live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق - صفحه 13

732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرین سیفی گفته:
    مدت عضویت: 1062 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربون

    امروز تو کامنت یکی از بچه ها خوندم که اومده بود دستاوردهاشو چه کوچیک و چه بزرگ نوشته بود تا اصطلاحا بکوبه تو دهن نجوا

    من هم تصمیم گرفتم بنویسم تا برام یادآوری بشه

    برام ردپا بشه

    بدونم که منم میتونم تغییر کنم‌ و فقط بنویسم و تک به تکش رو ارزشمند بدونم

    خدایا با توکل به خودت مینویسم

    من از وقتی که با قانون آشنا شدم تغییراتی داشتم به لطف خدا در حقیقت به قول استاد به اندازه تغییراتم‌ نتیجه گرفتم

    من هم تغییرات درونی و شخصیتی داشتم و هم تغییرات بیرونی و مالی

    از تغییرات شخصیتیم‌ شروع میکنم

    توحید: من قبل از آشنایی با استاد اصلا تعریفم از خدا خیلی خیلی با الان فرق داشت اصلا معنی توحید رو نمیدونستم ، گرچه چندباری تو جاهای مهم زندگیم فقط به خدا توکل کرده بودم و خداروشکر به عالی‌ترین شکل کمکم‌ کرده بود ولی نمیدونستم میشه تا این حد رو خدا حساب کرد خدا تا این اندازه هدایت میکنه و هدایتش واضحه ، اصلا راجع‌به سیستمی بودن قوانین خدا خبر نداشتم ،فکر میکردم هر چی عجز و ناله کنی و اشک بریزی پیش خدا براش عزیزتری ، نمیدونستم خدا از اندوهگین بودن خوشش نمیاد و بارها تو قرآن تاکید کرده که نباید محزون بود من اصلا نمیدونستم که خود ائمه هم فقط به خدا توکل و توسل میکردن‌ و هیچ واسطه‌های بین خودشون و رب قرار نمیدادن چون خیلی حدیث‌های جعلی شنیده بودم من نمیدونستم که قوانین خدا برای همه یکسانه و هر کس به اندازه فهم و درکش این قوانین رو درک میکنه و ظرفش هم به همون اندازست‌ من تا قبل از آشنایی با قوانین و مخصوصا آشنایی با استاد نمیدونستم که خدا برای هیچکس شانسی قائل نشده و اصلا شانس وجود نداره، من نزدیک بودن خدا به بنده‌هاش رو باور نداشتم من هیچ درکی از قرآن نداشتم و همیشه فکر میکردم آیات قرآن برای یه سری از بنده‌های خاص خداست و مثل اونا شدن سخته و خدا بیشتر تو آیاتش از مجازات گفته و انقدر باورهای‌ مخرب تو ذهنم وارد شده بود که من همیشه خودمو تو دسته‌ی اون آدمای بدی که خدا تو قرآن خطاب قرار داده می‌دیدم من اما الان یه ذره خدارو شناختم شاید اندازه سر سوزن تا حدی با قانون فرکانس آشنا شدم و فهمیدم از همون لحظه که فرکانست خوب بشه به همون اندازه نتایجت‌ خوب میشه و اتفاقات خوب برات رقم میخوره

    دروغ: به جرات میتونم بگم که دروغ نمیگم یا اگرم بوده واقعا خیلی خیلی کم بوده (این خیلی کم رو هم برای اینکه دروغ نگفته باشم میگم)

    غیبت :من به نسبت قبل هر روز که میگذره کمتر غیبت میکنم و واقعا به این پی بردم که جزای غیبت کردن همون لحظه بهت داده میشه و اون هم حال بد و فرکانس پایین انشالا با استمرار و عمل به قانون روزی برسه که من غیبت نکنم

    تمسخر:من مدت خیلی طولانی هست که کسی رو مسخره نکردم در کل تو عمرم شاید چند بار هم کسی رو مسخره نکرده باشم که اون هم دقیقا سر خودم اومده و بهم گوشزد داده شده که حواسمو جمع کنم

    مال حلال:خداروشکر تو زندگی ما همیشه مال حلال بوده و سپاسگذارخدواندیم‌ به خاطر روزی حلال

    دور بودن از حاشیه ها: الان مدتیه‌ که آگاهانه سعی میکنم خودم رو از هرگونه حاشیه‌ای دورکنم و به لطف خدا هر وقت از خدا کمک خواستم کمکم کرده موفق باشم

    مهربونی بیجا:من قبلا شاید تا همین مدت چند وقت پیش خیلی خیلی مهربونی بیجا میکردم و جالبیش اینجا بود که حالم خوب نبود با این مهربونی‌ها طول کشید تا اینو تو خودم کشف کنم که اصلا نیازی به این حد از مهربونی نیست و هیچ توجیه‌ و بهونه‌ای هم پذیرفتنی نیست چون فرکانسمه که به من راستشو میگه

    از خودگذشتگی: آخ نگم از این باگ بزرگ که تو وجود منه و من فکر میکردم هرکس از خودگذشتگی داره خیلی انسان شریفیه ولی الان میفهمم که در واقع اون آدمایی که تا حد بالایی از خودگذشتگی دارن در واقع احساس لیاقتشون‌ پایینه چون باید خودتو له کنی تا یکی دیگه بالا بره یکی دیگه به خواسته‌هاش برسه

    روابط فامیلی: در این رابطه تا حد زیادی پیشرفت داشتم خوب من قبلا تا حدود سه سال پیش خیلی خیلی فامیل و ارتباط داشتن برام مهم بود به همه تلفن میزدم و ساعت‌ها تلفنی حرف میزدم و چقدر ذهنم رو پر از اخبار منفی میکردم و این موضوعات تو لایه‌های زیرین‌ ذهنم نفوذ می‌کرد اصرار داشتم وقتی میرم ساوه حتما برم خونه اقوام و جالبیش اینجاست الان که‌ به اون موقع‌ها فکر میکنم میبینم چقدر تیکه هم میشنیدم‌ و زخم زبون و انتقاد حالا به هر طریقی قصد داشتن کرم خودشونو بریزن خلاصه برای من ارتباط فامیلی همیشه چیزی جز ضرر نداشته الان من فقط با مامانم تلفنی حرف میزنم خداروشکر و ارتباطم با فامیل خیلی خیلی کم و رسمی شده

    اعتماد به نفس: مدتیه دارم سعی میکنم خوبی‌های خودم رو ببینم البته که خیلی جای کار داره

    عزت نفس: تو این زمینه هم دارم سعی میکنم خودم رو سرزنش نکنم و ارزش‌های خودم رو یادآوری کنم به خودم و خودمو به خاطر خودم دوست داشته باشم البته که خیلی خیلی جای کار داره دارم سعی میکنم تو آینه که نگاه‌ میکنم زیبایی‌های خودمو ببینم، مدتیه دارم آگاهانه کمتر خودمو سرزنش میکنم ، و زود خودمو جمع‌وجور میکنم و اجازه نمیدم تو فرکانس بد باقی بمونم برای من حتی فهمیدن این موضوع هم گام بزرگیه و عمل کردن بهش خیلی واسم نتایج خوبی داشته میدونم که با موندن تو حال بد و ماتم قرار نیست هیچ معجزه‌ای رخ بده ،تو زمینه مقصر ندونستن کسی برای اتفاقات زندگیم تا حد زیادی موفق بودم و به قول استاد همونطور که توی فایل هم اشاره کرده بودن آدم از یه جایی بد میفهمه همه اتفاقات خیر بودن و وقتی که به رویدادهای‌ زندگی به چشم خیر نگاه میکنی اصلا دیدت عوض میشه و هر چیزی رو ،هر کسی رو ،هر اتفاقی رو پله‌ی رشدت میبینی و دیگه حسرت و آه و افسوسی برات باقی نمیمونه

    تغییرات مالی که تو این چند سال تو زندگیمون محسوس بوده ما طی یه سری تضاد و گوش دادن به فایل‌های استاد تصمیم گرفتیم قرض‌هامون رو بدیم و واممون رو تسویه کنیم و دیگه هم به وام و قرض فکر نکنیم و آرامشمون فوق‌العاده بیشتر شده و استاد توی فایل اشاره کردن رئیس بانک توی میامی بهشون گفته تو آمریکا همه با وام کارشون پیش میره تو ایران هم 99 درصد آدما با وام و قرض و قسط و قرعه‌کشی کاراشون پیش میره ولی ما خداروشکر اصلا حتی به اینا فکر هم نمیکنیم

    ما الان دوتا خونه دوطبقه نقلی تو دو تا محله خوب داریم، ماشینمون رو عوض کردیم و یه کوئیک در حد صفر داریم توی یه محله خوب زندگی می‌کنیم که دسترسی به همه امکانات داریم وسایل خونمون رو عوض کردیم لباسای خوب میپوشیم و تنوع لباسامون بالاست چند تا پس‌انداز کوچولو داریم کلی سفرای خوب و با کیفیت رفتیم تفریحات آخر هفتمون به راهه

    برای بچه هام جشن تولد فوق‌العاده قشنگ گرفتم ،از فروشگاه‌های خوب شهر خرید می‌کنیم

    راجع به تجسم کردن زمانی که من و همسرم به هم علاقمند شدیم و باهم صحبت میکردیم ما تجسم میکردیم که یه روزی تو خونه خودمون کنار هم نشستیم و دوتا بچه( دختر و پسر)داریم که از سر و کولمون بالا میرن و الان دقیقا همونطوره

    خداروشکر به خاطر همه نعمت‌هاش به خاطر استاد عباسمنش و مریم جان و سایت و اعضای سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    محمدطاها نظری گفته:
    مدت عضویت: 1109 روز

    باسلام و.تشکر از استاد عزیز بخاطر این فایل ارزشمند.این فایل را قبلا من گوش دادم ولی الان که چندین بار گوش دادم واقعا خودش یک دوره آموزشی است واقعا این فایل اینقدر هدایتی وراه گشاست که همون جوری که استاد میگن اینو باید خورد تا به تمام خون ورگمان نفوذ کند.از قدرت تجسم تا کنترل افکار در شرایط سخت گرفته تا بحث نامید نشدن .ارزش تضادها دانستن وهمه صحبت هایی که استاد گفتن واقعا برای کسی که در مسیر این آموزه هاهستن پیام الهی هستن واین فایل را باید چندین بار در محیط های خلوت گوش داد ودرس های آن آموخت ونکته برداری کرد.خدایا شکرت که امروز هدایت شدم به این فایل ارزشمند وپیام های آن را یاد گرفتم وامیدوارم بتوانم در زندگیم به آنها عمل کنم.استاد عزیز سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 828 روز

    به نام سیستم قانونمندی که جهانی غنی از نعمت و فرصت و ثروت و برکت و فراوانی و خوبی و زیبایی و آدم‌های خوب را آفریده

    و من را از بدو تولد موجودی ارزشمند خلق کرده که لیاقت داشتن بهترین نوع زندگی و تجربه خوشبختی بسیار و ثروت پایدار را دارد.

    به نام انرژی قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک‌تر است، به خوشبختی، ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه و ناب برای من بسیار مشتاق و مصر است و پیوسته من را به سمت شرایط دلخواه و تجربه واقعی رویاهایم هدایت می‌کند.

    سلام به تمام خوبی‌ها، زیبایی‌ها، نعمت‌ها و آدم‌های خوب

    —————————————————————————————————————————————————————————————————————-

    مرور نکات و باورهای صحیح:

    من از انرژی ذهنی برخوردار هستم.

    افکار من بسیار قدرتمند است.

    افکار من در هر لحظه، زندگیم را می‌سازد.

    من باید انرژی فکری‌مو رو به مسیر درست هدایت کنم.

    من ایمان دارم به خداوند، من ایمان دارم به نعمت‌های خداوند، من ایمان دارم به تغییر در زندگی، من ایمان دارم به اینکه فارغ از شرایط فعلی و گذشته‌ای که داشتیم، شرایط زندگی می‌تونه متحول بشه و تغییر بنیادین داشته باشه؛ من از قدرت تجسم استفاده می‌کنم.

    آدم‌هایی که به خدا، نعمت‌هاش، قدرت افکار و باورها و تغییر در زندگی ایمان دارند، اونهایی که فارغ از شرایط فعلی و گذشته‌ای که داشتند، باور دارند شرایط زندگیشون می‌تونه متحول بشه، اونها هستند که از قدرت تجسم استفاده می‌کنند.

    تجسم کردن، چیزی جز جهت‌دهی افکار به موضوعی در آینده نیست.

    آدم‌ها در بیشتر مواقع دارند به چیزهایی که نمی‌خوان فکر می‌کنن. به همین دلیل ما باید مراقب ورودی‌هامون باشیم، باید مراقب افکاری که به ذهنمون میاد باشیم؛ ما می‌تونیم با یک روند تکاملی افکارمون رو کنترل کنیم.

    ما باید آگاهانه از شرایط فعلی که داریم بیاییم بیرون؛ چون موقعیت فعلی ما چیزی نیست جز افکار گذشته ما.

    قدم اول اینه که این حقیقت رو بپذیریم چیزی که الان در زندگی ما وجود داره، ربطی به کشور و دولت و خانواده و… نداره، خودمون با افکارمون خلق کردیم.

    شاید عوامل بیرونی تاثیر گذاشته باشند، اما باز این خودمون بودیم که تاثیر رو پذیرفتیم و اون افکار رو در ذهن خودمون مرور و تکرار کردیم.

    پس بپذیریم که شرایط فعلی زندگی ما، آگاهانه یا ناآگاهنه، حاصل افکار و باورهای گذشته خودمان است.

    با یکبار به چیزی فکر کردن، اتفاق خاصی نمی‌افته؛ در واقع با تکرار اون افکار در جهت خواسته‌ها یا ناخواسته‌ها (ایجاد باور) اتفاقات رخ می‌دهند.

    باید ورودی‌های مناسب به خورد ذهنمون بدیم، باید آگاهانه افکارمون رو مانیتور و مدیریت ‌کنیم و همچنین آگاهانه به آن چیزی که می‌خواهیم توجه کنیم.

    کلیت اتفاقات زندگی ما، بواسطه افکار و باورهایی است که در زندگیمون داریم.

    این چیزی که الان در زندگی ما هست یک چیز پایدار و دائمی نیست و می‌تونه با افکارمون تغییر پیدا کنه. بنابراین باید روی افکارهامون سرمایه‌گذاری کنیم.

    من می‌تونم افکار و باورهام رو عوض کنم، من می‌تونم اتفاقات زندگیم رو تغییر بدم، من می تونم شرایط زندگیم رو متحول کنم.

    شرایط در هر لحظه در حال تغییر است و من می‌توانم این شرایط و اتفاقات را تغییر بدم.

    پس نباید به همین راحتی اجازه بدیم که یک فکر منفی وارد ذهنمون بشه، نباید اجازه بدیم که یک خبر نامناسب رو بشنویم. یعنی به‌طور کلی، باید مراقب ورودی‌هایی که به خورد ذهنمون می‌دیم باشیم.

    قدرتی که خداوند برای خلق زندگی به ما داده رو نباید نادیده بگیریم؛ اتفاقا باید آگاهانه از این قدرت خلق‌کنندگی در جهت متحول کردن زندگی‌مون استفاده کنیم و شرایط دلخواه‌مون رو بسازیم.

    پس باید فکرمون رو در مواجه با شرایط نادلخواه و شنیدن خبرهای بد کنترل کنیم، نباید به هر چیزی که می‌بینیم واکنش نشون بدیم، باید بریم سراغ خلق کردن چیزهایی که دوست داریم، سعی کنیم با افکارمون خواسته‌ها و آرزوهامون رو خلق کنیم؛

    چون قدرت دست ماست و ما داریم شرایط زندگی‌مون رو خودمون خلق می‌کنیم.

    به جای خوندن و شنیدن داستان‌های غم‌انگیز و ناکامی‌ها، داستان شیرین خلق کردن اتفاقات بوسیله قدرت ذهن رو بخونیم و بشنویم؛ چون هر چی بیشتر این کار رو انجام بدیم، بیشتر این قدرت رو باورش می‌کنیم و جدی می‌گیریمش، همچنین بیشتر ایمان میاریم که ما هم می‌تونیم با قدرت ذهنمون به تمام چیزهایی که دلمون می‌خواد برسیم.

    نکته: کوچکترین تغییرات مثبت، کوچک‌ترین حرکت در مسیر درست و در جهت خواسته‌ها، نتایج بزرگ ایجاد می‌کند.

    بنابراین هر چیزی رو که می‌خوام، اول باید در ذهنم بسازم.

    چون اگر هر چیزی که می‌خوام رو اول از همه در ذهن بسازم، خواهم دید اون چیزی که به زندگیم وارد میشه از اون چیزی که در ذهنم ساختم خیلی خیلی بهتر میشه، می‌بینم که از بالاترین حد رویاهام هم بیشتر میشه؛ در واقع قدرت فوق‌العاده تجسم آگاهانه همینه.

    خوشبختانه فارغ از شرایط فعلی، همه چیز می‌تونه تغییر کنه؛ اما به شرطی که برای کنترل ورودی‌ها و ساختن باورهای درست جدیت داشته باشیم.

    در واقع اگر از قانون درست استفاده کنیم و افکارمون رو جهت‌دهی کنیم به سمت خواسته‌ها و شرایط دلخواه، اون وقت حتی تمام چیزهایی که درگیرشون هستیم برامون میشه نعمت.

    وقتی که ما رو خودمون کار می‌کنیم، آدم‌های اطرافمون تغییر می‌کنن، از اون بهتر اینکه آدم‌های نامناسب از زندگی ما حذف می‌شن. به عبارت بهتر، وقتی کسی توی فرکانسمون نباسه، از زندگی ما می‌ره بیرون.

    یادمون بمونه که قانون جهان یکسانه و تغییر نمی‌کنه و کسانی که دارن روی خودشون کار می‌کنن، نتیجه می‌گیرن و تمام.

    —————————————————————————————————————————————————————————————————————-

    من باور دارم که داشتن زندگی فوق‌العاده عاشقانه، سلامتی، زندگی در آسایش و رفاه، ثروتمندی و خوشبختی، روند طبیعی زندگی من است؛

    چرا که ذات من ارزشمند و بالیاقت خلق شده و من لیاقت داشتن زندگی دلخواه و تبدیل رویاهام به تجربه زندگیم رو دارم.

    خدایا من آمادگی دریافت آگاهی‌ها و هدایت بیشتر رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت ممنونم.

    خدایا شکرت که کمکم می‌کنی اون شخصیت ایده‌آلی که برای خودم می‌خوام رو بسازم.

    خدایا شکرت برای اینکه هر روز داری من رو به زندگی ایده‌آل و دلخواهم نزدیک‌تر می‌کنی.

    من باور دارم که قرار است نقشی در گسترش این جهان زیبا داشته باشم

    و اثر بسیار خوبی از خودم به جا بزارم

    و در آخر کار، هم خودم از خودم راضی باشم و هم خداوند از من راضی باشه.

    خدایا متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    Vafa Vafa گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام

    دوره 12 قدم که استاد میگن بسیار بسیار دوره فوق العاده ای هست

    جلسه دوم درباره تجسم

    چطور با تجسم میتونیم اتفاقات زندگیمون رقم بزنیم

    مثال بچه ها درکامنت ها و اینکه استاد راضی بود

    استاد میگه چقدر آدم ها غافل هستن از انرژی ذهنی

    از اینکه افکار چقد قدرت داره

    آدما درگیر زندگی روزمره میشن شرایط فعلی ابدی میدونن

    فاطمه شرایط فعلی زندگی تو ابدی و دائمی نیس

    درآمد حال حاضر تو زندگی شخصی تو محل زندگی تو ماشین زیر پات ابدی نیس

    اونهایی که باور دارن به خداوند

    به اینکه افکارشون داره زندگی اونها خلق میکنه

    ایمان دارن به نعمت های خداوند

    به تغییر در زندگی

    به فارق از اینکه الان زندگیت تو کدوم کشور تو کدوم خانواده با چه شرایطی هست و چه گذشته ای داشتی شرایط میتونه متحول بشه نه اینکه تنها عوض بشه

    فاطمه با قدرت تجسم تو میتونی تغییر بنیادین داشته باشی

    تجسم چیزی نیس غیر اینکه داری به یک موضوعی فکر میکنی

    کاری که استاد تو دوره ها انجام میده هدایت کردن فکر به مشیر درست هست

    95٪ مواقع به چیزایی که میخای فکر کن

    مثل مشتری زیاد

    مثل مشتری رنگ و دکلره

    مثل درآمد 51 میلیونی

    مثل خرید دوره روانشناسی ثروت1

    مثل خرید انگشتر

    مثل مهاجرت به گرگان

    مثل زندگی در خونه دلخواهت در نهارخوران

    تو میتونی تو دفتر کارت نشستی تو ماشینی ذهنت یک جای دیگه هست داره یه شرایط دیگه ای رو میبینه داره یک کار دیگه ای میکنه داره به موقعیت دیگه ای فکر میکنه

    تجسم کردن چیزی غیر از جهت دهی افکار به یک موضوعی در آینده نیس

    قانون جهان

    مراقب ورودی هات باش

    مراقب افکاری که تو ذهنت میاد باش

    آگاهانه از شرایط فعلی و موقعیت فعلی بیا بیرون

    پذیرفتن این که من فاطمه شرایطی که الان توش زندگی میکنم خودم تولید کردم و ساختم

    آگاهانه یا نا آگاهانه

    با یکبار فکر کردن اتفاق همون موقع نمیوفته با تکرار باور ایجاد میشه و اتفاقات رقم میزه

    حالا آگاهانه افکارت مدیریت کن

    تو روانشناسی ثروت1 میگه بیا این باورها رو آگاهانه تو ذهنت درست کن

    چرا اینقد افراد تو روانشناسی ثروت1 2 3 نتیجه گرفتن تو بحث مالی

    بخاطر اینکه یه عالمه ورودی نامناسب داشتن قبلا

    میان ورودی ها رو تغییر میدن

    مثال یک قانون در ثروت : ثروت معنوی ترین کار جهان هست

    تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند شدن

    تو با هر بار نگاه کردن تو زندگیت خدا رو میبینی

    خدا بعنوان کسی که منو خلق کرده و این قوانین ایجاد کرده تا این نعمت ها رو داشته باشم دوست دارم

    من از اینکه الان میخام مثل استاد پیشرفت کنم چون در فقر هستم

    شاگرد استاد میخای باشی با افکار درست میتونی همه چیز تغییر بدی

    کوچکترین تغییر نتایج بزرگی ایجاد میکنه

    دنیای مادی یا رو به صفری یا رو به 100

    مثال تجسم استاد اروی و سفر ها و امکانات مثل یخچال و …

    مثل همسرش و رابطه اش

    مثل خونه ای که دلش می‌خواست داشته باشه

    مثال وقتایی که با تجسم به چیزی رسیدم خونه ای که توش زندگی میکنم

    مثل مغازه ام

    فاطمه استاد میگه الان 10 تا ماشین دارم پس ادامه بده

    استاد میگه اون موقع که تجسم میکردم به 2000 متر هم راضی بودم اما حالا 60 هکتار هست

    جدیت داشته باش تو ساختن باورهات

    به خواسته هات فکر کن و تجسم کن تا بهش برسی

    مثل منطقه ای که استاد توش زندگی می‌کنه میگه قبل فکر میکردم اینا فتوشاپ ولی حالا دارم توش زندگی میکنم

    چه دریاچه قشنگی تو محله شماست استاد

    فاطمه ناامید نشو و ادامه بده

    فاطمه قسط و قرض نکن وام نگیر

    تو قضیه کردیت که میگید بهتون گفتن هیچ کس تو آمریکا بدون وام صاحب خونه نشده حتی رئیس جمهور

    والا تو فامیل ما هم هیچ بدون وام نه خونه گرفته نه ماشین

    من چند سال پیش که سایت شما دنبال میکردم یجایی نوشتم که یک خونه میخام یکی از مشخصاتی که نوشته بودم نقد باشه ولی باور کنید تومسیر خرید انقد دوروبری ها بهم گفتن باید قرض کنی تا پیشرفت کنی آخر سر من 15 میلیون ازش رفتم زیر بار قرض و الا داشت همه چیزش نقد جلو میرفت

    منم الان خیلی دورم خلوت شده

    استاد میگه تنهایی خیلی خبر خوبه

    این قانونش هست

    برای اینه که بتونی رو خودت بهتر و بهتر کار کنی

    فاطمه لذت ببر از شرایطی که خدا برات فراهم میکنه بدون صداهای مزاحم متمرکز تر بشینی رو افکارت کار کنی و خوش باشیو شاد باشی

    تجسم کردن خیلی قدرتمند

    به چیزهایی که میخای فکر کن

    تعهد بدی و عمل کنی به خواسته هات می رسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3449 روز

    الله اکبر خدای من …… دیروز یک تیکه هایی از این فایل به ذهنم اومد و حس کردم باید گوشش بدم چون من لایوش دیده بودم و یادممم بود استاد توی سایت نداشنن…..و‌خودم نمی دونم چه جوری فکر کنم با لطف خدا پیداش کرده بودم و سیوش کرده بود اما هر چی گشتم‌‌پیداش نگردم‌ و دوباره برای اطمینان سایت چک‌کردم نبود .و‌گفتم خدایا چرا استاذ لایو 2 رو‌که انقدر خوب بود نذاشنه و‌امروز سایت باز کزدم و‌دیو لایو 2 روی سایت وای خدای من چی میشه گفت…..شکرت شکرت شکرتتتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1158 روز

    سلام به استاد عزیز و گرانقدر و دوست داشتنی خودم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.

    به قول استاد عزیز ما در هر لحظه قدرت تجسم داریم . در هر لحظه و با توجه به هر شرایطی وقتی به ناخواسته‌ یا تضادی بر می‌خوریم تو ذهنمون رسیدن به اون خواسته و یا برطرف کردن اون تضاد رو تجسم می‌کنیم.

    یادمه روزای اولی که راجع به تجسم کردن مطالبی رو یاد گرفته بودم آگاهانه میشستم و وقت برای تجسم کردن میزاشتم . خیلی این کارو کردم. خیلی وقتا باعث انگیزه گرفتن برای ادامه راهم میشد تا جایی این کارو ادامه دادم که تجسم کردن حالمو خوب میکرد اما متاسفانه از یه جایی به بعد تجسماتم احساسمو بد میکرد. وقتی کندوکاو کردم متوجه شدم در حین تجسم کردن ، تمام امورات زندگیمو تو همه ی زمینه‌ها کنترل می‌کنم .

    ینی چی ؟!!!

    انگار عجله برای بدست اووردنشون داشتم .

    از داشته‌هام لذت نمی‌بردم و تمام تمرکزمو روی خواسته‌هام گذاشته بودم.

    از اونجایی که رسیدن به خواسته‌ها آسون نبود و نیاز به تکامل خودش داشت و من درکی از این حقیقت نداشتم و دنبال معجزه یا اتفاقات شگفت انگیزی می‌گشتم و وقتی رخ نمیداد ناراحت میشدم و احساسم بد میشد طوری که با زوم کردن به آینده ، لحظات حالم رو از دست می‌دادم.

    و این نه تنها خوب نبود بلکه به نظرم فاجعه‌ بود.

    کم کم و به تدریج وقتی دوره‌ها رو بیشتر کار کردم بخصوص دوره ی 12 قدم رو چندین بار با دقت کار کردم متوجه شدم که لزومی نداره هر روز وقتی برای تجسم کردن بزارم . به قول استاد برخورد با ناخواسته‌ها خودش باعث بوجود اومدن خواسته‌ها میشه ینی وقتی به تضاد یا ناخواسته ای برمی‌خوریم انگار داریم به جهان اعلام می‌کنیم که ما جایگزین اون چ چیزی می‌خواهیم. البته به شرط اینکه در مدار و فرکانس مثبت باشیم.

    پی بردم تجسم کردن تا وقتی قشنگه و تا وقتی درسته که من احساس خوبی ازش دریافت کنم . اگه دریافت نمی‌کنم لزومی نداره سمتش برم.

    سعی کردم به طور کلی چیزهایی که از خداوند میخوام رو هم تجسم کنم و هم برای خدا بازگو کنم و اینکه خودم بدونم از جهان چی میخوام. یه جورایی نگاه کردن به افق‌ باشه و بعد رهاش کنم. رها کردن نه به این منزله که فکر کنم اتفاق نمیفته بلکه از این جهت که یقین دارم اتفاق میفته ولی مهم نیست انقد ذهنمو درگیرش کنم.

    به میزانی که شناخت بیشتری نسبت به خداوند و قوانینش پیدا میکردم بیشتر باورم میشد که خواسته هایی که از خداوند میخوام حتماً در وقت و زمان خودش اتفاق میفته.

    بنابراین خودمو متعهد کردم که تمام تمرکزم رو تو لحظات حال بگذارم لحظاتی که باهاش درگیرم و همون لحظه باید احساسات خوبی داشته باشم.

    و اینکه هرجا خواسته‌هایی که دلم میخواد رو در دیگران می‌بینم هم تحسینشون کنم هم به خاطرش سپاسگزاری کنم و همین که تو اون لحظات خودمو جای اون‌ها ببینم .

    یه جورایی آگاهانه تمرکز روی خواسته‌هایی که من دوست دارم داشته باشم ولی در حال حاضر در افرادهای دیگه‌ای می‌بینم بزارم. مثلاً از قصد به کسانی که سوار ماشینهای خارجی مدل بالا میشن نگاه می‌کنم چون هم از دیدن ماشین لذت می‌برم همین که باور پذیریم بیشتر میشه که منم یه روزی می‌تونم همچین ماشین خوبی برای شخصه خودم داشته باشم و اینکه نعمت و ثروت زیادی در این جهان وجود داره که هر کسی خودشو لایق بدونه حتماً بدستش میاره.

    یا نگاه کردن به خونه‌های ویلایی و آپارتمانهای شیک و بزرگ و هر چیز زیبای دیگه‌ای که منو به وجد بیاره.

    با وجود اینکه این خواسته‌هامو در دیگران می‌بینم واقعاً از صمیم قلبم خوشحال میشم و از خداوند درخواست می‌کنم کسانی که صاحب نعمت و ثروت زیادی هستن از زندگیاشون به بهترین شکل ممکن لذت ببرن.

    امروز باور پذیریم برای رسیدن به خواسته‌هام به مراتب نسبت به گذشته خیلی خیلی بیشتر شده ! چون با روند تکاملی آروم و آهسته به خیلی از خواسته‌هام رسیدم که نشونه‌های خوبی هستن برای رسیدن به خواسته‌های بزرگم.

    توجه و تمرکزم برای دیدن زیبایی‌ها و نقاط مثبت افراد و دیدن این نشونه‌ها و نگه داشتن احساس خوبم تحت هر شرایطی خیلی بهم کمک میکنه که با انگیزه ‌تر و امیدوارانه‌تر با لذت به زندگیم ادامه بدم.

    داشتن برنامه ی روزانه ، درگیر کردن خودت با چالشهای کوتاه مدت و لذت بردن از داشته‌هات و سپاسگزار بودن به خاطرشون از عوامل مهم رسیدن به خواسته‌هامون هستش .

    یکی از مهمترین عواملی که احساس تو رو به خاطر تجسماتت خوب نگه میداره اینه که واقعاً از صمیم قلبت به خداوند و قوانینش ایمان و اعتماد داشته باشی. یعنی ذهنتو درگیر موضوعات و مسائلی که به خاطرشون عاجز هستی و کاری از دستت بر نمیاد نکنی . سعی کنی رها زندگی کنی و فقط به اندازه ی سهم و نقش خودت حرکت وتلاش بکنی.

    به میزانی که اعتماد و ایمان داری رهاتر هستی و هر چقد رهاتر باشی زودتر به خواسته‌هات میرسی. چرا که خودتو دربند و اسیر چارچوبهایی نمی‌کنی که بخوای بخاطرشون زور یا تقلای بیش از اندازه داشته باشی.

    در گذشته فکر می‌کردیم باید برای بدست اووردن هر چیزی بیش از اندازه تلاش کنیم، این ینی آزار و اذیت کردن خودمون. متوجه نبودیم زور زدن و تلاش بیش از حد توانمون ، ینی ظلم کردن به خودمون!

    و وقتی به خودت ظلم کنی حس لیاقت رو از خودت می‌گیری و تمام ارزشهای خودت رو زیر سوال می‌بری.

    باید یاد بگیریم و باور کنیم که ما در حد توانمون سهم و نقشی داریم که باید انجامش بدیم بقیشو به خداوند بسپاریم باور کنیم که خداوند بهتر از ما حواسش به همه چیز هس. اگه اون ایمانی که گفتم رو داشته باشیم زودتر به اهدافمون میر‌سیم بنابراین همه چی بستگی به افکار و باورهای خودمون داره.

    شاید به نسبت قبل، تجسماتی در مورد خواسته‌هام نداشته باشم اما این به این معنی نیست که دیگه به دست اووردنشون برام مهم نیست و یا اینکه لیاقت بدست اووردنشون رو نداشته باشم فقط به این معنیه که ایمان پیدا کردم که بدون گفتن منم خداوند به تمام خواسته‌های کوچیک و بزرگم توجه میکنه.

    با این باور همه چیزو رها کردم و تمام تمرکزم فقط روی داشتن احساس خوب در طول روزه .

    باید تغییرات زندگی و اتفاقات قشنگی که در حین کار کردن خودمون روی تغییراتمون به وجود اومده رو ببینیم . به قول استاد اون‌ها رو بولد کنیم تا بیشتر بهمون داده بشه.

    بدونیم که این مسیر درسته و باید به همین روند ادامه بدیم تا به اونچه که می‌خواهیم دست پیدا کنیم

    اگه صبوری کنیم و متوکل باشیم میاد روزایی که اتفاقات خوب و عالی پشت سر هم اتفاق بیفته .

    من که خیلی امیدوارم .

    نشانه‌های خیلی زیادی تو زندگیم دارم می‌بینم که حس خوبی بهشون دارم. منتظرم اتفاقات چشمگیری رخ بده . که میدونم رخ میده . اون وقت دلم میخواد با دست خیلی خیلی پر بیام و اینجا برای استاد عزیز و دوستان گرامی به اشتراک بزارم .

    یادمه یه روزی حسرت و آرزوی اینو داشتم که روابطم با همسرم اوکی بشه ، بتونم در مقابل خیلی چیزا خشم و عصبانیتمو کنترل کنم ، بیشتر سکوت کنم ، بیشتر به نقاط مثبت همسرم توجه کنم ، سعی کنم از زندگیم لذت ببرم ، انقدر منتظر نشینم!!! چون در گذشته تمام لحظاته حالمو فقط به خاطر این انتظار که روزی برسه اون اتفاقایی که من میخوام پیش بیاد بعد حالم خوب بشه گذروندم . در حالی که الان به این فهم و درک رسیدم که می‌تونم تو همین لحظات و تو همین شرایط و با همین مرد، زندگی خوب و ایده آلی داشته باشم. اصلن انقدر ایمان پیدا کردم که هر چیزی یا هر کسی تو زندگیم اضافی باشه خداوند بدون اینکه من دست و پایی برای از بین بردن و یا حذف کردنش بزنم خودش همه کارا رو سر وقتش برام انجام میده خوشم میاد، حال می‌کنم که دلی به خود اعتماد کردم و دیگه منتظر چیزی نیستم . البته منتظر از جهت فرکانس منفیش نیستم وگرنه که چرا واقعاً دلم میخواد همه چیز طبق میل و خواستم باشه .

    خدا رو شکر و سپاس میگم . الانشم به خاطر تغییرات مثبتی که خودم کردم اتفاقات قشنگ و خوبه زیادی رو دارم تجربه می‌کنم که اگر نتایج مثبتشم حاصل بشه همه رو با تمام جزئیاتش تعریف می‌کنم.

    حتی همسرم بعد از این همه سال به طور ناخودآگاه شغلش تغییر کرد و به شغل مناسب‌تر و با امکانات بیشتر و حتی حال خوبه بیشتری هدایت شد .

    دقیقاً همونطور که من دلم می‌خواست .همون چیزی که من تو ذهنم خیلی سالها تجسم کرده بودم و به خاطر دیدن خیلی از ناخواسته‌هام بابت این موضوع از خداوند درخواست می‌کردم که یه کاری یه اتفاقی پیش بیاره که من بابتش آرامش داشته باشم که دقیقاً با تغییر شغل همسرم همون چیزی که من می‌خواستم اتفاق افتاد. بی‌نهایت بابت این موضوع از خدا سپاسگزارم .

    شاید روزی بود که فک میکردم هیچ وقت تو زندگیم بابت شغل همسرم به آرامش نمیرسم ولی بالاخره اون روز رسید و من به خاطرش خیلی آرومم. خودشم از این تغییر خیلی خوشحاله و خیلی راضی. همین اتفاق و همین تغییر خودش تغییرات و اتفاقات قشنگ‌تر دیگه‌ای رو تو زندگیمون وارد کردش.

    استاد همیشه میگن روزی میاد که اتفاقات خوب بوم بوم بوم پشت سر هم اتفاق میفته. الان تو جایگاهی هستم که اینطور تصور می‌کنم. از اینکه به زندگیم خوش بینانه نگاه میکنم خودمو تحسین می‌کنم .

    البته که پی بردن به ارزشها و توانمدیهای خودم و درست مراقبت کردن از ذهن و روح خودم، تاثیرات مثبتی توی روند تغییراتم داشته.

    برای تغییر تک تک نواقص اخلاقیم هم ، زیاد تجسم کردم که روزی برسه از خودم احساس رضایت داشته باشم. نمیگم عالی هستم و تمامشونو تونستم تغییر بدم اما با گذشته ی خودم خیلی فرق کردم و شخصیت خیلی بهتری از خودم ساختم .

    تلاش برای بهبود شخصیتی ، هنوزم ک هنوزه جزع خواسته های بزرگمه !

    استاد جونم دوستت دارم عاشقتم .

    از خدا میخام باشی همیشه .

    همه ی حال خوبمو بخاطر آگاهی های ناب شما دارم .

    بهترینها نصیب دل مهربونت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  7. -
    منیژه حکیمیان گفته:
    مدت عضویت: 955 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین

    سلام ودرود بر استاد عزیز سلام بر بانو شایسته

    سلام اعضای خانواده خوبم

    استاد مدتهاست اینجا خانه منه خواهر برادرهای گلم را اینجا میبینم باهاشون صحبت میکنم ازشون سوال میپرسم وچه زیبا بچه ها وقت میزارن از صمیم قلب جواب میدن این خانه چه انرژی بالایی داره

    این خانه همیشه سبزه این خانه همیشه بوی ایمان امید اعتماد به رب را می‌دهد

    بچه های این خانه هم دل وهمراه هستن به هم عشق ومحبت می‌ورزند بدون هیچ چشم داشتی از موفقیت همدیگه خوشحال می‌شوند کجای این دنیا این همه یکرنگی ومحبت را می‌بینیم به جز این خانه

    چند وقت پیش کامنت یکی از بچه های دوره 12 قدم را خواندم در مورد کاهش وزن نوشته بودن که چگونه توانستند از عهده اش بربیان

    ازشون سوال کردم وراهنمایی خواستم واقا فرهنگیان عزیز چه زیبا وچه عالی تمام وکمال مراحل را برام توضیح دادن از همینجا ازشون سپاسگزاری میکنم وخدا را شکر میکنم برای این خانه امن برای این دوستان عزیز ومهربان وبرای وجود استاد عزیز ومریم جان مهربان

    واما لایو استاد

    واقعا عالی وچقدر به جا بود استاد من تا قدم 4 آمدم ولی احساس کردم باید برگردم واز قدم اول دوباره شروع کنم امروز جلسه 6و7 قدم اول را برای چندمین بار گوش دادم

    استاد هر دفعه گوش میدم نکاتی را می‌شنوم که قبلا متوجه نشده بودم واحساس میکنم جدیده

    استاد دوره 12 قدم عالیه هر جلسه آنقدر آگاهی داره که بارها وبارها باید گوش کنیم

    درباره تجسم گفتید ومثال خودتان را گفتید وچقدر دیدن

    گذشته وحال شما برای من باور پذیر میکنه که میتونیم از شرایط سخت به شرایط دلخواه برسیم

    استاد عزیز منم شرایط خیلی سخت اقتصادی را تجربه کردم به خاطر بدهکار شدن همسرم واز دست دادن تقریبا کل زندگیم مزه تلخ فقر را چشیدم آن موقع با شما وقوانین آشنا نبودم ولی گاهی تجسم میکردم که بالاخره صاحب خانه نقلی میشم واز اون خونه خرابه ای که درش زندگی میکردم بیرون میام خدارا شکر توانستم صاحب خانه بشم ودقیقا خانه ام نقلی کوچکه چون همیشه یه خانه کوچک را تجسم میکردم

    والان با آگاهی های دوره 12 قدم برای خودم خانه ای بزرگ با حیاط سرسبز با یه حوض خوشگل تجسم میکنم

    استاد از تنهایی گفتید برای منم اتفاق افتاده قبلا باهمکارانم دور هم جمع می‌شدیم کلی حرف وخنده ولی کم کم احساس کردم من تو اون جمع غریبه ام هیچ لذتی نمی‌بردم بنابر این خودم را از اونها جدا کردم اوایل یکی یکی بهم میگفتن چت شده چرا پیش ما نمیای ولی کم کم طوری شد که اونها هم چیزی نگفتن من تنها شدم اما تنهایی لذت بخش کلی شادترم از زمانی که در اون جمع بودم به چشمم دیدم انسانهای منفی چطور ازم فاصله گرفتن وجهان کار خودش را کرد

    استاد برای تمام آگاهی هایتان ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    سپیده منصوری گفته:
    مدت عضویت: 998 روز

    به نام خدایی که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی

    استاد جان و بانو شایسته عزیزم سلام

    بهترین دوستانم سلام

    صبح که فایل رو روی سایت دیدم همون وقت دانلود کردم..فایلی بود که من لازم داشتم

    استاد،خدا شما را هدایت کرد که به درخواست ما پاسخ بدید و چه خوب خدایی داریم

    استاد من دقیقا فکر میکردم برای تجسم فقط باید برم ی جای ساکت با یک موسیقی خاص و به عنوان اول شخص خودم رو در موقعیتی ببینم که میخوام

    من فکر میکردم که تجسم فقط برای خواسته هامون و اهداف و رویاهامونه من اصلا نمیدونستم من هر لحظه دارم تجسم میکنم نه چشم بسته که با چشم باز و افکارم

    شما یکبار دیگه قانون رو آسان کردید…

    ما برای هر لحظه باید خوش بین باشیم،قانون احساس خوب رو عمل کنیم و منتظر اتفاقات خوب باشیم

    چون ذهن به طور غریزی از کاه کوه میسازه و کلی نگرانی استرس میاره وقتی سعی کنیم مسائل رو کوچک و قابل حل بدونیم ،دیگه اجازه نمیدیم ذهن خیلی منفی بافی کنه و چون منتظر اتفاق بدی نیستیم،اتفاق بدی به سمتمون نمیاد

    برای عمل کردن به قانون نیاز به کار عجیب غریبی نداریم،با برداشتن همین قدمهای کوچک ولی مستمر میتونیم دنیایی رو واسه خودمون خلق کنیم که لایقش هستیم..بهترین الگوی من تو همه ی جنبه های زندگی ام فقط شمایید به واسطه ی هجرت شما از مدار بندرعباس و اون خونه سیمانی و….به مدار فلوریدای امریکا و تمپا و پارادایس و عزیز دلتون

    نووووووش جانتون

    با این فایل چقدر تجسم کردن برای من ساده و آسان شد..

    مثلا باید حواسم باشه وقتی میخوام برم جایی تو ذهنم دارم چیا میگم؟؟ این یعنی توجه و این یعنی فرکانس و حتما از اصل همان فرکانس، پاسخ رو دریافت میکنم..

    واااای استاد خدا خیرتون بده که قوانین رو اینقدر ساده و روان و قابل فهم توضیح میدید..

    من دیگه از امروز خیلی بهتر میدونم که باید چطور تجسم کنم و خدارا برای این روزی سپاسگزارم

    استاد جان وقتی اون قسمت فایل که گفتید دیگه از تو جمع دوستانتون لذت نمیبردید کسانیکه کلی با هم خوش بودید،و این یعنی مدار شما تغییر کرده ،به همسرم گفتم ما هم خیلی وقته دیگه حتی نزدیکانمون بهمون زنگ نمیزنن ،سراغی نمیگیرن،و ما واقعا راحتیم و خوشحال..هم از وقتمون بهتر استفاده میکنیم و روی خودمون که بزرگترین سرمایه گذاری است کار میکنیم و هم جهان کمک میکنه که ورودی های نامناسب کمتر وارد ذهنمون بشه..این از لطف خدا و عمل کردن ما به قوانین است..این نتیجه بزرگیه..

    دیشب دختر عموم که خیییلی قبلا با هم صمیمی بودیم رو منزل خواهرم دیدم،اصلا نمیتونستم مثل قبل باشون ارتباط بگیرم..رفتم تو اتاق که از فضا خارج بشم و با یک خواهر دیگه ام که از شاگردای شما هستند درباره قوانین و تمرینها صحبت میکردیم باور کنید هیچ حرفی نداشتم..فقط ی چیزی میگفتم که بخندیم یا بحث عوض بشه

    خیلی وقته هییییچ حرفی با هیچکس ندارم..

    خداراشکرررر این یعنی من تغییر کردم که مدارم و آدمهای اطرافم تغییر کرده

    چه نتیجه ی خوبی خدارا شکررررر

    به جاش تو این جمع بینظیر هستم که همه شاکر هستند و موحد و موفق و مسئولیت پذیر

    با آموزشهای شما و بهتره بگم با درک بیشتر از فایلها و آگاهی های شما زندگی واسم به شدت روان و آسان شده،،به خدا که خدا همه کارهامو داره انجام میده..چرخ زندگی ام روانتر شده و میدونم قرار اتفاقات خیلی بزرگی واسم بیفته..

    خدارا برای وجود شما و همه ی دوستان جانم سپاسگزارم

    در پناه حق روز و روزگارتان عاااااالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ» ؛ «وَطُورِ سِینِینَ» ؛ «وَهَٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ» ؛ «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» ؛ «ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ» ؛ «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ» ؛ «فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ» ؛ «أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ»

    (ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﻴﺮ ﻭ ﺯﻳﺘﻮﻥ) ؛ (ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﻴﻨﺎ) ؛ (ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ امن) ؛ (ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻳﻦ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺍﻋﺘﺪﺍﻝ ﺁﻓﺮﻳﺪﻳﻢ) ؛ (ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺴﺖ ﺗﺮﻳﻦِ ﭘَﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻳﻢ) ؛ (ﻣﮕﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﭘﺲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﻲ ﻣﻨﺖ ﻭ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺍﺳﺖ) ؛ (ﭘﺲ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺩﻳﻦ ، ﻭﺍﻣﻰ ﺩﺍﺭﺩ؟) ؛ (ﺁﻳﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﺍﻭﺭﺍﻥ ﻧﻴﺴﺖ؟)

    (سوره تین 1-8)

    —————————————————————————

    سلام خدای من. ازت متشکرم بخاطر بینهایت بودن قدرتت، بخاطر بینهایت بودن فضل و رحمت و نعمتت، ازت متشکرم بخاطر قوانین بدون تغییرت، ازت متشکرم که خودت رو بهم عطا کردی، ازت متشکرم که منو به بندگی پذیرفتی. ازت متشکرم خدای من بخاطر قانون پایستگی انرژی، اینکه انرژی هیچوقت از بین نمیره ولی همیشه میشه انرژی رو از حالتی به یه حالت دیگه تبدیل کرد. ازت متشکرم که انرژی افکار می‌تونه به واقعیت ها و تجربیات زندگی مون تبدیل بشه. «الحمدلله رب العالمین»

    —————————————————————————

    سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم.

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این فایل ارزشمند. از زیبایی های قوانین الهی اینه که این فایل باید پنج سال بمونه تا درست در این لحظه بیاد روی سایت.

    مثل ماجرای چند سال توقف یوسف توی زندان که اگه دیر و زود میشد هیچوقت عزیز مصر نمیشد.

    مثل توقف بنی اسرائیل پشت ساحل، که اگه کمی دیر و زود میشد هیچوقت نجات پیدا نمیکردن.

    و مثل ده ها و صدها الگوی دیگه، نمونه اش استاد عباس منش خودمون و ماجرای سفارت آمریکا توی پاریس.

    پس الان بهترین زمان و مکان و شرایط بود برای متنعم شدن از برکات و آگاهی های این فایل.

    —————————————————————————

    قدرت تجسم …

    با اینکه زیاد ازش استفاده میکنم ولی حس میکنم هنوز هیچی ازش نمیدونم و حرف چندانی برای گفتن ندارم.

    بارها و بارها و بارها ازش استفاده کردم، چه مثبت و چه منفی.

    بارها توی زمینه منفی ازش استفاده کردم و بقول شعر مولانا «بس دعاها که خلاف است و هلاک؛ کز کرم می نشنود یزدان پاک ؛ شکر ایزد کآن دعا مردود شد ؛ ما ضرر پنداشتیم آن سود شد» یه وقتایی تجسماتم منفیه و در 99٪ موارد تجسمات منفی محقق نمیشه بخاطر فضل و رحمت و قوانین الهی. چون مثل شنا کردن خلاف رودخانه ست، خیلی باید تقلا کنی تا جلو بری.

    ولی خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر انرژی مثبت، بخاطر نعمت تجسمات مثبت؛ وقتایی که یه ذره تجسم مثبت انجام میدی، عین پارو زدن در مسیر رودخانه است. یه پارو میزنی 5٪ شتاب میگیری 95٪ دیگه رو رودخانه به پیش می‌بره. چرا … چون همه قوانین الهی ، جریان هدایت ، فضل و رحمت خداوند بر اساس گسترش خیر و نیکی و پاکی و انرژی مثبت بنا گذاشته شده.

    چون اساس جهان بر گسترش انرژی مثبته، بقول استاد عباس منش که صدها بار توی دوره دوازده قدم میگه :«طبیعیش اینه ما به خواسته هامون برسیم ، آقا طبیعیش اینه چرخ زندگی مون روان باشه ، طبیعیش اینه نعمت و ثروت به زندگی مون بیاد، طبیعیش اینه»

    یه مثال منفی بزنم یه مثال مثبت…

    یبار توی پرواز بودم و هواپیما بخاطر رد شدن از روی مناطق کوهستانی یه ذره دچار تکون های خفیف شد. حال من که میدونم علت این تکون خوردن‌ها چیه، بهش میگن جریانات ترمال، (همون گرمایی توی ظهر تابستون از روی آسفالت داغ بلند میشه؛ کوهها بخاطر تفاوت زاویه شون نسبت به تابش خورشید جریانات ترمال دارن، چون نقاط سرد و گرم هوا تراکم مولکولی متفاوتی دارن یه ذره ارتعاش ایجاد میکنه) مثل رد شدن ماشین از روی جاده خاکی. هیچ خطری نداره… ولی من با جزئیات هر چه تمام‌تر کنده شدن موتورها و خاموش شدن برق کابین، باز شدن ماسک‌ها و پیچ خوردن هواپیما و پرت شدن مسافرها و شکسته شدن بدنه هواپیما و بیهوش شدن خودم و لحظه برخورد با زمین رو تجسم میکردم، با اینکه میدونستم این اتفاق نمی‌افته ولی داشتم تجسم میکردم اگه بخوایم سقوط کنیم اینجوری سقوط میکنیم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که ده پونزده دقیقه بعدش هواپیما به سلامت روی باند نشست وگرنه من مسبب کشته شدن همه مسافرا بودم (خخخخ) اون موقع قوانین رو نمی‌دونستم ولی شنیده بودم تجسم ذهنی می‌تونه باعث بروز اتفاقات بشه. خدایا واقعاً شکرت که در اکثر مواقع تجسمات منفی کار نمیکنه.

    و اما تجسمات مثبت… ما یه سری مطالبات مالی از شرکت داشتیم که بقیه خیلی براش تقلا میکردن و به صد نفر زنگ میزدن، و امروز فردا میکردن که فلانی گفته آخر هفته واریز میشه ، فلانی گفته اول ماه قراره واریز بشه، فلان رییس ، فلان نماینده، فلان آبدارچی خبر موثق داره… من بیخیال بودم میگفتم خداوند در بهترین زمان برام انجامش میده.

    بقیه درگیر شایعات بودن، من بی‌خیال بودم. این سری همکارا میگفتن ماجرا به کلی کنسل شده، ولی من تجسم کردم که sms واریز به حساب برام اومده و دارم خدا رو شکر میکنم که خدایا ممنونم که برام انجامش دادی. چند روز بعدش تجسم من محقق شد.

    یا موضوعات مثبت دیگه ای که تجسم کردم و محقق شد. یکیش زمانی بود که هدایت شدم به شروع دوره دوازده قدم ، یادمه تجسم میکردم دوره دوازده قدم رو تهیه کردم و دارم کار میکنم‌ و مخصوصاً یه دفتر هم براش گرفته بودم و صفحه اولش نوشته بودم «دوره دوازده قدم» ، تاریخ زده بودم و نوشته بودم coming soon یعنی بزودی شروع میشه. و کمتر از یک هفته بعد دوره رو شروع کردم. یا مواردی دیگه توی محل کار یا برخورد افراد ، یا تجربه یه سری موضوعات؛

    واضح ترین و پر تکرار ترینش تمرین ستاره قطبیه، که هر روز اول صبح خواسته هام رو میخوام و اونهایی رو که بهتر و با احساس مثبت تری تجسم میکنم همونها محقق میشه.

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر قوانین بدون تغییرش. امیدوارم بتونم بیشتر کنترل ذهن کنم و بیشتر و بهتر درخواست هام رو محقق کنم‌. و خدایی که همواره در حال اجابت درخواست درخواست کنندگانه.

    —————————————————————————

    مولانا میگه :

    «دم به دم از آسمان می‌آیدت ؛ آب و آتش رزق می‌افزایدت»

    «گر ترا آنجا برد نبود عجب ؛ منگر اندر عجز و بنگر در طلب»

    «کین طلب در تو گروگان خداست ؛ زان که هر طالب به مطلوبی سزاست»

    «جهد کن تا این طلب افزون شود ؛ تا دلت زین چاه تن بیرون شود»

    یه وقتایی یه تجسماتی در ذهن ما جاری میشه، خیلی راحت و بی تقلا، خیلی روان، با تصاویر واضح ، چندین بار تکرار میشه حتی اونقدر واضح که به خوابمون هم میاد (من بارها تجربه اش کردم)، یه کلیپ میدیدم از آقای الهی قمشه ای که این شعر مولانا رو میخوند «کین طلب در تو‌ گروگان خداست ؛ زان که هر طالب به مطلوبی سزاست» و می‌گفت «آرزو دلیل بر استعداده، آرزو سند حقانیت ماست ، هیچ کسی آرزویی نمیکنه که با استعداد های درونیش در تضاد باشه، هر کس هر آرزویی میگه برآورده میشه» آدمها به فراخور استعدادهای درونیشون آرزو میکنن.

    و به نظرم آدمها به فراخور استعدادها و باورهای درونی و آرزو هاشون تجسم (مثبت) می‌کنن. مخصوصاً اون تجسماتی که خیلی روان و راحت به ذهنمون جاری میشه. خدا می‌دونه اگر کمی آگاهانه تر بتونم از این قدرت و امانت و قانون الهی استفاده کنم چه درهایی از نعمتها و شادی ها و آرامش ها و ثروت‌ها که به زندگیم باز میشه.

    —————————————————————————

    «وَهُوَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَفِی الْأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَجَهْرَکُمْ وَیَعْلَمُ مَا تَکْسِبُونَ»

    (ﻭ ﺍﻭ الله ست ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ، ﻛﻪ ﻧﻬﺎﻥ ﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻰﺩﺍﻧﺪ ، ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻰﺁﻭﺭﻳﺪ ، ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ .(٣ انعام)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 126 رای:
    • -
      زهرا کاسه ساز گفته:
      مدت عضویت: 1499 روز

      سلام به برادر عزیزم اقاحمیدحنیف

      چقدر انرژی کامنتتون مثبت بود قشنگ مشخصه به نورالهی وصل بودید ونوشتید

      سپاسگزارم برای همه نکته های عالی که گفتید.مخصوصا اونجا که گفتید فضل ورحمت الله یکتا نسبت به ما اینقدر زیاده که بیشتر تجسمات منفی جواب نمیده واقعا هم همینه واین یه خبر خوبه برای ما که داریم روی خودمون کارمیکنیم

      گه اگریه وقت حواست نبود وزدی جاده خاکی سریع برگرد ونگران نباش هیچ اتفاقی نمیوفته همه چی در امنو امانه درپناه خدا

      خیلی این قوانین خوبن

      اصلا وقتی استفاده میکنی ونتیجه میگیری تازه باور میکنی که استادچی میگه

      من همین امروز تجربه ایی رو داشتم که به لطف خدای مهربان ایراد کارم که یه باور غلط ذهنی بود ومن نمیدونستم رو پیدا کردم و شب خواستم محقق شد

      تواینه به خودم نگاه کردم ومیگفتم یعنی به همین راحتی بود؟؟؟

      چرا زودترنفهمیدم .استاد که صدهابارگفته بود ….

      یعنی بایه تغییر کوچیک نگاه من درمورد مسئله ایی درعرض چندساعت به صورت کاملا طبیعی حل شد بدون اینکه من دنبال حلش باشم ومن چقدر شاکر پروردگار این هستی هستم با این قدرت وعظمت

      کامنتتون عالی بود پرازحس ارامش و رهایی

      چقدرخوب ازقانون نوشتید

      چقدرخوب درک کردید

      سپاسگزاتونم

      استاد عزیزم خدا حفظت کنه برامون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1850 روز

      بنام خداونده بخشنده و مهربانم….

      قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْهَا وَمِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ(انعام 64)

      بگو: خداست که شما را از آن مهلکه و از هر اندوهى مى‌رهاند، باز هم بدو شرک مى‌آورید.

      سلام به حمید عزیزم حمید خوبی کاکام دوستت دارم….

      حیمد اگر یه ورق کوچیک بزنیم و برگردیم به دیروزمون نگاه کنیم متوجه میشیم که ااااااا بابا من اینو دیده بودم یه جایی.

      اونجا کجاست ؟؟؟

      اونجا همون تجسمی بوده که کرده بودیممممم اره حمید خیلی جالب وقتی قانون خدارون و جهان هستی رو میفهمی دیگه هیچیز برات باعث تعجب نیست فقد و فقد همچیز باعث شکر گذاری کارکرد الله .که مو لا درزش نمیره

      چقدر قشنگه و چقدر زیباست زیباست این قانون جهان هستی

      الله صد هزار بار شکرتتتتتتتتتتتتتتتتت

      حمید همچیز و هر لحظه از زندگی زیباست و قشنگ حمید همچیزززززززززز سر جاش و عالیه همچیز برام.ن چیده شدست اره منتظر ماست الهی شکرتتتتتتتتتت….

      در پناه جان جانان رب العالمین شاد سلامت و ثروتمند باشی

      با عشق حسین عبادی بنده خوب خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سلیمان صفری گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    سلام بر استاد عزیزم و بچه های عزیز سایت الهی.

    تجسم خلاق ،این واژه چقدر زیباست!!؟؟

    یادمه سال قبل تجسم میکردم و در خیالم می پروراندم که امسال و سال بعد آنقدر سفارش دریافت میکنم که از آماده کردن سفارش های مشتریان عزیز و با برکتم خسته میشم و این اتفاق سال قبل کمی و امسال که داره معجزه میشه – حالا بماند که ترمز ذهنی ام رو تازگیا پیدا کردم که:«بابا چرا باید خسته بشی ؟از خدا بخواه و البته شایستگی داشتن همراه و همکار خوب رو درونت ایجاد کن که سفارشات مثلاً دو یا سه برابر بشن و به بهترین شکل ممکن ،راهی که خدا برات هموار خواهد کرد.پس از این هم راحت تر بدست میاری و به راحت ترین شکل ، – و دلیل اینکه مدتهاست کامنت نگذاشتم همین سفارشات زیاد همکاران عزیزم هست و با این فروش زیاد هم در امدم زیاد شده ،هم راحت خرج میکنم و هم دلیل اتفاقات رو میفهمم و اینکه تداوم و استمرار در هر عملی باعث رشد و گسترش من و جهان در حال توسعه میشه_

    سپاسگزارم از خدای وهابم که قوانین رو خیلی بهتر میفهمم.

    من سپاسگزارم از استاد عزیزم و خدای وهابم که زندگی من و همسرم را واقعا از تکرار و روزمرگی در آورده و داره روز به روز بیشتر و بهتر از قبل در مسیر درست هدایتم می‌کنه و این جمله ی «انا علینا للهدی»چقدر دقیقه و درست و صد البته که باید اجازه ی هدایت رو به خدا بدهیم،

    با سپاسگزاری

    با دیدن نعمتها

    با تلاشهای ذهنی

    با تلاشهای درست عملی(الذین آمنو و عمل الصالحات)

    با احساس خوب که نتیجه اش اتفاقات خوبه

    و

    و

    و

    .

    .

    درک بیشتر قوانین و عمل به آنها

    و تکرار

    و تکرار

    و تکرار

    و

    و…

    خیلی خوشحالم

    از این آگاهی های ناب

    از این حس و حال خوب

    از این سایت الهی

    از این نوع زیستن

    از این نوع نگرش

    استاد عزیزم سپاسگزارم و در پناه مهر بی پایان خداوند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: