مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل» - صفحه 39 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-55.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-12 14:11:482025-01-14 07:39:07مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود بر استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم
سپاسگزار پروردگار توانمند و مهربانم هستم که من و هدایت کرد به سایت استاد عزیزم
یکی از دوستان گفته بود که سایت دانشگاه هست برای من چقدر تعبیرش رو دوست داشتم
جایی که می آموزی و اگر حواست باشه حرفه ای میشی
از خدای مهربونم هدایت میخوام برای حرفه ای شدن
من دارم تسلیم شدن رو تجربه میکنم الان سه ماه و ده روز هست از بیماری مادرم میگذره و من هر روزش توی سایت ی درسی گرفتم و تمرین کردم و تغییر باور دادم و تغییرات من رو فقططط آرامش داده
شاید تو زندگیم به جرأت بتونم بگم که اینطور در بحران خودم رو نتونستم مدیریت کنم هر بار که نجواها میان سراغم ی چند روزی درگیرشونم و با انجام تمرینات از بینشون میبرم
و قشنگی کار به اینه که هر بار طول مدتش از بار قبل کمتر هست و تمرینات در من دارن نهادینه میشن
الان که مفهوم تسلیم رو فهمیدم میتونم بپذیرمش
اما نکته ای که وجود داره اینه که مفهوم این تسلیم که استاد میگن با تسلیمی که به ما گفته شده تفاوت چشمگیری داره
من حقیقتا این سال ها اون تسلیم رو نمیتونستم بپذیرم اون تسلیم ینی تو هیچ کاره ای ساکت باش هر چی شد خوب یا بد
یا خوشبختی یا بدبخت خدا انتخاب میکرد که چی بشه و خوب و بد رو با هم داشت و تو باید ساکت میبودی
ای رب مهربانم من نمیتونستم اون خدا رو باهاش صمیمی بشم من دنبال تو بودم تا تسلیمت بشم نه اون خدا
استاد گفت که پروردگار گفته تو اجازه ی هدایت به من بده من هدایتت میکنم،، تو آروم باش من خودم همه کارها رو انجام میدم چون به من اعتماد داری غم تو دلت نیست ترس تو دلت نیست
وچقدر زیباتر که گفتی وجودت خیره و جز خوشی و سلامتی و ثروت چیز دیگه ای برای بنده هات نمیفرستی
این تسلیم اون تسلیمی بود که لذت بخش بود دیگه اسیرت شدم حالا برای هر چیزی میخوام تسلیمت باشم من میخوام نهادینه بشه در وجودم این اصل
دوست دارم تکاملم رو طی کنم
از دیشب که بهم ریخته بودم چون نجواها رو راه میدادم به مغزم بهم ریخته بودم
بعدازظهر خیلی گریه کردم و گفتم تسلیم شدم اما عمق بده به تسلیمم
اومدم این فایل استاد رو گوش دادم و دیدم مال امروز منه
سپاسگزار خدای مهربان و سپاسگزار دستان خداوند استاد مهربانم هستم
به کل حالم عوض شد و رفتم دوش گرفتم و گریه کردم
حالا دارم تمرین میکنم تا ورودیهای ذهنم رو کنترل کنم
دوست دارم لذت تسلیم رو بچشم
ی تسلیم واقعی شروع ی زندگی پر از نعمت و شادی و ثروت هست
دوست دارم قدرتمند مهربان
سلام و درود بر استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم
سپاسگزار پروردگار توانمند و مهربانم هستم که من و هدایت کرد به سایت استاد عزیزم
یکی از دوستان گفته بود که سایت دانشگاه هست برای من چقدر تعبیرش رو دوست داشتم
جایی که می آموزی و اگر حواست باشه حرفه ای میشی
از خدای مهربونم هدایت میخوام برای حرفه ای شدن
من دارم تسلیم شدن رو تجربه میکنم الان سه ماه و ده روز هست از بیماری مادرم میگذره و من هر روزش توی سایت ی درسی گرفتم و تمرین کردم و تغییر باور دادم و تغییرات من رو فقططط آرامش داده
شاید تو زندگیم به جرأت بتونم بگم که اینطور در بحران خودم رو نتونستم مدیریت کنم هر بار که نجواها میان سراغم ی چند روزی درگیرشونم و با انجام تمرینات از بینشون میبرم
و قشنگی کار به اینه که هر بار طول مدتش از بار قبل کمتر هست و تمرینات در من دارن نهادینه میشن
الان که مفهوم تسلیم رو فهمیدم میتونم بپذیرمش
اما نکته ای که وجود داره اینه که مفهوم این تسلیم که استاد میگن با تسلیمی که به ما گفته شده تفاوت چشمگیری داره
من حقیقتا این سال ها اون تسلیم رو نمیتونستم بپذیرم اون تسلیم ینی تو هیچ کاره ای ساکت باش هر چی شد خوب یا بد
یا خوشبختی یا بدبخت خدا انتخاب میکرد که چی بشه و خوب و بد رو با هم داشت و تو باید ساکت میبودی
ای رب مهربانم من نمیتونستم اون خدا رو باهاش صمیمی بشم من دنبال تو بودم تا تسلیمت بشم نه اون خدا
استاد گفت که پروردگار گفته تو اجازه ی هدایت به من بده من هدایتت میکنم،، تو آروم باش من خودم همه کارها رو انجام میدم چون به من اعتماد داری غم تو دلت نیست ترس تو دلت نیست
وچقدر زیباتر که گفتی وجودت خیره و جز خوشی و سلامتی و ثروت چیز دیگه ای برای بنده هات نمیفرستی
این تسلیم اون تسلیمی بود که لذت بخش بود دیگه اسیرت شدم حالا برای هر چیزی میخوام تسلیمت باشم من میخوام نهادینه بشه در وجودم این اصل
دوست دارم تکاملم رو طی کنم
از دیشب که بهم ریخته بودم چون نجواها رو راه میدادم به مغزم بهم ریخته بودم
بعدازظهر خیلی گریه کردم و گفتم تسلیم شدم اما عمق بده به تسلیمم
اومدم این فایل استاد رو گوش دادم و دیدم مال امروز منه
سپاسگزار خدای مهربان و سپاسگزار دستان خداوند استاد مهربانم هستم
به کل حالم عوض شد و رفتم دوش گرفتم و گریه کردم
حالا دارم تمرین میکنم تا ورودیهای ذهنم رو کنترل کنم
دوست دارم لذت تسلیم رو بچشم
ی تسلیم واقعی شروع ی زندگی پر از نعمت و شادی و ثروت هست
دوست دارم قدرتمند مهربان
به نام خداوند قادر و توانایم به نام خداوند رزاقم
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
استاد عزیزم از موقعی که معنی تسلیم بودن رو فهمیدم و تسلیم خداوند شدم در انجام همه کارهام از او کمک و یاری میخوام چقدر راحت شدم احساسم عالیه و هر روز این تسلیم شدن به من قدرت میده و و مسائلم رو به راحتی بهش میسپارم
وقتی تسلیم میشی یعنی اجازه میدیم به خداوند که بیا دیگه من نمیتونم
من توانایی ندارم تو قدرت داری بیا با قدرتت برام انجام بده راه حلش بگو به من
استاد عزیزم من خدا و قدرت و عظمتش رو با شما شناختم خدا خیرتون بده ممنونتم
وقتی در برابر مسائل تسلیم میشیم یعنی خودمون رو کوچیک میکنیم و گره تو گره میافته
ولی وقتی تسلیم میشی هدایتها میاد
دستانشو میفرسته به کمکت و بعد میبینی اگر همه رو بسیج میکردی نمیتونستن مسله تو حل کنن اما وقتی به خداوند سپردی به آنی برات حل کرد
من هر نتیجه خوبه کوچیک هم که میگیرم میام سریع تو دفترم مینویسم
هر دستاوردی هر هدایتی رو مینویسم
برای ذهنم که منطقی بشه هر سه الی چهار روز میرم میخونم و خیلی احساسه خوبی پیدا میکنم و با هر بار خوندنش ایمانم به خدا محکم تر میشه
و بسیار تمربنه خوبی که از شما استاد عزیزم یاد گرفتم
در پناه خداوند مهربان باشین
رب اشرح لی صدری و یسر لی امری وحلل عغده من لسانی.
یک سوال که مدتیه ذهنم رو مشغول کرده که شاید سوال باشه امیدوارم خوب بپرسمش وشما بهش جواب بدید:
گاهی پیش میاد ما یک جنس کاملا یکسان و با یک کیفیت رو از دو فروشنده متفاوت میخریم اولی بهمون میده 100هزار تومن و دومی همون جنس مشابه رو میده 150هزار تومن …..تو این حالت آیا این مصداق آیه قران درباره کم فروشیه ؟؟ بعضی معتقدند هرکی حق داره جنسش رو به هر قیمتی که میخواد بفروشه.
اول وقتی من پشت کنکوری بودم هزینه های کلاسهای قلم چی خیلی بالا بود یعنی چند برابر عرف بازار وخیلی از بچه های محله ما از پس پرداختش برنمی امدن بعد من با هزار مکافات بورسیه قلم چی شدم نه اینکه نداشتیم به سختی میتونستم از پدرم بگیرم و بابت ان ماجرا خیلی تحقیر و اذیت شدم و این فقط به خاطر تبلیغات بنیاد کثیف قلم چی بود که بگه ما بچه ها رو بورسیه میکنیم….آیا بهتر نبود قیمت خدماتشون رو کاهش میدادن ولی تعداد بچه های بیشتری میتونستن از خدماتشون استفاده کنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من هم مجبور نمیشدم بورسیه بشم بلکه هزینه ش رو اگر منطقی تر و ارزان تر بود مادرم ب ی شکلی جور میکرد؟؟
آِیا این به خیر نزدیکتر نبو؟؟؟ سوالم اینه ایا من نوعی که مخاطبم قشر بی درامد جامعه هستن(مثل محصلین ) با کسی که مخاطبش قشر پردرامد جامعه است مسئولیتمون به گردن جامعه فرق نداره ؟؟
دوم اینکه اگر من خدمات یا جنسی داشته باشم که اوون رو به قیمتی بیشتر از عرف بازار برای فروش بذارم و با تبلیغات کاری کنم که اصطلاحا مخ خریدار رو بزنم و مثلا اون مشتری من بره ماشینش رو بفروشه یا قرض کنه و جنس یا خدمات آموزشی من رو بخره آیا این درسته؟
سوم فرض کنیم من ی کار آموزشی قراره بکنم و به 20نفر آموزش بدم تعدادی از اینها ممکنه راضی نباشن ب این معنا ک قبلا خدمات بهتری رو با قیمت کمتر و بازدهی بیشتری دریافت کردن در این صورت آیا حقی از اونها ب گردن من نیست؟
چهارم من همیشه تو دوران بچگیم پزشکانی رو تو محل داشتیم که مثلا 5شنبه ها به صورت رایگان و خیریه ویزیت میکردن یا مثلا اساتید و معلمینی که به رایگان آموزشهایی به بچه های محروم دادن که سرنوشت اونها رو دگرگون کرد من همیشه فانتزی ذهنیم اینه که کار خیریه و رایگان رو بخشی از کارهام بگذارم در واقع چینن ادمهایی که امروزه خیلی کم شدن برام خیلی ارزشمندن….نظر شما درباره این کار و چنین کسانی چیه؟ اصلا ذهنیتم اینه که آدمی باید زکات علم یا مالش رو بپردازه اون هم ب طور خیریه و عام النفعه.
سلام
وقت بخیرو شادی
پاسخ تمام سوالهای شما تو بسته روانشناسیه ثروت یک موجوده
اگه خوب رو باورهات کار کنی قیمت اجناس یا خدمات قلم چی برات خنده دار میشه و هر کالا و خدماتی که بخوای به راحتی به دست میاری و نه تنها از والدین درخواست پول نمیکنی که هیچ بلکه نیازهای مالی اونارو هم با لذت برآورده میکنی
مورد دوم: اگه خدمات یا جنسی برای فروش داری باور کن با ارزش و بی نهایت متقاضی داره و اهمیتی نداره دیگران از چه طریقی بهای خدمات شمارو پرداخت میکنن
مورد سوم: فکر دیگران اصلا مهم نیست
مورد چهارم: پیشنهاد میکنم ده درصد از ورودیهاتو به سه نیت ببخشی ۱- برای دل خودم این کارو میکنم ۲- به خاطر اینکه درهای رحمت بیشتری به روی من باز میشه ۳- به قول قرآن هر یه دونه ای که بدم خدا ۷۰۰ برابرشو برمیگردونه
انسانهایی که بخشش میکنن بی نهایت زیاد هستن: استاد عزیز خودمون و بی نهایت کاربران همین سایت با عشق کار بخشش انجام میدن
موفق باشید
چشماتو باز کن
تو هر حالت و مسیری هستی دورو برت پر از نعمته… نعمت هارو ببین و شاکر باش… حس خوب ارسال کن حس خوب اتفاق خوب میاره..
وقتی شکر میکنی خودت بزرگتر میشی ظرفت بزرگتر میشه و جهان زیباتر میشه
شکر خداوند بخاطر نعمت ها و تشکر از دست های خداوند بخاطر رساندن این نعمتها به ما… و چقدر ایندو کنار هم زیباتر هست و مارو متواضع تر و شاکر تر و با ایمان تر میکنه
خداوند تو قرآن میگه.. قلیل من عبادی الشکور.. بنده های شاکر من اندک اند.. و کاش که ما جزو این اندک باشیم نه جزو اکثر الناس لایشکرون
خدایا کمکم کن شاکر باشم و نعمت هارو ببینم و فقط تورو را بپرسم و از تو یاری بجویم تا بزرگ بشم تا به تو نزدیک تر بشم.. خدایا من رو زیاد کن
جهان در دست قدرت بی انتهای خداست و چقدر زیباست که تسلیم این قدرت بشی تا هدایتت کنه تا مسیردرستو نشونت بده حست خوب میشه و دوباره میرسی به قانون حس خوب اتفاق خوب
زیباترین قاب زندگیم اونجاییکه که با تمام وجود واسه شکر کردنش سر به سجده میزارم
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
همه ی جهان برای ما بازی هست یه بازی پر از هیجان یه بازی با مقررات خاص و ثابت.. و شرط بردن تو این بازی اینه که تسلیم قوانین بازی باشی و توکل کنی.. اینه که دستتو بدی به دستای آگاهِ بازی دستای خدای بازی تا راه درستو نشونت بده.. تا وقتی باهاش باشی و حرفاش رو بی چون و چرا قبول کنی بُردی
و تو این بازی یه عالمه مسئله هست که با حل هرکدومشون مقامت بالاتر میره به خدا نزدیک تر میشی و مسیر برات راحتتر میشه و ایمانت قویتر میشه.. حل هر مسئله تو رو محکم تر میکنه پس مسائل رو حل نشده رها نکن مسئله رو از بین نبر.. تسلیم مسئله بشی باختی… تو فقط و فقط باید تسلیم حرفا و هدایتای خدای بازی باشی تا به مقصد برسی تا لاخوف علیهم و لا هم یحزنون باشی
و یادت باشه طی مسیر به هیچی وابسته نباشی.. نخواه هیچی رو تا آخر مسیر برسونی جز ایمانت.. وابستگی ها فقط بارتو سنگین میکنن وقتی میخوای اوج بگیری باید سبکبال باشی… وابستگی ها مثل زنجیر قفل میشن به پات نمیزارن حرکت کنی نمیزارن جلو بری نمیزارن توکل کنی.. رها باش و تسلیم هدایت شو.. تسلیم محض خدا
خدایا هدایتم کن تا تسلیم محض تو باشم
خدایا هدایتم کن به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت دادی…
خدایا من به هر خیری که از جانب تو برسه محتاجم
عاشقتم خداجونم.. ❤️
1403/11/11روز208
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استادومریم عزیز ودوستان گل
خدایا شکرت که امروز هم بیدار شدم و میتونم زندگیم و خلق کنم
خداروشکر رفتم دیدگاهی که قبلا نوشتم و خوندم و دیدم الحمدلله اون مساله توی زندگیم حل شد و زمانی که تسلیم شدم و گفتم خدایا خودت سلامتی امو بهم برگردون الان دوماه گذشته و خداروشکر هیچ اثری ازش نیست
چندروز پیش برام یه خواستگار اومد و فقط گفتم خدایا من نمیدونم تو بهم بگو و احساس قلبیم بهم میگه که الان وقت ازدواج نیست و یه آرامشی وجودم و پر میکنه و منم گفتم چشم وتسلیم هستم .
سلام به همه دوستان
تسلیم دربرابر خدا به حرف گفتن راحته ولی عمل به
اون درموقه ای که مشکل پیش میاد …باید تسلیم
خداوند باشیم وکنترل کردن دراون مواقع خیلی مهم
هست که پیشرفت آدم رقم میخوره
واین مسیر یه جوری هست میایم تو مسیر همه کارهای که باید انجام بدیم گفته میشه
من خیلی از موقعه ها هدایت شدم و هروقت به حرفاش گوش کردم پیشرفت کردم
زندگی برای من وقتی معنا دار شدکه روی خودم شروع کردم کار کردن و افکار خودمو کنترل کردم
وحال دلم خوب شدودنیای دوربرد آروم شد ومن هروقت بیشتر روخودم کار میکنم آرامش و همه اتفاق های خوب بیشتر می افته پولی این ذهن چون چند ساله هست به طریق خودش کار کرده والان میخوای کنترل کنی سرکشی میکنه چکار میکنی روش ولی ولش میکنی دوباره بر میگرده سر راه اولش اگه کار کردن داعم باشه تا جواب بده و به چیزی که میخوای برسی تشکر از استا توضیح درستش
سلام
خیلی لذت بردم استاد عزیز.
نظرات شما دوستان خیلی ارزشمنده،
اشتیاقم برای خوندن نظرات کمتر از اشتیاق دیدن فایل مصاحبه نیست.
خدا رو شکر میکنم برای بودنم در این فرکانس.
من کسی هستم که به قول استاد فعلا توی باشگاه ثبت نام کردم اما یه جلسه میرم چند جلسه نمیرم واسه همین هنوز نتیجه ای نگرفتم. زمان زیادیه که آهنگ منفی ندارم روی گوشیم و اصلا گوش نمیدم اما الان دیگه کل حافظه ی گوشیم شده عباسمنشی.
خنده داره اما من همیشه فقط حجم فایل های صوتی رو نگاه میکردم و دانلود میکردم و یک بار که در مورد فراوانی داشتم فایل گوش میدادم گفتم در مورد اینکه بتونم فایلهای ویدئویی استاد رو دانلود کنم بذار هر وقت یادم میاد بگم بینهایت نعمت هست بینهایت ثروت هست!
و حالا براحتی هم ویدئو رو دانلود میکنم هم صوت رو.
واسه من که بطور منظم باشگاه نمیرم نتایج در همین حده فعلا. مقاومت ناخوداگاهم خیلی زیاده، خودم فکر میکنم با خوندن نظرات کم کم منظم و مداوم میشم.
استاد و دوستان گلم دوستتون دارم.
به نام خدای مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته تحسین و همه دوستان هم فرکانسیم در این سایت نامبروان کیهان .
الهی شکرت که بهم فرصت دادی یک روز زیبای دیگه باشم در این سایت بهشتی بنویسم از قوانین جهانت
مثل همیشه فایلهای استاد عزیزمون پر از آگاهی است مخصوصا فایلهایی که از توحید یکتا پرستی حرفی میشه
که کل فایل را دگرگون میکنه الهی شکرت
تسلیم بودن در مقابل خداوند با تسلیم نشدن در مقابل مشکلات که همه جا در موردش صحبت میشه کاملا
متفاوت هست تسلیم شدن در مقابل نیروی حاکم بر کیهان اگر من این نیرو را اولا باور داشته باشم میتونم در
مقابلش تسلیم باشم و بسپرم بهش و خیالم راحت باشه که میزان این سپردن و راحت شدن نسبت به سپردن
برای هر کدام از ماها کاملا متفاوت هست که این جاش از همه مهمتره که اصلا من به چنین نیرویی باور دارم که
هست و میتونه بهم کمک کنه مثل همین مثالی که استاد عزیزم زدن که بچه میخاد بپره اولش میترسه کلا این
ترس اگر ما خدا را هم میدیدیم هم بوده چون ترس در وجودمون هست و طبیعی است ولی باید در مواقعی بتونیم
کنترلش کنیم مثلا میخایم از جایی بپریم میدونی پدرت میتونه تو رو بگیره بازم میترسی چشمتو میبندی میپری
میدونی که پدرت میگیرتت بهش ایمان داری به میزان ایمانی که نسبت به خداوند داریم میتونیم بسپریم و رها باشیم
بگیم خوب این کار هم دیگه خدا برام انجامش میده خیالم راحت میشه اتفاقا در همین چند روز زندگی خودم
چالش هایی به وجود اومده بود که من سپردم به خدا خدا خودش شاهده که چقدر دقیق انجام شد و کار صورت
گرفت الهی شکرت که میتونم رو نیروی قدرتمند تو حساب کنم باید در این مواقع که میخایم به خدا بسپریم
حتما منطق بیاریم به همون شکلی که برای فلان کار برام انجامش دادی اینجوری اوکی شد و اونجور بهمان شد
فکت دادن منطق دادن به ذهن میشه ذهن را خلع صلاح کردو این ایمان را تقویتش کرد و قدرتش را بالا برد
برای همه پیامبران به همین شکل اتفاق افتاده در داستانهای قرانی دیدیم که از معجزات کوچک ارام ارام
به میزان درکشون به معجزات باورشون به انها ایمانشون به بالاترین حد تصور ما رسید که اگر ما هم بتوانیم از این
روش که تنها راهش همینه هیچ راهی جز این نیست که از طریق منطق دادن به ذهن بتونیم افسار ذهن را به دست
بگیریم و بهمون سواری خوبی هم میده ذهن و ایمانمون را سوختش را از قبلی پر کنیم استاد عزیزمون هم به
همین شکل تونسته ایمانش را همیشه زنده نگه داره در مورد معجزات زندگیش ساده نگذشت و انارو تکرار
کرد با خودش با عزیز دلش ساعتها به یادشون میارن و همینطور شده این زندگی در بهشتی که میبینیم که هنوز هم
دارن این کار را انجام میدن چون انتهایی ندارد بالا رفتن ایمان فقط دست خودمون هست که بتونیم آگاهانه
خودمون بالا نگه داریم ایمانمان را تا رشدش بدیم ولی اکثریت ادمها دارن برعکسش را انجام میدن در مورد
اتفاقات بد زندگشون حرف میزنن و مرورش میکنن و نتایج هم دیگه مشخص هست
به امید روزی که بتونم من و همه دوستان تسلیم خداوند باشیم نه تسلیم ذهن کنترل ذهن همه چی همینه
الهی شکرت برای این زندگی زیبایی که بهم دادی استادانم دوستون دارم همه شما را به خدای بزرگم میسپرم
خدا نگهدارتون
با سلام خدمت استادعزیز
میشه معنی دقیق توکل بخدا را باز کنید
و نقش قران در زندگی تان بیشتر توضیح دهید
سپاسگزارم