درسهایی از انیمیشن گربه چکمه پوش - صفحه 29
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-04 05:51:392023-08-04 05:53:32درسهایی از انیمیشن گربه چکمه پوششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز
من قبلا این انیمیشن رو دیده بودم و به نظرم جالب میومد، البته از تلویزیون بود و کاملا هم موفق نشده بودم ببینم اما گفتم این سری دانلود کنم و با زبان اصلی ببینم که هم برای زبانم بهتر باش هم بتونم اگه خواستم فیلمو عقب و جلو بتونم ببرم و البته بادید متفاوتی ببینم؛ همونطور که گفتید این انیمیشن تو دلش نکات فراوانی داشت که میشد ازش درسرهای زیادی گرفت،
از جمله غلبه بر ترس هاست
وقتی ما میترسیم و حرکت نمیکنیم و فرار میکنیم از شرایطی که برامون نامطلوبه و در کل نا خواسته ست اون موقع ترس ها بیشتر میشن و بر ما غلبه میکنن؛ بقول معروف از هر چی بترسی سرت میاد، وقتی چیزی نامطلوبه و دوسش نداری بهترین کار اینه که ازش اعراض کنی یا در مرحله بعدی از اون مکان یا اون شرایط مهاجرت کنی و اونجا رو ترک کنی، اینطوری با ناخواسته کمتری مواجه میشی؛ در این مورد هم وقتی از چیزی میترسی بهتره باهاش روبرو بشی تا اینکه ازش فرار کنی ، وقتی راه حلی برای مسئله ای داری با احساس خوب میری به سمتش ولی وقتی راه حلی نداری با ترست مواجه شو و برش غلبه کن
مورد بعدی غرور هستش که خیلی بهمون ضربه زده و داره میزنه، خودم بهش برخوردم و مواردی بوده غرور بی جا و بدون تفکر داشتم و اون باعث شده شرایط نامطلوبی برام پیش بیاد یا اطرافیانم رو برنجونم، ولی الان دارم سعی میکنم که شرایط متفاوت باشه از درونم و جاهایی که باید اون غرور الکی رو کنار بذارم، البته یه جاهایی غرور لازمه و انسان باید اونجا ها غرورشوحفظ کنه که البته من فکر میکنم اون برمیگرده به عزت نفس آدم ، اینکه خودتو دست کم نگیری ، برای خودت ارزش قائل باشی و خودتو دوست داشته باشی و تن به هر خفتی ندی ، ولی ما باید یاد بگیریم در مقابل خداوند همیشه همیشه متواضع باشیم و هیچوقت مغرور نباشیم چون ما هرچه داریم از خداوند داریم و دقیقا همون حرفی که شما زدید مگه ما برای جسم مون کاری کردیم ما چه کار میتونستیم بکنیم ، برای شرایطی که بارها به نفعمون در اومد کاری کردیم ، همه رو خدا انجام داده پس هیچوقت نباید در مقابل خداوند مغرور باشیم ، این هم باید توجه داشته باشیم میتونیم در برخورد با آدم های دیگه تا جایی که ممکنه متواضع باشیم و دوستانه رفتار کنیم و البته در مقابل خونواده خودمون هم باید بیشتر فروتن و متواضع باشیم
استاد جان بسیار ممنونم بخاطر این فایل زیبا از مناظر پارادایس هم لذت بردم و تحسین میکنم این همه زیبایی رو، خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا ازنزدیک ببینمتون
به نام خالق زیبایی
استاد جون و مریم نازنین سلاام و احترام بسیار ممنونم ازتون که این فایل های ارزشمند رو تهیه میکنید
سلام به دوستان همفرکانسیم که با خوندن کامنتهاتون انرژی و انگیزه میگیرم
استااد قبل از نوشتن درباره این فایل و درسهاش برای من، دوره های شما داره علاوه بر اینکه ذهنمو پاکسازی میکنه و غنی تر دارم داره برام کامنت گذاشتن رو طبیعی میکنه خدارو شکر
من چون همیشه تو ذهنم بود کامنتی که مینویسم خوب و پربار باشه و کلی حرف برای زدن داشته باشم سختم زمان بذارم و همه چی رو به بهترین وجه ممکن جلو ببرم
ولی الان که دارم تمرینات دوره فوق العاده کشف قوانین رو مینویسم در سایت کامنت گذاشتن خیلی برام راحت شده
دوستانم یعنی دیگه خودتون تا تهشو بخونین که دوره های استاد روی همه چی تاثیر میذاره.
خدایا شکرت که هدایت شدم به این سایت فوق العاده و همچین ادم های با کیفیت:)
حالا من خواستم چند تا مثال از خودم اینا به جا بذارم تا هم برای خودم بمونه و یادآورم باشه و همین طور دوست دارم به درد بقیه هم بخوره
استاد که داشتند قسمت زیادی از فایل رو درباره غلبه بر ترس هایی که وقتی داخلش میری میبینی چه قدر پوچ و بی ارزش و مهم تر از همه ساده تر از اون هیولایی بوده که از دور میدیدی صحبت کردند من چند تا مثال از خودم یادم اومد
1- من 2 روز پیش با خاله هام قرار گذاشته بودم که با قطار یه جای زیبا و پیدا کنیم بریم حال کنیم، قطعا اکثرا پل ورسک و قطار زیبایی که از روش رد میشه رو شنیدید و قرار شد برای 9 نفر بلیت رفت من بگیرم و برگشت هم دختر خالم
پس شروع کردیم اطلاعات وارد کن و بلیت گرفتن از اون جایی که من استرس و نگران بودم و میترسیدم که یه جایی رو اشتباه کنم هییی چک میکردم و با وسواس زیاد. هی میگفتم کد ملی و تاریخ تولد اشتباه نزنم که اگر بزنم خیلی بد میشه و خلاصه داشتم خودمو اذیت میکردم در نهایت که اومدم تایید زدم و به من پیغام خطا داد که اطلاعات رو درست وارد کنید، دقیقا از همون چیزی که نگران بودم پیغام دیدم و در نهایت اطلاعات دوباره درست کردم و اومدم برم که پرداخت کنم، همون موقع دختر خالم که قرار بود برگشت رو بگیره پیام داد خریده و من باز ذهنم داشت میگفت نگاه کن چه راحت خرید!!! من که داشتم پرداخت رو انجام میدادم در مرحله اخر که میخواست پول برداشت بشه باز زد عملیات نا موفق!!! و کلا همه چی بهم ریخت و من همش دلشوره و نگران که چرا من نتوستم و حالا میترسیدم به بقیه بگم و نتیجه این همه ترس و استرس مشخصه
و در نهایت وقتی که دیگه همه چی رو ول کردم دختر خالم زنگ زد که شماره کارتتو بده بخرم و منم دادم و خرید انجام شد و تمام
این همون تلنگری بود که بهم خورد که فک میکنم اگر اشتباهم بشه یه درصد همه چی خراب میشه و اتقاقات بد و برای همین به قول مریم جون از این مورد که قبلا میگفتین من همه چی رو مدام چک میکنم که اشتباه نشه و استاد در جواب گفتند نه آدم بعضی پیش میاد و قرار نیست دنیا به اخر برسه و واقعا درسته که بوی ترس همه چی رو خراب میکنه و باید سعی کنم به ترس هام واقف شم و چیره
یکی از اتفافاتی که همیشه در ذهن من عجیب و غریب و در عین حال ناراحت کننده بود تحملش اجباری بود که در خانواده من بود و قکر میکردم اخه چه طوری من بگم نهه اینو میخوام اونا چه عکس العملی دارند!؟ اگر این کار بکنن چی اگر نذارن چی و خلاصه کلی ترس
ولی وقتی روی خودم کار کردم که تمام اتفاقات زندگی ما رو خودمون رقم میزنیم و من با فرکانس هام اتفاقات زندگیمو میسازم و اتفاق میافتد یا اون فایل بیییییییییی نظیر میزان تحمل شما چقدر است؟ و گفتم که من هیچ چیزی رو تحمل نمیکنم بالاخره جرات کردم که بهشون بگم این چیزی که میگید و میخواید باب میل من نیست و من تحمل نمیکنم و باووور کنید اصلا اون ترس هایی که من توی ذهنم پرورش داده بودم از کارهایی که بهو این حرف میکنند خبری نبود و موضوع خوب پیش رفت با اینکه تا نتیجه نهایی راه دارم ولی پیشرفتم و نحوه برخورد و احترامی که گذاشتن قابل قبول و خوب بود و فهمیدم اون ترس از دور اینطوری بوده
3- یه مورد دیگه ای که الان یادم اومد برای هفته پیش هست که من میخواستم تنهایی برم یه روستا در منطقه دربند تهران که بهش میگن پس قلعه که اگر بافت های قدیمی و سنتی و بکر و البته خوش آب و هوا رو دوست داشته باشید خییلی بهتون خوش میگذره
البته از دربند برای رسیدن به اون روستا باید با تله سیژ از دهانه دره رد میشدید که خب اکثرا میگفتن اولین بار ترسناکه و منم کمی ترسیده بودم و گفتم میرم اگر خیلی ترسناک بود نمیرم. ولی وقتی رفتم اونجا و پا به عرصه گذاشتم گفتم میرم، و مرحله بعدی ترسم این بود که فکر میکنم خب من تنهام با یکی سوار میشم و اوضاع ادکی تره ولی وقتی رفتم و داشتن سوار میکردن دیدن اون هایی که با هم هستن رو با هم و اونی که تنهاست و تنها. البته اگر میگفتی که نمیخوام تنها برم قطعا کسی رو جور میکردن ولی اون لحظه خداوند انگار قدرت و شجاعت زیادی بهم داده بود و یکیش هم البته کشف مکان های ناشناخته ک تنهایی من سوار تلهسیژ شدم و هر کی میدید میگفت آفرین تنهایی!! نمیترسی و دیگه در مسیر برگشت شجاعتم بیشتر شده بود ک گفتم نههه و دیدم که وقتی حرکت میکنی و میری تو دل ترسهات واقعا اصلا و ابدا مثل زمانی نیست که از دور داری نگاه میکنی و خیلی ظرف وجود منو بیشتر و شجاع ترم کرد. اینکه میگن تنهایی رفتن ادم قوی میکنه واقعا درسته و خدارو صد هزار مرتبه شکر و از بسسس که حالم خوب بود در اون تفریح یا به اصطلاح سفر نیم روزه که بعد در ادامه این هفته یک سفر اوکی شد برم تو دل طبیعت و جنگل و زیبایی
و حتی یه سفر کیش هم بهم پیشنهاد شد که باید صادقانه بگم شاید برای ترس از تنهایی یا همسفرانم نرفتم نمیدونم ولی این برام خوب بود که این همه نشونه از خواستن دریافت کرد و بدبین نبودم به خیلی از مسائل و اتفاق افتاد خدارو شکر
استاد جان مریم جان و دوستات همفرکانسیم برای هممون از خداوند بزرگ هدایت، آرامش و ثروت و نعمت میخوام
در پناه الله یکتا باشیم
به نام حضرت عشق رب العالمین
سلام به استاد عزیزم پیامبر زمانه
و خانم شایسته عزیز حضرت مریم زمانه
و سلام گرمی خدمت دوستان عزیزم
امروز که از خواب بیدار شدم کنار پنجره حیاط خونه خوابیده بودم ی بوی نسیم و بوی صبحونه میومد که نگو واقعا بوی نون میومد وای خدا چه حسی زیبایی بود همون موقع ستاره قطبی و کدنویسی رو انجام دادم ی تیکه آخر گربه چکمه پوش مونده بود اونم نگا کردم و کلی زیبایی و آموزش همون آخر فایل بود
که داشت اشاره میکرد تو هرچی برای خوشبختی میخوای همبن الا داری دوستای خوب ی رابطه خوب دیگه جون اضافی برا چیته تو اگه بخوای زندگی کنی با 6مین ی جون هم زندگی میکنی دقیقا یا حرف بعضی آدما میفتم که دم آخر میگن کاش فرصت دوباره زندگی کردن رو داشتیم من مطمئنم اگه فرصت دوباره هم داشته باش آدمی بازم همین جوری زندگی میکنه
آدم اگه اون بار اول خوب زندگی کرد هنره
چند روز پیش فیلم جنگجوی طلح رو نگاه میکردم داستان ی پسره بود که با اینکه اتفاقات زیادی براش افتاد و پاش آسیب دید اما قرمان مسابقات جهانی میشه
اونجا هم همین داستان مغرور نشدن و در لحضه زندگی کردن رو داشت به ما میداد این داستان واقعی بود و 7یلی برام جالب بود از اون رو روز که دارم در لحضه زندگی میکنم هم حال بهتری دارم کنترل ذهن قوی تری دارم وقتی ی مشکلی پیش میاد سریع به خودم میگم تو الا اینجایی در این لحضه پس شروع میکنم در مورد زیبایی هم و قشنگی ها صحبت کرد و لذت بردن از لحضه حالم و نعمت هام و سپاس گذاری کردن
و همین امروز با این نسیم صبح گاهی و زیبا حالم بهتر بود و بهتر هم شد و گفتم خدایا من فقیرم از هر خیری که از تو به من میرسد من واقعا 6ر اتفاقی که تو زندگیم می افته اعتبارش رو به خدا میدم خدا همه کاری برای من کرد وقتی استاد همه چی رو اعتبار همه چی رو به خدا میدهد ما باید چی بگیم بخدا که همه کارهارو خداوند انجام میده خداونده که کارها به سمر میرسونه خداوند که هدایت میکنه پس من باید فروتن و افتاده حال باشم به درگاه ربم و صبور که خداوند هم هدایت میکنه هم کارهارو برام انجام میده
فقط بسپرم دست خودش و دیگه خودم رو رها کنم واقعا درسها داشت این انیمه زیبا و مثل اون سگ داستان به همه چی خوشبین باشم و از مسیر حال لذت ببرم و با دید مثبت به اون نگاه که مسیر به نگاه منه هر چقدر آسون بشم یرای سختی ها سخت میشه و هرچقدر آسون بشم برای آسانی ها آسان میشود مسیر زندگی برام
جهان نسبت به دید تو مسیر رو برات مشخص میکنه
پس تو لحضه باش و از مسیر لذت ببر و احساس خوب داشته باش تا مثل اون سگ همه چی به نفع تو رخ بده حتی اگه آدما جواب سرت کردن و قصد جونت رو کردن چون قدرتی در زندگی تو ندارن بازم برای تو هیچ اتفاق بدی رخ نمیده فقط کافیه تو در لحضه به زندگی عالی نگاه کنی و حست خوب باشه
چقدر استاد لذت بردم از این دوتا فایل البته شما همه فایلات عالیه ولی من روز قبل که فایل مادر موسی بیاد رو سایت داشتم در مورد اون شعر پروین با کسی حرف میزدم که اون فایل اومد و کامل شرح داده شده و چقدر لذت بردم و سپاس گذاری کردم به درگاه خداوند الهی شکر واقعا برای بودن در این خانواده الهی
استاد عزیزم هروز از خدا هدایت میخوام و هر ماشینی که میخوام تعمیر کنم خدا میگه چکار کنم و من انجام میدم ردون کار اضافه و من انجام میدم و اعتبارش رو به خدا میدم اصلا کل زندگیم رو خدا هدایت میکنه من میسپارم دست خودش
و کارها رو انجام میده
استاد سپاس گذارم از خداوند برای وجودتون و همه دوستان خوبم در این سایت سید علی خوشدل سعیده شهریاری احسان مقدم وهمه که در این جمع هستن سپاس گذار خداوندم و لذت میبرم از خوندن کامنت هاشون
در پناه سکان بان عالم شاد سلامت و سعادتمند باشید
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد جانها و مهربانوی سایت
سلام به دوستان جان .
استاد عزیزم ممنونم ازت که با هر اتفاقی که براتون میفته میای و برای ما از توحید میگی .
حتی وقتی برای دل خودت فیلم دیدی ولی توش یه چیزهایی یاد گرفتی با عشق میای وقت میزاری و به ما هم یاد میدی آنچه خودت یاد گرفتی.
حتی از توی انیمیشن هم توحید رو بیرون میکشی و به ما گوشزد میکنی که راهی که باید بری اینه نه هیچ راه دیگه ای .راه توحید ،خداپرستی،شکرگزاری،توجه به نکات مثبت .
استاد این روزا هرچی بیشتر فایل گوش میدم هرچقدر بیشتر عمیق میشم تو گفته هاتون میبینم تو تمام فایلها فقط دارین از همینا میگین .
نمیدونم چرا اینقدر گوش من سنگین بوده که خوب نشنیده و ذهنم هنوز که هنوزه مقاومت داره در برابر این گونه عمل کردن .
استاد وقتی این فایل رو گوش دادم تمام مدت انگشتم به سمت خودم بود که اره من همینم دقیقا این رفتاریه که من دارم .
من اصلا شکرگزار نعمتهام نیستم .هر روز میام و دفتر سیاه میکنم برای شکرگزاری ولی فهمیدم که این ادعاها رو جهان نمیفهمه .
جهان با فرکانس من کار داره وقتی شکرگزار وجود همسرم نیستم ،وقتی شکرگزار وجود بچه هام نیستم و با کوچکترین اشتباهشون بزرگترین دعوا رو میکنم چطور خودم رو شکرگزار میدونم .
دومین ایرادی که تو خودم کشف کردم البته یه مدتی هست به این رسیدم اینه که خودمو علامه دهر میدونم .یه حس برتری نسبت به بقیه پیدا کردم که آره دیگه من میفهمم و شما هیچ .
اینو یه بار همسرم تو یه بحثی بهم گفت که فکر میکنی علامه دهری و فقط خودت حالیته .
اولش خیلی مقاومت داشتم ولی وقتی خوب به رفتارم توجه کردم دیدم راس میگه .
از وقتی اومدم توی این سایت دچار یه خودبزرگ بینی کاذب شدم که آره من خیلی شکرگزارم.من اصلا تلویزیون نمیبینم .من اصلا تو شبکه های اجتماعی نیستم و همش توی ذهنم این مدل آدمها رو قضاوت میکردم ولی هرچی خودم رو واکاوی کردم هرچی روی رفتار و نتایج آدمهای دیگه دقیق شدم دیدم نه بابا اتفاقا اونی که تو در و دیواره منم.
همین همسرم که یه مدتی اینقدر فککککر میکردم که ازش فاصله گرفتم چون مدارم تغییر کرده بشدددت رفتارهاش و عملکردش و نتایجش از من بهتره پس من به چی خودم مینازیدم .
استاد یه مدتی بود که فکر میکردم با همسرم هم مدار نیستم و دارم شرایط رو تحمل میکنم هر روز تو فکر این بودم که ازش جدا بشم ولی یه صدایی ته ذهنم میگفت آروم باش و به نکات مثبتش فکر کن و این حرف شما که میگفتین شما لازم نیست کاری بکنی جهان خودش آدمهای منفی رو از زندگیت دور میکنه هم خیلی کمکم کرد که عجولانه تصمیم نگیرم .و الان میبینم من از همسرم باید کلی درس یاد بگیرم .امیدوارم بتونم این شخصیت خودبرتر بینی رو اصلاحش کنم .
و اما سپاسگزاری .
استاد این سپاسگزار بودن واقعا عالیه .حالا هرچقدر که احساست قشنگتر باشه و سپاسگزاریت دلی باشه زندگیت در همه جهات زیباتر میشه.
این دیگه چیزی نیست که بخوای ردش کنی همه ما تجربه اش کردیم و نتیجه شو هم دیدیم .
استاد اینقدر نتایج کوچیک و بزرگ توی زندگی من اتفاق افتاده اونم بخاطر همین سپاسگزاری های سطحی (تازه فهمیدم که سپاسگزاری هام بیشتر زبونی بوده )(چند تا ایموجی زدن دست توی پیشونی)
که اصلا قابل شمارش نیست .
استاد یه موضوع جالبی که توی این فیلم بود این بود که اونا همشون نعمتی که میخواستن رو داشتن و کم کم توی مسیر چشم هاشون اون نعمتها رو دید بجز اون جادوگر زشت قصه که وقتی داشت از زندگیش برای وجدانش تعریف میکرد همه چیزهای خوب رو داشت همه نعمتهایی که آدمها بصورت مادی نیاز دارن ولی این آدم هنوز هم چشمش دنبال یه چیز دیگه بود یه چیز بهتر
و قسمت قشنگش اینجا بود که همه اونا وقتی به نعمتهاشون آگاه شدن نجات پیدا کردن جز این جادوگر که اینقدر نعمتهاشو ندید و بخاطرشون سپاسگزار نبود که در نهایت توی اون آتش طمع و هوسش فرو رفت و از بین رفت .
این قسمت ماجرا واقعا قشنگ بود و به من باز تذکر داد که اگه هواست به نعمتهایی که داری نباشه ،اگه شکرگزارشون نباشی ،اگر نعمت هاتو نبینی و همش دنبال یه چیز بهتر باشی بالاخره هیچ لذتی نمیبری و در نهایت هم تو در آتش امیالت میسوزی و فرو میری تا قعر جهنم .
و نکته آخری که از این فایل فهمیدم دکمه هدایت و دکمه عقل بود .
استاد میدونی کلا به من از بچگی یاد دادن کسی که به حرف عقلش گوش بده آدم زرنگیه .به حرف قلبتون گوش نکنین که احساساتیه و شما رو از راه به در میکنه .
و این دقیقا نقطه مقابل آموزشهای شماست .
گوش دادن به قلب .
استاد من چند شب پیش ماشین رو برداشتم که با دخترام بریم تو شهر دور بزنیم .میخواستم نشان رو روشن کنم ولی گفتم ولش کن بذار ببینم چقدر شهر رو بلدم اگر جایی گم شدم اون موقع نشان رو روشن میکنم .
مشهد هم که میدونین استاد خیلی بزرگه .
خلاصه ما راه افتادیم و یه مسیر خیلی طولانی رو رفتیم و من تمام مدت از روی تابلوها و حسم مسیر رو درست رفتم .
تا اینکه وقتی داشتم برمیگشتم به خودم گفتم آفرین بهت چقدر رانندگیت خوب شده ،چقدر تو شب خوب تونستی مسیر رو پیدا کنی بدون جی پی اس.
و چند بار خودمو تشویق کردم که آره من بودم که رفتم
خدا و هدایت هاشو ندید گرفتم .
استاد دقیقا وقتی رسیدم به جایی که من مثل کف دستم بلدش بودم .فقط یک پیچ رو اشتباه پیچیدم و نگم براتون که چققققدر اشتباه رفتم .
شاید مسیر ده دقیقه ای رو بیشتر از چهل دقیقه داشتم دور میزدم
تازه وسط راه دیدم گم شدم نشان رو روشن کردم ولی حتی با نشان هم شرایط یه جوری پیش رفت که اشتباه رفتم و یه مسیر خیلی طولانی رو مجبور شدم برم .
وقتی رسیدم خونه به خودم گفتم ببین این اتفاق میفته برات وقتی که بگی خودم کردم .من کردم بدون هیچ کمکی.
اینجوری میشه که تو حتی با مسیریاب هم اشتباه میری وقتی روی خودت حساب باز کنی نه روی خدای خودت .
وقتی اعتبار کارهاتو بدی به خودت .
مگه من چی دارم که اینقدر منم منم میکنم
منی که حتی آب دهنم رو نمتونم قورت بدم منی که اگه آب دهنم اشتباهی بره تو قسمتی که نباید بره تا دم مرگ پیش میرم پس به چی خودم مینازم.
چرا در برابر قدرت الله مغرور میشم .
خدایا من به هر خیری،به هر نگاهی،به هرلطفی از طرف تو نیازمندم هدایتم کن الله مهربانم .
استاد خوبم ،مریم جان نازنینم بی نهایت ازتون ممنونم برای ضبط این فایل سراسر آگاهی .
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق .
خدایا ممنونم که بهم گفتی و من نوشتم حرفهایی که چند روزه تو ذهنم میچرخه و اینجا تونستم بنویسم تا شاید هدایت بشم به بهتر عمل کردن .
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان
من بعد از این فایل رفتم این انیمشن رو دیدم
اما با همون نگاه شما نه برای تفریح و وقت گذرونی
اون 2 تا شخصیت یکیشون منو به فکر فرو برد و یکیشون بهم چیزی یاد داد
شخصیت گربه منو یاد وقتایی انداخت که غرور و منیت داشتم حتی اگه چیز خاصی به دست نیاورده بودم و این غرور جوری منو درجا نگه داشته بود که نمیفهمیدم از کجا دارم میخورم
یاد صحنه هایی از خودم که تو اوج موفقیتم فکر میکردم همه نفهمن و من فهمیده
یاد لحظه هایی که حتی جلوی خدا هم غرور داشتم
دقیقا مثل گربه که اون صحنه ها از جلوی چشماش رد میشد
شخصیت اون سگ عجیب من رو یاد مثال شما تو دوره 12قدم انداخت که میگفتین از تو دل جنگل یک سری ها از دره های وحشتناک با حیوانات وحشی و سختی میرن یک سری ها سوت میزنن و لذت میبرن از مسیر و به خواسته هاشون میرسن
چقدر خوبه که مثل اون شخصیت بتونم به هر اتفاقی اینقدر قشنگ نگاه کنم بتونم فقط زاویه مثبتش رو ببینم
چقدر درس های قشنگی بود و تاثیر گذار
سپاسگذارم استاد عزیزم
سلام به استاد عزیز ،خانم شایسته و همه ی دوستان عزیزم در این سایت
وقتی چند دقیقه اول این فایل رو دیدم و همچنین توضیحاتتون رو خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم
اینکه چه موضوع جالبی رو توی این انیمشن دارن نشون میدن به مخاطبینشون که مخصوصا بچه ها هستن و چقدر خوب دارن روشون کار میکنن.
این شد که فایل رو استپ کردم و رفتم دیدم فیلم رو و واقعا از لحاظ محتوایی خوب بود.
تقریبا همه چیز هایی شما توی فایل گفته بودین رو ته انیمشن حتی با جمله بندی های خودتون به خودم میگفتم و یه چیز جالبی هم که پیدا کردم که به نظرم میتونه مفید باشه و خواستم بگم:
زمانی که وارد جنگل عجیب شدن ، و نقشه براساس شخصیت هرکدوم راهی رو براشون نشون میداد ،درسته که راه برای گربه ها سخت بود در هر حالت و یه سری تضاد ها داشت ولی ولی ولی
جالب تر از اون اینکه این تضاد حتی برای سگ خوش بین و خوش حال و هماهنگ هم وجود داشت
درسته که راه برای اون پر از زیبایی بود بر اساس شخصیتش ولی باز هم تضادهایی در مسیر داشت
گل های بنفش سر راهشون که باهاشون مواجه شدن .
هر کدومشون به یه طریقی شروع کردن به مقابله با تضاد و اون چیزی که سر راهشون قرار گرفته
گربه ها شروع کردن به درگیر شدن با گل ها و قطع کردنشون و جنگیدن باهاشون و نکته جالب اینه که نه تنها گل ها کمتر نشدن بلکه وقتی یه سرشون قطع میشد دوبرابر درجا رشد میکردن و بیشتر مانع میشدن. وقتی این رو دیدم یاد تضاد ها افتادم اینکه اگه بجنگی ، اگه درگیر شی ،داستانت بیشتر میشه
باید درسو بگیری لذت ببری و رها کنی ، باید مسئله و حل کنی و جلو بری و سپاسگزار باشی
دقیقا همون کاری که سگ کرد دیگه…
درگیر نشد ، نجنگید ، بلکه با حال خوب رو به رو شد بو کرد و دید که همون گل ها چه طور راه رو براش باز کردن تا به اسونی جلو بره
و همزمانی جالب این فایل و همین نکته که گفتم با راه اندازی بیزینسم زمانی که به یه سری مسائل برخورد کردم خیلی برام کمک کننده بود و باعث شد زاویه دیدم رو عوض کنم و خیلی خیلی سریع ،راه حل به لطف رب دانا و حکیم و مهربانم بهم گفته شد و تصمیم گرفتم این کامنت رو بزارم.
برای هممون بهترین هارو از رب قدرتمند و دانا و هدایتگر و مهربانم درخواست دارم.
سلام استاد عزیزم
کامنت یکی از دوستانم من رو به اینجا کشوند. به فایل زیبا شما، بهشت زیبا
خدایا شکرت از این همه زیبایی و نعمتی به ما دادی️
از خانم شایسته و از شما ممنونم که در مسیر زیبا پارادایس فیلم میگیرید. هم خودتون لذت میبرید. هم اینکه ما گوش میدیم و سرشار از عشق میشیم.
استاد عزیزم در مورد ترسها و انیمیشن زیبا گربه چکمه پوش صحبت کردید.
من این فیلم زیبا رو قبلا دیدم؛ اما از این دیدگاه بهش نگاه کردم. هر چند که شخصیت سگ برای منم جذاب بود.
اما قسمتی در مورد ترسها گفتید، بیشترین جذابیت رو برام داشت.
میتونم بگم استاد من از همه چیز میترسیدم. همه چیز.
قبل از دوره اعتمادبهنفس یه لیست بلند بالا تهیه کردم که من چنین ترسهایی دارم و باید به دل اونا قدم بذارم.
مسیر واقعا برام تاریک بود و آموزشهای شما مانند نوری مسیرم رو روشن کرد. به گوشههای تاریک ذهنم پا گذاشتم. به تکتک ترسها حمله کردم.
دوره اعتمادبهنفس اوج پیشرفت و تغییر من بود. وارد دنیای دیگری شدم. دنیایی که ترس جایی نداشت و شجاعت درونم فریاد میزد. به سمت ترسها میرفتم. درخواست میکردم، آگهی بازرگانی رو انجام میدادم. برای بیشتر از 17تا جمع خوندم. تا اینکه خیلی خیلی بهتر شدم.
اما میدونید. کمکم فهمیدم ترسهای عمیقتری هم هست و آگهی بازرگانی قسمتی از اونا رو برام رو کرد. مثل ترس از حرف مردم، ترس از کوچکترین واکنش آدمها
من رو به جایی رسونده بود که نمیتونستم حرف بزنم یا هول میکردم.
اما الان به راحتی کلیپ میگیرم و داخل یوتیوب میذارم. باورتون میشه؟ من قبلا هم تلاشم کردم؛ اما نشد.
اما الان، الان تونستم.
استاد عزیزم احساس میکنم ترسها و نگرانیها کمکم از ریشه خشک میشه و از بین میره.
الان که یادم میاد. سگ که هیچی، من جوری از آدمها فرار میکردم که انگار میخان منو بخورن!
حتی سر این قضایا با مامانم درگیر میشدم که نمیام مهمونی، از جمعها و بعضی آدمها به شدت ترس داشتم و فرار میکردم.
اما خدا کمکم منو با قرآنش آشنا کرد. از طریق یکی از بچههای همین سایت ایشون بینظیر هستن.
خلاصه کلی آیهها رو خوندیم و معنی کردیم. کمکم فهمیدم قضیه این نبوده اصلاً
فقط باید از خدا بترسم و بس
این آیهها آرامش رو به درون من تزریق میکرد و من چقدر بهش نیاز داشتم. چقدر ایمانم قویتر شد. هنوز جای کار داره؛ اما تغییرات رو حس میکنم. اینکه نرمتر شدم. غرورم گذاشتم کنار. حرف آدمها برام مهم نیست. کار خودم انجام میدم.
من هر روز این آیهها رو میخونم و هر روز بیشتر دیوانه خدا و توحیدش میشم. دلم میخواد بیشتر به سمتش برم. یه جورایی اعتمادبهنفس من با توحید تکمیل شد.
انگار همهی شاخهها و ریشهها به خدا میرسه. از هر جهت بری، به خدا میرسی.
حتی از نظر مالی، بازم به خدا میرسی.
کل قضیه همینه، خدا. خدا در تاروپود زندگی ما هس️
سلام بر استاد دل ها و مریم شایسته ی عزیز
خدای من ،صدای گریه ام کل فضای اتاقم را پر کرد اونقدر گریه کردم که غرور در خداشناسی هم هست ،بله بچه ها ،طبق آیات قرآن داریم شیطان تو را فریفته ی زیادتی خودت می کنه .
این فریفته ی زیادتی خود یعنی غرور ،منیت ،خودپسندی
و ماه هاست که از خدا خواسته ام خدایا غرور و منیت را از من دور کن و مرا بیارا ،آراسته کن برای خودت
استاد دقیقا من یکی از کسانی بودم که فریفته ی زیادتی خودم شدم ،دختری که در هر زمینه ای در مدت زمان کم هر چی را راحت یاد می گرفت و همین به اصطلاح ماهر شدنه خودم را از خود واقعی ام دور کرد و جالبه که این روزا که یه شخم اساسی به شخصیتم زدم و در درگاه الهی تواضع و خشوع نشان دادم و هر روزم شده الهی رب انی لما انزلت علی من خیر الفقیر خدایا من به خیری که تو نازل فرمایی محتاجم شما فرکانسم را گرفتی و این فایل را گذاشتی و مرا منقلب تر کردید.
من بنده ی ناسپاسی نیستم تلاشم این بوده سعی کردم نباشم و این اتفاقات تمامش درس هایی برام داشته که یقین دارم ظرفم را بزرگتر کرده ،خداوند لحظه ای لحظه ای ما را از یادش از نعمت هاش از جود و کرمش غافل نکنه که ما بی او هیچیم و هر چه هست اوست هر چه داریم از اوست
وقتی خودکار دستم می گیرم و می نویسم لحظه ای مبهوت انگشتانم می شوم و اشک می ریزم که خدایا تمام عصب و عضله و ربات و لیگامنت ها و بند بند انگشتانم در نوشتن ها سپاسگزاری می کنند .فقط فکر اینکه یه لحظه یه لحظه انگشتات کار نکنه تو چه قدرتی داری منو به خودم میاره استاد عزیز تر از جانم
ما هیچ هیچ هیچیم در برابر عظمت و بزرگی و شکوه و جلالش
هیچ
در حال که فقط قدرتش را باور کنیم قدرتشان میدهد شوکتش را باور کنیم شوکت میدهد
من مهربانی و بخشش و وهاب بودنش را باور دارم
اوست که نیکی های مارا ثبت می کند و خطا ها را فرصت میدهد تا توبه کنی .
پس خدایا ما را لحظه ای به حال خودمون رها نکن و غرور و منیت را از ما دور کن
ورد هر لحظه ی من
خدایا تو را دارم چه غم دارم چه کم دارم
باش هر لحظه و مرا بنده تر کن
در پناه خدای مهربون سالم و شاد و سربلند باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم خانم گرامی
من وقتی این ویدئو رو دیدم خیلی لذت بردم از نکات زیبایی که استاد راجع به غرور مطرح کردن و مریم خانم هم چند نکته زیبا راجع به خودشون گفتن.
عصر روز جمعه بود انیمشن رو با عشق دانلود کردم و نشستم با دوستم دیدم و راجع بهش با هم حرف زدیم، نکته های جالبی که من توی این چند روز فکر میکردم راجع بهش و حتی هی منو در مورد دوره عزت نفس به فکر فرو میبرد و هی میگفتم کجا ها من، خیلی من من من کردم.
یه زمانی که مهاجرت کردم فکر کردم خیلی کار بزرگی کردم و رفتم خارج بالاخره. یا با یک پروژه بزرگ میرفتیم صحبت کنیم که بگیریم هی اینور و اونور پز میدادم که بابا من آدم مهمی ام حالا اون کارها هم نمیگرفتن.
نکته قشنگ توی تمرین های باور های من بود که اتفاق افتاد، طبق عادت من هر روز باور هامو مینویسم که الان 1030 روز گذشته، دیروز نوشتم من باور دارم همواره سالم و سلامت هستم، بعد با خودم گفتم تو چطوری سالم و سلامتی؟ بعد، متن رو یهو طبق الگویی که از استاد گرفتم اعتبارشو دادم به خدا، در نتیجه متن شد، من باور دارم همواره سالم و سلامت هستم چون خداوند مراقب من است. یهو چشم هام برق زد.قلبم شروع به تپش افتاد و حس خیلی خیلی زیبایی رو احساس کردم. وای غیر قابل توصیفه وقتی اعتبار رو میدی به الله.
بعد شروع کردم و ادامه دادم
من باور دارم همواره پولدار و ثروتمند هستم چون پول و ثروت وعده خداست اون روزی من رو میده.
من باور دارم انسان خلاقی هستم چون خدا بهم الهام میکنه دستان خداوند در کاره.
الانم که دارم دوباره مینوسم حالم یه جوری میشه، احساس میکنم خیلی قدرتمنده، خیلی انرژی زیاده داره، خیلی احساس آزاد بودن به آدم میده.
دیشب داشتم راجع به غرور فکر میکردم، به این نتیجه رسیدم که غرور خوبه، غرور باعث میشه ما بگیم حالا که اینجوری شد به اون هدف با کمک خدا میخوام بهش میرسم.
حالا که اینجوری شد من فلان موضوع رو ترک میکنم، به نظرم اگه غرور نباشه انسان ها زیر دست و پای انسان های خودخواه دیگه له میشن و برده میشن، غرور به نظرم رنگ و تجلی خداست که باعث میشه ما حرکت کنیم، دلمون بسوزه و نزاره ما له بشیم.
اگه غرور در انسان های معتاد باشه لب به مواد نمیزنن چون زجر میکشن یکی بهشون بگه معتاد یا نگاه بد بکنه بهشون.
غرور باعث میشه آدم ها از جاهایی که دارن تحقیر میشن بزنن بیرون چه سر کار باشه چه رابطه آلوده و تحقیر کننده.
چیزی که در انسان فکر میکنم زیبا نیست، تکبره و جایگاهی برای انسان نداره و معنی شیطانی داره. تکبر باعث میشه ما فکر کنم خیلی آدم مهمی هستیم، ما اصلا نمیمیریم، ما اصلا هر چقدر هم به دیگران توهین کنیم و زیرپامون بزاریمشون هیچیمون نمیشه، حتی تکبر باعث میشه ما فکر کنیم این همه نعمتی که خداوند رحمان و رحیم به ما تقدیم میکنه نبینیم و همه رو به لیاقت خودمون ربط بدیم.
تکبر باعث میشه فکر کنیم خیلی میدونیم و چیزی رو در واقع نمیدونیم و همه چیز از آن رب العالمین است حتی همین کلمات.
از خداوند بلندمرتبه تقاضا دارم به ما عزت، احترام و غرور عطا کنه تا با توکل به اون، بنده هیچ احدی نشیم و متصل به ذات مقدس اون بشیم. آمین
بار دیگه از شما استادعزیزم تشکر و قدردانی میکنم که ذهن و چشم و گوش ما رو همچون دستانی از دستان پر مهر و لطافت پروردگار باز کردین و چقدر مسیر زندگی رو برای ما لذت بخش و الهی میکنید.
سلام بر استاد عزیز و مریم بانو و همه عزیزان،
سپاس خدای عزوجل را برای این قوانین بدون تغییر ، شکر برای وجود این عدالت محض عالم هستی ، خدا وعده ثروت و ارامش می دهد ، شیطان وعده ترس و فقر می دهد ، وعده خدا حق أست و زندگی ما را هر لحظه از ثروت ، سلامتی ، ارامش روحی و روابط عالی غنی و غنی تر می کند.
دیروز در عکسی را دیدم از اخرین تصاویری که ماهواره ها گرفتند ، دانشمندان عنوان کردند که بزرگی این جهان و کهکشان از انجه که فکر می کردند خیلی بیشتر أست ، امروز هم جلسه ٣قدم ٩ را گوش می کردم که شما فرمودید که همواره جهان در حال گسترش است و هر روز و هر روز همه چی بیشتر و فراوان تر می شود. در این عالم بی انتها زمین به اندازه ذره شن می باشد و حالا دیگه اندازه و مقیاس ما که دیگه معلومه با این عظمت هستی با این قدرت بی انتهای پروردگار دیگه چه جایی برای منیت و غرور می ماند.
استاد جان یادم میاد زمانی که دوم راهنمایی بودم معلمی داشتیم با اخلاقی خاص ، اون زمان هم سریال مدرسه موشها پخش می شد که خیلی طرفدار داشت ، یادمه معلم ما گفت از این کارتون چی یاد گرفتید ؟ این فیلم ها و برنامه ها فقط برای سر گرمی نیست باید یک چیزی یاد بگیرید باید درس ان فیلم را گرفته باشید . از اون زمان به خاطرم موند در هر فیلمی که می بینم باید درسی بگیرم ، حالا نه اینکه شاگرد خوبی بوده باشم و درس همه چی را هم یاد گرفته باشم گاهی اینقدر غرق فیلم بودم که درس را یادم می رفت ، امروز داشتم فکر می کردم تا قبل از اشنایی با قوانین چه فیلم ها و سریالهای بیخودی نگاه می کردم و چه وقتی تلف کردم حیف همه ان زمانها .
من این انیمیشن را ندیدم ، در اول این فایل هم که داستان را تعریف می کردید داشتم دنبال رد پای قانون را می گشتم ، چقدر عالی شما همه چیز را با عینک قانون می بینید ، از بازی پینگ پنگ ، تمیز کاری پارادایس ، حرس درختان ، نگهداری مرغ و خروس ها ، حتی از بین رفتن و زخمی شده حیوانات خانگی شما ( راستی ان بزی که در ١٢ قدم تعریف کردید و به سوی شما هدایت شد ،چی شد زنده موند ؟ ) تا دیدن فیلم و انیمیشن و مصاحبه .
دیدن و بررسی فیلم های این چنینی هم می تونه یک سرفصل و عنوان تازه برای سایت باشه ، چه کسی بهتر از شما و مریم جان می تونه چنین زیبا تحلیل کنه ؟!!!
اعتراف می کنم که در هیچ زمانی مثل ان سگ خوش بین نبودم در لحاظات خوب هم خوش بین نبود م چه برسه به لحظا ت سخت و عجیب مثل داستان این سگ که حتی زمانی که نقشه مرگش را هم کشیدند باز هم خوش بین بود. خیلی موارد بوده که یکی خوبی کرده ، لطف کرده ، جنس را تخفیف داده ، کمک کرده و با …گفتیم حتما ریگی به کفش داره ، حتما بعدا توقع کاری داره ، حتما جنس خراب داره ، حتما مفت به دست اورده که داره تخفیف بالا میده ،
که شاید همه اینها از دوست نداشتن خودمون و از لایق نداستن خودمون باشه ، از خوب نگاه نکردن به بقیه به عنوان ذره ای از وجود پاک خدا باشه و همه اینها هم بر می کرده به ورودی های غلط از جامعه و وسائل ارتباطاتی .
چقدر تکه اخر فایل ، صحبت های شما و مریم جان را دوست داشتم که از کلید منطق و عقل و کلید هدایت خدا گفتید ، اینکه ما خودمون هیچی نداریم حتی فکر کردن ما هم از نعمت از این سیستم پیچیده مغزی أست ، شاید بشه گفته ما فکری نمی کنیم اصلا این ها هدایت خدا و نجواهای شیطان أست ، اگر خوشحالیم و حس خوب داریم هدایت خدا را دریافت کردیم ، اگر فکری نگرانی انداخت نجوای شیطان أست پس ما اینجا هیچ قدرتی نداریم باید گوش به زنگ هدایت باشیم منم ، کنم و می دونم می دونم را کم کنیم و فقط تسلیم و افتاده در برابر حق باشیم ، الان تازه دارم اندازه سر سوزن هدایت را متوجه میشم اینکه شما میگید در هر امری گوشبه فرمان هدایت خدا هستید یعنی چی ، اگر باور کنیم که اعتبار همه کارهای خوب و موفقیت با الله أست منیتی نمی ماند ، اگر به توحید و بزرگی و بی انتهائی خدا باور داشته باشیم ترسی نمی ماند .
ولی من همون گربه هستم که با ترس همه چیز را فراموش می کند هنوز لنگ لنگ راه می روم و باور صد در صد به وجود دستان الهی دو مواقع خطر ندارم. مثل قدم ٩ باید میلیار ها بار هر باور را تکرار کنم که هیچ احدی قدرتی در زندگی من ندارد همه چی در دستان خداست و خدا نگاه می کند من چه می خواهم ، هر چه سفارش دهم همان را می دهد .
باید مراقب کلام خودم باشم تا درست سفارش دهم تا مثل یوسف اشتباه نکنم و سالها در زندان نیفتم باید مثل موسی تسلیم باشم که به هر خیری از جانب تو فقیرم ، من درست سفارش دهم ، خواسته من در اشپزخانه الهی به بهترین روش در حال اماده شدن أست ، روی جی پی اس خدا حساب کنم ، خواسته من از بهترین مسیر خواسته ام را به من می رساند .
من هم از ان دسته افرادی بودم که می گفتم از راه درست نمی توان ثروت بی حساب داشت ، کسی که ثروت زیاد داره حتما خلاف کاره ، هر چی فیلم و سریال بود خانه های انچنانی همیشه صاحبانشان خلاف کار و قاچاقچی بودن ، یا اینکه افراد ثروتمند خسیس هستند و بخشش نمی کنند ، یا دچار غرور بودند که دیگه باید وقت بگیری بتونی بیبنی انها را ، همیشه دعا می کردم قبل از ثروت به من جنبه ثروت را بده ، دچار غرور و منیت نشم ، الان میگم در هیچی کاری دچار منیت نشم این حرف استاد باید یادم باشه هر چه در برابر خدا افتاده تر باشم ، نزد بقیه محبوبترم .من منیت های بزرگ نداشتم ولی داشتم گاهی دچار غرور بودم . یادمه سالها پیش ایران که بودم یکی از همکاران خونشون نزدیک ما بود بهش گفتم من ماشین دارم می تونیم قرار بذاریم با هم بریم ، من که این راه را می رم ، با هم بریم ، یک روز یادم نیست چی شده بود ولی مثلا تصادفی ، شلوغی چیزی بود بهش گفتم باید دعا به جون من بکنی وگرنه حالا حالا ها نمی رسیدی ، طفلک اون هم چیزی نگفت ، چند وقت بعدش خودم اینقدر ناراحت شدم گفتم مگه من کی هستم چی هستم که به بنده خوب خدا این را گفتم ، دیگه سعی می کنم تا حد امکان افتاده باشم ، البته ارزش خودم را حفظ کنم ولی دچار غرور هم نشم ، به قول دوستی مرز باریکی بین غرور و عزت نفس هست .
خدایا ما را در پناه خودت حمایت، حفاظت و هدایت کن .
شاد و ثروتمند باشید