کلید اجابت دعاها - صفحه 7
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-25 22:16:062024-12-25 22:21:50کلید اجابت دعاهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم
با تمام وجودم از خداوند سپاسگزارم که همیشه به موقع پاسخ میده ، وقتی نیازی هست پاسخی هم برای اون هست و سپاسگزارم از شما که اینقدر واضح و ساده و روشن این مطالب رو به ما انتقال میدهید.
واقعاً این روز ها شرایط عجیبی رو میگذرونم ولی تمام سعی خودم را میکنم که ذهنم و کنترل کنم و ایمان و حفظ کنم و تمرکز خودم و روی خواسته هام و آگاهی های دوره های که از شما خریدم بزارم .
خیلی جالب که دیشب این عرصه برام خیلی تنگ شد،دوباره عجله به سراغم اومد و همش میگفتم پس چرا نمیشه چرا به هدفم نمیرسم ،نکنه تلاش هام بی فایده س و…. .
از خداوند خواستم که هدایتم کنه ، کمکم کنه که ایمانم و حفظ کنم و امروز که سایت و باز کردم با این فایل جدید که شما روی سایت قرار دادین روبه رو شدم و وقتی این فایل و گوش میدادم انگار که خداوند داشت باهام صحبت می کرد و پاسخ سوالاتم رو از طریق این فایل بهم میداد . این که کنارم و شرایط بهتر میشه و از جایی که گمان نمیبرم به من نعمت میده و مسائل م حل میشه .خدایا ممنونم ازت که چقدر سریع جواب میدهی از جایی که گمان نمیبرم پاسخ را به من میدهی .
با گوش دادن این فایل ایمانم دوباره قوی تر شد و دلم آرام گرفت تا با قدرت بیش تر به مسیر خودم ادامه بدم چون خداوند به من نزدیک است و آگاه از تمام نیاز های من و در بهترین زمان پاسخ میدهد و من تمام تلاش خودم را میکنم که بتوانم دریافت کنم و در موج دریافت قرار بگیرم .
امیدوارم بهترین ها برای همه مون رقم بخوره ، و همیشه در مسیر درست هدایت شویم مسیر کسانی که به آنها نعمت داده میشود،
سلام
دیشب که حسم گفت عباس یبار دیگه سایت رو رفرش کن
بلافاصله مغزم گفت استاد همیشه صبح فایل میزاره روی سایتها!
من رفرش کردم و دیدم پاسخی دریافت شده از سوالهایی که میپرسیدم این چند روزه
اینکه چقدر اشک ریختم با این فایل رو کاری بهش ندارم
ولی استاد راست میگید
ذهن من یک درصد هم باور نمیکنه خیلی وقتا
ذهن من وعده ای که خدا بابت درآمد بیشتر رو بهم داد باور نمیکنه
چون میگه تو کارمندی نمیشه!
ذهن من باور نمیکنه که احتمال یک رابطه با یک فرد بی نظیر رو داشته باشه
حتی باور هم نمیکنه که هیچ
احتمالش رو هم نمیزاره بدم
میخام ادامه سوره مریم داستان حضرت مریم رو هم به صبحت هاتون اضافه کنم
جایی که خدا به مریم فرزندی میخاد عطا کنه و مریم مقاومت میکنه
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا
گفت: من فرستاده خدای توام، آمدهام تا تو را پسری بخشم بسیار پاکیزه و پاک سیرت.
قَالَتْ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا
مریم گفت: از کجا مرا پسری تواند بود در صورتی که دست بشری به من نرسیده و کار ناشایستهای هم نکردهام؟
قَالَ کَذَٰلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُ آیَهً لِلنَّاسِ وَرَحْمَهً مِنَّا ۚ وَکَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا
گفت: این چنین کار البته خواهد شد، خدایت فرموده که بسیار بر من آسان است و تا این پسر را آیت بزرگ و رحمت واسع خود برای خلق گردانیم؛ و قضای الهی بر این کار رفته است.
داستان مقاومت ما نسبت به خداست
استاد وقتایی که شما میگید من هنوز مقاومت دارم نمیدونم باور کنم یا نه
شما که اینقدر به خواسته هایی رسیدید که حتی یسری ها جرئت فکر کردن بهش رو هم ندارن هنوز
ولی ذهن شما هم مقاومت میکنه
نمیدونم از جایگاه من سخته که باور کنم برای شما اینطوری باشه
ولی با دیدن زکریا میشه این رو فهمید
حتی راجب حضرت ابراهیم هم همین داستان بچه دار شدن تکرار شده
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿53﴾
گفتند: نترس که ما تو را به پسری دانا مژده می دهیم.
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿54﴾
گفت: آیا با آنکه پیری به من رسید، مژده ام می دهید؟ به چه مژده می دهید؟
قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ ﴿55﴾
گفتند: تو را به بشارتی درست و به حق [که واقع شدنی است] مژده دادیم؛ بنابراین از ناامیدان مباش.
قَالَ وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿56﴾
ابراهیم گفت: به جز مردم گمراه چه کسی از لطف خدای خود نومید میشود؟
یعنی مقاومت برای همه هست
یسری ها میتونن منطق براش پیدا کنن
مثال هایی توی زندگی خودم هست که یادآوریشون کمک میکنه
– من همیشه عاشق ماشین بودم از بچگی یعنی همیشه تو تخیلاتم بود و با توجه به شرایط خونوادم و خودم اصلا امکانش نبود برام
ولی من تجسم میکردم
ولی خیلی هم امید نداشتم که بشه
ولی باهاش حسم خوب بود
گذشت و گذشت تا یک روزی یکی از دوستانم که چند سال بود ندیده بودمش من رو برد بیرون و به من برگشتنی گفت بشین پشت ماشین صفر کیلومترش!
آقا اون شب که من برگشتم خونه انگار یه انرژی گرفته بودم که ای بابا این آدم هم سن من رفیق من تونسته داشته باشه
انگاری برام منطقی شد
خدا برام منطقیش کرد
و کمتر از یک ماه ماشین صفر کیلومتر اومد توی زندگی من!
– داستان بعدی راجب داستان کنکور من بود
که از یه منطقه ای که هیچ کس قبول نشده بود من شروع کردم به مطالعه
یه استادی تو مدرسه داشتیم میگفت همین شماها هستید که قبول میشید
من حرفش رو باور کرده بودم!
و من قبول شدم
سالها ازون روز میگذره
ولی بقیه دوستام باور نکردن و قبول نشدن
نه قبل من کسی باور کرده بود نه بعد من
ولی من باور کردم و برام اتفاق افتاد
– داستان بعدی راجب رابطه عاطفی بود که برام خلق شد
طوری که خود طرف بهم پیشنهاد داد و همه چیز به راحتی رخ داد
همه اینا زمانی برام رخ داد که برام منطقی شدن
وقتی برام فراوانی جهان منطقی نشده هنوز خب فراوانی رو هم دریافت نمیکنم
وقتی هدایت خدا برام منطقی نشده هدایتی رو هم دریافت نمیکنم
به نظرم باور کردن هدایت میتونه خیلی از خواسته هارو منطقی کنه
یه آدم با یسری ویژگی خاص برای رابطه عاطفی رو خدا میتونه هدایت کنه به سمتم
یه ایده پولساز رو خدا میتونه هدایت کنه به سمتم
سلول هام رو میتونه هدایت کنه که طور دیگه ای عمل کنن
من رو میتونه به غذای سالم هدایت کنه
من رو میتونه به کشور بهتر هدایت کنه به موقعیت بهتر هدایت کنه
خدا میتونه هدایت کنه
توانایی شو داره
وقتی روی توانایی خدا حساب کنم آرومم
نگران نیستم
چون میدونم که من نمیتونم ولی اون با منه اون میتونه
ولی مشکل ازونجایی که من بیشتر همیشه روی توانایی های خودم حساب میکنم
فکر میکنم خودم باید همه کاری بکنم
اینجاست که زمین میخورم
اینجاست که همه چیز خراب میشه
از خدا میخام که من رو به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کنه
دوستون دارم
سلام به دوست عزیزم آقای حیدری نازنین
این کامنت شما حدودا 5 روز فکر کنم که منتظر خوندنش هستم ولی هر بار که میخوام شروع کنم به خوندن نشد و قطعا هم مدار نشده بودم با آگاهی هاش ،تا اینکه امروز خوندمش و بر قلب و روحم نشست و چه زیبا با مثالهای خودتون توضیح دادین و باعث شد منم مثالهامو توی ذهنم مرور کنم و برام منطقی بشه
یادم میاد زمانی که در سن 15 سالگی از خداوند درخواست یه کار راحت کردم که با روحیه من سازگار باشه و البته با عشق انجامش بدم و پول بسازم دادم،بدون اینکه کسی مشوق من باشه و یا الگوی داشته باشم اما چون در اون سن ذهن منطقی من زورش بهم نمیرسید خیلی زود به کار مورد علاقم یعنی آرایشگری هدایت شدم و اینقدر ذوق و شوق داشتم نسبت به این کار که از همون سن هر ایده ای برام میومد اجرا میکردم و انجام میدادم ،تا 8 سال بعدش این کارو برای دوستان و آشنایان به رایگان و برای تفریح انجام دادم چون باورهای مالی خوبی نداشتم و اصلا فکرشو نمیکردم بتونم از لین راه پول در بیارم ،بعد از 8 سال در سن 23 سالگی بدلیل تضادهای مالی و این بار به همراه ذهن منطقی وارد عمل شدم و از خداوند درخواست هدایت کردم و در کمال ناباوری کاری که با عشق انجام میدادم و جلوی روم بود و نمیددیمش برام پررنگ شد و استلرت کارمو با کمترین امکانات در یک اتاق 3×4 توی یه روستا شروع کردم ،هیچ امکانات خاصی نداشتم فقط ایمان داشتم که میشه ،آدمهای زیادی از دوستانم و حتی غریبها به کمک من اومدن که البته اعتبارش به خدا بود و این اتفاق زمانی افتاد که من ایمانمو نشون دادم با جرات حرکت کردم با دست خالی ،توی کمتر از یکسال با همه کسادی بازار و خاک خوری که داشتم اونم بدلیل کمبود مهارت بود و هر روز به الهاماتم گوش میدادم ایدهای ساده رو در کسب کارم اجرا کردم ،
یادم میاد یه روز با یکی از آرایشگرای قدیمی شهرمون که کارش خیلی خوب بود صحبت میکردم و ازش راهنمایی میخواستم ،بعد از همه حرفهاش یه جمله بهم گفت که باورهای منو متحول کرد و باعث شد توی مسیرم ببشتر امیدوار باشم ،ایشون گفتن که من ایمان دارم با ذوق و صلیقه ای که داری خیلی زود رو دست تو شلوغ شلوغ میشه ،همین جمله از کسی که خودش نتیجه گرفته بود برای من کافی بود و باعث شد من هر روز اینو به خودم یادآوری کنم که نتیجشم این شد دقیقا به یکسال نرسید از درو دیوار آرایشگاه من مشتری سرازیر شد ،و کمتر از دوسال سالن خودمو بزرگ کردم و جهشهای مالی خوبی برام اتفاق افتاد که هنوز ادامه داره
در بحث روابط عاطفی دقیقا همین موضوع برام اتفاق افتاد و روابطی که میخواستم توی ذهنم تجسم میکردم از خداوند درخواستش دادم و دقیقا همون روابط برام تیک خورد
ماشین مورد علاقم وقتی که درخواستشو از خدا داشتم به این صورت بود که عکسشو زدم بالای سرم توی محل کارم و همیشه با خودم تکرار کردم که من باید قبل از دوسال هم صاحب خونه بشم و هم ماشین مورد علاقم و جالب اینجاست شرایط طوری پیش رفت که قبل از دو سال برام اتفاق افتاد و همه چی بصورتی پیش رفت که به خواستهام رسیدم
اقای حیدری پسر دوسداشتنی مرسی که با کامنت زیبات این آگاهی ها رو بیادم آوردی ،از خداوند برات بی نهایت شرایط خوب در همه زمینها آرزومندم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز و بزرگوارم
خدمت همکاران محترمشون در سایت عباسمنش
و همه دوستانی که تو این سایت افتخار شاگردی ایشون رو دارن
استاد نمیدونم با چه زبانی از شما تشکر کنم و به چه شکل بیان کنم که چقدر زیبا و شیوا کلام خدا رو برای ما بازگو کردین که قابل فهم بشه و بتونیم با زندگی حال حاضر خودمون مطابقت بدیم و از این الگو ها استفاده کنیم
واقعا الان سردرگم هستم و نمیدونم از کجای این فایل و از کدوم قسمت صحبت هاتون که حسشون کردم صحبت کنم چون فقط یه بار گوش دادم و قطعا نیاز دارم صدها بار دیگه هم بهش گوش بدم چون همین دیروز همین درخواست رو از خدا داشتم و داستانش رو هم میگم براتون.
من با یه قسمت از این صحبت هاتون خیلی ارتباط عمیقی برقرار کردم چون با ذره ذره وجودم لمسش کردم و براتون بازگو میکنم و قبلا هم تو چند تا از کامنت هام هم این ماجرا رو تعریف کردم اما تکرارش اینجام خالی از لطف نیست مرتبط با مباحث هست.
شما ماجرای جنگ های صدر اسلام و جنگ بدر و احد و خندق رو تعریف کردین و فرمودین موازنه قوا در جنگ اول و سوم به نفع کفار و با اختلاف زیاد بود و در جنگ دوم به نفع مسلمین بود و جالبه که در جنگ اول و سوم مسلمین یا بهتر بگم مومنین پیروز شدند و در جنگ دوم مسلمانان در جنگ شکست خوردند و دقیقا با همین تعداد و تکرار این بلا سر من هم اومد.
بعد آشنایی با شما و سایتتون تو پاییز 1400 زندگی من دستخوش تغییرات چشمگیری شد و در عرض یکسال از یک شرایط سخت و قفل شده در زندگیم به اوج موفقیتی که شاید در طول 10 سال هم باور نداشتم بهش برسم رسیدم به مانند پیروزی جنگ بدر و درست از همینجا به خودم غره شدم و در سراشیبی افتادم و یکسال و نیم حسابی چک و لقد خوردم و فهمیدم که اگر خیر و برکتی به من رسیده به واسطه توانایی های من نبوده بلکه به واسطه هدایت ها و حمایت ها و به واسطه فضل پروردگارم بوده و به جایی رسیدم که امیدم از هر آنچه که میشد بهش امید داشت قطع شد و فقط خدا برام موند و همونجا دوباره شد نقطه عطف زندگی من. این برام مشابه شکست جنگ احد بود که شما اینجا مثال زدید.
شب ها تا دیر وقت ذهنم درگیر اتفاقاتی که بر من گذشته بود، برای خودم نشستم و یه کاری مشابه دوره گام به گام خانه تکانی ذهن رو تدارک دیدم و به خودم برگشتم، اشتباهاتم رو لیست کردم و طلب مغفرت کردم و شروع کردم به مرور توانایی ها و توانمندی ها و داشته ها و دلخوشی هام و به زور یک فضای فرکانسی مثبتی رو در اون شرایط داغون زندگیم باز کردم. یه اتاق تو دفتر کار اشتراکی داشتم که روزها از داخل در رو میبستم و مینشستم و شروع میکردم به نوشتن و حرف زدن با خدا و هر روز به یک فایلی به یه طریقی هدایت میشدم.
وقتایی که نجواها سهمگین میشد و قلبم به درد میومد قرائت های موضوعی قران رو هربار به یه نحو هدایتی دانلود میکردم و تو گوشم میذاشتم و همه سعیم رو میکردم که بخوابم و با اشک خوابم میبرد و تا زمان بیداریم این قرآن همینطور تو گوشم مرور و تکرار میشد.
روز بعد با حال کمی بهتر بیدار میشدم و باز با همون جهنم دیروز مواجه میشدم اما ید الله فوق ایدیهم و من به این ایمان داشتم.
از میان این سوره ها سوره رعد و سوره حمد و سوره نور خییییلی بهم کمک کرد و آیه آخر آیه الکرسی که میگه میگه خداوند دوست و یاور کسانی است که به خدا ایمان آورده اند و آنها رو از تاریکی خارج و به سمت نور میبرد و با این آیات اشک میریختم و قلبم آروم میشد.
من ایمان داشتم که وعده خدا حق است و همینطور هم شد و در تاریکترین روزهای همین دوران به یکباره نور امیدی به زندگی من دمید که در عرض 6 ماه زندگی من کن فیکون شده و پشت سر هم دارم اتفاقات خوب و خارق العاده رو تجربه میکنم و این از زمانی اتفاق افتاد که من به خداوند توکل کردم و باورهام رو تقویت کردم. این هم مثل پیروزی در نبرد خندق بود برای من و این مثالتون واقعا برای من جذاب و شنیدنی بود.
حالا بعد گذار از این مراحل دوسداشتم موقعیتم باز هم بهتر بشه و رشد کنم و یکبار هم دو سه ماه قبل با دوره گام به گام سایت جلو اومدم و یکی دو هفته هم هست که خودم با یه عنوان ثروت و موفقیت یه خانه تکانی گام به گامی رو برای خودم درست کردم و هر روز از نشانه روزم کمک میگرفتم که رو چی کار کنم تا ایکنه به دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها هدایت شدم و با اینکه خیلی وقت پیش خریده بودمش اما وقتی بازش کردم و گوش دادم و رفتم سراغ تمریناتش که انجامشون بدم انگار که من اصلا این دوره رو نداشتم و با عطش و ولع رفتم به سراغ این دوره و جلساتی و الان بعد هفت هشت روز تازه به تمرینات جلسه چهارم رسیدم.
هر جلسه رو چندین بار گوش میدم و بعدم با حوصله تمریناتش رو و فایل توضیح جلسه رو مینویسم و چند بار مرور میکنم و انجامشون میدم.
دیروز بعد از ظهر تو دلم گفتم خدایا تو خرداد و تیر که به قرآن هم در کنار فایل ها گوش میدادم چقدر خوب بود و سوره نور رو بصورت اتفاقی دوباره با معناش شنیدم و خیلی دلم خواست که باز هم هدایت بشم.
این هم بگم در حال خوندن جزء های آخر قران کوچکم هستم و داره اولین ختم قرآنم کم کم تموم میشه و اون سوره طلاق رو هم که اشاره فرمودین رو هم چند روز پیش خونده بودم و اون آیه ی زیبا رو هم مرور کرده بودم و از همه اینها جالبتر و شگفت انگیزتر پاسخ خداوند به درخواست من و شاید خیلی از دوستان دیگه بوده که این فایل با این موضوع و به این زودی در سایت قرار گرفت و خدا میدونه چقدر از شنیدنش لذت بردم.
استاد فایل ها و توصیه ها و جلسات شما مثل ابزار هستند و چقدر خوبه که بعدا هم در موردشون چنین فایل هایی رو میذارید و نحوه استفاده از اون ابزار و نحوه کارکرد و مکانیزم اثرش رو هم میگید.
چون خیلی فرق داره من نوعی کورکورانه و بدون درک و بدون اینکه هدف از انجام این کار یا شنیدن این فایل یا انجام این تمرین رو بدونم انجامش بدم و برعکس بدونم اگر این فایل رو یا این تمرین یا این حرکت رو انجام بدم به این شکل و به این خاطر و در این جهت روی من اثر میذاره و شما این رو به زیبایی در مورد مکانیزم سپاسگذاری و نحوه انجام درست اینکار هم از زبان خودتون و هم از روی آیات برامون گفتین و همین به یاد آوردن گذشته رو برامون تشریح کردین که دقیقا چکار میکنه و من هم این کار رو کرده بودم و امروز فهمیدم چه اثراتی گذاشته و به چه شکل باعث ورود این حجم از اتفاقات خوب به زندگی من شده و چه جالب سوره ضحی و صحبت های خداوند با پیامبر رو تشریح کردین و چقدر خوب برامون یه مثال فوق العاده رو آوردین که ازش تو زندگیمون استفاده کنیم.
میتونم از این فایل چند صد صفحه مطلب بنویسم حتی بیشتر از سررسیدهایی که پر کردم و میدونم این راهکار عملی و فوق العاده به چه شکل جواب میده و تجربه ش کردم و خواستم به پاس قدردانی از شما و برای اینکه بدونید این فایل چقدر برام ارزشمند بوده این کامنت رو میذارم و از خدایی که از زبان شما داره کلام نافذش رو برای ما بازگو میکنه و هدایتمون میکنه بی نهایت سپاسگزارم و شکرگذار حضورم در این سایت و بودن در کنار شما و سایر دوستانم هستم.
باز هم ممنون و سپاسگزارم و براتون آرزوی توفیقات روز افزون میکنم️
به نام خدای وهاب
خدارو صدهزار مرتبه شکر بخاطر این فایل توحیدی
استاد جانم عاشقتم و سپاسگزارتم چقدرررررر قشنگه شنیدن حرفهای خداوند از زبان تو آخه ……..
چقدررر قلبم آروم گرفت چقدر آرامش گرفتم خداجونم شکرت
استاد جونم شکر وجودت ای قشنگترین دست خداوند بر روی زمین .اینقدر قلبم اکلیلی شده دوسدارم فقط گریه کنم . اشک شوق و آرامش
چقدر نیاز داشتم به این فایل و این صحبتهاتون استاد عزیزم. از اون حسی که بهتون گفت این فایل رو آماده کنید بی نهایت سپاسگزارم و عاشقشمممم عاشق خدای توام استاد جان .چون ما هر کدوممون خداوندی که به آن باور داریم رو داریم و من عاشق خدای توام مثل زلیخا که عاشق خدای یوسف شد
خدایا شکرت وای که من امروز توی دفتر شکرگزاریم نوشتم خدایا امروز خودت یه هدیه برام بفرست و همون لحظه هم بهم یادآوری کن که این هدیه از طرف خودته و یعنی چی به همین زودی؟؟؟؟؟؟
میدونم که شما باورتون میشه که یه دقیقه پیش بهم یادآوری کرد که این از طرف منه این فایل از طرف منه اعظم
وای خدای من مگه میشه دیونه نشد
نمیتونم حسی که الان دارم رو براتون بنویسم
قدرت و قوتی میخام برای شکرگزاری چون اصلا اون قدرت رو ندارم الان و انگار که شکرگزاری من یه نفره و هدیه خدا یه لشکره که تهش مشخص نیست و من مات و مبهوت موندم
البته که من فعلا نصف فایل رو گوش کردم و گفتم باید بنویسم نتونستم تا آخر فایل صبر کنم
خداجونم شکر وجودت .تو فوقالعادهای.تودر وهم نیایی .ادعونی اسجب لکم
ای کاش تنها بودم و ساعتها گریه میکردم از این سوپرایز قشنگی که برام فرستادی
خدا جونم من بازم آماده دریافت بهترینها از طرف توام
مگه از تو بهتری داریم که برم سراغش مگه کسی هست که اینقدر سریع. خاسته های منو اجابت کنه که برم سمتش؟نه به خودت قسم که ندارم .الهی و ربی من لی غیرک؟
به هر کسی و هر چیزی وابسته شدم دلبسته شدم بهم نشون دادی که فانیه که تموم میشه که جا میزنه نشون دادی که موندنی نیست پایدار نیست .تو بهم نشون دادی بارهاااا که فقط منم که باهات میمونم که هستم همه جا و همه جوره .حتی زمانی که آدم خودش هم خودشو نمیخاد تو میخایش آخ خدای من . تو خدای من همان خدای موسی خدای ابراهیم خدای سلیمانی تو همون خدای مریمی. و خدای من
پشتم بهت گرمه خدا .دیگه هر وقت کسی اذیتم میکنه ترکم میکنه تنهام میزاره میام سراغ خودت و به خودم میگم اعظم تو دیگه تنها نیستی ضعیف نیستی وابسته و آویزون نیستی چون تو دیگه خدا داری . استاد جانم من قبلاً نماز میخوندم ولی خدا نداشتمممممم
استاد جان من قبلا روزه میگرفتم ولی خدارو نداشتم
قبلا خیلیییی تلاش میکردم که مثلا با ایمان باشم ولی خدارو نداشتم.وقتی کسی ترکم میکرد اذیتم میکرد ترکم میکرد تنهااااااای تنها میشدم حس میکردم هییییچ کسی رو توی این دنیا ندارم وای که چه احساسات مخربی پیدا میکردم تا حدی میرفتم که دست به کارهای خطرناک بزنم و بزور خودمو کنترل میکردم تازه گاهی وقتها هم یه کارایی میکردم که بازم خدا سر میرسید و منو جمع میکرد
وای که استاد این فایلت چه کرد با ما .بماند به یادگار
چقدر منو عاشقتر کردی استاد عزیزم چقدر دلگرم تر شدم چقدر نیاز داشتم به این صحبتها.چقدر باعث شدید دست به قلم بشم و چقدرررر سپاسگزارتونم من
ای کاش این نوشتن و این کامنت هیچ وقت تموم نشه این احساسات هیچ وقت تموم نشن یادم نرن
چه روزی شد امروز برام
با تمام وجودم سپاسگزارتم استاد جانم
عاشقتونم دوستان الهی من
به خدای رحمان و رحیم
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ
و بزودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
هدف از ایجاد باورهای قدرتمند کننده: باور منطقی کردن ذهن بر امکان پذیر بودن اتفاقات خوب بهبود و تغییر شرایط
منطق هایی که خداوند در قرآن برای پیامبران الهی آورده تا وعده های حق خداوند رو باور کنند و امکان پذیر بدونند نشان از این هست که خداوند خالق انسان و ذهنش کاملا اگاه از کارکرد ذهن هست و میدونه باید ذهن رو با باورهای قدرتمند کننده با منطق قوی با یادآوری نعمتها و هدایتهای خداوند با شکرگزاری توجه به نعمتها با کنترل ورودی ذهن در مسیر دریافت خواسته ها هدایتها رو دریافت و لاجرم نعمتها رو تجربه کنه
کافیه تو هر شرایطی هستم امکان پذیر بودن خواسته رو بپذیرم باور پذیر بشه برای ذهنم که اوضاع و شرایط من تغییر میکنه همه چی بهتر میشه در این مسیر الهی یادم بیارم که چه خواسته های متفاوتی رو خدا به راحتی اجابت کرده برای خدا کوچیک و بزرگ بودن خواسته فرقی نمیکنه به اندازه باور پذیر بودن امکان پذیر بودن خواستم من به همون اندازه اجابت میشم
اگر موقعه ای که یه جرقه ای از یه خواسته تو ذهنم زده شد ،یا یه تصاویر زیبایی از نعمتها و ثروتها رو میبینم و این تنوع و زیبایی رو دوست دارم که تجربه کنم همون لحظه ذهن من میاد آنقدر باورهای محدود کننده با شرایط کنونی که داری تو رو محاصره میکنه تمرکز و توجه تو رو میزاره رو باورهای محدود کننده که حتی نمیتونی در حد یه تجسم بهش لحظه ای فکر کنی در نطفه خفش میکنه نمیزاره اصلا خواسته تو قلب تو متولد بشه ذهن بسیار زیاد به شرایط فعلی تمرکز میکنه
منطق خداوند برای دریافت نعمت هاش: رب العالمین هستم خالق تمام هستی و کیهان هرآنچه میبینی و هرآنچه نمیبینی هستم و مدیریت کننده هدایت کننده هم خودمم و همه هستی گوش به فرمان منه
قدرت بی انتها و نامحدود و جاری بینیاز از اسباب از هیچ منو خلق کرده میتونه نعمت و ثروت رو جاری کنه و این کار براش اسونه چیره و سوار بر هرچیزی هست میگویم باش موجود میشود
به میزانی که رب العالمین جایگاه و قدرتش رو درک میکنم توانایی نامحدود رو درک کنم در مسیر دریافت خواستم هدایت میشم شرایط و اتفاقات به نفع من تغییر میکنه و خواستم به راحتی اجابت میشه
یادآوری تمام نعمتهای زندگیم در مورد سلامتی ،ثروت ،روابط هدایتهای خداوند امکان پذیر بودن خواستم رو مرور کنم این که خواستم رو فقط به زبون بگم مهم نیست مهم اینه که برای ذهنم باور پذیرش کنم امکان پذیرش کنم
چه زمانی من اماده دریافت خواستم هستم ؟ زمانی که مقاومت ذهنم رو با منطق کمتر و کمتر کنم شاید هرگز 100٪منطقی نشه ذهن اما هرچقدر تلاش کنم مقاومت رو کمتر و کمتر کنم خواستم خیلی طبیعی و بدیهی و منطقی وارد زندگیم میشه
یادآوری نعمتهایی که خداوند اجابتش کرده شکرگزاری کردن که تمرکز بیشتر بر امکان پذیر بودن اجابت خواسته هام هست کنترل ذهن با باورهای قدرتمند کننده باور فراوانی منو در مدار دریافت نعمت قرار میده
چطور قوانین کار میکنند ما چطور باید در زندگی اجراش کنیم ؟
تفاوت من با دیگر افراد در اجرای این قانون منو در مدار خداوند قرار میدهد
در زمان و مکان مناسبم
خرید با قیمت عالی و مناسب فروش با قیمت عالی و بالا دارم
ایده های عالی در بهترین زمان اجرا میکنم
آدمهای خیلی خوب بهترین احترام و محبت رو دریافت میکنم…..
جهان بیش از نیاز کل کیهان داره ثروت و نعمت میده وقتی در مدار خداوندم دریافتش میکنم این تفاوت رو با دیگران ایجاد میکنه و همه تعجب میکنند از این همه روانی زندگیم
باورهای قدرتمند کننده خداوند برای منطقی کردن ذهن برای امکان پذیر بودن اجابت خواسته که در آیه هایی که مطرح شده یواش یواش با خوندنش و تکرار کردنش میشه ذهن رو خلع سلاح کرد
یا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا (7)
ای زکریا! ما تو را به پسری به نام یحیی بشارت میدهیم. پیش از این کسی را همنام او قرار ندادیم.
قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لی غُلامٌ وَ کانَتِ امْرَأَتی عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا (8)
گفت: پروردگارا! چگونه برای من پسری خواهد بود، حال آنکه همسرم نازاست و من از فرط پیری به ناتوانی رسیدهام؟
قالَ کَذلِکَ قالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَکُ شَیْئاً (9)
گفت: چنین است. پروردگارت فرمود: این کار بر من آسان است، و پیش از این نیز تو را آفریدم، در حالی که چیزی نبودی.
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لی آیَهً قالَ آیَتُکَ أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا (10)
گفت: پروردگارا برای من نشانهای قرار ده! گفت: نشانۀ تو این است که سه شبانهروز با اینکه سالمی، نمیتوانی با مردم سخن بگویی.
……………………….
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ﴿3﴾
و او را از جایی که گمان نمی برد روزی می دهد، و کسی که بر خدا توکل کند، خدا برایش کافی است، [و] خدا فرمان و خواسته اش را [به هر کس که بخواهد] می رساند؛ یقیناً برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است. (3)
……………….
فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَىٰ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
پس با تأمل به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مردگی اش زنده می کند، بی تردید این [خدای قدرتمند] زنده کننده مردگان است و او بر هر کاری تواناست.
……………………..
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند [و به مقصد اعلی برسند].
…………………
وَالضُّحَى ﴿1﴾سوگند به روشنایى روز (1)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾سوگند به شب چون آرام گیرد (2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾[که] پروردگارت تو را وانگذاشته و دشمن نداشته است
(3) وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود (4)
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى (5)
أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾مگر نه تو را یتیم یافت پس پناه داد (6)
وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد (7)
وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾و تو را تنگدست یافت و بى نیاز گردانید (8)
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را میازار (9)
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾و گدا را مران (10)
وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾و از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوى (11)
……………
نکته مهم برای دیدن نعمتها و رضایت درونی : مقایسه نکردن خودت با دیگران
بحث ،بحث رضایت درونی هست که خداوند تو رو راضی میکنه تو رو به بی نیازی میرسونه اگر خودتو با دیگران مقایسه نکنی
عامل نابودی رضایت درونی مقایسه کردن خودت بو دیگرانه
خلع سلاح ذهن : صحبت کردن و یادآوری کزدن نعمتهای بینهایتی که داری هست در زمینه سلامتی ،ثروت نعمت،روابط و… مسیری هست که منو در مسیر دریافت نعمتها قرار میده هدااااایت میشی به ایده ها ،شرایط ،افراد مناسب ،موقعیتهایی که درها باز میشه نعمتها رو دریافت میکنی
عدم کنترل ورودی ذهن، عدم کنترل گفتگوهای ذهنی باعث سخت شدن کار میشه با دست خودت ،خودت رو از خواسته هات دور میکنی
ذهن نکات منفی رو خیلی بزرگ میکنه خیلی تقویت میکنه خیلی میپذیره
ذهن نکات مثبت رو قبول نمونه،تقویتشده نمیکنه ،کوچیک و ناچیز میدونه
بارهاااااا باید این فایل رو گوش بدم تا اون باورهای محدود کننده تو ذهنم ترک بخوره و باورهام بهتر بشه و نعمتها لاجرم در زندگیم جاری بشه
استاد و مریم عزیزم من عاشقتونم که انقدر سخاوتمندانه این آگاهی رو در بهترین زمان منتشر کردید عاااااشقتونم
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم و استاد مریم عزیزم وهمه دوستان گلم دوست دارم بوسه برا دستان شما بزنم که زبان خداوند هستید برای رساندن این آگاهی های عالی که در زمان مناسبی که من به آن نیاز داشتم این فایل زیبا را ضبط کردید شاید چندین بار وسط فایل اشک شوق ریختم از اینکه چگونه خداوند دارد با من سخن می گوید وبرایم ترمزهای را گفته وشیوه ایجاد باورهای قدرتمند کننده در جهت خواسته ام بیان می کند .
تجربه هایی از زندگیم می گویم مهر تاییدی بر سخنان استاد عزیزم وتفسیری بر یکتا پرستی وتوکل بر رب مطلق
یادم هست زمانی که تصمیم گرفتم فرزند دوم را باردار شوم مدتی بدون دلیل تاخیر افتاد ودر آن زمان با خدا اینگونه سخن گفتم خدایا من نمی دانم چگونه ولی تو می دانی همانطور که فرزند اولم را به من عطا کردی در حالی که من از سرعت تحقق خواسته ام در بهت وحیرت بودم این بار دوم هم برات به یقین از اولی هم راحت تر است بنا به گفته آیه های قرآنی که گفتی خلق نخستین شما از زنده کردن تان که عجیب تر بود البته خدا به زبان ما می گوید وگرنه او که همه کارها برایش آسان است .
وگفتم همانگونه که اولین بارداری شد دومی هم می شود وتو آن هستی که می گویی کن فیکون
باش پس موجود می شود برای من کن فیکون کن .
من نمی دانم ودقیقا یادم هست که این بارداری بعد از 9 ماه تاخیر اتفاق افتاد .
یادم هست زمانی که تصمیم گرفتم ماشین بخرم 10 میلیون هم نداشتم ولی از خدا خواستم ماشینی بخرم که در حد صفر باشه تا زیاد خرج نداشته باشه وتوی درین بردم عکس یک ماشین شیک قراردادم وهر روز تجسم می کردم سوار ماشینم هستم میرم همه جا از زیر گذر تونل توحید رد میشم وحالا اتفاقی که افتاد چی بود .
در قرعه کشی های خانگی که می گذارند سه تا قرعه کشی داشتم وخدا شاهد که در هر سه مورد بین 20 نفر ودر دیگری بین 15 نفر اولین وبرای بقیه قرعه کشی ها نفر سوم برنده شدم .
در حالی که اگر نفرات آخر بودم حداقل یک سال ونیم سال طول می کشید تا این پول خرید ماشین دستم بگیر واز طرف دیگر پولم کم بود ولی جور شد ومن از طریق دستان خدا به یک همکار هدایت شدم به خرید یک ماشین کوییک که توی پارکینگ خوابانده بودند تحویل بهمن سال 1401 بود که اصلا سوار نشده بودند وزیر 5000کار کرده بود نو نو در حد صفر و وقتی در ماشین باز کردم بوی ماشین خشک می داد ومشمای روی صندلی ها هنوز روش بود . کی می تونست این شرایط برام فراهم کنه غیراز خدا و تقریبا جلوی ماشین شکل عکس ماشین درین بردم بود.
یادم هر روز توی تمرین ستاره قطبی وقتی می نویسم خدایا منو هدایت کن به مشتری های خوب و فروش عالی بهم الهام میشه چه جوری پک تخفیفی از محصولات درست کنم وداخل کانالم قراربدم وبه فروش برسونم وخدا می دونه مشتری هایی از شهرستان های مختلف برای خرید به من پیام می دهند البته ایده زدن کانال وفروش مجازی الهام خدا بود وشغل استاد عزیزم که از فلوریدای آمریکا داره محصولات ارزشمندش در ایران و جهان به فروش می رساند گفتم اگر استاد تونسته من هم می توانم .
دوستان گلم این ها نمونه های از هزاران مواردی است که در زندگیم داشته ام امیدوارم روزی بیاییم ودر مورد خواسته ای بنویسم که چند وقتی دارم بهش فکر می کنم وسعی دارم ترمزها بردارم وخداوند هم دیشب با این فایل زیبای استاد منو هدایت کرد .
دوست تان دارم استاد عباس منش واستاد مریم عزیزم
بندگان توحیدی خدا بهترین ها را براتون آرزو دارم وبرای تمام عزیزانم که در سایت هستند .
درپناه حق باشید فعلا خدا نگهدار .
به نام هدایت الله
خداوندا هر آنچه که دارم از آن توست
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوبم در این سایت الهی
خدایا شکرت امروز هم در مدار شنیدن موضوعات قرآنی قرار گرفتم و چقدر حال دلم خوب شد از این کلام الله که استاد خوب توضیح دادند و با شنیدن خواندن قرآن درک من روز بیشتر و بالاتر میرود و باورهای محدود کننده من قویتر میشود
اگر باورهای محدود کننده را با این مفاهیمها قرآنی برای خودمان بهبود ببخشیم اجابت کردن خداوند برای ما با پذیرفتن و منطقی کردن ذهنمان شدنی است و هر چیزی را برای رسیدن آن امکانپذیر میباشد به شرطی که باور کنیم تا این خواستههای ما با هدایت الله اتفاق و شرایط را برای ما رقم میزند و همیشه میتوانیم اوضاع را تغییر دهیم و ثروت و نعمت را باور کنیم که میتوانیم به آن برسیم
چون در مورد خالق وقتی حرف میزنیم که ویژگیهای فرمانروایی و کل جهان هستی را در اختیار دارد پس به این باور میرسم که اجابت کردن درخواستها برای او پذیرفتنی و منطقی کردن برای ذهنم میباشد اما باید در مسیر دریافت خواستههامون قرار بگیریم و خداوند بینهایت مهربان و رزاق و رحیم است برای من و اگر به جایی نرسم و مشکل داشته باشم میدانم که از ذهنم است که مقاومت در مورد کمبودها به ما میگویدمنطق ساختن برای امکان پذیر بودن یک خواسته اصل و اساس آموزه های دوره روانشناسی ثروت 1 است. چون تنها زمانی ما در مدار دریافت خواسته های خود قرار می گیریم که داشتن آن خواسته برای ذهن ما منطقی شود. وقتی در مدار درست زندگی باشیم شرایط آدمها و ثروت و نعمت وارد زندگی ما میشود و هر کس به خدا توکل کند از جایی که فکرش هم نمیکند روزی به ما میدهد و خداوند برای ما کافیست
استاد از شما بسیار سپاسگزارم بابت مفاهیم و درک مباحث قرآنی و همچنین از دوستان خوبم و منتظر کامنت خوبشان که با کلام قرآنی آنها سایت و روحمان و نوشتهها عطرگین باشد تا انرژی شوق و شور زیادی را دریافت کنیم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
سلام استاد عزیزم
استاد من یک سال هست که دارم آموزشهای شما را دنبال میکنم و توی این یک سال نتایج خیلی خوبی گرفتم خدا را شکر ولی نتایج مالی هنوز تو زندگی من نیومده این رو میدونم که ایراد از باورهای منه و خداوند ایراد ندارد
دیروز داشتم با خودم فکر میکردم و میگفتم که با وجود اینکه من تلاش میکنم و شب و روز دارم از خدا درخواست میکنم و همیشه خدا رو تو زندگی خودم صدا میزنم چرا خداوند به من پاسخ نمیده و کم کم داشتم شک میکردم و به خودم گفتم که نمیدونم اصلاً خدای وجود داره یا نه که صدای منو نمیشنوه درخواست منو پاسخ نمیده و امروز صبح بیدار شدم و مثل همیشه رفتم تو سایت شما و دیدم یک فایل جدید شما گذاشتید و دقیقاً جواب همون سوال دیروز من از خودم بود که چرا خدا را صدا میزنم و جواب نمیده لابد اصلا وجود ندارد و جواب
اینکه ایراد از باورهای منه و خداوند هیچ محدودیتی در قدرتش نیست و من تو مدار دریافت پاسخ خواستههام نیستم واقعاً نمیدونم از شما چه جوری تشکر کنم و از خدای خودم تشکر کنم که از طریق شما جواب سوال منو بهم داد واقعا سپاسگزارم از خداوند مهربان دانا و شما استاد مهربان آگاه
سلام و درود خدا بر بنده مخلص خدا استاد عباسمنش گرانقدرم.
چقدر شما خوب و زیبایی. زیبایی در شخصیت، زیبایی قلب و روح.
چقدر خوشحال و سپاسگزار ربی هستم که من رو در این راه قرار داده به همین دلیل یکی از دلایلی است که به خودم و داشتن چنین خدایی افتخار می کنم.
این جلسه کاملا و کاملا یک جلسه قرآنی عالی مرتبط با دوره 12 قدم هم محسوب میشه.
یک فایل به ظاهر هدیه ولی فوق العاده آموزنده و عملی و دلنشین کلاسی محسوب میشد که جا داره صمیمانه از شما استاد عزیزم قدردانی کنم. چقدر خوبه این فایل ها واقعا. عاشق این آگاهی ها هستم.
من جزو معدود دفعاتی هست که ساعت 4 خوابم برد. و ساعت 7 حدودا بیدار شدم.
با خدا صحبت کردم (ستاره قطبی) که مدتیه دارم در زمان آلفا و ستاره قطبی روی آرامش جسم و ذهنم کار میکنم بطوری که دیشب یکی از دوستان قدیمی ام رو ملاقات کردم بهم گفت رضایت و آرامش درونیتو احساس کردم.
و اما امروز بعد از ستاره قطبی اومدم گفتم یا رب من، نمی گم الله میگم ای رب ابراهیم ای رب موسی ای رب سلیمان ای رب نوح و یوسف و محمد ای رب قرآن تو همون ربی هستی که کل کره زمین با همه مخلفاتشو به زیباترین و هوشمندانه ترین حالت خودش از هیچی، پدید آوردی و خلق کردی.
تو این همه بدن و جسم انسان ها رو زیبا و پیچیده خلق کردی، یا رب خورشید و ماه ای پدید آورنده روشنایی روز و تاریکی شب، ای که بصورت قلب تپنده در سینه و جریان خون در رگها و شاهرگهای من حرکت داری،
ای قدرتی که معده و کبد و کلیه و مثانه و پوست و مو و چشم و گوش به اندازه ی کافی و لازم برای کارهایی خاص، در من و برای من خلق و ایجاد کردی، نه اینکه ایجاد کرده باشی بلکه بخشی از خودت هستند اجزای بدن من.
امروز نشانه ای دقیق و واضح بهم بده و بهم نشون بده بگو باهام حرف بزن من آماده شنیدم تو بهم دقیق میگی و میفهمونی و منم با کمال میل میشنوم و میبینم این چشمها و گوش ها و قلب و حسم به روی تو بازن و در اختیار توست
هر جا ببری ساحل همونجاست
خدایا بدو بیا مساله ای دارم و نمیدانم چه کنم و نمیتونم انجامشم بدم بیا وارد شو
البته بارها دیده ام در زندگی خودم یا شنیدم در زندگی دیگران که حتی وقتی من خبر نداشتم یا قبل از اینکه صدات بزنم یا یکبار بهت گفتم بلافاصله تو کارتو فعالیتتو شروع کرده بودی در خفا و آهسته و بی سروصدا. من نفهمیدم.
بهرحال چند روزه میگم دوست دارم توحید و توکل مو قویتر کنی ایمانمو به غیب خودت به توانایی ها و علم و عقل و هوش و خرد بی نهایت و عشق و محبت تمام نشدنی خودت هر روز و امروز بیشتر کن این حسشو خیلی دوست دارم…
اومدم بزنم روی نشانه من دیدم استاد این فایل فوق العاده کلاسیک رو همین دیشب تازه گذاشته گفتم خب همین فایل برای اجابت دعاست همین میتونه نشانه و پاسخ من باشه.
من دلگرمی میخواستم خدا برام شد.
بهرحال سوال من جسمی بود.
دیشب قبل از خواب خدا به زبونم انداخت گفتم به خودم بابا نترس. نترررسس. هیچی نمیشه. اون بلای اصلی خوده ترسه نه اون مساله جسمی یا هر مساله و تضاد دیگه ای.
اگر ادعا میکنی و میخوای دوست خدا باشی پس وارد فاز غم و ناامیدی و ترس و نگرانی نشو. نترس هیچی نمیشه
این موضوع این بدن سازندش من که نبودم هیچ آدمی نبوده و نیست که بتونه ذره ای از این رو خلق کنه نترس بدنم از یه تک سلولی بوجود اومده
مگه نبود که چند سال پیش بابت معده ام چقدر ناراحت و پریشون و نگران بودی بعد از مدتی بی خیالی خیلی زود تا 90 درصد خوب شد و کلا فراموش کردم؟
الانم همونه دیگه.
مگه خداوند نبود که طی دو سال گذشته مستاجرهای خوبی رو در بهترین و درست ترین زمان و به بهترین شکل که بسیار برای من سخت و غیر ممکن بود اون پیدا کرد و خودش اجاره داد؟!
مگه خداوند خودش در کمال ناباوری و تعجب منو نیاورد توی قانون سلامتی؟
مگه به لطف خودش با هدایت و راهنمایی و قوت و قدرت خودش نیست که الان نزدیک به یکماه من دیگه قرص مسکن نمی خورم و حتی دیگه بخاطر مسکن طرف داروخونه هم نمیرم؟
مگه خدایا خدای من ای رب من ای که از من به من نزدیکتری عاشق تری و تمام مصلحت و نیازها و نحوه برآورده کردنشون رو بلدی تو درست 10 روز قبل از قانون سلامتی آیه قرآنی رو بهم الهام نکردی عین وحی بر پیامبر، مگه آیه 19 سوره یوسف رو بهم نگفتی و نشونم ندادی که : کاروان از راه رسید و یوسف نجات یافت؟!
و چندین آیه دیگه که واقعا هزار بار هم بگم واسم لذت بخشه.
بخداییه خودش قسم می خورم
بخاطر تضاد و ناراحتی که چند ماه پیش برام پیش اومده بود با یکی، ازش هدایت و کمک خواستم آیه اومد دعای حضرت ابراهیم، که خدایا نام منو برای آیندگان نیک و زیبا بکن. در اصل زبان و لسان آنها رو برای نام من زیبا و بدرستی بچرخان.
گفتم از الان خدایا ممنونتم سپاسگزارم.
این ها از فضلته، نه بخاطر خودم که بخاطر بزرگواری و مقام خودت.
مگه میشه تو با اینهمه عظمت و پادشاهی با اینهمه مهر با اینهمه کمکها و هدایتهای قرآنی نسبت به من و بنده هات، برای روشنگری، از من حمایت نکنی. مگه در معرفت و عشق و قدرت تمام نشدنیت، نمیگنجه؟ البته که حسم خیلی بیشتر از قبل تر ها میگه میگنجه، (چه حس زیبا و مقدسی دارم)
فقط مشکل در کمبود این باور و ایمان من هست خدا. نه در تو.
تو که کمال و علم و محبت و توانایی مطلقی،
خداجون پس یه کاری کن لطفا، بیا و با این معرفتت، اطمینان و قدرت ایمان قلبی منو به امکان پذیر بودن خواسته هام، به توانایی ها و قدرت خلق خودت، به شرک نورزیدن، به ایاک نعبدو و ایاک نستعین به قدرت خلق در لحظه حال، به حمایت های پدرانت، به اینکه برام درمانگری و قدرت شفا دهیت، به رزاقیتت، به اینکه بر هر کار و هر کار و هررررررر کار و هرررر چیزی قادری بیشتر و عمیق تر کن.
بیا و منو با خودت دوست تر و رفیق تر کن.
بیا و با معجزه های بیشتر و بیشترت بهم حال بده بخاطر همون لحظه مقدسی که منو خلق و دعوتم کردی.
بیا و با خدایی کردنت باز هم مثل سری های قبلی کاری کن با معجزاتت، ایمانم و سپاسگزاری ام هی بیشتر و بیشتر و خالصانه تر بشه.
میخوام اشکای خالصانه ام در بیاد مثل سری های قبلی.
میخوام تمام زندگیم تو باشی.
میخوام به هر جا بنگرُم
روی تِه بینُم
به صحرا و کوه و دشت و دمن همش ته بینم.
به جسمم به آدمها به اتفاقات به طبیعت به گلها و حیوانات و لباس ها و غذا و پول و امکانات و ایده ها و علم و نام نیک و کسب وکار و تخصص و اعتماد به نفس و ایمان و معنویت و به هر چه بنگرم بازم ته بینم.
عشقبازی با توعه، که حالمو خوب میکنه.
این درمان رایگان موثرترین درمان جسم و روح و شفای قلبه.
شفای هر درد بیدرمانه. شفای هر فقر شفای هر رابطه شفای هر مساله ست.
خدایا هیچ وقت حرفام تموم نمیشه
از این کلمات خودم هم دوباره اشک های قشنگم سرازیر شده.
بقول حضرت علی خدایا من بدون عشق تو چیکار کنم آخه.
من بدون تو چطوری دوام بیارم
زندگی من با تو گلستان میشه
با تو زیبا ست
با تو با معناست
با تو بی نقص میشه
خدا قلبم تو رو میخواد
به هر خیر و برکت و نعمتی که بدی مشتاق و سپاسگزارم
تو نمی تونی اجاره بدی مسائل بر من غلبه کنن
در مرام نامه تو اینا نیست.
در تعهد نامه تو هدایت و محافظت و مراقبت از جسم و تمام امورات مادی و معنویم بعهده تو و بر دوش توست.
چه کسی راستگوتر و عمل گراتر و خوش قولتر و خوش وعده تر از تو.
هر چقدر اوضاع بد و ترسناک و ناامیدکننده باشه.
معمولا هدایتهای تو غیر معمول و غیر منطقی هستند من با چشمام دیدم.
آخه از نجات یونس از دهان نهنگ بیشتر؟
از فرش از چاه رسیدن به تاج و تخت رسیدن و مشاور پادشاه مصر شدن و علم و عزت پیدا کردن در کشور مصر بیشتر؟
خداوندا ای رفیقم ای پدرم ای تنها راه نجاتم محتاجم به (ایمان به قدرتت به معجزه هات به عزتی که از خودت در من گذاشته بودی و یک عمر دنبالش میگشتم) پس دلگرمی و امید و ماهیچه های ایمان منو هر روز قویتر کن.
تو اشکال کار من بگو
تو منو تصحیح کن
تو منو هر روز کمی بهبود بده
تو از اینکه بصورت شفا و سلامتی و فکر و غذای خوب و شادی و عشقبازی و عشق و عزت و لذت و لحظه حال میشی برام بی نهایت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
ارادتمند مهدی رجبی
به نام خدایی که رب العالمین است.
سلام خدمت استاد و بانو شایسته و دوستانم
دقیقا بزرگترین مشکل من اینه که هر خواسته ای که دارم
ذهنم سریع شرایط فعلی رو بهم نشون میده
میگه تو الان با این درامدت چطوری میخای اون خونه و ماشین رو داشته باشی.
تو باید 100 سال با این درآمد کار کنی تا بتونی اون خونه رو بخری
بیخیال شو پس.
واقعا خیلی از خواسته رو اصلا نمیشه تجسم کرد یا فکر کرد بهش ،انقد که ذهن شرایط فعلی رو در نظر میگیره.
ولی وقتی این آیه ها دارن میگن
اگه در مسیر درست با باور های درست حرکت کنی .حتما انقد بهت داده میشود هر نعمتی که راضی شوی.
وقتی ما باور های درستی درمورد خواسته داشته باشیم ،هم فرکانس میشویم با خواسته و این قانون خداونده که ما به اون خواسته برسیم،
فارق ازین که الان تو چه وضعیتی هستیم.
اصلا مهم نیست الان از نظر مالی ،روابط، سلامتی تو چه وضعیتی قرار داریم،
از زمانی که ما شروع کنیم به تغییر افکار و باور هامون وشخصیتمون،
از همون لحظه همه چیز میتونه بهتر بشه،
این وعده خداونده که اجابت کنه درخواست های مارو،
امکان نداره ماتغییر کنیم و نتایج تغییر نکنه.
چون خداوند در هر لحظه داره به درخواست ها ونیاز های ما پاسخ میده،
و ما به اندازه باورهامون میتونیم اون خواسته هارو دریافت کنیم.
پس ایراد از فرستنده نیست ایراد از گیرنده است.
برای باور پذیری یک خواسته
ازین منطق میشه استفاده کرد که اگه بقیه تونستن برسن پس منم میتونم ،فلانی که شرایطش از الان منم بدتر بود و انقد موفق شده پس میشود.
یا این منطق که من با افکارم و باور هام و کانون توجهم دارم زندگیم رو خلق میکنم پس من اگه به قوانین خداوند عمل کنم هرچیزی شدنی است.
هیچ خواسته ای نیست که نشه بهش رسید
اصلا مهم نیست وضعیت الان من چیه.
یا من با استفاده از قوانین خداوند به فلان خواسته قبلا رسیدم
پس اینم میشه ،راه رسیدن به هر خواسته ای یکی است.
اونم ساختن باور های درست در مورد اون خواسته، به منظور قرار گرفتن در مدار دریافت هست
اونوقت من اجازه میدم که اون خواسته ای که قبلا خدا اجابت کرده بود ،وارد زندگیم بشود.
واقعا خیلی باید تکرار بشه این فایل که انقد شرایط فعلی رو در نظر نگیریم.
چون واقعا خیلی از خواسته های ما با شرایط کنونی ما قابل مقایسه نیستن،و ذهن خیلی سریع میتونه مارو ناامید کنه که حتی یک قدم هم بر نداریم برای اون خواسته.
آگاهی های این فایل همیشه باید تکرار بشه
تا یادآوری بشه که وعده خداوند اینه که ثروت و نعمت و سلامتی به ما داده میشود در هر لحظه، اگه ما دریافت نمیکنیم به این معناست که ما با باور هامون جلوی دریافت رو گرفتیم،
وگرنه باران نعمت ها در حال باریدن هست همیشه،
ما باید خودمون رو تنظیم کنیم روی موج دریافت.
و اصلا مهم نیست چقدر اوضاع نامناسب تو مسائل مالی، روابط و سلامتی
خدایی که این قانون رو قرار داده
و قبلا مارو به کلی خواسته رسونده
و کلی آدم دیگه بااستفاده از همین قانون خدا خواسته هایی که ما در ذهنمون داریم رو دارن زندگی میکنن.
پس همین خدا میتونه مارو به هر خواسته ای برسونه فارق ازین که شرایط الان چقدر نامناسب هست.
چون بگوید باش پس بیدرنگ موجود میشود.
تنها قدرت در کل کیهان این وعده رو داده که هرکسی در مدار دریافت نعمت ها باشه حتما دریافت میکند
و اصلا هیچ منطق و عاملی نمیتونه جلوی این دریافت رو بگیره
پس بیخیال شرایط فعلی
همه چیز امکان پذیر است، هر خواسته ای وارد زندگی ما میشود
اونقدر که ما راضی بشیم.
عاشقتونم
در پناه رب العالمین شاد و ثروتمند و سلامت باشید.