درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)

794 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هادی زارع گفته:
    مدت عضویت: 3752 روز

    به نام خدای هدایتگر مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین

    (اول از همه باید بگم این کامنت شاید بدرد همه نخوره

    چون یه خودشناسی شخصیه!!!)

    چه فایل فوق العاده ای بود. لذت بردم واقعا

    بزرگترین پاشنه آشیل من بعد از کمالگرایی همیشه همین غرور بوده

    لطفی که خدا بهم داد از سن 17-18 سالگی آگاهی هاشو بهم داد. قوانین رو بهم یاد داد از طریق شما

    که زندگیمو تغییر بدم از یه شخص افسرده به یه شخصیت هدفمند و شاد و پر انگیزه تبدیل بشم

    اما نوعی از غرور هم توی وجودم بود که با این فایل ها و کسب آگاهی ها بیشتر شد

    غرور همه چیزو خراب میکنه

    بخاطر غرور سالهای دو سه سال همش دنبال دوستای کامل بودم همش باورهای اشتباه دیگران رو میدیدم قضاوت میکردم دوستی نمیکردم با دیگران

    بخاطر نوعی از غرور و حس اینکه خیلی میدونم بارها شد که درست حسابی عمل نکنم

    جای تسلیم بودن پر توقع باشم

    جای بهبود عملکردم، غر بزنم که چرا با اینکه دارم روی ذهنم خلاف عموم کار میکنم نتیجه نمیگیرم

    وقتی فک میکنی خیلی خوبی، درست حسابی باور سازی و عمل نمیکنی

    گوش دادن به فایل ها بجای ساختن شخصیت تسلیممم

    یه شخصیت مغرور ازم ساخته بود

    البته الان که بهش فک میکنم متوجه میشم

    غرور هم مثل بقیه نقص های وجودی نیاز به خودشناسی داره

    همیشه در حالت عادی فک نیمکردم که انسان مغروری هستم

    و ما باید خودمون بشناسیم

    که نکنه بواسطه این فایل ها و این آگاهی ها فک کنیم خیلی خوبیم

    ظرف خوب بودنمون پر بشه..

    همه این طرف خوب بودن را خالی کنیم با عبارت هایی که

    من نمیدانم

    اعتبار همه چیز به خداونده

    من فقیرو نیازمندم به خداوند

    غرور ینی اینکه فک میکنی دیگه تهش هستی

    خیلی میدونی

    این غرور باعث میشه به خودمون اجازه بدیم کارهای بیخود کنیم

    کارهایی که حتی عوام مردم اونایی که آگاه نیستن از قوانین انجام نمیدن!!!!

    غرور من باعث شد از کسی کمک نگیرم

    غرور من موجب شد تکامل رو رعایت نکنم

    غرور من موجب شد وارد رابطه عاطفی نشم

    غرور من موجب شد کارهای بیخود و مجوز انجام کارهای بدرد نخور به خودم بدم

    غرور من موجب شده تا عمکردم بهبود ندم، چیز بیشتری یاد نگیرم

    به اندازه ای که غرور رو تونستم کنار بذارم

    دوست های خوب اومدن

    عملکردم و هدف هام بهتر شدن و نتیجه پشت نتیجه

    عملگرا شدم

    و چقدر این تسلیم قشنگه

    چقدر گفتن اینکه

    “خدایا من نمیدانم تو میدانی”

    گاهی فک میکنیم مایی که توی این مسیر هستیممم خیلی خوبیممم

    خیلی کارمون درسته

    مایی که هر روز سپاس گزاری میکنیم

    هر روز سعی میکنیم باورسازی کنیم

    اما اینطور نیست….

    حتی سپاس گزاریمون هم باید از روی خشوع باشه

    نه معامله گری

    خیلی موقع ها شده سپاس گزاری کردم

    بعد یه مدت یه اتفاقی پیش اومده سریع ذهنم جای اینکه آروم باشه

    ریخته به بهم

    با پرتوقعی

    این سوالو پرسیده با پرروییی

    “منییییی که اینقدرررررر سپاس گزارم چرا باید این اتفاق برام بیوفته؟”

    سپاس گزاری، مراقبه و باورسازی جای اینکه یه شخصیت آروم و متواضع بسازه

    یه شخصیت پررو و سرکش و مغرور ساخته گاهی

    یه شخصیتی ساخته که فک میکنه خیلی خوبه

    این شخصیت دیگه دنبال بهبود عملکرد نیست

    این شخصیت به خودش اجازه انجام کارهای بیخود و قدم های رو به عقب میده

    غرور پلید ترین و زشت ترین موجودی هست که میشه بهش فک کرد

    که آدمو به کجاها میتونه ببره

    اینا خودشناسی هایی هست که رسیدم و خیلی عمیقه…

    و باید میلیونها بار به خودم یادآوری کنم این موضوع رو

    و چقدر رسیدن به این آگاهی قشنگه

    که همه چیز از خداونده

    اعتبار همه چیز و همه چیز به خدا برمیگرده

    حتی نوشتن این متن ها

    حتی این خودشناسی ها

    اعتبار دوست های خوبم

    اعتبار تمام آگاهی ها

    اعتبار سلامتی

    اعتبار زیبایی هایی که داده

    اعتبار تمام ویژگی های خوبی که در خودم ساختم

    و من هیچ نمیدانم

    من محتاج هدایت هستم

    من فقیرم به خداوند

    چقدر این آگاهی ها قلبم رو باز کرد

    الهی شکر

    اعتبار این هم به خداونده

    امیدوارم که مفید بوده باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      علی بهره ور گفته:
      مدت عضویت: 3232 روز

      سلام به هادی زارع عزیز و همه دوستان و استاد عباس منش و خانم شایسته

      هادی جان لذت بردم از این کامنت پر از تجربه و پر محتوایی که نوشتی و چقد این نتایج رو من هم بهش رسیدم و چقد شبیه به هم هست.

      این نشان از این هست شما پر قدرت دارید روی خودتونکار میکنید که به این درک و تجارب بالارسیدید بهتون تبریک میگم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فاطمه رفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1366 روز

    به نام خدای قشنگم

    سلام استادِجانم و مریم جان. ازتون ممنونم برای آماده کردن این فایل در این بهشت رویایی با اون ترکیب رنگهای جادویی ، رنگ سبز فوق العاده زیبای چمن ها ، نور خورشید، آسمون ، دریاچه خوشگل با اون فواره خواستنی ، چقدر همه چیز زیباست خدایا شکرت.

    استاد توی دوره عزت نفس میگین یه اتفاق ممکنه تمام بنیان عزت نفس شما رو بهم بریزه و شما باید هر روز روی عزت نفستون کار کنین، میگین به ترس هاتون حمله کنین ، من چند بار این کار رو کردم و البته اون تمرین مهم آگهی بازرگانی رو هنوز انجام ندادم ، قراره با همسرم بریم مترو انجام بدیم ، فکر کردن بهش قلبم رو میاره توی دهنم ولی می‌دونم که پشت این کار یه اتفاق خیلی خوبی هست. من هم یک من خودبرتر بین و برتری جو دارم که همیشه میخواد از همه بهتر باشه ولی مدام به خودم میگم تو فقط از دیروز خودت بهتری ( اگه باشم ) و حتی الان خدا تو رو موظف کرده و داری به همینایی که فکر میکنی ازشون بهتری خدمت میکنی. البته تعریف های دیگران خیلی اون من خودبرتر بینم رو خوشحال می‌کنه و بهش خوراک میده ولی از طرفی شما توی دوره میگین تعریف های دیگران رو بپذیرین و ازشون تشکر کنین و به نکات مثبت خودشون هم اشاره کنین. به نظرم این اشاره کردن به نکات مثبت دیگران ضمن پذیرفتن تعریف هاشون، تعادل بین عزت نفس و غرور رو حفظ می‌کنه و من چقدر باید یادم بمونه که این کار رو انجام بدم.

    چقدر ما به تواضع دربرابر خدای بزرگ نیاز داریم . یادمه شما توی یه فایلی گفتین به میزانی که به جهان ارزش ارائه بدی ثروت وارد زندگیت میشه.

    من یکسال در پیجم کار کردم و خیلی زیاد به همه کمک کردم از دانشی که داشتم و البته لطف خدا بود رسیدن این آگاهی ها به من. ولی خبری از ثروت و پول ساختن و اینا نشد آنچنان ، و ذهن من مدام میگفت خب چی شد پس من این همه ارزش دادم

    خدایا مگه خودت نگفتی

    یه جوری بود که انگار ذهنم می‌گفت ببین من عمل کردم ولی هنوز خبری نشده

    پناه بر خدا از این نجواهای شیطان

    بعد یه شب انگار بهم گفته شد ، یهو به ذهنم رسید

    آهای چیه هوا برت داشته ، فکر کردی خیلی هنر کردی ؟ تو اندازه سر سوزنی نمیتونی جبران این همه نعمتی که خدا بهت داده رو بکنی

    31 ساله داری میبینی ، حرف میزنی، حس میکنی، بو می‌کنی ، فکر داری عقل و شعور داری

    تمام این کره زمین و دم و دستگاه رو خدا واسه تو آفریده

    کاری که داری می‌کنی و خدمتی که داری به بنده ها می‌کنی ، وظیفه ته ، سپاسگزاریه به خاطر وجود و هویتی که خدا بهت داده ، برای اینکه اجازه داده اینجا باشی و زندگی کنی

    و من فهمیدم چقدر در برابر خدای بزرگم ناسپاسی کردم

    و البته می‌دونم که میبخشه به راحتی

    انقدر که بزرگ و مهربونه

    عزت نفس یعنی تو خودت رو ضعیف ترین و محتاج ترین بدونی به خداوند

    و خودت رو قوی ترین و بی نیازترین بدونی از خلق خداوند

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن

    و کمک کن هر آنچه از شرک و خودبینی و خودپرستی و منیت در وجودمون هست ریشه کن بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    علی بهره ور گفته:
    مدت عضویت: 3232 روز

    سلام و درود به همه دوستان عزیزم و استادعزیزم و خانم شایسته مهربان

    چند روزی هست با یکی از دوستان اومدیم مسافرت چیزی که هست من چند وقتی هست دوره عزتونفس رو کار میکنم و عشق و مودت در روابط.اوایل چون من رو عزت نفسم کار کرده بودم همه چیز خوب بود ولی چون عزت نفس از پاشنه های آشیلمون هست بعضی اوقاتم هست که بخواهیم سوتی بدهیم و این دوستمون که دید من هم در این موارد ضعف هایی دارم شروع کرد به رقابت و من این مدت با استفاده از فایل ها و کامنت های سعی در اثبات خودم که من عزت نفس بالاتری دارم بودم و اون دوستمون هم در این رقابت بود و این کشمکش باعث شده بود تا غرور هم به طبع وسط کشیده بشود منی که بسیار انسان متواضع بودم (البته من فک میکنم بخاطر این پاشنه آشیلم متواضع بودم)و یک فایل از استاد گوش کردم که گفتن ما در رقابت با دیگران برای ترین بودن نیستیم ما میخواهیم اعتماد بنفس بهتر.شرایط مالی مستقل تر داشته باشیم.و مهمتر اینکه از زندگی مون لذت ببریم همه چیز داشته باشه روابط خوب با خداوند باشه پول باشه زندگی خوب باشه روابط خوب باشه احترام باشه همه چیز باشه.

    در یک فایل از استاد میگفتن این که با نیت درست باید فایل ها رو استفاده کنیم اینکه ما به درستی قوانین پی بردیم ولی بخواهیم با نیت نادرست و با قصد مختلف استفاده کنیم راه به جایی نمی بریم و نتایج کوتاه مدتی می شود.

    در صورتی که اگر بخواهیم باور ها برامون جا بیفته و نتایح بلند مدت بگیریم فقط و فقط با گوش دادن هست که کامنتها میتونه برای درک بهتر و از تجربه دیگر دوستان کمک بگیریم.

    و این یک آگاهی بود که غرور رو کنار بگذاریم و رقابت نکنیم و ب دنبال ثابت کردن خودمون نباشیم.

    بنظرم فراموش کردن خداوند باعث میشه که غرور سراغمون بیاد که فایل های توحیدی استاد کمک بسیار بزرگی میتونه بهمون بکنه.

    و نکته بعدی این که ما بدلیل اراده که در خودمون ضعیف کردیم باعث شده به فایل ها با دقت بیشتر گوش نکنیم و به مرحله اجرا در نیاوریم.

    و همچنین احساس گناه بزرگترین ترمز هست که هم نتونیم روی فایل ها کار کنیم و ادامه بدیم و هم حالمون رو بدتر کنه.

    نکته بعدی اینکه من با فایلهای رایگان بهتر ارتباط برقرار میکنم و فایل هایی که ارتباط با خداوند هست رو بهتر بنظرم چون در محیط مذهبی بزرگ شدم به همین دلیل با این فایل ها راحتر می تونم باور سازی کنم.

    ولی در بعضی مدت ها به یک چالش هایی متوسط بر میخورم که نشان میده تنها با فایل های دانلودی نمیشه نتیجه گرفت اگه نتایج بزرگ می خواهی و چالش های کمتر و آرامش بیشتر.

    و فایلهای توحیدی و شکرگزاری اول صبح و آخر شب کمک بسیارربزرگی میتونه بکنه.

    و اینکه درست هست ما این مطالب رو یادگرفتیم و برای خودمون یادآوری میکنیم و چیزی که هست نباید هر لحظه به فکر جلب توجه باشیم.

    اگه بتونیم و همیشه در همه حال تمرکزمون روی خواسته هامون باشه خیلی همه چی اوکی می شود.

    نیاز هست که ما هر دو روز یکبار فایلهای توحیدی رو بصورت کامل گوش کنیم.

    نیاز هست که هدف برای خودمون تعریف کنیم این بی هدفی باعث میشه به حاشیه کشیده بشویم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    به نام خدایی که این همه نعمت داده بهمون

    سلام به همه عزیزان

    چقدر این فایل به موقع بود برام دقیقا سوالی بود که داشتم و جهان بهم جواب داد من این فایلو چند قت پیش تو اینستا میخواستم ببینم ولی هربار بهونه ای میاوردم برا دیدنش احتمالا اون ندیدن ها برای این بود که من آمادگی شنیدن این چیز مهم رو اون موقع نداشتم ولی خداروشکر که الان آمادگی دریافت این اطلاعات مهم رو خدا بهم داده مرسی ازت خدایا

    تو این فیلم استاد و شایسته خانم عزیز تقریبا همه چیزهای خوب رو گفتن ولی یه نکته که به ذهن من رسید و خواستم بنویسیم این بود که اونجا که اون مرد میخواست ارزو کنه جادوگر بشه شخصیت اون منو یاد فرعون مینداخت

    چند وقت پیش داشتم قران میخوندم یه جا خدا گفته بود فرعون از اسراف کاران بود و اون دو عبرتی گذاشتیم برای بعدها

    اون مرده دقیقا نمونه بارز فرعون ستمکار بود اون فرشته که کنارش بود هی میخواست اونو از کارهای زشتش برحذر بداره اما اون گوش شنوا نداشت اخرش هم با همون افکار و اعمال خودش مرد اعمال بدش همش به خودش برگشتن

    هرکسی افکار و اعمالش به خودش برمیگرده به قول قران هرانچه از نیکی و شر به شما میرسد از جانب خودتان است

    خدا به سگه بخلطر افکار مثبتش کمک میکرد همیشه گل و بلبل و سنبل تو راهش باشه به کسی که سخت فکر میکرد اونو هدایت میکرد به سختی و کسی که گوشش کر و چشم کور بود به روی حقایق به سمت تاریکی هدایت کرد

    خدایا بازم شکر شکرت که قوانینت اینقدر دقیقه

    درسته این یه انیمیشن بود ولی از کجا معلوم نویسنده این فیلم افکارش همین نبوده که میخواسته مث استاد به انسانها مسیر درست رو نشون بده قطعا ایده این فیلم از طرف خدا به این شخص الهام شده

    خدااایا مرسی ازت مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    سمیه گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    به نام خدای مهربون

    خدایا شکرت بابت این روز بارونی

    هرموقع بارون میاد انگار قلب ادم بیشتر شفاف میشه و بیشتر حس میکنه خدارو در وجودش

    خدایا شکرت.

    چقدر این فایل منو ب فکر فرو برد با اینکه قبلا این انیمیشن رو نگاه کرده بودم ولی از کنارش رد شده بودم به طرز عجیبی دیشب در زمان و مکان مناسب گذاشتم و همه ابجیا و بچه های خواهرم داشتیم نگاه میکردیم و ازونجایی که هممون تو این مسیر آکاهی هستیم خداروشکر به طرز عجیبی همه تحت تاثیر قرار گرفتیم و باعث تامل هممون شده بود چ راج بهش حرف زدیم و چقدر حال خوبیو منتقل کرد که چند ساعت از کنار همو بودنمون با حس عالی گذشت

    خدایا شکرت

    چقدر تو وجود من همه این کاراکترها بود

    چقدر که همیشه فکر کردیم فرصت زندگی کردن زیاده و حالا بندازمش به تعویق وای ازون صحنه ای که همش میگفت من تنها سفر میکنم و ماجراجویی میکنم

    دقیقا یاد خودم افتادم سالیان سال این کار رو میکردم و نمیخواستم مواجه بشم با یه زندگی به سبک دیگران میگفتم نه زندگی برای من یه شکل دیگه هست و حتی اونجایی که حاضر نبود برای ازدواج بره کلیسا کاری بود که من کردم و حاضر نشدم برای خواسته خودم بایستم و به زندگی مشترک پا بزارم سالیان سال این کار رو کردم و فکر میکردم با ماجراجویی میشه فرار کرد من همیشه با دوری کردن از خیلی چیزا سعی کردم فرار کنم در واقع از ترسام و مواجه نشم باهاشون کاری که تمام عمرم کردم و چقدر این دو سال اخیر خداوند منو متحول کرد و اورد گذاشت دقیقا تو دل خود خود ترسام و گفت یا میجنگی باهاشون یا هم که دیگه نابود میشی از درون چون هرروز با تپش قلب از خواب میپریدم و میگفتم اصن معلوم نیست چم هست

    خدای من خدای من چقدر خودمونو گول میزنیم برای روبه رو نشدن باهاشون درحالیکه واقعا بهم ثابت شده که همش توهمه محضه همش زاییده ذهنه که بزرگش میکنه اصن اونقدرا ترسناک نیست. وای که من چقدر ادما رو ترسناک کردم و از رفتن تو رابطه عاطفی ترسیدم چقدر از زندگی مشترک ترسیدم چقدر از زندگی در شهر کوچیک و کنار خانواده ترسیدم

    از یه جایی که مواجه شدم با همه اینا و رفتند سراغ باورام که ریششون چیه که اینقد سختش کرده واقعا خداروشکر میکنم که اسون شده برام همه چی خیلی خیلی خیلی حالم بهتر هست

    از شخصیت گربه هنوز خیلی چیزا در من بود

    اولیش همین ترسا و رو به رو نشدن و انکارشون و سرگرم کردنم با چیزی که واقعا خارج بود از خود اصلیم از خدای درونم که اصن بهم حس خوب نمیداد. دقیقا یا این شعر افتادم که در خود بطلب هر انچه خواهی که تویی

    دومین چیزی که منو خیلی عمیق ب فکر فرو برد همون بحث بود که اره من درست میگم و مغرور شدنه بود

    زندگی واقعا فرصتیه که بهمون داده شده و محدوده ولی ما مغرور شدیم که ازش زیادی داریم یا مرگ برای دیگرانه و خب برای پر کردن خلا های خودمون دنبال شناخت خودمون نمیریم

    میریم دنبال تایید دیگران

    دنبال اینکه یه خوشیای زود گذری رو تجربه کنیم

    یه عده بگن به به چه چه چقد خوبه چقد خیر هست و هزار چیز مثل این به ساده ترین شکل ممکن از ناحیه غرورمون و از ناحیه ای که دنبال اینیم که جلب توجه کنیم و ادعا دوباره بمیریم

    وای که چقدر تو زندگیمون مردیم

    چقدر برای تایید دیگران و رضایت بقیه زندگی کردیم

    چقد راهیو ک خودمون خواستیم رو از ترس نداشتن تاییدشون نرفتیم

    اون خوشیا هیچ خلایی رو پر نکردن ازمون و ب جایی میرسیم که اخر خطه و اون موقع خیلی دیره

    خدایا شکرت که اگاهم و برگشتم به خودت برگشتم به درونم

    اون خوشیا اون دوره مسابقات اون سفرها اون دوستا هیچکدوم چیزی نبود ک من دنبالش باشم

    من دنبال خودم بودم دنبال تو دنبال حال خوب

    خدایا شکرت منبع اصلی همه خیر خود تویی هر لحظه هدایتگر و روشنگر راهم باش به سمت نعمت و شادی و سلامتی

    وای نگم از نگاه و دید اون سگ به زندگی :

    دقیقا از زمانی که چسبیدیم به اگاهیا خیلی نزدیک شدیم ب نگاهش و چقدر دوست دارم اینجوری برخود اسان بگیرم کارها که واقعا از روی طبع سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش

    اون دوتا گربه واقعا به خاطر تجربشون به خاطر باورهاشون یه عمر به خودشون سخت گرفتند سعی کردند همیشه دنبال جنگ باشن با همه همش تو استرس و اضطراب باشن ولی خب چقدر که اون سگه در صلح بود چقدر اسون میگرفت چقدر زاویه نگاهش قشنگ بود

    واقعا تو جامعه ب این افراد هزاران انگ دیوانگی زده میشه ولی چقدر مسیرش قشنگ بود

    با اینکه هدف یه چیز بود مسیر چقد میتونست متفاوت باشه

    حال دل متفاوت باشه

    چقدر که اصن مقصد براش مهم نبود اصن گفت نمیخوام بدونم ارزویی کنم من همین الانش کلی چیز دارم من کلی ارزوهامو دارم تو این مسیر بدست اوردم

    و وای من که چقدر تامل برانگیز بود این نکاه. چقد زندکی سخت گرفته بود بهش چقد اذیت شده بود ولی اصن ازین دید ندیده بود و دردش رو تبدیل کرده بود به نعمت کاملا انرژی رو به طرز عجیبی تبدیل کرده بود ب حال خوب و توجه به نکات مثبت رو کاملا میشد ازش یاد گرفت در هر موقعیتی نکات مثبت هست که ببینی

    اصن نه حسن قربانی شدن داشت نه حس تنهایی نه حس کمبود نه حس مقصر دونستن بقیه و نه حس حسادت که تو وجود اون اقا تپله بود با وجود اپن همه ثروت اصن خوشحال نبود و میگفت اینا چیزای الکی بود این همه ثروت من نمیخواستم

    حس نارضایتی از داشته هامون تو وجود موطلایی بود که خانوادشو نمیدید که چقدر دوستش دارند و حاضرند از هرچیزی بگذرند ب خاطرش

    خدایا شکرت بابت نعمت وجود عزیزانم

    خدایا شکرت ان شاالله هر لحظه اگاه باشیم که همه چیز همین جا و همین لحظه هست همین لحظه اکنون

    گذشته هرچی بوده تموم شده و درساشو باید گرفت و رشد کرد و نووند داخلش

    و اینده هم هنوز نیومده و میشه برای برنامه داشت ولی ن با نگرانی و ترس

    خدایا شکرت انسانی رستکارنند که نه ترسی بر انهاست و نه نگرانند

    شکرت بابت این اکاهی فوق العاده و تامل برانگیز

    ممنونم استاد و خانم شایسته عزیز و زیبا بین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1011 روز

    بنام خدا ،اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم،

    تحلیل زیبای استاد راجب یه موضوعی که همه ما خیلی راحت ازش رد میشیم ،همه این چیزهایی که استاد گفت برای من اتفاق افتاده ،وقتی میترسیدم به هر قیمتی تو شرایط بد زندگی میکردم ،وقتی مغرور شدم همه موقعیت هامو ازدست دادم ،نگاه اون سگ داستان که نگاهش انقدر مثبت که همون اتفاق هایی که توتصورشه پیش میاد ولی تودنیای واقعی من انقدر زیاد بهم میگن وقضاوتم میکنن که یکم اذیت میشدم امروز قوی شدم از عواملی که منو میترسونن عقب نکشم ،که هفته پیش یک فردی که همیشه منو با عکس العملش میترسوند وسکوت میکردم ولی فهمیدم نباید بترسم اندفعه ایستادم وحرفامو محکم زدم واون ادم عقب کشید وازم معذرت خواست،این نکته الان بادیدن این فایل برام باز شد،اونجا که گربه میگه همین زندگی کافیه ومیخام درست زندگی کنم ،جالبه من گاهی حس میکنم یه عالمه فرصت دارم که برم یه زندگی دیگه رو جایی دیگه شروع کنم واین باعث میشه تمرکزی روی هدفی توزندگیم نزارم ولی حالا این تلنگری بود که بدونم الانم اینجا بهترین شرایط زندگی رودارم که ارزوی خیلی هاست،نگاه مثبت برام یه نقطه عطف شد که یادم نره یکم مثبت تر نگاه کنم ،خدااینگونه بنده هاشو هدایت وحمایت میکنه ازطریق صحبتهای یک بنده عالی استاد ازت ممنونم وازمریم پرازعشق که این فایل رو برامون تهیه کردند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    علی حیدرهائی گفته:
    مدت عضویت: 1926 روز

    سلام به همگی

    امیدوارم شاد و سلامت باشین

    این فایل رو یه بار همون روزا که بارگذاری شد دیدم و بعدش رفتم انیمیشن رو نگاه کردم و امروز مجدد هدایت شدم به دیدن این فایل با ارزش

    من عاشق شخصیت سگه شدم و وقتایی که یه مقدار بی حوصله میشم یا ناشکر میشم یا توجه میکنم به کمبودها و ناخواسته ها، یاد اون میوفتم و به خودم میگم علی تا جایی که میتونی سعی کن مثل اون سگه ببینی و عمل کنی و یادم میارم که قانون چیه و چجوری باید خودم رو رو به راه کنم

    توجه به زیبایی ها یه هنره که خیلی تمرین میخواد، اینکه بتونم تو بیشتر موارد احساس خودم رو خوب نگه دارم و … و طبق قانون هدایت میشم به سمت خواسته ها و کانون توجهم

    و مورد بعدی که خیلی درگیرش بودم و هنوز هم هستم، غروره

    خصوصیتی که حتی باعث رانده شدن شیطان از درگاه خداوند شد

    خوب سالهاست دارم کار میکنم رو خودم و خیلی بهتر شدم، ولی تا ابد جای کار دارن تمام این خصوصیات نفسانی

    غرور و حسادت و ناسپاسی و عجول بودن و …

    خیلی فکر کردم که خودم و خیلی از آدمهای دیگه چرا مغرور هستیم

    متوجه شدم همه این خصوصیات نفسانی ریشه در کمبود و ترس دارن

    کسایی که خیلی قیافه میگیرن و الکی جدی میکنن خودشون رو و درست ارتباط نمی‌گیرن و … اکثراً میترسن و نگران هستن و خجالتی هستن، قبلاً شاکی میشدم از برخورد باهاشون ولی الان می‌دونم دلیلش چیه و درکشون میکنم، چون خودم هم یکی از همونا بودم

    یعنی ریشه اصلی همه بدبختیهای ما در ترس و کمبوده و این هم به دلیل نداشتن ایمان به خداوند

    حتی شیطان هم ترسید و احساس کمبود کرد و در واقع بی ایمان شد که طبق سیستم از درگاه خداوند رانده شد

    یادآوری همه اینها بعلاوه اون آیه ای که میگه روی زمین خداوند با غرور راه نروید و مباحث عزت نفس و روانشناسی ثروت و احساس لیاقت و البته تمام دوره های استاد کمکم کردن که بتونم این غرور رو تو وجودم کنترل کنم

    الهی شکر که هر چه دارم از اوست

    ممنون از استاد عزیز برای این فایل فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      هستی محمدی تبار گفته:
      مدت عضویت: 1195 روز

      سلام علی جان.

      کامنتت رو خوندم و خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم.

      علی جان ما باید حواسمون به تکامل مون باشه.همه حتی خود استاد هم اگر لحظه ای غافل بشن نجواها شروع میشه

      از یک جایی به بعد که واقعا مرحله ی پذیرش شروع میشه دیگه انسان نمیتونه جلوی پاشش اشکهاشو بگیره .

      علی جان نمیدونم فایل تفسیر دعای کمیل رو با خوانش استاد دیدین یا نه

      من بار اولی که فایل صوتیشو گوش کردم مغزم متلاشی شد

      حس رهایی رو تجربه کردم قشنگ بی وزنی رو تجربه کردم

      هدفن توی گوشم بود و بسمت قله ی کوه نزدیک خونمون در حال حرکت بودم

      عینک آفتابی به چشم داشتم و اشک هایی که مثل سیل بند نمی یومد .

      دیگه اونموقع صدای استاد که نبود صدای خود خدا بود که راجع به حضرت علی می گفت ومن انگشت به دهان بودم که چقدررر این آدم متواضع بوده و باز هم اشک بود و اشک .

      مرحله ی پذیرش تازه برای من اون موقع اتفاق افتاد که از روی خداوند خجل شده بودم وقتی که شخصیت علی ع رو مجسم می کردم …

      نمیدونی چه حالی بود.

      این حال از خود بیخود شدن رو برای همه ی اعضای سایت آرزو می کنم.

      بعدش نو شدم

      یه آدم دیگه شدم

      صبور

      مهربان

      شاد

      دستگیر

      و الان حتی توی همون طبیعت زیبا از دیدن یه کفشدوزک یاقاصدک خوشحال میشم تا گلهای بنفشه و کلونی مورچه ها که نماد تلاش و کوشایی هستند تااااا خود کوه و آسمانی که عظمتش همه چیزو از یادم میبره.مدهوشش میشم.

      علی جان از یه جایی به بعد وقتی که گوشمو کر کردم نسبت به عوامل بیرونی ،اونموقع خود خدا شروع به صحبت کردن با من کرد.نمیدونی چه حسن نابیه.

      غرورمو له کردم زیر پاهام .

      کلاممو مدیریت کردم.

      احساساتمو کنترل کردم.

      حال خوب کن مردم شدم….

      آخ آخ نگم برات

      حالم عاااالیه.

      امیدوارم بازم ازت رد پا ببینم علی جان.

      در پناه خدا برات آرزوی آرامش و رستگاری می کنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        علی حیدرهائی گفته:
        مدت عضویت: 1926 روز

        سلام هستی جان

        فایل دعای کمیل و نامه (وصیت)حضرت علی به امام حسن از فایل‌هایی هستن که خیلی دوستشون دارم و بارها دیدم و شنیدم، کاملاً موافقم با شما

        ولی به هر حال به عنوان نشانه میبینم توصیه شما رو و مجدد با دقت بیشتری میبینم دعای کمیل رو.

        و اون تسلیم بودن، ساکت شدن و بعد شنیدن

        روند تکاملی رو در تمام ابعاد در نظر گرفتن

        همه و همه مراحل رشد هستن

        ممنونم ازت

        شاد و سلامت باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مصطفی نازی کلیشمی گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    به نام خدای وهابی که رب من است.

    سلام خدمت دوستان، استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز.

    دیشب این انیمیشن رو در کنار خانواده عزیزم دیدیم و لذت بردیم. الان می‌خوام کامنتم رو بذارم.

    جالبه در شرایطی این انیمیشن رو دیدم که مهمونی گرفته بودم. به یاری الله تونستم گواهینامه پایه دوم بگیرم. از خدای مهربونم تشکر میکنم و می‌خوام تجربه خودم رو از ترس بگم.

    فقط می‌خوام درباره ترسیدن صحبت کنم. من حدود شش ماهی میشه که برای گواهینامه پایه دوم که شامل خاور و مینی بوس میشه ثبت نام کرده بودم. کلاس های تئوری و عملی رو طی کردم. این رو هم بگم که من و رفیق عزیزم پوریا با هم شروع کردیم. در جاهایی که نترسیدم کاملا پرقدرت عمل کردم و خیلی زود به نتیجه رسیدم. آزمون تئوری آیین نامه رو دفعه اول قبول شدم. اصلا مثل هلو اتفاق افتاد. حالا جالبه توی همین شرایط خیلی ها 7 بار تا 10 بار اومده بودن ولی به نتیجه نرسیده بودن. دوستم هم دومین بار قبول شد. اما برای آزمون خاور کار کاملا متفاوت بود. من اعتماد به نفس نداشتم. 4 بار طول کشید به قبولی رسیدم. استرس و ترس ها باعث میشد که سر جلسه رانندگی اشتباهات ساده انجام بدم. در حدی استرس داشتم که پام روی پدال کلاچ و گاز می‌لرزید. اما نکته جالبی هم بود که من ادامه دادم و دوباره کلاس گرفتم و دوباره امتحان دادم تا در نهایت بار چهارم به قبولی رسیدم. درسته ترس داشتم اما با وجود ترس حرکت کردم. درسته ذهنم نجوا میکرد اما سعی کردم کنترلش کنم. اما برسیم به آزمون مینی بوس که دوبار امتحان دادم و قبول نشدم و ناامید شدم و این باعث شد که من دو ماه بی خیال بشم. درحالی که دوستم بار دوم خاور رو قبول شد و بار اول مینی بوس رو قبول شد و بعدش رفت خودش رو امتحان کنه و راننده پخش شرکت پپسی شد. یه ماشین غول رو دادن بهش تا برونه. چیزی که برای من واقعا تعجب آوره و تحسینش می‌کنم. خلاصه اون روی ترس هاش پا گذاشت.عمل کرد. اما من مایوس شدم و ادامه ندادم.

    هفته گذشته این فکر در سرم افتاد که باید تا آخر سال من قبول بشم و هرچقدر هزینه و وقت نیاز داشته باشه پرداخت میکنم. بهاش رو می‌پردازم. رفتم آموزشگاه و دیدم هفته بعد نوبت امتحان ماست. چون دو گروه بودیم. و آزمون یک هفته در میون به ما میخورد. این رو نشانه از طرف الله دیدم و 4 جلسه کلاس برای مینی بوس گرفتم. با تمام قدرت سر جلسه ها حاضر شدم و مهارتم رو بالا بردم و جالب بود که هفته بعد گفتم به خدا هر نتیجه ای که توی آزمون اتفاق بیفته من راضی ام و ادامه میدم. رفتم سر جلسه آزمون و انقدر خوب عمل کردم که سرهنگ بهم آفرین گفت و گفت که معلومه خوب تمرین کردی. من روی ترس هام پا گذاشتم. اگر ترسم رو ادامه میدادم هرگز این نتیجه الان نداشتم. جالبه که بعد از دو ماه نرفتن بار اول قبول شدم. ایمان، عمل و جسارت نمی توانم بگم با آدم چی کار می‌کنه.

    خودم رو تحسین کردم و از خدای خودم که در حق من لطف داشته سپاسگزارم. این نتیجه رو اون برای من رقم زد. من در برابر اون فروتنم و این درس بزرگی در زندگی من بود.

    دیشب جشن قبولی گواهینامه پایه دومم بود. در کنار خانواده عزیزم لذت بردیم. جوجه کباب درست کردم و همه هزینه های مهمونی با خودم بود. مهمونی دادن رو هم از فایل الگویی برای مهمانی گرفتناستاد یاد گرفتم.

    من خودم توی دوره سلامتی هستم. جشن طوری بود که همه چی خریدم. نوشابه، شیرینی، میوه و البته جوجه. هر چیزی که خانوادم دوست داشتن براشون فراهم کردم تا از مهمونی لذت ببرن و من هم که غذای دوره رو خوردم. جالبه که بعد از 48 ساعت فستینگ داشتم غذا می‌خوردم. این مهمونی کنترل ذهن خوبی بود و به خودم یادآوری کردم که من دنبال تغییر شیوه زندگی دیگران نیستم. من فقط میتونم خودم رو تغییر بدم.

    از لحظه به لحظه زندگیم لذت میبرم و سپاسگزارم. سپاسگزارم از خدای مهربونم بابت این جسم عالی، این قدرتی که در خلق شرایط زندگی برای من قرار داده. الهی شکرت. از استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربونم سپاسگزارم. از این همه فراوانی که توی فایل چشمام داره میبینه سپاسگزارم. از این کارگردان، نویسنده، نتفلیکس و همه ی افرادی که در ساخت این انیمیشن زیبا دست داشتن سپاسگزام. باعث شدن تا درس یاد بگیرم. راستی از برادر عزیزم هم سپاسگزارم که برام یک ماکت فوق العاده از تویوتا لندکروز هدیه گرفت. کاملا فلزی و به قول استاد راک سالید. تمام درب هاش باز میشه و موزیکاله. این هم به خاطر قانون خداوند در توجه کردن هست. چقدر من به ماکت و البته خود ماشین ها توجه میکنم و نتیجه اش رو دیدم. الهی شکرت. چقدر فراوانی در زندگیم موج میزنه. یه آفتاب خوبی داره می‌ تابه و من بعد از یک ساعت پیاده، جلوی سکوی یک مسجد زیبا نشستم و دارم کامنت می‌نویسم. الهی صدهزاران مرتبه شکرت.

    خدانگهدار

    در پناه الله یکتا شاد، سالم و ثروتمند باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    آرزو اسماعيل زاده گفته:
    مدت عضویت: 1328 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته خیلی دوستون دارم

    استاد عزیزم تا اول فایلو دیدم زود رفتم از گوگل ای انیمیشن رو دانلود کردم ونگاش کردم پسرم 8 سالشه تعجب کرد که من این کارتون رو نگاه میکردم .خیلی درسها داشت برای من .واقعن از توضیحات شما هم درمورد این فایل خیلی درس گرفتم وبهتر کارتون روفهمیدم چقدر زیبا همه چیز رو از زبون او شخصیت‌ها بهمون میگفت .واقعا همه ما هرچی داریم از خداوند داریم ومن هرلحظه سپاسگزارخداوندم بخاطر همه نعمتهای که بمن داده وبا دیدن این فایل بیشتر چشمام باز شد نسبت به همه چیز .در مسیر رسیدن به آرزوها باید از مسیر لذت برد .خدایا شکرت بخاطر آرامشی که دارم استاد عزیزم من با فایلهاتون زندگی میکنم وهر روز صداتون توی گوشمه وسپاس گذار خداوندم که منو به این مسیر پر از نعمت وثروت هدایت کرد .خدایا شکرت به خاطر تک تک نعمتهایت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    زهره یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1421 روز

    سلام استاد جانم ومریم بانوی مهربانم

    درود خدمت همه خواهر وبرادرهای مهربانم

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم از این همه آگاهی

    یک آگاهی که امروز من از شما گرفتم که هر جور باشم وهر جور دنیا رو ببینم جهان همون طور با من برخورد میکنه ،سخت بگیرم سخت برخورد میکنه وراحت بگیریم راحت برخورد میکنه،زیبا ببینیم زیبا میشه وزشت ببینیم زشت میشه،

    خدایا از تو میخواهم کمکم کنی که دنیا رو زیبا وراحت ببینم وهر چیزی که در زندگی من اتفاق میفته زیبا وراحت باشه .

    سپاسگزارم ازت که در هر لحظه در زندگیمرا هدایت میکنی .

    استاد دقیقا داشتم تو این چند روز طراحی میکردم دورهامو وکلی داشتم سخت میگرفتم که هدایت خدا اومد که آسان گیر کارهها کز روی طبع سخت میگیرد خدا بر مردمان سخت کوش.

    ودقیقا شما انگار میدونستین و انگار من از شما این سوال رو پرسیدم واومدین برام دارین توضیح میدین.

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    ربم من ناتوانم وهیچی نیستم وهمه رو تو به من دادهای سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: