مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها» - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-10 09:32:582025-01-12 08:02:26مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای مهربان
روز پدر بر پدران و باباها مبارک و روز مرد هم بر مردان ثابت قدم و پایدار در مسیر مبارک باشد
سلام بر استاد گرامی و همه فن حریف
سلام بر استاد بانو مریم شایسته و گرامی و خلاق
سلام بر دوستان هم سایتی و هم دوره ای
پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
گام دهم کلید لذت بردن از مسیر تحقق خواسته ها
چقدر خوب و جالب و با اعتماد به نفس که گفتید خیلی کارها رو شروع کردید ولی تا آخر ادامه ندادید
واین مسیر توحیدی رو به خاطر اینکه عاشق این کار ترویج توحید و یکتاپرستی بودید و عاشق پیام رسان توحید بودید و ادامه دادید فراتر از شغل و درآمد
چه جالب پیام رسان توحید، ایده جالبی استاد بجای این همه پیام رسانهای مختلف در فضای مجازی، یک پیام رسان با نام پیام رسان توحید درست کنید که مثل این سایت مطمنئاً می ترکونه…
هر کدوم از ما یک چرخ دهنده هستیم برای جهان با حرکت این چرخ دنده ها جهان حرکت میکند و ادامه میدهد و جهان متکی به یک فرد یا افراد خاص نیست حرکت خودش رو ادامه میدهد
وقتی درامدها در مورد ثروت درست باشد ثروت می آید و وقتی از شغلت که مورد علاقت هم هست درامد کسب نمیکنی مشکل باورهاست باید باورهای مناسب در اون شغل در مورد ثروت بسازی که درامد کسب کنی
بدون استثناء تمام تجربیات و اتفاقات و شرایطی که تو زندگی شما داره رقم میخورد بدون استثناء توسط افکار یا باورهای شما رقم میخورد*
سخت نگرفتن زندگی، تکامل رو طی کردن، توجه به نکات مثبت، لذت بردن از مسیر زندگی، حرص نزدن، عجله نکردن، صبور بودن، به خواسته ها نچسبیدن، لذت بردن از مسیر زندگی، کمال گرا نبودن، بیشتر در لحظه زندگی کردن اینها همان نکات طلایی برای هدایت در مسیر برای رسیدن به خواسته و اهداف هستند
از دیدن یک پروانه لذت ببرید، از سلام کردن اطرافیان لذت ببرید، از کوه، دشت، طبیعت، از همان و همان جایگاه و مسیری که هستید لذت ببرید که اینها همان کلیدهای موفقیت هستند
فاصله شما با خواسته فقط با احساس خوب است، احساس خوب هم فقط با تغییر بوجود می آید.
گام دهم 2025/01/13
گام دهم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
.
سلام
کلید رسیدن به خواسته،
لذت بردن از مسیر تحققشه.
گفت: اگه با این اگاهی ها به 15 سال پیش برگردم، بیشتر از مسیر لذت میبرم، به خواسته هام نمیچسبم . میدونم تو رسیدن و مقصد، خبری نیس، اونجوری که تو فکرمه همه چیز تفاوت نمیشه ، مهم همون مسیریه که باید ازش لذت برد.
.
ساده نمیشه ازین جمله مردی که به تمام آرزوها و این حداز نعمتها رسیده، گذشت…
اعتراف میکنم نه مثه قدیم ، اما هنوز رگه هایی از حس عطش، ولع و نیازی توام با عجله در وجودم برای تجربه و داشتن یه سری خواسته ها هست که باعث شده نتونم در لحظه باشم.
گاها منتظر یه آینده میشم که مدت هاست نرسیده . بعضا غرق میشم تو باطلاق نتیجه گرایی و ندیدن نعمت ها و زیبایی هایی که همین الان دارمشون و خوشی خودمو گره زدم به فلان هدفی که توراهه…
بارها موقع نگاه کردن سریال زندگی در بهشت یا سفر به دور آمریکا این سوال تو ذهنم شکل گرفته که استاد چجوری صرف دیدن یه چیز ساده مثه ابرها ، این چونین خوشحال میشه و بابتش شکرگذاری میکنه؟!!!!
چطور میشه اینقد الکی خوش بود؟!
از خدا تقاضای راهنمایی و هدایت دارمو میخام در این گام عواملی که جلوی این خواسته رو گرفته ، یادداشت کنم تا راه حلی واسش پیدا بشه.
.
دلم میخاد منم بتونم باکوچکترین چیزا لذت ببرم و حال خودم خوبتر کنم.
چرا اینجوری نیستم؟
1. چون لذت بردن و حال خوبم گره زدم به یه مقصد یا هدف خاص
2. چون فک میکنم اگه الکی خوش باشمو همیشه لبخند برلب و حالم خوب باشه، مردم فک میکنن رَدی ام ، مشکل روانی یا عقب افتادگی ذهنی دارم وگرنه یه آدم سالم تو این وضعیت بازار و فشار ها و محدودیت ها ، از سرش دود بلند میشه و خون گریه میکنه.
3. من اصلا از بچگی تو ابراز احساسات خوب نبودم، بلد نیستم.
4.ذوق کردن و ابراز احساسات مال خانوماست، مرد که این اداها رو درنمیاره .
5. باید خوددار و سنگین باشی. چجوری که نه غمت بفهمن نه شادیت
6.اصلا مگه چه فایده ای داره خرج احساسات و ذوق کردن واسه چیزای کوچولو؟
7. وقتی چیزای کوچولو واسم زیبایی و مزه نداره الکی ذوق کنمو لبخند بزنم؟
————————
عناوین بالا ترمزام بودن که گزینه 2و6 از همشون پررنگ تره و فک کنم اگه اونارو منطقی کنم مابقی اوکی میشه.
خب
تو همین حال هوا بودم که مشغول گوش کردن فایل دانلودی » درس هایی از یک بازی، شدم.
درواقع خلاصه ش کردمو خیلی وقتکه هر روز گوشش میکنم.
یه قسمتیش خانم شایسته میگه ما به نعمت ها و خواسته های زیادی رسیدیم که اولش خیلی خوشحال شدیم اما بعدش یادمون رفت ولی همین بازی پینگپنگ یه نعمتی هست که مدت هاست با خوشحالی مشغولشیم و باعث شده هر روز از زندگیمون لذت ببریم .
استاد پس از تحسین و تاییدشون میگه وقتی ما بتونم از چیزای کوچیک لذت ببریم، به نعمت های بزرگتری هدایت میشیم این قانون خداونده.
.
مشابه این دیالوگ تو این فایل، ینی گام دهم شنیدم و چراغی تو ذهنم روشن شد که من اول باید به این نتیجه برسم » دیدن و لذت بردن از چیزای کوچک ، فعلی زندگی ساز و مهمی است.
– حالا چجوری؟
+ اهرم رنج و لذت واسش بساز
+ بگو اگه بتونم از چیزای کوچک لذت ببرم5سال دیگه زندگیم چجوریه.
( حداقل21روز بخونش و به خودت یاداوری کن)
.
.
در صفحه ای شخصی مطالبی که واسه ذهنم رنج اور و لذت بخش بحساب واسه دیدن و تحسین نعمتای کوچک نوشتم و متعهد میشم هرروز بخونمش و هر بار بهبودش بدم به امید اینکه به مدار بالاتر مهاجرت کنم جدای ازاینکه با جریانی از نعمت ها و خواسته هام روبرو بشم، بتونم با کوچکترین نعمت هایی که از قبل تو زندگیم وجود داشته حال کنمو خدارو بابتش شکر کنم و به مرحله ای برسم که بفهمم توانایی سپاسگزاری بیشتر ندارم و اشک شوق بریزم.
تمام.
1733+
به نام خدا
سلام به حضرت استاد
سلام به خانم شایسته ی کاربلد
سلام به خودم و همه عزیزان و همسفرهام تو این مسیر الهی
خدارو شکر میکنم امروز توفیق شنیدن دوباره فایل و خواندن کامنت های بی نظیرو داشتم
ایمیل هایی که از دوستان برام میاد رو خوندم
زبانم رو مرور کردم
خرید رفتم و کلی نعمت وارد زندگیم شد
چند وقتیه الهامی بهم شد و من رفتم مقداری جنس خریدم تا ببینم خداوند چطوری مشتری برام میفرسته
عجب این سری فایلها در مورد ثروت و پوله و من هم خیلی امیدوارم به این که برای من هم اتفاق می افته
تمرین رو انجام دادم ولی باز هم به شغل مورد علاقه ام نرسیدم شاید باید یعنی حتما این لیست رو دوباره مینویسم و درباره اش بیشتر فکر میکنم پس زمان میخام
اول لیستی از علایق
لیستی از توانمندی ها
لیستی از استعداد ها
چشم
باید زمان بزارم روش و فکر کنم
بقول خانم سلیمی عزیز خانم شایسته جان اجازه بده نفس بکشیم
و باز حال دلم خوبه و همسرم رفته بیرون
دختر گلم آرومه
و من هم دلشاد
خدارو هزاااارااان بار شکر
غرق نور الهی باشید
بنام خدا
سلام به همگی
استاد این دیدگاهتونو خیلی قبول دارم نتیجه از نظر شما احساس خوب هم هست من خودم این ایرادو دارم که خیلی وقتها نتیجه فقط ثروت میبینم تو همه چی در حالی که احساس خوب هم یک نتیجه بزرگیه دوم اینکه شما اگه به قبل بر میگشتید 15 سال پیش فرمودید (این درسو از من بگیرید : در لحظه زندگی کنید از سلام گرم مادرتون لذت ببرید از پاهاتون از راه رفتنتون لذت ببرید … ) عجب جملاتی واقعا استاد من هم به تجربه خودم نگاه میکنم به نتایجی که رسیدم متوجه شدم در مورد نتایجی حسم خوبه و لذت میبرم که با احساس خوب بهشون رسیدم اتفاقا زودترم بهشون رسیدم واقعا زندگی جز در لحظه زندگی کردن نیست من خودم تجربه جفتشو دارم من در زمینه کار خیلی چسبیدم پدر خودمو دراوردم هم دیر نتیجه داد و هم واقعا لذت نبردم ولی در مورد خرید خونه با احساس خوب لذت بردم زودتر واقعا خیلی زودتر اتفاق افتاد و از همه مهمتر الان خیلی لذت میرم که به این خواستم رسیدم واقعا حال میکنم واقعا واقعا واقعا همه چی احساس خوبه و مهمتر اینه این احساس خوب با تغیر نگاه و تغیر زاویه دید و فکر هستش که اتفاق میفته نه با یه عامل بیرون از ما یعنی ما میتونیم به بدترین اتفاق به ظاهر یجوری نگاه کنیم که حس خوبی داشته باشیم نگاهی که استاد به مرگ بچشون داشتن استاد دمت گرم واقعا من تعجب میکنم شما همه چی رو تو فایل های هدیه انقدر واضح گفتید من چطور تا الان نمیگرفتم دنبال رمز و راز بودم دلیل اینم فرکانس و مداره
به امید الله با این دوره مدارم بالاترم میره
سپاسگزارم استاد و خانم شایسته
سلام و عرض ادب و احترام به استاد عزیزم سید حسین عباسمنش و بانو مریم شایسته عزیزم و تمام دوستان هم مسیرم در این سایت توحیدی که به قول استاد هیچ مسجدی تا حالا اینقدر اسم خدا توش اورده نشده
در ادامه تعهدم به این پروزه رفتن به مدار بالاتر یکبار فایل رو در جلسه 10 گوش کردم و الان اومدم یکبا ر دیگر گوش کنم و کامنتمم بزارم تا متعهد باشم به این مسیر زیبا و مسیری افرادی که خدا بهشون نعمت داده
سوال اولی که امروز از استاد پرسیده شد
-چطور با ابنکه هیچ نشانه ای نبود شما هنوز هم امید داشتی و ادامه دادی =
دوست عزیزم بسیار سوال قشنگی پرسیدی ازت ممنونم
و حالا بریم سراغ جوابه استاد
-عاشق این تواضع و فروتنی و صداقتت هستم استاد عزیزم که اینقدر راحت میگی که اینجوری نیست که من تمام کارهام عالی انجام داده باشم و این بزرگیه شما رو نشون میده
اما در بحث موفقیت در اموزش دادن استاد اومد و دلیل رو عشق معرفی کرد
-من حامد میرچناری یه انسان تنوع طلب و خوش گذرانی بودم که حتی اگر حضرت محمد میومد جلوم مینشست و میگفت من از طرف خدا برات پیغام دارم و تو یه روزی مشروب و این چیزا رو میزااری کنار و از موفقیت صحبت میکنی قبول نمیکردم اما عشق به خدا . اموزش و توحید کاری به من کرده که الان در ارامش کامل هستم و مدت هاست فستینگ هستم و هیچگونه دارویی هم حتی مصرف نکردم و اصلا عشق به این کار خدا فقط میدونه با من چکار کردم از بیزینس ام با ماهی 300و 500میلیون گذشتم تا تمام تمرکزم فقط تو این مسیر باشه و حتی اگر هیچوقت پول هم نیاد میخوام تو این مسیر باشم و اگر هزاران سال بمیرم و دوباره زنده بشم باز هم همین مسیر رو انتخاب میکنم اونم منی که هیچوقت از شکمم نمیگذشتم اما الان فستینگ هستم که ذهنم بهتر کار کنه و باهوش تر بشم و تایمم بیشتر بشه و باور کنید الان 17روزه اومدم بابلسر و حس میکنم یک روزه اومدم و حتی خانواده امم ندیدم چون اونا اصلا توی یه مسیر دیگه هستند و تا به الان هزاران بار وسوسه شدم که دوباره برگردم به اون شغلم که رهاش کرده بودم و اینجوری فک کردم که برم اونجا پول بسازم اینجا رو هم داشته باشم اما دلم نمیاد نصف تمرکزم رو بزارم اونور و خدا روشکر میکنم که امروز این فایل رو دیدم و بیشتر متوجه شدم که موضوع موضوعه باورهای منه که پول نیومده و نتونستم دوره بفروشم و باید تمرکز وار فقط روی باورهام کار کنم
خدایا چرا من 2سال فراموش کردم که باورهاست که داره اتفاقات رو رقم میزنه و با اینکه داشتم به دیگران فریادش میزدم خودم اصلا این موضوع رو رعایت نمیکردم اما الان تقریبا 20 روزه که دوباره برگشتم به مسیر و روزی 10هزار بار میگم ثروت و نعمت در جهان بی نهایت و چند صفحه کامنت از جلسه روانشناسی 13را میخ.نم و 2جلسه سفر به دور امریکا میبینم و شب ها هم میرم خزر شهر و ویلاهای میلیاردی رو میبینم و میخوام ذهن ام رو بمباران کنم با عبارات تاکیدی مثبت و چشم ها و گوش هام رو ببندم روی هر چیزی به جز فراوانی
-اگر استاد عباسمنش برگرده به 15سال پیش اما همین اگاهی هارو داشته باشه چطور زندگی میکنه =
دیگه سخت نمیگیره و لذت میبره
استاد منم یک مثال درباره این موضوع دارم که لذت نبردم از زندگی
یادمه یه روزایی راه میرفتم و گریه میکردم که خدایا میشه من یه روزی برسه که ماهی 5میلیون درامد داشته باشم خب روزها گذشت و به ماهی 5میلیون رسیدم تا به این خواسته رسیدم هیچ لذتی ازش نبردم و ماهی 50 میلیون رو خواستم و جنگیدم و جنگیدم برای ماهی 50میلیون بدون اینکه لذتی از زندگی برده باشم و خب روزها گذشت و به ماهی 50 میلیون هم رسیدم و هیچ لذتی ازش نبردم چون درجا خواسته هام بزرگ شدن و ماهی 500میلیون رو خواستم و خدا را شاهد میگیرم به 500میلیون هم رسیدم و هیچ حسی در من تغییر نکرد و ارزوم شد اون ر.وزهایی که ماهی 5میلیون درامدم بود برگرده و بیشتر لذت ببرم اما دیگه برگشتی در کاار نیست و امروز باید لذت ببرم از مسیر و واسه همین هم هست که بیزینس ام را بخشیدم به برادرم و خانواده ام با چندین میلیارد سرمایه و میخوام الان دیگه دنبال عشقم باشم و میخوام تو این مسیر فقط لذت ببرم و منتظر هدایت های خداوند میمونم اما این صبر این بار شیرین تر از عسل هست برام و این صبر برام لذت بخشه و اگکر الان د رامدی نیست یعنی باورها هنوز تغییر نکرده و باید اجازه بدم تجربه کسب کنم تو مسیر درس هام پاس بشه و تکامل تکامل تکامل طی بشه و بعد به محض شکل گیری باورها درامد هم خواهد امد
امروز فقط میخوام از این فستینگ و این دریا و این جنگل واین لب تاپ و این خدا و این سید حسین عزیز استاد عزیزم و بانو مریم شایسته لذت ببرم
خدایااااااا هزاران بار شکر و سپاس بابت جهان به این زیبایی و قانون به این زیبایی که فقط کافیه باور بسازیم
دوستون دارم =حامدمیرچناری
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.
درود بر استاد عباسمنش عزیز و بزرگوار و خانوم شایسته عزیز.
درود بر همه دوستان همفرکانسی عزیز و متعهد .
گام دهم از پروژه مهاجرت به مدار بالاتر.
کلید لذت بردن از مسیر خواسته ها
—————————
فاصله فرکانسی بین خواسته تا دریافت خواسته فقط با لذت بردن از مسیر زندگی هست که پر میشود .
وقتی توی این مسیر یکتاپرستی حرکت میکنیم و خداوند بزرگ رو باور میکنیم ایمانمون رو با حرکتمون با رفتارمون به خداوند نشون میدیم با توکل بر خداوند به عمل کردن هدایتها در مسیر مورد علاقه مون وارد میشیم و ادامه میدیم تکرار و تکرار یک روند درست رو پی میگیریم ، به این درک میرسیم که عجله دیگه معنا و مفهومش رو از دست میده چون جای خودش رو به ایمان میده ، ایمانی که منجر به تغییر رفتار و ایجاد عملکرد صحیح میشود ، ایمان ایمان ایمان .
چقدر این ایمان به خداوند به رحمت خداوند به این که خداوند وعده داده که با عمل به قوانین بلاتغییرش در جهان، منجر به رسیدن بسعادت و نعمت در دنیا وآخرت میشود، وقتی ایمان قوی شود شرک کمرنگ میشود و تلاش در بهبود ایمان و توحید و کمرنگ کردن شرک و از بین بردن شرک منجر به هدایت بیشتر و خالص تر خداوند در مسیر درست زندگی میشود.
وقتی من به این درک میرسم و رسیده ام که خدا رو شکر وارد مسیرِ درستِ یکتاپرستی شده ام و طبق قوانین خداوند عمل میکنم ، با توجه به قوانین خداوند حرکت میکنم و قدم هایم را بر میدارم صّدّدّرّصّدّ به این اطمینان میرسم که با ادامه حرکت و مسمم ماندن در همین مسیر و کار کردن روی باورهای فراوانی و ثروت و باورهای درست، به همه خواسته هایم در مسیر کاری مورد علاقه ام و بیشتر از همه خواسته هایم و حتی به دریافت با کیفیت تر خواسته هایم ، چیزی که الان حتی در رویاهایم هم نمیگنجد میرسم ، صددرصد دیگه عجله نمیکنم ، نگرانی ندارم ، ترسی ندارم ، چون باور دارم پس در نتیجه از لحظه به لحظه زندگیم لذت میبرم و احساسم بدون زور زدن مثبت و خوب و عالی میشود و بیشتر به احساس سپاسگذاری میرسم و در واقع با هر نفسی که میکشم زمزمه ی خدایا شکرت بر زبانم جاری میشود ، اونوقته که از کل لحظات زندگیم لذت میبرم چون واقعاً میدونم که این خودم هستم که با توجه کردن به داشته ها به ورودی های مناسب فرکانس احساس خوب رو به جهان هستی ارسال میکنم وقتی قانون فرکانس رو میدونیم منتظر اتفاقات خوب هستیم و این ضربالمثل رو درک میکنیم که
گندم از گندم بروید جو ز جو
نمیشه شما گندم بکاری جو در بیاد.
نمیشه فرکانس احساس خوب ارسال کنی با ماندن در احساس خوب با لذت بردن از چیزهایی که در اطراف همه ما وجود دارد با سپاسگذاری از تک تک نعمتهایی که داریم، بعد پاسخی که جهان هستی به فرکانسهای ما میدهد اتفاقات ناهماهنگ با فرکانسهای خوب ارسالی ما باشد . این امکان ندارد و قطعاً جهان هستی اتفاقاتی رو وارد زندگیمون میکنه که منجر به تشدید اون احساس خوب بشه و از اساس همون فرکانس وارد زندگیمون میشه .
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
خدارو شکر من با تمرکز روی احساس سپاسگذاری ، در همون جایی که بودم کم کم و آرام آرام لذت بیشتر بردم و هر روز روندِ بهبودِ ماندنِ در احساس خوب رو ادامه دادم و از جهان اطرافم لذت بردم اینقد این احساس خوب رو تکرار کردم اینقد از طبیعت بسیار زیبایی که توی تالش بود در خودم احساس خوب ایجاد کردم اینقد توی دل جنگل رفتم و لذت بردم از چشمه ها و رودخانه ها از نعمت باران فراوان از جنگل های انبوه فراوان از چمنزارها از دیدن انسانهای خوب از ارتباطات خوب از آزادی بیشتری که توی شمال نسبت به بقیه کشور وجود داره از نعمتهایی که توی اطرافم میدیدم ، چرخیدن چرخ زندگی مردم و خودم داشتن رفاه ، دیدن ویلاهای لاکچری ، همسر خوب و با شخصیت و مهربانی که دارم رابطه ی قشنگی که با همسرم دارم مسافرتهای با کیفیتی که در کنار همسرم میرفتم و و و چیزهایی که هم در زندگی خودم بود و توجه کردم و تحسین کردم و هم در زندگی دیگران به وضوح مشهود بود، لذت بردم تحسین کردم ماشالا گفتم که خداوند هدایتم کرد و الان سه ماهه اومدم استانبول و خودِ اون خدا میدونه که چقد از لحظه به لحظه زندگیم لذت میبرم و صد برابر همون روندِ درستِ ماندن در احساس خوب رو تکرار میکنم و میگم اون خدایی که با قوانین درست منو به اینجا هدایت کرد ، مثل آب خوردن میتونه به جای بهتر و بهتر و حتی آمریکا هدایت کنه و با اطمینان از این موضوع دیگه عجله ای ندارم و از لحظه های زندگیم لذت میبرم ،خدارو شکر .
صدها و صدها و صدهها هزار بار شکر خدا ، خدایی که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است .
امروز صبح که اومدم سرِکار توضیحات رو خوندم کامنتهای دوستان رو خوندم بعد هر چی فکر کردم اصلا چیزی توی ذهنم نیومد که کامنت بنویسم گفتم شاید با دقت گوش ندادم دوباره جلسه رو گوش دادم بازم چیزی توی ذهنم نیومد کامنت کنم.
گفتم اشکال نداره یه ساعتی صبر کردم گفتم خداوند هدایت میکنه که یه کامنت بنویسم که مثل کامنتهای جلسات قبل، استاد در مورد چیزی که حرف میزنن من از خودم تجربه ای داشته باشم که هم درکم از اون آگاهی ها بیشتر بشه و هم خودم تجربه ای ازش داشته باشم.
بعد انگار هدایت شدم به فایل ، قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم رو که استاد عزیز کنار دریاچه پارادایس با خانوم شایسته عزیز ضبط کردند رو دیدم که استاد از داستان حضرت موسی که از خداوند درخواست میکنه که خدایا میخواهم تورا ببینم و خداوند میگه تو هرگز نمیتوانی من را ببینی و شعر مولانا رو خوندن ، که موسی. و قضاوت کردند ، گفتند.
اون فایل رو دیدم و بعد گفتم حالا برم توی سایت شروع کنم به نوشتن کلمات و آگاهی ها و چیزهایی که باید کامنت کنم خودش میاد فقط کافیه من شروع به کامنت نوشتن کنم .
خدارو صدهزار مرتبه شکر این کامنت رو از درکم و از تجربه خودم تونستم بنویسم و چندین بار خودم خوندم که مبادا چیزی بنویسم که قصدم این باشه که فقط بخوام یه کامنت زیبا بنویسم، نه، باید در مورد چیزی صحبت کنم که دارم اونجوری زندگی میکنم که هم بدرد خودم بخوره و هم بدرد دوستانی که مطالعه میکنند شاید توش نکته ای برای کسی باشه که توی زندگیش منجر به یه اتفاق خوب بشه .
سپاس فراوان از استاد عزیز وخانوم شایسته گرانقدر و کمال تشکر از زحماتشون
انشالا در پناه خداوند بزرگ و کریم پاینده شاد سلامت و ثروتمند و مهمتر از همه سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام
قانون رسیدن به خواسته ها
فقط احساس خوب داشتن و لذت بردن است
حالا این احساس خوب نیاز به چه دارد ؟
نیاز به تکامل دارد
تکامل نیاز به چه دارد ؟
تکامل نیاز به طی کردن یک سری مسیرهایی که بهمون گفته میشود مسیری که در آن نگرانی نیست و حال خوب است
و اون حال خوب نیاز به عمل کردم و استمرار در آن کاری که بهش علاقه داریم
کاری که اگر شب و روز هم کار کنیم از آن کار خسته نمیشویم
چرا که
دوستش دارین عاشق کار مون هستیم
درست مانند استاد که در سفر از ترکیه تا قم یک سره رانندگی کرده
چون واقعا علاقه بوده در رانندگی کردن و سفر کردن و هیچ خستگی رو حس نمیکرده
و حالا برای رسیدن به خواسته ها نیاز به انگیزه هم هست
انگیزهای که مارو به سمت خواسته ها هدایت میکند و کارهایمان را با تمام و کمال انجام میدهیم
حالا اگر کاری انجام نمیدهیم یعنی انگیزه ای وجود ندارد
همین که برای تمرین های دوره ها هم تعلل داریم یعنی انگیزه کافی وجود ندارد که اوت مار رو انجام بدهیم
حالا درس این فایل همان بود برام که انگیزه هایم را در هر کاری افزایش بدهم
به روش اهرم رنج و لذت
بعد در مسیر تکامل خودم را قرار دهم نتیجه ها با حال خوب و لذت میاد استاد ممنونم
به نام خدای مهربون و بخشندم
الهی صدهزار مرتبه شکرت برای امروزم برای سلامتی ک دارم و میتونم ب راحتی نفس بکشم برای اینک فرصت زندگی کردن رو دادی بهم ک رشد کنم و بزرگ شم
دو تا بحث شیرین و لذت بخش عشق و علاقه ب کاری ک انجام میدی و لذت بردن از مسیر
استاد ازتون ممنونم ک هستین و با عشق برامون فایل آماده میکنین من ب کمک همین فایلای بی نظیرتون بود ک تعقل کردم فکر کردم ب مسیری ک داشتم میرفتم و این سوال مهم رو از خودم پرسیدم راهی ک دارم میرم علاقه دارم بهش یا فقط وقت سپری کردن و کسب درآمد و ب صورت خیلی واضح بهم گفته شد که نه نیست و درجا کاری که باعث میشه ساعتها بدون خستگی و تشنگی انجامش بدم و استعداد دارم و فوقالعاده دوسش دارم ب صورت خیلی واضح بهم نشون داده شد ولی همیشه فک میکردم با این کار نمیشه ب اون چیزی ک میخام برسم و نمیشه ازش درآمد کسب کرد و در کنارش همون مسئله ای ک تو کامنت قبلیمم گفتم چون فک میکردم استعداد دارم پس کار تمومه نه این علاقه و استعداد یه سری فاکتورها میخاد همزمان با انجامش باید اونهارو هم رعایت کنم تا نتیجه ب ثبات برسه و پایدار باشه ازتون ممنونم استادم
وای ک من چقد لذت میبرم از تک تک لحظاتم از طلوع و غروب خورشید از ابرهای تو آسمون از آواز پرنده ها از رنگ آسمون از فراوانی درختا ک تو هر فصلی یه زیبایی خاص دارن از بارون از برف از محبت همسرم هر سری ک باهم صحبت میکنیم از ابراز علاقه مادرم و مادر شوهرم ک واقعا مثل مامانمه از کارم از درآمدم از آرامشم سلامتیم زیبایی و اندام فوقالعادم همهههههه چیزهایی ک هست و من قادرم ببینم و لذت ببرم چقد خدااااااا تو هرچیزی نمود داره نشون دهنده قدرت خودشه منی ک ی زمانی از زمین و زمان شاکی بودم و نعمت هام رو نمیدیدم چقد چشمم رو ب جهان باز کرد و من و آسون کرد برای آسونی ها دنیا دو وجه زیبا و زشت داره من الان زیبایی شو انتخاب کردم ببینم و هرروز داره بیشتر نشونم میده قبلا اون یکی وجهش انتخابم بود الان فقط رهایی و آرامش و زیبایی و لذت و لذت هس به خاست خودم استاد وقتی همسرم اولین بار اومد ب دیدنم پیاده بود ساعتها قدم میزدیم و واااااقعا کیف دنیارو میکردیم و سپاسگزار پایی ک داریم و میتونه قدم برداره بودیم دست همو محکم میگرفتیم و اتفاقا از اون قدم زدنای زیبایی ک داشتیم خاسته ها شکل گرفتن بعدش ک بارون گرف چتر گرفتیم برای خودمون باز هم خدارو شکر کردیم بخاطر اون چتری ک بالای سرمونو و نمیذاره خیس شیم و باز هم قدم زدیم بعدش ب طور معجزه آسا شد موتور و شگفت انگیزترین بخشش بدون پرداخت وجهی شد ماشین بلههههه ما از اون پای پیاده ک لذتش و بردیم رسیدیم ب ماشینی ک هرجا میخایم بریم ب راحتی میبرتمون از سرما و گرما میتونیم در امان باشیم شاید باورتون نشه ولی بخدا ناخودآگاه میبوسمش و مثل یه بچه ای ک ب خانواده دو نفرمون اضافه شده دوسش دارم و از عمق جان قدرشو میدونیم واقعا زندگی ینی همین تمرکز 100 روی زندگی خودم لذت بردن از همه لحظاتم و پرداخت بهای هدفهام قدم برداشتن در مسیر علاقم باورسازی قوی و قدرتمند در مورد اون خاسته کنترل ذهنم در هر شرایطی و ایمان و عمل و عمل و حرکت و حرکت و استمرار و استمرار
بخدا ک همون لحظه ای ک تسلیم پروردگار شدم این معجزات تو زندگیم رخ داد و به نسبتی ک بتونم فرکانسش و ب ثبات برسونم نتیجش پایدارتر و زیادتر میشه الهی میلیون هاااااااا بار سپاسگزارم برای آگاهی های گام 10 امم
استاد قشنگم عاشقتونم
مریم جونم عاشقتم
خانواده قشنگم عاشقتونم
خدای مهربون و قشنگم بی نهایت عاشقتممممم
الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین
فعلا.
بنام پرودگار مهربان
سلام
گام دهم برای مهاجرت به مدار بالاتر:
کلید لذت بردن از مسیر (( تحقق خواسته ها ))
سعی کنیم در حوزه علایق مون کار کنیم، کاری که عاشقش باشیم نمیتونیم انجام ندیم، هر کاری که در اون عشق داشته باشیم اگه باورهای درستی داشته باشیم همون کار ما رو به ثروت هم میرسونه.
این اصل رو فراموش نکنیم که بدون استثنا تمام اتفاقات زندگی مون رو خودمون رقم میزنیم.
اگه میخوایم راحت تر به خواسته هامون برسیم، زندگی رو سخت نگیریم، به خواسته هامون نچسبیم، حرص نزنیم، عجله نکنیم و از مسیر لذت ببریم،
آسون بگیریم، بیشتر در لحظه زندگی کنیم،
از یه سلام پر مهر خواهر، برادر، همسر و فرزند لذت ببریم،
از زیبایی ابر در آسمون لذت ببریم،
از سایه یه درخت لذت ببریم،
از کارمون لذت ببریم،
حتی اگه توی یک اداره مجبور شدیم ساعتها منتظر بمونیم هم سعی کنیم توجه مون رو به چیزی در اون اداره جلب کنیم و از همون لحظات هم لذت ببریم،
اگه از مسیر زندگی لذت ببریم و کانون توجه مون رو روی نکات مثبت اطرافمون بزاریم، طبق قانون سریعتر به حواسته هامون هم میرسیم،
فاصله ما با خواسته هامون فقط با احساس خوب کم میشه،
احساس خوب فقط با تغییر نگاهمون و با تغییر باورهامون بوجود میاد.
ممنونم از استاد که این توضیحات عالی رو دادن
ممنون از خانم شایسته که این مسیر رو برای ما هموار میکنن
و ممنون از شما دوستان عزیز که با نوشتن کامنتهای عالی ما رو به درک عالیتر از دروسی که استاد میدن رهنمود میکنید.
خدایا شکرت که هدایتم کردی به راه راست، راه کسانیکه نعمت داده ای
خدایا شکرت که آسانم کردی برای آسانیها
به نام خدایی که همه چیز میشود همه کس را
سلام به استاد عزیزتر از جان و مریم بانو که خیلی دوسش دارم و دوستان نازنینم
اقاااااااااااااااا من یافتم
یاااااااااافتم
یاااااااااااااااااافتم
فهمیدم به چه شغلی علاقه دارم
اون موقع ها که توو بیمارستان کار میکردم و هر روز که شرایط کاری و شیفت ها و حقوق ها داشت ناجور میشد با اینکه با استاد آشنا نبودم توو دل همین تضادها گفتم خدایا کمکم کن وارد کاری بشم که حالم خوب باشه
تا اینکه سال 97 توو اینستا یه سری شکلات های دست ساز بلژیکی رنگی رنگی و براق دیدم و عاشق این کار شدم و هدایت شدم به یه کسی که صفر تا صد اینکار رو صادقانه بهم آموزش داد و من شروع کردم به خرید ابزار و پیج کاری اینستا رو راه اندازی کردم و کار رو شروع کردم در کنار کار بیمارستان
ولی امان از بی ایمانی و باور کمبود و باور های محدود کننده و اهمیت دادن به حرف های مردم و رعایت نکردن تکامل (ایموجی دست رو پیشونی)
تا اینکه دیدم از این پول در نمیارم و مردم برای یه دونه شکلات نمیان اینهمه پول بدن رفتم سراغ شغل کیک پزی با فوندانت وگفتم خب کیک تولد برای همه یه نیازه و بابتش پول میدن و اما و اگری نداره
بعد شروع کردم به درست کردن کیک ها به همکارام به صورت رایگان (همکارامم بعدش به جای پول برام کادو میخریدن) دیدم نه من عاشق این کار هستم و یه جاهایی به اون شکلات های بلژیکی برای تزیین هم نیازمندم وچند تا سفارش داشتم ولی باور های محدود کننده بازم کار خودش رو کرد (حمل کیک سخته،کلی ظرف کثیف میشه،یخچالت کوچیکه جا برا کیک ها نیس جا برا خامه ها نیس و الی آخر)و گذاشتم کنار
تا اینکه بچم به دنیا اومد و منم نتونستم کارم رو ادامه بدم و سال پیش شروع کردم به درست کردن کیک های اسلایسی و به آرایشگا ها و سوپر مارکت و کافی شاپ ها دادم ولی باز امان از بی ایمانی و باورهای نادرست که (بچم کوچیکه اجازه نمیده کار کنم و کسی نیست از بچم مراقبت کنه ،فر برقیم کوچیکه ،همزنم داره خراب میشه،همسرم باهام همراهی نمیکنه )
با گریه دوباره میزکارم و قالب هامو جمع کردم و میخواستم برگردم به کار کردن توو بیمارستان که
نه تنها اون بیمارستانی که چندین ساله اونجا کار کرده بودم منو نخواستن بلکه جاهای دیگه هم رفتم و به بهانه های مختلفی نشد در حالی که میدونستم نیرو میخوان گفتم حتما خیره و خدا برام برنامه بهتری داره (چون من 10 سال سابقه کاری داشتم و هیچ وقت حسابم خالی نبود نمیتونستم اینو قبول کنم که چرا من دست روی دست گذاشتم و درآمدی ندارم و حسابم خالیه )
رفتم سراغ فروش آنلاین ادویه و زعفران و کارم داشت خوب پیش میرفت که یه روزی از جلو ادویه فروشی داشتیم رد میشدیم که من گفتم:
اه اه چه بوی بد و تندی بعد همونجا خشکم زد
گفتم وایسا وایسا چییییی شد !!!!؟؟ چییییی گفتی؟؟؟!!!!
مگه نه اینکه توام داری این کار رو انجام میدی ؟؟!
مگه نه اینکه به شغلت باید علاقه مند باشی ؟؟!!
بعد میگی اه اه.
پس فقط به خاطر پولش بوده ،دست مریزاد نفس گل کاشتی
حالم خیلیییی بد شد و از خدا کمک خواستم دقیقا چند وقت بعدش فایل «تسلیم بودن در برابر خدا»اومد رو بنر سایت و فهمیدم من باید تسلیم خدا باشم و این کار رو هم گذاشتم کنار
و خواستم پسرم رو ببرم مهدکودک هر سری به یه بهونه ای مهدکودک تعطیل میشد (آلودگی هوا برودت هوا و مریضی و …)و فهمیدم اینا همش نشونه هست و من باید تسلیم باشم و اجازه بدم خدا در زمان مناسب منو به شغل مناسب هدایت کنه و اینجا بود دیگه دست از دست و پا زدن و زور زدن برداشتم
«باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هر جا دلش خواست
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست »
و بک گراند گوشیم یه جمله طلایی از استاد که توو کامنت سعیده شهریاری بود رو گذاشتم:
«یادتون باشه، وقتی که رها میکنی
و میسپاری خودت رو به جریان رودخونه
خداوند تو رو به اقیانوس میبره
به سمت نعمت های بی نهایت میبره
جات که رودخونه نیست که عزیز من
جات اقیانوسه ،خب؟ رها کن
اجازه بده کارها انجام میشه
توکل کن به خداوند »
و من از اون موقع دیگه رها و گفتم آخیییییییش خیالم راحت شد سپردم به خدا و توکل کردم و همراه شدم با این پروژه ی بی نظیر مریم جون و این فایل دوباره در من غوغا به پا کرد و با کمک ربم شروع کردم به انجام تمرین این فایل و دیدم که توو حرفه شکلات و کیک مشترک هستم و زدم توو اینترنت دیدم یه سری کیک ها هستن که با شکلات بلژیکی ساخته میشن و به اصطلاح بهش کیوب کیک گفته میشه و رفتم هزینه دوره رو دیدم خیلی بالا بود و گفتم نه اگه قراره کاری شروع کنم باید با امکاناتی که دارم شروع کنم دیگه دیدم به جایی نمیرسم دفترم رو بستم گفتم خدایا من مغزم قد نمیده نمیدونم تو بهم بگو من به چی علاقه دارم و رها کردم
و امروز بعد اینکه فایل جدید رو گوش کردم و بعد از خوابوندن پسرم شروع کردم به خوندن کامنت این فایل گفتم خدایا از طریق کامنت بچه ها بهم یه سرنخ بده
هدایت شدم به کامنت یکی از بچه ها که نوشته بودن خانواده عجیبی دارن و پسرشون با اینکه کار ارز و ترید انجام میده ولی عاشق کار آشپزی و کیک و شیرینیه بعد گفتم خدایا بازم بیشتر هدایتم کن
بعد حسی بهم میگفت برو کامنت های سعیده شهریاری رو بخون بدو برو بخون گفتم باشه حالا بزار کامنت های این صفحه تموم شه بعد گف نه سعیده شهریاری سعیده شهریاری سعیده شهریاری
بعد رفتم توو صفحه اصلی که برم از تاپ کامنت ها پیداش کنم و نجوا گف کجا داری میری سعیده شهریاری به تو چه!!!
اون علاقش نویسندگی چه ربطی به تو داره !!؟؟
ولی قلبم بازم بهم میگف سعیده شهریاری
دیگه رفتم توو پروفایل سعیده و آخرین کامنتش رو با
«بسم الله الرحمن و الرحیم »
شروع کردم به خوندن و تا رسیدم به این قسمت از کامنتش
به خدا شده یکی،دو ساعت طول کشیده کامنت نوشتنم و من اصلا یک دقیقه ش رو هم نفهمیدم…بعد قد همون،وقت میزارم برای ادیت کامنت،نگاه کردن به جمله ها،کجا بولد شه،کجا عوض شه،کجا بهتر شه….دقیقا مثل کسی که عاشق خلق شیرینی و کیکه…بعد موقع خامه کشی و تزئین کیکش کلی دقت میکنه….هر کامنتم،برای من،یک کیک تولد سفارشیه…اصلا هیچکی نخونتش،من باید خوشگل درستش کنم….
پس!باورهات سعیده…باورهات رو درست کن…کدهای خراب ذهنی رو بشناس و تغییرشون بده… بعد ازهمین مسیر،ثروت و نعمت بیش از نیاز تو وارد زندگیت میشود
و سر تا سر وجوووودم پر شد از خوشحالی و اشک و اشک و اشک و گفتم باید بیام بنویسم اینارو براتون
خدایا تو چقدر مهربونی
خدایا تو چقدر انک سمیع الدعا هستی
خدایا تو چقدر رحیمی چقدر رحمانی
خدایا تو چقدر سریع الاجابه هستی
خدایا تو چقدر خوبی که مسیر درست بهم نشون دادی
به قول سعیده کم مونده خود خدا بیاد پیشم یکی بزنه پس کله ام بگه اننی ان الله
بشین کیک های تولدت رو درست کن
من میشم برات مشتری
من از نیکان مراقبت میکنم
من برات غذا درست میکنم
من کیک هات رو سالم میرسونم دست مشتری
من به وقتت برکت میدم
من بهت ایده میدم
من مواد اولیه با کیفیت بهت میدم
من مشتری های ثروتمند میارم برات
من آسون میکنم تورو بر آسونی ها
من دلها رو برات نرم میکنم
اصلا من هر کاری که به نفعت باشه رو انجام میدم
استاد من نفس بهتون قول میدم و متعهد میشم که دست از علاقم نکشم و یه کیک پز موفق بشم توکل کنم به ربم و کمالگرا نباشم عجله نکنم خودم رو با کسی مقایسه نکنم و باورهای ثروت ساز و خوب در مورد شغلم ایجاد کنم و هر روز بنویسم حرف بزنم و فایل گوش بدم استمرار استمرار استمرار
«الذین یومنون بالغیب »
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
عاشقتم خدای مهربونم
عاشقتم ازت استاد گرانقدر
عاشقتم مریم جون
عاشقتم نفس عزیزم
«بنده زیبا و خوبت نفس»