مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست» - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-07 08:10:242025-01-09 09:45:40مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
کامنت سی و هفتم
24 دی 1403
تعهد اول:
امروز هم جزو روزهایی بود که فکر میکردم برای تهیه کردن کارم اذیت بشم. اما وقتی خداوند مهربان تعهدت رو در عمل میبینه، مسیر رو برات هموار میکنه.
کاملا فهمیدم که خودش این زمان رو برام ایجاد کرد که بتونم به کارهام برسم.
امروز پدر نازنینم از تهران اومد اصفهان پیش ما و تا آخر هفته باهامون هست. برای همین فکر میکردم خیلی سرم شلوغ میشه و راحت نمیتونم به کارم برسم.
اما خدای مهربون من، یه کاری کرد که پدرم، رفتن بیرون از خونه و دقیقا همون موقع هم دخترکم خوابش برد. همسرم هم که سر کار بود. من موندم و یه گوشی و یه میکروفون.
سریع فیلم تدریس امروزم رو هم گرفتم و ادیت کردم و گذاشتم تو کانال تلگرامم.
خدایا شکرت به خاطر این هماهنگی، که کاملا معلوم بود از طرف خودته. سپاسگزارم.
تعهد دوم:
برای کار امروزم گزارش نوشتم.
تعهد سوم:
خدای بزرگوارم شکرت به خاطر پدرم که انقدر دوست داشتنی و نازنینه. شکرت که در روز پدر اومد پیشمون و شکرت که سایش بالا سرمونه.
خدایا شکرت به خاطر برکاتی که از طرف پدر نازنینم به زندگیم سرازیر شد. سپاسگزارم به خاطر قطار، عروسک، کیف، ساعت و قرآنی که پدر عزیزم از مکه برای دخترم آورده بود.
سپاسگزارم که امروز صبح انقدر همه چیز خوب شروع شد. اون از سر صبح رسیدن پدر عزیزم، اون هم از رسیدن بسته ی پستیم که خیلی ذوقشو داشتم. خدایا شکرت به خاطر عروسک های انگشتی و یوف یوفی بافتی که برای دخترم سفارش داده بودم و امروز به دستم رسید. چقدر با کیفیت و زیبا بودن. تازه خدای نازنینم یک نشونه هم توی بسته بندیش برام گذاشته بود. یک جاسویچی اشانتیون به همراه یک کارت توی بسته بندی ها بود و روی کارت نوشته بود: “چون تو لایق بهترینی!” آخه چرا باید این جمله در بسته بندی اشانتیون قرار بگیره؟ غیر از اینه که خدا داره بهم میگه من بیشتر از اون چیزی که میخوای رو بهت میدم، چون تو لایق بهترینی! خدایا شکرت. شکرت. شکرت. سپاسگزارم پروردگار مهربانم.
خداوندا شکرت به خاطر حضور همسر عزیزم در زندگیم. برام حفظش کن و در پناه خودت سالم و سلامت نگهش دار.
خداوندا شکرت به خاطر خنده های امروز و امشبم.
خدایا شکرت که دخترم رو آروم نگه داشتی تا من بتونم دوش بگیرم و به کارهام برسم.
خداوندا شکرت به خاطر حضور دخترم. برام سالم و سلامت حفظش کن و در پناه خودت نگهش دار و عمر طولانی و با عزت بهش بده. سپاسگزارم.
پروردگارا شکرت به خاطر همزمانی ای که اتفاق افتاد. سپاسگزارم که بیرون رفتن پدرم همزمان شد با خوابیدن دخترم و در نهایت من تونستم کار امروزم رو در نهایت راحتی و آرامش پیش ببرم. خداوندا شکرت. سپاسگزارم.
خدایا شکرت که دخترم خوب خوابید و من هم که خیلی خسته بودم خوب خوابیدم و کلی این خوابیدنه بهم چسبید. سپاسگزارم.
خدایا شکرت که هستی و اجابت میکنی درخواست درخواست کننده رو. سپاسگزارم.
به نام رب فرمانروای جهان به نام ربی که قوانین هستی را به من آموخت تا فقط پیرو او باشم و فقط سر تسلیم در مقابل او فرود بیارم خداوندا مارا هدایت کن تا فقط تسلیم تو باشیم و فقط از تو یاری بجوییم
سلام به همگی عزیزان
سلام به استاد عزیز و مریم بانو
حال همگی عالی در پناه یگانه یکتای عالم
استاد ازتون تشکر میکنم بخاطر این فایل های مصاحبه خیلی درس داره خیلی زوایای دید آدم رو بسط میده نسبت به همه ابعاد خیلی باید یاد گرفت از این آگاهی ها
راستش من قبلا خیلی درگیر روزمرگی میشدم و اصلا حال خوب رو یادم میرفت یعنی لذت بردن از لحظه رو موکول میکردم به زمانیکه فلان چیزو داشته باشم و خب حال خوبم گره میخورد به داشتنش و واقعا اینو حس میکردم که اصلا لذت نمیبرم و همش یا در گذشته یا در آینده زندگی میکنم ولی از یکجایی به بعد گفتم نه آقا مگه قانون نمیگه احساس خوب=اتفاقات خوب پس من همین کارو میکنم چرا باید همچین اصل مهمی رو یادم بره غیر از اینه که من چسبیدم به خواسته هام و خودم رو با وجود اونها فقط خوشبخت میبینم؟! و خب اومدم در هر لحظه از وزیدن نسیم از گل و گیاهی که داخل اتاقم دارم از هر چیزی که تو همون لحظه داشتم لذت بردم و از خدای خودم تشکر کردم و دیدم حالم هر روز داره بهتر میشه و خب طبیعتا اتفاقات عالی رو هم تجربه میکردم و اینکه آره واقعا همیشه باید این درس مهم رو یادمون باشه لذت بردن از لحظه کلید موفقیت هست
و نکته بعدی تسلیم بودن در برابر خدا و نه غیر خدا هست که من هرچی سرم جلوی خداوند پایین باشه در مقابل دیگران سرم بالاست و باید به خودم بگم هر لحظه که خدایا من تسلیم توام و در عملم بیام نشون بدم دستمو پیش کس و ناکس دراز نکنم شرف انسانیم زیر پا نزارم بدونم همون خدایی که این جهانو خلق کرده قدرت اینو داره که منو به خواسته هام برسونه فقط کافیه من سر سپرده اون باشم شاید خواستم برای من بزرگ باشه ولی برای رب العالمین به قول استادpiece of cake هست.
خدایا شکرت بخاطر دریافت این آگاهی ها بخاطر این سایت بینظیر
به نام خداوند مهربان
یکی از نکات بسیار ارزشمندی که توی این فایل بود، این بود که استاد گفتن: بابا، این مسیر باید طی بشه؛ نمیتونی بگی یه اتفاقی بیفته که من یک مسیر پرفکت و بدون هیچ چالشی رو برم؛ زیبایی مسیر اینه که آدم یزره یزره روی خودش کار کنه و شرایطشو بهبود ببخشه!
بهش که فکر کردم دیدم این مسئله، این ترس از برخورد با چالش ها، این تلاش مستاصلانه برای یافتن یک راه هموار و این فرار از مسائل از کمبود عزت نفس میاد. یه نوع ترس از ناتوانایی در حل کردنشون یا عبور ازشون.
بعد توجهم به این جلب شد که در دنیای کودکی، بچه ها همیشه از چیز های جدید استقبال میکنن؛ از برخورد با یه چالش؛ از انجام کار های جدید؛ از تست کردن چیزای جدید با عشق استقبال میکنن
نمیگن نه بابا بیخیالش، میگن اره بریممم
نمیگن بابا بیکاریم مگه، میگن اره تستش کنیم
نمیگن بابا نمیشه، میگن بریم ببینیم چجوری میشه
پس چرا وقتی بزرگ میشیم دیگه از چیزای جدید، از چالش ها استقبال نمیکنیم؟
و این ایراد شخصیتی رو در وجود خودم پیدا کردم و از وجودش آگاه شدم
وقتی به دنبال راه حل گشتم برای بهبودش، ذهنم مجدد رفت سراغ دوره عزت نفس؛ و اون بخشی که استاد میگن: ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست
وقتی ما نگرشمون این باشه که آقا، من اومدم به این دنیا تا چیزای جدید تجربه کنیم، تا مسائلی رو حل کنم، تا دونه دونه ایراداتم رو برطرف کنم و مهارتام رو بهبود ببخشم، دیگه دنبال مقصد نیستم، از مسیر لذت میبرم. مسئله اینجاست که ما فکر میکنیم اصل رسیدن به هدفه، در صورتی که اصل انرژی ما برای رسیدن به هدفه؛ اصل اون انرژی و انگیزه ایه که ما داریم
و وقتی این مسئله رو در شخصیتم حل کنم، اون موقع خیلی راحت تر میتونم بگم: من ادامه میدم
من سمت خودم رو انجام میدم و خودم رو به خداوند ثابت میکنم؛ سمت نتیجه دیگه کار خداونده
اصلا من تا ادامه ندم، تا به چالش برنخورم نمیتونم باور های محدودم رو پیدا کنم!
پس هدف مشخص شد!
من نباید بترسم
بلکه باید با توکل به خدا و با حفظ ایمان، از این مسیر لذت ببرم و نتیجه رو بسپرم به خدا
مهم نیست دفعه اول و دوم نتیجه نمیاد
مهم اینه که من اونقدر به خودم و توانایی هام و پروردگارم باور دارم که متوقف نشم و ادامه بدم.
من ادامه میدم، متوقف نمیشم، قول میدم
و ایمان دارم که خداوند برای من مسیر های بسیار زیبایی رو در نظر گرفته.
faezeh:
به نام خدای مهربانم?
باسلام خدمت شما استاد گرانقدر و همه شما دوستان عزیزم
من امروز تصمیم گرفتم راج به ی موضوع حیاتی با شما باشم حسم فوق العاده زیباس منم مانند خیلی از شماها ک فعلا هیچ دوره از استاد رو تهیه نکردین و فقط فایلای رایگان رو گوش میدین بخاطر مسائل مالی،چن روز پیش ب حسم توجه کردم ک گفت کتاب الکترونیکی چگونه فکر خدا رو بخوانیم رو تهیه کن منم بدون هیچ معطلی ان رو تهیه کردم مبلغشم 25هزار تومان بود از ساعتی ک شروع ب خواندنش کردم تا الن ک دارم برایتان مینویسم حسم آرامش مطلقه و پر از حس دوست داشتنی دوستان عزیزم این کتاب دید من رو نسبت ب خودم و خدایم و همه کس و همه چیز تغیر داد ازتون میخام ک حتما این کتاب رو تهیه کنی تا مثه من برسی ب تموم آرامش و خواسته هات
من الن دارم حس میکنم تموم هر انچه ک تا الن برایم خیلی معمولی بود الن برایم ی حس کاملا شفاف و خالص و دوست داشتنی?
من عاشقانه خودم خدایم و همه رو دوستتون دارم?
فائزه
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی
سلام خانم شایسته
سلام دوستان همفرکانسی
مهاجرت به مدار بالاتر، گام هفتم
استاد برای من هم خیلی سوال بود و الان کمتر هست که سمت من در این مسیر رسیدن به خواسته ها چیست
قبلا و کلا تا قبل از آشنایی با شما فکر می کردم که سمت این است که من باید به سختی و سختی تلاش کنم و تلاش کنم و زجر بکشم تا بتوانم به موفقیت برسم و این بود راه من که بر اساس آموزهای قبلی خودم از بزرگان و جامعه و خانواده و همه و همه آموخته بودم. شعر معروف:
نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
من مشکلی با کار کردن نداشتم و ندارم ولی مسئله اینجا به وجود می آید که کار کردن در ذهن من اینطوری ساخته شده بود که یک کار سخت و طاقت فرسا که رنج زیادی هم باید داشته باشد که اگر اینطوری نباشد گنجی به دست نمی آید. و جالب اینجا بود که اصلا از گنجی خبر نبود و همه اش رنج بود.
تا اینکه با شما و آموزهای الهی شما آشنا شدم و تلاش دارم می کنم که این باورهای کهنه وقدیمی و ا شتباه را تغییر دهم اما خوب زمان می برد و خیلی بهتر شده ام از قبل و این مسیر را دارم ادامه می دهم .
خدا رو شکر می کنم که استاد خیلی تلاش می کنم که در این مسیر ثابت قدم باشم و بوده است ناامیدی ها ولی ادامه داده ام وثابت قدم مانده ام دراین مسیر و نتایج که می آید انسان ایمانش به مسیر و درستی مسیر بیشتر می شود و من هم خدا را شاکرم که به اندازه ایمانی که از خودم نشان داده ام تووانسته ام نتایج خوبی بگیرم.
استاد این باور را به خوبی در خودم ساخته ام که اگر نتایج آنطور که من می خواهم نمی شود انگشت اتهام را به هیچ سمتی غیر از خودم و باورهای خودم نگیرم و به خودم افتخار می کنم که در این مورد خیلی عالی دارم کار می کنم و مدتهاست تنها مقصر عدم نتیجه گیری من خودم و و فقط خودم و باورهای من است و لاغیر چیزی که متاسفانه تا قبل از آشنایی با شما و درک قوانین جهان هستی کاملا برعکس وبود و دولت و خانواده و قیمت دلار و این کشوری به دنیا آمده بودم و … همه اینها مقصربودند غیر از من ولی به لطف و هدایت های الله مهربان خودم خیلی خیلی زیاد این باور من تغییر کرده است و از این بابت بسیار خدا را شاکرم .
خدایـــــــــــــــــــــــــــــا شکـــــــــــــــــــــــــــــــــرت
این جمله تون هم برای من خیلی طلایی بود:
اگر حرکت کنید و توکل کنید و به خدا ایمان داشته باشید و قوانین را هم درک کنید؛ خیلی زود از سخت ترین روزهای زندگی تان بهترین روزهای زندگی تان را می سازید
این یعنی همه چیز، توکل، حرکت و تغییر. اما همه اینها باید در عمل باشد و من بارها به خودم جمله قصار شما را یادآوری می کنم و حتی با خط بزرگ در روی یک عکس زیبا پس زمینه کامپیوتر خودم گذاشته ام
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
می گی ایمان دارم باید عمل کنم، باید حرکت کنم و حرف مفت و حرف قشنگ نزنم.
و خیلی تلاش می کنم که حرفهای شما را به شدت آویزه گوش خودم کنم و در عمل از آنها استفاده کنم و از این بابت خدا رو خیلی شاکرم .
استاد جان الان دارم یک نرم افزاری را یاد می گیرم و خوب توضیحات استاد این رشته را می شنوم و مبینم و میگم که اینکه کاری ندارد راحت است، اما میگم که نه گول نخور بیا در عمل و روی سیستم اجرا کن و می بینم که الله و اکبر چقدر ریزه کاری در عمل دارد و با عمل کردن به صورت واقعی باز به اهمیت اینکه تئوری کاری را انجام ندهم بلکه تلاش کنم که به صورت عملی وارد گود شوم هم توجه داشته باشم و در دل این مسیر یادگیری بی نهایت نکته زیبا است که من دارم می آموزم و باز هم می گویم به خودم که عملگرایی چقدر مهم است .
خدایـــــــــــــــــــــــــــــا شـــــــــــــــــــــــــــکرت
به امید اینکه تا زنده ام این مسیر را ادامه دهم.
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
به نام خدایی که همین نزدیکی است
خدایا تو چقدر خوبی، توچقدر نزدیکی، انقدر نزدیک که احساس میکنم دستمو گرفتی داری منو میبری یه جای خیلی قشنگ ، تو این مسیر هم با نشانه هات بهم میفهمونی که حواست بهم هست ،بهم میفهمونی که باید بزرگ شم باید فهمم از جهان ببرم بالا باید این نشانه هارو با دقت ببینم و چیزهایی که بهم گفته میشه انجام بدم و عمل کنم به نشانه هام ، به تقلب هایی که بهم میرسونی،اووووووووم جونم خداااااااا تو چقدر جیگریییی
واقعا خداروشکر میکنم که خدا هدایت کرده و یکی از دستاش فرستاده برای هدایت من
من به یقین رسیدم که نشانه های سایت به حق هستش دقیقا چند روزه که نشانه هام در راستای چیزی که ذهنمو درگیر خودش کرده، چندوقته که دارم درجا میزنم و خدای خوبم تقلباش از طریق استاد عزیزم بهم فهمونده،خدااایا شکرت ، استاد عزیزم ممنونم که با جان و دل زحمت میکشی و هرانچه که بهت گفته میشه رو میای با نام یه فایل برامون توضیح میدی
جونم براتون بگه استاد جان اول میخوام نکاتی که از فایل فهمیدم بگم و بعد برم سراغ خودم که نشانه ام دقیقا پاشنه آشیلمو نشانه رفته
مصاحبه با استاد عباسمنش قسمت 15
* لذت بردن از مسیر خواسته: خیلی از ماها حتی خود استاد هم چند سال پیش زود رسیدن و عجله داشتن برای رسیدن به هدف رو داشته و ماهم دار یم و این خوب نیست و باید بدونیم عجله برای چی ؟؟؟؟
همیشه ما آدم ها میایم خواسته یا هدفی که داریم رو تو ذهنمون انقدر بزرگ و حیاتی میکنیم که که اصلا زندگی کردن یادمون میره،کلا زندگی موکول میکنیم به زمانی که به خواستمون برسیم تمام تلاشمون میکنیم دور از جون پدر خودمون در میاریم که چی ؟؟ برسیم به خواسته بعد میرسیم میبینیم اونی که فکر میکردیم هم نبود مثالی که استاد زد : فردی که تو روابط با هزار جنگ و دعوا و کلی حال بدی میخواد اون رابطه رو شکل بگیره و تمام خوشبختیشو تو این میبینه که من به فلانی برسم دیگه خوشبخت ترین انسان کره زمینم به قول استاد آتیشی آتیشی، بعد وارد زندگی میشه میبینه نه بابا اونجور هم که فکر میکرد نیست، ومیادو با وابستگی و چسبیدن به اون فرد زندگی حتی برای خودش جهنم هم میکنه …
درصورتی که اینطور نیست من نباید به خواسته ام بچسبم بلکه باید از مسیرش لذت ببرم مهم مسیر نه هدف به هدف که صد درصد میرسم حالا بیام به جای اینکه زندگی به کام خودم تلخ کنم تا اینکه برسم به خواسته بیام از مسیر لذت ببرم و شکرگزار خدا باشم و خودمو بسپرم به خدا
و اما نکته هایی که باید کار کنم
1. کمال گرا نباشم
2. صبورتر باشم
3.به خواسته ام نچسبم
4. از مسیر خواسته هام لذت ببرم
5. بیشتر در لحظه زندگی کنم
نکته: مهمترین نکته ای که باید بدونم اینکه بیایم از مسیر خواسته هام لذت ببرم ،از تمام اتفاقاتی که تو زندگیم در لحظه میافته، از سلامی که صبح مادرم بهم میده و گل روی مادرم میبینم ، از لحظه ای که عشقم با مهربانی منو بیدار میکنه که عزیزدل بلند شو میخوایم ورزش کنیم ،از خونه ای که دارم،وسایل هایی که دارم از شغلی که دارم ،از درخت تو محوطه حیاط و خیابون تمیز،ازپروانه ای که تو حیاط خونه چرخ میزنه ، از ذره ذره زندگیم لذت ببرم و شکرگزار خدا باشم و از تمام لحظات زندگیم لذت ببرم واقعااااااا این حرف های استاد اینجا به دل میشینه لذت ببریم زندگی خیلی خوووووبه
* و اما راه رسیدن به خواسته : راه رسیدن به خواسته اینکه فاصله ی خودتون رو با خواسته پر کنید و این فاصله با ” احساس خوب ” پر میشود فقط فقط فقط فقط
احساس خوب هم با تغییر ذهن و تغییر باورها به وجود میاد فقط فقط فقط
وقتی شما به احساس خوب میرسید باعث میشه که ادامه بدید
* ناامیدی: در مسیر خواسته ناامید شدن هم هست حتی برای استاد عزیزمون هم پیش اومد منتها ایشون کمتر از بقیه ناامید شدن ، در مسیر خواسته ما صفر ویک نداریم ، ینی آدمی نداریم که اصلا ناامید نشه یا کلا ناامید بشه بلکه یکی کمتر و یکی بیشتر
ناامیدی هست ولی بهتر که تو ناامیدی نمونیم و سعی کنیم سریع از ناامیدی خارج بشیم و این کار هم با کنترل ذهن و تسلیم خداوند بودن اینکه در هر شرایطی حتی به ظاهر بد توکلمون به خدا باشه و از او کمک بخوایم مثل استاد که دوره ای که شروع میکنن اولش یه نفر ثبت نام میکنه ولی استاد به مسیرشون ادامه میدن و با ایمان و توکل تو اون مسیر دوام میارند ونتیجه خوبی هم میگیرن که بعد یکسال نتیجه توکلشون میشه دوره های چند صد نفره است.
اینجا استاد استناد میکنه بهآیه 25 سوره قصص
{ فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قالَ لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ.}
{ پس [از ساعتى که از رفتن آن دو گذشت ] یکى از آن دو زن – در حالى که با نهایت حیا [و وقار] گام برمى داشت – نزد وى آمد [و] گفت: [هان اى موسى!] پدرم تو را مى خواهد تا به تو به پاداش آب دادن [گوسفندان ] براى ما، مزد دهد، پس هنگامى که [موسى ] نزد وى آمد و سرگذشت [عجیب خود] را براى او بازگو کرد، [شعیبِ پیامبر] فرمود: [هان اى موسى!] نترس! که از [شرارت ] گروه بیدادگران نجات یافته اى!}
حضرت موسی هم ناامید نشد وتسلیم خدا شد و خداوند اورا از گزند فرعون در امان نگه داشت همانگونه که هدایت شد سمت حضرت شعیب و ماجراهایی که برایش به جود اومد و موسی در دلش همیشه امیدوار بود وتسلیم خدا
تفاوت آدم موفق وآدم ناموفق در اینه که آدم موفق مسیرش ادامه میده اگرم ناامید بشه با توکل به خدا وتسلیم شدن مسیر رو ادامه میده و ایرادات خودش پیدا میکنه و رفع میکنه و به خواسته اش میرسه
ما با درک قوانین جهان همراه با ایمان و دوام آوردن اتفاقات خوب رو برای خودمون رقم میزنیم اینجا یاد کتابی افتادم که خوندم “تنها راز موفقیت دوام آوردن ” نوشته ی مارک یارنل دقیقا راج به تسلیم نشدن در برابر مشکلات صحبت میکنه و استاد عزیمون کامل و به صورت تجربه ی زندگی بهم آموزش میده که ما نباید در برابر مشکلات تسلیم بشیم بلکه باید در برابر خدای متعال تسلیم شد چون فقط خداست که از نتیجه خبر داره فقط خداست که اول وآخر هر چی میدونه واقعا این صفات خداست که بهمون میفهمونه که خداست که مارو به همه چی میرسونه
“”””””هوالاول والاخر والظاهر والباطن وهو بکل شی علیم “”””””
آخ که وقتی تسلیمش میشی یه آرامشی کل وجودتو میگیره که نگو و نپرس جا داره اینجا راجع به فایلی که استاد راجع به تسلیم بودن در برابر خداوند ضبط کرده بگم که چقدر میتونه تو این زمینه بهمون کمک کنه اونجا که راجع به تسلیم بودن حضرت ابراهیم میگه خیلی دوس دارم اووووون فایل روزانه بالای 10 بار گوشش میدم
دقیقا مسیر خواسته توکل و تسلیم بودن در برابر خداونده و وقتی اجازه میدی خدا به شیوه ی ساده خودش و هماهنگ با قوانین کارارو برات انجام میده و کافیه تو خودتو بسپری بهش همین ..
* قانون تکامل : من باید اینو بپذیرم که باید وقتش برسه و تکاملم رو طی کنم و تنها کاری که من باید انجام بدم کار کردن روی خودم و پیدا کردن ایراداتتی که دارم و با آگاهی های که داریم هروز میشنویم و میبینیم رفعشون کنیم که مفصل در دوره جهان بینی توحیدی راجع بهش توضیح داده شده
وقتی ما قانون تکامل بپذیریم دیگه عجله نداریم دیگه نمیخوایم زود وزود به نتیجه برسیم بلکه بدون توجه به نتیجه خودمون میسپریم به خدا وایمان وتوکلمون رو میبندیم به خدا و از مسیر لذت میبریم اون موقع است که یه دفعه چشممون باز میکنیم میبینیم تو همون شرایط دلخواهی هستیم که میخواستیم حتی بیشتر چون خواستیم که خدا برامون برنامه ریزی کنه …
* نکته اخر اینکه یکی از مهمترین چیزهایی که همه ی ماهایی که شاگرد استاد عزیزمون هستیم اینه که دیگه آزمون وخطا نداریم چون استادمون قبلا تمام این آزمون وخطاها رو رفته والان مسیر درسته به ما داره میگه و وقتی استاد میگه کتاب نخونیم دلیلش اینه که خود استاد چندین کتاب خونده دیگه چه کاری وقتی استاد لقمه حاضر وآماده رو داره بهمون میده حالا ما چرا دنبال این هستیم که این کتاب چی میگه اون کتاب چی میگه فقط کافیه که ما گفته های استاد مثل وحی منزل بدونیم و عمل کنیم به حرفاش نه فقط گوش بدیم این خیلی مهمه تو ناامید نشدن
چون گوش کردن تاجایی یه آرامشی بهت میده وقتی انجام ندی نتیجه نمیگیری وناامید میشی شرط اینکه تو میخوای به خواستت برسی حتما حتما بایدبه گفته های استاد عمل کنی و باز جمله معروف استاد “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ”
*نکته آخراینکه خیلی از ماها میایم به فایل های استاد گوش میدیم و بعد از مدتی چون عمل کردن به چیزهایی که سخته دنبال یه راهکار جدید هستیم .یه تکنیک جادویی که زود به ما نتیجه بده و میریم دنبال کتاب های موفقیت که ببینیم آیا میتونیم اون جادو یا ورد پیدا کنیم که یه شبه مارو پولدار کنه و بعدششش بقیه ماجراااا دوباره تکرار میشه!!!!!!!
استاد اگر میگن کتاب های موفقیت نخونیم به خاطر اینه که ما دیگه زمان نزاریم برای به دست اوردن راه حل .به قول استاد همه ی نویسنده ها که باورهای درست نداشتن ،خیلیاشون مسیر پیشرفت رو سخت و ناهموار تلقی میکنن در صورتی که استاد اومدن از همه ی کتاب ها اصل رو پیدا کردن و فرعیات رو گذاشتن کنار و ما هم مثل استاد فقط فقط اگر بچسبیم به همین اصل به راحتی آب خوردن به خواسته هامون میریسیم
تجربه شخصی خودم راجع به چسبیدن به خواسته رو براتون تعریف میکنم .
خداروشکر با آموزش های استاد نتایج خیلی خوبی گرفتیم و درآمد خوبی داریم قبلا هم گفتم من وعشقم املاک داریم وباهم و برادرم اونجا کار میکنیم
همین ماه گذشته من اومدم به عشقم گفتم بیا تمام کمیسیون هایی که میگیریم جمع کنیم و بهش دست نزنیم تا ماشین بخریم،این در صورتی بود که من نه لباس خریده بودم ،نه کفش خریده بودم و نه وسایل های خوراکی خونه رو
عشقم یه5 میلیون تو حساب داشت تازه کمیسیون گرفته بود منم گفتم تا یکماه جمع میکنیم 50 میلیون یه پراید 89 میگیریم در صورتی که عشقم گفت عزیزدلم بیا چیزهایی که نیاز داریم رو بخرییم خدا بزرگه خودش بهمون میده ما تو مدار خرید ماشین باشیم قطعا میخریم اما این چسبیدن به خواسته منواذیت میکرد و من میگفتم نه حتما باید بگیریم
تا اینکه خداوند دوباره به دادم رسید و از طریق دست مهربونش استاد عزیزم تقلباتشو بهم رسوند چند روز پشت سرهم نشانه ام راجع به خواسته و سیر تکاملی رسیدن به خواسته بود، چند روز نشستم کامل فایل ها رو نگاه کردم کامنت های لایک شده رو خوندم ،مقالاتی که خانم شایسته عزیز تو جهان بینی توحیدی1 نوشته بودن راجع به زمان رسیدن به خواسته، و مقاله دیگری به نام”” موفقیت پایدار حاصل حضور پیوسته در مسیر است “” این دو مقاله واقعا عالی بودن توصیه میکنم حتما بچه ها بخونن
این جمله عالی تو این مقاله هم به من خیلی کمک کرد
“”” تنها راه تحقق خواسته، ورود به مدار آن خواسته است و تنها راه ورود به مدار خواسته، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است”””
خداروشکر میکنم که خدا خیلی هوامو داره چون از طریق دستاش با من حرف زد حتی دوتا از پاشنه آشیل های دیگه امو هم حتی تو این جریان ماشین خریدن متوجه شدم که ریشه ای هنوز درست نشده واونم خدا از زبان عشقم و برادرم بهم گفت
من دو باور کمبود و عدم ارزشمندی ولیاقت رو همچنان در خودم دارم
خدروشکر جمع سه نفره امون خیلی باحاااااله هر کدوممون به یه ترمزی میخوریم میشینیم اونو بررسی میکنیم و میفهمم چیه وتمام تلاشمون میکنیم حل کنیم اینجا هم عشقم با برادرم به من گفتن که تو وقتی برای خودت ارزش قایل نمیشی برای خودت کفش بخری، هر چی وسایل مورد نیازت بخری ومیخای به اصطلاح پولتو جمع کنی ماشین بخری داری برخلاف قانون عمل میکنی قانون ارزشمندی میگه تو وقتی برای خودت ارزش قایل باشی جهان هم برای تو ارزش قایل میشه و هرانچه که تولایقش هستی رو به تو میده و قانون دوم تو وقتی باور کمبود داری و فکر میکنی که فعلا برای خودت چیزی نخری تا بتونی ماشین بخری ،این یعنی اینکه پول به اندازه این دو موضوع نیست من باید از یکیش بزنم تا اون یکی بخرم واینطوری شد که متوجه شدم من باید حسابی روی این دو تا موضوع کار کنم
من یاد گرفتم برای رسیدن به خواسته نباید لذت بردن از مسیر یادم بره و خوشحالیمو نگه دارم واسه موقعی که به خواسته میرسم باید به قول خان شایسته عزیز اصلا به خواسته به فکر نکینم بلکه از مسیرم و از راهی که دارم میرم لذت ببرم و شکرگزار خداوند متعال باشم اون خواسته هم به صورت طبیعی وارد زندگیم میشه
من یاد گرفتم زمانی برای رسیدن به خواسته از لحاظ کمیت ندارم یعنی قرار نیست بیام تعیین کنم که مثلا چند روز دیگه به خواسته ام میرسم بلکه باید بیام کیفیت زمانم رو ببرم بالا و بیام از مسیرم با بهترین کیفیت لذت ببرم
من یاد گرفتم که فاصله من با خواسته ام با زمان پر نمیشه بلکه با فرکانس پر میشه ،یعنی من باید فاصله فرکانسی خودمو با خواسته ام کم کنم واونم با احساس خوب پر میشه
من یاد گرفتم باید روی این سه تا موضوع خیلی خیلی باید کار کنم :
قانون تکامل
باور ارزشمندی
و باور کمبود
خدایا شکرت شکرت شکرت ، خدا جونم واقعا گرمی دستاتو تو دستم حس میکنم وچقدر خوبه رها بودن ولذت بردن از بودن در کنار تو ولذت بردن از آغوش گرم تو ای بار الهاااااا
عااااااششششششقتم خداااااااااااااااااااااااا
عاشق استادم هستماااااااااا
با تشکر از شما دوست هم فرکانسی ، فوق العاده کامنتت زیبا ، کاربردی و جز به جز نکات آموزشی استاد عزیز را توضیح میداد، آفرین بشما با این درک درست و دقیق از مفهوم فایل 15 مصاحبه با استاد ، من نکات ارزشمندی از کامنت شما دریافت کردم از شما متشکرم
از استاد عباسمنش عزیز سپاسگزارم
از خدای مهربان که موجب رحمت و فراوانی و وجود استاد عباسمنش و این سایت ارزشمند و حضور اعضای الهی آن است سپاسگزارم
خدایا شکرت
به نام خدای هدایتگرم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان
و همه ی دوستان عزیز
توی این جهان دو قطبی صفر و یکی وجود نداره،سفید یا سیاهی وجود نداره این خاصیت جهان مادیه این یعنی من همیشه فرکانس های خوب نمیتونم بفرستم از اون ور هم نمیتونم بگم که من همواره فرکانس های بدی میفرستم نتایج من بهم میگه فرکانس های من بیشتر به چه سمتی متمایله خوب یا بد؟
فرکانس های خوب نتیجه ی افکار و باورهای خوبه
فرکانس بد هم حاصل افکار و باورهای نادرسته
پس من همیشه تلاشم اینه که به سمت خوبی ها،زیبایی ها و رشد و پیشرفت حرکت کنم
برای رسیدن به اهداف و خواسته ها اون فاکتورمهم داشتن استمرار و ادامه دادنه مخصوصا توی شرایطی که اوضاع سخت میشه و اون نتیجه ی مد نظر اتفاق نمیفته باید تو همچین مواقعی بتونیم ایمان مون نشون بدیم ناامید نشیم و تمام تلاش خودمون و بکنیم و مطمئن باشیم که اگه ما سمت خودمون و انجام بدیم بدون شک خداوند به اندازه ای که ایمان مون نشون بدیم نتیجه برای ما رقم میزنه
در طول مسیر رسیدن به خواسته ها بالا پایینی هایی که بهش برخورد میکنیم رو باید اولا مسوولیت شون به عهده بگیریم دوما به دنبال رفع ایراد های شخصیتی خودمون باشیم تا هر بار مسیر رسیدن به خواسته ها هموارتر و لذت بخشتر و سریعتر بشه
تو این مسیر تسلیم خدا بودن باعث میشه که به هر آنچه که بخواهیم برسیم
تسلیم خدا بودن یعنی ناامید نشدن حتی اگه در ظاهر اوضاع سخت و ناجالب باشه
تسلیم خدا بودن یعنی ایمان داشتن به گرفتن نتایج، یعنی خود را به خدا سپردن،یعنی آرامش داشتن
تفاوت آدم های موفق و ناموفق در اینه که آدم های موفق مسیر شون ادامه میدن از بازخورد هایی که در طول مسیر میگیرن برای اصلاح نقاط ضعف و بهبود خود استفاده میکنن
پس رمز رسیدن به خواسته ها استمرار و ادامه دادنه پایبند بودن به مسیر با ایمان و توکل به خداوندو درک هر روزهی بهتر قوانین
خدایا خودت کمک کن هر روز درک ما از قوانین و نحوه ی عملکرد جهانت بیشتر و عمیق تر بشه
خدایا خودت هر بار بر ایمان و توکل و تسلیم ما بیفزا،
خدایا به هر خیری که از تو برسه محتاج و نیازمند و فقیرم.
در پناه رب.
کامنت سی و پنجم
22 دی 1403
تعهد اول:
امروز ویدیو قبلی رو بیخیال شدم و یه ویدیو جدید از خودم گرفتم. چقدر هم بهم چسبید. خیلی حرفه ای تر و بهتر از قبلی شد. خیلی خودمونی تر و صمیمی تر شد و از اون حالت خشکی و بی مزگی دراومد. خدایا شکرت.
تعهد دوم:
گزارش پیشرفتم رو توی کامنت های سایت نوشتم.
تعهد سوم:
امروز میخواستم بسته ی اینترنت بخرم. دوتا شماره کارت برای خرید سیو شده بود که یکیش کارت منه و اون یکی کارت همسرمه. من شماره ی یک رو انتخاب کردم و منتظر شدم رمز خرید به گوشیم اس ام اس بشه. یهو گوشی همسرم صدا داد!
گفتم عه! چرا برا شما پیام اومد؟ من منتظر بودم برا من پیام بیاد. همسرم هم گفت رمز رو بزن و بسته رو با کارت من بخر!
ای خدااااا! این چی بود؟ من دارم کم کم در مدار ثروت قرار میگیرم!
همیشه شماره کارت ها رو میخوندم و بعد عدد رو انتخاب میکردم. اما امروز گفتم خب معلومه کارت من شماره ی یکه دیگه! اما شماره ی یک کارت همسرم بود!
از طرفی چون میخواستم برای گوشی ای که مال کارمه اینترنت بخرم، ترافیک زیادی لازمم نمیشد. برای همین دو دل بودم که یک گیگ بگیرم یا سه گیگ. در نهایت سه گیگ رو انتخاب کردم.
این یعنی من سه گیگ اینترنت رو بدون پرداخت یک قرون برای گوشیم فعال کردم. خدای بزرگوارم شکرت. چقدر تو عزیزی. خدایا شکرت. سپاسگزارم.
امروز همسرم بهم گفت همش دلم میخواد سورپرایزت کنم. خداوندا شکرت به خاطر این جمله ی زیبایی که به زبونش انداختی و چقدر به قلب من نشست. سپاسگزارم.
امشب تونستم با آب گرم دوش بگیرم و سر زنده بشم. خدایا شکرت.
امروز و امشب خیلی خندیدم. خدایا شکرت.
امشب در کنار همسر نازنینم یک کمدی شو دیدم و کلی لذت بردم. خداوندا سپاسگزارم.
امشب که همسرم اومد خونه مثل همیشه با شوق رفتم به استقبالش. اما شوق امشبم خیلی بیشتر و عمیق تر بود. همسرم گفت خدا رو شکر که خوشحالی. چقدر این جمله به قلبم نشست. خدایا شکرت به خاطرش.
دختر نازنین پنج و نیم ماهه ی من امشب پاهاش رو تا نزدیک دهنش برد. فکر میکنم تا چند وقت دیگه بتونه شست پاش رو میک بزنه و صحنه ای رو خلق کنه که من از دیدنش سیر نمیشم. خداوندا شکرت که داره به بهترین شکل ممکن با هدایت تو رشد میکنه و سالم و سلامته. خداوندا حافظ و نگهدارش باش و عمر طولانی و با عزت به همراه سلامتی کامل بهش بده. سپاسگزارم.
خدای بزرگوارم ثروتمندان رو غنی تر کن و فقرا رو آگاه تر کن که بدونن این خودشون هستن که زندگیشون رو میسازن.
خدای بزرگوارم، من و همسرم و فرزندم و هرکسی که این درخواست رو از تو داره رو در مشیت سلامتی و طول عمر قرار بده و کمک کن زندگی خوبی داشته باشیم.
پروردگارا عظمت و بزرگیت رو شکر میکنم. سپاس.
به نام خدای رحمان.
ازخداوند سپاسگزارم که توفیق داد یه گام زیبای دیگر رو بشنوم ونکته برداری کنم واونم استمرار در مسیره.
خدایاشکر بعد از چندماه آشنایی باشما کلن همه کتابها ودوره های بقیه روگذاشتم کنار وتمرکزی تو این سایت هستم وخیالم خیلی راحت شد که آدم بدونه که فقط با آموزه های یک استاد پیش بره که اصلا قابل قیاس نیست که همیشه اصل رو به زبان ساده میگه.خلاص شدم ازهمه حواشی ها که فقط سرگرم کننده بود پاکسازی وسابلیمینال وهواپونوپونو آخه تلفظش هم خیلی سخته هیچ وقت یاد نگرفتم فکرکنم بازم اشتباه نوشتمش.
استادچطوری درمسیر ناامید نشدی وادامه دادی؟
به این دلیل که با تغییر باورها به احساس خوب میرسم واحساس خوب خیلی لذت بخشه گاهی هم ناامید میشم ولی بیشتر امیدواری هست چون خیلی رو باورهام کار کردم.
موقع تضادها باید ایمانمان رو نشون بدیم حرکت کنیم نا امید نشیم اتفاقا این جور مواقع انسان ایرادات شو میفهمه اصلا تا تو مسیر نری نمی فهمی.زیبایی زندگی به همینه که حرکت کنی بری جلو ادامه بدی وایرادات رو بفهمی رو خودت کارکنی اصلاح کنی مسیر رو.تسلیم خدا بشی ولی تسلیم مشکلات نشی.
استاد همین الانش هم هر روز داره رو باورهاش کارمیکنه برای همون هی نتایجش بزرگترمیشود هی هر روز بیشتر قانون رو با جزئیاتش درک میکنه به همین دلیل هم هی دوره های جدید لطف میکنه برای ما شاگردهای خوبش آماده میکنه.سپاس فراوان از هر دو استاد عزیز
“فکر نکنید عباس منش ی ادم پرفکته که هیچ وقت ناامید نشده، اون فقط میزان کمترینسبت ب بقیه ادما ناامید شده”
“تو بحث فرکانس 0و1 نداریم. همه چیز خاکستریه”
“اینم ی مرحله ازین مسیره که باید طی بشه. ما باید ایمانمون رو همینجا نشون بدیم”
“اگر اون اتفاقات نیمفتادن من که اصلا نمیفهمیدم کجای باورهام ایراد داره”
“میخوام اینو بگم بابا این مسیره باید طی بشهف اینجوری نباشه که من میخوام پرفکت بشم باورهام عالی بشه بعد شروع کنم. اصلا بابا تومسیر نری ی سری ایراداتت درنمیاد و زیبایی این مسیر همینه که ی ذره ی ذره بهتر شه”
“این جائیه که زندگی موسی تغییرکرد، جائیه که زندگی هر کسی تغییر میکنه، اون لحظه ای که تسلیم خداوند میشه”
“بالاخره بالا پایین هست.یعنی بازخوردای جهان به باورهای شماست. بالاخره ادم باید ی جوری بفهمه که باورهاش ایراد داره دیگه.اینم از همون جاهاست”
“تو ادامه دادنها ادم مشکلات رو پیدا میکنه و بهتر میکنه اوضاع رو”
“من هنوزم دارم میگم عهههه این باورو میشه بهتر کرد”
استاد هر وقت ی فایلی از شما میبینم میگم این بهترین فایل عباس منش بود. اما هر سری ی فایلی میاد از قبلی بهتر. یعنی تک تک جملات این فایل رو باید با طلا نوشت. باید دونه به دونشووووووووووووووووووووو قاب کرد ب درودیورا زد. اونایی که قدم تو راه گذاشتن میدونن شما چی دارین میگین.
استاد دقیقا شرایطی شبیه همینی که توضحی دادین دارم…
یک هفته بود در حال تجزیه وتحلیل اوضاع بودم که مشکل از کجاس و اینجا قانون چی میگه و باید چکار کنم… فکر میکردم اگر یکم ناامیدشی یا حست بدشه یعنی دیگه ادم از عهده اجرای قانون برنمیاد و باخته… خیلی 0و1 ی نگا میکردم…
من فکر میکردم شما خیلی غولیییییییییییییید. فکر میکنم تو اجرای قانون ی هیالوی گنده هستین و خیلی خاصین?????
کلی سوال این مدلی برام پیش اومده بود تو این چند روزه که ایا استاد همچین شرایطی داشته و اگر داشته چکار کرده
دیشب اتفاقی فایل 5م جلسه اخر قانون افرینش تو لپ تاپم باز شد که در مورد رهایی و نچسبیدن به خواسته بود… که الان باز بیشتر توضیحش دادین…
بخدااااا این فایل دقیقا برای من سااااااااااااااااخته شده بود.. از کسی که این سوالات رو پرسیده، ازکائنات بابت این همزمانی که دقیقا وقتی درگیرش بودم این چیزارو شنیدم، از شما هم برای پاسخهای بی نظیرتون سپاسگزارم.
نمیدونین ک چقد عاششششششششششششششششششششششقتونم ???????