مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

1113 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی قادری چاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2047 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا سپاسگزارم که فرصتی دیگر برای نوشتن به بنده دادی تا بهتر تو را بشناسم

    از مطالعه کامنت دوستان به دنیای سلولهای بدن هدایت شدم، جهانی بس شگفت و عظیم، درون بدن انسان بالغ بر 37 تریلیون سلول زنده وجود دارد که وقتی با میکروسکوپ های الکترونی آنها را مشاهده کردند، هر سلول زنده را یک شهر زنده دیدند خارق العاده و حیرت انگیز بود

    وقتی که سرچ کردم و تصویرش را در اینترنت دیدم، به ظاهر انسان موجودی کوچک اندام هست، اما جهانی بزرگ در اوست،

    البته که اینچنین جهانی در درون تمام اجزای هستی وجود دارد، اما این کشف حیرت انگیز زبان ستایش را می گشاید، تا همچون سعدی بگویم؛

    عاکفان کعبهٔ جلالش به تقصیر عبادت، معترف که ما عَبَدْناکَ حقّ عبادتِک و واصفان حلیهٔ جمالش به تحیّر منسوب، که ما عَرَفناکَ حقَّ مَعرِفتِک.

    روا نباشد که در برابر چنین عظمتی راه غفلت و بیخبری را در پیش بگیریم و همچون سفیهان در موردش زبان به گزافه بگشاییم، اینهمه قرآن در مورد عظمت خلقت هستی و خالقش سخن می گوید و اذهان را متوجه بزرگی و بزرگواریش می کند، حال که ذهن کوته بین در موردش تردید کرده و از اعتراف به رحمتش روی می گرداند و راه غفلت و کفران را در پیش می گیرد.

    واقعا مایه شرمندگی است که برای شناخت این عظمت فکر نکنیم و به شنیده هایی از پدرانمان اکتفا کنیم، مایه سرافکندگی است که یک عمر به عبادتی مشغول باشیم که یک ساعت در موردش فکر نکرده باشیم

    خدای مهربانم بنده ات را به راه راستی هدایت فرما که در آن نعمت معرفت و شناخت قرار دادی، نعمت سپاسگزاری خودت برای ذاتت را قرار دادی، الهی آمین

    الهی شکرت

    الهی شکرت

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  2. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    سی و نهمین روز از سفر نامه 39

    مصاحبه استاد عباسمنش قسمت 6

    🌹🌹🌹🙏🙏🌹🌹

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و گرامی

    و سلام به تمام دوستان همسفرم که کامنت منو میبینن

    🙋‍♀️🙋‍♀️🙋‍♀️🌹🌹🌹🖐🖐🖐🖐

    دوستان چند روزی تاخیر در نوشتن این سفرنامه داشتم بدلیل اینکه سفر بسیار زیبا و دلپذیری به سمت شمال و دقیقا روبروی پارک سیسنگان ویلای یکی از

    دوستان عزیز بودم و جای همه ی شما ها بسیار خالی بود

    در این چند روز آنقدر نعمت ها و برکت های الهی رو به فراوانی جذب کردم که اصلا نمی تونم بشمارم

    ولی چند موردشو دوست دارم براتون بگم

    🏖🏖🏝🏝🏠🏠🏘🏘🌄🌄🌅🌅⛪⛪🏩🏩🚲🚲🚣‍♂️🚣‍♂️🚣‍♀️🚣‍♀️⛵🌹🌹🌹🌦🌦🌧🌧🌧🌨🌨⛈️🌤🌟🌟🌝🌝🌞⭐

    بغییر از اینکه در طول مسیر و جاده ی هراز با دید وسیع تری به نعمت های خداوند توجه کردم که مدام ورد زبونم بود ❤❤❤ خدایا شکرت ❤❤❤

    🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏❤❤❤

    برای اینکه در این فصل در شرایط بی نهایت عالی آب و هوایی بهاری این فرصت مسافرت برایم پیش آمد بی نهایت از جهان هستی ممنون و سپاسگذارم

    در نزدیکی شهر نور به اتفاق دوستم تصمیم گرفتیم که ی جایی توقف کنیم و کمی استراحت کنیم و از مناظر لذت ببیریم

    دوستم همش میگفت کاش ی جایی توقف کنیم

    منم مدام میگفتم به قول استاد منش باید هدایت شویم و خنده مون می گرفت

    👈👈👈👈👈🤔🤔😂😂😂🙄🙄

    منم بلند بلند می گفتم خدایا در زمان درست و مناسب و مکان درست و مناسب برای استراحت هدایت شویم و از این که مدام در مدار هدایت الهی هدایت می شوم ممنون و سپاسگذاری می کردم

    چند دقیقه ای طول نکشید نزدیک نور یکدفعه چشم به یک در یاچه ای پر از غاز های سفید و مرغابی افتاد …..

    به دوستم گفتم هدایت شدیم همین جا وایستا

    🤗🤗🤩🤩🤩❤❤🤚🤚✋👈👈👈

    اینقدر هیجان زده شده بودم که حیرت زده شده بودم ..‌…

    استاد باورت میشه دقیقا اون دریاچه شبیه دریاچه پرادایس بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    یک فیلم هم برای شما ضبط کردم که براتون بفرستم تا خودتون ببینید و باورتون بشه که من نشانه ی فلوریدا رو جذب کردم….. خدای من ..بیظیر بود …

    فقط نمیدونم چطوری این فیلم کوتاه رو براتون بفرستم خواهشا راهنماییم کنید

    🙄🙄🙄🙄🤔🤔🤔

    استاد یعنی به هر کدام از دوستان و آشنایان ی که قرار بود پیششون بریم گفتم ما ی همچنین جایی داریم استراحت میکنیم اصلا نمیدونستن کجاست…

    و یا اصلا باور نمی کردن که دریاچه ای کنار اون جاده و بلوار نور وجود داره …. می گفتن حتما شالیزار دیدید ..

    تا وقتی که فیلمو نشانشون دادم . با حیرت می گفتن ما تا حالا اونجا رو ندیدیم

    خدایا برای این زیباییی ها و نعمت های بیکران الهی مدام سپاسگذاری می کردیم بعد چند لحظه ای که اونجا نشستیم یهو دیدیم که او ن غازهای سفید و قشنگ با سر و صدای زیادی اومدن پیش ما و ما همینطور با لذت براشون نون مینداختیم تا بخورن خدای من این صحنه فوق العاده بود استاد

    خدایا شکرت سپاس سپاس سپاس

    ❤❤❤❤

    بعدش 👇👇👇👇

    وقتی رسیدیم به ویلا

    شبش رفتیم کنار دریا وای چه صدای موجی

    مردم انگار نه انگار که شرایط حساس کنونی … ( بقول استاد ) وجود نداره

    بزن و برقص و آهنگ های شاد گذاشته بودن و می رقصیدن🎶🎶🎸🎹🎻🎺📯⛲⛲🤸‍♂️🤼‍♂️🤼‍♀️

    خدایا شکرت که مدام با آرامش و آسایش در شادی و خوشحالی و لذت بردن از خلقت جهان هستی بودم

    خلاصه نعمت و برکت و رحمت و فراوانی شادی و خوشحالی بی نهایت

    واقعا استاد بعد از اون همه سختی های دوسال پیشم قشنگ برام واضح و آشکارا معلوم شد که با تمرین و تمرکز روی ذهنم و باورام تونستم در مسیر درست هدایت شوم

    استاد عزیزم برای همه کارام فقط و فقط تمرکز به هدایت الهی میکنم

    یعنی قدم به قدم هدایت می شوم و هدایت می طلبمممممممممم

    خدایا بی نهایت شکر وسپاس

    استاد تازه فهمیدم که چرا شما مدام سپاسگذاری می کنی … عاشقتونم واقعا

    که شما باعث خیر شدید و دستی از دستان بلند خداوند شدید که بطور مداوم و پیوسته در مدار شکر گذاری هدایت بشم

    خدایا شکرت

    فردا صبحش که دیگه نگم براتون

    به اتفاق دوستم صبح زود برای دیدن بیشتر زیبایی و سپاسگذاری و مدیتیشن به سمت دریا رفتیم

    وای خدای من … یعنی بینظیر بود

    خلوت وخلوت ع خلوت

    هیچکس نبود

    دریا آبی صاف ولی جلوی ساحل صدای موج ملایم و زیبا که واقعا گوشو نوازش می کرد و آهنگ مینواخت و باد اون صدارو زیباتر جلوه میداد …..

    یعنی فرصت نوشتن نداشتم از بس که فقط چشمام خیره به دریا بود و یا لحظاتی چشمامو میبستم و فقط گوش می کردم و…… سپاسگذاری میکردم

    خدایا شکرت

    استاد واقعا بسمت زیبایی ها هدایت شدم

    بعد از اون روز که کلا آفتابی و گرم وسوزان بود..

    شبش یک طوفان عالی زیبا رو دیدم

    یعنی آنقدر تغییرات آب و هوایی زیاد بود که فرداش باران و مه و ابری

    خدایا اصلا نمیشد چشم از این زیبایی ها برداشت

    دقیقا مثل سریال زندگی در بهشت استاد که یک فیلمی از مه که روی دریاچه بود رو دیدم

    استاد باورت میشه من دارم تند تند خواسته هامو جذب میکنم

    خدایا شکرت

    خدایا برای تمام این نعمت ها و برکت ها و زیبایی ها و آرامش ها و سلامتی روز افزونم ممنون و سپاسگذارم

    خدایا شکرت

    من قبلا این فایل مصاحبه با استاد قسمت شش رو دیده بودم

    من هم سیر تکامل مو طی کردم با تغییر باورام .. و هیچ کار خاصی نکردم ولی با کار کردن روی افکارم تونستم هم بدهی های بسیار وحشتناک مو پرداخت کنم و هم کلا از آوارگی نجات پیدا کنم که شکر خدا خونه خوبی رو اجاره کردم با شرایط بسیار عالی و همچنین مالک خیلی خوب

    و خدارو شکر کلی شرایط و روابط درست وومناسب

    حقوقم از بلوکه شدن بانک آزاد شد

    و همینطور الان افزایش حقوق دارم و مقداری پول پس انداز کردم که اون هم در مسیر کاری هدایت شد زیاد نیست ولی خیلی از خدا ممنون و سپاسگذارم

    از نعمت و برکت و رحمت و فراوانی که دیگه نگم از دستانی از دستان خداوند هر روز بیشتر وبیشتر و بهتر و قشنگتر وارد زندگیم شده .. و واقعا دوره تکاملی ام رو در این یک سال و نیم عالی طی کردم و از زیر صفر به بالای صفر حرکت کردم و مدام روی باورهای پولی و مالی ام دارم کار میکنم واز از این که در همه جنبه های زندگی ام دارم کار می کنم خیلی خوشحالم

    همینطور روی باورهای سلامتی

    واقعا دوستان در همه زمینه های زندگیم داغون بودم …….. ولی به شکر خدای مهربانم و به شکر هدایت های الهی در همه زمینه های زندگیم روند رو به تکامل رو میبینم

    هوالاول … هوالآخر…

    واقعا خداوندو در همه چیز میبینم ..وهابیت خداوند

    رزاق بودن خداوند

    واقعا باید رها بود و از همون شرایط باید لذت برد و سپاسگذار خداوند بود

    مقاومت هام خیلی کمتر شده

    باورهام در مورد تغییرات با همون باورهای توحیدی ایم تغییر دادم و مطمعن هستم فقط باید به خدا توکل کرد و شرایط خودش بوجود میاد

    و هیچ عجله ای برای رسیدن به خواسته هام ندارم چون با قانون تکامل فهمیدم که خودش درست می شود و با دیدن احساس خوبم می فهمم که در مسیر درست هستم

    خدایا شکرت

    عاشق کار کردن روی خودم هستم و اصلا به ساعت نگاه نمی کنم .

    باور می کنید من اصلا روی دیوار خانه ام ساعت ندارم

    چون احساس می کنم ساعت درونیم بهم میگه چی کار بکنم و یا چه وقت چی کار بکنم

    فقط برای کارای اداری به ساعت نگاه میکنم که بتونم به وقت به اداره جات مراجعه کنمم…

    در مورد نماز و روزه که استاد صحبت کردن

    من فکر میکنم فقط دیدن زیبایی های خداوند و سپاسگذاری خودش کلا یعنی نماز

    و برای من روزه یعنی مدیتیشن و با خدای خودم خلوت کردن و ذهنمو و قلبمو از آلودگی پاک کردن و در خوردن مواد غذایی آن چیزی که برام مناسب هست و اصراف نکنم و همیشه از تمام اعضای بدنم بطور مداوم و پیوسته سپاسگذاری کنم و ازشون برای سلامتی و کار کردن درست تمام سلول های بدنم قدر دانی کنم … ورزش و یوگا و پیاده روی مداوم برای من یعنی نیایش و نماز و روزه

    و به این شیوه زندگی میکنم و قدر دان نعمت های خداوند هستم …

    عبادت یعنی مدام به خداوند فکر کردن یعنی به نعمت های خداوند تفکر کردن

    یعنی مدام سپاسگذاری کردن به زبان خودم به زبان مادریم به زبان خودش

    از این عبادت بیشتر از هر چیز دیگری لذت می برم و بیشتر عاشقش شدم

    و باورهای توحیدیم بیشتر بارور و شکوفاتر میشه….

    سیستمی بودن خداوند رو بهتر متوجه میشم و به قانون جذب بیشتر معتقد میشم… و بهتر می فهمم که باید احساسمو خوب نگه دارم تا اتفاق های خوب بیفته

    خدایا شکرت که….

    فقط تو را عبادت می کنم و فقط از تو یاری می جویم و هدایت می شوم

    خدایا شکرت

    هم اکنون و هر لحظه با آرامش و آسایش و با نظم و هماهنگی لازم در زمان درست و مناسب و مکان درست و مناسب در جهت رسیدن به خواسته هام و اهدافم و سلامتی و پول و ثروت و عزت نفس و روابط و شرایط و روابط افراد درست و مناسب هدایت شده ام ممنون و سپاسگذارم و قدر دان تمام نعمت ها و رحمت ها و برکت ها و فراوانی این جهان هستی هستم

    خدایا سپاس سپاس سپاس

    خدایا شکر در مسیر هدایت شدگان هستم که از دو استاد عزیزم استاد عباسمنش و خانم شایسته گرامی تشکر و قدر دانی میکنم

    واز دوستان همسفرم هم تشکر میکنم که حوصله بخرج دادن و کامنت منو خوندن

    خدایا برای همه چیز درست و خوب و لذت بخش و همه کسانی که درست و مناسب و مثبت و ثروتمند را جذب کردم مممنون و سپاسگذارم

    خدایا سپاس سپاس سپاس

    🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹

    👣👣👣👣👣👀👀👣👣👣👣👣👣🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    به نام خداوند رزاق و رحیم

    استاد جانم سلام

    خانم شایسته‌ی عزیزم سلام

    ممنونم برای این پروژه ی مهاجرت به مدارهای پر ثروت تر و با شکوه تر.

    چقدر عالی انرژی همه مان یکپارچه میشه و این فایلهای ارزشمند دوباره و چندباره شنیده میشه و به کار بسته میشود.

    این جمله ی استاد چه چراغی در ذهنم روشن کرد.

    خداوند یک سیستم هست که فرکانس تو را میگرد و به شکل آن فرکانس در میاره.

    یعنی یک سیستم که کنترلش دست خودِ خودت هست.

    اگر بچرخانیش روی فرکانس « رب»، برات « رب» میشه

    اگر بچرخانیش روی فرکانس رزق، برات رزق میشه.

    اگر بچرخانیش روی فرکانس ترس، برات ترس میشه.

    این دکمه ی تنظیم فرکانس، دست خودت هست.

    به نفعت هست که بگذاریش، روی فرکانس «رب».

    قدرت می‌ره دست یک نفر، نه دست هزاران نفر و هزاران شرایط.

    با یک نفر طرف میشی. یک نفر که باور داری قدرت همه چیز دستش هست. یعنی فرکانس قدرت داری میفرستی، فرکانس این را میفرستی که من با یک نفر طرف هستم. سیستم هم فرکانس را میگیره و میگه:« بله سرورم» بعد از همان فرکانس قدرت برات بیشتر می‌فرسته.

    همینقدر ساده

    همینقدر کاربردی.

    استاد جانم نفست حقِ

    خدا را شکر که این قدر تأثیرگذاری

    خدا را شکر این همه شاگردهای عالی داری

    خدا را شکر یک همراه داری به نام خانم شایسته که یک تنه، یک لشکره.

    یک تنه سازمان چند میلیون نفری گوگل و مایکروسافت هست.

    خدا را شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  4. -
    فهیمه رمضان نیا گفته:
    مدت عضویت: 915 روز

    سلام به بانوی شایسته ی این خانواده ی توحیدی

    و هزاران درووود به وجود پر از نور وعشقتون

    سپاسگزارم ازشما که باوجود اینهمه آگاهی و عشق اینهمه نتایج و اینهمه تغییرات فوق العاده و الگوی نمونه بودن از عمل به قوانین جهان بازهم در کنار ما که هنوز اول راهیم حضور دارین و قدم به قدم به دنبال مهاجرت به مدار بالاتر هستین

    امروز صبح که بیدارشدم به رسم اکثر اوقات اول قرآن و باز کردم و چند صفحه ای خواندم (سوره ی قصص) و با خودم گفتم کاش بتونم تا قبل از ماه رمضان یه دور کامل قرآن و بخونم و البته ترجمه ی قرآن را چون در سال هایی که در بی خبری بودم زیاد قرآن رو به زبان عربی خوندم و بجز حس آرامشی که از خواندن صوت عربیش می‌گرفتم هیچ درک دیگه ای نداشتم و وقتی ظهر اومدم سایت که گام جدید مهاجرت رو ببینم دیدم که اینجوری خدا سورپرایزم کرد و فایل دقیقا درمورد. نماز و روزه و ماه رمضان و قرآن و….

    دیگه چی بگم که باز بغض گلوی بنده رو گرفت آخه من راجع به اتفاقات سایت فایل ها هدایت ها و این توحید و یکپارچگی در قانون نمیتونم با هیچکسی حتی نزدیکترین افراد به خودم هم صحبت کنم چون اصلا باور نمیکنن و من هم خودمو در جایگاهی نمی‌بینم که واسه کسی صحبت کنم چون هنوز خیلی چیزا مونده که یاد بگیرم و باید عمل کنم تا عملکردم گواه بر حرف هام بشه

    من خانواده ی خیلی مذهبی ندارم یعنی از اول پدومادرم هیچ وقت اهل مسجد و مراسم مذهبی و این چیزا نبودن البته پدرم اصرار داشت که به این جاها بریم ولی خودش هرگز نمی‌رفت

    ولی نماز می‌خواند البته همیشه آخر وقت و باز هم اصرار داشت که ما اول وقت بخونیم

    ولی مامانم همیشه نماز می‌خواند و قرآن خیلیم قشنگ قرآن می‌خواند وحجابشم همیشه در حد نرمال بود ولی هیچ وقت تا به امروز حتی یکبارم به ما که پنج تا خواهر و برادریم نگفته که نماز بخونین یا حجاب داشته باشین همیشه میگه خدا همینقدر که به من عقل و درک داده به شما هم داده شایدم بیشتر خودتون میدونین هرجور دوست دارین و همه ی ماه رمضان هم روزه میگیرن از قدیم تا الان که نزدیک شصت سالشون هست اما خوب همون‌طور که همه می‌دونیم این شصت سال عبادت و نماز و روزه هیچ تاثیری و تغییر ی در روند زندگیشون نداشته و ما اینو واضح دیدیم

    پس خیلی راحت سخنان گهر بار استاد در مورد نماز خواندن و روزه و ارتباط با خدا باور میکنم

    و نمیتونم گاردی داشته باشم ولی برای اینکه بفهمم کدوم روش درسته برای عبادت خدا باید خودم تفکر کنم و تحقیق کنم که مدت هاست دارم همین کارم میکنم

    البته اینم بگم که من دختر خوبه ی بابام بودم چون همیشه نماز می‌خوندم و قرآن و همیشه اینو به رخ بقیه ی خواهر برادرام میکشدن متاسفانه

    ولی از وقتی که گام در مسیر آگاهی گذاشتم دیدم که بله واقعا بنده با این همه نماز خواندن و قرآن خواندن و روزه گرفتن عملا هیچ درکی از خداوند و رابطه با خدا و معنی این خم و راست شدن نداشتم

    خیلی این فایل و دوست داشتم و خیلی از سوال هام به جواب رسید البته بقیه جوابا رو باید خودم پیدا کنم

    اینجا یه چیزی راجع به نماز نوشتم ولی بعد اومدم پاکش کردم نمی‌دونم چرا گفتم سوئ برداشت نشه منکه در جایگاهی نیستم که بخوام راجع به نماز نظر بدم ولی خودم همیشه از روی ترس نماز خوندم ،ترس از اینکه خدا یه بلایی سرم بیاره ،البته الان خیلی اوضاع بهتر شده خیلی باورهام در مورد خدا عوض شده و خیلی خدارو بهتر میفهمم که خدا مارو عذاب نمیکنه بلکه عملکرد این سیستم بر طبق افکار خود من پیش می‌ره

    ولی واقعاً وقتی با دل و جون میشینم چند صفحه قرآن میخونم و به ترجمه ی آیات فکر میکنم و با آموزه هایی که از استاد آموختم اون آیه هارو با قانون تطابق میدم مو به تنم سیخ میشه و اشکیه که سرازیر میشه

    یکی از اهدافی که من دوره ی دوازده قدم رو تهیه کردم البته فقط قدم اول و دوم ، قدم های بعدی در دست اقدام هستن ،همین جلسات قرآن بود اونقدر که تو کامنت ها راجع به آگاهی های این جلسات خوندم دیگه حسابی تشنه شدم برای این آگاهی ها و خداوند هدایتم کرد به این دوره ی شگفت انگیز

    خدایا شکرت

    البته از میان همه ی کامنت ها یه چند نفری هستن که هروقت می‌خوام کامنت هاشونو بخونم جعبه ی دستمال کاغذی رو میزارم کنارم که دیگه پا نشم چون اینا با کامنت هاشونو آدمو دیوانه میکنن تا حالا تو زندگیم اینطوری به کسی حسودیم نشده بود خوشبحالشون گوارای وجودشون این همه عشقبازی با رب العالمین روزی هزار بار از خدا می‌خوام که این نور و روشنی رو به قلب من و تک تک انسان هایی که آماده ی دریافتش هستن بباره

    سعیده جان شهریاری خواهر توحیدی من

    و آقای امیری و آقای ابراهیم خسروی این سه نفر فوق‌العاده هستن همینجا ازشون سپاسگزاری میکنم بابت تک تک جمله هایی که از عمق جانشون به این مکان مخابره میکنن و خدارو شکر میکنم بابت چنین دوستان عزیزی که باعث افتخار هستن و اونقدر ازشون یاد گرفتم و انگیزه گرفتم برای تدبر در قرآن و انس با قرآن و رابطه ی قشنگتر با معبود زیبایم که هرگز فراموش نمیکنم

    و سپاسگزارم از استاد عزیزم پدر معنوی و مهربانم بابت آگاهی های نابی که به ما آموزش میدن و این فایل های گرانبها

    حالا تصمیم من در این گام برای مهاجرت به مدار بالاتر ….

    خواندن ترجمه ی قرآن از اولین سوره تا آخر در مدت زمان چهل روزه

    برای بهتر فهمیدن خط قرمز های خداوند سرچ کلمه ی عذاب در آیات و اینکه بتونم مثل دوستان عزیزی که گفتم هر آنچه که درک کردم تو سایت به اشتراک بزارم

    و گوش دادن به فایل های جلسات قرآنی قدم یک و دو

    و اینکه روزانه بابت هر کار کوچکی از خداوند هدایت بخوام تا این روند در همه ی زندگی ام جریان پیدا کند

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1285 روز

      دمت گرم دختر :)))) نمیدونی چقدر من به اون دستمال کاغذی خندیدم:)))) عاااالی بود:)))

      عااااششششقتم!مرررسی از محبتت،مرسی از قلبت روشنت،مرسی از عشقی که فرستادی،مرسی از تحسینت.

      دعا میکنم نوری که برام فرستادی،چهل چراغ بشه و برگرده سمتت و تموووم زندگیت رو به نور خدا روشن کنه…

      راستی سلااام و‌بوس به کله ت!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  5. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 1504 روز

    به نام پروردگار رب العالمینم

    با سلام خدمت استاد گرانقدرم و سرکار خانم شایسته نازنین و همه دوستان گرامی

    گام پنجم

    من قبل از آشنایی با استاد عزیزم خیلی اهل خوندن قرآن بودم حدود 25 بار قرآن رو ختم کردم و البته به معنی هم توجه میکردم و الان با توجه به آموزه های استاد باید بگم تا حدودی وضعم بد نبوده یعنی قرآن رو برای خودم سخت نمیگرفتم مثلا اول باری که تصمیم به خرید ماشین گرفتیم می خواستم ببینم خرید این ماشین مد نظرمون به اصطلاح برامون میارکه و خیر داره و اومدم قرآن رو باز کردم سوره ی انعام اومد و آیه ای که اشاره کرده بود به چهار پایان و خداوند در اون آیه ( یادم نیست کدوم آیه بوده)

    می فرماید ما اونها رو برای شما آفر یدیم

    خیلی خوشحال شدم و فورا قرآن رو بستم و بوسیدم و به همسرم گفتم استخاره گرفتم خیلی خوب شده و ما اقدام به خرید ماشین کردیم

    یا اینکه یه بار برای یه آزمونی می خواستم شرکت کنم همسرم و خیلی های دیگه مرتب بهم می گفتن پارتی بازیه و خودت رو خسته نکن منم یه روز واقعا دلم از دستشون شکست و رفتم سراغ قرآن گفتم خدایا خودت بهم بگو آیا زحمتی که دارم می کشم نتیجه برام داره و قرآن رو باز کردم آیاتی که برام اومد مربوط به داستان عصای موسی که به اژدها تبدیل شد و در اون داستان خداوند اشاره میکنه که ما موسی رو بر همه ساحران برتری دادیم خییییییلی خوشحال شدم گفتم ببین اون ساحران پشتشون به فرعون گرم بود و موسی به خداوند و دیگه ایمان قوی پیدا کردم که موفق میشم و شدم خدا رو بی نهایت شکر

    یا در مورد بحث حجاب یه بار با همسرم بحثم شد منم گفتم میرم قرآن رو میارم ببینم قرآن در مورد حجاب چی گفته و اون آیه که مد نظر همه از جمله همسر منم بود اون آیه که خداوند به پیامبر می فرماید به زنان مومن بگو که یه چیزی روی سینه هاشون یا سرشون بندازن و من آیه رو خوندم و به همسرم گفتم ببین آخرش خداوند به عذاب دادن اشاره نکرده تازه گفته خداوند غفور و رحیم است اگر اینقدر مهم بود مثل بعضی از آیه ها می گفت عذابی سخت در انتظارتونه

    ولی ولی ولی

    در کنار تمام نماز و روزه ها و مناجاتها و اجابت دعاهایم واقعا در بعضی زمینه ها شرک داشتم اصلا فکر نمی کردم من جزو مشرکین باشم ترس داشتم ایمانم در خیلی مواقع ضعیف بود یعنی بعضی اوقات از ترس اینکه مثلا اتفاق بدی برای بچه هام نیفته تند تند تند تند صدقه میذاشتم نذر و نیاز می کردم قربونی میدادم از چشم زخم می ترسیدم و باور میکردم و از بس بابت این کارا پول خرج می کردم همسرم دیگه کلافه میشد و حرصش درمیومد

    اصلا درکی از احساس خوب اتفاقات خوب رو نداشتم

    درکی از حد و حدود انفاق کردن نداشتم

    یه بار اتفاق بسیار ناخوشایندی برای یکی از اقوامم افتاد و همه ی اقوام براش پول جمع کردن مبلغی که من کمک کردم از همه به جز بک نفر بیشتر بود و این شخص هر نیاز دیگه ای داشت هی به من می گفت و من باز کمکش کردم ولی بعد مدتی دیگه خسته شدم و ارتباطم رو باهاش قطع کردم

    گاهی اونقدر در خوندن نمازهای مستحب افراط میکردم دیگه حال خودم هم بهم می خورد

    مثلا می شنیدم که اگر نصف شب یهویی از خواب بیدار شدی باید نماز شب بخونی و چقدر این رفتار باعث اختلال در خواب شبانه ام شد و گیج و منگ بودم در طول روز

    ولی با آموزه های استاد گرانقدرم خیلی از مفاهیم رو درک کردم و کج فهمی هایم درست شد و ارتباطی که الان با خداوند دارم هزاران مرتبه عمیق تر شده و حد و حدود انفاق کردن و صدقه دادن رو به خوبی درک کردم معنی واقعی نماز رو فهمیدم که نماز همون الهامیه که خداوند در جهت هدایت تو بهت وحی میکنه و اگر انجامش بدی خودت سود میکنی و اگر انجامش ندی خودت ضرر میکنی و نادم و پشیمان میشی همین چند روز پیش من برای یه مهمانی با همسرم رفتم خرید میوه و موز خریدم اصلا از خریدم راضی نبودم و احساس میکردم موزهای خوبی نیستن و احتمالا سفت باشن و لی برخلاف میلم خرید کردم و اومدم تو ماشین نشستم و به همسرم گفتم می خوام برم خونه مامانم منو برسون و رفتیم ، وسط راه ترافیک شدیدی بود طوری که احساس کردم احتمالا دو ساعت تو ترافیک می مونیم یه دفعه رو کردم به همسرم گفتم این یه نشونه است یعنی نرو خونه مامانت و همسرم هم فرمان ماشین رو چرخوند و ما برگشتیم و یه حسی بهم گفت یکی از موزها رو بخور ببین چجوریه من یکی از موزها رو برای امتحان خوردم آقا چشمتون روز بد نبینه به حدی سفت و بد مزه بود اصلا دهن و زبانم گس شد و به همسرم گفتم بریم پس بدیم و اگه اون ترافیک نبود من یه سر می رفتم خونه ی مامانم و طبق روال همیشه همسرم آخر شب میومد دنبالم موزها هم تو ماشین بودن و روز بعد من جلو مهمونا میذاشتم و کلی ضایع می شدم در واقع کاری که من کردم صلاه یا همون نماز بود خداوند منو با اون ترافیک هدایت کرد البته قبلش هم که حسم بد بود موقع خرید باید می فهمیدم ولی دقت نکردم

    خدا رو هزاران بار شکر میکنم که مرا از گمراهی و تاریکی به سمت نور هدایت کرد

    و سپاسگزارم از استاد گرانقدرم و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  6. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    به نام خدای معجزه ها

    سلام استاد قشنگم و سلام مریم دوست داشتنی

    سلام دوستان هم فرکانسی ام

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت که امروز بهم فرصت دادی بیام اینجا و بنویسم و هزاران بار شکرت که امروز منو لایق این آگاهی ها دانستی

    خدایا الهی دورت بگم دمت گرم که امروز قلب منو نرم کردی برای گوش دادن این فایل فوق العاده زیبا

    استاد دقیقا منم ی عالمه سوال تو ذهنمه که دلم میخواد به تک تکشون جواب بدین

    اونم جواب قانع کننده تا قلبم آروم بگیره

    اصلا شما چیکار کردین شدین دردونه خدا؟

    اصلا شما با چه روشی دارین با خدا حرف میزنین؟

    دقیقا میشه بگین شماره مدار شما چنده و چقدر مونده تا برسیم به شما؟

    وای استاد

    خدا میدونه چقدر حرف دارم چقدر

    نمیدانم دیگران چجوری با خدا ارتباط میگیرن اما به تک تک ستاره ها قسم من فقط با شما خدای واقعی رو شناختم

    و خدا میدونه پاداش این کارتون پیش خدا چی میتونه باشه

    گاها میگم من چقدر دردونه خدا بودم که خدا شمارو سر راه من قرار داد تا خود خدای واقعی رو معرفی کنین.

    اصلا توحید در حیات من به دو قسمت تقسیم میشه

    توحید قبل از شناخت شما

    و توحید بعد از شناخت شما

    اصلا بهتره بگم قبل از شناخت شما چیزی به اسم توحید در وجود من نبود

    ی خدای جلاد و حسودی بود که فقط چشم دوخته بود ببینه من کجا دارم به قله میرسم قشنگ با کله منو بکوبه قعر زمین

    کلا ی خدای مچ گیری که همیشه سر بزنگاه میرسید و حسابی حال منو میگرفت

    ی خدایی که کافی بود من ی جا گاف بدم میشد بوق کرنا و به عالم و ادم میرسید

    ی خدایی که کارو زندگیش ول کرده بود و هی منو مینداخت تو دست انداز تو چاله چوله و من دختری که همیشه و همه تایم چشام اشکی بود

    هی خدای من

    چقدر شرک میتونه تو وجود آدم باشه آخه

    الله اکبر

    بعد از اشنایی با شما وقتی فایل های توحیدی رو گوش میدادم میگفتم این چه وضعی هست هر کی سروسامان گرفته و به نون و نوایی رسیده میچسبه به خدا و هی میگن خدا داده

    پس ماها مگه یزدیم که خدا نمیده

    سخت بود اما طبق عادت همیشگی میگفتم من این مدت به خودم فرجه میدم و میرم جلو اگه نتیجه ای نبود این سوخت هم پیشکش سوخت های قبلی

    کم کم تو مسیر فهمیدم نه خدا مورد داره نه من

    منتها من از ی مسیر اشتباهی رفتم به شناخت خدا

    مسیری که هیچوقت انتهاش به خدا ختم نمیشد

    دقیقا همین جا همین مکتب مسیر اصلی رو پیش پای من گذاشت و این مسیر علاوه بر اینکه امن و امان بود بلکه کوتاه بود بلکه سر راست بود بلکه سرسبز و جولان گاه بود

    خدایا هزاران بار شکرت

    هر روز میگم تو خدایی هستی که نان سر سفره من شدی

    بنزین ماشین من شدی

    همسر و هم آغوش من شدی

    جنس شدی مشتری شدی فروش شدی سود عالی شدی

    تو خدایی هستی که ابر آسمان شدی

    ماه رقصان پشت ابر شدی

    موج دریا شدی

    تو خدایی هستی که چراغ سبز سر چهار راه شدی

    ساندویچ همبرگر بعد از خستگی شدی

    تو خدایی هستی که لذت و لذت و لذت شدی

    تو خدایی هستی که هر موقع دل من هر چی هوا کرد همون شدی

    تو خدایی هستی که هر صبح به محضی که بیدار میشم تو ذهن من ی نفس میگه خدایا شکرت

    خدایی که دو روز پیش اون همه لذت و شادی رو به قلب من هدیه داد

    خدایا هزاران بار شکرت

    استاد عزیزتر از جانم ی دنیا سپاس گذارم که خدای رزاق و وهاب رو من با کلمات مقدس شما شناختم

    و خدایی که من هر چه دارم از لطف و کرم اوست.

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      آقای نیکو گفته:
      مدت عضویت: 3073 روز

      سلام به ساناز خانم چه کامنت زیبایی

      همه کامنت هاتون عالیه و چقدر قشنگ قانون رو درک کردین و نتیجه میگیرین

      خداروشکر میکنم که هدایتم کرد به سوی کامنتهای عالی و زیبای شما و دیگر دوستان در این سایت بهشتی و توحیدی،

      از ساعت 5 که بیدار شدم مثل روزهای قبلم که معمولا همین ساعتها بیدار میشم شروع کردم به خوندن کامتهای عالی دوستان،

      دیگه داشت چشمام گرم میشد که مجدد یه خواب صبح گاهی کنم و آماده لشم که برم محل کارم،

      که هدایت شدم به کامنت زیبای شما

      و قلبم بهم گفت براتون بنویسم.

      با خوندن هر کامنتتون بارها و بارها تحسین تون میکنم بخاطر قدمهای عالی که برداشتین و برمیدارین

      برای حرکت در مسیر توحید

      برای رابطه عالی که با کنترل ذهن جذب کردین

      برای زیباییهای که خلق کردین

      برای خریدن ماشین عالی

      برای سفر بردن مادرتون به شهر مشهد، شهری که من درش متولد شدم و همچنان در این شهر زیبا زندگی میکنم

      همیشه از خوندن کامنتهاتون ودیدن نتایج تون لذت بردم و قلبا تحسین تون کردم

      عااااااااالی هستین

      و لایق عالیترینها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        ساناز گفته:
        مدت عضویت: 1315 روز

        به نام خدای معجزه ها

        سلام دوست عزیز

        صبحتون بخیر و شادی

        ازتون سپاس گذارم که وقت گذاشتین و کامنت منو خوندین و لطف کردین برام نوشتین و خدایا هزاران بار شکرت که نوشته های من نور امیدی میشه برای قلب افرادی امثال شما که در پی رشد هستن

        و ممنونم که بهم یاداوری کردین من هر چه دارم از رابطه توحیدی ام با خداست.

        و اینو هم مجدد تاکید میکنم من هر چه دارم از لطف بی نهایت خداست.

        دوست عزیز امیدوارم در این مسیر الهی شما هم برداشت های مقدسی داشته باشین و خدارو هزاران بار شکر که در این برهه تاریخی هستیم که استاد و سایتش شدن چراغ مسیر ماها

        همیشه میگفتم خدایا من در این زمین به این وسعت در بین 8 میلیارد جمعیت تنهای تنها هستم و جز تو پناهی ندارم ببین حتی امیدی ندارم خانوادمم برام قدمی بردارن پس لطفا خودت مسیر رو برام هموار کن و کارهای سختو خودت انجام بده و کارهای راحت رو بسپارش به من. که به لطف خدا وقتی بهم گفت بچسب به سایت و ی ذره غافل نشو دیدم خدا اصلا نمیخواد حتی کار راحت رو هم انجام بدم فقط میگه افسار افکارتو ببر به سمت مثبت و حال خوب و فقط لذت ببر.

        من شخصا ادمی بودم که حتی اگه میخواستم اب بخورم میگفتم باید خودم انجام بدم دیگرون برای من درست انجام نمیدن و این اخلاق من هیچوقت اجازه نمیداد این جرات پیدا کنم که بتونم به خدا توکل کنم و به اون کارامو بسپارم

        به شدت به شدت به شدت برام سخت بود

        چنان سخت بود که وقتی میگفتم خدایا فلان کارو انجام بده تا نتیجه اون کار ساعتی هزار بار تن و بدن من میلرزید

        یادمه ی بار دنبال دفتر کار میگشتم ی موردی بهم قول داده بودن ولی حتمی نبود اما باز چندجا دوباره گشتم و هی مدام میگفتم خدایا اون دفتر کاری که تو صلاح میدونی برام اوکی کن هر لحظه همین جمله رو میگفتم اما شاید هزار بار دست به گوشی میشدم به طرف زنگ بزنم بگم خب موردی که قول دادی نتیجه چی شد

        اینقدر این مورد رو مخ من بود که یادمه سردرد گرفتم اما به هر سختی بود خودمو کنترل کردم گفتم من با خدا معامله کردم و خودش باید دست به کار بشه البته اون موقع من اصلا نمیدونستم معنی توحید چیه اصلا

        و خدارو هزاران بار شکر نتیجه همون کار باعث شد من کم کم بتونم به خدا اعتماد کنم و کارهامو بهش بسپارم که الان به لطف الله در مداری از توحید هستم که اگه میلیاردها ضرر مالی ببینم میگم حتما کار خداست و داره ی چیز بهتری برام تدارک میبینه

        خدایا هزاران بار شکرت

        و از شما ممنونم که این رابطه توحیدی رو بهم یاداوری کردین.

        در پناه لطف بی نهایت خدا در امان و ثروتمند باشین.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  7. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2005 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الحمدلله رب العالمین/الرحمن الرحیم/مالک یوم الدین/ایاک نعبد و ایاک نستعین/اهدنا الصراط المستقیم/صراط الذین انعمت علیهم/غیر المغضوب علیهم و لا الضالین

    به نام خدا. خدایی که نه می میرد، نه فراموش می کند و نه می خوابد.

    خدایی که خالق هر چیزیست.

    خدایی که از درون سینه ها آگاه است.

    خدایی که بر احوال هر بنده ای شنوا و بیناست.

    خدایی که دستگیر و شفا دهنده است.

    خدایی که همواره از رگ گردن به مخلوقش نزدیک تر است، خواه مخلوق بنده او باشد یا بنده نفس سرکش خویش. خواه به دست شیطان چشم طمع بدوزد یا به خزانه ثروت و رحمت الله.

    خدایی که هدایتگر خیر و شر به بندگان است.

    خدایی که همواره بخشنده و مهربان است.

    خدایی که می شنود و اجابت می کند به محض اینکه بنده درخواست می کند.

    خدایی که برای هرکس به قدر و شکل تصورش درمی آید ولی هیچ بصیرتی او را آنگونه که هست نمی شناسد.

    «««««««««««««««««««««»»»»»»»»»»»»»»»»»»»خدای نازنینم سلام، از تو سپاسگزارم که منو دعوت کردی به این بزم. با تک تک سلولهای بدنم ازت ممنونم و خودت اینو می دونی.

    خدایا بذار اول بگم من در عمق وجودم از سالهای قبل، از بچگیم هدایتی رو از جانب تو حس می کردم که داره منو از ناملایمات و ناهنجاریهای زندگی که بعضی آدمها رو درگیرش می دیدم حفظ میکنه.

    من می دونستم که خیلی حواست به من هست و باهات حرف میزدم. گهگاهی همزمان که نمازم رو با واژگان عربی می خوندم توی ذهنم با طمأنینه فارسیش رو مرور می کردم، و عجب لذتی می بردم!

    من می دونستم تو همیشه منو دوست داری حتی وقتی اشتباه می کنم، حتی وقتی می دونم کار درست چیه ولی جلوی شیطان کم میارم و راه خطا میرم.

    من بخشندگیت رو حس کرده بودم.

    اما به یاد میارم اون شبها و روزهایی رو که خییییلی بیشتر از قبل قلبم رو بهت گره زده بود و اسمتو صدا میزدم.

    منی که فرزند مادری بودم که از بچگیم منو با قرآن و نماز و دعا آشنا کرده بود.

    منی که از 9 سالگی هرسال 30 روز ماه رمضون روزه گرفته بودم.

    منی که سالی دو سه بار قرآنت رو ختم می کردم.

    منی که یه وعده نمازم از دست ننی رفت، حتی وقتی توی مدرسه نمازخونه نداشتیم پارچه پهن می کردم تو سالن مدرسه و نمازمو میخوندم.

    این من بودم که تو رو نشناخته بودم.

    ولی این درست نشناختن تو باعث نشد بهم سخت بگیری. تو همیشه به من لطف بی انتها داشتی. تو نادانی منو به حساب نیاوردی و عبادتهای کورکورانه منو دوست داشتی.

    من ته دلم می دونستم که تو فراتر از احکام هستی و عبادت کردنت حس و حال معنوی و ملکوتی داره. ولی بجز اندک لحظاتی درکش نکرده بودم.

    خدایا ازت ممنونم که یک دلشکستگی عاطفی منو به تو نزدیکتر و باهات آشناتر کرد.

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی/گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    بله من نامحرم بودم ولی یواش یواش آمادگی پیدا کردم که پیغامت رو دریافت کنم.

    منِ شاگرد که آماده شدم استاد از راه رسید.

    استاد بود و من ندیده بودمش.

    همون زمانهایی که اهواز سمینار داشت و من به سادگی امکان دیدنشون از نزدیک رو داشتم ولی از مرحله پرت بودم.

    یا وقتی تهران بودن و باز هم امکان حضور در کلاسشون فراهم بود ولی من همچنان در مدار شناخت نبودم.

    اصلا در دایره دریافت هیچ پیغام سروشی نبودم.

    تا اینکه روز آمادگی من هم رسید.

    از دیوار نادانیها عبور کردم و کم کم نور آگاهی شدیدتر شد.

    جهانم روشنتر شد. استادم رو بیشتر باور کردم. حرفهاش دونه دونه چراغهای قلبم رو روشن کرد.

    با همون خدایی آشنام کرد که زیر لایه های سنگین احکام سفت و سخت رساله های مراجع تقلید جا مونده بود.

    همونی که هنوز در اعماق قلبم دلم می خواست باور کنم براش مهم نیست چند تار موی منو مردی ببینه یا نبینه.

    سالهاست که دارم با علمی که از استادم دریافت می کنم نشانه ها رو دنبال می کنم و راه های سعادت رو پیدا می کنم.

    من دنباله رو فردی شدم که به من یاد داده دیگه کور نباشم بلکه خودم چشم و گوشم رو باز کنم، خودم فکر کنم، قوه تشخیص حق از باطل، قدرت تشخیص اصل از فرع رو در خودم بیدار کنم و خودم به روش خودم خدام رو صدا بزنم.

    من سالهاست به روش تمام عمر گذشته ام عبادت نمی کنم اما بیشتر و عمیقتر با خدا در ارتباطم.

    این سالها که با نور قلب تسلیم شده ام دنبال عشق الله در دل هر ذره از کائنات گشتم زندگیم نور علی نور شده.

    خشنودی خدا رو به مراتب بیشتر حس می کنم. گوارایی نعمتهاش رو به وضوح مزه مزه می کنم.

    این خدا منو رااااضی کرده.

    این خدا خدایی نیست که ناراحت بشه، خشم و غضب کنه و انتقام بگیره، چون من تلاش می کنم در مشیت انتقامش قرار نگیرم. اون اراده به عذاب من نداره چون من اراده به نافرمانیش ندارم.

    رابطه من باهاش اینجوری شده که حتی اگر ندانسته راه کفرش رو هم رفته باشم به محض آگاه شدن برمی گردم و توبه می کنم. سریع خودم رو می بخشم و به خودش پناه میارم.

    پس چطور چنین خدای ارحم الراحمینی منو عذاب کنه؟

    من که جرأت ندارم یک کلام روی حرفش حرفی بزنم. چون در مقابل عظمتش من عددی نیستم. اگر فروتن نباشم احمقم. آخه منِ 55 کیلویی در مقابل عظمت کیهان کی هستم که بخوام در محضر این خدا طغیان کنم؟

    اونم خدایی که 40 سال برام خدایی کرده، نه در شأن بندگی ضعیف من، بلکه در شأن خدایی خودش.

    حالا که شاگرد این استاد شدم، که به گواهی قلب سلیم خودش، به شهادت صداقت کلامش که از چشماش پیداست و به گواهی تمام نشانه هایی از برکت و نعمت و ثروت که در زندگی مستندش دارم می بینم،

    همه این نعمتها رو از عمل به آموزه های قرآن اون خدا به راحتی و با عشق بدست آورده،

    چرا من راهش رو ادامه ندم؟ چرا به خودم ظلم کنم و عمرم رو هدر بدم؟

    اینهمه استعداد و شگفتی خداوند در وجود من قرار داده، اصلا رسم ادب و سپاسگزاری اینه که ازشون بهره ببرم و باهاشون به رشد خودم و گسترش جهان کمک کنم.

    این خدا که بی نیازه از من ولی من خییییلی بیشتر از این حرفها به گردن خودم حق دارم.

    من موظفم بنده فرمانبردار و سر به زیر چنین خدایی باشم.

    تا ابد…

    از منتی که خدا بر من داره همین بس که منو به مدار دریافت نعمتهاش از طریق استاد عباسمنش عزیزم هدایت کرد. با یکی از بهترین و صادقترین بندگانش که من دیگه هیچ شکی به گفته ها و رفتارش ندارم.

    به اندازه تمام عمرم ازتون سپاسگزارم استاد.

    خدا شما رو برای ما حفظ کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  8. -
    علی شاهمراد گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم وتمام شما دوستان عزیز

    این متنی که درزیر مشاهده می کنید بخاطر این جمع آوری شد که یخورده ازشبهات دوستان رو درمورد نماز درقرآن پاسخگو باشه ان شاالله تا خوددوستان تعقل کنند تا ان شاالله به راه راست هدایت بشند

    سوال مورد علاقه خیلی از انسانهای که میخواهند قرآن روزیرسوال ببرند اینکه،

    اگر قرآن کتابی است کامل وبی نقص که تمام جزئیات درآن آمده است پس جزئیات نماز رادرکجا می توان پیداکرد؟

    این سوال معروف نشانگر جهالت آنان ازقرآن است واینکه ناخودآگاه سعی دارند ثابت کنند که وقتی خدا اطمینان می دهد که قرآن کتابی است کامل وبی نقص که تمام جزئیات درآن آمده است،خدا دراشتباه است.

    قرآن به ما می آموزد که تمام تکالیف دین اسلام(نماز،زکات،روزه،حج)نسل به نسل ازابراهیم به ما رسیده است.

    بنابراین اسلامی که امروز به شکل نهایی خود وجود دارد براساس دوچیز پایه گذاری شده است

    1 قرآن :که محمد آن را آورده است

    2 تکالیف دین:که ابراهیم آورده است

    تمام تکالیف دین اسلام پیش از محمد وجود داشته است ،ماموریت محمد این بوده که قرآن را تحویل دهد.

    ابراهیم:بنیانگزار اسلام

    ابراهیم اولین کسی بودکه مفهوم اسلام رادریافت کرد و نخستین کسی بودکه واژه مسلمان رابکار برد

    هنگامى که پروردگارش به او فرمود تسلیم شو گفت به پروردگار جهانیان تسلیم شدم (131)

    إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿

    131بقره

    و در راه خدا چنانکه حق جهاد اوست جهاد کنید اوست که شما را برگزیده و در دین بر شما سختى قرار نداده است آیین پدرتان ابراهیم او بود که قبلا شما را مسلمان نامید و در این تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بدهید و به پناه خدا روید او مولاى شماست چه نیکو مولایى و چه نیکو یاورى (78)

    وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّهَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ ﴿

    حج78

    جالب بدونید درجای جای قرآن آمده است نماز را برپای دارید(اقامه )یعنی کاری که باید انجام بدید صلاه بااقامه آمده است و درسوره مائده طرض درست گرفتن وضوع آمده است ،یعنی برای برپاداشتن نماز باید اعمال خاصی هم انجام شود که متاسفانه بعضی ازدوستان می فرمایند نماز به معانی دیگرآمده است که درادامه متن دقیق تر برسی میکنیم

    بنابراین اگر ابراهیم بنیانگزار دین اسلام است،آیا در زندگی اسلامی ما هیچ نقشی ایفا کرده است؟

    پاسخ این سوال مثبت است،آری،او درآوردن تکالیف دین(نماز،زکات،روزه،حج )سهیم بوده است

    اسلام دین ابراهیم است

    تنها ماموریت محمد دادن قرآن بود و تمام تکالیف دین ازابراهیم به ما رسیده است.

    به آیات زیر توجه کنید

    و گفتند یهودى یا مسیحى باشید تا هدایت‏یابید بگو نه بلکه آیین ابراهیم حق‏گرا و وى از مشرکان نبود (135)

    وَقَالُواْ کُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿135﴾

    بقره

    ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى بلکه حق گرایى فرمانبردار بود و از مشرکان نبود (67)

    مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿67﴾

    در حقیقت نزدیکترین مردم به ابراهیم همان کسانى هستند که او را پیروى کرده‏اند و این پیامبر و کسانى که ایمان آورده‏اند و خدا سرور مؤمنان است (68)

    إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَاللّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ ﴿68﴾

    ال عمران

    محمد پیرو ابراهیم بود

    سپس به تو وحى کردیم که از آیین ابراهیم حق‏گراى پیروى کن او از مشرکان نبود (123)

    ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿123﴾ نحل

    سخنی است کاملا منطقی که اگرمحمد پیرو ابراهیم بوده است،وما پیرو محمد پس ما پیرو ابراهیم هستیم،مااز ابراهیم چه آموخته ایم؟

    قرآن به آگاهی ما می رساند که تمام تکالیف دین اسلام را از ابراهیم آموخته ایم که این شامل،نماز،زکات،روزه و حج است.

    بنابراین اسلام براساس دوچیز پایه گذاری شده است

    1 قرآن:ازطریق محمد

    2 تکالیف دین:ازطریق ابراهیم

    مخالفان محمد هم نماز میخواندن

    پیش از محمد نیز در عصر تمام اعراب پیرو دین ابراهیم بودند. به همین جهت،ابولهب،ابوجهل و مشرکان عرب نمازهای پنجگانه رادقیقا مانند مسامانان امروزی به جای می آوردند بااین تفاوت که آنها فاتحه ابراهیمی رابه جای فاتحه قرآن می خواندند

    و تا تو در میان آنان هستى خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند و تا آنان طلب آمرزش مى‏کنند خدا عذاب‏کننده ایشان نخواهد بود (33)

    وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿33﴾

    چرا خداعذابشان نکند با اینکه آنان از مسجدالحرام باز مى‏دارند در حالى که ایشان سرپرست آن نباشند چرا که سرپرست آن جز پرهیزگاران نیستند ولى بیشترشان نمى‏دانند (34)

    وَمَا لَهُمْ أَلاَّ یُعَذِّبَهُمُ اللّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُواْ أَوْلِیَاءهُ إِنْ أَوْلِیَآؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ﴿34﴾

    و نمازشان در خانه [خدا] جز سوت کشیدن و کف زدن نبود پس به سزاى آنکه کفر مى‏ورزیدید این عذاب را بچشید (35)

    وَمَا کَانَ صَلاَتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکَاء وَتَصْدِیَهً فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿35﴾انفال

    قبل از محمد نیز ماه های حرام رعایت می شد،اینکه ماه های حرام پیش از محمد رعایت می شد ثابت می کند که هیچ یک از اصول دین اسلام ازطریق محمد شروع و آموخته نشده،تنها ماموریت وی این بود که قرآن را تحویل دهد

    به آیات زیر توجه کنید

    در حقیقت‏شماره ماه‏ها نزد خدا از روزى که آسمانها و زمین را آفریده در کتاب [علم] خدا دوازده ماه است از این [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است این است آیین استوار پس در این [چهار ماه] بر خود ستم مکنید و همگى با مشرکان بجنگید چنانکه آنان همگى با شما مى‏جنگند و بدانید که خدا با پرهیزگاران است (36)

    إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کِتَابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِکِینَ کَآفَّهً کَمَا یُقَاتِلُونَکُمْ کَآفَّهً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ﴿36﴾

    جز این نیست که جابجا کردن [ماههاى حرام] فزونى در کفر است که کافران به وسیله آن گمراه مى‏شوند آن را یکسال حلال مى‏شمارند و یکسال [دیگر] آن را حرام مى‏دانند تا با شماره ماههایى که خدا حرام کرده است موافق سازند و در نتیجه آنچه را خدا حرام کرده [بر خود] حلال گردانند زشتى اعمالشان برایشان آراسته شده است و خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند (37)

    إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیَادَهٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کَفَرُواْ یُحِلِّونَهُ عَامًا وَیُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّیُوَاطِؤُواْ عِدَّهَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَیُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ﴿37﴾

    توبه

    مشرکان امروز درمقابل مشرکان قریش

    امروز میلیون ها مسلمان به نوعی دیگر از شرک مبتلا شده اند که شباهت به همان شرکی دارد که قریش پیش ازمحمد بدان مبتلا شده بودن.

    میلیون ها مسلمان در مصر ایران پاکستان هندوستان وسایر کشورها برای نماز به مسجد می روند و بدون شک نماز رابرای خدا می خوانند سپس بعد از نماز به زیارت مقبره امامان خود می روند واز آنان سلامتی ثروت ویا فرزند درخواست می کنند

    مشرکان قریش نمازهای پنجگانه رادقیقا مانند مسامانان امروزی به جای می آوردند،ولی آنان نیز به حرم و بارگاه معبودانشان،لات،عزی،مونا،ودیگران می رفتند و از آنان سلامتی ثروت ویا فرزند طلب می کردند

    بنابراین شرک آشکاری که میلیون ها مسلمان امروزه به آن مبتلا شده اند عینا مانند شرکی است که مردم قریش در زمان محمد و نیز پیش ازمحمد مبتلا بودند،ففط معبودهای آنان متفاوت است

    همواره نمازرا برپای دارید

    این فرمان درطی چند هفته اولی که قرآن نازل شد مقرر گشت،

    آیا این منطقی است که خدافرمان به جا آوردن چیزی را صادرکند که به مردم شناخته شده نیست؟؟؟

    به آیات زیر توجه کنید این سوره سومین سوره ای است که به محمد نازل شده است

    در حقیقت پروردگارت مى‏داند که تو و گروهى از کسانى که با تواند نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را برمى‏خیزید و خداست که شب و روز را اندازه‏گیرى مى‏کند مى‏داند که هرگز حساب آن را ندارید پس بر شما ببخشود هر چه از قرآن میسر مى‏شود بخوانید مى‏داند که به زودى در میانتان بیمارانى خواهند بود و دیگر در زمین سفر مى‏کنند [و] در پى روزى خدا هستند و دیگر در راه خدا پیکار مى‏نمایند پس هر چه از [قرآن] میسر شد تلاوت کنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و وام نیکو به خدا دهید و هر کار خوبى براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بیشتر باز خواهید یافت و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است (20)

    إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَهٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿20﴾

    مزمل

    کلمه نماز(صلاه )کلمه ای است بسیار مشخص که فقط دارای یک معنی است:به جا آوردن اعمال خاصی که درآن رکوع و سجده نیز باشد. این معنی درسراسر قرآن،درتمام اعصار ودررابطه باهر پیامبری،یارسولی مصداق دارد.

    تمام تکالیف دین اسلام (نماز،زکات،روزه،حج )ازابراهیم به مارسیده است

    درآیات زیر مشاهده می کنید که ابراهیم واسماعیل به درگاه خدا دعا کردند تا اوتکالیف دین اسلام را به آنان تعلیم دهد.

    و هنگامى که ابراهیم و اسماعیل پایه‏هاى خانه را بالا مى‏بردند اى پروردگار ما از ما بپذیر که در حقیقت تو شنواى دانایى (127)

    وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿127﴾

    پروردگارا ما را تسلیم خود قرار ده و از نسل ما امتى فرمانبردار خود و آداب دینى ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشاى که تویى توبه‏پذیر مهربان (128)

    رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِن ذُرِّیَّتِنَا أُمَّهً مُّسْلِمَهً لَّکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَیْنَآ إِنَّکَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿128﴾

    بقره

    ابراهیم اولین(وآخرین )کسی که تکالیف دین رادریافت کرد

    به پیامبران و رسولانی که پیش ازابراهیم بودند تکالیف دینی داده نشده بود. بشریت درآن زمان به قدری ابتدای بود که کافی بود کسی بی آنکه شرک ورزد به خدا ایمان داشته باشد تانجات یابد برای مثال به سوره 71 که نوح نام دارد نگاه کنید

    ملاحظه می کنیم که قرآن اززمان ابراهیم به بعد،درباره تکالیف دین سخن می گوید نه پیش از ابراهیم

    به آیات زیر توجه کنید

    و نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و با رکوع‏کنندگان رکوع کنید (43)

    وَأَقِیمُواْ الصَّلاَهَ وَآتُواْ الزَّکَاهَ وَارْکَعُواْ مَعَ الرَّاکِعِینَ ﴿43﴾

    بقره

    و چون خانه را براى مردم محل اجتماع و امنى قرار دادیم [و فرمودیم] در مقام ابراهیم نمازگاهى براى خود اختیار کنید و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا براى طواف‏کنندگان و معتکفان و رکوع و سجودکنندگان پاکیزه کنید (125)

    وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَهً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ ﴿125﴾

    بقره

    نماز قبل از محمد برپا داشته می شد

    ولی یهودیان ومسیحیان نماز را ازدست دادن

    به آیات زیر توجه کنید

    اى مریم فرمانبر پروردگار خود باش و سجده کن و با رکوع‏کنندگان رکوع نما (43)

    یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ ﴿43﴾

    ال عمران

    و هر جا که باشم مرا با برکت‏ساخته و تا زنده‏ام به نماز و زکات سفارش کرده است (31)

    وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاهِ وَالزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا ﴿31﴾

    مریم

    آنگاه پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروى کردند و به زودى گمراهى را خواهند دید (59)

    فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاهَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا ﴿59﴾

    مریم

    شواهدی وجود دارد که نشان می دهد نماز درمیان یهودیان،مخصوصا سامری ها،ومسیحیان(کلیسای ارتدکسی روسیه )وجود داشته است،

    نمازو زکات از ابراهیم به مارسید

    کسانی که نمی خواهند خداراباور کنند بازیر سوال بردن آیات 19،38،114،درسوره انعام خدارا به چالش می خوانند می پرسند:اگرقرآن کتابی است کامل وبی نقص که تمام جزئیات درآن آمده است پس جزئیات نماز وزکات را کجا می توان یافت؟حقیقت قرآنی زیر را برای چنین مردمی که آشکاراازقرآن فاصله گرفته اند ارائه می دهیم

    و اسحاق و یعقوب را افزون به او بخشودیم و همه را از شایستگان قرار دادیم (72)

    وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَهً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ ﴿72﴾

    و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى‏کردند و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنان پرستنده ما بودند (73)

    وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاهِ وَإِیتَاء الزَّکَاهِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ﴿73﴾

    انبیا

    روزه از ابراهیم بمارسید

    (سپس درقرآن تحول پیدا کرد)

    در شبهاى روزه همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید خدا مى‏دانست که شما با خودتان ناراستى مى‏کردید پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت پس اکنون [در شبهاى ماه رمضان مى‏توانید] با آنان همخوابگى کنید و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود سپس روزه را تا [فرا رسیدن] شب به اتمام رسانید و در حالى که در مساجد معتکف هستید [با زنان] درنیامیزید این است‏حدود احکام الهى پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزدیک نشوید این گونه خداوند آیات خود را براى مردم بیان مى‏کند باشد که پروا پیشه کنند (187)

    أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿187﴾

    بقره

    بنابراین آیه فوق بوضوح نشان می دهد که روزه ازتکالیفی بودکه طبق دین ابراهیم اسلام به جا آورده می شد وقبل از محمد وجود داشت

    هنگامی که برای نخستین بار خداتکالیف روزه را به ابراهیم مقرر فرمود،ایجاد رابطه جنسی درطول ماه رمضان حرام بود چه شب چه روز

    حج ازابراهیم به مارسید

    لطفاتوجه کنید که طرز به جا آوردن نماز(رکوع،سجود)درهمان آیه نشان داده می شود.

    و چون براى ابراهیم جاى خانه را معین کردیم چیزى را با من شریک مگردان و خانه‏ام را براى طواف‏کنندگان و قیام‏کنندگان و رکوع‏کنندگان [و] سجده‏کنندگان پاکیزه دار (26)

    وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ ﴿26﴾

    و در میان مردم براى حج بانگ برآور تا پیاده و بر هر شتر لاغرى که از هر راه دورى مى‏آیند به سوى تو روى آورند (27)

    وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ ﴿27﴾

    حج

    بنابراین قرآن بوضوح به ما می آموزد که تمام تکالیف دین اسلام(نماز،زکات،روزه،حج)از ابراهیم به مارسیده است.

    پراختن زکات،چگونگی روزه وحج را ابراهیم آموخت سپس ابراهیم این تکالیف را به فرزندانش تعلیم داد ونسل به نسل ادامه پیدا کرد.

    علی:

    و کیست‏ستمکارتر از آن کس که به آیات پروردگارش پند داده شده و از آن روى برتافته و دستاورد پیشینه خود را فراموش کرده است ما بر دلهاى آنان پوششهایى قرار دادیم تا آن را درنیابند و در گوشهایشان سنگینى و اگر آنها را به سوى هدایت فراخوانى باز هرگز به راه نخواهند آمد (57)

    وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّهً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَن یَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ﴿57﴾

    کهف

    ممنون ازوقتی که گذاشتید

    ممنون از استاد خوبم

    مممنون ازتحقیقات دکترراشدخلیفه

    الان ساعت 5صبح تازه جمع آوری این متن رو تموم کردم ان شا الله خداوند هدایتمون کنه به بهترینها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      علی رضا بهرامی گفته:
      مدت عضویت: 3728 روز

      سلام علی آقای عزیز

      وقتی پیام شماروتودوره کشف قوانین زندگی خودم که خانم شایسته خم لطف کردن توکانال تلگرام قراردادن سرشارازشوزوشعف وانرژی شدم وایمانم به خداوبه گفته های استادصدهزاربرابربیشترشدوچون اون محصول وتهیه نکرده بودم خواستم اینجابه شمابه خاطرتمام موفقیت هاتون تبریک بگم وخواهش کنم که اگه مقدوره بیشترازخودتون وکسب وکارتون برامون بنویسیدچون خیلی به من وسایردوستان درسایت انگیزه میشه وایمانمون وبالاترمیبره

      تشکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      تنها خدا برایم کافیست گفته:
      مدت عضویت: 1112 روز

      سلام و درود خداوند بر روان پاکتون

      حقیقتا عالی بود دارم بیشتر و بیشتر از خوندن قرآن لذت میبرم شما خیلی خ ب نشون داید لاقل این تعلیمات دینی و اصول اسلام مربوط به دوره قبل از پیامبر بوده و تنها قرآن رو آورده درحالی که خیلی ها زورشون میاد اینو قبول کنند البته این برمیگرده به نحوه بد اموزش دین و قرآن د ر جامعه توسط افرادی که ادعای اگاهیشو دارند ازتون سپاسگزارم و میخوام هرچی بیشتر میتونید اگاهیتون رو نشر و بسط دهید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    حسین شریفی گفته:
    مدت عضویت: 677 روز

    درود براستادعزیزم و خانم شایسته عزیزو دوستان هم فرکانسم…

    از وقتی دوره خریدم و دارم روی خودم کار میکنم آروم ترم و ترس های کمتری دارم چون دارم درک میکنم که خداوند حامی و هدایتگر منه و هرلحطه کنارمه وازمن مراقبت میکنه…

    قبلا ب التماس و خواهش از خدا درخواستی میکردم ولی وقتی متوجه شدم من خالق زندگی خودمم و نگاهم نسبت به خداوند یک نگاه سیستمی شد درک کردم که خداوند دشمن من نیست که بشینه منوچک کنه که هرلحظه دارم چه خطایی میکنم که مچ منو بگیره و عذابم بدد بلکه اون چیزی رو برای من میخواد که من ازش بخوام…

    و من توی هرمسیری باشم اون بهم کمک میکنه…

    با این نگاه نسبت به چندماه قبلم احساس آرامش بیشتری دارم …ترس و استرس و فشار کمتری رو تحمل میکنم و خودمو سپردم بهش تامنو هرلحظه هدایت کنه به آدمها و مکانهای درست…

    یک برگه چسبونده بودم کنار میزکارم که چندماه پیش روش نوشته بودم که فایل قانون تغییر ناخواسته ها رو دانلودکنم و ببینم…امروز اینکارو کردم و توی موارد مورد علاقه پائین فایل چشمم خورد به یک فایل که توی سال 87 ضبط شده بود توی ایران توی یک سالن همایش و من ناخودآگاه گفتم بذار این فایل رو ببینم و زدم و نگاه کردم …

    استاد توی همون اوائل کارشون بود که گفتن من هرزمان کتابی رو میخونم اگر جمله ای بود که باور جدیدی برای من اونو یادداشت میکردم و درهرموردی بود تا شب سعی میکردم اونو اجراکنم بازم گفتن اگر کسی اینجا چیزی یاد گرفت و نرفت انجامش بدد خواهش میکنم پولشو بگیره و دیگه نیاد…

    من حس کردم استاد اینا رو داره بمن میگه…

    چون من کتابهای زیادی خودندم ولی درعمل صفر…

    فایل های آموزشی زیادی رو گوش دادم ولی درعمل ناچیز…

    دراصل من تصمیم نگرفتم هنوز تغییر کنم و چیز های جدیدی که یاد گرفتم رو برم انجامش بدم…

    امشب تصمیم گرفتم هر تمرینی رو تا انجامش ندادم سراغ فایل بعدی یا تمرین بعدی نرم…

    ولی همین الانم ترس هام داره میگه خب از دوستات تو سایت عقب میمونی ولی جوابش تو همون فایل بود که نه اگه من تا موضوعی رو درک کردم انجامش بدم خیلی هم پیشرفت میکنم وبا ترسام روبرو شدن باعث پیشرفت من میشه..باعث میشه من باز حرکت کنم ک توقع بیشتری از خودم داشته باشم…

    الله اکبر به هدایت…من برای تمرینی که باید اینجا انجام میدادم منو برد فایل 15 سال پیش استاد رو گوش بدم و اونجا این موضوع تمرین و تصمیم به تغییر رو بهم گوشزد کرد..

    .خدایا باوجود تو من چه ترس و نگرانی میتونم داشته باشم آخه؟؟

    توکه اینهمه لطف داری بمن که منو بجایی هدایت کردی که الان باید درکش کنم چرا نگرانم؟؟

    ازت میخوام کمکم کنی ایمانم بتو و به غیب هرلحظه مستحکم تربشه خدایا سپاسگزارم ازت…

    سپاسگزارم استاد عزیزم…

    سپاسگزارم خانم شایسته عزیز…

    سپاسگزارم دوستان عزیزم…

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  10. -
    سید عبداله حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1963 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان.

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز که واقعا

    دلسوزانه دارند فایل ها را برامون دسته‌بندی می‌کنند

    خیلی از هر دو شما من بی نهایت ممنون و سپاسگذارم.

    من یادم هست 3 سال اول شاید بگم هر کدوم از این فایل ها را من صد بار بیشتر یا کمتر گوش کردم

    و هنوز هم دارم‌ گوش می‌کنم و دلیل این که

    حالا کم گوش میدم اینه که دارم رو دوره ها کار می‌کنم و دلیل دیگه اش هم این هست که یه سری باورهای توحیدی در مورد خداوند تو ذهنم ساختم و ازش نتیجه گرفتم یعنی درکم نسبت به

    این قوانین نسبت به اون موقع ها خیلی خیلی

    بهتر شده و دیگه دارم رو باورهای ثروت کار می‌کنم.

    و اما مهمترین سوالی که دوستمون پرسیدند در مورد نماز و روزه و قرآن.

    از اونجایی که من تو یه خونواده کاملا مذهبی به دنیا اومدم خیلی چیزها درمورد قرآن شنیده بودم

    در مورد روزه و الگو گرفتن و…….

    در حین نوشتن یه چیزی یادم اومد اون موقع که

    تازه با قوانین آشنا شده بودم یکی از دوستام با نیت خیر بهم گفت مرجعت کی هست با اینکه من

    اینجوری رو قوانین مسلط نبودم با این دیدگاه

    روح من مشکل داشت بهش گفتم مرجع ام خودم هستم و هرچی خداوند تو قرآن گفته دوستمون

    ول کرد رفت.

    در مورد نماز و روزه خداوند تو قرآن همه را گفته

    مثال خوبی را استاد تو این فایل اوردند مگه میشه من نگاه بکنم که دوستم چطوری غذا میخوره من هم مثل اون عمل بکنم یا مثل اون لذت ببرم رابطه

    با خدا هم شخصی هستش.

    من هم اوایل خیلی دوست داشتم که استاد بیاد

    همه چیز را با جزئیات برامون بگه، چون برام خیلی مهم بود که بدونم اصلا این قرآن چی هست چطوری هست میگن برا خودت حتما یه الگوی دینی باید داشته باشی و من این دیدگاه را با عدالت خداوند نمیتونستم یکی بدونم یعنی خداوند یه چیزی به اون داده به من نداده و خودم

    اومدم قرآن را باز کردم و به مدت 5 سال شبانه روزی این کتاب را خوندم و نکته برداری میکردم و هر کجا را که نمی‌فهمیدم تو دفترم می‌نوشتم که باید روش فکر کنم تحقیق کنم عجله هم نمی‌کردم

    که تمومش کنم میخوندم که هدایت بشم،

    بفهممش، دستوراتش را یاد بگیرم بخدا چیزی که یاد گرفتم این هست که خداوند حرف زور نزده

    که باید و باید اینجوری بشه حالا که به این کتاب فکر میکنم تو ذهنم فقط آسون بودنش تو ذهنم

    میاد در صورتی که قبلا از این قرآن تو ذهنم یه

    غولی ساخته بودم که اصلا نمی‌شود این کتاب را بخونی اونا هم که خوندند تو گیر کردند.

    خدا را شکر که این بنده عزیزش را برای ما فرستاد

    تا ما بتونیم از فرمایشاتش استفاده بکنیم و از گمراهی نجات پیدا بکنیم و اصل را از فرع

    تشخیص بدهیم.

    استاد عزیزم ممنون و سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای: