آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1 - صفحه 49

919 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    بنام خدای ❤️

    سلام به همگی

    روز ۳۳ سفرنامه ام 🌹

    امروز پر از نجوا شده بودم الان که دارم می نویسم غروب شده و می خوام برم نماز بخونم

    از صبح هی به خودم دلسردی رو یادآوری می کردم و یه هو از مسیر دور شدم ، سپاسگذاری هامو ننوشتم و ……

    همه فایل ها یه طرف این فایل های پرتو آگاهی یه طرف اینا انگار عشق خدا توشه

    چیزی که بیشتر از هر چیزی بهش نیاز دارم تو این دنیا ولی واقعا نمی دونم عشق خدا چه شکلیه ؟؟ حمایتش چطوریه ؟؟؟

    کامنت مهرنوش عزیز رو خوندم که کاملا منم امروز مثل اون شده بودم

    از خدا فقط خدا رو می خوام

    همیشه ازش می خوام که خواسته هامو با عشق و روش خودش بهم بده

    نمی تونم از دیگران توقع داشته باشم اون طوری که می خوام بهم عشق بدن

    من از بچگی از خود خودش عشق گرفتم نه از اطرافیانم

    یه جوری که خودش منو وابسته خودش کرده

    اگه یک روز همه کارهامم خوب پیش بره ولی نتونم خدا رو احساس کنم بهم میریزم ….

    عشق الهی آلویت زندگی منه ❤️

    خدایا بهم یاد بده چطوری میشه که همیشخ عاشقت باشم و باهات صحبت کنم ؟؟؟

    دوست دارم رابطه ام با خدا همیشگی و قوی بشه

    واقعا همیشه اونو کنار خودم احساس کنم نه ترسی داشته باشم و نه نگرانی

    به امید روزی که برسم و بیام کامنتمو بخونم ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 1838 روز

      سلام دوست عزیزم پاره ای از وجودم

      بهت پیشنهاد میدم فایل” رابطه ما با انرژی که خدا نامیده ایم” ؛ در دسته ی،” در صلح بودن با خودمان” ؛ رو ببین و کامنت هاشو بخون

      بمن که خیلی کمک کرد خدارو بهتر احساس کنم حس میکنم بعد ازون فایل من چن تا قدم به طور جهشی خدارو بهتر حسش میکنم و اینکه هر لحظه منو هدایت میکنه رو واقعن درک کردم و تو روزمره ام از غذا خوردن تا هر کار پیش پا افتاده ای یا کار مهمی ازش هدایت میخام و اون میگه ! حتما ب شما هم کمک میکنه

      من این حسو( اینکه خدا در هر لحظه هدایتم میکنه )قبلن هم داشتم ولی اکثرا نمی تونستم درک کنم صدای خداست ، ولی بعد این فایل میگم انگار خودشو واضحتر نشون داد 😍😭!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 1401 روز

    به نام خداوند مهربان

    روز سی و سوم

    در واقع من این فایل و دیروز گوش دادم و امروز دارم رد پام رو میزارم

    دیروز وقتی این فایل و گوش کردم نتونستم از لحاظ احساسی باهاش ارتباط برقرار کنم با وجود اینکه این متن و خیلی دوس داشتم و همیشه متنای این چنینی برام تاثیرگزار بوده

    من خدا رو دور از خودم میبینم

    هنوز نمیتونم حسش کنم

    نمیتونم درک کنم واقعا خدا چجوریه

    دیروز با خودم میگفتم منم خیلی دوست دارم مثل بقیه ی آدمای که میگن عاشق خداییم و هر لحظه تو زندگیمون حسش میکنیم باهامون حرف میزنه و … ، خیلی دوس دارم منم مثل اونا بشم منم یه روز بگم عشق خدا برام کافیه و از وقتی پیداش کردم از همه چی بی نیاز شدم.

    من یکم ناامید شدم دیدم بیشتر از یه ماهه که این سفر رو شروع کردم تقریبا هر روز رد پا گذاشتم، فایل مربوط به هر روز رو چند بار گوش میدادم تمام حرفای استاد رو نوت برداری میکردم و تا جایی که میتونستم گفتگوهای ذهنم و کنترل کردم

    اما حس میکنم هیچ تغییری نکردم ، و این حس ناامیدی باعث شد که دیروز چنتا کار که هر روز انجام میدادم و انجام ندم مثل نوشتن رد پا تو این صفحه نوشتن سپاسگزاری تو دفترم انجام ورزش روزانه و حتی جلو گفتگوهای منفی ذهنم رو هم بعضی وقتا نگرفتم و اجازه ی پر و بال بهشون دادم.

    و حتی آخر شب ک اومدم خونه و قصد داشتم هر جور شده این کارا رو انجام بدم بطور خیلی اتفاقی حرف یه نفر که پشت سرم یه چی گفت و شنیدم و احساسم بد شد و کلا بیخیال همه چی شدم و فقط برا اینکه ازین حال در بیام و ذهنمو مشغول کنم یه فیلم گذاشتم و نگا کردم تا خابم برد.

    نصف شب از خواب بیدار شدم البته نزدیکای سحر بود

    یاد خدا افتادم همونجا که خوابیده بودم باهش حرف زدم گذشته ی خودمو به یاد آوردم مرورش کردم تا به اینجا، گفتم زندگیم فراز و نشیبای زیادی داشته تا به اینجا رسیدم و الان من واقعا میخام تو رو بشناسم من به شدت بهت نیاز دارم به عشقت نیاز دارم به حمایتت نیاز دارم من نیاز دارم عشق رو از منبع عشق دریافت کنم که بی نهایته ، نه عشق آدما که محدوده …

    یاد مشکلاتم در رابطه با همسرم افتادم ( گر چه زندگی خوبی داریم و مشکل خاصی به اون صورت نداریم اما من همیشه فکر میکنم اون اونقدر که باید عاشقم نیست و ازم حمایت نمیکنه) ازش بیشتر توقع دارم و این واقعیت رو که اون نمیتونه اونجوری که من میخام باشه رو قبول کردم

    و با خودم فکر کردم شاید من خیلی توقعاتم از یک انسان زیاده، شاید هیچ انسانی توانایی اینو نداره که اونقد عشقی که من نیازش دارم رو بهم بده

    شاید تنها کسی که میتونه این عشق و بهم بده خداست که منبع عشقه و خودش خالق عشقه

    خیلی گریه کردم و احساس تنهایی کردم احساس کردم اون عشقی که باید براش تلاش کنم عشق خداست

    اون کسی که اگه تمام دنیا مقابل من باشن کنارم وایمیسه و حمایتم میکنه فقط خداست فقط اونه که میتونم ازش همچین توقعی داشته باشم یاد پیامبر افتادم و ابراهیم و موسی که چجوری همه با اونا مخالف بودن اما اونا مطمئن بودن و هیچ ترس و نگرانی نداشتن ، چون اونا حمایت خدا رو داشتن چون عشق خدا رو داشتن و بی نیاز از هر چیزی و هر کسی بودن

    شاید اگه همسرم اونقدررر که من توقع دارم بهم عشق میورزید و ازم حمایت میکرد من هیچوقت نمیفهمیدم که چقدر به عشق خدا نیاز دارم، و دنبالش نمیگشتم

    یاد حرفای استاد عباسمنش افتادم که همیشه میگن مهمترین دست آوردی که تو این سالها و ازین قوانین دارن آرامش و ایمانیه که به خدا دارن و این براشون از تمام ثروتشون لذتبخشتره و اینکه چقدر این حسشون براشون لذت داشته که حتی ثروت رو هم برای این میخواستن که بیان به مردم بگن که این مسیری که من رفتم همه چی به شما میده هر چه که بخواهید.

    پس این عشق واقعا بالاتر از تمام لذتهاست

    خدایا من این عشق و میخوام من میخام اینجوری تو رو بشناسم من میخام اینجوری تو رو حس کنم بهم بگو چکار کنم بهم بگو راهش چیه

    خدایا من و مثل خودت خالق آفریدی تا همونجوری که تو به هر چه بخواهی بشود میگویی باش و میشود ، من هم خودم زندگیمو خلق کنم ؛ اما راهش چیه؟؟ چجوری میتونم به اون مرحله برسم تو بهم بگو تو راه و بهم نشون بده تو بهم نشونه بده که ناامید نشم که بفهمم این راه و با همین روند ادامه بدم یا باید کارای بیشتری انجام بده

    خدایا کمکم کن که اگر یه روز ناامید شدم روز بعد با قدرت بیشتری ادامه بدم، اگه یه روز دلسرد شدم نشونه ای ببینم ک قدرتم و بیشتر کنه

    خدایا امروز این حرفا رو اینجا ثبت کردم تا بعدها که تو رو پیدا کردم و عاشقت شدم و تونستم زندگیمو خلق کنم و از عشق تمام آدمها بی نیاز شدم و در عین حال عاشق همه باشم و به همه عشق بورزم ، اونروز من رو به این نوشته هدایت کن تا امروز رو بخاطر بیارم.

    خدایا من واقعا میخوام تو رو بشناسم واقعععااااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهربانو گفته:
    مدت عضویت: 1478 روز

    به نام الله مهربان و سلام و درود به شمابندگان خوب خداوند خصوصا استاد عزیزم و مریم جان خودمون . امروز بیست و سومین رد پای منه که خیلی خوشحالم

    استاد بینهایت دوستون دارم و بینهایت خدارو سپاسگذارم که ما رو به این راه هدایت کرد واین نعمت بزرگ آرامش در پرتو آگاهی رو توسط شما بهمون هدیه کرد چقدر زیباست واقعا لذت میبرم و به آرامشی عجیب میرسم زمان گوش دادن به این پیامهای زیبای خداوند و واقعا حس یکی بودن با او تمام وجودم رو آروم می‌کنه و به این یکی شدن با خداوند به خود می بالم که چه سعادتی نصیبم شده و باید قدردان اینهمه نعمت و سعادت باشم باید هماهنگی میان ذهن و روحم رو بیشتر کنم و از اشفتگیه ذهن دوری کنم و کنترل اون رو بدست بگیرم و این مقدور نیست مگر توجه کامل به این اصل که ما و خدا یکی هستیم مثل قطره و دریا ، باید رها باشیم به هیچ چیزی غیر از خودش نچسبیم و همواره با تقویت خیال‌های زیبای با او بودن و عاشق بودن و بدون منت به مخلوقاتش عشق ورزیدن و خدمت کردن ارامشمون رو بیشتر و بیشتر کنیم که احساسمون همواره عالی باشه که احساس عالی مساوی اتفاقات عالی و تمام تلاشمون زندگی کردن در لحظه باشه و همواره به همه ی مخلوقات خداوند عشق بورزیم و صبور باشیم که خدا صبوران رو دوست دارد

    ازتون سپاسگذارم دستان زیبای خداوند الهی همیشه سلامت و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2188 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز ۳۳سفر به درون

    میخام از هماهنگی با درون با روح با ذات لایتنهای خودم بگم از حس و حالی که دارم بگم از آرامشی که دارم خدایا شکرت خدایا ممنونم ازت

    من یک سال پیش تعهد دادم به درآمد ماهیانه سه میل برسم و تجسم کردم و تجسم کردم و تجسم

    و الان چی دارم ی کار راحت و سبک که توش تقریبا دو سه ساعت کار میکنم و بقیه ش دارم فایل های استاد عباسمنشو گوش میدم و متاسفانه درگیر فضای مجازی هم هستم که دارم کمترش میکنم خدارو سپاس گزارم بخاطر آرامش حس خوب و حال عالی که دارم بخاطر گوشی که دارم بخاطر شارژی که دارم بخاطر لباس های قشنگی ک خریدم بخاطر سلامتی که دارم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سیده راضیه امینی گفته:
    مدت عضویت: 1972 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم …

    روز سی و سوم :

    خدا را دیده ای آیا ؟

    تو آیا دیده ای وقتی شبی تاریک میان بودن و نبودن ، امید فردایی

    هراسی میرباید خواب از چشمانت

    به گوشت با نوای عشق میگوید

    غریب این زمین خاکی ام ، تنها نمیمانی …

    تو آیا دیده ای وقتی خطایی میکنی اما … ته قلت پشیمانی ؟

    و میخواهی از آن راهی که رفتی ، بازگردی …

    نمیدانی که در را بسته او یا نه !!!!

    یکی با اولین کوبه به در ، آهسته میگوید : بیا ای رفته ، صد باره آمده ، باز آ باز آ

    که من در را نبسته ام ، منتظر بودم که برگردی …

    خدا را دیده ای آیا ؟

    خدا را دیده ای آیا ؟

    به هنگامی که میفهمی ، دگر تنهای تنهایی

    رفیقی ، همدمی ، یاری کنارت نیست …

    و میترسی که راز دل با کسی گویی

    یکی بی آنکه حتی لب تو بگشایی

    به آغوش ، تورا گرم میکند با عشق

    خدارا دیده ای آیا ؟

    به هنگامی که دلبرهایی دنیایی

    دلت را برده ای باز پس دادند

    دل بشکسته ات را ، مهربانی میخرد با مهر

    درون غار تنهایی ، به لب غوغا ، ولی راز سخن با او نمیدانی

    کسی چون با نور میگوید بخوان …

    و تو آهسته میگویی : که من خواندن بلد نیستم

    و او با مهر میگوید : بخوان … آری .. بنام خالق انسان … بخوان ما را

    خدا را دیده ای آیا ؟

    تو آیا دیده ای وقتی که بعد از قهر و بد عهدی

    به هنگامی که بر سجاده اش با قامت شرعی

    به یک قد قامت زیبا …

    تو می آیی …

    به تکبری …

    تو را همچون عزیزی بر گناهی راه خواهد داد

    و میپوشاند او اسرار عیب را

    و از یاد تو هم ، بر عهدی ات را پاک خواهد کرد

    جواب آن سلامت را به تو خواهد داد …

    و با یک نقطه در سجده ، تو گویا باز هم در اول خطی

    خدارا دیده ای آیا ؟

    تو آیا دیده ای وقتی چیزی آرزویت بوده آن را بسته ای

    آن نگاه را میبینی البجز یک سایه ی چیره ای در درون دستهایت نیست

    کسی آهسته میگوید …

    نگاهم کن …

    حکقیقت را رها کرده …

    مجازی را تو میجویی ….

    خدا را دیده ای آیا ؟

    خدا ا دیده ای آیا ؟

    به هنگامی که در این بیکران این پهنه ی هستی

    بترسی از رها بودن ….

    تو میپرسی …

    کسی را میبینم آیا ؟

    کسی خواهد شنید این بنده ی تنها را ؟

    جوابت را نه از آن کس بپرسی …

    جوابت را ، خودش با تو … با لحن و کلام مهر میگوید …

    که من نزدیک تو هستم … به هنگامی که میخواهی …

    آری …

    تو دعوت کن مرا با عشق …

    اجابت میکنم با مهر ….

    هدایت میشوی بر نور …

    خدا را دیده ای آیا ؟

    .

    .

    .

    .

    .

    دوستتون دارم … موفق باشید …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Fariba t گفته:
    مدت عضویت: 1408 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی

    سفرنامه روز سی و سوم

    امروز که دارم این فایل رو گوش میدم یکی از خواسته هام اینه که بتونم کاملا حس کنم که همه انسانها پاره ای از من هستند و ما همه پاره ای از خداییم. دوست دارم به درجه ای برسم که از آدمها ناراحت نشم و با این حس یکی بودنه به این خواسته قلبیم برسم.

    چون امروز با تضادی که تو روابطم ایجاد شد از آدمها دلخور شدم و حس کردم برای دور شدن از حس منفی نیاز دارم هر چه بیشتر با خودم و دیگران در صلح باشم و اون ها رو از جزیی از خودم و خدا بدونم و اینطوری ناراحتی ای به دل نگیرم.

    خدایا سپاسگزارم و من رو به سوی این خواسته ام هدایت کن.

    دوستتون دارم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    یونس چاپاشی گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    بنام اوکه از رگ گردن هم به مانزدیکتر است

    پس خودماست

    سلام

    سیوسومین روز سفرنامه ام….

    واقعیتش با خود فایل ارتباط چندانی برقرار نکردم ولی با نوشته های خانم شایسته و کامنتهای دوستان به یادروزهای افتادم که هم مسیر جریان خدابودم و هر لحظه برعکس پارو میزدم ،درجا احساسش رو احساس میکردم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1570 روز

    سلام به همه همسفران و وجودهای خدا

    روز ۳۳ سفرنامه

    این قسمت سرشار از ارامش و اگاهیه من قبلا هم شنیده بودم این فایل رو اما دیروز ک‌گوش کردم ی حسی بهم گف ک هم متن مریم جون رو با صدای بلند و رسا بخونم و با صدای خودم ضبط کنم و هم متن این فایل رو چندین و‌چند بار خوندم و ضبط کردم و هی‌پاک کردم و باز ضبط کردم و حتی بر روی فایلم زیرسازی اهنگ ملایم هم کردم عین استاد ک وقتی صدامو میشنوم با ارامش همراه باشه و کلیییی وجودم سرشار از ارامش شد اینقد اینکار بهم انرژی و ارامش داد ک تصمیم گرفتم برم کل خونه رو تمیز کنم و فقط و فقط فایل گوش بدم از ساعت دو بعدازظهر شروع کردم به گوش دادن فایل و تمیز کردن اتاقم بعد وقتی ب خودم اومدم ک من کل خونه رو تمیز کردم و چهار ساعته ک اصلا رو زمین ننشستم و ی سره فقط دارم فایل گوش میدم و سرشار از حس خوب و انرژی هستم بدون اینکه خسته بشم تازه روحم بیشتر میطلبید دلم میخواست فقط بشنوم و عمل کنم و تو این زمان بود ک خدا جواب این مراقبه و ارامشی ک بوجود اومده بود بهم داد و بعد از چهار ساعت مراقبه و کنترل ورودی ذهنم و انجام دادن یک تمرین ک الهام شده از خدا بود بهم( ی حسی بهم گفت پاشو و تموم لباسایی ک استفاده نمیکنی یا نخ‌نما شده یا قدیمی از کمد لباسیت بیرون بیار تو لیاقت بهترینا رو داری و منم سریع اینکار رو کردم و شاید نزدیک به سه پلاستیک بزرگ لباس قدیمی و مانتو و شلوار هایی ک یا نمیپوشیدم یا قدیمی شده بودن یا من دوسشون نداشتم رو از اتاقم بیرون بردم و هم کمد لباسم تمیز شد و هم حس خوبی بهم داد و هم احساس لیاقت رو در خودم بالا بردم) و من پاداشمو دریافت کردم اونم خیلییی سریع ساعت شش بهم زنگ زدن ک ی پولی ب حسابت واریز کنیم ک مربوط ب کاری بود ک اونم الهام شده از خدا بود و توسط دستانش منو ب اون کار هدایت کرده بود. سر از‌پا نمیشناختم من فقط چهار ساعت مراقبه کرده بودم و تنها با انجام دادن یک تمرین خدا و جهانش اینقد سریع بهم جواب دادن واااقعا حالا درک میکنم ک استاد میگن وقتی تو حال خوب باشی سریع پاداش داده میشی اما وقتی تو حال بد باشی این حال بد باید زمان زیادی بگذره تا جوابش رو بگیری، من ‌واقعاا سریع پاداش این حال خوبمو گرفتم و بازم سعی کردم ک تو این حال بمونم و این جمعه برای من بهترین جمعه ی عمرم بود با اینکه تنها بودم اما این بهترین تنهایی بود ک تجربه کرده بودم تو زندگیم چون به منبع وصل شده بودم ب اااصل… خدااایاااا شکرت💚💚💚😍😍😍😘😘😘😘

    از استاد عزیزم و مریم جون هم کلییییییییییی سپاااااسگزااارم عاااااااشقتونم😘😘😘💚💚💚💚🌸🌸🌸🌸

    عاااشقت تک تک جاندارای روی زمینم چون همشون یاداور خدااا هستن

    خداااییااا شکرت ک تبدیل شدم ب یک سپاسگزااار اینقد این حس سپاسگزاری حس ناب و خوبیه ک چیزی جز ارامش نداره

    مرسی استااااد عزیزم برای تک تک لحظه های خوبی ک هرروز ب زندگیم اضافه میشه من فایل هاتونو سعی میکنم هرروز گوش بدم واااقعا این فااایل های نااااب و گرانبها و گوهربااار باااید هرروز تکرار و تکرار بشن 💚💚💚

    💚💚خدااایااا شکرت برای اینکه منو تو این مسیر گذاشتی شکرت شکرت شکرت💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1861 روز

    به نام مهربان پروردگارباسخاوتم که پراز عشق ومهرو مهربانی هست

    ردپای۳۳👣👍🏻 از دور دوم✅

    سپاسگزار مهربان پروردگارپراز عشقم هستم که منو به این مسیر توحیدی هدایت کرد تا هرروز بهش نزدیک تربشم،

    من ازخداهستم خود خدا هستم همچون قطره ای از دریا خود دریا هستم

    من عشق هستم من آرامشم،من میتونم همچون مهربان پروردگارباسخاوتم خلق کنم و خالق باشم ،من خالق تجربیات خودم هستم

    قدرت دردستان پروردگارم وهمچنین من است ،ما یکی هستیم

    قلب من جایگاه پروردگارم است جایگاه عشق بی قیدو شرط جایگاه مهروزیدن وسخاوتمندبودن چون جهان هستی پر از فراوانی نیست ومن گیرنده و دریافت کننده ی اینهمه مهراز طبیعت

    سپاس از استاد عزیزم بابت آگاهی های نابشون

    سپاس از مریم بانو بابت گردآوری این فایل ها درمجموعه فایل های رایگان به نام” روز شمار تحول من”

    سپاس از الله یکتای مهربان وباسخاوت که منو به این مسیر هدایت کرد وسپاس از خودِمقدسم بابت موندن دراین مسیر💪💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1404 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان گرامی سایت عباسمنش

    روز سی وسوم

    از حال لحظه ام بگویم امروز یه خورده احساسم پایین وبالا میشد واونم برمیگرده به ورودی های نامناسب در این دو روز که من به باورهای قبلیم چسبیدم وفکر میکردم برام کار میکنه وقتی به قانون اگاه تر میشی کوتاهی کردن یعنی حس وحال بد یعنی ناشکری یعنی ارتباط ضعیف با خدا و ندانستن ارزش وجودیت یعنی برای رسیدن به مدار بالاتر باید از این تضاد وعادت بد هم گذشت یعنی باید ارزش مسیر را بفهمی که خدا چه لطفی بهت کرده وخواسته رو واضح مشخص کنی وگرنه پشت تضاد میمونی ودر جا میزنی.خدایا بابت این اگاهی واجرای ان سپاسگزارم.

    فایل امشب برای من حکم جدا شدن ووارد مدار جدید شدن را داشت امشب فایل تو خیابان با هنسفری گوش میدادم وصدای اسمانی استاد و اینکه من واقعا تکه از خدام ودیگران هم تکه از من هستن وهمه با هم خداییم طنین ی بر جانم افکند که چند بار گوشش کردم واشک ریختم ،انگار حجابی از جلوی چشمانم کنار رفت ودریافتم این قضاوت ومقایسه خودم با دیگران واین مسابقه ذهنی یه بازی ه که خودم راه انداختم وگرنه در کل هیچ کس بد نیست ومن باید فقط روی خودمم کار کنم و همه از خدایند و وقتی من دیگاهم این باشد با ذات الهی موجودات برخورد میکنم و شرایط به طرز زیبایی به نفع من تمام میشود.

    واما تخیل که خانم شایسته زیبا توضیح دادن شاید امروز لازمه که من با تخیلم و تصویر ذهنی ساختن اشتی کنم و منطق را کنار بگزارم وهرانچه که دوست دارم به تصویر بکشم

    وصف والعیش نصف والعیش.

    من امروز دریافته ام هر انچه ذهن انسان به تصویر بکشد ان را دارد .الله الکبر

    یعنی کافیست که من در هر شرایطی فقط چیزی که دوست دارم اتفاق بیفتد به تخیل ان را بسازم که دنیای فیزیکی من در زمان عالی نمود پیدا کند وبدانم خداوند قدرت من را در تخیلم وذهنم قرار داده .

    هر انچه در اطرافت میبینی حاصل تخیل فردی است که نمود پیدا کرده.

    موفق وسعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: