مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل» - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-55.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-12 14:11:482025-01-14 07:39:07مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر عزیزانم
سلام بر استاد عزیزم
سلام بر خانم شایسته عزیزم
خدارو شکر که به گام دوازدهم هم رسیدم
وای استاد این فایل چقدر فوق العاده بود ،
من وقتی به این که به مشکلات به چشم یه بازی نگاه کنم فکر میکنم تمام وجودم سرشار از آرامش و رهایی میشه واقعا این دیدگاه میتونه در تمام دوره های زندگیم بهم کمک کنه اینکه فکر کنم چالش ها بد نیستن و اومدن تا من رشد کنم خیلی بهم امید میده ، تازه من در این فایل فهمیدم که من همیشه دنبال فرار کردن از مسائل بودم و دنبال حل کردن نبودم چون در خودم این توانایی و عرضه رو نمیدیدم که اصلا بتونم مسائلو حل کنم اما الان با گوش دادن به این فایل دوباره دلم باز شد و لبخند زدم و امید سراسر وجودمو گرفت
من میخوام این چالشی که در زندگیم به وجود آوردمو حل کنم با توکل به خدای قدرتمند
خانم شایسته عزیزم خیلی ازتون سپاسگذارم واقعا این پروژه خیلی خیلی عالیه توی هر قسمت پروژه نکات اساسی رو یاد گرفتم و درمورد تمرین این جلسه من به مثال کوچیک میزنم ، همین چند وقت پیش روی پلک چشم چپم خیلی درد میکرد و من یه کمی نگران بودم بعد رفتم توو آینه دیدم اون قسمت که درد میکنه یه کم قرمز شده و همونجا به خودم گفتم چیز مهمی نیست حتما جوشی چیزیه خودش خوب میشه و دو روز بعد خوب خوب شد اصلا دیگه نه نگران بودم و نه عجله داشتم که زود خوب شه و بدون اینکه کار خاصی کنم خود به خود خوب شد البته که من خیلی واضح از خداوند درخواست کردم که درستش کنه و مطمئن بودم که میشه و خدارو شکر شد و برعکسش که جاهایی که به خداوند توکل نکردم و حرص زدم برای حل مسائل یه عالمه مثال دارم که انقدر دست و پا زدم و آخرش تسلیم اون مشکله شدم نه تسلیم خداوند و وقتی که تسلیم مشکلات میشی نه تنها اون مشکله حل نمیشه بلکه هر روز بدتر و بزرگتر هم میشه
من میخوام برای اولین بار در زندگیم شروع کنم به حل مسائلم و توکل بر خداوند
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم خیلی ازتون سپاسگزارم
به نام خدایی که مهربانیاش همیشگی و رحمتش بیپایان است
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و دوستان گلم
گام دوازدهم رو با یک تاخیر چند روزه ادامه میدم سعی میکنم حتی اگر اتفاقاتی بیفته که نتونم برای چند روز کار کردن روی خودم رو ادامه بدم باز از مسیر دور نشم و دوباره به تمرین روی خودم بپردازم خیلی فایل زیبا و قابل تاملی بود برای من باید همیشه به این فکر کنیم که خدایی رو داریم که هر آنچه در آسمانها و زمین و هر آنچه میان آن دو است در سیطره مالکیت و فرمانروایی اوست این آیه از قرآن خیلی برای من زیباست و بهم حس آرامش و اطمینان میده و آیه دیگه که میگه اگر من بخوام به کسی چیزی بدم کیست که بتونه اون رو وش رو بگیره یا اگر نخوام اتفاقی بیفته چه کسی میتونه کاری کنه که اون اتفاق بیفته و اینجا خداوند قدرت خودش رو داره به ما یادآوری میکنه اینکه همه چیز تو دستمونه اینکه همه اتفاقات با خواسته اون باید در یک مسیر باشه و اینکه اگه ما به خدا اعتماد کنیم و قلبمون رو به دست اون بدیم یلی کمکمون میکنه من قبلاً اینجوری نبودم همیشه سعی میکردم خودم همه کارها رو انجام بدم توی این راه خیلی غصه میخوردم و خیلی جوش میزدم خیلی اذیت میشدم اما از وقتی که با استاد آشنا شدم و مسیرم رو عوض کردم روی این نکته که به نظر خودم پاشنه آشیل من هست و اگر اون رو عوض کنم که به آرامش برسم لی زندگی برام راحتتر میشه و خیلی کارها بهتر انجام میشه ی این مسیر من و همسرم همراه همدیگهایم سعی میکنیم هر جایی که یکی حواسش پرته داره از مسیر خارج میشه به همدیگه یادآوری میکنیم بابت وجود همسرم خیلی خدا را سپاسگزارم که همچین همراهی رو به من داده
در مورد تجربهام از اینکه کارو به خدا بسپرم یلی برام از وقتی که توی این مسیر حرکت میکنم این اتفاق افتاده که اتفاق رو افتاده و اون رو به خدا سپردم و از خداوند خواستم که خودش کمکم کنه
اما تازهترین اتفاق مال چند روز پیشه تقریباً سه چهار روز پیش که یک مشکل مالی برام پیش اومده بود و میخواستم پولی رو به کسی بدم و هرچه تلاش میکردم پول به دستم نمیرسید که بخوام اون بدهی رو پرداخت کنم ذهنم خیلی درگیر بود و میخواستم که این مشکل رو یک جوری حل کنم اشتم با همسرم صحبت میکردم که چه جوری این مشکل رو حل کنیم آیا از کسی پول قرض بگیریم یا ه جوری میتونیم پول جور کنیم که دوباره همسرم به من یادآوری کرد که باید به خدا بسپاریمش و از خدا خواستیم که راه رو برامون روشن کنه شاید باور کردنش سخت باشه حقوق شوهرمو 15 روز جلوتر براش واریز کردن و من تونستم اون بدهی رو پرداخت کنم و به خودم گفتم اقعاً خدا اگه بخواد روزی بده از جایی که فکرشو نمیکنی بهت میده هیچ وقت قوق شوهر منو تو این تاریخ نمیریختن و من اصلاً فکرشو نمیکردم که حقوقشو واریز کنن و داشتم فکر میکردم مثلاً از یه نفر قرض کنم تا حقوقشو بریزن و بهش برگردونم ولی خدا اینقدر زیبا و انقدر راحت کار رو برای ما انجام داد ه همش با خودم میگفتم و با خودم تکرار میکردم که اگه خدا بخواد از جایی که فکرشو نمیکنیم بهمون روزی میده و این وعده رو توی قرآن به ما داده و خلف وعده نکرد
من عاشق خودم و عاشق اعتماد کردن به اونم
هرچند که بعضی از اوقات از راه بیرون میرن و یادم میره باید بهش اعتماد کنم و این حرف استاد که این یه چیز طبیعیه و فقط باید تلاش کنیم که دوباره توی مسیر حرکت کنیم و دوباره بهش اعتماد کنیم و دوباره همه چیز رو به خدا بسپاریم به قلب من آرامش بیشتری داد که فکر نکنم مشکل از منه و فکر نکنم که تنهام
خدایا شکرت بابت اینکه هدایتگر ما هستی
خدایا شکرت بابت فرصت سپاسگزاری از خودت
به نام فرمانروای جهان خدای بزرگ بی همتا
خدایا هر آنچه دارم از آن توست
سلام استاد یکتاپرست و مریم جان عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام
تو زندگیم بارها پیش اومده که با یه سری مشکلات روبهرو شدم و حس کردم دیگه از دستم کاری برنمیاد، نگران و پر استرس بودم… ولی هر وقت با دل و جون همهچیز رو سپردم به خدا و اون دغدغه رو از خودم دور کردم، چون میدونستم سپردمش به بزرگترین قدرت دنیا، خالق خودم… مطمئن بودم که اون مشکل، به هر حال، بهترین جوری که فکرشو بکنی حل میشه. وقتی باورش کنی، وقتی به خدا اعتماد کنی و واقعاً توکل کنی، یه توکل ناب و یه ایمان خالص، قول میدم اون مسئله قشنگ درست میشه. خودم اینو بارها تو زندگیم دیدم، حتی اون موقعها که هنوز با قانونای دنیا آشنا نبودم. هر وقت دیگه از حل یه مشکل کلافه میشم، فقط یه راه جلوم میمونه: خدا… مشکلم این بود که فقط وقتی به آخر خط میرسیدم، میرفتم سراغ خدام، در حالی که همیشه باید از همون اول همهچیز رو با هدایت خدا شروع کنم و ازش بخوام. لحظهلحظهی زندگیم باید پر از نشونههای خدا باشه. اینو از استاد عزیزم، عباسمنش، تو سایتش یاد گرفتم. حالا برای هر کاری از خدا راهنمایی میخوام، نظرشو میپرسم و همیشه به خودش تکیه میکنم. خدایا! من بدون تو هیچم، خودمو به تو میسپارم، جلوی هدایتات سرم رو خم میکنم و هر چی بگی، گوش میدم. خدایا قلبمو باز کن، گوشامو شنوا کن، چشمامو بینا کن که نشونههاتو ببینم. ازت کمک میخوام که هر روز ایمونم به تو قویتر بشه، با تموم وجودم حسات کنم و فقط تو تو قلبم باشی. تو تنها تکیهگاه منی، خدای مهربونم، دستمو بگیر و هر جا بگی، همونجا میرم. خدایا خیلی دوستت دارم…
با سلام به استاد عزیز و دوستان گرانقدر
با سپاس از تمام دوستانی که با کامنت ها و نتایج خوبشون به بقیه انگیزه میدن و باعث پیشرفت خودشون و بقیه میشن.من هم موفقیت های بسیار بسیار زیادی داشتم.که قبلا به اون اشاره کردم.امسال هم به لطف خداوند با توجه به اینکه به کار املاک علاقه دارم و قصد راه اندازی بنگاه های املاک زنجیره ای رو دارم حدود ۲ ماه پیش در کنار کار کارمندی به راحتی در یکی از بنگاههای املاک خوب منطقه مون مشغول به کار شدم و به لطف خدا علی رغم پارت تایم بودنم نتایج بسیار شگفت انگیزی دارم کسب میکنم واقعا به آموزش های استاد ایمان کامل پیدا کردم و خدارو سپاسگزارم که تو این مسیر قرار گرفتم و روز بروز اتفاقات عالی برام داره رخ میده.مهمترین اتفاق زندگیم بدست آوردن غول چراغ جا دوست که احساس میکنم هر چی بخوام بهم میده.من فقط باید با ایمان ازش بخوام تا به خواسته ام برسم.من حدود ۴ ماهه که آموزش های استاد عزیز رو صرفا با فایلهای رایگان شروع کردم، کامنت های قشنگ دوستان و نتایجشون بسیار به من انگیزه داده اخبار و تلویزیون کلا از زندگیم حذف شده و همیشه در اوقات بیکاری با خدا رازونیاز میکنم.روی باور هام کار میکنم و هیچ موقع منفی صحبت نمیکنم و به لطف خدا انرژی فوق العاده زیادی برای پیگیری اهدافم دارم.نجواهای شیطانی رو به راحتی شناسایی میکنم و ذهنم رو خیلی راحت کنترل میکنم.دنیا برام بی نهایت زیبا شده و قدرت خداوند رو در وجود خودم اساس میکنم.
خدارو صد هزار مرتبه شکر
همتون رو دوست دارم و آرزوی پیشرفت بیشتر برای همه بخصوص استاد عزیز از خداوند مسئلت دارم.
.
بنام خداوند مهر
سلام بر تک تک دوستان هم فرکانسم و استاد عباس منش عزیز
مدت زیادی بود که میخاستم دو تا از بزرگترین آسیبهایی که در زندگیم خوردم رو برای شما هم بگم اما فرصت مناسب پیدا نمیکردم و روز جمعه وقتی فایل قسمت ۲۱ رو گوش کردم دیدم بهترین فرصته تا این تجربه رو در اختیار دوستانم هم قرار بدم.
من در زندگیم میلیونها کار درست انجام دادم که نتایج بسیار بسیار خوبی داشتند اما فقط چند تا اشتباه مهم داشتم که نتایج بدشون بسیار بسیار به من آسیب رسوند.
در واقع اون چند اشتباه معدود اثرات چند میلیون کار درستم رو با خودشون شستند و بردند.
امروز میخام از دو تا از اون اشتباهات وحشتناکم بگم که ضربه بدی به زندگیم زدند.
در واقع دو تا گناه کبیره که هیچوقت فکرشونم نمیکردم که در زندگیم وجود داشته باشند.
همه ما همیشه تو دوران مدرسه و قبل از دانشگاه و در کتابای درسی دیده و شنیده بودیم که افراد کافر و مشرکی در طول تاریخ وجود داشتند که به محض شنیدن اسمشون چند تا فش ناجورم تو دلمون بهشون میگفتیم ….. خخخخخ
اما من هرگز نمیدونستم که من خودم هم دارم این دو اشتباه و دو گناه کبیره رو مرتکب میشم.
۱. کفر
۲. شرک
ینی مدتیه که فهمیدم من خودمم هم کافرم هم مشرک.
خیلی سخته اما واقعیت داره و حتما حتما باید کنارشون بذارم.
مثل ابولهب و ابوجهل و شمر و یزید و …..
سالیان سال بدون اینکه متوجه باشم روی بسیاری از خواسته هام سرپوش میذاشتم و بدون توجه به خودم اونارو سرکوب میکردم و به تعویق مینداختم که ریشه اینم در نبود عزت نفس در وجودم بود که این گناه کبیره همون کفر و کافر بودنه که حواسم بهش نبود.
همچنین با تکیه بر بعضی عوامل مثل الزام به داشتن شریک کاری و الزام به داشتن سرمایه و … تنها اون عوامل رو باعث و ابزار موفقیت میدونستم که اینم مصداق بارز شرک و مشرک بودن بود.
فقط خدا میدونه که چه ضربات بزرگی رو با مبادرت به این دو گناه کبیره به خودم زدم و تنها خودش فقط میتونه جبرانشون کنه برام.
دوستان خیلی حواستون باشه که اهدافتون رو در مسیر آرزوهاتون برنامه ریزی کنید تا دچار کفر نشید.
همچنین اجازه ندید هیچ نوع احساس وابستگی شمارو از داشتن حس وابستگی به خداوند و توکل به خود خدا دور کنه که این شرک محضه.
امیدوارم خداوند خودش هر چه زودتر راه درست رو به من و به همه ما نشون بده و همگی ما رو به راه درست و راه راست هدایت کنه
که این راه همون راه کسانی است که نعمت و لطف واسعه الهی نصیبشون میشه
و نه راه کسانی که دچار عذاب هستند
و نه راه گمراهان
دست آرزوهاتون در دستان مهر الهی …
.
157مین تحول زندگی من
موضوع فایل:تفاوت تسلیم در برابر خداوند و مشکلات و مسائل زندگی
من ایمان و باور دارم که یک نیرویی برتر جهان را خلق کرده و من نیز با توکل و ایمان و باور قلبی به خداوند اطمینان دارم که راه درست و صحیح را به من نشان میده و انسانها افراد و شرایط و موقعیتهای درست سر راهم قرار میدهد،تسلیم بودن در برابر خداوند همانند تسلیم بودن بچه در بقل پدرو مادرش هست که دلش قرص و محکم و خیالش راحت است،یا همانند پریدن بچه از بالای درخت در بغل پدرومادر،تسلیم همانند کسی هست که همیشه حالش خوب است.
اگر سعی کنیم بیشتر باخدا باشیم راحتتر میتوانیم توحیدی تر باشیم و با تمرین بیشتر بسیاری از ناخواسته ها از مدارمان خارج میشود با تمرین بیشتر وتکرار،اینکه من تسلیم خداوند هستم هدایت را به من نشان میدهد و مرا رهنمون میسازد که بیشتر به آیه الابذکراله تطمئن القلوب ایمان بیاورم،(که با یاد خدا و توکل بر خدا و احساس خوب و امیدواری و لذت بردن و شکرگزاری دلها آرام میگیرد).
توکل بخداوند و توحید یعنی به کسی باج ندهید،خداوند منبع انرژی جهان و سیستم پایدار این گیتی میباشد و منبع رزق و روزی من نیز اوست،و اگر اینگونه باشیم که همیشه تسلیم خداوند باشیم نه تسلیم در برابر مشکلات،به مسائل و مشکلات طوری نگاه کنیم و به دل ترسها برویم و هراسی نداشته باشیم چون ما از منبع الهی تغذیه میشویم و نباید کوچکترین ترسی در وجودمان پدیدار شود،و به مسایل با نگرش مثبت نگاه کنیم،که از آن بعنوان پیشرفت و ترقی استفاده کنیم،
بارها شده در زندگی با تضادهایی روبرو شده ایم و نجواهایی از طرف شیطان به ما گفته شد و با آغوش باز پذیرفتیم و ضربه آن را حتی خوردیم و خوبی اش این بود که بیشتر بخدا اعتماد کنیم و الهامات خداوند را در صورتی که اطمینان قلبی داریم بدون واسطه و بی چون و چرایی بپذیریم و به آن جامع عمل بپوشانیم،و نتایجش نیز ماندگارتر و ملموس تر در زندگی مان مشهود میگردد،حال با این وجود بسیاری در تشخیص الهامات و نجواها سردرگم میشوند با این تفاوت که احساسات خوب با الهامات پروردگار همراستا بوده و اتفاقات و احساسات نامناسب با نجواهای شیطانی هم قدم میشود،که باید این دورا از هم تشخیص داد و در مسیر سبز زندگی پایدار و ثابت قدم رو به جلو با الهامات پیشروی کنیم،
خداروشکر امروز هم سالم وسلامت توانستم دانش م از قانون زندگی را کسب کنم،و در مسیر هدایت خداوند همراه با خواسته هایم هم جهت شوم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم قشنگم
خیلی ممنون از اینکه یک شرایطی برای ما ایجاد کردید که ما دو مرتبه اون فایلها رو ببینیم و برامون تکرار شه و ما هر روز از این فایلهای زیبا هزاران نکته قشنگ و زیبا یاد بگیریم که راه رستگاری و خوشبختیمون رو بهمون نشون بده
اول از همه بگم برای من یک مدت سوال بود که تسلیم بودن در برابر خدا با تسلیم بودن در برابر مشکلات چه فرقی داره حالا که به این جواب سوالم رسیدم به خودم قول میدم که تمرین کنم تمرین کنم توی مبحث کنترل ذهن قوی تر بشم وقتی ذهنتو کنترل کنی وقتی بگی من خیالم راحته چون خدا رو دارم و نباید نگران باشم و به قول استاد به این نکته نزدیک بشم تسلیم بودن در برابر خداوند یعنی اجازه بدیم که خداوند پاسخ بده
باور کنیم که خداوند هست و ما به هیچکس نیاز نداریم وابسته به هیچکس نیستیم باج به کسی ندیم
وای من چقدر قبلاً شرک میورزیدم که اگه مثلاً معلم مادرم فلانیو فلانی نباشه زندگی من تباهه اما تو این چند وقته فهمیدم اگر اونا هم نباشن خداوند منو بیشتر از اونا دوست داره و یکیو بهتر سر راه من قرار میده
فهمیدم امروز من باید رو این موضوع تمرین کنم تمرین زیاد که به این نکته برسم
یادمه دو سه سال پیش کلاس ریاضی داشتم معلمم میخواست یه مبحثیو بهم یاد بده بهمون گفت بچهها این مبحثو دوباره براتون توضیح میدم چون هفته پیش خیلیاتون نبودید فائزه هم که بود اما فکرش یه جای دیگه بود از من پرسید چرا حواست به درس نبود تو که همیشه درسو دوست داشتی بیشتر از همه حواست به درس بود چرا هفته پیش حواست نبود انقدر حواست نبود که من بین این همه شاگردم هنوز یادمه که میدونم میگم فائزه حواسش به درس نبود اون موقع
من براشون توضیح دادم که تو مدرسه چه مشکلاتی برام پیش اومده و با معلما چه مشکلی دارم و با این قضیه خوشبین به آینده نیستم و میخوام ترک تحصیل کنم
ایشون خندید گفت دیوونه شدی این حرفا چیه تو که انقدر درسو دوست داری انقدر باهوشی چرا میخوای ترک تحصیل کنی
باز دوباره من گفتم ولی ایشون گفت خب همه مشکلاتو داشتن این مشکلات تو زندگی همه هست فقط تو نیستی که اگه به این باشه من باید هزار بار ترک تحصیل میکردم و جا میزدم اما مشکلاتمو حل کردم ایشون به من گفتن بعد از یک ربع یک مبحث ریاضی رو به ما درس دادن
بعد از من پرسیدن فائزه من اگه به این توان یک بدم چند میشه میشه خودش تغییر زیاد نمیکنه اما یک جایی هست به توان 3 برسونم میره بالا یه جایی هست به توان 10 برسونم میشه 100 موفقیت در زندگی مثل یک تابع نمایی است تو اوایلش رشد خاصی نمیکنی اولاش رشد خاصی نداره بعد کم کم رشد میکنی ولی اولاش رشد خاصی نمیکنی یهو بعدش پیشرفت میکنی اگه خودت بخوای
بعد من ذهنم مقاومت نشون داد مثل اون شاگردای استاد تو دوره تندخوانی منم ذهنم مقاومت نشون داد گفتم نه من به این دلیل به این دلیل به این دلیل به هزاران یک دلیل دیگه نمیتونم موفق بشم اون موقع باورم اشتباه بود فکر میکردم خدا منو دوست نداره خدا منو دوست نداره منم به این موفقیت نمیرسم منم اینجوری منم اونجوری بعد به من یک نگاهی کرد گفت ببین فائزه تو اگه بتونی در برابر مشکلات خودتو بزرگ کنی بردی اگه نتونیو ببازی باختی تو باید بتونی مشکلاتو حل کنی شاید از توی همین مشکلات بتونی پیشرفت کنی و از خیلیای دیگه بزنی جلو الان بعد 3 سال این حرف رو شنیدم و انگار فکر کردم دوباره سر همون کلاس ریاضیم اما با این تفاوت فائزهای که داره رو باوراش کار میکنه فائزهای که هر روز شکر گذاری میکنه فائزهای که لذت میبره از زندگیش فائزهای که توکل داره به خدا فائزهای که اعتماد به نفسش از قبل خیلی بالاتره فائزهای که ذهنش نسبت قبل کمتر مقاومت داره واقعاً از خدا سپاسگزارم که من با این راه آشنا شدم و با این سایت زیبا و واقعاً از خدا سپاسگزارم که آماده شنیدن این فایل شدم و الان دارم برای خودم کامنت میذارم واقعاً خدا رو سپاسگزارم که راهی را انتخاب کردم که تهش رستگاری و سعادته تهش خوشبختیه تهش سلامتی ثروته تهش یک زندگی شاد رسیدن به خواستهها و هر چیزی که یک انسان رو پیش خدا محبوب میکنه و هر چیزی که انسان را خوشبخت میکنه خوشحالم اینجا هستم تا روی افکارم کار کنم تا از زندگیم لذت ببرم خوشحالم که اینجا هستم که مثل بقیه افراد جامعه نباشم و مثل دوستانم اینجا از زندگیم لذت ببرم و ایمانمو قویتر کنم خدایا شکرت
استاد ممنونم از شما و مریم جان بابت گذاشتن این پروژه مهاجرت به مدار بالاتر این جمع آوری باعث شد تا این فایل رو دوباره ببینم و نکات جدیدی رو ازش یاد بگیرم و در مدار بالاتری قرار بگیرم مریم جان از شما ممنونم استاد عزیزم از شما به شدت ممنونم امیدوارم همیشه سالم ثروتمند خوشحال باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم . عید غدیر بر شما و خانواهده محترمتون مبارک باشه. خدا به شما و خانواده محترمتون طول عمر با عزت بده
امروز داشتم کتاب رویاهایی که رویا نیستندرا میخوندم که با مطالعه هر خطش حالم داشت یجوری می شد داشتم سبک میشدم.می خواستم پرواز کنم. به دوستانی که توانایی مالی خرید محصولات را ندارند حتما توصیه میکنم با مبلغ ناچیز ان را بخرند و مطالعه کنند. واقعا معلوم هست که این کتاب تماما از الهامات استاد بوده است. چون با مطالعش ارامش عجیبی به ادم دست میدهد.بعد از این مطالعه این کتاب هر چیزی میدیدم میخواستم سپاسگذاری کنم. و همه چیز برای من نشانه بود.امروز داشتم در خانه اقوام برگ بازی میکردیم و حکم بازی میکردیم و در حین برگ بازی دوستان صحبتهایی میکردند که وقتی به خانه برگشتم روی انها فکر کردم که الهاماتی به من شد و همین الهامات گفت همین الان به سایت برو و نظرت را بگو شاید باعث تقویت ایمامن یک نفر شدی.
این اصطلاحات در برگ بازی رایج است که وقتی به انها توجه کردم ناگهان دلم لرزید و اشک ریختم.واقعا دیدم چه خدای خوب و مظلومی داریم که این همه با نشانه هایش میخواهد راهنماییمان کند ولی ما بازیگوشی میکنیم. این اصطلاحات را میگویم خودتان قضاوت کنید:
1: تو هیچ برگ امتیاز اوری نداری ولی شریکت میگوید هر چه میخواهی بیاور من امتیاز را میگیرم و ما با اینکه دست شریکم را نمیبینم به او اطمینان میکنم و هر برگی را میایم به امید اینکه او به من قول داده که امتیاز میاورد. راستی راستی ما تو زندگی چقدر با این دیدگاه به خداوند ایمان میاوریم و به او اعتماد می کنیم در صورتیکه در بازی برگ به شریکمان این قدر اعتماد داریم با وجود اینکه دست او را ندیدیم.حرف شریکمان را که میگوید به من اطمینان کن من امتیاز را میگیرم مقایسه کنیم با سخن خداوند که در قران میفرمایند: پرهیزکاران کسانی هستند که به غیب ایمان می اورند.واقعا به خداوند به اندازه شریکمان در برگ بازی اطمینان نداریم.
2: شریکت برگ را رو بازی میکند: یعنی دستش را رو میکند تا مطمئن شوی که ما برنده هستیم. این را میتوان مقایسه کرد با خداوند که در بعضی مواقع برای اطمینان دادن به کسانی که کم ریسک تر هستند و ایمانشان به غیب کمتر است که خداوند نشانه های بسیار واضح را به ما نشان میدهد که اگر توکل کنی نشانه ها از این هم بیشتر می شود.
امیدوارم حرفهایی که زدم و به من الهام شد که با شما به اشتراک بگذارم توانسته باشد ایمان شما تقویت کند. واز افرادی باشم که توانستم نام خداوند را بالا ببرم. خدایا سپاسگذارم بخاطر نعمتهای بیکرانت و بخاطر اینکه اربابی داریم عالی و شریکی داریم فوق العاده با هوش و بادرایت و روزی رسان و….
به قول اقای فردوسی پور :
چقدر خوبییییییم مااااااااا
خدایا شکررررررتتتتت
به نام آنکه هر چه دارم ازاوست .
سلام به اساتید عزیزم و همراهان خوشبختم .
من چندین بار تجربه تسلیم شدن دربرابر خداوند رو دارم و هربار که تسلیم شدم واسم به بهترین شکل مسائل حل شده .
حالا یاد گرفتم که هر وقت به مساله ای بر خوردم همون اول بگم خدایا من تسلیم تو هستم و هدایت میطلبم و خدا واسم معجزه میکنه .الهی شکرت.
پارسال بعد خرید دوره های 12 قدم و عزت نفس متوجه شدم ای داد بیداد دقیقا شدم یه مترسک خیمه شب بازی که هر کاری همسرم بخواد انجام میدم و از خودم هیییچ میل و اراده ای ندارم .
کل صبح و شبم شده بود خدمت ،شرک و ترس از دست دادن.
که هر چی بیشتر تلاش میکردم بیشتر ناموفق میشدم .
هر روز همسرم از من دور و دورتر میشد .وقتی دوره عزت نفس رو خریدم و شروع کردم کار کردن ، دیدم من اصلا آدم چند سال پیش نیستم زمانی که با این آقا ازدواج کردم که البته ازدواج دومم بود ، برای خودم کسی بودم ، سالن داشتم ، درآمد داشتم ، کلی اعتماد به نفس داشتم ، عاشق آرایش و ادکلن زدن و رفت و آمدهای فامیلی بودم اما حالا بعد 4 سال هیچ کدومشو ندارم فقط به دلیل اینکه همسرم گفته بود زن خوب باید مطیع شوهرش باشه و من بخاطر اینکه به قول اون زن خوبی باشم به خواست ایشون از همه چیز حتی خانواده گذشته بودم .
با کار کردن دوره ها خواستم کم کم خودم رو پیدا کنم و همه خواسته های قبل رو برگردونم که با مخالفت شدید همسرم مواجه شدم . باید بین ادامه دوره ها، کار کردن روی خودم و همسرم یکی رو انتخاب میکردم ، انتخاب سختی بود چون خیلی دوسش داشتم و زیادی بهش وابسته بودم اما از طرفی ایشون افراطی مذهبی بود و دیگه اون آدم سابق که اوایل ازدواجم فقط فکر خوشحال کردن من بود و فقط با من وقت میگذروند نبود .
اونجا راهی نداشتم جز اینکه به خدا گفتم من تسلیم تو هستم و هدایت میخوام ازت .
از طرفی دیگه نه کاری داشتم نه درآمدی که بخوام خودم تنهایی از پس مخارج بر بیام ، اما به خداوند ایمان کامل داشتم و خودم رو سپردم بهش .
هر روز زندگی ما سردتر شد و از هم دور شدیم شبهایی که فقط گریه میکردم و بی توجهیهای اونو بیشتر میدیدم پناه میبرم به فایلهای توحید عملی و میگفتم خدایا منو مثل مادر حضرت موسی کمک کن و راه کار جلوی پام بزار.
تا اینکه متوجه شدم اصلا یک سال قبل این مسائل ایشون یه همسر دیگه گرفته و به قول خودش چهارتا زن توی اسلام حلاله.
اینجا دقیقا تنها چیزی بود که من حساس بودم روش و خط قرمزم بود.
توی همین مراحل خدا اینقدر پازلها رو زیبا برای من چید که تونستم از اونهمه دلبستگی و وابستگی بکنم و به راحتی جدا بشم و زندگی جدیدی برای خودم بسازم .
به طور معجزه آسایی کار دخترم درست شد و تونستیم خونه اجاره کنیم .
از طرفی مغازه ای داشتم که اجاره اون مغازه خرج خونه مون رو ساپورت میکرد البته خیلی کم بود اما دستان پروردگار از راه رسیدن و از در و دیوار واسمون رحمت رسید .تمام اقوامی که کنارشون گذاشته بودم دست به دست هم دادن و کمکمون کردن حتی آدمهایی که غریبه بودن تا تونستن یه گوشه از کارها رو انجام دادن و اینا فقط لطف خداوند بود .
و هر روز که میگذره از انتخابم خیلی خوشحالتر میشم و هر روز خدا رو بابت این کمک و یاری شکر میکنم .
به نام الله هدایتگر
خدایاهرانچه دارم ازان توست وازتوبه من رسیده است
گام12
سلام دوستان خوبم
تفاوت تسلیم بودن دربرابرخداوندوتسلیم بودن دربرابرمشکلات چیست؟
یعنی من ایمان دارم که نیرویی هست فراترازهمه چیزکه داره منوهدایت میکنه وحمایت میکنه
نیرویی که منوخلق کرده ومنوبه سمت شرایط وادم های بهترهدایت میکنه به مسیردرست والهی به مسیرخواسته هام وهمواره اجابت میکنه درخواست های من روومن سوال میکنم واوپاسخ میدهدومن اجازه میدم که اومن روهدایت کنه
تسلیم بودن دربرابرخداوندیعنی ارامش داشتن وتوکل وامیدواحساس خوب واین که رهاهستی ومیدونی خداکنارته وکارهاتوبرات انجام میده
به الله قسم وقتی داشتم این فایل روگوش میدادم برادرم بهم زنگ زدویک پیشنهادکاری عالی به من دادکه باشرایط من میخوره چون من قبلادرخواست اون روداده بودم به خداوندکه خودش برام تصمیم بگیره ومن ایمان دارم به هدایت الهی ونشانه هاش رودرزندگیم دیدم واوهمیشه هست وخواهدبود
تسلیم بودن دربرابرخداوندومشکلات مثل صبرکردن وتحمل کردنه اگرصبرکنی وامیدداشته باشی وبدونی که دستان خداوندبینهایت هستندوبه کمک تومیان وتضادهاباعث رشدوثروتمندشدن تومیشن وقتی تواون تضادهاروحل کنی وخداکمکت میکنه وتحمل کردن یعنی دیگه راهی وجودنداره ودستان خداوندرومیبندی ونمیزاری که هدایت بشی
تضادهاباعث رشدوترقی مامیشن وخداوندهمیشه هست وپاسخ میدهدبه سوالات ماوقتی ماتسلیم اوهستیم وحالمون خوبه
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
ـــــــــــــــ
«دستور دعا کردن»
و زمانی که بندگان من درباره من از تو سؤال کردند، پس قطعا من نزدیکم و جواب کسی را که دعا کند و مرا بخواند می دهم. پس باید مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند، شاید ارشاد شوند
(سوره البقره، آیه 186)
شادوموفق باشید