آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1 - صفحه 35

919 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهساه گفته:
    مدت عضویت: 1781 روز

    به نام خدای هستی بخش

    سلام به استاد عزیزم که در فایلهاشون لحظه به لحظه خدا رو میشه لمس کرد میشه آرامش گرفت میشه امید را در دل‌تازه کرد سلام به خانم شایسته نازنین که قلمشون فوق العاده است و هر بار که مقاله هاشون را میخونم نکته های تازه ای ازشون یاد میگیرم و سلام به همسفرای نازنینم که با هدایت خالق توانا به این بخش از سایت استاد هدایت شدن

    سی و سومین روز از تحول زندگی من

    خدایا عاشقتم که هر وقت این دلم را پاک میکنم و با امید میام طرفت بیشتر از قبل من را در آغوشت میگیری. و من چه غافلم و چقدر از لحظات عمرم را ندونسته خودم را ازت دریغ میکنم. خدایا عاشقتم که همه موجودات را یکپارچه آفریدی همه را واحد و پاره ای از وجود هم خلق کردی. خدایا چقدر آفرینشت شگرفه که در دل یک هسته از سلول اطلاعات جهان زنده را قرار دادی و من هر روز فقط در پی بهانه جویی ها و قضاوت ها خودم و راهم را گم میکردم.

    خانم شایسته عزیزم گفتن از زمانی بگیم که اتصال به این منبع عظیم به طرز عالی اوضاع را عالی‌ برامون پیش برده ولی وقتی به خودم فکر کردم دیدم چقدر غافل بودم تا حالا خیلی اعدعا میکردم که همیشه از خدا میخوام ولی نه مثل اینکه خیلی هم موفق نبودم. ولی همین جا تو این سایت پرخیر و برکت کنار شما همسفران عزیزم از خود خدای مهربان میخوام کمکم کنه تا با ایمان بیشتر خودم را به آغوشش بسپارم.

    یکی از روزهایی که با اطمینان به خدای مهربانم به موفقیت رسیدم را اینجا برای خودم به یادگار مینویسم که هیچ وقت یادم نره. سال گذشته برای یک مصاحبه کاری (تدریس) به آموزشگاهی رفتم که خیلی اتفاقی از وجودش مطلع شده بودم و هیچ شناختی نداشتم ولی به نظر جای خوبی میرسید با اطمینان به خدای مهربونم رفتم داخل و شروع کردم با مدیر صحبت کردن و لحظه ای به اینکه باهاشون نتونم همکاری کنم شک نداشتم همه چیز عالی پیش رفت و خیلی زود تونستم در انجا هم مشغول به کار بشم. کاشکی این ها یادم بمونه تا در تمام لحظات زندگیم همیشه فقط به خود منبع عظیمش وصل بشم و با اطمینان قدم هامو بردارم.

    بله فقط باید دلمون را پاک کنیم. ساده تر بشیم. سکوت و اتصال به ذات یگانه هستی سراسر آرامش هست که قادر به توضیحش نیستم.

    خدایا ازت بینهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ویدا بنیانی گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    درود بر استاد عزیز

    واقعا حالم رو منقلب کردید. چندبار این فایل رو گوش کردم. به خاطر کارم خیلی ذهنم درگیر قضاوت کردن دیگران شده بودم با صحبت گوش کردن این فایل فقط اشک ریختم. که خدا چطور داره با من صحبت میکنه.خدارو در وجودم حس کردم.و میدونم خدایی که تا الان من رو هدایت کرده از این به بعد هم هدایت میکند.

    سپاسگزارم خدا و سپاسگزارم استاد عزیز بابت مطالب و فایلهای بینظیرتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محسن قنادی عرب گفته:
    مدت عضویت: 1892 روز

    ۳۳ مین روز

    سلامی همچو آرامش در پرتوی آگاهی

    آنانکه ستایش را مخصوص خدا میدانند و و سلام خدا بر آنها و آنها سلام میکنند و الحمدالله رب العامین سرلوحه افکارشان است

    من یاد زمانی افتادم که سربازی بودم

    یک روز که از سراجبار برده بودنمون تو مسجد لشکر و من دوست نداشتم اون حرفا رو گوش بدم

    یهویی این متن رو نوشتم

    فکری برای باران کن

    روزی خاک کویر بارور خواهد شد

    توجهات الطاف بی معنی کفش های چیده شده

    پایوران پر از حس گریز چرت در لالایی سخنان واعظ ناکرده پند

    گوش ها گس میشنوند جملات را

    خواب کاغذ های سفید را برهم نزنیم حس بهم رسیدن حروف را چه کنیم

    فرمانده هم خواب است

    بیا فکری برای باران کن

    روزی تپش قلب این مظهر پاکی جسمم را دور از ذهن با روحپیوند خواهد زد

    و ما یکی خواهیم شد

    حروف این اشکال بی معنا برای به هم رسیدن چه بی تابند

    بیا فکری برای باران کن

    تجسم درهای آزادی سخت است و اما هیچ کاری با تو غیرممکن نیست

    بن بست یا گیر در دایره ای دوار

    گناه باران را چه میدانی

    در حلقه ی چشمان تنگش چه میبیند؟

    نمیبیند

    دلش از سنگ است و درکش را سخت سوخته

    ومن اینجایم و امانمیدانی که با دوست در خود خلوتی دارم

    ومن اویم و او من

    و تو هربار که میگویی به خط شین

    من با تمام هستی در یک خط باهم به درآییم

    بیا فکری برای باران کن

    محسن عرب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 1775 روز

    به نام خدایی که عشقش رادرقلبم جاری کردومن ازاوسپاسگزارم.

    خدادرقلبی است که عشق می ورزد،خدادربارانی است که می بارد،خدادرسکوتی است که پرازآرامش است ،خدادرزیبایی آسمان است،خدادردرختانی است که دیدن آن هابه من آرامش می دهد،خدادراشک های شوقی که ازروی عشق میریزیم است ،خدادرلبخندکودکی است که اورانوازش می کنی ،خدادرلبخندکودک فقیری است که هدیه ای یاتکه نانی به اومی دهی،خدادرقلبهای پاک وساده است آمده بودم میلیاردرشوم،ولی چیزی بهترازآن رادریافت کردم عشقی که به من هدیه دادی ومن دریافتم که بدون عشق تولحضه ای نمی توانم تاب بیاورم ازبدوتولدم توراداشتم ولی عشقت رادرسینه ام نداشتم ولی زمانی که ازدنیابریدم ازهمه عاجزشدم ومی خواستم که زندگی ام راتمام کنم درحال سقوط بودم تودستانم راگرفتی وعشق خودرابه من هدیه دادی ومرابه اوج کشاندی مدتی بودکه ازعشق تودربین همه صحبت می کردم ومی گفتم تنهااورابپرستیدوتنهاازاویاری بخواهیدتازمانی که آخرین بارکه درموردتودرنزدآشنایی صحبت می کردم گفت اگراینگونه که تومی گویی است پس چراهنوزبدهکارهستی واین باعث شدمن حریص شوم وبخاطرپول نزدتوبیایم وهرچقدربیشتراصراردرکارم داشتم ازتوبیشتردورمیشدم تاجایی که دیگرانگارچیزی رادرونم گم کرده بودم وآشفته وپریشان بودم ودلتنگ توبودم وهرچقدرکتاب می خواندم وفایل گوش میدادم بیشترکلافه میشدم وقتی که نزدتوبه سجده افتادم وباتوسخن گفتم واشک ریختم که عشقت رادوباره به من برگردانی ومراببخشی ومرادرهمه حال تسلیم خواسته خودت گردانی زیراکه می دانی بدون عشق تونابودخواهم شدواینک حال من خوب است وعشق تورادوباره درسینه دارم وبعدازآن که به آرامش رسیدم به این فایل صوتی رسیدم باعشق به آن گوش دادم.خداجونم عاشقتم وازتوسپاسگزارم که بهترین هدیه راکه عشق خودت است رابه من هدیه دادی ومن پاره ای ازتوهستم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت ❤

    اولین کامنت من برروی سایت درتاریخ ۲۷/۷/۱۳۹۹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    معصومه عبیری گفته:
    مدت عضویت: 2271 روز

    با سلام به استادم به تکه ای از وجودم و تکه ای از وجود خدا💚 سلام به مریم عزیزم به پاره ای از وجودم و پاره ای از وجود خدا💚 و سلااااام به دوستان نازنینم دوستانی از جنس خدا 💚

    روز سی و سوم از تحول زندگی من…..

    از کدوم قسمت این فایل سراسر زیبایی و آرامش و خدایی شروع کنم؟..از کجاش بگم؟..چطوری میتونم این حجم از آگاهی و آرامش رو توصیف کنم….خیلی سخته…

    فقط میدونم که این فایل رو هزاران بار گوش دادم و هربار آرامش میگیرم هر بار روحم تازه میشه و احساسی وصف ناشدنی دارم…❤

    یادمه یکبار خیلی حالم گرفته بود از رفتار بد یک نفر و از برخورد بدش بسیار ناراحت بودم و کلی گریه کردم.(البته من مسئولیت این اتفاق و این ناراحتی به وجود آمده رو ۱۰۰درصد قبول کردم چون خودم در ذهنم خلقش کرده بودم و قبلا فرکانسی رو شبیه به این ارسال کرده بودم) و اون لحظه که همه وجودم نفرت از اون فرد بود، اومدم و این فایل رو گوش کردم.. و خدا میدونه هیچ چیز نمیتونست اون لحظه منو آروم کنه غیر از این فایل…و وقتی چندین بار گوش دادم دیدم هیچ نفرتی دیگه وجود نداره و بالعکس همه هستی رو پاره ای از وجود خودم میدیدم.

    و وقتی عشق میاد تو وجودت وقتی خدا میاد، دیگه جایی برای نفرت باقی نمیمونه.

    وقتی در قلبت رو روی عشق باز میکنی، نفرت خود به خود از بین میره. اصلا نیازی نیس تلاشی کنی…

    و عششششق..عشق..عشق، درمان همه چیزه. وقتی عشق بیاد تو وجودت همه دنیا همه موجودات همه آدمها زیبان و دوست داشتنی . همه زندگیت همه وسایلات،.. از مداد و خودکار و دفتر کنار دستم گرفته تا صندلی ای که روش نشستم تا لباسشویی که الان داره لباس برام میشوره تا بچه هام که دارن با باباشون بازی و کل کل میکنن تا همه چیز دور و برت زیبا و خواستنی هستن و لبریزی از حس سپاسگزاری..تمام وجودت میشه خدا.

    و باور کن و باور کن و باور کن که وقتی حالت خوبه و خدا رو راه میدی توی قلبت تمام دردهات از بین میرن. بخدا از بین میرن….

    من چند روزه خیلی حالم بهتره از لحاظ جسمی و روحی.

    فک میکنم دقیقا از چند روز پیش بود که من به دلم افتاد چند تا دفترچه رنگی و خوشکل بخرم برای خواسته هام و سپاسگزاری و نشانه هام..(قبلا همش رو یه جا مینوشتم و قاطی میشدن یا فراموش میکردم بنویسم. )

    و دقیقا از همون شب که رفتم اینا رو بخرم😍😍😍وای خدای من وقتی یادم میاد..دقیقا خدا بهم گفت آفرین داری کار درست رو میکنی.چون نشونه اش رو دیدم.چون فروشنده بهم دوتا خودکار و یه مداد اشانتیون داد اونم داخل لوازم التحریر که همه چی مقطوعه.

    چقد حس و حالم عالی بود. به دفترچه های قرمز و سبز و نارنجی نگاه میکردم📚📙 و ذوق میکردم😍چقد خوشحال بودم که خریدمشون.

    و دقیقا از روزی که شروع کردم تو اون دفترا نوشتن، درد زانوم خیلی بهتر شده و ضعف بدنیم خیلی کمتره و همینطور مدتی بود توی سقف دهانم یه برآمدگی شبیه تاول ولی سفت بود که اذیتم میکرد و نمیدونستم چیه و حدود دوماه بود که خوب نمیشد ولی الان بهتر شده خییلی خییلی بهتر شده. من با تمام وجودم حس کردم که وقتی متصل هستم به خدا به منبع آرامش، تمام زندگیم روی غلتک میفته و همه چی عالی پیش میره…خدایا شکرررت هزاران هزار بار شکررت😍😍

    پس……قلبت را پاک کن. اتفاقات خوب تنها وقتی از راه میرسند که قلبت را پاک کرده ای. تو پاره ای از خدایی. تو فراتری از جسمت و ذهنت، تو آگاهی هستی و آگاهی تو اصل توست. خود متعالی توست…تو لایتناهی هستی و مقدس.

    تو پاره ای از خدایی و من هم و او که کنار تو نشسته است و او که آنسوی دنیاست. تو پاره ای از من هستی و من پاره ای از تو مثل دو قطره از دریا.

    عطر خدا تو تک تک این جملات وجود داره💖💖 این جملات و این فایل سراسر آرامش درمان همه دردهاست. هر وقت دلت گرفته بود حس و حالت خوب نبود به جای درد دل برای بقیه به جای دکتر رفتن بیا و این فایل های آگاهی رو گوش کن و معجزاتش رو ببین.😍✔✔

    برای سه روز با همه هستی یکی میشوم🌎🌄. همه هستی را پاره ای از وجود خودم میبینم🌏🌌 فقط برای سه روز خودم را و همه را گرامی میدارم🌍🌃چون پاره ای از خودم چون قلبم چون پاره ای از خداوند.🌙

    فقط برای سه روز با هر موجودی که روبرو می شوم این جمله را تکرار می کنم:

    او پاره ای از من است.پاره ای از خداست

    و ببین که عشق بی قیدوشرط چگونه در وجودت جاری می شود.❤❤

    😍😍😍😍😍😍

    دقیقا چند لحظه پیش رفتم لباسها رو روی طناب بندازم که چشمم به درخت لیموی داخل باغچه خورد که نزدیک یکساله کاشتیم و به دلم افتاد که برگ های خاکی و کثیفش رو بشورم. که چشمم به چند تا آفت سفیدرنگ روی برگاش افتاد. من هر وقت سراغ درخت میومدم تعدادی کرم و آفت روی برگا میدیدم و حسم بد میشد و ازشون بدم میومد که باعث میشدن درختا خراب شن ولی اینبار فرق میکرد. اینبار قرار بود با هر موجودی روبرو میشم یه جمله رو تکرار کنم. اونا رو از برگها جدا کردم و گفتم:

    تو پاره ای از منی. تو پاره ای از خدایی…😍😍😍😍 و چقدر حسم بهتر شد…🌳💚

    خییلی دوستون دارم استاد عزیزم و مریم نازنینم بهترین موجودات خداوند.😍💚🌹💚🌹💚🌹💚🌹💚🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 55 رای:
  6. -
    میلاد امیرپور گفته:
    مدت عضویت: 1788 روز

    سفرنامه روز ۳۳ام

    خدایا ممنونم که امروز هم حضور داشتم

    الهی شکرت

    ۴،۵بار این فایل صوتی رو پشت هم گوش دادم، هر لحظش انگار یه چیز خاصی در وجودم رو داشت روشن میکرد. حتی نمیدوستم که چی باید اینجا بنویسم و الانم کلمات خودشون میان و مینویسم. فقط یه چیزو فهمیدم که بااااااید خودم رو رها کنم و سکوت کنم، تنها در اون لحظست که الهامات خییییلی واضح تر بهم گفته میشه و هدایت میشم.

    خداوندا منو در درک قوانین جهان هستست و درک آگاهی ها هر لحظه مصمم تر و قوی ترم کن تا بتونم بیشتر، بیشتر و بیشتر بفهمم و زندگی ای سرشار از سلامتی، عشق، ثروت و سعادت و آرامش رو برای خودم رقم بزنم.

    خدایا شکرت🙏🌎💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1782 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم عزیزم

    به نام خدای شادیهاو فراوانی

    برای این فایل ،برای این روز از سفرنامه حتی نمیدونم چی بگم ،هر چیزی که بگم آرامش درونیم رو نمیتونه بیان کنه ،هر چیزی که بگم نمیتونه اون اشتباهاتم رو و اثرهایی که بر روم گزاشته رو بیان کنه.

    میخوام تعهد بدم چون هر وقت تعهد دادم بهشون عمل کردم.

    سه روز قضاوت نمیکنم،از خودم دفاع نمیکنم،عصبانی نمیشم ،فقط سکوت میکنم و لبخند میزنم

    خدایا شکرت

    سی و سومین رد پای من در سفرنامه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    دریا گفته:
    مدت عضویت: 2020 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    آرامش در پرتو آگاهی

    چندین بار فایل رو گوش دادم و نمیتونستم پیامش رو دریافت کنم فکر میکردم یه فایل معمولیه اما الان که با دقت بیشتر گوشش دادم بعضی از پیاماشو دریافت کردم

    اول سکوت کن وگوش کن بدون هیچ قید و بند زمینی خالی شو از همه چیز رها کن هر چیزی را که تا حال در مورد هر چیزی دیده ای یا شنیده ای

    خود متعالی تو میخواهد که آرام باشد در آرامش مطلق در سکوت

    باور کن که لازم نیست که همیشه از خودمان دفاع کنیم چیزی که ما همیشه برعکسش رو انجام میدیم بیا گوش دادن ساده رو تجربه کنیم

    رها از باورهایمان همان چیزهای که مثل سیمان سفت و سخت شده و بر ذهنمان چسبیده وپاک از قالبهایی که محدودمان میکند

    قلبت را پاک کن اتفاقات خوب وقتی از راه میرسند که قلبت را پاک کرده باشی

    سکوت کن ودل بسپار

    تو تکه ای از خداوندی و هر موجود دیگر پس برای سه روز همه هستی را پاره ای از خودت ببین بهش عشق بورز او را تکه ای از خودت تکه ای از خداوند بدان

    با ذهنی ارام فقط سکوت کن ودلبسپار

    تو یک روح لایتناهی هستی تو مقدسی تو متصلی به خداوند مثل یک قطره که جزیی از دریاست اصلا خود دریاست

    قلبت را پاک کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سهیلا سنجرانی گفته:
    مدت عضویت: 1755 روز

    بنام پروردگار مهربانم سلام من بعد از چند ماه تلاش تونستم وارد سایت استادبشم و خداوند مهربانم رو شکر میکنم که من رو تومسیری قرار داد تابتونم مسیر زندگیم رو به درست تشخیص بدم و راه حقیقی رو طی کنم و اولین فایل صوتی که گوش دادم واقعا من رو رها کرد وارامشی بی وصف برام رغم زد ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 1900 روز

    به نام آفریننده هستی

    روز ۳۳ ام روز شمار تحول زندگی من

    سلام

    وقتی این فایل رو صبح گوش میدادم،چه احساس فوق العاده زیبایی پیدا کردم

    وقتی رفتم خرید،با فروشنده های مختلف صحبت کردم،وقتی چیزی خواستم و نیاز به راهنمایی داشتم

    گفتم خدایا،این شخص تکه ای از توئه،تکه ای از من و ما در نهایت یکی هستیم و از توییم.وقتی فکر میکردم که اون شخص تکه ای خداست،ناخواسته لبخند میزدم،به همون فردی که شاید دیروز احساس خوبی بهش نداشتم حس زیبا تری پیدا کرده بودم،طوری که دلم می خواست اون فرد رو به آغوش بکشم.من هر قدر که اینطور فکر کردم،اون فرد فروشنده خودش برام کارها رو میکرد.جای دیگه فروشنده ی دیگه ای میگفت فلان محصولمون تخفیف بالایی خورده و من دقیقا اون رو نیاز داشتم.

    من عاشق ستاره ها و نجومم و خیلی علاقه دارم بهش،خیلی جالب بود که دوست عزیزم زنگ زد و گفت علیرضا امشب مریخ تو بهترین حالتش برای دیدنه اگه دوست داری برو و نگاه کن.خب همچین اتفاقی که کسی به من زنگ بزنه بگه خیلی کم میفته و من معمولا قبلش مطلع میشم،اما لازم بود تا اون فرد بهم بگه تا از ته دل بگم عزیز دلم،دوستت دارم.از ته دلم حالم خوب باشه و بگم و بخندم

    حتی اگه نتونستم مریخ رو ببینم بجاش یه بارون فوق العاده داشت میبارید که چند دقیقه از روی پل تا خونه زیرش نهایت لذت رو بردم

    اگه یه فردی رو اینطور ببینم،دیگه دعوا کردن معنایی نداره،بحث کردن معنایی نداره.همش دوست داشتنه و همش صلح

    تو تمرین فصل سوم کتاب رویاهایی که رویا نیستند یه تمرینی بود که باید افرادی که میدیدیم بهشون لبخند میزدیم و من خیلی به این مقاومت داشتم،با تمرین اروز،با باور و آگاهی که ذهنم امروز دریافت کرد،با عشقی که امروز قلبم دریافت کرد.دیگه دست خودم نیست،هر کسی رو میبینم ناخواسته بهش لبخند میزنم و این امروز خیلی برام جالب بود.

    یکی از زیباترین احساس هایی که تا کنون داشتم تمرین و تجربه امروز بود

    خدایا شکرت بابت این آگاهی های خالص که از زبان استاد عباسمنش عزیز جاری شد و تاثیری شگفت انگیز بر من گذاشت

    خدایا شکرت بخاطر بارون فوق العاده زیبای امشب

    خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: