مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-31 10:11:572025-01-01 05:44:35مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایجشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
مهاجرت به مدار بالاتر گام 2،جواب سوالات،انگیزه های که میتونیم به خودمان بدیم که برای استمرار در مسیر،پیدا کردن مثالهای عینی که در ابتدای مسیر پیشرفتی ندیدن ولی با تلاش و ادامه دادن مسیر به نتیجه رسیدن،قانع کردن ذهن و مسدود کردن نجواهای ذهن که از یه جایی نتایج شروع میشه من که الانم دارم از مسیر لذت میبرم پس عجله ای نیست،تقویت این باور که عجله و حرص و طمع سلاح شیطان هستن،و اینکه نباید خودمانو با کسی مقایسه کنیم چون ما از روند تکامل اون فرد خبر نداریم
سلام استاد عزیزم و سلام بر مهربانو مریم جان شایسته و سلام به دوستان همراه.
پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
برداشتهایم از قانون پایداری نتایج
تمام اتفاقات زندگی من نتیجه افکار و گفتگوهای ذهنی هست.
منشاء فکرهایی که توی سرم میچرخه و گفتگوهای ذهنیم از کجاست؟
جواب: اخباری که هر روز سرچ میکنم. از خبرهای جنگ و گروگان گیری گرفته تا ناترازی برق و گاز و قیمت دلار و طلا و هزار خبر دیگه. از سریالهایی که نگاه میکنم. از گفتگوهایی که با آدمهای دور وبرم دارم. چقدر من شبیه دوستان و فامیل و هم محله ایهام و همشهریهای خودم فک میکنم و چقدر ما حرف برای گفتن داریم خیلی واسم جالبه.
پس از این به بعد مراقب ورودی هام هستم. گشت و گذار در خبرگزاریهای داخلی و خارجی و اینستا ممنوع. دیدن فیلم و سریال جز اتلاف وقت هیچی واسم نداره. پس اونم ممنوع. شکایت از روزگار و غر زدن هم ممنوع. به یک مساله جالبی در مورد خودم پی بردم و اون هم اینه که هر زمانی که به تنشی درونی برمیخورم برای فرار از خودم به اخبار و فیلم و درد و دل پناه میبرم. باید این تنشهارو کمتر کنم یا راه حلی واسش پیدا کنم. برای تغییر باید بیشتر از اینها روی خودم کار کنم تا به یک پایداری برسم.
استاد گفتید اگر در مدار درست باشیم و نتایج پایدار داشته باشیم انچه که ساختیم به راحتی خراب نمی شه.
نکته طلای:
یکی از نشانه هایی که درست و اصولی روی خودمون کار کردیم و باورهامون رو به صورت بنیادین ایجاد کردیم این هست که نتایج پایدار می شود
یک تصور غلطی داشتم که فکر میکردم استاد شما هیچ وقت روزهای ناجالب ندارید دیگه و همیشه عالی و پر انرژی روی خودتون کار می کنید. تفاوت شما با دیگران اینه که میدونید حال بد مساوی با اتفاقات بد هست پس اجازه نمیدید در اون حال بمونید. این باید همیشه یادم باشه که روزهای بد و بی حوصلگی نباید کش پیدا کنه. حال بد=اتفاقات بد و حال خوب =مساوی با اتفاقات خوب
استاد همیشه سوال منم بود که چطور بعضی ها اینقدر عالی تغییرات در زندگیشون اتفاق میفته ولی یکی مثل من اینقدر کند و اهسته پیش میرم. مثال میخ کوبیدن بر دیوار بتنی عالی بود.
استاد گفتید همون اندازه که با تمرکز و تعهد و عشق و باور روی خودمون کار کنیم نتیجه می گیریم امروز دنبال جای خالی تو دفترم میگشتم که بنویسم. یاداشت های دوره احساس لیاقت رو دیدم. چقدر با حوصله و دقت یاداشت برداری کرده بودم.و جالب اینکه هر مساله ای که اون سال دغدغه فکری من بود به طووووررررر کامل حل شده و من اصلا متوجه این مساله نبودم.چطور و چه زمانی اون چالشها حل شد؟! استاد دقیقا حرف شما در اولین جلسه از قدم اول دوره دوازده قدم درست بود. ما فراموش میکنیم. من اگه اون یاداشت برداری هارو نمیکردم متوجه موفقیتهای امروزم نمیشدم. حتی یادم نمی اومد برای رسیدن به این نقطه چقدر روی باورهام کار کردم. حتی در مورد خودم هم فقط ضربه پنجاه و یکم یادم می اومد.
یادم باشه که لازم نیست در دنیای بیرون از خودم چیزی رو تغییر بدم. اگه درست ورودیهارو کنترل کنم و آگاهانه باورهای درست رو ایجاد کنم، از همین جایی که هستم و از همین نقطه، با همین کار و با همین استعداد و با همین توانایی ها، تغییرات شروع میشه.
نکته طلایی:
* مهمترین باورهایی که باید در خودم قوی تر کنم
1- باور فراوانی. 2- هرچه ثروتمندتر در نزد خدا محبوب تر
فقط باور کنم و خیالم راحت باشه که خدا از سمت خودش خدایی خودشو انجام میده. من حواسم به سمت خودم باشه.
از امروز خودم به شدت راضی و خوشحالم. ممنونم استاد. ممنونم خانم شایسته. لایق بهترینها هستید.
بنام او که از شدت حضور ناپیداست.
سلام ..
خیلی وقته کامنت نزاشتم..
دوست دارم وقتی می نویسم،اونقدر تنها باشم که با لذت بنویسم..
استاد چه جوابی دادین به من..!
من از اون جمله آدمایی هستم که رانندگیم خوب نیست..
اولاش خوب میرم..بعدش خیلی سریع حواسم به حواشی پرت میشه و به در و دیوار میخورم و مسیرو گم میکنم و سرم محکم به جایی میخوره و دوباره میخوام برگردم رانندگی کنم ،به جای اینکه حواسم رو جمع کنم و به مسیر توجه کنم،به دردی که به درو دیوار خوردم به خودم میپیچم و وای سرم و وای پاهام سَر میدم ..
من باید چیکار کنم؟!
باید بیشتر به مسیرم توجه کنم و تمرکز کنم و از مسیرم لذت ببرم..من باید به جاده دقت کنم و با استفاده از قانون رانندگی کنم..با استفاده از قانون میتونم پیچ و خم ها ..بالا و پایین ها و موانع رو به راحتی پشت سر بزارم...و مهمتر اینجاست ،این قانون تغییر نمیکنه،مسیر همون مسیر هست و قانون هم که غیر قابل تغییر ،پس با آرامش خاطر از اینکه الآن کجام و قبلن کجا بودم ،پس میتونم به همون جایی که میخوام برسم..با این دیدگاه که خودم رو با خودم مقایسه کنم و بهترین و مهمترین اصل ،تلاشی هست که با اجرای قانون انجام میدم..خدایا شکرت..
ضربه ی ایستگاهی مثال خیلی خوبی بود استاد،دوسش داشتم..کلا مثال های شما برای فهموندن قانون به ما ،بی نظیره..مخصوصا مثال به باشگاه رفتن و ساختن عضله..
استاد خیلی دوستون دارم..خانم شایسته هم خیلی دوست دارم..خودم رو هم دوست دارم و با اجرای قانون و عمل کردن و حرکت در مسیر،بیشتر خودم رو دوست خواهم داشت..
استاد جان ..من در محل کارم که آرایشگاه هست ،دوست دارم همونجا بمونم و روی خودم کار کنم..من دوست دارم شب و روزم رو بِهَم بدوزم تا روی خودم و شخصیتم و باورم کار کنم…
نمیدونم کامنتم رو میخونید یا نه،این رو دلی مینویسم
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام عرض ادب خدمت استاد عباسمنش
سلام عرض ادب خانم شایسته….و همه بچهای سایت استاد عباسمنش
خیلی خوشحالم از شنیدن این فایل و همه فایلهای استاد عباسمنش
چغد پیام داشت این فایل یبار دیگه هم گوش میدم ولی همین یه مرتبه فهمیدم حمید روخودت کار کن روی باورات و عجله نکن و تکامل خودتو طی کن چه مثالهای خوبی زده شد و استاد چه خوب و واضح منظورم میرسونن من باید همواره رو خودم کار کنم و برم جلو و هر شرایطی الان دارم چه خوب چه بد مقصر خودم هستم باید تجسم کنم تمرین کنم ذهنمو کنترل کنم و فقط رو خودم کار کنم کاری نداشته باشم الان چیه شرایطم
یه مثالی بزنم خیلی نوشتم و هدف گذاشتم و رسیدم به بعضیاش ولی یهو همچی عوض شد چرا چون ادامه ندادم تمرین نکردم و فکر کردم الکیه میگفتم مگه فلانی رو خودش کار کرده که موفق شده و توجیه و بهانه یهو همه چی عوض شد بدهکاری گرفتن شریک که فکر کردم درسته ولی اشتباه بود الان دارم میفهمم از کجا خوردم کار نکردن رو خودم رو باورام روی توحید غرور ولی خدارو شکر که فهمیدم باید رو خودم کار کنم دوباره اتفاق خوب رخ میده خداروشکر که استاد گفت کسایی با ما هستند که آمادگی دارن و الان منم آمادگی دارم شاید خداروشکر که خدا فهموند بهم که باید قانون رو رعایت کنم
واقعا استاد چه خوب در مورد آگاهی صحبت کرد که اگه همه اموالم از دست بدم خیلی زود موفق میشم با باورهای خودم هر چند اگه مسیرت درست باشه هیچ اتفاق بدی براش نمیفته فقط باید درست بسازی ذهنت رو خدایا شکرت
از دوتا از برنامه های مجازی اومدم بیرون و گوش دادن به فایلهای رایگان رو گوش میدم شاید خیلی چیزارو درک نکنم اینم عیب نداره من فقط گوش میدم و از خدا میخام کمکم کنه که مسیرو رها نکنم و با این موج عظیم برم جلو خدایا شکرت ممنون استاد
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
تصویر ذهنی شما از قوانین چیست؟
زمانی که استاد برای اولین بار فیلم راز را دیدند مثل این بود که تمام آگاهی های ان را می دانستند. ما با افکارمان زندگی خود را رقم می زنیم استاد از همان لحظه شروع به کار کردن بر روی خود اتفاقاتی برایشان رخ داد که مطمُن شدند قانون درست است و دانستند اگر بیشتر روی خود کار کنند نتایج بزرگی خواهند گرفت استاد در طی کردن مسیر به هیچ وجه نا امید نشدند و شک نکردند مطمئمن بودند اتفاقات رخ خواهد دادهنگامی که متوجه می شویم اتفاقات رخ خواهد داد تنها کافی است همین روش را ادامه داده و مسیر درست را تکرار کرده تا به نتیجه برسیم ایشان متوجه شدند افکارشان اتفاقات را رقم می زند و افکار از ورودی ها ناشی می شود ورودی های خود را کنترل کرده تا به شرایط ایده ها و موقعیت ها هدایت شدند اوایل استاد به این درک رسیدند و برای همین با دیگران در مورد خواسته هایشان صحبت می کردند اما تصویر خاصی وجود نداشت.
در ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف ایراد دارم بر روی کدام باور کار کنم؟
دوره ی عزت نفس و عشق و مودت .به دلیل باورهای محدود کننده که به ما داده شده خود را باور نداشته و باعث شده احساس بی ارزشی کنیم و فکر کنیم آن شخص خیلی از من بالاتر و بهتر است و این باعث می شود ما خودباوری نداشته و اگر می خواهیم نتیجه بگیریم باید روندی را طی کرده تا نتایج برای ما به وجود اید.
اگر تمام ثروت و شهرت خود را از دست دهید چقدر زمان می برد تا دوباره آن را به دست آورید؟
هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد مسیر دیگری را انتخاب می کنند ماجراجویی دیگری در زمینه های دیگر خواهند داشت و با جسارت بیشتری ماجراجویی خواهند کرد زمانی که در مدار درست هستیم هیچ گاه چنین اتفاقاتی را تجربه نمی کنیم که همه چیز را از دست بدهیم برای کسی که روند درست را در زمان طولانی طی کرده و در مسیر درست است چون باورهایی را در ذهنش ساخته که چنین نتایجی را بوجود اورده است وقتی در مسیر درست پایدار شود به راحتی به قبل باز نمی گردد حتی اگر کم کار کندیا حتی کار نکند هیچ گاه به این راحتی اتفاقات رقم نمی خورد که از بالا به پایین سقوط کند مگر تکامل خود را طی نکرده باشد وقتی باورها را به صورت بنیادین ایجاد می کنیم و نتایج پایدار می شوند به این راحتی و یک شبه چیزی را از دست نخواهیم داد اگر استاد هر آن چیزی را که دارند از دست دهند هیچ اتفاق خاصی رخ نخواهد داد مطمئنا اگر بخواهند به خواسته های خود برسند کمتر طول می کشد و در زمان کوتاه تر به دلیل داشتن باور مناسب به ان دست خواهند یافت استاد هیچ گاه به داشته هایشان فکر نکردند و نمی دانند حتی چقدر دارایی دارند و هیچ حسابی برای آن ندارند و نکرده اند برای اینکه چیزی را به دست بیاورند چیزی را نمی فروشند بلکه هر چیزی را بخواهند خلق می کنند و هرگز به فکر فروش هیچ چیز نیستند
مدیریت اموال و دارایی شما را چه کسی انجام می دهد؟
خداوند
چرا برخی افراد زودتر صحبت های شما را باور می کنند و برخی دیرتر؟
هیچ کسی با یک جمله متحول نخواهد شد مثل اینکه میخی را در دیوار بتنی بزنیم در ضربه اول میخ داخل دیوار نمی رود یک نفر در ضربه 51 این صحنه را می بیند مانند کسی که نتایج را به عنوان ناظر بیرونی می بیند و فکر می کند یک دفعه بوده در صورتی که ما باورهای گذشته و پیشینه ی او را ندیده ایم. زمانی که کل داستان را دیده باشیم می توانیم ببینیم که یک دفعه و یک شبه نبوده است تحول لحظه ای وجود ندارد کسانی می توانند از آموزه های استاد استفاده کنند که آمادگی تغییر را داشته باشند و برای همین نتیجه می گیرند استاد در مورد ضربه ی آخر صحبت می کنند و اتفاقات رخ خواهد داد. همه چیز به آمادگی ما باز می گردد مدت عضویت ما هیچ تاثیری در موفقیت ندارد به میزانی که تمرین انجام داده و باور می کنیم نتیجه خواهیم گرفت مقداری که با تمرکز تعهد و عشق و باور روی خود کار می کنیم تاثیر اصلی را خواهد داشت همه باید بر روی خود زیاد کار کنند تا نتیجه بگیرند و آن ها که نتایج بزرگ می گیرند آمادگی بیشتری داشتند.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
این فایل ها خیلی برای من مفید است هر چه بهتر و بیشتر روی خودم کار کنم
باورهای خودم را بیشتر تغییر بدهم جهان اطراف من هم بیشتر به من کمک می کند
بیشتر حال من را خوب می کند
بیشتر به من کمک می کند تا در مسیر خودم قدم بردارم
همه در زمانی رخ می دهد که بهتر و بیشتر روی خودم کار کنم
من همیشه دوست دارم که زندگی خوبی داشته باشم و این دوست داشتن زمانی رخ می دهد که بتوانم بهترین نمونه از خودم را به نمایش بگذارم
با این حرف استاد واقعا موافق هستم برای تغییر کردن و بهتر شدن در همه امور زندگی خودم باید روند زندگی را تغییر بدهم
باید و باید همه جنبه های زندگی خودم را مورد کنکاش قرار بدهم و بتوانم روی خودم و ترس ها و نگرانی های خودم کار کنم و انوقت من همیشه موفق و شاد و پیروز خواهم بود
بی شک خدای مهربان همیشه در کنار من است و او من را هدایت می کند
او به من کمک می کند تا به راحتی و آسانی بتوانم به اهداف خودم برسم
خدای من همیشه از اینکه من موفق بشوم شاد و خوشحال خواهد بود
پس باید در این مسیر و روند تغییر ادامه دار کار کنم
همیشه باید دل و امید به او بدهم
اینجا من هستم که باید و باید در مسیر حرکت و روند خودم ادامه دار باشم
زود ناامید نشوم
همیشه دنبال بهتر شدن ها باشم
همیشه حرکت من باید ادامه و مستمر باشد و آنوقت است که من به نتایج عالی و فوق العاده دست پیدا خواهم کرد
همه چیز از ایمان و امید شروع می شود
همه چیز برای من عالی و فوق العاده است
همه چیز برای من به بهترین شکل و حال ممکن رقم خواهد خورد
ایمان و امید به خدای مهربان خودم
ناامید نشدن
ادامه دار بودن روند حرکت
این رمز موفقیت من در هر کاری خواهد بود
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام رب توانگرم
سلام و درود دوستان عزیزم امیدوارم در ااین پروژه حسابی رشد کنیم و اونچه میخواهیم رخ بده.
قانون پایداری نتایج:
در مورد سوال اول خیلی خوشحالم که چنین جوابی از استاد شنیدم چون استاد اصلا قضیه رو پیچیده نمیکنند و به سادگی هرچه تمام موضوعات را باور کرده و همون رو برای ما به اشتراک میذاره .
سوال دوم که مربوط به ارتباط ب جنس مخالفه بسیاری از باورهای مذهبی رو به یاد آوردم که تو جامعه و فرهنگ من یعنی جایی که بزرگ شدم خیلی فراوونه همین مورد ترغیبم کرد بنویسم .
این باورها نه تنها بهمون قدرت ندادن بلکه باعث ضعیف بار اومدن افراد مخصوصا جنس مونث شدند دوست دارم چند نمونه از باورهایی که از اطرافیان شنیدم و خانواده خودمم این باورها را داشتند بازگو کنم :
دختر خوب کسی ست که حتی یک کلمه هم با مردها صحبت نکند و هیچ مردی بغیر از پدر و برادرانش صداشو نشنیده باشند !!
دختر خوب دختری ست که هیچ مردی چهره اونو ندیده باشه !!!
پیامبر گفته دخترانتون رو در کودکی روانه خانه بخت کنید (چون حضرت فاطمه در نه سالگی ازدواج کردند)!!!!!!
خوشبحال پدر و مادری که دخترانشون رو قبل از دیدن خون حیض شوهر میدن!!!!!
وقتی کسی اسم طلاق رو بیاره عرش خداوند به لرزه میوفته چه برسه به اینکه طلاق بگیره!!
.
نمیدونم این باورها از کجا اومده ولی تا سالهای پیش این موارد رو خیلی میشنیدم خوشبختانه در این ده سال اخیر خیلی بهتر شده ولی خب این باورها ریشه ای هست و آثارش وجود داره ، هنوزم خانواده هایی رو میبینم که دختر بچه زیر پانزده سالشون رو عروس میکنند و خیلی هم به این مورد افتخار میکردند اما این دختر یکسال یا دو سال بعد با حالت روحی داغون طلاق گرفته و برگشته خونه پدرش تنها به این دلیل که بلد نبوده خانه داری کنه و چیزی از ازدواج نمیفهمیده چون اون واقعا یک کودکه.
این باورهای مذهبی خرافه باعث شده دختر و پسرهایی که همچین باورهایی دارند در زمان ازدواج نتونند باهم به درستی صحبت کنند و نتونند به درستی باهم آشنا بشن چون به قول خودشون میگن حجب و حیا دارن نمیتونند با طرف مقابل راحت صحبت کنند! بدون اینکه اشنایی و شناختی کسب کنند تن به ازدواج میدن و تازه بعد از ازدواج میفهمند طرف چه رفتارهایی داره چه باورهایی داره و بعدش اگه ازدواجه خوب نباشه میگن این قسمته و خدا خواست که ما باهم ازدواج کنیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مثل برادر خودم که کلا دوبار دختر خانم رو دیده بود و هیچ شناختی ازش نداشت اما ازدواج کردند و دقیقا چند روز بعد از عقد به مامانم گفت این دختر اونی نیست که فکر میکردم! اما همچنان زندگی میکنن بدون هیچ عشق و مودتی چون باور دارند ازدواج مثل یک هندونه سربسته است! همینه که هست! همه همینن!
حتی برای خودمم پیش اومد سالها قبل که شاید 20 ساله بودم شب خاستگاری که قرار بود صحبت کنیم من هیچ موضوعی نداشتم که از اون آدم بپرسم چون بار اولی بود که میدیدمش و راحت نبودم ،توی اتاق دوسه کلمه مسخره صحبت کردیم و اون پسر بدون شناخت در مورد شخصیتم و بدون هیچ آشنایی دیگه ای گفته بود جوابم مثبته و این دخترخانم رو قبول کردم!!!!!!!!!!!!!!!!!! خدارو شاکرم که گفت جواب نه بده چون منم اونموقع عقاید خانوادم رو داشتم و فکر میکردم ازدواج باید همینجوری شکل بگیره!!!!!!!!!
وای خدایا چقدر این جمله رو شنیدم . طرف هررروز تو زندگیش داره میمیره و زنده میشه ولی میگه این خواست خدا بوده قسمت منم این بوده! یک نمونه عینی و ملموسش خواهرم بود که سی سال زندگیشو ادامه داد در صورتیکه هرروز آرزوی مرگ میکرد ولی مامانم بهش میگف دخترجان این قسمته توعه زندگی بی رحمه و باید بسازی!
خواهرم از ترس حرف مردم و باورهایی که داشت طلاق نمیگرفت ولی بارها اقدام به خودکشی کرد البته هیچکدوم منجر مرگش نشد ولی پارسال در اثر تصادف فوت کرد و میبینم الان همه اقوام و نزدیکان دور و نزدیک خواهرم رو ستایش میکنند و میگن خیلی زن وفاداری بود !خیلی زن بسازی بود! خیلی زن مظلومی بود !خیلی فداکار بود وهزارتا ازین جملات که جزئی از باورهای مردمه چون همه باور دارند زندگی یعنی زجر و مخصوصا برای یک زن! چون زن خوب زنی ست که بسوزه و بسازه و جیکش درنیاد!!!
.
اما من وجودم موافق این باورها نبود و همیشه از شنیدنش احساساتم برانگیخته میشد وقتی با سایت آشنا شدم هیچ مقاومتی در برابر حرفهای استاد نداشتم و اتفاقا وجودم پر از هیجان شد که آهان من همینو میخاستم وقتی استاد گفتند پدر مادرها مسئول فرزندان نیستند خیلی راحت قبولش کردم وقتی از حجاب گفتند از طلاق گفتند از ازدواج و ….گفتند راحت پذیرفتم .
بیشترین نتیجه ام در این سایت تغییر عقایدمه که شخصیتم بلکل عوض شده و من دیگه اون دختر مذهبی و خرافاتی 4سال پیش نیستم و به هیچ عنوان عقایدم قابل مقایسه با اون سالها نیست. با خانواده و محلی که زندگی میکنم خیلی متفاوتم حتی در کوچیکترین مسائل ولی من در بهترین مکان در سکوت کامل در حال کارکردن روی خودم وشخصیتم هستم مثل یک پادشاه وقتی از خواب بیدار میشم همه چی محیاست لذت میبرم ازین هماهنگی در اکثر مواقع کسی کاری بهم نداره و قابل احترامم .
تو خونواده های مذهبی خیلی دیدم که پسرهای خانواده روی خواهرا خیلی تعصب های بیمورد دارند ولی خداروشکر من هیچوقت اینو تجربه نکردمو تاحالا برادرام حتی یک کلمه نگفتن و در تصمیمام دخالت نکردن البته الان که فکرکردم قبلا هم هیچوقت دخالتی نمیکردن چون مامانم برای همه ما به یک اندازه ارزش و احترام قائل بود و فقط خودشون حق داشتند مارو تنبیه کنن یا نصیحتی کنن.
مامانم گاهی چیزایی میگه(طبق باوراش که میخواد مثلا منو امر به معروف کنه ) مثلا نماز بخون فلان کن وو …. ولی تعدادش اونقدر کمه که میتونم صفر در نظر بگیرم . اینهم از لطف خدا نسبت بهمه که چندوقت پیش مامانم خوابی دیده که من در حال بالا رفتن از درختی هستم و بسیار هم خوشحال بودم واینطوربرای خودش تعبیر کرد که تو راهت درسته و میتونی و میدونی چطور زندگی کنی ، از اونموقع خیلی کمتر تو کارام و زندگی شخصیم دخالت میکنه و حتی نگرانیاش و مثلا امر به معروف کردناش خیلی کمتر شده در حد صفر. که خودم باورم نمیشه این مادر مذهبی که برای هر حرف کوچیکی ربطش میده به دین و دنبال نصیحت کردن همه س چطوری بهم چیزی نمیگه ؟!( تومسائل دیگه اهل نصیحت هست همچنان اما تو مسائل دینی خیلی کمتر شده )
خداروشاکرم این هم نتیجه خیلی عالی است در نوع خودش و این فایل باعث شد بنویسم هرچند زیاد مرتبط نباشه اما احساساتم برای نوشتن غلیان کرد و نوشتم.
به امید موفقیت تمامی دوستان عزیزم.
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به همگی ، گام دوم از پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
اصل داستان همینه : همه اتفاقات زندگیمان را خودمان با افکارمان رقم میزنیم وقتی این اصل رو درک کنیم و شروع کنیم روی خودمان کار کردن اتفاقات و شرایط دلخواهمان رخ میدهد هر چقدر روی خودمان بیشتر کار کنیم و زمان بذاریم نتیجه بهتری میگیریم و هربار که نتیجه صورت می گیرد برامون باور پذیرتر میشود و ایمانمان قوی تر…
از اتفاقات کوچک شروع میشود و با ادامه دادن نتایج به مرور بزرگتر میشود و نباید انتظار داشته باشیم یک شبه برامون اتفاقات بزرگ رخ دهد!
( کار کردن روی خود یعنی کنترل ذهن ، خوش بین بودن ، تمرکز بر نکات مثبت ، توکل به رب ، توجه به زیبائی ها ، اعراض از ناخواسته ها، قدم برداشتن و سپردن نتیجه به رب ..)
اولش ذهن مقاومت میکند اما با کار کردن روی خودمان روز به روز چرخ های زندگی مان روان تر میشه و همین باورهای ما را قوی تر میکند و ادامه دادن این مسیر باعث نتایج بزرگتر و در واقع پایدار میشود.
جمله های طلایی : افکار من است که دارد اتفاقات را رقم میزند.افکارم از کجا بوجود می آید؟ از طریق ورودی هام .
پس باید ورودی هایم را کنترل کنم و آگاهانه آگاهانه آگاهانه یکسری باورها را در خودم ایجاد کنم و بعدش هدایت میشوم و ایده ها می آیند ، شرایط و موقعیت ها بوجود می آیند و من هدایت میشوم به مسیر خواسته هام .
کسی که در مسیر درست است و سال هاست روی خودش کار میکند، روی باورها ، کنترل ذهن و توحید کار کرده هرگز برایش سقوط رخ نمیدهد چون باورهای درستی ساخته.
جمله های طلایی :وقتی در مسیر درست پایدار می شوید به این راحتی ها به مسیر قبل بر نمی گردید ،وقتی یک آدمی روی خودش کار کرده و به نتایج بزرگ پایدار رسیده به این راحتی ها اتفاقات جوری رقم نمیخورد که سقوط کند، زیرا باورهایش بنیادین ایجاد شده اند و نشانه اش نتایج پایدار است.
هیچوقت کسی با یک جمله متحول نمیشود و مسیر زندگیش تغییر نمیکند مگر اینکه آن فرد آماده باشد مثل کسی که 50 بار با چکش روی میخ ضربه زده باشد و ما فقط ضربه 51 ام را دیده باشیم.
مریم عزیزم بابت این دوره بینظیر ازت سپاسگزارم.
خدایا شکرت.
با سلام خدمت استاد جان
و یه نکته جالب دیگه در این مورد اینه که بعضی وقتا دیدم داخل سایت یا نجوا داشتم با خودم که آقا اینجایی و داری این کارها رو می کنی چرا رشد مالی نداری همش همتون میگین حال خوب یا یه دوستی چند وقت پیش یه کامنتی خواندم که همیت حرف رو می زدم می خوام به خودم و به دوستایی که هنوز از لحاظ مالی نتیجه نگرفتن بگم که همین که ما اینجا این چند تا مورد را یاد گرفتیم
1-هدف واضح و مشخص
2-تخصص و مهارت لازم درباره اون موضوع مورد علاقه
3-باورهای مناسب درباه هدفت
4-رعایت قانون تکامل
5-کنترل ورودی های ذهن که از غذا خوردن هم واجب تره
6-با برخورد به تضاد رشد می کنیم چیز بدی نیست چون خواسته های مارو به ما نشون می ده و…
این عوامل هستن که استاد جان می فرمودن که مثل کشتی یه فن رو خوب و عالی شو همه حریف هات رو می تونی خاک کنی و نتایج پایدار بگیری و مستمر چون از درون شخصیتت داره تغییر می کنی و این یه روند داره که باید طی بشه چون دکمه نیس پس بخاطر اینکه یه دکمه نیس که بزنیم تغییر کنیم خیلی ها کم میارن و رد میشن و میرن
ولی اینجا باید عشق کنی با جان جانان که میگه اگه بندگان من از تو در باره من پرسیدن بگو من نزدیکم و این چقدر حال آدم رو خوب میکنه که همیشه هست تو خوابی اون بیداره تو سر کاری مشغول کار کردن اون حواسش بهت هست به شرطی که تو هم اون رو اجابت کنی اجابت کردنش چطوره که نجوا اومد سراغت و گفت این کارها الکی هست آروم بهش میگی یه عمر به حرف تو گوش گرفتم اینه نتیجه اش نه آرامش داشتم نه پول نه سلامتی هیچ ولی الان شاید به ظاهر هیچی ندارم که در واقع در باطن رابطه ام با همسر و فرزندم عالی شده با خانوادم عالی با خانواده همسرم عالی با خدا عالی تر و هر روز هم بهتر میشه و پول و ثروت اینقد میاد به امید خدا مهم اینه که بتونی وایستی و رو خودت کار کنی
دلیل نتیجه پایدار همین استمرار هست که تو دل کار عیب ها پیدا میشه
به نام خداوندی که بی دریغ و با سخاوت بهمون نعمت سلامتی رو میده.
چالشی که این روزا دارم و باید حلش کنم بیماری هست.
تقریبا از فروردین 403 یه مسئله برام پیش اومد که تا الان که آخرای دی هست درگیرشم.
تا 1 ماه پیش واکنشی که در برابر بیماری داشتم، غم و ناراحتی و ناامیدی بود. گه گاهی رو خودم کار میکردم و حالم خوب میشد اما غالب فرکانسام ناراحتی بود و این باور کم کم ساخته شده بود که 《من قرار نیست هیچوقت خوب بشم.》
یک ماه پیشم با خودم گفتم من باید با قانون سلامتیم و دوباره بدست بیارم.همون طور که خودم بیماری رو خلق کردم، سلامتی هم خلق میکنم و سعی کردم از یه بعد دیگه نگاه کنم مثلا:
_ هر اتفاقی میفته به نفع منه.
_ اگر بدی به ما میرسه از خدا نیست از خودته، پس خودتم میتونی درستش کنی.
_ این بیماری من و حل میده به سمت یه سبک زندگی متفاوت و سالم
_ خدا بیشتر از من میخواد که من سالم باشم.
_ اگر این اتفاق برای من افتاده یعنی من باید این مسئله رو حل کنم، یعنی جایی در وجود من نسبت به سلامتی ضعف داره . یا اینکه باور های خوبی راجع به سلامتی ندارم و باید ایجادش کنم.
استاد راجع به این گفتین که تا زمانی که پاتون رو ترمز بوده هر چقدر هم تلاش میکردین حرکت نمیکردین.
از خودم پرسیدم ترمز من چیه؟
_ من فکر میکنم نمیتونم خوب خوب شم. فکر میکنم این بیماری تا اخر عمر با منه
چرا اینطوری فکر میکنم؟
چون طول دوره بیماریم طولانی شده
چون دکترا بم گفت تا اخر عمرت باید این قرص و مصرف کنی.
چطور میتونم این باور محدود کننده رو تغییر بدم؟
اول از همه من اینو نمیپذیرم. چونکه باور دارم خداوند من و آفریده تا از این زندگی لذت ببرم و یه بدن سالم و قوی بهم داده.
اولا اینکه بدن من اینقدر قدرت داره تا سلامت باشه و دوما اینکه سلامت بودن یک نعمت کاملا طبیعی هست و اصلا غیرقابل دسترس نیست
_ من راجع به بیماریم هیچ اطلاعاتی ندارم و هر چی بوده از دکترا بوده . باید برم چند تا مقاله سرچ کنم یکم اطلاعاتم و بالا ببرم.
خدایا هدایتم کن
سلام وقت بخیر خانم گندمکار عزیز، امیدوارم حالتون عالی باشه، دوره ی قانون سلامتی استاد هم هست و میتونید استفاده کنید، البته اگه بیماریتون کم اهمیت هست با فایلهای دانلودی استاد هم میتونید راهکارهایی پیدا کنید تا حل بشه و از کتاب شفای زندگی خانم لوئیز هی کمک بگیرید، فایلهای آرامش در پرتو الهی استاد، و اینکه نتایج و تجربه های شما داره میگه که کانون توجه شما روی خواسته هاتون و داشته هاتون هست یا روی ناخواسته ها و نداشته هاتون، داشتن احساسات خوب در اکثر اوقات مساوی تجربه ی اتفاقات خوبه، شکرگزاری کنید بابت اعضا و قسمتهایی از بودنتون که سالم و قوی و شاداب و زیبا هستند و بدون منت دارن منظم و دائم بهتون خدمت میرسونن تا از زندگیتون لذت ببرید، آرزوی سلامتی و تندرستی و شادابی و ثروتمندی و سعادتمندی دارم برای شما و تمام هم کلاسی هایم در این سایت الهی