مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی - صفحه 17

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    گام بیست و سوم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    .

    سلام

    مرگ و نگاه گذرا داشتن به زندگی یکی از کلیدی ترین عوامل رسیدن به رهایی و نداشتن وابستگی به هر چیزیه و تو این فایل‌ چقدر زیبا استاد عباسمنش راجبش توضیح داد. سپاسگزارم.

    حالا سوال اینجاست چطور میشه به این مرحله رسید؟ منظورم اینکه چطور فیلتر گذر موقت را روی چشمم نصب کنم؟

    چطور در عین نیاز به یه آدمی، یه وسیله ای یا… از موضع عدم وابستگی سراغش برم و رفع حاجت کنم؟

    از خانم شایسته سپاسگزارم که برای تدوین این فایل موضوع وابستگی و اعتیاد در کنار هم قرار داد. پس از چندین بار شنیدنش به این نتیجه رسیدم اگه از دید وسیع تر به مقوله وابستگی و اعتیاد نگاه کنیم میرسیم به شرک.

    اعتیاد نوعی وابستگیه ، وابستگی هم ینی نیازمند شدن به چیزی جز انرژی منبع.

    از هر طرفی وارد وادی قواعد زندگی میشم میرسم به توحید… با تمام وجودم از خدا میخام که حمایتم کنه تا خودمو محتاج هیچ چیزو هیچ کسی نبینم، تنها رب العالمین بپرستم و تنها ازون یاری بخوام.

    راستش کامنت دیگه ای واسه این فایل نوشته بودم که دلم گفت ازش صرف نظر کنم ، مثال ها و موارد زیادی راجب وابسته نبودن به آدما و ربط دادنش به موضوع مدار ها و مرگ داشتم که یه جورایی نوشتنش تکرار مکررات و تلاش بی فایده بحساب میومد.

    در این گام همین حد که فهمیدم به لطف خدا با رفتن و نبودن آدما اوکی هستم و هرکاری کنم واسه نگه داشتن یه کسی ، هیچ فایده ای نداره و ممکنه با مرگش از پیشم بره،، باعث شد تسلیم تر باشم ، تقلا نکنم واسه حفظ هیچ، ارتباطی…

    واقعا چقد خوبه اینجوری زندگی کردن،، دیگه باج نمیدی، دسمال کشی و خود شیرینی نمیکنی و الی بی نهایت نشتی فرکانسی که علتش نادیده گرفتن فانی بودن این دنیا و مرگ هست…

    ازون انرژی هدایتگر درخواست دارم قویترم کنه تا به مرحله ای برسم که نبود و رفتن هیچ چیزی ناراحتم نکنه، اوکی باشم… از خدا میخام اعتیاد و وابستگی های دیگه ای که تو ذهنم هست را کمرنگ و از بین ببره.

    در این راستا نتیجه گیری آخری که داشتم :

    چون اهرم خیلی قوی راجب بد بودن مواد مخدر تو ذهنم ساخته شده اگه بتونم وابستگی و نادیده گرفتن مرگ هر چیزیو ربط بدم به اعتیاد، فک کنم بشه ازون اهرم یه کاربری دیگه هم داشته باشم ، ینی اگه تفریح کردن خودمو گره بزنم به بودن کسی یا چیزی ، ینی معتاد هستم.

    اگه حال خوبم، گره خورده به روال بودن چرخ زندگی و بالابودن موجودی نقدی، ینی معتاد هستم.

    اگه کار کردن رو خودم و اموزش دیدن وصل کردم به داشتن فضا و شرایط خاص ینی معتاد هستم

    و بی نهایت مثال دیگه که میشه از شاخه وابستگی به اعتیاد ربطش داد و ازون جایی که نفرت دارم از مواد مخدر و معتاد ها پس میشه زنجیره باطل وابستگی رو قطع کرد…

    امیدوارم به عملکرد صحیح این نوشته ها هدایت بشم.

    الهی آمین

    +1759

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    سلام به همه ی دوستان

    یکی از وابستگی هایی که من تجربش کردم داخل کارم بود و هست

    البته هنرمندها خیلی بیشتر درکم میکنن

    چون علاقه دارم به خلق کارای تک نسخه

    این موضوع باعث میشد که من نگران باشم در مورد اینکه نکنه اون کار تک نسخه ای که فروختم به مشتریم ، به دستش برسه و اوشون خرابش کنه یا به هر دلیلی اون اثر دیگه از بین بره

    از طرفی امیشه سعی میکردم یک کار رو جوری بسازم که تا هزار سال بعد واقعا باقی بمونه اگر داخل شرایط مناسب باشه

    به ظاهر چیز خوبیه ولی بعد از یه مدت من قشنگ میفهمیدم این جمله تو ذهنم تکرار میشد کاش کسی نیاد کارامو بخره چون خودم بهتر مراقبشون هستم و باقی میمونن

    اگر اینکارا از بین برن یه جورایی انگار خودمم از بین رفتم

    یکی از کامنتهای اخیر بچه ها رو خوندم و البته منطق استاد که میگفتن تو بمیری هیچی از خودت نمیبری به اون دنیا

    و اون دوست عزیز گفتن تو بعد از مرگت ممکنه(چون هنوز تجربش نکردم) تمام ذهن خوداگهت و خاطره هات یادت بره کلن و جزئی از کل بشی

    این دو تا موضوع خیلی بهم کمک کرد که بگم سارا تو دوست داری خلق کنی پس خلق کن

    اون اثر اصلا همون دو ساعت بعدش افتاد و نابود شدکلن ، مهارتشو داری که یکی بهترشو بسازی

    چرا نباید کارات دست کسایی باشه که حتی بیشتر از خود تو عاشق کارات هستن؟

    و حتی بیشتر از خود تو مراقبت میکنن ازش

    حالا نهایت اون مشتریت اون کارو خراب کرد تو که چیزی از دست ندادی ، تو بهترشو میتونی بسازی و دوباره بفروشی

    آیات هدایت:

    یونس:35

    بگو: آیا از شریکان شما کسی هست که به حق هدایت کند؟ بگو خداست که به حق هدایت می‌کند؛ آیا آن که به حق هدایت می‌کند، سزاوارتر به پیروی است، یا آنکه تا هدایتش نکنند، خود راه نمی‌یابد شما را چه می‌شود!؟ چگونه حکم می‌کنید ؟

    دوباره گفته کسی که شرک نمیورزه هدایت میشه و یه جمله ی جالبیم گفته

    گفته هدایت خداوند حقه

    یا هدایت اون کسی که تا خودش هدایت نشه ، خودشم نمیدونه باید چه راهی بره؟

    پس عقل سلیم به کی اعتماد میکنه؟

    یونس:57

    ای مردم! برای شما اندرزی از سوی پروردگارتان آمده و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست و هدایت و رحمتی برای مؤمنین.

    هدایت و رحمت برای کساییه که ایمان اوردن به خدا

    یونس:108

    بگو: ای مردم! از سوی پروردگارتان حق برای شما آمده است، پس هر کس هدایت پذیرد، به سود خودش هدایت گشته و هر کس گمراهی را گزیند، تنها به زیان خویش گمراه شده؛ و من کارگزار شما نیستم.

    این آیم واضح داره میگه هدایته هست ، اگر بر طبق اون عمل کنی به نفع خودته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 478 روز

    بنام خدایی مهربان

    سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم

    گام 23

    باورهای قدرتمند کننده در مورد وابستگی

    یکی از مهمترین باور ها در مورد وابستگی اینست که همه چیز گذرا است و من نباید به چیزی بچسبم، همه چیز رفتنی است و در حال تغییر. و این می‌تواند در موردی شخصی مورد علاقه ای ما باشد ، که مرگ را درین موضوع در نظر بگیریم ، مرگ خودمان و مرگ طرف مقابل می‌تواند همه چیز را تمام کند ، پس نباید به یک شخصی بچسبیم.

    باور اکثریت جامعه ما اینست که اگر دختر هستی ، باید وابسته به پدر و برادرت باشی ، اگر ازدواج کردی وابسته به شوهرت باشی و بعد از شوهرت وابسته به پسرت و اولادهایت ، نه تنها از لحاظ مالی ، از لحاظ عاطفی هم این وابستگی وجود دارد ، که حتی با مرگ شوهرانشان هم ازدواج نمی‌کنند، به این دلیل ‌که وابستگی عاطفی به یک فرد دارد .

    این فکر در ذهن تک تک افرادیکه در جامعه استند و معمولا هم آدمای مذهبی متعصب استند. وجود دارد.

    کم کم با تغییر کردن ما او هم که باید به شکل بنیادی باشد ، جهان خودبخود مارا از هم جدا می‌کند، و خداوند آدمای خیلی عالی و با فرکانس ما وارد زنده گی می‌کند.

    استاد این حسی رهایی شما خیلی برایم خوش‌آیند است ، با وجودیکه همه چیز شاید فراموش ما شود اما آمار ثروت ما هیچگاه، اما شما چقدر باور خوب ساختید که سرمایه اصلی ما باورهای درست ماست ، سرمایه اصلی ما اعتماد به نفس ماست ، سرمایه اصلی ما خداییست که در درون ماست ، توانایی های ماست و بعدا خروجی آن مسلما ثروت و نعمت است که وارد زنده گی ما می‌شود.

    خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی که در این فایل بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 733 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته.

    از وقتی با سایت شما آشنا شدم وابستگیم به اشیا که به شدت کم شده،وابستگیم به افراد نیز تا حدی کم شده ولی هنوز خیلی جا داره که بهتر و بهتر بشه.

    وابستگی باعث نابودی آدم میشه باید رها شد.

    استاد من قبلا مسافرت اگه تنها میرفتم یا با همسرم کلی حس عذاب وجدان داشتم کلی حس بد داشتم که انگار خانوادم نیست من حق ندارم خوش بگذرونم ولی الان به شدت از مسافرتم لذت میبرم چه تنها برم چه با همسرم به شدت لذت میبرم و از در لحظه حال بودنم کلی احساس خوب دارم و زیبایی را میبینم و تحسین و ذکر الله اکبر و الحمدالله دارم بز زبانم. ذکر لاحول ولا قوه الا به الله را دارم بر زبانم و کلی حالم خوب میشه .

    وقتی هم که زیبایی ساخته دست بشر باشه اول خدای آن را بعد هم کلی آن شخص را تحسین میکنم. و اینطوری رها میشم از وابستگی و لذت میبرم از حال خوبم.

    در مورد تغییر کردن و اعتیاد بگم که پسرعموی بنده نیز جز معتادهای درجه یک بود اما با انجمن معتادان گمنام ترک کرد و الان دو فرزند داره و راننده ماشین سنگین هست. استاد گفتید باید تغییر از درون بوجود بیاد و این پسرعموی عزیزم از درون تغییر کرد و ترک کرد اما برادر ایشون هرگز نخواستند تغییر کنند و علاوه بر اعتیاد به تریاک به شیشه و موادهای دیگر نیز معتاد هستند.

    تغییر خود من هم یک نوع ترک اعتیاد بود از نقطه امن بیرون اومدن بود و شجاعت به خرج دادن بود

    واقعا خدا را شکر که با شما آشنا شدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 990 روز

    سلام و درود

    خدایا شکرت بابت تمام نعمت هات

    وابستگی خیلی سخته که ازش جدا بشی

    همسرم جوری وابسته ماشینش هست که ما هم وابسته شدیم پارسال ماشینمون عوض کردیم تا یک ماه ماشین جور نشد بخریم همش تو دیوار می گشتیم ولی همسرم با پای پیاده به بانگاها می رفت قدر ماشین بیشتر می دونست

    قبلا یک روز به خانواده زنگ نمی زدم هزار تا فکر می کردم خدا رو شکر الان گاهی چند روز زنگ نمی زنم وابستگی کمتر شده

    یا همسرم میره روستامون دو سه روز زنگ نمیزنم اون هم عادت کرده

    هنوز از مرگ حرف میزنن می ترسم مقاومت دارم دوست ندارم برم توی مراسم یا بهشت زهرا

    می دونم ترسه هنوز با این ترسم کنار نیومدم

    راستش به قول استاد آدمهای منفی جهان از دور ورم دور کرده یا هم نمی بینیم زنگ هم نمیزنم

    اونها هم کاری ندارند

    در این مورد مشکلی ندارم دوست ندارم کسی که از بدبختی و گرونی …حرف میزنه ببینم

    خیلی دیر به دیر همو می‌بینیم مثل خانواده عموم عروسش رفیق ام هست خدا رو شکر وقتی زنگ میزنیم حالش خوبه میگه چی خریدم…من هم تحسینش میکنم

    کبوتر با کبوتر باز با باز قبول دارم هر کسی آدمهای هم فرکانس خودشو جذب میکنه

    دارم هر روز مدیتشن میکنم دو سه ماهی هست ذهن ام آرومتر شده

    باور به فروانی دارم دارم هر روز بهتر میشم برام هیچ نشدی وجود نداره با وجود خدای به این بزرگی امیدی توی دلم همیشه هست

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 640 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    سپاسگزارم استادبابت نکات باارزشی که دراین فایل بهمون گفتیدوهمچنین سپاسگزارم ازمریم خانم عزیزبابت سوالات عالیشون به صورت واضح وشفاف//

    حقیقتاا”استاداگرمن بخوام ازاین قانون وابسته نبودن(قانون رهایی)درزندگی خودم بخوام اول برای یادآوری خودم بگم بعددوستان اینه که:من ازبچگی عباس بی خیال بودم دنیاروآب میبردمنوخواب میبرد”تااینکه ازدواج کردم و”وارد ترسهام شدم وچون روخودم حساب کردم نه خدا وازآنجا که آدم روخودش حساب بکنه وبگه من میدونم جهان چپ وراستش میکنه “منم چنین حالتی شدم و”وابسته همه چی شدم”زن وفرزندومال ووو…واینقدرخوردم که نگونپرس/خخخخ/

    تااینکه باالتماس ازخدام وهدایت خدا رفتم به روزهای خوش زندگیم دربچگی وجوانی ودیدم آره قانونش رهایی هست وبی خیال بودن واونجابودکه همه چی روگذاشتم کناروبی خیال وبدون وابستگی به همه چی دردنیاشدم”راستی اینم بگم من مرگ رودیدم واونجابودکه فهمیدم هیچی باخودم نمیبرم جزء خودموودیگه “دیگه بی خیال همه چی شدم وچسبیدم به خودم ومطالعه درموردقانون خدا(قرآن وکتابهای موفقیت وسمینارهاوو…)تااینکه خدامنوهدایت کردبه استادعباس منش وازسال1398تابه امروز جهانم عوض شددرتمام ابعادش”درحدی که اگراین موضوع رواینجابگم شایدهرکسی باورش نشه دراین حدبی خیالی رو:

    منوهمسرجدیدم که عاشق هم هستیم بعداز3سال خداوندهدیه ای درشکم همسرم ایجادکرد ودیروزبعداز3ماه این هدیه روپس گرفت “اولش خیلی ناراحت شدم اماوقتی درخواب وبیداری بهم خداوندگفت عشقتومیخوای یافرزندرو”ومن گفتم هردوتا رو “ودوباره گفت یکیش رومیتونی انتخاب کنی ومن گفتم عشقم رو”وبعدهمسرم بعدازدردشدیدسقط شدبچمون “امامن وقتی عشقم روسالم درکنارم دیدم دوقطره اشک ریختم وبعدخداروشکرکردم واتفاقا بچموهم دردست گرفتم وازش فیلم وعکس گرفتم وخداروشکرکردم که تجربه ای روبهم دادکه حاضرم قصم بخورم کمترین افرادجهان این تجربه روداشته باشندودیدم خدای من بچه ی30میلی متری دوتادست ودوتا پاودوتاچشم درشت ودهان وبینی وشکم وحتی ناف وو…گفتم خدای من مارواینجوری آفریدی وحتی به دوفرزندان همسرسابقم که بامازندگی میکنندهم نشان دادم وخداروشکرکه چنین تجربه بزرگی روخدام جلوی راه من قرارداد///واستاداینهاروگفتم که بگم دوستای گلم خداهمه چیه منه:زن وفرزند ومال وخانواده ودوست وهمه چیه من هست ومن بی نهایت عاشقش هستم وآرزو میکنم همه شماعزیزای دلم هم همینطوری عاشق خداباشیدوبه چیزهای دنیا نچسبیدوفقط تازمانی که هستیدلذت ببرید وشادباشیدهمین//

    دوستون دارم یاحق///

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    فرشته گفته:
    مدت عضویت: 1881 روز

    به نام الله مهربان

    سلام به همه

    گام 23.باورهای قدرتمندکننده برای درمان وابستگی

    در بحث وابستگی

    اگر وابستگی به شخص خاصی باشد چیزی که به شدت میتونه به شما کمک کنه که وابسته نشوید فکر کردن به گذرا بودن دنیاست فکر کردن به مرگ

    هر چقدر کسی را دوست داشته باشید نمیتوانید کتمان کنید که این فرد ممکنه به هر دلیلی از دنیا بره بدون هیچ خبر قبلی

    یا هر وسیله که داشته باشم با مرگ خودم تموم میشه میره اصن مهم نیست که من چقدر ی وسیله رو دوست دارم

    گذرا بودن دنیای مادی خیلی کمک میکنه که آدم وابسته نشه به کسی…به چیزی

    نباید همه چیز را دائمی بببنیم باید گذرا ببینیم و بگیم مرگ هر لحظه ممکنه اتفاق بیوفته چه برای ما چه برای هرکس دیگه ای

    باید سعی کنیم آدم ها را در بعد فرکانسی ببینیم یعنی من در یک فرکانسی هستم دارم روی خودم کار میکنم افکارم و باورهام رو بهتر میکنم آدمهایی که باهاشون در ارتباطم اگر فرکانسشون عوض بشه یا فرکانس من عوض بشه مهم نیست که من چقدر تلاش میکنم تا با اونا باشم ما مسیرمون از هم جدا میشه

    وقتی بحث فرکانس را درک کنید میدانید انسان ها کبوتر با کبوتر ، باز با باز هستن

    اول اینکه بدان اگر آدمهای نامناسب دورت هستند یک ایرادی در خودت هست که آنها دور و برت هستند

    و اینکه آدمها ممکنه مسیر فکریشون عوض بشه و از دنیای تو بیرون برن و زور زدن معنایی ندارد.

    سرمایه اصلی دارایی های مالی شما نیستند بلکه توکل، اعتمادبه نفس ، توانایی های شما در یادگیری..توانایی حل مسئله..توانایی کنترل احساسات..توانایی ارتباط با دیگران…توانایی توکل به خدا..توانایی بیرون اومدن از منطقه امن..توانایی جسارت بیشتر.. ومهارت های شما هستند

    و دارایی های شما نتیجه همینهاست.

    سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1843 روز

    به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت این آگاهی ها

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین

    راهکار برای رفع وابستگی: فکر کردن به گذرا بودن دنیا و فکر کردن به مرگ خودم و کسانی که دوستشون دارم و فکر کردن به دائمی نبودن هیچ چیزی در دنیا ،کمک می‌کنه که کمتر وابسته باشیم

    این دیدگاه خیلی وقتا به منم کمک کرده ، اما نمی‌دونم تو موارد خیلی حاد مثلا اگر خدای نکرده نزدیکترین هام اگر فوت کنن آیا اون موقع هم میتونم بااین دیدگاه آروم بشم یا نه ، اما طبق قانون رو خودم کار میکنم و هرروز خودمو بهبود میدم تا بتونم اون موقع ها هم از پس خودم بربیام ،چون اعتماد دارم خداوند بیشتر از تحملم بهم رنج نمی‌ده و من دراین مسیرم و دارم یاد میگیرم که در هر شرایطی احساسمو خوب نگه دارم ، امیدوارم انقد رشد پیدا کنم که تو هر شرایطی ،بتونم از طریق تغییر نگرشم به اون مسئله و ازطریق تسلیم بودن دربرابر تصمیم خداوند و توحیدی بودن ،احساسمو خوب نگه دارم ، و این هدفمه و من همچنان در این مسیر توحیدی ثابت قدم هستم .

    راجب تغییر فرکانس و تغییر آدمها هم خیلی جاها تجربشو دارم که این اتفاق برام افتاده و منم متعهد هستم که رو خودم کار کنم و همچنان خودمو بهبود بدم تا جهان هم منو هدایت کنه به انسانهای فرکانس بالاتر و چون این روزا شدیدا حواسم به کار کردن رو خودمه ،تمرکزم رو خودمه ، برای همین کمتر به دیگران وابسته هستم ، دایره ی وابستگیم خیلی کوچیکه اما فکر میکنم که اگر اونام نباشن باز بتونم زودی خودمو جمو جور کنم و به مسیری که توش هستم متعهد باشم تا بیشتر تغییر کنم بیشتر خودمو بهبود بدم و تجربیات ارتباطی بهتری داشته باشم .

    راجب مهمترین سرمایه ی زندگیمم ، از زمانی که تو این سایت توحیدی هستم ،متوجه شدم که مهمترین سرمایه ی من همین آگاهی هاست که از طریق این ها تونستم خودمو بهتر بشناسم ، خدای خودمو بهتر بشناسم ، توانمندی هام بیشتر شده و از طریق پا گذاشتن رو ترس هام ، مهارت های زیادی بدست آوردم و تونستم رشد کنم ، رشد اجتماعی ، رشد شخصیتی ،رشد کاری، رشد مالی و….

    اینا واقعا شدن سرمایه هام ، چون هرآنچه از ارتباط خوب و آرامش و خونه و ماشین هم دارم همشون به واسطه ی همین آگاهی هاست ، پس در اصل این آگاهی ها هستند که سرمایه ی اصلی من هستند و من قلبا به این موضوع باور دارم و سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرار دادین تا خوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    حامد حسامی گفته:
    مدت عضویت: 3109 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش و خانم شایسته و تشکر از گروه تحقیقاتی عباسمنش به خاطر این فایل های هدیه ای ارزشمند.

    واقعاً انشالله که استاد عباسمنش شادی و لذت بی حد و مرز را در زندگی تجربه کنند که با این فایل ها باعث تحول زندگی میلیون ها انسان مختلف شدند.

    دفعه ای قبلی که من این فایل را گوش کردم از دوستی که مسئول یکی از مراکز ترک اعتیاد بود خواهش کردم که هرروز که جلسه داشتند ساعت و مکانش را به من بگویید و من در آن جلسه شرکت کنم و من در آن جلسه رفتم و شخصی بود که سخنرانی میکرد و جشن پاکی چهارمین سالش بود و از ادبیات مولانا می‌گفت و می‌گفت که من ده سال شیشه مصرف میکردم و آواره بودم و الان در این 4سال که ترک کردم یک تریلی برای خودم خریدم و افرادی را استخدام کردم که روی آن ماشین کار کنند و هر آنچه که بخواهم در زندگی دارم و…

    من خیلی از تجربیات این شخص لذت بردم.

    خود من دوستی داشتم که مدام سیگار می‌کشید و معتاد بود و خیلی هوشمندانه به من ضرر و زیان زیادی میزد و از وقتی که از استاد عباسمنش شنیدم که می‌گفت که شما نباید حتی با شخص سیگاری دوستی کنید و کسی که این قدر برای خودش ارزش قائل نیست که اعتیاد خود را ترک کند به درد دوستی نمیخورد،من با این شخص قطع رابطه کردم و از وقتی که با این شخص قطع رابطه کردم خیلی برکت و نعمت فراوان وارد زندگی ام شده است و به این خاطر از استاد عباسمنش سپاسگزارم.

    واقعاً مهم ترین دارایی ما توانایی کنترل ذهن،بیرون آمدن از منطقه ای امن خود،جسارت بیشتر،توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران و توانایی حل مسئله می‌باشد و این موارد باعث خوشبختی ما در دنیا و آخرت میشود و وقتی که این چیزها نباشد شاید همان دارایی های ما به جای خوشبختی ما باعث اعتیاد و سیه روزی ما شود.

    در مورد توانایی حل مسئله یک مورد که همین دیشب برایم اتفاق افتاد را بگویم که

    پخش ماشین من دیروز از کار افتاد و من با باورهایی که از دوره ای شیوه ای حل مسائل زندگی یادگرفته بودم برای تعمیر آن دست به کار شدم و شکر الله یکتا آن مشکل برقی را رفع کردم و آنتن رادیو ماشین فیش اش خراب بود و یک فیش آنتن ماشین خریدم و نصب کردم و رادیو ماشین را نیز راه اندازی کردم و آخر شب کلی از رادیو گوش کردن و تعمیر آن اعتماد به نفس ام بالا رفت.

    الله را شکر گذارم که در مسیر آموزش های استاد عباسمنش هستم.

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    Zhila J گفته:
    مدت عضویت: 3470 روز

    سلام به استادان مهربان وسلام به همه ی همراهان خوبم

    اشاره استاد به گذرا بودن زندگی وتفکر درباره ی مرگ ، بسیار زیباست وخیلی کمک میکنه تا درست زندگی کنیم ، وترس از دست دادنها را کمرنگ وکم اثر کنیم.

    ما یکی از فامیلمون یه خونه ای داشت که عمری با خاطرات عزیز ترین کسانش در آن زندگی کرده بود وحاضر نبود تحت هیچ شرایطی خونه شو بفروشه .

    بچه هاش به زور وترفند که کسیکه میخره کاریش نمیکنه مجبور به فروشش کردن تا جایی بهتر زندگی کنن.

    ازقضا بعد از مدتها دلش تنگ شده بود ورفته بود خونه رو ببینه ، که دیده بود یه برج جاش ساختن ودیگه خبری از اون خونه ی قشنگش نیست در جا سکته کرده بود بنده ی خدا وسلامتیش رو به خاطر این وابستگی از دست داد وهر چقدر دکتر بردن خوب نشد…

    یه بار رفتیم خرید ماشین رو پارک کردم وجاشو به خاطر سپردیم بعد که برگشتیم یه لحظه دیدیم ماشین نیست ،دخترم از ترس دور از جون سکته میکرد که یهو فهمیدیم یه کوچه اشتباهی اومدیم ، اون موقع گفتم فدای سرت تو واجبی یا اون ، بهم گفت مامان چه دل گنده وبی خیالی ، الان میفهمم که من وابستگیم به دخترم بیشتر از ماشین بوده ،

    من هم مثل همه ی آدما به خیلی چیزها وابسته ام

    که این علاقه مند و وابسته بودن میزانش کم و زیاد هستش واگه اندازش کم باشه خوبه چون از دست دادنش درد کمتری میتونه داشته باشه.

    من بارها پیش خودم خدا رو تحسین کردم به خاطر زیباییهایی که خلق کرده ، مثل خانواده داشتن ، روابط بین آدمها، برای عشق ومحبت ، چون فکر میکنم ما همگی میخواییم خوب زندگی کنیم ، به همدیگه کمک کنیم ودست هم رو بگیریم واوج برسیم واین خیلی قشنگه.

    در زیر قدرت پروردگار شاد واز وابستگیها رها باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: