مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

667 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 489 روز

    بنام خدایی مهربان

    سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم

    اگر اتفاقاتی خیلی عالی رخ نداده ، به این دلیل که ما زیاد تغییر نکردیم . قوانین جواب می‌دهد اگر ما درست کار کرده باشیم . قانون اینست که اگر ورودی خوب داشته باشیم ، خروجی آن صد در صد خوب می‌شود. افکار از ورودی های ما بوجود می آید، باید درک کنیم که به چی چیزی توجه میکنیم .

    من هر وقتیکه به احساس خوب رسیدم ، حتما به زیبایی های اطرافم توجه کردم واگر به انسان هایکه منفی فکر اند توجه کنیم ، دقیقا این منفی هاا در زنده گی ما زیاد میگردد . چند روزی است که ذهنم درگیر مسائل ناخواسته است ، اوهم به دلیل ورودی های نامناسب که در ذهنم داشتم و امروز از خداوند خواستم که کمکم کند که باور های خود را تاحدی تغییر بدهم تا انسان های اطرافم هم تغییر کنند ، چون من یک چیز فکر میکنم و اونا یک چیزی دگه . اگر چه تاحدی مقاومت دارم همراهشان اما بازم محیطی میخواهم ، اشخاصی را میخواهم که هم قسم خودم فکر می‌کنند. و این نیاز به تکامل دارد ، هیچ عجله ای ندارم . باید به ثبات فرکانسی برسم تا نتایج پایدار شوند . و اینکه استاد میگن که اگر شما در فرکانس من باشید حتما ازیک طریق با من آشنا می‌شوید و اگر در مدارش نباشید نمی شنوید حتی اگر ماها هر قدر کوشش کنیم ، که من امروز این را به وضوح دیدم که خداوند خواسته که من درینجا باشم و او هم این بود که یکی از فایلهای استاد را یکی از دوستانم شنید و کاملا برداشت اشتباه کردند از صحبت‌های استاد ، همو لحظه صدای استاد استاپ کردم گفتم تو فعلا در مدارش نیستی . در حالیکه خودش در زنده گی خود باهمان باورهای خود هیچ دستاوردی ندارد .

    و من خیلی مطمئن شدم که من چقدر هدایت شدم . و خیلی سپاسگذار خداوند استم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1255 روز

    با سلام خدمت همه عزیزان

    در مورد اینکه بعضی ها با شنیدن یه جمله متحول میشن باید بگم که من تا قبل این فایل فکر میکردم دقیقا با یه جمله که از یکی از اقواممون شنیده بودم متحول شده بودم ولی اینطور نبوده الان که به گذشتم نگاه میکنم میبینم من تا قبل از اینکه قانون جذبی بدونم قبل از اینکه فیلم رازی دیده باشم و یا استاد عباسمنشی رو شناخته باشم همیشه تو فکر خودم میگفتم هر آدمی مسئول زندگی خودشه هرکی خودشه که سرنوشت خودشو میسازه در مورد شانس هر وقت حرفی میشنیدم از ته دلم میخندیدم میگفتم اصلا بدشانسی یعنی چی اگرم شانسی وجود داشته باشه اون خوش شانسیه

    با خودم میگفتم اینکه کار نیست تو جامعه اینکه بدبختی زیاده اینا معنی نداره خیلیم هم فرصت و شغل هست دولت و افراد جامعه جلودار کسی نیست

    وقتی خبری در مورد اینکه فلان رئیس اداره یا فلان ادم سرشناس فلان قدر حقوق میگیره همیشه میگفتم نوش جونش اون لیاقتش اونقدر بوده من فعلا لیاقت اینقدره هیچ وقت به این فکر نمیکردم که نکنه دزدی کرده نکنه مال مردم رو خورده

    من تا قبل شناخت قانون جذب به هرچی فکر کرده بودم رسیده بودم به رشته تحصیلی دلخواه به شغل دلخواه به ماشین دلخواه به خونه دلخواه من به همه اینا قبل اینکه قانون جذب رو بدونم رسیده بودم اما به این شکل نمیدونستم که این من و افکار منه که اینهارو رقم زده من تا قبل شناخت این قوانین میگفتم همه چیز با تلقین پیش میره من تلقین کنم بیمار بشم پس میشم من تلقین کنم فلان خونه رو صاحب میشم پس میشم و هزارن چیز که قبلا در موردشون فکر میکردم و میشد

    اما اخرین ضربه چکش زمانی رفت توی چوب که یکی از اقوام تو یه جمعی که چند نفر نشسته بودیم (و نه خطاب به من) گفت که یه کلیپی رو دیده که طرف تسبیح رو تو دستش گرفته و با فکر کردن به اون تسبیح میتونه اون رو به هر جهت که میخواد حرکت بده

    این جمله آخرین ضربه چکش بود در درون من این جمله باعث شد من بدونم که این دقیقا ذهن منه که اتفاقات رو رقم میزنه و به صورت کاملا جادویی اول با کتاب راز آشنا شدم بعد یه استاد انگیزشی و بعد استاد عباسمنش و این روند با سرعت رشد من شکل گرفت

    استاد ازت بابت دادن این اطلاعات ناب و راهنمایی های بینظیرت ممنونم

    خدایا ممنون بابت خلق این استاد راهنما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3354 روز

    بنام خداوند هدایتگر مهربان

    خدایا هرآنچه دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

    سلام و درود بر استاد عباس منش گرامی و سرکار خانم شایسته عزیز

    همانگونه که در کامنت قبل در مورد کاشت بذر گوجه و فلفل اشاره کردم، وقتی که ما در گلخانه تصمیم گرفتیم که امسال میخواهیم فلفل و گوجه بکاریم ابتدا اقدام کردیم به خرید بذر این گیاهان و بعد هم بذرهای را به محلی که مخصوص کاشت بذر تا رسیدن به نشاء بود برده و آنها را در ظرف‌های پلاستیکی که حاوی خاک مخصوصی بود کاشتیم،

    این کاشتن بذرها در خاک و آب دادن به آنها و فراهم کردن محیط مناسب برای رشد آنها و مهمتر از همه صبر کردن برای جوانه زدن آنها به این دلیل بود که می‌دانستیم و مطمئن که اگر ما بذرها را بکاریم و شرایط لازم که شامل محیط گرم با دمای ثابت و همچنین نور کنترل شده بود را فراهم کرده و صبر کنیم صددرصد بذرها جوانه زده و از خاک سر بیرون می‌آورند، چرا؟

    چون هم خودمان قبلاً از اینکار نتیجه دیده بودیم و هم افراد زیادی اقدام به این کار میکردند و هم اینکه طبق قانون این اتفاق صددرصد بایستی رخ میداد و غیر از این ممکن نبود بشود و این روند طبیعی کاشت و رشد گیاه است

    بنظر من در پاسخ به سوال دوم سرکار خانم شایسته:

    چه منطق هایی استخراج کرده اید که فکر می کنید می تواند در این زمینه به شما کمک کند تا همچنان در مسیر عمل به قانون استمرار بورزید، ناامید نشوید، درباره اینکه این مسیر قطعا نتیجه می دهد تردید نکنید و به مسیر قبلی بر نگردید؟

    این بهترین منطقی است که من میتوانم به ذهنم بدهم که همانگونه که من مطمئن بودم اگر بذر را در خاک قرار داده و شرایط لازم را برای رشد آن فراهم کنم صددرصد بعد از مدتی که لازم بود گیاه جوانه زده و سرازخاک در می‌آورد و غیر از این راهی نداشت

    من هم بقول استاد که فرمودند من دیگه فهمیدم که قضیه همینه و شک خاصی نداشتم، جواب میدهد فقط من باید بهتر کارکنم

    من هم اگر مثال کاشتن بذر را در ذهنم یادآوری کنم که همانگونه که من بذر را کاشتم و بعد از مدتی شاهد بودم که رشد کرده و از خاک سربرآورده و ساقه و برگ آن نمایان شد

    من اگر روی باورهایم آگاهانه و متعهدانه کار کنم صددرصد این کارکردن من منجر به نتیجه خواهد شد

    من شک ندارم که این روش درست است فقط اگر بخواهم نتایج مورد انتظار من باشد باید بیشتر کار کنم؛

    وقتی که در گلخانه من نتیجه که همان سربرآوردن جوانه گیاه از خاک بود را دیدم، دلگرم‌تر و امیدوارتر شدم که بله مسیر من کاملاً درست است و در صورت ادامه دادن نتایج بزرگتر که همان به بارنشستن گیاه است هم رخ خواهد داد

    در خصوص کارکردن روی باورها هم به همین شکل است که وقتی من شروع میکنم به کارکردن روی خودم از همان ابتدا حالم و احساسم بهتر خواهد شد و اگر این نتیجه بتواند ایمان و انگیزه من را بیشتر کند و من ادامه بدهم مسلماً نتایج بزرگتر هم از همین مسیر برای من اتفاق خواهد افتاد

    در مورد سوال دوم و منطقی که میتونم برای خودم بسازم این است که من اگر مسیر کاشت تا برداشت را بدرستی انجام میدادم و مراقبت میکردم از محصولم، غیر ممکن بود که محصولی که میخواهم را بدست نیاورم یا اگر مراقبت و جلوگیری میکردم از حمله آفات، محال بود که محصول من کیفیت بازار پسند را نداشته باشد؛

    یعنی نمیشد که من زحمت خودم را کشیده و تمام مسائل را رعایت کنم ولی یکشبه مثلاً تمام محصول من از بین برود مگر اینکه اول یک آفت کوچک به داخل گلخانه نفوذ میکرد و من از همان ابتدا آن را از بین نمیبردم و اجازه میدادم تا این آفت رشد و تکثیر پیدا کرده و کل گلخانه را گرفته و گیاه و محصول من را از بین ببرد و این کار یکمرتبه اتفاق نمی‌افتاد و بستگی به من داشت که چگونه از

    گیاهان مراقبت کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    خدیجه غلام زاده گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    به نام خداوند هدایتگر و روزی دهنده ام.

    سلام به همگی دوستان

    برداشت های من از این فایل،

    استاد در ابتدای مسیر تغییرشون وقتی نتایج کوچک (غذای مورد علاقه.روابط و جسم بهتر و مسافردربستی و… ) رو می بینند حس سپاسگذاری که شاه کلید تمام خواسته هاست رو توی وجودشون رشد می کند و سپاسگذار تر میشن و طبق قانون اتفاقات بهتر و بهتر و باز تایید درستی مسیر. دیگه مطمعن میشن که مسیرشون درسته

    به نظرم توی یک چرخه مثبت قرار میگیرن و برای همین از همون ابتدا با اطمینان بالا از خواسته هاشون حرف میزدند.

    مطلب بعدی که درک کردم، ما نباید هیچ کس رو توی ذهنمون بت کنیم و فک کنیم اون یک فرد خاصی هست.

    استاد بارها گفتن که من یک فرد عادی ام مثل شماها فقط

    روی باورهام کار کردم و با تعهد ادامه دادم همین.

    قبلا همیشه فکر میکردم پیامبران و امامان افرادی خاصی بودن و نظر کرده حق تعالی بودن و مبرا از هرگونه خطایی و از غیب میدونستند. حتی برای شهدا هم همین افکار بود. و اون ها برام دست نیافتنی بودند. اصلا ام فکر نمیکردم که این باورم با عدالت خداوند هماهنگی نداره.

    وقتی  به دوره 12قدم گوش دادم  خیلی برام واضح شد عدالت خداوند مو لای درزش نمیره و امامان و پیامبران یک انسان بودن مث ما و اون ها هم میترسیدن گاهی. گاهی خشمگین میشدن و. …..

      اونها چون قانون جهان رو بلد بودند ثروتمند بودن و طبق قانون بدون تغییر خداوند اگه راجع به اینده چیزی میگفتن مردم فکر میکردن اونا از غیب می داند.

    و استادمون سخاوتمندانه و زیرکانه از خودشون و گذشته شون میگن تا برای ما بچه ها باورپذیر شود که اونم مث ما بوده و اگه اون تونسته پس منم میتونم. ایشون الگویی عالی و قابل درکه.

    خداروشکر که توی مسیر استاد و این سایت قرار گرفتیم و کلی جواب های درست دریافت کردیم. و به قول سعیده عزیز کور و کر و جاهل از این دنیا نرفتیم.

    و این باور که اگه سال های طولانی توی مسیر درست بمانیم و ادامه بدیم هرگز نمی شود که به یکباره همه چیز را از دست بدهیم.

    چون اون فرد یک سری باورها رو درست از بیس و پایه برای خودش ساخته. منطقشم اینه که این همه سال نتایج اش حفظ شده.

    و دیگه امکان نداره یهویی از اون بالا بیفته پایین و همه چیزش رو از دست بده. و چه باور ارامش دهنده ایست این باور.

    اخه یکی از ترمز های مخفی ای که برای ثروتمند شدن

    توی وجودم پیدا کردم همینه که اگه ادم ثروتمند بشه و عادت کنه به یه سری امکانات و غذاها و شرایط و یهو اگه شرایط مالی خراب بشه خیلی اذیت میشه چون خودش و بچه هاش عادت کردن. اینم به خاطر دیدن فیلم

    و سریال هایی که قدیم با تمرکز نگاه میکردیم ایجاد شده.

    ولی الان میگم اصلا اینطور نیس که یهو شرایط خراب بشه. اصلا قانون تکامل اجازه نمیده. اگرم تضادی ام بیاد گذراست و برای رشد ماست.

    و مورد بعدی یه چیزی که چند وقته مدام درونم تکرار میشه یکی از اگاهی های دوره احساس لیاقته، اینکه ما نباید به خودمون گیر بدیم یا با خودمون در بیفتیم یا به خودمون برچسب بزنیم یا همون خودسرزنشی، همه این موارد احساس لیاقت ما رو هدف گرفته.

    احساس لیاقتی که از مهم ترین عامل های رسیدن ما به خواسته مون هست.

    از توی همین 2 تا فایل مصاحبه این پروژه ارزشمند فهمیدم برای رسیدن به هر خواسته ای باید

    1_باورهای همانگشو بسازی و تثبیت کنی و ادامه بدی و

    2_ عزت نفس و خودباوری که من میتونم از پسش برمی ایم و حس لیاقت داشتنشو توی وجودت احساس کنی.

    فقط همین و همین.

    ولی باید بدونیم شیطان هم از این موارد مطلع هست اگه من تازه فهمیدم اون خیلی وقته که میدونه. برای همینه به هر شکلی که شده از راه مقایسه، از راه خودسرزنشی، از راه کمال گرایی، از طریق پاشنه اشیل و ترسوندن و حتی یه روز کمتر توی سایت بودن میخاد حالتو و احساستو خراب کنه و بگه تو خوب متعهد نیستی پس لیاقتشو نداری واقعا اینا مواردیه که این چند وقته مدام توی مغزم می چرخه.

    خداوند خودش ما رو هدایت کنه به مسیر درست و صراط مستقیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    احمد خدادادیان سردابی گفته:
    مدت عضویت: 656 روز

    به نام الله که بخشاینده و با رحمت ، و بی نهایت وهاب است

    سلام خدمت استاد عزیز و گرامی و خانم شایسته مهربان

    وسلام خدمت خانواده گرم و صمیمی و توحیدی در این مسیر زیبا و دیدنی و شنیدنی و پر از زیبایی وشادی وثروت خوشبختی و سعادت

    مهاجرت به مدار بالاتر فایل دو

    استاد عزیز سلام داشتم کامنت بچه هارو بعد ده ها بار دیدن فایل شما می‌خوندم که خداوند به من گفت الان چه باورهای برای خودت ساختی احمد بعد از درک قوانین من (البته قبل از نوشتن این کامنت از الله مهربان خواستم به بگو چی بنویسم تا این انسانها شریف وسپاسگزار کمکی کرده باشم که در. همین لحظه سوال پرسید از من چه باورهای ساختی برای خودت بگم به شما دوستان که من اصلأ چنین باورهای نداشتم قبل از آشنایی با قوانین رب العالمین )

    1-باور اینکه هر چقدر ثروتمند تر شوم در نزد الله وخلق الله محبوبتر میشوم

    2-باور اینکه قرار نیست من چیزی بفروشم تا چیز دیگری به دست بیارم که همین باور روش کار کردم وخداوند بدونه اینکه من زجری بکشم و چیزی بفروشم دوتا ماشین شیک وزیبا به من هدیه داد والان سه تا ماشین دارم

    3-باور اینکه ثروت در این دنیا مثل اکسیژن ریخته ومن فقط با تایید همین کلمه جمعشون کنم آنم خداوند کارارو انجام میده که چه جوری از هزاران طروق مختلف

    4-باور اینکه من خالق زندگی خودم هستم وبا توجه کردن به زیبایی ها زیبایی‌های غیر قابل شمارش وارد زندگی خودم میکنم اونم از هزاران طریق وارد زندگی من میشود مثل سلام گرم پسرم یک زیبایی هست و هزاران زیبایی دیگر

    5-باور اینکه بدن من در سلامتی کامل هست تا آخرین لحظه عمرم وبا این باور خیلی از حساسیت های مزمن از من دور شدن

    6-باور اینکه هر روز فرکانس من روبه سیر صعودی داشته و دارد واز نتایج زندگی من مشخص هست چون من دارم هر روز کوچکترین نعمت الله را تایید میکنم که چقدر حالم واحساسم با ورود این نعمت خوب وعالیتر از دیروز من میشود حتی یک آدامس اگر خداوند به من بدهد

    7-باور اینکه دنیا پراست از انسانها پاک و نازنین که هرروز از هر جهت به من کمک میکنن تا من شادتر ،خوشبختر ،ثروتمندتر ،وسعادتمندتر در این دنیا زندگی کنم و اینم دارم میبینم که چه انسانهای بزرگ وشریفی را وارد زندگی من کرده

    8-باور اینکه جهان کشور وشهر وخانه من هست پس لذت میبرم از همین خانه و همسایگان فوق‌العاده مهربان که دارم

    9-باور اینکه من بزگترین تاجر در ایران و دنیا هستم که رئیس جمهور های کشورهای مختلف دنیا از من درخواست کمک میکنن و راهنمایی میگیرن

    10-باور اینکه من دست به هر کاری بزنم تا انتها وتا اتمام کار اون کارو انجام میدهم مثل زبان انگلیسی که خیلی خوب پیشرفت کردم

    11-باور اینکه من هر کجای این دنیا بخوام برم مثل یک پادشاه از من استقبال میکنن تا وارد اون کشور وشهر بشوم

    12-باور اینکه من لایق بهترین نعمتهای خداوند هستم

    13-باور اینکه شرکت من بزرگترین شرکت ایران و جهان می‌شود وهست

    14-باور اینکه با تلاش فیزیکی کمتر ثروت های بیشتر میرسم ورسیدم

    15-باور اینکه ده ها وده ها ملک و املاک میخرم در سر تا سر جهان مثل استاد عزیز

    15-باور اینکه خداوند همیشه در کنار منه همیشه با منه و در کنار منه وحامی کنه

    15-باور اینکه من انسان دوست داشتنی هستم که به کجا قدم بزارم ثروت ونعمت دنبال من میاد

    16-باور اینکه من کارهای بزرگی برای گسترش جهان انجام میدهم به کمک الله مهربانم

    17-باورم اینه که من در این مسیری که هستم تا آخرین لحظه عمرم میرم ومسیر مسیر روشن و درستی هست برای ساختن شخصیت خودم واز هر دانشگاهی در این جهان بالاتر است همین فقط در این مسیر بودن وعمل کردن به قوانین الهی

    18-باور اینکه من به راحتی ثروت خلق میکنم به کمک الله و گوش سپردن به الهامات الله و کارها رو به خدا سپردن فقط من سمت خودمو باید انجام بدم که توجه به زیبایی‌ها ودر احساس خوب ماندن

    19-باور به اینکه خداوند در هر ثانیه به من الهام میکند و باید گوش بدم وپا روی ترسهام بزارم گوش به فرمان رب العالمین باشم

    20-باور به اینکه نعمت و فراوانی را خداوند هرروز مثل نور خورشید که صبح می‌تابد به این جهان سرازیر میشود در این دنیا واین نعمتهای میدوند دنبال من وکسی که گوش به الهامات الله دهد مثل استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    21-باور به اینکه خداوند هرروز به من عشق میورزد و منو دوست دارد و به من کمک میکند تا به خواسته‌های جدید خودم برسم

    22-باور اینکه همسر و فرزندانم بزرگترین نعمتهای وهدیه های خداوند هستند که در این دنیا به من داده است

    23-باور اینکه من لایق همسایگی با استاد هستم وبه زودی مهاجرت خواهم کرد به فلوریدا ی شمالی ویک ملک زیبا و بزرگ در کنار استاد خواهم خرید

    24-باور اینکه من ثروتمند ترین انسان روی کره زمین میشوم و هستم و به میلیاردها انسان دیگر کمک میکنم با ثروتمند شدن خودم

    25-باور اینکه در این مسیر زیبا وعمل به این قوانین پایبند هستم تا آخرین لحظه های زندگی خودم

    و خیلی باورهای دیگه که هرروز دارم به کمک الله مهربان کشفشون میکنم

    سپاسگزارم از الله مهربان و وهابم که منو لایق دونست در این مسیر زیبا باشم

    فعلا یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مریم رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد جان خانم شایسته وهمه ی دوستان ….

    در مورد سوال اول ….

    حالا که می‌دانید نتایج پایدار، یک روند تکاملی است و یک‌شبه پدیدار نمی‌شوند، بلکه با استمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد می شوند، در لحظاتی که ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمی‌بینید، به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان، پای شما را بلرزاند؟

    برای من بهترین شیوه این بود که اول آرامش خودمو به دست بیارم …

    بعد هم سعی کردم اون نتایجی که به دست آوردم به یادم بیارم

    مثلا توی روابط با همسرم خیلی نتیجه ی خوبی گرفتم

    توی روابطم با بچهام نتیجه گرفتم آدمهای ناجور اززندگیم‌حذف شدن .درامدمون بهتر شد .بدیهی داشتیم دادیم بعدش سلامتیم خیلی بهترشدنه تنها خودم بچهام وهمسرم هم خیلی به ندرت بیمارمیشن خداروشکر ….

    وکاربعدی که انجام میدم اینه که سعی میکنم خوشحال باشم به چیزهایی که ذهنمو درگیر می‌کنه کمترفکرکنم سرمو با یه‌کار دیگه گرم کنم در مورد چیزهایی که دوست دارم برای خودم بنویسم باخودم صحبت کنم ..

    وقتی تودرونم به احساس خوبی میرسم واقعا همین برام کافیه چون واقعا من به شخصه خوشحال بودن رو بلد نبودم العان بهترشدم

    ولی وقتی سعی میکنم احساس خوشحالی رو داشته باشم خیلی بهم کمک می‌کنه تا جریان زندگیم آرام واسان پیش بره ….

    هرجاهم که بخوام برم کاری داشته باشم یا نداشته باشم هم این جمله رو میگم

    خدایاسپاسگذارم ازت برای اینکه جهان سرشارازادمهای خوب و نازنین وقابل اعتمادی هست که ازهرجهت بهم کمک میکنن تا به خواسته هام برسم …

    ویا همه‌ی انسان‌ها اوضاع شرایط یه وسیله ای هستن تامن به خواسته هام برسم ..

    ویا اینکه میگم خدایا من آماده ام من مهیا هستم تامنو به راه راست راه درست که پرازخوشبختی ونعمت وثروت وبرکت هدایت کنی

    یابه خودم یادآوری میگم یادت باشه داری ازکی درخواست می‌کنی ازکسی که داره یک جهان رو مدیریت می‌کنه وخدا هرگز خلف وعده عمل نمیکنه

    من سعی میکنم هرروزیک سری مواردی که توش پاشنه آشیل دارم به خودم یادآوری کنم….

    چون این یادآوری‌ها باعث میشه من هرروزآماده باشم برای هرچالشی هرمسئله ای …

    اینکه هراتفاقی بیوفته برام‌پرازخیروبرکت واین قانون خداوند

    اینکه یادم باشه قدرشناس باشم سپاسگذارباشم

    برای خودم توضیح میدم که ببین مریم خدا که نیازمند گفتن سپاسگذاری من نیست ولی همین به یاد آوردن تمام چیزهای قشنگ زندگیم که دوستشون دارم ودارم ازوجودشون لذت میبرم ازشون استفاده میکنم همشون رو یه روزخواستم خداهم بهم داده پس بازم بهم میده هرچی که دوست دارم چون خدادوست داره من هرچی که می‌خوام داشته باشم هرچیزی که زندگی منو قشنگتر زیباتر بهتر شکوفاتر می‌کنه وبا احساس خوب به هرچی دارم فکرمی‌کنم وسپاسگذاری میکنم

    ویا اینکه به یاد میارم ازچه شرایطی به اینجا رسیدم بازم بهم کمک می‌کنه عزم بیشتری به خرج بدم‌تومسیرم بمونم وسعی میکنم با نوشتن قانون رو به خودم یادآوری کنم …

    سوال بعدی ……

    از خلال توضیحات استاد در این فایل، چه منطق هایی استخراج کرده اید که فکر می کنید می تواند در این زمینه به شما کمک کند تا همچنان در مسیر عمل به قانون استمرار بورزید، ناامید نشوید، درباره اینکه این مسیر قطعا نتیجه می دهد تردید نکنید و به مسیر قبلی برنگردید؟

    توی جوابهای استاد به سوالات من نکته هایی که درحال حاضر بیشتر نیاز دارم بهم کمک کنه اینها هستن …..

    اگر اتفاقات بزرگ هنوز رخ نداده یادم باشه بخاطر اینکه من هنوز به اندازه ی خوب رو خودم کارنکردم وباید همینجوری به مسیرم ادامه بدم وکارکنمدتا نتایج بزرگتر هم رخ بده

    وبرای اینکه توی مسیر ناامید نشم باید اون نتایج کوچیکی که به‌دست آوردم رو بیاد بیارم وهی بهشون بال وپربدم

    مورد بعدی اینه که وقتی میفهمم شرایط بهتر شده ،همین که میفهمم بهتر شده دیگه موضوع اینه که اینو ادامه بدم اونقدر تمرین کنم تا این شیوه توی وجودم توی باورهام عملکردهام بشبنه …

    وبعد به خودت بگو که همینه شکی نیست روش درست همینه فقط اینو به خودم بگم که آقا من باید بیشتر تکرار کنم تا به اون نتیجه ای که می‌خوام برسم

    وبازیادم باشه این‌ نتیجه ها ازچی میاد ؟

    ازافکاروباورهای منه..

    افکارارکجا میاد ؟ ازطریق ورودیهام

    من باید ورودیهام رو کنترل کنم واگاهانه یکسری باورها و درخودم ایجاد کنم وبعدش هدایت میشم …

    ایدهها میاد اتفاقات وشذتیط وموقعیتهابوجود میاد من هدایت میشم به مسیرخواسته هام ….

    نکته ی بعدی….

    اینکه روی عزت نفسم کارکنم …

    ویادم باشه اگرمیخوام‌ تغییر کنم خیلی بیشتر باید روی خودم کارکنم اینکه به قول استاد یه جمله آیی رو بگم هیچ تاثیری نداره..بلکه یک روندی رو باید طی کنم تا نتیجه برام بوجود بیاد ….

    نکته ی بعدی ….

    اینکه برای کسی که درمسیردرست هست ویک روند درستی رو در زمان طولانی طی کرده هیچ وقت این اتفاق نمی افته که همه چیزش رو ازدست بده هیچ وقت این اتفاق نمی افته به این دلیل که یکسری چیزها رو ساخته توی ذهنش که به اینجا رسیده..

    ونتایج بزرگ رخ داده ..واون درست ساخته شده ها به این راحتی خراب نمیشه …

    مثل کسی که بیست سال ورزش کرده به این راحتی ازلحاظ‌ جسمی ظعیف نمیشه ..

    پس وقتی یه آدمی رو خودش کارکرده به یه نتایج بزرگی رسیده به این راحتی اتفاقات جوری رقم نمیخوره که ازتون بالا بیوفته پایین …

    مگر اینکه اون بیس درست نباشه….

    یعنی خیلی تکاملش رو‌طی نکرده باشه وخیلی زود یک‌شبه هم می‌تونه بیوفته پایین ….

    مثل بیل گیتس یا وارن بافت یازیدان یا علی دایی ،علی پروین ،استاد شجریان ….

    مورد بعدی در مورد تکامل بود….

    که استاد گفتن تکامل همون بود که به نسبتی که رو خودم کارکردم ازهمون شغلی که داشتم کاری که داشتم به اون نتایج رسیدم …

    وبارها وبارها گفتن که وقتی رو خودتون کارمیکنید اصلا نیازی نیست که هیچ چیزی رو تغییر بدین ازهونجایی که هستین تغییرات شروع میشه وخودبه خود هدایت میشین به مسیربعدی…

    ازهمون‌نقطه ای که هستیم با همون کارهمون استعداد همون توانایی وضعیت شروع میشه به تغییر کردن متفاوت شدن درآمد که بیشتر میشه وبعدیواش یواش می‌تونه موقعیت تغییر کنه واین نیست که بگم اگه شغلم‌رو عوض کنم درامدم‌بیشترمیشه وییا کشورم ..

    بلکه ازهمونجایب که هستم‌انفاقات شروع میشه ….

    نکته ی بعدی ….

    اینکه اززندگیم‌بیشترلذت ببرم وبیشتر ازخدا مطمین باشم وباعشق روی خودم کارکنم وبه همین مسیر ادامه بدم …..

    واستاددرادامه میگن

    چون من همین مسائل رو‌که اون موقع داشتم روش کارمیکردم هنوزم دارم کارمیکنم

    مثل باورفروانی :که هرچقدر ثروتمند ترشوم‌نزد خدامجبوب ترمیشوم…

    واستاد اینجا میگن که اگه برگردم به اون موقع همون کارها رو میکنم ..فقط تفاوتش اینه که اصلا خیالم‌راحتر نسبت به نتیجه اگراین آگاهی ها را داشته باشم ومثال ترامپ‌رو میزنم….

    ترامپ که تو حوزه ی مختلف توی بیزینس املاک تقریبا جزوه بهترینها ی آمریکاشد .بعدرفت توی حوزه سرگرمی کاری که ازقبل آرزو داشت ..

    اونجا هم یکی ازپربیننده ترین شوهای تاریخ تلویزیون ودرواقع سرگرمی آمریکا شد …

    نکته ی بعدی اینکه …

    استاد گفتن وقتی ترامپ‌ توی سیاست که هیچ کاره بود وهیچی بلد نبود اما نتیجه گرفته بود ومیدونست که یه راهی رو بلد که به هدفش میرسه

    چون یکسری باورها رو ایجاد کرده بود که به هدفش رسیده بود حالا اونجا املاک بود این سرگرمی بودواون سیاست..

    به خاطرهمین خیلی راحت توی زمان خیلی کوتاهی توی اولین رقابت ریاست جمهوری درتاپترین حالتش برنده شد …

    درصورتی که کلینتون دفعه ی دومش بود تازه قبلشم توساست بود هشت سال هم به عنوان بانوی اول بود …

    ولی ترامپ‌بااینکه هیچ سابقه ی خاصی نداشت ولی چون راهوبلد بود وقانون‌رو بلد بود بخاطر همین خیلی راحت به خواستش رسید

    ویا مثل آرنولدوخیلی های دیگه که تومسیرهای مختلف نتیجه گرفتن راهشو بلدن ….

    بسیاربسیارزیاد ازشما استاد عزیزم وخانم شایسته جان سپاسگذارم …

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    یاسین رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 3015 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی

    استاد شما اگه عضو افراد این سایت نه در جایگاه استاد و مالک این سایت بودید چه سوالی رو میپرسیدید که بیشترین تاثیر و درس رو ازش بگیرید حالا که فرصت فراهم شده هر سوالی رو که دارید بپرسید؟؟

    سپاسگزار خداوندم به خاطر وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    فاطمه خانم گل گلی گفته:
    مدت عضویت: 2404 روز

    سلام استاد خوشگلم بهترین سلام ها برتو ای استاد عزیزم و مریم جونم

    استاد جان امروز مادرم تلویزیون روشن کرده بود و با توجه به اتفاقات اخیر در ایران تلویزیون بیش تر از همیشه ورودی منفی داره پخش میکنه. امروز صدای تلویزیون به گوشم رسید که مجری داشت میگفت که چقد خوبه که هرچی بهم دیگه داریم از دردامون میگیم آرامش بیشتری پیدا میکنیم?? خالی میشیم سبک میشیم. استاد ناخوداگاه یه لبخندزدم و گفتم نگاه کن فاطمه چقد تغییر کردی این طرز فکر رو توهم قبلنا داشتی ببین چقد فاصله گرفتی از اون افکار پوسیده قبلی چقد خوبه که از قانون اطلاع داری چقد خوبه که میدونی توجه و تمرکز به هرچیزی اونو بیشتر میکنه توی زندگی. گفتن از درد، درد رو بیشتر میکنه نه اینکه ارامش بده این یه فرکانس مخربه که ارسال میشه و جوابش برمیگرده. چقد خودمو امروز از فضای مجازی دور نگه داشتم. استاد از این تغییرم خیلی خیلی خوشحالم. ممنونم ازت که بهمون آموزش دادی ذهن خودمون رو و ورودیامون رو کنترل کنیم نه اینکه همراه با جریان جامعه پیش بریم. خیلی خوشحالم که شخصیتم داره تغییر و پیشرفت میکنه. دوستت دارم استادم???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2859 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته گرامی

    گام 2-مصاحبه با استاد – قانون پایداری نتایج

    اول اینکه امروز که گام 2 رو گوش دادم بیشتر از گام 1 حس کردم که نشستم روبرو استاد و استاد داره از خودش و قوانینی که عمل کرده برامون توضیح میده

    همین انرژی کوچک رو انشالله اونقدر بزرگ بشه توی وجودم در ادامه که احساس کنم من و استاد و روبرو هم نشستیم و این هماهنگی و این صلح و این ارتباط بینمون اونقدر قوی بشه که من به تصویرب برسم که هیچ کس جز و من استاد حضور نداره و ما داریم باهم صحبت میکنیم

    شاید یه روزی هم اتفاق افتاد

    مداری که توش هستم الان میگه غیر قابل دستیافتنی هست

    ولی از اونجا که تقریبا دو سال دیگه جام جهانی فوتبال قراره در قاره امریکا برگزار بشه و

    انشالله استاد در اون تایم امریکا باشن و خودمم حرکت میکنم میتونم از نزدیک ببینمشون

    میخواستم دریم برد درست کنم ولی دیروز کامنت یکی از بچها خوندم گفت من دریم بردم رو به کسی نشون ندادم

    یه نگاه کردم دیدم اره منم وقتی چندماه پیش گفتم میخوام برم امریکا جام جهانی مسخرم کردن بعد دیدم راس میگه پشیمون شدم

    میذارم اونقدر ایمانم قوی بشه بعد درستش میکنم اصلا شاید تا اون موقع از اون ادمها جدا شدم

    3 جام جهانی هست که دلم میخواست برم ولی نشد.

    ایده هایی که چند وقته و الان به ذهنم رسیده برای رسیدن به این خواسته اینکه پاسپورتم بگیرم و حرکت کنم و سفرهای مختلفی برم چه ایران چه خارج از ایران مثل دوبی و ترکیه و ارمنستان و قطر و…

    جواب سوال این فایل :

    من فکر میکنم اینکه دیگه فهمیدم نمیخوام اون زندگی که قبلا داشتم اون تجربه هایی که داشتم اون اتفاقاتی که تجربه کردم و شرایطی که برام رقم خورد تجربه کنم باعث میشه من برای تغییر اون شرایط و برنگشتن به زندگی قبل همچنان خودم توی این مسیر نگه دارم

    وقتی من متوجه هستم که زندگی قبلی اصلا زندگی نبود که اسمش گذاشتم زندگی

    با یاداوری این موضوع که اگر برگردم همون شرایط. قبل تجربه میکنم خودم نگه میدارم و در حالی که هیچ نتیجه چشم گیر از نظر خودم گاهی یا از نظر بقیه ندارم به مسیر تغییر شخصیتم ادامه میدم

    مثلا من امروز متوجه یه الگو و عادت محدودکننده ذهنی در روابطم شدم که مدام داشت برام تکرار میشد

    اینبار هیچی نگفتم سکوت کردم

    با خودم گفتم اقا چرا این داره برای من اتفاق میوفته با این شدتی که برای من اتفاق میوفته برای بقیه نمیوفته و تغییرش مستلزم اینکه من ادامه بدم هی قدم هامو بردارم تا بتونم به صورت ریشه ای تغییرش بدم اینهم با متعهد بودنم توی این پروژه تغییر میکنه

    خدا من خودم میسپرم به تو

    توی این فایل گفتن که نتیجه ی نهایی که ما میبینم توی یک شب یا یه روز یا یه مدت خیلی کوتاهیی اتفاق میوفته برایند ضربات هست

    استاد همین مثال توی جلسه 11 یا 12 راهنمای عملی گفتید و من از اون موقع جاهای کوچیک که به نتیجه نهایی نمیرسیدم اینو به خودم یاداوری میکردم

    مثال سادش این بود که فاضلاب گرفته بود و من بعد از اب ریختن دوباره ریختم نشد دوباره ریختم نشد گفتم اقا بالاخره ضربه اخر میرسه

    تا اینکه اتفاق افتاد، من نمیدونستم اون ضربه اخری که باز میکنه فاصلاب رو و تمیز میکنه چندمه؟ ولی میدونستم برایند ضربات چاه باز میکنه

    برای تغییر زندگیمم همینه این ضربه ها رو اینقدر میزنم تا راه ثروت و خوشبختی و عشق و نعمت و ازادی و عزت نفس و اعتماد به نفس، رابطه بی قید شرط با خدای خودم، شهرت نیک و اختیار در تمام جنبه های زندگیم باز بشه

    اما همه ی اینا لازمه ش اینکه به خودم یاداوری کنم توی هر مقطع و مرحله ای از پیشرفتم

    مثل زدن یه میخ به دیوار میمونه ممکن 50 تا ضربه زده باشی نرفته باشه تو وقتی ضربه 51 میزنی یهو میره تو، حالا من که قانون درک نکرده باشم میگم اهههه چقدر این خفنه زد و رفت توی دیوار

    اشتباهی که درمورد زندگی وحید شمسایی برام اتفاق افتاد

    من ضربه اخر دیدم ندیدم قبلش این ادم بدهی هاشو داده بود و یه پرایدم خریده بود

    بعد اون اتفاقات توی فوتسال براش رقم خورد ولی من همش فکر میکردم این ادم یهو پریده توی سالن بعد جریانات بعدش اتفاق افتاد..

    و منو به اشتباه انداخت و نذاشت وقتی ام برای درک قوانین خدا بذارم

    درمورد شک و تردید هایی که میاد واسمون همین الانش شک میاد اره برو فوتبال

    چون جدیدا فهمیدم استقلال خوزستان و فولاد تیم زنان دادن و یکی از بچهای سالن اون روز بهم گفت یکی از بچها رفت تست داد استقلال خوزستان و قرادادش بست ولی من میدونم این راهش نیست

    چقدرررر توی این مسیر ادمها میومدن میگفت اره برو مربی شو اولش اگاه نبودم هی رفتم جلو تر اگاه تر شدم نه نه این حرف ریشش از شک من به علاقم میاد

    یا بدتر از اون میگفتن فوتسال ول برووو والیبال

    چون من از والیبالم توی سن زیر 15 پیشنهاد تیم داشتم یه بار دیگه توی سن بالای 18 پیشنهاد داشتم

    بسکتبالم داشتم ولی

    همش اینا از شک میاد

    از اینکه خودمم باور ندارم و یکسری باورهایی که میدونم از باور نداشتن خودمه

    در پایداری در نتایج من دیدم بازیکنهایی که فوتبالشون تموم شده و حتی شکمشون گنده شده ولی وقتی توپو میدی بهشون از لحاظ فنی و تکنیکی مثل اون موقع هاشونن درسته سرعت و چابکی قبل ندارم ولی قشنگ میشه اینو دید

    مثل استاد شجریان با اینکه فوت کردن ولی من حس میکنم صداشون هنوز زندس

    چقدر این ادم پی علاقش بوده

    اگر می‌خواهید تغییر کنید باید خیلی بیشتر از روی خودتون کار کنید

    اگر ما الان اینجاییم در این پروژه معنی این هست همه ما جز همون ادمهایی هستیم که استاد میخواستن به عنوان یک شاگردی که وقت میذاره انرژی میذاره کار میکنه

    و ما هم یه استاد تاپ میخواستیم من که همیشه توی دوران مدرسم دنبال بهترین ها بودم حتی در این حد که میخواستم دبیرستانم که ارزوی سال قبلم بود بعد از دوسال عوض کنم برم یه مدرسه ای فکر میکردم بهتره هرچند معلم هامون چندجا مشترک بود و مدرسه ماهم جز مدرسه هایی بود که خودش معلم انتخاب میکرد ولی من دنبال بهتر بودم

    خدایاشکرت، کمکم کن در این مسیر ثابت قدم تر باشم

    آمین

    با ایمان

    مریم درویشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    آقای نیکو گفته:
    مدت عضویت: 3084 روز

    بنام پرودگار یکتا

    سلام

    تمرین دوم برای دومین جلسه مهاجرت به مدار بالاتر

    به چه چیزهای خوش رنگ و لعاب روزانه و عادتهای رفتاریم نه بگویم تا وقت آزاد بیشتری برای کار کردن روی باورهام آزاد بشه

    یکی از مواردی که وقت زیادی از من رو تا قبل شروع پروژه مهاجرت به مدار بالاتر میگرفت پرسه زدن در شبکه های اجتماعی بود که با امید به خدا به این مورد نه گفته ام تا هم وقت بیشتری برای کار کردن روی باورهام داشته باشم و هم اینکه ذهنم کمتر درگیر چیزهای چرت و پرت شود.

    به چه چیز بله بگویم؟ به وقت بیشتری رو گذاشتن در سایت استاد و منطقهای قوی آوردن برای ذهنم که این مسیر مسیر سعادته، مسیر موفقیته، مسیر شادیه

    چه درسهایی از این فایل گرفتم؟

    1- پیشرفتهای ریز و درشتم رو ببینم تایید کنم و تحسین کنم و سپاسگزار باشم

    2- افکارم رو آگاهانه کنترل کنم و ورودی ها منفی رو جلوش رو بگیرم و روی نکات مثبت توجه بیشتری بکنم

    3- اگر در مسیر درست حرکت کنیم هیچ اتفاق ناخواسته ای برامون نمیفته و هیچوقت آنچه که تکاملی بدست آورده ایم به یکباره از دست نمیره

    4- با استمرار و ساختن باورهای بنیادین نتایج هم پایدار میشه و همیشه رو به جلو حرکت میکنیم

    5- اگه ترمز ها رو برداریم سرعت حرکت مون بیشتر وبیشتر میشه

    6- روی کارمون تمرکز بزاریم و به الهامات توجه کنیم و از مسیر لذت ببریم

    7- عشق انرژی و تمرکز رو روی هرکاری بزاریم نتیجه میگیریم

    اگه با ایمان در این مسیر حرکت کنم و عوامل بالا رو رعایت کنم روز بروز سرعت رشدم بیشتر و بیشتر میشود

    خدایا شکرت که من رو در مسیر آسانیها قرار دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: