مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 58
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه
نمیدونم چی شد و چه اتفاقی افتاد ولی به خودم ک اومدم دیدم یک دور قرآن رو خوندم و الان دور دوم رو دارم تموم میکنم و به اندازه ظرف الانم آگاهی کسب کردم من وارد این سایت شدم به این نیت ک قوانین رو ک تا حدودی فهمیدم بیام فقط کامنت هارو بخونم و از نتایج دوستان تجربه کسب کنم ولی الان وارد مسیر تحول زندگی شدم و علاوه بر وقتی ک برای کامنت ها میذارم فایل های اون جلسات رو هم میبینم و هم گاهی خودم کامنت میذارم و الان فهمیدم ک ستاره ام کامل شده و کلی ذوق کردم خداروشکر این یعنی دارم به اندازه کافی روی تغییر خودم کار میکنم.
مرسی از این مکان پراز حال خوب و انگیزه و نکات مثبت.
به نام خداوند هدایتگرم به سمت خواسته هام
سلام به استاد و مریم جونم
سلام دوستای خوبم
روز39ام سفرنامه
خیلی خوشحالم که با این تعهد قشنگی که دادم دارم کامنت روز 39ام رو مینویسم.
و چقدر نتیجه های خوبی گرفتم از احساس خوبی که روزانه دارم و هروز ببستر و بیشتر میشه و خدایا شکرت برای این همه احساس خوب و هدایتم به سمت زیبایی ها.
حتی از جهت مالی هم که فکر میکردم رشدی نداشتم اما دارم میبینم با همون حقوق معنی که هرماه دارم این ماه من چقدرر چیز میز خریدم میگم چطورر اخه اصلا من انقدر چیز میز خریدم و اصلا نگران نیستم چون خداوند خودش منو هدایت میکنه به سمت فراوانی ها و ثروت و عشق و..
استاد با اینکه از اموزه و اگاهی های شما استفاده میکنم و واقعا هم احساس خوبی دارم اما با این حال راجب عبادت خداوند مدتیه توی ذهنم هست که خودم باید دنبالش باشم خودم واقعا بهش برسم. و یه مدتی هم قران رو خوندم اما الان چندوقتی میشه نخوندم اما هنوزم کنجکاوم خودم بخونمش و میدونم خداوند من رو به سمتش هدایت میکنه.
چقدر خوب که استاد اینقدر مطمئن هستید که وقتی که میدونید چیزی ادامه ندین و ادامه نمیدین چون ایمانتون قویه. باور به اینکه خداوند شمارو هدایت میکنه و اعتماد و باور به الهامات خداوند و من خیلییی کیف میکنم از این باور شما و انجام به الهامات رو من هم تلاش میکنم بهش برسم و واقعا هم با رها بودن میشه بهش رسید. من دیگه برنامه نمیریزم وقتی حالم خوبه وقتی ایمان و باورم به خداوند بیشتر میشه میگم خداوند همین لحظه من رو به سمت چیزی که حالم رو خوب میکنه هدایت میکنه و میشه و این دوماه من چقدر غرق لذت بردن از لحظه های زندگیم هستم.
من رها ام و به هر الهامی که و هر هدایتی که از جانب خداوند متعال به من برسند سخت نیازمند و مشتاق هستم.
باورهای ثروت ساز از موقعه سعی کردم که فراوانی رو ببینم؛ باورتوننن نمیشه چقدر به هر چیزی از زاویه فراوانی میبینم و چقدر ماشین های خفن توی شهر میبینم و حتی پست های خفن راجبشون میبینم و خیلییی کیف میکنم.
خداوند سلامتی و فراوانی و ثروت و عشق و .. به من توانایی خلق زندگیم رو داده. خداوند بسیار عادل و به همین خاطر به من این توانایی و قدرت رو داده که من بتونم با ارسال و توجه به خواسته هام به خواسته هام برسم و این اتفاق میوفته و مدام درحال اتفاق افتادن.
خدایا شکرت برای این همه حرف ها و رفتارها و نکات مثبتی که درون ذهنم وجود داره.
دیگه توی ذهنم نمیگم پول کمه برای من نمیشه کمبود هست
باید کلی کار کزد تا پول دراورد باید سختی کشید من لیاقت و ارزش پول رو ندارم من لیاقت راحت و بدون نگرانی خرج کردن رو ندارم و.. دیگه توی ذهنم نمیگم من میتونم رابطه ی خوبی داشته باشم من نمیتونم احساس خوب رو تجربه کنم یا من نمیتونم متعهد باشم من نمیتونم عاشق باشم من نمیتونم به همه چیز توی رابطه تو زندگی برسم همیشه باید یکیش نباشه و..
دیگه توی ذهنم نمیگم من نمیتونم شالم و سلامت زندگی کنم نمیگم من نمیتونم متعهد به یک مسیر و کار باشم
دیگه نمیگم من از پس کاری برنمیتم من نمیتونم موفق بشم نو مسیر مورد علاقم دیگه نمیگم من خنگم و یاد نمیگیرم
دیگه هیچ چیزی غیر از اینکه خداوند درون من است و هر لحظه من را به خواسته هام میرسونه وجود نداره و نخواهد داشت.
خداوند درون قلب من است و هر بار به من نزدیکتر میشه.
خدایا شکرت برای این همه اگاهی ناب
برای این احساس خوب
برای احساس عشقب که دارم
احساس دوست داشتنی که دارم
احساس سلامتی که دارم
احساس اینکه من توانام متعهدم و تلاشگر و ادامه دهنده
من میتونم به مسیرم تداوم ببخشم
خوشحال دیگه احساس ترس نگرانی و حسادت و کمبود و بی ارزشی و بی لیاقتی نیست.
چون من بخشی از پروردگارم من تکه ای از او هستم و من به او وصل هستم.
خدایا شکرت برای رفتارهاژ خوب اطرافیان و احساس خوبی که باهاشون دارم و باهام دارن
خدایا شکرت️
به نام خداوند شگفتی ها
سلام
این کامنت رو در حالی دارم می نویسم،که هنوز این فایل رو به طور کامل گوش نکردم؛ اما اینقدرررر از شرایط پیش اومده شگفت زده و خوشحالم که نتونستم صبر کنم و خواستم که این مطلب رو مکتوب کنم.
من درسته که زمان زیادیه که عضو سایت هستم،اما این متاسفانه به معنی این نیست که مدت زیادیه که دارم رو خودم کار میکنم! بلکه حدودا یک هفتست که به طور جدی تصمیم به تغییر زندگی و شرایطم گرفتم و متعهد شدم.
توی این یک هفته دائم ذهنم مشغول یک سوال بود و اون هم این بود که آیا من باید بگردم و مسیری که بهش علاقه دارم رو پیدا کنم و از اون شروع کنم،یا نه همین کاری که الان دارم رو ادامه بدم و خداوند هدایتم میکنه….این سوال توی ذهنم بود و هر روز پر رنگ تر می شد تا اینکه امروز دیگه تصمیم گرفتم جوابش رو پیدا کنم.چون اگر در مسیر اشتباه هستم میدونستم که باید از همین الان متوقفش کنم. توی قسمت های مختلف سایت مثل عقل کل یه گشتی زدم اما جواب سوالم رو پیدا نکردم. راه هایی که به ذهنم میرسید رو امتحان کردم و وقتی نتیجه حاصل نشد،عاجزانه از خدا خواستم تا هدایتم کنه و سعی کردم ذهنم رو رها کنم. فایل این قسمت از مصاحبه با استاد چند روزی بود که داخل گوشیم بود اما شرایطش پیش نمیومد تا گوش کنم. تا اینکه چند ساعت بعد از درخواستم از خدا،این فایل رو شروع کردم و در همان لحظات اولیه، دقیقه 1، خدا بوسیله استاد جواب رو بهم داد!!!
استاد گفتن:شما وقتی شروع به کار کردن روی باور هات میکنی، نیازی نیست تغییر خاصی بدی توی شرایطی که داری،مثلا بیزینست رو عوض کنی؛ بلکه از همون شغلی که داری،از همون نقطه ای که هستی نتایج شروع میشه و شما کم کم به شرایط بهتر هدایت می شوی!
ای خداااا،قلبم داره منفجر میشه از احساس خوب؛خدایا شکرت که اینقدر واضح با من حرف زدی…خدایا شکرت بابت این قانون بی نقصی که خلق کردی….خدایا شکرت که من رو ازش آگاه کردی….فقط میتونم بگم خدایا شکرت!
این متن رو هم نوشتم هم برای تاکید کردن این نکته به خودم،هم برای به اشتراک گذاشتن این احساس خوب با شما دوستان عزیزم، و هم برای اینکه شاید کسی شرایطی شبیه من داشته باشه و با خوندن این متن متوجه پاسخ سوالش بشه.
برای همه شما عزیزان موفقیت روز افزون آرزومندم
به نام مهربان پروردگارباسخاوتم که با عشق هدایتم کرد به آگاهی های این سایت
سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این چنین سخاوتمندانه تمام دیدگاه های ارزشمند و زندگی سازتون رو دراختیارمون قرارمیدین
خدایا شکرت بابت این آگاهی ها
_…اگر داری رو خودت کارمیکنی از همونجایی که هستی و با همون استعداد و توانایی های که داری ،نتایجت بزرگتر میشه
چقدر این جمله رو ازتون شنیدم و چقدر مقاومت داشتم نسبت به درکش و اینجوری عین یه سد جلوی جریان طبیعی نعمت ها و فراوانی ها ایستاده بودم
خدایا این مدار چیه که تا بهش نرسی هزار بار هم گفته بشه باز تو نمیشنوی…
خدایا این قانون تکامل چقدر لذت بخش چقدر آرامش بخشه خدایا شکرت.
خدایا هدایتم کن به راه کسانی که به اونها نعمت دادی نه کسانی که غضب کردی و نه گمراهان
_…هرچه در اطرافم میبینم نمود فیزیکی فرکانس ارسال شدمه،وخداوند همه چیز هست ، حالا بستگی داره من کدوم قسمتشو باور کنم که قبلاً با باورهای محدود کننده و آموزش های پرنقصی که دیده بودم مهربان پروردگارِ باسخاوتم رو سخت گیر وانتقام جو میدیدم و طبق قانون همون جنبه از خداوند رو تجربه میکردم
_…خوشبختی رو به تعویق ننداختن!!!!
اصلا نتایج رو برای این میخوام که شاد باشم ،پس حالا که متوجه شدم ،«هدف اصلی رسیدن به شادی و آرامشه» ،پس پیشاپیش تمرکزمو میذارم رو خواسته هام و داشته هام و نکات مثبت زندگیم و زیبایی هاش،تا به شادی برسم و احساسم خوب باشه و میدونم طبق قانون ، احساس خوب برام اتفاق خوب به ارمغان میاره وبااین حس خوب و رهایی به خواسته هام میرسم وهرچقدر که بیشتر به خواستم میرسم رها ترمیشم،
پس ،از لحظه لذت بردن و نگران نتایج نبودن مهمه ،مهم لذت بردن از مسیره
_…نگاه منکه به پول پراز محدودیت های مذهبی و کمبود بود تازه دارم اونارو میشناسم و مچذهنمو میگیرم و میخوام باورهای قدرتمند و سازنده رو جاگزینشون کنم،خیلی هیجانزدم و خیلی اشتیاق دارم برای حل کردن و ازپسشون براومدن….
_…تشخیص اصل از فرع
خدارو سپاسگزارم که درمسیر شناخت اصل ها هستم و ذهنمو جلو فرع ها میبیندم ،فرع هانشتی های انرژیم هستن خدایاازت سپاسگزارم که هدایتم کردی به سمت درک بهترِ قوانین....
_…استاد عباسمنش عزیزم چقدر زیبا رابطه خودتون و خدارو توضیح دادید واقعا به جونم نشست
درتمام عمرم هرچی از مذهب شنیدم این بود که از بزرگان یاد بگیرید و عین اونا باخدا درارتباط باشید ،این تقلید کردن منم آزار میداد ،نمیتونستم هیچ ارتباط عمیقی برقرار کنم چون روش شخصی من نبود و فقط نقش بازی میکردم و ازاون بدتر که فکر میکردم کل داستان فقط همین نقش بازی کردن و درچشم دیگران مذهبی بنظر اومدنه،هییییچ درکی از صمیمیت و ارتباط واقعی برقرار کردن و تنهاخداوند رو پرستیدن و تنها ازخداوند یاری جوییدن نداشتم ،من اصلا نمیدونستم توحید یعنی چی هییییچ توضیحی دراین باره تو آموزش های مذهبی ، وجود نداشت
وحالا من دقیقا دارم برعکس میشنوم که رابطه ی خاص خودتو با خدا ایجاد کن،تنها اونو بپرست و تنها از خداوند یاری بجوی ،حالا میدونم تکیه کردن به هرچیزی غیر از خدا اسمش شرکه،حالا خیلی بهتر از قبل شناختمش و رابطه ی صمیمی و عمیییییق باهاش دارم واین چقدر زیباست ،چقدر باشکوه
سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین
واقعا زبانم قاصرهست ،وتوان تشکری که بتونه میزان سپاسگزاریمو بیان کنه ،ندارم
شما جهان دیگری رو به روم گشودید شما دستان سخاوتمندپروردگارم شدید برای راهنمایی ام به سوی نعمت ها و موهبت ها
سپاسگزارم بابت حضور ارزشمندتون.
عاشششششششقتونم و عشق برای همه ی بچههای سایت توحیدی عباسمنش 🟢
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
موضوع مهمی که در این فایل یاد گرفتم برای من این بود که وقتی که می خواهم تغییر کنم وضعیت من آرام آرام شروع به عوض شدن می کند
حالم خوب تر می شود
ایده ها و راه کارهایی به ذهن من می رسد که من با عملی کردن آن ایده ها براحتی و آسانی می توانم به موفقیت برسم
نکته زیبا اینجا است که به محض اینکه من شروع به تغییر می کنم جهان هم به این تغییر پاسخ می دهد و در این راه به من کمک می کند
این موضوع را من براحتی و به وضوح در زندگی و کسب و کار خودم بارهای بار آنرا درک کرده ام
درس مهمی که باید همیشه مد نظر خودم باشد این است که باید همیشه خونسرد باشم و همیشه از لحظه حال خودم لذت ببرم
نکته دیگر برای من این بود که باید به الهامات و ایده هایی که به من می شود آنها را عملی کنم و به آنها اعتماد داشته باشم و جلو بروم
آنوقت است که من موفق خواهم بود
این نکته را باید یاد بگیرم که همیشه دنبال عشق و هدف خودم بروم
کاری را انجام بدهم که به آن علاقه دارم
کاری را انجام بدم که انگیزه بخش است برای من و من را به جلو می برد
اینجا این موضوع واقعا مهم است که هر کاری را که می خواهم انجام بدهم به دنبال آن بروم و براحتی آنرا قبول نکنم بلکه باید تحقیق کنم و آنوقت من می توانم آن را که می دانم عملی کنم و به آن عمل کنم
ممنونم استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربان
وسلام به تک تک دوستانم
روز بیست ویکم، روزشمارتوانایی تشخیص اصل از فرع!
چقدر این بخش سیستمی بودن جهان رو دوست دارم، چقدر درک این موضوع بهم امنیت وآرامش داد، چقدر باعث شد بتونم خودم رو خداوند رو جهان رو بفهمم وبشناسم ودرک کنم.
اینکه جهان براساس سیستمی بناشده که دو تا راه دوتا مسیر بیشتر نداره واین من هستم که انتخاب می کنم تو کدوم راه کدوم مسیر قرار داشته باشم.
منفی یا مثبت؟ خیر یا شر؟
خب از نظر خیلی از ماها که از بچگی مسیر خیر وشر کاملا مشخص ومعلوم بود؟ یعنی اکثرا میدونستیم شر چیه خیر چیه! کدوم کار بدهست وکدوم کار درست!
پس چرا بیشتر اوقات بین شر وخیر گیر بودیم؟ پس چرا توانایی تشخیص اینکه شرایطی که الان داریم خیر هست یاشر! اینکه اینکارو انجام بدم خیرهست یاشر! اینکه از این مسیر برم یانرم، خیر هست یاشر! رو نداشتیم؟
و90 درصد زندگیمون بین زمین وآسمون، وسط راه، گیرافتاده بودیم و انگار راه فراری از اون منجلابی که درش گیر کرده بودیم نداشتیم؟
منجلاب باورها واعقتاداتمون!!!
منجلاب ذهنمون…
چون این نجواهای ذهنمون بود که باعث میشد همیشه در شکها وتردیدها وترسها و سکون باشیم ونتونیم قدم از قدم برداریم.
چون در واقع اصلا وبه هیچ وجه قدرت تشخیص اصل از فرع رو نداشتیم، من تحت تاثیر یه سری باورها، یه سری اعمال رو خیر یا شر میدونستیم، غافل از اینکه افکار وتوجهاتمون هستند که می تونند خیر باشند یا شر، منفی باشند یا مثبت، باورها وتوجهات وافکاریکه هرچی بودند جاری میشدن در گفتارمون وبعد میشدن اعمالمون!!
از وقتی درک کردم که فرکانسها وتوجهات منه که داره اتفاقات رو برام رقم میزنه وجهان سیستمی فقط وفقط پاسخگوی فرکانسهای منه، سعی کردم حواسم به افکار وتوجهاتم باشه، به اینکه مدام دارم به چی فکر میکنم؟ چه احساسی نسبت به افکارم دارم؟ در مورد چه چیزهایی حرف میزنم ؟ وچه اعمال ورفتارهای تکراری رو دارم مدام انجام میدم…
انوقت تونستم آینه ی جهان رو ببینم، آینه ای که منو با همه ی درونم وبیرونم بازتاب میداد تا خودم رو نظاره کنم واون آینه نتایج بدون نقص افکار وتوجهاتم رو بهم نشون میده، یعنی هر چیزی توی زندگی روزمره ام اتفاق بیفته حالا بد یا خوب، سریع نگاه میکنم ببینم از توجه به چه چیزهایی این اتفاقات وشرایط برام به وجود اومده.
واقعا یه کوله بار سنگین از روی دوشم برداشته شد وقتی درک کردم که خداوند اختیار تمام زندگیمو بهم سپرده وبهم آزادی عمل داده، وقتی مسئولییت صد درصد زندگیمو پذیرفتم.
اینکه هیچ کس هیچکس بیرون از من قدرتی نداره تا بتونه به من حس خوشبختی یا بدبختی بده واین یه حس درونی هست که هرکسی نسبت به شناخت ودرک خودش بهش دست پیدا میکنه.
هرچقدر قوانین جهان هستی رو درک میکنی هرچقدر خداوند رو میشناسی وهرچقدر خودت رو میشناسی، بهتر وبیشتر می تونی افسار زندگیتو دستت بگیری…
واین شناخت خود وخداوند و جهان، یه انگیزه وشور شوقی میخواد که بتونی باهاش هرچی حاشیه هست هرچی از قبل توی ذهن وباورت بوده رو بریزی دور و اجازه بدی، خداوند هدایتت کنه ..به سمت وسویی که به این شناخت واین درک برسی کم کم…
من سرسوزن فقط وفقط اندازه سرسوزن تونستم تواین چندسال اخیر خداوند و سیستمی بودن جهان رو بشناسم ودرک کنم، ولی اندازه تمام عمر، ارامش وامنیت اومده سراغم..
اون ترسها واضطرابها، اون بیقراریهای مداوم، اون حرص ها وطمع ها، واون عجله کردنها ودوییدن های الکی رو، درک سیستمی بودن خداوند وجهان ازم گرفت…
جهان به این بزرگی شده اندازه خود من، ومن خلاصه شدم در جهانی به وسعت خودم، اون بیرون هرچی پیش بیاد من سعی می کنم در جهان خودم زندگی کنم، در درون خودم وکاری به اون بیرون نداشته باشم…
وقتی درونم رو پاک واراسته وزیبا می کنم جهان بیرون هم چشم نوازتر میشه…
فقط تمرین لازمه، عشق لازمه، و یقین به مسیری که داری توش قدم برمیداری، تا بتونی راهتو ادامه بدی وهر روز روشن بین تر و فروتن تر و متواضعتر میشی در برابر عظمت وقدرتی برای پاسخ به درخواستهای تو همیشه حی وحاضر هست…
اگه تومسیر خیر باشی پابه پات میاد و راهو برات هموار میکنه، اما اگه تو مسیر شر باشی تنها رهات میکنه تا در درد ورنجی که خواهانش هستی ادامه بدی…
همینقدر نزدیک و همینقدر دور…دیگه این خودت هستی که انتخاب میکنی توکدوم مسیر قرار بگیری.
به نام خداوند وهاب وعظیم
خدارو هزاران بار شکر که هدایت شدم به این مسیر به این راه پراز عشق وآزادگی
خدایا شکرت
چقدر این جمله به جانم نشت وحالا یه کوچولو دارم درکش میکنم که وقتی باورامو تغیر داده باشم وروشون کار کرده باشم،از همونجاااایی که هستم باهمون شغلی که دارم باهمون مقعیتی که دارم باهمون استعدادی که دارم اوضاعم شروع میکنه به تغیر کردن
نه با تغیر هیچ چیز دیگه ای بیرون از وجود خودم
این جمله رو درک کردن خودش میلیاردها میلیاارد ثروت وآرامش به آدم میده بخدا
خدایا شکرت
چون دیگه می دونی باید چیکار بکنی واز کجا مشکلتو حل بکنی
مثل این می مونه که آقا یه جای بدنت دچار یه کمبود از ویتامین میشه وتو دقیقا می دونی چه ویتامینی باید مصرف بکنی تا بر طرف بشه
دیگه نمیای مثلا بری عمل قلب بکنی بگی شاید از قلبم باشه یا بری شربت سرما خوردگی بخوری بگی این راه حلشه ن تو دقیقا میدونی چه ویتامینی باید مصرف بکنی تا اون علائم بر طرف بشه وخوب بشی نه هیچ چیز دیگه نه هیچ روش یا راه حل دیگه
دقیقا مثل دونستن همین جمله می مونه که می دونی برای تغیر شرایط زندگیت باید باورات تغیر بکنه نه هیییچ چیز دیگه ای از بیرون.
دیگه نمیری سراغ تغیر شغل، تغیر شهر ،تغیر همسر
وهزاران هزاار عوامل بیرونیه دیگه چوون میدونی اون چیزی کهومی تونه حال تورو خوب بکنه واوضاع رو تغیر بده باورای توعه نه هیچ چیز دیگه
پس وقتی اینو باور بکنم وبپذیرم دیگه 100 ٪انرژی وتمرکزمو میزارم روی تغیر باورهام ودرست کردن اونا وادامه دادنشون تا نتایج بیان تا تصبیت بشن تا سیم کشیای مغزم عوض بشن
نکته بعدی اینکه
خداوند یه سیستمه که پاسخ میده در هر لحظه به فرکانسهایی که من میفرستم به باوری که من از خداوند دارم
اگر وهابیتشو باور بکنم برام میشه وهااب
اگر رحمانیتشو باور بکنم رحماانه برام
اگر رزاقیشو باور بکنم رزاقه برام واز درو دیوار رزق میاد توی زندگیم از بی نهایت طریق ودستاان خداوند
وخداوند همه چیزه همه چیز
وهر جوری که من باورش بکنم وقبول بکنم که اون جوریه خدا برام همونجوری میشه
خدای منکه اِند وهابیت ومرامو معرفتی بی حدو حرصه
خدای آگاهیی هااس
خدای تمام لذتها وخوشحالیاس
خدای زیبایی هااس
خدای موقعیت های ثروت سازیه که به وجد میاره منو
خدای من خدایی همه چی تمومه توی هر چیز خوب وبی نظیره
خدای آسانی هاست
خدای وهاب وبزرگه
خدایا شکرت شکرت هزاران مرتبه شکرت
رهایی
یعنی از همونجایی که هستم وهمونچیزایی که دارم کیفشو ببرم ولذت ببرم وبه احساس خوب برسم وهمون رسیدن به احساس خوب چیزایی رو وارد زندگیم میکنه که خواستمه
وراه رسیدن به خواسته هام احساس خوبه ولذت بردن از همون حال احوال
چقدر این خدارو دوست دارم که هر چقدر ثروتمند تر وپولدار تر بشوم دردونه ترش میشم عزیز ترش میشم
اون بنده ای میشم که خدا میگه اینااها اینه اون بنده ای که من از آفریدنش به خودم احسنت گفتم
خدایا شکرت برای داشتنت
وامروز با افتخار روز 39 از روز شمار تحول زندگیمه
روز 39 از فصل دوم روز شمار تحول زندگی من:
نکات مهم در این فایل که من دریافت کردم:
-وقتی تمام تمرکزت و بزاری روی همون کار مورد
علاقه ات و باورهای ثروت ساز بسازی درآمدت چند برابر میشه.
-ارتباط با خدا یک رابطه کاملا شخصی ست و هرکسی باید اون طوری که عشق میکنه بهش برسه
– انگیزه ای شدید که این کتاب نورانی رو با حضور قلبم این بار بخونم یه جور دیگه
مثل اینکه من تنهام تو یه جزیره ای و این کتاب و برا اولین باره دارم میخونم
مطمعنم اینجوری به آگاهی های نابی برسم…
به نام خدای مهربان🪴
تسبیح خداوند و ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی نادیده گرفتن هر اونچه که از جانب شیطان ذهنم میاد و بهم احساس ناامیدی، نگرانی، درماندگی، پریشانی و کمبود میده
صلات یعنی توجه به نشانههای قدرت این نیرو که خودش رو در فراوانی، ثروت، عشق، سلامتی، سپاسگزاری و هر خیری نشون میده که داشتنش رو میخوام تسبیح خداوند یعنی تموم لحظههایی که میتونم به نکات مثبت هر اتفاقی توجه کنم
نعمتهای اطرافم رو ببینم
و به خاطرشون سپاسگزار باشم
نکات مثبت اطرافیانم رو بهشون گوشزد کنم و به جای حسد تواناییهاشون رو تحسین کنم
صلات یعنی به جای خشم و انتقام فرکانسهای خودم رو دلیل نتایجم بدونم و به جای سرزنش خودم، برای تغییر فرکانسهام تلاش کنم
و به جای دست کم گرفتن خودم، رابطم رو با نیرویی به یاد بیارم که منبع همه راهکارهاست و منو به بهترین راهکارها هدایت میکنه
صلات یعنی تابع هدایت قلبم باشم و اجازه بدم کارها به شیوه برنامهریزی این نیرو انجام بشه
توحید یعنی رابطه ابدی با فراوانی رو به یاد بیارم تا نخوام روی کسی حساب کنم و از تهدیدهای ذهنم یا دیگران نترسم
توحید یعنی خداوند یک انرژیه که واکنش نشون میده به اونچه که در ذهنم نگه میدارم
و بر اون تمرکز میکنم
و در گفتگوهای ذهنم تکرار میکنم
و بعد نتیجه این واکنش در قالب اتفاقها و شرایط وارد زندگیم میشه
توحید یعنی تغییر همه جنبههای زندگی رو یک مسابقه یک نفره بدونم
مسابقهای که فقط خودم در اون شرکت دارم
نه همسرم، فرزندم، شهرم، کشورم، قوانین ، افکار سیاستمداران، شغلم و یا نگاه دانشمندان درباره سرایت یک بیماری یا شیوههای پزشکان برای برگرداندن سلامتی
اگر میخوام بزرگ بشم باید از خیلی از دغدغهها، ترسها و نگرانیها بگذرم که اکثریت جامعه درگیرش هستن و بپذیرم که دنیای من فقط و فقط به فرکانسهای خودم بستگی داره
توحید یعنی وحی منزل بدونم که اگه فرکانسهام درست بشه بدون شک وضعیت مالی و رابطه و سلامتیم هم درست میشه
اصلاً لازم نیست چیزی رو تغییر بدم
از همون چیزی که هست شروع کنم
بعد خود به خود به مسیر بعدی هدایت میشم
اگر باورهام رو عوض کنم وضعیتم هم عوض میشه
کسی مسئولیت نداره طوری رفتار کنه که من دوست داشته باشم و ناراحت نشم
من هستم که قسمتهای متفاوت افراد رو بسته به فرکانسهام بیرون میکشم
من هر لحظه رو که با افکار بیماریزا، با نگرانی، غم، غصه و رنج بگذرونم دارم خودم رو از خوشبختی دور میکنم
باید از همین چیزهایی که هست لذت ببرم و به احساس خوب برسم
این باعث میشه به خواستههام هم برسم و رهایی یعنی این
خونسرد بودن یعنی از لحظه لذت بردن یعنی نگران نتیجه نبودن
یعنی از سفر لذت بردن به جای رسیدن به مقصد
از کسی هیچ انتظاری نداشته باشم
هیچ کسی هیچ وظیفهای نداره
من وظیفه ندارم کسی رو راضی نگه دارم و خوشحال
حتی موظف به سرگرم کردن کسی هم نیستم
فقط باید به هم عشق بدیم و لذت ببریم بدون رنج و فداکاری و از خود گذشتن و تمام وجودم رو فدای کسی کردن
نباید از دیگران ایراد بگیرم
به من هیچ ربطی نداره کدوم کارش درسته یا غلط
باید فقط روی خودم تمرکز کنم
خداوند یک سیستمه که در هر شرایطی داره به شکلی در میاد که من فرکانسش رو ارسال میکنم
موفق شدن راهش اینه که از چیزایی که در حال حاضر دارم لذت ببرم و این لذت بردن برام احساس خوبی ایجاد کنه
و این احساس خوب فرکانس خوب ارسال کنه
و این فرکانس هم خواستهها رو وارد زندگیم کنه
رهایی یعنی از هر چیزی که الان دارم لذت ببرم و شاد باشم
چیزهایی مثل زمان خوابیدن و بیدار شدن فرع هستن و اصل نیستن
مسائل دینی با تقلید نمیشه
هر کسی به شیوه خودش با خدا ارتباط برقرار میکنه
حتماً نباید همه مثل هم عبادت کنن و با خدا رابطه داشته باشن
به نام خدای مهربان🪴
نقطه شروع تغییرات بنیادین زندگیم وقتیه که این قانون رو مثل وحی منزل بپذیرم که تموم اتفاقات زندگیم رو خودم با باورهام رقم میزنم پس سعی کنم از دیدن نشانههای کوچیک به وجد بیام
و به این باور برسم که رسیدن به هیچ خواستهای غیر ممکن نیست
مثلزنگ زدن یک دوست که به اون فکر کرده بودم یا خریدن اون چیزی که در اون روز میخواستم داشته باشم
هرچقدر که درک بهتری از قانون کسب کنم بیشتر مطمئن میشم که هر چقدر تواناییم در تایید دستاوردهای به ظاهر کوچیک بیشتر بشه و هر چقدر بیشتر بتونم ارتباط بین اون موفقیتها رو با قانونی که یاد میگیرم پیدا کنم بیشتر به سمت تجربه موفقیتهای پایدار و بزرگتر هدایت میشم
همین کار به ظاهر ساده پایه و اساس محکمی از باورهای قدرتمند کننده رو توی وجودم میسازه
پس از هر نتیجه کوچیکی که به دست میارم خوشحال باشم و از زندگیم لذت ببرم
نتایج بزرگتر وقتی رخ میدن که باورهام قدرتمند کنندهتر بشن و باورهام هم فقط با ادامه این روند قدرتمند کنندهتر میشن
چون وقتی کار کردن روی باورها و ورودیهای ذهنم رو کار همیشگی زندگیم بدونم
وقتی که به جای عجله کردن تصمیم بگیرم طوری ذهنم رو کنترل کنم که در هر لحظه به احساس بهتری برسم و مدت زمان بیشتری در احساس بهتر بمونم و فارغ از هر نتیجهای به این شیوه ادامه بدم به ثبات فرکانسی و ثبات باوری ای میرسم که باعث ساخته شدن موفقیتهای پایدار در زندگیم میشه
وقتی که دارم روی خودم کار میکنم اتفاقات کوچیک برام رخ میدن
باید از همون نشانههای کوچیک خوشحال باشم و اونها رو تایید کنم
مثلاً به یه مسیر خاصی هدایت میشم یه سری کارهام راحتتر انجام میشه برخلاف گذشته
یا مریض نمیشم
اگر هم یه موقعهایی ناراحت و بیحوصله شدم فکر نکنم که این کار جواب نمیده من فقط باید بهتر روی باورهام کار کنم و بیشتر تکرار کنم تا به اون نتیجه خاص و نهایی خودم برسم
این افکار منه که داره اتفاقات رو رقم میزنه و افکارم از طریق ورودیهام به وجود میاد و من باید ورودیهام رو کنترل کنم
آگاهانه باید یک سری باورها رو هم در خودم ایجاد کنم و بعدش هدایت میشم، ایدهها میاد، اتفاقات، شرایط، موقعیت ها به وجود میاد و هدایت میشم به مسیر خواستههام
اگر میخوام تغییر کنم باید روی خودم خیلی بیشتر از این کار کنم
باید یک روندی رو طی کنم تا اون نتیجه برام به وجود بیاد
برای کسی که در مسیر درسته و یک روند درست رو در مدت زمان طولانی طی کرده هیچ وقت این اتفاق نمیفته که ثروتش یا موفقیتش رو از دست بده
چون یک سری چیزها رو در ذهنش ساخته تا به اینجا رسیده و اونا هم درست ساخته شدن که به این نتایج بزرگ رسیده
اون درست ساخته شدهها به این راحتی خراب نمیشن
وقتی که توی مسیر درست پایدار بشم به این راحتی برنمیگردم به قبل
وقتی که روی خودم کار کنم و به نتایج خیلی بزرگی برسم به این راحتی اتفاقات جوری رقم نمیخوره که از اون بالا بیفتم پایین
مگر اینکه اون بیسش درست نباشه وخیلی تکاملم رو طی نکرده باشم
وقتی که روی خودم خوب کار کنم و باورها رو به صورت بنیادین ایجاد کنم نشونش اینه که نتایج پایدار میشه
یعنی سالهای سال یه سری نتایج خوب رو دارم با خودم میبرم،و به این راحتی یه شبه چیزی رو از دست نمیدم
سعی کنم به هیچ عنوان روی اون چیزهایی که دارم حساب نکنم که چقدر هستن یا چقدر ارزش دارن
وقتی که حرف از ایجاد تغییر میشه نباید به انجام یک کاری فکر کنم که باید انجامش بدم مثلاً نباید برای تغییر اوضاع مالی به تغییر شغل، تغییر محل جغرافیایی، یا گرفتن یک مدرک دیگه، یا یادگیری یه مهارت دیگه فکر کنم
نباید به دنبال تغییر در جایی بیرون از خودم و باورهام باشم
باید بپذیرم که شغلم، نگرانیهای مالی، وضعیت سلامتیم، مکانی که در اون زندگی میکنم و آدمهایی که با اونها احاطه شدم یا هر شرایط دیگهای در زندگیم چیزی نیست مگر شکل فیزیکی باورها و فرکانسهام
درباره اون موضوعات
قانون فرکانس اینه که همه شرایط و اتفاقات زندگیم بازتاب فرکانسهای غالبم هستن
پس تنها راه تغییر شرایطم فقط تغییر باورهای خودمه
موقع تغییر دادن باورهام شاید با این تردیدها و شک ها مواجه بشم که خب من باورم رو تغییر میدم اما اگه شغلم تغییر نکنه که نمیشه
خب تا وقتی که من یک حقوق مشخص دارم چطور فقط تغییر باور میتونه درآمدم رو افزایش بده
خب اگه من کاری برای افزایش مشتری انجام ندم تبلیغ نکنم و فقط بشینم و روی باورهام کار کنم که امکان نداره درآمدم زیاد بشه
پس اول باید کاری برای تغییر درآمدم یا تغییر شغلم انجام بدم
من باید بدونم که این تردیدها حاصل نجواهای ذهنمه که باعث میشه ایمان و یقینم رو به یغما ببره و اراده و تعهدم رو برای تغییر باورهام ازم بگیره
اگر تصمیم به تغییر هر شرایطی در زندگیم گرفتم خواه تغییر اوضاع مالی یا روابط، سلامتی، هست فقط باید کار رو از تغییر ورودیهای ذهنم و تغییر کانون توجهم شروع کنم، از عهده کنترل نجواهای ذهنم بر بیام و این روند رو اونقدر ادامه بدم تا نگرش جدیدم اونقدر قدرت بگیره و به حدی از ثبات فرکانسی برسه که اون فرکانسها بتونن به شکل تجربههای جدید و دلخواه در اون جنبه از زندگیم ظاهر بشن
اگر به این روند وفادار بمونم آروم آروم از همون جایی که هستم، از همون وضعیت شغل و رابطهای که در اون هستم نشونهها کم کم میاد و راه رو برای ورود به مسیر نعمتها و شرایط جدید باز میکنن
نشونهای که شروعش با احساس خوبه
باید در طی مسیر قدمهای عملی هم بردارم و کارهایی رو انجام بدم اما اون عمل، ایده، راهکار، یا فرصتی که منو به نتیجه برسونه قطعاً از همون تلاشهای ذهنی نشئت میگیره که برای ساختن باورهای قدرتمند کننده انجام میدم
چون تا وقتی که باور قدرتمند کننده درباره خواستههام نسازم هرگز به مدار راهکار یا ایدهای که به تحقق خواستهها منجر میشه هدایت نمیشم و راهی براش ندارم
پس قدم اول اینه که باورهای قدرتمند کننده رو به کمک کنترل ورودیهای ذهنم و تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه از شرایط زندگیم در درون خودم ایجاد کنم
اون وقت به اندازه باورهای قدرتمند کننده جدیدی که میسازم به مدارهایی دسترسی پیدا میکنم که راهکارهای حل مسئله یا تحقق خواستم رو در اختیارم قرار میده
اگر خواستم تغییر و بهبود اوضاع مالیه قانونش اینه که تا وقتی باورهای بنیادینم درباره ثروت تغییر نکنه تغییر شغل، افزایش ساعت کار، تغییر محل کار، گرفتن یک مدرک دیگه، یا گرفتن یک وام دیگه، هرگز نمیتونه به تغییر یا بهبود اوضاع مالیم کمک کنه