

    با کار کردن روی خودم

    قشششنگ میدیدم که رفتار جهان با من تغیید میکنه

    نعمت های زندگیم قشنگ بهم حال میده

    قشنگ احساس فراوانی و لذت میکنم

    وقتی که باورهامو تغییر میدم

    وایعا میبینم که جواب میده

    مثلا یه سری موضوعات اندک توی زندگیم

    و زیادترش توی ذهنم بود

    چون من از مدت ها پیش روز خودن کار میکنم به تضاد سنگینی

    نخوردم

    ولی اکثرا کامن هایی که مینویسم راجب تحلیل فرکانس های منفیم هست راجب خودشناسبم هست وکمتر از نتایجم مینویسم

    و این کم لطفی من به خودم رو نشون میده

    من واقعا خیلی کار میکنم خیلی لذت میبرم

    ولی هیچکدوم رو نمینویسم

    و اکثرا تحلیل فرکانس های منفیم و اتفاقات منفی زندگیم رو مینویسم

    تصمیم گرفتم به کمک خدای مهربان و انشاءالله اگر خدا هدایتم کنه

    از نتایجم بنویسم

    استاد من با ادامه دادن فرکانس های مثبت متوالی

    به جایی رسیدم که در ارامش مطلق توی خونم دارم زندگی میکنم و لذن میبرم

    عاشق زندگیم هستم و روزانه از دوازده ساعت بیداری نه ساعت انرژی بالایی دارم

    فقط کمی ظهر ها چون آفتاب میزنه توی خونم با اینکه پرده هارو میکشم خوابم میگیره

    و راه حلشو پیدا کردم

    و پشت به آفتاب میشینم

    یا توی آشپزخونه و اتاق دیگم که آفتاب نیست میرم

    استاد پیاده روی هروزه و با لذت دارم اونم یک ساعتو نیم

    با عشق پیاده روی میکنم هروز هروز هروز

    اشک تو جشام جمع میشه وقتی از نتایجم مینویسم

    تازه این نتایج چیزایی هستن که دست من هستن

    خیلی چیزا هم برام اتفاق افتاده که دست من نبوده ولی من توی ذهنم تغییرش دادم در دنیای بیرون هم تغییر کرد

    واقعا اعتماد به نفسم بالا رفته و دوستام فوق العاده تر از قبل شدن

    با اینکه همون آدما هستن ولی انگار تغییر کردن نمیدونم رفتارشون تغیید کرده

    رفتار پدر مادر خواهرم فوووق العاده عالی شده باهام و به شدت بهم اعتماد و باور دارن

    رفتار خانواده همسرم باهام فوق العادس بی نظیر

    رفتار امسرم باهام خیلی توب شده بیشتر وقتش خونه میمونه و به خونه زندگیمون توجه مثبت میکنه بهم باور داره اعتماد داره منو خیلی خیلی دوس داره باور کنید استاد اینقد که این پسر برای من جذابه که خودشم باور نمیکنه نمیدونم خداوند یه محبتی به قلبم انداخته که هروز شکر میکنم و محبت به قلب ایشون انداخته که میبینم چقدر عاشق منه چقدر توی جمع توی تنهایی پیش خانوادش پیش دیگران بهم احترام میزاره

    و جذب یک یخچال جدید و نو که خود به خود بدون اینکه ما تلاشی بکنیم خودش اومد توی خونمون و بابتش دوملیون فقط گرفتن

    وقتی که من دیدم یخچالمون خراب شد اصلا ناراحت نشدم به قران فقط سپاس گزاری میکردم و میدونستم کارها انجام میشه

    ولی نمیدونستم که خداوند اینقد بهمون لطف میکنه عشقم باور نمیشد

    اینم بگم محمدجانم هم مثل من نگاه مثبت داره به همههه

    و تبلتم خراب شد یکی از نزدیکانمون با هزینه خودش برد چند جا نشون داد دوملیونو پونصد هزینه داد درستش کردن واثعت خداروسپاس گزارم

    اینا پولی نیستا ولی اینکه ایشون اینقد مهربون بود و خداوند هدیه بهمون داد واقعو لذت بردیم

    مثلا وقتی به عشقم از جایی که کار میکنه مرغ و ماهی و گوشت و آجیل روغن زیتون روغن زرد روغن گیاهی خرما ماکارونی برنج چای زعفرون مایع دسشویی مایع ظرفشویی صابون پودر ظرفشویی و خیلی خیلی چیزای دیگ میدن ما اونقدر با همسرم سپتس گزاری میکنیم

    با اینکه خیلیاشو استفاده نمیکنیم

    وای میگیم خداوند بهمون نعمت داده

    حالا یا چیزایی که نمیخوام زو میبخشیم یا میبریم سوپری تعویض میکنیم یا همسرم باوراش خیلی قویه میگه میفروشم بهشون پولشو میگیرم

    شکر خدا

    درسته جای ایده آلی نیست و هم دوس داشتم بهتر باشه هسمرم لیاقت بهتر از اینارو داره

    ولی به قول خودش اینا همش موقتیه

    یا مثلا از کاری که دوس نداشتم و سه سال براش زحمت کشیده بودم اومدم بیرون با اینکه داشتم به نتایج جالبی میرسیدم

    ولی وقتی دیدم علاقه ندارم فقط به خاطر پول دارم کار میکنم اومدم بیرون

    بعدش رفتم سراغ یه کار دیگه یا مدت فعالیت ک دم دیدم بهم حال نمیده گزاشتمش کنار بدون اینکه از قضاوت دیگران بترسم و برام مهم باشه

    بعدش بازم علایق دیگمو امتحان کردم

    دیدم اونم بهم حال نمیده

    گزاشتمش کنار و هی با خووم تکرار میکنم که دارم بازی میکنم و اصلا نظر هیجکس برام مهم نیست

    خدروشکر همسرم حمایتم میکنه از اینکه من دارم دنبال علایقم میگردم و اینم خداروشکر به خاطر باورهای خودمه چون من با خودم به صلح رسیدم همه هم بهم احترام میزارن

    غذاهای ساده ای میپزم

    و روزی فقط یکبار برای خودم

    یکبار برای همسرم

    همسرم صبحانه و ناهازشو شرکت میخوره بدون اینکه چیزی از خونه ببره

    اونجا ناهارشو مفصل و بهترین غذاهارو بهش میدن مرغ گوشت برگ کباب آبگوشت ماهیچه اصلن همه چی و این خیلی برام ارزشمند بود که چقدر همسرم جذب های فوق العاده ای داره

    و برای خودم جقدر خوب شد چقدر کارم کمتر شد

    منم وقتمو میزارم برای ورزش پیاده روی مطالعه انجام دادن کاری که بهش علاقه دارم استراحت میکنم مراقبه میکنم

    و شام هم یک پیز ساده مثل تخم مرغ املت یا چرخ کرده یا کباب تابه ای میپزم

    چون همسرمم برای جسمش خیلی ارزش قائله. غذای بد نمیخوره وااااقعت خداروشاکرم

    راحت جلوی بقیه مراقبه میکنم

    رراااحت راحت و لذت میبرم

    این اعتماد به نفس و خود باوری واقعا شگفت انگیزه

    امسال پدرم دوتا ایرپاد برام خرید

    با اینکه من اولی رو یدونه از گوشی هاشو گم کردم بازهم به خودم جرات دادم و گفتم اشکال نداره و یکی دیگ خواستم و خداوند بهم جواب داد

    مراقه میکن مروزی دو یا سه بار و غرق موسیقی میشمو لذت میبرم حالم خیلی خوب میشه

    از حموم کردن ایییینقددددد لذت میبرم که نگو استاد من اینجوری نبودما قبلا توی حموم حجوم افکار منفی دیوانم میکرد

    اما الان سپاس گزاری میکنم وآب میرززه روی سرم و کیف دنیار ومیکنم

    و واقعا هیییچ مزاحمی توی زندگیم ندارم

    هیچ غیبت کننده ای

    هیچ فرد منفی

    هیچ آدم نامناسب

    البته اینم بگم

    من رفت آدمو با بقیه خیلی کم کردم

    و با خودم توی قلبم با آدما آرومم

    و هر وقت هم میبینمشون در بهترین زمان و مکان هست و رفتارشون عالیه

    مثلا جند روز قبل هی این تصویر میومد که دوستامو وعوت کردم باهمدیگه هستیم و داریم لذت میبریم

    هی این تصویر میومد

    هی ناخود آگاه تجسم میکردم

    هرجر شده به حرف قلبم گوش کردم و دعوت کردم

    استاد باور کنید یک مهمانی فووووق العاده شاد شد که توی این چند سال سابقه نداشت اینقدر خندیدیم اینقدر راحت بودیم همگی باهم اینقدر هممون حال کردیم که یکی از دوستامون گفت سه هفته بعد خونه ما

    از خداوند میخوام اگر مناسب بود بریم اگر مناسب نبود نشه

    چون من استاندارد هام بالا رفته

    من خودم مگر آدم کمی هستم که استانداردم پایین باشه

    اینهمه کمالات اینهمه خداپرستی اینهمه کارکردن مداوم به من این قدرت رو داده که استاندارد بالاداشته اشم و بهش برسی

    استاد من هروقت مهمونی میگیرم بهترین مهمون میشه همه حالشون خوبه همه میخندن همه لذت میبرن

    چون ارتباتاط رو از شما یاد گرفتم

    حالا دیگ مقدار مهمونی هام کمتر شده و بیشتر با خودم حال میکنم ولی بازم هست

    انشالله خدا کمکم کنه ساده برگزار کنم تابتونم هفته ای یدونه مهمونی شاد هم فرکانس داشته باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1348 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد گلم و یار نازنینشون خانوم شایسته عزیز

    در ادامه این فایل زیبا که باعث شد واقعن از یه تله بزرگ نجات پیدا کنم میخام بنویسم که این فایل چه کار هایی کرده

    استاد همونطور ک در جلسه قبلی این فایل نوشتم من درگیر یه تحمت بزرگ بودم و شروع کردم صحیت کردن راجبش با بقیه و جمع کردن مدرک برای اینکه از طریق قانوک پیگیری کنم

    بعد از اومدن قسمت اول این فایل من تصمیم گرفتم که بجای این خاله زنک بازیا اصل رو بچسبم و به قانون عمل کنم

    خلاصه کلام بگم استاد

    این فایل واقعن زندگی منو نجات داد

    نمیخام درباره این صحبت کنم که من با توجه کردن به اون اتفاق چه اتفاقاتی رو سرخودم اوردم

    درحالی ‌اگه توجه نمیکردم این اتفاقات رخ نمیداد برام

    و من خودم باتوجه به اون مورد این اتفاقات رو رقم‌زدم بلکه اونهایی ک تهمت زدن اینکارو نکردن

    خدارو خیلییییی شکر میکنم که به موقع جلوی رشد بیشتر این ضرر رو گرفت و منو نجات داد

    واقعن همینه وقتی ما به حرفا و چرندیات بقیه پشت سر خودمون توجه نمیکنیم اونا از زندگیمون حذف میشن

    بزار هرچی میخان بگن محم اینه وقتی میبیننت مثل موش مرده میشن جلوت

    چه اهمیتی داره همچین آدمای ضعیفی درباره تو چه فکری میکنن؟؟.

    درمورد غیبت کردن و تهمت زدن و شنیدن غیبت باید بگم من یکی بعد از 1ونیم سال بودن تواین مسیر باید خیلییییی بیشتر رواین قضیه کار کنم

    و خداروشکر الان خیلی بهتر از قبل هستم اما باز هم باید این اهرم رنج و لذت رو بیشتر ادامه بدم

    از خدا میخام کمکم کنه و هدایتم که راه درست رو برم و در مسبر افراد مومن قرارم بده

    الهی آمین

    استاد خیلییییی دوستتون دارم

    و از خدا براتون عمر باعزت میخام

    و از خدای مهربان سپاسگزارم که منو به موقع به مسیر درست هدایت کرد و با قلب استادم انداخت ک این فایلای فوق‌العاده رو اماده کنه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    Reza Sanjideh گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    سلام خدمت آقای عباسمنش عزیز و کاربران عزیز

    خدا رو شکر که این فایل را گوش دادم و از مفاهیم آن کمال لذت را بردم. واقعا اگر ما به یک چیز نادلخواه توجه نکنیم، خود به خود همه چیز به نفع ما رقم خواهد خورد. من دقیقا چنین اتفاقی برایم رخ داده است که با شنیدن یک تهمت و غیبت درباره یکی از دوستان خودم، ناخودآگاه ذهنیت بدی پیدا کردم و بدون انجام دادن هیچ کاری، ارتباطم با آن شخص کمرنگ و دور از دسترس شد. بعد هرکاری که لازم بود برای بهبود آن رابطه که بایستی انجام بدهم، انجام دادم. طبق قانون که رابطه ای که برای شما مهم شود، شرایط دشوارتری را به خود می گیرید، از آن دوست، دور و دورتر شدم. فقط کافی بود که من توجه ام را از آن ذهنیت بردارم و سعی کنم به سایر مسائل دوست داشتنی زندگیم توجه کنم و ذهنم را بازی فکری در این موقعیت دور کنم. آن شخص بعد از مدتی خودش با من تماس گرفت و با هم کلی حرف زدیم و صحبت کردیم. اصلا انگار نه انگار که داستان چی بوده و چرا و چطور این شکلی رفته جلو.

    همیشه میگویند که پیشگیری بهتر از درمان است. به قول استاد لازم که بدونیم با چه کسانی در ارتباط هستیم و چه افکار و ذهنیتی دارند چون به شدت بر ما تاثیر می گذارند و مارا ممکن است به مسیر گمراه کننده هدایت کنند. من خودم هر موقع تو چنین مسائلی بر میخورم سعی می کنم یا بحث را عوض کنم یا محیط را ترک کنم. اصل تعارف نباید داشته باشیم. خیلی حالم بهتر است و بهتر میتوانم مسائل را حل کنم. مغز و ذهن ما جای اطلاعات زائد نیست.

    با تشکر از شما استاد عزیز، سایت عالی و کاربران پر شوق و پر انرژی شما

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 524 روز

    سلام به استاد بزرگوار و بانو شایسته عزیز

    واقعا که این آگاهی ها چقدر مفید و موثر هستند در زندگی ما

    در مورد غیبت من چندین سال پیش که دوره قانون آفرینش کار میکردم استاد در مورد این موضوع در این دوره صحبت کرده بودند شروع به کار کردن روی خودم کردم یادمه خیلی جدی دست از غیبت و حرف زدن از دیگران برداشتم و حتی به خانواده خودم این تذکر رو میدادم جلو من در مورد بقیه صحبت نکنن و اونا هم کم کم عادت کرده بودند با من در مورد بقیه صحبت نکنن تا جایی که من تنها کسی بودم تو خانواده که از هیچکس و هیچ اتفاقی تو فامیل خبر نداشتم و مدت ها بعد از هر ماجرایی اتفاقی از موضوعی خبردار میشدم و خیلی از این بابت راضی بودم و بیشتر وقت داشتم که برای خودم زندگی کنم

    حتی تو همون سالهایی که به برکت دوره قانون آفرینش روی خودم داشتم کار میکردم رفتم دنبال هدفی که از بچگی دوست داشتم انجامش بدم و واردش شده بودم یکی از اقوام نزدیکمون یادمه که پشت سرم تهمت زده بود بهم حتی به خودمم زنگ زد گفت که آره تو همچین کاری رو کردی و من با قدرت بهش گفتم اونی که دیده و این خبر رو برای شما آورده رو به من معرفی کن ببینم کیه از کجا این حرفها رو زده و اونم در جواب هیچ پاسخی نداشت که بگه و من که از این موضوع ناراحت شده بودم خدا هدایتم کرد به یکی از فایل های استاد که موضوع اعراض بود و من شروع کردم به اعراض کردن و شروع کردم به ادامه مسیرم و لذت بردن و سعی میکردم کمترین توجه به این صحبت ها کنم و دیگه نه بهش فکر میکردم نه دنبال دفاع از خودم رفتم و همه چیز همونجا تموم شد و به قول استاد اون آب گل آلود شده آروم شد که بعدها فهمیدم که پدرم پیش اون طرف رفته و محکم به اون طرف گفته که حق نداره همچین حرفهای دروغی رو بزنه

    و حتی کسانی بودن که به دفاع از من جلو اون آدم وایسادن

    و خدا بدون اینکه من اذیت بشم خودش همه چی رو به نفع من درست کرده

    و من با لذت تو مسیر خودم و هدفم بودم و چه لذت ها و پیشرفت هایی برای من داشت

    چقدر از این موضوع به ظاهر نا زیبا برای من عالی تموم شد و چه درس ها و راهکارهایی با نتیجه های عالی یاد گرفتم و ادامه دادن این مسیر چقدر آدمها رو از من جدا کرد و منو در دنیای خودم برد

    و مدار منو بالا برد تا جایی که حتی مهاجرت کردم طوری که جهان منو از خانواده خودم که برام بهترینن و همیشه بهشون افتخار میکنم جدا کرد تا بهتر بتونم روی خودم و شخصیتم کار کنم

    و الان تو این لحظه که هستم اصلا با چند سال قبلم هیچ شباهتی ندارم و خدارو هزاران بار شکر میکنم که با این آگاهی ها اول تونستم خودش رو بشناسم بعد بتونم شخصیت خودم رو بسازم

    الان توی زندگیم آرامش خیلی بیشتری دارم شرایطم را بیشتر دوست دارم خودم رو و خدایم رو بیشتر میشناسم و چقدر راضی ام از همه چیزم و دارم کم کم به اونجایی میرسم که استاد گفتن به جایی می‌رسی که خدا راضی ات می‌کنه انشالله

    من فاطمه در این لحظه از زندگیم به ورژن جدید خودم به خدایم که همیشه همراه منه به استادم که کلی آگاهی به من میده افتخار میکنم

    و خوشحالم که با آموزه های دوره قانون آفرینش به اینجا رسیدم و در ادامه با آموزش های دوره دوازده قدم دارم بازم رشد میکنم و قراره خدا باز هم درونم رو زیرو رو کنه تا رنگ و بوی خودش رو بگیرم

    و تنها اوست که برایم می ماند ؛ همین..‌.

    سپاسگزارم

    خداوند پشت و پناهتان باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    طاهره یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 454 روز

    درود برشما استاد عزیزم،خداوند به شما عمرطولانی وباعزت بده که اینقدر ساده وروان همه چیز رو توضیح میدین،من تاالان دوبار این فایل رو گوش کردم وبه خودم هربار یادآوری میکنم که چقدر غیبت کردن به آدم آسیب میزنه وبه شخصه تجربه داشتم از این عمل ناپسند، اتفاقی افتاد که کلا شوکه شده بودم وبا خودم نشستم فکر کردم که چرا این اتفاق تو زندگی من افتاده وبالاخره فهمیدم دلیلش همین غیبت کردن بوده که من تمرکزم رو گذاشته بودم رو اخلاق اون طرف واز همون جنس وارد زندگی من شد واین اتفاق برای من یه درس بزرگ داشت که سعی کنم خودم رو کنترل کنم وکم کم این اخلاق ناپسند رو کنار بذارم،امیدوارم خداوند بهم این قدرت واراده رو بده که کم‌کم این کارو ترک کنم،ممنون بخاطر این فایل فوق العادتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  9. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 3039 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان ،بنام او که هر چه دارم ازاوست

    سلام به استاد عزیزم ،به استاد شایسته نازنینم ودوستان بهشتی ام

    خداراسپاسگزارم به خاطر یه روز دیگه ویه فرصت دیگه

    خداراسپاسگزارم که در این مکان الهی حضور دارم

    استادجان از شما سپاسگزارم آگاهی‌های این فایل را هر چقدر بشنویم کم هست

    چه بسا که حقیقت قرآن را آنطور که بوداگر از اول به ما یاد داده بودند وخودشان نیز عمل می کردند ،به مراتب خیلی از مسائل ومشکلاتی که الان وجود دارد نبود

    خدای من اصلا نمیخواستم این فایل تموم شود انگار تازه منبعی را درک کردم که میتونم راه وروش صحیح زندگی کردن را بیاموزم

    خدایا شکرت بخاطر وجود اساتید توحیدیم که با بودنم در این مسیر هرروز تو را بهتر میشناسم ومعنای زندگی را بهتر درک می کنم

    إِنَّ الَّذِینَ جَاؤُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَهٌ مِّنکُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرّاً لَّکُم بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّی کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ

    قطعاً کسانى که آن دروغ بزرگ را آوردند، گروهى متشکل از خود شما بودند. آن را براى خود شر نپندارید، بلکه آن به نفع شماست. هر کدام از آنان بدان اندازه از گناه که مرتکب شده است، به کیفر رسد وبراى کسى که بخش بزرگ گناه را بر عهده گرفته عذاب بزرگى است.

    نکته: در مورد تهمت صحبت نکرده در مورد اینکه چه تهمتی زدند صحبت نشده‌است وباتوجه به قانون که به هر آنچه توجه کنیم اتفاقات وشرایطی بر پایه واساس آن را بیشتر وبیشتر به زندگی خود دعوت می کنیم متوجه می شیم چرا خداوند در مورد موضوع تهمت صحبت نکرده است

    یکی از مواردی که در قرآن گمراه کننده است شأن نزول آیات هست ،هر کجا لازم بود قرآن خودش در مورد آن مسئله توضیح داده مثل داستان فرعون ،نمرود و…ودر این آیه اگر لازم به توضیح بود خود قرآن می گفت

    کسانیکه تهمت زدند ازمیان خودتون هستند،آن تهمت را برا خودتون شرحساب می کنید نه تنها برا شما شر نیست بلکه برای شما خیره

    اگر کسی ادعایی دارد : یاباید خودش دیده باشد ویا برای ادعای خود 4 نفر شاهد بیاورد در غیر این صورت مرتکب گناه بزرگی می شود

    کسی که تهمت را زده گناه بزرگی کرده وآن کسانی که تهمت را گسترش دادند در آن گناه سهیم هستند

    اگرماشنیدیم که کسی تهمتی را می‌زند ویا غیبتی می‌کند

    اولا که اصلا نباید با چنین افرادی نشست وبرخاست کرد وخودمون هم سعی کنیم نه غیبت کنیم ونه تهمت بزنیم

    چون اگر من بشنوم ذهنم ممکن است خراب شود، چون نگرشم نسبت آن طرف عوض می‌شود

    پس بهتره با چنین افرادی نشست وبرخاست نکنم وهمان اول بگم اگر میخواهی پشت سر کسی غیبت کنی ویا تهمت بزنی من نیستم همان ابتدا به طرف این را بفهمانم

    چون سخته تهمت بشنوی ونگرشت در مورد آن فرد خراب نشود درصورتی که نگرش ما در مورد فردی که تهمت میزند بایدخراب شود

    خیلی مهم است که اولا نشنویم واگر کسی هست همان اول مرزهامون را مشخص کنیم واز آن جمع بریم بیرون

    بعضی افراد خیلی براشون مهم هست که دوستان زیادی داشته باشند

    تعریف دوست صمیمی که عملا بیشتر از یک یا دوتا نمیتونه باشد

    دوست صمیمی دوستی است که هفته ای چند بار همدیگه را می‌بینید ورابطه اتان عمیق است

    نکته :نگران رفتن یکسری از آدمها از زندگی مان نباشیم خیلی بیشتر از آنچه فکر کنیم افرادی که اطرافمون هستند روی ما اثر می گذارند

    اگربا فردی دوست صمیمی هستیم آن فرد باید خیلی ویژگی های خوبی داشته باشد واگر آدمی نامناسب است از آن رابطه بیرون بیاییم وبا این قضیه راحت باشیم

    خداروشکر من خیلی ارتباطاتم محدود هست یکی دوست صمیمی بیشتر ندارم وچون ایشون در این فضاها نبودند ارتباطاتم با ایشون هم خیلی محدود کردم

    نکته :اگر کسی تهمتی را روی کسی گذاشته گناه بزرگی مرتکب شده وکسانی که آن را منتشر می کنند به اندازه ای که پخش می کنند در آن گناه سهیم هستند

    لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْراً وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ (12)

    لَوْلَا جَاؤُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِکَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ (13)

    چرا زمانى که تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خویش گمان خوب نبردند و نگفتند که این تهمتى بزرگ وآشکار است؟ چرا چهار شاهد بر صحّت آن تهمت نیاوردند؟ پس چون گواهان لازم را نیاوردند، آنان نزد خدا همان دروغگویانند

    مثال ؛یه فردی که اعتیاد نداره اگر بهش بگیم معتاد اصلا اعتنا نمی کنه وبه خودش شک نداره ولی اگر به آدم معتاد بگوییم معتاد ،میخواد تیکه پاره کنه من را

    خداوند میگه چرا وقتی این تهمت را شنیدی به خودتون شک کردید چرا به خودتون گمان نیک نبردید یعنی شخصیتتان متزلزل شد که نکنه من یه ایرادی دارم

    کسانی که یه ادعایی کردند چرا شاهد نیاوردند در پیشگاه خداوند کسی این ادعا را داشته وشاهد نیاورده دروغگو هست

    اگر چهار نفر شاهد نبودند آنها دارند دروغ می گویند

    اگر کار اشتباهی کرده ودر خلوت خودش بوده در موردش صحبت نکنیم

    اگر فردی در جامعه جلو عموم کار ناشایست انجام می دهد بله باید جلوی آن گرفته شود وبرای آن ادعا یا باید خود شخص دیده باشد ویا باید 4 تا شاهد بیاورد

    إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُم مَّا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ (15)

    آنگاه که از زبان یکدیگر مى گرفتید وبا آنکه علم نداشتید دهان به دهان مى گفتید واین را ساده وکوچک مى پنداشتید در حالى که آن نزد خدا بزرگ است.

    همان حرفها وغیبتهابی که دارید ادامه می دهید وفکر می کنید چیز کمی است گناه بزرگی است

    وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یَکُونُ لَنَا أَن نَّتَکَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَکَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ (16)

    چرا هنگامى که شنیدید، نگفتید: ما را نرسد که در این تهمت بى دلیل (از پیش خود) حرفى بزنیم (پروردگارا) تو منزّهى، این بهتانى بزرگ است.

    وقتی این تهمت را شنیدی چرا زنجیره را قطع نکردی وبگویی خدایا این یه گناه بزرگی است

    اگر کسی تهمتی میزند یا غیبتی می‌کند ما نباشیم وزنجیره را قطع کنیم

    اگر من دیگری را قضاوت میکنم باید نگاه کنم به خودم ببینم خودم در این مورد خوب عمل کردم رطب خورده منع رطب نمی کند

    ما هیچکدام کامل نیستیم وهمه ما ایراد داریم

    اگرما می‌خواهیم یه تهمتی بزنیم یا غیبتی بکنیم ویا زنجیره تهمت را ادامه بدهیم به خودمون بگوییم آیا ما خودمون بی ایرادیم

    من که میگم طرف یه کار اشتباه کرده آیا من خودم هرگز اشتباه نکردم یعنی من منزه ام از همه گناهها

    چرا اینجوری فکر نکنم و چرا اینقدر راحت به افراد تهمت می زنیم چرا غیبت می کنیم چرا به خودمون نگاه نمی کنیم

    کسی را قضاوت نکنیم چون ما جای او نبودیم که اگرکسی را قضاوت نکنیم ،یعنی توجه نکنیم از مدارش بیرون میام‌واگر آدمها را قضاوت کنیم به خاطر کار اشتباهشون توجه ما به آن کار اشتباهه هست وبا اینکار در مداری قرار می گیریم که این کار برای خود ما هم رخ بدهد

    من افراد را قضاوت نمی کنم در موردشون صحبت نمیکنم به آنها تهمت نمی زنم ودر موردشون غیبت نمی کنم وبه آنها توجه نمی کنم به این شکل از مدار آنها بیرون میام وزندگی من متفاوت می‌شود با زندگی آنها ولی وقتی به آن چیزهای نادرست فکر می کنم ودر موردش صحبت میکنم بحث میکنم وارد مدار همان چیزی میشم که نمی خوام تجربه کنم

    مهم هست این قضیه که دارم به چی توجه می کنم ،حواسم باشه که اگر دارم یه چیزی را محکوم می کنم یعنی دارم وارد مدارش میشم اگر اعتراضی می کنم خودم را وارد چیزی میکنم که نمی خوام برام اتفاق بیافتد وبعد برام اتفاق می افتد همه چی بر میگرده به کانون توجه من

    وقتی که من توجه میکنم به مسائل ومشکلات، به چیزهایی که دوست ندارم توجه میکنم من با توجه کردنم آنها را به زندگی ام دعوت می کنم ،همان چیزی که نمیخوام وبه آن اعتراض می کنم همان وارد زندگی ام می‌شود چون طبق قانون به هرچه توجه کنم از جنس واساس واصل همان چیز بیشتر وبیشتر را به زندگی ام دعوت می کنم به خاطر همین مهم هست که به چی دارم توجه می کنم

    یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (17)

    وَیُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (18)

    خداوند شما را موعظه مى کند که اگر ایمان دارید هرگز امثال این تهمت ها را تکرار نکنید.

    خداوند براى شما آیات خود را بیان مى کند و او دانا و حکیم است.

    اگربه شما تهمت زدند بهتون برنخورد اگر طرف 4 تا شاهد نیاورد یعنی داره دروغ میگه وحواسمون باشه که خدا همه چیز را واضح وشفاف داره توضیح می‌دهد

    تهمتهایی که هست ودر جامعه می‌پیچد به همان اندازه که من تهمتی را گسترش بدهم به همان اندازه در گناه آن دخیلم هستم

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ (12)

    اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى گمان ها دورى کنید، زیرا بعضى گمان ها گناه است. و (در کار دیگران) تجسّس نکنید و بعضى از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (هرگز) بلکه آن را ناپسند مى دانید و از خدا پروا کنید، همانا خداوند بسیار توبه پذیر مهربان است.

    گمان یعنی چیزی که به آن علم نداریم در زندگی دیگران کنجکاوی نکنیم دنبال اینکه بقیه چیکار می کنند نباشیم

    آن چیزی که اطمینان نداریم این ظن است وادامه ندهیم

    اگر هدف وبرنامه داشته باشیم اصلا برامون مهم نیست که بقیه دارند چیکار می کنند

    چه نیازی است که من بدانم که در زندگی دیگران چه خبره چرا منی که توجه ام به افکارم هست باید ادامه بدم

    بقول قرآن اولا گمان را پیروی نکنیم ودوم در زندگی دیگران تجسس نکنیم

    بدنبال تجسس هست که غیبت میاد وقتی من در زندگی دیگران کنجکاوی کنم احتمالا بعد در مورد مسائل زندگی آنها غیبت می کنم

    چون تجسس غیبت میاره بنابراین اول تجسس آمده بعد غیبت

    اگر وقت دارم که سرم بکنم در زندگی دیگران یعنی مسیرم درست نیست

    تعبیر قرآن از غیبت :

    غیبت کردن مثل خوردن گوشت برادر مرده خود است اگر حرفی هست جلو روی خود طرف بزن اگر هم نه اصلا دهنت رو ببند

    غیبت نکردن ،تجسس نکردن سبب میشه شخصیت آدم عوض شود وتمرکزش را بزاره روی اهداف وبرنامه های خودش

    اگر اراده کنیم که نمیخوای پشت سر کسی غیبت کنیم اصلا یکسری چیزها را نمی‌شنویم

    یکی از کارهایی که میتونیم بکنیم تا ذهنیت منفی نسبت به دیگران نداشته باشیم این است که غیبتهایی که در موردشون می‌شود را نشنویم وچون نمی‌شنویم رابطه خیلی خوبی با طرف داریم

    نکته : اگر من ذهنیت منفی در مورد کسی نداشته باشم ،روی خوب آن طرف را برانگیخته می کنم ورابطه مثبت وخوبی بین من و آن شخص شکل می گیرد اما اگر من در مورد کسی یکسری غیبت وتهمت شنیده باشم ذهنیت منفی نسبت به آن شخص پیدا می کنم واین ذهنیت منفی رابطه من با آن شخص را مدیریت می کند ،این ذهنیت منفی ویژگی های منفی آن شخص را برانگیخته می کند،

    وقتی ذهن من مسموم نباشد آدم‌های فوق‌العاده‌ای را جذب می کنم

    وقتی من بگم عده ای بد هستند من برانگیخته می کنم ویژگی‌های بد آن افراد را واگر هیچ ذهنیتی نداشته باشم وذهنیت مثبت داشته باشم ویژگی های خوب آنها را برانگیخته می کنم به همین دلیل اگر غیبت ها را نشنوم من ویژگی های مثبت آنها را برانگیخته می کنم ولی اگر غیبت را بشنوم ناخودآگاه همان حرفهایی که شنیدم را در وجود آنها پیدا می کنم بخاطر اینکه پیش فرض دارم ،بخاطر اینکه دنبالش میگردم ،وبه آن توجه می کنم ومنتظر هستم تا آن شخص این ویژگی را داشته باشد

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (1)

    اى کسانى که ایمان آورده اید! بر خدا و پیامبر او پیشى نگیرید و از خداوند پروا کنید، که خداوند شنوا و دانا است.

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ (2)

    اى کسانى که ایمان آورده اید! صدایتان را بلندتر از صداى پیامبر نکنید و آن گونه که با یکدیگر بلند گفت وگو مى کنید، با پیامبر بلند سخن مگویید! مبادا اعمالتان نابود شود و شما آگاه نشوید.

    إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَی لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ (3)

    همانا کسانى که نزد پیامبر صدایشان را پایین مى آورند، آنان کسانى هستند که خداوند دلهایشان را براى (پذیرش) تقوا آزمایش (و آماده) کرده و آمرزش و پاداش بزرگ مخصوص آنها است.

    إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ (4)

    وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّی تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ لَکَانَ خَیْراً لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (5)

    همانا کسانى که از پشت حجره ها تو را مى خوانند، اکثرشان تعقّل نمى کنند.

    و اگر صبر کنند تا به سوى آنان خارج شوى، قطعاً برایشان بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است.

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَی مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ (6)

    اى کسانى که ایمان آورده اید! اگر فاسقى براى شما خبرى مهم آورد تحقیق کنید، مبادا (از روى زودباورى و شتاب زدگى تصمیم بگیرید و) ناآگاهانه به گروهى آسیب رسانید، سپس از کرده ى خود پشیمان شوید.

    خیلی افراد با صدای بلند یکدیگر را صدا می کنند

    خداوند میگه خودتون را هر جور دوست دارید صدا بزنید ولی پیامبر را باصدای بلند صدا نکنید

    باید بتونیم درک کنیم شرایطی که قرآن بر پیامبر نازل شده

    تا این حد قرآن مسائل را توضیح داده مسائلی که نیاز بوده توضیح بدهد

    اگر جایی آیه ای غیر منطقی هست وفکر می کنیم ایرادی دارد بیاد بیاریم که این آیه در زمان پیامبر وبرای شرایط پیامبر آمده وفکر نکنیم ایرادی دارد بدلیل آن شرایط گفته شده اگر این مورد را درک کنیم به الهامات خودمون نیز بهتر عمل می کنیم چون الهامات ما هم با توجه به شرایط ما هست که در هر شرایطی به یه شکلی الهامات گفته می‌شود که ممکن است قبلا جور دیگه ای گفته باشد چون شرایط تغییر می کند اینجوری سبب میشه یکسری از مسائل که افرادی که دوست دارند دنبال حاشیه باشند وبگویند این کتاب ایراد داره بتونیم بهتر در ذهنمان برایش جواب داشته باشیم بگیم نه اینا که می گویید حاشیه هست مربوط به زمان پیامبر بوده ولی یکسری چیزها هست که خداوند در موردش صحبت کرده فارغ از شرایط زمان پیامبر ،همان صحبت را با حضرت ابراهیم داشته همان را با حضرت موسی ،همان نگاه را باحضرت نوح داشته ،همان را با حضرت یعقوب ،یوسف داشته با هر شرایطی که اینا بودند ودر هر موقعیتی یکسری از اصول قرآن تغییر نکرده ،که آنهاست که درهر حالتی حاکم هست وآنهاست که اصل قرآن هست

    در بحث احترام قشنگ این موضوع را فهمانده که اگر میخواهی پیامبر را صدا کنید با صدای آرام صدا کنید وقتی داد می زنید یعنی دارید بی احترامی می کنید

    اگر به پیامبر احترام میذارید این یعنی دل پاکی دارید وپاداشش هم خواهی گرفت آونی که داد میزنه وصدای پیامبر می زنند آنها عقل ندارند اگر عقل داشتند متوجه می شدندچقدر کار اشتباهی هست می فهمیدند زمانی که ما برا خودمون داریم مهم هست قرار نیست هرموقعه آنها با پیامبر کار داشتند پیامبر در خدمت آنها باشد پیامبر هم برنامه وزندگی خودش را دارد

    اینها چیزهایی است که در قرآن توضیح داده شده ودرک وبرداشت ما از قرآن بهتر است

    ای کسانیکه ایمان آورده اید ، اگر فرد نامناسبی خبری آورد یه تهمتی یه غیبتی کرد بررسی کنید ویوقت ادامه ندید آن خبر نادرست را که بعدا پشیمان شوید که مشکلی برای دیگران ایجاد کنید بواسطه اینکه فردی خبر نادرستی برای شما آورد وشما ادامه دادید وبه بقیه هم گفتید

    در کل در مورد این صحبت فکر کنیم که اگر تهمت بزنند به آدمها ،غیبت ویا تهدید وتوهین کنند تا جاییکه بتونیم ذهنمون را کنترل کنیم وزنجیره آن تهمت را ادامه ندهیم وغیبت وقضاوت نکنیم وسرمون به زندگی خودمون باشد هیچ کدام از آن تهدیدات توهین ها ،تهمت‌ها، غیبتها هیچ تاثیر منفی بر زندگی ما ندارد وچه بسا که شرایط ما هر روز وهر روز به لطف الله بهتر وبهتر می‌شود واین نشان می‌دهد که اگر ما در مسیر درست قرار بگیریم واگر این باورهای گفته شده(دیگران وعوامل بیرونی بر زندگی من بی تاثیرند، هیچ کسی تا من نخواهم نمی تواند به من صدمه وآسیبی برساند ،خداوند همواره حامی من است ،این خود من هستم که با افکارم وکانون توجه ام اتفاقات وشرایط زندگی ام را خلق می کنم )را بصورت بنیادین در خود ایجاد کنیم که بتونیم در عمل از آن استفاده کنیم فارغ از اینکه بقیه چه کار می کنند ویادم باشه که خودم غیبت نکنم تهمت نزنم وآن آدمی نباشم که این زنجیر غیبت ودروغ وبی اعتبار کردن دیگران را بخواهیم ادامه بدیم خودمون آدم درستی باشیم

    خدایا شکرت….شکرت….شکرت

    در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1211 روز

    سلام به استاد عزیز و گرانقدرم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گلم.

    «نحوه برخورد با تهمت».

    استادعزیز این فایلتون بی‌نظیر بود . درسهای زیادی ازش گرفتم . پی به نکته‌های زیادی بردم . نگاهم به خیلی از موضوعات هم ، تغییر کرد .

    مرحله به مرحله در مورد صحبتهایی که عرض کردید منم تجارب و احساساتم رو بیان می‌کنم .

    اول اینکه بگم هیچ وقت تا حالا تو عمرم دوست صمیمی که از تمام جیک و پوک من خبردار باشه نداشتم و ندارم .

    تو طول زندگیم دوستای زیادی داشتم . الانم دوستای خیلی زیادی دارم . اما هیچ وقت با هیچکس روابط صمیمانه‌ای در حدی که از تمام رازهای من با خبر باشه و من تمام رازهای دلم رو براش تعریف کنم نداشتم . اینکه میگم نداشتم یعنی نخواستم که داشته باشم . شاید می‌تونستم داشته باشم اما هیچ وقت خودم تمایلی به رفاقت با کسی در این اندازه نداشتم .

    می‌تونسته یه زمانی به خاطر عدم اعتماد به نفسم باشه ولی بعد از اینکه اعتماد به نفس پیدا کردم دیگه من به دیگران اعتماد نداشتم. بخصوص الان که خیلی پخته‌تر از سالهای پیشم هستم . اعتمادم به دیگران به صفر در صد رسیده .

    فقط در حد خوش گذرونی و لحظات خوبی ساختن رفاقت می‌کنم .

    با وجود اینکه هر جا و هر مکانی که هستم سعی می‌کنم با دوستانم خوش بگذرونم اما همیشه خیلی محتاط عمل می‌کنم خودم فکر می‌کنم علتش از اینجایی شروع شد که سالهای اول زندگیم با همسرم خیلی رفیق بودم و راحت در مورد مسائل مختلف درد و دل می‌کردم و خیلی از احساسات بیرونمو پیشش بازگو می‌کردم که ظاهرا شنونده ی خیلی خوبی بود اما کم کم ازش آسیب خوردم و متوجه شدم که اون درد و دلام باعث شد، همیشه منو کنترل کنه و مچ منو موقع اشتباهات بگیره و از همه بدتر اینکه به روم بیاره .

    کم کم تمرین کردم هر چیزی رو برای همسرم بازگو نکنم .

    دقیقاً این احساسات رو نسبت به نزدیکانی مثل یکی از خواهرام و تنها جاری ای که داشتم تجربه کردم یعنی من با یکی از خواهرام خیلی صمیمی بودم و به جاریم خیلی نزدیک . خیلی با هم گپ می‌زدیم خیلی حرفا به هم می‌زدیم خیلی از احساساتم رو پیش اونها بیان می‌کردم که مثلاً به خیال خودم خالی بشم ، اما ازشون آسیب خوردم. آسیبهای بدی هم خوردم. وقتی تو ، از کسی توقع نداری و طرف مقابلت در حقت خیانت می‌کنه برات خیلی گرون تموم میشه. امروز خوشحالم از اون گرون تموم شدن‌ها ! درسته خیلی روزای تلخی رو گذروندم اما از تک تک عزیزان و تک تک دوستانم که هر کدوم به یه نحوی بهم آسیب وارد کردن درسها و تجربه‌های زیادی کسب کردم . اونم فقط به یک دلیل که منه ساده همیشه جار زدم که دنبال تغییرات و دنبال پیدا کردن نواقصم هستم به خاطر همین به دیگران اجازه دادم که راحت در موردم قضاوت کنن و همیشه مورد کنترلشون باشم .

    ولی خب همونطور که گفتم هیچ وقت رفیق فابریک نداشتم رفیقی که بگم جون براش بدم . نه ! هیچ وقت همچین کسی رو نداشتم .

    الان که خیلی حواسم جم هستش و خدا رو شکر از اونجایی که خیلی وقتا سعی می‌کنم تو فرکانس مثبت باشم و دیگه اون اعتماد به نفس پایین رو ندارم و از اونجایی که عزت نفسمو خیلی بالا بردم دیگه از اون مسائل خبری نیست. البته که منم ناهید قبل نیستم . خیلی محتاط با رعایت حد و مرز و‌ چارچوبهای خاص خودم با همه رفاقت می‌کنم .

    اذیتم نمیشم. حالمم خوبه .

    نیازیم نمی‌بینم دنبال کسی بگردم که از زیر و بم زندگیم با خبر بشه . خدا رو شکر یاد گرفتم قبل از حرف زدنم کمی مکث کنم و در مورد چیزی که میخوام بگم فکر کنم بعد حرف بزنم . البته که هنوز خیلی جاها اشتباه می‌کنم اما خب به نسبت قبل خیلی فرق کردم و از این بابت خیلی خوشحالم . امروز که این فایل قشنگ رو از استادعزیز شنیدم ، احساس می‌کنم به یه نکته‌هایی توجه نمی‌کردم که باید از امروز بهشون توجه کنم .

    استاد عزیز مطالب آموزنده زیادی تو این فایل عرض کردن که باید بارها و بارها گوشش بدیم تا بهتر درکشون کنیم با توجه به صحبتهای استاد عزیز ،به عملکردهای خودم دقت کردم به حرفها و صحبتهایی که ممکنه به خیلیا نسبت بدم . همیشه فکر می‌کردم اینا جمله‌های خیلی عادی و ساده‌ای هستن که همه به هم میگن. امروز یه خورده دقیق‌تر به رفتارهای خودم فکر کردم متوجه شدم خیلی جاها به طور ناآگاهانه دارم تهمت می‌زنم در حالی که الان متوجه شدم همچین قصدی رو نداشتم . ولی خب واقعیت اون چیزی هستش که ما انجامش میدیم بنابراین امروز می‌پذیرم که تو خیلی از صحبتها و حرفهای عادی روزمره‌ام تهمت می‌زدم و متوجهش نبودم . می‌پذیرم چون چون تمایل شدید دارم که تمرکزمو روی این موضوع بذارم و از این به بعد بیشتر حرفامو مزه مزه کنم بعد بیان کنم .بدون اینکه خودمو سرزنش کنم اشتباهاتم رو می‌پذیرم .

    درک خیلی چیزها می‌تونه تو این زمینه بهمون کمک کنه اول اینکه خودخواهانه رفتار نکنیم یعنی نباشه که فقط خودمونو ببینیم یا فکر کنیم که خودمون خوبیم بقیه بد هستن . نه ! اینطور نیست . به قول استاد، یه جاهایی دیگران از ما بهتر هستن و یه جاهایی ما بهتر از دیگران . بنابراین باید سعی کنیم درک متقابل داشته باشیم. از این به بعد هر وقت از کسی به هر دلیلی ناراحت یا رنجیده خاطر شدیم یک لحظه خودمونو جای اون طرف بذاریم یا اینکه بیایم فکر کنیم که ممکنه آشفتگی‌هایی در درون اون شخص باشه که باعث بروز اون رفتار شده . پس بهتره بدون قضاوت درکش کنیم و بهش فرصت بدیم شاید از رفتار و عملکرد خودش و یا حتی حرف خودش پشیمون شد و خودش چیزی گفت که ما را از اون شک و تردید نجات داد . حتی اگر خودش متوجه نشه، ما دنبال تغییریم ، بنابراین ما باید یاد بگیریم که سکوت کنیم و هر چیزی رو به زبون نیاریم . یه خورده کنترل ذهن داشته باشیم و تو لحظه تصمیم درستی بگیریم .سریع تحت تاثیر کسی قرار نگیریم و طرف رو زود قضاوت نکنیم .

    خدا رو شکر یه اخلاق خوبی که دارم اینه که با وجود اینکه اگه کسی پیشم درد و دل کنه یا از احساساتش بیان کنه ، که منجر به غیبت یا تهمت بشه، رو من تاثیر نمیزاره و نگاهم به اون شخصی که نیست ، تغییر نمی‌کنه . حتی با دیدن اون شخص رفتارم عوض نمیشه چرا که همیشه به خودم میگم به من چ ربطی داره با فلانی اون رفتارو داشته ؟! یا به فلانی اون حرفو زده ؟!! چ ربطی به من داره که من رفتارمو با اون تغییر بدم .

    یه اخلاق خوب دیگه‌ای هم که تو وجودمه ، اینه که زیاد فضول دیگران نیستم اصلاً علاقه‌ای به دونستن چیزهای شخصی دیگران ندارم. حتی در مورد نزدیکانم مثل خواهرم یا مادرم یا هر کس دیگه‌ای ! کنجکاو نیستم . ممکنه حرفی زده بشه و یا همینجوری یه سوالی کرده باشم ولی اصلاً علاقه‌ای به دونستن ریز زندگی کسی ندارم . شاید باورتون نشه من شنونده ی خوبی برای کسی نیستم . ولی توقع دارم وقتی خودم حرف می‌زنم دیگران حرفامو خوب گوش کنن . اینم یکی از رفتارهای خودخواهانم بوده که تازگیا کشفش کردم و دقیقاً از هفته ی قبل تصمیم گرفتم تغییرش بدم یعنی آگاهانه سعی کنم خودم کمتر صحبت کنم و بیشتر بشنوم و اتفاقاً از قصد شیش دونگ حواسمو هر چند طرف چیز جالب و خاصی هم نگه، برای اینکه تمرین کنم یاد بگیرم شنونده ی خوبی باشم کمی صبوری کنم تا به حد تعادل صحبت کردن برسم و اینکه از صحبتهای هر کسی چ جالب و چ غیر جالب درس بگیرم .البته نه به این منظور که پای چرت و پرت گفتنهای بقیه بشینم .

    از اونجایی که روی عزت نفسمون کار کردیم بلدم و می‌تونم و شهامت این کارو دارم که وقتی کسی در مورد نفر دیگه‌ای که پیشمون حضور نداره صحبت می‌کنه ، به طرف برگردم بگم میشه عزیزم در مورد خودمون صحبت کنیم . اصلاً تمایلی ندارم چیزی از اون شخص بدونم . بارها شده این جملات رو به دیگران گفتم .

    چون اصلاً برام مهم نیست که بقیه چیکار می‌کنن . شاید تو کل زندگیم به یکی ، دو نفر حساس بودم . ظاهرا باهاشون رقابت می‌کردم شایدم یه جاهایی حس حسادتم نسبت بهشون باعث می‌شد کمی در موردشون کنجکاوی کنم که خدا رو شکر بابت این موضوع هم انقدر از جهان سیلی خوردم که این ، یکی دو نفرم کنار گذاشتم‌.

    سالهای اولی که دنبال تغییراتم بودم خیلی به غیبت کردن حساس بودم طوری که واقعاً هیچکس جرات نمی‌کرد پیش من غیبت کنه ‌. اما الان می‌بینم هستن کسانی که اگه از من رو ببینن غیبت آدمهای دیگرو میکنن . توجیهی که برای خودم پیدا کرده بودم این بود که اولاً شاید طرف ، داره پیش من درد و دل می‌کنه و نیاز به این داره که پیش کسی بازگو کنه تا حالش خوب بشه و اینکه فکر می‌کردم چون صحبتهای طرف ، احساس منو نسبت به شخصیت اون شخص مقابل عوض نمی‌کنه اشکالی نداره پای غیبتش بشینم .

    امروز تصمیم گرفتم به همون روزای قبل برگردم و همون تعصب غیبت کردن رو هم نسبت به خودم و هم از سمت دیگران داشته باشم .ینی نه بگم و نه بشنوم .

    در مورد تهمت زدن و تجسس کردن هم همینطور .

    هیچ وقت علاقه‌ای به دونستن زندگیهای شخصی سلبریتی‌ها و هنرمندان نداشتم و هیچ وقت این موضوعات رو دنبال نکردم یه چن باری تو یوتیوب نمی‌دونم چرا دنبال کردم . ولی خب مدلم اینجور نیستش که برم جایی جار بزنم بگم دیدید فلانی زندگیش اینجور شده ! دیدید اینا از هم جدا شدن ! ولی در مورد ظاهرشون شاید نظر بدم .

    فایل امروز تلنگری بود برای اینکه از این به بعد هیچ کلیپی در مورد زندگی شخصی دیگران رو نگاه نکنم و در مورد ظاهرشونم صحبتی نکنم .

    چون عادت به این کار ندارم فکر می‌کنم خیلی راحت بتونم کنار بذارم.

    در مورد اینکه کسی به ما تهمت بزنه و ما سریع واکنش نشون بدیم متاسفانه من این مورد رو داشتم . زود به هم می‌ریختم . تو این چن سالی که روی خودم کار کردم خیلی خوب متوجه شدم جاهایی که به هم می‌ریزم نشون دهنده ی اینه که یه چیزایی تو وجودم هست که منو به هم می‌ریزه . البته که همه ی ما دوست داریم وجه خوبمونو آدمها ببینن ، اما وقتی کسی دونسته یا ندونسته تهمتی بهمون میزنه اگه واقعاً تو وجودمون باورش داشته باشیم برانگیخته میشیم و اگر چیزی تو وجودمون نیست نباید واکنش نشون بدیم و از اون شخص ناراحت بشیم و چیزی به دل بگیریم . ‌میتونیم خیلی بی‌تفاوت ازش بگذریم حتی می‌تونیم اون لحظه یه خنده ی ریزی بکنیم و به اون شخص بگیم حق با شماست یا اینکه سکوت کنیم و بی‌اعتنا ازش رد بشیم .

    در گذشته اینجور مواقع ، خیلی خودمو توجیه می‌کردم تا به طرف ثابت کنم که اشتباه می‌کنه . که خدا رو شکر با کارکرد اصول قوانین این اخلاق بدمون رو از بین بردیم و دیگه به کسی توضیحی نمیدیم .

    فقط باید یاد بگیریم که تحت تاثیر رفتارهای بیمارگونه اطرافیان قرار نگیریم و دنبال عیب و ایراد خودمون نباشیم . لزومی نداره به خودمون شک کنیم و ذهن خودمونو درگیر مسائل پوچ و بی‌ارزش کنیم.

    استاد جونم بی‌نهایت از خداوند به خاطر وجودتون سپاسگزارم .

    ممنون و سپاسگزارم از استاد عزیزم که هر بار به یه موضوعی برمیخورن و اونو با ما مطرح می‌کنن. خیلی خوشحال میشم که نقص‌هامو پیدا می‌کنم و تصمیم می‌گیرم تغییرشون بدم .

    « غیبت و تهمت و تجسس » سه معضلی که باید هرجا بودن از دستشون فرار کنیم . باید یاد بگیرم راه گریز ازشون چطوریه ؟! این فایل باعث شد از امروز آگاهانه تمرکزم رو روی این سه نقص بزارم و حتی اگر هر کدوم از نزدیکان یا عزیزانم صحبتی کردن با شهامت بگم تمایلی به شنیدن این صحبتها ندارم .

    خودمم سعی کنم بیشتر سکوت کنم و وارد چنین بحثهایی نشم . می‌دونید تو این چن سال اخیر با تغییراتی که داشتیم خدا رو شکر خیلی کم از نزدیکان خودم غیبت و تهمت و تجسس رو می‌شنوم یا می‌بینم فکر می‌کنم کمتر تو این مدار هستیم و اینم دقیقاً به خاطر همینه که همیشه دنبال اهداف و برنامه‌های خودمون هستیم و وقت خیلی کمتری رو با دیگران سپری می‌کنیم .

    خیلیا از تنهایی فرار می‌کنن و حوصله ی تنها شدن ندارن . زود حوصلشون سر میره و دلشون میخواد کسی بره خونشون یا خودشون جایی برن . اما من اینطور نیستم هر جایی که دعوت میشم میرم و گاهی تفریحات فردی و جمعی با اقوام یا خانواده و یا دوستانم دارم . حتی خونه ی مادرم با دعوت میرم . اصلاً از اون دخترایی نیستم که پاشنه ی در خونه ی مادرمو از جا کنده باشم چون وقت نمی‌کنم و از این بابت خیلی خوشحالم و اینکه یه وقتایی از تنها شدن لذت می‌برم و وقت بیشتری برای مطالعه و کارهای شخصی خودم میزارم و دیگران اینو متوجه شدن و به این موضوع اهمیت میدن .

    همونطور که استاد عزیز فرمودن وقتی ما تو این مدار نباشیم و از نقصهایی مثل غیبت و تهمت و تجسس دور باشیم وجه خوب آدمها رو بیشتر جذب می‌کنیم و این از هر چیزی برامون با ارزش‌تر و قشنگ‌تره .

    از امروز سعی می‌کنم جاهایی که خیلی محسوسانه این نقص‌ها همراهم بودن بهشون توجه بیشتری داشته باشم و سعی کنم تغییرشون بدم .

    استاد جونم بازم ازتون ممنون و سپاسگزارم که همیشه به یه بهانه ای ذهن ما رو درگیر تغییرات مثبت میکنید.

    از اینکه هستید بی‌نهایت خدا رو شاکرم . از خدا میخوام در تمام لحظاتش مراقب و مواظب استاد قشنگ من باشه.

    مرسی که هستید.

    الهی که باشید همیشه‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      عباس نوربخش گفته:
      مدت عضویت: 706 روز

      بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

      سلام وادب واحترام

      بی نهایت تحسینتون میکنم ناهیدخانم بابت اینکه به صورت واضح وروشن ازخودتون صحبت کردید،حقیقتابنده خیلی به ندرت پیش میاددیدگاه کسی روبخوانم اماناخودآگاه هدایت شدم به دیدگاه زیباشمادوست عزیز،و،واقعالذت بردم ازاین همه دل وجراتتون وازاین همه شجاعت و میخواستم احساسم روبهتون بگم …وبگم که منم اتفاقاا،توزندگی سابقم همین رفتارهاروداشتم و متاسفانه دردو دل میکردم اماچنان چوبی ازدنیاخوردم که دورازجونتون به غلط کردن افتادم والان هرکس گذشته منودیده باشه میگه زمین تاآسمون فرق هست بین اون عباس واین عباس ،واینهاروهمش ازخدام دارم وبی نهایت سپاسگزارخدام هستم که منوهدایت کردبه طرف استادعباس منش والان هم دوستانی همچون شمابزرگوارواین سایت بی نظیره abasmanesh

      وبازازتون سپاسگزارم که بهم یادآوری کردیدکه نبایدباکسی دردودل کردحتی باخودت وخوده خداکه استادهمیشه این موضوع رومطرح کرده اند…

      امیدوارم هرکجاهستیددوست عزیز،درپناه الله یکتا:شاد/سالم/خوشبخت/وثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید/یاحق///

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ناهید رحیمی تبار گفته:
        مدت عضویت: 1211 روز

        سلام و درود به شما دوست عزیز.

        خیلی خوبه از اتفاقاتی که در گذشته رخ داده به جای آه و افسوس به عنوان تجربه یاد می‌کنیم . این نشون دهنده ی رشد ما و تغییرات مثبتمونه .اینکه متوجه ی اشتباهاتمون میشیم و مسئولیتشون رو می‌پذیریم و دنبال مقصر نمیگردیم و بدون اینکه خودمونو سرزنش کنیم سعی در تکرارشون نداریم و تمایل به تغییرات و کسب آرامش هستیم یعنی یاد گرفتیم برای خودمون ارزش بیشتری قائل باشیم و خودمونو بیشتر از پیش دوست داشته باشیم ، یعنی امروز در خودمون حس لیاقت می‌بینیم .

        ما لایق سلامتی و آرامش و خوشبختی هستیم و برای داشتنش و لذت بردن از زندگی ، تمام تمرکز رو روی خودمون و تغییراتمون میزاریم تا به درکهای بهتری برسیم .

        به امید رسیدن به هر آنچه که در دل آرزوشو داریم .

        بهترینها نصیب قلب مهربونتون .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: