درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

247 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا شیری گفته:
    مدت عضویت: 1370 روز

    بنام خدواند بخشنده و مهربان

    سلام عرض میکنم خدمت تمامی دوستان عزیزم و استاد بزرگوار و خانم شایسته مهربان

    چقدر جالب استاد از ریاضی هم مثال زدید واقعا این مورد برای خودم هم پیش اومده بود که به شدّت با این درس مشکل داشتم و نمیتونستم درش نمره های قابل قبولی بگیرم و همیشه به خودم تلقین میکردم که خیلی سخته و غیر قابل پیش بینی و به سختی نمره متوسطی رو میگرفتم تا اینکه یکبار مادرم بهم گفت که اگه دقّت کنی میتونی (بگذریم که خود این دقّت کردن هم آموزش داده نمیشد و فقط بقیه میگفتن که دقیق باش در حالی که باور دقیق بودن در ذهن فرد وجود نداره!!!!!)من هم با اینکه نمیدونستم چطوری دقیق باشم روی یک موضوع ولی تونستم در چند لحظه ای که معلم ریاضی داشت فیثاغورس رو درس میداد نکته اصلی و فایندامنتال رو بگیرم که این هم بسیار بسیار فوق العاده بود برام چون دقیقا مثل استاد گفتم که واو چقدر راحت و قابل یادگیریه و در واقعا باور امکان پذیری در من تقویت شد که بسیار بسیار اتفاق خوبی بود و در نهایت هم این درس فیثاغورس تبدیل به نقطه قوّت من شد که خیلی به آشتی کردن با ریاضی کمکم کرد یاد نمیره که شاگرد اول های کلاس چقدر تا آخر سال با همین درس مشکل داشتند و از ضربه میخوردند ولی من همیشه از اینکه به این راحتی تونستم با تغییر لحظه ای نگرشم و قضاوت نکردن و نداشتن پیش فرض های منفی تا این حد نتیجه رو به نفع خودم عوض کنم واقعا خوشحال بودم.

    الهی شکرت الهی شکرت الهی شکرت

    از استاد برای این فایل بینظیر و دوره شاه کلید بی نهایت سپاسگزارم که احساس میکنم با یک بشکن زدن تمام مسایل و مشکل ها از راه برداشته میشن و واقعا احساس سبک شدن و آسان شدن برای آسانی ها رو دارم آروم آروم زندگی میکنم.

    منتظر نتایج خارق العاده خودم و تمامی دوستام هم مسیرم هستم

    منتظر که بالا ترین و والاترین رویاهامون رو به عینی ترین حالت ممکن در واقعیت هر روزه زندگیمون لمس کنیم.

    الهی شکرت به همه چیز رسیدیم.

    در پناه الله یکتا شاد و سالم و سعادتمند و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    مهدی بیرانوند گفته:
    مدت عضویت: 1839 روز

    سلام دوستان عزیز ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠⁩

    یه تجربه کوتاهی من در این زمینه داشتم دقیقا به همین شکل . خواستم بیام تعریف کنم .

    من کلا علاقه ای به غذای ماهی ندارم . خیلی خوشم نمیاد . یه روز مادرم ماهی درست کرده بود . من که نخوردم . پدرمم خونه نبود . کلا ماهیه موند .

    حالا بعدش مادرم اومد گفت بیاید براتون اسنک درست کنم . منم تعجب کردم . مادرم هیچ وقت نمیزاشت یه غذا تو یخچال بمونه . با اینکه ماهی هنوز داشتیم ، اینکه بیاد اسنک درس کنه برام عجیب بود . اسنکو درست کرد . من و داداشم بودیم . داشتیم میخوردیم . یکم احساس کردم بافتش یه جوریه . شبیه همیشه نیس . نگاهش کردم .

    گفتم ممد ( اسم داداشمه ) بنظرت یه جوری نیس.

    گفت نمیدونم .

    قبلش یادمه تو یخچالو نگاه کرده بودم دیدم ماهی ها نیستن .

    گفتم نکنه مامان ماهی ها رو ریخته تو اسنک ؟

    داداشمم گفت نمیدونم

    یکم من بگو یکم اون بگو .

    اقا ما دیگه اصلا نمیتونستیم لب بزنیم به این اسنک . نگاهش میکردم حالم بد میشد . بو ماهی میداد . بد مزه بود . ما ساندویچ هارو گذاشتیم و نخوردیم .

    مامان که اومد ازش پرسیدم چی تو اینک ها بود ؟

    گفت هیچ چی . مثل همیشه توش مرغ گذاشتم . من تعجب کردم . یعنی مرغ بود ؟

    رفتم دوباره سراغ همون ساندویچا . داداشم که باورش نشده بود نیومد . جاتون خالی خودم نشستم هر دوتا ساندویچو خوردم خیلی هم خوشمزه بود اصلا هم مزه ماهی نمیداد ⁦¯⁠\⁠⁠(⁠ツ⁠)⁠⁠/⁠¯⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1463 روز

    توکل بر خدا

    11:42 در یک شب بارونی زیبا…..

    در مورد خودت چی فکر میکنی؟

    بدشانس هستی یا خوش شانس ؟

    اون هایی که باورشون اینه که خوش شانس هستند از درودیوار براشون فرصت های نو و خوب میباره واین نگاهی که دارن و با اون ذهنیت فرصت های خوب رو بیشتر میبینن و همچنین فرصت های بیشتر وارد زندگی شون میشه

    (( طبق قانون به هر چی توجه کنیم از جنس همون اتفاقا بیشتر توی زندگیمون میفته ))

    و اون دسته هم ‌که خودشونو بد شانس میدونن براشون اتفاقایی میفته که بدشانسی بیشتر رو براشون به ارمغان میاره!!!

    و تمام موضوع ذهنیت مائه، که زندگی ما رو رقم میزنه و با هر ذهنیتی که باشیم از همون جنس اتفاقات و شرایط بیشتری وارد زندگی مون میشه و ما از اون دست اتفاقا بیشتر می‌بینیم توی زندگی مون…

    پس فکر های خوب روتین زندگی مون باشه و با استمرار این روند اون حس و حالِ بعد از فکر های خوب خیلی به آدم می‌چسبه مثل یه لیوان آب خنک توی تابستون یا یه چای داغ توی یه روز برفی

    و هر چی این حس و حال خوب بیشتر باشه یعنی تو وظیفتو هر لحظه داری بهتر از قبل انجام میدی و این

    یعنی :《 توکل》

    یعنی : 《بندگی کردن 》

    یعنی:《ایمان》

    و هر حس خوبی که از وجود خدا نشات میگیره ….

    خداروشکر که تونستم این کامنت زیبا رو بنویسم

    خدایا شکرت بابت وجود با برکت استاد عباسمنش عزیزم و مریم جانم

    خداروشکر بابت حضور دوستان باحالَم در این محفلِ توکل ، عشق و امید

    نور الهی بدرقه راهتون:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    حمید رجایی گفته:
    مدت عضویت: 2729 روز

    به نام نور و رحمت و عشق و آنکه به شدت کافیست.

    سلام استاد عزیزم و همه بچه‌های سایت عزیز عباس منش دات کام خیلی خوشحال و سپاسگزارم که در این مسیر هم قدم با شما ر این مسیر بهشتی قدم برمی‌دارم.

    امشب شب قدر و من اومدم توی سکوت و یک محفل دو نفره خودم با خدای خودم دارم روی باورام کار می‌کنم و از این هوای عالی و بهاری و این سکوت لذت بخش شب استفاده می‌کنم و به قول گفتنی هوا هوای دو نفره است من و خدای خودم دو نفری با هم حال می‌کنیم و به قول استاد تقدیرمون رو رقم می‌زنیم و الان که دارم فکرشو می‌کنم که هر روز و هر شب برای من شب قدره هر لحظه برای من شب قدره می‌تونم تقدیرمو با باورهای خودم رقم بزنم

    و به قول خود خدا:

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

    هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند [و به مقصد اعلی برسند.

    و این همواره بودن اجابت دعا در هر لحظه بدون هیچ شرایط خاصی و هیچ مکانی و هیچ زمانی خاصی اجابت دعاهای من داره رقم می‌خوره که استاد این همواره بودن رو با مثال مومنتوم به طرز عالی و شگفت‌انگیزی توی دوره هم جهت با جریان خدا داره آموزش میده خدا رو بی‌نهایت سپاسگزارم که هم مسیر با این جریان هدایت هستم.

    خدا را شکر به خاطر این بعد از باران رویایی و هوای بسیار عالی بهاری شکوفه‌های زیبای درختان میوه.

    استاد بسیار ممنون و سپاسگزارم به خاطر این دو فایل فوق العاده که هر کدومشون هزاران نکته درس داشت.

    در مورد پیش فرضها من تجربه‌های زیادی دارم ولی دو تاشو که برام واضح هستند رو میگم.

    من قبل از اینکه به تهران مهاجرت کنم این پیش فرض رو داشتم که مردم تهران خیلی راحت خرج می‌کنند و خیلی لارج هستند و برای همدیگه خیر و برکت می‌خواهند و تنگ نظر نیستند ،با همین پیش فرض مهاجرت کردم و این چیزها رو توی همون اوایل دیدم و هنگامی که مشغول کار شدم و مغازه گرفتم از همسایه‌ها بسیار بسیار خیر دیدم با اینکه هم صنفی خودم بودن برام مشتری می‌ فرستادن در صورتی که خودشون می‌ توانستند اون مشتری راه بندازن و ازش کسب سود کنند. و حتی یکی از همسایگان یک مبلغ بسیار مناسب و بالا از من خرید انجام داد که خرید عمده محسوب می‌شد و به صورت متداول و مرسوم یک مبلغی به عنوان تخفیف روی اجناس چون به صورت کارتونی بود و خرد نبود داده می‌شد که خود اون همسایه بهم گفت تخفیف نمی‌خواد بزنی تخفیف هایش رو برای خودت بردار و همون مبلغ لیست فروش برای مشتری رو برام فاکتور کن و من چقدر خوشحال شدم و خدا را سپاس گفتم. چون سود بسیار خوبی نصیبم شد.

    و این پیش فرض خیلی توی رشد کسب و کارم بهم کمک کرد و به همون نسبت مشتریان خوبی را برایم به ارمغان آورد.

    ولی کم کم توی اون بازار با یک نفر همشهری آشنا شدم و این حرف رو به من زد که نه بابا اینجا هم بدتر از شهر خودمونه و آدمای تنگ نظر زیاده زیاد چونه می‌زنن فقط همین حرف و منی که هنوز باورام جون نگرفته بود باعث شد تاثیر بسیار منفی روم بزاره و افراد مختلف مدام ازم درخواست تخفیف بکنن. ولی تا قبلش خیلی خیلی برام راحت‌تر بود.

    و اما در بعد مثبتش و پیش فرض مثبت نسبت به موضوع ازدواج بود که چندین سال پیش که خواهر بزرگترم که تحصیل کرده بود و مورد اعتماد خانواده بود توی دورهمی نشسته بودیم که نگاهش به شست پای بزرگ من افتاد و نگاه کرد و گفت چقدر شست پات بزرگه و بعد اینو گفت که اونایی که شست پاها شون بزرگه همسر خوب پیدا می‌کنند و ازدواج خوبی دارند. چقدر بابت این موضوع خودم خندم می‌گیره ولی دمش گرم انگار 50 سال منو توی زندگی جلو انداخت همین جا براش بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم.

    و دقیقاً با اینکه فقط یک بار اون حرف رو زد و اصلاً موقع ازدواج من یادم رفته بود همین صحبت خواهرم باعث شد ، بهترین شکل و راحت‌ترین روش یکی از بهترین ها ازدواج‌ها رو توی فامیل برامون رقم زد و و حتی برای خیلی‌ها الگو شدیم.

    و با اینکه مدت زیادی از ازدواجمون می‌گذشت و ما توی جمع خانواده دورهمی همسرم بودیم و با هم صحبت می‌کردیم یکی از اقوام گفت که چرا شما هنوز مثل زوج‌های اول ازدواج و آشنایی اینقدر با هم صحبت می‌کنید.

    و خدا را شکر بعد از 9 سال ازدواج هنوز که هنوزه خدا رو بی‌نهایت سپاسگزارم به خاطر چنین نعمت بزرگی که به راحتی و بی‌ منت به من عطا کرد.

    کلاً مراسم آشنایی و عقد کنان و دوران عقد و مراسم عروسی به راحتی و لذت و آسانی برامون رقم خورد و توی خونه شخصی خودمون عروسی گرفتیم.

    و در مورد یاد گرفتن ریاضی دقیقاً من هم همین مشکل سخت بودن اون رو داشتم و هنوزم دارم و تمام مراحل تحصیل رو ریاضی رو به سختی پاس کردم و حتی از معلمان ریاضی بسیار بدم میومد و هنوز هم که هنوزه با این موضوع مشکل دارم.

    استاد بی‌نهایت سپاسگزارم که این قوانین کیهانی رو که انسان باید چند 10 سال باید درس بخونه که بتونه یکم درکش کنه به این راحتی و لذت و شیرینی برایمان به رایگان با عشق به ما هدیه می‌دهی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    سام طبسی گفته:
    مدت عضویت: 3163 روز

    سلام و ارادت خدمت استاد عزیزم.

    امیدوارم شروع بهترین سال زندگی برای همه دوستان باشه سال 1404.

    استاد این فایل بی نظیره . عالیییییه.

    بنظر من می‌تونست خودش یک دوره باشه.

    من یک ماه رو این کار میکنم که صبح ها با یه انرژی خوب و ذهنیت عالی که روزمو بسازه شروع میکنم .

    یه تجربه در مورد مثال ریاضی تون بگم:

    20 سال پیش اینا بود ما خونه مونو عوض کرده بودیم و به یک محله خیلی بهتر وبالاتر از جای قبلی اومده بودیم .

    یادم میاد چون خونه تو یک بن بست بود و کلا تو اون بن بست 5 تا خانواده بیشتر نبود(ویلای) همسایه ها یکی ,یکی اومدن بعد از ساکن شدن ما خوش آمد گویی …

    یکی از همسایه ها که خیلی از همه ثروتمند تر بودن خونه ما بود. ایشون یک دختری داشت که دو سال از من کوچک تر بود بعد از معرفی و آشنا شدن با همه خانواده.

    گفت دخترم ریاضی ش ضعیف ه ،(دخترشون دو سال از من کوچکتر بودن)

    میتونی کمکش کنی :

    من کلا ریاضی م نرمال بود و خیلی هم خوشم نمیومد فقط برای نمره گرفتن و تمام شدن سال تحصیلی می‌خوندم.. و اصلأ ریاضی خیلی جذاب نبود برام

    خانم همسایه که پرسید من که در اون حد درس دادن خودمو نمی‌دونستم و بسیار خجالتی م بود. (سوم راهنمایی بودم) .فقط می‌خندیدم

    یک خواهر سه سال بزرگتر از خودم داشتم که یهویی پرید وسط و گفت ریاضی سام عالی همیشه نمره هاش خوبه و بازم فقط من سرم پایین بود البته فکر کنم چون کراش داشتم رو دختر همسایه جدیدمون هم بود.

    آقا ما درس دادن به ایشون و در هفته دو روز شروع کردیم.دختر همسایه کم کم دو دوست دیگه شون هم آوردن و من اینقدر اعتماد به نفس آورده بودم و اینقدر عاشق ریاضی شده بودم که حتی تو فامیل جا افتاده بود که ریاضی من. بی نظیره و بعد ها تو دانشگاه م همیشه نمره خوب می‌گرفتم و اصلا ریاضی رو آب خوردن میدونستم .

    الان که فکر میکنم واقعا همینه ذهنیت مثل در مورد هر چیزی.

    من اصلا تا قبل از اون جذاب نبود برام و فقط میگذروندم

    شده بودیم مغز ریاضی فامیل بخاطر شیطنت مثبت خواهرم.

    ممنونم ازت استاد که به ما یاد میدید همیشه قانون داره کار شو می‌کنه تو زندگی ما و شما نشون مون میدهید️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1720 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام خداوند بخشنده مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست خدایاشکرت

    سلام به استاد عزیزم که با آسون کردن قوانین زندگی کمکمون میکنه بدرستی درک کنیم و در عمل ازشون استفاده کنیم و زندگی قشنگتر و راحتری رو داشته باشیم .

    خیلی ممنونم از شما استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم دوستتون دارم.

    چه می‌شود که ذهن من رسیدن به یک خواسته را سخت و پیچیده می‌کند و همین ذهن من رسیدن به یک خواسته را آسان و ساده میکند؟

    بخاطر پیش فرض های ذهنی ام بخاطر بارها و بارها شنیده هایم درباره یک موضوع خاصی مثل ثروتمند شدن را ذهنم رسیدن به این موضوع را برام بسیار سخت و پیچیده کرده

    اما برای داشتن سلامتی که پیش فرض خواصی نداشتم و همیشه هم پدرم میگفت کاش میشد همیشه سالم بود رو داشتم و بهش فکر میکردم که چه خوب میشد که این اتفاق می افتاد و به همین دلیل همون روزای که استاد فایل معرفی دوره سلامتی رو گذاشت من آنقدر ذوق کردم که زنگ زدم به پدرم و گفتم آره میشه همیشه سالم بود میشه خیلی خوشحال بودم هنوزم خوشحالم البته چون من این ذهنیت رو داشتم که میشه و یافتم به دوره استاد هدایت شدم و باورش کردم و هنوزم دارم بهش عمل میکنم اما پدرم این ذهنیت رو نداشت که می‌شود و باور نکرد و هنوز دنبال سلامتی داره میگرده.

    چه می‌شود که فرد ناخودآگاه به دنبال یافتن نکات منفی است و چه می‌شود که توجه یک فرد معطوف به یافتن نکات مثبت در هر موقعیت است؟

    اون فردی که ناخودآگاه به دنبال یافتن نکات منفی است ذهن و نگاه تربیت نشده ای داره و بدلیل پیش فرض های که به خورد ذهنش داده و انتظارات منفی که از همه چیز داره و باورش اینکه همه چیز بده و هیچی درست نیست و آدم خوبی توی این دنیا نیست همه چیز رو به دلیل نوع نگاه و ذهنیت خودش داره بد میبینه

    اما اون فردی که آگاهانه داره ذهنش رو و نگاهش رو مثل من تربیت میکنه به دیدن نکات مثبت و زیبایی ها و فراوانی ها و هر وردی را به خورد ذهنش نمیده و مثل استاد که مواظبه ذهنیت منفی به ذهنش نده و انتظارت مثبت داره همیشه شرایط خوب انسانهای خوب و موقعیت های بود و زیبایی ها و فراوانی ها رو میبینه و تجربه میکنه .

    تمام اتفاقات و موقعیت ها و شرایط زندگی من را داره این ذهنیت من و نگاه من و باورهای من و انتظارات من رقم میزنه

    من دارم تو ذهن خودم اتفاقات را رقم میزنم

    و من با دیدن زیبایی ها و داشتن احساس خوب و ادامه دادن و قدرت دادن به ذهنیت مثبت داشتنه که زمانی هم اگر یک اتفاق ناخواسته رخ میده میتونم با این باور که این هم یک خیری برای من داره و به نفع من میشه باز هم ذهنیتم رو مثبت کنم اونوقته که اتفاقات خوب در زندگیم رقم میخوره و من زندگی راحتر و شادتری را تجربه میکنم و آسان میشوم برای آسانی ها خدایا شکرت .

    آیا من آدم خوش شانسی هستم ؟ بله من بی نهایت خوش شانس هستم که همسری فوق‌العاده خوش اخلاق صالح توانمند صادق و دست و دلباز و مهربان دارم بله من خوش شانس هستم که دختری سالم صالح و صادق و توانا و مهربان دارم .

    بله من خوش شانسم که تنی سالم و خدای بسیار وهاب و مهربان و رزاق و آموزنده و بخشنده دارم که همیشه فضلش برمن عظیمه خدایا شکرت.

    بله من خوش شانس هستم که در بهترین خانواده به دنیا آمدم و بزرگ شدم

    بله من خوش شانسم که به بهترین شهر با بهترین آب و هوا هدایت شدم و زندگی آرامی دارم .

    بله من خوش شانس هستم که همسرم کاربسیار زیاد و پر سودی دارد و اکیپ های توانا و صالح و صادقی براش دارن کار می‌کنند و صاحب کاران خوش حساب و شریفی دارد خدایاشکرت

    بله من خوش شانس هستم که در بهترین زمان و همون اول به استاد بزرگوارم استاد سیدحسین عباسمنش هدایت شدم .

    بله من خیلی خوش شانس هستم که استادی دارم که در زمینه درک قوانین جهان هستی و قانون خوشبختی بسیار مسلط و بسیار دانا و آگاه و تواناست و قوانین را برای فهم و درک من آسان و ساده کرده تا من هم بتوانم از قوانین استفاده کنم و شاد و ثروتمند و سلامت و خوشبخت زندگی کنم .

    بله من بسیار خوش شانسم که بهترین استاد و بهترین سایت را در اختیار دارم و آسان شده ام برای آسانی ها خدایاشکرت

    خیلی خیلی سپاسگزارم ازتون استاد عزیزم دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1500 روز

    به نام الله بخشنده و بخشایشگر

    خدارو شکر میکنم که این روز فوق‌العاده رو بهم هدیه داده

    دیروز دوباره میکسی که از این 4 تا فایل درست کردم رو با یک صدای فرکانسی زیرش،

    گوش کردم

    و نمی‌دونم چطور بگم

    خیلی این 4 تا فایل تاثیر گذاره برای من

    و هر بار با شنیدنش خندم میگیره گریم میگیره فکر میکنم تجسم میکنم لذت میبرم

    و کلی احساس باحال و خوب رو موقع شنیدنش تجربه میکنم

    چیزی که سخن گفت بیام بنویسم که البته دیروز بود

    و الان فرصتش شد که بیام بنویسم

    و الان هم تقریبا نیم ساعتی بود که غرق تجسم خواسته هام بودم

    و یک هو رسیدم به این فکر که اصلا دوست ندارم به کسی پیفرضی در مورد چیزی بدم و بیشتر دوست دارم الهام ببخشم و کمک کنم خودشون هم فکر کنن و به نتیجه گیری برسن

    کاری که دقیقا استاد با ما میکنه

    و خیلی از مواقع دلیل و منطق و فکت میاره و چیزیه که در موردش فکر کرده تعقل کرده و بهش رسیده و با این حال باز هم مارو تشویق می‌کنه به فکر کردن و نوشتن تحربیاتمون و چیزهایی که از درون تک تک هر کدوم از ما بیرون میاد

    من خودم این شیوه ی آموزش رو خیلی خیلی تو این لحظه میپسندم

    چون حس میکنم این یک رفتار خدای گونست

    یک نگاه خدای گونه پستشه

    که هیچ درست و غلطی نداره

    و هر کدوم از ما میتونیم به جواب و درک صحیح خودمون برسیم

    که قطعا در مرتبه ی آگاهی کیهانی

    آگاهی هایی هست که به زندگی ما به خوشبختی ما به سعادت ما کمک می‌کنه و مخالف این موضوع که ساخته و پرداخته ی ذهن هست مارو به رنجو سختی میندازه،

    ،

    حالا بهم الهام شد که بیام بنویسم که تو چه مواردی بر خلاف جامعه و اطرافیانم فکر کردم و با پیشفرض دیگه ای زندگیم روکارم رو ورزشمو ادامه دادم و به نتیجه رسیدم:

    میدونین توی تمامی مواردی که من به خواسته ای رسیدم که بقیه میگفتن نمیشه یا سخته یا هرچی

    من ایمان رو میبینم

    یعنی یک ایمانی که باعث میشد من بتونم ادامه بدم و به نتیجه ی رسیدن به خواستم فکر کنم

    ،

    من یادم میاد همیشه توی کسبو کار پدرم

    از بچگی

    با پیش فرض امید واری ادامه میدادم با اینکه خیلی از مواقع صحبت های نگران کننده از پدرم می‌شنیدم

    اما همیشه در من یک امید واری بود یک ایمانی بود به اینکه شرایط بهتر میشه مشتری هامون بیشتر میشن سفارشتتمون بیشتر میشه

    البته خب چون من مثلا در مواردی همین رو تجربه کرده بودم

    اون موقع هایی که حالا به خاطر باورهای پدرم و ترس‌هایی که احتمالا سراغش میومد از طریق اخبار رسانه دوست و غیره و پدرمنم کسیه که واقعا کنجکاوه تو همه چی ببینه کجا چه اتفاقی افتاده و کی چیکار کرده و چی شده ،

    و خب به خاطر همین ها بالا پایین زیاد بوده

    اما من اون موارد ی که اتفاقات خیلی خوب میفتاد خیلی به من انگیزه میداد و دوست داشتم همیشه اونطوری باشه و همیشه هم در نهایت اون اتفاق خوبه که من توی ذهنم میساختم رخ میداد،

    اما بود ترین حالتش که خیلی برای خودم عمیق بود

    زمانی بود که بعد از سربازی طی یک اتفاقاتی کل سیستم یه جورایی افتاد دست من

    و من هم با همون ایمان همیشگیم و توکل به خدا و باور اینکه میشود ، شروع کردم و اینقدر با خودم گفتم و گوی های امید وار کننده میکردم و توکل داشتم که بالاخره اتفاق قشنگا شروع کرد به رخ دادن

    و اون چیزی که همیشه تو وجودم میخواست رو بعد از یک سال تجربه کردم یعنی من دوست داشتم همییییشه کار داشته باشیم سفارش داشته باشیم سرمون شلوغه باشه و کلی مشتری داشته باشیم

    و همیشه هم این موضوع باشه و به سمت بهتر و بهتر شدن بره و اینو فهمیدم که از شخصیت رهبر گونه ی من بوده،

    و ما به جایی رسیدیم که تمام آنچه که خودمونو همیشه لایقش میدونستم تجربه کردم اینقدر سفارش داشتیم که واقعا سفارشات بعدی رو باید برای 6 ماه دیگه قول می‌دادیم

    و من توی تموم اون لحظات وقتی الان به اون موقع نگاه میکنم میبینم همش ایمان بوده

    و شکر خدا تو زمانی بود که من خیلی به خدای خودم وصل بودم حال اون موقع نیمدوسنتم که خداوند با این دقت کار می‌کنه ، ولی همون قرآن خوندن های هر روزه ی من ،اون نماز خواندن های سر وقت من، منو پر میکرد از ایمان، از توکل ، و واقعا هم درخواست میکردم صحبت میکردم با خدا،

    اما خودش شاهده اصلاااا درک الانم رو نسبت بهش نداشتم

    یعنی یه جورایی شانسی و بگیر نگیر دار باهاش حرف میزدم یا مثلا حتی خیلی از مواقع باهاش طارف میکردم و مثلا روم نمیشد بهش بگم یک میلیارد فروش امروز بهم بده بیشتر از فرعیات میرفتم باهاش جلو که خدای نکرده حرف پول نزده باشم که یه وقت خدا نگه ببین منو برای پول میخواد !!!!!

    و با این حال این طرفند کار میداد و هر روز رزقو روزی و برکت بیشتری میومد توی کسب و کارمون و زندگیمون و حالا هم ماشین خوب شکر خدا خریدم هم خونه و …

    و الان که بهش نگاه میکنم اون ایمان و اون باورهای من که دوست داشتم تجربشون کنم باعث شد من به اون خواسته برسم،

    در صورتی که تا قبلش که من مسئولیت کل داستان رو نداشتم اوضاع همون بالا پایینه بود و حتی خیلی بیریخت تر،

    خلاصه اون تجربه و اون اتفاق خیلی اعتماد به نفس منو بالا برد ،

    ،

    من با پیشفرض مثبت رفتم سربازی و کلییییی اتفاق خوب تجربه کردم ،

    باز هم وقتی برمی‌گردم و میبینم ، اون ایمان و اون توکل و اون احساس لیاقت باعث شده بود که من در تمام لحظات خدمتم تجارب خوبی رو کسب کنم ،

    من با پیشفرض مثبت اومدم تهران و همه چیز به نفع من بود ، حتی داور ها وسط رینگ مسابقه با من حرف میزدن و از من طرفداری میکردن در این حد

    ،

    من خیلییییییی روابط برام لذت بخش برای همین از همون روز اول آشنایی با استاد با پیشفرض مثبت پیش آدم ها میرفتم و به آدم ها نگاه میکردم و با آدم ها ارتباط برقرار میکردم و هر بار هی نتیجه بهتر و بهتر و بهتر شد و الان یه جورایی توی ذهنم این موضوع ثابت شده با اینکه می‌دونم بازهم هر روز باید روش کار کنم

    اما وااااقعا من فقط زیبایی تو آدم ها میبینم و حالا به محض اینکه رفتاری مخالف باورها و عقایدم میبینم سعی میکنم ایگنورش کنم نادیدش بگیرم یا همون اعراض کنم ،

    ،

    من با پیشفرض فراوانی به دنبال انبار بهتر و نزدیکتر و ارزان تر گشتم و خداوند هدایت کرد و پیدا شد خیلی راحت و زود

    با توجه به اینکه پدرم مثل همیشه دم از کمبود و اوضاع بد میزد

    ،

    من با پیشفرض مثبت کلیییی درخواست دادم به آدمهای مختلف تو شرایط مختلف و همیشه نتیجه اونجوری شده که من میخواستم

    ،

    مثلا با پیشفرض مثبت و ایمانی که از کارهای قلبی برام به وجود اومده بود

    موقع کرایه مغازه به صاحب مغازه گفتم چک تخلیه هم میشه نگیرید ؟! و با اینکه همه حتی توی همون بونگاه شوکه شدن که این چطور قبول کرد

    اما صاحب مغازه قبول کرد

    و باز هم رفتم تو دل باورهای محدود کننده ی پدرم

    ،

    من با پیشفرض مثبت وقتی سفر میکردم به جای جای شمال تجربه ی 180 درجه ای باقبل داشتم و فقط کمک و عشق و زیبایی دیدم

    ،

    من با پیشفرض مثبت بر خلاف رفتار قبلم، به یکی دوتا دختر درخواست دوستی دادم توی این سه چهار سال ، و تو هر دو مورد نه تنها رد نکردن بلکه بال هم در آوردن :))))

    ،

    من با پیشفرض مثبت بدون هیچ اطلاعی از آینده

    رفتم ترکیه با دست خالی ،با اتوبوس،

    از همون لحظه ای که نشستم تو اتوبوس، دیدم نشستم کنار دستان خداوند، و رفتم استانبول و بدون اینکه حتی دقیقه ای توی خیابون آواره بمونم ، رفتم زیر سقف و یک زندگی برای من از همون اول استارست خورد با شغل و درآمد،

    .

    من با پیشفرض مثبت از مردم اونجا درخواست میکردم و عاشقانه بهم کمک میکردن ،

    بارها برام کارت اتوبوس میزدن بدون اینکه ازم پول بگیرن،

    ،

    من با پیشفرض مثبت رفتم توی یک باشگاه بوکس لوکس و همشون باهام رفیق شدن و تمرین می‌کردیم ،

    حتی الان که ایرانم هنوز،هی بهم پیام میدن که کی میای،

    ،

    من با پیشفرض مثبت در مورد چک های برگشتی 4 سال پیشم ادامه دادم و بعد از دوسال خیلی راحت حل شد،

    .

    من با پیشفرض مثبت مثلا میرم بازار یابی میکنم و خداوند پاسخ میده و مشتری هست و خرید می‌کنه ،

    من با پیشفرض مثبت همیشه پرقدرت تمرین کردم و ادامه دادم و مسابقه برام جور میشد و من قهرمان میشدم،

    ،

    من با پیشفرض مثبت توی آموزش بوکس کارمو شروع کردم و ادامه دادم و مشتری هام بیشترو بیشترو بیشتر شدن،

    .

    استاد یه چیزی تو صحبتاتون گفتین که حتی امروز من ناخود آگاه توی دفترم نوشتمش دوباره

    که

    ماااااا داریم مسائلو تو رهنمون پیچیده میکنیم

    به خصووووص در مورد پول ثروت

    ما تو ذهنمون سختش کردیم دور از دسترسش کردیم پیچیده کردیم

    در صورتی که وااااااقعا کار آسونیه

    واااااقعا لذت بخشه

    وااااااقعا در دسترسه

    وااااااقعا بی نهایته

    حالا خودم هنوز خیلی به این واقعنه باور ندارم اما هرچقدر دارم روش کار میکنم

    به خودم بیشتر میخندم یا خیلی یواشکی به دیگران

    که واقعا چرا ما داریم اینقدر خودمونو زجر میدیم ؟؟؟!!!

    به خدا اینقدر شیییییرینه ثروت ساختن

    اینقدررررر راحته

    ایییییینقدر لذت بخشه

    ایییینقدر معنویه و پر از احساس خوبه

    به خدا

    پول خیلی مقدسه

    پول و ثروت حس میکنم یک عصاره ی خالصی از انرژی پاک الهیه

    یعنی واقعا الان دوست دارم تمام پول ها خیلی خوشگل صاف ترو تمیز باشن و مراقب باشم اون زیباییشونو حفظ کنم

    چون دارم درک میکنم که چقدر پاکه چقدر خالصه

    تو درواقع توی هر زمینه ای داری عشق میدی

    و اون عشق حالا به صورت پول بهت بر میگرده

    و هر چقدر بیشتر عشق بدی بیشتر بهت بر میگرده

    چه موقعی که داری خلقش میکنی

    چه موقعی که داری باهاش خریدی انجام میدی

    ،

    ما توذهنمون داریم رابطه ی عاشقانه رو برای خودمون سخت و پیچیده میکنیم

    بابا این طبیعی و کاملا یک امر الهیه

    که با یک جنس مخالف باشی

    روح ما اینو میخواد

    و هم پسر عاشقانه میخواد یک رابطه ی خوب داشته باشه

    هم دختر

    به همون میزان که پسر میخواد دختر هم میخواد و برعکس

    و یکی از قشنگ ترین لحظات زندگیه

    و بییییی نهایت فرد مناسب هست که تو دوست داشته باشی و بتونی باهاش لذت ببری و در آرامش باشی

    زیاده فراوانه

    به خدا

    هر روز دارم دختر ها و پسرهای فوق‌العاده ای رو میبینم که میگم خدای شکرت چقدررررر انسان خوب و بینظیر وجود داره

    و البته که هیچ کسی کامل نیست

    و هر کسی به جوریه و این زیباییه جهانه

    و برای خودم این تفاوته خیلیییییی قشنگه که میبینم چقدر علایق متنوع چقدر سلیقه های متنوع

    و

    بدون هست و خیلی زیاده و افراد می‌خوان که رابطه برقرار کنن و لذت ببرن و خودتو لایق بدون با هرچی که هستی

    افراد بسیار زیادی تو همین لحظه هستن که تو باهاشون حال میکنی و اونا هم با تو حال میکنن

    ،

    تو بحث مشتری

    کلییییییییی مشتری هست کلی نیاز هست برای تو برای محصولت برای خدماتت

    اصلا کار سختی نیست

    اصلا دور از دسترس نیست خیلی راحته خیلی راحته

    کافیه خودت تو ذهنت داستان رو پیچیده نکنی خودتو کارتو باور داشته باشی و عرض کنی خودتو عرضه کنی خودتو و هست و اتفاق میوفته اگر برای یک نفر شده پس برای تو هم میشه

    اصلا سخت نیست،

    .

    مهاجرت

    با چیزایی که خودم تجربه کردم و از استاد و بچه ها تو سایت شنیدم

    فهمیدم چقدرررررر آسون و راحته

    فقط و فقط اگر بتونی کاری به هیچی نداشته باشی

    و از کسی مشورت نگیری

    و دنبال اطلاعات نگردی

    و نگران زبانو شغلو چمیدونم چیزای مختلف نباشی

    و خودتو لایق بدونی

    و با ایمان حرکت کنی

    حس میکنم خیلییییییی راحت و باحال اتفاق میوفته

    من که خودم می‌خوام امتحانش کنم و شهد شیرینشو بچشم و بعد هم بیام براتون در موردش بنویسم باورمون قوی بشه،

    .

    دیگه چه چیزایی رو تو رهنمون سخت و پیچیده کردیم؟!!

    آهان

    خودم استاد پیچیده کردن مسائل تو ذهنم بودم

    و الان دارم هربار بهتر میشم،

    توی سلامتی جسمم

    خدا می‌دونه چقدر پیشفرض توی ذهنم داشتم و دارم در مورد سلامتی جسم که واقعا 99 درصدشو اصلا خودم در موردش فکر نکردم،

    فقط شنیدیم و قبول کردم و شده جزئی از زندگیم،

    ،

    حالا دارم سعی میکنم یکی یکی اصلاحشون کنم،

    و خدارو شکر اینقدر این مدت از لحاظ جسمی بهترم که هر روز دارم خدارو شکر میکنم

    خود خدا قشنگ بهم میگه چیکار کنم چه حرکت اصلاحی بزنم چه ورزشی کنم راه برم؟ بدوعم؟ بدنسازی برم؟ هوازی برم؟ وزنه برم؟

    اصلا عاشقشم

    همه چی رو بهت میگه

    کافیه به قلبت توجه کنی،

    .

    خلاصه که خیلیییییی باحاله این 4 تا فایل

    و خیلی ایده و نکته میشه از توش کشید بیرون

    و من خودم عاشق اینم که برم تو دل پیشفرض های محدود کننده ی قبلیم و چیزایی که بقیه میگفتن و میگن،

    خیلییی حال میده،

    بعد که میبینی مثلا چشمای بقیه از حدقه میزنه بیرون خیلیییییی حال میده :))))

    بنده خداها

    ،

    و اصلنم علاقه ای ندارم چیزی رو به کسی ثابت کنم

    فقط خودم مهمم و زندگی خودم مهمه که حرکت کنم و اونطوری که دوست دارم زندگی کنم و لذت ببرم

    حالا بقیه اگر تو مدار باشن میبینن و باور میکنن و حرکت میکنن که اونم باز به من ربطی نداره، اون کار خداونده،

    .

    ولی تو سایت میگم چون اینجا همه جزو یک خانواده هستیم و فضای امن منه و اینجا داریم بهم کمک میکنیم تا سرعت رشد و پیشرفت مون و البته لذت و شادیمون از زندگیمون بیشتر بشه،

    ،

    و خدارو شکر که این جا هست و مینویسیم و لذت می‌بریم ،

    خدارو شکر که استاد هست و ما میتونیم از کلامشون استفاده کنیم و از دیدنشون لذت ببریم،

    ،

    خدارو شکر بابت امروز و خدارو شکر بابت همه ی دوستان

    خدارو شکر بابت زندگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    آرمین اصغری گفته:
    مدت عضویت: 2362 روز

    بنام خدا

    سلام بر استاد عزیزم

    استادجان من دوره هم جهت شدن با خدا رو اینگونه بیان میکنم که استاد در یک احساس ناب والهی بوده وخدا آیه هایش را به او الهام کرده وما هم درحال گوش دادن واجرا آیه ها هستیم

    درواقع استاد یه مشعل گرفته واونایی که مومن هستن به سمت استاد اومدن

    ما قراره دراین دوره به هدفهایی برسیم که سالها برایشان تلاش میکردیم امانمیرسید وتنها دلیلش مومنتوم بود

    همین فایل گوش دادن باید مومنتوم داشته باشه تا نتایج شکل بگیره

    به خودم میگم آرمین جان خدا که معجزاتشو برات فرستاده که بتونی دوره رو بخری

    اصل واساس دوره مومنتوم نکنه بخوای 2ماه دیگه یک روز در میان فایل گوش بدی

    هر روز هر روز هر روز گوش میدی وعمل میکنی

    تا نتایج بزرگ شکل بگیره واستاد ازداشتن چنین دانشجویی لذت ببره بگه آخیش خلاصه فهمید چی به چیه

    دیدی چقدر ساده بود

    چقدرلذت بردم ازاین فایل بی نظیر

    وچقدر خوب براساس آموزشهای شما این نگاه به من کمک کرده تا دوستان زیادی رو داشته باشم واین دوستی ها باعث شده چقدر اتفاقات زیبا رقم بخوره

    مثلا از بچگی تویه خونه میگفتن فلان قوم اینطوری اونطوری

    فلان شهر اینطوری

    اما من همیشه ذهنتیم این بود اگه واقعا من تمرکزم رو خوبی آدما باشه اگه اون شهر1آدم خوب داشته باشه اون آدم تو مسیر من میاد

    واگر هرآدمی هر خصلتی که بهش برچسب زدن داشته باشه برای من خوبه چون توجه من روی نکات مثبتشه وهمیشه هم برای من اینطوری بوده

    استاد جان خیلی خوشحالم ازاینکه تونستم دوره بی نظیر هم جهت شدن باخدا رو تهیه کنم

    ویقینا در اولین کامنتم دراین دوره بی نظیر

    خواهم نوشت که چقدر معجزه آسا بهاء دوره برایم فراهم شد وچه برکاتهایی بعداز دوره وارد زندگیم شد

    هرچند بالای 10بار تابحال جلسه 1رو گوش دادم.وفکرکنم 3باری هم جلسه دوم

    اما اینقدر جملات خالص هستند برای درکشون باید بارها وبارها گوش داد تا مومنتوم شکل بگیره تا جمله مومنتوم در وجودم بشینه

    ممنووونم ازاین همه لطفتت استادجانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2202 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربانم

    یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لاتَجَسَّسُوا وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ تَوّابٌ رَحِیمٌ

    اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است; و تجسس نکنید; وهیچ یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! شما از این امر کراهت دارید; تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است

    احساس میکنم این واژه ی ذهنیت داشتن در مورد چیزی یا کسی با واژه ظن در قرآن ارتباط داره و از این درک به وجد اومدم واقعا . چون ظن نسبت به چیزی یعنی گمانی که ازش مطمین نیستی اما احتمال قوی میدی نسبت بهش و جالبه که بلافاصله بعدش از غیبت گفته چون ذهنیت منفی صد در صد باعث و بانی غیبت هست .

    خدایا شکرگزارم که باز هم من رو با وجود اینکه امروز مهمون داشتم هم مدار کردی با دریافت این فایل داغ و تازه که حسابی هم ب موقع به من جواب کلی از سوالات و درخواست‌هام رو داد.

    چندوقتی میشد که من ب دلایلی ذهنیتم نسبت به همسایمون که کلی با هم دوست بودیم و تفریح داشتیم منفی شده بود و به همین نسبت هم این ذهنیت منفی رفتارهای من رو منفی کرده بود نسبت به این دوستان عزیزمون و خب باز هم به همون نسبت بین مون فاصله ای ایجاد شده بود اما ذهنم درگیر این موضوع بود اخیرا . همین امروز از خداوند در دفتر شکرگزاری خواستم که خدایا ذهنیتم رو در مورد این دوستان مون و چند نفری که اخیرا نسبت بهشون منفی شدم تغییر بدم و بهم کمک کن که احساس خوبی بدم و احساس خوبی بگیرم. به کمتر از چند ساعت نرسیده که ناتیفیکیشن این فایل جدید رو دریافت کردم و فایل رو پخش کردم برای خودم . حرفهای استاد دقیقا جواب سوالم بود . برام همه چیز رو واضح کرد . خیلی خیلی برام روشن شد که من دارم رفتاری که نمی‌خوام رو در طرف مقابلم برانگیخته میکنم و … همون موقع احساسی بهم گفت که نرگس از سوپ و دسری ک درست کردی واسه همسایه ببر . فایل رو متوقف کردم و رفتم انجامش بدم درحالی که یه کم مقاومت داشتم و ذهنم کمی چرت و پرت هم گفت اما انجامش دادم و دیدم که با چ روی باز و استقبال گرمی مواجهه شدم از طرف دوستانمون به طوری ک گفتن بشینین همدیگه رو ببینیم و با هم گپ بزنیم و چند ساعت کنار هم بودیم و کلی حس خوب گرفتیم و حس خوب دادیم به هم . خیلی خوب بود . من همین امروز هم خواسته م رو دریافت کردم و هم فایلی رو تجربه کردم که به من پاسخ خیلی از ابهامات و دغدغه های این چند وقت رو داد . خدا رو شکر میکنم بابت این اعجاز .

    و خدا رو شکر میکنم بابت داشتن چنین استاد و چنین جمع بی نظیری که همواره در حال ساختن باورها و نگرش درست در مورد جهان اطراف مون هستیم و به همون نسبت نتایج متفاوتی دریافت میکنیم .

    در مورد ذهنیت برای سخت بودن درس هم استاد دقیقا من در مورد درس عربی همین ذهنیت رو در دبیرستان داشتم اما از یه جا به بعد تصمیم گرفتم که روند رو تغییر بدم و اومدم از اول خوندم و تازه خیلی هم بهش علاقه مند شدم و جوری شدم که حتا من به همکلاسی هام درس عربی میدادم و حتا در کنکور هم درصد خیلی بالایی رو به دست آوردم .همه اینها از جایی شروع شد که من تصمیم گرفتم نظر متفاوتی رو درمورد این درس اتخاذ کنم چون اون نظر من رو ضعیف میکرد در این زمینه . حتا الان هم به لطف همون تغییر نگرش در مورد درس عربی درک خیلی بهتری میتونم از آیات قرآن داشته باشم .

    در مورد ذهنیت نداشتن در مورد یه قومیت و نژاد هم ما در همین سفر پنجاه روزه تابستون هم تجربه ش کردیم . چون ذهنیت خیلی مثتبی در مورد لرهای عزیز داشتیم و اونا رو مثل بلوچها خونگرم و ساده می تونستیم به محض اینکه وارد لرستان شدیم کلی با آدمهای خوب برخورد داشتیم و دوستان خوبی پیدا کردیم و خاطرات قشنگی برامون ساخته شد . چون اون ذهنیت مثبت رفتارهای ما رو هدایت میکرد و این باعث میشد که دوستانه تر برخورد کنیم .

    ما در جامعه خودمون خیلی می شنویم که افراد در مورد قومیتها و فلان شهری ها یا فلان طایفه و فامیل ها نظر و نگرشی دارند و یه چیزهایی میگن که مثلا فلانی ها خسیسن یا فلانی ها دست و دلباز ن یا فلانی خیلی مردم دار هست یا فلانی خیلی مغرور هست و وقتی این صحبت ها رو باور میکنیم دقیقا همین رو تجربه میکنیم و بعد هم میگیم دیدی راست میگفتن که فلان شهری ها اینطوری هستن و … یا یادم میاد که استاد در مورد یه داستان تعریف کرد که یه نفر به ترکیه سفر می‌کنه و چون فرد منفی بینی بوده ب محض ورود کیفش رو دزد میزنه و وقتی برمیگرده ایران به همه میگه که ترکیه همه دزدن و برعکس یه نفر دیگه که اون هم سفر می‌کنه به ترکیه کلی تجربه های قشنگ میسازه واسه خودش و بعد میاد میگه ترکیه بهترین مردم دنیا رو داره .

    در بین بلوچها خیلی این رسم فلان طایفه و فلان نژاد زیاد بود و میگفتن فلانی ها اینطور ن و اونطور ن و باهاشون ارتباط نگیرید و فلان … من بچه بودم اما اصلا با منطقم این موضوع جور درنمی آمد و نمیتونستم اینو قبول کنم واسه همین با همه دوست میشد و اتفاقا در همه طایفه ها و فامیلها دوست داشتم که تازه کلی هم با هم خاطرات قشنگی ساختیم.

    در مورد منطقه و محله زندگی هم مثلا گاهی که تو جمع همکاران صحبت میشه میگن که فلان منطقه ناامن هست یا دزد داره یا … من اصلا صحبتشون رو باور نمیکنم چون می‌دونم اگر باور کنم قطعا در تجربه های من هم وارد میشه . مثلا چند وقت پیش در جمع همکاران داشتم میگفتم که منطقه حوراپ الان تو این فصل بسیار زیبا شده چون پر از مزرعه ی گندم هست و خیلی رویایی و زیبا شده طبیعتش بعد همکارم گفت که ما هیچ وقت نرفتیم چون همه میگم اونجا ناامن هست و دزد زیاده . درحالی که ما سالهاست به اون منطقه رفت و آمد داریم اما همه چیز برای ما امن بوده تازه با کلی انسان شریف و محترم هم رابطه گرفتیم . پس میشه از یه منطقه یکسان تجربه های متفاوتی داشت .

    و اینکه ما چون قصد مهاجرت به یه کشور اروپایی داریم منم وقتی نظر منفی در مورد مردم اون کشور از زبون کسی می‌شنوم. که مثلا فلان کشور با ایرانیها این رفتار دارن یا اونا اینجوری کار میکنن و ایرانی‌های اونجا اینطور و اونطور هستن ، از خداوند می خوام که کمکم کنه تا این صحبت‌ها ذهنیت و نگرش من رو منفی نکنه و من بتونم با ذهنی پاک و حتا مثبت به اون کشور مهاجرت کنم . واسه همین سعی میکنم همیشه مطالبی بخونم و به چیزهایی توجه کنم که در این زمینه به من کمک می‌کنه و ورودیهای این شکلی رو فیلتر کنم و اجازه ندم که ذهنم این ها رو بپذیره و با آوردن منطق و مثالهایی که تا حالا مردم عادی کلی چیز گفتن که تو زندگی من هیچکدوم صادق نبوده بگم برای من این مورد هم متفاوت نتیجه خواهد داد.

    خدایا شکرت که با فکر کردن و نوشتن مثالهایی از خودم تونستم این موضوع ذهنیت و نگرش رو که در این دو فایل توسط استاد عزیزم آموزش داده شد برای خودم قابل درک و واضح کنم .

    سپاسگزارم استاد عزیزم

    سپاسگزارم عزیزانم 🩶

    دوستتون دارم 🩶

    با آرزوی اینکه امسال بهترین سال زندگی ما باشه و هرسال از امسال زیباتر و بهتر باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    شاهان گفته:
    مدت عضویت: 1321 روز

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم سلام

    من حدود 6 ساله شاگرد شما هستم و با افتخار تا نفس میکشم شاگرد شما خواهم بود .

    شاید چند ماهی دیر اما میخواستم ازتون کسب اجازه کنم :

    شغل اصلی من بیزینس ملک و ساخت و ساز هست من دو سه ماهی هست که با رسیدن یه سری نشانه ها و افراد و الهامات از جانب خداوند به شغل شریف و خالص شما هدایت شدم .با دیدن نشانه های واضح خداوند تصمیم گرفتم در حوضه کاری شما قدم بردارم و سخنران انگیزشی بشم .راستش از همون ابتدای شاگردیم خیلی دلم میخواست این کارو انجام بدم و حتی تصویر سازی های ذهنی بسیاری هم براش انجام دادم اما هیچوقت فکرشو نمیکردم که روزی به سمتش قدم بردارم و وارد این عرصه بشم .

    استاد عزیزم من شاگرد شما هستم و از طریق آموزش های شما خدارو صد هزار بار شکر در این مدت به نتایج عالی رسیدم هر چند به اندازه شما نه اما به صورت معجزه وار نتایجی گرفتم که باورش از منطق انسان خارجه.

    استادم من با کمک افرادی که دستان خدا برام هستن بی وقفه و بی منت و بی هزینه دارن برام وقت میزارن کار جدیدمو شروع کردم و از اینستاگرام شروع کردم اوایلش چندتا پست درست کردم که موضوعش اکثرا از ایده ها و صحبت های شماست اما با کمی تفاوت .تا یک هفته پیش حدود 1200 تا فالوور اونم کم کم و با تکامل در طول دو ماه جمع کردم اما با ورود یک دست دیگه خداوند که به عنوان ادمین برای من شروع به فعالیت کرد که البته تازه کار هم هست و مبتدی هست یکی از پست های من به یکباره با خواست پروردگار و معجزه الله تا الان که حدود 5 روز شده 4 میلیون وییو گرفته و تعداد فالوور های من بشکل معجزه آسا به حدود 14 هزارتا رسیده و ما بسیار خوشحال شدیم و از خدا یک عیدی خوب و یک نشانه محکم دیگه برای ادامه راهم دریافت کردم .تا قبل این معجزه من هر روز تمرینات سخنرانی و غیره که مرتبط با این حوضه هست رو انجام میدادم اما ته دلم کمی خالی بود ولی به هر حال بازم بدون اراده با تمام خستگیم ساعت 3 صبح میرفتم توو ماشین و شروع میکردم به ضبط فایل.بیشتر هم از صحبت های شما برداشت میکردم و با تغییراتی ضبط میکردم .البته نکه کاملا صحبت های شما رو کپی کنم اما موضوع تمرین رو از شما و چندتا استاد دیگه برداشت میکردم.باور کنید استاد هیچ اجباری در این کار نمیدیدم چون وقتی خسته از سر کارم میومدم خونه میگفتم برم فقط بخوابم اما به یکباره خودمو توو ماشین در حال درست کردن فایل میدیدم هنوزم همینطوریم.اما به هر صورت هر شب و هر شب بدون وقفه شبی یک یا دو ساعت انجام میدادم و هنوزم دارم انجام میدم .

    استاد عزیزم میدونم که من به تکامل نیاز دارم و تازه اول راهم هستم اما با توجه به استعدادی که از خودم سراغ دارم و تازه کشفش کردم میدونم این مسیر برای رسیدن به اجرای سمینار و ضبط فایل های اصلی برای من بسیار کوتاه خواهد بود.و از این بابت اطمینان کامل دارم اطمینان هزار درصدی دارم.اما بعد از این معجزه که اتفاق افتاد و یکی از پست هام وییو میلیونی گرفت تصمیم گرفتم از همین عید تمام کارمو رها کنم و بچسبم به تمرکز کردن برای این هدف مقدس و قصد دارم هزینه بدم و برای رسیدن به هدفم قربانی بدم و اون هم شغلم هست که بسیار خوبه و درآمدش هم عالیه اما میخوام از همین الان تعطیلش کنم و الان تمام فکرم دیگه شده سخنرانی و آموزش مردم و همجهت کردن و هدایت کردن عده ای از مردم (البته کسانی که میخوان تغییر کنند) بسمت رسیدن به سلامتی و ثروت و سعادت و احساس خوب و ایجاد امید و انگیزه در جامعه البته بقدر توانم.

    *حالا استاد بزرگوارم من محمود فولادوند از شما میخوام رخصت بگیرم و اجازه بگیرم که هم جهت با شما قدم بردارم و به صورت جدی پا در مسیر شیرین شما بزارم و تصمیم دارم به عنوان یک شاگرد دائمی برای شما به استاد انگیزشی و آموزشی تبدیل بشم .

    *استاد عزیزم من اطمینان دارم با انگیزه ای که دریافت کردم و با نشانه ها و هدایت هایی که در این مدت کوتاه دیدم خیلی خیلی زود البته با تکامل کامل به عنوان شغلی شما یعنی( استاد) میرسم انشالله.

    * استاد بزرگم شما برای من پیامبر زمان هستی و قول میدم روزی که به درجه شما رسیدم با افتخار اعلام کنم که در همین لحظه هم شاگرد شما هستم.

    استاد من آدرس پیجم رو میزارم اگه فرصت کردین حتما یه بازدید کنید خیلی خیلی خوشحالم میکنید .

    🫣فقط تورو خدا ناراحت نشید اگه به صحبت های گنج مانند خودتون برخوردید.هر چند میدونم که شما ناراحت نمیشید و لبخند هم میزنید و برام آرزوی موفقیت میکنید اما قول میدم در مسیر تکامل آموزش های بیشتری ببینم و کتاب های بیشتری بخونم و خودمو ارتقا کامل بدم و شما هم به خواست خدا خوشحال بشید از داشتن همچین شاگردی .استاد عزیزم من تمام تلاشمو میکنم که آموزه هایی عالی و تاثیر گذار از خودم ابداع کنم قول میدم.چون به قدرت ذهنم و کمک الله ایمان دارم.

    باز هم تقاضای رخصت دارم .

    استاد تو عزیز قلب منی به شدت عاشقتم یادت باشه تو پیامبر زمان منی

    یکم / فروردین ماه/هزار و چهارصدو چهار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: