درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/03/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-03-07 07:45:292025-04-30 07:34:38درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استادعزیزم،مریم نازنین و دوستان خوبم
اول از همه تولدتون رو تبریک میگم بهتون عزیزدلم،استاد جانم،من هم اسفندی هستم و ازاینکه تولدشما هم توی این ماه هست احساس خوبی دارم و برام زیباست.
چقدر این فایل رو دوس داشتم و برای من پیام داشت اگه بخوام در مورد خودم بگم و اینکه چرا این فایل به موقع بود باید بگم که من کار پوست انجام میدم بااینکه تو کارم خیلی خوبم ولی هنوز دوسال نیست که دارم تو این حرفه فعالیت میکنم و فک میکنم باید بهتربشم،مراجعه کننده بیشتری رو ببینم و تجربم بالاتر بره،تو یه یه کامنتی اشاره کردم هدایتی به سمت ساخت کرم رفتم مقدماتی رو گذروندم ساخت کرم رو باید یاد بگیرم چون هم دلم نمیخواد فروشنده محصولات دیگران باشم هم اینکه مراجعه کننده نیاز به روتین پوستی داره و چه بهتر خودم ارائه کننده این محصولات باشم ،البته که ساخت کرم به دانش و مهارت زیادی نیاز داره ولی من دلم میخواست این قدم رو هم بردارم و شروع کنم و توی کلاس مقدماتی شرکت کردم،خوب کلاس نسبتا مفیدی بود و من بایه سری محصولاتی که بیس ساخت کرم بود آشنا شدم و حتی پشت محصولات شرکتی رو راحتتر میخونم و فهمیدم دقیقا چی هستن البته خیلی مقدماتی،من قصد داشتم بعد از تعطیلات عید سطح 2،3،4رو هم بگذرونم و الان با دیدن این فایل متوجه شدم تا همینجا که یاد گرفتم باید تجربشون کنم مهارت کسب کنم آزمون و خطا کنم و بعد برم مرحله بعد،نباید عجله کنم.
یه مطلب دیگه ای رو هم که دوس داشتم اینجا عنوان کنم و این نتیجه گیری من بوده، اینه که ،خود من نسبت به قبل از همه لحاظ بهترشدم توی همه زمینه ها،ولی شاید واقعا یه وقتایی فراموش میکنم که چقدر پیشرفت داشتم چون منتظر اون پیشرفتهای خیلی بزرگ تو مسائل مالی هستم چه خوبه که اینطور باشه و بایدم همینطوری باشه ،ولی چیزی که پیش اومد این بود که یکی از دوستانم چند شب قبل که باهم صحبت میکردیم،متوجه شدم ایشون یه پول تقریبا بزرگی رو از کسی در کانادا قرض گرفتن تا به دست یکی از بستگانشون در ترکیه برسونن و اون آقا هم پول رو دریافت کرده ولی حدود 8 ماه که انکار میکنه و دلایل عجیب و غریبی هم میاره،به اون قسمتش کاری ندارم فقط چقدر نکته این اتفاق برای من داشت که من با آموزه های استاد متوجه ردپای قانون تو این اتفاق شدم.
اول اینکه مگه میشه یه پول یا سرمایه ای رو دست یکی بدی بدون اینکه شما تو اون کار دخالتی داشته باشی و تمرکزی روی اون کارداشته باشی و ازش ثروت خلق کنی؟! اینو اضافه کنم که این دوست من اعتقاد داره پول تو ارزهای دیجیتال و ترید کردنه،بله میتونه این طوری باشه ولی برای چه کسی؟! برای کسیکه سرمایه ای رو میده به شخص دیگه ای تا از سود حاصل از ترید کردن اون بابا پولی دستش بیاد؟یا کسیکه واقعا عاشق ترید کردن و نوسانگیریه،آدمیکه عاشق اینکاره و از این کار لذت میبره با لبتاب میخوابه با لبتاب بلند میشه ایا این دونفر به یک اندازه نتیجه میگیرن؟؟ مسلما خیر.
دوم اینکه مگه میشه تکامل رو طی نکرد و یه شبه رشد چندین برابری رو داشت چون گویا اون طرف برای سود پول یه رقم زیادی رو پیشنهاد داده بود.
خوب همون شب به خودم گفتم مهلا تو بازهم ناشکر بودی تو همین الان کلی از قبلت جلوتری،منم شده تو شرکتهای حرمی پول گذاشتم و تمام پول من رفت ولی همون یکبار کافی بود تا برای تمام عمرم قانون رو یاد بگیرم بعدم که با استاد آشنا شدم و ادامه دادم حاضرم قسم بخورم یه جاهایی که اگه این آموزه ها رو بکار نمیبستم منم الان بدهکار بودم،ناراحت بودم،وابسته بودم….
ولی الان به لطف همین آگاهیها من سلامتم،من دخلم بیشتر از خرجمه،من آرامش دارم به کسی بدهکار نیستم،من قدمها رو دارم آروم طی میکنم،یاد گرفتم عجله نکنم که از باور کمبود میاد،یاد گرفتم تسلیم باشم،یاد گرفتم با ارزش باشم،من اینارو بلد نبودم یاد گرفتم و دارم میبینم که نسبت به اطرافیانم چقدر حال و روزگار بهتری دارم ،از استاد یاد گرفتم که وقتی اوضاع خوبه حرکت کنم نزارم کار به جای باریک بکشه که ممکنه تو اون شرایط دیگ توان حرکت رو هم نداشته باشم،(چه کسی پنیر مرا جابه جا کرد)
سلام و درود و خدا قوت خدمت استاده جان
و همه عزیزان همراه در سایت بی نظیر tasvirkhani.com
ممنون و سپاسگزارم استاده عزیزم که اینقدر آگاهانه و اصولی به زندگی نگاه میکنید و از مثالهای عاالی استفاده میکنید که کسانی که در مسیر و مدار دریافت این آگاهی های ناب باشن میتونن بهره ببرن استفاده کنن و با ((((عمل))) کردن به این آگاهی ها به رشد و ارتقاء وضعیت زندگی خودشون کمک کنن تا بصورت ریشه ای و بنیادین این رشد اتفاق بیفته.
بشدت فضای اتاق رو دوسداااشتم هم به لحاظ دیزاین و هم به لحاظ نظم و تمیزی.این نوع چیدمان و دکور حالمو خووب میکنه چون خونه خلوت و پرنور یکی از آرامش بخش ترین لوکیشن هاست برای من و تحسین برانگیزه…
آزادی زمانی آزادی مکانی و آزادی مالی که ساختین برای خودتون منو به ذوق میاره.هر آنچه که انسان بخواد اگر در مسیر درست باشه لاجرم بهش داده میشه و این در زندگی استاده عزیزم نمایان.
چقدر خوبه که آزادی مالی باعث میشه هر آنچه که میخوایم بخریم رو عزتمندانه بخریم.بدون توجه و چک کردن موجودی و مانده حساب و اینکه حتما بهترین مارک رو استفاده کنیم که هم راحتتر باشه و لذت بیشتری بده تو بازی هم احساس لیاقت انسان رو تقویت کنه و استفاده از بروزترین تکنولوژی ها خودبخود اعتماد بنفس انسان رو بالا میبره…
چقدر خوبه که این آزادی زمانی کاری میکنه که نگران ساعت و دیر و زود شدن کار نباشی و بتونی کار کنی لذت ببری بازی کنی لذت ببری مسافرت بری لذت ببری آموزش ببینی لذت ببری و بی نهایت لذت دیگه که این آزادی زمانی میتونه به ما بده…
و اما مسئله اصلی که استاد مو شکافانه تونستن ریشه یابی کنن و با اعضای سایت به اشتراک بذارن و من ایراد کار خودم رو شناسایی کررردم.
باگ من در این مسئله انجام دادن تمرینات دوره های مختلفی که از سایت تهیه کردم و از عجله و کنجکاوی برای رفتن به مرحله بعدی هنوز نتونستم نتایج خوبی بگیرم که کمکم کنه تو زندگی و ممنون از استاد برای این مثال عالی شون که برای من قشنگ جا افتاد و میپذیرم که این باگ رو دارم.
حتی این مسئله مهم و به ظاهر ساده و پیش پا افتاده در بیزینس منو فلج کرده.طی نکردن تکامل بزرگترین ضربه هارو به من زده بارها و بارها و از اونجایی که این اشتباهات به صورت یک عادت بارها تکرار شده و حکایت بنده شده حکایت ورزش کشتی که استاد فرمودن.
تصمیم به تغییر این عادت گرفتم و از خدای متعال کمک میخوام که بتونم به این آگاهی متعهدانه عمل کنم.
عمل کردن عمل کردن و عمل کردن
نتیجه میاره برای ما نه فقط گوش کردن به این آگاهی ها…
خدارو شاکرم که تونستم در مسیر فهم و درک این اصل هایی که استاد فرمایش میکنن قرار بگیرم و بجای تعصب و پا فشاری روی دونسته هام بیام بگم میپذیرم و فقط انجامش میدم تا اینجوری بتونم مسیر تغییر رو راحتتر طی کنم.
همه شما عزیزان رو به دستان پر نعمت و پر برکت خدای عشق و مهربانی و ثروت میسپارم و از استاده جااانم صمیمانه سپاسگزارم که اینقدر خالص و ناب و شفاف کلام هدایتگر الله یکتارو رو باز گو کردن برای منه نوعی.
خدا شما رو برای ما حفظ کنه استاد جاان
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان عزیز
واقعا چقدر ساده و شیوا استاد توی این فایل سعی کردن این نکته را بگن که همه ی موفقیت های بزرگ در حوزه ای از یک سری قوانین ساده و کاربردی پیروی میکنن. ولی متاسفانه من به شخصه این به این قوانین توجه نمی کنم و مثلا فکر میکنم حتما اتفاق خیلی خاصی یا طرز نگاه خیلی خاصی برای مثلا فلان کار لازم هست در صورتی که قوانین برای همه ی امور یکسان و مشترک و البته ساده هستند.
برای مثال همین قانون تکامل که استاد در همه ی دوره ها در موردش صحبت کردن و اینجا هم به خوبی دوباره بیانش کردن ولی من به راحتی از کنارش میگذرم و حتی توی دوره ها هم عجله دارم برای زودتر گوش کردن و رفتن سراغ فایل بعدی در صورتی که باید ساعت ها روی هر فایل وقت بذارم و با این ترفند ذهن که میگه نه این فایل در مورد تو نیست و تو اکیی تو این زمینه مقابله کنم و صبر کنم گوش کنم و بذارم جان کلام استاد در من بشینه ولی متاسفانه عجله وبازی ذهن اجازه نمیده. یا اینکه مثلا استاد فرمودند باید قشنگ مود های یک مرحله از بازی را کار کرد بعد رفت سراغ مرحله بعد باید ساعت ها تمرین کرد نه اینکه با عجله بخوای مراحل بگذرونی که نتیجشم اینه که نتیجه بد میگیری و بعد احساست بد میشه و بعد هم کلا بازی را بی خیال میشی. درست همین قانون در زندگی طبیعی من جریان داره اینکه سریع میخوام مثلا بتونم تو کنترل ورودی ها و توجه به زیبایی ها به درجه ای برسم که مثلا استاد الان هستن که در صورتی که شدنی نیست و مسلما من وقتی سال ها اینطوری فکر نمی کردم و توجه نمی کردم به مسائل خب طبیعیه که زمان ببره الان بخوام بایک دید متفاوت به مسائل نگاه کنم و مغزم فیلتر کنم که به زیبایی ها و خوبی ها بیشتر توجه کنه مسلما ذهن من تا اون شبکه عصبی تشکیل بشه و من عادت کنم به اون طرز نگاه بارها مانند یک اسب چموش سرپیچی میکنه و در این مسیر سعی میکنه مثل قبل فکر کنه و رفتار کنه و از روش جدید من پیروی نمیکنه و من باید بیشتر استمرار به خرج بدم و صبر کنم و تمرین کنم برای روش جدید بیشتر حوصله به خرج بدم و تمرین کنم. تا در نهایت به نتیجه برسم.
خدا را شکر بابت نعمت هدایت و قوانین ثابت هستی
به نام خدا
سلام به عزیزترین استاد دنیا
تولدتون هزاران بار مبارک باشه استاد جان
خیلیییی خیلییی خوشحال و سپاسگزار خداوندم
بابت بدنیا اومدن و وجود شما مرد بزرگ .
خیلی دوستون دارم استاد
الان که دارم کامنت مینویسم یک روز گذشته ازتولدتون و من برای این فایل کامنت گذاشته بودم از قبل ولی خبر نداشتم از تولد شما
دوباره اومدم این فایل رو گوش بدم که از کامنت دوستان متوجه شدم
و دلم نیومد تبریک نگم بهتون
دلم نیومد ابراز احساسات نکنم شما نمیدونید اما
من اینجا هررروز بیشتر عاشق شما و مریم جون میشم
هرروز بیشتر از قبل دوستون دارم وباهاتون ارتباط قلبی شدیدی برقرار میکنم
شما یکی از عزیزترین ادم های زندگی منید
الهی که همیشه لبتون خندون باشه دلتون شاد باشه
الهی که همیشه قلبتون باز باشه
بمونید برای ما
خداوند به شما عمر طولانی و با عزت عطا کنه
استادجانم
عزیزمنید خیلی خیلی خوشحالم بابت حضور شما در زندگیم
خداحفظتون کنه .
خلاصه هرچی خوبی و زیبایی هست
ارزوی من برای شماو مریم جانه.
دوباره که این فایلو گوش دادم حسم گفت بیام
از یه چیزی بنویسم ..
اینو قبلنم شاید گفته باشم .
من از بچگی کلا از حل مسئله فراری بودم واسه همین هیچوقت ریاضیم خوب نبود نه اینکه یادنگیرم
نه .
فقط بخاطر این بودکه همیشششه کارارو به تعویق مینداختم درسامو به تعویق مینداختم همه میموند برا شب امتحان و عملا
ریاضیو نمیشه شب امتحان ی کتاب کاملو فهمید چون تمرین میخواد ومث بقیه ی درسای خوندنی نیست
یادمه وقتیم که خواستم وارد دبیرستان شم
اونقدر هیچی نمیفهمیدم از ریاضی که پول دادم به معلم و نمره بهم داد
حالا توی دبیرستان دیگه واقعا چیزی نمیفهمیدم
و کلا ریاضی منو بقول شما تحقیر میکرد
چرا!؟چون من اصلا مطالب بیش رو یاد نگرفته بودم
یههه عالمه حجم مطالب روی هم شده بود و من هیچی نمیفهمیدم ازش .
همیشه تنفر داشتم
همیشه میگفتم من هییییچوقت موفق نمیشم توی ریاضی وکلا هر درسی که ی ذره توش ریاضی بود حال منو بد میکرد
و من به این نتیجه رسیده بودم که خب یسریا استعداد ریاضی دارن یسریام مث من نه .
فقطططط. به این دلیل بود که رسیدم به کنکور دیدم خدای من چندین کتاب که هیچی ازش نمیفهمیدم. .
یجا مجبور شدم شروع کنم بفهممش چون برای کنکور نیاز داشتم که نمره خوبی در این درس بگیرم
هر ویدیوی هر استادی رو که میدیدم داره درس میده .
حالم بد میشد ازش
چون هیچی نمیفهمیدم تااینکه یادمه یه استادیو پیدا کردم که
یه سلسله ویدیو هایی درست کرده بودن
که ریاضی رو از صفر توضیح میداد برای کنکوریا
از صفر صفر
شروع کردم بااون اروم اروم اومدم جلو
دیدم دارم بهش علاقه مند میشم
دیدم میتونم سوالای اسون رو حل کنم
یکم که جلو تر رفتم دیدم سوالای اسون کنکورم میتونم حل کنم و دارم میفهممشون
خیلییی شگفت زده بودم و خیلیم گیج شده بودم
چطور ممکن بود
ریاضی ای که مرگ من بود
حالا شده شیرین ترین قسمت زندگیم
حتی وقتای که حالم بد میشد میرفتم سراغش و بهم حس خوبی میداد
حس توانا بودن
حس اعتماد به نفس
تصمیم گرفتم از خیلییی مطالب بیسیک تر یادش بگیرم
اروم اروم شروع کردم.
اروم اروم رشد کردم و الان عاشقشم
و حتی تدریسش میکنم
چیزی که حالمو بد میکرد
چیزی که میگفتم اصولا براش ساخته نشدم
حالا اتفاقی که افتاده تونستم نه تنها خودم کابوسمو تبدیل کنم به یه رویای شیرین بلکه دانش اموزانم هم بهش علاقه مند کردم
برای من لذت بخش ترین لحظه
لحظه ایه که دانش اموزم به من میگه که من به ریاضی علاقه مند شدم
همون بچه ای
که تمام نمرات ریاضیش صفر بود..
خیلی جالبه
این درسو میشه همه جا استفاده کرد
هیییچ چیزی توی این دنیا نیست که ما از پسش برنیایم
کافیه که از بیس پایه ی قوی ای براش بچینیم که هم لذت بخش بشه برامون هم موفق بشیم
توی اون حوزه ..
بسیاررر موفق .
اونقدری که افرادی که سالها دراون حوزه هستن هم به پای ما نرسن.
این درس بسیار درس بزرگیه و نشون میده که استعداد چیز ذاتی نیست که باهاش به دنیا اومده باشیم
وقتی علاقه داشته باشیم استعداد هم به وجود میاد وقتی که اصولی پیش بریم
پس به خودمون برچسب خنگ بودن
و…
نزنیم و ادامه بدیم
ناامید نشیم
اینا خیلی مهمه
امیدوارم که درعمل بتونیم انجامش بدیم .
سپاسگزار شما هستم
در پناه الله یکتا شاد وسلامت باشید
سلام به استاد عزیز و مهربان و خانم شایسته گرامی و همچنین دوستان خوب و عزیز
من در حال و هوای دوره همجهت با جریان خداوند غوطه ور
بودم ، همه جا در حال گوش دادن ، تو ماشین تو خونه ، وقت
فراغت بین روز ، شاید باورتون نشه چن روزه دلم هوای یک فایل
از استاد کرده بود که موضوعش فرق کنه و به قول معروف یک
تنوع فضا باشه ، یک هدیه از طرف استاد ،
یک دوری تو فایل های زندگی در بهشت زدم و یکی دوتایی دیدم ،
ولی دلم یک چیز جدید میخواست یک هدیه وسط دوره …
دیروز با خودم گفتم برم تو سایت چون احتمالا
استاد جلسه پنجم رو بار گذاری کرده ، تا عکس فایل جدید رو دیدم که استاد با میز
پینگ پنگ بود قند تو دلم آب شد ، فهمیدم که فایل جدید اومده
اونم از جنس آگاهی های متنوع و هیجان انگیز ،
چه حس خوبی داشت سری زدم روی دانلود که بدون گیر و توقف یکجا ببینم ،
چون من این فایل های هدیه رو کامل دان میکنم و کنار فایل های دوره های استاد نگه میدارم
کل فایل فقط تحسین بود و لذت از موقعیت و شرایط
چقد لوکیشن کلیپ جذاب بود ، یک اتاق رو استاد اختصاص داده
برای ورزش ، ما که خونه مون همچین اجازه ای نمیده ، ولی
حسابی تحسین کردم و تجسمش ، که منم یک جا مخصوص ورزش تو خونه دارم ،
اولین چیز دیزاین ساده و بشدت تمیز و شیک نظرمو جلب کرد ،
همون اول استپ کردم ، چقد مبل ها تمیز و خیلی سفید بودن
، نورپردازی جالب ، دیوارهای بشدت تمیز و یکدست سفید ، قاب
عکس های سه تکه و زیبا ، خودمو فرض کردم روی مبل ها میشینم … کلی تجسم کردم ،
دوباره پلی ، چه آگاهی های ناب و جالبی ، از یک بازی ساده ، منم
سرکار یک میز پینگ پنگ دارم و مثل استاد خیلی از این بازی و
ورزش لذت میبرم ، چقدر تحسین کردم استاد را ، یک انسان چقدر
میتونه آزاد باشه ، انقدر آزاد که هرموقع میخوان برن و بازی یا
ورزش کنن کاری که دوست دارن رو انجام بدن ، نه مثل ما که باید یک فرصتی دست بده ، شرایطش باشه و هزارتا …
ولی استاد با دنیایی که ساختن آزاد و رها به علایقشون
میپردازن ، چقدر لذت بخشه این حد از آزادی ، بعد نوبت رسید به
اون روبات هوشمند ، این حس که هر چی دوست داری رو بخری
چقدر خوبه ، چقدر لذت داره هر چیز که میخوای رو بری گرون
ترین برندشو بخری که صد البته آپشن هاش و کیفیتش بالاتره و
تو لذت بیشتری میبری ، چقدر لذت داره وسیله ای که میخوای
بخری دست بزاری رو گرون تره ، برای استفاده از آپشن های بالاتر ،
بدون نگرانی از موجودیه حسابت ، آزاد و رها ، این معنی واقعیه رها بودن از دنیاست ، نه نگرانی نه ترس و نه غمی ،
کلام طولانی شد میخوام بگم کل فایل لذت و تحسین و تجسم بود ، خیلی عالی و فوق العاده
و اما آگاهی های فایل که من درک کردم ، خلاصش میکنم :
1- ما یک مسیری رو که شروع میکنیم همون اول راه تا به چالش
میخوریم ناامید شده و رها میکنیم ، برای منم همینطور بوده ، من
به زبان عربی علاقه دارم و دو سه سال قبل شروع کردم ، یادمه هنوز چار پنج ماهی نشده بود که تو یک سفر با یک عرب زبان
برخورد کردم. ، با اعتماد به نفس بالا رفتم جلو که یجورایی مشکل رو حل کنم و گپ بزنم باهاش ، خدا شاهده فقط سلام و
علیکش رو فهمیدم ، یعنی چنان خورد تو ذوقم که رفتم تو افق ، میگفتم من که این همه لغت بلدم ، اون همه فایل و جزوه پس
چی شد ؟. تازه فهمیدم تو مکالمه هیچی از اون لغات رو نمیشنوم ، یعنی گوشم برای کلمات زبان عربی تیز نیست، که البته
یک موضوع عادی بود ولی من نمیدونستم ، چنان ناامید شدم که یک ساعت فقط به خودم غر میزدم که تو چقدر بی استعدادی ،
این همه وقت گذاشتی و هیچی ، همین اتفاق باعث شد که چن سالی گزاشتمش کنار ، که بعدا میگفتم اگر اون موقع ناامید
نمیشدم و ادامه میدادم الان به یه سطح خوبی رسیده بودم ولی نشد ، ذهنم بر من پیروز شد منو از خواستم باز داشت ،
بعدها بود که فهمیدم زبان یک امر تکاملیه و بالای یک سال فقط باید گوش کنی و بعدش یدفه همه چی عوض میشه و با سرعت بالا پیشرفت میکنی
2- بحث تکامل و تمرین ، ما بدون اینکه تکامل رو طی کنیم ، بعد از یک سری تمرین کوتاه ، فکر میکنیم پیشرفت کردیم و سریع
میریم سراغ مرحله بعد ، من این تجربه رو تو بحث موسیقی داشتم ، خیلی به ساز گیتار علاقه دارم ، اولش یک دوره یک ماهه
سولفژ رو گذروندم که بفهمم موسیقی چی به چیه ، و بعد به سرعت رفتم سراغ ساز و شروع نواختن ، تو ملودی و آهنگ که
چون صبر نداشتم نتونستم پیشرفت کنم برا همین رفتم تو بحث پاپ و ریتم نوازی که به نسبت راحت تره ، خوب یادمه اولین
آهنگ که معمولا همون سلطان قلب هاست و ریتم خیلی آسونی داره رو زدم و بعدشم با کمی تمرین همراه نواختن شرو کردم به
خوندن ، رو ابرا بودم و با خودم گفتم دیگه تمومه من نوازنده شدم ، بدون اطلاع مربی رفتم تو اینترنت و متن یک آهنگ از
شادمهر رو دان کردم و شرو کردم ، اول آکوردها رو تمرین کردم ، به نسبت خوب بود و سری رفتم سراغ زدن ریتم و خواندن ، یعنی
3 تا کار با هم ، آکورد ، زدن ریتم و خواندن ، باورم نمیشد ، جوری شد دست راست و چپم رو غاطی کردم ، یه چی میخوندم یه چی
دیگه میزدم ، فالس خوندن مال یک لحظه بود ، هرچی زور میزدم بدتر میشد ، اصلا چنان خورد تو ذوقم میگفتم چرا نمیتونی یک
آهنگ به این ساده ای رو بخونی و میزاشتم به حساب استعداد و آی کیو ، خیلی حس بدی بود . غر زدن و سرکوفت به خودم و
ناامیدی از مسیر ، چن تا آهنگ دیگه رو هم سعی کردم بزنم که
مدام اوضاع بدتر میشد ، همین شد که آرام آرام گیتار از دستم افتاد و رفت تو کمد و بایگانی شد
– بعد از آشنایی با استاد یه مدت هست که هدف گزاری کردم ، یادگیری ساز رو ، الان میدونم که تکامل باید طی بشه ، اون خواننده که به اون راحتی انگار کلمات و نت ها رو زبانش سر میخوره ، سال ها وقت گزاشته و تمرین کرده ، استاد به ما میگه باید تو هر کاری تکاملی جلو بری ، یک شبه و یک ماه و یک ساله نمیشه و اگر نخوای تکاملتو طی کنی نمیتونی ادامه بدی و درنهایت بی خیالش میشی ، با خودم میگم اگر همون چن سال قبل این قانون تکامل رو میدونستم چه پیشرفت ها و دستاوردهایی که الان نداشتم ،
3- بحث سوم هم این موضوع رو استاد مطرح کردن که اگر یک عادت یا باور اشتباه در ما شما بگیره خیلی انرژی و وقت باید صرف کرد تا اون رو بتونی اصلاح کنی و به اصطلاح به نقطه صفر برسی ، مثال این مورد رو تو کامنت بعدی مینویسم چون خیلی طولانی شد ممنون که وقت گزاشتین
انشاالله موفق و خوشبخت و زندگی تون پر از نعمت و ثروت و سلامتی باشه
بسم الله الرحمان الرحیم
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم
مثل همیشه یک فایل عالی از استاد، چقدر برای من درس داشت، چقدر نیاز داشتم که همین لحظه این صحبت هارو بشنوم
دوست دارم تجربه خودم رو از این مسئله بگم، تا مرور کنم چه مسیری رو باچه نگاهی اومدم و چقدر باورهای من تغییر کرده و بهبود یافته، به لطف استاد خوشگلم
دوستان من برق کش ساختمان هستم، در ابتدای کار به دوره فنی و حرفه ای رفتم و مدرکم رو گرفتم، پس از اون وردست یک اوستاکار شاگردی کردم
مدت زمانی که من شاگردی کردم، سرجمع تمام روزهایی که کار کردم دوماه نمیشه، پس از اون بخاطر ذوق و شوقی که داشتم، خودم شروع به کار کردم تا درآمد بالایی داشته باشم و پیشرفت کنم
من خیلی خیلی تلاش کردم، بسیار بسیار باورهای خوبی راجع خودم، کارم، فراوانی مشتری ساختم و اینکه خداوند افراد مناسب رو سمت من هدایت میکنه
مدت زمانی که من برق کشی کار میکردم، یک سری پروژه هارو میرفتم سرکار و راحت انجام میدادم، یک سری پروژه هارو میرفتم سرکار و برای من خیلی جدید بود، چون خیلی خوب روی خودم کار کرده بودم با شجاعت میرفتم توی دل کار، در نود درصد موارد کار باموفقیت انجام میشد، اما ده درصد هم از پسش برنمیومدم و به اون بنده خدا میگفتم که من نتونستم کار شمارو انجام بدم، وقتایی که اینطور میشد من خیلی به هم میریختم، احساس ناتوانی میکردم، و چندروز گاهی طول میکشید تا آرامش پیدا کنم و برگردم به مسیر صحیح
یک سری کارهارو هم که میرفتم و میدیدم فعلا در توانم نیست، همونجا میگفتم این کار من نیست یا وقت ندارم و انجام نمیدادم
این مسیری که من دو سال ادامه دادم، خیلی خیلی به اعتماد به نفس من کمک کرد، به عزت نفس من کمک کرد، بسیاری از پروژه هارو با ترس میرفتم توی دلش و با کمک های بیشمار خداوند انجام میدادم و خدامیدونه چقدر اعتماد به نفس در من ساخت
اما میدونی، طبق حرف های استاد تکاملم درست طی نشده بود، خیلی جاها اذیت شدم، کار طول کشید، صاحب کار غور غور میکرد، و اینطور مسائل پیش میومد برام
اما برای من درس داشت، درس اینکه باید یاد بگیرم تکاملم رو درست طی کنم، آرام آرام برم جلو
استاد بارها گفتن زمانی که شریک داشتن و بدهکار شدن، اون اتفاق ها باید میفتاد تا یک سری درس هارو یاد بگیرن
این قضیه در مورد من هم دقیقا همینه، من سر یک سری کارها خیلی اذیت شدم، احساس ناتوانی کردم، ناراحت میشدم، به توانایی های خودم شک میکردم، اما تمام این اتفاقات سبب شد من تکامل رو خیلی بهتر درک کنم، نه در حرف بلکه در عمل، یاد گرفتم باید خوب کار رو یاد بگیرم، بارها وبارها تکرار کنم، بعد برم سراغ کارهای بزرگ تر و مسیرم روان طی بشه
خداروصدهزار مرتبه شکر میکنم، این مسیری بود که من باید میرفتم، تا کار رو یاد بگیرم، با تمام چالش هایی که برای من داشت، خیلی درس ها یاد گرفتم، مهارت های عالی در برق کشی، ارتباط با مشتری، ارتباط عالی با فروشندگان لوازم الکتریکی، اعتماد به نفسی که راجع خودم و معرفی خودم پیدا کردم تا کارم رو و خدمتم رو به همه معرفی کنم و با اعتماد به نفس این کارو کنم
این مسیر به من شجاعت بسیار زیادی داد، شجاعت رفتن توی دل ناشناخته ها، درگیر شدن با کارهایی که قبلا انجام نداده بودم و برای من جدید بود و این مسیر سبب شد خیلی رشد کنم و بزرگ بشم، خدایا سپاس گزارم
از اول تابستان امسال، کسب و کار من عوض شد، خداوند من رو هدایت کرد به یک محصول خاص که فقط اون رو کار کنم و تمام تمرکزم رو بزارم روی اون، منم دوهفته اولش مقاومت داشتم، میگفتم خدایا من دوساله زحمت کشیدم، کلی تلاش کردم تا برق کشی بیاد توی دستم، حالا کارو ول کنم؟!
خداوند گفت دقیقا باید ول کنی، و این کاری که من میگم رو انجام بدی
منم به خداوند خودم، عشق خودم لبیک گفتم، تمام تمرکز و انرژیم رو گذاشتم روی کسب و کار جدیدم، که عالی هست، با پتانسیل بسیار بالا برای کسب درآمد
کار کن مرتبط با برق کشی هست، فروش یک محصول الکتریکی همراه با نصب که خدمت مشتریانم ارائه میشه، یعنی مشتری از خودم محصول رو میخره و خودم هم میرم براش نصب میکنم
خیلی کار فوقالعاده ای هست، خیلی کار ارزشمندی هست و نیاز تمام خانه های مردم هست، و من بسیار راضی هستم
اینارو تعریف که یک چیزی بگم، تجربه من از برق کشی این بود که اگر تکامل خودم رو طی کنم، آروم آروم پیش برم، دیگه اذیت نمیشم، زجر نمیکشم، چون اون دورانی که کار میکردم گاها خیلی جاها اذیت شدم، کارهای بسیار سختی انجام دادم، حتی یک جاهایی از پس یک کارهایی برنیومدم
اما الان که این درس رو خوب یاد گرفتم، دارم آرام میرم جلو، هیچ عجله ای ندارم، کسب و کارم داره خیلی قشنگ رشد میکنه، مشتری ها میان، البته که فعلا مشتریان زیادی ندارم، اما وقتی مشتری ها میان خیلی راحت و بااعتماد به نفس میرم کار رو انجام میدم، توی همین کارها چقدر درس های جدیدی یاد گرفتم، از روش کار، قلق هایی که باید بلد باشم، نکاتی که باید
بدونم، اطلاعاتی در مورد محصولم، نحوه کارکرد محصول، نحوه توضیح دادن به مشتری و معرفی درست محصول که اصلا این محصول چرا باید خریداری بشه، چرا واجب هست که استفاده بشه
و الحمدالله خیلی راضیم، از ثانیه به ثانیه زمانی که برای کارم میزارم لذت میبرم، از وقتی که دارم کار میکنم، از وقتی که دارم باورهای مناسب برای کسب و کارم ایجاد میکنم
و ایمان دارم، ایمان دارم تا یکی دو سال دیگه، مشتریانم صدبرابر میشن، فروشم میره بالا و بسیار عالی رشد میکنم
یک دنیا ذوق و شوق در وجود من هست برای کار، اما همیشه تلاش میکنم ذهنم رو قانع کنم، ذهن من خیلی وقت ها میاد مقایسه میکنه، میگه ببین بقیه هر روز مشتری دارن، کار میکنن، پول در میارن
ولی تو چی؟ هفته ای یک مشتری داری؟ یا ماهی یک مشتری؟!
اما من بهش میگم، ببین نوبت منم میشه، روزایی میرسه که صبح تا شب میرم سرکار، هر روز مشتری دارم، مشتری هام باید چند روز صبر کنند تا نوبتشون بشه و من برم کارشون رو انجام بدم
چون من به خدای خودم ایمان دارم، خدایی که من رو هدایت کرد به این مسیر، به این کسب و کار، باورهای مناسب رو بهم داد و همیشه میده، من رو تکامل میده، درس هایی که باید یاد بگیرم رو بهم یاد میده
خدایا شکرت، خدایا صدهزار مرتبه شکرت
این فایل خیلی برای من درس داره، چون خودم زندگیش کردم، تجربه کردم، و الان دیگه خوب یاد گرفتم تکامل یعنی چی، چرا باید آروم آروم برم جلو، چرا نباید تبلیغات کنم، الکی پول صرف تبلیغات کنم که هیچ فایده ای نداره
بجاش یاد بگیرم محصولم رو درست معرفی کنم، ارتباطات قوی ایجاد کنم، بزارم این محصول راه خودش رو پیدا کنه، مشتری هایی که براشون محصولم رو نصب کردم با خودشون ده ها مشتری دیگه میارن، به وقتش، به وقتش اتفاق میفته، فقط باید صبر داشته باشم، اجازه بدم که تکاملم درست طی بشه و فقط از مسیر لذت ببرم
خدایا سپاس گزارت هستم
چقدر یادآوری خوبی به خودم بود که چه مسیری رو اومدم و دارم ادامه میدم
خدایا سپاس گزارت هستم، بی نهایت
دوستتون دارم قشنگای سایت عباسمنش دات کام
در پناه خدای زیباآفرین، عاقبت بخیر باشید
سلام استاد جان حالتون چطوره؟! حتما که عالی هستین
چه خونه ی زیبایی چه طبیعتی از پشت پنجره ها احساس کردم
و مطمئنم شما همیشه بهترین هارو برای زندگی و لذت بردن انتخاب میکنید و به انتخابتون ایمان دارم
سلام میکنم مگبه مریم خانوم همیشه حاضر در پشت صحنه و آقا ابراهیم مسئول فنی این سایت الهی و خانم فرهادی عزیز در بخش پشتیبانی
،
استاد من خودم به شخصه تو خیلی از مسائل و موارد از بچگی اصلا کمال گرا نبودم و تو هر قسمتی از زندگیم نگاه میکنم میبینم که تو این چیزایی که میخواستم و لازم بوده قدم به قدم مسیر رو طی کردم و در نهایت به خواستم رسیدم
واضح ترین چیزی که میتونم بهش اشاره کنم ورزشم بود
باور کنید یک روزی منم آرزوم بود که من هم بتونم تو هنر های رزمی خیلی عالی بشم و خوب عمل کنم
اما همیشه یه حسی از درون به من میگفت که بهش میرسم و منم بالاخره یه روزی توش خوب میشم
اینم فکر میکنم به خاطر نحوه ی تربیت پدرم بوده چون من در بیشتر مواقع پیش پدرم کار میکردم از بچگی و پدرم با شیوه ی صحیح گفتار و رفتار به من هنرشو آموزش میداد و من هم در 99 درصد موارد بالاخره کار درست رو انجام میدادم و حتی خیلی فراتر هم میرفتم خیلی بهتر از انتظارات هم عمل میکردم
خدارو شکر میکنم بابت این موضوع
و بعد هم که با شما و قانون آشنا شدم
من متوجه شدم که به خاطر فضای مجازی و دیدن فیلم های دیگران انگار آروم آروم داشتم از اون سیکل آهسته و پیوسته خارج میشدم یعنی منم هرچی رو میدیدم میخواستم همون موقع یا در نهایت خیلی زود داشته باشمش و در 99 درصد مواقع هم احساس نام توانی و نا امیدی میومد سراغم چون خودم رو با اون لحظهی اون فرد موفق حالا تو هر حوضه ای مقایسه میکردم
میخواستم یک شبه موفق بشم
میخواستم یک شبه ثروتمند بشم
میخواستم یک شبه مشهور بشم
میخواستم یک شبه چمیدونم کلی فالور داشته باشم مثلا
و خدارو شکر خدارو شکر که خداوند منو هدایت کرد
و با شما آشنا کرد
و یکی یکی به یاد آوردم که من تو چه مواردی آروم آروم شروع کردم از مسیر لذت بردم هر روز یک قدم کوچیک براش برداشتم و رشد کردم و همش برام لذت بوده
و باعث شد هر چی جلوتر اومدم خودمو از اون چرخهی معیوب عجله ، چشم و هم چشمی با دیگران ، خدوتو به بقیه ثابت کردن و از بقیه عقب نیفتادن و جلو زدن بیام بیرون خارج بشم،
و الان به معنای واقعی دوباره دارم از زندگیم از مسیری که توش قدم گذاشتم دارم لذت میبرم
،
میدونید
اول از همه ما بااااید خودمونو جدا کنیم از فضای جامعه از باورهای اشتباه از فوضولی و سرک کشیدن تو زندگی بقیه از فضای مجازی
تا اصلا خواسته های اصلی خودمون بیادمون بیاد
خواسته های اصلیمون فرصت ابراز وجود پیدا کنن
و بعد به یاد بیاریم مسیر رسیدن به خواسته های قبلیمون رو که مسیرش چی بود؟
هدف ما از رسیدن به اون خواسته ها چی بود؟
چه عاملی باعث شد ما به اون خواسته ها برسیم؟
چه عاملی باعث شد ما تو اون موضوع مورد علاقه حرفه ای بشیم؟
آیا برای رسیدن بهش عجله داشتیم یا نه داشتیم با هر بار انجام دادنش لذت میبردیم؟
آیا با زجر و عجله اون کارو انجام میدادیم و تمرین میکردیم یا با لذت و حس کنجکاوی و آرامش انجامش میدادیم؟
حالا یه تجربه بگم براتون
درسته که در خیلی از موارد کمالکرا نبودم و حرکت کردم کوچولو کوچولو و هر بار بهتر شدم
اما در مواردی هم که بیشتر مربوط میشه به همین چند سال اخیر اگر جلوی کماگرایی رو نمی گرفتم هرگز کاری که دوست داشتم رو انجام نمیدادم و دستاوردی هم نداشتم
با این که این همه سال هنر های رزمی رو تمرین کرده بودم و توش میتونم بگم عالی بودم اما وقتی میخواستم آموزش دادنش رو به خصوص در فضای مجازی شروع کنم دائم ذهنم میخواست منو با اون مربی که سالها در حال آموزش دادنه مقایسه کنه
نه از لحاظ فنی چون من از لحاظ فنی از 99 درصدشون بهتر بودم بلکه از لحاظ تعداد مخاطب و مشتری
چقدررر فایلها ی استاد و صحبت های استاد به من کمک کرد که با این کماگرایی مقابله کنم
و شروع کردم البته شروع کردنم هم بسیار کمالگرایانه بود
یعنی با دوربین که البته داشتم از قبل و میکروفون بیسیم که اینقدر صبر کردم که میکروفون خریدم و به محض اینکه خریدم شروع کردم،
و به طرز عجیبی خیلی آمادش بودم یعنی اولین ویدئو آموزش من از صدمین ویدئوی آموزشی اساتید دیگه بهتر بود ، و اینقدر ادامه دادم که دیگه خیلی راحت و فی البداهه وقتی میرم پشت دوربین یا با گوشی تلفنم خیلی پشت سر هم آگاهی های که تو ذهنم دارم رو در موردش صحبت میکنم
و خدارو شکر چقدرررر کمرنگ شده نظر دیگران برام تو این موضوع
البته میگم
هرچقدر که با خودم خلوت کردم با خودم تنها شدم و دور شدم از فضای جامعه
به خودم فرصت دادم که ببینم اصلا چی میخواد
دوست داره کجا و چه فعالیتی رو با چه افرادی انجام بده
و خدارو شکر آدمی هستم که وقتی چیزی رو دوست داشته باشم یاد بگیرم و انجامش بدم اگر کل دنیا هم با هم جمع بشن بگن تو نمیتونی به این خواستت برسی من میگم میتونم و انجامش میدم و اینقدر تمرین میکنم تا بالاخره به دستش بیارم
اینو از کجا میگم
از اونجایی که استاد من طی 10 سالی که پیشش تمرین میکردم همش میگفت بوکس خیلی سخته بخوای توش به جایی برسی خیلی باند بازیه خیلی مافیاست خیلیا هستن که عالی هستن الان
مثل احسان روز بهانی
باورتون میشه یک روزی احسان روزبهانی الگوی من بود توی بوکس من عاشقانه میشستم بازی هاشو تو ی اینترنت میدیدم که تو سازمانهای حرفه ای مبارزه میکرد و یک چیزی تو وجود من فریاد میزد که تو هم میتونی
و به محض اینکه این خواسته در من شدت گرفت
با اینکه الگویی هم ندیده بودم که تو سازمان WBC از ایران بره مبارزه کنه من میگفتم من میرم و تو این سازمان مبارزه میکنم
و یادمه حتی روزهای اولی هم که اومده بودم تهران با اینکه هنوز دستاورد خیلی بزرگی توی بوکس نداشتم اما تو یکی از ویدئو های آموزشیم گفتم که میشود و انشاالله خودم به زودی بازی میکنم در بوکس حرفه ای ولی همون موقع گفتم که مسیرش از همین قهرمان شدن تو شهر و کشور خودت شروع میشه
که خدارو شکر قدم به قدم به همش رسیدم
و الان این باورو دارم که به هرچی که بخوام میتونم برسم
برام مهم نیست که چند نفر از من بهتر تو دنیا هست یا بقیه بگن تو نمیتونی یا میتونی،
خدارو شکر من آموزش دیده ی سید حسین عباس منش هستم
کسی از که از کارگری تو بندرعباس بدون هیچ مدرک خاصی بدون هیچ پیشینه و دستاورد خاصی شده بهترین استاد موفقیت دنیا که هنوز 99 درصد مردم دنیا نمیشناسنش اما همین 1 درصد که میشناسنش میلیون ها نفر هستن که هر کدوماشون شاید خیلی بهتر از اساتید موفقیت دنیا به قانون موفقیت مسلط هستن و بعضاً از شرایط زیر صفر به حلهای خیلی بالا رسیدن
خدارو شکر من شاگرد همچین فردی هستم
و اون چیزی که خواستش در وجودم شکل میگیره با توجه به ارزشهای خودم و علایق خودم برام خیلی خیلی ارزشمنده چون خواسته ی خداونده که میخواد از طریق من در جهان تجلی پیدا کنه
و شروع میکنم به یادگیریش و همیشه این مسیر موفقیت تو بوکس رو به یاد خودم میارم که از کجا شروع کردم و به یکی از بهترین ها توی بوکس تبدیل شدم، تا بتونم با آرامش بیشتر و لذت بیشتری مسیرمو طی کنم و از تک به تک پیشرفت های کوچیکم از تک به تک درک های جدیدی که در مسیر جدیدم میکنم خوشحال بشم عشق کنم سپاسگذار باشم لذت ببرم و زندگی کنم واقعا
منم ذهنم خیلی از مواقع میخواست به من بگه که درسته تو بوکس خیلی عالی هستی اما تو این موضوع نمیتونی این موضوع خیلیای دیگه هستن که الان توش عالی هستن و از این حرفهای تا امید کننده
اما خدارو شکر من تو این زمینه ذهن به شدت قوی دارم یعنی اینقدر میرم تو دل داستان که ساااکت بشه این ذهنم
استاد مرسی که اینقدر خوب و با عشق آموزش میدین و درکتون رو از جهان از موضوعات مختلف با ما به اشتراک میگذارید خیلی ارزشمنده خیلییی
من چقدرررر از شما یاد گرفتم چقدر زیاد
شما به من یاد دادین که فکر کنم تعقل کنم به من یاد دادین که خودم مسیر زندگیم رو انتخاب کنم با فکر کردن با تجربه کردن با بهش رسیدن
این بزرگترین چیزی بود که از شما دریافت کردم
این این منطق من رو قوی کردین در مورد موضوعات که خیلی از مواقع قشنگ میشنم یک موضوعی رو با منطق تو ذهنم حلش میکنم و البته نیاز داره به تکرار
یک سری از دوستان میخواستن منو به اجبار گیاه خوار کنن
از اونجایی که من فکر میکنم در مورد موضوعات و یاد گرفتم که احساس رفتار نکنم و تصمیم نگیرم
و البته از اونجایی هم که استادی دارم که به حرفاش کاملا ایمان دارم و باور دارم و ازشون نتیجه گرفتم و خودش هم داره با نتایجش با ما حرف میزنه
،
در حین گفت و گو با اون دوستان اولا دیدم که چقدررر توی کنترل ذهن و احساساتم عالی تر شدم و اصلا در حین این گفت و گو احساسم بد نشد چون با دید مربیگری داشتم این گفت و گو رو انجام میدادم و سعی کردم بدون قضاوت حرفهاشونو بشنوم و اصلا نه تایید کنم و نه نفی، من فقط با منطق درکم رو از موضوعات گفتم،
جوری شد که اونها از من تاثیر گرفتن و به رفتارشون شک کردن نه به گیاه خواری بلکه به رفتارشون برای قانع کردن دیگران که به شیوه ی اونها روی بیارن،
و خیلی از خودم از خدای خودم از آموزش های استادم لذت بردم
و حس کردم که خیلی قوی تر شدم نسبت به گذشته در بیان خودم و افکارم و عقایدم بدون ثابت کردن چیزی به دیگران و فقط مهم بودن و ارزشمند بودن دیدگاهم و چیزی که بهش رسیدم
،
استاد جان من خیلی دوستتون دارم و همیشه قدر دان و سپاسگذار لطف و بزرگ منشی شما هستم شما قلب بسیار پاک و رئوفی دارین که اینقدر عاشقانه و دست و دلبازانه این آگاهی ها و این زیبایی هارو با ما به اشتراک میگذارید
خدارو شکر که بهم فرصت نوشتن داد
از همگی سپاسگذارم
به نام خدا
سلام استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان
استاد دارم روی تایپ ده انگشتی فارسی کار میکنم از طریق یکی از سایتهای رایگان . با چند تکنیک بسیار ساده و کاربردی آموزشش خیلی عالیه . حروف ها رو بصورت اصولی یاد میده و با ادغام حروف ها در کلمات مختلف و حتی با بازی، خیلی خوب تو ذهن جا میده. مرحله به مرحله پیش رفتم ردیف وسط و بالای کیبورد رو آموزش پایه و اصولی دیدم . و کاملا متوجه پیشرفت خیلی خوبی تو خودم شدم. قبلا خودم تمرین داشتم ولی انقدر پیشرفت نداشتم کاملا واضح و شفاف متوجه این موضوع شدم. پیش رفتم تا جایی که وقتی زدم رو مرحله بعد نیاز به ثبت نام و پرداخت هزینه داشت. وقتی با خودم فکر کردم ذهنم گفت که من اصل کار رو پیش رفتم و حروف پایینی ها دیگه کاری نداره و تعدادشون کمترن، یه عکسی هم از جاگیری انگشت ها با حروف هارو دارم که میتونم از اون عکس کمک بگیرم و بقیه شو خودم به این شکل یاد بگیرم . حین این فکرها بودم و البته سرعت یادگیری و پیشرفت خودمم به یادمیآوردم که خیلی عالی بود. تا اینکه قبل از این فایل یاد صحبت های شما تو سفری که برای تمرین تکنیک های اصولی پینگ پنگ رفته بودید افتادم که میگفتید وقتی هر چیزی رو اصولی یاد نگیریم برای تغییر اون مورد و یا هر چیز دیگه خیلی سخته چون ما عادت میکنیم به اون موضوع وبعد باید انرژی، زمان و وقت بیشتری بزاریم تا اونو اصلاح کنیم.وقتی هم که اصولی یاد نگیریم احتمالا تو مسیر دچار مشکلاتی میشیم که مجبور میشیم برگردیم به عقب و راه رو درست پیش بریم. خداروشکر این فایل وقتی گذاشتید رو سایت و من امروز گوش دادم متوجه همزمانی م شدم به لطف خدا و تصمیم گرفتم با عشق بهای مهارتی رو که دوست دارم اصولی یاد بگیرم رو بپردازم.سپاسگزارم ازتون که همه جوره آگاهمون میکنید.
در ادامه اضافه کنم که رفتم تو سایت دیوار،تو قسمت کاریابی همینجوری زدم تایپیست، بعد چندددین مورد دیدم نوشته تایپیست هستم مسلط به تایپ فارسی و انگلیسی، فکر کنید من تااازه شروع کردم با مبانی تایپ ده انگشتی آشنااا شدن، بعد داشتم اون نفر رو میدیدم که به تایپ فارسی که هیچ به تایپ انگلیسی مسلط هست.بعد به خودم میگفتم انگلیسی چیکار کنم خیلی سخته و این حرفا .. واقعاااا چقدر این ذهن عجله داره برای همه چیز زود رسیدن ،تازه وارد یه موضوعی شده تسلط پیدا نکرده، کامل یاد نگرفته سریع میره ته اون موضوع رو ببینه.
استاد سپاسگزارم ازتون که قانون تکامل رو به ما یاد دادید و همچنین بازی ذهن رو که اینچنین میخواد ما رو متوقف کنه. من چقدر باااید این آگاهی هارو با خودم تکرااار کنم.
استاد دقیقا من تو اوایل تایپ م باید فکر میکردم و با مکث کلیدهارو میفشردم ولی کم کم که بیشتر تمرین کردم دیدم انگشتهام خودشون کلیدهارو میزنن گاهی هم اشتباه میشه ولی با تکرار داره اشتباهات کمتر و سرعت تایپ بیشتر میشه .دقیقا تو رانندگی هم همینطور بود اوایل که آموزش میدیدیم یادمه وقتی میخواستم دنده عوض کنم تمام حواسم میرفت برای کلاج و کل ماشین رها و تمام حواسم رو کلاج تا از پس کلاج بربیایم ولی باتکرار و تمرین، دست و پا و چشم ها خودشون عکس العمل درست و به موقع رو انجام میدن.
استاد همچنین من خودم تو کامنت گذاشتن میتونم این مثال رو بیارم که وقتی بیشتر و مداوم کامنت رو سایت بزارم جمله هایی که باید بنویسم راحت تر میاد برای نوشتن و وقت کمتری ازم میگیره ولی وقتی یه مدت زیادی کامنت نزاشتم وقت بیشتری ازم میگیره حین اینکه جمله بندیم رو با خودم هم بیشتر بالا و پایین میکنم حتی با توجه به اینکه میدونم چی میخوام بگم.
️واقعا وقتی ما یه بازی، مهارت، یا کاری رو که بهش علاقه داشته باشیم،هم بهاش رو و هم به راحتی و با علاقه بهش میپردازیم.
️وقتی یه مهارتی یا هر موضوعی رو شروع میکنیم اون رو از راه اصولی یادش بگیریم .
قانون تکامل رو رعایت کنیم قدم به قدم پیش بریم.
وقتی اصولی یاد گرفتیم فقط و فقط تکرار و تمرین کنیم و کم کم با تمرین عالی میشیم، این جادوی تمرینِ که هر بار بهتر میشه
استاد ازتون سپاسگزارم بابت این آگاهی های ارزشمند
در پناه خدا باشید
به خداوند زیبایی ها که همواره درحال زیبا کردن زندگی منه
سلام و احترام تقدیم میکنم خدمت استادی عزیزم
خدمت بانو شایسته بندی دلم (عزیزدلم)
وخدمت عزیزان هممدارم که به این کمنت هدایت شدن.
راجع به فایل بینظیری استاد هرچی تعریف کنیم بازم کم گفتیم چون کارای استادمون حرف نداره،
راستی از دیدن اسم این فایل من یادی بازی خودم افتادم و دیدم چقدر حرفای که استاد میگه را منم طی همین چند مدت تجربه کردم یک دوبار توجه ام را جلب کرده بود ولی انطور که مثلی استاد بیام شیر و شیره موضوعات مهم یا قانون زندگی را دربیارم وبه درس تبدیل کنم نبوده.
مثلآ: من چند ماه تصمیم گرفتم که بعضی ورزشهای صبگاهی را آنلاین داخل خانه تمرین کنم،
از آنجای که خداراصدهزار بار شکر اندام کاملآ خوش فرم وزیبایی دارم ورزش های سبکتر را برای اینکه کمی انرژی بیشتری داشته باشم انجام میدم
منی که قبلآ هیچ وقت نه باشگاه رفتم ونه کدام ورزش خاصی را بلد بودم، فقط برای دلم این کاره میکردم، من تصمیم گرفتم که یک سری حرکت ها را دانلود کنم و تا مدتی را فقط آن حرکت ها را کار کنم بعد بیرم سطح کمی بالاتر
اولا که شروع میکردم میدیدم بعضی حرکتا را من اصلآ خودم را تنظیم نمیتونم با آن که چطوری انجام میشه
اول میگفتم چقدر سخته من نمیتونم این کاره انجام بیدم یا اولا زودتر خسته میشدم باز فکر میکردم من توانش را ندارم
ولی بازم برای دلم ادامه میدم وبیشتر به تصویر دقت میکردم تصویر را جلوم روشن میکردم موقع کار کردن بیشتر به تصویر نگاه میکردم
وخلاصه بعدی یک هفته یا بیشتر متوجه میشدم وبه خودم میگفتم وای من الان چقدر قشنگ این حرکتا را انجام میدم
بعد دیر تر هم خسته میشدم و میگفتم انرژی من بیشتر شده باز کمی زمان و سطح تمرینم را بیشتر میکردم.
واینجا بود که من چند بار متوجه قانون تکامل شدم و هر ازگاهی در ذهنم میگفتم بیبن من حرکت را که اول هیچ بلد نبود بعدی چند مدت. چقدر قشنگ یاد گرفتم.
والان متوجه میشم
1 در شروع کار من خودم را چقدر ناتوان میدیدم چون تصویری کسی را نگاه میکردم که در آن حوزه استاد بود دوست داشتم خودم مثلی ایشان کار کنم.
2 من با اسمترار ادامه دادم
3 وتوجه ام به حرکت های آن استاد بود که مثلی ایشان از اول حرکات درست را یاد بگیرم
4 هم قانون تکامل را طی میکردم و بعدی چند مدت خودم را با دفعات اولم مقایسه میکردم و از دیدن تغییرات خوشحال میشدم.
و از درس گرفتن آن بازی ام من یک ایده دیگه گرفتم که هنوز اجرا نکردم انشالله به زودی اجراش میکنم
وآن ایده ام اینکه من خیلی علاقه به رقص دارم ولی متاسفانه بلد نیستم
ولی ایده بهم الهام شد به جای این تمرینات صبگاهی ام بیام یک سری آموزش های رقص را روش کار کنم که با مرر زمان هم رقص بلد میشم وهم یک نوع ورزش برام میشه،
پس انشالله الان چون رمضان هست روزا روزه دارم من میام به جای تمرین صبحگاهی بعدی افطاری تمرین رقصم را اجرا میکنم به امیدی الله
استاد جانم بازم بابت این فایل بینظیری تان سپاسگزارتونم
امیدوارم هرجای هستیم در پناه الله شاد، سلامت، ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشیم
الله یارو یاوری همه ما باشه.
سلام استاد جون، حالتون خوبه؟
چقد استایلتون خفن بود توی این فایل، چقدر من اتاقی که توش تی وی گذاشته بودین رو دوست داشتم،نوری که توی اتاق بود، پنجره ها و رنگ اتاق خیلی منو به وجد آورد.
من در حال انجام تمرین جلسه سوم دوره شیوه حل مسائل زندگی هستم. دارم در مورد اهمال کاری می نویسم و اطلاعاتم رو بالا میبرم. و تقریبا یک هفته میشه که دارم کار می کنم که متن یه تمرین رو بنویسم.
از شنبه هر روز خودم رو سرزنش کردم که تو چرا انجام ندادی تمرین رو؟ چرا امروز تمومش نکردی؟
چرا انقد طول می کشه نوشتنت؟
خلاصه هی سرزنش کردم خودمو، تا اینکه چند روز پیش به خودم گفتم زینب شاید هنوز وقتش نرسیده این تمرینو انجام بدی.اطلاعات جمع کن و عجله نکن.وقتی هنوز نمیدونی لذت هایی که از عدم اهمال کاری میاد چیه، چه تمرینی می خوای انجام بدی؟ فقط می خوای بنویسی که بگی من نوشتم؟ خودتو می خوای گول بزنی؟
دوست داشتم وقتی دارم تمرینم رو با صدای بلند برای خودم می خونم با گوشت و پوست و استخونم حسش کنم که چرا دارم اینکارو می کنم؟
بعد به این نتیجه رسیدم که تمرکز رو هم باید ببینم چطوریه؟ سازوکار انجام دادن کارها چطوریه؟
دو روز تو سایت فقط سرچ کردم و عنوان فایل هایی که تمرکز داشتند رو خوندم.امروز اومدم داخل سایت که یکی از فایل ها رو بخونم و یادداشت برداری کنم که این فایل جدید رو دیدم.
از تجربه خودم در مورد قانون تکامل اگر بخوام بگم اینه که هر موقع برای خودم ددلاین تعیین کردم که توی یه زمان کوتاه یه کار سنگین رو انجام بدم شکست خوردم.
مثلا موقع کنکور بدون اینکه نورون های عصبی جدید ایجاد کنم برای درس خوندن و عادت کردن به زمان طولانی درس خوندن، از همون اول اومدم واسه خودم برنامه گذاشتم که تو باید روزی 80 صفحه از فلان درس، روزی 50 صفحه از فلان درس و روزی سه تا کنکور سال های قبل رو واسه خودت بخونی و نکته برداری کنی.
خب اتفاقی که افتاد این بود که من هیچ روزی نتونستم به این برنامه برسم و هر روز تو برنامه روز قبلم گیر کرده بودم و آخرشم یه عالمه درس تلمبار شده روی هم داشتم و استرسی که وای نکنه قبول نشم؟
یه نکته دیگه هم این بود که من از روز اول تحقیق نکردم که چطوری درس بخونم واسه کنکور؟روش صحیح اینکار چیه؟یا مثلا در مورد ابزار خوب اگر بخوام بگم این بود که من می تونستم یک مشاور کنکور بگیرم که واسم برنامه ریزی کنه ،پیگیر کارهام باشه ولی اینکارو نکردم چون باور کمبود داشتم، با خودم می گفتم چرا باید پول بدم به ینفر دیگ واسم برنامه ریزی کنه. خودم برنامه ریزی می کنم. پول این برنامه ریزی رو میرم مثلا لباس می خرم.
البته من کنکور قبول شدم خداروشکر و الان ترم پنج ارشدم و دارم پایان نامه می نویسم.
خب نسبتا کار زمان بریه و من دوباره مثل قبل عمل کردم و یه بازه زمانی کوتاه 4ماهه واسه خودم تعیین کردم که زینب تو باید توی این 4 ماه با بهترین کیفیت این پایان نامه رو بنویسی که وقت کم نیاری و تا سال دیگ بتونی به هدف های دیگ هم برسی.
چه اتفاقی افتاد؟از بازه زمانی 4ماهه فقط دو ماه مونده و من هنوز خونه ی اولم.
وقتی واقع بینانه بهش فکر کردم، فهمیدم که من اطلاعات کامل ندارم در مورد اینکه دارم چیکار می کنم؟ می خوام چه ارزشی به جامع علمی اضافه کنم؟
بحث مقایسه هم خیلی این وسط هست، هم کلاسی ها و دوستام رو می بینم که دارن فصل سه و چهار رو می نویسن و هر روز از من سوال می کنند که تو چیکار کردی؟ چرا کارت رو انجام نمیدی؟ خب بنویس دیگ. اینکه چیز خاصی نیست.
ولی واسه من چیز خاصیه.من ذهنم مثل اونا عمل نمی کنه من احتیاج دارم زمان بیشتری بزارم برای انجام کارم.
این ترس از کمبود وقت، این مقایسه ها همیشه منو از چیزی که خواستم دورتر کرد.
این نرسیدن به خواسته ها، اعتماد به نفس من رو گرفت.اهمال کاری من هم احتمالا از همین موارد شروع شده، چون این باور شکل گرفته که من موفق نمیشم من بلد نیستم، باعث شده که اصلا کاری رو شروع نکنم که بخوام شکست بخورم و خودم رو سرزنش کنم.
این فایلتون باعث شد بفهمم شماهم مثل همه ما یکسری مسائل رو دارید اما نحو برخورد شما با مسائل و حل مسائل متفاوته.نا امید نمیشید و به پروسه اطمینان دارید.صبر می کنید و بعدش اتفاقات خوب و در زمان سریع براتون اتفاق می افته.
مرسی استاد جون، خیلی خوشحالم که شما هستید و من می تونم باهاتون صحبت کنم.خیلی ممنون که تجربه هاتون رو با ما به اشتراک می گذارید.
روز خوبی داشته باشید.–