درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 1 - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)

693 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1207 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم

    میخوام درباره ی احساس لیاقت بنویسم که چقدر مهمه و نبودنش چقدر خطرناک و موجب تاسف آدم میشه.

    من زمان دبیرستان و کنکور کاملا یک بشکه ی عدم احساس لیاقت بودم و چند وقتیه اینو فهمیدم.

    تو دبیرستان با اینکه به بهترین و سخت گیر ترین دبیرستان میرفتم و باید همیشه نمره های بالایی میداشتیم، من همیشه فکر میکردم از همه پایین ترم .

    حتی وقتی نمره ها و کارنامه ها میومدن من به چشم خودم میدیدم که نفر سوم یا چهارم کلاس هستم اونم با معدل بالای 19 و 50 دربرابر بقیه ی بچه هایی که از چند سال پیش کلاسای فوق برنامه و … میرفتن.

    همیشه مگفتم نه من خیلی پایینم، حتی با اینکه عکسم رو هم تو بهترین های مدرسه و کلاس بود، هیچوقت بهش اهمیت نمیدادم و خودم رو قبول نداشتم.

    نمره های شیمیم همیشه از همه بالاتر بود ولی میگفتم نه بقیه خیلی از من بهترن حتما مشکلی براشون پیش اومده که خوب نشدن و… .

    اوج این احساس عدم لیاقت تو کنکور بود .

    من با اینکه عملکرد خوبی تو آزمون های ازمایشی داشتم، بازم احساس لیاقت نمیکردم و گشته بودم یه رشته ای رو پیدا کرده بودم که تقریبا سطح پایینی داشت و میگفتم شاید اینو قبول بشم، این رشته در حد منه ، نه بیشتر .

    و درست همون رو قبول شدم .

    وقتی رفتم دانشگاه دیدم افراد دیگه با رتبه های پایین تر از من چه رشته های بهتری قبول شدن ، حتی تو شهر خودشون قبول شدن ولی باز هم اینا در من اثر نمیذاشت و متوجه اشتباهم نمیشدم .

    تا اینکه گذشت و من فارغ التحصیل شدم و پارسال متوجه این شدم که چقد این عدم لیاقت کار ها رو خراب کرده .

    و درست همین امسال بعد از 9 سال که میخواستم اصل مدرکم رو از دانشگاه بگیرم و با یکی از مسئولین صحبت میکردم که میتونست سوابقم رو ببینه ، متوجه شدم که به خاطر اون عدم لیاقت و انتخاب رشته ی اشتباهم این رشته رو قبول شدم و میتونستم با رتبه ای که دارم یه رشته ی بهتر و چیزی که دوست میداشتم رو قبول شم .

    با وجود همه ی این درس هایی که عملی گرفتم و دارم سعی میکنم روی احساس لیاقت کار کنم ، هنوز خیلی خیلی خیلی راه هست و باید عمیق و ریشه ای حل بشه و نهادینه بشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    Hesam گفته:
    مدت عضویت: 3138 روز

    سلام به استاد و خانوم شایسته عزیزم و دوستان خوبی که اینجا دور هم هستیم.

    خدایا شکرت بابت این همه اگاهی خالص و دلچسبی که هر روز داره بمون یادااوری میشه.

    من خیلی از این فایل استاد لذت بردم و خیلی خوب درکش کردم.

    اول از همه از خداوند سپاسگزارم بابت این همه زیبایی که توی این فایل دیدم. این ساحل sea side واقعا فوق العادست من هروقت توی فایل ها میبینمش هزار بار سپاسگزار خدا میشم ،مگه میشه این همه زیبایی این همه انسان های دوست داشتنی که عاشقانه با هم بازی میکنن و لذت میبرن ،این شن سفید و خاص ساحل خودش تنهایی ادم رو دیواننه میکنه.من که حتما به این ساحل خواهم امد.

    نکته دوم فایل قضیه کنترل ذهن بود که من خیلی خوب حرف استاد رو درک کردم چون خودم کارته کار هستم و هر روز اینو میفهمم که کنترل ذهن چقد روی نتیجه کار من تاثیر گزاره.

    منی که مث روز برام روشنه وقتی ذهنم ارامش داره و افسارش دست خودمه مسابقه هایی که پیش رو دارم رو میبرم و وقتی که نمیتونم کنترلش کنم که دلیلش میتونه ترس از حریف باشه عقب افتادن حین مسابقه باشه اشتباهات داور باشه شرایط بد محیط باشه یا هر چیزه دیگه ای ، من اون مسابقه رو باختم.و تنها و تنها و تنها دلیلش ارام نبودن ذهنمه نه هیچ عامل دیگه ای .

    وقتی استاد داشت درمورد بازی تنیسشون صحبت میکرد من فقط داشتم تایید میکردم و میگفتم اره اره حسام دقیقا همینه چون اون لحظه مدام یاد مسابقات خودم میافتادم که چقد مشابه حرف های استاده، چقد برام روشن شده که کسی که تو مسابقه کشوری یا جهانی اول میشه فقط و فقط تفافوتش با نفرات دیگه باورهاش و توانایی کنترل ذهنش بوده.

    من یاد گرفتم نتیجه که من میگرم چه تو کاراته چه توزندگی فقط بخاطر بحث کنترل کردن ذهنه ،نه داور بدی که از شانس من اومد تو مسابقه من نه شرایط بد مسابقه نه به خاطر بابام نه به خاطر موقعیت اجتماعی بلکه فقطططط باورهام و فرکانس هایی که میفرستم.

    در پناه خداوند شاد و موفق باشید️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    الیاس و فاطمه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1428 روز

    سلام براستاد گل

    الیاس هستم ارادتمندتون

    من فایل قبلی رو دیدم وخیلی لذت بردم البته اوایلش رو دیدم چونکه نت قطع شد ودوست داشتم ببینم بازی زیبای شمارو

    ولی هرچقدر وقت گذاشتم نشد که نشدوامروز دیدم شما یه قسمت ازاون فایلی قبلی رو گذاشتید.

    اییییییییی دل غافل کی کی میخوایم توروبفهمم خدا؟

    من ندیدم که شما اینکارو انجام بدیدواینجوری یک فایل که تازه روسایت بوده دوباره جزئی ازیک فایل جدیدتون باشه واین فقط برای من بود. چقدر خداوندتو مثل ابنبات دوران بچگی هستی روی زبونت میزارم اب میشی چقدر توجهت شیرین هست میشینی به جان. چقد تو خوبی خدا. خودت گفتی من دربست دراختیارت هستم بنده خوبم حتی وقتی خوابی من منتظرتمبنده من

    وچه جملات نابی گفتید تو هردوتا فایل عالی بود خیلیم سنگین هست ولی قابل درک هست

    یادمه همیشه هرکس ازمن تعریف. میکرد من میخندیدم میگفتم ای بابا ما که اینجوریا نیستیم که شما میگید وخودم روباورنداشتم واین باورنداشتن برام دوراهی بود گهی پشت به زین وگهی زین به پشت واقعا فرمایشتون درست هست به لطف خدا به تمریناتم اضافه میکنم انچه را که درک کنم

    سپاس فروان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    محمد چکرائی گفته:
    مدت عضویت: 1586 روز

    سلام به استاد گلم ،مریم خانوم و همه دوستان این خانواده.

    چقدر زیباست دریائی رویائی که حس خود بهشت رو داره.چقدر زیبایی داره چقدر تنوع در آدمها،رنگها،خونه ها پرنده ها،گیاهان.اینا تازه نعمتها و مخلوقاتی از الله یکتاست که ما میبینیم.و چقدر مخلوقات و زیبائیها داره که ما نتونستیم ببینیم و مثل زیر اقیانوسها از چشممون مخفیه.چقدر ما بزرگ و عزیز هستیم که این همه خلقت رو برای ما بوجود آورده.از چمن زیر پامون گرفته تا تمام کهکشانها.بحث امروز و این فایل منو یاد آخرین سفرم از شمال به اصفهان انداخت.تموم راه با اینکه پشت فرمون بودم،داشتم سرسبزیهارو میدیدم و تحسین میکردم و آرومتر از همیشه میومدم چون دیگه مثل قبل فقط به رسیدن فکر نمیکردم.تا اینکه قسمتهای سرسبز جاده تموم شد و اتفاق جالبی افتاد.به محض خارج شدن از منطقه سرسبز،،همسفرم گفت جاده خشک و بی آب و علف شد.همون لحظه گفتم چطور توی اینهمه مسیر که تا الان اومدیم،نگفتی چقدر سرسبز و زیبا؟؟؟خشکیهاشم زیباست.اصلا بخاطر خشکیهاست که سر سبزیها دیده میشه و این قانون تضادهاست

    یه لحظه به خودم گفتم منم همینطور بودم و توی تموم زیباییها ذهنمون عادت به دیدن زشتیها کرده بود و عادت به تحسین زیباییها نداشتیم.و این دقیقا کانون توجه ما بوده همیشه و اتفاقات زندگیمون طبق کانون تمرکزمون.الان خداروشکر میکنم در مسیر تکاملم هروز زیباییهای بیشتری میبینم و هدایت میشم به مسیر خواسته هام و زیباییها.من توی کارم بعد از تمرینات این قوانین یه مدت از هر طرف برام ثروت میبارید ولی دقیقا جاهایی که همکارام بهم زنگ میزدن و میگفتن بازار خرابه، و تو چطور کار میکنی؟،،در لحظه کار من هم کساد میشد.اگه قبلن بود،فکر میکردیم طرف چشممون زده ولی الان میفهمیم که صد درصد اتفاقات زندگیمون رو خودمون رقم میزنیم،یعنی چه.

    اگه الان یه تمرکز روی یه خواسته میداریم و یکهفته بعد،یسال بعد یا بیشتر ،بهش میرسیم،،،،،اگه مثل بازی پینگ پنگ روی ثانیه های زندگیمون و خواسته هامون تمرکز و تاثیر بذاریم،چی میشه؟

    اونوقته که بارانی از ثروت و نعمت وارد زندگیمون میشه که همه چیز رو زیر و رو میکنه اونوقت نتایج هم در لحظه به لحظه های زندگیمون بمب بمب ظاهر میشن.

    من از خودم سوال میکنم آیا خداوند برای روزی بی حساب و کتاب دادن به من،،،نگاه به شرایط بازار میکنه؟قیمت دلار و طلارو میسنجه؟؟نگاه میکنه ببینه کدوم شهرم؟پول لازم دارم یا نه؟خانوم هستم یا آقا؟

    نه فقط نگاه میکنه به ذهنم که توش دنبال چی هستم و چی رو واقعا میخوام و به چی توجه میکنم.خداروشکر میکنم که امروز آگاهانه میتونم ببینم زیبائیهارو و تحسین کنم.سپاسگذارم از همتون که دستان خوب خداوند هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1827 روز

    به نام رب جهانیان

    سلام به استاد و خانم شایسته

    سلام به دوستان عزیز

    خدایا شکرت بابت این فایل بی نظیر

    واقعا چقدر مهم است این احساس لیاقت و چقدر محدود کننده است عدم احساس لیاقت

    من فکر میکردم با گفتن جمله من لایق بهترینها هستم و تکرار اون الان و با توجه به اینکه خوب من خلیفه خداوند روی زمین هستم پس لایق بهترینها هستم.خوب تا اینجا درست

    و خیلی اوقات میگفتم خدایا من که تو این مسیری هستم که ببین همه دارن نتایج دلخواه و عالی میگیرن پس چرا برای من اتفاق نمی‌افتد.

    و حالا با این فایل من متوجه لایه های زیرین این باور شدم .عه اینه دقیقا و پاشنه آشیل منه

    من پیمانکار هستم البته پیمانکار جزئ

    و کسی که خودش داره مثل یک کارگر ساده کار میکنه.(البته کارگر ساده هم محترم است)

    و من هم از همین جا شروع کردم

    نکته اینجاست که اکثر همکارهای من در همین حرفه و با همین مقدار ابزاری که من دارم و حتی کمتر و کم مهارت تر از من

    دارن فقط مدیریت میکنن.اما من هنوز درگیر نداشتن کارگر کافی هستم.

    خوب چرا؟

    جواب همین فایل است

    من در لایه های زیرین افکارم هنوز این حرف وجود دارد که عدالت نیست که تو کمتر کار فیزیکی انجام بدی و درآمدت هم بیشتر از این کارگرها باشه.

    خوب حالا تازه پیدا شد بخدا که ترمز من فقط همینه .

    حالا ببینید باکار کردن روی این باور من باچه سرعتی میرم جلو و میام اینجا براتون می نویسم.

    جالبه وقتی این احساس عدم لیاقت رو دارم

    بعدش من دیگران رو میبینم میگم خوب به من ظلم شده و خودم رو قربانی شرایط میبینم.

    البته اینایی که الان دارم میگم به همین وضوح ندیدمشون قبلا اما حالا دستان پر توان خداوند از طریق استاد دوست داشتنی ام اینا رو برام رو کرد.

    حالا این در حالیه که من سالها برای این کار زحمت کشیدم.مهارت کسب کردم و خاک این کارو خوردم .و باز هم دارم مهارتهایم رو افزایش میدم و تمام تمرکزم روی این کاره و نه هیچ کار دیگه ای.و همچنین براش هزینه کردم، وقت گذاشتم ،سرد و گرم چشیدم ،و روزهایی بوده که تحمل کردم و حرف شنیدم و…….

    پس چطوری حالا عدالت نیست که من نتیجه بیشتری بگیرم و کار فیزیکی کمتری بکنم ذهن زیبای من یادت رفته خوب من یادت میارم .

    خوب آقا میثم چقدر دنبال این جواب بودی و این درخواستی بود که همیشه از خداوند داشتی بیا زانو بزن و شکر گذاری کن که هدایت شدی و ترمزت پیدا شد حالا خواهشن دیگه پاتو از روش بردار بزار همراه این جریان خوشبختی سوت زنان و پای کوبان و با آواز بری جلو تا با رسیدن به خواسته هات

    جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنی

    حالا خدا جون ازت مممممممممممممننننننونمممممم.

    و خدایا من قدم نمیرسه بشینم روی شونه هات و این مسیر و ادامه بدم لطفا یه کم خم شو.

    خدایا خودت هم کمکم کن روی این باور بیشتر کار کنم و راههای بهتر کار کردن روی این باور رو بهم نشون بده

    باز هم سپاسگزارم از استاد عزیز و خدای استاد و من و همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مسعود حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1532 روز

    سلام به تمام دوستان

    وقتی به این آگاهی ها گوش میدم بارها بارها

    درک میکنم

    باگ ها و ترمز های شخصیتی ام را رفع میکنم

    احساس میکنم دارم زنده میشم

    من این فایل دیروز هم دیدم ولی اصن انگار امروز ک

    گوش دادم فرق داشت

    چون دیروز احساس عالی عالی نبود

    وقتی احساس مون عالی عالی نباشه درک دیگ از موضوعات داریم

    و موضوع دوم

    چرا ما اینقدر درگیر روزمرگی میشیم

    چرا به اصل خودمون پایبند نیستیم

    خدا روشکر میکنم

    بابت این قانون مندی

    بابت شما استاد و خانوم شایسته

    بابت وجود عزیز خودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مهدی مویدی گفته:
    مدت عضویت: 3793 روز

    سلام بر استاد عباسمنش عزیز و استاد شایسته عزیز

    من خیلی به الهامات ایمان دارم، یکیشون اینه که وقتی شما فایلی گذاشتید توی سایت انگار توی ذهنم یه زنگی می زنه که استاد فایل گذاشته برو استفاده کن

    بی نهایت از خداوند سپاسگزارم برای این همه زیبایی و خود شما اساتید عزیز

    کمترین نتیجه ای که این تمرکز بر زیبایی ها و تمرکز بر فایل های شما برای من به وجود میاره اینه که اتفاقات غیرمترقبه برام پیش نمیاد، البته این کمترینش بود و همیشه اتفاقات خوب برام میوفته

    از شما بسیار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      وحید ربانی گفته:
      مدت عضویت: 1527 روز

      سلام مهدی جان عزیز

      عزیزم دقیقا درست فهمیدی اینکه احساست میگه الان روی سایت فایل جدید اومده دقیقا الهام قلبی هست آفرین خیلی خوب متوجه شدی انشا الله خداوند مسیر خوشبختی و فراوانی را همواره برات روشن و نمایان کنه که البته خودت باید بخواهی

      موفق و پیروز باشی دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    علی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1662 روز

    به نام خدای مهربان سلام براستاد عزیز وخانوم شایسته بسیار فایل فوق العاده واموزنده ی بود برای من، واموزهای استاد عباسمنش همیشه ره گشاست واقعا ممنونم استاد خیلی درس زیبایی از سخنانتون گرفتم انرژی مثبت فرکانس مثبت توجه به زیبایی افکار زیبا حس خوب وعالی وانرژی مضاعف استاد را تحسین می کنم وهم چنین خانوم شایسته را ،فایل قشنگی بود، انشاالله هر کجا هستین در پناه الله یکتا شاد پیروز وثروتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1341 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام بانو شایسته زیبا و دوستداشتنی

    من این فایل و تصویریشو ندیدم و چون سرکار بودم فقد صوتیشو گوش کردم

    چقدرررررر عالیییی بوددد چقد با شرایطی که داشتم موضوع این فایل هماهنگ بود

    چقدر شما بینظیری استاد

    خداوند مهربونه من چقد بینظیره که همیشه به بهترین شکل ممکن هدایتم میکنه.

    کلییی انرژیی گرفتم ازین فایل و جالبه که چندین روزه که بسیار صبورتر شدم و فقد دارم از زندگیم لذت میبرم

    اما یکم تو رفتار با مادرم مشکل داشتم و اصلن نمیتونستم ذهنم رو کنترل کنم

    همش دعوا و بحث بینمون بوده و هست

    تصمیم دارم برای احساس بهترم روی رفتارای مادرم ک خوشم نمیاد عراض کنم و چیزایی قشنگ زندگیمو ببینم و حتی رفتارای خوب مامانم رو ببینم

    چقدر این کنترل احساس عدم لیاقت مهمه من رابطه عاطفیم رو سره همین داستان و داستانای دیگه که ریشش و شروعش از همین احساس بود از دست دادم

    و به خودم قول دادم که رابطه بعدی که قراره خداوند بهترین فرد رو برام بیاره رو اولویت اول خودم باشم و ارزشمندیم و خودم رو لایق یک رابطه بینهایت عالیی بدونم و از قبلم بهتر شدم و خودم رو لایق چیزای خوب میدونم

    اما خیلیییی راه دارم هنوز

    از خداوند میخام که هدایتم کنه به مسیر درستش

    موضوع احساس قربانی شدن که اصن نگم

    همین چندروز پیش به شدت زیر فشار بودم و همش احساس قربانی شدن بهم دست میداد ک چرا پدر و مادر من بهم کمک مالی نمیکنن و این چه پدر و مادریه و فلان

    اما خداروهزاران بار شکر تونستم ذهنم رو کنترل کنم و گفتم نخیر

    من باید خودم زندگیمو بسازم

    برای خوشبخت شدن ی اراده قوی و شجاعت میخای و توکل و ایمان به پروردگار که هردوتاشو داری

    دیگه تموم!و شروع کردم اول به احساس خوبتری رسیدم و الانم که خداروشکر ازون روز گذشته و من سرکار میرم و دیگه اینده رو به خداوندم سپردم که ببینم چه اتفاقات بینظیری رو برام بوجود میاره

    من تسلیم هرانچه که پروردگارم برایم میخاهد هستم

    و میدانم که خداوندم هرانچه من بخاهم برایم میخاهد

    پس فقد صبر نیاز است و استمرار….

    عاشقتم مریم جونم عاشقتم بهترین استاد دنیا

    خدانگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 2360 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    من دانشجوی دکترای تربیت بدنی هستم و از بچگی فقط والیبال کار کردم و مقام های ورزشی خیلی زیادی دارم ولی پارسال تصمیم گرفتم به جای ورزش گروهی یک ورزش انفرادی رو تجربه کنم و با توجه به اینکه تو دوره کارشناسی نفر اول کلاسمون تو تنیس روی میز شدم تصمیم گرفتم این رشته رو دنبال کنم.

    اسممو واسه انتخابی تیم دانشگاهمون دادم و شش نفر بودیم و دانشگاه مسابقه انتخابی برگزار کرد تا چهار نفر اول به عنوان اعضای تیم دانشگاه انتخاب بشن و من تو مسابقات انتخابی نفر چهارم شدم و خوشبختانه انتخاب شدم.

    تمرینات تیم رو ادامه دادم و همزمان روی باورام کار می‌کردم و هر روز ویس های انگیزشی شما رو گوش میدادم و خیلی خیلی بازیم بهتر شده بود و تمامی بازیهامو می‌بردم حتی نفر اول تیممون هم میبردم.

    مهم ترین دلیلی که باعث شد من بازیهامو ببرم و در نهایت نفر اول تیم دانشگاه بشم این بود که در طول بازی آرام بودم و گفتگوهای ذهنی مثبتی داشتم و همیشه به خودم میگفتم (قوی باش، آرام باش، اشکالی نداره، تو فوق العاده ای و اگه میخوای ببری باید قوی باشی و …)

    یادمه یه مسابقه بود که دو گیم اول رو باخته بودم و گیم سوم شش بر صفر عقب بودم ولی در نهایت بازی رو سه بر دو بردم و خیلی حس قدرت میگرفتم و یه جورایی قلق کار دستم اومده بود.

    هر موقع هم حریفم ضربه قشنگی میزد میگفتم عالیه آفرین و همیشه با لبخند بهش نگاه میکردم و حس خوبی نسبت بهش داشتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: