مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست» - صفحه 38
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-07 08:10:242025-01-09 09:45:40مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 22 بهمن رو با عشق مینویسم
چقدر خوبه درخواست کردن به شیوه ای که ،از آدما درخواست میکنی و میدونی که دستی هستن از دستان خدا ،که اگر کمکی نکردن هیچ اشکالی نداره ،خدا بی نهایت دست دیگه داره که کمکت کنه
من دارم این روزا تمریناتی که یاد گرفتم ،از دوره عزت نفس و عشق ومودت رو عملی میکنم
و البته هدایت هایی که به فایل های رایگان و یا نشانه روزم میشم رو هم سعی میکنم عمل کنم
و بازهمتازه دوره 12 قدم رو از اول دارم گوش میدم و مینویسم
من امروز از صبح که بیدار شدم، تا ساعت 2 ظهر ،تمرین کلاس رنگروغنم رو انجام دادمو به قدری با دقت و خوب کار کردمکه تمرکز داشتمو به قدری لذت بخش تر شده کار با رنگروغن که حتی من برای تمرین کلاسم دو تا بوم برداشتم
یه بوم بزرگ که کار میکنم برای کلاس و جدا از اون یه بومکوچیک دیگه رو هم کار میکنم و دوست دارم هم ریز یاد بگیرم و هم کار بزرگ
و به طرز شگفت انگیزی آسان تر شده و حتی اولینکاری که انجام میدم تمریناتم هست و کل هفته رو من بی نهایت وقت دارم برای کارهای دیگه و طراحی و گوش دادن به دوره ها و نوشتن باورها
من صبح به استادی که قرار بود در مورد الهاماتی که برای نقاشی ،از خدا گرفته بودم و در به تصویر کشیدنش مشکل داشتم ،کمکمکنه ، پیام دادم و گفتم ساعت 4 میرم گالریش و گفت میتونم برم
و من از پارسال که کلی ایده نقاشی از خدا دریافت کردم رو چاپکرده بودم و طراحی کرده بودم ،همه رو برداشتم و
حاضر شدم و رفتم تجریش
امروز هم ، شام مهمون داشتیم
اولش نمیخواستم برم ،مدام میگفتم نگه دار هفته بعد یکشنبه تو ورکشاپ بهش نشون میدی ،که حرف دیروزش یادم اومد و گفت من دوشنبه هستم و یکشنبه میخوام ورکشاپ کار کنم
پس طیبه تو کار امروزت رو به فردا یا هفته بعد نندازو برو
وقتی رفتم و رسیدم ، نیم ساعت زودتر رسیده بودم و عجیب بود
من دیروز تابلوی بیلبورد تبلیغی که کد تخفیف داشت Ta01رو دیدم که نشونه اش رو دریافت کردم
تبلیغ رو برداشته بودن و به جاش یه تبلیغ جدید نصب کرده بودن
همونجا به خودم گفتم طیبه ،همه اینا یعنی چی؟ فکر کن
وقتی اون نشونه رو دریافت کردی و رد شدی از این مرحله ،
اون تبلیغ برداشته شد
و دلیل اینکه یک ماه و نیم برنمیداشتن، این بود که تو متوجه منظور خدا بشی که داره ریز به ریز هدایت میکنه
و ازش سپاسگزارم که عاشقانه داره به من کمک میکنه
انگار این مدت اوکجا بود تا من معنی اون رو درک کنم و بعد بردارن
وقتی رسیدم گالری استادی که تابلوهای تجسمی کار میکرد ،هنرجو داشت و صندلی گذاشت تا بشینم و نشستم و یهویی دیدم گفت میتونی بیای و ببینی که دارم به هنرجوهام آموزش میدم
و من خوشحال شدم و گفتم واقعا؟ میتونم ببینم
و گفت البته و بلند شدم تا نگاه کنم
داشت طریقه طراحی تنه درخت رو آموزش میداد
وقتی نگاه کردم خیلی برام مفید بود و من بلد نبودم تنه درخت سایه زدنش چجوری باید کار کنم و یاد گرفتم
وقتی کارش تموم شد ،گفت ببینم چه طرح هایی آوردی و من طراحیامو که چاپ کرده بودم ، شکل ابرایی که خودم عکس گرفته بودم از آسمون رو نشونشون دادم که طرح ققنوس و فرشته و طرح هایی که با انگشتم روی بوم ، پارسال کار کرده بودم و از خدا الهامش رو گرفتم نشون دادم
یه سری صحبت هایی رو گفت که من پیام خدا رو دریافت کرد
خدا به وضوح از طریق دستی از دستانش ،بهم گفت که طیبه ،اول اینکه : طراحیت رو باید قوی کنی و جوری کار کنی که شب و روز کار کنی و پیشرفت کنی
