مصاحبه با استاد | کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی - صفحه 15

301 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عرفانه تیموری گفته:
    مدت عضویت: 2570 روز

    عرض سلام و وقت بخیرخدمت استادعباسمنش و خانم شایسته عزیز و تک تک دوستان.

    وقتی استاد هرروز هر دقیقه درمورد موضوعات مختلف صحبت میکنند و آموزه ها و آگاهی هاشونو باما ب اشتراک میذارند تازه بیشتر متوجه میشم ک من چقدر راه دارم ک بپیمایم.چقدر کار دارم ک انجام بدم.چقدر باید رو بهبود شخصیتم کارکنم.من هربار بخاطر عدم قدرت نه گفتن و یا دلسوزی و احساس مسئولیت بیش ازحد در قبال دیگران حتی ساعتها وقت گذاشتن و پای صحبتهاشون نشستن حتی اگه اون صحبتها صحبتهای خوب و مثبتی باشه.اخه میدونید گاهی آدم احساس میکنه اطرافیان ادم ب بهانه ی از قانون حرف زدن و حالا حرفای خوب زدن،انگار میخوان از حتی وقت آدم هم سواستفاده کنند و بشینند ساعتها درین مورد حرف بزنند و بی اینکه اصلا ملاحظه کنند ک شاید طرف وقتشو نداره حوصلشو نداره یا هرچیزی فقط خاسته خودشون رو مدنظر دارند و میخوان هرطور شده کلی حرف ک تو ذهنشون مونده رو بزنند.و من درین مورد ضعف دارم.و نمیتونم و نمیدونم چطوری ب طرف بفهمونم ک بابا منم آدمم.گاهی شاید حوصله حرف زدن و حرف گوش کردن ندارم.من امروز متوجه شدم و البته خیلی وقته ک متوجه شدم ولی امروز با گوش دادن باین فایل و اون صحبتا ک درمورد پاشنه آشیل شد متوجه شدم ک من واقعا ازینکه اجازه ندم دیگران ب هرنوعی ازم سواستفاده کنند ضعف شدید دارم و باید روی ارتعاشات و فرکانسهایی ک درین مورد میفرستم دقت کنم. چون دیگه حالا میدونم.بازم عرض میکنم فقط میدونم ولی تاعمل کردن هنوز مونده.میدونم ک من خودم خالق شرایط زندگیم هستم و خودم چنین مواردی رو و چنین آدمهایی رو تو زندگیم خلق کردم.پس ازین ب بعد مراقب ارتعاشاتی ک میفرستم باشم و رو عزت نفسم کارکنم.البته هنوز نمیدونم چطوری.چون من هیچ آموزش یا دوره ای درین مورد ندارم.بیشتر دوست دارم قانون سلامتی رو تهیه کنم.ان شاءالله خدا کمک کنه بتونم هرروز و هرلحظه از وقتم استفاده کنم برای خودم ب شخصه.بجای اینکه دیگران از وقتم استفاده کنند.

    آمین

    دوستتون دارم.عرفانه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اصْبِرْ عَلى‌ ما یَقُولُونَ وَ اذْکُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ «17»

    (اى پیامبر!) بر آن چه مى‌گویند شکیبا باش و بنده‌ى ما داود را یاد کن که صاحب قدرت بود، امّا با این حال، همواره روى به سوى درگاه ما داشت.

    إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْراقِ «18»

    همانا ما کوه‌ها را رام کردیم در شامگاهان و بامدادان، همراه او تسبیح گویند.

    وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَهً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19»

    و پرندگان را (نیز) گرد آورده (و تسخیر او کردیم) تا همگى به داود رجوع کنند (و در ذکر خدا با او هماهنگ گردند).

    وَ شَدَدْنا مُلْکَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَهَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ «20» سوره ص

    و فرمانروایى و حکومت او را استوار داشتیم و به او حکمت و داورى عادلانه و فیصله بخش دادیم.

    ===============================

    سلام به استاد عزیزم و استاد شایسته نازنینم و دوستان هم پروژه ای

    الهی که حال همگی عالی باشه

    خدا رو شکر این فایل پر ارزش رو چند بار از صبح تا حالا نگاه کردم و تو دفترم نوشتم البته هنوز کامل ننوشتم

    من عزت نفسم نسبتاً خوب بوده حتی قبل از آشنایی با استاد و قوانین و با شنیدن صحبتهای استاد بیشتر به اهمیت کار کردن همیشگی روی عزت نفس پی بردم

    منم مثل استاد حالت غرور داشتم ولی از وقتی که دارم رو خودم کار میکنم سعی کردم کنارش بزارم و میتونم بگم که الان 95٪ شاید هم بیشتر دیگه حالت غرور ندارم

    و چشم گفتن رو هم تمرین کردم و الان خیلی وقتها همسرم یه چیزی بصورت خواهش از من میخواد بهش چشم میگم

    ویک ضعف شخصیتی که داشتم و صد در صد کنارش گذاشتم این بود که بحالت طعنه زدن حرف میزدم

    برجسته ترین موردی که در این زمینه یادم میاد زمانی بود که دختر بزرگم نسرین فکر کنم سه چهار ساله بود و من لباس بدون آستین تنش کرده بودم که فقط دوتا بند داشت و رفته بودم خونه مامانم همسرم بهم گفت این مدل لباس برای بیرون از خونه مناسب نیست، من در جوابش گفتم چطوره چادر و چاقچور سرش کنم!

    و چوبشم خوردم! فکر کنم اولین و آخرین حرف نامناسب رو از زبان همسرم شنیدم!

    قطعاً اگر می گفتم مثلاً من فکر کردم بچه است و اشکالی نداره چنین برخوردی با من نمی کرد

    در این مدتی که دانشجوی استاد هستم بر خیلی از ترسهام غلبه کردم مثلاً دو سال  پیش که همسرم به سفر کربلا رفت بر دو ترسم غلبه کردم اول تنهایی زندگی کردن و دوم تنهایی بسر بردن تو خونه باغ ویلاییمون در شهرستان طالقان که اتفاقاً همسایه های اطرافمون هم نبودن تو خونه هاشون و یک طرف خونه ما یک خونه بود که اونم کسی توش نبود و بعد از اون همه اش کوچه باغ بود، خواهر  برادرام بمن گفتن برم پیش اونا ولی من نرفتم، ومیتونستم تو آپارتمان تهرانمون باشم که چهارتا همسایه داشتیم، ولی انتخاب کردم که این مدت رو در خونه باغ شهرستان باشم، یادمه خواهرم میگفت من حتی از فکر کردن بهش میترسم

    من از وقتی که یادم میاد علاقه به زبان انگلیسی داشتم، مثلاً یادمه حدود 30 سال پیش که تازه رفته بودیم قطر  و وسائل برقی می خریدیم، من دفترچه های راهنماشونو که انگلیسی بود از اول تاآخر می خوندم خیلی لغتها رو بلد نبودم دیکشنری میاوردم و دونه دونه معنی کلمه ها رو پیدا می کردم و مطلب دستم میامد

    یادمه یه بار یه فیلم انگلیسی خیلی قشنگی از تلویزیون دیدم که داستان عاشقانه خیلی لطیفی داشت به اسم قمار قلبها من اونو با ویدیو ضبط کردم و بعد ویدیو رو  تیکه تیکه نیگا کردم و پاوز کردم و معنی کلمه هارو از دیکشنری پیدا کردم، خیلی هم زمان برد ولی دوست داشتم خسته نمیشدم

    وقتی که بعد از 17 سال ترک تحصیل با پنج فرزند رفتم سال آخر دبیرستانو خوندم بعدش برای کنکور زبان انگلیسی ثبت نام کردم، و مرحله اول قبول شدم، رتبه ام آنچنان جالب نبود فکر کنم 28 هزار بود، ولی برای من موفقیت خیلی بزرگی بود، هرچند که بخاطر ماموریت کاری همسرم رفتیم قطر و مرحله دوم رو شرکت نکردم

    تو این چند سال اخیر هم کم و بیش کار رو بهبود مهارت زبانم گاهی با شدت بیشتر و گاهی کمتر، الانم وقتی که با دخترام توی اسکایپ صحبت می کنیم و میشنوم که یک لغت انگلیسی رو میگن یا درباره یه مطلب انگلیسی صحبت می کنن تلفظ صحیحشو ازشون می پرسم و معنیشو ازشون می پرسم، بعضی از کلمه هارو میگن معنی دقیقشو نمی دونیم،  من میرم از گوگل ترنزلیت معنیشو پیدا می کنم

    امروز بعد از شنیدن این فایل ایده ای بمن الهام شد که بیوگرافی افراد موفق رو به زبان انگلیسی ببینم و کار کنم که از دو جهت برام مفیده هم درباره افراد موفق مطالب سودمند یاد میگیرم و هم اینکه در مهارت زبان پیشرفت می کنم

    خدا رو شکر برای یه گام دیگه

    و یه کامنت دیگه

    بهترینها رو برای همگی آرزو می کنم

     

           

     

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  3. -
    محسن و مه سا گفته:
    مدت عضویت: 782 روز

    با سلام و خداقوت خدمت همه ی عزیزان دل و استاد گرامی وسرکار خانم شایسته:

    ———————-

    رشد عزت‌نفس و موفقیت مالی یک فرآیند مداوم است که نیاز به آگاهی، تمرین و اصلاح باورهای بنیادین دارد. بسیاری از ما تلاش می‌کنیم عزت‌نفس را تقویت بکنیم، اما الگوهای قدیمی گاهی ما را به عقب می‌کشند، بنابراین مرور مداوم پیشرفت‌ها ضروری هستش. در زمینه مالی، بزرگترین چالش ها اغلب باورهای محدودکننده‌ای هستند که درباره پول، لیاقت و موفقیت داریم. هر فرد یک “پاشنه آشیل” دارد که بیشترین آسیب را به رشدش وارد می‌کند؛ شناسایی و اصلاح آن، کلید پیشرفت است. تغییر شرایط مالی با تغییر باورها آغاز می‌شود، چون رفتار و تصمیمات ما را شکل می‌دهند. خودآگاهی، مسئولیت‌پذیری و تمرکز روی رشد شخصیت، مسیر موفقیت ما را هموار می‌کند. ذهن ما همان چیزی را تقویت می‌کند که بر آن تمرکز دارد، پس باید آگاهانه باورهای مثبت را جایگزین کنیم. باید حاضر شویم روی پاشنه آشیل خودمون کار کنیم و تغییری عمیق ایجاد کنیم به مرور و طی فرآیندی تکاملی

    نکته مهم : ما باید روی یک استعداد یا مهارت از خودمون کار بکنیم تا بتوانیم بوسیله اون ثروت اندوزی و کسب درآمد کنیم.

    اینکه روی افکارمون کار کنیم و منتظر افتادن یک کیسه پر پول از آسمان باشیم. خیر!!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مريم احمدي گفته:
    مدت عضویت: 1858 روز

    به نام خداوند مهربان و سخاوتمند

    سلام ب شما عزیزان پاره های وجود خدای مهربان

    بهترین راه برای کار کردن روی خودمون اینه ک باوری قدرتمند بسازیم ک کل زندگیمون رو متحول کنه …

    مرتب تکرار کنیم که: من خالق زندگیم هستم و همه چیز تحت کنترل خدا ست (خودم) و هیچ کس در زندگیم قدرت نداره. و قطعا همه چیز و همه کس در این جهان حتی خود خدا هم بنفع و خیر من کار میکنه..

    این باور باعث میشه توحیدی تر باشیم و دیگه نگران اینده و اتفاقات نباشیم و عزت نفس مون هم هر روز بیشتر بشه..

    برای اینکه درکم از قوانین جهان بیشتر بشه و بهتر متوجه بشم امروز یک حس درونی بهم گفت ک بیا برا خودت توضیح بده و بفرست در سایت ک هر روز با خوندنش اگاهی و درکت ات از قوانین جهان بیشتر بشه و تکامل رو سریع تر کنی..

    خدای درونم عشق و وجود خدا بگو تا من بنویسم و ازت بیاموزم …

    بله عزیز و پاره دل خدا فکر کنم تا الان متوجه شدی ک قانون جهان ثابت هست ( خدای دیروز امروز و فردا یکی ست) و همه چیز از یک انرژی بوجود امده و در هر لحظه در حال پیشرفت و رشد هست ان هم ب سمت خیر از طریق ناظر (انسان )

    انسان ب دلیل قدرت خلق کنندگی قادر هست ب شکل یک ناظر با کانون توجه ش ب انرژی شکل بده و خاسته ها ش رو خلق کنه.

    توجه انسانها از طریق باورهاشون ک یک افکار تکرار شونده هست میاد.

    یعنی انسانها فقط ب جهان پیرامون طوری توجه میکنند ک باور دارند.

    کلا عینک های روی دید انسانها ب عنوان یک ناظر از باورها تشکیل شده..

    و هر ناظری با عینک خودش ( باورهای) ب انرژی نگاه میکنه و ان رو شکل میده….

    طبق فیزیک کوانتوم انرژی ب ٢ شکل در جهان شکل هست موج و ذره . هر دو قدرت خلق کردن دارند..

    اما وقتی ب شکل موج هست احتمال وقوع اتفاقات زیادی هست.

    ک میشه گفت یک جوری از کنترل یک ناظر خارج هست. چون فرکانس جمعی هست.

    مثلا زمان کوید انرژی ب شکل موج بود و این باعث وقوع اتفاقات بیشماری شد .

    احتمالات:

    ١. ساخته شده برای نابودی بشر

    ٢. کنترل کردن انسانها

    ٣. رکورد اقتصادی

    ۴.رونق و پیشرفت

    ۵. و چندین احتملات دیگه

    حالا برای هر یک ناظر در جهان این اتفاق نتیجه متفاوتی داشت. هر کس طبق عینکی ک داشت (باور )نتیجه گرفت.

    مثلا بعضی ها باور کردن ک این یک فرصت خوبی برای خلق ثروت هست. مثل شرکتهای تولید ماسک ، مواد ضد عفونی کننده ، راه اندازی کسب کار انلاین

    و غیره ……

    بعضی ها من جمله خودم نترسیدن و خداوند رو در راس قدرت دیدین و باور داشتن ک قطعا هر اتفاقی بیافته خیر و ب نفع مون میشه. و دقیقا هم همین طور شد ،من ن تنها واکسن نزدم بلکه کسب و کارم هم بر جا بود و عمل چشمم ک نوبت داشتم در اوج پاندامیک با موفقیت انجام شد.

    اما برعکس خیلی ها ترسیدن و باور کردن ک این یک فاجعه بزرگ هست و امده انها رو نابود کنه.

    همهمون دیدیم ک خیلی ها ورشکست شدند، خیلی ها مردند و یا ب سختی مریض شدن طوری ک سیستم دفاعی شون هر روز ضعیف تر شد.

    پس طبق این مثال وقتی ک انرژی جهان ب شکل موج هست میشه گفت یک جوری ان از کنترل دید یک ناظر خارج هست و احتمال وقع اتفاقات زیادی هست..

    حالا ما ب عنوان یک ناظر در چنین شرایط ی ک خارج از کنترل مون هست باید چکار کنیم ؟؟؟

    تنها کاری ک یک ناظر خوب میتونه در چنین شرایطی انجام بده اینه ک باور کنه هر انچه ک از کنترل او خارج هست( موج) قطعا خداوند داره مدیریت میکنه و ب لطف خودش ب نفع من تمام میشه و تبدیل ب خیر میشه و باعث رشد و پیشرفت در مسیر خاسته ها میشه..

    یک مثال دیگه میزنم تا بهتر روشن بشی.

    طبق قانون جهان انسان در تغییر زندگی شخص دیگری جز خودش قدرتی نداره. چون اصلا ب فرکانس دیگران دسترسی نداره ..

    خوب حالا طبق قانون جهان یک ناظر در شرایط ی ک خارج از کنترل او هست باید چکار کنه؟؟!!! باید فقط تا میتونه با نوع نگاه و کانون توجه ش طوری ب ان اتفاق و شرایط نگاه کنه ک شرایط رو بنفع خودش رقم بزنه .( احساس خوب داشته باشه)

    یعنی اعتماد کنه ب خدا و ایمان داشته باشه ک هر اتفاقی بیافته در نهایت نتیجه ش ب نفع ان میشه…

    مثلا در مورد فرزندی ک در مسیر نادرست هست طبق قانون جهان و حق اختیار مادر نمیتونه کار ی فیزیکی انجام بده ک زندگی فرزندش رو تغییر بده خوب ،،، اما سهم ناظر بودن خودش رو میتونه انجام بده یعنی میتونه باور کنه ک هر کاری فرزندش انجام میده قطعا خیر الهی هست و قطعا هم ان رو هدایت میکنه در مسیر درست و هم ب نفع ارامش و خاطر جمعی مادر خواهد شد..

    مادر میتونه باور کنه ک هر کاری ک فرزندش انجام میده در حال حاظر حتی اگر ب ظاهر نامناسب باشه در نهایت بنفع اون میشه و صد البته تبدیل ب خیر. من خودم این رو تجربه کردم ک میگم. من پسر گفت نمیخاد دانشگاه رو ادامه بده اما من باور نکردم البته اولش واکنش عملی انجام دادم اما وقتی ک نتیجه نگرفتم ، رها کردم و باور کردم ک خدا با منه و هر اتفاقی بیافته قطعا ب نفع من میشه . پسرم یکم اذیت شد ولی در نهایت هدایت شد در مسیر و ن تنها لیسانس رو گرفت بلکه قانون امد ک تا فوق نگیره نمیتونه مدرکش رو دریافت کنه.. و با بالاترین نمره فارق التحصیل شد طوری ک باعث شد عزت نفس بالا بره و بیشتر باور کنم ک خدا همیشه بیشتر از انتظاراتم بهم داده و میده.و الان خدا رو شکر ٢ سال هست ک یک دارو ساز موفق و مدیر شرکت شون هست .

    دوستان درسته ک هر شخص فرکانس خودش رو داره اما چون ما ب هم وصلیم و هر کدام ب عنوان یک ناظر قادر هستیم سهم خودمون رو از جهان دریافت میکنیم.

    جهان ب هر ناظری طبق باور او پاسخ میده..

    ک این میشه همون ( دعای خیر برای کسی کردن)

    اگ ما بپذیریم ک هر کاری فرزندمون انجام میده درسته و حتما خداوند هدایتش میکنه در مسیر هماهنگی با خیر قطعا همین طور هم خواهد شد.. چون جهان ، جهان باورهاست و جهان راهی نداره جز پاسخ ب باور ما حتی اگ در مورد دیگران باشه و در نهایت و هر اتفاقی ک بیافته نتیجه ش برای ما عالی میشه و موجب رشد و ارامش و شادی بیشتر . البته میتونه برعکس هم اتفاق بیافته اگر باور نامناسب داشته باشیم. ک این فرزند هیچی نمیشه اخرش بدبخت میشه و الا اخر ……..

    خوب خدای درونم حالا هدایتم کن و بهم بیاموز ک چگونه یک ناظر بهتری باشم ؟؟!

    تنها کاری ک باید انجام بدی اینه ک فقط فقط ب فکر تغییر خودت ، و تغییر خودت …..و تغییر عینک ات( باورهات) باشی..

    آگاه باش ک تو با تغییر دید نگاهت و تبدیل شدن ب عنوان یک ناظر زیبا بین و شاکر و با ایمان قطعا خالق خوبی میشی.. و کم کم و قدم ب قدم هدایت میشی ب نعمتها و راحتی ها و لذتهای بیشتر….بهشت روی زمین رو تجربه میکنی ان هم در آغوش امن خدا

    فقط مراقب باش ک اصلا نگران هر انچه ک از کنترل تو خارج هست نباشی

    این باور قدرتمند با تکرار و تایید در خودت نهادینه کن ک هر انچه در جهان اتفاق می افته قطعا خیر العی ست و در نهایت ب نفع من تمام خواهد شد.

    حالا بیا بهت بگم در مورد شکل گیری انرژی ب شکل ذره ک فقط یک ناظر داره

    چگونه اتفاق میافته

    اگر یک ناظر ( انسان) هدفمند باشه و تمرکزش روی خاسته هاش باشه و با جهان همسو باشه قطعا میتونه انرژی ب نفع خودش شکل بده و هر روز موفق تر و شادتر و با خودش و روحش هماهنگتر میشه

    این اصل رو یادت باشه ک یک ناظر اگاه قادر هست ک هر انچه ک باور کنه ب راحتی خلق کنه .

    نکته مهم ؛ اگاه باش ک ساز و کار جهان بر پایه خیر و پیشرفت هست و وقتی یک ناظر اگاه باورها و خاسته هاش با هم هماهنگ هستند و در جهت خیر و پیشرفت جهان قطعا در مسیر درست هست . یعنی ان شخص با خدا هماهنگ و همسو هست )

    و دیگه ان شخص قطعا با خدا باش و پادشاهی کن رو تجربه میکنه.

    اما اگر انسان هدفمند نباشه و نتونه اگاهانه زندگی کنه. دقیقا مثل برگی میشه ک در باد ب هر جهت کشیده میشه. و مرتب شاهد اتفاقات و رنج های فراوان میشه ک متاسفانه کاملا از کنترل او خارج هست.

    اها خدای درونم عشق وجودم دارم کم کم متوجه میشم ..

    پس اگر میخام موفق باشم و ب خاسته هام ب راحتی برسم، باید فقط تمرکزم روی خودم باشه و انرژی م رو فقط واسه شکل دادن خاسته هام مصرف کنم درسته؟! باید آگاه و هدفمند باشم و با کمی تغییر هر روز خودم رو تحسین کنم تا هر روز عزت نفس م و قدرت خلقم بیشتر بشه.

    اره عزیزم درست متوجه شدی و یادت باشه ک قدرتمند ترین باور ک میتونه در همه ابعاد زندگیت تاثیر گزار باشه اینه:: ک هر انچه اتفاق در حهان من میافته برام خیره و در نهایت بنفع منه و هر انچه ک من باور کنم و بخام خداوند هم قطعا میخاد و میشود.

    و برای اینکه ب صلح درونی و هماهنک ی برسی تا بران کن فیکون بشه. باید اگاهانه ب زیبای ها توجه و از ناخاسته اعراض و نشانه ها رو تایید کنی ک این خود نشون میده ک مسیر ت درسته و با بودن در لحظه حال از داشته ها و مسیر رسیدن ب خاسته هام لذت کافی ببر ..

    استاد عزیز و خانم شایسته مهربون و عزیزان راه حقیقت برای همتون عشق ، نور ، اگاهی ، برکت العی و شادی و صلح درونی درخواست میکنم و دعا میکنم ک همتون بهشت روی زمین را در اغوش گرم ، امن و مهربان خداوند سخاوتمند تجربه کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    سلام به همه ی دوستان

    گام 19

    موصوعاتی که فهمیدم باید انجام بدم

    همون تهیه ی دو تا لیستی هست که داخل توصیحات فایل خانم شایسته نوشتن

    داخل گوشیم البته

    و اینکه روزانه یک کامنت از قسمت 13 ثروت 1 رو بخونم

    استاد یادمه شما این فایل رو گزاشتین درواقع داشتین به سوال من جواب میدادین

    من پاشنه آشیلم فراوانی مخصوصا تو حوزه ی ثروت بود و تا ارجاع دادین به ثروت 1 گفتم یعنی میشه من این دو ره رو بخرم؟

    الان 11 ماهه این دوره رو خریدم و دارم روش کار میکنم خداروشکر

    یه موصوعی به یادم اومد این بود که هدایتی داخل تلگرام یا داخل اینستا من و یه سری از دوستان با افراد عباسمنشی به شدت موفق برخور. میکردیم و همیشه سوالی که پرسیده میشد ازشون این بود که رو چه باوری کار کردی که این نتایج رو گرفتی

    الان هر چه قدر زمان میگزره و از خودمم این سوالو میپرسن من فقط میگم رو فلان دوره ، یا رو فلان پروژه ، بعد تعجب میکنن و درنهایتی چیز خاص دیگه ای رد و بدل نمیشه

    خیلی از بچه ها هستن داخل سایت فک میکنن یه باور خاص برای دیگری معجزه کرده ، برای اونهم قراره معجزه کنه درصورتی که ما هممون باهم فرق داریم

    یدونه رسپی اماده برامون نیست

    تصمیمات عملی بعدیم این بود که ماهی حداقل 2 قسمت کوچک یا یک قسمت بزرگ از است دیوم رو بسازم و ویدیوش رو بزارم داخل یوتیوب

    ادامه ی ایات هدایت

    انعام:84

    و به او اسحق و یعقوب را بخشیدیم،همه آنها را هدایت کردیم، و نوح را پیش از آن هدایت کرده بودیم و از فرزندان او ، داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را و این گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم.

    با توجه به این آیه فقط پیامبران هدایت نمیشن ، افراد نیکو کار هدایت میشن و تو این لیست هم استم پیامبر ها اومده هم فردی مثل هارون

    انعام:88

    چنین است هدایت الهی، هرکس از بندگانش را که بخواهد هدایت می‌کند، و اگر شرک بورزند، بی‌تردید تلاش آنها به باد می‌رود.

    پس شرک ، اون تلاش و اقداماتی که کردی بر طبق هدایت رو از بین میبره

    انعام:90

    آنها کسانی بودند که خدا هدایت‌شان کرد، پس به هدایت آنان اقتداء کن. بگو: من از شما هیچ مزدی طلب نمی‌کنم. این جز پندی برای جهانیان نیست.

    انعام:91

    قدر خدا را آن گونه که متناسب با «قدر» اوست نشناختند، آنگاه که گفتند: خدا بر هیچ بشری هیچ نازل نکرده است! بگو: چه کسی آن کتابی را که موسی نور و هدایتی برای مردم آورد نازل کرده است؟ شما آن را به صورت کاغذ نوشته‌هایی آشکار می‌کنید و بسیاری از آن را پنهان می‌دارید و شما چیزی را آموزش داده شده‌اید، که نه خودتان می‌دانستید و نه پدرانتان، ؟ بگو: خدا!؟ و پس از این آنها را به حال خود بگذار تا در فرو رفتن‌شان به بازی مشغول باشند.

    جالبه همیشه داره عنوان میکنه این کتابهایی که فرستادم برای هدایتهه ،بارها و بارها و بارها تکرار شده

    انعام:117

    مسلماً پروردگار تو به کسانی که از راه او گمراه شده‌اند آگاه‌تر است، و همو هدایت شدگان را بهتر می‌شناسد.

    این یعنی من تو کار خدا فوصولی نکنم و هی فکر کنم ایا فلانی هدایت شدست یا گمراهه

    به من چه آخه

    خدا بهتر میشناسه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1908 روز

    گام نوزدهم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    .

    سلام

    پس از شنیدن این فایل واسم یاداوری شد؛؛کار کردن روی باورها – عزت نفس،خودباوری، احساس لیاقت و… یه روند دائمیه. دلیل نمیشه چون تو یه برهه ای خیلی خوب تمرین و دوره ها و اموزش ها رو پاس کردی، بی نیاز بشی از استمرار و ادامه روند درستت.

    اعتراف میکنم اجرای عملی مطلب بالا ، یکی از نقاط ضعف بنده میباشد.

    با توجه به اینکه استاد تو این فایل تاکید کرد که مبنا بر حل نقاط ضعف اساسی و بهبود هر چه بیشتر نقاط قوت و توانایی هست، فهمیدم من در بخش حل نقاط ضعفم ، عملکرد خوبی ندارم.

    مثلا راجب تمرین اگهی بازرگانی یا درخواست کردن از دیگران، بارها و بارها ذهن منو در حاشیه امن نگه داشته با این استدلال » این که کاری نداره، تاحالا چن بار انجامش دادم، حالا بعدا انجامش میدم.

    و همین بعدا بعدا گفتن ها باعث شده علارغم اینکه خیلی خوب مباحث درک و چن باری هم اجرا کردم اما به صورت کاربردی و پر تکرار ازش بهره نگیرم و همین باگ موجب شده ، همه اون خودباوری ها و توانایی هایی که در خودم ایجاد کردم رشد نداشته باشه و در بعضی از موارد به مدار پایین تر سقوط کنم…

    .

    خب راه حلی که از خلال آگاهی های این فایل بدست اوردم:

    – به خودم یاداوری کنم محدودیت هایی که یه زمانی پشت سر گذاشتم مثه یه غول میمونه که خوابه.

    غوله نمرده، خوابه.

    غول ترس از نه شنیدن و نادیده گرفته شدن، از بین نرفته، کمرنگ شده.

    غول خود کم بینی و مقایسه کردن ناپدید نشده، فقط الان دیده نمیشه

    و یه خربار غول و مارو عقرب به شکل ترس و توهم و باورهای محدود تو مغزم هست که چون رو خودم کار کردم تو لونه شون خف کردن اما اگه بخام آسته برم، آسته بیام و تمرینا رو جدی نگرم و تو حاشیه امن برم غوله بیدار میشه و دهنم آسفالت میکنه…

    به زبان ساده: با کمترین تداخل،، با اولین ناهماهنگی، با کوچک ترین ضدحال همه ی اون انرژی‌هایی که در درونم هست فسسسس میشه میره هوا.

    تصمیم با خودته مهدی آقا؛ یا یه واحد ، تلاش و تداوم پاس میکنی و هر وقت ذهنت گفت ااااین که کاری نداره و خواست منصرفت کنه بهش بگو پس میخام انجامش بدم.

    و به این شکل روند درستت رو ادامه و قدرت هاتو تثبیت میکنی.

    یا هم صد واحد بعد اینکه با مخ خوردی زمین و پی بردی همین تمرین های به ظاهر ساده چقد مهم بود، از اول خیلی سخت تر تکه شکسته هاتو باید جم کنیو بسازی…

    .

    (در بین صحبت ها و مکالمه استاد و خانم شایسته بارها این موضوع واسم بولد شد که کار کردن روی باورها یه روند دائمی باید باشه، در هر بهره ای یه موضوع هست که باید تو مغزت حل و فصل کنی، اینطور نیست که با یه فرمون کل مسیرو بری یا که فقط رو یه باور مانور بدی.

    نه ، بخش های مختلف باید پرداخته و ساخته بشه.

    از خدا میخام تو این راه راهنما و حامیم باشه تا هر بار نقاط ضعفمو عمیق تر شناسایی و راه و روش رد شدن ازشون یا تقویت نقاط قوت بهم نشون بده و رشد کنم.

    سپاسگزارم

    +1750

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    قالَ لا تَخافا إِنَّنِی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى‏

    فرمود: «نترسید؛ که من با شمایم. (همه چیز را به‌خوبی) می‌شنوم و می‌بینم.

    طه – 46

    خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت یک روز و یک فرصت دیگر الهی شکرت

    سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان عزیزم

    گام19

    هر چی بیشتر روی خود کار کنیم باز هم نیاز است که بیشتر کار کنیم

    مسیر کار کردن روی ما دایمی است و همیشه باید روی خود کار کنیم

    چند چیز می تواند عذت نفس را افزایش بدهند

    1:مهارت جدید یاد بگیریم و آنرا گسترش بدیم

    وختی روی یک مهارت کار میکنیم و گسترش اش میدهیم اعتماد به نفس ما بالا می رود

    روی روابط خود کار کنیم

    این همیشه توجه به نکات مثبت باشد و خاطرات خوب افراد را به یاد بیاوریم و همه را ببخشیم

    اگر خاطرات است که شما را ناراحت می کند در آن زمینه پاشنه آشیل دارید و باید روی آن کار کنید

    موفقیت های که به دست آوردیم را بنویسیم

    هر موفقیت کوچک را بنویسم و این باعث می شود که عذت نفس ما تقویت شود و ررشد کند تکرار همین ها است که یک شخصیت عالی می سازد الهی شکرت

    و این جلسه هاصتا برای من بود

    دیروز بود که پدرم تازه از حج غیر واجب آمده بود و وختی خانه آمد کمی با لحن بد حرف زد و این باعث شده بود کمی ناراحت شوم و احساس قربانی شدن بکنم

    همانجا بود که ناخودآگاه به خودم گفتم فواد پدرت شاید عزیزترین مسی زندگی آت باشد ولی ایشان تعیین نمی کند میزان ارزشمندی و لیاقت تو را

    تو هستی با باور ها و فرکانس هایت زندگی آت را خلق می‌کنی تو ارزشمند هستی تو ذاتا مهم هستی اصلا دنبال تایید نباش پ با همین صحبت ها با خودم بودم که پسر عمویم آمد گفت بریم دوباره مغازه (خانه ما در شهر دیگر است و مغازه و جای کار ما در دیگر شهر )

    و بعد با ایشان آمدم که شب شده بود و بعد خواب شدم و بعد صبح وختی سایت را باز کردم خداوند این فایل را برایم فرستاد که هماهنگ با شرایط من بود الهی شکرت

    و من وختی دقیقت کردم که پاشنه آشیل من در کجاست بعد رسیدم به بحث روابط که من خییلی پدرم و بعضی افراد دیگر را در ذهنم مهم کردم و انشالله روی این مورد باید بیشتر کار کنم وابسته کسی نشم اجازه ندهم که هر کس روی من تاثیر بگذارد

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    رویا طالبی گفته:
    مدت عضویت: 1696 روز

    به نام خدای مهربان

    پله 19

    از شهر زیبای هیدج

    هیدج استان زنجان

    البته خودم اهل تبریز هستم

    ولی احساس میکنم روز به روز فرکانسم و مدارم بخاطر ورود به دوره شگفت انگیز مهارجرت به مدار بالاتر تغییر کرده

    چون من سفر روخیلی دوس دارم

    از وقتی پله 15 رو رد کردم کلا همه چی تغییر کرده

    یعنی تمرکز بر درون فارغ از اینکه بیرون چی میگذره

    همه چیز از فیلتر الله رد میشه و با تو نرم و روان برخورد میکنه

    یعنی مهم نیست راه چیه

    و راه زندگی چقدر پرفراز هست

    تو اگه تمرگز بهبود شخصیتت باشه و تمرکزت رو اصل باشه همه چیز از فیلتر رد شده با تو برخورد میکنه

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت بخاطر همه چی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1893 روز

    سلام بر عزیزانم

    سلام بر استاد عزیزم

    سلام بر خانم شایسته عزیزم

    خدارو شکر میکنم که در گام نوزدهم هستم

    استاد جان چقدر این فایلها عالی و پراز نکته هستن

    این فایل باعث شد که من برگردم دوباره عزت نفسو از نو شروع کنم و فکر میکنم باید خیلی روی پاشنه های آشیلم کار کنم

    استاد جان یه نکته ای رو گفتین درمورد عزت نفس که وقتی مهارتی رو یاد میگیریم خیلی عزت نفسمون بالا میره ، دقیقا همینطوره و من این روزها دارم این آگاهی رو خیلی تجربه ش میکنم با یادگیری رانندگی ،

    استاد جان من از وقتی که رانندگی یاد گرفتم و دل و جرات پیدا کردم که تنهایی برم توو خیابون خیلی خیلی خیلی اعتماد به نفسم رفته بالا و این باور در من تقویت شده که من با تمرین میتونم امه چیو یاد بگیرم هرچقدرم که اون کار برام سخت باشه ، چون رانندگی یه کار وحشتناک و پیچیده ای در ذهن من بود و من خیلی تمرین کردم تا الان به این مرحله برسم ، انقدر این کاری که انجام دادم اعتماد به نفسمو برده بالا که تصمیم دارم به همین شکل شنا هم یاد بگیرم البته میخوام انقدر رانندگیم خوب شه که بتونم با ماشین برم استخر و هر روز تمرین شنا کنم ،

    و مطمئن هستم که اگر صبر کنم و تمرین کنم و شورو شوق داشته باشم میتونم شنا رو هم مثل رانندگی یاد بگیرم به امید الله مهربان

    استاد جان شما درست میفرمایید که اعتماد به نفس همه چیه

    خانم شایسته عزیزم خیلی از ممونم برای این پروژه و برای تمرین این جلسه ، راستش من بعضی پیشرفتهامو مینوشتم اما به صورت پراکنده اما با این تمرین رفتم توو گوشیم یه اپلیکیشن مخصوص دانلود کردم فقط برای دستاوردهام و امیدوارم که تووش پر بشه از دستاوردهای کوچک و بزرگم

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم خیلی از شما سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2181 روز

    به نام خدای مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست

    سلام به استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز

    سلام به دوستان همفرکانسم در این سایت الهی

    بازم طبق تعهدم که اومدم بنویسم،که رسیدیم به مهم‌ترین مبحث موفقیت فردی،که همون عزت نفس و اعتماد به نفس هستش،استاد یه جورابی انگار دوره عزت نفس و اعتماد به نفس پیشنیاز دوره احساس لیاقت بوده،من هم از دوره عزت نفس و اعتماد به نفس،دوره به صلح رسیدن با خود و دوره احساس لیاقت در زمینه ی خودشناسی استفاده کردم،و به قول شما این کار کردن باید همیشگی باشه،این نیست که عزت نفس یه قرص باشه،من بخورمش و دیگه عزت نفسم بالا بمونه،من باید هر روز روی احساس لیاقتم،روی احساس خود ارزشمندیم کار کنم،خب استاد شخصیت من قبل از استفاده از این دوره ها و بعد از استفاده زمین تا آسمون تغییر کرده،همیشه سعی می‌کنم وارد دل ترس‌هام بشم،مثلا امسال دو تا مهارت رو تا حد مناسبی تونستم یاد بگیرم یکی شنا کردن و دیگری رانندگی کردن،که خدارو شکر قبلا که استخر میرفتم،میگفتم خدایا یه روزی میشه منم بدون هیچ ترسی تووی سه متری شنا کنم،چندماهی هست خدارو شکر دارم شنا می‌کنم و چقدر اعتماد به نفسم در این زمینه بهتر شده،خیلی جای کار دارم،اما همین که میتونم روی آب بایستم خودش برای من یه موفقیته،یا تووی رانندگی،وحشت داشتم برم تووی ترافیک،شلوغی ماشین ها رانندگی کنم،اما الان مدت هاست که راحت دارم رانندگی می‌کنم،نمیگم ترسم کامل برطرف شده نه،هنوزم ترس دارم اما همینکه میتونم هر روز خودم بیام سر کار و برگردم خیلی عالیه،تازه مرکز استانم گهگاهی که کار داشته باشم میرم،با اینکه دو ساعت مسیره اما من میرم،اینم از یه تضاد اومد که بابام گفت تو نمیتونی بری تا اهواز،گفتم نه من میتونم و من رفتم،اینم یکی از موفقیت های امسالمه،خدارو شکر از وقتی که ماشین دارم،و رانندگی میکنم چقدر زندگیم راحت تر شده،خدایا شکرت

    -من باور دارم تمام افراد ثروتمند از راه درست ثروتمند شدن

    -من باور دارم تنها راه رسیدن به خداوند ثروتمند شدنه

    -من باور دارم اگر من ثروتمند شوم،نزد خدا محبوبتر میشوم،برای اینکه نزد خدا محبوبتر شوم،پس باید ثروتمند تر شوم

    استاد شما تووی جلسه یک دوره عزت نفس و اعتماد به نفس خیلی عالی راجب نقاط ضعف شخصیتی مون و نقاط قوت مون صحبت کردی،من اون جلسه رو نمی‌دونم چندبار نوشتم تا اینکه درک کردم که شما داری چی میگی،اینکه تووی شخصیتم ضعف هامو برطرف کنم،مثه اینکه اگه غرور دارم باید روش کار کنم،اگه قضاوت می‌کنم،حسادت،حسرت،دروغ،تندخویی و…سعی کنم اصلاحشون کنم،استاد من پاشنه آشیلم اینه که آدم ها خیلی راحت میتونستن برن توو مخم،که شما تووی دوره احساس لیاقت توضیح دادی که ضعف منه که من اجازه بدم کسی بره توو مخم،خیلی روش کار کردم،میتونم بگم کمی بهتر شدم،هنوزم پیش میاد از کوره در برم،داد و بیداد کنم اما خب یکمی بهتر شدم اما به قول شما پاشنه های اشیل هیچوقت خوب نمیشن،ما باید همیشه روشون کار کنیم،یا اینکه خیلی خیلی مغرورم،بارها سعی کردم درستش کنم اما تووی این زمینه که فعلا اصلا خوب نشدم،اما همینکه میدونم غرورم پاشنه اشیلمه یعنی یه قدم به سمت جلو در حرکتم خدایا شکرت

    از بابت کسب مهارت تووی کارم،که تخصصی چسب ها و کاربردشون رو یاد بگیرم،انشالله اینم در طی تکامل تووی کارم مهارت پیدا می‌کنم و ثروت بیشتری رو به زندگیم دعوت می‌کنم،با یاری خداوند

    خدایا شکرت که روزی رسان من تو هستی نه هیچ عامل بیرونی دیگه

    خدایا شکرت که هر آنچه دارم از تو دارم

    خدایا شکرت که خودت به تنهایی برام کافی هستی

    خدایا شکرت برای فروش امروزمون

    خدایا شکرت برای خرید امروزمون

    خدایا شکرت برای فروش میلیونی امروزمون

    خدایا شکرت برای فراوانی مشتری

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 73 رای: