مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-53.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-08 01:03:072025-01-10 06:46:26مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه مردان و زنان با ایمان. سلام به استاد عباس منش عزیز و گروه تحقیقاتی عباس منش
ای دست خدا ای کسی که تو خودت حرف نمیزنی به خداوندی خدا که ذره ذره وجودم بهش وابسته س هر موقع اسمش میاد گریه ام میگیره تو خودت حرف نمیزنی بهت می گوید که چی بگی استاد عزیز هر موقع میگفتین تو اگه رو خودت کار کنی در زمان مناسب و. مکان مناسبی خواهی بود نمیتونسم درک کنم و امروز من با این فایل با وجودم این جمله رو درک کردم که در زمان مناسب و مکان مناسب و حرف های مناسبی رو میشنوم من دیروز وقتی فایل رو دیدم تا جایی که تونسم فایل رو ببینم دیدم یعنی انقد این کلمه ایمان تو وجودم غوغا میکرد که هر بار شما میگفتی گریه ام میگرفت تا جایی که گفتم برم بیرون اصلا یه حال خاصی داشتم سراسر وجودم با خودم حرف میزد میگفت دیدی دیدی گفتم خدا همه چیه هر چی میخوای از خودش بخواه انقدر این باور برام ثابت شد حک شد تو وجودم . استاد باورتون نمیشه اونجاییی که گفتین پلیس جریمه اتون کرد منم دیروز رفتم بیرون بخدا داشتم با موبایل حرف میزدم پلیس دید و گفت بزن کنار و اومد که جریمه کنه وای منم انقدر روحم لطیف بود بهم گفت تخلف کردی چیکار کنیم گفتم خب متخلف جریمه بنویس گفت چقدر گفت هر چی خودتون صلاح میدونید صد هزار یک میلیون هر چی خودتون میدونید به خداوندی خدا قسم یه نگاهی بهم کرد و گفت مثل اینکه وضعت خوبه گفتم خدارو شکر و لی خب تخلف کردم باید بهاش هم بدم باور کن استا با یه نگاه مهربون بهم گفت 80 جریمه میشه ولی واست 10 تومن مینویسم بخاطر خودت میگم که حرف نزنی با موبایل تو ماشین وای خدایا فقط داشتم اشگ میریختم که چه زود چه زود من هنوز 20 دیقه نشده فایل رو گوش دادم ولی ببین خدا چه زود پاسخ میده وقتی ایمان پولادین و احاست لطیف میشه اره استاد راس میگید اول و اخر و اساس هر باوری و اساس زندگانی و نهایت هر لذتی ایمان به خدایه یگانه و بی توقع بودن از همه چیز و همه کسه جز الله یکتاس من خدا رو با این فایل با تمام وجودم حس کردم. خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت و هزار بار شکرت که با زبان این بنده پاکت با ما حرف میزنی خدایا شکرت که منو به صراط مستقیم هدایت کردی. دوست دارم همه رو دوست دارم خدارو دوست دارم مخلوقات خدارو دوست دارم استاد عزیزم.
سلام بر همه دوستان خانواده عباس منش
دوست عزیز در تایید حرف شما منم خواستم بگم بعضی وقتها ساخت باور و سپردنش به خدا اونقدر زود جواب میده که آدم فکر میکنه داره خواب میبینه.من مغازه ای رو اجاره کردم و خیلی دوست داشتم پول پیش بیشتری بدم.در حالی که بنگاه میگفت قبول نمیکنند اما من باورش رو ساخته بودم و سپردمش به خدا.یک شریک که گفت نه نمیشه اما شریک دوم که خارج از کشور بود از طریق رابطش دو روز بعد گفت:قبول.
دقیقا همون رقمی که من به خدا گفته بودم رو قبول کرد.بابت اینکه اجاره کمتر شده بود خوشحال نبودم ولی از اینکه قانون دقیق عمل کرده و ایمانم قویتتتتتتر شده در پوست خودم نمیگنجیدم .دلم میخواست فریاد بزنم و بگم خدایا عاشقتتتتم حیف که نمیشد.استاد عزیز نمیدونم چجوری از شما و برادرم که من رو با شما آشنا کرد تشکر کنم که ایمانم را به خدا قویتر کردید. اون هم نتیجه فرکانسهایی بود که میفرستادم تا ایمانم قویتر بشه که قانون خداوند پاسخ داد و من به این سایت هدایت شدم.البته اون موقع چیزی از قوانین بی نظیر خداوند نمیدونستم.
امیدوارم در پناه ایزد منان شاد و سعادتمند و ثروتمند باشید
سلام و صد سلام.
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت، از کفت بیرون کند
گام هشتم:
کلام اصلی استاد در این فایل: اگر در مسیر درست قرار بگیری، الهامات خدا جون رو دریافت میکنی و اگر ایمان و توکل داشته باشی، جسارت به خرج میدهی و بها میدهی و به الهامات عمل میکنی و پله پله و تکاملی به نتایج عاالی میرسی …
باید بها داد…
باید عمل کرد…
حرف بی عمل، حرف مفت است و بس….
استاد جان من در اینجا اعتراف میکنم که دو تصمیم در زندگی دارم که الهامات زیادی در اون موارد در ابن سال ها، دریافت کرده ام، اما نتونستم عمل کنم…چونکه ایمانم به اندازه کافی نبوده و مرد عمل نشده ام ….
گاهی از خودم بدم میاد که نتوتستم تا الان از نقطه امنم در بیام و عمل کنم …. اما شیما را با همین ویژگی ها در اغوش میکشم و می پذیرمش و بهش فرصت میدم که بتونه رشد کنه که مرد عمل بشود ….
البته که خیلی موارد هم هست که بها داده ام و عمل کرده ام و چه نتبجه ها گرفته ام …
مثلا وقتی بعد از چند سال مستأجری، صاحبخانه بگه که باید بلند بشی، چون خانه ام را میخواهم و اولش چقدر ناراحت شدیم و بعد گفتیم حتما خیری است در اون ….. و تصمیم گرفتیم خانه مان و زمینمان در کرج را بفروشیم و تبدیل به یک خانه در تهران بکنیم که از مستاجری راحت بشیم و با اینکه پروسه بسیار سنگینی بود و همسرم زیاد تمایل به این کار نداشت، عزمم را جزم کردم و شروع کردم و از خداوند کمک خواستم و خودم رو، به خودش سپردم و …. رفتم جلو و …. تونستم این کار را انجام بدم. خدا رو سپاس….و الان سه سالی میشه که صاحبخانه ی خانه ای خوش نقشه، خوش نور و با تمام امکانات در محله ای عالی در تهران هستیم. خدا را سپاس
پس شیما بانو، هر جا که هنوز نتیجه ندیده، چون عملی هم نداشته و پا رو ترساش نگذاشته …
رسیدن به هدف، بها میخواهد
بهشت را به بها دادند، نه به بهانه
ایمان و توکل داشته باش و الهامات را دریافت کن و حرکت کن
شیما بانو
آقای عباس منش عزیزم سلام
واقعا شخصیت و صداقت شما برای من تحسین بر انگیز هست. آفرین به شجاعت و ایمانتون. نوش جونتون باشه ثمره همه ی موفقیت هاتون و گوارای وجودتون همه ی بهایی واقعا ناچیزی که ما بابت خرید محصولات به شما میپردازیم. از شیر مادر به شما حلال تره این روزی ای که بهتون میرسه..
در فایل مصاحبه آقا میکاییل با شما واقعا درست اشاره کردین که یکی از بهترین توانایی های شما که مورد تحسین همیشگی من هست اینه که خوب میتونین موضوعات رو درست تجزیه و تحلیل کنید و این هم به خاطر اینه که شما دنبال حقیقت هستید و از درون دوگانگی کمتری دارید به دلیل همین پاکی و ارتعاش صحیح دنبال اصولی ثابت هستید و خداوند برای شما هدی للمتقین شده و قدم به قدم هدایتتون میکنه.. به نظرم درک درست تر شما از قوانین و دور ماندن شما از مباحث فلسفی و پیچیده یا بحث های بی نتیجه ی علمی راه گم کن هم به همین دلیله.
شما خیلی خوب قوانین رو درک کردین و احسنت به توانمندی شما، من همیشه از شما یاد میگیرم و این سطح از سادگی و انتقال بدون تکلف قوانین و البته عمیق و ریشه دار باعث مباهاته. همین درک خوبی که در خصوص ارتعاش و فرکانس و نحوه عملکردش دارین باعث میشه پاسخ هاتون و ارتعاش هاتون که از یقین و ایمانی سرشار میاد برای فردی که حتی در ابتدای مسیر هست و درک درستی نداره بسیار تاثیر گذار میشه و با اینکه کوهی از باورهای اشتباه داره نمیتونه بیخیال فایل های شما بشه و ازش به راحتی بگذره.. شاید اولش زیاد جدی نگیره اما حتی اگر یک فایل شما رو دیده باشه مطمئنا فراموشش نخواهد کرد. این رو مطمئنم. چون یک چیزی بهش میگه برو تو این مسیر .. یک احساس که اوایل خیلی ضعیفه و با کلی نجوا ذهنی بمباران میشه اما اون صدا هست و کار خودش رو میکنه بالاخره اگه بهش بها داده بشه… و به میزانی که بهش بها داده میشه و ایمان آورده میشه نتایج هم ظاهر میشه..
همان اتفاقی که برای من افتاد… من در کوهی از پا گذاشتن زیر اصول حقیقی خود بودم و از خدا درخواست هدایت به حقیقت جهان رو داشتم تا با شما آشنا شدم.. باورتون نمیشه که من خودم رو توی چه منجلابی اسیر کرده بودم.. من با پا گذاشتن روی اصول و آگاهی های درونی خودم بزرگترین دشمن خودم شدم.. دوگانگی بسیار شدید! به قول قرآن منافق بودم و مهر بر قلبم گذاشته شده بود و تشنه بودم به انفاقی جانانه.. تشنه بودم به صلات، تشنه بودم به ایمان و تشنه بودم تقوا. یعنی در چنان احساس بدی قرار داشتم که هر چقدر هم در کارم موفقیت ظاهری داشتم اما از باطن کاملا پوسیده بودم و به همین دلیل هم تمام دستاوردهایم به دست خودم فروپاشید. چه قدرتمندانه جهان مانند آینه عمل کرد و وقتی میدید من اصول خودم را زیر پا میزارم کاری کرد که با دست خودم تمام آنچه که ساخته بودم را نیز نابود کنم و این چه موهبتی به من داد تا تکانی بخورم و بیدار شوم.. و آرام آرام هدایتم آغاز شد از دل همان تضادها و مشکلات..
باید این خانه پوسیده را کوبید و از نو ساخت..
من جز افرادی بودن که فایل ثروت شما را بدون اینکه بهایش را به شما بپردازم تهیه کردم و با اینکه پول دادم از فردی تهیه کرده بودم که با شما ارتباطی نداشت و البته یادم نمی آید فکر میکنم که نمیدانستم که مرتبط به شما نیست. فقط تست ها را زده بودم و یکی دو فایل اول شروع باور ساختن رو گوش داده بودم که به محض اینکه متوجه شدم شما راضی نیستید با اینکه برایم خیلی در ابتدا سخت بود آن فایل ها را کلا پاک کردم و گفتم تا زمانی که بهایش را نپرداختم نباید از آنها استفاده کنم. شاید باورتان نشود ما بالافاصله بعد از این کار نگاهی به دور و اطرافم انداختم و به خودم گفتم من تا به حال در زندگیم بهای چه چیز هایی را نپرداختم و از ان ها استفاده میکنم؟!
شاید باور کردنی نباشد متوجه شدم من در کوهی از مال حرام قرار دارم که اصلا تا به آن روز متوجه اش نبودم! از آنجا که من اصولی دارم در زندگی ام تصمیم گرفتم به اصول خود وفادار باشم و هر گونه چیزی که بهایش را نپرداختم را از زندگی ام بیرون کردم. تا دلتان بخواهد سی دی و دی وی دی و فایل های آموزشی و دانلودی را پاک کردم. چندین هارد را فرمت کردم. حتی ویندوز را هم کاملا پاک کردم زیرا من بهای استفاده از آن را پرداخت نکرده ام.
به خدای خود گفتم من به دنبال راه اصولی و حلال هستم و خودت مرا پیش ببر. به جای ویندوز، از لینوکس که کاملا رایگان هست استفاده میکنم با کلی برنامه رایگان که رویش نصب هست و از ویندوز هیچی کم ندارد که هیچ سرعت به مراتب بیشتر و امنیت عالی و همچنین ببیشتر نرم افزارهایش کاملا رایگان هست و رضایت کامل از استفاده از لینوکس دارم! دوستانم ببینید، خداوند سیستم عامل هم میشود ^_^
بعد از این اتفاقات و حذف کلی مال حرام واقعی از زندگیم احساس آسودگی ای را تجربه کردم که تا به حال تجربه نکرده بودم. حالم عالی بود. هیچ ترسی نداشتم.. به خودم قول دادم هر زمان که توانمندی مالی ام بالا رفت حتما بهای این همه سال استفاده از ویندوز و نرم افزارها و بازی های کرکی و هزاران ابزار کپی در زندگی ام را بپردازم.
موضوع اصلا کپی رایت و قوانین کشور نیست. من اصولا نباید کاری را که خودم دوست ندارم را برای دیگری بخواهم! هر آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند (برای دیگران احساس موفقیت، ثروت و نعمت و هدایت و … داشته باشیم) و هر آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران نپسند.
واقعا که چقدر با درک قوانین بهتر میتوانیم سخنان قرآن و احادیث معتبر پیامبران و امامان را بفهمیم.. چقدر بهتر میتوانیم سوره های قرآن را درک کنیم مخصوصا سوره مبارکه مجادله که با پرداخت بها و این قانون الهی اجین شده است.. با ایمان و یقین صد در صد میگویم که دوستان، قرآن کتابی کاملا ارتعاشی و کوانتومی است.. با این دیدگاه آن را مطالعه کنید ..
سلام دوست عزیز
کامنت شما واقعاً برای من بزرگ و ارزشمند بود
تا به حال به فکرم نرسیده بود که میشه این خرابه رو فرو بریزیم و از خشت اول با پاکی و صداقت روی هم گذاشت و کاخی بزرگ و مستحکم از یک زندگی عالی و ارزشمند رو ساخت
شما عالی هستید و زندگی عالی و بزرگ پیش رو دارید پس با اطمینان قدم بردارید
موفق و سربلند باشید
به نام خداوند اجابت کننده
سلام به استاد عزیزم و دوستان آگاهم
الان که این کامنت رو دارم مینویسم دارم اشک میریزم… اما مینویسم تا هم ردپایی از خودم به جا بگذارم و هم درسی بشه برای بقیه دوستان …
من به تازگی سالن زدم حدود دو ماه و نیم و در این مدت کم مشتری های خوب و حتی ثابت پیدا کردم و داستان سالن زدنم هم فکر میکنم توی دوره ثروت یک یا دوازده قدم گفته باشم که چقدر معجزه وار همه چیز جور شد …
من مبلغ 8میلیون پس انداز کرده بودم از قبل که فردا برم آپدیت میکاپ …
حدود دو هفته ی پیش به همسرم مبلغ دو تومن قرض دادم ،و چند روز پیش که نگاه کردم دیدم دقیقا اون مباغ 8تومن دو مرتبه تو کارتم جمع شده و این در حالی بود که اون دوتومن رو همسرم بهم برنگردونده بود …بعد از اون چند روز پیش دو مرتبه مبلغ 3تومن به همسرم دادم اما بهش نگفته بودم که اپدیت من تاریخش مشخص شده و اخر هفته ست ،اون مبلغ رو دادم و باهاشم رفتیم کلی برای خونه خرید کردیم و لذت بردیم …دیروز به خدا گفتم خدایا من که هیچی نداشتم تو اینارو بهم دادی پس دوباره اون مبلغ رو واسم جور کن …شروع کردم استوری گذاشتن که کلاس خوداراییم تخفیف خورده ،اما بازم کسی ثبت نام نکرد ..اما دلم روشن بود که همونطور که خدا تا الان جور کرده بقیشم خودش پاسم میفرسته …تا امروز صبح که مبلغ4200برای همسرم واریز کردند و در واقع پول اپدیت من جور شد …
اینارو گفتم که بگم خدا به شجاعان پاسخ میده …به کسایی که بهش توکل میکنن پاسخ میده ..
البته اینم بگم که تویه تمام این مدت حس و حال من خوب بود و ذهنمو تا میتونستم کنترل میکردم …
خدایا شکرت 🩵
به نام خداوند مهربان و بخشنده
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت یک روز عالی الهی شکرت
پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
گام هشتم
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم
ایمان
خیییلی ساده و آسان است حرفی بزنیم که تظاهر کنیم با جماعت هم رنگ هستیم
اما این ایمان می خواهد حرف که بقیه می خواهد بشنوند را نزنی و پای صحبت های استاد بنشینی و تمرکزت را بگذاری روی خودت روی تمرکز به زیبایی ها
این ایمان می خواهد
شیطان همیشه در کمین است
شیطان همیشه با ترس و با عجله مار از مسیر خارج کند ولی باید ایمان داشته باشم و با توکل و امید پیش بروم
فرق در احساس است اگر کار انجام می دهی که احساس خوب داری یعنی مسیرت درست است
و اگر احساست بد باشد مسیرت نادرست است و باور هایت مشکل دارد
من همیشه سعی ام را کردم حس ام را خوب نگه دارم ولی بعضی جا ها پاشنه های آشیل من چیز های بوده که اصلا فکرش را هم نمی کردم
مثلاً من باشگاه دوامدار نمی رفتم بعد که خییلی فکر کردم چرا من اصلا رها میکنم نیمه کاره
بعد دیدم من ناخودآگاه بدن خودم را با بقیه مقایسه میکنم و به احساس ضعف می رسم اصلا قبلا به این مورد فکر نکرده بودم
خدا را شکر حالا که فهمیدم رفتم قدم ها را تکاملی برداشتم و حالا یک ماه بیشتر شد که به صورت دوامدار به باشگاه میروم الهی شکرت
نتیجه کم است باید تحسین کنم بعد بیایم سپاسگزار همان نتایج کوچک باشم و خداوند به اندازه ایمانم و سپاس گزار بودنم برایم پاداش می دهد الهی شکرت
سلام استاد عزیزم الان که دارم براتون این کامنت رو مینویسم ایمانم منجر به عمل شده و دارم به سمت هدفم و راهی که خدای من برام باز کرده حرکت میکنم الان در جایگاهی هستم که شما رفتین بندرعباس و یه کار بهتون پیشنهاد شد و شما قبولش کردید و اینو یک نشانه دیدین.الان در همین لحظه پا روی تمام ترسهام گذاشتم و ففقط با توجه به الهامات قلبیم دارم قدم ها رو بر میدارم. من میخواستم به درآمد برسم و در حوزه کاری و رشته خودم قدم بردارم و خدا برام فراهم کرد و من دارم قدمها رو برمیدارم مطمئنم و یقیین دارم که در مسیر رشد و پیشرفتم هیچ شکی ندارم و احساسم بیییییی نظیییییره بییی نظیییییر. دارم بهای رسیدن به اهدافم و میدم و خیلی خوشحاااالم. استاد اگه قبلا بود هرگز این قدمها رو برنمیداشتم جرات برداشتن این قدمها رو نداشتم و مدام شرایط رو بهانه میکردم اما من از درون رشد کردم و ایمان پیدا کردم و نشانه اش اینه که دارم عمل میکنم.
بچه های عزیز دوستای خوبم به خدااااا منم هیچ پولی برای خرید دوره ها نداشتم عشقم شده بود دوتا کتاب رویاها و فکر خدا و فایلهای رایگان استاد و آرزو و انگیزه برای خرید دوره های استاد دقیقا یکسال و خورده ای قبل بود و من عااآااااشقانه این مسیر رو دنبال میکردم و خییییلی راحت خداوند منو به تک تک فایلهای استاد و دوره هایی که میخواستم رسوند. استاد من با تمااااام وجود خوشحالم که توی این مسیرم.خدارا هزاران سپاس.
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 13 اسفند رو با عشق مینویسم
امروز دومین روزیه که میرم برای نقاشی دیواری
به قدری خوشحالم، که بی نهایت از خدا سپاسگزارم
امروز که بیدار شدم و بعد انجام تمرین ستاره قطبی که دیگه یاد گرفتم که با احساس خوب جملاتم رو بخونم و فقط نیم ساعت زمان میبره و چون من زیاد نوشتم
استاد میگفت در حد 10 دقیقه
اما من جملاتی که نوشتم به قدری حس خوبی بهم میدن که تجسم میکنم و حالم خوب میشه
بعد تمرین رنگ روغنم رو شروع کردم و وقتی حاضر شدم تا برم و رسیدم ، داشتن دیوارارو رنگ میکردن سلام دادم و بهم گفت برو گل و برگ بکش
من مشغول کشیدن گل بودم که یهویی نقاش اومد و شروع کرد با جدیت صحبت کردن ، گفت بازی نکن ،این رنگ روغن نیست که بخوای زمان بذاری و بهت نمره بدن و یا بگی قشنگ بشه و یاد بگیرم
این نقاشی دیواریه و ما پول میگیرم و به شما که میای اینجا کار میکنی قراره پول بدیم ،اگه میخوای کار کنی و پول دستت
باید سریع کار رو پیش ببری و شهرداری فقط یه نقاشی میخواد و در جزئیات تاکیدی نداره ،پس جزئی کار نکن و کلی کار کن اما تمیز و سرعت بده به کارت
اینا رو که گفت ، نقاش دیگه که روز اول دیده بودمش اومد گفت کاری نداشته باش با دختر ،تازه اول راهه بذار یاد میگیره
اما توجهی به حرف همکارش نکرد و گفت نه، باید یاد بگیره ،اگر اینارو بهش نگم و قواعد رنگ زدن دیواری رو ندونه نمیتونه پیشرفت کنه
من باید بهش بگم تا یاد بگیره که هر چیزی قانون و قواعد خودشو داره نقاشی رنگ روغن ظریف کاری زیاد داره ، اما این دیواره
و باید سریع تموم بشه
ما کلی پروژه های دیگه داریم
نقاش همون اول با حالت عصبانی باهام صحبت کرد و گفت که اگر خوب کار نکنی عذرتو میخوام
وقتی جدیدش رو دیدم و بعد فکر میکردم گفتم طیبه تو هم بودی همین کارو انجام میدادی ، وقتایی رو یادت بیار که با برادرت میخواستی کار مشترک انجام بدی ، و برادرت درست انجام نمیداد و تو جدی بودی و میگفتی باید درست کار بشه
پس قبول کن که مهارت داره و تو هنوز مهارت نداری و باید یاد بگیری
اینو که گفت خوب کار نکنی اخراجی ، من ترسیدم
حواسم بود به رفتارام که حتی پرسیدم چرا ترسیدی طیبه؟
تو فقط و فقط باید از مقام خدا بترسی نه یه نقاشی که فقط داره با حرفاش بهت قانون نقاشی دیواری رو یاد میده
تو دلم فقط با خودم صحبت میکردم که برگشت گفت ناراحت نشیا من اینارو باید بهت بگم تا یاد بگیری
منم گفتم راحت باشین ،بگین که یاد بگیرم ،اومدم اینجا یاد بگیرم
بعد قلمو رو داد دستم و گفت پس شروع کن
منم داشتم کار میکردم و هر از گاهی میومد کارامو نگاه میکرد
بعد یه قسمت بود که باید گل نرگس نارنجی میکشیدم با برگای داخل کادر ،قبلش بهم گفته بود طرح اصلی رو ببین و به ذهنت بسپار و حتما نباید این طرح باشه از خودت ذهنی کار کن
منم طبق این حرفش برگا رو کوتاه کشیدم ، در صورتی که باید بلند و کشیده میشد
تا اینکه اومد و کنارم شروع کرد به برگ کشیدن
من دیدم هی به گوشیش نگاه میکنه و برگ میکشه بهش گفتم شما چرا نگاه میکنید ،من یعنی اشتباه کار کردم
اومد که کارمو دید
هم خندید و هم جدی شد و دوباره گفت ببین گفتم ذهنی بکش ،نگفتم اینجوری باشه
و بازم یه سری حرفا بهم گفت
اونجا بود که ذهنم شروع کرد و مدام میگفت بلد نیستی و اصلا چرا کار میکنی کار نکن ،
و سعی میکردم نذارم اضافه تر حرف بزنه
و خداروشکر ،خدا کمکم کرد تا به یاد بیارم
و به خودم و ذهنم گفتم ،ببین من خودم که نقاشیم خوب هست ،یه وقتایی که میخوام به یه نفر یاد بدم دقیقا رفتارهام عین این آقای نقاش هست
اینو که به یاد آوردم ،رفتار نقاش برام قابل قبول شد و پذیرفتم که حق داشت که با جدیت با من صحبت کنه و یادم بده
و من باید قوانین نقاشی دیواری رو هم یاد میگرفتم
به قول استاد عباس منش که میگن ، قوانین رو که بدونی به سرعت به نتیجه میرسی
و وقتی چند تا نکته گفت انگار من در کار کردن سرعت گرفته بودم
اما همچنان ایرادایی داشتم
بعد دوباره داشتم کار میکردم بازم اومد ایراد گرفت گفت بیا عقب و نقاشیتو ببین ، تو باید مسلط بشی به کل کار
چک کنی ،زرنگ باش
اینارو که میگفت دوباره ذهنم شروع میکرد ،اما من هر بار سعی میکردم که توجه کنم به رنگ کردن
وقتی رنگ کردم و نزدیک غروب بود همکارشون اومد گفت اگه خواستی برو گفتم باشه یه قسمتم رنگ کنم بعد میرم
اینو داشتم میگفتم مسئول اصلی که روزاول باهاش صحبت کردم و کار پروژه رو میگیره ،اومد و شنید
گفت خواستی برو
گفتم نه میخوام یکمم تا غروب کار کنم
خندید این دومیتگن باری بود که از اینکه من گفتم میخوام یکمم کار کنم با یه لبخند رضایت خندید و گفت آفرین و اضافه کرد که خوشحالم که مشتاقی تا یاد بگیری و آفرین بهت که میمونی تا یاد بگیری و نمیخوای از کار فرار کنی
تو اگر اینجوری پیش بری خیلی پیشرفت میکنی
درسته الان داشتم رایگان کار میکردم و روز اول بهم گفت فعلا پولی بهت نمیدم تا دستت راه بیفته و بعد که فهمید من شهریه کلاسامو میدم ،گفت حالا ببینم چی میشه شهریه کلاس ماهت رو جور میکنیم
اما به قدری حالم خوب بود که اولین بار بود در عمرم بعد از تجربه هایی که تو این یکسال در نقاشی رنگ روغن داشتم و لذت بخش بود برام ،اصلا گذشت زمان رو نمیفهمیدم و دوست داشتم فقط رنگ کنم
وقتایی که من نقاشی میکشم تو یه دنیای دیگه ای هستم که اصلا نمیشه بیانش کرد
همه حرفاش یه پیامی برای من داشت
اینکه اگر در هر کاری ادامه بدی صد در صد نتیجه میگیری و حرفای استاد یادم میومد که میگفتن ببین چه کاریه که اگر شب و روز کار کنی و هیچ پولی بابتش دریافت نکنی ،برات مهم نیست ،و عاشقانه کار میکنی
اون دقیقا کاریه که باید انجام بدی
و یا میگفتن که استمرار داشته باش و به مرور برات آسان و آسان تر میشه و من به یاد میارم روزی رو که رنگ روغن رو داشتم کار میکردم و چقدر برام سخت بود
و الان که یک سال گذشته خیلی خیلی راحت تر دارم کار میکنم
بعد که داشتم کار میکردم نقاش دوباره اومد و کارمو ببینه و دوباره نکته هایی رو بهم گفت و گفت ببین اگر نقاشی دیواری رو کار کنی و ادامه بدی ،حنی در رنگ روغنی که انجام میدی تاثیر میذاره و دستت تند تر میشه و سریع تر عمل میکنی
یه برگ برنده هست برای تو ،خوب استفاده کن از این کار تا پیشرفتتو در رنگ روغن ببینی
هم نکات مهم رو بهم میگفت و هم با جدیت تاکید میکرد
و من هر بار به ذهنم توضیح میدادم که یاد بگیره که اصول کار هست و باید من یاد بگیرم
وقتی قسمت آخر کار رو انجام میدادم راننده وَن محله مون رو دیدم که گفت سلام آبجی چای میخوری
من دوباره از زبونم دراومد گفتم ممنون من روزه ام
دوباره دروغ گفتم
وقتی رفت و چند دقیقه بعد اومد ،دیدم یه فلاسک چای آورد و گفت تازه هست ،بذار دم بکشه
اینو گفت دوباره گفتم روزه ام
به خودم گفتم تو چرا گفتی روزه ای ؟ چرا ترسیدی ؟ دلیلش حرف مردم بود
چون ار بچگی شنیدم و اینم شنیدم که باید احترام بذاری و در بیرون از خونه چیزی نخوری ، اما هیچ کدوم از اینا دلیل نمیشد که من مثل دیروز دروغ بگم
نمیدونستم چیکار کنم ،از خدا معذرت خواهی کردم و گفتم ببخش من به خودم ظلم کردم سعی میکنم دیگه تکرار نشه
و نذاشتم ذهنم شروع به سرزنش کنه ،چون از فایل جلسه احساس گناه که در دوره عشق و مودت بود یاد گرفته بودم که خودمو سرزنش نکنم
اما سعی میکنم دیگه تکرار نشه
وقتی برگشتم خونه خیلی حالم خوب بود و اصلا هیچ احساس خستگی نداشتم
طیبه ای که چند سال پیش به خاطر درد مچ دست که یکی از دلایل نرفتن به کلاس بود ،یادگیری طراحی و نقاشی رو رها کرد
اما طیبه الان، وقتی شروع کرد به تغییر شخصیتش از روزی که تصمیم گرفتم به طرز شگفت انگیزی مچ دستم هیچ وقت درد نگرفت
شاید اوایل یه کوچولو ،اما تا جایی که یادممیاد همیشه سلامت بود تو این دوسال
حتی قوی و قوی تر هم شده
و هر روزی که پیش میرم بدنم قوی تر میشه ،انگار با هر تلاشی که دارم ،بدنم هم این قدرت رو میگیره که بهم کمک کنه تا سریع تر حرکت کنم
وقتی رسیدم خونه، کل شب رو داشتم هی فکر میکردم که اصلا چرا رفتم نقاشی دیواری
من چی میخوام از نقاشی کشیدن و فکر میکردم
و بعد یه سوالات دیگه میومد به ذهنم که بعد متوجه شدم ذهنمه داره نگرانم میکنه
چون میگفت ببین نمیرسی حتی یکم استراحت کنی
نمیرسی تمرینات طراحی رو انجام بدی
نمیرسی دوره های نقاشی که خریدی رو گوش بدی و از این حرفا
ولی بعد که متوجه شدم گفتم اتفاقا خیلی بهتر شد ،این نقاشی دیواری سبب میشه که من برنامه ریزی کنم و به همه کارام برسم و خوابم رو کم کنم تا بتونم به همه شون برسم
یا میگفت بدنت درد میکنه ببین دستات ضعیفه اما درجواب بهش گفتم قوی هستم و اتفاقا وقتی نقاشی میکشم کلی لذت میبرم و من یه کاسه نخود خوردم و به قدری انرژی بالایی داشتم که حتی تا شب گرسنه نبودم
از این به بعد به تغذیه ام هم میرسم
امروز من دقیقا داشتم تمرینات دوره هم جهت با جریان خداوند رو در عمل انجام میدادم و تاحدود 90 درصد موفق عمل کردم
امروز من پر از درس بود و عشق
و از خدا میخوام که عاشقانه تر بشه این احساسم به انجام تمرینات
خدایا شکرت
نور خدا به شکل شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و نعمت و عشق در زندگیتون جاری باشه
بنام خداوند مهربان
سلام
گام هشتم برای مهاجرت به مدار بالاتر:
ایمان + عمل صالح
تمرین: چه بهایی حاضری برای تحقق خواسته ات بپردازی؟؟؟
ممنونم از استاد و خانم شایسته که این جلسات و این تمرینها رو برای رشد ما در مسیر اهدافمون قرار دادن
خداوند رو شاکرم که من از زمانی که یادم میاد اهل عمل بودم، اما متأسفانه در گذشته یکسری باورهای اشتباه داشتم که من رو از رسیدن به بعضی اهداف دور کرد و یا اینکه وقتی به هدفی میرسیدم انگیزه درستی برای ادامه مسیر نداشتم و بخاطر همین بعد از رسیدن به بعضی از اهدافم بعد از چند سال اونها رو از دست میدادم،
اما از وقتی بصورت تمرکزی تر برای خودم هدفگذاری کردم و متعهد شدم، پیشرفتهای خوبی رو داشتم.
بهایی که من برای رسیدن به اهدافم پرداخت کرده ام و همچنان پرداخت خواهم کرد:
مهمترین بها وقت ارزشمندی هست که بصورت تمرکزی برای رسیدن به اهدافم میگذارم و روزی چند ساعت فایل گوش میکنم، یادداشت برداری میکنم و برای ذهنم مثال میارم که منطقی بشه
بهای دیگری که پرداخت کرده ام و میکنم همین خرید محصولات با ارزش استاد هست که اگه به پروفایلم نگاه کنید اکثر دوره های استاد رو در همین دو سال اخیر خریداری کرده ام و دارم روشون کار میکنم و باورسازی میکنم،
بهای بعدی که سعیم رو میکنم و فکر میکنم جزو مهمترین نوع پرداخت بها میباشد کنترل ذهن است و اینکه خودمون رو شرطی کنیم که کانون توجه مون رو روی نکات مثبت بزاریم و الان مدتهاست که آگاهانه تلاش میکنم که اینکار رو انجام بدم، اما اعتراف میکنم کنترل ذهن برای من جزو سخت ترین کارهایی بوده که تا بحال انجام داده ام چون سالها با افکار منفی همیشه به دنبال نکات منفی بوده ام اما تا جائیکه تونستم ذهنم رو کنترل کنم نتایج هم به همون نسبت بهتر شده
و اما مورد مهم دیگه ای که باید همواره روی این موضوع کار کنم بحث یکتا پرستی و توحید هست که باید در همه موارد خداوند رو در رأس همه امور بدانیم و به خداوند ایمان داشته باشیم وقتی ایمان واقعی داشته باشیم و عمل مون هم درست باشه به آرامش میرسیم و دیگه نه نگرانی خواهیم داشت و نترسی،
چون مطمئنیم که خداوند در بهترین زمان کارهای ما رو به بهترین وجه انجام میده، این مورد هم در دستور کار من هست و سعیم رو میکنم که ایمانم رو روزبروز بیشتر و بیشتر کنم.
و اما مورد دیگه ای که برای رسیدن به اهدافم باید لحاظ کنم عمل به ایده ها و الهاماتی هست که در مسیر بهم گفته میشه.
سعی کنیم اصولی رو برای خودمون در نظر بگیریم و در راستای رسیدن به اهداف مون اون اصول رو بهش عمل کنیم،
اصول چیه؟
هر آنچه که دیگران انجام میدهند و باعث اذیت و ناراحتی ما میشود، رو ما نباید انجام بدیم مثل اینکه وقتی کسی به ما دروغ میگوید ناراحت میشویم ما باید این رو برای خودمون اصل کنیم که همیشه راست بگیم،
مثل اینکه من در بانک توی نوبت نشسته ام و یکی از راه میاد بدون توجه به نوبت میره و کارش رو انجام میده این میشه برای من اصل که همیشه به دیگران احترام بزارم و نوبت رو رعایت کنم
و اینکه از اول در کارهامون درست پیش بریم:
صداقت داشته باشیم، کمکاری نکنیم، باج ندیم، رشوه ندیم، خلاقیت و نوآوری داشته باشیم و سعی کنیم همه اصول کارمون رو یاد بگیریم، سعی مون رو بکنیم که با اصول و روش صحیح حرکت کنیم و بقیه کارها رو به خداوند بسپاریم، خداوند ما رو در شرایط درست قرار میدهد.
و اما موارد عالی دیگه ای که استاد در این فایل توضیح دادن:
غر نزنیم،
شرک نورزیم،
دروغ نگوییم،
ناسپاس نباشیم.
اگه ما خودمون رو درست کنیم و باورهای درست داشته باشیم لاجرم جهان اطراف ما هم درست میشه
با تشکر از همه عزیزانی که این کامنت رو مطالعه کردن
بهترین ها رو براتون آرزو میکنم
سلام استاد عباس منش بزرگوار
و سلام بر استاد شایسته مهربان
و سلام به همه اعضای سایت.
—-
مهاجرت به مدار بالاتر
گام 8 مفهوم ایمان+عمل صالح در مسیر هدف
—-
استاد صحبتهاتون تو این فایل باعث شد من واقعا تکلیفم را با خودم روشن کنم. من نزدیک دو سال هس عضو سایتم، ناشکر نیستم اکثر فایلهای صوتی و تصویری بارها دیدم و شنیدم، چندتا محصول خریدم و از همه مهمتر اینکه با قرآن رابطه برقرار کردم هر چند هنوز درک زیادی از این کتاب الهی ندارم ولی هر روز میخونم و گوش میکنم خدا رو شکر.
ولی چیزی که میخواستم بگم آن نتیجه ای که باید در این دو سال مخصوصا از نظر مالی بگیرم، نگرفته ام و با گوش کردن صحبتهای شما در این فایل متوجه ایمان و عمل صالح شدم و بیشتر متوج شدم که ایمان و عمل صالح توام با هم منجر به رسیدن من به خواسته ام میشود.
انصافاً من بهایی که باید برای رشد بپردازم مخصوصاً از نظر وقت و زمان، تمرکز، تصحیح عادتها و رفتارها و … نپرداخته ام.
من متوجه شده بودم که ایمانی که به عمل در نیاید حرف مفت هست، با وجود این جرات عمل کرد را آنچنان که باید نشان نداده ام.
با وجود اینکه شما بارها توضیح دادین ولی باز هم من از دایره باور کردن فراتر نمیرفتم و فکر میکردم اینکه بنشینم روی باورهایم کار کنم و ایمانم را تقویت کنم کارم راه می افتد در صورتی که من باید به اندازه باورهایم و به اندازه ایمانم حرکت هم بکنم .
من باید ایمان خودم را با عمل به خداوند نشان بدهم و این یعنی بندگی کردن، و از آن طرف خداوند هم خدایی اش را بلد است و به قول معروف: روش بنده پروری را می داند
استاد به گفته شما در این مسیر استعداد اصلا مهم نیست چیزی که مهمه باور، ایمان و توکل است.
همچنین تجسم قسمتی از کاره اما اصل کار عمل به ایده ها هست.
باز هم خدا رو شکر میکنم که این فایل باعث شد جدی تر و با تعهد بیشتری این مسیر را دنبال کنم.
خیلی سپاسگزارم استاد
21 10 1403
سلام ودرود خدمت استادعزیزترازجانم ومریم خانم دوست داشتنی وهم قدم های عزیزم
ردپای گام 8
استادعزیزچقدر این فایل برای من خاص واعجاب انگیزبود.انگاراولین باربودهمچین حرفهایی رو اززبون شما میشنیدم.اصلا انگاراولین باربود توی طول عمرم که همچین چیزهایی میشنیدم.انقدر برای من جذاب بود که دلم میخوادهزاران بارگوشش کنم تا توی عمق وجودم ته نشین شه،رسوخ کنه وبقول خودتون مثل سیمان بچسبه به ذهنم.
قانون پرداخت بها
ازاون قانون هایی بود که حقیقتا مثل زلزله میمونه وتمام وجود آدم رو تکون میده وقتی میفهمی که باید به شدت برای رسیدن به خواستت بهاپرداخت کنی عمل صالح داشته باشی.
معنای عمل صالح چقدر دلنشین بود وخلاف چیزی که من وامثال من تابحال فکر میکردیم همونه
من فایل 6قدم 10رو هم گوش کردم و واقعا ترکیب این دوفایل درهایی از آگاهی رو به روی من بازکرد که حس میکردم ی بچه کلاس اولی ام که تازه رفته مدرسه وخوندن نوشتن یادگرفته.
خیلی حس خوبی بود.حقیقتش گاهی بعضی فایلا یا کامنتا یاویدئوهای سایت برای من عزیزترندوخاص تر.چون طوری وجودم رو زیر و رو میکنن که حس میکنم اون لحظه ی آدم دیگه ام.
میرم که بعداز گوش کردن مجدد فایل تمرینش رو با دقت انجام بدم.
سپاسگزارم استادجان
درپناه خداباشید.آمین