مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

1113 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    روح الله بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1710 روز

    الهی شکر،چقدر حجم مطالب این فایل زیاد بود. یه چیزی تو ذهنم چرخ می زنه در مورد چهل روز با تمرکز روی مسیر کار کردنم واین فایل سی و نهم مثل دوره کردن نکات مهمه یه کتاب تو شب قبل از امتحان بود .از همه چیز توش بود ،اول قانون تکامل بعد کار کردن روی باور فراوانی،بحث ترمز هایهای،ذهنی قانون رهای ،کنترل ورودی های ،ارتباط با خدا ،توحید ،الگو برداری ،جالب تر از همه همون طور که بچه هاتو کامنتاشون نوشته بودند با این که قبلااین مطالب رو گوش داده بودیم ولی دو باره تازگی داشت و مطالب جالب جدید ی که اصلا باور کردنی نبود!! بگذریم امروز هم در راستای جذب دوره عزت نفس سهم خودم رو انجام دادم امید وار به لطف هدایت خداوند، گوشه منهم محرم بشه تا بشنوم پیغام سروش رو$ جالب بود استاد عزیز هرچی این روز ا طی میشه انگار اون صدای هدایت گر درونم واضح تر میشه مثلا تواین رو زا شده پلیس که خیلی صدای سوتش و داد فریادش تو بلند گوش به گوش می رسه مثل وقتی که یه ما مور راهنمای می خواد یه ترافیک گره خورده رو باز کنه ومن خوشحالم که گره کور باورهای اشتباه من نسبت به خداوند و جهانی که توش زندگی میکنم باآگاهیای ناب الهی این سایت هر روز باز تر میشه این روزا دیدن خونه ها زیبا تو محله ها شیک دیگه برام حسرت و تهمت ناسپاسی نیست،این روزا همه اون خونه ها و ثروتها نشونه ای از حضور خدا و ایمان قلبی صاحبان اونا به خدا است خدای که دوست داره منهم صاحب نعمت و فراوانی اون باشم ،این روز ا مشکلات روز مره یعنی تضاد که حامل پیام برام می پرسم خدا جون چی می خوای بهم نشون بدی ،چه فراوانی و رشدی پشت این تضاد برام قرار دادی ،این روز احساسات متغیر دیگه برام عذاب آور نیست بلکه هشدار برای خارج شدن از مسیر این روزا نماز برام توجه به تو و مسیر تو شده وروز ه مراقبت از ورودی های ذهنم و وقتی صبح ها نمازم رو می خونم فقط حواسم به اهدا صراط المستقیم هستش و چند وقتی هست که توی قنوتم فقط همین جمله رو می گم و بعد تامل میکنم به راه ، و کسانی که به آنها نعمت عطا کردی ،این روزا سعی می کنم بخششم طبق قانون قرآن باشه . این روزا هواسم به خداست چراکه تو حید فقط هدف وجود منه یعنی منه قطره دریا بشم این روزا یاد شعر ی افتادم که تو جهلم و قتی از سر نا آگاهی دوره روانشناس سه رو شراکتی خریده بودم و چند تا جلسه اونا که گوش دادم متوجه حرام بودنش شدم ادامه ندادم استاد گذاشته بود .باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد خودش می بردد هرجا دلش خواست به هرجا بر بدون ساحل همون جاست،آره من این روزا دوباره شروع کردم از نقطه شروع از فایلهای دانلودی از روز شمار تحولات از همون جای که استاد میگه امروز عشق میکنم دارم پس انداز میکنم برای خرید دوره عزت نفس بی هیچ ترس از قضاوتی برام مهم خودمم وتلاشم من عاشق این روح الله هستم که خواب براش مهم نیست امروز عاشق کا روی این فایلهای دانلود ی شده و داره با قدرت تو مسیر هدایت الهی قدم برمی داره اما بزرگترین و اساسی ترین دیدگاه در این مصاحبه با استاد از نظر من اونجا ست که استاد بعد از رسیدن به آمریکا و روند کردن یه بیزینس که خدا می دونه چند میلیارد دلار براش سود میاورد خیلی قشنگ اسماعیلش رو قربانی میکنه به حرف خدای خودش گوش میکنه و کا ر کردن رو سایت رو ادامه می ده ارزش استاد برای من اینه، قانون رهایی ایجا معنی میشه ،توحید این جوری عملی میشه، عبادت و مطیع و بنده بودن یعنی این طوری، حالا یکی به من بگه تو کدوم تفسیر یا کدوم مرجعی تو کدوم رساله می تونه اولین اصل هستی بشر یعنی توحید رو توضیح بده تا من از فردا از اون تقلید کنم .تازه این درک خود استاد هم برای خودشون جواب داده. من روح الله باید خودم راه خودم رو پیدا کنم البته به یاری و هدایت خدا خدا خدا…….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  2. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 921 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم عباس منش و خانم شایسته گرامی

    سلام خدمت دوستان خوبم در این مسیر قشنگ و پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    خلی خوشحالم بابت این آموزش فوق‌العاده عالی و تاثیرگذار

    من خودم قبلاً رابط خوبی با قرآن نداشتم

    در گذشته ها قرآن را از روی ترس و اجبار می خوندیم آنهم فقط کلمات عربی اش را

    هیچ وقت به معنی قرآن فکر نکردیم و کسی هم در این مورد چیزی برای ما نگفت

    ما قرآن را می خواندیم برای اینکه برای اموات مان ختم کرده باشیم

    تا اینکه در زمان دانشجویی که در افغانستان بودم و تا حالا بیشتر از ده سال می گذرد

    یکی از استادانم همیشه می گفت قرآن را بی خوانید و با معنی اش بی خوانید

    منم علاقمند شدم و قرآنی تهیه کردم

    یک ماه تابستان دانشگاه تعطیل بود و منم نیشستم معنی فقط معنی قرآن را مطالعه کردم ولی چیزی درک نتوانستم

    و این گذشت و من دیگر به قرآن مراجعه نکردم

    و اینکه همه مرجع تقلید داشت و منم توضیح المسایل یکی از این اشخاص را تهیه کردم و مقداری ازش مطالعه کردم خلی برایم جذابیت نداشت

    و دیگر هیچ وقت بهش مراجعه نکردم

    بعد ها با استادانی در بخش های موفقیت آشنا شدم و از آموزش هایش استفاده می کردم

    و بعداً از طریق یکی از دوستانم با آموزش استاد عباس منش آشنا شدم و این آموزش ها را بصورت غیر قانونی استفاده می کردم

    و هیچ وقت از افغانستان این محصولات را تهیه نتوانستم

    تا اینکه آمدم ایران و بصورت رسمی در سایت استاد عباس منش عضو شدم و کم کم این مسیر زیبا را ادامه دادم

    در اوایل درک این مطالب برایم دشوار بود

    اما کم کم درکم نسبت به این موضوعات بهتر شد

    وقتی دوره ها و فایل ها را بیشتر گوش دادم و بیشتر شنیدم و کامنت های دوستانم را مطالعه کردم مسیر کمی برایم هموار تر شد

    همیشه از استاد می شنیدم که قرآن را بار اول معنی فارسی اش را بی خوانید

    و منم شروع کردم همین چند وقت قبل به خواندن قرآن و آنهم فقط معنی قرآن را

    هر چقدر بیشتر می خواندم برایم بیشتر باور پذیر تر می شد

    بیشتر علاقمند می شدم که مطالعه کنم

    تا اینکه دفعه اول خواندن معنی قرآن را تمام کردم

    و احساس بهتری نسبت به قرآن پیدا کردم

    و بعد از آن روی آوردم به گوش دادن فایل های صوتی قرآن و هر شب یک سوره را دانلود می کردم و می شنیدم و فرداش بازهم موقع کار چندین بار می شنیدم

    در کنار فایل های دیگه که از استاد می شنیدم این فایل های صوتی قرآن را هم می شنیدم

    یکنوع احساس آرامش اطمینان و درست بودن مسیر بهم داده می شد

    و بعد از آن شروع کردم با خداوند صحبت کردن

    و بیشتر اوقاتی که من می توانم با خدای خوبم صحبت کنم موقع خوابیدن شب است

    بعد از نوشتن سپاسگذاری ها و یاد داشت نکات مثبت ان روزم

    با خدا حرف می زنم مانند اینکه من همراهی یک دوست بیسار صمیمی و عزیز دارم صحبت می کنم

    و خلی راحت و خودمونی باهاش حرف می زنم

    می گویم خدا جونم من امروز فلان کار ها را انجام دادم و لذت بردم و این اتفاق ها برایم رخ داد

    و همین گونه ادامه می دهم

    چقدر احساس خوبی بهم دست می دهد

    چقدر خواب شیرین و لذت بخشی را تجربه می کنم

    چقدر خوب احساس می کنم که خداوند به من خلی نزدیک است و دارد با من حرف می زند

    و هر چقدر این کار انجام می دهم بیشتر برایم باور پذیر تر می شود

    در حالیکه قبلاً این چنین کار برایم دشوار و سخت بود

    چون من باور نداشتم که خداوند با من حرف بزند و یا حرف من را بشنود

    اما حالا دارم کم کم در این مسیر خوب بهتر می شوم و خلی راضی و خوشحال هستم

    با شنیدن این فایل خلی احساس خوبی بهم دست داد و درس های بهتری از صحبت های استادم کسب کردم و با خودم گفتم همین نتایج که گرفتی نشان می دهد که داری مسیر را درست می روی پس با عشق و جدیت بیشتر ادامه بده

    استاد عزیزم واقعا از شما ممنون و سپاسگزارم که خداوند و را رسیدن به خداوند و صحبت کردن با خداوند را برای من و ذهنم منطقی تر ساختی

    چقدر خوشحالم که من دارم کم کم به خداوند نزدیک تر می شوم و خداوند را در زندگیم احساس می کنم

    استاد عزیزم از شما و خانم شایسته بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم

    از دوستان عزیزم با کامنت ها و تجریبات زیبایی شأن را با ما هم شریک می سازند و ماها داریم می آموزیم سپاسگزارم

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

    خدایا صد هزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    معصومه عبیری گفته:
    مدت عضویت: 2251 روز

    سلام ب استادم و همه عزیزان دل❤❤❤❤

    روز سی و نه تحول زندگی من…

    ممنونم از خانم شایسته عزیزم بابت متن های فوق العاده ای که مینویسن در ابتدای سفرنامه.واقعا لذت بخشه..و پر از عشق و آگاهی…

    گاهی اونقدر از خوندن متنا لذت میبرم و آگاهی دهنده هست که وقتی میخونم و غرق میشم داخلش، بعد میبینم تازه هنوز فایلش هم مونده و من اونم ندیدم…و واقعا گاهی در مواجهه با کوهی عظیم از عشق و آگاهی مبهوت میمونم….و خدا رو شکر میکنم..💚💚💚

    دوست دارم یه مطلبی رو بگم اینجا…گاهی پیش میاد که درگیر یه سری حواشی میشم و از مسیر دور میشم….یا مثلا کنجکاویم گل میکنه و سری میزنم به پیج بعضی دوستان در همین حوزه های موفقیت و مثبت اندیشی یا اینکه ناخودآگاه در کانون توجهم قرار میگیرن…

    باید بگم درسته که از مسیرم دور میشم و شاید وقتم تلف میشه یا…ولی وقتی خوب نگاه میکنم و مقایسه میکنم…خدای من…یعنی میگم خدایا تو چقدر دوستم داشتی و من چقدر لیاقت داشتم که با بهترین استاد دنیا آشنا شدم که اصلا با هیچکس دیگه قابل مقایسه نیست و تمام و کمال صحبتای استاد رو من قبول دارم. دقیقا چیزایی که میگه من کاملا قبول دارم و میپذیرم با تمام قلبم…

    استادی که زندگینامش رو همه حفظیم و مسیر زندگیش رو تا حدود زیادی میدونیم…و نتایجی که گرفته…و شرایط الانش که واقعا چقدررررر یه انسان میتونه پیشرفت کنه…الله اکبر..

    خدایا باید هر روز ازت سپاسگزار باشم که منو با بهترین و شایسته ترین انسانهای روی زمین آشنا کردی..

    استاد چقدر لذت بردم و روحم آروم گرفت وقتی گفتید زمانی که روی باورهاتون کار کنین از همون جایی که هستین تغییرات شروع میشه…نیازی نیست مدرک بیشتری بگیریم نیازی نیست شغلمون یا محل کار و زندگیمون تغییر بدیم..تغییرات با همون شرایط که داخلش هستیم شروع میشه و بعد ایده ها میاد و هدایت میشیم به مسیرهای بهتر…..چقدر زیبا…چقدر آرامش بخش بود برام.

    و در مورد خداوند که گفتید یه سیستمه…و دقیقا برمیگرده به باور ما که خدا رو چطور میبینیم..اگه خدامون یه خدای ناعادل هست که ما رو تو شرایط بسیار بد گذاشته تا ما رو عذاب بده و رنج ببریم پس همونه. و اگه خدا رو یه خدای عادل و بخشنده و رزاق ببینیم که به ما روزی بی حساب میده پس همون میشه..واقعا چقدر زیبا و آرامش دهنده…

    در مورد نماز و روزه که واقعا عاالی توضیح دادین..کیف کردم…من خودم در گذشته طبق باورهایی که بهمون داده شده بود و بدون تفکر همه کار میکردیم..از روی ترس و عذاب نماز میخوندم و…ولی الان کاملا فکرم تغییر کرده…چون خدا بهم عقل داده و من بدون هیچ تعصبی فکر میکنم که آیا این دولا و راست شدن بدون عشق و لذت و بدون اینکه متوجه باشم چی میگم و هزاران فکر هم همون لحظه بیاد سراغ ذهنم و فقط و فقط برای رفع تکلیف باشه چه بدرد میخوره؟..مگه عبادت به اینه که تو به یه شکل مشخص یه حرکات مشخصی انجام بدی؟

    و آیا همه کسانی که این شکل عبادت رو انجام میدن خیلی آرامش و ایمان دارن؟…

    استاد عالی گفتین که اگه میخوایم خط قرمزهای قرآن رو بدونیم بریم آیه های عذاب رو بخونیم…✔✔

    واقعا چقدر ما رو ترسوندن از عذاب های خدا که اگه نماز نخونی میری تو آتیش جهنم که اگه یه قطره اش بریزه تو دنیا تمام دنیا ذوب میشه… اگه روزه نگیری.. اگه حجاب نداشته باشی فلان میشی..

    واقعا کاش نگاه ها از این ظواهر فراتر میرفت و فقط ظاهر هر چیز رو ملاک قرار نمیدادیم…

    مهم باطنه مهم دورن انسانه مهم آرامش درونی و سپاسگزاری درونیه. .و هر کسی از درون خودش بیشتر و بهتر از همه خبر داره که چی میگذره..

    و چه بسا اکثر کسانی که ادعای ایمان دارن و خودشون رو دنباله رو پیامبر و امامان میبینن اگه در زمان اونا زندگی میکردن در زمره دشمنان و کافران قرار نمیگرفتن…

    خدایا شکرت بابت این آگاهیها..بابت استاد عزیزم..💚💚

    خدایا منم هیچ شکی ندارم به این مسیر.هیچ شکی ندارم به گفته های استاد و مطمئنم که راهی که بهم نشون دادی بهترین راهه…✔

    خیلی دوست دارم خدای مهربونم..خیلی دوست دارم استاد عزیزم…و فقط میتونم خداروشکر کنم بابت با شما بودن😍❤🍃❤🍃❤🍃❤🍃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    مریم شریعت گفته:
    مدت عضویت: 871 روز

    به نام نیروی برتر

    استاد عزیزم سلام

    مریم جان بینهایت ممنونم که این پروژه رو را انداختید اصلا حال همه رو دگرگون کردین

    استاد جان من که از دیشب بدجوری افتادم تو جون خودم و دارم باورهام و شخم میزنم ی جورایی به من برخورده که نتایج بزرگتر از راه نرسیدند دیشب تا صبح بیدار بودم

    صبح دیدم خدای من عجب فایلی اومده چند بار گوش کردم چقدر با شرایط و حال فعلی من هماهنگ بود ی لحظه حسم بهم گفت ببین حواست باشه احتملا علت این حال و هوای تو بخاطر اینکه داری تو این پروژه جلو میری و انگار احساس میکنم مدارم داره میره بالا در حالی که دیشب اصلا حواسم نبود خدایا شکرت

    بیتهایت سپاسگزارم

    تا خبرهای خوب بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    محیا احمدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1039 روز

    به نام معبود مهربانم

    سلام دوباره به استاد عزیزم و مریم جان مهربانم

    و دوستان عزیز

    تمرین‌های که برای رسیدن به هدف اصلی ام میخوام انجام دهم اینهاست:

    1)گوش دادن فایل‌های رایگانی که در باره عشق و مودت در روابط است .تازمانی که بتوانم فایل‌های اصلی اش را بخرم

    2)انجام دادن تمرینهای دوره ی 28 روزه ی مهاجرت به مدار بالاتر

    3)خودم را سرگرم کارم (شیرینی پزی)کنم تا ذهنم از روی ناخواسته ها به راحتی برداشته بشه و مشغول پول در آوردن باشم

    4) کار کردن روی عزت نفس و اعتماد به نفسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  6. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1498 روز

    به نام خدای قوانین

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم با این پروژه های زندگی به سبک قوانین .

    سلام به همه دوستانم در این سایت نورانی .

    یک فایل پر از آگاهی بخش دیگه وای خدای من همه اینهارو گوش کرده بودم در ابتدای آشنایی با استاد عزیزم

    این شنیدن کی بود مانند گذشته واقعا تکامل مدارها را الان میتونم بیشتر لمس کنم از سه سال پیش تا به امروز

    که همین فایلی که تغییر نکرده همون فایل هست ولی این منم که تغییر کردم از کجا میفهمم که تغییر کردم

    دریافت امروزم با سه سال پیش درک و فهمم ازین یک فایل چقدر تفاوت دیدگاه وجود دارد برام نگرش امروز با سه

    سال پیش که همین فایل دیدم زمین به آسمان تغییر کردم اون زمان که از خدا و قرآن استاد عزیزم صحبت میکرد با

    توجه به مداری که بودم چیزهای که در ناخوداگاه من در مورد دین مذهب خداوندو قران بود با یک تعصب عجیبی

    این فایلها را گوش میدادم و پیش خودم میگفتم از یک طرف درونم قبول داشت از طرفی باورها داشتن خودشون را

    نشون میدادن میگفتم گناه نداره این حرفهایی که استاد میگه خخخخخخخ کلی خنده فراوان وای خدای من چقدر

    میتونه دیدگاه ادم تغییر کنه اون موقعها خوب اشنایی کامل با استاد نداشتم تازه اوایل بود و این فرکانسهای قبلی

    و همین تکرار تکرار تکرار این گوش دادنها و درک کردنها به مرور زمان باعث تغییر نگرشم و تغییر رفتار که به تغییر

    عملکردم رسید و خیلی زود من نماز را ترک کردم و راحت شدم واقعا چه داستانی بود انگار قرضی بود که باید سریع

    سر موقع رفع تکلیف میشد دیگه فهمیده بودم نه به این مقدار امروز ولی به قدری هم بود که دیگه به اون شکل

    عمل نمیکردم عزا داری و نمیدونم شهدای فلان و بهمان و محرم و انقدر هم که زیاده ………..

    دیگه از روند زندگیم خارجشون کردم غسل فلان و بهمان و واقعا چقدر انرژی صرف این کارها میشد و پوچ

    خدارو شکر که هدایت شدم به عشق بازی با خالقی که در هر لحظه از شبانه روز 24 ساعته آنلاین کنارم هست

    من خوابم میگیره ولی اون بیداره و مراقبم هست بیست چهاری ازم محافظت میکنه وکیلمه همه چی من هست

    در هر لحظه چه عشقی میتونه اینقدر به ادم نزدیک باشه و برات همه کار بکنه بدون هیچ چشم داشتی و طلبی

    ولی تو بازم با این همه عشقی که به پات میریزه بازم بهش غر میزنی و باهاش قهر میکنی و اون بازم کنارت هست

    و عاشقانه منتظرت میمونه دوباره کارهام را با عشق بی نهایت برات انجام بدهد خدایا مرسی که هستی و ازم خسته

    نمیشی واقعا چه عشقی میتونه این همه مجنون باشه از بدو تولد تا انتهای عمرت در هر لحظه عاشق تو باشه

    همه کار برات بکنه وقتی که تو باشی اونم هست نباشی هم اون هست ولی کاری برات نمیکنه به محض اینکه

    فقط لحظه ای درونی بهش چراغ سبز نشون میدی فورا میدووو به سمت تو با سرعت فراوان چون عاشقت هست بوده

    و خواهد بود تا ابد چون من اشرف مخلوقات اونم و ارزشمند و با لیاقت بالا به این جهان دعوت شدم میزبانی

    بسیار بخشنده و مهربانتر از هر چیزی که بتونی با عقل انسانیت درکش کنی به پاهات میریزه این میزبان

    رزاقه وهابه بخشنده است مهربانه قدرت مطلقه اسمانها و زمین و خورشیده هر چی که تو فکرش را کنی هست

    اول و اخر همه چی اونه فقط یه جایی بهش بد جور بر میخوره و گذشت نمیکنه فقط یک چیزی که خیلی حساسه

    اونم چیزی نیست به جز ( شرک ) وای اینجا دیگه اصلا عذابش سنگینه اصلا نمیبخشه شرک واقعا به معنای همون

    جهنمی است که وعده داده ولی به غیر شرک وعده های بهشتی خداوند بی شماره فقط باید به این موضوع شرک

    شریک نگرفتن براش حواسمون باشه که خیلی تعصب شدیدی غیرت بالایی داره که پرتو میسوزونه

    خدایا کمکم کن بتونم همیشه در صراط مستقیم تو باشم و لحظه ای به غیر تو حساب نکنم تو هیچ زمینه ای برات

    شریک نیارم که دخلمو نیاری کمکم کن توحید را سرلوحه زندیگم در تمام ابعادش قرار بدم و مثل استادم و پیامبران

    صالح تو توحیدی باشم به امید زندگی توحیدی در این سیاره زیبای تو زمین که همه چی برایم قرار دادی تا

    بهشتی زندگی کنم و لذت ببرم از قدرت خلاقه ای که بهم دادی هر چی دلم میخاد را مثل خودت خلق کنم .

    بی نهایت سپاس از استادان توحیدی در این سایت بهشتی که باعث تولید این همه انرژی پاک میشه

    این سایت مولد انرژی پاک خداوند شده الهی شکرت

    دوستون دارم همه شما را به خدای بزرگ و مهربان میسپرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      سروش خان گفته:
      مدت عضویت: 1920 روز

      سلام

      حاجی آفرین،دمتگرم،

      خیلی ساده و روان اومدی حرفاتو زدی،من به شخصه حال کردم،قشنگ حسش کردم،

      حاجی اونجایی که گفتی راجبه غسل،نماز،فلان وبیصار،که ترک کردی،و خاستی رهاوآزاد بپرستیش و خیلی ساده باهاش رفیق باشی رو خیلی قشنگ درکش کردم،

      ویاده خودم افتادم وقتی تقریبا15ساله پیش داشتم غسل روکنارمیزاشتم،یعنی منظورم غسلی که توباورمون کردن از بچگی،یانمازی که یادمون دادن،

      خیلی استرس داشتم،تاچندوقت حسم ازدرون خوب بوداماترسه الکی توظاهرم بود،بعدچون نمیتونستم به کسی هم بگم،یادرمیون بزارم، خیلی بیشترهم باخودم کلنجارمیرفتم،

      که درسته،عیب نداره،الان تمیزم،الان فلانم……

      امابعده چندوقت که ازاین ترس ردشدم؛ میبینم که چقدر راحت بود،یا در اصل چقدر خداوند راحت منو باانجام ندادنه اون عملی که بهم یادداده بودن، اونم به اشتباه،خدا قبولم کرده،وبیشترباهام رفیق ترشده،

      البته من بیشتروبدون قیدوشرط باهاش رفیق شدم بهش نزدیک تر شدم،

      خودشو شکر که به این آگاهی رسیدم

      خلاصه حرفای تو باعث شد بعدازمدتها کامنتی بزارم وحرف بزنم،

      دمتگرم

      صفا باشه

      به امید رسیدن به هدف هامون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2201 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سپاسگزار خداوند هستم برای برداشتن این گام و سلام به استاد و تمام عزیزانم ⁦:⁠-⁠*⁩

    «مهاجرت به مدار بالاتر»

    گام پنجم:

    جملات کلیدی فایل :

    خداوند همه چیز هست و واکنش نشون میده به افکار من .

    هرجور باورش کنی برای تو به همون شکل درمیاد .

    رابطه با خداوند رابطه‌ای هست ک باید با تفکر بهش برسم نه اینکه تقلید کنم .

    به تعداد انسانهای روی زمین راه هست برای ارتباط با خداوند .

    قرآن آسان است ، یکی از فایل‌های پروژه «خانه تکانی ذهن» همین عنوان رو داشت.

    پاک کردن ذهن از تعصبات ، باعث دیدن حقیقت‌ها میشه .

    به قول مولانا :

    ای بسا کس رفته ترکستان و چین

    او ندیده هیچ، الا مکر و کین

    ای بسا کس رفته تا شام و عراق

    او ندیده جز مگر کبر و نفاق

    پیش چشمت داشتی شیشه کبود

    زان سبب عالم کبودت می نمود

    گرنه کوری، این کبودی دان ز خویش

    خویش را بد گو، مگو کس را تو بیش

    به قول سهراب سپهری: چشم ها را باید شست / جور دیگر باید دید …

    سوال این قسمت برای دانشجویان پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر” آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته و این درس ها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟

    آن تصمیمات را مکتوب کنید.

    تصمیم گرفتم که قرآن رو در چند روز از اول تا آخر مطالعه کنم تا به یک نگاه کلی ازش برسم . نرم افزار حبل المتین رو دارم اما اینکه همه ش ب شکل پراکنده و جستجویی مطالعه کردم اما از ابتدا تا انتها در چند روز خوندن باعث میشه ک به یه درک بهتر از منطق قرآن برسم . و قبل از شروع کردنش هم ذهن و قلبم رو پاک کنم و از خداوند هدایت بطلبم ک درک درستی داشته باشم از این کتاب ارزشمند .

    من هم تصمیم دارم ک آیه هایی ک در مورد عذاب صحبت شده رو جستجو و مطالعه کنم و به درک بهتری در مورد خط قرمزهای قرآن برسم . همین نرم افزار حبل المتین ک دارم این امکان رو بهم میده ک کلمه رو در کل قرآن جستجو کنم و با ترجمه‌های مختلف اون آیات رو مطالعه کنم .

    تصمیم بعدی ک مدتهاست گرفتم و خیلی تاثیر مثبت داشته این هست ک بیشتر با خداوند صحبت کنم و ارتباط برقرار کنم و ازش در زمینه های مختلف هدایت بطلبم و یاد بگیرم ک حتا در مورد مسایل ساده و روزمره زندگی هم از خداوند هدایت بطلبم . همواره و همیشه از خداوند هدایت بخوام .یادم هست وقتی بچه بودم خیلی باهاش حرف میزدم اما یه مدت این رابطه قطع شد و باز مجدد بعد از آشنایی با استاد کم و بیش این رابطه شکل گرفت اما الان میخوام به همون سادگی و لطافت بچگی ها باز هم با صدای بلند باهاش حرف بزنم و از خواسته هام بگم و در مورد مسایلم ازش راه حل بخوام .

    تصمیم گرفتم ک ذهنم رو از تعصبات و باورهایی ک نسلها بهم منتقل شده پاک کنم تا حقیقت‌ها رو همون‌طور ک هست ببینم .

    تصمیم گرفتم که خداوند رو هدایتگر ببینم . خداوند رو یاری رسان ببینم . سعی کنم ظرف وجودم رو برای دریافت خداوند گسترش بدم تا بیشتر خداوند و برکتها و نعمتهاش رو دریافت کنم.

    اخیرا استاد چندین فایل روی سایت گذاشته اند ک در اکثرشون آیاتی از قرآن بررسی شده و یا باورهایی در مورد خداوند و هدایت خداوند بیان شده ک من اون فایل ها رو بارها و بارها گوش دادم و شبها تا صبح هندزفری در گوشم بوده و تکرار میشن اما تصمیم دارم باورهای درست در مورد خداوند رو فهرست کنم و با صدای خودم ضبط کنم و بارها و بارها گوش بدم .

    تصمیم مطالعه مجدد کتاب «چگونه فکر خدا را بخوانیم »

    حالا که تصمیم خود را مکتوب کرده‌اید، ایده‌های خود برای اجرای این تصمیم را لیست کنید. سپس گام به گام این ایده‌ها را عملی کنید.

    اینکه هرروز ساعتی رو به مطالعه قرآن اختصاص باید بدم .

    و همزمان با مطالعه قرآن آیاتی ک در اون کلمه عذاب به کار رفته رو مورد بررسی قرار بدم و یک جا بنویسم تا به درک خط قرمز های خداوند برسم .

    الان روزهای زیادی هست ک به لطف ستاره قطبی و دفتر شکرگزاری با خداوند به شکل نوشتاری صحبت میکنم اما گفتگو با صدای بلند در زمان رانندگی هست و زمانی که میتونم تنها باشم ک خیلی خیلی تاثیر گذار بوده برام و باید دفعاتش رو در طول روز و هفته بیشتر کنم ک ب صورت آگاهانه و قلبا به خداوند توجه کنم و در حد چند جمله باهاش صحبت کنم .

    کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو سالها پیش تهیه کردم و باید مجدد مطالعه ش کنم .

    خداوندم تو یاورم باش تا من بتونم بهتر تو رو بشناسم و به این تصمیمات عمل کنم و هرروز ظرف وجودم رو برای دریافت تو آماده تر و آماده تر کنم .

    خدایا قلبم رو از تعصبات و عقاید اشتباه پاک کن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1833 روز

      به نام او که آرامش بخش دل‌هاست سلام به روی ماه و خندونت اومدم ستاره های پایین کامنت رو روشن کنم چون با خواندنش احساس خوبی گرفتم‌ و به یادم آورد همون پراکنده مطالعه کردن قرآن چقدر بهم کمک کرد و حال دلم خوب کرد چقدر سرچ موضوعی باعث شد یه تصمیم درست درمورد رابطه ام با خدابگیرم این که چه جوری باعشق صلاه کنم اونم به شیوه خودم و خودش که دستم خورد و قسمت پاسخ باز شد با خودم گفتم هدایت از طرف خودش و باید بنویسم هر چی خودش گفت ممنونم نرگس جان ممنونم که انقدر قشنگ از تصمیمات و تعهداتت نوشتی وباعث ایجاد حس خوب و این یادآوری عالی که رب جونم خودش می‌دونه چقدرربهش نیاز داشتم ، شدی.

      از صمیم قلبم می‌خواهم از رب همین طور که با استمرار و تعهد به مسیرت ادامه دادی ادامه بدهی و بهترین بهترین نتایج بگیری و ما با خواندش غرق شادی و لذت بشیم . آسان باشی برای آسانی ها عزیز خدا

      دست حق نگهدارت گل نرگس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1749 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    روز شمار روز سی و نهم من

    در این فایل خیلی آگاهی ها کسب کردم و نمیدونم چجوری بنویسم

    فقط از خدا میخوام که آن چه را که باید، بنویسم

    مطلب اولی که میخوام در موردش بگم بحث قانون تکامله

    یادمه اولین بار که با این قانون آشنا شدم خیلی سخت میتونستم باورش کنم

    خب اینم از عجول بودنم بود که نمیتونستم درکش کنم

    ولی الان خدا بهم گفت:

    ببین رضا ، میدونی چرا شیطان خیلی قشنگ موفق میشه و کارش را قشنگ انجام میده؟

    منم با کمال میل دنبال این آگاهی بودم که دوباره خدا بهم گفت:

    چون شیطان از قانون تکامل استفاده میکنه تا شما را گول بزنه ، در واقع همون آفتابه دزد میشه شتر دزد

    اینجا بود که مات و مبهوت موندم من که آره ،چقدر شیطان این قانون را خوب بلده که میاد به من میگه حالا این کار کوچک را انجام بده چیزی نمیشه ، بعدش من انجام میدم ، بعدش میاد یه کوچولو میره بالاتر و همینطور این دومینو شیطانی ادامه پیدا میکنه تا جایی که….

    آره دقیقا همینجاست که از امام رضا علیه السلام نقل شده که

    گناهان کوچک راههایى به سوى گناهان بزرگ هستند

    بله دیگه همینه ، قانون خدا اینقدر دقیق هست و درست عمل میکنه که حتی شیطان هم ازش استفاده میکنه و کلی هم ازش نتیجه میگیره

    خدایا شکرت که این حیله شیطان را برای من نشر دادی

    مطلب بعدی در مورد قانون رهایی است

    نمیدونم چی شد یدفعه به یک سخنی که از رسول خدا نقل شده برخورد کردم که میفرماید:

    همانا خداوند بزرگ به دنیا وحی فرمود: به زحمت انداز هر کسی را که تو را خدمت می‌کند و خدمت کن کسی را که به تو بی اعتنایی می کند

    چقدر زیبا حضرت محمد در چندین سال پیش این قانون رهایی را بیان میکنند

    در واقع دنیا مثل سایه است اگر به سمتش بریم از ما فرار میکنه و چیزی جز خستگی برای ما نداره ولی اگر بهش پشت کنیم به سمت ما میاد بدون اینکه ما زحمتی بکشیم

    خدایا شکرت برای این آگاهی😍😍

    مطلب بعدی در مورد ارتباط با خدا و بندگی این نیروی برتر است

    داشتم با خودم فکر میکردم که خدا به نماز و روزه و عبادت و تسبیح من که نیاز نداره

    خدا که بی نهایت فرشته داره که دارن تسبیح او را میگویند

    اصلا چه نیازی به عبادت و تسبیح من داره

    خب به این نتیجه رسیدم که مشخص است که نیازی به من نداره و هر چه را که گفته و امر کرده برای سعادت من بوده

    اصلا این از مهربانی خداست که از من بی نیاز است ولی از بس مرا دوست داره میاد راه و چاه را به من نشان میده

    حالا که درک کردم عبد این نیروی برتر بودن برای سعادت من خوبه، خب حالا از خودم میپرسم

    بندگی یعنی چی؟

    آیا بندگی فقط نماز و روزه است یا چیزی فراتر از آن ؟

    اینکه باید برای عبادت خدا وقت خالی کنم یعنی چی؟مگر نمیشه همیشه درحال بندگی خدا بود؟

    دقیقا امروز بود که داشتم فکر میکردم که خیلی سریع هدایت شدم به سخنان اهل بیت پیامبر که چند نمونه اش را اینجا مینویسم که میفرمایند:

    امام صادق علیه السلام:

    أفضل العباده ادمان التفکّر فی الله و فی قدرته

    برترین عبادت، پیوسته اندیشیدن درباره خدا و قدرت اوست.

    امام حسن عسکری علیه السلام:

    لیست العباده کثره الصیام و الصلاه و انّما العباده کثره التفکّر فی امر الله

    زیاد عبادت کردن به نماز و روزه ی بسیار نیست، بلکه تفکّر بسیار در امر خداوند است.

    این سخن دیگه برای من خیلی دیوانه کننده بود🤔

    امام علی علیه السلام در وصیت به پسر بزرگوارشان امام حسن علیه السلام هم میفرمایند:

    لا عباده کالتفکّر فی صنعه الله عزّوجّل

    هیچ عبادتی چون تفکّر در آفرینش خدای عزّوجّل نیست

    این سخنان مرا دیوانه کرد ، چقدر زیباست این سخنان

    اصلا وقتی تفکر بروی قدرت خدا باشه و به عظمت خدا پی ببریم مگر دیگه میتونیم خلاف امر این نیروی برتر عمل کنیم؟

    مگر میشه که در عظمت یک نهنگ فکر کرد که فقط برای یک وعده غذایی خود به چه میزان ماهی نیاز داره و این ماهی ها را چه نیرویی روزی او میکند فکر کرد و اشک در چشمامون حلقه نزند و ذکر خدا بر لبانمان جاری نشود؟

    مگر میشود در عظمت این کره خاکی که با چه سرعتی در حال حرکت است و در عین حال به دور خود در حال چرخیدن است تا روز و شب را به وجود آورد تفکر کرد و ذکر الله اکبر و سبحان الله نگفت؟

    مگر میشود در عظمت کشتی تایتانیک که با تکنولوژی پیشرفته ساخته شده بود و در دریایی آرام غرق شد در حالی که کشتی نوح که با تکنولوژی ساده ساخته شده بود و از دریایی مواج جان سالم به در برد تفکر کرد و در برابر چنین خدایی سر تطغیم فرو نیاورد؟

    اصلا به نظرم نماز واقعی یعنی همین چونکه این نوع نماز است که انسان را از کارهای زشت باز میدارد و به قول قرآن:

    إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر

    خلاصه به قول بابا طاهر:

    خوشا آنانکه الله یارشان بی

    بحمد و قل هو الله کارشان بی

    خوشا آنانکه دائم در نمازند

    بهشت جاودان بازارشان بی

    در پایان میخوام بگم که

    خدایا توفیق بده هر لحظه به یادت باشم و لحظه ای از یادت غافل نشوم

    به قول فیض کاشانی

    دمی کان بگذرد بی یاد رویش

    از آن دم بیشمار استغفرالله

    مرسی استاد عباس منش و خانم شایسته بابت این سفرنامه و فایل ها

    🌺🌺🌺🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1906 روز

      سلام آقا رضا

      امروز هدایت شدم به کشف و شهود در رابطه با توحید و شرک.

      به فهمیدن یا درک بهترِ مفهومش…

      فکر کردم ماموریت همینه…

      بعد دیدم انگار ماموریت امروزم فراتر از اینه…

      داشتم در این رابطه کامنت مینوشتم صبح، که تو نوشتنم رسیدم به عبادت…

      تو مسیر رسیدم به کامنت شما و آقا اسدالله در رابطه با عبادت…

      آقا اسدالله یه راه عبادت رو، در سپاس گزاری حس کردن.

      شما، در تفکر…

      تفکر درباره خدا و جهانِ هستی.

      خوشحالم در مداری قرار گرفتم که این آگاهی ها هست.

      چون، امروز به این نتیجه رسیدم که عبادت معنی و مفهومی عمیق تر از این داره که فکر کنیم که انجامِ چند تا دونه کارِ مشخص، ثابت، یکسان هر بار، معنیِ عبادت کردن میده.

      مفهوم وسیعی داره که صبح تو کامنتم نوشتمش.

      اینجا اومدم تا خوشحالی مو بروز بدم از مداری که داخلشم.

      از نعمتهای خدا که در دسترسم قرار گرفته.

      تحسینتون میکنم برای تفکر و کاوش در توحیدی بودن.

      حدیث هایی که نوشتین هم تامل برانگیز بودن…

      من حس میکنم هیچ عبادتی برای من فضیلت محسوب نمیشه تا وقتیکه قلبم بگه اون عبادت رو پذیرفته و با خلوص انجامش بده…

      رویِ خوش و لبخند به روی مخلوقات میتونه از والاترین عبادات محسوب بشه.

      چون دقیقا اون لحظه داره به مخلوق محبت میشه…

      و این جمله که شدت برام فرکانسِ مثبتی داره:

      عبادت، جز خدمت به خلق نیست.

      چرا؟

      چون قلب هر مخلوق رو نسبت به مخلوق دیگر، رئوف تر میکنه، نرم تر میکنه.

      و صاحبِ همه ی قلب های رئوف کیست؟

      خدا

      یعنی هر کار خوبی انجام بشه در این جهان، ریشه و اعتبارش بر میگرده به الله…

      پس عملا وقتی یه ویژگی خوب خداوند رو هدیه میدی به یه مخلوق داری عبادت خالق رو به جای میاری…

      مثال: وقتی با عشق به یه سگ نگاه میکنی، اونم با عشق نگاهت میکنه، وقتی نوازشش میکنی با عشق، وقتی با عشق بهش غذا میدی، اون لحظه داری عبادت میکنی، چون دستِ خدا شدی، واسطه شدی و داری مهرِ خداوند رو میرسونی دستِ مخلوقش…

      وقتی بلند میشی نگفته و با عشق یه محبتی در حق یه انسان، مثلا مادرت میکنی و اون غرق در شادی میشه، یعنی عبادت انجام دادی، چون مهرِ خداوند رو رسوندی دستِ اون بنده ی خدا…

      اینا تحلیلِ منه.

      تحلیل هامو دوست دارم.

      حس امید و نشاط و آرامش بهم میدن.

      اینطوری مطمئن میشم درست هستن.

      افکاری که امید بخش و انگیزه بخش باشن درستن.

      یه هدایت جذاب دیگه هم دریافت کردم در این راستا و مبحثِ عبادت که چقدر شیرین شده برام…

      تو متن این فایل مصاحبه با استاد 4، خانم شایسته جان نوشتن یه فایل تکمیلی دیگه هم هست…

      وصل شدم به لینک تلگرام این فایل و تونستم ویس استاد در تلگرام رو هم بشنوم، بدون نیاز به اپلیکیشن تلگرام…

      اینم کشف جالبی بود، لینک، باعث میشه با سایت باز شه ویس، بدون نیاز به نصب اپلیکیشن.

      و اما خودِ ویس استاد در تلگرام…

      چقدر عالی بود.

      چه شیرین بود.

      نقل‌قول استاد از رضا مارمولکِ فیلمِ مارمولک ساخته کمالِ تبریزی:

      به اندازه ی تمام آدمهای روی زمین، راه هست واسه رسیدن به خدا…

      رسیدن به خدا= عبادت

      خدایا چه شهدِ شیرینی بهم هدیه دادی امروز، مرسی، مرسی، مرسی

      خدایا سپاس گزارم منو واردِ سیستمِ درک بهتر عبادت کردی امروز، مرسی، مرسی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        رضا احمدی گفته:
        مدت عضویت: 1749 روز

        بسم الله الرحمن الرحیم

        سلام سمانه خانم عزیز

        دوست توحیدی و بزرگوار من

        اول از همه تحسین میکنم این جهاداکبر شما را برای تغییر شخصیتتان و هجرت کردن از یک سمانه به سمانه ای جدید

        ثانیا تشکر میکنم از شما که با این پیامتان منو به پیامی که در پارسال گذاشتم هدایت کردین تا یادآوری باشه برای خودم

        و ثالثا از خدا برای شما عبادتی خالصانه را آرزومندم

        عبادتی که به قول حضرت علی علیه السلام برای خودِ خودِ خدا باشه ، نه به شوق بهشت و نه از ترس جهنم خدا

        در پناه تنها پادشاه عالم باشین ، همان پادشاهی که از زبان عراقی به همه ما میگه

        به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند

        که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟

        به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم

        چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      Nafis گفته:
      مدت عضویت: 1066 روز

      سلام آقا رضای عزیز من امروز توفیق خوندن کامنتتون رو داشتم دیدم انصاف نیست که این همه زیبایی رو ببینم این همه نکته و این همه ظرافت و لطافت در کامنت شما رو ببینم این همه تفکر، بررسی دقیق، پیدا کردن احادیث مرتبط ،مثال‌های واضح،اشعار زیبا و به جا رو ببینم و از شما که این عبادت خالصانه رو سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتین تشکر نکنم

      ممنون از اینکه ما رو هم به تفکر تشویق کردید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    الهه استادی گفته:
    مدت عضویت: 2503 روز

    سلام و عرض ادب به استاد عملگرا وفوق العادم، و خانم شایسته ی جسور و جذابم، خبر، خبر، اونم چه خبری، یه خبر خوووووووب، رابطه ی درونی با خداوند، چه موضوعی عاشقانه تر از این موضوع!!

    استاد جونم، خانم شایسته ی نازنینم بینهایت سپاسگزارم برا هر گامی و هر فایلی که به سایت اختصاص میدین! استاد جونم عاشقتونم که با هر کلمه تون ما رو دعوت میکنین به تعقل و تفکر! استاد جونم در راستای عملگرایی، من امروز با عشق زمان گذاشتم، و فایل 9 و 10 راهنمای عملی رسیدن به رویاها رو هر کدوم دو بار گوش کردم، این فایل های فوق العاده بسان یه خونه تکونی مشتی میمونه، انگاری روح آدم جلا پیدا میکنه، وقتی این آگاهی ها رو میشنوم حس میکنم مدتهاست که روح من منتظر شنیدن این کلام ارزشمند و با سلول سلولش فعالانه گوش میده! استاد جونم دورتون بگردم من، این رویکرد پژوهشی شما چقدر تسهیل گر مسیر پیش روی ما شده، چقدر این که ما پیش روی خودمون یه الگویی مثل شما داریم و هر اصلی که برا ما بگین قبلش خودتون عمل کردین و نتیجه گرفتین و بعد در قالب آموزش در اختیار ما میزارین، برا ما نعمت و برکت!! استاد جونم امروز دیدم پاشنه آشیلهایی هستن که خیلیم مخفی، تازه چراغ خاموشم حرکت میکنن و من حواسم بهشون نبوده و عجیب نشتی فرکانسی شدن برا من، که به لطف این فایل پیداشون کردم و امید به خدا برا بهبودشون اقدام های عملی تعریف کردم، برا فردا هم برنامه اینه که کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم؟ رو بخونم..

    استاد جونم مسیر راستی و درستی و پاکی و عشق و امید رو دوست دارم هر روز بیشتر و بیشتر تجربه کنم. استاد جونم چقدر این تعصب نداشتنه و قضاوت نکردنه و عینک نزدنه به آدم آرامش میده!

    استاد جونم من عاشق این خداییم که به این قشنگی قوانین آفرینش رو خلق کرده، من تسلیمم، من به هر خیری که از سمت خداوند به من برسه محتاجم، من هیچی نمیدونم، من هیچی بلد نیستم، خدایا تو مسیر رو با نشونه ها به من نشون بده، کمکم کن تا هدایت های لحظه به لحظت رو فارغ از باورهای محدود کننده ی خودم درک کنم!

    استاد جونم آگاهی های ناب الهی که بسان وحی منزل برا ماست چقدر ما رو از تعصبات و اختلافات رها کرده! چقدر سنجش ما از خوشبختی تغییر کرده! اصل بر حال خوب، همچین که حالمون بد میشه این سایت توحیدی معجزه میکنه، تسهیلگری که کمک می‌کنه رب خودمون رو به یاد بیاریم و به مسائل به نحوی نگاه کنیم که حالمون بهتر بشه! استاد جونم چقدر طنین صداتون توی قلب من آرامش ایجاد می‌کنه! چقدر این که خدایا تو منو هدایت کن، آدمو بی نیاز می‌کنه از غیر خودش، چقدر ایمان ما رو قوی تر می‌کنه!

    استاد جونم ما هفته ی پیش می‌خواستیم بریم رستوران، قرار شد به جریان هدایت اعتماد کنیم و اجازه بدیم خدا هدایتمون کنه! اتفاقا هدایت شدیم به یه رستورانی که موقع بیرون اومدن حس خوبمون صد درصد نبود! برامون سوال بود که هدایت هیچ وقت اشتباه نمیکنه! گذشت و توی مسیر برگشت یهویی به دلمون افتاد بریم یه میز تحریر دیگه برا خونه ببینیم، رفتیم یه فروشگاه تخصصی، شیک و بزرگ، متصدی فروش تک تک کارها رو بهمون نشون داد و توضیحات کافی رو به ما ارائه کرد! موقع استعلام قیمت، از تخفیف دو درصدی برامون گفت که یهویی یه آقایی گفت براشون تخفیف بیشتری رو درنظر بگیرین! البته ما رفته بودیم که صرفا کارها رو ببینیم و برنامه ی خریدمون برا ماه بعد بود، خلاصه اون آقا اومد نزدیکتر و از تفاوتهای کاری که ما انتخاب کردیم برامون گفت، آپشن های جدیدی رو برامون گفت اضافه می‌کنه ، خلاصه با کلی حس خوب و احترام برامون توضیحات رو از منظر متفاوتی ارائه دادن، ( از اونجایی که یه باور قشنگ ازتون یاد گرفتیم که جهان سرشار از مردمان صادق و نازنین و متخصص و متعهد و دوست داشتنی که با عشق دوس دارن به ما کمک کنن تا به اهدافمون برسیم، ما با نفراول،یعنی مدیریت فروشگاه هم مدار شده بودیم… ) جالبه که نیروهای دیگه همه یه جورایی دست به سینه اومده بودن نزدیکتر و بعدشم کلی حس خوب به ما دادن! و این در حالی بود که ما هیچ خریدی انجام ندادیم. بعد سر راه رفتیم برا دیدن میز ناهارخوری و..خلاصه جونم براتون بگه استاد جونم داستان این هدایت برا این بود که ما تو مسیر برگشت خواسته های جدیدی درمون شکل بگیره و به نوعی با تعریف خواسته های جدید مون برا خلقشون شروع به انجام یه سری هماهنگی ها برا هم مدار شدن با این وسایل کاربردی جدید برا خونه ی قشنگمون بشیم.. و این حس تکاپو و خواسته های جدید یه اشتیاق مضاعف در ما ایجاد کرد، در راستای عمل گرایی ما تلویزیون نخریدیم، تا آگاهانه تمرکزمون و ورودی هامون رو مدیریت کنیم، و الان در مدار جدیدتر مون استادجونم برنامه گذاشتیم یه تلویزیون 65 اینچ هم به لیست خریدهامون اضافه کنیم تا فایل های سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت رو که شما با عشق برامون با کیفیت عالی آماده کردین رو به تماشا بشینیم و لذت مضاعف از نگاه کردن به فایل های فوق العاده ی شما رو به خودمون هدیه بدیم…

    استاد جونم لذت بخش ترین و شیرین ترین حس بودن توی سایت اینه که هر چه دانشجوی متعهد تر ی میشم، نتایج بزرگتری میاد تو زندگیم! ما وقت می‌زاریم سفر به دور آمریکا نگاه میکنیم، هربار هدایت میشیم به سفرهای باکیفیت تر و بهتر، و چه زیبایی و موزونی قشنگ تر از این برای من…

    هزاران بار سپاس سپاس سپاس، مهاجرت به مدار بالاتر پروژه ای هست که الهه رو هر روز داره بارورتر و امیدوارتر و عاشق تر می‌کنه و در نهایت چه خدایی جانم 🩷

    استادجونم عاشقتونم، خانم شایسته ی نازنین و زیباروی من عاشقتونم، همسری هم مدار و همراهم عااشقتم، الهه جون عملگرا و پویا عاااااشقتم و دوست دار تک تک عزیزانی هستم که با حضورشون و عملکرد روزافزونشون به قانون، توی این سایت توحیدی قبل از هر کسی به خودشون جرعه جرعه عشق تقدیم میکنن… ️🩵🩷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      زهرا کاسه ساز گفته:
      مدت عضویت: 1488 روز

      سلام به الهه ی عزیزم

      چقدرعکستون زیباست

      چقدر خنده هاتون ازته دله

      پایدارباشه این لحظه های ناب شادی توزندگیتون

      تحسینتون میکنم که باهمسرعزی ت هم مسیرهستی و به قانون عمل میکنید

      خرید میز تحریر ومیز نهارخوری و تی وی هم امیدوارم به بهترین شکلش براتون انجام بشه ازطرف دستان پرمهر خدا

      کامنتت خیلی حس خوبی بهم داد

      درپناه الله باشی دخترزیبا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سارا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2844 روز

    ممنونم استاد که به ما یاد دادید از کسی بت نسازیم حتی از شما..که اگه یه روزی چیزی گفتید بر خلاف عقاید ما و به ما حس خوبی نداد راحت بگیم خب من اینو قبول ندارم و کاری هم بهش ندارم..چون منم ناخواسته و ناآگاهانه از شما بت و الگو ساخته بودم دوست داشتم در مورد چیزی که با شما نظر مخالف داشتم بحث کنم و شاید بتونم قانع بشم یا قانع کنم بعضیا را….! میدونم حرفهای من روی شما هیچ تاثیری نداره خودتون هم گفتید تمام مردم دنیا هم جمع بشوند نمیتونند شما رو قانع کنند چیزی که میگید اشتباهه ..ولی من نظرمو میگم حتی یه نفر هم ازش تاثیر بگیره و بهش فکر کنه واسم کافیه…. خیلی وقت پیش یه بار تو کامنتها خوندم کسی گفته بود کاش تو همون زمینه موفقیت کار میکردین…کاری به دین و ایمان بچه ها نداشتید. ….خوب من موافق اون نظر نبودم ..،ولی کم کم دارم خیلی نزدیک میشم به اون نظر!

    میدونم خیلی از ما ازتون راجب نماز روزه حجاب و سایر واجبات سوال داشتیم و بازم شما مجبور شدین در موردش نظرتون رو بگید هر چند من خودم این اواخر راحت میتونستم نظر شما رو راجب این موارد حدس بزنم…

    راجب حجاب سربسته اینطور برداشت میشه چیزی نیست که به خاطرش عذاب بشیم ینی جزء خط قرمزهای قرآن نیست…خب اگه قراره حرف و حکم خدا رو فقط وقتی بهش عمل کنیم که دچار عذاب نشیم این خیلی کارهای نادرست دیگه رو توجیه میکنه که انجامش بدیم مثلا دزدی کنیم چون خط قرمز قرآن نیست و شامل عذاب الهی نمیشه…

    من فقط آیه مربوط به حجاب رو میارم خودتون میگید قرآن آسونه ساده است نیازی به تفسیر نداره…دوستانی که این همه سوال دارید راجب حجاب و به خودتون زحمت نمیدید قرآن بخونید آیه رو بخونید و به قول استاد خودتون فکر کنید نه اینکه منتظر باشید استاد بگه حجاب این شکلی که ما فکر میکنیم نیست به خاطرش عذاب هم نمیشودیدپس بیخیال حجاب!

    ( وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ )

    النور (31) An-Noor

    و به زنان مؤمن بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرم) فرو گیرند، و شرمگاهشان را حفظ کنند، و زینت خود را آشکار نکنند؛ جز آنچه از آن که (طبعاً خودش) نمایان است، و باید (اطراف) مقنعه های خود را بر گریبانهایشان بیفکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده گردد) و زینت خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان، یا برادرانشان یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم کیش) شان یا بردگانشان یا مردان (سفیه) خدمتکاری که رغبتی (به زنان) ندارند، یا کودکانی که بر شرمگاه زنان آگاهی نیافته اند، و (زنان) نباید (هنگام راه رفتن) پاهای خود را (به زمین) بکوبند، تا آنچه از زینت شان را که پنهان کرده اند، دانسته شود، و ای مؤمنان ! همگی به سوی خدا توبه کنید، تا رستگار شوید.

    این آیه خ مشخص معلوم میکنه حجاب چی هست و محرم و نامحرم کی هست…ولی کسی که نخواد بهش عمل کنه هزار تا بهونه میاره دیگه…اینکه من نمیدونم تفسیرش چی هست …این آیه خط قرمز قرآن نیست…عذاب شاملش نمیشه…عباس منش میگه حجاب یه چیز دیگه است..

    ( وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَهٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا )

    الأحزاب (36) Al-Ahzaab

    و هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنی را نرسد ؛هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را حکم کند، آنکه آنها در کارشان اختیاری باشد، و هرکس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند، به راستی که در گمراهی آشکاری گرفتار شده است.

    و اما راجب نماز بارها و بارها در قرآن برپاداشتن نماز آمده….اینکه اهل سنت و شیعه به شکل واحدی نماز نمیتونند به هیچ وجه اصل شکل امروزی نماز یا به قول استاد دولا و راست شدن رو زیر سوال نمیبره…

    1400 ساله که نمازهای واجب یومیه 5 نماز است و تعداد رکعت آن 17 می باشد 1400 سال است نماز صبح دو رکعت است ظهر و عصر و عشاء 4 رکعت و نماز مغرب 3 رکعتی هست…نماز جمعه و جماعت و نماز عید و نماز میت همیشه بوده و هست…در همه رکعات نماز سوره حمد هست و در رکعت اول تمام نمازها سوره توحید هست…در باقی رکعات هرکس مختاره بعد از حمد هر سوره ای خواست بخونه….وضو همیشه قبل از نماز واجبه…حالا اینکه اهل سنت و شیعه اختلافات جزئی در شکل وضو و نماز دارند اصل نماز و این مشترکاتی که گفتم مورد قبول همه هست….

    در قرآن اومده هر وقت برای نماز بلند شدین با این جزئیات وضو بگیرید…

    ( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ ۚ وَإِن کُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ وَإِن کُنتُم مَّرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُم مِّنْهُ ۚ مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَٰکِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ )

    المائده (6) Al-Maaida

    ای کسانی که ایمان آورده اید! چون به نماز برخاستید؛ پس صورت خود و دستهایتان را تا آرنج بشویید و سرتان را مسح کنید، و پاهایتان را تا دو قوزک (بشویید) و اگر جنب بودید؛ پس خود را پاک سازید (و غسل کنید)، و اگر بیمار یا مسافر هستید، یا یکی از شما از محل قضای حاجت آمده (= قضای حاجت کرده) یا با زنان (تماس گرفته و) آمیزش کرده باشید، آنگاه آب نیابید؛ پس با خاک پاکی تیمم کنید. و از آن بر صورتتان و دستهایتان بکشید. خداوند نمی خواهد بر شما دشواری قرار دهد، بلکه می خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام کند، باشد که شکر گزارید.

    حالا اگه نماز فقط منظور توجه کردن باشه آیا منطقی هست هربار بخواهیم به خدا توجه کنیم پاشیم قبلش وضو بگیریم؟!…. اصل نماز باید با توجه همراه باشه وگرنه نماز بدون توجه و فقط از روی عادت و یا برای ریا که نه تنها فایده ای نداره بلکه شآمل ویل للمصلین هم میشه…

    پس دوستان هر چی استاد گفت همونطور که خودشم میگه فکر کنید بی چون و چرا قبولش نکنید برید تو قران هرجا نماز اومده فکر کنید به جاش توجه کردن بدارید صرفا…آیا منطقی میاد؟،….اذان مس چی میگه؟!…..روز قیامت اگه ازتون پرسیدن چرا نماز نخوندین میگید عباس منش گفته؟!…

    ( مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ )

    المدثر (42) Al-Muddaththir

    چه چیز شما را به «سقر» (دوزخ) درآورد؟

    ( قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ )

    المدثر (43) Al-Muddaththir

    گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم.

    متاسفانه تو کشور ما خیلی خرافات به اسم دین و مذهب به خورد مردم دادن شرک خفی که سهله مردم رو دچار شرک آشکارا کردن اینقدری که یا حسین یا زهرا یا علی از زبون مردم میشنویم یا خدا نمیشنویم خرافاتی مثل عزاداری محرم و عزاداری واسه امامان رو وارد دین کردن اینا یه چیزای من درآوردی هست و تشخیصش هم خیلی راحته ولی دیگه این دلیل نمیشه به خاطر این خرافات بیاییم تمام واجبات دینی رو زیر سوال ببرم و بگیم همش من در آوردی هست….

    ممنونم از هرکسی که این نظر رو میخونه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای: