آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 8 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2015/11/عکس-فایل-1.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-01-14 12:44:302020-08-29 19:48:30آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 8شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران مرتبه شکربابت این هدایت ناب. استاد عزیزم، چه ترمزهایی را با شنیدن این فایل آگاهی بخش تو وجودم شناسایی کردم. اینکه باید خودم را هیچ بدونم تا در مسیر پیشرفت کنم. غرور واینکه خودم را بهتر از دیگران بدونم من رو متوقف می کنه. همه را دوست داشته باشم. عشق بدون قید وشرط. صبر را درتمام کارهام لحاظ کنم. انتظار وتوقع را در وجودم از بین ببرم، همه را عاشقانه دوست داشته باشم. خدایا شکرت بابت این آگاهی های ناب. خدایا شکرت که هرلحظه داری هدایتم می کنی. خدایا من لایق بهترینها هستم، تو این مسیر زیبا مرا به بهترینها هدایت کن. استاد عزیزم عاشقانه دوستت دارم. 😍
سلام به همگی، سوالم این بود که چطور به هدفم برسم همش بی تابش بودم شاید کمی هم نا امید و … نمی تونستم توکل کنم و واگذار کنم به خدا همش نگرانش بودم و از خدا راهنمایی خواستم که چیکار کنم این بخش برام اومد جوابم زندگی در لحظه بود عشق بورزم به مسیر رسیدن به هدف عشق بورزم به الان عشق ورزیدن به لحظات و شکر گزاریش باعث میشه لحظه هایی برام رقم بخوره که این حس رو در من تقویت و تایید میکنه خدایا ممنونم که بهم گفتی چیکار کنم حالا خواستمو می سپارم به تو دیگه رهاش میکنم و به لحظه و مسیر حرکت عشق میدم ❤
واقعا عالی بود بسیار لذت بردم با گوش کردن این فایل زیبا اشک ریختم از اینکه ما چقدر راحت میتونیم عشق بورزیم بی توقع و جریان عشق و محبت رو در زندگی و شهر و کشور و دنیا ببینیم ولی ازش غافلیم .
از استاد عباسمنش عزیز بسیار متشکرم 🙏🌹
چقدر اموزنده این فایلای آرامش در پرتو آگاهی،مخصوصا این قسمت و قسمت قبل، با آهنگ عالی که روشون گذاشته شده و کلا آدم میره تو یه فضای دیگه.
عشق! عشق بورز به هرموجودی که میبینی، بی قیدی شرط و انتظار رفتار متقابل. هرادمی که اطراف توعه چه باتو موافق باشه چه مخالف چه پارو حقت گذاشته باشه چه آدم بدی باشه، شعور کیهانی در مسیر تو قرارش داده ک بهت درس بده .
مغرور نشو چون غرور و عشق باهم جمع نمیشن
چیزهای منفی رو برای خودت نگه دار و به کسی نگو تا هی تکثیر نشن و برعکس شادی هاتو تقسیم کن تا بیشتر بشن.
وقتی خشمگینی فقط نظاره گر باش. هیچ کاری نکن چیزی نگو صبور باش ، به اینه نگا کن به چهره خشمگینت ، بذار کم کم چهره تغییر کنه و چشمات آروم شن چون همه چیز مدام در حال تغییره!
در لحظه زندگی کن ، فکر کردن به گذشته و آینده انرژیتو میخوره و نمیذاره در لحظه عشق بورزی.
رها باش. شکر.
وای استاد توی زندگی اینقدر حرف های خالصی نشنیده بودم اصلا واقعا وجودم رشد کرد ،انگار صحبت ها مثل پارچ آبی بود و منم تشنه لبی کلش رو سرکشیدم و خوردم و توی وجودم حسش میکنم عشق و آرامش رو حس میکنم استاد ممنونم ،از این عشقی که تو وجودم هست به تو میدم من با تمام وجودم و عشق درونیم ازت سپاسگزارم و عاشقتم استاد جونم تو بهترین استاد دنیایی این رو با شهامت میگم و از مریم شایسته قشنگم زیباترین بانوی دنیا و از آقای ابراهیم عزیزم و خانم فرهادی با تمام وجودم از شما مممنونم امیدوارم هرجا که هستی به اون عشق و علاقه اتون برسید از همیگی متشکرم و از خودم و خدای خدا عاشقانه ممنونم که من رو هدایت کرد من همیشه این فایل ها رو گوش میکردم تا بخوابم ولی الان متن که خوندن با استاد ،اصلا دیوانه شدم محصور شدم
عاشقتون ممنونم ممنونم ممنونم
بهاره 💋💋
به نام الله مهربان
سلام به اساتید عزیزم
سلام به دوستان گلم
هر روز میام سایت و قلبم میگه استادم به زودی با ی دنیا عشق خواهد آمد و دوباره یک شاهکار خلق خواهد کرد برای توحیدی تر شدن
این مدت بیشتر از قبل مشغول هستم به انجام امور پیش مدرسه بچهام
و خداوند مهربان که روزی و برکت رو در زندگیمان جاری کرده است.
مریمم سپاسگزارم فوق العاده هست فایلهای روز شمار
درسته من همه رو کامنت نذاشتم ولی تا اونجا ک رسیدم دیدم و فقط اشک هست ک جاری میشه
وقتی نام خدا میاد نام عشق میاد
وقتی از قلب گفته میشه
دیگ نمیتونم اون مریم قبل باشم
خداوند در وجودم جاری میشه و اینقدر احساس فوق العاده در بدنم ایجاد میشه ک لبریز میشم و اشک سرازیر میشه
توی لحظه زندگی کن تا عشق در تو جاری شود
خدایا سپاسگزارم
چقدر این جلسه رو نیاز داشتم ک مجدد گوشش بدم.
خدایا سپاسگزارم
در پناه الله مهربان باشید .
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
روز192
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ ﴿16﴾
و ما انسان را آفریده ایم و مى دانیم که نفس او چه وسوسه اى به او مى کند و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم (16)
آرامش در پرتو ی آگاهی
عشق
عشق ملاقات مرگ و زندگی است
ملاقاتی در نقطه اوج
فقط با شناخت این ملاقات ما را به آرامش میرساند
ملاقات قانون اساسی و اصلی جهان
احساس خوب اتفاقات خوب
وقتی که در این جهان سراسر زیبایی هستیم و چشم بینا و بصیر داشته باشیم و قلبی آکنده از عشق که بتواند زیبایی را ببیند و تحسینش کند در همان لحظه عشق جاری شده
عشق حد فاصل بین مرگ و زندگی است
یعنی در این زمان کوتاهی که اجازه زندگی کردن و تجربه خود و خدای خودمان را داریم باید به رشد و پیشرفت و گسترش جهان کمک کنیم
در خدمت رسد جهان باشیم به ذرات کیهانی عشق بورزیم
بخدا وقتی از صبح زیبایی و طراوت و پاکی آسمان و هر آنچه که در آن لحظه میدیدم فقط ذوق کردم
و چقدر شکر گذاربودم که من چشمم بازتر شده اسمان که همان آسمان است
گویا من چشم بصیرت و بازتر شده به دیدن زیبایی ها و گفتن و بر زبان جاری شدن این حجم از زیبایی و لذت و شور و شوق در درون خودم
خدایا شکرت که وقتی استاد تو فایلهاشون میگن من برای هر جایی که تمیزتر و پاکیزه تر هست
هزار بار بخودم میگم خدای من چقدر اینجا زیباست چقدر تمیزه چقدر همه چی عالیه
من الان درک میکنم که استاد عشق را در درونش جاری میکند
و همین جاری شدن عشق و دیدن زیبایی ها احساس خوب را تشدید میکند و هدایت میشوی به جاهای بهتر و زیباتر و پاکتر
خدایا شکرت که منم این روزها چشم بصیرتم به دیدن زیبایی ها داره باز تر میشود
دیروز که با هم خانواده ویکی از دوستان و برادر شوهرم و بچههاش رفتیم طبیعت گردی
و هدایت شدیم به یک مکان زیبا و عالی و بکر از طبیعت شهر خودمون
قبلاً بقیشون رفته بودند جز من و بچهها م
رفتیم آبشار آب گرمه
بخدا هیچی از بهشت کمتر نبود
یعنی تا چشمم کار میکرد زیبایی بود و بهشت و نعمت و ثروت از عظمت زیبایی آفرینش خداوند زبانم قاصره از گفتن تمام درختان و دریا ها را هم مرکب کنیم از گفتنش کم میارن
چقدر در طبیعت میشه خدا را بهتر حس کرد
چون همه چی طبیعی و زیباست
تمام کوهها و آبشارها و درختان و گلها و گیاهان و جانوران طبق تکامل رشد کرده اند و الان اینگونه در کمال زیبایی خودنمایی میکنند
الله و اکبر
یعنی من فقط شکر گذاری رو زبونم بود بلطف خداوند
اینقدر عالی بود همه چی
اینقدر نظم جهان آفرینش دقیق و کامل و بینظیر است
صدای آب
پاکی آبشار
قطعات سرد آب که میریخت تو صورتم
و من را بوجد آورده بود
یعنی بلطف خداوند و انرژی جسمانی عالی اولین نفر رسیدم به آبشار و فقط از زیبایی ها لذت بردم و میگفتم این همون بهشته که وعده داده شده
بهشت همینه
وقتی رها باشی از هر قید و بند و وابستگی و دل را بهش بسپاری
پارو نزنی بخدا میبردت همانجایی که ساحل دلت میخواد توش لنگر بندازه
درختان سرسبز و شاداب و کنار آب چشمه ها ی روان الله و اکبر
زیبایی دشت و جنگل و جاده های تمیز و انسانهای عالی
یعنی بخدا انسانها بوی خدا میدادن از کنار هم رد میشدیم با لبخند و خدا قوت به هم دیگه
کلی سر ذوق میومیدم .
مگر از خدایی خدا چه میخواهی
خدایا شکرت
این عشق دادن چهار مرحله دارد
1/
عشق ورزیدن در زمان حال
بخدا که اصلی ترین راهکاره
در زمان حال حضور داشتن
خدایا کمکم کن که هر لحظه که جانم میبخشی در زمان حال حضور داشته باشم
در چند روز گذشته در تضادی بودم در ارتباط با اطرافیانم
و هر چقدر که زمانش میگذرد من بدون انجام هیچ کاری آرامتر میشوم
نجواها کمتر میشود
من فقط سعی کردم فکرم را از روی ناخواسته ها بردارم و تمرکزم را بر روی بهبود شخصیتم بزارم
و برای آرامشم صفحه ها پر کردم و از زیبایی ها و نکات مثبت عزیزان نوشتم و رها کردم
گرچه الآنم تا حدودی نجواها در حال حاشیه پراکنی هستند ولی خودم دارم بوضوح بلطف خداوند متوجه میشوم که دیگه زورشون داره کمتر میشود و مرا لایق آرامش و آسایش و لذت و صلح با خودم و دنیای اطرافم میکند.
و هر لحظه میخواهم بیشتر در لحظه حضور یابم چون من ارزشمندم و تماپ ذرات کیهانی هم ارزشمند هستند همه مه یکی هستیم تکه ای از وجود پاک خداوند
پس با تمام وجودم میخواهم که برای آرامش درونی ام پاکتر و آرامتر و لذت بخش تر و ارزشمندتر باشم
چون هر چقدر که برای آرامشم ارزش درونی ام احترام و ارزش و صلح را بخواهم با دنیای بیرونم کمتر به ناخواسته بر میخورم
همین ناخواسته ها موهبتی از طرف خدا ست تا منو رشد بدهند
اگه این ناخواسته ها نباشه منی که تازه اول راهم چطور باید متوجه رشد درونی ام شده باشم
چطور میفهمم که دنیای بیرونم در حال تغییر است
پس من سپاسگزارم بابت تمام تضاد های زندگی ام هستم با تمام وجودم
2/سموم را به عسل تبدیل کن
صبر کردن
هر کسی که در این جهان ما دی آمده بهر کاری آمده
ممکن است حسادت خودخواهی حس مالکیت و کینه و نفرت در هر کسی به میزانی وجود داشته باشد
من چرا اون حس را برانگیخته کنم
بلطف خداوند که ازهمان ابتدا نوری در دلم بود که کینه و نفرت و حسادت از صفات خدا بدور است
ولی خب خودم را درگیر ذهنی کرده بودم مقاومت های زیادی همچنان در وجودم هست
کت خیلی جای کار دارم
میگفتم که من آدم کینه ای و حسود و خودخواهی نیستم
ولی هر چقدر عمیق تر نگات میکنم میبینم که ریشه هایی تو وجودم هست که وقتی یک از اطرافیانم بهم خشم و کینه و کدورت و قضاوت و توهین و بی احترامی کند ناخودآگاه منم حس انتقام در درونم هست
نمیدونم هم از کجا داره انرژی میگیره
این حس درونی
ولی من یاد گرفتم که برای آرامش خودم دیگران را با هر تفکری که هستند را ببخشم
انگاری ابن بخشش در بعضی افراد دیرتر به سرانجام میرسه
من خودم در مورد مادر شوهرم نمیدونم چه باورهایی دارم که با وجود اینکه چندین صفحه از زیبایی ها و نکات مثبتش را یاد داشت کرده ام و آرامتر شده ام
ولی همچنان گاهی اوقات ذهن نجوا گر شروع میکنه به سرکوب کردنم
اصلا به من چه که دیگران چه تفکراتی راجع من میکنند
مهم اینه که همه ما پاره ای از وجود پاک خداوند هستیم
هم من بنده خدا هستم و هم مادر شوهرم
من نمیدونم این بنده خدا تو ذهنش چی هست که خیلی راحت منوقضاوت میکند
ولی میدونم که اگر من دیدگاه را تغییر بدهم
جهان در هر لحظه به افکار و فرکانس های من پاسخ میدهد
من فقط عشق بورزم و حتی لازم هم نیست چیزی بگم
از درونم عشق را بپراکنم و جز عشق راستین چیزی نباشد
صبر داشته باشیم تصمیمات اشتباه و سریع نگیرم
گله و شکایت ممنوع
غر زدن نق زدن ممنوع
چون هر کسی مسئول شخص خودش هست
پس خدای مهربانم کمکم کن تا صبر الهی پیشه کنم و از مومنان باشم
ایمان قوی و توکل و اعتماد و باور م تقوا همه تویی من تسلیمم هیچی نمیدووووونم بدون تو من هیچی نیستم.
3/تقسیم کردن و بخشیدن
بخشیدن فقط پول و مال نیست
بخشیدن همان کنترل ذهن در جهت مثبت است
وقتی از ناراحتی ها و دلگیر بودن هایم با دیگران هم صحبت نشدم و تونستم شادیهام را با بقیه تقسیم کنم آنوقت آیت که من بخشندگی داشته ام
وقتی که من میتونم از یه مسافرت یک روزه هم که شده برای بقیه با لذت و شادی و گفتن زیبایی های آنجایی که رفته ام حرف بزنم و شادیهامو با بقیه به اشتراک بزارم و اگر هم در مسیرم به ناخواسته ای برخوردم آگاهانه ازش تعریف نکنم و بهش انرژی ندهم و سعی کنم دیدم را نسبت به اون ناخواسته در جهت خواسته هایم ببرم و بگم و باورم را قوی تر کنم که هر اتفاقی بیوفته الخیر و فی ما وقع است
دیگه حتی ذهن هم یاری میکنه و نمیخواهد از منفی ها و نازیبایی ها حرف بزند .
پس بخشش فقط مادیات نیست
من خودم دارم ذهنم را بلطف خداوند و آموزش های استاد روی همین اصل پایت گذاری میکنم و میدانم که به تکامل نیاز دارم تا هر روز بهترش کنم
و بارها دیده ام و شنیده ام از افرادی که به هر مکانی رفته اند فقط اومدندو از ناخواسته ها که داشته اند در مسیرشان حرف زده اند
نمیدونم چرا ما انسانها از دیدن زیبایی و گفتنشان بن کلام خساست داریم و از آنجایی که خیلی خوش گذشته بهمون دوست نداریم بگیم .و این الگو اینقدر برایم تکرار شده
که مدتها قبل خودمم همینجوری بودم و لطف خداوند شامل حالم شد و مرا به راه مستقیم هدایتم کرد
الهی شکرت
4/هیچ بودن
خدایا شکرت تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نیستم
من هیچی نمیدووووونم
همه کاره ام تویی و همه جوره هوامو داری
خدایا هر کاری هر نگاهی هر کلامی که از من بدنبال بیرون پراکنده میشود را همه از تو دارم
هر فکر و اندیشه ام را پاک من
تا با خودم در صلح باشم بر دنیای بیرونم بصلح برسم
خدایا کمکم کن تکاملم را بدرستی طی کنم و
دارم ذهنم را تربیت میکنم و سعی میکنم هر کاری که با روندراحتر و چشم بیناتر و گوش شنواتر و اسانترو زیباتر و لذت بخش تر به سرانجام رسید کریدیتشو بتو بدهم
و هر بار خودد گواه بودی که بیادم آوردی گفتم هیوز نیستم کاره خودت بود که اینقدر آسانم کردی برای اسانی ها
همین دیروز که دمپایی دختر برادر شوهرم را آب برد بدنبالش که رفتیم خودت آدرسش را گفتی دقیقا تو بودی که بهم گفتی
آب بشدت جاری بود و در میان چندتا سنگ بهم گفتی همینجاست و من را نگه داشتی و دمپایی دختر تکه ای خودت رو پیدا کردی و دخترک را خوشحال کردی
خدا جونم اشکم در اومده همین الان بخاطر اون حس زیبایی که اون لحظه در وجودم بالا پایین میپرید و من فقط میگفتم تو بودی من هیچی نیستم
وقتی دست عزیزان را از جاهای صعب العبور میگرفتم کریدتشو بتو میدادم من هیچی نبودم
مگه من خودم را چت کسی به بالای آبشار برده بود که الان بخوام منم منم کنم
فقط منو نشوندی روس دوشت و بهم میگی لذت ببر
نچسب بن علف های کنار رودخانه
اما ده شدن غذای خوشمزه به بهترین شکل طبق قانون سلامتی و اریش قائل شدن برای خودم و عزیزانم همه تو بودی تهیه غذای سالم خودت بودی نرم شدن دلها تو بودی جمع کردن هیزم و آتش بر پا کردن تو بودی از طریق دستان خوبت کلی بهم عشق ورزی
هر لحظه هوامو داشتی از هر طرف احترام بیشتر از تکه های خداوند را لایق تر میشدم
هر آنچه دارم ازان توست
دیدن زیبای ها و با عزیزان به اشتراک گذاشتن همه خودت بودی
خدایا من تسلیمم هیچی نمیدووووونم
لبخند بچه ها تو بودی
چقدر این لبخندها به دل میشینه
چون پاک و بی قید و شرط هستند
خدایا شکرت همه چیز تو و دیگر هیییییییچ
مرا ببخش و بیامرز
من تکه ای ارزشمند از وجود پاک خداوند هستم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام الله زیبایی ها
سلام بردوستان خوبم که پاره ای ازخداوندند
ردپای من درفایل192سفرنامه
من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهاوفرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم الهی شکرت
کل این فایل میگه
عشق بورزبه مردم وکل موجودات جهان رودوست داشته باش
تمرکزکن برروی زیبایی هاوکنترل ذهن داشته باش
ببخش بخشیدن فقط پول نیست حتی یک لبخندزدن هم میشه بخشیدن
صبورباش وگله وشکایت نکن ودرمواقع عصبانیت تصمیم نگیر
سپاسگذارباش واحساس خوب داشته باش
عشق بورزبی انتظار
مردم پاره ای ازخداوندندوتوپاره ای ازخدایی
توباخدایکی هستی
قدرت دسته تویه
وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ
ـــــــــــــــ
و امّا نعمت پروردگارت را بازگو کن.
(سوره الضحی، آیه 11)
وَسَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ ۖ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ
ـــــــــــــــ
«مسخّر نمودن ماه و خورشید»
و برای شما خورشید و ماه را که در حرکتند، مسخّر کرد و برای شما شب و روز را مسخّر فرمود.
(سوره ابراهیم، آیه 33)
قانون اصلی جهان؛
احساس خوب =اتفاقات خوب
رهاباش ودرلحظه زندگی کن وغم گذشته رونخورونگران اینده نباش
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
به نام خداوند جان
قدم 192
درود به همه دوستان
گاهی مواقع تو پیاده روی که تو پارگ و زیر درختان هستم احساس میکنم همه چی از حرکت ایستاده .
به نیمکت ها نگاه میکنم و به درختان . انگار هرکدام عشقی دارن . اون نیمکت برای من جای راحت استراحت شده . اون درخت سایه روی سرم شده . برگ های طلایی زیر پام خش خش میکنند .
گل های رز سفید و قرمز و دورنگ رو میبینم. زالزالک ها و گیاهان رو میبینم که به من نگاه میکنند و انگار چیزی به من میگویند .و به من حسی میگه که داره زیبا و عشقشو به تو نشون میده و من عشق و صلح رو خیلی در طبیعت پیدا کردم عشقی که خداوند مانند بزر پاشیده . به وسایل خونه . به گوشی به تمام ماشین ها نگاه میکنم و در هرکدوم عشقی میبینم که دارند به من خدمت میکنند
فروشنده ها که به من خدمت میکند و من به لطف خداوند مانند من خوشبخترینم . چه خوشبختی از این زندگی بالاتر .گاهی ادم ها رد میشوند و مبینم چقدر بعضی ها حالشون خوبه و این بازتاب میشه .
در پیاده روها که قدم میزنم تمام سنگ فرش ها به من خدمت کردن و ثروتن که زیر پای من ریخته و منو گرامی داشتن. چقدر این خاک منبع عشق و فراوانیه که گیاهان ازش تغذیه میکنند
همه چی منبع عشق خداونده. هرکدوم از ما تکه ای از خداوندیم که ما را افریده و چقدر با این تفاوت ها خداوند ما رو دوست داره و قضاوتی نمیکنه و عشق خالص میفرسته
أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
192مین نفسی که توی مدار روزشمارزندگی الهی خودم باخیروبرکتِ گفته های استادوتمریناتی که مریم جون برام تدوین کردن روباعشق تجربه میکنم.
ونفس های طلایی گام به گام تکاملی را تجربه میکنم.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای خوبم.
حمدوسپاس مخصوص خداست که بادستهای قدرتمندش مرابه سمت سایت بهشتی رهبریت کرد.
بنده به اندازه ی توان وباوری که داشتم ازنعمتهای الهی مادی ومعنوی فیض برده ام.
هرچندکه به بایدخودم رابه حول قوه ی الهی به مدارات بالاترنزدیک به منبع اصلی نور، برسانم .
ای که مراخوانده ای راه نشانم بده.
چون من وخانواده ام لیاقتشوداریم که درمصیرالهی زندگانی هدفمندانه راتجربه کنیم .
واین زندگی الهی یک فرصت ناب ویک نعمت بی انتهاپرخیروبرکت است.
که توی همین بهشت کره ی خاکی آنقدرابزارهای عالی خدادراختیارمان گذاشته که سایت بهشتی روتقدیم کرده وبهشت ابدی راهم میتوانیم به آسانی آب خوردن بسازیم.
چون کتاب درسی ( قرآن)راهمراه ماامانت هدیه داده بهترین رونمایی مان راهم ازبدوتولد به صورت مکتوب همراه کرده الهی شکرت، تاابدها.
وبابت معلمینی که خداسرراهم قرارداده متشکرم.
بیشتروقتهاازخودم ناامیدمیشم که من چکارکنم پول بسازم!!؟؟؟
وهروزبلااستثناءنیت میکنم وقرآن روبازمیکنم ومعنی های صفحه راست و چپ رومیخونم وبه خودم دلگرمی میدم که خدامنوراهنمایی کرد.
امروز سوره ی مومنون اومدکه خداگفت: ما هرکس رابه اندازه ی توانش تکلیف میکنیم.
یادمه یکباریابیشتر هم همین معنی برام بازشد.
وامروزخیلی خوشحال شدم .
که خداباکلام مکتوبش درکتاب راهنمای زندگیم به من گفت:عزیزم تو، درآغوش پدرباش آرام وشاد باش.
توهمون شغل خانه داری که باعشق انجام میدی بدون شرط وشروط بی ادعاوباگذشت درتوان وقدرتت کارهاروانجام میدی خودش انجام وظیفه و تکلیفته.
راحت وآرام وشادباش الهی شکرت.
الهی توراسپاسگذارم بابت سلامتی خانواده ی سایت بهشتی وخونی خودم وفرشته الهی که به ماهدیه دادهای.
ماجراهای شگفت انگیز ازاینجایی شروع شد.
دقیقازمانی که باگام به گام خانه تکانی ذهن آشناشدم، باروزشمارزندگی هم آشناشدم!!!!!!!
البته من فایل اول روزشمار، روچندبار دیده بودم ولی عقلم کارنمیکردکه یعنی چه؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
همزمان باشروع خانه تکانی ذهن، روزشمار تحول زندگی راهم به تمریناتم اضافه کردم.
بذارین ازجای قشنگ ماجرابراتون تعریف کنم.
چون این آخرین روزسفرنامه است.
میدونم خندتون میگیره!!!!!
از اونجایی که من اصلا ازسخنرانی خانمهالذت نمیبرم !!!!صادقانه میگم :هروقت تلویزیون تایک خانم رو، نشون میدادکه سخنرانی به خصوص مذهبی داشته باشه!!!!!!
تق یاتلویزیون روخاموش وخفه میکردم!!!!!!!!
یاباتغیرکانال صدای اون خانم روخفه میکردم.
مگریک خانم پزشکی بودحالاکنارمیومدم خاموش نمی کردم ولی به حرفهاشون گوش نمیدادم .
بنده،توسط پسردومی ام بااستادعزیزم باصدای دلنشین سیدعرشیانفرآشناشدم.
توی کامنتهای قبلی گفتم: که بعداز آشنای استادعرشیانفر،بااستاددلربای خودم سیدبزرگوارعباسمنش آشناشدم ویکسال بااستادعرشیانی کارکردم، که هنوزهم ازفایلهاشون وازفایلهای انگیزشی شون استفاده میکنم واستفاده خواهم کرد.
حالا ازاونجایی که من فضای مجازی نیستم وبلدش نیستم!!!!!
فکرکنم بچه ها برام اینستاوصل کرده بودن ونمیدونم فایل بودیاهرچی بودمیگم بلدنیستم اصلا به عرض عزیزان برسونم!!!!!
ولی یک چیزهای ازاستادعزیزم سیدعباسمنش میدیدم ومطالعه میکردم وفقط گریه بودوهیچی هم متوجه نمیشدم وتمام.
وازصحبتهای استادعرشیانفرهم چیزی دستگیرم نمیشدغیرازگریه!!!!!
ولی داشت حالم خوب میشد.
دراصل آمده بودم پولداربشم.
وخیلی مثل بچه ها ی کوچک ازبچه هام سوال میپرسیدم :که دیگه حوصله شون سرآمده بود!!!!
فقط گریه میکردم،که خدایامن هیچی نمیدونم من هیچی بلدنیستم!!!!!
پسرم میگفت: چرااینقدرسوال میکنی مگه خودت متوجه نمیشی!!!؟؟؟؟
تومامان هیچی نمیشی!!!!!!!!
گریه هامیکردم تایک شب استادعزیزم سیدعرشیانفرروخواب دیدم .
گفتم پسرم گفته توهیچی بلدنیستی!!¡!
گفت:غصه نخورآخرش درست میشه.
واواخرسال1401به بچهها گفتم:همه چیزبرام تکرای شده میخوام یکجایی باشم که تنوع بیشترداشته باشم !!¡!!!!من نمیدونم استادعرشیانفرسایت داشت یانه چون اینکارهاروبلدنیستم!
ولی محصول ازاستادداشتیم گوش میکردم وهیچی دیگه نداشتیم !!!!!
استاد عباسمنش هم میگفتن که واردسایت بشین.
بازمیگفتم : سایت یعنی چه سایت چیه!!؟؟؟
بعدبه پسرم گفتم:منو، واردسایت کنین ثبت نامم کنید.
پسربزرگم منوتوکلاس حتی پائین تر ازمهدکودک ثبت نام کرد.
توی سایت بهشتی ودانشگاه علم وآگاهی واقیانوس ثروتمندی،استادباخانواده ی گرامی عباسمنشی.ثبت نامم کرد
والان نمیگم پرفکتم ازچهارسال قبل توی زندگی خودم که باهر روز خودم مسابقه دارم قهرمان شدم.
به خصوص باخوندن کامنتهاو و و و نوشتن کامنت واقعابرای پیشرفت ضروریه.
ولی اگرمقایسه بادیگران داشته باشم صفر هم نیستم.
وهمون اولی که واردسایت شدم ازصحبتهای مریم جون لذت نمیبردم!!!!!!
میگفتم :استادچراخودش صحبت نمیکنه کارهاروسپرده به یک زن!!!!!!!؟؟؟؟؟
کم کم با صحبتهای مریم جون داشتم راه میومدم!!!!!!
ولی بازهم ذهنم مقاومت داشت!!!!!!
استادومریم جون شماکه متوجه میشین من چی میگم!!!!!!؟؟؟؟؟
تافایلی که برای خانه تکانی ذهن بودنمیدونم چه طورودستم به کدام دکمه ی لمس گوشی خوردکه دوباره مریم جون صحبت میکنند؟؟؟؟؟!!!!!
ذهنم گفت: دیدی بازمریم خخخخخخخااااااااانننننممم آمده تبلیغ محصولات بکنه همون چندکلمه ی اول!!!!!!
بعددلم وقلبم گفت :حالاگوش میکنیم ببینیم درموردچی صحبت میکنه!!!!!؟؟؟؟؟
چون من خودم کلا هنوزبرای تمرین کردن محصولات آمادگی ندارم!!!!!!!
وهمون ابتداقانون سلامتی رو، تهیه کردم ویک ماه اجراکردم وهمون یک ماه ازمن یک آدمی ساخت که کسانی که گرفتارچیزی هستندنبایدبگم خوب این کار، رو اگه انجام نده میمیره!!!!!!!!
اینکاراشتباهه، این کارخطاس،این دوره برای من ساخته شده که زبونت به حال خودت باشه انگشت قضاوت رو از دیگران بردار، و………..
بلاخره ماتا ته فایل گوش جان سپردیم !!!!!!
وگفتم: خدایاکمکم کن اینی که مریم جون گفت :یعنی چه!!!!؟؟؟؟؟
وهی زدم رو گوشی تا فهمیدم که هر روز یک فایل روببینم وبعدکامنت بذارم دراصل تمرین انجام بدم چند روز تمرین انجام دادم!!!!!!!!
گفتم :عه ،عه ،عه ،پس روزشمارزندگی تحول زندگی من هم مثل همینه!!!!!!!!
همون روزهابودیک دستگاه واحد آپارتمان شراکت باخواهرقبل از خودم توگلبهارداشتیم.
باکمی نارضایتی خواهرم باخودش معامله کردیم .واوخردیداربودشکرخدا، ازشراکت دراومدیم.
وبه محض شروع خانه تکانی ذهن منوعزیزدلم باپسرکوچکم که متاهل هست قصدسفربه قشم داشتیم.
دو،سه روزقبلش که وکالت به نام خواهرم زدم پول توی حسابم نشست البته من 40روزکاری بادرخواست حاج داداشم وبه ظاهرزرنگی خواهرم خانه را قولنامه کردیم !!!!!!
که معامله انجام شدبایک مقدارپول کم!!!!!!!!
بازهم کریدیتش ازخداس که کلا منوخواهرم راازهم جداکردبه خاطربدزبانی وبدگویی های خودش پشت سر من جلوی بچه هام وبدگوییهای منوبچه هام جلوی دیگران بالاخره خداخیلی عالی بینمون جدایی افکندوبااین جداییه یک خواهر به شکرانه ی الهی بیشترتونستم توی سایت باشم.
وروی خودم کارکنم.
وبی نهایت خواهروبرادرهم فرکانس باپدرومادر(استادومریم جون)راخدابه من هدیه داد.
البته توسایت بودم ولی الان یکسال و2ماه است خواهرم خانه ی مانیامده ولی من خانش رفتم هرجاببینم احوالپرسی گرم دارم وگاهی هم تماس میگیرم باخودش و2تادخترش بیشتر بادختربزرگش که بهش شیردادم.
بلاخره مادوست داشتیم با4تاپسرمون بریم مسافرت ولی یک کارنیمه کاره داشتن پسراولی وسومی اجرای کارداشتن وپسردومی که 100٪کارهای اداری به عهدش بودکارهاروانجام دادو5نفری رفتیم سفر.
چی سفری!!!!؟؟؟؟
حال کردیم تابی نهایت.
حالاازمعجزه ی خریدماشین قبلأ گفتم :دوباره میگم خیلی شیرین بود.
پسرم ازتوگوشی یک پژوپارس باب دل خودش پیداکرد.
شب رفتیم یک دورزدن آمدیم وفرداجای دیگه رفتن ماشین دیدن عزیزدلم گفت: نه !همون ماشین اولی رومیخوام وکارشناس هم نمیخواستیم ببریم ولی دوست داشتیم کارشناس نظربده !!!!!
فروشنده میگفت: نامه ی یک ماه قبل دارم ولی مادل به شک بودیم.
میگفت: خودتون برین کارشناسی بالاخره پسرم بافروشنده تماس گرفت وآدرس منزل مون رو دادبه آقای فروشنده.
آقای فروشنده گفت: اتفاقاًسرِ شب من برای کارشناسی رنگ همون محله ی شمابودم.
بایک خریدار ولی معامله نشده چون خریدار میخواسته چک بده بافلان مبلغ من قبول نکردم.
پسرم گفت حالا فرداتشریف بیارین.
صبح اول وقت قرارملاقات گذاشتیم.
وبه عنوان دوباره پدرومادرم باماشین دوربزنن.
بنده خدا صبح آمدوما100٪درمشیت الهی ورهبریت الهی قصدخریدداشتیم.
وعزیزدلم ازدرب منزل نشست پشت فرمان وگفتن کجابریم؟؟!!!!
فروشنده گفت: هرجادوست دارین !!!!
ومنم دستورمیدادم که فلان جابرومنظورم جلوی بانک بود.
چون بانک وکافی نت به خانه ی ما نزدیک بود.
جلوی بانک ایستادیم پسرم صحبت کردمعامله به شیرینی انجام گرفت.
از موقع پسرم قولنامه نوشت منم بافروشنده رفتیم بانک پول جابجاشد.
ویک مقدارش یک چک یکماهه دادیم که به خریدارقبلی که پول نقدش بیشترازمابوده ماشین رومعامله نکرده بود!!!!!!
همش خواست خدابودساعت9صبح بارهبریت خداملاقات، دورزدن تست ماشین ،نوشتن قولنامه ،وکالت توی محضر،برای تنظیم سندبعدازسفرمون تمام یعنی به 2ساعت وکالت به نام دخترخدالیلاجان درمحضرالهی به ثبت رسید.
به لطف الله سفرشروع شدوناگفته نمادکه این ماشین پرخیروبرکت هم مانیتوروهم ساب هم باند،داره وتوی سفرخوب باپسرم پسربازی کردم.
حال کردم عزیزدلم بیشترمسیرباپسرکوچکم وعروس گلم بود.
منوپسردومی باهم فقط آهنگ باصدای بلندوحال کردن هردوتامون نمیتونم توصیف کنم چون وقتی بااین پسرم هستم وای خدامیدونه چقدرخوش میگذره!!!!؟؟؟؟
الهی تااون ته های بی نهایت توراسپاسگذارم
ویک هفته بیشترمسافرتمون طول کشیدباکلی خریدازپول ماشین یک مقداری نگه داشتم یک عالمه خریدکردیم کیف کردیم.
وازمسافرت که برگشتیم بعدازفکرکنم یک ماه عروس گلم باردارشده ولی متوجه نشده بود.
حدواًد40روزه شده بود که متوجه باردارشدنش شده بود.
ویک شب بایک سوپرایزقشنگی آمدن واین خبرخوش رابه مادادن عروس گلم دخترسوم خانواده س حالابرای خانواده ش این خبرچقدرخوشایند بوده بعداز3تانوه نمیدونم!!!!؟؟؟؟
ولی ازلحظه ی خبردادن به منوخانواده پسرناقلام فیلم گرفته که عروسم وقتی فیلم روبه مادرش نشون داده ازدیدن فیلم من گریه میکرده !!!!!!
چون من همون لحظه عروسم برام یک کوکی نمادمادرباردار، ویک جفت جوراب، وبسته شیرینی رودادمن شکرگذاری میکردم.
البته باگریه ی شوق عزیزدلم هم گریه میکرد!!!!!! نمیدونین چقدماخوشحالیم!؟؟؟
چون پسرگوچکم خودش27سالشه وبعدازاودیگه بچه ی کوچک نداشتیم.
خوب بعداز2سال از ازدواجشون الان خدابه مابرکت هدیه کرده خیلی خوشحالیم.
وبعداز4ماه باتشخیص پزشک سونوگرافی گفتند: بچه دختره.
خدایابرای ماسلامتی مهمتره ولی حالاکه دختره بازهم تاهمون ته ابدهاتوراسپاسگذارم.
اینها به قول قرآن داستان وقصه نیست ازکنارش رد بشیم اینها برحسب واقعیته .
نه میخوام به رخ کسی بکشم .
نه فخربفروشم.
فقط نیتم این است کسانی که توی مسیرهستندکه براشون عادیه وهمه خوشحال میشیم ازپیشرفت همدیکر ولی کسانی که اول راه هستندباورهاشون بایدقویتربشه بخونن کارکن هرچی استادمیگه باورکنند
وکسانی که هم شک دارندومسخره میکنن راحت باشن چون زمان پیغمبرکه حضرت حضورفیزیکی داشتن خداوپیغمبر رو قبول نداشتن حالا که مابه ظاهرباچشم خودمون چیزی یاکسی رونمیبینیم.
ومن برای ذهنم سریع اهرم رنج ولذت روبکارمیبرم.
میگم ازاین فرصتی که خدابه من داده اگرراه درست رو ادامه ندم!!!!!
میخوام چکارکنم!!؟؟؟؟
هی چرایی برای خودم درست میکنم !!!؟؟؟؟؟؟
وذهن خانمم آرام میشه.
البته من خیلی اهل نوشتاری نیستم.وبیشترباخودم وخداصحبت میکنم.
واینهاروگفتم: که بگم مریم جون همونطورکه استادرودوست دارم شماروهم دوست دارم آخه منودرک میکنین وامروزکه گام آخر روزشمارزندگیه بازهم ازخداکمک میخوام کجای سایت بهشتی زندگانی کنم!!!!!!؟؟؟؟؟
هرکس میخوادنتیجه های عالی ببینه این یک کوچولو ازنتیجه های من ازتمرینات دوره ی مقدس روزشمارزندگی هست.
یک عالمه نتیجه دیدیم اززمانی که به اون قسمت از روزشمارکه استادمیگن تمرین پیام بازرگانی اجراکنید.
من که بازن ومرد قبل از آشنایی با قانون جذب راحت صحبت میکردم.
پیام بازرگانی رو50/50بودم ولی من بالطف خدا زور آمدم واجراکردم.
ودست پاچه میشدم از بهترشدن درآمد یادم میرفت تعریف کنم.
تااینکه بعدازچندوقت پیام بازرگانی آمدم توی پیامهام ازپیشرفت درآمدهم گفتم ومثل بمب اتم ترکید.
وبه شکرانه ی الهی کسب وکار بچه هام روزبه روز بهتروبهترشد.
وخیلی اتفاقهای عالی برامون افتاده دیگه ازبعدازظهرقسمت، قسمت مینویسم، ومابین استراحت میکنم.
فقط میتونم یک جمله اول به خداوخودم واستادومریم جون وهمه ی همکلاسیهای هم فرکانسم که سفرعالی رو شوع کردیم وبی نهایت نتیجه ی مادی ومعنوی روتجربه کردیم بگم عاشقتونم.
چون این سفریک قطره ای بود، دربرابر اقیانوس بیکران سفردربهشت ازلی، دنیوی ،وابدی.
ازآدم وحواتااولادخاتمشان.
الهی سپاسگذارم که ماراباعالیترین امکانات، موقعیتها، شرایط، اتفاقات، افراد .
درعالیترین آزادی زمانی، مکانی ،رهایی ،واستقلال مالی هم فرکانس کرده ای.
چون با:
(شکرگذاری+کنترل ذهن میشه=احساس خوب =بااتفاقات خوب.)
این تنهاترین شاه کلیدطلایی کنجینه ی عرش الهیست که به دوستان عزیزم درنوبه ی خودم تقدیم کردم.
که بعداز 4ساله خدمت کردن به خودم، وبارعایت همین 4تاکلمه ای که توی پرانتزنوشتم نتیجه ی پیشرفت فیزیکی ومتافیزیکی ام این شده یاحق.
امیدوارم تونسته باشم تمرین این فایل ودرمجموع نتیجه سفرروزشمارزندگی رو به یک ردپای عمیق اول برای خودم وبعدبرای بقیه ثبت کرده باشم آمین.
به امید دیدار توی سفربعدی :
گام به گام:
یا پروژه ی مهاجرت به مداربالا تر ،
سفرالهیم رابارهبریت خدادرمشیت الهی برای رسیدن به اهدافم که سلامتی وانرژی بالای جسمی است.
همراه با پولسازی آسان ورابطه عالی اول باخودم وخداواطرافیان وطبیعت را دارم.
وتکمیل واحدپیش فروش که خریده ایم وتسویه ی تعدیلات واقساطش وساختن توکاریهای واحدبرای یک زندگی و تجربه ی عالی .
وبه سادگی آب خوردن یک کامیون بنز10چرخ برای لذت بردن کل خانواده وگسترش جهان هستی رابسازم باافکارم.آمین.
میبینمتون بانتیجه های بیشترمادی ومعنوی.
و من اصلا ازاین فایل چیزی کامنت نکردم فقط ازنتیجه گفتم.
وخداماراکافیس.
ایموجی بوس وچشمک به خدا.