معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1 - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-14.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-27 03:55:002024-02-14 06:11:15معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
.
من در جمع که حرف می زدم هیچ کسی توجه نمی کرد
و این شده بود باعث ناراحتی و افسوس خوردن من چون
می گفتم من که در جمع صحبت کردم و مثل بعضی افراد. نبودم که هیچی نگفتند
و باز هم ربطش دادم به عدم لیاقت خودم
البته من خانواده ام هم این طور هستند
ولی من در جمع صحبت می کردم.
کلام من بسیار ارزشمند است
کلام من از سمت خداوند است
کلام من می تواند منشأ اثر باشه
این عبارات را دارم دایمی به خودم می گم و گوشزد می کنم
خدایا شکرت.
البته یه وقتایی هم دقت کردم حرف های الکی می زدم یا سوتی می دادم
ولی باز هم درستش کردم
و گفتم من می توانم حرف خوب بزنم . صحبت های ارزشمندتر بزنم
اول باید برای خودم باور پذیر شود که من ارزشمندم خودم ارزشمند هستم
و کلام من هم ارزشمند است
تمام اعضای بدن ما ارزشمند است
حتی هر کاری هم می کنم ارزشمند است
من کاری هم نکنم ارزشمند هستم
حتما نباید خودمو بکشم تا به دیگران ثابت کنم که من ارزشمندم
چون من بی قید و بی هیچ شرطی
ارزشمند هستم
خدایا شکرت.
.
حتی برای لایک دادن هم باید اول بخونم
درک کنم و بعد لایک کنم .
.
من تا کامنت ننویسم نمی تونم درون خودم بشناسم باید بنویسم تا خودموبهتر درک کنم
خدایا شکرت
سلام به استاد عزیز
خدا را شاکرم که امروز نشانه من این بود ،معرفی جلسه احساس لیاقت
من نزدیک به یک سال است که این دوره را تهیه کردم ولی چهار جلسه بیشتر از جلسات رو گوش نکردم و ی جوری حس میکردم که هنوز آماده این دوره نیستم ولی در برنامه سال جدید من این بود که به جدییت روی خودم و تغییر باورهایم کار کنم دوره 12قدم دوره عزت نفس دوره روانشناسی ثروت و لیاقت همه رو برنامه ریزی کردم و در فکرم بود که باید روی خودم خیلی کار کنم چون آن آموزشها با لیاقت من به نتیجه میرسه چند روز در فکرش بودم تا امروز نشانه من معرفی دوره. احساس لیاقت شد و خدا رو شاکرم که همیشه حواسش بهم هست ودر زمان مناسب برایم نشانه درست رو میفرسته و با آگاهی که پیدا کردم مطمئن هستم که برنامه ام رو خدا تنظیم کرده و با تمام وجودم این دوره رو گوش میدهم و به تمرینهایش عمل میکنم
از شما استاد بی نظیر که هر لحظه از دهانت گوهر میریزه و برای راهنمایی من از طرف خدا آمده ای هزاران بار سپاسگزارم
به نام ذات پاک یکتا جهان هستی که همواره از هزاران راه و نشانه و مسیر داره به ما یادآوری میکنه که چقدر لایق و ارزشمند و بالا مقام هستیم و چقدر شیطان با نجواهای خودش به ما این باور را داده که ما که لایق پول و زندگی خوب و وسایل عالی و مسافرتهای شگفت انگیز و هر چیز خوب دیگری نیستیم و این مال بقیس و اگر هم زمانی به ما داده شده به خاطر احساس عدم لیاقتی که از بچگی از راههای مختلف به ما آموزش دادن راحت اون نعمت را از دست دادیم و گفتیم این خودخواهی و گستاخی که ما داشته باشیم و بقیه نداشته باشن….
وای و ای وای و هزاران وای و افسوس که چقدر در زندگی شخصیم به خاطر نداشتن احساس لیاقت چه نعمت هایی که خدای بخشنده و مهربان به من داد و من با باورهای غلط کفران نعمت کردم و به راحتی از دستشون دادم و به خودم ستم کردم تا بقیه را راضی کنم و به ظاهر بشم قهرمان داستان زندگی…..
این کلمه ( احساس لیاقت) ظاهرا خیلی پیچیده نیست ولی میتونم قسم بخورم که الان که دقیق تر بهش فکر میکنم میبینم چقدر از صبح که ب بسم الله را میگم تا آخر شب که میخوام بخوابم باهاش سر و کار دارم و چه نعمت ها و موهبتهای الهی که به خاطر عدم این احساس هروز از خودم دور میکنم و همین باعث میشه یه زندگی معمولی و یه چرخه تکراری را تجربه کنم و با وجود اینهمه شگفتی و نعمت و ثروت که در جهان هستی کمترین سهمی از بهره مند شدنش نداشته باشم…..
آره دقیقا همین همینه استاد بزرگوار دقیقا زدی وسط خال، این همون پاشنه آشیل و ترمزی که یه عمری تو عماق وجودم پنهان شده بود و خودش را نشون نمیداد و راحت داشت کارش رو انجام میداد و حداقل میبینم که چقدر من و اطرافیانم هروز داریم یه الگوی تکراری به اسم معرفت و از خود گذشتگی را به عنوان یه کار خیلی خوب و خدا پسندانه انجام میدیم و تازه فکر میکنیم چقدر داریم کار خوبی انجام میدیم و چقدر باقی الصالحات کسب میکنیم فارق از اینکه دقیقا ما داریم بر عکس سفارش خداوند و خواستش عمل میکنیم….
ما طلوع خورشید را میخوایم و داریم به سمت غروب حرکت میکنیم و این طبیعیه که هیچوقت به خواسته هامون نرسیم و چقدر قانون داره دقیق و بی عیب و نقص عمل میکنه…
واقعا حالا متوجه میشم دلیل خیلی از اتفاقات و ناخواسته های زندگیم روو…
یه دنیا از شما ممنونم که اینقدر عاشقانه و متعهدانه پای رسالتتون وایسادید و کاری کردید که دنیا جای بهتری برای زندگی بشه…
خیلی خوشحالم بابت این خبر خوب این هدایت الهی این پایان نگرانیها و شروع فصل جدید بهار زندگی و مشتاقم که به زودی با استفاده از آگاهی های این دوره ناب الهی و عمل در زندگیم بهشت دنیا را تجربه کنم….
از خدا میخوام همه مارا آسون کنه برا آسونیا و سینه مارا گشاده کنه برا فهم و درک بهتر قوانین ثابت جهان هستی و عزم و اراده و همتی ابراهیمی به ما عطا کنه برای استمرار در آیین و راه حنیف یکتایی….
عاشقانه ترین و صمیمانه ترین احساس ها تقدیم به شما استاد عشق و همکاران گرامیتون و همه تکه های وجودم در این خانواده فوقالعاده…..
در پناه حق باشید
درود و احترام خدمت استاد نازنین ام ومریم جان زیبا ونکته سنج من
و درود واحترام خدمت تک تک افراد نازنین این خانواده
امیدوارم همواره در تمام مراحل زندگی موفق وموید باشید .
وباز هم ربم را هزاران بار سپاسگزارم که شما اسنادم شدید در زندگی ودر این زمان ومکان هستم وربم مرا با شما آشنا کرد .
دقیقا استاد در تمام مراحل زندگی احساس لیاقت به شدت تاثیر گزار است واین احساس لیاقت است که شما رو تا اینجا رسونده چون احساس لیاقت بر میگرده به سطح تصمیمات شما که شما خودتون رو لایق چی میدونین وبرای چی تلاش میکنین وتا اندازهای که احساس لیاقت داریدشرایطی رو که در اون لحظه هستید تصمیم میگیرید وخودتون رو لایق اون تصمیم میدونید وجهان به اندازه همون تصمیم ودر اصل سطلتان به شما میدهد .واینجاست یکی از معیارهای اصلی یک ظرف بزرگ احساس لیاقت است واینکه شما خودتان را چقدر لایق اون چیز میدونید وچقدر به خودتون احترام میزارید.دوستتون دارم استاد ،مریم جانم وتمام هم خانوادهای های عزیزم
سلام استاد عزیزم
خیلی خوشحالم که این دوره فوقالعاده رو درست کردین
من در تمام لحظات زندگیم عدم لیاقت رو حس کردم
در رابطه برقرار کردن با جنس مخالف و حتی روابط معمولی با مردم ،یعنی تا حدی احساس لیاقت ندارم که واقعا صدام میلرزه موقع حرف زدن،
توی شغلم هم اینقدر خودمو لایق نمیدونم که تقاضای حقوق بیشتر بدم
و کلا توی بیشتر رفتارهای آدمها با خودم، خودمو لایق اون رفتار اون طرف نمیدونم و شرمنده میشم ،همیشه میخام با یک کار بزرگتر جبران کنم
حتی توی لباس پوشیدن این حس رو دارم
استاد ،در مورد ترسها توضیح بدید،ترس از همه چیز
ترس از کار ،از آدمها و…
استاد سپاسگزارم از شما و از خداوند برای وجود شما️
سلام به استاد و مریم جان
احساس عدم لیاقت
فکر می کنم دیدگاهم از بچگی من این بوده که باید تابع دستورات و نظرات پدر و مادرم باشم و مطیع و گوش به حرف کن
و کاری رو انجام بدم تا اونها راضی باشند
و هیچ وقت خواسته های خودم رو در نظر نگیرم و حتی درخواست نکنم
و شادی و ناراحتی من در شادی و ناراحتی اونها بوده
و در مورد همسرم هم همینطور هستم
و در مورد مهمان هم همین طور هستم
در مورد خدا هم همین طور هستم
در مورد همکارام هم همین طور بودم
واین رو درست می دونستم که باید از خواسته های خودت بگذری و به خواسته های دیگران توجه کنی تا رضایت خداوند و بهشت رو داشته باشی
حالا دوست دارم خواسته های خودم هم مهم باشند و من هم لیاقت خیلی چیزها رو داشته باشم
خیلی دوست دارم این دوره را شروع کنم و به صورت لیزی و تمرکزی روش کار کنم
ممنونم استاد
و ممنونم خدا که این دوره رو به قلب استاد الهام کردین
سلاااام سلاااام نمیدونید چقدر دلتنگ دیدنتون و شنیدن مطالب جدید بودیم استاد! ️ خیلی جالبه! هر روز و هر روز داره ایمانم به قوانین لین جهان و قدرت فرکانس و جذب بیشتر میشه. جالبه که دیشب یک نفر داشت در مورد یه مساله ای باهام مشورت میکرد و علت مشکلش رو جویا بود و بهش دقیقا همین مسائل عزت نفس و حس ارزشمندی رو مطرح کردم و ایشون که خیلی اهل فایل صوتی گوش دادن بود ، پرسیدن که به نظر شما من الان از چه دوره ای شروع کنم؟! و من گفتم روی خودارزشمندی ها و باور لیاقت باید کار شه، (چون یه مساله عاطفی بین دو نفر بود) دوره عشق در روابط و قانون افرینش رو توصیه کردم و خیلی جالبه و خیلی خوشحالم که حالا، همین اول صبح تا چشم باز کردم به اینستا پست شما بالا میاد و اتفاقااااا قراره نازنین ترین استاد درباره همین مطلب چراغ راه بشه!!!! داریم یعنی خبر بهتر از این ؟؟؟ اونم اول صبح؟؟؟ استاد من اون مینی دوره رایگان الگوهای تکرار شونده رو چندین بار گوش دادم و چند آخر هفته دقیقا به محض اتمام کار و شروع تعطیلات، کارم این بود که کلاسور وخودکارم رو میگذاشتم روی میزم و می نوشتم و خیییییلی جالبه که در تمام اون الگوهایی که من با راهنمایی شما در درون خودم پیدا میکردم نصفشون از باورهای عدم لیاقت، ضعف عزت نفس، ضعف خود باوری و خود ارزشمندی نشات میگرفت و جالب تر اینکه اون نصف دیگه ای که به ظاهر این اسم رو نداشتند، در نگاه عمیقتر و در ریشهیابی بعدی باز به همین میرسیدند!!! حالا استاد یه نکته ای که من روش تازه توجهم جمع شده اینه که احساس خودباوری در عین حال که باید خیلی تقویت بشه و قوی باشه، اما فرق داره با اینکه چون خودباوری داریم ما خودمون رو بخواهیم در هر کاری دخیل کنیم. بگذارید واضحتر بگم: شما در اون دوره ، اونجایی که پرسیدید که: ببینید چه نقشی در روابط برای خودتون متصور میشید (تا بعد بفهمید چرا به سری افراد رو به خودتون جذب میکنید) … من خیلی وقتها نقش ناجی میگرفتم! چرا؟ چون اتفاقا احساس میکردم من می تونم و توانایی اینو دارم که به افراد کمک کنم تا بر مشکلاتشون فائق بیان ! و همین قضیه باعث شده بود که من همیشه دوستانی داشته باشم که با اینکه انسانهای بسیار پاک و شریف و خوبی بودن اما غرق در مشکلات و ضعف باشند! و از همین یکماه پیش که با کمک این سوال شما اینو فهمیدم دارم میبینم که اون افراد یا داره روابطشون کم میشه با من و یا به قول شما رویی دیگر از شخصیت خودشونو دارن بهم نشون میدن! بعد؛ نکته اینه که این خطای رفتاری من، به دلیل خودباوری بسیار نبود! بلکه…
از اون باوری نشات گرفته بود که در مورد مسیولیتها و نقش ما در این دنیا بود… اینکه من فکر کنم من مسیول راهنمایی دیگران در انتخابهاشونم! اینکه فکر کنم من به این دنیا اومدم تا به کسی کمک کنم! در صورتیکه ما هر کدوم فقط و فقط مسیول رفتارهای خودمونیم (می تونیم دیگران رو «اگر خواستند» راهنمایی بدیم ولی اینکه اونا به راهنمایی ما گوش کنند یا نه و چه نتیجه ای بگیرند به ما ربطی نداره) و ما فقط به این دنیا اومدیم تا در بعد مادی خودمون یه سری چیزها رو (مثل احساسات و شوق و…) تجربه کنیم و لذت ببریم چون در بعد غیر مادی مون احساس معنایی نداشت! و کلی از لذتها حذف میشد!
بهرحال بسیار بسیار بسیار خدارو شاکرم که باز هم یه دریچه دیگر از نور به ما داد و بسیار از این سیر تکامل لذت میبرم و شادمانم.
سپاس از شما که هستید، برامون نور میشید ، راه هموار نشون میدید و لبخندهای زندگی رو بهمون می آموزید.
برامون خیلی عزیزید استاد. پاینده و برقرار و شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
در پناه حق
درود خدمت استاد و مریم جان و همه دوستان
بواقع که استاد درست میفرمایند که داشتن احساس خودارزشمندی بنا و پایه تمام باورهای دیگه است وقتی که فکر میکنم متوجه میشم که اساسا در تمام جنبه های زندگی اونچه که به مادیکته شده رو پذیرفتیم و بنابراین فکر کردیم و عمل کردیم دراین مورد هم انقدرفاکتورهای متعدد و جوراواجوری به طرق مختلف به مامعرفی کردند که هرکس اونها و داشته باشه ارزشمنده که قشنگ با همه وجود پذیرفتیمش . تا اومدیم هر حرکتی کنیم به گوشمون رسید واااا چه غلطا ….. واااا تورو چه به این حرفا …… تو کی هستی که …… و انقدرررررر این تکیه کلامها تکرار شد که دیگه منتظر نبودیم ببینیم کسی داره مارو سبک سنگین میکنه یا نه دیگه خودمون بصورت خودکار به خودمون میگفتیم وااااا تورو چه به این حرفا ……..
اینجوری شد که خودم به شخصه هر کلاس خوب هرمزگان خوب هر لباس خوشرنگ هر غذای خوشمزه هر موقعیت عالی و …… رو پیشنهاد میدادم دیگران استفاده کنند خب اون موقع نمیدونستم دلیل این رفتارم چیه بعدها فهمیدم که واقعا فکر میکردم من اونقدرهم ارزش ندارم که بخوام از فلان لباس غذا سفر موقعیت و ….. استفاده کنم .
اغلب اوقات جمع های مهمونی یا تولد یا تقدیر تشکر و…… رو سریع ترک میکردم .
هرگز هیج جا درخواست موقعیت بهتر رو نمیکردم اگرم موقعیتش برام جور میشد میدامش به شخص دیگه ای .
اگر مسافرت میرفتم و خوشیهام بیشتر میشد میگفتم یکی دیگه هم باید بیاد شریک بشه اینهمه خوشی برای من زیاده . هدیه هامو میبخشیدم . پوئن ها مثبتی که بهم تعلق میگرفت به اشتراک میزاشتم و هزاران به قول معروف فردین بازی دیگه چون قلبا فکر میکردم اینهمه خوشی واسه من؟ درحالیکه خواهرم همکارم دوستم و ….. این نعمتو ندارن؟ نمیشه که اونها که از من زیباترن تحصیلکرده ترن باهوش ترن و ….. پس بزار ببخشم بزار دیگری رو هم شریک کنم بیشتر بهم بچسبه و..( جالب این جاست که ذهن اینطور مجابم میکرد که از بس که تو با مرام و معرفتی از بس که نوعدوستی و انسانیت سرت میشه .. )
آه حتی در ارتباط با خدا هم همین مشکل رو داشتم و وقتی نمازمو نمیخوندم یانماز صبحم رو نمیخوندم یا حرکتی که فکر میکردم خدا دوست داره رو انجام نمیدادم اون برهه از زمان یا اون روز ازخداوند درخواستی هم نمیکردم . بطور کل با وجودی که تمام عمر خواسته بودم رضایت خدا و خانواده و دوستان و همکاران رو جلب کنم بموازات همین تلاش از درون این احساس رو داشتم که خب من کی باشم اگرم جواب محبت و عبادت من داده شد از روی لطفشونه .
صد البته که از سال 99 که با استاد آشنا شدم بواسطه گوش کردن و عمل به فایلها اوضاعم خیییییییییییلی اوضاعم بهتر شده خیلی خیلی .
اصلا دیدگاهم به خدا عبادت رابطه ها و خودم و باورهای دگرگون شده ، با این وجود بازهم جای کار داره و خیلی مواقع که خوشیم داره رنگ میبازه به خودم میام و میفهمم که باز از درون اون احساس مخرب داره کار خودشو میکنه و سعی میکنم دست و پامو جمع کنم و فکرمون کنترل کنم .
سپاس از زحمتی که استاد خردمندم دارن دراین خصوص میکشند امیدوارم من هم از این درس و کلاس مستفیذ شوم .
سلام استاد عزیز و گرامی، عاشقتونم.
خیلی وقت بود که منتظر این دوره بودم. یعنی دوست داشتم که یک دوره ای باشه که احساس ارزشمندی رو از درون به ما القا کنه که ما بدون هیچ عامل بیرونی لایق تممممممممماااااااااممممم نعمت های این جهان هستیم. چون خود من خیلی وقتا در حال مقایسه هستم که چون ظاهر خیلی خاصی ندارم یا خانواده ی خیلی سطح بالایی ندارم یا فلان مقدار پول رو ندارم یا شغلی ندارم، پس لایق زندگی ایده آلم نیستم و میدیدم و میشنیدم در اطرافم که دخترهایی که خیلی زیبا هستند یا خانواده ی خیلی سطح بالایی دارند اونا به بهترین ها رسیدند و من چون ندارم پس نمیتونم به اون نعمت ها برسم. اما یک حسی در درونم نمیتونه این واقعیت رو قبول کنه که چون عوامل بیرونی رو ندارم پس لایق بهترینها نیستم (نمیتونم در واقع به کمتر از بهترین قانع بشم) و تنها با آوردن دلایل منطقی که ذهنم قبولش کنه و میدونم حتما شما در این دوره بهش اشاره کردین همه ی ما لایق بهترین ها هستیم تحت هر شرایطی که باشیم.
تجربه ی من از عدم احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی:
استاد من هم مثل خیلی از آدمها در شرایط مختلف بخاطر عدم احساس لیاقت از نعمت هایی که وارد زندگیم شدند محروم شدم، یعنی همان لحظه ای که نعمتی رو به دست آوردم بخاطر عدم احساس لیاقت از دستش دادم.
یک مثال خیلی واضح و ملموس که پارسال در زندگیم اتفاق افتاد این بود که من برای ازدواج فردی با مشخصات دلخواهم که بهترین خواستگارم تا الان بود و شرایطشم خیلی خوب بود، جذب کردم، اما تنها به دلیل اینکه خودم رو در حد اون فرد و لایق زندگی با اون نمیدونستم ازدواج ما سر نگرفت. یعنی دقیقا زمانی که این فرد رو عینا با مشخصات دلخواهم جذب کردم یه حسی در درونم میگفت، این خیلی از من بالاتره، یعنی من همسر این آدم بشم. خلاصه اونو از خودم بالاتر میدونستم.
استاد در این مورد اختصاصی اگه صحبت کنید خیلی عالی هست چون فک میکنم پاشنه آشیل خیلی ها باشه.
راستی دقیقا این جمله ای که شما گفتین که ما انسان ها تنها به دلیل اینکه پا به این دنیای مادی گذاشتیم لایق تمام نعمت های این جهان بدون قید و شرط هستیم رو دیشب من با خودم گفتم، چه جالب که شما هم همین حرف رو زدین.
دوستون دارم فراووونننن
به نام الله مهربان ،الهی شکر هزاران مرتبه شکر برای همین لحظه ،برای وجود دست سخاوتمند خداوند برای وجود استاد عزیزم ،برای وجود مریم شایشته ،برای وجود این راه ،برای وجود هدایت های پی در پی ،خداوندا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم و تو به شدت برای من کافی هستی الههی شکر که وقتی استاد عزیزم این دوره رو گذاشتند روی سایت من قلبم باز شد و گفتم خوبببببب جواب ترمزهات قراره به صورت پیاپی از طرق دست بینظیر خداوند گفته بشه خدا میدونه که وقتی سوال میپرسی جوابش میاد اقا الهیییییی خیر ببینی استادم الههی خیر ببینی من میدونستم امشب قلبم اروم میشه الله به من گفته بود خدارو سپاسگزارم برای این دوره که خدا میدونه بازندگی من و هزاران نفر چه گسترشی،چه سعادتی،چه حول حالنایی ایجاد کنه
خدایا ازت سپاسگزارم️️