مصاحبه با استاد | مرور چند اصل برای تصحیح دوباره مسیر - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

202 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرام گفته:
    مدت عضویت: 948 روز

    با سلام ممنون از استادم ومریم جان چقدر خوبه که چنین آگاهیهای نابی رو بی‌دریغ در اختیار ما گذاشتید بحث الگوهای تکرار شونده ومثالی که استادم فرمود بر عمق جانم نشت اینکه کنجکاو باشیم والگویی تکرار شونده را در موارد مختلف ببینیم که نتیجه یکسانی دارند وقانون را از آن پیدا کنیم من که به خدا قسم چنین موردی را در هیچ کتاب فیلم و سخنرانی جز اینجا ندیدم واین چشم دل من رو باز کرد سپاسگزارم واقعاً مثال عینی آن در استادم وعلی دایی دوست دوران بچگی ام که الان خانم دکتر موفقی شده وهمه یک وجه مشترک داشتن داشتن هدف در زندگی وتمرکز بر خود وناامید نشدن وجسارت وانرژی انجام کا خدایا چقدر راحت شدم با این آگاهیها من هم به خودم افتخار می‌کنم به خاطر اینکه همیشه امید داشتم وهمیشه کنجکاو بودم که فلسفه زندگی را بدانم واساتید و راههای زیادی را رفتم وخداروشکر استادی که مناسب من باشد را در این زمان پیدا کردم من استاد رو از کلاسهای تجریش که در مسجدی بود می‌شناختیم اما امسال فهمیدم که او استاد من است چند ماهی هست که به طور متمرکز روی محصولات وفایلها کار می‌کنم واین چند ماه برکتی برای من آورده که خودم هم متعجب شدم از اندام تا عزت نفس و آرامش خدا یا شکرت بابت این دستان کمک کننده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    حیات گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    سلام وقت بخیر و شاد باشید

    به نظرم برخی حرف های استاد حالت نظر دارد نه قانون

    خود من وقتی دانشجو بودم کارم عملی بود و همه بچه ها در کارگاههای مربوطه حاضر میشدن و حتی دستمزد هم میگرفتن و حتی خودشونم میکشتن که از اون یکی جای بهتری بروند و مولد ثروت باشند و امور خوابگاه را خودشون پول در بیارن

    ولی من حسم به شدت بد بود ، حتی ۱ بار هم اونجا توی هیچ کارگاهی نرفتم

    کوچکترین تلاشی نکردم تا ترم اخر که درس های عملیمون به خاطر نیود دستگاه کلا کنسل شد

    و من برگشتم شهر خودم و هدایتی رفتم یکجایی و اوجا مشغول به کار شدم

    و اون طرف بهم گفت چقدررررررر خوب کردی پیش اونها نرفتی چون از اول اونها کارو اشتباه یاد میدن و طرف دیگه به سختی درست میشه

    و ۱ سال بعد به عنوان استاد در دانشگاه شهرمون انتخاب شدم

    در صورتی که هیچ کدام از انها نه استاد شدند و نه کارگاه زدند

    ولی مطمعنم اگر اون زمان این فایل را گوش میدادم استرس میگرفتم و میگفتم پس منم باید برم سر کار

    و برای خودم یکی از اون کارگاههها پیدا میکردم

    درصورتی که خیلی اون زمان بهم گفتن بیا عقب میمونی

    ما صحبت میکنیم تو بیا همه دارن قوی میشوند

    ولی من هیچ توجهی نکردم

    و مینشستم توی خوابگاه فیلم میدیم ، ولی هیچ برنامه و رویایی هم برای ۱ سال دیگم نداشتم ، کلا هیچوقت اون زمان ها اهل برنامه ریزی

    و هدف گزاری نبودم

    البته بگم(ترمز زیاد داشتم ولی از بچگی من ادم چشم و دل سیری بودم نمیدونم چرا ، (منظورم قانع بودن نیست با اینکه خانوادم سطح متوسط بودن)

    رابطه ام با خدا هم خوب نبود چون خدا رو مسول قبول شدن در این دانشگاهی که دوست ندارم میدونستم و ناراحت بودم که جواب دعاهام نداده و گفتم دیگه کاری بش نخواهم داشت

    و این موضوع مال ۴ سال پیش هست

    و به جایی رسیدم بعد اون که همه متحیر شدند

    حتی خودم

    و اگر هم الان اینجا در خدمتتونم ، درخواست ازادی مالی و کار سیک تر و تعویض شغل داشتم که به این صفحه دوست داشتنی هدایت شدم

    به قول مولانا ، اینکه چه اتفاقی برای دیگران چگونه رقم خورده راضی نشو ، پرده از راز خود بگشای

    همون طور که کارل یونگ میگه : من مسوول سرگذشتی که بر تو گذشته نیستم من مسوول انتخابی هستم که خود کرده ام

    و متاسفانه الان فهمیدم بزرگترین دغدعه توی این راه همین دو دل شدن هاست

    که من قبلا اینجوری نبودم

    که نکنه اینجا باید اقدام کنم چون ایمانی که عمل نیاره حرف مفته

    نکنه این ارامشی که دارم مال بیخیالیمه

    نکنه الان باید حرکتی بکنم که برکت هم از خدا بیاد

    و………….

    در صورتی که بعد متوجه میشوی نه نیازی نبوده

    همینکه این پیدا کردن الگو باز دوباره می اندازت در یک فکرهایی که از این راه بروی

    اون چطور رقم خورده منم همونو بکنم

    اون چی داره منم همون تصویر را بسازم ، ماهی تابش فلانه ،،،،،اااا پس منم میخوام

    ووو………..که خیلی توی کامنتها دیدم

    تحسین عالیه خود من عاشق این وسیله هام ، اما انگار از خواسته های حقیقی مون دور شدیم

    و دیدم انگار همه میخوان یک راه رو برن و فکر میکنن مسیر اینه

    ولی گفتم من زمانی که همه کار میکردن نشسته بودم فیلم میدیم مسیری که حتی با حرف های استادم در تضاد

    کامنتهایی که میگزارم حسی است و فکر میکنم باید نوشته شود

    اضافه کنم(اسم کارگاه را اوردم تا رشته و شغل مشخص نشه که یه موقع روی کسی اثر بد بگذاره درحالیکه به اون کار علاقه مند هست)

    سپاسگزارم استاد و مریم عزیزم💫💫💫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    نور گفته:
    مدت عضویت: 630 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون

    میخوام راجب سوال دوم که از استاد پرسیدن در مورد توکل صحبت کنم

    اونایی که میخواستن بدونن توکل چیه و چیکار میکنه؟

    چند وقتیه خیلی روی ایمان و عدم شرک کار میکردم ولی واقعیتش اصلا نمیتونستم نجواهامو کنترل کنم. همش مغزم باهام حرف میزد عین مغز بیش فعالا…

    خیلی تمرین میکردم ولی پیشرفت چندانی نداشتم توی این مورد معمولا مغزم غالب قلبم میشد…

    چند وقتم بود که قران رو شروع کرده بودم خیلیم خوشحال بودم که مسیر درستو پیدا کردم ولی بازم اون شرکه بود دیگه که نکنه اینا همش دروغه و …

    ولی ادامه دادم نذاشتم نجواهام مانع حرکتم بشه با اینکه نجواها خیلی صداش بلند بود ولی حرکت میکردم …

    خلاصه ناامیدی شیطان است و شیطان داشت باهام زندگی میکرد ولی من سعی میکردم نادیده بگیرمش گاهی موفق بودم گاهی هم نه ولی برایند بد نبود…

    دیشب سوره لقمان رو باید میخوندم . از بین همه سوره های قران این سوره خیلی منو تحت تاثیر قرار داد البته شاید بخاطر تایمش بود وگرنه همه سوره ها پر از آگاهی هستن… احتمالا چشم من و قلب من دیشب نیاز به اون حرفا داشته.

    توی این سوره یه جا گفت که ” به پدر و مادر خودتون نیکی کنید بخصوص به مادرتون چون شما رو حمل کرده و دو سال شیر داده و از جون خودش گذشته و جونش ضعیف شده ولی تو رو شیر داده. حتی اگر پدر و مادرت ازت خواستن مشرک باشی تو فقط ازشون پیروی نکن اما در هر صورت باهاشون با حسن خلق رفتار کن.”

    اصلا من متحول شدم با این آیه ، گفتم ببین چه خدایی دارم که با اینکه شرک رو بزرگترین ظلم بیان کرده ومشرکان رو با ظالمان یکی دونسته اما نسبت به مشرکان هم میگه با حسن خلق رفتار کن!!!!!!!

    من مثل مارکت که صبح بیدار میشی میبینی سهام ها با یه گپ بزرگ قیمتاشون باز شده و سطح عرضه تقاضا بدجوری جابجا شدن شده بودم اصلا کلا سطح افکارم یه گپ و جابجایی خیلی بزرگ توش افتاد…

    همونجا گفتم این همون خداست ، همون خدایی که من توی قلبم با فکر کردن بهش آروم میشم و پیداش کردم … من کلی سوره های دیگه رو خونده بودم ولی این جمله تحت تاثیر قرار داد منو…

    شب موقع خواب تصمیم گرفتم همه چیز رو بسپارم بخدا (توکل) و یه جور مطمئن تری سپردم بهش همه چیزو…(قبلا هم میسپردم ولی خودمونیم دیگه از این سپردن الکیا)

    امروز صبح که بیدار شدم بلافاصله نجواها اومدن حمله کردن اصلا. ولی من هر بار به ذهنم گفتم آروم باش تو سپردی به همون خدایی که دیشب شناختیش…خلاصه تا ظهر به همین شکل همش با خودم حرف میزدم.

    چند روزی هم بود همش از خدا میخواستم که خدایا همونطور که علم تعبیرخواب رو به یوسف آموختی همونطور هم به من علم چارت خوندن وحی کن( من تریدر بازار فارکس هستم) ولی فقط میگفتم و میرفتم زیاد مطمئن نبودم اصلا که انجام میده برام … ولی امروز چون توکل کرده بودم به خدا و شرک رو کنار گذاشته بودم سر ظهر یه چیزی بهم گفت برو فلان ایده رو روی چارت پیاده کن ببین چی میشه چون قول داده بودم همه الهاماتمو عملی کنم سریع انجامش دادم جالبه انرژیمم خیلی زیاد شده بود قبلا تنبلی میکردم ولی امروز گفتم نه من انجامش میدم و خداروشکر اصلا یه دری به روم باز شد از مدل خوندن عرضه و تقاضا روی سهام ها … استاد میگفتن وقتی ترمز نداشته باشی درخواست کنی در لحظه جواب میده خدا و اگر تو هم آماده باشی دریافتش میکنی جواب خدا رو. این اتفاق دقیقا برام امروز افتاد که الهاممو عملی کردم سریع نتیجه شم گرفتم…خدایا صدهزار مرتبه شکرت اصلا نمیدونم چطوری میشه قدردان بود…

    دو تا الهام دیگه هم در مورد کارم بهم شد که انجام دادم ولی نتیجه ش فعلا نیومده نیازمنده یکم زمانه ولی مطمئنم به زودی میاد چون من کارو به کاردان سپردم(به خدا (باز هم توکل)) …

    من همیشه دنبال یه کلید بودم برای زندگی بهتر، پول بیشتر، سلامتی کامل، رابطه خوب و… خواستم خوشحالیمو با شما شریک بشم و بگم من اون کلید رو پیدا کردم

    اون کلید ایمان(توکل) هست

    فقط ایمان(توکل) و لاغیر…

    از خدا میخوام نور ایمان رو توی قلبم روشن نگه داره و هر روز روشنتر بشه قلبمون به نور ایمان.

    دوستون دارم

    نور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2204 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربانم

    خدا رو شکر میکنم ک در گام 21 پروژه «مهاجرت ب مدار بالاتر» قدم میگذارم و دارم کاملا احساس میکنم ک در حال گام گذاشتن در مدار بالاتر هستم و تفاوت عملکرد خودم رو در شرایط مشابه قبل میبینم و این یعنی باورهام تغییر کرده . نتایجم داره عوض میشه و این یعنی باورهام در حال تغییر کردن هست. واکنشهام ب مسایل تغییر کرده و این یعنی باورهام تغییر کرده .خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم .

    بعد از شنیدن داستان شما جسارت بیشتری پیدا کردم ک از خداوند درخواست‌های بزرگتری داشته باشم و ایمان داشته باشم ک خداوند می‌تونه معجزه آسا خواسته هام رو برآورده کنه.

    خداوند می‌تونه پاسخ بده به شکلی ک باورت نشه

    من زندگیم پر از معجزه است

    اگر من به مسیر درست هدایت بشم اون مسیر درست منجر به اجرای تصمیماتی میشه ک سود و نتایج مالی عالی برام رقم بزنه .

    از هیچ همه چی می‌تونه به وجود بیاد.

    أَوَلَیۡسَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۚ بَلَىٰ وَهُوَ ٱلۡخَلَّـٰقُ ٱلۡعَلِیمُ81

    و آیا کسى که آسمان ها و زمین را آفریده است، توانا نیست بر اینکه همانند آنها را بیافریند؟ چرا ،در حالى که او بس آفرینندۀ داناست

    إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَیۡـًٔا أَن یَقُولَ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ 82

    جز این نیست که فرمان او هنگامى که چیزى را بخواهد این است که به آن چیز بگوید:باش، بى درنگ مى‌شود

    وقتی من تغییر میکنم نتایج هم تغییر می‌کنه . اتفاقات می‌تونه بیفته. درهای رحمت خداوند باز میشه و بیشتر و بیشتر هم میشه . آدم های درست میان .هزینه ها کاهش پیدا می‌کنه . سودها بیشتر میشه . معجزات رقم میخوره .

    وقتی آدم حرکت می‌کنه و شجاعت رو نشون میده درها باز میشه . پولها از هیچ ب وجود میاد . واقعا من هرروز معجزه رو در زندگیم میبینم و من بخاطر این معجزات ذوق میکنم و خدا رو شکر میکنم

    من کلی ایده دارم برای اجرا کردن

    من مطمینم ک وقتی کسی حرکت میکنه خداوند دلها رو نرم می‌کنه براش . وقتی متعهد باشی و حرکت کنی حتمن درها باز میشه ،حتمن کمکها میان ، دلها نرم میشه باید ادامه بدی و ایرادها رو پیدا کنی . باید راه رسیدن به اهدافت رو پیدا کنی . وقتی قانون رو بفهمی همه چی خیلی زود اتفاق می‌افته …بوووووم

    به اصل بچسب و فرعیات رو رها کن.

    وَلِلَّهِ غَیۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَإِلَیۡهِ یُرۡجَعُ ٱلۡأَمۡرُ کُلُّهُۥ فَٱعۡبُدۡهُ وَتَوَکَّلۡ عَلَیۡهِۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ 123

    و نَهان آسمان ها و زمین، تنها از آنِ خداست و کار یکسره به سوى او بازگردانده مى‌شود، پس او را پرستش کن و بر او توکّل کن که پروردگارت از آنچه مى‌کنید، بى خبر نیست

    در لغتنامه عربی اومده : توکل از ریشه «و-ک-ل» چنانچه با «علی» استعمال شود، به معنای اظهار عجز و اعتماد به غیر و سپردن امر خود به دیگری است و در توکل به لحاظ وزن تفعّل، گونه‌ای مطاوعه (موافقت و پذیرش) و اختیار هست که گویا انسان با اختیار خود فردی را وکیل بر می‌گزیند تا به کارهایش سامان بخشد. و یه نکته جالب اینکه وقتی این ریشه رو در قرآن جستجو کردم در تمام موارد خواسته شده ک بر خداوند توکل بشه یعنی باید خودت رو تسلیم امر خداوند کنی و از اون بخوای ک کارهات رو سامان بده و اعتماد داشته باشی ک اون هم می‌تونه این کار رو انجام بده . در بعضی موارد با الله اومده و در بعضی موارد با رب به کار رفته

    توکل : یعنی ایمان به هدایت خداوند داشته باشی . امید داشته باشی ک خداوند کارها رو برات انجام میده . قدرت خداوند رو باور کن ک می‌تونه هدایت کنه. تو رو به سمتی ببره ، نشانه ای برات بیاره ک کارها ب نفع تو پیش بره . بنابراین مسیر فکری ت رو درست کن تا در مدار دریافت الهامات قرار بگیری

    تکامل

    یادمه استاد در مورد تکامل گفتن ک آیاتی ک در اونها «ثم» ب کار رفته به معنی یه رونده ، یه مسیره ، یعنی تکاملی طی شده و بعد اون اتفاق افتاده مثل :

    کَیۡفَ تَکۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَکُنتُمۡ أَمۡوَٰتࣰا فَأَحۡیَٰکُمۡۖ ثُمَّ یُمِیتُکُمۡ ثُمَّ یُحۡیِیکُمۡ ثُمَّ إِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ 28

    هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعࣰا ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَسَوَّىٰهُنَّ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتࣲۚ وَهُوَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمࣱ 29

    چگونه به خدا کفر مى‌ورزید، در حالى که شما مردگانى بودید پس به شما حیات بخشید، سپس شما را خواهد میراند، سپس شما را زنده مى‌کند آنگاه به سوى او بازگردانده مى‌شوید

    او کسى است که آنچه را در زمین است، جملگى براى شما آفرید ،همچنین به آسمان پرداخت آنها را به صورت هفت آسمان منظّمّ ساخت و او به هر چیزى داناست

    هرچی به دور و بر خودم نگاه میکنم استاد میبینم ک علت خیلی از بدهی ها و قرض ها و فشارهایی ک در جامعه امروزی متحمل خیلی از زندگیها شده ب دلیل همین عجله و شتاب و دور زدن قانون تکامل هست و اینکه من نمی‌خوام آماده بشم و می‌خوام به خواسته ای برسم اما بدون در نظر گرفتن قانون تکامل

    زمان رو با تجربه کردن میشه کوتاه کرد اما خیلی از ما نگران هستیم ک چون ممکنه مسیر رسیدن به نتایج طولانی بشه فک میکنیم با پول میشه این مسیر رو کوتاه کرد و سریعتر پیش رفت و به همین دلیل متوسل به وام میشیم تا بتونیم این زمان رو کوتاه کنیم و سریع برسیم به مرحله ی بالا …

    واقعا مثال ورزش و واکنش عضلات یکی از بهترین و طبیعی‌ترین الگوهای قانون تکامل هست ک فک کنم همه‌ی ما تجربه کردیم ک وقتی بعد از مدتها ورزش و فعالیت بدنی سنگینی انجام می‌دیم تا مدتها بدن درد رو تجربه میکنیم .

    آدم همیشه باید پول بسازه من باید همیشه ورودی مالی داشته باشم.

    برای رسیدن به موفقیت مالی باید مجموعه ای از باورهای درست در خودم ایجاد کنم و مجموعه ای از ترمزها و باورهای محدودکننده رو با درست کردن باورهای قدرتمند کننده بهتر کنم تا نتایج مالی ایجاد بشه .

    درک این اصل ک من باید مولد و ارزش آفرین باشم تا به ثروت برسم یکی از درکهای ارزشمندی بود ک من در طی فایل‌هایی ک استاد درمورد ساخت ثروت صحبت کردن متوجه شدم . خدا رو شکر میکنم . فهمیدم ک من باید ارزشی خلق کنم تضاد و مسأله ای رو حل کنم تا به ثروت برسم البته از مسیر آنچه علاقه دارم .

    الگوهای تکرار شونده در طبیعت و جهان من رو به درک قانون جهان می‌رسونه .

    یعنی استاد در مورد نگاه شما از روزه من شگفتزده شدم و واقعا درکی داشتم یعنی احساس کردم ک چراغی در ذهنم روشن شد ک خیلی وقت بود سوال شده بود برام و اینجا جواب گرفتم.یعنی فک کنم برای اولین بار بود در زندگیم ک وقتی رفتم سراغ این آیه ک خوندید ب خودم گفتم چطور حقیقت اینقدر آشکار بوده اما چون من پیش زمینه ای ذهنی داشتم نتونستم متوجه ش بشم و درک کنم :

    به آیه 183 سوره بقره “آیه صوم” می‌گویند: یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون؛ “ای کسانی که ایمان آورده‌اید روزه بر شما نوشته شده است همان گونه که بر کسانی که پیش از شما مقرر شده بود باشد که تقوا کنید”.

    جالبه معنی لغوی «صیام» یعنی خودداری کردن از انجام کاری هست مثل خوردن و صحبت کردن و … اینجا در این آیه این فعل به صورت مطلق و لغوی ب کار رفته و آنچه امروز میگن برداشت و معنای اصطلاحی هست نه چیزی ک در آیه گفته شده باشه. درواقع آیه داره میگه خودداری کردن بر شما نوشته شده است .

    وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْاَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْاَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ اَتِمُّوا الصِّیامَ‌ اِلَی اللَّیْلِ 13

    و بخورید و بیاشامید، تا رشته سپید صبح، از رشته سیاه شب براى شما آشکار گردد؛ سپس روزه را تا شب، کامل کنید در این آیه صیام خوردن توضیح داده شده .

    البته طبق جستجوی من این ریشه فقط 6 بار در قرآن اومده بود .

    از لا ب لای صحبت شما درکی برام ایجاد شد ک تصمیم گرفتم طبق قانون تکامل بیام برای تغذیه م حرکت مثبت انجام بدم ، الیته ک من در برابر این جسم ارزشمندم ک خانه ی روح منه مسؤل هستم . تصمیم اینه ک ریزه‌خواری رو از روش غذایی‌م حذف کنم و از همین امروز اجراش کردم . فقط وعده اصلی بخورم در واقع همون هدفی ک در روزه هست : یعنی حواسم هست ک آگاهانه بین وعده‌ها چیزی نمی‌خورم و فقط وعده اصلی چیزی میخورم و همینطور تصمیم گرفتم فرآورده‌های شکری رو هم از تغذیه‌م حذف کنم ک البته یه جورایی وقتی تصمیم می‌گیری ریزه خواری نکنی خود ب خود خیلی از هله هوله ها و چیزهای شیرین حذف میشن .

    از خداوند یاری می‌طلبم ک بتونم بر تصمیماتم متعهد بمونم و هدایت بشم به مسیرهای بهتر و قانون سلامتی .

    خدا رو شکر که همه چیز در زندگی من در حال بهتر شدن هست .

    این آگاهی‌ها زندگی ساز هست واقعا ، عجب جمله ای گفتی مریم عزیزم 🩶 واقعا این آگاهی ها زندگی ساز هست . خدا رو هزاران مرتبه شکر .

    سپاسگزارم استاد عزیزم 🩶

    سپاسگزارم از تمام عزیزانم در این جمع بهشتی 🩶

    خدایا شکرگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    سعید ذاکری گفته:
    مدت عضویت: 2901 روز

    سلام استاد عباس منش بینظیرم

    و سلام به خانوم شایسته مهربان ‌و دوست داشتنی که با عشق فضا رو برای تکرار آگاهی ها و مهاجرت به مدار بالاتر آماده کردین.

    استاد از توکل گفتین

    توکل چه احساس قشنگیه . وقتی به تضاد میخورم و خواسته ای در وجودم شکل میگیره و من میام به جای توجه به اون تضاد از خواسته ام صحبت میکنم می‌نویسم با خودم گفتگو میکنم و تجسم میکنم ، اونجا این توکل میاد و کولاک می‌کنه . دقیقا همون جایی که نجواهای ذهن میاد سراغم میگه کو؟ کجاست خواسته‌ی تو ؟ الان که فلان موضوع و ناخواسته توی زندگیته ! از کجا میخواد درست بشه ؟ چطور درست میشه ؟

    دقیقا همینجاست که من میگم ای ذهن من : in God we trust

    دقیقا همینجاست که میگم من جزو دسته مومنانی هستم که به غیب ایمان دارم ، به همون چیزی که من نمی‌بینم ایمان دارم و خدای من وعده داده که اگر روی خواسته هات تمرکز کنی و احساس خوبی داشته باشی من مسیر و شرایط رسیدن به خواسته هات رو برات فراهم میکنم و بعد برای ذهنم الگوهایی از شدن ها رو براش مثال میزنم که ببین در فلان موضوع هیچ ایده ای نداشتی چطور درست بشه ولی شد و تو سورپرایز شدی . پس اینم میشه . پس نگران نباش و بسپار به خدایی که فرمانروای جهانیان است . خدایی که رحمان و همواره بخشنده است . خدایی که قدرت این رو داره ما رو به راه راست و راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کنه .

    استاد چقدر لذت داره ایمان داشتن

    چقدر کیف میده وقتی چشمک خدا رو میبینی که میگه کارِت نباشه بسپارش به من . بیا باهم بسازیمش.

    چقدر رها کردن و چگونگی رو به خدا سپردن ذهن رو سبک می‌کنه ، احساس رو خوب می‌کنه

    چقدر احساس قدرت بهت دست میده وقتی ایمان داری خالق زندگیت هستی و هر چی رو که دوست داری میتونی خلق کنی

    به قول شما وقتی شجاعت به خرج میدی ، شجاعتی که پشتوانه داره ، شجاعتی که پشتوانه اون ایمان به خود و خداست . و اونوقت حرکت میکنی هدایت میشوی، درها باز میشه دلها نرم میشه گشایش حاصل میشه کمکها از راه میرسه و همزمانی ها رو درک میکنی و اونجاست که معجزاتی میبینی که قبل از اون هیچ ایده ای براش نداشتی .

    و من اینها رو تجربه کردم . چه احساس عجیب و فوق العاده ای داره . خدایا شکرت

    و تکرار و تکرار این تجربیات خودم و شما و همه دوستانم ، ایمانم رو بیش از پیش قوی می‌کنه .

    استاد در مورد تکامل گفتین .

    من نمونه این تکامل رعایت نکردن رو در کسب و کار از نزدیک دیدم و ضربه های مهیب اون رو لمس کردم و زجرها و نگرانی ها و استرس ها و به هم ریختن اوضاع و به هم پیچیده شدن امور و بی اعتباری رو دیدم که ریشه اون در عجله داشتن و اصرار بر راه چند ساله رو در یک سال رفتن و بدو بدو کردن دیدم . اینکه بقیه بگن واااااااو چقدر خفن !

    اینکه بخوای روی بقیه حساب کنی و شرایط برات اونجور جلو نره . اینکه دنبال عشقت نباشی و فکر کنی توی مسیر دیگه پول هست و بعد پول اون مسیر رو در راه عشقت تزریق کنی .

    و همه اینها باورهای اشتباهیه که چه آسیب های عمیقی می‌ زنه و درک این آگاهی ها و عمل به اون نه تنها جلوی آسیب ها رو میگیره که توی اون زمان نه تنها تکاملت رو با لذت و عشق میگذرونی که به نتایج پایدار و باورنکردنی میرسی .

    خدایا شکرت برای درک این آگاهی ها .

    و چقدر قشنگ مثال زدین که برای طی کردن تکامل لازم نیست زمان طولانی بگذره . فقط کافیه با همون شرایطی که داریم قدم بعدی رو برداریم تجربه کنیم درسهاشو بگیریم و با اون شرایط اوکی و راحت بشیم و قدم بعدی رو برداریم و قدم‌های بعدی رو برداریم . نکته اینجاست که میتونیم قدم ها رو زود به زود با توجه و تمرکز بالا روی اون قدم برداریم که آگاهانه توجه کردن روی اون مسیر و انرژی گذاشتن در اون مسیر و تکرار نتایج گرفته شده در ذهنمون و مرور اون خیلی به طی کردن تکامل کمک می‌کنه .

    و این مسیر می‌تونه آرام آرام و لذت بخش جلو بره.

    که این احساس خوب ادامه مسیر رو هموار و راحت به جلو می‌بره.

    استاد عزیز و نازنینم عمل کردن به آموزه های شما که عین قوانین بدون تغییر این جهان با عظمت است چقدر لذت بخشه

    استاد عزیزم از زمانی که با شما آشنا شدم سعی کردم درآمد داشته باشم . قبلش هم کم و بیش داشتم ولی همزمانی آشنایی با شما وقتی شد که من مصمم تر برای خودم کار میکردم . درآمدم زیاد نبود واقعیت این بود که حداقل ها رو هم جواب نمی‌داد ولی من و همسر عزیز و دلبندم با عشق ادامه دادیم فراز و نشیب ها رو طی کردیم . البته که تعهدمون صددرصد نبود ولی حتی توی این موضوع هم تکاملمون رو طی کردیم . امروز بعد از چند سال به درک خیلی بهتری از عمل به قانون رسیدیم نشونه اون هم اینه که حالمون رو بهتر خوب میکنیم و احساس بهتری داریم و رهاتر هستیم . میتونم بگم تجربه الان رو قبلاً نداشتم .

    استادم امروز که این کامنت رو می‌نویسم بهتر این مفهوم رو درک کردم که سعید جان شخصیتت باید عوض بشه نه اینکه چند عامل رو در خودت تغییر پیدا کنه

    کاری که کردم این بود استاد :

    از بیس و پایه گفتم همه چیو دوباره مرور میکنم و می‌سازم . ما قبل از اینکه به دنیا بیایم خود خدا بودیم و اون خدا همراه ما به این جهان مادی اومد و شد روح ما . از طرفی ما ذهنی داشتیم که سفید خالص بود و ذهن ما با ورودی ها و شنیده ها و دیده ها و ادراکاتمون و تجربیاتمون و الگوهای اطرافمون بمب باران شد. و شد همینی که الان هستیم . و ذهن ما به شکل باورهایی که تا الان ساختیم دراومده است . حالا همه این آگاهی ها و باورهایی که آگاهانه یا ناآگاهانه ساختیم با آگاهی های روح ما هماهنگ و همراستا نیست و به همین علت احساس خوبی رو همیشه تجربه نمی‌کنیم

    پس کار ما از اینجا شروع میشه که با ساختن باور های جدید این هماهنگی رو بیشتر کنیم تا بیشتر در مدار خداوند و مدار خلق خواسته هامون قرار بگیریم

    حالا با این درک از قانون و خودمون هر روز سعی میکنم یک مفهوم و یا مفاهیمی رو در خودم آگاهانه بسازم . و از خداوند می‌خوام هر روز منو در این مسیر زیبا هدایت کنه .

    با این کار و ممارست بر این کنترل ورودی و عمل به آگاهی ها کم کم به اون شخصیت مطلوب نزدیک و نزدیک تر میشم .

    چند روز پیش این مفهوم رو در خودم بیشتر از قبل نهادینه کردم که من با آگاهی مطلق به این جهان مادی قدم گذاشتم و میدونستم که این جهان تضاد های زیادی داره و اساس اونها برای اینه که من خواسته هام شکل بگیره و نباید با اونها بجنگم بلکه باید تمرکزم رو روی اون خواسته های شکل گرفته و احساس خوب بذارم تا در مدار خداوند باشم و اون خواسته رو خلق کنم و به این شکل رهاتر شدم و خیلی از زندگیم لذت بیشتری بردم.

    یا این جلسه ذهنم روی موضوع تکامل و چگونگی طی کردن سریعتر تکامل به شکل درست قفل کرد . امید به خدا با درک بهترش تکاملم رو آگاهانه و با سرعت بیشتر طی خواهم کرد .

    و در آخرین مورد از روش مطالعه شما برای قرآن خیلی لذت بردم خیلی خوب نحوه مطالعه شما رو درک کردم و در قلبم به شما آفرین گفتم و تحسینتون کردم و چقدر این روش پیدا کردن پترن ها و الگوهای تکرار شونده در قرآن عالیه

    یعنی مستند و با مثال های متعدد یک مفهوم رو منطقی در ذهنتون حک میکنین

    استاد نازنینم من خیلی خوشبختم که خدا منو به این مسیر هدایت کرده و با شما استاد عزیزم آشنا کرده تا من به مهمترین رسالتم در این دنیا یعنی خلق خواسته هام و لذت بردن از این جهان مادی برسم.

    خدایا هزاران بار ازتو سپاسگزارم که همیشه همراه و هدایتگر منی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1681 روز

    به نام الله مهربان و هدایتگر به سمت زیبایی شادی سلامتی ثروت

    سلام به استاد و مریم عزیز در این سریال های فوق العاده مصاحبه

    نکات فایل

    =ما همه اتفاغات میتونیم خودمون خلق کنیم و خداوند هدایت میکنه به سمت خواسته هامون

    =خداوند به درخواست ها به شکلی پاسخ میده که باورمون نشه

    =به هر چیزی توجه کنیم از اصل و اساس اون وارد زندگیمون میشه

    =وقتی ادم واقعن بخاد تغییر کنه ایمان نشون بده خداوند دستهاشو‌ میاره و‌ واقعن کمکش میکنه

    =وقتی ادم حرکت میکنه شجاعت حرکت کردن پیدا میکنه درها براش باز میشه

    =هر کسی با تمام وجود حرکت کنه خداوند درهارو باز میکنه دلهارو نرم‌ میکنه براش

    =وقتی متعهد باشیم و حرکت کنیم حتمن درها باز میشه خداوند هدایت میکنه

    حرکت تغییر با ایمان به تنها فرنمارا جهان

    سپاسگذارم برای نکات و این فایل های با ارزش مصاحبه

    آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    زمانی که استاد با قانون آشنا شدند توانستند با عمل کردن به آن ثروت بسازند و زمانی که دوست داشتند زمینی با مبلغ پول خیلی کم برای خودشان داشته باشند خداوند فردی را به سمت ایشان هدایت کرده که به طرز معجزه آسا زمین خریدند و پس از مدت بسیار کوتاهی قیمت زمین سی برابر افزایش یافت و زمانی که تصمیم به مهاجرت به تهران گرفتند به دلیل شروع کسب و کار جدید خودشان در مسافرخانه ای اقامت کرده و کل پولی که از فروش زمین بدست آورده بودند را صرف کسب و کار خود کردند و بعد از آن در خانه معلم مدتی سکونت داشتند و پس از آن نیز به طرز معجزه آسایی به خانه یکی از دوستانشان با تمام تجهیزات و امکانات کامل هدایت شدند. به دلیل باورهای مناسبشان در مورد قوانین و خداوند و شجاعت برای قدم گذاشتن در دل ناشناخته ها بوده و از آنجا که خداوند به شجاعان پاسخ می دهد درها یکی پس از دیگری باز شده و اتفاقات معجزه آسا برایشان رخ داد.

    استاد هیچگاه اجازه نمی دادند که کسی تحقیر یا کوچکشان کند و در زندگی خصوصی ایشان دخالت کند. همواره سبک شخصی خود را داشته و به ایده هایی که به ایشان الهام می شد عمل کرده و با تمام وجود حرکت می کردند البته زمانی که باورهای ما در مورد خداوند درست باشد او دلها را برای ما نرم می کند ، درها باز می شود و اتفاقات خوب رخ خواهد داد. اما در ابتدا به دلیل باورهای نامناسب رسیدن به اهداف کمی دشوار است اما هر چقدر که بر روی آن کار کنیم رسیدن به اهداف برای ما راحت تر و لذت بخش تر می شود.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از خودت یاری میطلبیم خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه راه کسانی که مورد غضبت قرار گرفتند و نه راه گمراهان.

    درست پارسال همین موقع ها بود که چقدر سریال سفر به دور امریکا را میدیدم و همیشه دنبالش میکردم در کنار دوره ایی که داشتم دقیقا در نوروز پارسال هدایت شدم با خانواده ام به یک سفر رویایی به برزیل و چقدر لذت بردیم

    وقتی رفتم به ساحل آمریکا جنوبی درست مثل ساحلی که در سفر به دور امریکا دیده بودم ساحل اونجا شن های سفید و نرمی داشت که من مثل خود استاد پاهایم را در اون شن ها فرو بردم و در اون ساحل زیبا راه میرفتم و یه دفعه یادم افتاد من این ساحل و این منظره ها را دیدم و اشک شوق ریختم از اینکه واقعا قانون جواب میده

    همیشه استاد به ما میگه به چی توجه میکنید ورودی هاتون چیه همونها را به زندگیتون دعوت میکنید و این و من واقعا درکش کردم و تجربه اش کردم

    استاد واقعا قانون تکامل که من اولین بار از شما شنیدم. خیلی باورش کردم و یه نکته اینکه آدم باید صبر داشته باشه و وقتی داره حرکت میکنه و عمل میکنه و با تکامل به همه چی میرسه

    استاد همیشه وقتی از خودتون از گذشته هاتون تعریف میکنید که چه جسارتی داشتید و وقتی تصمیمی میگرفتید حتما انجام میدادین دیگه کاری نداشتید کی خوشش می یاد یا نمی یاد من این رفتارتون را خیلی دوست دارم چون من خودم اینجوری نبودم در گذشته نظر دیگران برام مهم بود ولی الان خیلی بهتر شدم

    استاد دوره عزت نفس و احساس لیاقت خیلی به من کمک کرد در نظر دارم دوباره و دوباره این دوره ها را تکرار کنم

    به نظر من این دو دوره را ما همیشه تا آخر عمر نیاز داریم که روش کار کنیم

    دوره های ثروت را هم دوست دارم که من الان در دوره ثروت یک هستم و تا اخر دوره ثروت 3میخواهم ادامه بدهم

    از پروردگارم برای همه بچه های سایت و همه مردم ایران موفقیت و رشد درخواست میکنم

    خدایا ما تسلیم تو هستیم خدایا ما همه به خودت توکل کرده ایم خدایا هدایتمان کن

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و موفق و آزادی داشته باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    یاسمن ایزانلو گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    کامنت پنجاه و ششم

    14 بهمن 1403

    تعهد دعا:

    خدای مهربانم

    وقتی معجزه ای که برامون کردی رو با شوق و ذوق برای دیگران تعریف می کنم، متوجه میشم خوشحالیم رو درک نمی کنن و حتی گاهی میگن اگه از اون مسیر سخت می رفتین هم اشکالی نداشت!

    پروردگارم

    این حرف رو کسانی می زنن که مثل گذشته ی من، به قدرت و عظمت تو شک دارن. خود من هم همینطور بودم. قدرت تو رو زیر سوال می بردم و قدرت آدم ها رو بیشتر و حتی علم و دانش آدم ها رو غنی تر از تو می دونستم.

    اما امروز می فهمم تو چقدر بزرگ و توانمندی و حالا می تونم معجزاتت رو باور کنم.

    اگر قبلا کسی همین حرف ها رو به خودم میزد، فکر می کردم طرف خرافاتیه. همونطور که سال ها پیش مامانم از معجزات تو برام می گفت و من پوزخند می زدم و فکر می کردم خیلی توی دنیای خودش غرق شده. اما امروز می فهمم تمام حرف های مامانم حقیقت داشته. اون در فرکانسی بوده که معجزات تو رو با چشم می دیده و به نشونه هات ایمان داشته. تمام معجزات تو حقیقت داره. مثل همین معجزه ای که برای حل مسئله ی ما کردی.

    پروردگارا

    تمام این مسائل به من می فهمونه که:

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی … گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    خدای مهربانم ممنونم که من رو با خودت آشنا کردی و حالا من می تونم پیغامت رو بشنوم.

    ازت سپاسگزارم.

    خداوندا تو اجابت کننده ی درخواست درخواست کننده ای. ازت می خوام همونطور که برای حل اون مسئله اجابتم کردی، باز هم اجابتم کنی و دعاهام رو به ثمر برسونی.

    خدای مهربانم به من 111 سال عمر طولانی و با عزت بده و کمک کن در تمام این سال ها، تک به تک سلول های بدنم در سلامتی و شادابی و نشاط و قدرت و نور فراوان باشن و روح و جسمم همیشه در سلامت ترین حالت ممکن باشن. سپاسگزارم.

    خداوندا به همسرم 113 سال عمر طولانی و با عزت بده و تک به تک سلول های بدنش رو سالم و سلامت نگه دار و روح و جسمش رو در عالی ترین و قدرتمند ترین و سلامت ترین و نورانی ترین حالت ممکن نگه دار. ازت سپاسگزارم.

    خدایا من و همسرم رو در یک شب آروم و مهتابی در آغوش هم، در یک صدم ثانیه از این دنیا به سمت خودت و به بهشت ببر. در حالی که در همین دنیا اوج خوشبختی و لذت و سلامتی و خوشحالی و سعادت و ثروت رو تجربه کردیم و به خاطر دیدن تو لبخندهای بزرگی روی لب هامون نقش بسته.

    پروردگارا دخترک نازنینم رو همیشه زیر سایه ی من و همسرم سالم و در سلامتی کامل نگه دار و عمر طولانی و با عزت بهش بده. جسم و روحش رو سالم و سلامت نگه دار و در پناه خودت ازش به صورت کامل محافظت کن. کمکش کن در زندگیش بهترین ها رو تجربه کنه و به تو نزدیک و نزدیک تر بشه. ازت سپاسگزارم.

    شکرت.

    تعهد اول:

    امروز قسمتی از کتاب معلم رو مطالعه کردم و در مورد چیزهایی که باید بگم یاد داشت برداری کردم.

    تعهد دوم:

    توی کامنت ها کارهای امروزم رو شرح دادم.

    تعهد سوم:

    خدایا شکرت که امروز، وقتی فکر می کردم نمی رسم کارهام رو پیش ببرم، تو در عجیب ترین حالت ممکن کمکم کردی که بتونم یک قدم دیگه هم برای پیش بردن کارهام بردارم. کاملا فهمیدم که تو فرزندم رو سرگرم بازی با بچه های عمه ی نازنینش کردی و به من فرصتی دادی برای این که تمرکزم رو روی پیش بردن اهدافم بذارم. خداوندا ازت ممنون و سپاسگزارم. وقتی تعهد آدم ها رو می بینی، بهشون برای پیشرفت کمک می کنی. ازت ممنون و سپاسگزارم.

    پروردگارا شکرت به خاطر سلامتی کاملی که به من و همسرم و دخترم و خانواده هامون دادی.

    پروردگارا، همین یک نعمت تا ابد جای سپاسگزاری داره. اگر 24 ساعت شبانه روز و هفت روز هفته رو هم به خاطر همین یک نعمت ازت سپاسگزاری کنم بازم کمه. پس پروردگارا محدود بودن من رو به بزرگواری خودت ببخش و سپاسگزاری هام رو چندین و چند برابر کن.

    پروردگارا ازت ممنون و سپاسگزارم. شکرت.

    خدای مهربونم شکرت به خاطر هر چیزی که در زندگیم بهم عطا کردی. چه اون چیزهایی که متوجهشون هستم و بابتشون ازت سپاسگزاری می کنم، چه اون چیزهایی که برام خیلی عادی و ساده شده و من به راحتی از کنارشون عبور می کنم، بدون اینکه بفهمم این ها نعمت های بزرگی از جانب توست.

    پروردگارا به خاطر همه چیز ازت ممنون و سپاسگزارم. خداوندا شکرت.

    پروردگارم وقتی شروع می کنم به اصلاح مسیر، احساس می کنم نجوا با تمام قوا وارد میشه که بهم اجازه نده سپاسگزارت باشم. اما وقتی با تمام وجودم به مسیر ادامه میدم و بهت نزدیک تر میشم، نجوا دیگه قدرتی نداره. در عوض قدرت تو برام خیلی حیرت آور میشه.

    خداوندا سپاسگزارم که داری من رو به راه درست هدایت می کنی. راه کسانی که به آن ها نعمت دادی. نه کسانی که به آن ها غضب کردی و نه راه گمراهان.

    پروردگارا ازت سپاسگزارم. شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    حمزه لطیفی صدر گفته:
    مدت عضویت: 1271 روز

    سلام استاد وقت بخیر

    امروز که این 21 مصاحبه رو دیدم یاد داستان خودم افتادم که 3 ماه پیش یه اتفاق به ظاهر نا جالب بین من خانم افتاد و می‌دونم یه خبرت بزرگی توش هست و ابخیر فی ما وقع بدون شک

    داستان از این قرار است که سه ماه پیش خواندم اکثر وسایل منزل و مدارک شخصیم و پول و اینا رو برد و رفت ، دو هفته اول خیلی برام سخت بود کنترل ذهن و از خدا کمک خواستم که این چالش برام حل کنه و دستم بگیره

    زندگی من حمزه به دو دسته تقسیم میشه 30 سال قبل و از 30 سالگی به بعد و سن الان من 32 سال هست ، استاد این می‌خوام بگم اگه تو اون 30 سالگی اول بودم خیلی آدم شری بودم و از هیچ کس نمی ترسم و اگه خانمم با اون فکر زمان جاهلیتم بود این کار رو با من میکرد که البته تمام مسئولیتش به گردن میگیرم و تقصیر گردن این و اون نمی اندازم ، یه کار خیلی خیلی بدی با هاشون میکردم که تا آخر عمرشون فراموش نمی‌کردن

    ولی خدا رو شکر که به مسیر هدایت شدم و نعمت های رو که دارم و دوستانی که روز به روز و بخصوص تو این سایت باهاشون آشنا میشم و آگاهی ها و قوانینی رو که روز درک میکنم ، با هیچ چیز دیگری عوض نمیکنم بخاطر این نعمت ها گفتم ارزشش نداره که بخوام وارد بازی اونا بشم و بقول آزاده طیبی ، بخشش و رهاش کن اگه به مدارهای بالا میخوای بری بالا

    چون خدا قراره نعمت های رو به من میده و الان داده که نمی توانم اونها رو حساب کنم دیگه دنبال چی هستم ، رزق ب غیر الحساب واقعا همینه

    دوستان انجمن دعای خوبی دارن که میگن

    خداوندا ، آرامشی عطا فرما ، تا بپذیرم آن چه را که نمی توانم تغییر دهم

    شهامتی که تغییر دهم آن چه را که می توانم

    و دانشی که تفاوت این دو را بدانم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: