مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده» - صفحه 9

860 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی آقایی گفته:
    مدت عضویت: 2711 روز

    این کامنت در واقع دو بخش دارد

    بخش اول:

    شجاعت، کار مورد علاقه، تکامل، قدم اول سریع تر، ایمان به کلام خداوند، ای شیطون(چاخان)!

    این کلمات کلیدی را از فایلی که برای استاد عباسمنش فرستاده شده بود، یادداشت کردم و می خواهم در مورد شان تحلیل کنم و بنویسم.

    ای شیطون (چاخان) اصطلاحی برای نجوا های شیطان که می خواهد مارا از هدف و تصمیمات ما باز دارد. هر وقتی که چنین نجواهایی به گوشت امد و خواست ایستادت کند بگو: ای شیطون می خواهی کاری کنی که نمی توانی انجامش دهی برو پشت کارت نمی توانی مرا با چاخان هایت از خدایم که همه وقت و همیشه در کنارم هست دور کنی؟ هیچ وقت توفیق به این کار نمی یابی چون من از جمله بنده گان خداوندی هستم که همیشه مرا به راه درست و عالی هدایت می کند و فقط از او کمک و درخواست می کنم.

    شجاعت کلمه یی بسیار سنگین و در عین حال بسیار کار گشا که از طرف خداوند بسیار پذیرفته است و دوست دارد بندگانش به این صفت آگاه شوند و استفاده کنند تا در دنیا و آخرت سر بلند و کامیاب باشند و نعماتی زیادی برایشان از طرف خداوند اعطا گردد.

    کار مورد علاقه اصطلاحی که هر کسی به این مرض دچار گردد همیشه خوش و سر حال و جوان و پر انرژی می شوند و همه ی کار هایش خود به خود پیش می رود و به همه ی خوشی های زمین و آسمان می رسد!

    تکامل کلمه یی که اساس هر چیزی که در این زمین می بینیم است. همه چیز از همین قانون کار گرفته اند و روزی از هیچ شروع شده اند و به جا هایی رسیده اند که خیلی خیلی بالا و عالی اند.

    قدم اول تکاملت را سریع تر بردار این اصطلاح کمک می کند به کسانی که اشتباها تکامل را درک کرده اند. تکامل یعنی مسیر صعودی که از صفر شروع شده و هر بار آن نتیجه دو برابر می شود. مثل رشد باکتریا مثل رشد هر چیزی در این زمینی که خداوند ساخته است. اول یکی بعد دوتا، بعد چهار تا، بعد هشت تا، بعد شانزده تا، بعد سی و دو تا، بعد شصت و چهار تا، بعد یکصد و بیست و هشت تا، بعد دوصد و پنجاه و شش تا و …

    ایمان به کلام خداوند وقتی این ایمان را داشته باشی پس هیچ ترسی بر ما نیست! هیچ نگرانی یی نیست از هیچ چیزی نه می ترسیم و نه نگران هستیم. پس بهتر از این هم چیزی وجود دارد؟

    بخش دوم:

    دستان خداوند

    در این بخش می خواهم از دستانی یاد کنم که خداوند در مسیر زندگی من قرار داده است تا مرا به بهترین راه حل ها رهنمایی کند.

    واقعا من از همه ی این دستان چه به صورت خودآگاه چه به صورت ناخودآگاه خیلی مطلب یاد گرفتم و این همه را مدیون خداوند مهربان و رفیق و شفیق و اندوالم هستم! خدایا شکرت! گوگل به توان گوگل خدایا شکر!

    1. فرادرس و موسسینش (دکتر مصطفی کلامی و دکتر اسماعیل آتشپز) که با گوش دادن به مصاحبه های آنها، من چیز هایی یاد گرفتم که عبارتند از: انجام کار عالی، صبر، قیمت مناسب، خود کفایی، استفاده از توانایی های خود، انتظار نداشتن از دیگران، شیوه ی مارکتینگ عالی، و …

    2.همیار وردپرس: از این سایت که به لطف خدای مهربان آموزش های رایگانی را دریافت کردم که حقیقتا نمی توانستم با تلاش خودم پیدایشان کنم حتی با پرداخت هزینه شان، از بنیان گذار همیار وردپرس هم که آقای علی حاجی محمدی اند هم عزت نفس، داشتن خلق وخوی مناسب، خونسردی را یاد گرفتم.

    3.پی منت 24: از این سایت که به صورت اتفاقی از دیگر برنامه یی که به نام «Keyshowir» بود آشنا شدم و از بنیان گذار «Payment24» که آقای سهیل شهیدی است؛ کار تیمی، صبر، احساس خوب، خونسردی، پشتکار و نکته یی که خیلی مهم بود هم همین وارد شدن روابطی که خیلی خیلی برای هر دو جانب مفید است، را یاد گرفتم.

    4.آقای مهدی جبریلی: که آدم موفقی است در زمینه همکاری استارت آپ ها، ایشان گفتند که کار تیمی، سیستم دادن به کسب و کار ها و ناامید نشدن

    5.بیشتر از یک: که بنیان گذارش آقای محمد پیام بهرام پور هستند که از ایشان خیلی مهارت های ارتباطی را آموختم و دستی بود که دستان دیگری را باز می کرد برای من. خدایا شکرت! هم چنان از ایشان یاد گرفتم که چگونه با کارمندانم ارتباطی خوبی داشته باشم، کسب و کار وابسته به سن نیست، جاهایی که امکان شکل گیری کسب و کار وجود دارد؛ ترس، اجبار، رویا و مشکل هر کدام اینها می توانند کسب و کاری را شکل دهند.

    6.حسین مشایخی: ایشان مهندس هستند البته مهندسی که درس مهندسی نخوانده ولی با تجربه و شجاعتش به چیزی که می خواسته رسیده است. از ایشان یاد گرفتم که می توانم کسب کارم را با وجودیکه زمینه پرداخت های آنلاین هنوز در افغانستان وجود ندارد را راه بیندازم یعنی ایشان خودشان در ایران با وجودیکه این زمینه وجود دارد از روشی استفاده کرده که برای من خیلی آموزنده است و نگرانی یی که من از این لحاظ داشتم را رفع کرد. خدایا شکرت که دستانت چقدر زیاد اند و هر کدام نکته هایی را می گویند یا انجام می دهند که چیزی از درونم می گوید ببین این یعنی جواب آن یکی سوالت که داشتی؟ دیدی؟

    7.مدیر وب: از این سایت چند آموزش رایگان به دست آوردم که کمک کننده من در بخش «Search Engine Optimization» است، همچنان بنیان گذار این سایت آقای ژان بقوسیان که در مصاحبه یی گفتند:«انظباط شخصی یعنی انجام کاری که تصمیم به انجامش داری، چه وقت داشته باشی چه نداشته باشی باید کاری را که تصمیم به انجامش را داری، را انجام دهی.» که این جمله در یکی از مصاحبه های آقای عباسمنش هم آمده است.

    8.Joel Osteen: ایشان کشیش مسیحی است که با زبان شیوا و خونسردی کامل، احساس دوست داشتن خود و خداوند را در وجودم آشکار کرد. از ایشان نکته یی که یاد گرفتم هم داشتن خونسردی و شوخ طبع بودن است و در عین حال اعتماد به خداوندی که همه چیز را خلق کرده و نگران از دست دادن کس یا چیزی نباشم.

    9.سولیکو: برند سولیکو را آقای غلامعلی سلیمانی مدیریت می کند، ایشان را نمی شناختم و در آموزشی از آقای علی حاجی محمدی که درس سئو می داد، دیدم و ترغیب شدم که جستجو کنم و مصاحبه های ایشان را پیدا کرده و گوش نمایم. آقای سلیمانی فردی بود که مرا هم به خنده واداشت و هم به گریه؛ آدمی که خیلی شاد و در عین حال موفق ایشان بنیان گذار شرکت «کاله» است که تولیدات لبنیات انجام می دهد و به بهترین کشور های دنیا صادر می نماید و سالانه درآمد شرکتش به یک میلیارد دلار می رسد. از ایشان یاد گرفتم که ما هر کاری را که بخواهیم می توانیم انجام دهیم البته اگر باور داشته باشیم و در ضمن موفقیت یک ذهن شاد و آزادی می خواهد. در قسمتی می گفت که اگر مورچه توانست دانه را به لانه اش ببرد، اگر تیمور لنگ توانست جهان گشایی کند پس سلیمانی هم میتواند کاری ارزشمند انجام دهد. ایشان می گفت:«که به اعتقاد من، ما بچه خداییم! اگر خداوند قدرت خلق کهکشان ها و این همه هستی را دارد پس ما هم می توانیم به اندازه خودمان قدرت خلق داشته باشیم. اگر یک میلیونم خداوند باشیم همان قدر می توانیم بسازیم و خلق کنیم یا حتی اگر هزارم یا کوچکتر خداوند باشیم هم می توانیم به همان اندازه قدرت خلق کننده گی را داریم.»

    10.آقای حبیب الله پیرزاده: ایشان بنیان گذار شرکت بین المللی «ACCL International» است و زمانی پدرم، ماماهایم در آن شرکت کار می کردند. از ایشان یاد گرفتم که وقتم را در صفحات اجتماعی ضایع نسازم و قدرت مدیریت هر نوع کسب و کاری را دارم. هم چنان ایشان را آدمی خوش خلق و دست و دل بازی تعریف می کردند و این اخلاق وی را من نیز بسیار دوست دارم و احساس می کنم که دلم به من می گوید که تو هم آدمی دست و دلباز و خوش خلقی استی بناء همین را پیشه کن. ایشان در مسیر راهش به آدم هایی برخورده که باعث پیشرفتش شده است البته پیشرفت هر دوی شان. آقای «Sergeon Brein» که مصاحبه یی از ایشان هم یافتم و شنیدم آدمی است که دوست دارد به کشورهایی سفر کند و از افرادی که قصد و نیت و ایمان ایجاد کسب و کار را دارد حمایت کند.

    11.آقای عزیز رویش: ایشان استاد من بود، من در مکتب معرفت درس خواندم و فارغ شدم. معلم عزیز به من درس هایی می داد که قابل تامل بودند و هم چنان احساس می کردم که حرف هایش خوب و سازنده است. ایشان در مورد به قرآن و خدا در صنف دوازدهم حرف زده بود. حرف هایی که از قرآن و کتاب هایی که خوانده بود، آموخته بود. می گفت خداوند در قرآن گفته که من به بنده گانم نزدیکم از رگ گردن نزدیک تر. این حرف ها خیلی پر بار و عالی بودند اما فکر می کنم برای ما در آن وقت زود بود، نه برای من چون من به حرف هایش گوش می دادم و از درونم ندایی می گفت ببین حرف های خوبی می زند بشنو!

    12. آقای محمد ناصر سعادت نیا: ایشان استاد خوبی بود، اول درس حوزه یی خوانده بود و بعد به استادی در مکتب ما آمده بود و حرف های خیلی خوبی می زد اما حیف که یادم نمی آید ولی یک جمله اش یادم مانده و هیچ وقت یادم نمی رود. می گفت: برای هر کتابی، یا کاری حتما بهایش را بپردازید، چون آن کاری که مفت و رایگان باشد هیچ وقت به درد نمی خورد.

    13.آقای لطف الله کامن: ایشان استاد خط من در صنف چهارم بود. زمستانی که من صنف چهارم را در مکتب معرفت شروع کرده بودم و اولین استادی که خیلی روی من تاثیر گذاشت هم همین استاد کامن بود. ایشان استاد خطاطی بود و خط و علاقه ام به طراحی و خطاطی از آنجا شروع شد.

    14. استاد عباسمنش: نمی دانم از کجا شروع کنم!

    خدایا شکرت که همه ی این تجربیاتی که از دیگران داشتم را همه باهم ! یکجا توسط دوره های ایشان به من دادی. حتی فرا تر از آنچه که فکرش را می کردم.

    از دوره عزت نفس گرفته تا دوره ثروت 3 ، خدایا شکرت که به من این همه موهبت را به رایگان عطا کردی، من واقعا دنبال چنین چیزی نبودم ولی خودت سر راهم قرارش دادی و شکر که مرا از جمله ی بندگانی قرار دادی که به آنها نعمت، خوشبختی، صحت، سلامتی، ثروت و همه چیز داده یی.

    از ایشان تقریبا همه چیز را یاد گرفته ام و بخصوص مهم ترینش ایمان به خداوند مهربان و بزرگی که حتی خودم قبلا نمی دیدمش و شاکی بودم.

    عزت نفس: من آدمی خجولی بودم و دلیلش هم همه می دانند و نیازی به ذکرش نیست. این دستِ خداوند به عزت نفسم افزود. خدایا شکرت

    عشق و روابط: از لحاظ عاطفی قبلا وابستگی داشتم و دلیل شکست هایم همین و نداشتن عزت نفس بود! با وجودیکه احساس طرف های مقابل(دو نفری که یادم می آید)، در مقابل من کاملا مثبت بود و هر دو به هم علاقه داشتیم این بود که جهان مارا جدا کرد.

    حالا احساس می کنم همه ی دخترانی را که حتی نمی شناسم از من خوشش می آید و می خواهند تا بامن ارتباط برقرار کنند، همین حالا هم کمی مشکل دارم اما به لطف خدای مهربان حل می شود و به آرامش و احساس خوب می رسم. خدایا شکرت.

    کسب و کار: من کسب و کاری نکرده بودم تا زمانی که به دانشگاه راه یافتم و در کنارش، به دکان مامایم که سامان آلات برق فروشی بود می رفتم تا به او کمک کنم و هم چنان جیب خرجی ام پیدا شود. از آنجا آهسته آهسته احساس کردم که خداوند چگونه با مامایم حرف می زند و کمکش می کند که در بازار بهتر از بقیه، مال بفروشد و خدمت بهتری به مشتریان عرضه کند. همیشه آدم های خوبی را در مدارش قرار می داد و از طریق های مختلف برای وی و من صحبت می کرد. خدایا شکرت که اینقدر به فکر بنده گانت هستی!

    ایده یی از طرف خداوند و از طریق همین دکان به من داده شد که می تواند من را به یک کار آفرین و میلیاردر تبدیل کند، البته با گذشت روند تکاملش. من از اوایل نوجوانی عاشق همین کار ها بودم و خداوند مهربان در زمان معینش به من ایده یی داد که می توانم به آرزوهایم برسم.

    البته نه یک ایده، بلکه چهار ایده! خدایا شکرت که به فرکانس های من پاسخ می دهی، خدایا شکرت، گوگل به توان گوگل شکرت!

    حال قصد انجام یکی از آنها را گرفته ام و می بینم کسانی را که به قدرت خود و خداوند باور ندارند چگونه به من می گویند که این ساده است و نمیشه و هر چیزی که در ذهن خودشان به شکل محدودیت وجود دارد.

    خدایا شکرت که این ایده را به من دادی پس من به توکل به تو، و ایمان به اینکه همه ی راه را خودت به من نشان می دهی و همه ی راه ها را خودت برایم باز می کنی ، قدم به اجرایش می گذارم و فقط و فقط از تو می خواهم که کمک کنی چون تو بهترین گزینه برای کمک به بنده گانت هستی و علم بی انتها و دستان بی شمار داری!

    خدایا خودت ایمان مرا محکم تر کن تا با مواجهه با افراد منفی و کسانی که درگاه رحمت تورا نمی بینند ایمانم سست نشود و با هر مشکلی ایمانم به تو بیشتر و بیشتر و محکم تر شود.

    خدایا خودت به همه چیز دانا و عالمی!

    دستان خداوند

    در این بخش می خواهم از دستانی یاد کنم که خداوند در مسیر زندگی من قرار داده است تا مرا به بهترین راه حل ها رهنمایی کند.

    واقعا من از همه ی این دستان چه به صورت خودآگاه چه به صورت ناخودآگاه خیلی مطلب یاد گرفتم و این همه را مدیون خداوند مهربان و رفیق و شفیق و اندوالم هستم! خدایا شکرت! گوگل به توان گوگل خدایا شکر!

    1. فرادرس و موسسینش (دکتر مصطفی کلامی و دکتر اسماعیل آتشپز) که با گوش دادن به مصاحبه های آنها، من چیز هایی یاد گرفتم که عبارتند از: انجام کار عالی، صبر، قیمت مناسب، خود کفایی، استفاده از توانایی های خود، انتظار نداشتن از دیگران، شیوه ی مارکتینگ عالی، و …

    2.همیار وردپرس: از این سایت که به لطف خدای مهربان آموزش های رایگانی را دریافت کردم که حقیقتا نمی توانستم با تلاش خودم پیدایشان کنم حتی با پرداخت هزینه شان، از بنیان گذار همیار وردپرس هم که آقای علی حاجی محمدی اند هم عزت نفس، داشتن خلق وخوی مناسب، خونسردی را یاد گرفتم.

    3.پی منت 24: از این سایت که به صورت اتفاقی از دیگر برنامه یی که به نام «Keyshowir» بود آشنا شدم و از بنیان گذار «Payment24» که آقای سهیل شهیدی است؛ کار تیمی، صبر، احساس خوب، خونسردی، پشتکار و نکته یی که خیلی مهم بود هم همین وارد شدن روابطی که خیلی خیلی برای هر دو جانب مفید است، را یاد گرفتم.

    4.آقای مهدی جبریلی: که آدم موفقی است در زمینه همکاری استارت آپ ها، ایشان گفتند که کار تیمی، سیستم دادن به کسب و کار ها و ناامید نشدن

    5.بیشتر از یک: که بنیان گذارش آقای محمد پیام بهرام پور هستند که از ایشان خیلی مهارت های ارتباطی را آموختم و دستی بود که دستان دیگری را باز می کرد برای من. خدایا شکرت! هم چنان از ایشان یاد گرفتم که چگونه با کارمندانم ارتباطی خوبی داشته باشم، کسب و کار وابسته به سن نیست، جاهایی که امکان شکل گیری کسب و کار وجود دارد؛ ترس، اجبار، رویا و مشکل هر کدام اینها می توانند کسب و کاری را شکل دهند.

    6.حسین مشایخی: ایشان مهندس هستند البته مهندسی که درس مهندسی نخوانده ولی با تجربه و شجاعتش به چیزی که می خواسته رسیده است. از ایشان یاد گرفتم که می توانم کسب کارم را با وجودیکه زمینه پرداخت های آنلاین هنوز در افغانستان وجود ندارد را راه بیندازم یعنی ایشان خودشان در ایران با وجودیکه این زمینه وجود دارد از روشی استفاده کرده که برای من خیلی آموزنده است و نگرانی یی که من از این لحاظ داشتم را رفع کرد. خدایا شکرت که دستانت چقدر زیاد اند و هر کدام نکته هایی را می گویند یا انجام می دهند که چیزی از درونم می گوید ببین این یعنی جواب آن یکی سوالت که داشتی؟ دیدی؟

    7.مدیر وب: از این سایت چند آموزش رایگان به دست آوردم که کمک کننده من در بخش «Search Engine Optimization» است، همچنان بنیان گذار این سایت آقای ژان بقوسیان که در مصاحبه یی گفتند:«انظباط شخصی یعنی انجام کاری که تصمیم به انجامش داری، چه وقت داشته باشی چه نداشته باشی باید کاری را که تصمیم به انجامش را داری، را انجام دهی.» که این جمله در یکی از مصاحبه های آقای عباسمنش هم آمده است.

    8.Joel Osteen: ایشان کشیش مسیحی است که با زبان شیوا و خونسردی کامل، احساس دوست داشتن خود و خداوند را در وجودم آشکار کرد. از ایشان نکته یی که یاد گرفتم هم داشتن خونسردی و شوخ طبع بودن است و در عین حال اعتماد به خداوندی که همه چیز را خلق کرده و نگران از دست دادن کس یا چیزی نباشم.

    9.سولیکو: برند سولیکو را آقای غلامعلی سلیمانی مدیریت می کند، ایشان را نمی شناختم و در آموزشی از آقای علی حاجی محمدی که درس سئو می داد، دیدم و ترغیب شدم که جستجو کنم و مصاحبه های ایشان را پیدا کرده و گوش نمایم. آقای سلیمانی فردی بود که مرا هم به خنده واداشت و هم به گریه؛ آدمی که خیلی شاد و در عین حال موفق ایشان بنیان گذار شرکت «کاله» است که تولیدات لبنیات انجام می دهد و به بهترین کشور های دنیا صادر می نماید و سالانه درآمد شرکتش به یک میلیارد دلار می رسد. از ایشان یاد گرفتم که ما هر کاری را که بخواهیم می توانیم انجام دهیم البته اگر باور داشته باشیم و در ضمن موفقیت یک ذهن شاد و آزادی می خواهد. در قسمتی می گفت که اگر مورچه توانست دانه را به لانه اش ببرد، اگر تیمور لنگ توانست جهان گشایی کند پس سلیمانی هم میتواند کاری ارزشمند انجام دهد. ایشان می گفت:«که به اعتقاد من، ما بچه خداییم! اگر خداوند قدرت خلق کهکشان ها و این همه هستی را دارد پس ما هم می توانیم به اندازه خودمان قدرت خلق داشته باشیم. اگر یک میلیونم خداوند باشیم همان قدر می توانیم بسازیم و خلق کنیم یا حتی اگر هزارم یا کوچکتر خداوند باشیم هم می توانیم به همان اندازه قدرت خلق کننده گی را داریم.»

    10.آقای حبیب الله پیرزاده: ایشان بنیان گذار شرکت بین المللی «ACCL International» است و زمانی پدرم، ماماهایم در آن شرکت کار می کردند. از ایشان یاد گرفتم که وقتم را در صفحات اجتماعی ضایع نسازم و قدرت مدیریت هر نوع کسب و کاری را دارم. هم چنان ایشان را آدمی خوش خلق و دست و دل بازی تعریف می کردند و این اخلاق وی را من نیز بسیار دوست دارم و احساس می کنم که دلم به من می گوید که تو هم آدمی دست و دلباز و خوش خلقی استی بناء همین را پیشه کن. ایشان در مسیر راهش به آدم هایی برخورده که باعث پیشرفتش شده است البته پیشرفت هر دوی شان. آقای «Sergeon Brein» که مصاحبه یی از ایشان هم یافتم و شنیدم آدمی است که دوست دارد به کشورهایی سفر کند و از افرادی که قصد و نیت و ایمان ایجاد کسب و کار را دارد حمایت کند.

    11.آقای عزیز رویش: ایشان استاد من بود، من در مکتب معرفت درس خواندم و فارغ شدم. معلم عزیز به من درس هایی می داد که قابل تامل بودند و هم چنان احساس می کردم که حرف هایش خوب و سازنده است. ایشان در مورد به قرآن و خدا در صنف دوازدهم حرف زده بود. حرف هایی که از قرآن و کتاب هایی که خوانده بود، آموخته بود. می گفت خداوند در قرآن گفته که من به بنده گانم نزدیکم از رگ گردن نزدیک تر. این حرف ها خیلی پر بار و عالی بودند اما فکر می کنم برای ما در آن وقت زود بود، نه برای من چون من به حرف هایش گوش می دادم و از درونم ندایی می گفت ببین حرف های خوبی می زند بشنو!

    12. آقای محمد ناصر سعادت نیا: ایشان استاد خوبی بود، اول درس حوزه یی خوانده بود و بعد به استادی در مکتب ما آمده بود و حرف های خیلی خوبی می زد اما حیف که یادم نمی آید ولی یک جمله اش یادم مانده و هیچ وقت یادم نمی رود. می گفت: برای هر کتابی، یا کاری حتما بهایش را بپردازید، چون آن کاری که مفت و رایگان باشد هیچ وقت به درد نمی خورد.

    13.آقای لطف الله کامن: ایشان استاد خط من در صنف چهارم بود. زمستانی که من صنف چهارم را در مکتب معرفت شروع کرده بودم و اولین استادی که خیلی روی من تاثیر گذاشت هم همین استاد کامن بود. ایشان استاد خطاطی بود و خط و علاقه ام به طراحی و خطاطی از آنجا شروع شد.

    14. استاد عباسمنش: نمی دانم از کجا شروع کنم!

    خدایا شکرت که همه ی این تجربیاتی که از دیگران داشتم را همه باهم ! یکجا توسط دوره های ایشان به من دادی. حتی فرا تر از آنچه که فکرش را می کردم.

    از دوره عزت نفس گرفته تا دوره ثروت 3 ، خدایا شکرت که به من این همه موهبت را عطا کردی، من واقعا دنبال چنین چیزی نبودم ولی خودت سر راهم قرارش دادی و شکر که مرا از جمله ی بندگانی قرار دادی که به آنها نعمت، خوشبختی، صحت، سلامتی، ثروت و همه چیز داده یی.

    از ایشان تقریبا همه چیز را یاد گرفته ام و بخصوص مهم ترینش ایمان به خداوند مهربان و بزرگی که حتی خودم قبلا نمی دیدمش و شاکی بودم.

    عزت نفس: من آدمی خجولی بودم و دلیلش هم همه می دانند و نیازی به ذکرش نیست. این دستِ خداوند به عزت نفسم افزود. خدایا شکرت

    عشق و روابط: از لحاظ عاطفی قبلا وابستگی داشتم و دلیل شکست هایم همین و نداشتن عزت نفس بود! با وجودیکه احساس طرف های مقابل(دو نفری که یادم می آید)، در مقابل من کاملا مثبت بود و هر دو به هم علاقه داشتیم این بود که جهان مارا جدا کرد.

    حالا احساس می کنم همه ی دخترانی را که حتی نمی شناسم از من خوشش می آید و می خواهند تا بامن ارتباط برقرار کنند، همین حالا هم کمی مشکل دارم اما به لطف خدای مهربان حل می شود و به آرامش و احساس خوب می رسم. خدایا شکرت.

    کسب و کار: من کسب و کاری نکرده بودم تا زمانی که به دانشگاه راه یافتم و در کنارش، به دکان مامایم که سامان آلات برق فروشی بود می رفتم تا به او کمک کنم و هم چنان جیب خرجی ام پیدا شود. از آنجا آهسته آهسته احساس کردم که خداوند چگونه با مامایم حرف می زند و کمکش می کند که در بازار بهتر از بقیه، مال بفروشد و خدمت بهتری به مشتریان عرضه کند. همیشه آدم های خوبی را در مدارش قرار می داد و از طریق های مختلف برای وی و من صحبت می کرد. خدایا شکرت که اینقدر به فکر بنده گانت هستی!

    ایده یی از طرف خداوند و از طریق همین دکان به من داده شد که می تواند من را به یک کار آفرین و میلیاردر تبدیل کند، البته با گذشت روند تکاملش. من از اوایل نوجوانی عاشق همین کار ها بودم و خداوند مهربان در زمان معینش به من ایده یی داد که می توانم به آرزوهایم برسم.

    البته نه یک ایده، بلکه چهار ایده! خدایا شکرت که به فرکانس های من پاسخ می دهی، خدایا شکرت، گوگل به توان گوگل شکرت!

    حال قصد انجام یکی از آنها را گرفته ام و می بینم کسانی را که به قدرت خود و خداوند باور ندارند چگونه به من می گویند که این ساده است و نمیشه و هر چیزی که در ذهن خودشان به شکل محدودیت وجود دارد.

    خدایا شکرت که این ایده را به من دادی پس من به توکل به تو، و ایمان به اینکه همه ی راه را خودت به من نشان می دهی و همه ی راه ها را خودت برایم باز می کنی ، قدم به اجرایش می گذارم و فقط و فقط از تو می خواهم که کمک کنی چون تو بهترین گزینه برای کمک به بنده گانت هستی و علم بی انتها و دستان بی شمار داری!

    خدایا خودت ایمان مرا محکم تر کن تا با مواجهه با افراد منفی و کسانی که درگاه رحمت تورا نمی بینند ایمانم سست نشود و با هر مشکلی ایمانم به تو بیشتر و بیشتر و محکم تر شود.

    خدایا خودت به همه چیز دانا و عالمی!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نیلوفر سعادت گفته:
    مدت عضویت: 2764 روز

    سلام استاد .

    ان شاالله که همیشه سلامت باشین استاد.

    خداروشکر می کنم که با شما آشنا شدم.

    استاد خوبم می دونم کامنتارو می خونین، می خوام بگم من جزو اون دسته از افرادی ام که همیشه توی سایت شما خواننده ی خاموش محسوب می شم.

    استاد نمی دونم چطور بگم که چقدر خوبه آدم دعای خیر پشت سرش باشه.

    چقدر خوبه دستی از دستان خدا باشه برای خیر رسوندن به دیگران.

    از خدا ممنونم که من رو وارد این خانواده کرد. خانواده صمیمی عباس منش. حتی تکرار اسمشم برام لذت بخشه..استاد گفتین کامنتا گنجینه ن.

    من از اون افرادی ام که با کامنتای دوره ها به خیلی آگاهی ها رسیدم هر چندددددد به پای کلام تاثیر گزار شما نمی رسن اما گنج به هر شکلی گنجه. مهم درونشه. مهم ماهیتشه.

    دوره عزت نفس و عشق و مودت رو به شدت احساس نیاز می کردم اما خب شرایط خرید….. اما بعد از خوندن کامنتا و یادداشت کردن نکته ها و بعد ویس کردنشون منو چند پله بالا برد و الآن که دوره عزت نفس رو تازه تهیه کردم احساس می کنم یه موجودی هستم که داره پوست میندازه و جالبه این حس رو همون موقع که کامنتای دوستان رو می خوندمم داشتم.

    من با کامنتای اعضای خانواده دارم زندگی می کنم.

    دارم نفس می کشم انگار.. روزای اول آشنایی گوشی رو کنار نمی ذاشتم. یادم هست برنامه به این شکل بود: صبحونه مطالعه کامنتا، نماز، ناها، مطالعه کامنتا، نماز ، شام مطالعه کامنتا تا ساعت ۲_۳ نصف شب.

    (بخصوص عقل کل و پله پله دوره ها) .

    باورم نمی شد همش می گفتم ببین به آب رسیدی و الآن می گم دریاست .

    با صحبتای شما توی فایلای رایگانتون گاهی می خندیدم گاهی اشک می ریختم و گاهی مات و مبهوت .

    خداروشکر می کنم که همیشه توی دعاهام ازش می خواستم که عاقبتم رو خیر قرار بده و الان به مسیری وارد شدم که از همین الآن همین حس رو دارم.

    استاد خدا داره باهام حرف می زنه. چطوریش مهم نیست از راههای متفاوت. گاهی توی قالب حرفای شما، گاهی با کشوندن من به سمت قبرستون متروکه ساعت ۱۲ شب و بعد زمزمه ی اینکه اگه می خوای به من ایمان داشته باشی برو.من هستم و من با قدرت قدم بذارم توی قبرستون و بعد با خدا حرف بزنم بگم با ایمان به تو اومدم همونطور که عباس منش رو فرستادی تا از منطقه به ظاهر امن چادر مسافرتیش بیاد بیرون.

    خدا داره با من حرف می زنه، توی قالب قرآن و می گه خداوند به کسانی که بر او توکل می کنند، از جایی که فکر نمی کنند روزی می دهد.

    خدا داره با من حرف می زنه. هر لحظه توی قالب کامنتای دوستانم از خانواده صمیمیم. حتی دوست دارم عکس دفترایی که از نکته ها پر کردم رو بفرستم تا نشون بدم حرفای شما چقدر می تونه موثر باشه.

    چقدر می تونه آرامش بخش باشه.

    من به خودم قول دادم دوره های شمارو تهیه کنم.

    از کامنتای هدف گذاری، از فایل رایگان عید برای خودم هدف گذاشتم که برخی دوره هاتونو به دست بیارم و الآن برگه برنده دارم. خدا برام همه چیز شد.

    رفتم سفر دلم تنگ بود، از کامنتای دوره جهانبینی شما گفتم سفر من هم باید مثل یه جهان بینی توحیدی باشه.

    آخه چی بگم الآن وقتی احساس توی قالب کلمات نمی گنجه.

    چی بگم وقتی لحظه به لحظه زندگیم رو دارم نتیجه می بینم و مجال گفتن نیست.

    از شغلم بگم که با فایل شما و یا علی گفتن و دست به کار شدن شروع شد و سه روزه به کار بهتر هدایت شدم؟!

    از آرامشم بگم که برای با خدا حرف زدن محتاج آسمون بودم و وقتی حیاط خونه از من گرفته شد گفتم خدا بزرگه، خدا منو با شما آشنا کرد تا بهم بفهمونه خدا فقط توی آسمونا نیست. الآن برای با خدا حرف زدن مهم نیست من کجام مهم اینه خدا کنارمه از رگ گردنم نزدیکتر.

    حرف زیاد هست برای گفتن. حرفایی که اشک شوق به چشمم میاره. حرفایی که با وجود شما که دستی از دستان خدا توی زندگی من بودین رنگ و بوی خدا گرفته و من هنووووووز اول راهم.

    پایدار باشید استاد عزیز.

    پایدار و پیروز و سعادتمند باشید خانواده ی من.

    خداروشکر می کنم که توی جمع شما هستم و هستیم تا هستیم.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Malek_success گفته:
    مدت عضویت: 2941 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانواده صمیمی عباسمنش

    من هر سه شنبه و جمعه با اشتیاق منتظر فایلهای مصاحبه هستم و جلسه به جلسه محتوا پربارتر میشه و دقیقا مطالبی گفته میشه که نیاز دارم. در این قسمت درباره نحوه استفاده از فایلها و محصولات یک سری نکات گفته شد که بسیار اموزنده بود و امیداوارم ادامه دار باشه. من خودم به شخصه همیشه فایلها رو تا 5 مرتبه گوش نکنم نمیرم جلسه بعدی اما ته دلم میخوان زود تمومش کنم که ببینم جلسه بعد استاد چی گفته..به قولی هنوز دنبال یک چیزی میگردم? در حالی که همه چیز تکراره…تکرار و تکرار و تکرار ..الانم که فایلهای رایگانی که قبلا دیدم رو دوباره میبینم واقعا برام تازگی دارند و چون رایگان هستند به اندازه محصول بهشون بها نمیدادم اما واقعا ارزش یک محصول رو دارند و نه تنها هیچ تفاوتی با دوره ها ندارند بلکه به تنهایی ما رو به مدار بالاتری میبرند که بتونیم دوره ها رو به راحتیرین وجه ممکن تهیه کنیم..این تجربه منه و این باور رو ساختم که همه چیز باید به راحتترین شکل ممکن اتفاق بیفته ..نیازی نیست قرض بگیریم ، نیازی نیست تحت فشار مالی دوره ها رو تهیه کنیم کار ما فقط بندگی و لذت بردن از نعمتهای خداونده..خداوند در زمان مناسب پاسخ ما رو میدهد طوری که خودمون متوجه نمیشیم چطوری به خواسته مون رسیدیم و اون موقع اشکاتون سرازیر میشه…دوستان عزیز به خودتون افتخار کنید که در چنین مسیری قدم گذاشتید..واقعا لطف الله بوده که شاگرد عباسمنش باشیم..خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    بیژن قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 2996 روز

    سلام یک مقدار از وضع زندگی در امریکا بگین که چه چیز هایی میبینید که در ایران نیست و چرا این قسمت از امریکا را انتخاب کردید مثلا چرا لوس انجلس نرفتید خلاصه وصف عشق نصف عشق وقتی از وضعیت زندگی خوب میگید و اینکه چه جاهای خوبی را میروید و می بینید انگار خودمون داریم میریم خیلی حال میده مثلا از موزه ها دیدن کنید و فیلمش برای ما هم بگذارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مهری کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3891 روز

    سلام استاد عزیز – یه سوال داشتم اگر شخصی باور داشته باشه که در زمان کم به ثروت زیاد میرسه آیا این شخص هم باید قانون تکاملو در این رابطه طی کنه یا خیر- ممنون میشم پاسخ بدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      احسان گفته:
      مدت عضویت: 3584 روز

      سلام

      خیر، «قانون» تکامل رو نمیشه دور زد. شما همین الانم به ثروت‌مندترین افراد دنیا یا حتی شهرتون نگاه کنید متوجه می‌شید همه کسایی که به موفقیت‌ و ثروت پایدار رسیدن، تکاملشون رو طی کردن و هیچ کس یک شبه به هیچ جایی نرسیده و نخواهد رسید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مهری کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3891 روز

    سلام استاد ارجمند – ممنون از شماو اگاهی های که در اختیار میزارید و ممنون از همه اعضاء این خانواده برزگ که با پیشرفتشون و اعلام نتایج باعث میشن بقیه هم به فکر پیشرفت در همه جنبه های زندگی بشن . برای همه آرزوی بهترین ها رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3379 روز

    با سلام خدمت پیام رسان الهی

    استاد عزیزم واقعا سپاسگذارم به خاطر تمام محصولات و زحمات شبانه روزیتون واقعا زبان تشکر از خدا و شمارو ندارم چرا که به محض اینکه اراده کردم باورهامو تغییر بدم و تغییر رو از خودم شروع کنم انگار کوهی از معجزات در برابر من قرار گرفت و اینقدر ذره ذره و قشنگ پیش رفت اتفاقات زندگیم که اطرافیان اتفاقات رو وقایع طبیعی زندگی من تلقی میکنند و خودم معجزات الهی رو میبینم نمیدونید چه حسی دارم وقتی صبحها سراز بالشت برمیدارم یهو یادم میاد به هدفم رسیدم چه لبخندی رو لبم میشینه و چه جوری دلم قنج میره و صمیمانه خداروشکر میکنم و روزمو آغاز میکنم چقدر آرامش گرفتم چثدر حالم خوبه خدایا شکرت سپاسگذارم از قوانین ثابتی که همه چیز ست.

    استاد عزیزم هربار که فایلی از شما میشنوم زندگی من آماده تحولی دیگه میشه و خوشحالم از اینکه غار حرا شدی تا به معبودمون برسیم و صدا شو بشنوی

    یادمه تو یه فایلی گفتین خدا همه چیزه وقتی به جایی رفتم که زندگیمو رقم میزد اون قلم و کاغذ و اونی که حکم رو روی کاغذ جاری میکرد برگشتم بخدا گفتم تو خودت حاکم شو خودت خودکارشو و خودت کاغذ و چقدر قشمگ به رنگ اونا دراومد و به هرچی نگاه کردم خدارودیدم و گفتم تمام دنیا دست به دست هم دادن تا منو به خواسته م برسونن و همینطور شد در کمترین زمان ممکن رسیدم و حسش کردم .

    صمیمانه از خداوند و از استاد عزیزم سپاسگذارم و امید دارم موفقیتهای بیشتری را تجربه کنید استاد عزیزم برادر دوست داشتنی?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سیده معصومه هاشمیان رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2680 روز

    سلام به استاد عزیزم

    تو فوقالعاده ایی سید حسین دوست داشتنی

    سلام دوستای خوبم ,شماها هم فوق العاده ایید

    تازه این فایل رو دانلود کردم هنوز گوشش نکردم وقبلش مشتاقانه کامنتهاتونو خوندم ولذت بردم.

    فایلهای استاد رو زیاد گوش میکنم ومیبینم واز احساس ارامشی که تمام وجودمو گرفته خوشحال وراضیم ونشانهای تکرار وایمان رو هرروز تو زندگیم دریافت میکنم,نشونهای کوچیک اما زیبا این روزها به هرچی که از ذهنم میگذره تمرکز دارم واین کار شده یه بازی جالب برای من.وهربار که دقتم رو افکارم وباورهام بیشتر میشه خدا بهم جایزه میده.

    منم دلم میخواد از محصولات استاد تهیه کنم ومیدونم که باید صبور باشم تا تکاملم رو پشت سر بزارم,استاد جونم دیگه بی پولی ناراحتم نمیکنه چون میدونم وقتی اینجام تو این سایت وبا این دست بزرگ خداوند واین دوستایی که بااشتیاق از نتایجشون میگن برامون پس من هم نتیجه میگیرم.همه شماها شدید الگوی من,استاد شده الگوی من وخداوند هربار از زبان شماها بهم میگه ارام باش وبه من توکل کن تابه همچی برسی.دیگه ایمان دارم که این راه درست ترین راهه وچون از خدا کمک خواستم منو هدایت کرد به این راه ومشتاقانه روی خودم وباورهام کار میکنم تا تمام خواستهامو بهشون برسم چون من بنده خوب خدا هستم,

    چون خدا دوستم داره ومن هم اونو توی وجودم به کمک استاد مهربونمون پیداش کردم همون مدلی که سالها دلم میخواست اما باورهای غلط ومحدود کننده جلوی این خواستمو میگرفت .

    خداوند رحمان به همتون توفیق در نیاواخرت عنایت کنه

    سپاسگزار خداوندی هستم که منو وارد این دنیای زیبا وپراز ارامش کرده.عاشقتم خدا

    استاد سید حسین هرکجای این کره خاکی هستی در سلامت وسعادت وپیروزی قرار داشته باشی وهمیشه وهمیشه باشی.

    دوستای خوبم ممنونم از نظراتت فوقالعادتون که منو به وجد اورد تا من هم بنویسم براتون,از حال دلم که ارومه وفقط وفقط زیباییهای دنیاواطرافشو میبینه فارق از هر تفکری که بیرون از دنیای ماهاست.عاشق همتونم دوستتون دارم بهم انرژی میدید برای ادامه راه وبراتون از صمیم قلبم رسیدن به ارزوهاتونو از خدا طلب میکنم .

    من برم فایل استاد رو باز کنم که دل تو دلم نیست.

    در پناه رب العالمین شادو سلامت وثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهرا قسم گفته:
    مدت عضویت: 3425 روز

    سلام به استاد عباسمنش و دوستان عزیز

    من دیر به دیر میام نظر مینویسم

    تمام حرفهای استاد دقیق و درسته.

    من تا حالا حضوری استاد رو ندیدم حتی شرایطش موقع سمینار قانون آفرینش پیش اومد ولی من نیومدم یه بارم که اومدم دفتر استاد نتونستم ایشون رو حضوری ببینم و من الان حس میکنم که خیلی سمینارهای حضوری رو از دست دادم چون الان فهمیدم که جلسات حضوری تاثیر گذاریش بیشتر از ویدئو است .خیلی بیشتر .الان استاد مثل بازیگری هست که دور از ماست و شاید باور پذیری حرفاشون برای من مثل فیلمه و حرفاشون رو از اتفاقات زندگی خودم و اطرافیانم باور میکنم یعنی از نوع حرفهاشون و عادتهاشون و اتفاقات زندگیشون حرفهای استاد رو درک میکنم ولی باور کردن زندگی استاد برام مثل یه رویاست فعلا.

    قبولش دارم تمام حرفهاتون رو ولی باورهام داره کار خودشون رو میکنه.و واقعا سختترین کار دنیا تغییر باورهاست.و شدیدا به قانون تکامل اعتقاد دارم و واقعا باید تکاملمون رو طی کنیم و خیلی باعث رشد میشه .ذهن خیلی دقیق و عالی کار میکنه و خیلی عالی فرق بین واقعیت و تجسم یا خیال رو درک نمیکنه و این خیلی خوبه چون میشه از هیچ چیزی ساخت.مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 2940 روز

      سلام دوست عزیزم ، این باور که آموزش های حضوری تاثیر بیشتری در موفقیت داره بسیار باور اشتباهیه که باعث میشه شما در مدار رشد و موفقیت و اصلاح باورهای غلط قرار نگیرید یعنی ناخودآگاه یک پای شما روی ترمز قرار میگیره و هرچی گاز بدی حرکت نمیکنی ، یقینا همه ما آرزوی دیدن استاد را داریم ولی این باور که برای موفق شدن حضور فیزیکی ایشون لازم هست ، اصلا باور درستی نیست و استاد خودشون همیشه گفتند که با فیلم راز ، جرقه ای در ذهنشون روشن شد و این جرقه با تمرکز برروی این فیلم و تکرار دیدن اون تبدیل به شعله ای فروزان شد و بعد با خوندن کتاب های موفقیت و ضبط کردن فایلهای صوتی اون کتابها کم کم در مسیر خواسته ها شون قرار گرفتند و درواقع هیچ الگوی حضوری نداشتند که بخواهند بهش نگاه کنند و باورهای خودشون را درست و یا تقویت کنند ، با این اوصاف اوضاع ما با داشتن اینهمه امکانات نظیر فایلهای زیادی که روی سایت هست ، محصولات استاد ، امکان درج دیدگاه و…. خیلی بهتر از استاد هست و حتی خود استاد هم از محصولات و صدای خودش استفاده میکنه ، مطمئن باشید با این سایت و هرآنچه درآن هست تا بینهایت میتونید پیشرفت کنید ، اینا را کسی داره بهتون میگه که با پیگیری و استمرار در درک آموزشهای استاد و قوانین الهی روزبروز از هر لحاظ داره پیشرفت میکنه ، خودم را میگم ، خدا را شکر که هرروز سالمتر ، آرام تر ، خوشحال تر و دارای درآمد روبه افزایش هستم و خدا را بخاطر نظام حالم بر جهانش سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    علی رضا بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 3727 روز

    سلام

    من بازم اومدم بایه دنیانشانه های پررنگ واتفاقات خوب

    استادهمیشه تاکیدمیکنیدکه اینقدرساده وبدیهی روندرسیدن به خواسته هاتون طی میشه که فکرمیکنیدروندطبیعی زندگیتونه ومن الان دارم این روندوبه خوبی باگوشت وپوست واستخوانم تجربه میکنم

    استاداین روندداره منودیونه میکنه

    مسحوراین همه قدرت خداوندم هستم

    آخه من مگه چیکاردارم میکنم که خدا اینطوری درزندگیم شگفتی ها خلق میکنه…

    استادبازم میخوام ازمغازه ام براتون بگم که این روزاشده سرگرمی من.

    اصلاانگارخداداره بامن عشق بازی میکنه

    امروزازاوایل صبح تاساعت نه شب شایدده نفرمشتری به مغازه ام نیومده بودومن هم که دست خداروخوندم اینقدرآرامش داشتم که اصلاعین خیالمم نبود

    ولی گویی خدامثل همیشه سرساعت تو قرارمون حاضرشدومشتری ها روبه مغازه ام سرازیرکرد.

    بابامن چطوراین خداروتابه امروز

    باورنکرده بودم

    خدایی که برام مشتری شده

    خدایی که برام دخترنازنین شده

    خدایی که داره حتی اززبان غریبه هاهم بهم لطف ومحبت میکنه

    استادیه حالی ام که نگو

    بابابه خدااینقدررابطه ام باهمسر عزیزم سرشارازعشق ومحبت شده که واسه دیدنش ثانیه شماری میکنم

    به خدادختردوساله ام اینقدربهم محبت میکنه که گاهی مات ومبهوت میمونم ازاینهمه لطف ومحبت…

    میوه فروش سرکوچه برداشته چندکیلومیوه رو آورده به من داده بدون اینکه یه قرون مبلغی ازم بگیره ،استاداین یعنی چی

    غیرازاینه که خداداره دست نوازشش روبه سرمن میکشه ومیگه علیرضاخوب کردی به آغوش خودم برگشتی

    ازهمه این هاتعجب آوراین بود که یکی ازبرادرام که دنیای بدبینی وخبرای بده

    طوری که این اواخرکلاروابط ام وباهاش کات کردم

    دیروزآخرای شب اومد مغازه ام وطوری داشت ازقدرت خدا وتوکل کردن به خداصحبت میکردکه من فقط ازدرون داشتم بهت درودمیفرستادم ومیگفتم

    شیرمادرت حلالت عباسمنش

    تازه دارم میفهمم که میگی وقتی ماتغییرمیکنیم اطرافیانمون هم تغییرمیکنن،یعنی چی

    تازه دارم میفهمم این خداچقدر منو دوست داشته ولی من درکش نمیکردم

    این همه اتفاقات خوب این همه هدیه های مختلف این همه ابراز محبت ازسوی انسان هابرای منی که تازه راه افتادم ببین درادامه راه چه اتفاقاتی قراره بیفته

    این هارونوشتم

    نه نه ببخشیداین هارو خدابا دستان من نوشت تابه تک تک شما دوستان عزیزم بگه که آره قانون جواب میده

    آره راه درست همینه

    آره اهدناالصراط المستقیم یعنی این

    خدایابی نهایت سپاسگزارم که منودرآغوش گرم خودت جادادی ومن به اصل خودم برگردوندی

    استادعاشقمت بااین معجزه هایی که به خاطرعمل کردن به گفته های شماتوزندگی ام پدیدارشده

    به زودی شمارودر مسیرشگفت انگیزدستیابی به رویاهاخوام دید .

    عاشق همتونم

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فرخ لقا گفته:
      مدت عضویت: 2657 روز

      سلام علیرضا خان

      شب و روزتون خوش

      چقدر خوبه که اینقدرحالتون خوبه.خدرا شکر.

      ممنون که ازحال خوبتون گفتید. خیلی عالی بود. امیدوارم همگیمون این شیرینی وصل رابیشتر وبیشتر بچشیم.

      موفق باشید???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        علی رضا بهرامی گفته:
        مدت عضویت: 3727 روز

        سلام دوستان مهربانم

        اینووظیفه خودم میدونم که هرازچندگاهی بیام وازلطف بی پایان رب ام وراهنمایی های استادعزیزم بنویسم

        البته برای این نوشتن هم الهامات خداوندخیلی تاثیرداده

        بارهاخواستم مطالبی توسایت بنویسم ولی نشده که نشده

        اماگاهی چنان این الهامات به قلبم سرازیرمیشه که فقط میدونم که بایدبنویسم وبقیه اش روبسپارم به خودخدا

        الان که می بینم شما دوستان عزیزم ازاین پیام هاالهام میگیرید به این یقین میرسم که خداوندتمام امور رابه خوبی پیش میبرد فقط من بایدحواسم به الهامات قلبی ام باشد

        دفعه بعدازالهامات شگفت انگیزوکارهای فوق العاده ای که خدا این روزاتورندگیم انجام داده براتون مینویسم

        براتون آرامش وسرور ونشاط آرزومیکنم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: