مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 22
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای یگانه
سلام
راجع به خدا , دیدگاه و عملگرایی استاد حقیقتا عالی ست ولی من جمله هایی رو همیشه توی این جور بحث دوست داشتم میشنیدم , اینکه خداوند انرژی کل , انرژی منشا است و در همه چیز جاری است و اینگونه قرار داده انسان قدرت خلق داشته باشد و…. اما “ما نمیتوانیم به کنه فهم خداوند برسیم. ما ماهیت و چگونگی کارکرد قانون و…را نمیدانیم” خداوند در عین حال که همه چیزهست هیچ چیز نیست . لیس کمثله شی
کل شی هالک الا وجهه
یعنی فکر میکنم راجع به خداوند علاوه بر تسبیحی , تنزیهی هم باید فکر کرد و حرف زد .
البته شاید ذهن استاد عباس منش که دنبال نتیجه و کاربرد عملی هر فکر هست , به نظرشون ضروری نبوده . ولی من احساس میکنم این نوع نگرش هم نورهایی خواهد افکند
?????????
چند روز پیش به این فکر میکردم که استاد جایی میگه تعهد بدید یعنی بگید یا این اتفاق میفته یا من میمیرم و جای دیگه میگه خونسرد باشید و در عین درخواست دادن , رها کنید و نچسبید و بگید اگر نشد هم ناراحت نمیشم. اینها چجوری باهم قرار میگیرند؟ تعهد یک احساس قدرت ایجاد میکنه
برای خودم ذهنم رو اینجوری مرتب کردم. متعد بودن یعنی اینکه به یاد بیاورم این من هستم که تعیین میکنم چه باشم چه داشته باشم و چه تجربه کنم . یادآوری این قدرت به احساس قدرت عالی و قرار گرفتن در مسیر خواسته منجر میشود . متعهد بودن یعنی کنترل ذهن در مسیر یعنی وفادار ماندن به مسیر یعنی صبر کردن تا هم تراز شدن با خواسته . در این تعهد باید جدیت داشت تا قدرت گرفت . ولی برای در مسیر ماندن لازم است به نتیجه ی عالی , به عالی بودن هر لحظه , یقین داشت و نشانه ی این یقین خونسردی و راحتی و لذت از مسیر است . باید متعهد بود و نشانه اش هم اینکه احساس خوب را حفظ کرد .
البته یک مساله دیگر هم هست , شاید برای اولویت های اصلی مان تعهد میدهیم که یادمیمیرم یا این شرایط میشود ولی برای حواشی کوچک مسیر ,هر چه پیش آید خوش آید
????????
صحبت استاد راجع به ستعت خواب و بیداری خیلی خوب بود . من سالهاست میخوام نظمی داشته باشم و ساعت خاصی بیدارم بشم و برنامه مرتب و منظمی داشته باشم. گاهی این برنامه حتی با اجرا شدن هم از روح معنا خالی میشه و البته گاهی برنامه منظم ذکر باعث میشه توی مسیر برگردم یا بیشتر سرعت بگیرم . الان فکر میکردم باید نقطه اتکا و نظم هر لحظه ام اتصال به خداوند و بودن در مسیر توحید باشه در هر حال . و تنها هدایت از خداوند خواستن و به او امید داشتن. نظم امور هم ثانویه این هدایت است که اگر نشد بهم نمیریزم , اصل بودن در مسیر توحیداست .
????????
ممنون برای این آگاهی ها و یادآوری های ارزشمند
سلام زهره جان
ممنونم از کامنت زیبات عزیزم.
در مورد تعهد و رهایی:
تعهد برای وقتی است که ما خواسته مون رو مشخص کردیم و یکسری کارها باید انجام بدیم، مثل کنترل ورودیهای ذهن، ساخت باورهای قدرتمند کننده در مورد اون خواسته، توجه به نکات مثبت، پیدا کردن الگو های مثبت، داشتن حس خوب و سپاسگزاری، تایید و سپاسگزاری نشانه ها، ایجاد هماهنگی بین ذهن و روح، عمل به الهامات…
باید برای انجام اینا تعهد کامل داشته باشیم ، بگیم یا می میرم یا انجامش میدم.
رهایی مربوط به چگونگی رسیدن به خواسته مونه، اینکه دنبال چگونگی نباشیم، برای رسیدن به خواسته مون استرس و نگرانی نداشته باشیم ، از تمام لحظه هامون لذت ببریم و مطمئن باشیم یا به خواسته مون می رسیم یا به بهترش یا قدمی برای رسیدن به خواسته مون برداشتیم، خوشبختی و موفقیت خودمون رو وابسته به رسیدن به این خواسته ندونیم.
در کل میشه گفت که تمام تلاشمون رو بکنیم بدون توجه به نتیجه، یعنی نتیجه گرا نباشیم.
ما از همان زمانی که برای رسیدن به خواسته مون تلاش می کنیم، ارزشمند و موفق هستیم بدون توجه به نتیجه.
برایت بهترینها را آرزومندم عزیزم.
یه چیزی در مورد رهایی اینه که: وقتی که ما برای رسیدن به خواسته مون تلاش می کنیم باید بدونیم هدف ما از رسیدن به اون خواسته رشد و پیشرفت ظرفیت وجودی خودمونه. و این تلاش ورای نتیجه اون، ما رو قوی تر، با ایمان تر، با اعتماد به نفس تر و شجاع تر و توحیدی تر می کنه، این میشه رهایی نسبت به خواسته و نتیجه.
سلام خدمت دوستان عزیزم
اول از همه میخوام احساس خوبم رو به اشتراک بزارم
به لطف الله در مدار دوستی قرار گرفتم که با شدت و تعهد روی خودش کار میکنه ..هرشب تمرینات بازی فراوانی، شکرگذاری روزانه و قرآن رو با هم انجام میدیم..واقعا بودن یک شخص خیلی به روند پیشرفت و رشدمون کمک میکنه…البته اون شخص خودبه خود و به طرز شگفت انگیزی به من پیام داد و گفت که ایدی تلگرام من رو دیده و اون رو به عنوان نشونه دیده…اشتراکات جالبی داریم و از هم درس یاد میگیریم.
.آگاهی جلسه 6 بینظره ..من همیشه فکر میکردم که با انجام یک سری اعمال خاص میشه به خدا رسید. در حالی که بی نهایت مسیر برای رسیدن به خدا وجود داره مثل چوپانی که خدا رو مانند انسانی میدید و موهاش رو شونه میکرد و قربون صدقه اش میرفت. هنگامی که موسی اون رو دید سرزنشش کرد اما خدا به موسی گفت بزار به روش خودش عبادت کنه. و این عبادت پیش من مقبوله.. این که من یک سری اعمال رو بدون دلیل و صرف اینکه دیگران اون رو انجام میدن، انجام بدم به معنای جاهل و نادان بودنه…به قول استاد واقعا ما اگر نمیتونم تنها کتابی که خدا فرستاده رو مطالعه کنیم پس چرا سوال میپرسیم؟ چرا دوست داریم بدون تلاش جوابمون رو پیدا کنیم؟ اگر بدون پیش زمینه به سمت قران بریم هدایت میشم این رو منی که قبلا از خوندن قرآن بیزار بودم میگم اما الان سعی میکنم روزم رو بدون مطالعه چند ایه از قران سر نکنم..چون واقعا آگاهی هاش بینظیره..ان شالله بتونم در دوره جدید استاد شرکت کنم و بتونم از این اقیانوس بی کران الهی نهایت استفاده رو ببرم..
در پناه الله یکتا شاد و پیروز
سلام به همسفران گرامی. یادآوری مهمی که در ابتدای فایل بهم شد اینه که دنبال تغییر عوامل بیرونی نبودن و کار کردن روی باورهای خودمون موضوعی هست که در همه ی جهات بایستی روش کار بشه. این یک باوری هست که در خیلی از مسائل زندگیم ریشه داره و هر بار قسمتی وجود داره که میتونه ترمزی ناشی از این باور باشه. مثلا خود استاد زمانی که روی باورهای ثروتش کار میکرد این ترمز رو در خصوص سلامتیش نداشت ولی این ترمز رو در مورد روابط و ثروت داشت و جلوش رو گرفته بود به همین دلیل دنبال تغییر دیگران بود و وقتی پیداش کرد و فهمید ایراد در باورهای خودشه و برش داشت خیلی از اتفاقات تغییر کرد. واقعا کار کردن روی باورها یک مسیر هر روز بهتر از دیروزه و همیشگی. وقتی استاد از نگاه سیستمی صحبت کرد و گفت خدا همه چیزه و یک سیستمه که هر جور که هستی و هر فرکانسی که بهش میدی جهان اطرافت به همون شکل در میاد، اول و آخره، ظاهر و باطنه و مثل آب میمونه و شکل ظرفی که تو ایجادش میکنی میشه پس اگه رزاق بودنش رو باور کنی رزاق میشه و اگر ربوبیتش رو باور کنی رب میشه و اگه وهاب بودنش رو باور کنی وهابه، احساس کردم که یک ایرادی در باورم وجود داره و رفتم سراغ کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم و دیدم کتاب رو خیلی خط خطی کردم و نکته برداری کردم و نمیشه درست خوندش، اول تصمیم گرفتم که دیگه خط خطی کردن رو بزارم کنار (D:) و بعدش تصمیم گرفتم مجدد چاپش کنم و خیلی سوالات تو ذهنم بود حول این موضوع که یعنی چی میتونه باشه که قراره درکش کنم، بعد وسط چاپ کردن کتاب ها نمیدونم چطور شد که برگه ها جابه جا شد و یک صفحه چاپ نشد و رفتم اون صفحه رو باز کردم که چاپ کنم و دکمه پرینت رو زدم و بعد احساس کردم که این همون صفحه ای هست که جواب سوالم داخلشه بعد از پرینت برش داشتم و دیدم بله. خود جوابه. صفحه «۴۲»، بیاید این صفحه رو بخونیم تیتر: قانونمندی جهان اجازه کنترل آگاهانه شرایط زندگیمان را به ما میدهد. متن: نگاه سیستمی به خداوند یعنی استفاده از قوانینی که به دردمان میخورد، یعنی نتیجه ای قابل لمس در زندگی برایمان به بار می آورد، به ما آرامش بیشتری میدهد، وضعیت مالی و و روابطمان را بهتر میکند وگر نه اگر این آگاهی نتیجه ای عملی در زندگی برایمان به بار نیاورد چیزی شبیه همان فلسفه است که به هیچ عنوان نتیجه ای کاربردی و عملی در بر ندارد. من دوستان فیلسوف زیادی دارم که تمام زندگی شان غرق در مباحث فلسفی است. دکتری و پرفسور فلسفه اند اما وقتی به دستاورد های زندگیشان نگاه میکنم، چیزی جز تشنج در روابطشان، نگرانی در مسائل مالی شان نمیبینم، آنها فقط در حال پرداختن به مباحث فلسفی پیچیده اند «سوال من از آنها این است: این همه بحث های فلسفی چه نتیجه ای را برایتان داشته است؟ چقدر حالتان خوب است و آرامش دارید؟ چقدر سلامت هستید؟ چقدر روابطتان خوب است؟ چقدر اوضاع مالیتان خوب است؟ اما اگر از دیدگاه قوانین کیهانی نگاه کنیم میبینیم همه چیز در جای صحیحش قرار دارد، زیرا آنها دقیقا همان چیزی را وارد تجربه زندگشان میکنند که مدام به آن توجه میکنند و در موردش بحث میکنند. ما میخواهیم با کمک گرفتن و هماهنگ شدن با قوانین همیشگی این سیستم، هم در این دنیا سعادتمند زندگی کنیم و هم در سرای آخرت، لذا باید قوانین حاکم بر این سیستم را بشناسیم. این همون نکته مهمه که اگر نتایج زندگیم آنطوری که میخوام نیست یعنی در مسیر صحیحی قرار ندارم پس اشکالی در من وجود داره که بایستی دنبال رفع اونها باشم و راه حل عمل و هماهنگ شدن با قوانین سیستم در راستای خواسته هامه و اگر هماهنگی ایجاد بشه قطعا نتایج به همون اندازه بوجود میاد و اگر نتایج بوجود نیومده یعنی هنوز ایراد وجود داره. یک ایراد دیگه که اگه فکر میکنی نگاه سیستمی داری پس بایستی نتایج در زندگیت وجود داشته باشه، باید احساس آرامش وجود داشته باشه، پس اگر نتایج نیست یعنی یک جای کار ایراد داره. قانون رهایی یعنی توجه به داشته ها راه رسیدن به خواسته ها. رهایی یعنی از همون چیزهایی که اکنون هست لذت ببرم و به احساس خوب برسم، نشانه های عدم رهایی یعنی به تعویق انداختن لذت از زندگیم تا زمانی که به خواسته ها برسم و وابسته بودن و محتاج بودن به خواسته ها، به نظرم وقتی محتاج و وابسته میشم که باور کمبود در من وجود داشته باشه و الا اگه باور کنم هر چیزی که میخوام بی نهایت ازش وجود داره و از بی نهایت طریق میتونه بهم برسه چرا محتاج و وابسته باشم؟ به قول استاد این اسباب بازی نشد یک اسباب بازی دیگه. اینم جز همون موضوعاتی هست که در کل زندگیم و کل خواسته هام میتونه گسترش پیدا کنه و ترمز اصلی و اساسی ای هست. با این جمله خیلی حال کردم که هر چقدر بیشتر به خواسته هام رسیدم رها تر شدم، به یک صورت دیگه ای هم اینو از استاد شنیده بودم که تنها راه رها شدن از ثروت، رسیدن به ثروته به همین خاطر تمام پیامبران و امامان ثروتمند بودن. پس رهایی یعنی روی باورهام کار میکنم مخصوصا روی باور فراوانیِ زندگیم و فراوانی جهان هستی و تحسینشون میکنم. در زمان نوشتن این متن یک جمله نوشتم که در ذهنم یک ترمز بود «حالا اگه روی باور فراوانی کار میکنی و نتیجه ملموس نیومد یعنی یک جای کار ایراد داره و الا قوانین سیستم ثابت و بدون تغییر و درسته» میخوام این رو اصلاح کنم که درسته اگه روی فراوانی کار میکنم و نتیجه ملموس نیومد یعنی ایراد تو باورهامه و قوانین جهان ثابته و من ایراداتی در باورهام دارم که بایستی اونها رو برطرف کنم اما یادت باشه که این موضوع یک مسیر «هر روز بهتر از دیروزه» یعنی به جای «نگران نتیجه بودن و عجله برای رسیدن به مقصد» از سفر لذت ببر. «خب کار آسونی نیست ولی چاره چیه» => اینم یک ترمز دیگه => قانون سادست، اگه روی باورهات کار میکنی و «لذت نمیبری» و احساست خوب نمیشه یعنی «باور نداری اتفاقات زندگیت بوسیله فرکانس هاته» یعنی قانون سیستم رو باور نداری و الا اگر این رو باور داشته باشی چرا باید از کار کردن روی باورهات و از این سفر لذت نبری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همه چیز بر میگرده به توحید. یعنی اصل و اساس تغییر همه باورها توحیده. اینکه من دارم با فرکانس هام اتفاقات زندگیم رو خلق میکنم و این کلید تغییر همه ی جوانب زندگی به صورت دلخواهه. چطور میتونم این باور توحیدی رو تقویت کنم؟ یک فردی مثل استاد عباس منش میگه من رفتم تو این مسیر و نتیجه گرفتم. نه تنها میگه بلکه نتایجشم نشون میده. خب دلیل واضح تر از این؟ کل قرآن و داستان های پیامبران در قرآن هم داره این مسیر رو نشون میده. چند وقت پیش داشتم یک قسمتی از قرآن رو میخوندم که یوسف بعد از اینکه افتاد تو زندان تعبیر خواب میکنه برای دو نفر و به اون فردی که تعبیر خوابش این بود که ساقی شراب پادشاه میشی گفت که پیش پادشاه من رو یاد کن و بعد از آزاد شدن اون فرد یوسف چندین سال تو زندان موند چون به جای اینکه روی ربش حساب کنه و روی همون اصلی که از چاه نجاتش داد حساب کنه روی دیگران حساب کرد و شرک ورزید یعنی قدرت رو به جای اینکه بده به باورهاش داد به عوامل بیرونی اما بعدش که تو زندان موند و دید نتایج زندگیش تغییری نکرده فهمید ترمزش رو و روی ربش حساب کرد و بعدش پادشاه یک خواب دید و اتفاقات بعدش که به عزیز مصر شدنش انجامید. یعنی ببین سیستم چقدر دست داره برای کمک کردن بهمون. دست هایی که اصلا فکرشم نمیکنیم. خب این باور که تمام اتفاقات زندگی ما حاصل باورهامه اگه بهم آرامش نمیده یعنی باورش ندارم پس با مثال ها و الگوهای قرآنی و همچنین الگو کردن استاد و نتایجش ایمانم رو تقویت میکنم نتیجه ایمان حتما احساس خوبه. «هر چه ثروتمندتر میشوی نزد خداوند عزیز تر میشی» چون هر چه بیشتر ثروتمند بشی جهان ثروتمند تر میشه و هر چه جهان ثروتمندتر بشه جهان جای بهتری برای زندگی کردن میشه. این باور که پول و ثروت کثیفه در خیلی از فیلم های مختلف بهمون القا شده و در طی همین متن یکجورایی احساس کردم من این باور رو دارم. چرا پول و ثروت بایستی من رو از خدا دور بکنه؟ وقتی من ثروتمند بشم از کلی خطا و اشتباه که حاصل فقره دور میشم. از دزدی، از فساد و یک عالمه مواردی که فقط به دلیل باور کمبوده. وقتی من به خواسته هام برسم و ثروتمند بشم یک عالمه انسان های دیگه به خواسته هاشون میرسن، با هر ماشینی که بخرم، با هر خونه ای که بخرم به یک عالمه انسان روزی داده میشه پس ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه. رسیدن به خواسته ها معنوی ترین کار جهانه، چون هر چقدر من به خواسته های بیشتری برسم ایمان بیشتری به انسان ها میدم که اگر من تونستم موفق بشم شما هم میتونید پس رسیدن به خواسته ها هم معنوی ترین کار جهانه. هر چی من شاد تر و بهتر زندگی کنم، هر چقدر باورهای من در مورد روابط، عزت نفس، ثروت، معنویت و .. بهتر بشه «خواه یا ناخواه – ترمز» کمک میکنم جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه چون به دلیل نتایجی که دارم به دلیل آرامشی که دارم الگوی خوبی برای افرادی میشم که دوست دارن زندگی خوبی داشته باشن. با این حال به قول قرآن ما وکیل و محافظ دیگران نیستیم پس به جای اینکه بخوایم دیگران رو تغییر بدیم – که امکان پذیر نیست چون واحد ذهنی هر کسی دست خودشه مثل قدرت نفس کشیدن هر فرد که دست خودشه – پس خودمون رو تغییر میدیم چون به همون اندازه که قدرت نفس کشیدنمون دست خودمونه قدرت ذهنمون و سیستم باوریمونم دست خودمونه. اون قسمت که نوشتم خواه یا ناخواه بهم احساس بدی داد و قطعا ترمزه. بله اونم چه ترمزی.. آره.. من هنوز در وجودم از موفقیت دیگران احساس خوبی ندارم. باورهای مخروب رو کار نکنی روشون دوباره برمیگردن. بعد از اینکه این باور رو فهمیدم تو دلم گفتم لعنت به هر چی باور مخروبه که انقدر مخفیه و نمیزاره من زندگیم رو بکنم که این خودش «باز» یک ترمزه که کلمه باز نشون میده ترمزی اساسی هست.. خب یعنی چی میتونه باشه؟ الهام شد جلسه نه کشف قوانین زندگی. مگه میشه؟ اوه. ببین چی نوشته در توضیحات جلسه نُه: «افراد زیادی، از شرایط و موقعیتی که در آن متولد و رشد کرده اند، به عنوان بزرگترین موانع و اصلی ترین مقصرهایی یاد می کنند، که بر سر راه خواسته ها و موفقیت های شان وجود دارد.» یا حضرت ترمز. «شاید شما نیز همین حالا، به نوعی درگیر این موضوع باشی. مثلاً از ناخواسته های زندگی ات شکایت داری یا هرچه بیشتر قوانین زندگی را می شناسی- گاهی به خاطر ترمزهای زیادی که در برابر خواسته هایت پیدا می کنی- می ترسی و وجود این همه ترمز را یکجا، ناعادلانه و بی انصافی می خوانی! چرا که فکر می کنی خیلی ها از اساس، این ترمز ها را ندارند. شاید هنوز هم پس از این همه سال، همچنان درگیر مسائلی مثل: وضعیت مالی خانواده ای که در آن به دنیا آمدی و بزرگ شدی، شرایط اقتصادی و سیاسی کشوری که وطنت نام گرفت و …، هستی.و آرزوی می کنی: ای کاش در آن شهر یا آن کشور خاص متولد شده بودم! ای کاش آن افراد خاص، والدینم بودند! ای کاش آن آدم خاص، همسرم یا فرزندم بود! ای کاش آن قیافه، آن رنگ پوست، آن رنگ چشم یا آن ویژگی ظاهری خاص، متعلق به من بود! اکثر ما به کرّات به این موضوعات فکر کرده ایم و آنها را در معادله ی تحقق خواسته هامان دخیل دانسته ایم. زیرا اصل خود و آگاهی ای را از یاد برده ایم که، روزی به پشتوانه اش، تصمیم به ورود- به این جهان مادی- گرفتیم. اکثر ما، فراموش کرده ایم که محیطی که در آن متولد شده ایم، پدر و مادری که به عنوان دروازه ی ورود به این جهان مادّی انتخاب کرده ایم، ویژگی های ظاهری ای که به عنوان جسم خود برگزیده ایم، علائقی که به عنوان استعداد ها یا تمایلات مان برگزیده ایم و… -همه و همه با تمام ناخواسته ها و تضادهایش- بهترین محیط و بهترین ویژگی برای تحقق خواسته هایی است که به خاطر تجربه آنها، قبل از تولد، اینچنین مشتاق ورود به این جهان مادّی و این کالبد جسمانی شدیم. اما این اتفاق در پشت پرده رخ داده و تمام این سوء برداشت ها را ساخته است: آگاهی و نیتی که پشتوانه و دلیل اصلیِ ورود به جهان، از طریق این شرایط (کشور، ویژگی های ظاهری، خانواده و… با تمام تضادها و کمبودها) بوده فراموش شده، در حالیکه این شرایط با تمام ناهنجاری های ظاهری اش، همچنان پابرجا مانده است! این ماجرا به بازی با ماسک می ماند. شما در بازی با دوستانت، ماسکی را با قیافه ای خنده دار انتخاب می کنی. زیر فکر می کنی این ماسک بیشتر کمک می کند تا دوستانت را بخندانی و از این بازی لذت ببری. اما چه می شود اگر در میانه بازی ناگهان همه چیز را فراموش کنی و از یاد ببری که این فقط یک ماسک برای بازی و لذت بردن بوده و نه چهره ی واقعیِ تو!؟ آنوقت لذت بازی، تبدیل به ترس و وحشت می شود. این ماجرا در واقعیت زندگی تو رخ داده است. برای همین بی گناه، بی پناه و بی دفاع بودن در میان اینهمه مشکل و تضاد، ناعادلانه به نظر می رسد. به همین دلیل، هنوز نتوانسته ای خانواده ات را ببخشی، خودت را دوست داشته باشی یا دست از تغییر ویژگی های ظاهری ات برداری. هنوز نتوانسته ای دست از مذمت دولت، کشور، جامعه و مسائلی برداری که، قرار بوده فقط پله هایی باشد برای گسترش ظرف وجودت و لذت از مسیرت. هنوز سوال ات این است که، چرا کودکان معلول به دنیا می آیند؟! چرا مسئله گرسنگی کودکان در آفریقا حل نمی شود؟! چه توضیحی برای مسائل انسانهای بی گناهی وجود دارد که، درگیر مسائلی چون جنگ و تروریسم هستند؟! یا حتی نمی توانند در محیطی آرام با حداقل امکاناتی زندگی کنند که حق طبیعی یک انسان است و در یک کلام قوانین خداوند، چه توضیحی برای این مسائل دارد؟! این موضوع بسیار مهم برای این جلسه انتخاب شد، تا یک بار برای همیشه این مسائل در ذهنت حل شود و به پشتوانه به یادآوردن اصل و اساس خود، بتوانی از ترمزهایی بهره برداری نمایی که لازمه گسترش تو به عنوان دستان خداوند بر روی زمین است. زیرا اکثر ما، هم آگاهی مطلق خود را فراموش کرده ایم و هم، قصدی که برایش پا به این جهان گذاشته ایم. به همین دلیل نیز، در پی این هستیم تا از همسرمان، دولت یا سیاست حاکم، روابط مان، دوست مان، کارفرمای مان، شغل مان یا…، یک پشتوانه بسازیم. در حالیکه پشتوانه یا منافعی که سالهاست به دنبالشان هستی، پشتِ درِ به یاد آوردن اصل خودت است. حقیقت این است که، ما ارواحی مجرد و مستقل از هر آنچه و هر آنکه هستیم، که خود را همخون یا هم نژاد با آن دانسته ایم. حقیقت این است که هر کدام از ما- با وجود انتخاب های بی انتها و بدون محدودیت- با توجه به خواسته هایی که قصد داشتیم در این جهان مادّی تجربه کنیم، تصمیم به ورود از طریق این محیط خاص با تمام ویژگی هایش گرفتیم. وقتی آگاهی و توانایی مطلق، بدون خطا و خالق گونه ای را به یاد بیاوری، که این محیط و شرایط را به عنوان بهترین و لذت بخش ترین مسیرِ تجربه ی خواسته هایت شناسایی و انتخاب کرده، آنوقت عاشق خودت می شوی با تمام نقص هایت و عاشق شرایط ات می شوی با تمام تضادها و کمبودهایش و تمام آنچه را نقطه قوت ات می دانی و از انرژی آنها درجهت خواسته هایت بهره برداری می کنی که، سالها از آن شکایت داشته ای و انرژی و تمرکز فراوانی خرج پوشاندن یا تغییر یا فرار از آنها کرده ای تا جزئی از آن نباشی. و فکر کن- این به یادآوردن- چه حجمی از تمرکز و انرژی ات را آزاد و در جهت خواسته هایت قرار می دهد و چه عزت نفس و اشتیاق سوزانی را در تو بیدار می کند، تا موانع و ترمز های مقابل خواسته هایت را بشناسی و حل نمایی. آنوقت آیا با ترمزها سرِ جنگ داری؟! آیا از آنها می هراسی یا اینکه ترمز ها را –فرکانس های خالص نشده ی باورهای قدرتمند کننده ات– می دانی. یعنی بخشی از باورهایی که هنوز قدرتمندکننده نشده اند! آنوقت در نظرت تلاش برای شناسایی و رفع آن ترمزها نه تنها تمرکز بر ناخواسته نیست، نه تنها نگرانت نمی کند، بلکه راهی است برای رسیدن به خلوص فرکانسی درباره آن خواسته ها و قول و قرار یا نشانه ایست برای به خاطر آوردن خواسته های واقعی ات. این یعنی به خدا وصل شدن و خداگونه شدن. یعنی با خودت و تمام زندگی در صلح قرار گرفتن. هرچه بیشتر این آگاهیِ فراموش شده را به یاد می آوری، کمتر تقلا می کنی و بیشتر لذت می بری. آنوقت است که به احساس خوب می رسی و این حجم از احساس خوب، شما را در مسیر اتفاقات خوب قرار می دهد، ظرف وجودت را می افزاید و به قول خداوند لعلک ترضی و لعلکم یرشدون می شوی. در رویارویی با ترمز ها، این نشانه را به خاطر بیاور که: اگر ترمزهای زیادی درباره مسائل مالی داری، یعنی بیشتر از همه مشتاق بودی تا از تواناییِ خداگونه ات، برای خلق ثروتِ بیشتر استفاده کنی. اگر ترمزهای زیادی درباره مسائل عاطفی داری، یعنی بیشتر از همه مشتاق بودی تا از تواناییِ خداگونه ات، برای خلق عشقِ بیشتر بهره ببری. اگر ترمزهای زیادی درباره سلامتی داری، یعنی بیشتر از همه مشتاق بودی تا توانایی ات را برای تجربه سلامتیِ بیشتر به کار ببندی. پس همه چیز خوب است. عجله نکن زیرا این به یادآوری تکامل می خواهد. فقط از تک تک جلسات این دوره، برای این به یاد آوری، کمک بگیر. این جلسه به شما میگوید که چگونه با کمک آگاهی های قبل از تولد، از انرژی تضادهایی که در زندگی با آنها مواجه شدهاید، شور و شوق، انگیزه و باورهای همجهت با خواستهها را بسازید. آگاهیهای قبل از تولد به شما کمک میکند، با خودت و تمام شرایط زندگیات در صلح قرار بگیری و به جای جنگیدن با آنها، کانون توجهات را بر این موضوع قرار دهی که: این محیط پرتضاد و این شرایط ناخواسته و به ظاهر سخت که قبل از تولد نه به اجبار، بلکه با اختیار و شور و شوق، برای ورود به این جهان برگزیدم، قرار بوده چه منفعتی برایم داشته باشد؟ چه خواستههایی را در من ایجاد می کند؟ چگونه و به کجا هدایتم می کند؟ چه شور و شوق و انگیزه ای را برای حرکت به سمت خواستهها در من شکل می دهد؟ وقتی آگاهیهای قبل از تولد را به یاد می آوری و می دانی که، توانایی خلق هر خواستهای را داری، آنوقت به وضوح برکت مسائل زندگیات را می بینی و معمای انتخاب تمام آن تضادها برایت حل می شود. زیرا میفهمی که تمام این مشکلات، فقط بستری است برای شناسایی خواستههایت. آنوقت همه چیز حل شده است. چون هم خواستهات برای تو واضح شده و هم از تواناییات برای خلق آن خواسته آگاهی. این یعنی ترکیب خواستههای واضح و باورهای همجهت با آن خواستهها. این ترکیب، همان انا اقول کن فیکون است. زیرا اگر از تواناییات برای خلق زندگی دلخواهت آگاه باشی، اما ندانی که چه می خواهی، زندگی بسیار کسل کننده و مرگ آور خواهد بود. همچنین، اگر خواسته هایت را بشناسی اما این آگاهی که، تو خالق زندگیات هستی را از یاد ببری، زندگیات یک جدال تمام نشدنی میان خواسته و ناخواسته است. اما ترکیب این دو یعنی، هماهنگی میان ذهن و روح. زیرا روح آگاهیها را دارد اما، این منطق ذهن است که فرکانسها را ارسال و اتفاقات را رقم می زند. اگر نتوانی این دو را با هم همجهت نمایی، یک جدال همیشگی رخ می دهد و تمام انرژیای که از برخورد با تضادها باید به شکل شور و شوق و انگیزه، صرف ساختن خواستهها میشد، صرف این جدال تمامنشدنی می گردد. همان اتفاقی که در زندگی ۹۵٪ از مردم جهان در حال وقوع است. به یادآوردن آگاهیهای قبل از تولد، کمک می کند تا با ابزارهای خود ذهن(تضادها)، آگاهیهای قلب را برایش منطقی و او را با قلب همراه کنی. آنوقت است که زندگی ات مثل ماشینی در سراشیبی می شود که بدون نیاز به گازدادن، به حرکت خود ادامه می دهد.» مات و مبهوت شدم.
بنام خدا
سلام به استاد عزبز و خانم شایسته عزیزم
و تمامی همسفران
امروز برای دومین بار کامنت میزارم.خدا رو هزاران بار شکر میکنم که توسط شما
هدایت میشوم.
متن سفرنامه تون عالی و واضح بود. دنبال جواب سوالی میگشتم که از فایل جدید توحید عملی ۶ و شرک داشتن خودم بوجود اومد.اینکه چکار کنم تا بیشتر توحیدی تر باشم.
و شما خانم شایسته عزیز خیلی قشنگ توضیح دادید.ابنقدر قشنگ که جند بار خوندمش و از متن اسکرین شات گرفتم.
بسیار از خدای مهربانم سپاسگزارم که منو توسط شما هدایت میکنه?
شاد و سلامت باشید?
مصاحبه شما با استاد عباس منش ۶
سلام
خیلی خوب بود این فایل.چقدر نکات و باورهای خوبی تکرار و مرور شد.چقدر خندیدم چقدر با پوزخند شما منفجر شدم.مخصوصا اونجایی که در مورد خواب گفتید و گفتید اصن یه موقع هایی کلا میخوابم??.
در مورد خوندن قرآن هم که از وقتی بدون تعصب و پیش داوری رفتم سمتش چقدر هدایت شدم و چقدر باورهام قدرت گرفتن و چقدر مطابق قوانینه این کتاب و هر دفعه که میخونم کلی مطلب جرقه میخوره تو ذهنم.تازگیا هم در مورد بحث گسترش جهان و اینکه چرا خدا حمایت میکنه از ما برای پیشرفت و راه این گسترش چیه،خیلی واضح تو آیات سوره لقمان هدایت شدم.چون هنوز بحث اینکه چرا خدا از پیشرفت ما حمایت میکنه و موافق گسترشه،خوب درکش نکرده بودم و اینجا واضح شد برام.
بعضی وقتا میشه که یه سری آگاهی ها دریافت میکنم اشکم درمیاد.من کاملا به این نتیجه رسیدم که سبک زندگی استاد قرآنی هست.هرکیم میگه نیست بره قرآن رو بخونه.
چه شوری در من به پا میشه وقتی کلمه هدایت رو میشنوم.چقدر قشنگ هرلحظه هدایت میشیم فقط باید گوش جان بسپریم به هدایتش.بزاریم هُلمون بده تو مسیری که میگه.به حالت ستاره روی دریای هدایتش خودمون رو رها کنیم و بشیم نورش، باشیم و بشیم نشانه قدرتش، بشیم دوستش.
خدایا شکرت.خدایا این جماعتی که میخوان رو از جمله من به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان هدایت فرما.ای مجیب الدعوه.
سلام دوست خوبم
چقدر این جمله تون به دلم نشست ?
«به حالت ستاره روی دریای هدایتش خودمون رو رها کنیم و بشیم نورش، باشیم و بشیم نشانه قدرتش، بشیم دوستش.»
مخصوصاً« بشیم نشانه قدرتش» توی دلم رو یه جور قشنگی خالی میکنه. یه حس خلأ و احساس عالی بهم میده. داره از دل این سه کلمه خواسته های زیبایی برام واضح و آشکار میشه.
ممنونم ، ممنونم دوست خوبم
برایتان بهترینها را آرزومندم.
دقیقا درست میگین دوست عزیز هدایت بسیار انگیزه بخش وشورانگیزه….. وچه عااالی هدایت میشیم…. ومن این لحظه به کامنتهای این فایل هدایت شدم و تک تکشون منوداره هدایت میکنه برم قرآن رو بخونم مدتهاست سراغی ازش نگرفتم… ولی اونقدر زیبا نوشتین از آیات ونشانه ها وارتباطشون با قوانین که وجودم رو داره میکشونه سمت خودش….. واین هدایت از همون فایل اعتماد به نفس ۴ در من جوانه زد وهر روزاین سفرنامه به شکلی ونشانه ای پررنگ تر شد وحالا مهر تاییدی اینجا با این کامنتهای شما عزیزان….. ناخودآگاه نگاهی به قرآن داخل قفسه انداختم وگفتم…. سلام… ویقینا این آغاز راهیست پربار ودلنشین…… ممنون
به نام هدایتگر وهاب
سلام به همه همسفران عزیزم
سپاسگزار خداوندی هستم که مرا به بهترین مسیر هدایت کرد مسیر کسانی که به آنها نعمت داده است.
سی و نهمین برگ سفرنامه من:
«مصاحبه شما با استاد عباس منش، قسمت ۶»
?????????????
وقتی توضیحات خانم شایسته عزیزم رو در مورد سفر امروز خواندم و دوتا فایل استاد را با جان دل شنیدم، وظیفه امروز مشخص شد. با توجه به مدار الانت، و آنچه در ۳۸ جان پناه قبل آموخته ای، قرآن بخوان. گفتم کدام سوره؟ کدام آیه؟ گفت طبق برنامه این چند وقته سوره حشر بخوان، با جان و دل بخوان، با قلبت بخوان و تفکر کن، که عبادت این است، که یک ساعت تفکر بهتر از هزار سال عبادت است. گفتم دریایی ست. گفت میگم کدام آیه ها. من و با پافشاری می گفتم آیه را خودم می گویم سه آیه آخر سوره را، خندید و گفت بسم الله.
خواندم و خواندم و فکر کردم و آگاهی نوشیدم، هر کلمه دنیایی بود و کمی با سردرگمی از این واژه به اون کلمه می پریدم، هر کلمه دریایی بود، گفت عالیه ، درک بهترمی خواهی برگرد عقبتر برو چند آیه قبل تر، و آیه ۱۸ و ۱۹ را بولد کرد ورنگی. و کل صحبت های استاد توی فایل تکمیلی تلگرام و توضیحات خانم شایسته عزیز تکرار شد.
گفت حالا بنویس گفتم چشم.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿18﴾ وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿19﴾ »
ترجمه:«ای کسانی که ایمان آورده اید! از خداوند پروا کنید و باید هر کس نگران آن باشد که برای فردای قیامت چه چیزی از پیش فرستاده است، و از خدا پروا کنید که خداوند به آنچه میکنید آگاه است (18) و مانند آنهائی نباشید که خدا را فراموش کردند، و او هم خود هاشان را از یاد شان برد. آنها همان گناه پیشگان هستند (19) »
با باور اینکه قرآن ساده است و قابل درک برای همه و هدایتگر است، در هوای این دو آیه چرخیدم و پرواز کردم.
ای کسانی که ایمان آوردهاید==> مخاطب مشخص است، کسانی که ایمان آورده اند، نه همه مردم. زیرا آنهایی که ایمان دارند و باورهای توحیدی دارند درک می کنند ، چه می گوید. یا با نگاهی دیگه می خواد به چالش بکشه، و بگه شرط آمنو بودن و ایمان داشتن چیه. می خواد وظیفه اصلی رو بگه ، میخواد عبادت کردن رو بگه، میخواد راه خدایی شدن رو بگه. پس حواسا جمع. دریچه قلب باز باز و آماده درک.
از خداوند پروا کنید==> مواظب خط قرمز هایی که خداوند تعیین کرده باشید، حد و مرز را رعایت کنید. کدام حد ومرز؟
و نظارت کنید که نفستان چه چیزی از پیش فرستاده برای فردا==> واضح تر از این می خواهی؟ ساده تر از این میخواهی؟ وظیفه منی که ایمان آورده ام باید در هر لحظه این باشد که با دقت نظارت کنم که در حال ارسال چه فرکانسی برای فردایم هستم. برای همین فردا، برای همین یک لحظه بعد (و من نمیدانم که چه اصراری دارند همه مترجم ها که قیامت هم به آن اضافه کنند، و دریافت نتیجه در عین نزدیک بودن را دور نشان دهند). بابا صحبت از ارسال فرکانس برای همین فرداست. که اگر حواسمان به آنچه در این لحظه داریم از پیش می فرستیم (فرکانسمان) باشد، همه فرداها و قیامت را ساخته ایم.
به نظرم قرار دادن این جمله بین دوتا «اتقوا الله»، نشان دادن درجه اهمیت این موضوع است، میخواد بگه اگر می خواهی بدانی تقوای الهی چیه؟ معنا و مفهوم همین جمله را دریاب. هر لحظه مراقب ورودی های ذهنت باش. ببین داری این ذهن رو با چی تغذیه می کنی؟ بر گفتگوی درونی ات، با دقت نظارت داشته باش. ببین مثبت است یا منفی؟ به کانون توجه ات دقت کن، داری با چه نگرش و باوری به چه چیز توجه می کنی؟ به خواسته ها یا نخواسته ها؟ به نجواهای ذهنت بها می دهی یا به الهامات قلبت؟ نعمت ها را می بینی یا نداشته ها را؟ ببین چقدر با خدا که خیر مطلق است هم جهتی؟ ببین چقدر با خوشبختی و نیکی که در جهان جاریست هم مسیری؟ باورهایت را بشناس، باورهای قدرتمند کننده را قوی تر کن و پا از روی ترمز باور های محدود کننده بردار، نظارت کن که فراوانی و ثروت را می بینی یا کمبود را؟ دقت کن، عشق و خوبی و تحسین داری یا حسد، خشم و کینه؟ ببین در آرامش و حس خوبی یا در نگرانی و استرس،
نیک نظاره کن به آنچه در حال ارسال فرکانس اش هستی.
واتقوالله==> که پروای الهی همین است ، پس بر خوبی ها و نکات مثبت تمرکز کن، به الهاماتت توجه کن. ورودی های ذهنت را کنترل کن، که آنها گفتگوی ذهنی ات را شکل می دهند ، که گفتگوی ذهنی ات و تکرار این افکار و ورودی ها، باورهایت را می سازند و باورها فرکانس ها را ارسال می کنند. پس ببین داری چه چیزی برای فردایت می فرستی.
همانا خداوند به آنچه می کنید آگاه است==» خدا می داند ، خدا با خبر و آگاه است. پس حواست را جمع کن نمی تونی، انرژی و تنها قدرت حاکم بر جهان را دور بزنی. و نتیجه ای غیر از آنچه ارسال کردی دریافت کنی، نمی توانی توجیح کنی. خدا با خبر است. و از اون طرف هم خدا با خبر است او آگاه است که تمام تلاشت را برای نظارت بر فرکانست می کنی. او می داند که چگونه حد و مرزها را رعایت می کنی و
همین جمله چقدر آرامش بخش است که
خدا می داند
و مانند آنان نباشید که خدا را فراموش کردند==> روی همه حساب کردن، به غیر خدا امید بستند، موفقیت را در گروی شرایط خاصی دانستند، نظم و قوانین الهی را فراموش کردند، خانواده، همسر، فرزند، پدر ، مادر،دولت ، کشور، رییس و … همه چیز را مهم و تاثیرگذار دانستند، همه را دیدن غیر از خدا. رحیم و بخشنده بودن خدا را فراموش کردند و ناامیدی را تجربه کردن، رزاق و وهاب بودن خدا را فراموش کردند و در فقر و بیچارگی دست و پا زدند، هدایتگر بودن خدا را فراموش کردند و پیروی نجوا های ذهن بی بیراهه کشیده شدند. که عدالت و فضل خدا را نادیده گرفتن و بر خودشان ظلم کردند.
پس او هم نفس هایشان را از یادشان برد==> فراموش کردن خدا باعث شد تا یادشان برود که خودشان خالق شرایط و زندگی خودشان هستند، فراموش کنند که وصلند به انرژی مبدأ، که رسالتشان را فراموش کردند، خدا گونه بودنشان را ، اهداف و خواسته هایشان را فراموش کردند، یادشان رفت که خدای درونی دارند که هر لحظه هدایتشان می کند. پس خودشان را فراموش کردند و اسیر نجواهای ذهنی ، زمین و زمان را عامل بدبختی شان دانستند.
آنها همان گناه پیشگان هستند==> چون خدا آن یکتای بی همتا، آن انرژی مطلق برجهان را فراموش کردند و در نتیجه این فراموشی توانایی ها و خالق شرایط بودن خودشان را فراموش کردند و در این کار استمرار دارند. پس گناه، همراه همیشگی آنهاست. در دور و تسلسل فسق و گناه گرفتار شدن.
حال انتخاب با ماست، که با نظارت بر فرکانس هایمان تقوای الهی پیشه کنیم، یا با فراموشی خدا، و فراموشی خدای درونمان، گناه را کار و پیشه خودمان قرار بدهیم.
سیستم کاملا هوشمند و ثابت و قانونمنداست و به عمل ما واکنش نشان می دهد.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سپاس مخصوص خدایی است که رب و صاحب اختیار همه جهانیان است.
او بخشنده و مهربان است
مالک روز حساب است
ما تنها ترا می پرستیم
و تنها از تو یاری می خواهیم
مارا به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنها نعمت داده ای
نه راه کسانی که به آنها غضب کرده ای
و نه راه گمراهان
?????????????
عبادت خدا روزی هر لحظه تان باد.
سلام خانم شایسته عزیزم
این ایده لایک که روی بعضی کامنت ها می زنین خیلی عالیه و حس خوبی میده، از اون لذت بخش تر ۵امتیازی که به بعضی کامنت ها می دهید .
خیلی خیلی دوستت دارم ???
مرسی که اینقدر خوبی، مرسی که اینقدر در همه موارد به قول استاد بهترینی. به خاطر تمام موفقیت هات بهت تبریک میگم و با تمام وجودم تحسینت می کنم.
خیلی عزیزی.
سلام خانم پری پور
چقدر خوب درک کردید قرآن رو.واقعا تک به تک جملات قرآن کلی درس داره برای آدم.خیلی لذتبخشه با این دید قرآن خوندن.خوندن کامنت شما هدایت الله بود.
ممنون از اینکه به این زیبایی مفهوم تقوا رو توضیح دادید و چقدر خوب قوانین رو لابلای آیات پیدا کردید.متشکرم.
سلام آقای اکبری
خدا رو سپاسگزارم که بوسیله دست توحیدیش استاد عزیزم منو با قرآنش به شیوه درست آشنا کرد.
ممنونم از لطفتون.
یه نکته در مورد خوندن قرآن که من تازه بهش رسیدم اینه که توی خواندنش باید رها باشیم. من هر وقت میخوام حتما معنی یک آیه رو بفهمم ، صادقانه بگم چیزی نمیفهمم. ولی وقتی رها میشم و میذارم خدا منو به آیات که خودش می دونه هدایت کنه، اون وقت آیاتی که الان در مدار درک کردنش هستم رو برام بولد و پر رنگ می کنه.
می تونید این روش را برای داشتن حس خوب و درک آگاهی های ناب از قرآن امتحان کنید. باید رها باشیم و سکان را به دست خدا بدهیم، تا بهتر هدایت بشیم.
برایتان بهترینها را آرزومندم.
مرضیه جان سلام
عزیزم چقدر قشنگ حق مطلب رو ادا کردی چه لذتی بردم به یکباره سراغ سایت اومدم که در این مورد دیدگاه بزارم که وقتی مطالبت رو خوندم خون در بدنم شروع به دویدن کرد قلبم آکنده شد ا ز عشق از مهر از دوستی از یکتا پرستی برایت آرزوی بهترینها رو میکنم در پناه یکتای بی همتا شاد سلامت و ثروتمند باشید ??
سلام زهره جان
ممنونم از لطفت عزیزم
خدا رو هزاران مرتبه به خاطر آکنده شدن قلب نازنینت از عشق، سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
که خودش مرا هدایت کرد و گفت کدام آیات را بخوانم و دریچه قلبم را باز کنم تا در موردش الهاماتش را دریافت کنم.
حال خوبم را سپاس
برایت بهترینها را آرزومندم دوست خوبم??
مرضیه جان اون لایکی که بالای متنت بود به حق وبه جاااا بود… بسیار زیبا مطالب رو بیان کردی… رهابودن در قرآن روهم حتما عملیش میکنم… اونقدر با قوانین آیات رو زیبا توضیح دادی که دلم تنگ شد برای قرآن خواندن….. ممنون دوست عزیز
ممنونم از لطفت هما جان
این از هدایت و لطف خداست که استاد رو در مسیر هدایت ما قرار داد تا با درک و لذت فوقالعاده ای در آیات قرآن تفکر کنیم و دریچه قلبمون رو باز بذاریم تا آگاهی های نابش رو دریافت کنیم.
برایت بهترینها را آرزومندم عزیزم.
سلام خانومی بسییییییارلدت بردم،همه چی واضح وروشن وساده درعین حال بسیارمهم وکارا٫ متنتون روکپی میکنم تاهمیشه بخونم وبه آرامش برسم شادومپیروزباشیددرپناه الله٫
سلام دوست عزیزم اینو بهت بگم که نوشته هات حاوی انرژی لایتناهی هست
ممنونم
سلام خانم پری پور عالی بود چه تفسیر زیبایی چه اگاهی های نابی احسنت احسنت
وای خدای خوبم خیلی خیلی ممنونم بابت هدایت شدن به این متن که نشانه امروزم بود خیلی خوشحال شدم که میشه اینجوری هم قرآن روخوند حس خیلی خوبی هست دوست عزیزم این که میگید خداوند بهتون میگه چجور و کدوم آیات رو بخونید خیلی برام جذاب شد و ازخداوند میخوام اینجور احساس و تجربه نابی رو نصیبم کنه اگر از این احوالات بیشتر بیان کنید خوشحال میشیم و اینکه چجور تشخیص دادن این الهامات اصلا چجور شروع به درخواست میکنید از خداوندم؟
درهر صورت خیلی خرسند از خوندن نظر زیبایتان که کامل از کلام خداوند هست
سلام ب استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیزم و مرضیه ی عزیزم
چقدددددر از این پاسخ استفاده کردم مرضیه جااااان
چقددددررررر لذت بردم
ممنونم که دریافتت از آیه رو با ما به اشتراک گذاشتی
خدایا ازت ممنونم ای سیستم بامعرفت و مهربونم
مرضیه جان سپاس بی نهایت
بنام فرمانروای جهانیان
سلام ب مرضیه ی عزیزم
سپاسگزار خداوندم ک منو هدایت کرد ب این مسیر
واین آگاهی های ناب
خداروشکر میکنم ک همدار شدم با کامنت توحیدی شما
خییلی ازت ممنونم چقددد زیبا بود
سپاسگزارم ک دست خدا شدین و ایمان منو قوی تر کردین ب ادامه ی مسیر
امروز صبح از خدای درونم خواستم ایمانم و قوی تر کنه و بهم بگه ک مسیرم درسته
و چقد زیبا اینجا پاسخم و داد
خیییلی تحسینتون کردم چقد عالی درک میکنید آیات رو
موقعی ک داشتم کامنت تون و میخوندم گفتم خدایا یعنی میشه منم یک روز مثل مرضیه جان
اینقدر درکم عالی بشه از آیات و قشنگ دریافت کنم آگاهی ها رو
حتی تصورش هم خیییلی حس قشنگی بهم داد
و این شد خواسته ی من و درخواست دادم ب خدای عزیزم
چقد ب دلم نشست اونجا ک گفتین
قرآن ساده است و قابل درک و هدایتگراست
این یعنی منم میتونم یاد بگیرم و همدار بشم با این آگاهی های ناب
چون همه ی ما ب یک میزان ب خداوند و آکاهی ها دسترسی داریم
ث خداوند هر لحظه داره هدایتمون میکنه
فالهمها فجورها و تقواها
کامنتت و باید بارها بخونم تا ی ذره درکش کنم
ولی تمام تلاشم و میکنم با کمک الله مهربان ک این مسیر و باعشق ادامه بدم و ایمان دارم خداوند هدایتم میکنه
به نظرم قرار دادن این جمله بین دوتا «اتقوا الله»، نشان دادن درجه اهمیت این موضوع است، میخواد بگه اگر می خواهی بدانی تقوای الهی چیه؟ معنا و مفهوم همین جمله را دریاب. هر لحظه مراقب ورودی های ذهنت باش. ببین داری این ذهن رو با چی تغذیه می کنی؟ بر گفتگوی درونی ات، با دقت نظارت داشته باش. ببین مثبت است یا منفی؟ به کانون توجه ات دقت کن، داری با چه نگرش و باوری به چه چیز توجه می کنی؟ به خواسته ها یا نخواسته ها؟ به نجواهای ذهنت بها می دهی یا به الهامات قلبت؟ نعمت ها را می بینی یا نداشته ها را؟ ببین چقدر با خدا که خیر مطلق است هم جهتی؟ ببین چقدر با خوشبختی و نیکی که در جهان جاریست هم مسیری؟ باورهایت را بشناس، باورهای قدرتمند کننده را قوی تر کن و پا از روی ترمز باور های محدود کننده بردار، نظارت کن که فراوانی و ثروت را می بینی یا کمبود را؟ دقت کن، عشق و خوبی و تحسین داری یا حسد، خشم و کینه؟ ببین در آرامش و حس خوبی یا در نگرانی و استرس،
سپاسگزارم ازت دوست عزیزم
برات بهترینها رو میخوام از الله یکتا
سلام استاد عزیزم..
و
سلام شایسته جانم
..
خانم شایسته عزیز متن سفرنامه امروزعالی بود عالی …هر روز عالیه ولی این متن خیلی عمیق تر مفهوم توحید و صلوه رو برام باز کرد
چقدر زیبا چقدر زیبا….کار کردن روی باور فراوانی توحیده ،روی باور لیاقت و اررشمندی توحیده اینکه خودت رو تکه ای از خدا بدونی که اررشمندی و لایق دریافت الهامات..
اینکه با همه چیز و همه کس مهربان باشی خوده عبادته،خشم نگیری و بگذری و مهم ترین موضوع برات احساس خوبت باشه عبادته …
توجه و تمرکز به داشته ها،سپاسگزاری و شاد بودن یعنی صلوه…
اره درسته …واقعا همینه..
خدا این عبادت و دوست داره..
چقدر خدای ما مهربونه که شرط و شروطی هم که گذاشتع برای دریافت خواسته ها عمیقا به نفع خودمونه همون داشتن احساس خوب..
یه جورایی به هر طریقی میخواد که مارو تشویق کنه حالمون همیشه خوب باشه..
خدایا تو چقدر ارحم الراحمینی..
خدایی که خوب بودنه ما رو عبادت میدونه..رسیدن ما به خواسته هامون رو عبادت میدونه…خونسردی و ارامش ما براش عبادته …
حالا میفهمم چرا قانونهای خدا به این شکل وضع شده!فقط برای رسوندن ما به احساس خوبه بیشتره..
واقعا خدا هیچ وقت هیچ کاری رو با پیچیدگی انجام نداده که روزه و نماز و نوع عبادت ما انقدر پیچیده شده..
انقدر پیچ و تاب برداشته که کلا از مسیر درست خارج شدیم.
نماز ..
منم ….نماز تویی…نماز این سایته که لحظه به لحظه ش عطر و بوی خدا داره …
نماز سطح اگاهی من و توئه که غرقمون میکنه در خوشبختی و سعادت..
وقتی خشم نمی گیری و ارامی …
وقتی تلاش میکنی اگاهانه خوب باشی و درست رفتار کنی …
داری صلوه میکنی عبادت میکنی..
اره …خدا از من و تو که اشرف مخلوقاتشیم اینو میخواد…که بهش اعتماد کنیم،اعتماده به خدا احساسمون رو خوب میکنه …همه چیزو رو روبراه میکنه …حتی توکله به خودش رو باز برای ما و بخاطره احساس خوب خودمون میخواد..
خدایا …مهربان خدای من …شکرت…بابت اگاهی های امروز..
شایسته جان…
باز هم نمیدونم در مورد مقاله امروز چی بگم..
دنیایی از اگاهی دریافت کردم که اگه ذره ایش رو درک کنم جهانم زیرو رو میشه.
ممنونم از شما
و خدایی که قلم میشود در دستانت..
مرسی عزیزم
سلام مریم جان
ممنونم به خاطر کامنت زیبات، چقدر عالی و روان نوشتی دوست خوبم
و این آگاهی چقدر به دلم نشست ?
«نماز ..
منم ….نماز تویی…نماز این سایته که لحظه به لحظه ش عطر و بوی خدا داره …
نماز سطح اگاهی من و توئه که غرقمون میکنه در خوشبختی و سعادت..»
کامنت زیبایت را کپی کردم تا چندین و چند بار بخونمش
برایت بهترینها را آرزومندم.
سلام دوست خوب من…
سپاسگزارم از لطف و محبتت مهربان بانو.
عزیزم منم از خوندن کامنتت در همین بخش و اگاهی های بینظیری که در مورد ایات قران بود بی نهایت لذت بردم و واقعا لحظه خودن کامنت تحسین ت کردم بابت این اگاهی ها…
به حق که شایسته ی بهترینهایی مرضیه جان
چقدرزیبا ودلنشین بود…. احساس گستردگی عجیبی دارم هر کامنتی را که خوندم چندبار گفتم خداروشکر خداروشکر اینجا واین روزها و این لحظات چقدر پربار وسرشار از عطر خدان….مریم جان متنت قابل تحسینه فوقالعادس…. ممنون دوست عزیز بسیار لذت بردم….
سلام دوست عزیز خییییلی به دلم نشست،عالی بود٫ وای خدای من ،چه چیزهایی درموردت میشنوم ،،،،،،،مایه همچین خدایی داشتیموغافل بودیم !!!!! متنتون روکپی میکنم تابارهاوبارهابخونمش درپناه رب سعادتمندباشید
سلام عزیز دلم
خیلی خیلی از خداوندم سپاسگزارم که به واسطه مدار شما این سطح از آگاهی هارو در وجود من جاری کرد اینکه خداوند خیلی مهربونه و هر کاری که حال خوب بهمون بده رو به حساب عبادت میدونه آخه دیگه برای ما چیکار کنه حتی برای حال خوب شدنمون و در مسیر بودنمون میگه بهم اعتماد و توکل کنید و در عمل هم جواب این اعتماد و ایمان رو میده بهمون ازتون بسیار سپاسگزارم دوست عزیزم
درود به استاد خیلی عزیزم و به همه دوستان و اعضای این خونواده.
چقدر جهان ما زیباست. چقدر جهان ما زیباست که قانون رسیدن به خواسته های بیشتر، داشتن احساس خوب است. چقدر جهان ما و خالق ما زیباست که لازمه ی رسیدن به هر آنچه میخواهیم را احساس خوب میداند، نه سختی، نه کار سخت، نه پیچیدگی و نه راهی که دوستش نداری و نه اجبار. چقدر خداوند ما زیباست که جهانی آفریده که گوش به فرمان ماست. سپاس خدایی را مه مارا آزاد آفریده. سپاس خدایی را که مارا خالق زندگی خودمان کرده. سپاس خدایی را که اجابت میکند هر آنچه درخواست میکنی. سپاس خدایی را که اینقدر زیباست.
بخشنده است مه مارا هدایت میکند. بخشنده است که اگاهی هایش را همیشه به ما از طریق دستانش یادآور میشود. چقدر قدرتمند است که هیچ چیز نمیتواند با قدرت او مقابله کند. او چقدر بزرگ است که همه جاست. او چقدر بزرگ است که مسیر رسیدن به خوشبختی را در دستان خودمان قرار داده و احساس خوب و رهایی را لازمه رسیدن به آن. چقدر خوب است خدایی را داریم که مارا آزاد گذاشته هر شکلی که دوست داریم با او صحبت کنیم. چقدر خوب است خدایی را داریم که قدرتمند ترین قدرت جهان است و بخشندگی اش را به ما یادآور میشود.
چقدر خوشبخت هستیم که خدایی داریم که زیبایی هارا میپذیردو
خدایی داریم که ثروت را میپذیرد.
خدایی که لذت بردن را غذای رسیدن به خوشبختی میداند.
در جهانی زندگی میکنیم که گوش به فرمان ما، پاسخ خودمان را به ما میدهد.
جهانی داریم که برای ما آفریده شده و همه ی خوبی هایش بی اندازه است.
خداوند جهانش را اینگونه به من شناساند.
او خودش را اینگونه به ما میشناساند.
خداوند تا همیشه، برای همیشه کنار ما و با ماست و نعمت هایش، تا همیشه و برای همیشه، بی اندازه است.
استاد ممنونم برای صداقت و عشقی که در وجوتون انتخاب به گسترشش کردید.
خدارو شکر، هزاران بار شکر برای این آکاهی های آرامش بخشی که یادآور ما میشه.
در پناه خداوند، صاحب بهترین ها باشید.
به نام الله یکتا خدایاشکرت که در جمع این خانواده دوست داشتنی هستم استاد عزیزم سلام خانم شایسته، شایسته سلام واقعا چقدر خوشحالم که این همه از شماها سپاسگزاری میشه ی لحظه به این همه مورد لطف قرار گرفتن شماها دلم ی جوری شد ،واقعا چکار کردین با ماها خداوند عمر با عزت همراه سلامتی مدام به شماها و خانوادهتون بدهد و به همه هم نوعانمان الهی آمین?خدایاشکرت که توی این خلوت شب هرچی متن های سایت وکامنت دوستان عزیزم رو خوندم همش در باره توحید ویکتاپرستی وشکرگزاری بودچه چیزی ازاین بالاتر که به انسان آرامش میدهد خدایا سپاسگزارم ،شادوسلامت،ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید خدا نگهدار?
سلام خدمت استاد عزیزم که مایه ارامشه فقط وخانم شایسته گلممم ودوستایه نازنینم در39امین روز این سفر لذت بخش???
استاد جونم چقدر تمام فایلاتون یکی از یکی بهتره اخه مگه داریم مگه میشه؟؟
بسیار عالی بود واستفاده کردم ازش
وقتی شروع میکنیم رو باورهامون کارکردن بابا هیچ نیازی نیس چیزیو تغییر بدیم با همین شرایط فعلی همه چی روبراه میشه.خدایاااا شکرررت ازاین قانون بی تغییرت که هرموقع اراده کنیم همه چیو عالی خلق میکنیم عاشقتم یعنییییی???
خدایا شکرررت بخاطر این همه زیبایی در جهان که با توجه کردن بهشون وسپاسگذاری کردن اینقدر احساسم عالی میشه?
خانمشایسته عزیزم بازم ممنون ازاین سفرزیبا
خدایااااا شکرررررت
خدایا به راه راست هدایتمون کن
تنهاااا تورا می پرستم وتنهااااا ازتویاری میخواهم
دوستوووون دارم دنیا دنیاااا???