آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/06/site.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-06-22 07:56:442024-06-08 22:27:07آنچه از سفر به لاس وگاس آموختمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام، روز دوازدهم سفرنامه
نکاتی ک من از این فایل گرفتم:
۱_ ما بصورت طبیعی لیاقت شادی و ثروت رو داریم ودفقط باید روی باورهامون کار کنیم
۲_اگر حالمون خوب باشه اتفاقات خوب ،ثروت و سلامتی به سمتمون سرازیر میشه
۳_شادی یک امر درونی است و نباید انتظار داشت ک از بیرون بیادچون اگه منتظر عوامل بیرونی باشیم تا حالمون رو خوب کنه هیچوقت این اتفاق نمیوفته و حتی حالمون بدتر هم میشه
۴_ثروتمند شدن یک امر ذهنی است و یک شبه اتفاق نمیوفته ،باید روی باورها کار کرد و هرچه بیشتر روی باورها کار کنیم مدارمون تغیر میکنه وجهان ایده ها و شرایط پولساز رو به سمتمون میفرسته
۵_شانس عامل ثروت و سلامتی نیست و افراد ضعیف ک خود را لایق ثروت به صورت طبیعی و قدرتی ک خدا برای خلق زندگی درهمه جنبه ها ب ما داده رو نمیبینند به شانس اعتقاد دارند
۶_ میتونیم حس خوب رو در خودمون ایجاد کنیم مثلا با شکرگزاری،با باورکردن خدا ،ساخت باورهای قدرتمند کننده و.. و بعد از اون اتفاقات خوب و لذت بخش برامون میوفته
به نام الله
وقتی که ما میفهمیم که روند طبیعیه جهان اینطوریه
که ما با تمرکز کردن بر نکات مثبت هر لحظه از زندگیمون به احساس خوب میرسیم
و شکر گذار خداوند هستیم و تحسین میکنیم این زیبایی ها را که حتی در سخت ترین شرایط هم ما را احاطه کرده اند
با ادامه دادن این روند درست و آگاهی به قانون تکامل هم از مسیر زندگیمون لذت میبریم
و هم در کمال لذت به آسانی و خود به خود به تمام خواسته هایمان از کودکی تا خواسته های بزرگمان میرسیم
پس رها باشیم از تمام انسان ها و ناخواسته ها و چرت و پرت هایی که در ذهن بیشتر مردم هست
و آگاهانه کانون توجهمان را کنترل کنیم و این مسیر زیبا و خداگونه را ادامه دهیم تا به مداری برسیم که فرکانس خواسته ها را ارسال و
در کمال لذت و آرامش به خواسته ها برسیم و باز هم خواسته های بزرگتر
.
.
.
مهمترین رابطه ی ما رابطه با خداوند هست
و تمام اتفاقات زندگیه ما حاصل این رابطه هست
پس تنها وابستگیه ما باید به خداوند باشد و فقط به خودش توکل کنیم در هر لحظه از زندگی
حتی به زیبایی ها و خواسته هایمان هم نچسبیم
چون ما لیاقت رسیدن به خواسته ها و زیبایی های بسیار بزرگتر را داریم
و خود را به هیچ چیزی محدود و وابسته نکنیم به جز خدا
و همه چیز را به او بسپاریم
.
.
.
من با نوشتن دیدگاه هر روز این سفرنامه مشکل داشتم و کمالگرایی میکردم و میخواستم شرایط ایده آل شود بعد بنویسم
ولی با یادآوری تعهدم قبل از سفر فهمیدم این نجوایی بیش نیست
و با دیدن افرادی که قدرت کلام بالایی داشتن حسرت میورزیدم
ولی به قول استاد باید علاوه بر میوه ها ریشه و تکاملی که برای رسیدن به این میوه ها طی شده را هم دید
و از زاویه ی خدا به هر چیز نگاه کرد و به نکات مثبت هر چیز توجه کرد
چون از دید خدا همه چیز زیبایی و نکات مثبت هست
و من هم تحسین میکنم قدرت کلام بالای همسفرای عزیزم را و خدا را شکر گذارم بخاطر تشخیص این ترمز به آسانی و خود به خود
طبق روال طبیعیه دنیا
پس آسان بگیریم همه چیز را و فقط نکات مثبت را ببینیم تا این جریان طبیعی در ما جاری شود
خدایا شکرت
برگ دوازدهم سفرنامه
سلام به همگی
مهمترین چیزی که بیشتر از همه از شنیدن این فایل و خواندن این برگ از سفرنامه در ذهنم عمیق تر شد و توجه ام را جلب کرد، این قانون است که ما چنان خالق زندگیمان هستیم، که میتوانیم آن را در تمام جنبههایش با کار کردن و سرمایه گزاری کردن روی خودمون فعالش کنیم.
ما با باورهایمان خالق زندگیمان هستیم، که هر بار با توجه به همین باورها دوباره سازی میشه و ما می تونیم با سپاسگزاری و کنترل ورودی ها و تحسین و دیدن زیبایی ها به سمتِ ورژنی مثبتتر و خلاق تر و آگاه تر هدایت بشیم و در همه ابعاد یه ورژن جدید از خودمون و جسم مون و ذهنمون بسازیم…
پس نگین، در این صورت هیچ گونه بهانه ای از سمت بیرون پذیرفتنی نیست، و هرگونه واکنشی هم به بیرون نشون دهنده این هست که داری زندگیت رو منوط میکنی به شرایط بیرونی و متوقف تا فلان شرایط ایجاد بشه تا من شاد شم تا من بهمان باشم تا من کیف کنم !! نه نه نه
کاملا برعکسِ یا نگاهِ ت رو به زندگی از نظر ذهنی تغییر میدی و هر بار با باورهایِ قویتر خودت رو تقویت میکنی، یا هیچی دیگه!!!
الکی که که نیست باید حواست به ذهنِ چشموشِ عجولِ فراموش کار باشه!! باید حواست باشه به جاهایی که فکرا حالت رو بد میکنن! تا مچِ رفتاراتو بگیری و تا همون جا شروع کنی به زمزمه باورهای قوی تر، تا همون جا قدرت و فراوانی و مهربانی و حمایتِ پروردگارت رو به یاد بیاری و بتونی به این سمت باور سازی کنی…
مثلا یادته چقدر چقدر آرامشِ تو بیشتر شد و خیالِت راحت شد، وقتی که فهمیدی میتونی خیلی چیزا رو بدون اینکه نگران چگونگی انجام شدنشون باشی، بسپری دست خدات و اعتماد کنی به اون خدا که در دلت صداهایی به پا میکنه که از جنس آرامش و عشق و امید و حال خوبه ، و تو باید و باید هزاران مرتبه اینا رو تو ذهنت تکرار کنی، تا بفهمی که اون خدا چقدر قدرتمند و مهربونه چقدر روزی رسان است و جان و جسم را به بهترین حالت هایش سوق میدهد و کیف کنی از این خدا با این قوانین با این نداهای آرامش بخش که در هر لحظه با هات حرف میزنه ، وقتایی که میشنوی و عمل میکنی، دیدی چه اتفاقایی می افته و تو چه طوری در اوضاع فوق العاده پیش برده شدی، در حالی که اصلا حواست نبوده که بابا این خدای درجه یک داره به فرکانس های تو که حاصل توجه تو و نگاه تو به موضوعات هست، واکنش نشون میده، هرچی به زیبایی ها و تحسین و شکرگزاری و عشق و امید توجه کنی میتونی باورات رو محکم تر و پایدار تر کنی در زمینه هایی که میخوای و وقتی باورا محکم بشه دیگه امکان نداره اتفاق ناخواسته پیش بیاد!!
خدای من اینطوری میشه که اوضاع تحت کنترل در میاد! تلاشِ ذهنیِ روزانه مداوم میخواد…
خدایا خودت کمکمون کن.
یا الله
دوازدهمین روز سفر نامه
😁😁
با سلام خدمت استاد عزیزم
و خانم شایسته دسته گل🙋♀️🙋♀️🙋♀️🌹🌹🌹
مطلب امروزم در مورد بخت آزمایی و پولدار شدن های یک شبه .. و یا برنده شدن … و خلاصه پولدار شدن از طریق نادرست..که تکاملی درست در آن نبوده
من سالهای زیادی کار و تلاش کردم و همیشه فکر میکردم با کار و تلاش سخت و طاقت فرسا و زحمت میشود پولدار شد و به موفقیت رسید این طرز تفکر من قبل از آشنایی با استاد بود .. و یا همیشه فکر میکردم یک شانسی بیارم وو شرایطی بوجود بیاد منو یهویی به ثروت برسونه..
یعنی دوتا طرز فکر مخرب و ترمزهای من در اون دوران بود
من با کار و تلاش بی وقفه شبانه روزی هیچ لذتی از زندگیم نبردم .. نه درست با بچه هام میتونستم ارتباط بر قرار کنم و ببینمشون و اصلا به کار های خونه زندگیم نمیتونستم برسم با همسر خدا بیامرزم هم که اصلا ارتباط جالبی نداشتم
و اصلا همیشه حسرت داشتم که طلوع خورشید رو در خونه ام بتونم ببینم و نمیدونستم آفتاب خونه ام چی شکلی هستش .. خب این از شرایط خونه و زندگی که بزرگ شدن بچه هامو اصلا ندیدم بماند…..
البته با کارو تلاش به موفقییت های ریز و درشت رسیدم که البته به قیمت این چیزهای مهم زندگیم …. که البته بعدها همه اینهارو هم از دست دادم …..تمام شد
دومین ترمزم . این بود که…
فکر میکردم من باید یهو به همه چیز دست پیدا کنم و پولدار بشم
که اینم خودش یک معقوله ای برای خودش داشت..
بعد از به رحمت رفتن همسر خدا بیامرزم خب تمام اموال و خونه و زندگیم بدست من افتاد .. البته با شرایط بشدت بد….
همسرم در سانحه تصادف بمدت دو ماه در بیمارستان به کما رفته بود و من از کار بیکار شدم ومدام دنبال کارای دادگاه و پاسگاه مربوط به تصادف و دیگر کاراها و دنبال کارای دوا و دکتر و و کارهای نیمه تمام همسرم و و…. و خونه و زندگی .. که بماند بعدش انحصار وراثت … .. بعدش تقاضای پسرم از ارث… و حرج و مرج ها شروع شد .. بازم بماند
که این اموال هم به طریقه های مختلف از بین رفت و و ما همه چیزهایی که بسختی بدست آورده بودیم از دست دادیم رفتیم زیر زیره صفر .
😏😏😏
تمام این حرفارو زدم بگم که هیچوقت با یهویی .. و یا پول مفت یک شبه و قرعه کشی ووو قمار و بلیط بخت آزمایی و یا هر چیزی شیبه اینها به چیزی نمی رسیم
و اگر هم برسیم یک توهم محضع و اگر هم بدست بیاد کوتاه و موقتی است
با توجه به توضیحات استاد راجب زندگی حضرت ابراهیم و تحقیق خودم به این نتیجه رسیدم که:::
اگر برای هر چیزی مانند ابراهیم هدایت بطلبی و صبور باشی مطمعنان به بهترین شیوه به آن خواهی رسید
و بقول استاد نمیخواد زحمت و تلاش فیزیکی سختی داشته باشی ..
من خودم بعد از اینکه روی افکارم کار کردم و تلاش ذهنی درست و با توجه به نکات مثبت درهای رحمت و برکت و فراونی به زندگیم باز شد
البته هنوز در زمینه مالی قوی نشدم که بتونم محصولات استاد رو تهیه کنم ولی بطور مداوم و مستعمر در این زمینه روی خودم کار میکنم
و
و ایمان دارم وعده ی خداوند درست هست و من فرکانس خودم و زندگی ام را خلق خواهم کرد با توجه و سپاسگذاری برای هر آنچه که دارم و هرآنچه که تا کنون داشته ام
🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹
در خاتمه
فقط از استاد عزیزم تشکر قدر دانی میکنم که چشم دلم را به روی حقیقت باز کرد و از اینکه در مسیر روشناییی هدایت شدم از جهان هستی و استادم بی نهایت ممنون و سپاسگذارم
و از خانم شایستع عزیز وو مهربانم هم نهایت تشکر و قدردانی را می نمایم از اینکه چنین فضایی را برای پیشرفت و تکامل بچه های سایت فراهم کردند
واقعا ممنون و سپاسگذارم
🙋♀️🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹
انشالله همیشه شاد و سربلند باشید
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹🌹
👣👣👣👀👀👀👀😁😁😁🙋♀️🙋♀️
به نام خدا
روز 12 سفر
آنچا از سفر به لاس وگاس آموختم
چقدر فضای این فایل زیبا هست به همه پیشنهاد میکنم تا فایل رو تصویری دانلود کنن. گلهای زیبای پشت سر استاد، مجسمه بزرگ و با ابهت مصری و طبیعت زیبا. عالیه لذت بردم
یه عالمه آدم وجود دارند که نمیتونن احساس خوب رو در درون خودشون پیدا کنن. این آدمها به دنبال همه لذت ها، شادی ها و ثروت ها در بیرون خودشون هستن. این افراد برای رسیدن به شادی های موقت و گذرا دست به دامان چیزهای بیرونی مثل مشروب، مواد مخدر، قمار و…
میشن فارغ از اینکه بدونن با وجود این موارد، همه شادی ها و لذت ها گذرا و موقتی هستن.
این آدمها نمیدونن که خوشی و حس خوب پایدار باید از درون ما سرچشمه بگیره و وابسته به عوامل بیرونی نباشه. این افرا قطعا عزت نفس پایینی دارنچون با خودشون حال نمیکنن، به بقیه وابسته هستن و احساس ارزشمندی ندارن.
هر چیزی و هر کاری به تکامل نیاز داره. هیچ چیز شانسی نیست. یه شبه نمیشه پولدار شد. یه شبه همه چیز خوب و مطابق میل نمیشه. ما باید حواسمون باشه که یک شبه همه چیزمون رو از دست ندیم. اونیکه قمار میکنه نه تنها به چیزی نمیرسه بلکه یه شبه همه چیزش رو از دست میده و حالش هیچ وقت به طور ثابت، خوب نیست.
خلاهای درونی ما، با باورکردن خودمون، توانمندی هامون، ایجاد باورهای مثبت در مورد ارزشمندی ها واحساس لیاقت و ایمان مطلق به خدا و احساس خوب نسبت به داشته ها ایجاد میشه نه چیزی غیر از این.
خدا برای من کافی است و چقدر با حس کردن خدا، حالم خوبه. خدایا شکرت
یا حق
سلام استادودوستان عزیزم
روز۱۲سفر نامه زندگی
بازهم خدا،خدا،خداکه رب العالمین :فرمانروای هردوعالم،وقتی خداروباورداری وقتی بهش ایمان داری یعنی وقتی میدونی کل قدرت درهردوعالم دردستان پرمهرخداوندیکتاست چه نیازی به شانس،فقط باورخداوندوتوکل به خداوندکافیست خودش مسیری که به ثروت فراوان میرسه هدایت میکنه،منم مثل همه خواسته هایی دارم ومثل همه یه جاهایی ذهنم یه حرفایی میزنه امااون حرفارومخصوصا اگه ازترس باشه میزارم پای نجواهای شیطان وازاونجایی که سعی میکنم باشیطان کاری نداشته باشم درمقابلش می ایستم وکلمات وجملاتی که خداروبه یادم میاره تکرارکنم درذهنم وچه زیباگفت خداوندیکتاکه یادخداآرامش دهنده ی دلهاست،خدایاسپاسگزارم به خاطرهدایت هرچه بیشتربه سمت خودت
درپناه خداوتوکل به خدابه تمام خواسته هاتون برسیدمخصوصاآرامش وحس خوب که خودش همه چیزورقم میزنه
بنام خدای هدایتگر
دوازدهمین روز سفرنامم (دور دوم)
سلامی دوباره بر عزیزانم
امروز به سمت خواندن کامنت یکی از دوستان عزیز هدایت شدم.کامنت در رابطه با آگاهی های دوره عزت نفس بود و این دوست عزیز با قلبش توضیحاتی نوشته بود که برای من آگاهی هایی نااب بود.
پیام نوشته های این دوست عزیز در رابطه با احساس گناه بود.احساسی که سالها وجود ایشان رو در برگرفته بود مثل خود من.
در دور اول سفرنامه روی احساس گناه کار کردم و ردپایی از خودم دارم.این روزها فکر میکردم که دیگه این احساس چندین ساله از بین رفته و تموم شد اما امروز متوجه شدم که هنوز اثراتش در وجودم و نگرش هست.
امروز چندی درک کردم که احساس گناه باعث عدم ورود چه نعمت ها و ایده هایی در زندگیم شده و دقیقا مثل یک سد برایم شده.با هدایت خداوند و خوندن نوشته های زیبای دوست عزیز تونستم به درک بهتری از قوانین برسم و از این طریق احساس گناه رو در وجودم بیشتر ریشه کن کنم.امروز درک کردم که قوی ترین پاشنه آشیل من این احساس گناه هست.
امروز باز متعهدانه تصمیم گرفتم که بشدت این احساس رو از بین ببرم.احساسی که نشات گرفته از شیطان هست.
امروز درک کردم که من فقط و فقط مسئول زندگی خودم هستم و نه هیچ کس دیگه و نه هیچ کس دیگه.
خدارو هزاران بار شاکرم بابت هدایت هر لحظش.هروقت ازش خواستم که پاشنه های آشیل من رو بهم متذکر بشه خیلی سریع جواب داد و من رو هدایت کرد:
” ما تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم”
با دیدن دوباره فایل امروز ذوق و شوقم برای ادامه زندگی بیشتر شد.اینکه من تصمیم گرفتم جز افرادی باشم که تعهدانه روند تغییرات باورها رو طی میکنن و متعهد شدن که بر روی خلاء های درونیشون کار کنن خیلییی خوشحالم.
خوشحالم که جز اون یک درصدی هستم که استاد گفتن.اون یک درصدی که تصمیم گرفتن طور دیگه ای به زندگیشون و جهان نگاه کنن.
اون درصد بسیار اندکی که باور کردن و ایمان دارن، خوشبختی یک عامل درونیست نه بیرونی و به همین خاطر در تلاشن با تغییر نگرش و باورهایشان یک زندگی کاملاا متفاوت رو از عموم جامعه دنیا تجربه کنن.
خوشحااااالم که عضو این خانواده صمیمی، دوست داشتنی و پر از عشق هستم و این آگاهی های ناب رو باهم به اشتراک میذاریم.
استاد جان من همیشه فکر میکردم که با سفر کردن به همچین شهری که خیلی هم در دنیا معروف هست، میتونم خوشبختی رو تجربه کنم. اما خیلی وقته که با هدایت خداوند یکتا و این خانوده بی نظیر درک کردم که خوشبختی تنهاا یک عامل درونیست و به راه راست هدایت شدم.ازت ممنونم که اینهمه آگاهی ناب رو بصورت رایگان در اختیار ما قرار میدی.
شااد و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا
” الحمد الله رب العالمین”
سلام به رهروان راه حقیقت
🌹سفرنامه روز دوازدهم🌹
شادی … واژه ای که من خیلی به دنبالشم و ایمان دارم به حرف استاد که میگه باید شادی رو در درون خود پیدا کرد و گرنه این لذتهای کوتاه و گذرا هیچوقت نمیتونن تغییری در زندگی ما بدهند.
من خودم در این سالها خیلی بدنبال شادی بودم و فکرمیکردم مثلا رفتن به یه جمع چندساعته و خندیدن میتونه حالمو خوب کنه و در حالیکه بعدش دوباره همه چی به روال قبلی برمیگشت . باور دارم خلق آگاهانه ی لحظات شاد میتونه مسیر فرکانسی مارو به سمت مثبت متمایل کنه اما در واقع این راه بسیار طولانیه و چه بسااگه فرکانس غالبمون منفی باشه در نهایت یک مسیر زیگزاکی باشه و بس
باید از درون خودم شادی رو پیدا کنم باید همین جایی که هستم همین لحظه شاد باشم و برای این شادی بزرگتررین دلیلم خودم باشم باید بتونم فرکانس غالبم رو مثبت کنم تا وارد سراشیبی اتفاقات خوب بشم و برای شاد بودن نیازی به زور زدن نداشته باشم
وقتی ته دلت غمگینی و میری بیرون که یه هوایی بخوری و حالت خوب بشه و دوباره که برگشتی بازهمون ادم غمگین هستی ولی اگر روی خودت کار کنی و شادی رو در درونت پیداکنی هرکجا باشی ارام و شادی و در فرکانس الهی هستی
من تصمیم دارم در کنار تمام دهن کجی های این زندگی شادی را در درونم پیداکنم اونم با ایمان به خداوند … میخواهم انقدر ایمانم قوی شود که بدانم اینجا سرابی بیش نیست و تمامی این ادمها و مشکلات بزودی جوری پودر میشن که انگار اصلا نبودن و فقط من میمانم و خدای من و خواسته هام
الحمدلله
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست
سلام به همه دوستان هم فرکانسی و استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
نکات مهم امروز سفرنامه
چقدر خوبه که آدم بتونه با تغییر باور و نگرشش حالش رو خوب کنه نه با عوامل بیرونی
مسیر ثروتمند شدن مثل تکامل جهان نیاز داره به تکامل فکری و ارتعاشی و تغییر مدار
به هیچ عنوان شانس عامل موفقیت یا شکست و سلامتی یا بیماری در افراد نیست
اگر حالمون بهتر بشه خود به خود نعمت و ثروت و زیبایی وارد زندگی مون میشه
همه باید سعی کنیم با تغییر باور ها و نوع نگاه مون زندگی مون رو اونجوری که می خواهیم بسازیم نه با شانس و اقبال
در پناه الله یکتا شاد و پیروز و سلامت باشید .
امروز خیلی درگیر حسادت مقایسه و حسرت شدم! وقتی حدودا سه ساعت از درگیری با این احساسات گذشت تصمیم گرفتم بشینم یکجا و هیچکاری نکنم!
حالم خیلی بد بود.کلی خوراکیای مسموم به خورد ذهنم داده بودم.پس اولین فکری که به ذهنم رسید این بود که بشینم یکم فیلم و سریال ببینم و خوراکی بخورم که از شر این احساسات برای مدتی هرچند کوتاه فارغ بشم! اما یهو نجوایی در ذهنم تکرار شد! گفت : این رفتارا رفتار پردیس هفت سال پیشه! پردیسی که هروقت ناراحت یا ترد میشد میدویید تو اتاقش و تا میتونست کارتون میدید و غذا میخورد که بتونه یجوری اینهمه غم رو فرو بده. پردیس که افسردگی داشت و هنوز هیچ آگاهی ای از قوانین دنیای اطرافش نداشت! اما تو پردیسه الانی! بزرگ شدی و حدود این پنج سال آخر زندگیتو در حال مطالعه و کشف قوانین بودی! پس باید جور دیگه ای عمل کنیم!!! یاد اتفاقاتی که توی این دوازده روز گذشته که متعهد به انجام تمرینات چله بودم افتاد! یچیزی در درونم نمیزاشت که مثله گذشته عمل کنم! فکر میکنم بخاطر این تعهد دوازده روزه تمایلم به فرار از مشکلات خیلی کم شده! مهم نیست چقدر فرار کنم و دور بشم در آخر روز باید بشینم و ردپایی از خودم در هرجلسه از این چله جا بزارم. چون تعهد دادم! و همین رد پاها منو هرروز با خودم و اعمالم روبه رو میکنه! زیر ذره بین میبرتم و بهم میفهمونه که چه خبره!
یاد تمرین جلسه ی یازدهم افتادم! اونجایی که استاد میگفتن هر فکر و باوری که شمارو محزون میکنه از سمت شیطانه!! و اون هیچ تسلطی بر شما نداره! و انگار جون تازه گرفتم! (مثله توی بازیای کامپیوتری. هاهاها D:) تصمیم گرفتم لپ تاپو روشن کنم و فایلی از استاد ببینم اما هدایت جور دیگه ای پیش رفت و به سمت فیلمهام هدایت شدم! اولش گفتم : نه بابا! اینکه هدایت نیست! فیلم نباید ببینی. هیچ کمکی بهت نمیکنه. اما وقتی وارد پوشه ی فیلمام شدم دیدم هیچ فیلمی توش نیست بجز سه چهارتا مستند! یادم اومد قبلا بخاطر تعهدم پاکشون کرده بودم! انقد احساس قدرت کردم که نگووو! تصمیم گرفتم قسمتی از مستند رونالدو رو ببینم! بعد از ۵ دقیقه اونقدر به وجد اومده بودم و انگیزم بالا رفته بود که نمیتونستم کامل ببینمش و دوییدم سر کارم.
امروز بزرگترین درسی که گرفتم این بود که مهم نیست چقدر افکار منفی سراغت میان و چقدر دلایل منطقی برای ناامید شدن داری! اگه به خودت این حق رو بدی از نعمت های بیشتر محروم میشی! همین و بس!!! پس امروز بجای حق دادن به خودم تصمیم گرفتم به دنبال راه حل بگردم و چقدر خوشحالم که این حقیقت رو دریافته بودم که منبع شادی جایی بجز درونمون نیست!
چقدر این باور قدرتمند کننده اس! شاید در نگاه اول سخت بنظر برسه اما اگه متعهد بشیم که در غم و شادی به درون خودمون رجوع کنیم زندگی میشه لذت خالص! میشه نقاشی ای که خودمون کشیدیم!
صبح اولین کاری که کردم سپاسگزاری بابت این بود که تونسته بودم خوشحالی رو در درونم پیدا کنم. اینکه بیشتر اوقات تنهام و چقدر لذت میبرم از این خلوت!
سپاسگزارتم خدای من.
نکته ها :
– یادت باشه ذهنتو درگیر بقیه و اینکه چه کاری کردن و میکنن نکنی! امروز این قضیه خیلی انرژی وقت ازت گرفت!!
– حواست باشه هروقت غمگین شدی به پاداشی که خدا برای صابرین در نظر گرفته فکر کنی! مثله امروز که سر پاک شدن یکی از فایلهای مهمت نگران شدی ولی سریع با تغییر دیدگاهت به حال خوب رسیدی ( این باور که هر اتفاقی بیوفته به نفع منه) و به راه حل هدایت شدی!
– اگر ناراحتی دلیلش رو در خودت جستوجو کن!
۷ آبان ۹۹