دوم اینکه : طراحی مدل زنده حتما کار کن
سوم اینکه : تابلو هاتو کار کن اما عجله نکن و به خاطر پول که بخوای کار کنی و وابسته پول باشی ،این کار رو نکن
یادت بیار که درخواست کردی که نقاشی هایی بکشی که هر کس کارت رو دید اسم خدا به زبانش جاری بشه
تو طراحیت رو قوی بکن ، وقتش برسه همه چیز بهت گفته میشه
رها باش تا بهت بگم چیکار باید بکنی
و یه حرفی گفت ، که اگر تو واقعا بخوای ،باید از همین یک ساعت بعد، طراحی رو هر لحظه باخودت یه دفتر داشته باشی و کار کنی
حتی تو مترو و یا اتوبوس نشستی دفترتو بردار و مسافرارو طراحی کن
اینا همه تاکیدی بود که داشتم میشنیدم
با خودم فکر کردم و گفتم این جملات آشناست و دقیقا استاد رنگ روغنم بهم گفته بود
اما من جدی نگرفته بودم و یک سال بود که کم کار کرده بودم
اما از امروز سعی میکنم که شروع کنم
وقتی راهنماییم کرد و توضیحاتی داد ،تشکر کردم و از هنرجوهاش سپاسگزاری کردم که وقت کلاسشون رو گرفتم و برگشتم رفتم گالری استادم
با استاد طراحی ،داشتن روی طرح های خودشون کار میکردن ،رفتم سلام دادم و کارم رو نشون دادم که صبح کار کرده بودم
گفت عالی کار کردی و بعد گفت طیبه خیلی پیشرفت کردی و این ورکشاپ روزای یک شنبه باعث شد تو خیلی جلو تر بیفتی
و دو سه دقیقه وایسادم و یه حسی داشتم که نباید بیشتر بمونم
چون همیشه وقتی خودم مشغول کار هستم دلم نمیخواد کسی زیاد وقتمو بگیره و برای همین گفتم وقتتونو نگیرم و یهویی نمیدونم چی شد
به زبونم جاری شد
خوشحال شدم دیدمتون استاد و استاد طراحی
خودمم از گفتن این حرف متعجب بودم
من داشتم از این حرفا میزدم ؟!
آخه من قبلا بلد نبودم چی باید بگم
چه برسه بگم خوشحال شدم دیدمتون
وقتی برگشتم یاد حرفای استاد عباس منش افتادم که میگفت نگران این نباشید که با آدما که صحبت میکنید چی بهشون بگید و یا از قبل بخواین فکر کنین که چی بگین
اگر در مدار درست قرار بگیرین و به صلح برسید با خودتون و هماهنگ بشید با روحتون ،با ربّ
خود به خود کلماتی به زبونتون جاری میشه که باید در اون زمان گفته بشه
و به خودم گفتم ببین طیبه این نتیجه کار کردن روی خودت هست که الان متوجه شدی خود به خود داشتی صحبت میکردی
پس مصمم تر روی خودت کار کن
شب مهمون داشتیم و خیلی دوست داشتم از دختر دایی هام شروع کنم به طراحی چهره شون
اما علاقه زیادی نشون ندادن به اینکه طراحی کنم و زیاد اصرار نکردم
و خودمم انگار تعلل داشتم و دوباره درخواست نکردم ازشون تا بیان و طراحی کنم
امروز یه روز بی نظیر بود
فوق العاده خداگونه و بهشتی
من هر روزم رو دارم تو خود بهشت زندگی میکنم
خدایا شکرت
به نام خدایی که منبع ثروت هست
چقد خوب شد که منو هدایت کرد به این فایل هرچی میره جلوتر هدایتو بیشتر درک میکنم
من تو این فایل یه نکته ای و فهمیدم و یه پاشنه آشیل خودمو فهمیدم
این که استاد راجب شروع کارشون میگن و به ما میفهمونه اونم یه وقتایی توی ناامیدی قرار میگرفته ولی زود به خودش میومده یا این ک اونم یه روزاییو دیده که خلاف تصورش بوده مثل همون یک نفری که ثبت نام کرده یود ولی روی ذهنش مسلط میشه و ادامه میده و تو مسیر باورهای مخربشو میشناسه و تغیرشون میده
وقتی این روزا برا خود من پیش میمود خب خیلی کمک کنندس که بدونم حتی استادم اولش این طور بوده و ناامید نشدع
و یه نکته ی دیگع ای که هست من توی کامنت های سایت از بچه ها خوندم و حتی خودمم این جوری بودم و تا الان هستم که مثلا الان در حال حاظر روی روانشناسی ثروت 1 کار میکنم و میگفتم تااخر دوره میرم چن بار گوش میکنم هرفایلو و هروقت که همه چیو فهمیدم ادامه میدم و این موضوع رو توی کامنت های روانشناسیم خونده بودم که طرف نوشته بود من از کار و همه چیم اومدم بیرون که فقط روی این دوره کار کنم
الان فهمیدم این کار اشتباهه
من خودمو میگم درک این فایلا نیاز به زمان داره و این جوری نیست که روزنامه ای گوش کنیو بنویسی بعدشم بری بعدی و اگه بخای تکاملی جلو بری یه زمانی طول میکشه پس بهتره که همزمان که یاد میگیرم و باورهای مخربو میشناسم و روشون کار میکنم همزمان هم عمل کنم ولی روی یک دوره
نه 2تا دوره همزمان(که این کارو کرده یودم قبلن که فک میکردم تمرکزم از 100 میشه 50 50 ولی اشتیاه فک میکردم و تمرکزم میشد 8 8 و عملن نتیجه ایم نمیگرفتم بعد غر میزدم که چرا نمیشه من ک دارم انقد رو خودم کار میکنم)
دیگه این کارو نمیکنم
ویه نکته ی دیگه که استاد قبلنم توی فایلایی دیگه گفته یود ولی توی این فایل من درکش کردم و شندیمش چون تو مدارش بودم و اونم این بود که اگه بامن کار میکنید دیگه کناب های موفقیت دیگه ای نخونید چون گمراه میشین
استاد شما میگین کتاب ولی من فایل و پادکست و سیمنار اساتید دیگه رو هم می دیدم و این کار فقط باعث میشد تمرکز من هزار تیکه بشه و در نتیجه هیچی
یه وقتایی از خدا یه سوالی داشتم و هدایتم میکرد به جواب سوالم که حالا اون سوالو اون کسی که تدریس کرده بود میگرفتم ولی دیگه انقد درگیر اون میشدم که از این ور میموندم
دیگه این کارم نمیکنم
درس هایی که از این فایل گرفتم:
1.فقط روی این سایت کار کنم و سراغ کتاب های موفقیت و پادکست های دیگه ای نرم
2.همزمان با یاد گیری عمل کنم و وارد مسیر بشم
سلام و درود به شما دوست عزیز
خواستم تحسینتون کنم برای تحریر بسیار زیباتون…
به راستی که حرفایی که میشنویم و می نویسیم کلمات قدرت میگیرند و دست به قلم می شویم جان می گیرند و به باور می پیوندند
من که لذت بردم و تمام موارد گفته شده سخنان گوهر بار از کامنت شما تماما رو نوشت کردم تو دفترم .
ادامه دهیم و ادامه دهیم که موفقیت در استمرار است و استمرار.
طبق فرمایشات دعای استاد:
در پناه الله مهربان شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته توانا و یاران توحیدی
من وقتی وارد این مسیر الهی شدم بی نهایت باورهای اشتباهی داشتم که منو آسون کرده بود برای سختیها .
و بهم اجازه نمیداد در فرکانس خداوند باشم تا راحتی و لذت رو تجربه کنم .
که طی روند تکاملی تو این مدت تونستم خیلیهاش رو شناسایی کنم و رفعش کنم . واین مسیر همچنان ادامه داره .
همین چند روز پیش بود که در اثر تضادی که در زندگیم ایجاد شد ومن داشتم باتقلای زباد حلش میکردم یهو ذهنم شیفت شد به فایل روان شدن چرخ زندگی که چند ماه پیش تو سایت گذاشتید ومن بارها گوشش داده بودم و کلی کامنت ام تو اون قسمت نوشته بودم .
به خودم گفتم این مسبری که دارم میرم غلطه . چرا من دارم بااحساس بد تقلامیکنم .
چرا کارهام روان پیش نمیره . چه کدی تو ذهنم هست که مثل ویروس داره تو برنامه های صحیح ذهنم اختلال ایجاد میکنه ؟
بهو یادم اومد که من همیشه به خودم افتخار میکردم که خیلی پوست کلفتم . و در بدترین شرایط زندگی هم باشه من تحمل میکنم و من افتخار میکردم که علیرغم سختیهای زیاد در زندگیم اما به روی خودم نمیارم و خودم رو آروم نگه میدارم و با سبلی صورتمو سرخ نگه میدارم .
وهمه بهم میگن بی خیالی . پوست کلفتی
نمیگم این خصوصبت بده و اینکه گله وشکایت کنی و زود واکنش بدی خوبه .
نه میخام بگم چرا من به این خصوصبتم افتخار میکردم . به جای اینکه بهبودش بدم تا در این چرخه تکراری نیافتم .
چرا من همش افرادی که باتقلاهای زیاد به خواستشون میرسند و عقب نشینی نمی کنند رو تحسین میکنم .
چرا من افرادی که به راحتی و نرم به خواستشون میرسند رو تحسین نمیکنم همونهایی که میگیم شانس دارند واسبشان چهار نعل میره .
ومیام افرادی که تقلاهای زباد میکنند وکلی مسیرهای سنگلاخی رو میرن رو افرادی ارزشمند میدونم .
حرکت با تقلا فرق داره .
حرکت بااحساس خوب همراه است باامید و تو کل
وتقلا بااحساس بد همراه است با نومیدی و درمانده گی .
چرا باید برای یک فروش ساده کلی حرکت و ترفند بزنیم آخرش هیچی به هیچی .
چرا باورهای توحیدیم رو قوی نکنم که مشتری خودش بیاد . به راحتی بیاد . بدون تبلیغات بیاد . بدون باج دادن بیاد . بدون درگیریهای اداری بیاد .بدون تخفیفات آنچنانی بباد . و….
من نمیخام برای خواسته هام سختی بکشم بعد که رسبدم بگن حقش بود . چقدر اینور و اونور کرد . چقدر استقامت داشت . منو ارزشمند بدونند که اینم جزو عدم احساس لیاقته .
نابرده رنج گنج میسر نمیشود به جاش بگم
باباورهای توحیدی گنج میسر میشود .
هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد
بگم هرکه طاووس خواهد باورهای توحیدیش رو قوی کند
هفت خوان رستم رو طی کند بگم تکاملش رو طی کند
پشت پلنگ مو کندم تا به خواسته رسیدم . بگم به راحتی با ایمانم به خواستم رسیدم
روی سرم قابلمه سفید گذاشتند قابلمه سیاه برداشتند بگم من مسول اتفاقات زندگیم هستم .
سختی بکشی گناهت پاک میشه بگم سختی بکشم گناهانم بیشتر میشه چون در مسیر احساس بد هستم.
با راحت تر انجام شدن کارها احساس گناه کنم بگم با راحت تر انجام شدن کارها احساس نزدیکی به خدا میکنم .
چطورشد که من در دوره نوجوانیم باکمترین تقلا به خواسته هام میرسیدم اما به مرور زمان باتقلاهای زیاد به اندک نتیجه ای میرسیدم .
خدا که همون خدا بود.
و این من بودم که ایمانم به مرور زمان با رشد باورهای شرک آلود کمتر و کمتر شد و مسیر زندگیم سنگلاخی شد و
حالا که متوجه شدم فرمون زندگی من دست خودمه . خوب خودم به هر سمتی که دلم بخاد حرکتش میدم . به سمت مسیر آسون یا مسیر سنگلاخی .
سپاسگذارم از شما استاد عزیز که این فایل هم مثل همیشه برام کلی نکته داشت و با بازگویی مسبر زندگیتون ذهن منو هم به چالش کشید و بهم امید داد که منم میتونم با بهبودهای مستمر زندگی راحت تر و روان تری داشته باشم .
سپاسگزارم
به نام خداوند بخشنده مهربانم که هرآنچه دارم از آن تو دارم
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم
سلام به دوستان خوبم
من باید اینو بدونم که توی بحث فرکانس صفر ویک نداریم یعنی اگه دارم روی خودم کار میکنم قرار نیست هیچ وقت نا امید نشم وهمیشه حالم خوب باشه ممکنه یه وقتایی نا امید هم بشم مهم اینه که اینجور مواقع چطور کنترل ذهن داشته باشم.
کاری که من باید بکنم اینه که سعی کنم نسبت به مسائل واتفاقات خوش بین باشم ونگاه مثبت داشته باشم واون اتفاقات به ظاهر بد رو به نفع خودم تمومش کنم.
واگر در راستای خواسته هام یه مسیری رو دارم طی میکنم به مسئله ای برخوردم ونا امیدی اومد سراغم سعی کنم بر ذهنم غلبه کنم احساسم رو خوب نگه دارم وایمان داشته باشم که هر اتفاقی واسم رخ میده به خیر وصلاح منه و با نگاه اینکه خداجونم به هر خیری که از تو بهم برسه سخت فقیرم،مسیر رو برا خودم هموار کنم من باید ایمانم رو نشون بدم باید حرکت کنم وباید نا امید نشم ومسیرم رو ادامه بدم.
موضوع اینجاست با طی کردن همین مسیرهاست که رشد میکنم وایرادهام برطرف میشه وبا نتایج متوجه میشم مسیرم درسته یا نه وبا بر طرف کردن ایرادهام نتیجه میگیرم ورشد میکنم.
خداجونم من تسلیمم وبه هر خیری که ازتو بهم برسه سخت فقیرم خداجونم هدایتم کن کمکم کن رسالتم رو در این دنیا به بهترین شکل ممکن انجام بدم سپاس خداجونم.
به نام خدای هدایتگرم
گام هفتم/مهاجرت به مدار بالاتر
نکات مهم و آموزنده این فایل:
ما توی مسیر رسیدن به خواسته هامون یا میتونیم تسلیم مشکلات بشیم و ناامید بشیم و ادامه ندیم
یا نه تسلیم خداوند بشیم و توی هر شرایطی ایمان مون حفظ کنیم و با توکل پیش بریم
این مسیر بلاخره یه سری بالا پایین هایی داره و این قسمتی از مسیره که نیاز داره به ایمان و شجاعت برای ادامه دادن و حرکت کردن می باشد
این بالا پایینی ها هم بازخورد جهان به باورهای خود ماست تا بتونیم ایراد هایی که داریم بشناسیم و تغییر شون بدیم
اما تفاوت آدمهای موفق با آدمهای نا موفق اینه که آدمای موفق دووم میارن ادامه میدن هی هر بار خودشون بهبود میدن و پیشرفت میکنن
آدمایی که قانون و میدونن خب زودتر میتونن باگهای اصلی شون تشخیص بدن و اونهارو درست کنن تا آدمهایی که از قانون آگاه نیستن و عوامل بیرونی و دخیل میدونن
پس اگر میخوای به خواسته اتت برسی باید مسیر تو ادامه بدی
زینب اگه حرکت کنی،اگه توکل کنی،اگر ایمان داشته باشی،و قوانین و درک کنی
خیلی خیلی زود از سخت ترین روزای زندگیت
بهترین روزای زندگیت و میسازی
اینو با تمام وجودت باور کن
و یادت باشه که
اون بازخورد های نامناسب اتفاقا بهتر بهت کمک میکنه که راه و گره رو باز کنی ،باورهاتو درست کنی فقط باید حرکت کنی فقط باید ادامه بدی نباید ناامید بشی
تو این مسیر هیچکسی نیست که شروع کنه یه کاری رو و از همون اول نتایج و موفقیت های بزرگ بگیره
تو با طی کردن تکاملت با درک کردن بهتر قوانین با عمل کردن و بهبود همیشگیه که نتایج بزرگ و بزرگتر میشه پس رمزش فقط استمرار و استمرار و استمراره
خدایا از تو میخوام که قلبمو پر از ایمان و نور هدایت کنی
و کمکم کنی که همواره در مسیر درست ثابت قدم بمونم.
با سلام واحترام خدمت استاد عباسمنش عزیزم، مریم جانم و همه ی دوستان خوب سایت
چقدر لذت میبرم از خوندن کامنت های دوستان و نزدیکی شون به خداوند از اینکه تمام توجه شون روی خودشونه و پیگیر بهتر شدن خودشونن . اولین چیزی که منو جذب استاد کرد و ایشون رو با بقیه برام متفاوت کرد این بود که این آدم چقدر دنبال اهداف و رشد خودشه چقدر براش مهم نیست که بقیه راجبش چی میگن و چه نظری میدن درحالیکه شغلش به شکلیه که تمام جزئیات زندگیش در معرض دید عموم هست ولی بی تفاوته . من قبلا به همه به همههههه این اجازه رو میدادم که با نظراتشون زندگیمو تحت تاثیر قرار بدن آدمی که فقط یک بار توو تاکسی دیدمش تا اقوام و اعضای خانواده ، نظر همه مهم بود به جز خودم وقتی میدیدم یک فردی از فلان کار من راضی نیس خودمو هلاک میکردم که اونو راضی کنم درحالیکه اصن ادم مهمی نبود توو زندگیم و شاید ماهی یه بار میدیدمش و آدمی با گذشته ی شبیه به من خوب میفهمه که چقدرررر نعمت بزرگیه اهمیت ندادن به نظر بقیه و برای خود زندگی کردن . نسبت به چند سال قبلم خیلیییی توو این زمینه بهتر شدم و دارم تلاش میکنم که هرروز بهتر و بهتر بشم و استاد رو الگو قرار دادم خیلی لذت میبرم از این تغییر خدارو هزاران بار شکر
نکات فایل :
چه باوری در شما باعث شده که با انگیزه و مداوم روی باورهاتون کار کنید و متوقف و ناامید نشدید؟؟ استاد گفتند به دلیل اینکه با تغییر باورها به احساس خوبی میرسیدم این مسیر رو ادامه دادم . البته که من هم ناامیدی را تجربه کردهام و در کل اینطور نیست که بگیم هیچ وقت یک آدم ناامید نمیشود و به همه چیز دید صفر و یک داشته باشیم، همه چیز خاکستریه و سفید و سیاه نیست یه آدمی بیشتر به سفید متمایل است و یه آدمی بیشتر به سیاه . در واقع یا بیشتر روی خودش کار کرده و کمتر ناامید میشود یا کمتر روی خودش کار کرده و ناامیدی را زیاد تجربه میکند .
استاد کمتر از بقیه ناامید شدند نه اینکه اصلاً ناامید نشدند و در کل نسبت به آینده خوشبین هستند و در مورد مسائل زندگی سختگیری نمیکنند، حتی انسانهای خیلی ناامید نیز گاهی اوقات امیدوارند و در بحث فرکانس، صفر و یک وجود ندارد .
استاد تا به حال دو مرتبه این تجربه رو داشتند که فقط یک نفر برای دوره ایشان ثبت نام کرده بود در حالی که هزینههای زیادی برای تبلیغات و جلسات معارفه صرف شده بود تا افراد رایگان در جلسه معارفه شرکت کنند ولی در نهایت فقط یک نفر برای آن دوره ثبت نام کرد و استاد از این موضوع بی خبر بودند تا روز برگزاری دوره که مدیر برنامه بهشون اطلاع دادند که فقط یک نفر ثبت نام کرده است . استاد دوره رو کنسل نکردند و تا پایان دوره با یک نفر ادامه دادند. با اینهمه هزینه ای که برای معارفه های رایگان صرف شده بود نتیجه نگرفتند چون وقتی باورها ایراد دارد هرچه تلاش کنیم فرقی نمیکنه و نتیجه نمیدهد .
ایشون باور داشتند که وظیفه ما این است که در مسیر اقدام کنیم و تلاش خودمان را بکنیم و نتیجه با خداوند است، خدا به مقداری که روی باورهامون کار میکنیم و با ایمان حرکت میکنیم، نتایج و اتفاقات را برای ما رقم میزند . استاد این باور را داشتند و اغلب اوقات حرکت میکردند و درگیر و نگران نتیجه نبودند اما گاهی با نتیجه نگرفتن، ناامید میشدند ولی نسبت به بقیه این ناامیدیها کمتر بوده است در واقع به میزانی که امیدوار بودند، روی باورهاشون کار میکردند و اقدام میکردند، نتیجه گرفتند لذا اگر ما نیز گاهی ناامید میشویم فکر نکنیم که خیلی با استاد فرق داریم و ایشون یک آدم خاص هست و هیچ وقت ناامید نمیشود و هیچ وقت افسار کنترل ذهنش را از دست نمیدهد؛ نه ناامیدی برای ایشان نیز اتفاق افتاده، میافتد و خواهد افتاد .
زمان برخورد با تضادهاست که ما وظیفه داریم ایمانمون رو به خداوند نشان بدهیم و به خداوند ثابت کنیم که در این مسیر ثابت قدم هستیم و حرکت کنیم و ناامید نشویم در واقع این تضادها یک بخشی از مسیر رسیدن به خواستههاست چون باورهای ما درباره یک سری مسائل ایراد دارد، این تضادها رخ میدهد و اگر این تضادها نباشند ما متوجه ایراد باورهامون نمیشیم اینکه بگیم من باید همه باورهام عالی بشه بعد یک مسیر رو شروع کنم نه ایرادها در خود مسیر ظاهر میشوند سپس روی آنها کار میکنیم و اصلاحش میکنیم و نتایج رخ میدهد ولی باید کار کرد و ادامه داد و رها نکرد و تسلیم مشکلات نشد .
در موضوع تسلیم شدن دو حالت وجود دارد حالت اول کسی است که تسلیم خداوند میشه و میگه خدایا من راضیم به رضای تو و حرکت میکند مثل آیه 3 سوره قصص که حضرت موسی در اوج تضاد به خداوند میگوید خداوندا من تسلیمم، من به هر خیری که از طرف تو برسد فقیرم .
این جاییست که زندگی حضرت موسی تغییر کرد و جاییست که زندگی هر کسی در این لحظه تغییر میکند، انسانی که تسلیم خداونده به همه چیز میرسد و حالت دوم تسلیم شدن در برابر مشکلات است که افکار منفی به سراغ فرد میآید اینکه دیگه اوضاع درست نمیشه و فایدهای نداره و سراغ کارهای نادرست، مواد، دارو میره و افسرده میشه .
در مسیر زندگی استاد نیز بالا و پایینهای زیادی بوده ولی سعی کردند که تسلیم نشوند و به همین دلیل نتایج رقم خورد، در واقع این تضادها بازخوردهای جهان به باورهای ماست بالاخره انسان به یک شکلی باید بفهمد که باورهایش ایراد دارد اینکه نتایج خوبی نمیگیریم یعنی باورهامون ایراد داره حالا اگر ما قوانین رو بدونیم علت این نتایج بد رو میفهمیم که مشکل از خود ما و باورهای ماست و گردن دولت،تبلیغات و کارمندان نمیاندازیم .
فاصله بین سمینار یک نفری و هزاران نفری و نتایج مالی برای استاد کمتر از 1 تا یک و نیم سال بود چون وقتی برای دوره یک نفر ثبت نام کرد، ایشون با توجه به قانون فهمیدند که باورهاشون در زمینه ی ثروت ایراد دارد و ایرادات را پیدا کردند و روی آنها کار کردند و نتایج رقم خورد، هرچند که خیلیها اونقدر ایمان ندارند که همین یک سال رو ادامه بدنند و اگر نتایج خیلی سریع رخ ندهد کار را رها میکنند و ادامه نمیدهند . در واقع تفاوت آدمهای موفق با ناموفق در این است که انسانهای موفق ادامه میدهند و با توجه به بازخورد، خودشون رو اصلاح میکنند افرادی مثل استاد چون قانون رو میدونند زودتر خودشون رو اصلاح میکنند و کسی که قانون رو نمیدونه بیشتر زمان میبره و تضاد تجربه میکنه تا خودش رو اصلاح کنه و دیرتر نتیجه میگیرد .
موضوع اینجاست که 99 ٪ آدمها مسیر رو ادامه نمیدهند.
اگر با ایمان و توکل به خدا و درک قوانین حرکت کنیم، خیلی خیلی زود از سختترین روزهای زندگی بهترین روزها را میسازیم یعنی اون بازخوردهای نامناسب به ما کمک میکند که زودتر گرهها را باز کنیم .
استاد همین الان هم روی باورهاشون کار میکنند که آنها را بهبود بدهند و ایرادات رو پیدا میکنند و تلاش میکنند آنها را اصلاح کنند و قوانین را بهتر درک کنند به همین دلیل است که نتایج هر روز بزرگ و بزرگتر میشوند مثال آن همان تولید دورههای جدید است که نتیجه درک بهتر قوانینه چون با ادامه دادن مسیر درک ما از قوانین بهتر میشه و ایرادات رو بهتر پیدا میکنیم و اصلاح میکنیم لذا نتایج بزرگتر میشود . استاد تمام اون حرکات درستی که منجر به نتایجشون شده، در دورهها آوردند و افراد با استفاده از اونها خیلی سریعتر از استاد به نتایج میرسند چون آزمون و خطا ندارند و کارهایی که باعث دور شدن از خواسته ها میشه رو انجام نمیدهند .
اینکه استاد میگویند فقط روی آموزههای ایشان کار کنیم و کتابهای موفقیتی مختلف را نخوانیم این است که در آن کتابها مسیرهای پرپیچ و خم گفته شده که راه رسیدن به نتایج و خواستهها را دور میکنند و آن باورها نسبت به آموزههای استاد ناخالصتر هستند ولی کتابها و دورهها در زمینه تخصص خودمون رو باید مطالعه کنیم و پیگیری کنیم در واقع این کتابهای موفقیتی اصل رو نمیگفتند اصل این است که تمام اتفاقات و تجربیات ما به خاطر افکار و فرکانسهای ماست و هیچ چیز دیگهای مطلقاً تاثیری ندارد و باید باورها را در هر زمینه از زندگی اصلاح کنیم تا تجربه لذت بخشتری داشته باشیم .
افرادی که با تعهد روی دورهها کار میکنند و صد درصد مطالب رو باور میکنند و میپذیرند، خیلی زود نتایج بزرگی میگیرند .
خیلی سپاسگزارم بابت این آگاهی های ارزشمند، بابت این پروژه ی گران بها که میدونم منو داره آماده میکنه برای دوره ی 12 قدم و سپاسگزارم از کامنت های دوستان خدایا شکرت
سلام استاد عزیزم ومریم بانوی عزیزم
روز هفت مهاجرت به مدار بالاتر
اولین نکته و مهم ترین نکته دلیل تمام استمرارها در یک مسیر تجربه حال خوب است
و درادامه ساده گرفتن مسیر
بدانی وظیفه تو انجام کار درست است ونتیجه به میزان ایمان تو وارد زندگیت میشود
زمانی که نتایج کوچک است تو باید ایمان خود را حفظ کنی و با تصدیق نتایج انها کرد بزرگتر کنی
همه مسائل زندگی ما توسط باورهای ما شکل میگیرد واگر چالشی نباشد اما متوجه ایرادات خود نمیشویم پس چالش مکانیسم جهان برای رشد ماست
وقتی برای چالشی راه حل نداری دوتا راه وجود دارد یا تسلیم مسائل شوی و ناامید
یا تسلیم خداوند شوی و امیدوار به حل مسائل
فراز و نشیب های زندگی اما بازخورد باورهای خود ماست
شرط رسیدن پاداش های
امید داشتن استمرار در عمل پیدا کردن ایرادات و حال مسائل
زندگی یک مسیر همیشگی برای بهبود است واگر میخواهی اوضاع خوب باشد باید همیشه روی بهبود خود کار کنی
ماباید مواظب ورودی های خود باشیم گاهی اطلاعات زیاد باعث گم شدن اصل می شود
استاد عزیزم بابت این اگاهی ها از شما سپاسگزارم
واز خداوند میخواهم توفیق عمل به من بدهد
بنام خدای بخشنده
هشتادومین تعهد
این مسیره باید طی بشه نباید اینجوری باشیم که مثلا نه من میخوام از اول ی جوری بشم باورهام عالی بشه پرفکت بشم بعد برم ی مسیریو شروع کنم نه اصلا اینطور نباید باشید ما تا تو مسیر نریم ی سری ایرادا درنمیاد اصلا زیبایی این مسیر زندگی اینه که ادم هی ی ذره ی ذره با توجه به بازخوردهایی که میگیره ایرادارو پیدا میکنه روش کار میکنه و اوضاع هی بهتر میشه باید تسلیم خدا باشیم و بگیم خدایا من به هر خیری که از تو به من میرسه فقیرم ولی تسلیم مشکلات نشیم
تو همین ادامه دادن ها ادم مشکلات و ایراد هارو پیدا میکنه و برطرف میکنه و بعد بهتر میشه
تفوت ادم های موفق و ناموفق اینه که ادم های موفق ادامه میدن و با بازخوردهایی که میگیرن هی خودشونو درست میکنن
اگه میخوایم به خواسته هامون برسیم باید ادامه بدیم و اگر حرکت کنیم و توکل کنیم و به خدا ایمان داشته باشیم و قوانین رو هم درک کنیم خیلی خیلی زود از سخت ترین روزهای زندگیمون بهترین روزهای زندگیمونو میسازیم یعنی بازخورهای نامناسب به ما کمک میکنه که زودتر راه و گره رو بازکنیم فقط باید حرکت کنیم ادامه بدیم و نا امید نشیم
خدایا ایمانمو به خودت قوی کن و منو در مسیر درست قرار بده امین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»
«أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»
——————————————————————
سلام استاد جان سلام به استاد شایسته و به دوستان عزیز
سپاسگزارم خدایا که باز بهم فرصت نوشتن دادی.
استمرار در مسیر درست، این مسیر درست شرطه و من از وقتی قانونو شناختم شک نکردم به درست بودنش انگار با همه وجودم باورش کردم و همین باعث شد علیرغم مسیر ناهموارو کمی طولانی که به خاطر فراوانی باورهای نادرستم یا خیلی عمیق بودنشون بود ،سعی کردم هیچ وقت از مسیر برنگردم و همه تلاشمو کردم و ادامه دادم تا رسیدم به جایی که واقعا درک و فهم من از قانون هیچ ربطی به چند ماه پیشم نداره و هر روز روند تغییراتمو دارم میبینم که بهتر میشه و عملگراتر شدنم ایمان و امید و آرامشی که در وجودم هست، هدایتهایی که دریافت میکنم و حمایت خدارو بودنشو کنارم حس میکنم منو مصمم تر میکنه به ادامه دادن به اینکه قطعا نتایج میاد.
استاد عزیزم من اولین بار از شما درباره قانون تکامل شنیدم و همون تقلاهای منو یجورهایی کم کرد تا رسیدم به نقطه ای که احساس میکنم واقعا تسلیم خداوند هستم امیدوار هستم و صبورانه دارم تو مرحله عمل صالح حرکت میکنم.
در واقع با نگاهی و درکی متفاوت حرکت میکنم وگرنه خوب تو این مدت من کلی تغییرات بزرگ داشتم خیلی مسائل رو حل کردم اما مدتیه رسیدم به نقطه ای که سیستم رو ،خدارو ،جهانو با درکی متفاوت دارم میفهمم، قلبم به معنای واقعی باز شده و احساسم خوبه ، آرامم و خوشحال و حتی نسبت به قبل رهاتر و بی خیال تر چون ایمان دارم منم که خالق صد درصد زندگی اینده خودم هستم و اونجوری که میخوام میسازمش.
إیّاک نعبد و إیّاک نستعین إهدنا الصّراط المستقیم