مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟ - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/04/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-30 06:23:402025-02-02 02:20:14مصاحبه با استاد | منظور از”سیستمی بودن رفتار خداوند”، چیست؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد جون و مریم زیبا
خدا رو هزاران بار شکر بابت دیدن این قسمت و رابطه ی زیبای شما و تحسین فراوان بابت این با هم بودنتان و همراه و همسیر بودن شما در مسیر الهی
استاد جون رابطه ی شما برای من یه الگوی زیبا شده و همین یه مورد برای من کافی است که هر روز به خودم یادآوری کنم و باور بسازم .
خدا رو شکر بابت همه ی زیبایی های این رابطه ی قشنگ ،چقد قشنگ در مورد درخواست دادن و سیستمی بودن جهان و اجابت یا مرحله ی دریافت صحبت کردید .
واقعا باور کردن این انرژی عظیم ،هو الاول و الاخر و ظاهر و الباطن ،بسیار بسیار برای ما این روند را آسان و راحت می کنه و چقد زیبا در مورد ورودی ها صحبت کردید .و اینکه در هر لحظه ما داریم اتفاقات را رقم می زنیم فارغ از اینکه گذشته ی ما چی بوده ،خدا را هزاران بار شکر بابت این صحبت ها و آگاهی های ناب
چقد زیبا در مورد بنده و بندگی کردن گفتید ،این آیه مخصوص بندگان خداونده نه همه ی مردم و آدم ها ،
چقد قشنگ نوید کنترل ذهن و کم رنگ بودن نجوا ها و بلند بودن صدای پروردگار در وجود بندگان را با این آیه بشارت دادید . و چه زیبا خداوند اجابت می کنه بنده ای که او را به عنوان تنها منبع نیروی برتر جهان باور کرده و ایمان و یقین داره .
چقد زیباست آیات قرآن وقتی این قدر زیبا درکش می کنی و می فهمی و به آن عمل می کنی ،آیات قرآن نور ما فوق نور هستند و چقد فرکانس شنیدن و دریافت کردن و فهمیدن این آیات بالاست و واقعا در فرکانس پروردگار قرار می گیری ،خدا رو هزاران هزار بار شکر
بابت تک تک صحبت ها و هدایت های جاری شده بر زبان شما و مریم عزیز
در پناه خدا ی مهربانم ،ارباب قدرتمند و دانا و ثروتمند م همیشه شاد و سالم و سعادتمند باشید .
بسم الله الرحمن الرحیم*
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ لا رَیْبَ فِیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثاً «87» سوره نسا
خداوند که معبودى جز او نیست، همه شما را در روز قیامت که هیچ شکّى در آن نیست جمع مىکند، و راستگوتر از خدا در سخن کیست؟
=============================
سلام به استاد عزیزم و استاد مریم جونم و دوستای خوب هم پروژه ایم
الهی که حال دلتون عالی باشه و هر روزتون بهتر از دیروز باشه
گام بیستم پروژه مهاجرت به مدارهای بالاتر
منظور از “سیستمی بودن رفتار خداوند” چیست؟
خدا رو شکر که امروز فرصتی برام فراهم کرد و من جلسه 9 دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو برای چندمین بار گوش کردم و نتبرداری کردم و اولین کامنتمو در دوره گذاشتم
و باز هم فایل گام بیستم رو گوش کردم و نکته هاشو نوشتم
آیا خداوند فقط برای ما خیر می خواهد و فقط خوبی ها را وارد زندگی ما می کند؟
این نگاه که خداوند بشکل اتفاقات خوب (یا بد) وارد زندگی ما میشه نگاه درستی نیست ضمن اینکه اتفاقات رو ما برچسب (خوب) یا (بد) بهش میزنیم
ممکنه یه اتفاق بظاهر خوب برای کسی بیوفته و نتیجه اش اصلاً براش خوب نباشه، و برعکس
در قرآن هم خداوند می فرماید
وَ عَسَی أنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم وَ عَسی أنْ تُحِبُّوا شیئاً و هُوَ شَرٌّ لَکُم
و شاید چیزی را خوش ندارید و [درحالی که] آن برای شما خوب است و شاید چیزی را دوست بدارید و [حال آنکه] برای شما بد است!
عملکرد خداوند سیستمی هست خداوند هیچ کاری در زندگی ما انجام نمیده مگر اینکه خودمون فرکانسشو بفرستیم
و فرکانسهامون رو بر اساس باورهامون و کانون توجهمون ارسال می کنیم
آنچه که روند زندگی ما برامون اتفاق میاره اون چیزیه که خودمون داریم خلقش می کنیم، با افکار و باورهامون
توی قرآن هم بارها و بارها اومده که آنچه براتون اتفاق میوفته، بما کانوا یعملون، بما کسبت ایدیهم، بما قدمت ایدیهم هست
بخاطر آنچه که فرستاده اید و انجام داده اید هر اتفاقی براتون میوفته
کسی که (بخاطر باورهای نادرستش) همیشه نگرانه، همیشه عصبیه، همیشه ناراحته، همیشه غمگینه؛
همیشه اتفاقاتی رو جذب میکنه که ناراحتی و غمگینی و عصبانیت بیشتری رو تو زندگیش بوجود میاره
و کسی که همیشه شاده، همیشه حالش خوبه، همیشه امیدوار و متوکله، همیشه سعی می کنه هرجوری دنیا بگرده احساس خودشو خوب نگهداره
جهان و خداوند هم بشکل اتفاقاتی رخ میده که این احساس خوب رو بیشتر و بیشتر تجربه کنه
یه وقتهایی هم ممکنه در حالی که دارم روی خودم کار می کنم کنترل ذهن می کنم به نکات مثبت توجه میکنم و سعی می کنم حالم خوب باشه، ولی یه اتفاق بظاهر بد میوفته؛ باید اونو یک خیریتی ببینم که درسهایی رو میخواد بده و باعث پیشرفت و رسیدن من به اهدافم بشه، و اگر این کارو بکنم، اون اتفاق بظاهر بد نتیجه اش مثبت میشه
——-
شما باورهای توحیدی رو چطور ساختید؟
همه ما توی قلبمون بنوعی به خداوند ایمان و باور داریم،فارغ از هر دین و مذهب و یا جایی که هستیم و حتی کسی که میگه من به خدا اعتقاد ندارم، توی روزها و شرایط سخت یک احساسی تو قلبش هست که یه نیرویی بالاتر از من هست که می تونه بمن کمک کنه
شرایط خانواده مون در روحیات ما تاثیر داره
باورهای توحیدی بصورت تکاملی ساخته میشه
در مورد استاد اولین قدم این بود که روی آدما حساب باز نکنه، چون هروقت روی آدما حساب کرد بلا سرش اومد و هروقت روی کسی حساب نکرد کارش خوب پیش رفت و بعد کم کم و با آشنا شدن با قرآن به این نتیجه رسید که روی خداوند حساب کنه و فقط به او توکل و اعتماد کنه
ایاک نعبد و ایاک نستعین
انسانها رو دستان خداوند بدونیم که بما کمک می کنند از اونها تشکر کنیم ولی اعتبارش رو به خداوند بدیم یعنی بگیم خداونده که داره کارها رو انجام میده
وقتی توکلمون روی خداوند باشه رو یک آدم خاص حساب نمی کنیم، این نشد یکی دیگه
اگه روی فرد خاصی حساب کنیم حتماً زمین می خوریم
قانون خداونده
و اگر بر خدا توکل کنیم و اجازه بدیم که خداوند از دستان بینهایتش برای کمک بما استفاده کنه خیلی زندگی بهتری خواهیم داشت
توحید یعنی فقط روی خدا حساب کنیم و اونو تنها قدرت حاکم بر جهان بدونیم
فقط از خدا بخوایم روی هیچ کس حساب نکنیم قدرت رو به غیر خدا ندیم حتی پیامبر و امامها، که البته خود اون بزرگواران رفتارها و باوراشون درست بوده تو دعاهایی که خود اونها گفتن هیچ کجا پیدا نمی کنیم که قائل به شفاعت باشن و یا به پیروانشون توصیه کرده باشن که کسی رو واسطه قرار بدن بین خودشون و خدا
به نسبتی که انسانها شرک رو تو وجودشون دارن به همون نسبت هم از خوشبختی دور میشن
——
در آیه اذا سألک عبادی عنی خداوند میگه بشرط اینکه شما هم من رو اجابت کنید ما چطور می تونیم خداوند رو اجابت کنیم؟
ما با خداوند رابطه دو طرفه داریم
سیستمی بودن رفتار خداوند به این صورته که خداوند مثل یک انسان نیست و احساساتی رفتار نمی کنه و اینجور نیست که بخواد به یکی بده و به یکی نده و کلاً برای ما تصمیم نمیگیره
قوانین ثابتی وضع کرده و بر اساس اونها با ما رفتار می کنه
در قرآن هم آیه های زیادی داریم که در بعضی از اونها خداوند از کلماتی با ریشه رَوَدَ استفاده کرده مثل یُرید و یا اَرادَ که منظور اراده و خواست خداونده و با ضمیر مفرد (من) اومده، و در بعضی جاها از کلماتی با ریشه شَیَئَ استفاده کرده که در اونها منظور مشیت الهی و سیستمی عمل کردن خداوند هست و با ضمیر جمع هست و میگه (ما)
وقتی استاد سیستمی بودن خداوند رو مطرح کرد خیلیها بشدت باهاش مخالفت کردن
همیشه یه سری مقاومتها برای یه سری ایده هایی که جدیده و درست تره هست
هرکی به هر کسی توهین کنه، بدی کنه، غیبت کنه، تهمت بزنه یا بخواد براش درد سر درست کنه بخودش ضربه زده، به طرف ضربه نزده
اینم قانون خداونده
سیستمی بودن رفتار خداوند به این شکله که شما با توجه به افکار و باورها و رفتارت داری از خدا نتیجه میگیری
دو نفر که که با هم دوقلوی یکسان هستن و از یک پدر و مادر و یک خانواده هستن اگر دو نوع نگاه متفاوت به دنیا و خداوند داشته باشن، دونوع نتیجه متفاوت میگیرن
واین همون بحثیه که در آیه أِذا سّأَلَکَ عِبادی عَنّی بهش اشاره شده
که شما درخواست میکنی خداوند اجابت می کنه، اما این رابطه دو طرفه است، خدا بعنوان یک آدم نیست که تو بش بگی اونم یا بگه چشم یا بگه نه، اینطور نیست
شما یه فرکانسی میفرستی و یه سری باورایی داری و اون پاسخ میده به باورهای شما، اون همیشه آینه یه شماست
نگاه انسانی بخداوند نداشته باشیم خدا رو بعنوان جهان و انرژی در نظر بگیریم همون نگاهی که قرآن به خداوند داره و میگه الله نور السماوات و الارض
میگه به هر کجا رو کنی خدا رو می بینی
هو الاول هو الآخر هو الظاهر هو الباطن
اون همه چیه در بعد زمان، در بعد مکان و در بعد اشیاء
و بصورت سیستماتیک عمل می کنه
مثال آبمیوه گیری خیلی خوب میتونه اینو توضیح بده
که یه سیستمه که آنچه بهش ورودی میدی بهت خروجی میده
اگر سیب بندازی تو آبمیوه گیری بشما آب سیب میده، حتی اگر صد ساعت با آبمیوه گیری صحبت کنی یا بری دخیل ببندی یا التماس کنی یا 500 بار براش قرآن بخونی یا صدتا حدیث براش بیاری
امکان نداره بشما آب هویج تحویل بده،بهیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی، یک در تریلیون هم امکان نداره به شما آب هویج تحویل بده
ما با چنین سیستم طرف هستیم و در آیه اذا سألک میگه تو درخواست کن من اجابت می کنم، اما بشرطی که تو هم اجابت کنی تو هم ایمان بیاری به من
و درخواست ما کلامی نیست، فرکانسی و بر اساس باورهامونه، و هر وقت باورهامونو تغییر بدیم جهان بعنوان سیستم با تغییر شما رفتارشو در مورد شما تغییر میده
و خوبی این سیستم اینه که فارغ از اینکه شما در گذشته 500 هزار بار بهش سیب دادی و اون بهت آب سیب برگردونده؛ اگر اینبار بهش هویج بدی اون کاری به گذشته نداره اینبار بهت آب هویج برمیگردونه
بمحض اینکه تغییر کنیم همون لحظه پاسخ هاش تغییر می کنه
مثل رابطه بین کیبورد و کامپیوتره بمحض اینکه دکمه n کیبورد رو بزنی تو کامپیوتر n رو نشون میده، f رو بزنی f نشون میده، اینجوری نیست که f رو بزنی j بشما نشون بده
من تغییر میدم خودم رو، جهان هم به تغییرات من پاسخ میده
این آیه خیلی خاصه، به این دلیل که خداوند هفت بار از ضمیرمفرد (من) استفاده کرده بر خلاف اکثر مواقع که بصورت کلی از ضمیر جمع(ما) استفاده می کنه
و اینکه میگه اذا سألک اگر بندگان من از تو درباره من پرسیدند و فقط یکبار اذا سألک اومده یعنی خداوند جواب سؤالی رو داره میده که هنوز پرسیده نشده
در بقیه موارد خداوند به چیزی پاسخ میده که سؤالش توسط مردم دوره پیامبر پرسیده شده و از کلمه یسئلونک استفاده می کنه
و همیشه هم مردم موضوعات حاشیه ای مانند شراب یا روح رو پرسیدن در مورد خدا و ویژگیش که از مهمترین موضوعاته نپرسیدند
خداوند میگه اگر بندگان من(نه همه مردم عادی) از تو درباره من پرسیدند به اونها بگو من نزدیک هستم
اولین باوری که خودشو بعنوان یک سیستم توضیح میده، گفته من نزدیکم
چرا از میون این همه ویژگیهاش گفته من بشما نزدیکم؟ چون ما همه مون فکر می کنیم که اون از ما دوره
استاد در ابتدا در سالنی که متعلق به مسجد بود سمینار برگزار میکرده و بعضی وقتها در زمینه وحی کردن می گفته که خداوند فلان چیز رو بمن گفت، و با مقاومت خیلی از مذهبی ها مواجه میشد که می گفتند خدا؟!خدا بتو گفت! مگه تو پیامبری؟ مگه خدا با آدم حرف میزنه؟ خدا فقط با ائمه و معصومین در ارتباط بوده
توی قرآن ذکر شده که خدا به زنبور عسل وحی کرده، به مادر موسی وحی کرده، مگه مادر موسی یا زنبور پیامبر بوده؟
خدا هفت بار قسم به زمین و ماه و خورشید و بالا و پایین و چپ و راست میخوره که اینو بگه:
فَاَلهَمَها فُجورَها و تقواها، که بگه من بشما الهام می کنم خوب و بدتون رو اینه خدای قرآن
تو این آیه خدا نزدیک بودنو از این جهت میگه، میخواد بما بفهمونه که من نزدیکم بشما فکر نکنید که دورم و یه فاصله ای بین ما هست، و در آیه دیگری میگه از رگ گردن بشما نزدیکترم
ما خیلی راحت خدا رو فراموش می کنیم چه در دوره بدبختی خدا رو فراموش می کنیم میریم سراغ غیر خدا، و چه تو دوره غرور خدا رو فراموش می کنیم فکر می کنیم خیلی دوره و عصیان می کنیم
ولی وقتی بدونیم نزدیکه، نه خیلی عصیانگر میشی که خدا رو هم بنده نباشی، و نه همه رو خدا میدونی بجز خود خدا، چون میدونی نزدیکه گوشتو همون لحظه میپیچونه اگه از مسیر خارج بشی
سیستم اینجوریه ورودی بد بدی خروجی بد بهت میده، بدون تعارف هیچ رحم و مروتی هم در کار نیست، شما از مسیر خارج بشی حتماً نتیجه نتیجه ناجالبی خواهد بود، وارد مسیر بشی حتماً نتیجه نتیجه جالبی خواهد بود
و از کلمه اُجیبُ استفاده می کنه که اول شخص و فعل مضارع هست به معنای من همواره در حال اجابت کردن درخواستهای شما هستم
من اجابت می کنم درخواست(أِذا دعان) کسی که درخواست می کند، اما بشرطی که اونم اجابت کنه منو ، و اونم بمن ایمان بیاره، اونم تو مسیر و مدار من باشه
زمانی که شیطان مغرور میشه و از فرمان خدا سرپیچی می کنه و به آدم سجده نمی کنه خدا میگه تو رانده شدی از درگاه من برو
همه ما افکار شیطانی تو ذهنمون داریم که فکر می کنیم کجا چه خبره، شیطان هم داشت
بعد شیطان به خدا میگه پس اجازه بده من نسل آدم رو گمراه کنم، خدا اجازه میده میگه تا روز قیامت فرصت خواهی داشت هر کاری میخوای انجام بده، اما میگه تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهی داشت، بنده یعنی کسی که داره بندگی اربابشو می کنه منظور بنده واقعی که خدا رو بندگی می کنه هست نه هر آدمی
اگر کسی به معنای واقعی بنده خداوند باشه خداوند هم اجابت می کنه درخواست کسی که بندگی خداوند رو می کنه
ما هیچکدوممون هیچوقت نمی تونیم ادعا کنیم که ما بنده صالح خداوندیم، ولی میتونیم هر روز رو خودمون کار کنیم که هی نزدیکتر بشیم بهش
خدا یه سیستمیه که با توجه به شرایط ما بما برمیگردونه، این نیست که اون تصمیم گیرنده باشه برای ما، خدا برای کسی نمیخواد، ما هستیم که اجابت می کنیم، ما هستیم که توی مدار خداوند قرار می گیریم، و خداوند هم پاسخ میده به افکار و باورها و رفتار و ایمان ما
خدا رو شکر برای کامنت دومم در گام بیستم
در پناه خداوند مهربان شاد و سلامت باشید موفقیتهاتون روز افزون باشه و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
به نام خداوند قدرتمند این جهان هستی
به نام خداوندی که ستایش مخصوص اوست
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم پس منو هدایت کن به مسیر زیباییها و آسانیها
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم زیبا
سلام به دوستان هم فرکانسم
منم قبلا نمیدونستم چون آگاهی نداشتم با همون آگاهی پدر و مادر و اطرافیان و باورها و افکار اشتباهشون زندگی میکردم و خدا رو یه انسان میدیدم که بعضی اوقات اگه کار خوبی انجام بدی شاید دلش بسوزه و ورق برگرده یا اگه کار بد انجام بدی اون دنیا تو رو میسوزونه بیشتر مادرم خدا رحمتی میگفت
و این بود اندازه شناخت من به خداوند و کم کم که بزرگ شدم و ازدواج کردم یکم دیدگاهم عوض شد اونم 30 درصد ولی هنوز تو در و دیوار بودم و و به اندازه باورهای اشتباه و ترمزهام نتایج و اتفاقات هم رخ میداد نمیدونستم که مسئولش خودم هستم همش درگاه خداوند ناله میکردم اینقدر نماز میخونم قرآن میخونم چرا جواب نمیده یا نگاهم نمیکنه با احساسه بد
و الان خدا رو شکر چند ساله اون خدا رو از ذهنم پاک کردم خدای آسانگیر و هدایتگر رو تو ذهنم جا دادم و چقدر الان راحتم و هر چه بیشتر روی خودم کار میکنم و جلوتر میرم بهتر و بهتر هم میشه با خدا راحترم
به قول استاد عزیزم میگن این آگاهیها مثل دریای بیکرانه بستگی به ما داره ما چه ظرفی داریم تا از اون استفاده کنیم و عملی کنیم و نتیجه خوبی بگیریم و زندگیمون رو خودمون راه ببریم و سکان زندگی در دستان خودمون باشه
هر روز دنبال آگاهی هستم هر روز بیشتر روی خودم کار میکنم تمرینها رو حل میکنم و مینویسم
بدون نگرانی و استرس با خدا کارهامو تقسیم میکنم میگم من روی خودم و باورها و افکار و احساس خوب و فرکانس خوبم کار میکنم تو هم قدمهای بعدی رو بر ام بردار
و انجام میشه من ایمان دارم و هر دفعه با دیدن نتایج ابمانم بالاتر میره به این خدای قدرتمند
استاد دوستت دارم بی نهایت
مربم جان ممنونتم
یاحق در پناه خداوند مهربان باشین
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان گلم
🌺اوایل که استاد میگفت خدا انسان نیست و سیستمه ، خیلی با این حرف مقاومت داشتم
چون اصلا تمام ذهنیت من به عنوان یه بچه مسلمون (به زعم اونموقع خودم) رو به چالش میکشید🌺
♦️چون همیشه شنیده بودم که از خدا بخواه ، تو ذهنم این بود که خدا یه آدم قوی و متمول هست که همه چی داره همه کار از دستش برمیاد
♦️البته خیلی هم مو رو از ماست میکشه بیرون یعنی خطا کنم سریع مجازات میکنه
♦️خدایی که مثلا اگه نخواد ، من نمیتونم مسافرت برم یا اگه نخواد من نمیتونم برم کربلا (منو نمیطلبونه)
🖍️گذشت و گذشت تا با شما آشنا شدم و دیدم که یه نگاههایی دیگه هم تو دنیا هست که من تا به حال نشنیده بودم (به قول قرآن حرفها رو بشنو بهترینش رو قبول کن)
🌺 دیدم این نگاه کاربردی تره که آدم میتونه هر درخواستی از خداوند بکنه فارق از اینکه چه گذشته و چه خطاهایی و چه توانایی داره
🛑اصلا همینکه خداوند بی انتها میتونه بخشنده باشه در عین حالی که بی انتها میتونه خسیس باشه
🛑خداوند بی انتها میتونه دلسوز باشه و در عین حال بی انتها میتونه شقی باشه
بستگی داره چقدر من با باور و اعتقادی که بهش دارم بتونم بخشنده بودنش رو ازش دریافت کنم
🛑همینکه خدا عقده ای نیست که مثل خیلی از ماها با دیگران لج کنه اما در عین حال اگه از قوانینش تخطی کنم ، عقده ای هم میشه
مثل کسی که میگه نزار اون روم رو ، نشونت بدم
🛑این خدا که الان دارم باهاش ارتباط میگیرم یه خداییه که هرچی ازش بخوام میگه چشم البته اگه منم به حرفش گوش بدم (طبق قوانینش رفتار کنم) (خدا شاهده چند روزه تو ستاره قطبیم هرچی میخوام نهایتا دو روزه اجابت میشه خدایا شکرت )
💡اما رمزش اینه که
🟣هرروز یه دونه خاسته نه بیشتر ، تو گوگل کیپ مینویسم
🟢تحقق خواسته برام تو ذهنم امکان پذیر باشه و با این باور که برای خدا کاری ندارم همینطور که برای فلانی انجام داده برا منم انجام میده
🔵بگم و رها کنم با این باور که خدا خودش راه زیاد بلده برای اینکه منو به خواسته برسونه
🔴اگه چند روز هم محقق نشد ، بگم داره روال اداریش طی میشه با این باور که خدا آلزایمر نداره
به خدای احد و واحد ، البته به مقداری که دارم باورش میکنم همینجور اتفاقهای عالی داره میفته
📌حال چرا خیلی از مردم نمیتونن این خدا رو باور کنن؟
♦️چون دیده ها و شنیده هامون همش همین بوده
♦️چون تعداد اونهایی که با این عینک به خدا نگاه میکنن بیشتره
♦️چون ترس دارن جور دیگه در مورد خدا فکر کنن چون از بچگی شنیدن به هرچی شک میکنی شک کن الی چیزایی که درمورد خدا شنیدی
♦️چون پدران و اجدادمون همینجوری فکر میکردن
♦️چون همیشه شنیدیم تو آسمون ها دنبال خدا بگرد کسی نبود بگه خدا همه جا هست خدا همیشه کنار تک تک ماست خدا در وجود ماست
♦️چون همیشه گفتن با زجه از خدا بخواه
🖍️کسی نبود بگه مگه بیل گیتس زجه زد ؟
🖍️مگه احد عظیم زاده هر روز بلند میشه زجه میزنه؟
🖍️مگه این همه ملاک و تاجر زجه میزنن ؟
📌پس چرا اینا نتایجشون آنقدر بزرگه؟
♦️چون از بچگی آگاهانه یا ناآگاهانه این رو درک کردن که میشه ثروتمند بود.
♦️چون الگوهایی که باهاشون بزرگ شدن رفتارهای ثروتمندانه داشتند
♦️یا مثلاً آقای عظیم زاده از یه جایی تو زندگیش ، الگوهای ذهنیش عوض شده که نتایجش عوض شده
🟡عامل اصلی اون باوری است که هرکس نسبت به خودش و خدای خودش داره
📍اگه خدارو وهاب بینم و خودم رو لایق خدام میشه خدای سلیمان
📍اگه خودم رو جذاب ببینم و خدارو مقاله القلوب ، خدا برام میشه خدایی که یه شهر رو عاشقم میکنه
📍اگر خودم رو ذاهد بدونم و خدا رو عاشق آدمهای قانع ، خدا برام میشه خدای ذاهدهایی که همیشه سرشون جلو زن و بچه پایینه و افتخار میکنن که قانع هستن
از خداوند برای خودم و همه شما بهترینها رو طلب میکنم
بنام خدا
سلام استاد و خانم شایسته
سلام دوستان
خداوند به شکل اتفاقات وارد زندگی ما نمیشود اولا اتفاقات رو ما تقسیم میکنیم به خوب و بد از دیدگاه بالاتر اتفاق خوب و بد نداریم خیلی اتفاقات را به ظاهر بد میدونین ولی خیره و خیلی اتفاقات ظاهرش خوبه ولی شره برامون
خداوند یه سیستمه که با ورودی هایی که ما میدیم برا ما کار میکنه و این یک رونده یه اتفاق نیست که تموم بشه یعنی ما تو یه روندی هر لحظه فرکانس میفرستیم به این سیستم ورودی میدیم و این سیستم همواره در حال برگردوندن فرکانس ما به شکل اتفاقات هست
برای ساختن باورهای توحیدی من تجربه خودم اینه اول مثل استاد رو دیگران حساب نکنم که خودش طول میکشه بعد بخوام فقط رو خدا حساب کنم که اینم رونده و ارام ارام بهتر میشه
دومی این که بحث توحید رو باید هر روز به خودم یاداوری کنم اقا جان فراره الان این فایلو گوش میدم 30 ثانیه بعد یادم رفته شرک میورزم
در مورد ایه اذا سالک
واقعا باور مهمیه که خدا نزدیکه از این جهت که این باورو بسازم نه تو سختی ها گیو آپ میکنم و ناامید میشم چون خداوند از رگ گردن نزدیکه و نه تو خوشحالی و موفقیت ها گردن کلفت میشم چون میدونم سیستم خدا هر لحظه جواب میده در هر صورت از مسیر درست منحرف بشم گوشمو میپیچونه چون نزدیکه و در لحظه کار میکنه و اگه در مسیر درست باشم بازم نزدیکه و در لحظه جواب میده
و اینکه منم خدا رو اجابت کنم یعنی چی؟ یعنی این که فرکانس ها و باورهامو درس کنم یه مثال بزنم برا خودم
فرض کن سیستم تلوزیون
این سیستم وقتی کار میکنه که به برق وصل باشه و دکمه پاور رو از رو کنترل یا خود تلوزیون بزنم حالا من تا این کارو انجام ندم این سیستم روشن نمیشه خداوند رو مثل تلوزیون در نظر بگیرم اجابت کردن خدا یعنی این که بابا باید دکمه پاور رو بزنی باید به فرکانس خدا برم چطور به فرکانس خدا برم با ورودی خوب با ساختن باور قدرتمند کننده و با احساس خوب
این ایه رو انصافا استاد فقط تو فایل های رایگان 500 بار بیشتر توضیح دادن من تازه یه زره دارم متوجه میشم این نشون میده تغیر باور دکمه نیست یه روند همیشگیه و باید هر روز مثل غذا خوردن روی خودم کار کنم
استاد جانم سپاسگزارم ازتون
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ ۚ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَٰلِکَ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
این آیه اشاره داره به مدارهایی که خورشید و ماه در آنها قرار دارند و اینکه نظمی که وجود داره در هستی البته برای کسانی که بدانند
إِنَّ فِی اخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ
در این آیه خداوند اشاره داره به این موضوع که این نشانه ها برای کسانی هست که متقی هستن و کنترل ذهن دارن
إِنَّ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ
در آیه بعدی خداوند میاد شرح میده که اگه امید نداشته باشی به ملاقات ما و راضی بشی به زندگی که داری و فکر دیگه همینه و کاری نمیدونم بکنم و از نشانه ها غافل باشی
أُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ
جهنم و برای خودت میسازی به واسطه افکار و باورهایی که داری
سلام به روی ماه زوج جذاب و عشقولی
عجب فایل جذابی بود ، خدایا شکرت
مثل همیشه هماهنگ بود با موضوعاتی که داشتم صبح مینوشتم و الهاماتی که دریافت کردم
خدایا بینهایت سپاسگزارتم
اینکه اصلا مهم نیست تا لحظه قبل چه فکری داشتی ، چه فرکانسی ارسال کردی !!
به محض تغییر فرکانست ، به محض تغییر احساست
این جهان به فرکانس جدیدت پاسخ میده
مگه میشه بزنی کانال 2 اما تلویزیون بگه حوصله ندارم یا باهات حال نمیکنم ؟!!! من میخوام برنامه کانال 5 و نشون بدم ؟؟؟؟
محاله محال
وقتی من هر روز که بیدار میشم احساسم عالیه ، هر روز از زاویه یی به اتفاقات توجه میکنم که به احساس بهتری برسم مگه میشه جهان به من شرایطی و نشون بده که احساسم و بد کنه ؟؟؟
محاله
اگه با اتفاقی احساسم بد میشه ، نه اینکه اون اتفاق بد باشه نه
چون کنترل ذهن ندارم و ذهنم شروع کرده به بد نشون دادن اون شرایط ، همین
اصلا خود خدا در قرآن گفته اگه میخواین هدایت بشین و مورد رحمت قرار بگیرین ، اگه میخواین درد های درون سینه هاتون مرهم گذاشته بشه باید شاد باشین
چون در آرامش و حال خوبه که هدایت و دریافت میکنم
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ
ای مردم ، (اینجا خداوند هیچ قید و شرطی نزاشته ) این یک موعظه و پند از طرف پروردگار و درمانی برای دردهای سینه هاتون و البته هدایت و رحمتی برای مومنین
چقدر با عظمت و سرشار از نکته اس
اولش میگه ای مردم و در آخر میگه همه این موهبت ها که گفتم نصیب مومنین میشه
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ
بگو به فضل خداوند و به رحمتش شاد باشین که شادی براتون بهتر از آنچه جمع میکنید
خداوند داره به زبان ساده و واضح میگه هر چی میخوای با شاد بودن که پشتوانه این شاد بودن ایمان هست بدست میاری
آرامش میخوای ؟ شاد باش
پول میخوای ؟ شاد باش
رابطه عاشقانه میخوای ؟ شاد باش
شهرت و محبوبیت میخوای ؟ شاد باش
چطوری میشه شاد بود ؟ شادی پایدار فقط یک راه داره، اونم ایمان به تنها فرمانروای جهانیان ِ ، تسلیم بودن ِ
ایمان به غیب
اینکه بتونی سپاسگزار چیزی باشی که با چشم سر نمیبینیش
بخدا که خداوند هزاران برابر بیشتر از چیزی که حتی درخواست میکنیم به ما میبخشه
تو درخواست رابطه عاطفی میکنی ، خدا هم رابطه بهت میده ، هم ی خانواده بینظیر نصبیت میکنه ، هم عزت و آبرو بهت میده ، هم ثروت بهت میده ، هم آزادی مالی بهت میده هم آزادی زمانی بهت میده ، هم آزادی مکانی بهت میده ، اصلا طوری زندگیت و دگرگون میکنه که خودتم نمیفهمی چی شد ؟؟!!!!
بهت بقیه میگن بابا طرف چقدر خوش شانس
نه عزیزم طرف ایمان داره و فقط روی خدا حساب کرده و در لحظه هایی که هیچی نداشته با احساس خوب سپاسگزار داشته ها و نداشته هاش بوده
طرف وقتی ی اتفاق به ظاهر نازیبا براش افتاده ، از خدا حمایت خواسته که خودش و دل اون اتفاق بهتر بشناسه و ایمانش و محکمتر کنه
طرف با ذکر و نام خدا قلبش آروم بوده
تو هم میتونی به هر آنچه دلت میخواد با کنترل ذهنت با ایمانت با احساس خوبت برسی
استاد جونم برای تک تک فایل های ارزشمندتون با فرکانس قلبم سپاسگزارم
مریم جونم سپاسگزارتم که هستی
خدای مهربونم ، ای نزدیکتر از من به من
قطره وجودم و در اقیانوس بیکران وجودت محو کن
مرا مسلمان کن و مسلمان بمیران
به نام خداوند بخشنده و مهربان
خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم که منو به این مسیر هدایت کردی و دارم این آگاهی هارو میشنوم؛ قطعا من در مسیری هستم که اینجا حضور دارم و این آگاهی هارو میشنوم؛ زندگیم شده سراسر خدا، زندگیم شده سراسر احساس آرامش، شده سراسر حال خوب، هم جای زندگیم خدا حضور داره، باهام صحبت میکنه: بهم الهام میکنه؛ اصلا یه آدم دیگه شدم، خیلی از خودم، از خدای خودم و از شرایط زندگیم و حال و احساس خوب و آرامشی که دارم راضی ام، هر لحظه سعی میکنم سپاسگذار این همه نعمت و لطف خداوند باشم؛ خدایا تو این مسیر همه چی بهم دادی؛ از همه مهم تر خودتو بهم دادی، من تو این مسیر شماختمت و هر چی بیشتر شناختمت و بیشتر بهت نزدیک شدم، آرامشم و نعمت هام بیشتر شده؛ خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم بابت تموم نعمت هایی که بهم دادی سپاسگذارتم؛ بابت حضور تو این مسیر؛ خدایا من به اندازه درکم به قوانین خودت بهم نعمت و ثروت دادی: خدایا ازت میخام کمکم کنی این قوانین رو بهتر درک کنم تا بهت نزدیک تر بشم، خدایا من عاشق این آرامشی هستم که از جنس خودته، من عاشق این حال خوبم هستم خدایا تموم زندگی منو در بر گرفتی با تموم وجودم عاشقتم
استاد عزیزم واقعا ازت سپاسگذارم که به درستی این قوانین الهی و خدایی رو درک کردی و به بهترین شکل ممکن در اختیار من قرار دادی؛ استاد من از وقتی با شما آشنا شدم زندگیم 1000 درجه تغییر کرده، یک آدم دیگه شدم و بینهایت الان از شرایط زندگیم راضی ام؛ حتی از تضاد هایی که دارم و اونم بخاطر آموزش های ارزشمند شکاست؛ با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم از خداوند میخوام نعمت، ثروت و سلامتی شما رو هزار برابر کنه چون شما لایق ترین آدم روی کره زمین هستین؛ خیلی ازتون سپاسگذارم
خیلی دوستون دارم
سلام
این کامنت شما چقد قشنگ بود و اینکه شما اینقدر دیدتون به همه چیز مثبته
و داستان هدایتتون رو خوندم خیلی پر از نتیجه و امید بخش بود واقعا تحسینتون میکنم بابت اینهمه نتیجه گرفتن از قانون و اینکه با حس و حال خوب و خدایی کامنتهای خوب و امید بخشی مینویسید
واقعا این کامنت نوشتن خیلی خوبه و هم به خود آدم کمک میکنه و هم بدرد افراد دیگه ای که کامنت رو میخونن میخوره امید و انگیزه میده
چندتا از کامنت هاتونو دیروز هم خوندم واقعا امید و ایمان آدم به قانون بیشتر میشه…
انشالله که نتایج بیشتر و بیشتری بگیرید در این مسیر…
افسانه خانم سلام
بینهایت سپاسگذارتونم که برام کامنت نوشتین من وقتی کنار اسمم نقطه آبی میاد و برام کامنت میاد احساس فوق العاده ایی بهم دست میده؛ از صمیم قلب سپاسگذارتونم و از صمیم قلب سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده و من اینجام کنار دوستان خوبی چون شما و با تموم وجودم تحسینتون میکنم که تو این سایت الهی حضور دارین و دارین رو خودتون کار میکنید و اونقدر فعالین که هم کامنت میخونین و هم برای دیگران کامنت مینویسین و این یعنی خیلی قلب بزرگ و رئوفی دارین که از نتایج دیگران خوشحال میشین و این خوشحالی رو ابراز میکنین
خیلی خوشحال کردین وقتی گفتین داستان هدایت منو خوندین و کامنت های منو خوندین که سبب شد ایمانتون به قانون بیشتر بشه و این یعنی به لطف الله مهربان این مسیری که دارم میرم و هر روز فایل گوش میدم و کامنت مینویسم مسیره درستیه و باید با لذت و با عشق بیشتری به این مسیر ادامه بدم
و بازم از صمیم قلب سپاسگذارتونم که برام کامنت نوشتین؛ بهترین هارو براتون از خداوند خواستارم؛ آرامش روز افزون خدایی و نعمت و ثروت آسمانی نصیب قلب مهربونتون
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم
در آیه اذا سالک عبادی خداوند فرموده به شرط اینکه شما هم مرا اجابت کنید منظور از اجابت در این آیه چی هست؟
در این آیه از یه رابطه دو طرفه صحبت شده بندگان و خداوند یه رابطه سیستمی که به فرکانس ها و باورهای هرلحظه پاسخ میده نه فرکانس ها و باورهای گذشته بلکه در لحظه هست فارغ از اینکه در گذشته چه باور و فرکانسهایی داشتی با تغییرات مثبت من در فرکانسها و باورهای درست من سیستم هوشمند هم پاسخهای هماهنگ با فرکانسها و باورهای همون لحظه من جواب میده و این فوقالعاده هست که ما بخوایم هر لحظه رو خودمون کار کنیم و فرکانسها و باورهای قدرتمند کننده ای رو در خودمون ایجاد کنیم تا جوابهای عالی بگیریم
استاد تو ایران شما اولین کسی بودید که در مورد سیستمی بودن خداوند صحبت کردید همون طور که گفتید با اون همه ورودیهای که از سریالها و فیلم ها و رسانه های اجتماعی گستردهای که بوده و هست همه ما مردم خداوند رو به شکل یه انسان قدرتمند شناختیم که رفتار انسانی داره که میتونه عصبی بشه و یا دلش برای کسی بسوزه و یا خداوند با کسی حال میکنه دوستش داره بهش همه جور نعمتی میده یا باهاش حال نمی کنه و دوستش نداره عذاب و سختی رو براش میخواد به همین دلیل این نگاه انسانی به خداوند باعث شده بود که همیشه با نذر و گریه و زاری و واسطه قرار دادن امامان میخواستیم که خداوند به ما نگاه ویژه ای داشته باشه و ما رو دوست داشته باشه تا نعمت های بیشتر رو به ما بده چقدررررررر این نگاه توش ناعدالتی و عدم لیاقت و ارزشمندی شرک و ترس و بی ایمانی و عبادت و دعا و راز ونیاز از سر ترس از خداوند داره و درنهایت نتیجه نگرفتن باعث کافر شدن به این نوع خدای ناعادلانه داره هیچ آرامش و احساس خوبی در این نوع نگاه متبادر نیست وقتی این باور رو داری که خداوند فقط به پیامبران وحی میکنه و با تو هیچ صحبتی نمی کنه چقدر احساس عدم لیاقت و بی ارزشی میکنی
اما با درک مفهوم درست من یشا الله من تشاااله انشاالله و تفاوتش با آن اراد الله ان یرید الله از ریشه[ رَ وَ دَ ] که همون جور که گفتید بارها در قرآن گفته شده و در عقل کل هم بچه ها ترجمه و توضیح درستش رو دادند میتونیم بهتر سیستمی بودن جهان رو درک کنیم
استاد همون جور که گفتید ایده های جدید و درست در ابتدا خیلی مقاومت و مخالفت در افراد ایجاد میکنه اما نهایتا اون کسی که به دنبال حقیقت و صراط مستقیم باشه هدایت میشه به این آگاهی ها همون جور که خیلیها هدایت خواستند و به این مسیر هدایت شدند البته که شما با درک این آگاهی ها با عشق برای ترویج توحید و یکتا پرستی در مقابل همه توهینها و تهدیدها بدون هیچ واکنشی با درک درست قانون ادامه دادید چون ایمان داشتید که اونها با اون باورها و فرکانسهاشون کوچکترین تاثیری بر شما ندارند بلکه به خودشون ضربه میزنند و در مدار اتفاقات بد قرار میگیرند حتی اگر دو نفر با دو دیدگاه متفاوت در یک خونه زندگی کنند با دو نتیجه متفاوت مواجه می شند و این قانون بدون تغییر خداوند هست
در آیه اذا سالک عبادی خداوند خیلی واضح از سیستمی بودن این جهان گفته که تو درخواست میکنی و من جواب درخواستت رو میدم به فرکانسها و باورهای هر لحظه تو جواب میدم
خدایی که اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ این خدا در همه چی هست بعد زمان و مکان نداره
درخواستهای من با ایمان به خداوند با باورهای درست با فرکانس درست که در شخصیت و رفتار و عملکرد من خودش رو نشون میده به شکل نتیجه دلخواهم پاسخ داده میشود
نکته مهم اینه که این سیستم هوشمند کاری به این نداره که در گذشته من چکار کردم چه شخصیت و باوری داشتم در هر لحظه با تغییر من در مسیر درست با باورها و فرکانسها رفتار و شخصیت درست من واکنش جهان هم به سرعت به این تغییرات تغییر میکنه
سوره مبارکه البقره آیه ۱۸۶
وَإِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإِنّی قَریبٌ ۖ أُجیبُ دَعوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ۖ فَلیَستَجیبوا لی وَلیُؤمِنوا بی لَعَلَّهُم یَرشُدونَ﴿۱۸۶﴾
و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!
این آیه بسیار مهمه که چند مورد از تفاوت این آیه با دیگر آیات بررسی میکنیم :
هفت بار از ضمیر من استفاده شده در حالی که خداوند از ضمیر جمع« ما» در بسیاری از آیات صحبت میکنه ما وحی کردیم ،ما این اتفاقات رو به وجود آوردیم اما تو این آیه استثناء از ضمیر «من» استفاده کرده
در قرآن بسیاری از آیات از یسلونک استفاده شده یعنی مردم در موارد مختلفی از جمله روح ، جن ، شراب ، جهاد ، وضو،روزه،قبله و دیگر موارد از پیامبر سوال میکردند و خداوند هم به پیامبر الهام میکرد سوال مهمی که انقدر اصل بوده که باید بدونند خداوند چیه ؟چه ویژگیهای داره ؟پرسیده نمیشده و این باز نشون میده که چقدر انسان درگیر حاشیه بوده و از اصل دور بوده و خداوند برای درک بهتر آیندگان خودش این سوال رو مطرح و جواب میده و این ویژگی در این آیه مشخص هست
از کلمه بندگان من استفاده شده نه مردم عادی اگر بندگان من درباره من پرسیدند بگو من نزدیکم
دراین آیه خاص اولین چیزی که گفته ، گفته من نزدیکم نگفته من رحمان و رحیم و غفور و وهابم یا نیومده بگه من جبارم من عذاب دهنده مشرکان فقط میگه من نزدیکم
خداوند میخواد با این آیه ما باور کنیم که این خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره همواره به ما الهام میکنه هدایتمون میکنه وحی فقط به پیامبران نبوده خداوند به همه انسانها موجودات وحی میکنه همون طور که تو قرآن گفته که ما به مادر موسی وحی کردیم به زنبور وحی میکنیم و هفت بار قسم خورده به روز و شب و زمین و آسمون و.ستارگان که ما خیر و شر شما رو به شما وحی میکنیم کافیه فراموش نکنیم ودر زمان بدبختی و سختی یا در زمان دارایی و آسانی غرور و عصیان نکنیم به خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره و به فرکانس های هرلحظه ما جواب میده باور و ایمان داشته باشیم و در هر لحظه حواسمون به فرکانسمون باشه در واقع به جای باور اشتباه ترس از خداوند از فرکانسهایی که می فرستیم بترسیم و حواسمون به فرکانسها مون باشه
خوشبختانه من کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم رو دارم و هربار به درک بهتری از سیستمی بودن این جهان میرسم و دوره هایی که مریم جانم معرفی کردند دوازده قدم ،راهنمای عملی دستیابی به رویاها کمک میکنه به شناخت بهتر این جهان سیستمی و هوشمند برسیم عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
سلام سِوداى نازنین
من عاشق اون جمله اول کامنت شما هستم❤️بنام خداى هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگى و زیبایى و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعى و بدیهى😍اولین بار این جمله رو تو دورِ جدید سفر به دور آمریکا که استاد کامنت شما رو میخوندن شنیدم و چقدر به دلم نشست،خودم خاطرم نبود کدوم قسمت بود اما چند روزى بود توى ذهنم میچرخید و همه جمله هم کامل یادم نبود به خواهرم گفت و ایشون از کامنت هاى همون جلسه برام پیدا کرد و فرستاد و من اول دفترم که مباحث جلسه عزت نفس رو مینویسم اینو مینویسم،جالب بود امروز تو کامنت منتخب یکى از دوستان دیذم که نوشته بودن به قول سوادى عزیز بنامِ خداى هدایتگرم… و خیلى عجیب بود براى بار دوم همین امروز کامنت خودتون رو با این شروع دیدم،ذوق زده شدم و دلم خواست این حس قشنگم رو سهیم شم😌
عطیه
سلام استادان عزیزم.
من دیروز هدایت شدم به این فایل بینظیر.
چقدر عالی این موضوع را شما توضیح دادید.
این رابطه یه رابطه دو طرفه است و وقتی به خدا به شکل یه سیستم نگاه کنیم، می فهمیم پس اون اجابت کردن ما در حقیقت همون کنترل ذهن است. در حقیقت توانایی کنترل ذهن است که ما ورودی خوبی به سیستم بدهیم، سیستم خروجی درستی به ما میدهد. دیگه ساده تر از این نمیشه توضیح داد. ساده تر از این نمیشه مثال زد.
به آبمیوه گیری سیب بدهی، آب سیب پس میده. امکان نداره آّ هویج پس بدهد.
خیلی عالی بود. خداروشکر. دیروز در حالتی این هدایت برای من انجام شد که من در مورد همزمانی ها و دوره هایی که دارم کار میکنم تفکر میکردم و خیلی جالب هست، من جلسه 2 و 3 قدم دوم را گوش میدادم.
استاد فقط باید بگم من واقعا خیلی فراموش کار هستم و خداروشکر میکنم هر روز داره با این فایل های عالی شما هدایت میشوم. خیلی عالی هدایت میشوم. یعنی اگر یه روز تو زندگی من باشید متوجه می شوید چطور در هر لحظه هر فایلی که گوش میدهم هدایتی است.
همین دو سه روز پیش خیلی جالب هدایت شدم به اینکه برو تو مسیر نقاشی کردنم که اینقدر دوستش دارم.
بعد هدایت شدم به کامنت یکی از دوستانم توی دوره عالی احساس لیاقت، و خیلی جالب تر از اون امروز هدایت شدم به جلسه دوم راهنمای عملی دستیابی به رویاها.
این برام جالب بود که شما توی این جلسه در مورد اون کتاب نوشتن توضیح دادید و چقدر برام درس شد. من میخواستم نقاشی را شروع کنم ولی اول دنبال این بودم که برای فروش آثار هنری ام باید یه جایی و یک مکانی را داشته باشم. بعد شما توضیح دادید که من به الهاماتم عمل کردم انجام شد. خود ناشر پیدا شد. و این مسیر را من طی کردم. و بعد گفتید من اگر میخواستم از روز اول به اون ناشر و اینها فکر کنم، اصلا قدمی بر نمیداشتم.
به خودم گفتم ببین دیگه خدا چجوری بهت بگه شروع کن. یعنی من ایمان دارم که خدا طرح ها را به من الهام میکنه. بعد ایمان نداشته باشم این سیستم که من بهش ورودی میدهم خودش طرح های منو با بهترین قیمت به فروش میرساند؟!
همون بیماری کمالگرایی که همیشه درگیرش هستیم اینجا داشت گریبان گیر من میشد.
برنامه ام این شد. من از این توانایی استفاده میکنم. شروع میکنم و از خداوند هدایت میطلبم. حالا تا مراحل بعدی خودش را سر راه من قرار بدهد. دقیقا یاد یکی از جلسات روانشناسی ثروت 2 می افتم که شما میگفتید می خواستید از رودخانه رد شوید و مسیری که طی کردید کاملا مخالف مسیری بود که قبل از حرکت برنامه ریزی کردید.
خداروشکر میکنم بی نهایت. هر روز خدا زیبایی های بیشتری به من نشان میدهد.
عاشقتونم استاد عزیزم و مریم خانم شایسته عزیزم.
واقعا ازتون سپاسگزارم و صمیم قلبم دوستتون دارم.
ان شاءالله هر کجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ کَذلِکَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَهٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّهٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ «23»
و بدین گونه ما در هیچ شهر و دیارى پیش از تو هشدار دهندهاى نفرستادیم مگر آنکه ثروتمندان مغرورشان گفتند: ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و از آثار آنان پیروى مىکنیم.
قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آباءَکُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ «24»
(پیامبرشان) گفت: آیا اگر آئینى هدایت بخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید برایتان بیاورم (حاضرید دست از راه نیاکان بردارید) گفتند: ما به آنچه بدان فرستاده شدهاید کافریم.
فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ «25» سوره زخرف
پس ما از آنان انتقام گرفتیم و بنگر که فرجام تکذیب کنندگان چگونه است.
=====================================
سلام به استاد عزیزم و استاد مریم جونم و دوستای خوب هم پروژه ایم
الهی که حال دلتون عالی باشه و هر روزتون بهتر از دیروز باشه
خدا رو شکر که دیروز از فرصت تنفسی که مریم جان داد بخوبی استفاده کردم ، جلسه یک دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو با تمرکز گوش کردم و جلسه اول بخش یکم دوره قانون آفرینشو کار کردم
دیروز هم یکی از بهترین روزهای زندگی من بود
صبح با همسرم رفتیم پیاده روی توی خیابون خلوت و کوچه باغهای طالقان، در سکوت محض و در آرامش عظمت خدا رو بیاد آوردم و باهاش صحبت کردم و بعد با همسر جان کلی صحبتهای توحیدی کردیم و چقدر سپاسگزاری کردیم
خدا رو شکر که خدایا شکرت ورد زبونم شده
از بغل یه خونه رد شدیم کلی مرغ و خروس توش بود گفتم عجیبه که ساکتن و هیچ سر و صدایی نمی کنن، یه ذره رفتیم جلو آقا خروسه شروع به قوقولی قوقو کرد!گفت بفرما صدا میخواستی صدای قوقولی قوقوی خودمو تقدیمت می کنم!
این روزا خیلی زیاد میبینم که میخوام و میشه
درسته که در مورد چیزای کوچیکه ولی برای خدا که کوچیک و بزرگ فرقی نمی کنه و وقتی که این چیزای کوچیکو ببینم وتایید و تحسین کنم و بخاطرشون سپاسگزاری کنم کم کم در موارد بزرگ هم اتفاق میوفته
یکی از بستگان نسبتاً دورم که در دوران دبستان تو یه مدرسه بودیم بمن پیام داد که گروهی تشکیل دادن از خانمایی که در اون دبستان بودن و الان در شرق و غرب عالم پخش شدن و گفت خیلی دوست دارم اگر امکانش هست شما هم عضو بشی، من با احساس عالی سلام و احوال پرسی پر محبتی باهاش کردم، و با اعتماد بنفس و احساس خود ارزشمندی در حد بوندس لیگا!خخخ بهش گفتم شرایطشو ندارم و چند ساله توی فضای مجازی فعال نیستم و گفتم عذرخواهی منو پذیرا باش
خیلی از من تشکر کرد و گفت واقعاً نیرو گرفتم از روش جواب دادنت
و ظهر هم جاتون خالی رفتیم تو حیاط و کنار باغچه جوجه کباب درست کردیم، با هم چوبا رو گذاشتیم تو منقل و آتیشو شعله ور کردیم از بوی خوش آتیش لذت بردیم بعد هم بوی جوجه کباب، قبلنا من زیاد نمی رفتم همون بالا تو خونه بودم مثلاً سالاد درست می کردم یا ظرفا رو سر میز میزاشتم، ولی الان مدتیه که از قبل شرایطو فراهم می کنم و همراه همسر جان میرم پایین تو حیاط
بعد از ظهر هم زنداداشم که در کرج زندگی می کنن بهم زنگ زد و کلی قربون صدقه هم رفتیم، و گفت سعیده خانم اینا (خواهر من) قراره بیان خونه ما برای شام، خیلی دوست دارم شما هم بیایین،(و یاد این صحبت استاد افتادم که وقتی شما روی خودتون خوب کار می کنین، بیشتر به مهمونی دعوت میشین) گفتم منم خیلی دوست دارم بیام ولی الان یه کمی دیره چون ما فردا میخواستیم بریم تهران و باید وسایلی که میخوایم با خودمون ببریم تهران رو آماده کنیم جمع و جور کنیم، و محمد آقا هم الان خوابه بزار بیدار بشه باهم مشورت کنیم اگر قرار شد بیاییم، بهت خبر میدم، بعد به خدا گفتم خدایا من دوست دارم بریم ولی بتو میسپرم، بریم خوشحال میشم اگه نریم هم ناراحت نمیشم،
همسرم بیدار شد بهش گفتم گفت دیره بابا الان ساعت چهاره، گفتم خیلی کاری نداریم و من دلم میخواد بریم، گفت باشه بریم،به زنداداشم زنگ زدم گفتم میاییم گفت به به چی از خدا بخوام از این بهتر! و با همسر جان همکاری کردیم و در سریعترین زمان ممکن وسائلو جمع و جور کردیم و گذاشتیم تو ماشین، تا بحال اینقدر سریع حاضر نشده بودیم
و توی راه هم از مناظر زیبای جاده طالقان لذت بردیم و درباره اش صحبت کردیم
و دخترام هم اسکایپ زنگ زدن و کلی صحبتهای قشنگ و دلپذیر با هم داشتیم
و بعد هم که خونه برادرم رسیدیم، همدیگه رو در آغوش گرفتیم با هم فقط خوش گذروندیم و خوش گذروندیم و لذت بردیم، و حرفای خوب خوب زدیم
یه چیزی هم که برام جالب بود این بود که خواهرم تعریف کرد که مادر بزرگمون به خوابش اومده و گفته سعیده بعد از این نه من نه تو، و خواهرم تعبیر کرده بود که این حرفش بخاطر این بوده که قبلاً هر شب براش فاتحه و یکی دو سوره کوچیک قرآن میخونده و بهش هدیه میکرده و الان چند وقته نخونده، و یا مامان و یا بابا بخوابش اومدن و چنین و چنان گفتن؛ من گفتم خوبه به خواب من نمیان انگار اونا هم میدونن که من جدا هستم جور دیگه ای هستم سرم به کار خودم گرمه
——–
امروز هم سه چهار بار این فایلو گوش کردم و تو دفتر نوشتم و توی نوت گوشیم هم نکته هاشو یادداشت کردم، یه کمی ازش مونده ولی عادت ندارم کامنت طولانی بنویسم احتمالاً تو یه کامنت جداگانه بنویسم اگه فرصت کردم، جلسه 9 و 10 دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو هم که استاد شایسته جون رفرنس داد چند روز پیش هر کدومو دوبار با تمرکز گوش کردم
اینقدر دوست دارم وضعیت الانمو که مثل بچه مدرسه ایهایی که شاگرد زرنگ هستن تمام وقتم بجز کارهای روتین و کارهای خونه دفتر و قلم دستمه گوشی دستم و قرآن کنار دستم هست
روزی چندین بار خدا رو شکر می کنم که هدایتم کرد به این مسیر
خیلی وقتها هم انگار استاد روبرومه باهاش حرف میزنم میگم خدا بینهایت خیرت بده استاد جونم که دست خدا شدی و با شما یاد گرفتم که میشه خیلی زیبا زندگی کنم و همه اش زیبایی و لذت باشه
استاد عزیزم سپاسگزارم
مریم جان مهربونم سپاسگزارم
دوستای نازنینم سپاسگزارم
خیلی دوستون دارم
خدا رو شکر برای یه گام دیگه
و یه کامنت دیگه
در پناه خدا شاد و سلامت باشید موفقیتهاتون روز افزون باشه غوطه ور در دریای الطاف الهی باشید