درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 4 - صفحه 18
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/03/abasmanesh-10.webp
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-03-28 23:22:232025-04-30 07:29:21درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 4شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و هم سفران این سایت معنوی و منطبق بر قوانین الهی.
چقدر لذت بردم از این چهار قسمت توت فرنگی 19 دلاری و چقدر کامنتها ثابت میکرد، نحوه عملکرد ذهن و قدرت ذهن را در ایجاد شرایط و اتفاقات هم فرکانس با باورها و از یک اتفاق براحتی دیدگاه متفاوت ارائه می کند.
من خودم در دوران مدرسه بسیار در درس ریاضی مسلط بودم ولی در دروس حفظی مشکل داشتم و حتی بارها باخودم می گفتم خداراشکر که در ریاضی توانایی بالایی دارم به حدی که شب امتحان ریاضی چندان درس نمی خواندم و اصلا استرس نداشتم و خیلی وقتها بالاترین نمره کلاس را می گرفتم و آنقدر ایمان داشتم که با همین ریاضی در کنکور بالاترین درصد ریاضی در دانشگاه مان را کسب کردم ،در کلیه ورودی های همان سال و در رشته مورد علاقه ام قبول شدم و لذت بردم و آنقدر در دروس عمومی باور عدم توانایی داشتم که جتی یکبار در درس تاریخ تجدید شدم و نمره قبولی را نتوانستم بگیرم..
یادم میاد یکبار معلم جبر سوالی را نوشت وگفت این سوال امتحان نهایی سال قبل هست و هرکس میتواند حل کند .من هم در طی یک خط آنرا حل کردم و معلم گفت در 4 خط حل میشود. من هرچه فکر کردم دیدم راه حل من درست هست و پس از سوال از معلم ،ایشان هم تایید کرد وخودش از راه حل من تعجب کرده بود .
خدایا شکرت که این آگاهی ها را توسط این استاد بزرگ و توانمند دراختیار ما می گذاری.خدایا شکرت .خدایا شکرت،خدایا شکرت
بنام الله وهّاب ، مهربان و بخشنده
سلام به استاد عباس منش عزیز و همه دوستان خوبم
اول سال جدید رو به همه عزیزان تبریک میگم و سالی پر از حال خوب ، شادی ، خوشبختی ، سلامتی و ثروت را برای همه تون آرزو میکنم
من خیلی وقت بودکامنت نزاشته بودم ، ولی هروقت 1 تحت تاثیر یک فایلی ، اتفاقی قرار بگیرم 2 موضوعی باعث بشه که بیشتر قانون رو درک کنم 3 _ یا از درونم بگه و بهم الهام بشه . اونوقت دیگه نمیتونم و میام و کامنت میزارم و الان دقیقا با دیدن این چند جلسه درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری و خوندن کامنتهای نتایج دوستان از جلسات دوره هم جهت شدن با جریان خداوند یه حسی از درون بهم گفت بیا و بنویس
اول تجربه خودم رو در رابطه با این سری فایلها بگم :
شماره 1 : چند ماهی بود که در مورد خرید یه موتور سیکلت تحقیق میکردم ، کلی نمایندگی های مختلف رفته بودم و اطلاعات گرفته بودم بروشور گرفته بودم و مدام داشتم میگشتم دنبال یه موتور خوب ، اما هیچ اتفاقی نمیافتاد و البته پول خریدن موتور صفر کیلومتر رو هم نداشتم
شماره 2 : به لطف خداوند اوایل تابستان 1403 هدایت شدم به خرید و فروش خودرو که تو یسری رفایلها درموردش صحبت کردم و داستان از این قراره که چند وقت پیش یعنی قبل از عید تقریبا آخرای بهمن بود که من دو ماه روی فروش یه ماشین گیر کرده بودم اونم بخاطر باورهای نادرستی ( ترمز های ذهنی یا مقاومت ) که خودم نسبت به فروش اون ماشین داشتم و دلیل بعدیش ورودی های نامناسبی بود که از همکارای خودم نسبت به وضعیت بازار و دلار و …. گرفته بودم و این دلایل باعث شده بود من تقریبا 2 ماه درجا بزنم و هیچ اتفاق خاصی نیافته
تا اینکه بخاطر مواجه شدن با این تضاد اومدم یه جور دیگه فکر کردم و گفتم شرایط رو من رقم میزنم و بقیه هر چی که میگن نتیجه باورهاشون مشخصه و طبق قانون احساس خوب = اتفاقات خوب
پس اول شروع کردم به سپاسگزاری کردن از خدای خودم بابت تک تک نعمتهایی که به من داده سپاسگزاری بابت تمام اتفاقای خوب زندگیم ، سپاسگزاری بابت سلامتی ، روابط خوبی که با همسرو پسرم و اطرافیانم دارم و سپاسگزاری بابت بیزینسی که الان مشغولشم و سپاسگزاری بابت تمام حمایتها وهدایت هایی که خدای من از من داشته و پشتیبانیم کرده و همچنان ادامه داره و در مرحله بعد گفتم جهان بینهایت فراوانی داره ، مشتری خوب بینهایته ، شرایط برای من عاااالیه و بهترین اتفاقات میافته ، بهترین آدم میاد واسه خرید ماشین ، جهان هدایتم میکنه به سمت اتفاقات خوب و یه جورایی آماده اتفاقات خوب رو داشتم گذشت و بعد از یکی دو روز که نگاهم تغییر کرد اتفاقات یکی پس از دیگری افتاد
اوّل هدایت شدم به یه انسان فوق العاده که خداوند در مسیرم قرار داد ، یه آقای بسیار خوش اخلاق با خانومشون اومده بودن یه ماشین بخرن که چشم اون دوستمون افتاد به یه موتور که تو نمایشگاه ما بود و شروع کرد درمورد اون موتور توضیح دادن ، همون موقع شاخک هام تیز شد و نشونه رو دیدم و از اون دوست نازنین پرسیدم ببخشید شغل شما چیه و در جواب گفت خرید و فروش موتور سیکلت ، هر موتوری که بخواید من دارم از اسکوتر گرفته تا تریل ، آف رود ، خیابانی و…. منم گفتم خدا تو رو فرستاده برای من موترو ردیف کنی
خلاصه دقیقا همون شد بهترین موتور مدل بالا رو با نصف قیمت صفرش از این عزیز خریدم و چقدر راحت کاراش انجام شد و خدایا هزاران مرتبه شکرت
دوم چند روز بعد از خریدن موتور زیبای خودم ، خداوند یه مشتری خیلی با شخصیت ، دوست داشتنتی و فوق العاده رو فرستاد (برای خرید همون ماشینی که دو ماه تو فروشش گیر کرده بودم ) و به طور معجزه آسایی تو یک ساعت کارای ماشین رو انجام دادیم و بیعانه زد رفت و فردا صبح خیلی زود پول رو واریز کردو ماشین رو تحویل گرفت و رفت ، همه چیز به راحتی و آسانی انجام شد خدایا هزاران مرتبه شکرت
سوم ( درحالی که همکارا همچنان در تکاپو برای خرید ماشین بودن و میگفتن ماشین نیست ، بازار خرابه ، مگه ماشین گیر میاد ، مگه کسی تو این بازار ماشین به قیمت میفروشه و …. ) چند روز بعد از فروش ماشینم خداوند هدایتم کرد به یه انسان فوق العاده دیگه که یه ماشین عاااای مدل بالا و ترو تمیز داشت و خیلی راحت و آسان اون ماشین رو خریدم و انقدر راحت کارا انجام شد که باور نمیکردم ، وقتی رفتم نمایشگاه همکارا فکرشم نمیکردن من تونستم ماشین بخرم تو این بازار ولی نگاه من کاملا متفاوت بود با اونا به همین دلیلم برای من اتفاق افتاد ولی برای اونا نه
چهارم یکی از اهدافم تو سال 1403 این بود که خانواده رو به یه مسافرت خوب ببرم و بطور معجزه آسایی دعوت شدیم به جزیره زیبای کیش اونم از 22 اسفند 1403 رسما تعطیلات من شروع شد تا امروز 15 فروردین 1404 (یعنی زمانی که همه همکارا در تلاش برای فروختن یا خریدن یه ماشین بودن که شب عیدی بتونن یه سود خوب ببرن و این قضیه تا 29 اسفند براشون ادامه داشته اونم بسختی ) اون وقت به لطف خدای مهربان ، من 8 روز قبل از عید بیلط گرفتم و همراه همسر و پسرم با هواپیما تهران رو به مقصد جزیره زیبای کیش ترک کردیم و چقدر مسافرت بینظیر و فوق العاده رو تجربه کردیم که بعدا تو یه کامنت دیگه درباره این سفر رویایی توضیح میدم و خدایا هزاران مرتبه شکر بابت این همه نعمتهای که به من دادی و همیشه هدایتگر ، حمایتگر و پشتیبان من هستی
وقتی که یه جوره دیگه فکر میکنی و انتظارش رو داری یه جوره دیگه اتفاقات رقم میخوره و جهان همیشه حمایت میکنه از نوع نگاه ما ، باورهای ما چه خوب چه بد ، وقتی باور قلبیت اینه که همه چیز خوبه و اتفاقات خوب قراره بیافته دقیقا هدایت میشی به اتفاقات خوبی که انتظار داشتی و این یک قانونه
این بخشی از نتلایج من تو این چند ماه بود که بهم گفته شد بیام اینجا بنویسم
براتون بهترین ها رو میخوام
به نام خدا
سلام خدمت استاد گرامی ، خانم شایسته و تمامی دوستان
یه مثال داشتم راجع به قدرت ذهن و تاثیر پذیری اون که واقعیتش تا قبل از گوشکردن این جلسات دلیل رفتارهای اون اشخاص رو که داخل مثال هستن رو نمیدونستم .
پسر عموی بنده که آزمون استخدامی قبول شده بود. چند تا از دوستاش بهش گیر داده بودن که دعوتشون کنه و به قول خودشون آبکی براشون بیاره . بنده خدا پسر عموی ماهم که خیلی آدم مثبتی بود و اصلا تو فاز این جور برنامه ها نبود. با من مشورت کرد که چکار کنه.من هم گفتم که بی رو در بایستی بهشون بگو که تو این فازها نیستی.
خلاصه تصمیم گرفت یه دونه آب جو بدون درصد (دلستر) که جلد خیلی شیک و نوشته های روش هم همه انگلیسی نوشته شده بود که داخل همه مغازه ها ازش پیدا نمیشد و یه درب چوب پنبه ای هم داشت رو بگیره و به جای اون نوشیدنی که خواسته بودن بهشون بده .
روز دعوت رسیده بود و بعداز صرف نهار ،دلستر رو که میاره میگذاره وسط همه دهنشون باز میمونه که چه جنس درجه یکی
بی صبرانه شروع میکنن به خوردن . باورتون نمیشه پسر عموم ازشون فیلم گرفته بود و بهم نشون داد ، حرکاتشون خیلی جالب بود . با اینکه میدونستم که بارها مشروبات استفاده کرده بودن . کاملا جواب داده بود و به قول خودشون که داخل فیلم میگفتن حالشون رو خوب کرده بود.(یکیشون آهنگ پاهام چرا اینقدر کج و راست میشه رو میخوند و ……)
من تا قبل از گوش دادن این فایل فکر میکردم که اونها نقش بازی میکردن و حرکاتشون همش دروغه. و از خواندن کامنت های دوستان و مثالهای زیادی که تو اطرافیان دیدم قدرت ذهن و تاثیر پذیریش رو بیشتر باور کردم.
و امیدوارم که همه ما این مسئله رو و تمام آموزش های استاد رو در جهت حرکت رو به جلو و توجه آگاهانه به خواسته ها و توجه نکردن آگاهانه به ناخواسته ها در عمل به کار ببریم .تا بیشتر و بیشتر به قدرت ذهن پی ببریم . و خوراک خوب بهش بدیم تا نتیجه خوب بهمون بده .
خدا یا شکرت که قدرت خلق زندگیمون رو بهمون دادی
خدایا ممنونم از اینکه صدامو و فرکانس ها مو جواب میدی واین منو بسیار ذوق زده میکنه
خدایا سپاسگزارم به خاطر قرآنی که برای هدایتمون فرستادی
خدایا ممنونم ازت که استاد رو بهم معرفی کردی
استاد عزیز دوستتون دارم و بی صبرانه منتظر دیدارتون هستم
در پناه خدا باشید
سلام استاد عزیزم
سلام مریم عزیزم
چه جالب من بیشتر این کامنت ها رو خونده بودم تجربه دوستان خیلی عالی بود
برای من هم خیلی پیش اومده و با ها دیدم میوه شبیه هم را با قیمتهای متفاوت ارایه میدند
یا تو کسب و کار خیلی اون مورد هست که راحت قبول میکنیم یه شغلی پولساز هست و راحت قبول میکنیم یه شغلی پول ساز نیست
راحت قبول میکنیم فلان برند از لوازم برقی را بگیریم تا آخر عمر کار میکنه ولی اگه بریم برند دیگه ای بگیریم سر یه سال باید عوضش کنیم
راحت قبول میکنیم تو این اوضاع دیگه نمیشه سرمایهگذاری کرد راحت قبول میکنیم فقط با وام گرفتن میشه پیشرفت کرد و جالبه شرایط وام گرفتن نداریم پس پیشرفت همنمیکنیم
استاد خیلی روان و قابل فهم مطالب را بیان میکنید
ممنون و سپاسگزارم بابت این همه آگاهی تمرکزم تو دوره هم جهت با خداست ولی از فایلهای هدیه غافل نمیشم
دیشب اونجایی بودم که فرمودید با دوستتون صحبت کردید و اینکه درباره اتفاق ناجالب زندگیتون تو این چند سال صحبت نکردید
من چون سالهاست با شما هستم و تمامی فایلها رو دیدم حدس زدم اتفاق چی باشه البته نمیدونم حدسم درست هست یانه؟ نمیگم چون اگه نیاز بود خودتون عنوان میکردید ولی همون موقع هم برام جالب بود همش با خودم میگفتم استاد چه قدر عالی این قضیه رو مدیریت میکنه هیچ صحبتی نمیکنه حتی یکی از دوستان تو معرفی قانون آفرینش از شما سوال کرد شما در حد یک جمله جواب دادید تضاد برای رشد لازمه تنها جمله ای که من از شما شنیدم
قشنگتر اینکه تو دوره فرمودید من قول دادم طبق قانون پیش برم میدونستم اگه سربلند بیرون بیام خدا پاداش خوبی برام در نظر گرفته
من هم تو یه مسله ای بودم در موردش با کسی صحبت نکردم و سربلند بیرون اومدم و پاداشش هم شرکت در دوره احساس لیاقت و هم جهت با خدا بود که از طریق خواهرم خریداری شده بود بهترین پاداش برام من آگاهی هست اون هم از زبان شما استاد عزیزم
خیلی دوستتون دارم
راهی به جز کامنت گذاشتن ندارم برای تشکر کردن بارها تو دفتر شکر گزاریم مینویسم خدایا شکرت هدایت کردی به استاد عباس منش که اگه نبود من خودمو نابود کرده بود با غصه خوردن برای دیگران با از خودگذشتگی با ندونستن قانون
دیروز دخترم شمع آب میکرد و تو ظرف مورد علاقه میریخت یه قسمت ظرف طرح گل یه قسمت ظرف مربعی شکل یه قسمت استوانه ای
یه لحظه گفتم چه جالب خدا به شکل ظرفی در میاد که ما میخواهیم و تصورش را داریم
من خدا را هااااااااااااااااادی میدونم چون همیشه داره هدایتم میکنه به سایت عباس منش هدایتم کرده به حرکات اصلاحی برای دخترم هدایتم کرده به خونه عالی هدایتم کرده به شغل عالی هدایتم کرده به کتاب شکر گزاری هدایتم کرده به انجام مدیتیشن توسط استاد خوب هدایتم کرد به دل نوشته و نیایش با خدا تو یوتیوب و……
هر چه قدر تشکر کنم کمه هر چه قدر بنویسم کمه
کاش میشد ویس بفرستم براتون
خدا بهتون صدها سال عمر بده تا انسانها را آگاه کنید که زندگی بهتری داشته باشیم
عاشقتم استاد جان
سلام
باورهایی برای خداوند
خداوند بی نهایت است و لامکان و لا زمان اما به قدر فهم تو کوچک میشودبه قدر نیاز تو فرود می آیدبه قدر آرزوی تو گسترده میشودبه قدر ایمان تو کار گشا میشود….
طبق این شعر خدا به شکل ظرف تو میشه و تو ظرفی که تو داری جامیگیره…هر چیزی که بخوای برات میشه هرچیزی که بخوای بهت میده
و نیز طبق آیه«ما رمیت از رمیت لاکن الله رمی» خداوند به پیامبر می فرماید تو که تیر ننداختی خدا تیر انداخت…خداوند تیر میشه برای تو*به شرطی که به خدا ایمان داشته باشی.
#خداوند فرمان روای کل کائنات است و همیشه همراه من است و همه ی کار ها رو برای من انجام میدهد…خدایی که تا ابد بوده و هست…. مسیر خداوند ساده ترین و راضی کننده ترین مسیر است
#خداوند عاشقانه میخواد کمک کنه که در مسیر خواسته هام قرار بگیرم. بهترین و راحتترین راه هارو تو مسبرم قرار میده
#خداوند در موقع مناسبش در طول مسیر به من الهام میکنه. حواسش به من هست و درونمه
#خداوند از طریق نشانه ها و احساسم با من صحبت میکنه. از هزاران طریق خداوند هررر لحظه منو هدایت میکنه به مسیر« انعمت علیهم»
#خدواند با هزاران دستش از هزاران راه هرچه که میخواهم به من میدهد و انسان هایی که سر راهم قرار میگیرند و اطرافم هستند برای من فقط خیر و برکت و عشق از طرف خداوندن
#خداوند همیشه حواسش به من هست ومنو به مسیر مناسب هدایت میکنه
#خداون همیشه پشمته و با قدرتش هرچیزی که میخوام بهم میده
#خدایی که در وجوده منه از همه چیز آگاهه و جواب همه ی سوالاتو میدونه… من نیااازی به عوامل بیرونی ندارم
#همیشه حالم خوبه چون اوضاع تحت مدیریت و کنترل خداست و اون از من محافظت میکنه
#خداوند منشا همه ثروت ها و نعمت ها و قدرت هاست و هرچقدر ثروتمندتر باشم به اون نزدیکترم
#خداوند و قوانین کائنات سرگرم کارند تا ثروت و برکت را وارد زندگی من کنند هر روز بیشتر و راحتتر
#خداوند میخواهد که من صاحب همه چیز باشم…همه چیزهایی که دوست دارم و زندگی ام را شکوفاتر میسازد چون اینطوری جهان گسترش پیدا میکنه
#همه قدرت ها درست خداست خدا با قدرتش همه ی کارهارو انجام میده فقط بخاطر قدرت خداست که من موفق میشم نه دیگران و…..
#خداوند با من صحبت میکنه فقط به این دلیل که منو خلق کرده به من الهام میکنه و منو به بهترین راه ها هدایت میکنه
#من خودمو میسپارم به هدایت الله و در هرصورتی روی این نیرو حساب میکنم
احازه میدهم به بهترینا منو هدایت کنه
هدایت اجازه دادنیه و من اجازه میدهم فرمون زندگیم دست خدا باشه و من بشینم رو شونه هاش.
و مهمترین اینکه
#هررررر اتفاقی برای من بیفته خیره
فعلا
با سلام و آرزوی سالی زیبا و سرشار از موفقیت و رشد برای شما استاد گرامی، مریم عزیز و دوستان خوبم
من میخوام از دو تا تجربه که این چند روز گذشته باهاش مواجه شدم بگم که در ارتباط با همین فایل هست،
روز سیزده بدر با خانواده رفتیم برای گردش و تفریح، با هدایت الهی، در یک باغ رستوران زیبا و عالی ساکن شدیم، دو تا لوله آب نزدیکی آلاچیق ما وجود داشت و صاحب رستوران گفت که آب چشمه هست و می تونیم هم برای شُرب و هم برای شست و شو ازش استفاده کنیم، من هم با همین پیش فرض آب رو داخل کتری ریختم و چای ذغالی درست کردم. (از کودکی مادرم بهم گفته بود آب اگر جوشیده شه همه میکروبهاش از بین میره پس من با خودم گفتم اگر حتی ذره هم مواد نامناسب تو اب باشه اگر جوشیده شه اوکی میشه) ،یکی از خواهرام و همسرش گفتن که آب چشمه تمیز نیست و چای نمیخورن ولی مابقی افراد خوردن و از طعمش تعریف کردن، سری بعد من با آب داخل کتری که از همون آب چشمه بود چای دم کردم، ولی کتری رو با آبی که از خونه برده بودیم پر کردم و دوباره برای همه چای ریختم، و گفتم که آب از خونه بوده، اینبار خواهرم و همسرش دو تا چای خوردن و گفتن این چای خوردن داره، من خندیدم و چیزی نگفتم، دیدم چقدر باور روی تجربه طعم چای هم موثره
تجربه دوم من برمیگرده به یه مورد که تو جایی خوندم که آب باقیمونده تو کتری پر از نیترات هست و سمّیه، من هر روز برای چای درست کردن آب قبلی کتری رو خالی می کنم و بعد دوباره پر میکنم و چای درست می کنم، اما اینبار و بعد از خواندن اون مطلب با تفکر و دیدگاه دیگه ای اون کار رو انجام دادم، و متوجه شدم یه مطلب کوتاه که تازه معلوم نیست درست باشه یا غلط چطور داره رو احساس من تاثیر میذاره، با خودم گفتم صنم جان هر باوری که استرس ایجاد کنه و باعث بشه ترسی در تو ایجاد شه قطعا باور درستی نیست اگر من آب کتری رو عوض می کنم چون دوست دارم با آب تازه چای درست کنم خیلی احساس بهتری در من ایجاد میکنه تا اینکه باور کنم آب مونده پر از نیترات و سمّیه. من همون کار هر روز رو به خاطر ورودی نامناسب که زمینه ساز باور نامناسب هست با ترس و استرس و نگرانی انجام دادم در حالی که قبل از اون من حتی ذره ای هم حس منفی و استرس نداشتم.
ممنونم بابت همه ی این آگاهی ها و هدایت الهی که از طریق استاد عزیزم دریافت می کنم.
سلام استاد عزیز
من تو کار رنگ موهستم
آموزشم رو غرب تهران دیدم یه مدت کار کردم
بعدیک سال رفتم زعفرانیه
خیلی همه چی متفاوت بود مشتریا وووو
انگار مهاجرت کرده بودم به کشور دیگه
قیمت ها سه برابر بود
سال 401بود تو غرب قیمت لایت پر متوسط 5تومن بود زعفرانیه 15تومن بود
اما با ارزون ترین مواد بازار کار میکرد مواد اونی که غرب بود قیمتش 3برابر اونی که زعفرانیه بود
این اتفاق خیلی باورهای من رو عوض کرد
اولین فیش 15میلیونی رو که دیدم چشمام چهارتا شد
فکر نمیکردم کسی برای رنگ و لایت انقدر هزینه کنه
من برای کارم چند سالی دستیار بودم
دیر به درآمد رسیدم ولی خیلی باورام عوض شد
پیش 3تا آدم با لوکیشن های مختلف کار کردم
والان با اعتماد ب نفس بالا کار میکنم
اگر کسی بیاد بگه فلانی خیلی خفنه باخودم نمیگم وای اون موادش چیه
خلاصه که برام خیلی خیلی خوب بود
به نام خداوند بی همتا
سلام به استاد عزیز و بانو شایسته گرامی و دوستان همراه
امشب با داستان این توت فرنگی یاد یه خاطره جالبی افتادم از خواهرم
چندین سال پیش خواهرم به همراه دوستانش توی بازار بودن که اتفاقی وارد یه فروشگاه لوازم آشپزخونه
میشن و توی یه دکوری از مغازه یه سری ماگ چیده شده بوده که توجه خواهرم رو جلب میکنه بین اون همه ماگ خواهرم دست می بره که یک ماگ شیشه ای رو برداره و انتظارش از اون ماگ این بوده که وزنش سنگین باشه مثل لیوان چای و حالا یکم سنگین تر چون بزرگتر از لیوان بوده ، به محض برداشتن ماگ متوجه سبکی بیش از حدّ ماگ میشه و غش می کنه که البته قبل از غش کردن سریع ماگ رو سرجاش میذاره . با این اتفاق به پزشک مراجعه میکنه که علت رو جویا بشه . و پزشک در جواب خواهرم این رو میگه که : شما چون ذهنت انتظار داشته اون ماگ وزنش سنگین باشه و بعد از بلند کردن روبرو میشه با وزن بسیار بسیار سبک ذهن هنگ میکنه و این باعث افت فشار در مغز و غش کردنت میشه .
موندم چرا اون آدما بعد از فهمیدن این موضوع که تفاوتی بین توت فرنگی هایی که خوردن و نظر متفاوت دادن بر اساس باور ذهن شون چرا غش نکردن؟!
امروز که بارون میبارید ، چشمم خورد به آیات سوره انفطار. حس کردم خدا یه پیام خاصی رو داره بهم نشون میده، یه چیزی که ارزش فکر کردن داره.
چیزی که بهم الهام شد رو براتون مینویسم همفرکانسیهای عزیز :
این سوره درباره قیامته، ولی پیاماش فقط برای اون دنیا نیست؛ تو همین زندگی هم کلی بهمون کمک میکنه. چیزایی مثل اعتماد به خدا، حفظ انرژی مثبت، قوی کردن حس ارزشمندی، و هماهنگی درونی.
1. اعتماد به خدا؛ نگران هیچی نباش، خدا هواتو داره
تو آیه 6 میگه: «یَـٰٓأَیُّهَا ٱلْإِنسَـٰنُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ ٱلْکَرِیمِ»
یعنی چی؟ یعنی خدا خیلی مهربونه، ولی ما بعضی وقتا مغرور میشیم و یادمون میره که همهچی دست اونه. وقتی به خدا اعتماد کنیم، دیگه الکی استرس نمیگیریم. باور کنیم که خدا همیشه خیرمون رو میخواد.
تو آیه 19 هم میگه: «وَٱلْأَمْرُ یَوْمَئِذٍۢ لِّلَّهِ»
این یعنی در نهایت، همهچی دست خداست. هیچچیزی از کنترلش خارج نیست، پس چرا نگران باشیم؟ اگه یه مشکلی پیش اومد، بدونیم که بالاخره یه راهی براش هست، چون خدا حواسش بهمونه.
2. حفظ انرژی مثبت؛ هیچ تلاشی بینتیجه نمیمونه
آیه 5 : «عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ»
یعنی چی؟ یعنی هر کاری که میکنیم، حتی اگه خیلی کوچیک باشه، یه تأثیری داره. هیچ چیزی الکی نیست. ممکنه همین کارای کوچیک، یه تغییر بزرگ تو زندگیمون ایجاد کنن.
بعد توی آیات 10 تا 12 میگه: «وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَـٰفِظِینَ کِرَامًۭا کَـٰتِبِینَ یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ»
یعنی هر کار مثبتی که انجام بدیم، ثبت میشه. حتی اگه کسی نبینه، حتی اگه کسی تشکر نکنه، تو حساب خدا میمونه. این یعنی ما باید ادامه بدیم، ناامید نشیم، چون هیچ تلاشی بیاثر نیست.
3. حس ارزشمندی؛ تو یه شاهکار خدایی
آیه 7 : «ٱلَّذِى خَلَقَکَ فَسَوَّىٰکَ فَعَدَلَکَ»
یعنی چی؟ یعنی خدا تو رو دقیقاً همونطوری که باید باشی، خلق کرده. هیچ نقصی نداری که بخوای احساس کمبود کنی.
آیه 8 هم : «فِىٓ أَىِّ صُورَهٍۢ مَّا شَآءَ رَکَّبَکَ»
این یعنی هر کسی توی این دنیا یه جایگاه خاص داره. لازم نیست خودت رو با بقیه مقایسه کنی. تو برای یه مسیر خاص آفریده شدی، دقیقاً همونی که باید باشی.
4. هماهنگی درونی؛ تغییر رو بپذیر، چون بخشی از رشده
توی آیات 1 تا 4 میگه: «إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنفَطَرَتْ وَإِذَا ٱلْکَوَاکِبُ ٱنتَثَرَتْ وَإِذَا ٱلْبِحَارُ فُجِّرَتْ وَإِذَا ٱلْقُبُورُ بُعْثِرَتْ»
اینجا داره از تغییرات بزرگ توی دنیا حرف میزنه. ولی یه پیام عمیق هم داره: تغییر یه چیز طبیعیه، نه فقط توی کیهان، بلکه توی زندگی ما هم.
تو آیه 13 : «إِنَّ ٱلْأَبْرَارَ لَفِى نَعِیمٍۢ»
یعنی اگه مسیر درستی رو بریم، تهش به آرامش و خوشبختی میرسیم. هماهنگی درونی یعنی چی؟ یعنی با تغییرات کنار بیایم و بدونیم که هر چیزی که تو زندگیمون عوض میشه، یه حکمتی داره.
جمعبندی؛ چطوری یه زندگی آروم و موفق داشته باشیم؟
اعتماد به خدا→ بدون که خدا هواتو داره، پس نگران هیچی نباش.
حفظ انرژی مثبت → هر کار خوبی که میکنی، یه جایی اثرش رو میبینی. پس ادامه بده.
حس ارزشمندی → تو همونطوری که هستی، عالیای. قرار نیست مثل بقیه باشی.
هماهنگی درونی → تغییر رو بپذیر، چون جزئی از مسیر رشده.
نتیجه؟
وقتی اینا رو بدونی و بهش عمل کنی، دیگه نه حرف بقیه اذیتت میکنه، نه از آینده میترسی، نه حس میکنی که کافی نیستی. فقط با یه دل قرص و یه لبخند، مسیرتو ادامه میدی .
بنام خالق یکتا و دانا وتوانا
الهی شکرت
هر آنچه دارم از فضل و کرم توست جان جانانم
ای عشق الهی ام ، ای پروردگار یکتای بی همتا عاشقانه دوستت دارم ،
درود براستاد عشق و توحید و مریم بانوی نازنینم و همه دوستای هم مداری در سایت
این مجموعه فایلهای اخیر و نوشتم و کامنتهای دوستان در سایت و تا جایی که تونستم خوندم ، چه باورهای قوی و محدودکننده ای در قالب این همه مثال تو کامنتها وتجربیات دوستان اومده بود .
یادمه از دوران کودکی ، پدرم که همیشه مسجد میره ونماز اول وقت و روزه هاش ترک نشدنی ان ، در میان اقوام و دوستان و فامیل مرد پاک ومومنی شناخته شده بود ، وقتی اطرافیان و دوستان و …یک ناراحتی جسمی حتی یک دل درد و گریه شدید کودک داشتند میومدند خونه مون و بابا چند تا حبه قند و یک استکان آب ورم میکرفت ، روی حبه قندها حمد وسوره میخوند و فوت میکرد چند بار و بعد بهشون میداد که با آب به نیت شفا بخورند و این کار پدرم چقدر طرفدارای خودش و داشت و بهش ایمان داشتند .
با این سری فایلها و خوندن کامنتهای بچه ها ، منم یاد این خاطره افتادم . اینکه این باور و ایمان و اعتقاد افراد به خوبی وپاکی پدرم باعث شده بود فکر کنند این کار بابا و خوندن ذکرها و آیات حمد وسوره ، حالشون و بهبود میده .
و اینکه باورها و ذهنیت های ما مثبت و منفی زندگی ما ، آینده و حال ما را شکل میده ، به سادگی و راحتی .