درباره قانون آفرینش | باور به امکان پذیر بودن (به ترتیب امتیاز)

سرفصل های این قسمت شامل:

  • خواسته های ما در وجودمان متولد شده اند، برای اینکه به حقیقت بپیوندند؛
  • باور به امکان پذیر بودنِ رسیدن به یک خواسته، نتیجه شناسایی ترمزهای ذهنی مقابل آن خواسته و حذف آنها با ابزار منطق است؛
  • وقتی با کار کردن روی بهبود باورهایت به خواسته هایت می رسی، این نتایج و شواهد، ایمان شما درباره “امکان پذیری خواسته های آینده”، افزایش می دهد؛
  • رابطه باورهای قدرتمند کننده با “برداشتن قدم های عملی”
  • خواسته ها محقق می شود اگر در مسیر هماهنگ با آن خواسته ها حرکت کنی؛
  • وقتی روی باورهایت کار می کنی، اقدامات عملی در راستای آن خواسته ها به تو الهام می شود؛
  • لازمه جدّی گرفتن ایده های الهامی، “ایمان” است؛
  • اقدامات عملی ای که به تو الهام می شود، با شرایط و امکانات کنونی شما، قابل اجراست؛
  • کار کردن روی باورها یعنی: کم کردن ترس ها و افزایش ایمان. این عمل در نهایت منجر به اقدام عملی می شود؛

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش و نحوه خرید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    366MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی درباره قانون آفرینش | باور به امکان پذیر بودن
    21MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1240 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    این باور را داشته باشیم که می توانیم تمام خواسته های خود را خلق کنیم البته:

    باورهای نامناسب ما ناشی از ورودی های نامناسب و مانع دستیابی به اهدافمان می شود

    خواسته های ما : به این دلیل متولد شده که به حقیقت بپیوندد اگر در مسیر درست بوده و باورهای مناسب داشته باشیم:

    به خواسته های خود دست خواهیم یافت باید قانون تکامل را برای دستیابی به تمام خواسته ها مد نظر داشته تا

    انها به صورت بدیهی وارد زندگی ما شود اگر باورهای مناسب و هم جهت با خواسته ها داشته باشیم زمانی که به خواسته های خود دست یابیم دستیابی به خواسته های بزرگتر برای ما باور پذیرتر شده و اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی ما افزایش می یابد

    باوری که به عمل تبدیل نشود:

    به درستی در ذهن ما شکل نگرفته است باور درست باید تبدیل به عمل شود

    زمانی که بر روی باورهای خود کار می کنیم: ایده هایی به ما الهام شده که با عمل کردن به آنها به تمام اهداف خود دست می یابیم

    ایده های الهام شده باید :

    با امکانات و شرایط کنونی ما هماهنگ باشد

    برای تحقق خواسته هایمان :

    باید ترمزها و مقاومتهای ذهنی خود را برطرف کنیم

    پا در دل ترس هایمان بگذاریم

    از محدوده ی امن خود خارج شویم و

    به خداوند ایمان داشته باشیم

    بسیار مهم است که ترسی نداشته باشیم تا بتوانیم:

    حرکت کنیم

    باورهایی در ذهن خود ایجاد کنیم که ترس های ما را کاهش داده

    ایمان و باور ما برای قدم گذاشتن در مسیر خواسته هایمان را افزایش دهد.

    تا زمانی که ترس ها ما را کنترل می کنند: بر روی باورهای خود به درستی کار نکرده ایم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2409 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خلاصه‌ای از آن‌چه که در این فایل آموختم؛

    • هرچیزی رو که بخوام به راحتی می‌تونم به دستش بیارم و طبیعیِ که به دستش بیارم.

    • خواسته‌های من برای این متولد شده که به حقیقت بپیونده.

    • خواسته‌ها انتهایی ندارند.

    • من توی مسیر رسیدن به خواسته‌هام بسیار لذت میبرم.

    • ایمانی که به عمل منتهی نشود، ایمان نیست.

    • اگه بگم باور دارم و کاری انجام نمیدم، پس باور ندارم.

    • ایمان، چیزی است که یک هزارم از یک درصد مردم جهان هم حاضر نیستند اجرا کنند، مثل حرکت موسی به رود نیل، رفتن‌ پیامبر سراغ عهدنامه‌ای که موریانه خورده بود و …

    • باید ببینم با شرایط فعلی چکار میتونم بکنم؟!

    • به محض اینکه روی خودم کار کنم ایده‌هایی گفته میشود با توجه به شرایط فعلی من.

    • کار کردن روی باورها، ترس‌ها را کمتر و امید و ایمان را بیشتر میکند.

    • از خودم سوال کنم که اگه نترسم چکار میکنم؟!

    • روی باورها کار کردن، کار عملی است.

    • تا وقتی ترس‌ها منو کنترل می‌کنه یعنی کاری نکردم.

    پی‌نوشت؛

    فقط خودم میتونم بفهمم که چقدر لذت‌بخش هست اومدن توی سایت و گشت زدن لای فایل‌ها، خدایا هزاران بار شکرت.

    من همیشه این جمله رو توی ذهنم داشتم که اگه قرار بود من به یک خواسته نرسم، اصلا توی ذهنم نمیفتاد. و خیال می‌کردم که این یک جمله کلیشه‌ای و قشنگ و زردِ که فقط میشه باهاش پز داد، چقدر خوشحالم که استاد این رو گفتند و من میتونم به عنوان یه باور قشنگ و قدرتمند کننده، روش حساب کنم. انگار وقتی عباسمنش بگه دیگه حله :)))

    یه تجربه دیگه که بدست آوردم اینه که بعد از گوش دادن فایل، توضیحاتش رو بخونم. حالا مهم نیست که قبلش هم خونده باشم یا خیر، ولی وقتی بعدش میخونم انگار به درک بهتری از خود اون فایل میرسم.

    این قلق هم در اثر تکاملِ گذروندن فایلهای زیادی توی این سایت، دستم اومد.

    خدایا بی‌نهایت بار، شکر.

    در پناه الله باشید :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 904 روز

    به نام خدایی که هر لحظه هدایتم می‌کند و در کنار من ست و هر روز حضورشو پر رنگ تر می‌بینیم الهی شکرت سپاسگزارتم

    سلام به استاد عزیزو مهربانم استاد توحیدیم

    و سلام به مریم عزیزم

    وقتی در راستای تغییر کردن قدم برمیداری

    زمانی این قدمها برداشته می‌شوند که اول بپذیری بعد باور کنی و ایمان بیاری بعد از اینکه ایمان میاری باید حتما عمل باشد وگرنه هیچ فایده ای ندارد

    ایمان و توکل به غیب

    ایمان به شدنها

    به قول استادمون وقتی ایمان و باور داری که هر روز بری سر کار یه حقوقی میگیری خب حرکت میکنی

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت ست

    من ایمان دارم که وقتی طبق قوانین حرکت کنی و عمل کنی به اون چیزی که یاد گرفتی خب صد در صد نتایج هم میاد اینو باور کنین

    جهان به اون توجه و فرکانس و ایمانت پاسخ میده

    من چون الان قوانین رو این روزها بهتر درک میکنم بخصوص مومنتوم مثبت رو و دارم هر روز براش یه قدم بر میدارم مطمئن هستم هر روزم بهتر از روز دیگه خواهد شد بهتر که هیج عالی خواهد شد

    خدا رو شکر میکنم که این روزها خداوند کنارم ست و حواسش به منه چون اعتماد بهش کردم

    قدرت و عظمتشو باور کردم

    استاد عزیزم ممنون و سپاسگزارم

    در پناه خداوند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1142 روز

    به نام خدای قادر.

    سلام به استادنازنیم.

    استادجان عزیز،من این دوره روخریدم .ولی درحال حاضروقت نداشتم که گوش بدم .چون دوست دارم کل دوره که کامل شد،به ترتیب وباهم گوش بدم.

    راسش استادباورمن یه کم سست شده ،بالارفتن بی رویه ی اجناس وملک یه کم ذهنموخراب کرده.

    استادمن یه خانم خانه دار هستم .تازه شروع کردم دنبال کاری میگردم،که درآمدی داشته باشم .

    شماگفتیدخودتون به تنهایی بدون نگاه کردن به همسرتون ،باورهاتونو،قوی کنید که خداوندحامی تک تک ماس و هیچ کدوم ازمابه هم ربطی نداریم .

    ینی منه تنها میتونم باساختن باورهای قدرتمند،به خواسته هام برسم .

    به همین جهت من نگاهموازروی همسرم که نون آورخونه بودبرداشتم .ودیگه هیچ کنترلی روی ایشون ندارم .

    وخودمم سعی میکنم باهدایت خداپیش برم تاببینم خواست خداچیه.

    همسر منم یه مردخونسردوقانع هستش .

    بیام چیزی به ایشون بگم خلاف قوانین عمل کردم .

    چطوری پس روی این باورهام کارکنم .

    می‌دونم بارهاگفتید(شماباورکنیدکه میشودپس بهتون داده میشود)به چطوری وچه جوریش هم کاری نداشته باشید.

    این جملتون روخیلی توذهنم میارم ولی متاسفانه یه وقتایی حساب دودوتاچارتا،توذهنم میادومیگم نه باباکجامیشه‌.

    نمی‌دونم چرااین روزهاحالم خوب نیس.وانرژی ای که باید داشته باشم راندارم‌.

    توقع هام ازهمسرم بدجور بالازده ،بیشترازاین بابت ناراحتم که چراباداشتن این همه آگاهی این حس سراغم بیاد.ازخودمم ناراحتم از اینکه انقدسست عمل میکنم .

    هروقت یه اتفاقی که میفته بعدازاتمام اون اتفاق درسی که میگیرم اینه که کاش درست عمل کرده بودم .کاش سکوت میکردم .کاش کمی بیشترصبرمیکردم.

    نمی‌دونم یه وقتایی فکرمیکنم چون تمرکزم به چندجاس،توانم بریده میشه.

    یاشایدم نیازبه استراحت دارم .نمی‌دونم میترسم نتیجه این همه زحمتم به بادبره.

    همه یه جور دیگه منومیبینن ولی خودم ازدرون می‌دونم چطوری هستم .

    انگاردیگران هم توقع دیدن رفتاراشتباه ازآدم راندارن واگه پیش بیاد خیلی راحت قضاوتت میکنن .

    دیدید،یه وقتایی ازهمه طرف همه چیزبهت هجوم میاره.دقیقن من الان توهمچین جایگاهی هستم همه چیزو دارم قاطی باتی میکنم .

    ذهنمومیبرم سمت یه موضوع ،بعدیه موضوع دیگه پیش میاد.میام تک تکشونوبررسی میکنم .

    وقتی کندوکاو میکنم خوب میتونم بفهمم که کجای باورهای وعملکردهام ایراددارن.

    وازاینکه ایمانی مثل استادروندارم که راحت بااعتمادبه خداتصمیم بگیرم ،شرمنده میشم .

    هنوز اون ترسهاهستن ،فقط یه کم چهرشون فرق کرده.

    حالاکه این چیزارومیدونم .حالاکه باقوانین آشنا هستم وعملکردم راضعیف میبینم ،احساس ندامت میکنم واون انرژی ای که باید داشته باشم رادرخودم نمی‌بینم .

    خیلی وقتها مثل آدمهای سردرگم هستم .نمی‌فهمم چ کاری درسته چ‌کاری غلط .

    هیچ کسیوهم ندارم که ازش مشورت بگیرم .تامیام بگم بزاربافلانی مشورت کنم به خودم میگم باتوجه به تجربه های قبلی ،فقط دونستن این موضوعات باعث میشه اون طرف یه وقت دیگه گمنامی زندگیموبشکنه وبعدمن ازاعتمادی که به اون طرف ،کردم پشیمون بشم .بازدست نگه میدارم.

    قبلنا،باخداخیلی گفتمان میکردم که الان دیگه اون باورقبل راندارم‌ که خداباشنیدن صدای من ،بخادحرکتی بزنه.یادلش به حالم بسوزه .

    پس اینجا هم ترجیحا،سکوت میکنم .

    دیگه می‌دونم همه چی دست منه.واین افکارخوب وبدمن هستن که خالق زندگی من هستن.

    امیدوارم خداوندکمکم کنه تابتونم توموضوعات ومسائلی که پیش میاد،سهم ونقش خودموتشخیص بدم .درواقع ازخداوند،قدرت تشخیص نقش خودمو،توزندگی میخام .

    ایمانم راهم بایدبیشترتقویت کنم .

    خیلی جاها خوب عمل کردم ولی جاهایی هم هست که سخت باورم میشه که اتفاق مثبتی بیفته.

    اینکه همه چیز به عمل کردن خودم بستگی داره ،کارروبرام سخت کرده.

    استادجمله ی قشنگی گفتن :اگه انجام نمیدم ینی باورندارم.

    خیلی جاها ندای درونم الهامی بهم میده که به خودم میگم نه نمیشه .

    چون ظاهری خوشایندنداره ،جرات انجامش راهم ندارم .

    بنابراین سریع ازش عبورمیکنم .

    هنوزمرزبین الهام وندای درونم را باعقل ومنطقم نمیتونم تشخیص بدم .

    استادوقتی ازکاراش میگه به خداتوشوک میرم .چطورمیشه بایه الهام ،تواعتمادکنی وکاری روانجام بدی که گفته شده.

    معلومه همه ایناازداشتن ایمانی راسخ میاد.

    که درحال حاضر من اون ایمان راندارم‌.

    کاش به درکش برسم .

    در مقایسه باقبل خیلی بهترشدن انشالله که یه مدت کوتاه دیگه ،در مقایسه باقبلم بهترعمل کنم .

    باورتون میشه اولین و بزرگترین خواستم همینه که ایمانم به خدای متعال بالابره .

    ایمانم طوری باشه که هیچ چیزنتونه تکونم بده.

    ب نظرم خیلی مهمه واصل واساس رشدمن همین جاشکل میگیره .

    حس میکنم اگه به اون مرحله برسم همه چی حله.

    ونصف راه یاتمام راه رورفتم .

    خدایاکمکم کن .

    داریم به روزای آخر سال میرسیم .

    امسال خیلی چیزابدست اووردم وخیلی چیزاتغییرکرد.

    دوست دارم مثل اکثر روزای خوبی که داشتم بازم حالم خوب باشه .

    ومثل همیشه پرانرژی باشم .

    دوست دارم خیلی فراترازاین حرفها،درکم به جهان وخدای خودم بالابره.

    منی که انقدوقت میزارم وانقدباذوق و هیجان پای فایلهای استادمیشینم ،نبایدخودموببازم.

    دقیقن یکساله که دارم هرروز فایل گوش میدم ودیدگاه می‌نویسم .

    نمی‌دونم چراتوامتیازهای چ محصولات چ فایلهای دانلودی وچ عقل کل ،اصلن امتیازی بهم داده نمیشه .

    اینم یه کم انرژیموگرفته .

    نمی‌دونم چ دلیلی داره ولی خیلی برام تعجب انگیزه.

    هیچ وقت سرسری چیزی نمی نویسم .همیشه سعی میکنم باتمرکزبنویسم .

    ب نظرخودم واقعن وقت میزارم اماچراامتیازی بهم داده نمیشه ،نمیدونم.

    صبح به صبح باانرژی براینکه اسمم روصفحه باشه ،شروع به گوش کردن میکنم.

    حتمن میگیداینم تکامل میخادباشه صبرمیکنم .

    کاش همه جا،درهمه وقت باپیش اومدن هراتفاقی میتونستم درک کنم هرآنچه داره رخ میده برای رسیدن من به خواستمه.

    خدایامنوبه فهم ودرک این جمله ی زیبا،برسون که می‌دونم پاسخ همه ی سوالاتمه.

    استادجونم ممنون .

    ممنون وسپاسگزارازوجودت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علیرضا برزگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2907 روز

    سلام استاد ی سوال.

    استاد من متوجه نشدم شاید هم دچار سو تفاهم یا بدفهمی شدم.

    اونجا که میگفتید مثلا من میخواستم فلان موتور فلان ماشین فلان آزادی رو داشته باشم و این خواسته ایجاد شد که مهاجرت کنم من نفهمیدم.بد برداشت نشه من قصد مچ گیری و ایراد گرفتن ندارم. اما خب چرا باید اینجوری فکر کرد که فلان آزادی تو فلان مورد رو چون قانون تو کشور ما فرق داشته نمیشه داشت چون قانون اجازه نمیده پس ما نمیتونیم داشته باشیم. خب ما خالق زندگی هستیم.

    این سؤالی بود که برام پیش اومد.🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🙇🙇🙇🙇💡💡💡💡

    ممنون میشم اگه جواب بدید من که فکر کردم یجور دیگه به نتیجه رسیدم اما خب به‌هرحال درک شما از قانون ونتایجتون و عملکرد هاتون صد برابر منه خب.

    بدرود.🙂♥☺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مليكا . گفته:
      مدت عضویت: 1597 روز

      اگه درست منظورتون رو متوجه شده باشم باید بگم ک همه چیز خلاصه میشه توی رها بودن و وابسته نبودن ب یک چیز خاص

      مگه هدفمون از زندگی چیه جز لذت؟ و همه خواسته ها زیر مجموعه این احساس لذته

      حالا چ فرقی میکنه این لذت رو در کجا و با چ کسی تجربه کنیم؟ این وابستگی و چسبیدن ب یه ادم خاص، کشور خاص، شغل خاص، موقعیت خاص و هر چیز خاصی باعث میشه دست خدا رو ببندیم و محدودش کنیم فقط کافیه شاخه های کنار رودخونه رو رها کنی تا جریان هدایتت کنه ب هر آن چیزی ک میخوای و بهت احساس بهتری میده

      در واقع موقعیت اون کشور از هرلحاظی (مالی، ازادی، روابط و فرهنگ) رابطه مستقیمی با افکار غالب اون جامعه و کشور داره، ما نمیتونیم کسی (یه کشور با میلیون ها نفر) رو تغییر بدیم فقط میتونیم انتخاب کنیم ک چیو میخوایم و البته ک تو همه چیز فراوانی و تنوع وجود داره

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        علیرضا برزگرزاده گفته:
        مدت عضویت: 2907 روز

        سلام دوست عزیز ملیکا.چه اسم زیبایی☺😉♥بله درسته دنیا دنیای فراوانی هاست و این فراوانی برای برآورده کردن خواسته های ما از جانب خداوند هم هست و نباید چسبید به یک روش خاص هدایت . باید تسلیم خداوند بود.

        منظور من این نبود.منظور من این بودش که مثلا آیا استاد منظور شما ازین که آزادی بیشتری میخواستم یا اون موتور محدودیت داشت توی ایران ینی از دید شما چون قانون ایران این مدلی بود براتون شما بنظرتون مجبور بودید به قبول کردن این محدودیت ها یا نه؟!که من مطمئنم استاد همچین دیدی نداره و قطعا نظر استاد اینگونه بوده که برای آزادی بیشتر و امکانات بیشتر تسلیم خدا بوده که خدا هدایتش کرده بوده به ی کشور دیگه نه که باور داشته باشه تو ایران نمیشه آزاد بود.درکل برای من سوتفاهم ایجاد شد.😅😄

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    زهراء گفته:
    مدت عضویت: 3432 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد زندگی من

    سلام به مریم بهترین همراه

    و به دوستای عزیزم

    به خوب فایلی هدایت شدم.دقیقا چند وقته که دارم به موضوعی فکر میکنم و دوست داشتم در سایت بیانش کنم و دوستان عزیز هم نظرشون رو راجعش بگن

    ان شالله که دوستانی که ایده های خوبی راجع این موضوع دارن هدایت بشن و این کامنت منو میخونن و برای ما مینویسن که همگی استفاده کنیم.

    همه ی ما که در این مسیر هستیم و با این آگاهی ها اشنا شدیم و داریم اموزش های استاد رو دنبال میکنیم.نیاز به چندین برهه داریم که هر کدوم رو باید اختصاص بدیم به یک سری کارها و هر کدوم از این برهه ها رو باید یه طور مخصوص به خودش بگذرونیم.

    یک زمانی در ابتدای مسیر هستیم یا نه خیلی وقته تو سایت هستیم اما هنوز نگرفتیم چه خبره و تو درودیوار هستیم.توی این موقعیت باید بشینیم تمرکزی زمانی رو قرار بدیم برای کار کردن روی باورهامون و بریم به درونمون.درون رو بکوبیم بسازیم یا بازسازی کنیم یا هر جا روی یه پاشنه اشیل خیلی اون بخش از زندگیمون داغونه نیاز داریم اون قسمت رو اساسی روش کار کنیم.روی اون بخش از درونمون که این مشکل و تضاد رو بوجود اورده.این برهه از کار کردن روی خودمون هم همینطور برای همه ی ما نیاز داره که هرچند وقت یکبار تمدید بشه.همونطور که حضرت محمد چهل روز به غار حرا در تنهایی خودش میرفت همون طور که بقیه پیامبرا همونطور که خود استاد اون اوایل همونطور که اون خانم شاگرد استاد تمام تعطیلات نوروز رو خلوت کرده با خودش و روی اموزشها و انجام تمرینات کار کرده و همونطور که اقای رضا عطار روشن عزیز اون اوایل تمرکز کرده روی گوش دادن به فایلها و نوشتن و تمرینات و همون طور که رزا در اون خابگاه که بوده نشسته کار کرده روی خودش و خیلی از دانشجویان موفق استاد

    و یک برهه دیگه اینکه این کار کردن روی باورهامون یک ایده هایی به ما داده و زمان اون رسیده که یک سری اقدامات انجام بدیم یا اینکه کلی مسیله هست که باید حل بشه یا کلی کار عقب افتاده که باید انجام بشن و این بار از دوش برداشته بشه و یا وقتی که عشق و رسالت خودمون رو پیدا کردیم و تمرکزی باید روی افزایش مهارت و خلق ارزش و بعد رسیدن به درامد از اون، کارها و اقدامات عملی انجام بدیم.در این زمان باید از لاک خودمون بیایم بیرون و فعالیت های لازم رو انجام بدیم اما در کنارش هر روز یک ساعت دو ساعت زمان هم بزاریم برای خوراک خوب رسوندن به روحمون از طریق دنبال کردن این آگاهی ها که حکم سوخت رو برای ما داره. مثل اون موقع که ابراهیم پیامبر اقدام کرد مثل وقتی که نوح داشت کشتی رو میساخت و مثل همین روندی که استاد حالا داره و مثل ازاده اون زمانهایی که اقداماتی رو انجام داده برای اینکه به بهترین کیفیت توی کار برسه مثل وقتی که اقا رضا شروع کرده به ارزش افرینی و انجام اقدامات الهام شده و مثل خیلی از دانشجویان موفق استاد

    پس ما نه قراره که خودمون رو غرق انبوهی از کارهای فیزیکی کنیم بدون ساخت باورهای درست که اون فعالیتها و اقدامات مارو به نتیجه دلخواه نمیرسونه و نه قراره تمام زمانمون رو بشینیم روی کار کردن روی باورها و فرو رفتن در لاک خود

    حالا یه وقتی موضوع مثلا روابطه ما میشینم یک زمانی رو به درونمون میپردازیم و اساسی بیس درونی رو از خیلی لحاظ توی باورهای روابط و عزت نفس و چیزای دیگه درست میکنیم و خیلی باید گوش بدیم تا باورها نهادینه بشه و حس ارزشمندی بوجود بیاد و چیزهای دیگه

    و بعد یک سری الهامات به ما داده میشه باید بیایم با دنیای اطرافمون و ادمها ارتباط بگیریم. یاد بگیریم مهارتهای ارتباطی رو به صورت عملی و یک سری اقدامات مثل حذف بعضی ادمها یا انجام فلان رفتارها و و و و

    حالا ما نیاز داریم که بفهمیم که الان در کدوم لول هستیم و به چی نیاز داریم. ایا نیاز داریم که تمرکز کنیم به درون یا چی

    واقعا دوست دارم دوستان مشارکت کنن و نظراتشون رو بنویسن تجربیاتشون رو بگن

    خدایا همه ی مارو هدایت کن

    این سایت خانه منه و مامن من.دوستتون دارم اعضای خانه و خانواده من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1240 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    خواسته های ما از برخورد با تضادها شکل می گیرد. اگر تمرکز خود را به جای ناخواسته ها بر خواسته های خود گذاشته و با پرسیدن سوال: این را نمی خواهم چه چیز را می خواهم و با تمرکز بر خواسته های خود به مسیر درست هدایت خواهیم شد.

    استاد این باور را در ذهن خود ایجاد کردند که خواسته ها برای این در ذهن ما شکل گرفته که

    تحقق آن ها امکان پذیر است و برآورده خواهد شد. به تمام خواسته هایشان با داشتن باورهای مناسب و هم جهت و برداشتن مقاومت ها و ترمز های ذهنی دست یافتند، چون پیش از این به خواسته هایشان طی فرآیند تکاملی دست یافته قدم به قدم با قوی تر شدن باورهایشان به خواسته های بزرگ تری نیز رسیده و همواره در مسیر درست قرار داشتند و از مسیر تحقق خواسته ها لذت بردند. ذهن منطقی استاد نسبت به خواسته های بزرگ مقاومتی ندارد چون با نشان دادن نتایج، ذهن مقاومت کمتری نسبت به تحقق آن خواهد داشت.

    اگر ایمان داشته باشیم باید منتهی به عمل شود. آشغال ها را زیر مبل قرار ندهیم و به آموزه های استاد عمل کنیم. ایده هایی که به ما الهام می شود اگر متناسب با امکانات کنونی ما باشد باید آن را عملی کرده تا نتیجه بخش شود.

    هدف ما باید رشد و پیشرفت شخصیتمان، تجربه ی محیط جدید، غلبه بر ترس ها و پا فراتر گذاشتن از محدوده ی امنمان باشد.زمانی که باورهای خود را تغییر میدهیم ایده های جدید به ما گفته شده و با برداشتن قدم اول مسیر به تدریج برای ما روشنتر و قدم های بعدی به ما گفته می شود. ترس ها را کمتر کنیم که آن هم با داشتن باورهای مناسب امکان پذیر است. برای حرف مردم زندگی نکرده و خواسته های مان در اولویت باشد. تا زمانی که ترس از اقدام داریم یعنی به درستی بر روی باورهای خود کار نکرده ایم.

    زمانی که می دانیم مسیر نادرست است و با اولویت های اصلی ما تناقض دارد باید تصمیم گیری کرده و یکبار برای همیشه آن را کنار بگذاریم حتی اگر به ظاهر برای ما سود دهی داشته باشد و یا به ضرر ما تمام شود.شک و تردید و دودلی بسیار مخرب تر از تصمیمات اشتباه است.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    n گفته:
    مدت عضویت: 1348 روز

    به نام الله یکتا

    ممنون از خانم شایسته عزیز که این باورهای مهم رو انتخاب کردند برای بازگویی،

    و تشکر از استاد عزیز بابت صحبتهای گرانبهاشون

    مثال بینظیری بود که معنای اقدام عملی رو کاملا روشن ساخت برامون

    بسیار عالی و زیبا گفتید

    و من هم نشانه ی امروزم رو دریافت کردم

    سپاسگزارم

    خداوند اجر بی پایان بهتون عطا کنه انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    عاطفه زارعی گفته:
    مدت عضویت: 816 روز

    به نام خدا که رحمتش بی اندازه است ومهربانیش همیشگیست

    با درود و سپاس خدمت استاد مهربان و همسر گرامیشون و دوستان همفرکانسیم

    در مورد ایمانی که عمل نیاورد، حرفِ مفت است و قانونِ حالِ خوب اتفاقاتِ خوب و مومنتومِ مثبت مواردی رو می خوام بنویسم.

    من دو قدم از دوره ی دوازده قدم رو تهیه کردم و قانونِ حالِ خوب اتفاقاتِ خوب رو بنیادین اجرا می کنم.

    وقتی دوره ی هم جهت با جریانِ خدا معرفی شد، مومنتومِ مثبت و تایم اوت رو هم باهاش تلفیق کردم.

    احساسِ بینظیری وجودم رو در بر گرفته، وجودم مملو از رنگِ خداست، دیگرانی وجود نداره، فقط من و خدا هستیم.

    به جد می دونم قدرتِ خدا تنها قدرتِ دنیاست، علمِ خدا تنها علمِ دنیاست، من از شرک و نارآمی رها هستم، من جزئی از خدا هستم.

    من بارها با ایمان به خودم گفتم، اگر هر جا که هستم، فقط با ایمان به خدا بگم، خودت می دونی من نمی دونم خودت راه رو بهم نشون بده. خودش همه چیز رو برام انجام داده.

    پریشب نشونه سپردن کارها رو بهم نشون داد، دیروز یه نشونه و امروز هم یه نشونه ی دیگه. من کارها رو انجام نمی دم، خدا داره کارها رو انجام میده.

    من مسیر درست رو با وجودم احساس می کنم، چون استاد هم یادمون دادند، که دنیا بر اساسِ سختی نیست.

    وقتی در مسیر درست باشی الهامات رو هم دریافت می کنی، چقدر زیباست همراهی با وجود خدا.

    باورهای توحیدی مرجع هستند، ولی من از باورهای ثروت به این باورها رسیدم و در واقع مسیر تکاملم رو به این شکل طی کردم و الان هست که خدا رو لمس می کنم.

    حالم خوبِ این حال خوب با هیچ ثروتی قابل معاوضه نیست.

    حالم خوبِ چون خدا هیچ وقت دیر نمی کنه و بهترین رو برام انجام میده.

    حالم خوبِ چون پیش خدا ارج و قرب دارم، چون بنده ی حرف گوش کُن خدا هستم.

    حالم خوبِ چون با ایمان بهش همه چی رو به خودش سپردم و دارم زندگیم رو می کنم.

    خدا جونم ممنونم از اینکه هستی و دارمت به قول طیبه جان ممنون خدای ماچ ماچی من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    پریسا گفته:
    مدت عضویت: 593 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام به همه دوستانم

    من این فایل رو صبح دیدم و خیلی مشغول کار بودم امروز ولی از اونجایی ک استاد گفتن حتی شده 10 دقیقه ولی هر روز تو سایت باشید خیلی بهتر یا ی روز در هفته چند ساعت باشید منم تصمیم گرفتم حتی چند دقیقه هم اگه زمان اوردم باید تو سایت باشم و تا الان ک فرصت شد کامنت بذارم( تو ماشینم از تمرین تا خونه) جالبه پریسایی ک گوشی تو ماشین دستش میگرفت حالش بد میشد اما الان چندین دقیقه است ک کامنت میخونه کامنت میذاره و حالش اصن بد نشده … اونجا ک گفتید اگه دارید رو باوراتون کار میکنید باید بهتون الهام شه من خیلی فس شدم و گفتم من ک این همه دارم تمرین میکنم چرا هیچی بهم الهام نشده و همش تو ذهنم کارمیکردم ک چرا. یکی تو قلبم بهم گفت پس اون ک بهت گفته شد وزن 70 بزن. این ک قرعه خوب بهت افتاد پس اینا چیه و من یادم اومد و گفتم اره واقعا اینا هدایت اینکه مربی خوب الان دارم حریف خوب برای تمرین دارم چیزی قبلش نداشتم و در ب در دنبال حریف بودم پس اینا چیه چرا ناشکری و من ماتم برد گفتم واقعا چرا ذهنم نمیبینه ذهنم اینارو نمیفهمه خیلی شوک شدم گفتم اره این ندیدن ها هم نشخار فکریه. ایناهم کار شیطان من باید حواسم باشه. باید قدردان باشم باید آگاه باشم ‌ و حالمو خوب نگه دارم تا رشد بیشتری کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: