آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-24 22:19:582020-09-26 10:00:50آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام فرمانروای هستی
روز چهل و نهم سفرنامه
سلام
یکی از اهداف امسالم بدست آوردن سلامتی است و چقد عالی که امروز با این آگاهی های فوق العاده نیز هم مسیر و هم جهت شده ام
آگاهی های امروز پر از آگاهی بود
شنیدن صدای موسیقی و آب،از تلاطم های ذهنم کاست،گویی موج های ذهنم کاسته،آب به آرام ترین حالت خود جاری بود،ذهنی آرام و صاف.اگر بخواهم با موج نشانش دهم،در صاف ترین حالت ممکن
98 درصد مولکول های بدن من هر سال تجدید می شوند اما چرا این بیماری دو سال است که با من است؟چون پزشک این باور را در ذهن من ایجاد کرد،باید تا آخر عمرت با این بیماری زندگی کنی و فقط می توانی با این دارو ها کنترلش کنی
اما برعکس،در راهی که به آن هدایت شده ام می گوید با آنچه که خداوند افریده و جزو طبیعت است این بیماری برای ابد از بدن تو خارج خواهد شد.نه فقط با تغذیه خوراکی بلکه باید پندار درستی داشته باشی تا درمانت سریع تر اتفاق بیفتد که من به آن باور های مناسب می گویم که با آگاهی هایی که از این جا دریافت میکنم کاملا هماهنگ است.یعنی با باور های درست هدایت خواهم شد به تغذیه درست
تجربه ام به من میگوید می شود.چطور؟من یکی از بدترین بیماری هایی را که انسان می تواند درگیرش شود را (بیماری که خود فرد ایجاد می کند) از این روش شکست داده ام،یعنی بیماری اسکیزوفرنی که پزشکان آن را یکی از بیماری های خطرناک روحی مینامند.پیشنهاد میکنم فیلم ذهن زیبا که در مورد جان نش ریاضی دانی که با این بیماری درگیر بود و همینطور فیلم انگیزشی عالی است را یکبار ببینید.
ده سال مصرف دارو،ده سال زندگی بد و بدتر،بستری شدن در بیمارستان،شوک های الکتریکی و… تا آنکه هدایت شدم به این بهشت فوق العاده،به این آگاهی های بی نظیر.همین الان که دارم می نویسم اشکم جاری است
پزشک میگفت باید با آن تا آخر عمر بسازی ، عباسمنش گفت می توانی سلامت جسمانی ات را کاملا بدست بیاوری و خدا را شکر که من استاد عباسمنش را باور کردم
سالهایی که کلنجار میرفتم با این بیماری و دچار بیخوابی شدیدی بودم پدرم درمورد پلاسیبو به من گفت.می گفت شخصی تعریف میکرده : “پسرم بیخوابی داشت و هر شب یک کپسول خواب میخورد و من هر چقدر تقلا میکردم که قرص خوردن را متوقف کند،نمیکرد تا اینکه من کپسول ها را خالی کردم و بجای پودر ،شکر ریختم و دوباره گذاشتم در قوطی.او همچنان میخورد،روزی ازش پرسیدم قرص ها چطور است؟میگفت عالی است،خیلی خوب میخوابم .تا اینکه بعد چند ماه گفتم ببین همه این ها شکر بود!!”
هدفی جدید در من شکل گرفت تا با آگاهی هایی که دریافت میکنم بدنم را به تعادل برسانم
خدایا شکرت بابت آگاهی های این جلسه
سلام به عزیزانم.
۴۹ امین روز سفرم.
چه سفری شد این سفر؟؟
استاد عزیزم ومریم بانوی شایسته ام امروز ۴۹ روزه که با شما همسفر شدم.
سفری متفاوت، سفری به درون.
واقعا سفری به درون.
از روزی که این سفر زیبا رو که به شما الهام شد و مارا با خود همراه کردین شروع شده همه اش زیبیاییست.
همه اش حال خوبه.
هر روز دارم اتفاقات زیبایی رو تجربه میکنم.
اصلا از اون روز که این سفر درون رو شروع کردم سفرهای بیرونی هم اتفاق افتاد.
من ۶ بهمن ماه تصمیم گرفتم بیام و روزانه وحتی چند مرتبه در روز خواسته هایی که برام اولویت دارن و خیلی هم برام غیر منطقی نیس ودور از ذهن نیس بنویسم.
یخچالم خراب شده بود با گازم ومن خیلی به یخچال وگاز نیاز داشتم ویه مقدار وسایل دیگه خونه.
ولی در حال حاضر نمیتونستم اونارو بخرم وداشته باشمشون.
من هر روز نوشتم وبا حس خوب از محیط زیبای خوونه ام لذت بردم.
منم کل وسایل خونه رو به هم ریختم وخونه ام رو تمیز کردم.
هر چه به درد نمیخورد دور ریختم یا بخشیدم.
یه سر وسامانی به خونه ام دادم.
وبه قول مریم جان انرژی مثبت رو تو فضای خونه ام پخش کردم.
در شرایطی بودم که اگه از نظر منطق میخاستم دو دوتا چارتا کنم نمیتونستم به این خواسته ام برسم.
ودیروز بعد از ۲۲ روز نوشتن وحس خوب وعالی، حسم زیباتر وعالیتر شد.
من یخچال وفریزر زیبایم را گرفتم.
وگاز زیبایم را که با عشق برامون غذا میپزه.
و اون وسایل دیگه ای هم که میخاستم خیلی هدایتی وبه لطف الله گرفتم والان دارم با شادی بیستر ازشون استفاده میکنم.
تا حالا هر وقت در مدار خوب ومثبت بودم وآرام بودم.
خداوند انچه را که خواستم بهم داده.
من نوشته بودم که قبل سال ۱۴۰۰ میخوام اون وسایلم رو داشته باشم والان دارم.
این رو تو تمرین ستاره قطبیم هم نوشتم.
خدایا شکرت که باشما اشنا شدم ودارم به خواسته های قشنگم میرسم.
میخواستم پولی به حسابم بیاد والان اون پول تو حسابمه که با عشق خرج میکنم ولذت میبرم.
میخواستم کل خونه ام رو تمیز ومرتب کنم و خیلی وسایل خونه ام نو بشه که شد.
من برای داخل خونه خیلی لوازم ریز ودرشتی که نیاز داشتم گرفتم.
یه تابلوی بسبار زیبا هم جلوی چشام نصب کردم و از دیدنش لذت میبرم.
یکی دوستام خیلی هدایتی گفت من خطاطم ونمونه خط برام فرستاد وگفت اگه خواستی برات مطلب بنویسم و الان جملات تاکیدی زیبای شمارو با رنگهای متفاوت وبسیار زیبا برام نوشته واز دیدن اونا کلی انرژی میگیرم.
یه دوست عباسمنشی هم پیدا کردم که میتونم باهاش به جاهای زیبا برم ودرباره قانون باهم حرف بزنیم و از تواناییها وزیباییهامون بگیم تا بتونیم همدیگه رو درک کنیم.
امسال با سفرنامه زندگیم کاملتر شد.
خدایا شکرت.
خدارو شکر که روز به روز ولحطه به لحظه دارم بهتر میشم وقوانین رو درک میکنم.
شاید انچه گفتم ونوشتم برای برخی دوستان عادی باشه ولی من هر اتفاق حتی کوچولویی که برام رخ میده باعث میشه بیشتر رشد کنم ومتکاملتر بشم.
یه روز نوشتم که امروز میخام آش بخورم و در حالیکه از آش خبری نبود.وظهر دیدم مامان برامون آش اوردن ومن چقدر به خاطر اون آش خدارو شکر کردم که قانون داره جواب میده ومن میتونم درخواستهای بیشتری داشته باشم.
خدایا شکرت.
خدایا شکرت به خاطر اینهمه لطف ومحبتت.
خدایا شکرت به خاطر تمرین ستاره قطبی و زیباییهاش.
خدایا سکرت به خاطر حال خوب خودم وعزیرانم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه با تغییر من اطرافیانم وعزیزانم تغییر میکنن.
خدابا شکرت به خاطر تک تک لحظات زیبای زندگیم.
هر روز بهتر از دیروز……
به نام خدا❤️❤️
سلام به همگی🌹🌹
هر سال یک بدن نو و تازه
قدیمی ترین سلول های بدن ما یک ساله هستن یعنی هرسال ۹۸ درصد از مولکول های بدن ما تجدید میشوند
پس چه چیزی باعث میشود بعضی بیماری ها به مدت چند سال همراه یک فرد باشد
همه چیز به حافظه بر میگردد
به نوع تفکر و باورهای ما برمیگردد
و اثر پلاسیبو این موضوع را کاملا روشن میکند
من از کامنتای دوستان عزیز کلی آگاهی کسب کردم و با اثر پلاسیبو کاملا آشنا شدم اما گفتم خودم برم و تحقیق کنم و این مقاله رو خوندم و گفتم تو سایت به اشتراک بذارم
اثر پلاسیبو به قرصی گفته میشود که خود، و ذاتا، عملا بی اثر است(مثلا قرص شکر)، اما از آنجاییکه به بیمار گفته میشود که این قرص خاص که به سختی برایت پیدا کردیم را با فلان دستور و هر x ساعت در روز بخور تا ۳ روز خوب میشوی، بیمار نیز کاملا چنین بهبودی را تجربه میکند. در واقع هرچند قرص، کاملا بی اثر بوده است اما از آنجاییکه این انتظار در بیمار ایجاد شده است که در زمان کوتاهی درمان شود و ناخودآگاه بیمار، روی این موضوع هیپنوتیزم شده است، به همین علت دقیقا همین اتفاق روی میدهد. به عبارت دیگر، پزشک با این روش، قدرت درونی ذهن و بدن بیمار را فعال میکند نه اینکه قدرتی را از بیرون تزریق کند.
باید بدانید قدرت بدن و ذهن شما بسیار بسیار بسیار بیشتر از قدرت هر قرص موجود در جهان است و این چیزی است که علم پزشکی جدید و بهترین پزشکان، به خوبی به آن رسیده اند. البته هرگز انتظار نداشته باشید که کارخانه هایی که میلیاردها دلار از تولید داروها سود میبرند، این موضوع را به شما بگویند. داروهایی که ظاهرا مشکلی را حل میکنند، اما در پشت پرده، هزاران مشکل دیگر تولید میکنند. زیرا بدن شما سیستمی پیچیده است که نمیتوان چشم بسته، چیزی را تغییر داد و انتظار نداشت چیزهای دیگر تغییر نکنند ! مثلا یکی از تحقیقات نشان میدهد که بیمارانی که بر اساس دارو، بهبود میابند، هرچند ظاهرا درمان میشوند، اما ۴ برابر سریعتر میمیرند. بر اساس پیش بینی ها، تا سال ۲۰۵۰ ویروسها و میکروبها کاملا به آنتیبیوتیکها و متدهای حال حاضر مقاوم میشوند و از این رو مهم است که با قدرت درونی بدن خود نیز آشتی کنید.
قربونت بشم استاد که هر روز با شنیدن فایلای شما بیشتر آگاهی کسب میکنم و با آرامش بهتری زندگی میکنم
و تحسین میکنم افرادی و که تو کامنتا نوشتن تونستن تو بیماری تمام مقاومت های ذهنی رو بشکنن و بیماری شونو درمان کنن حتی بچه هایی که تو کامنت گفته بودن از نظر پزشکی نوع بیماری ما ناعلاج بوده
اما ناعلاجی وجود ندارد همه چیز قدرت ذهن ماست که تعیین میکند بیماری را بپذیریم یا با کنترل ذهن درمان کنیم
استاد من همین چند وقت پیش خیلی شدید دچار کم خونی شدم که حتی دکتر رفتم گفت کم خونی تو چهره ت داد میزنه
من شروع کردم به قرص خوردن و آمپول زدن و دکترم تأیید میکرد مرتب داروهامو مصرف کنم
اما تا قبل اینکه سراغ این فایل بیام تو کامنت یکی از دوستان خوندم که گفته من با اینکه بیماری سختی داشتم و دکترا میگفتن بیماریت ناعلاجه اما با قدرت داروهامو ریختم اون طرف و دیگه مصرف نکردم و بعد مدتی که رفتم ازمایش هیچ اثری از بیماری در بدنم وجود نداشت
همونجا یه صدایی بهم گفت چرا داری دارو مصرف میکنی ؟؟؟؟؟؟؟
اما اوایل ذهنم شروع میکرد به سرو صدا کردن و میگفت اگه نخوری……..
و یه جوری شده بودم که قرصایی که قرار بود هرشب بخورم یه شب میخوردم و دو شب نمیخوردم و کاملا ترس و مقاومت داشتم تا اینکه یه شب واقعا به خودم قول دادم دیگه دارو مصرف نکنم و واقعا دیگه هم نخوردم
اما بازم داروهامو نگه داشتم فقط استفاده نکردم
تا اینکه بعد چند روز به این فایل هدایت شدم و با قدرت و احساس خوب همهی دوراهامو ریختم تو پلاستیک و بردم انداختم سطل زباله 😊
و الان حالم خوبه خوبه و به لطف الله در سلامت کامل هستم😍
خدای خوبم ازت ممنونم که درست زمانی که دارم مسیر و اشتباه میرم هدایتم میکنی و میگی برگرد و به آرامش برس 🧡🧡
و واقعا احساس خوبی داشتم که دارم عمل میکنم به قوانین حالا هر چند اول ذهنت شروع میکنه به سرو صدا کردن اما با قانون تکامل میشه مقاومت ها را شکست و سرو صدای ذهن و خاموش کرد
خدایا شکرت که من هر ثانیه دارم بزرگترین و بهترین و معتبرترین داروخانه جهان و با خودم حمل میکنم و بدنم هیچ نیازی به مواد شیمیایی نداره🌷
خدایا شکرت که تونستم عمل کنم به آنچه که از سمت تو بهم گفته شد🌷
سلام
وقتی ک گوش هایم درد میکرد شاید پیش چندین متخصص رفتم اما چند سال بود ک خوب نمیشد
اما من مراقبه میکردم بشدت مراقبه میکردم و تصور میکردم نوری وارد گوشهایم شده و همه عفونت ها رو از بین میبرد
بارها و بارها
در نتیجه گوش من حسابی بهتر شد میتونم بگم 75درصد بهبودی حاصل شد و اما من یه مدت بیخیال این روش شدم و توی همون درجه موند و بهتر نشد اما الان میخام دوباره این کار رو بکنم
خداروشکر بخاطر قلب سالم️
خدارو شکر بخاطر دست سالمی ک میتونم با آن بنویسم
خداروشکر بخاطر چشمانم ک میبیند
و با آن میتوانم راحت زندگی کنم ممنونم ک چشمان زیبایی ب من عطا کردی
خدارو شکر بخاطر دندان هایش ک با آن غذا میخورم و حس خوب غذا خوردن رو حس میکنم
خداروشکر بخاطر بینی ام ک با آن نفس میکشم
پروردگار مهربانم بخاطر این هوای خنکی ک
صورتم را نوازش میکند سپاسگزارم من آرزو داشتم روزی توی همچین جایی باشم الان این شهر و این خوابگاه هم حیاط و درخت و صندلی داره
خدارو صد هزار مرتبه شکرت
خدایا بخاطر همه این ها از تو سپاسگزارم
بخاطر قابلمه و دمنوش و مانتو زیبایی ک خریدم بخاطر غذا هاییی ک خریدم بخاطر شلواری ک خریدم
بخاطر تشت مایع ظرف شویی
بخاطر کبریت بخاطر همه این ها از تو سپاسگزارم
من شکر گزاری میکنم چون میدونم با شکرگزاری سلول های بدنم بهبود پیدا میکند
خدا میداند ک هربار برای بدنم شکر گزاری کردم حالم بهتر شد
و جریانی از انرژی در همه جای بدنم جریان پیدا میکند
من به همه آرزو هایم میرسم
به نام الله یکتا
سلام عزیزای دل
یاد خدا همیشه به قلبم آرامش میده ،موقعی که از همه چی درمونده میشم فقط و فقط خدا خودش آرومم میکنه ،انگار بهم التماس میکنه حواسم و بهش جمع کنم ،الان که این کامنت و مینویسم 28 دی ماه سال 1403 هست ،تو ایران همش حرف از گرونی و شرایط سخت تو چند ماه آیندست ،خواهری دارم که مدام بهم میگه هرچی پول داری برو نقد کن ،برو مواد غذایی بخر و قراره فلان بشه و …
هرچقدر بهش میگم خدا بزرگه باز هم خیلی نگران آیندست ،اما تقصیر خودش نیست بارانی از اطلاعات منفی از طرف همسرش به سرش میباره
اما من که از تمااااام اخبار خودم و دور کردم و از هیچی خبر ندارم زیاد تحت تاثیر حرفاش قرار نمیگیرم ، امروز ظهر گفتم خدای مهربانم تو به همه امور آگاهی ،من تسلیم فرمان تو ام و هر چقدر توکل به تو داشته باشم و به وجودت و هدایتهات ایمان داشته باشم جام امن هست و از گزند دشمن و شرایط سخت در امانم ،خدای هدایتگرم لطفا هدایتم کن و اومدم داخل سایت و درخواست هدایت کردم ،خدایا شکرت وقتی با توام تو آشوب ته دلم فایلی برام باز میشه که به آرامش دعوتم میکنه ،مدیتیشن ،دقیقا چاره کار و بهم میگه که چجوری همیشه و تحت هر شرایطی آرامش داشته باشم ،استاد جان خیلی ازتون ممنونم به خاطر این سرزمین امن و بینظیر و پر از حضور خداوند ،ممنونم که کامنتم و میخونید ،در پناه پادشاه عالم موفق و سرافراز باشید
به نام خداوند بخشنده ی مهربان…
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم در این سایت
بی نهایت خداوند رو شاکرم که منو درمسیر شما استادعزیزم قرار داد تا از طریق آموزه های ناب شما به درصدی از خودشناسی وخداشناسی وجهان شناسی برسم، وهمین اندک شناختم تا به امروز تونست کمکم کنه تا از بسیاری تقلاها وتلاشهای بیهوده ای که در گذشته داشتم دست بردارم، تقلا وتلاش برای رسیدن به دنیای مطلوب، اما نه راه وروشش رو بلد بودم و نه هدایتگر وراهنما واستادی داشتم مثل شما ، بنابراین چه تلاشها وتقلاهایی که خواب خوش و آرامش رو ازم گرفته بودند، چه سختی ها ورنجهای پی درپی که توسط باورهای اشتباهم کشیدم برای اینکه به خواسته هام برسم، وهربار سراز بیراهه وناکجا آباد درمیاوردم، طوریکه روح وجسمم مدام بیماربودن، چندروزی بود که یه چیزی ذهنم رو به خودش بدجور مشغول کرده بود، امروز گفتم دیگه بسه، این ره به ناکجا اباده، تکرار این افکار چیزی جز مسموم کردن ذهنم وروحم وجسمم رو نداره، چون از شما عزیز دلم استاد مهربانم اموختم که هرچیزی به سختی انجام بگیره درست نیست، سرجاش نیست، منطقی نیست، ومسیرش مسیر هدایت یافته توسط خداوند نیست، مسیریکه توسط هدایت خداوند روشن بشه، راحت وآسونه، توش دلواپسی نیست غصه ونگرانی ودردسر نیست، وهدایت شدم به این فایل ناب…
واقعا آرامش تنها در پرتو الهی صورت میگیره، اونجا که میشنی وتسلیم میشی و اعتماد میکنی وهدایت میخوای واجابت میشی، واقعا بس نیست دیگه تقلای بیخود؟! چقدر از سالهای عمرمون رو در پی نفس دویدیم و باختیم ونرسیدیم به مقصود مطلوب، چون مسیر رو اشتباه میرفتیم، وگرنه با توکل با تسلیم بودن با دنبال کردن الهامات دیگه مسیر راست وراحته، سوت زنان وسرخوش وشاد میری وکیف میکنی وکلی هم از در لحظه بودنت لذت میبری، واقعا که اگه این ذهن رو ول کنی میبردت به جاییکه ازت یه دیوانه وپریشان و سرگردان میسازه، خدارو شکر وسپاس، با تمرین وتکرار حالا دیگه افکار واحساساتمون رو تاحدود زیادی میشناسیم وسریع اقدام به اصلاحش میکنیم…
براستی که هرکسی تسلیم خواست واراده ی خداوند باشه در ارامش محض هست..
من اکثرا این توجیه منطقی رو برای خودم دارم تو لحظه ها وروزهاییکه عجله میاد سراغم که میخوام سریع وضعییت برام روشن بشه به خودم یاد اور میشم که مینا جان، عزیزم یادت باشه تو، توی دنیای تضادها زندگی میکنی، یادت باشه در کنار تو واهدافت کسایی هستند که باید شرایط وموقعییت هایی رو مثل خودت سپری کنن تا تو به هدفت برسی وخواسته ات اجابت بشه..
یه مثال ساده که میشه زد در مورداجاره دادن یا اجاره کردن ملک هست، باید یکی بیاد ملکتو اجاره کنه که اگه اون فرد جای دیگه مستاجر بوده، حالا مالک باید از مستاجر جدید پول دریافت کنه بده به مستاجره تو که میخواد بیاد و تو اون پول رو دریافت کنی بعد برای جای دیگه یا کار دیگه هزینه کنی، حالا این وسط یه سری اشخاص بافرکانسها وباورهای متفاوت وجود دارن، که هرکسی تو مسیر خودش هست، وجهان داره همه رو هدایت میکنه تا در زمان مناسب در مکان وشرایط مناسب این جابه جایی ها واین پولها رد وبدل بشه…
دیگه این وسط توقع معجزه داشتن نابه جاست،اینکه توسری همه کارات مثل برق وباد انجام بشه وباید اجازه داد تا اوضاع طی تکامل و تاریخ و ….به انجام برسه وهمینطور که این افراد زنجیر وار بهم متصل هستند کم کاری هرکسی یا درست انجام ندادن امورات توسط یه شخص می تونه روی برنامه های شخص دیگه تواین زنجیره تاثیر بذاره ولی در نهایت اون کسیکه متوکل بوده و الخیرفی ماوقع رو مد نظر داره صبوری میکنه تا روند اوضاع عادی و عالی بشه وکسیکه صبور نیست، کسیکه میخواد همه چیز طبق استاندارد خودش رقم بخوره وقتی نمیشه بهم میریزه و ذهن وفکر وحتی جسم وجانش رو مسموم میکنه با ترسها بانگرانی ها و….
آرامش از ایمان میاد وایمان از باورهای قلبی به خدا که تنها رب جهانیان هست، با درکنار هم قرار گرفتن تجربه های نابی که از نتیجه ی سپردن کارها به خداوند بدست میاد ایمان هربار قویتر میشه وادمی به سپردن واعتمادکردن راغبتر…
وچه حس ارامش وامنیت وصف ناپذیری داره وقتی مطمعنی بعدانجام سهم ونقشت، خداوند به بهترین شکل اموراتت رو به انجام میرسونه…
خصوصا وقتی تمرین ستاره قطبی تو دوره ی قدمها رو داری که هرچی میگی هرچی میخوای وپیشاپیش بابتش سپاسگزاری میکنی بسیار عالی برات اتفاق میفته….
منتهی به شرط استمرار به شرط همیشگی بودن تمرینها ، چون به محض اینکه تمرین رو انجام ندی یه خیال کنی خودت تنهایی از پس اموراتت برمیاری لاجرم با کله سقوط میکنی تو اضطرابها وسرگردانیها و ترسها…
الهی هزاران بارشکر الله مهربان رو که قلبم وذهنم وتمام وجودم رو باز کرد برای اینکه بتونم جهان آفرینشش رو درک کنم واموزه های استادعزیزم رو توی زندگیم اجرا کنم
استادعزیزم دوستتون دارم
در پناه امن خداوند باشید هر لحظه وهمیشه انشالله
بنام خدا سلام استاد عزیزم
این پیام هدایت امروز من بود
ازخدا هدایت خواستم حس میکردم بدنم آسیب دیده وکم رمق شده وحالا میفهمم همه چیز به ذهن آرام برمیگردد
آرامش وسکوت چیزیه که من بهش نیاز دارم
امروز بااین فایل مراقبه میکنم وذهنم باشنیدن کلام حق ارام میگیرد
واجازه نمیدهم چیزی آن را بهم بریزد
مراقبه ،سکوت جسم وذهن تورا آرام میکند
من امروز دوباره با طبیعت ارام میگیرم ورفرش میشم
جسمم دچار هزاران چالش ذهنی قرار میگیرد
ومن دچار اختلالات هورمونی شدم
چون ذهنم ارام نیست وباخودم در صلح نیستم
من ازخودم وازدرونم آغاز میکنم تا خودم را شفا دهم
امروز نیاز داشتم به شنیدن این پیام خدا اززبان استاد
من خودم را دوست دارم
من ارامش خودم را حفظ میکنم
من عاشق خودم هستم
من ازجسمم وذهنم مراقبت میکنم
من فقط برای سه روز باخودم درصلح خواهم بود
امروز فهمیدم همه چیز ازذهن من اغاز میشود
نوددرصد جنگ من بادیگران حاصل توجه نکردن به ذهنم منه
ذهن آرام بگیر
سکوت زبان طبیعت است ،زبان حقیقت است
خدایا خدایا خدایا!
وقتی رو لینک نشانه امروزم کلیک کردم خودم هم نمیدونستم چم بود!وقتی این صفحه اومد فقط گفتم خدایا پایه و اساس بایت به بایت این سایت از انرژی خالص خودت ساخته شده اخه مگه میشه این همه دقیق
سپاس گزارم ازتون استاد عزیزم بخاطر تموم کارها و راهنمایی هاتون که با عشق در اختیار ما قرار میدید:)
سلام
روز شمار49
این باور از بچگی در ذهنم ساخته شد که بدنم خودش باید خوب بشه و نیاز ب دکتر و دارو نداره و اینم ب لطف بابام که موقع سرماخوردگی میگف اشکال نداره دکتر رفتن نمیخواد ک خودش خوب میشه و اینجوری باعث شد ذهنم این باور رو داشته باشه ک من خودم خوب میشم و خداروشکر هیچ وقت مریضی بدی تا حالا نگرفتم و نخواهم گرفت و خانوادگی همه ما دفترچه تامین درمانمون سفید و نو بود و هست :)
بعدها هم ک بزرگ شدم و تو مدرسه شناخت روی بدنم پیدا کردم و حالام ک دارم رشته ژنتیک رو میخونم و تا حدودی آشنایی با سیستم بدن و عملکرد ژن ها دارم باور به اینکه بدنم خودش توانایی رو داره قوی تر شده اینکه فهمیدم هرکدوم از اندام های بدنم خودشون به طور کامل برنامه ریزی شدن و هرکدوم قابلیت هومئوستازی(برقراری تعادل و پایداری محیط داخلی بدن) دارن و خودشون قابلیت تنظیم دارن همه اینا این باور رو برام واقعی تر کرد و الانم توی این سایت به این موضوع برخوردم و دیگه این باور برام نهادینع شد.
به نام خدا،آرامش درپرتو آگاهی،این فایل صدای خداست،که داره باهام حرف میزنه ،یه آگاهی ناب،نفس همیشه ازتو حرف میکشد،ولی وجود تو به آرامش نیازدارد،هرگاه حالم خوب نیست خیلی حرف میزنم،چون اراده واختیارم دست ذهن میفته،پس هرگاه نتونستم ساکت باشم یعنی چیزی جزمن داره منو کنترل میکنه،مراقبه ذهن رو آروم میکنه،اما مگه ذهنی که یه عمر یادگرفته بی وقفه بدون سکوت جنجال درست کنه بامراقبه آروم میشه،مراقبه یعنی محافظ ذهن باشی،واونو جای خودش بنشونی ،پریشانی خلاقیت وآرامش رو ازما میگیره،وقتی راکد میمونم وفقط رفتارهای تکراری روهرروز انجام میدم یعنی من روح وذهنم رو خالی نکردم وچیزی جزمن دروجودم هست،مراقبه به ذهن دستور خاموشی میده ولی ذهن باسکوت مخالفه،وتکرار این عمل باعث کاهش نسبی صداهای ذهنه ،من معتقدم نه فقط مراقبه بلکه ازدرون به صلح رسیدن باعث سکوت میشه،برای سه روز آینده،بخشنده شو تا طبیعت درتو جاری شود،وای معجزه میکنه هروقت حالم میزون نیست تنها طبیعت ،راه رفتن روی چمن،پابرهنه توساحل راه رفتن میتونه منو ریکاوری کنه،چون ما باگیاهان وجه تشابه داریم،بارون که کاملآ پاکسازی میکنه ،باوجود این عوامل زیبا چرا دارو،من واقعا چند ساله داروی خاصی مصرف نمیکنم چون فقط بابودن وهم فاز شدن با طبیعت درمان میشم ،سلولهای بدن من به هوای تازه ،به نفس عمیق ،به بارون،به نور گرم آفتاب نیازداره اینو کسی درک میکنه که وصله به هستی،به جهان هستی متصله،ممنونم استاد که این آگاهی ناب رودرقالب فایل زیبا بهم هدیه کردین،هروقت این فایل روگوش میدم زنده میشم،صدای آب،موزیک لایت،صدای دلنشینی که فرکانس ماورایی داره،استاد هروقت این فایل روگوش میدم حس میکنم صدا ازآسمان هفتم میاد،همه بیماری ها ازذهن نشات میگیره،من به تجربه به این باور رسیدم که اگر تونستم ذهنمو اروم کنم من به اصل وصل میشم ،مثل یک گوشی هوشمند که به روز رسانی میشه وبه نقطه اوج واصلی فرکانس وصل میشه،همه چیز به حالت اولیه کارخانه که توگوشی هست برمیگرده،ماهم وقتی به نیروی الهی که منبع اصلی وصل میشیم،نور میشیم ،خالص وناب،این فایل برایم تجربه زیبایی بود که برام آگاهی والهام اومد ومن نوشتم چیزهایی که قبلاً راجبش نشنیده بودم ،جنس این حرفهای علمی ازنوع آگاهیه،که فقط فقط برای کسانی میاد که تولحظه هستند،ذهنشون آرومه،درگیر جسم وبیماری جسم ،نیستندارسال میشه،استاد درلحظه اینارو نوشته وبعد اجرا کرده که از وجود متبرک این نوع آگاهی انسانها رو درمان میکنه،من کاملآ بااین نوع باوروکلام آشنام وگاهی که حس عالی وناب دارم چند ساعتی فقط مینویسم،ولی تاحالا جایی نگفتم وننوشتم،وامروز که این فایل رو شنیدم چون عالی بودم به عمق این فایل پی بردم ولذت بردم وشفا یافتم،خدایا سپاس برای همه چیز