https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/01/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-11 01:44:092024-11-08 05:09:27live | بهبود عملکرد، یک روند دائمی است
523نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عزیزم من ی دنیا تشکر دارم ازتون که تو این برهه تاریخی که من هستم شما هم هستین و صداتون به گوش من میرسه.
واقعا با تمام وجودم ازتون ممنونم که هستین و انصافا چقدر وجودتون تو این زمانه به جان و دل آدم میشینه. من این حرفو چندین باز زدم اما بازم میگم قبلا اون زمان هایی که بچه بودم و گوشم پر بود از محتویات مدرسه همیشه برام سوال بود خدایی اگر در دوره پیامبرا و اماما بودم کدوم وری بودم؟من حتی از بچگی هم دنبال این بودم راه درست رو برم شاید خیلی دیر استاد و راهش رو پیدا کردم اما بالاخره پیدا کردم و نزاشتم مابقی عمرم تو بطالت و جهالت بگذره. و این یعنی واقعا دارم رسالت انسان بودنم رو درست بجا میارم و واقعا از خودمم ممنونم. خدایا شکرت دمت گرم ساناز
خب وقتی این فایل رو گوش دادم داشتم به هزاران جا فکر میکردم انصافا هزاران جا که شاید به فکر هیچکی نرسه.
خیلی خیلی خوشبینانه بخوایم نگاه کنیم هر کدام از ماها هزاران جا حداقل هزاران جا آگاهانه مسیرو اشتباه میرفتیم و انتظار نتیجه ای بودیم دلخواه خودمون. و تا وقتی انسان با خودش فقط با خودش دو دوتا چارتا نکنه مدام از این مسیرهای اشتباه رو تکرار میکنه. و به نظر من آگاه بودن به راحتی به دست نمیاد حتما باید بهایی پرداخت بشه تا ی آگاهی درست درمونی پیدا کنی. حداقل نظر من این هست. و هر چقدر فاصله ات از مرز آگاهی بیشتر ارتکاب به مسیر و انتخاب اشتباه هم بیشتر
و حتی در ی زمینه وجنبه از زندگیت کافیه به نتیجه درست برسی و ببینی باورش چی بوده اگه واقعا در پی پیدا کردن حقیقت باشی همینو بسط میدی به جنبه های دیگه زندگیت و هی مسیرت هموارتر میشه. مث هزاران مثال دیگه. فلان میوه یا فلان محصول در فلان قسمت کشور بهتر به دست میاد. چون خاکش میطلبه. جنوب کشور خرما هست از اهواز بگیر تا سیستان این اب و هوا این خاک میطلبه این محصول رو و بستر مناسبی هست برای این محصول.
من نوعی که دوتا باور درست درمونی در مورد فراوانی شغل و درامد بسازم همینو بسط میدم به تمام خواسته های دیگم. پس فراوانی ماشین هم هست پس فراوانی خونه هم هست پس فراوانی رابطه خوب هم هست پس فراوانی مسافرت هم هست پس فراوانی ارایشگر خوب هم هست پس فراوانی ناخونکار خوب هم هست پس فراوانی دکتر دندونپزشک خوب هم هست پس فراوانی نسکافه مارک خارجی هم هست. این وقتی میای ذهن محدود رو ریشه کن میکنی و به جاش باور فراوانی میکاری دیگه ذهنت میطلبه در مورد هر خواسته ای که داری فراوانی ببینه. دست خودت نیستااااا ی ذره ذهن مقاومت میکنه بهش میگی ببین فلان جا اینجوری فکر کردم جواب داد الانم اگه اونجوری فک کنم جواب میده پس. چه کاریه الکی بزارم شیطان جولان بده. لااقل من یکی اینجوری بودم خدارو شکر که افتادم رو غلتک
انگار این کامنت میخواد من خودافشایی کنم راه دیگه ای نیست
اینو هم بگم من اصلا هیچ مشکلی با خودافشایی ندارم و انصافا کلا خودافشایی رو دوست دارم هم اینکه بتونم درسی بشم برای دیگران هم اینکه اینقدر عاشق این ورژن فعلیم هستم که دلم میخواد هر روز بگم چی بودم چی شدم.
خلاصه که
من تو رابطه قبلیم که جدا شده بودم اینقدر این ذهن من دنیای قشنگی واسه خودش داشت که خدا میدونه من هزاران هزار مسیر اشتباه رو میرفتم تا به نتیجه برسم. و خدایی از حق نگذرم تو این مسیر اشتباه هم سنگ تموم گذاشتم یعنی این تمرکزی که من تو این مسیرهای اشتباه گذاشته بودم با قاشق میخواستم زمین رو بکنم الان تا امریکا تونل زده بودم بدون اغراق
به این شکل که هر ادا و اصولی که این سوشال مدیا ها بالا می اوردن هر راه و روشی که فالگیر قهوه نسخه میپیچید هر فنگ شویی هر شب زنده داری هر فایل و کامنتی تو این سایت و اساتید دیگه کتاب و درس و مشق که بتونم برگردم به رابطه سابق
اقا من بگم روزانه چند ساعت درگیر این چرندیات بودم که حق گفته باشم.
خلاصه از ما به سر دویدن تو مسیری که از الفبای اولش اشتباه بود و اینو هم بدونین وقتی قدم اولت اشتباهه دیگه قدم دومی نمیشه ی اشتباه میشه اشتباه تصاعدی قدم سوم میشه ی اشتباه تصاعدی با ی عدد بالاتر. دقیق نمیدونم چقدر ولی خیلی تایم شایدم بالغ بر 3 الی 4 ماه درگیر بودم.
اصلا ی تجربه روبگم من
وقتی ی مسیری رو اشتباه میری نمیشه گفت بار منفی داره برات. به جرات میتونم بگم تمام عواملی که بار منفی داره میشینه رو شونه هات.
بار غم
بار غصه
بار تنهایی
بار بدهکاری
بار گشنگی
بار تشنگی
بار عصبی و افسار گریخته
بار بدخلقی و سگ شدن
وهزاران هزار مورد دیگه
و تو میشی همون فلج مادرزادی بی دست و پا که ی گاری زهوار درفته بدون چرخ و شکسته با وصله وپینه در ی سربالایی. و اینجا چون فقط زنده ای داری تلاش میکنی همین.
نه توانی هست
نه دستی
نه زانویی
نه انرژی
نه امیدی
نه ی ذره پیشرفت
هیچ و هیچ و هیچ
و چی باعث کمک من شد گفتم اگه قرار بر نتیجه بود باید حداقل من یکی دو هفته اول ی ذره حالم بهتر میشد حداقل که
نکه فکر کنین من عقل داشتم و نشستم فکر کردن. بخدا اگه ی ذره
فقط بریده بودم فقط ناتوان و ناتوان و ناتوان
اینجا جنگ من و خدا شروع شد و من افتادم به جونش که تموم شدم که بریدم که کجای کار من مشکل داره که نتیجه نمیگیرم و اینو چندین بار تجربه کرده بودم که هروقت با خدا میجنگیدم کلی کلی گریه میکردم و بدو بیراه میگفتم و حسابی خالی میشدم و شب راحت میخوابیدم و نهایت تا دو روزه دیگه بهم هدایت میشد که چه مسیری برم
خلاصه بعد جنگ من یهو مسط گریه هام گفتم ساناز خیالت راحت امشب خوب و با ارامش میخوابی نهایت تا فردا هم بهت هدایت میشه نگران نباش.
خلاصه منو میگی از شادی تو آسمونا بودم
اون شب که من ی تیکه خوابیدم تا فردا ساعت 9
و بعدش هم رفتم دفتر کارم
وسط همین جنس فروختن یهو گفتم چرا من تو فروش و درامد به نتیجه رسیدم اما تو اون مسیر نه؟
ی کم فکر کردم و گفتم اصلا چه باوری باعث شد من کارم دوباره راه بیفته و فروش داشته باشم؟
اقا ما نشستیم تک تک باورهای مالی رو نوشتم
بعدش بسط دادیم به باورهای ارتباط
اووه اصلا حلاجی کردن یکیش هم سخت بود چه برسه همش
یکیش که خیلی خیلی اصلی بود که من این باور رو ساخته بودم که خدا خودش برام مشتری میفرسته و من فقط سود فروش میزارم توجیب
گفتم یعنی چی؟
خدا خودش این شخص رو میاره و من فقط لذت میبرم؟؟
پس این همه مدت کو؟
این باور خیلی خیلی از من زمان برد خیلی زیاد شاید حدود چندین ساعت و نمیشد بسازم
یهو یکی گفت ببین تو دست خدا رو باز گذاشتی تو مشتری هات اما اینجا چسبیدی فقط به ی نفر حواست هست؟؟
یادته فلان جا چندین روز چسبیدی به ی مشتری اخرش هم ازت خرید نزد؟دقیقا زمانی که رهاش کردی خدا از چه جاهایی بهت مشتری داد؟
میتونی دست خدا رو باز بزاری؟
واقعا تو حیطه ای که من با تک تک سلول هام وابسته بودم انصافا میشد به این راحتی رها کرد و دست خدا رو باز گذاشت؟؟؟
خدا میدونه به من چه ها گذشت و حتی تو همین مسیر رها کردن هم من چقدر باز مسیر اشتباهی روهم رفتم
ولی باز خدارو هزاران بار شکرت که دیگه فهمیده بودم ی راه دارم اونم فقط رها کردن تا ببینم مسیر بعد از رها کردن چیه و چه قدمی گفته میشه تا من برم
اوه خدای من
من اگه بخوام بنویسم که گوشیم میسوزه که
ولی دمش گرم
بود مث همیشه
هر بار قدرتمندتر و حامی تر از قبل
البته اون خود واقعیش بود ولی ایمان من بود که ذره به ذره بیشتر میشد و هی من خدارو بزرگتر میدیدم.
الان که دارم این کامنت رو مینویسم اصلا باورم نمیشه من بودم که اون راه هارو رفتم و شدم این
یعنی چی میشد این ورژن فعلیمو از اول میداشتم؟؟؟
ولی شاید باور هیچکی نشه اما من روزی هزار بار میگم خدایا هزاران بار شکرت که اون همه مسیر اشتباه رورفتم و نتیجه نگرفتم که هر جای زندگیم توهر جنبه ای ی ذره میزنم جاده خاکی میگم ساناز ببین دیدی اون موقع از این مسیر نتیجه نگرفتی؟
الانم همونه پس الکی خودتو گول نزن.
و اون مسیرهای اشتباه الان قشنگترین و بهترین الگوی من هستن که بخوام مسیر درست رو انتخاب کنم.
1) قانون جذب به ما نمیگه که تو یه جا بشین فقط تصورر کن همه چیز خودشو به تو میرسونه، در واقع ما با این کار انگار داریم به اونا میگیم که خب رابطه خوب، ماشین موردعلاقم و … بیاین خودتونو با من هم فرکانس کنید تا من بهتون برسم،
خدا مسیرو بهمون میگه بقیش با خودمونه
همانطور که برای نوح کشتی نساخت، برای ابراهیم بت ها رو نشکوند
فقط مسیرو بهشون الهام کرد ، بقیه رو سپرد به خودشون
تغییر باورها نقطه شروعی است برای تغییر شخصیت ، تغییر باور یاعث میشه تا ما از محدوده امن خودمون خارج بشیم و به سمت رفتار های جدید و متفاوت برویم اما نکته مهم همین عمل کردنه
حالا که انرژی درونمون روشن شده و داره ما رو هل میده پس بهتره که ما هم ترس رو بزاریم کنار و حرکت کنیم
باید جسارت لازم برای گام برداشتن تو مسیر موردنظرمون رو داشته باشیم
————————
2) مهاجرت فقط رفتن از مکانی به مکان دیگر نیست مهاجرت یعنی سفر درونی یعنی اینکه وقتی تو توی نقطه امنت هستی و همه چیز خوبه برای خودت یه چالش بسازی و براش قدم برداری و تو این قدم توانایی هاتو بشناسی و عزت نفستو بالاتر ببری.
سلام به استاد عزیزم ،خانم شایسته نازنین و دوستان خوبم
قبل از اینکه با سایت و آموزه های استاد عباسمنش آشنا بشم خیلی به دنبال فرعیات میرفتم ولی از موقعی که به سایت هدایتم شدم به لطف خدا خیلی کم پیش اومده که از این مسیر منحرف بشم دلیلشم برای این بود که من حس کردم که موضوعات این سایت یه موضوع اساسیه و داره راجب تغییر ما و رابطمون با خداوند صحبت میکنه نه تغییر دکور ،اسم یا ارتباط با فرشتگان و…
امیدوارم بتونم این قانون رو به درستی درک کنم و تلاش کنم برای بهتر شدن در این قانون تا جایی که هرروز کنی بهتر ار دیروز باشم .
آموزه های سایت باعث شدن ساختمان فکریم خیلی مرتب و آروم باشه بجای اینکه کلی اطلاعات بریزم توی ذهنم و دچار نشتی فکری بشم روی اصل تمرکز میکنم.
از خدا میخوام که هدایتم کنه و بتونم مهاجرت کنم و یک ساید جدید از این دنیا بزرگ و زیبا رو تجربه کنم .
برای تغییر زندگی و برای تغییر شخصیت فقط یک راه وجود دارد و آن هم رفتن در دل ترسها هست و وقتی به خودم نگاه میکنم میبینم آنقدر که انتظار داشتم رشد نکردهام و علت هم همین ترسها بوده که براش حرکتی نکردم و البته در جاهایی که نتیجه گرفتم علت حرکت کردن بوده ولی باز هم ذهنم ترسهای را برایم تصویر سازی میکند.
هزار بار در روز تلقین کلام کردن و خواندن کامنتها و دیدن به اندازه یک بار حرکت کردن و رفتن در دل ترس ها تاثیر در زندگی ما ندارد.
هیچ میانبری برای تغییر شخصیت و قوی شدن و رفتن تو دل ترسها وجود ندارد.
بازم به خودم میگم که اگر من تاکنون آن رشدی که میخواستم و در رسیدن به خواستههایم ناکام بودم علتش همین ترسهای من بوده .
چند روز پیش بلاگ یکی از این بلاگرها که به سفر به دور دنیا میرود را تماشا میکردم و این اشخاص به کشورهای ناشناس برای اولین بار پا میگذارند و شاید زبان آن را هم نمیدانند اما چه چیزی باعث میشود که حرکت کنند در حالی که نه زبان آن را و نه ادرسی بلدن و… .
یا دخترانی که تک و تنها به مسافرتهای دور دنیا میروند و یا افرادی که شبها در کلبههای جنگلی و جنگل زندگی میکنند.
یا در همین سایت خودمان افرادی که در سن کم مهاجرت کردهاند و دستاوردهایی داشتهاند و اینکه به ثروت رسیدند و به علت این بوده که حرکت کردند .
من تا به حال ندیده و نشنیدهام که کسی به خاطر حرکت کردن و رفتن توی درساش بمیره .پس تمام ترسها غیر واقعی هست و این ذهن منه که داره اینها رو برام میسازه و معلومه هنوز باورهام به خودم و خدایم قوی نشده که حرکت نکردم. و تغییر شخصیت جسارت میخواهد
آیا منتظری که اتفاق از بیرون بیفته و زندگی تو رو تغییر بده ؟
آیا منتظری خداوند برای تو کاری رو انجام بده ؟
آیا از اقدام کردن و کاری رو انجام دادن فراری هستی؟
آیا از حرکت کردن میترسی ؟
دقیقا مثل زمانی که میدونی و متوجه هستی که ضعفت کجا هست اما وقتی کسی توی روت بهت یادآوری میکنه ضعف ت رو خودت رو میزنی به اون راه و با مقاومت سعی داری از خودت دفاع کنی و حرفش رو رد کنی .
به همین شکل وقتی که گاهی تنبلیها فرصت انجام دادن کار درست رو از انسان میگیره و یا عادتها اونقدر قوی هستن که ترک کردنشون کمی برات چالش برانگیز میشه ذهنت برات شروع میکنه به بافتن منطقها و دلایل بی پایه و اساس که تو کاری که باید رو انجام ندی و دوست داشته باشی ک سیستم مطابق میل تو عمل کنه و به تو بدون حرکت نتیجه بده .
در بحث موفقیت هم فاکتوری وجود داره به نام :
«عملگرایی»
«عمل کردن به ایدهها »
بالابردن استاندارها
یادگیری مهارتها
داشتن برنامه کاری روزانه
در مسیر علاقه ها تصمیم گرفتن و قدم برداشتن
حرکت کردن
شناسایی ترسها و سوال پرسیدن در راستای غلبه بر اونها با ورود بهشون
ضعفهای شخصیتی رو بهبود دادن
شناسایی نقاط بهبود و گام برداشتن و هرروز بهتر از دیروز عمل کردن
اجرای ایدهها
بالابردن احساس لیاقت ها با افزایش مهارت ها در مسیر علاقه ها بالا میره .
تصمیم درست گرفتن روزانه و عمل کردن به تصمیمها در راستای اهداف ماهانه و سالانه
خدا مسیر رو به ما میگه اینکه عمل کنیم یا نکنیم تفاوت رو ایجاد میکنه
:-)
مراقبه چیست ؟
مراقبه کنترل ذهن هست . مراقبه فارغ شدن از گذشته و رها بودن در مورد آینده و در لحظه زندگی کردن هست .
غم از گذشته و ترس از آینده رو رها کردن یعنی مراقبه …
قانون ساده است پس به دنبال پیچیده کردنش نباشید .
:-)
سرمایه گذاری روی چی خوبه ؟
سرمایه گذاری رو خودت خوبه . روی شخصیتت ، روی مهارتت ، روی تواناییهات ،
:-)
چه مقایسهای رشددهنده هست ؟
مقایسه باید بین خودم باشه و دیروز خودم
مقایسه من با گذشتهی خودم باید باشه
:-*
چرا به دنبال کشف کردن چیز جدیدی هستی ؟
قانون چیز جدیدی نیست ک نیاز به کشف کردن داشته باشه .
قانون و مکانیزم اصلی جهان بسیار ساده و مشخصه و درک قانون فرکانس و توجه است .
فقط تمرین کردن و به مهارت رسیدن در این زمینه ملاک هست .
تکرار کردن و حرفهای شدن در عمل به این قانون و بالابردن قدرت کنترل ذهن تعیین کنندهی نتایج بیشتر هست .
مثل کشتی گیری که در برابر صدها تکنیک و فنی که میتونی یاد بگیره باید فنی رو انتخاب کنه و با میلیونها بار تکرار در اون فن استاد بشه ک بتونه به همه، اون فن رو بزنه قطعا کشتی گیر موفقی میشه
ما هم در کشتی با ذهن باید فن کنترل و هدایتش به سمت زیباییها و نعمتها و موفقیتها رو اینقدر تکرار کنیم و انجام بدیم تا در این فن هرروز بیشتر ب استادی برسیم و راحتتر و بهتر بتونیم از پس کنترل ذهن در هر موقعیت و شرایطی بربیایم .
پس قانون ساده است ، اما صحبت اصلی در اجرا کردن هرچه بهتر اون و بهتر عمل کردن هرروز بهتر از قبل هست .
:-
مهاجرت یعنی چی ؟
باز هم یعنی حرکت کردن
حرکت از وضعیت موجود ت به وضعیت مطلوب تر و بهتر
حرکت از نقطه ی امن ت به دل ترسها ت
حرکت از فقر به سمت ثروت
حرکت از سمت ضعفهای شخصیتی ت به سمت نقاط بهبود مستمر
…
پس مهاجرت هم از ایمان میاد و درک درست قانون و عمل کردن به اون …
خدایا شکرت
به من قدرت و توانِ درک بهتر قانون و اجرای قانون در عمل رو عطا کن خدای روزیرسان من.
بنده ی توحیدی و تقواپیشه بودن رو روزی من کن ربّ قدرتمند من ️
قدم شانزدهم خانه تکانی ذهن::بهبود عملکرد یک روند دائمی است
توضیحات استاد در مورد باشگاه بدنسازی وتمایل به اینکه تمریناتی که داده میشه رو جوری عمل میکنیم که خودمون راحت تریم نه اینکه طبق روند اصولی که مربی میگه ،پیش بریم،در مورد من صدق میکنه،هرچند بهتر از قبل شدم ولی بازم مقاومتم زیاده
دقیقا خیلی از فایلهایی که در مورد کمالگرایی هست با مقاومت کردن از مواجه شدن با نقاط ضعفم کمتر در موردش مینویسم وروی خودم کار میکنم وبیشتر وقتم را برای احساس خوب داشتن بیشتر روی فایلهایی که نقاط قوتم روبهتر میکنه وقت میذارم
واین هم دقیقا بر میگرده به پیش فرضهای ذهنی اشتباهی که دارم،،وفکر میکنم اگه روی نقاط ضعفم بیشتر وقت بذارم از ادامه روند با توجه به نجواهای ذهنی ام منصرف میشم وروی خودم کار نمیکنم
برای خلق موفقیتهای بیشتر از قبل خودم ،،باید حرکت کردن وقدم برداشتن برای ایده های جدیدی که دارم رو جدی بگیرم تا شخصیتم تغییر کنه،،تصمیم بگیرم وعمل کنم حتی اگر نتیجه مورد انتظارم رخ نده،،چون بارها شده که برای تصمیم هایی که گرفتم نتیجه دلخواه رخ نداده ولی راه حل مسائل دیگه توش بوده واز مسیر دیگه ای ارتباطات کاری بهتری رقم زدم
پیش فرض ذهنی که یه اتفاقی بیرون باید رخ بده ،،،هنوز وجود داره،هرچند با خود آگاهی که نسبت به قبل دارم،کمرنگ تر شده،،وراحت تر با چالش ها مواجه میشم ومسئولیت اتفاقات را میپذیرم ،،،
به رفتار وگفتاری که دارم آگاهانه تر از قبل توجه دارم
اینکه از خودم مکررا بپرسم چه اقدام روزانه ای برای اهداف مد نظرم انجام دادم ومکتوب کنم،کمکم میکنه به کمالگرایی غلبه کنم وبهبودهام رو بنویسم ،تا اقدامات جدی تر از قبل رو انجام بدم
مثلا نوشتن همزمانی هایی که در درخواستهای روزانه ام دارم وروان انجام شدن کارهام رو مرتبا یادآوری کنم،تا کنترل ذهن بهتر از قبل رو ایجاد کنم
تغییر زاویه دیدم نسبت به ترمزهایی که من دارم ودوستانم ندارند(الگوهای اطرافم) رو برای شناخت بیشتر از خودم وپیدا کردن باورهای قدرتمند کننده تر واقدام کردن
روزانه برای خلق نتایج مورد دلخواهم،،،در هر رفتار وگفتارم رو مد نظر قرار بدم
دقیقا من مثال فردی هستم که شدیدا مسئولیت پذیر در زمینه کاری وروابطم هستم ولی با ترمزهایی که دارم ودر حال رفعشون هستم،،مسیرم به کندی به سمت اهدافم پیش میره،،وبا کمالگرایی که دارم، نتایج ایجاد شده رو برای قدم بر داشتن با ایمان بیشتر ،باید به خودم یادآوری کنم
انجام اقدام روزانه برای تصمیم هایی که میگیرم رو مکتوب کنم ونشتی انرژی ام، رو با تمرکزم بر بهبودها وادامه روند با مسئولیت پذیری بیشتر رو کم کنم
تغییر شخصیتم وبهبود نقاط ضعفم وبهبود عملکردم ،با آگاهانه توجه به رفتارم وگفتارم را بهتر از قبل ادامه بدم
آگاهانه به گذشته وآینده توجه نکنم و وظایف هر لحظه ام برای کنترل ذهنم رو با دیدن زیبایی هایی که طول روز تجربه میکنم،،یادآوری کنم
آگاهانه مواظب گفتارم ووقایع بدنبال آن باشم
چه زیبایی ها وچه نازیبایی ها
متعهدانه دوره 12 قدم رو شروع کنم ،وخودم را با روز قبل خودم مقایسه کنم،،،فقط وفقط تمرین کردن و عمل به قانون رو یادآوری کنم ونگرانی از اینکه چه اقدامی، برای بهبود خودم وعمل به آگاهی های کدوم دوره رو انجام بدم(با تمرکزم روی یک محصول )از خودم دور کنم
اصل خار پشتی که استاد گفتن ومهارت در یک فن که اونهم کنترل ذهن در هر لحظه هست رو به خودم یادآوری کنم
تا بتونم بهتر از قبل در زمان چالشها نا خودآگاه با تمرین های مداومی که هر لحظه با کنترل ذهنم انجام دادم،،رفتار وگفتار درستی با احساس خوبم وبهتر از قبلم رقم بزنم
و با نشتی انرژی کمتر ،،نجواهای ذهنی ام را کنترل کنم،تا اتفاقات روزمره من رو درگیر خودش نکنه وازم انرژی نگیره
ووقتی نتایج کوچک میگیرم ،،مرتبا ادامه این روند وحال خوب بیشتر وآرامش بیشتر از قبل وسلامتی جسمی خودم واطرافیانم رو یادآوری کنم،،تا قویتر وبهتر از قبل ادامه بدم (نشانه های خروج از مسیر رو هر لحظه به یاد بیارم،چون براحتی فراموش میکنم)
اینکه الان شرایط مالی وارتباطی وکاری ام بهتر از قبله،،نباید من رو نگه داره تو منطقه امن،،مجدد اقدام جدید وحرکت جدید رو انجام بدم
دیدگاهم رو برای خلق روابط جدید تغییر بدم وبا ترسهام مواجه بشم وگذشته رو فراموش کنم،بپذیرم همانطور که خودم کامل وپرفکت نیستم ،دیگران هم کامل نیستند ودر این مسیر شناخت بیشتر از خودم وافراد دیگه پیدا کنم
همیشه در گذشته شرایطی بوده که با ورود به ترسهام شجاعت بیشتر واحساس لیاقت بیشتری رو برای خلق موفقیتهام رقم زدم،،در این زمینه هم میتونم رشد وتغییر شخصیت وتوانمندی بیشتر رو تجربه کنم،فقط باید قدم بردارم واقدام کنم
سلامت وسربلند وبرقرار ومصصم در این مسیر زیبا باشیم
الهی شکرت بابت نشانه هایی که میدی و مارو درمسیر ثابت قدم نگه میداری
مسیر کنترل ذهن
یک فن و بلد باش اما خیلی خوب بلد باش و برات کافیه
کسب مهارت در کنترل ذهن که مهم ترین مهارت زندگی هر شخصیه که بخواد به موفقیت پایدار برسه
خدایا شکرت بابت روابط فوق العاده ای که دارم و همش حاصل توجه به نکات مثبت و کنترل ذهنه
استاد دقیقا وقتی که مادرمسیر درست هستیم ،یعنی وقتی که ارامش داریم و متصلیم ما در مدار دریافت الهامات هستیم و اون الهام داره به ما میگه که یه کاری انجام بده
یعنی چی ؟؟؟ یعنی وقتی که در فضای این اگاهی ها هستیم و میپذیریم این اگاهی هارو سعی میکنیم در عمل اجرا کنیم ،اولا اسان میشیم برای اسانی ها و دستان خداوند رو باز میزاریم در واقع تا کارهامونو انجام بده ،در واقع ما توی تجسم وقتی به نقطه ی پایانی فکر میکنیم نه به چگونگی و چگونه رسیدن رو بر عهده ی خدا میزاریم اون مارو از میانبرترین مسیر به خواسته هامون میرسونه و در واقع استفاده از نیروی شهود یعنی راحت ترین و ساده ترین راه .
حالا وقتی که ما مقاومت های ذهنی روبرمیداریم ،یک سری ایده ها به نسبت شرایطی که داریم به ما گفته میشه ،یعنی چی ؟؟؟ یعنی خدا بر اساس اون نقطه ی پایانی توی تجسم ما ،میاد شرایط رو محیا میکنه . مثلا اگر نیاز باشه با ترسی روبه رو بشیم مارو میبره توی دل اون ترس اگر که مقاومت نداشته باشیم ،اگر نیاز باشه اعتماد به نفسمون راجب اون موضوع رشد کنه ،هدایت میکنه تا روی اعتماد به نفسمون کار کنیم ،اگر نیاز باشه مهارتی کسب کنیم مارو هدایت میکنه به کسب اون مهارت و خب توی تمام اینها جریان هدایت داره میگه حرکت کن و این وظیفه ماست که حرکت کنیم ، حالا این فرایند از اغاز تجسم و شکل گیری اون خواسته شروع میشه و طی کردن تکامل هم از اغاز همین تجسم شروع میشه
یعنی چی ؟؟؟ یعنی از اون زمانی که متعهد میشیم که توی دل ترسامون بریم ،مقاومت نکنیم ، تسلیم جریان باشیم ما داریم در واقع تکاملمون رو طی میکنیم ، ومدت زمان طی شدن این تکامل به ما بستگی داره ، به تمرکز ما به تعهدی که داریم ،به دوری از حواشی به پرداخت بها و… اما هیچ ربطی به زمان زیاد گذاشتن نداره ، ربط به ایمان ما و توکل ما و حرکت کردن و بهبود و بهبود دائمی در ایم مسیر داره و خب من انتخاب میکنم که از این مسیر برم ، یعنی تجسم کنم و در راستای اون تجسم به الهاماتم عمل کنم اما توهم نزنم بلکه تجسم کنم و از ایده های الهامی پیروی کنم
کلا انسان یه جوریه که میخواد هیچ کاری نکنه
و حتی یه کاری میکنه 99درصد مردم و همچنین خودم اما به مقدار کمتر ،توقع دارم که یه چند مدت روی چیزی کار کردم تا ابد خوب پیش بره اون چیز
یعنی مثال حوزه ی خودم رو بزنم
طرف میگه بدنسازی ورزش نامردیه !!!!
میگم چرا ؟؟؟ میگه یه مدت ولش میکنی بدن میخوابه !!!!
یعنی این تفکر 99درصد جامعس
در کل حرفهایی که استاد توی این فایل زدن عملی کردنش خیلی راحت و اسونه اگر در مسیر هدایت باشیم اگر که باور کنیم که هر چیزی و همه چیز به من در هر لحظه گفته میشود و رها باشیم و این باور خیلی مسیر رو هموار میکنه
اینکه استاد میگن روی شخصیتت کار کنن
ادرس : سایت عباسمنش دات کام
روی باورهای مالی و روابط و …
ادرس : سایت عباس منش دات کام
اینکه روی مهارت هات کار کن توی حوزه ی علاقه مندیت ، به همین سادگی
در واقع به قول مولانا : اندیشه ات هرجارود
انگه تورا آنجا کشد
یعنی افکار من خلق میکنه و همه چیز باوره یعنی چی
یعنی من میام افکار پوسیده رو میزارم کنار و افکار جدیدی میکارم توی ذهنم و روشون کار میکنم و این افکار باید موجب عملکردهای متفاوتی از قبل در من بشود و این عملکردهای متفاوت و هم جهت با قانون باید تبدیل به عادت در من بشود مثل اون فنی که رفته تو حافظه بدن و این عادت ها باید نتایج متفاوت از قبل رقمبزنه و این نتایج متفاوت باید موجب ایمان بیشتر در من بشود و این ایمان بیشتر موجب نتایج بزرگتر و این چرخه و این روندیه که هر فرد موفقی داره طی میکنه و خلاصش اینه که افکار تو داره زندگیت رو رقم میزنه .
اصن این باور عدم لیاقت داره موج میزنه بین مردم
دیشب یه رفیقی دارم که به یه نفر جنس داده و خب من میشناسم اون طرفو و اشنای منه ،زنگ زده به من و میگه ولله رضا اگه دستم خالی نبود نمیخواستم ازش پول و دستم خالیه بگو بهش بلکه بزنه من چند بار بهش گفتم !!!!
اشنا نیست این تفکر ؟؟؟؟
بهش میگم عزیزه من چرا تو باید برای گرفتن پول خودت هزارتا چرت وپرت تحویل اون یا من یا هر کس دیگه ای بدی ؟؟؟
چرا باید برای گرفتن پول خودت هزارتا قسم بخوری که ولله چک دارم اگه نداشتم نمیخواستم یا مریض دارم اگه خرج اون نبود نمیخواستم یا هزارتا چرت و پرت دیگه
فک کرده میگه راس میگی
میگم خب تو چرا دلیل میاری ؟؟؟ رک و راس بگو اقا حسابتو بزن اصن چرا باید توضیح بدی ؟؟؟ توضیحت این که جنس دادی باید پول بده بهت تموم شد و رفت
یعنی میخوام بگم که کار کردن روی خود و تغییر شخصیت باید توی عملکرد خودش رو نشون بده و وقتی که توی عملکرد خودش رونشون میده و فرکانس ها قوی میشه ،جهان دیگه اصن اون جنس افراد نسیه ببر و چک بده رو حذف میکنه یا اگه حذف نکنه تو با این باور جدیدت باعث میشه که خیلی راحت تر بهت پول بدن ، یعنی تو وقتی باورت اینه که باید برای گرفتن پول خودت هزارتا قسم و ایه بیاری ،یعنی پذیرفتی از قبل که روند همینه و خداوندم به همین شکل به باورت پاسخ میده والسلام .
فاکتور مهم عمل کردن به ایده هایمان است وگرنه نتیجه نخواهیم دید.
دلیل اینکه کار می کنیم اما نتیجه نمی گیریم یعنی فعالیت ما در راستای هدفمان نیست و اشتباهی است .
نباید منتظر شانس یا عوامل و شرایط بیرون باشیم درحالی که هیچ قدمی بر نمی داریم این مسیر کاملا اشتباه و در خلاف قانون است ، اگر باور ساخته شده باشد منجر به عمل ما می شود .
فارغ از اینکه ایده درست باشد یا غلط باید قدم را برداریم که قطعا یک درس و تجربه ای برای ما دارد.
روزانه باید یک تصمیم برای بهتر شدن عملکردمان برداریم .
خداوند مسیر را به ما می گوید اینکه ما حرکت کنیم یا خیر دست خودمان است و ما زندگی خودمان را رقم می زنیم.
مراقبه کنترل ذهن و زندگی در زمان حال است نه آینده و گذشته . به این فکر کنیم که امروز باید چه کاری انجام دهیم.
مقایسه باید بین خودمان و دیروز خودمان باشد.
اگر بتوانیم یک مهارت را خیلی خوب یاد بگیریم و در حافظه ما ثبت شود و تمرین شود که به نا خودآگاه ما برود جزو مهارت های ما می شود و نیاز اینکار تمرین زیاد در ابتدا و استمرار وجزو عادات ما می شود .
تمرکزمان را پخش نکنیم و پشت انرژی نداشته باشیم و روی یک موضوع تمرکز کنیم و فقط راه مستقیم را برویم وخودمان را گمراه نکنیم .
تسلط بر قانون جهان نیاز به تمرین وتکرار دارد تا در کنترل ذهن به مهارت برسیم وگرنه مثل قرص عمل نمی کند که یک مدت کار کنیم و قانون را رها کنیم یا مثل غذا که یکبار بخوریم و دیگر نخوریم بلکه هرلحظه باید عمل به قانون جزو عادات ما بشود.
وقتی از لحاظ فکری داغون باشیم از طریق جسم به ما نشان می دهد در اولین قدیم و به مرور زمان شدیدتر هم می شود در همان ابتدا باید نشانه هارا بگیریم.
وقتی نتیجه می گیریم در مسیر چرا همان مسیر را ادامه ندهیم ؟! راه حل ادامه دادن مسیر درست و ثابت قدم و استمرار داشتن در مسیر است .
غلبه بر ترس با رفتن در دل آن برطرف می شود .
مهاجرت حرکت کردن در دل ناشناخته ها و قدم برداشتن در دل ترس هاست. محیط جدید پتانسیل هارا در وجود ما شکوفا می کند و احساس لیاقت مارا بیشتر میکند.
از منطقه امن خود خارج شویم و در آن نمانیم و از پتانسیل ها استفاده کنیم و در دل ترس ها حرکت کنیم .
با اجرای قانون تکامل یاد می گیریم که قدم های هماهنگ با خواسته و بهبود های کوچک و ادامه دار برداریم و به دور از کمالگرایی شخصیت عملگرا بسازیم و در نتیجه به هدفمان برسیم .
قانون ساده و ثابت است و فقط و فقط نیاز به تکرار و تکرار و مانند در مسیر دارد .
به نام خدای معجزه ها
استاد قشنگم و مریم زیبا سلام و صد سلام
و دوستان هم فرکانسی عالی من سلام
استاد عزیزم من ی دنیا تشکر دارم ازتون که تو این برهه تاریخی که من هستم شما هم هستین و صداتون به گوش من میرسه.
واقعا با تمام وجودم ازتون ممنونم که هستین و انصافا چقدر وجودتون تو این زمانه به جان و دل آدم میشینه. من این حرفو چندین باز زدم اما بازم میگم قبلا اون زمان هایی که بچه بودم و گوشم پر بود از محتویات مدرسه همیشه برام سوال بود خدایی اگر در دوره پیامبرا و اماما بودم کدوم وری بودم؟من حتی از بچگی هم دنبال این بودم راه درست رو برم شاید خیلی دیر استاد و راهش رو پیدا کردم اما بالاخره پیدا کردم و نزاشتم مابقی عمرم تو بطالت و جهالت بگذره. و این یعنی واقعا دارم رسالت انسان بودنم رو درست بجا میارم و واقعا از خودمم ممنونم. خدایا شکرت دمت گرم ساناز
خب وقتی این فایل رو گوش دادم داشتم به هزاران جا فکر میکردم انصافا هزاران جا که شاید به فکر هیچکی نرسه.
خیلی خیلی خوشبینانه بخوایم نگاه کنیم هر کدام از ماها هزاران جا حداقل هزاران جا آگاهانه مسیرو اشتباه میرفتیم و انتظار نتیجه ای بودیم دلخواه خودمون. و تا وقتی انسان با خودش فقط با خودش دو دوتا چارتا نکنه مدام از این مسیرهای اشتباه رو تکرار میکنه. و به نظر من آگاه بودن به راحتی به دست نمیاد حتما باید بهایی پرداخت بشه تا ی آگاهی درست درمونی پیدا کنی. حداقل نظر من این هست. و هر چقدر فاصله ات از مرز آگاهی بیشتر ارتکاب به مسیر و انتخاب اشتباه هم بیشتر
و حتی در ی زمینه وجنبه از زندگیت کافیه به نتیجه درست برسی و ببینی باورش چی بوده اگه واقعا در پی پیدا کردن حقیقت باشی همینو بسط میدی به جنبه های دیگه زندگیت و هی مسیرت هموارتر میشه. مث هزاران مثال دیگه. فلان میوه یا فلان محصول در فلان قسمت کشور بهتر به دست میاد. چون خاکش میطلبه. جنوب کشور خرما هست از اهواز بگیر تا سیستان این اب و هوا این خاک میطلبه این محصول رو و بستر مناسبی هست برای این محصول.
من نوعی که دوتا باور درست درمونی در مورد فراوانی شغل و درامد بسازم همینو بسط میدم به تمام خواسته های دیگم. پس فراوانی ماشین هم هست پس فراوانی خونه هم هست پس فراوانی رابطه خوب هم هست پس فراوانی مسافرت هم هست پس فراوانی ارایشگر خوب هم هست پس فراوانی ناخونکار خوب هم هست پس فراوانی دکتر دندونپزشک خوب هم هست پس فراوانی نسکافه مارک خارجی هم هست. این وقتی میای ذهن محدود رو ریشه کن میکنی و به جاش باور فراوانی میکاری دیگه ذهنت میطلبه در مورد هر خواسته ای که داری فراوانی ببینه. دست خودت نیستااااا ی ذره ذهن مقاومت میکنه بهش میگی ببین فلان جا اینجوری فکر کردم جواب داد الانم اگه اونجوری فک کنم جواب میده پس. چه کاریه الکی بزارم شیطان جولان بده. لااقل من یکی اینجوری بودم خدارو شکر که افتادم رو غلتک
انگار این کامنت میخواد من خودافشایی کنم راه دیگه ای نیست
اینو هم بگم من اصلا هیچ مشکلی با خودافشایی ندارم و انصافا کلا خودافشایی رو دوست دارم هم اینکه بتونم درسی بشم برای دیگران هم اینکه اینقدر عاشق این ورژن فعلیم هستم که دلم میخواد هر روز بگم چی بودم چی شدم.
خلاصه که
من تو رابطه قبلیم که جدا شده بودم اینقدر این ذهن من دنیای قشنگی واسه خودش داشت که خدا میدونه من هزاران هزار مسیر اشتباه رو میرفتم تا به نتیجه برسم. و خدایی از حق نگذرم تو این مسیر اشتباه هم سنگ تموم گذاشتم یعنی این تمرکزی که من تو این مسیرهای اشتباه گذاشته بودم با قاشق میخواستم زمین رو بکنم الان تا امریکا تونل زده بودم بدون اغراق
به این شکل که هر ادا و اصولی که این سوشال مدیا ها بالا می اوردن هر راه و روشی که فالگیر قهوه نسخه میپیچید هر فنگ شویی هر شب زنده داری هر فایل و کامنتی تو این سایت و اساتید دیگه کتاب و درس و مشق که بتونم برگردم به رابطه سابق
اقا من بگم روزانه چند ساعت درگیر این چرندیات بودم که حق گفته باشم.
خلاصه از ما به سر دویدن تو مسیری که از الفبای اولش اشتباه بود و اینو هم بدونین وقتی قدم اولت اشتباهه دیگه قدم دومی نمیشه ی اشتباه میشه اشتباه تصاعدی قدم سوم میشه ی اشتباه تصاعدی با ی عدد بالاتر. دقیق نمیدونم چقدر ولی خیلی تایم شایدم بالغ بر 3 الی 4 ماه درگیر بودم.
اصلا ی تجربه روبگم من
وقتی ی مسیری رو اشتباه میری نمیشه گفت بار منفی داره برات. به جرات میتونم بگم تمام عواملی که بار منفی داره میشینه رو شونه هات.
بار غم
بار غصه
بار تنهایی
بار بدهکاری
بار گشنگی
بار تشنگی
بار عصبی و افسار گریخته
بار بدخلقی و سگ شدن
وهزاران هزار مورد دیگه
و تو میشی همون فلج مادرزادی بی دست و پا که ی گاری زهوار درفته بدون چرخ و شکسته با وصله وپینه در ی سربالایی. و اینجا چون فقط زنده ای داری تلاش میکنی همین.
نه توانی هست
نه دستی
نه زانویی
نه انرژی
نه امیدی
نه ی ذره پیشرفت
هیچ و هیچ و هیچ
و چی باعث کمک من شد گفتم اگه قرار بر نتیجه بود باید حداقل من یکی دو هفته اول ی ذره حالم بهتر میشد حداقل که
نکه فکر کنین من عقل داشتم و نشستم فکر کردن. بخدا اگه ی ذره
فقط بریده بودم فقط ناتوان و ناتوان و ناتوان
اینجا جنگ من و خدا شروع شد و من افتادم به جونش که تموم شدم که بریدم که کجای کار من مشکل داره که نتیجه نمیگیرم و اینو چندین بار تجربه کرده بودم که هروقت با خدا میجنگیدم کلی کلی گریه میکردم و بدو بیراه میگفتم و حسابی خالی میشدم و شب راحت میخوابیدم و نهایت تا دو روزه دیگه بهم هدایت میشد که چه مسیری برم
خلاصه بعد جنگ من یهو مسط گریه هام گفتم ساناز خیالت راحت امشب خوب و با ارامش میخوابی نهایت تا فردا هم بهت هدایت میشه نگران نباش.
خلاصه منو میگی از شادی تو آسمونا بودم
اون شب که من ی تیکه خوابیدم تا فردا ساعت 9
و بعدش هم رفتم دفتر کارم
وسط همین جنس فروختن یهو گفتم چرا من تو فروش و درامد به نتیجه رسیدم اما تو اون مسیر نه؟
ی کم فکر کردم و گفتم اصلا چه باوری باعث شد من کارم دوباره راه بیفته و فروش داشته باشم؟
اقا ما نشستیم تک تک باورهای مالی رو نوشتم
بعدش بسط دادیم به باورهای ارتباط
اووه اصلا حلاجی کردن یکیش هم سخت بود چه برسه همش
یکیش که خیلی خیلی اصلی بود که من این باور رو ساخته بودم که خدا خودش برام مشتری میفرسته و من فقط سود فروش میزارم توجیب
گفتم یعنی چی؟
خدا خودش این شخص رو میاره و من فقط لذت میبرم؟؟
پس این همه مدت کو؟
این باور خیلی خیلی از من زمان برد خیلی زیاد شاید حدود چندین ساعت و نمیشد بسازم
یهو یکی گفت ببین تو دست خدا رو باز گذاشتی تو مشتری هات اما اینجا چسبیدی فقط به ی نفر حواست هست؟؟
یادته فلان جا چندین روز چسبیدی به ی مشتری اخرش هم ازت خرید نزد؟دقیقا زمانی که رهاش کردی خدا از چه جاهایی بهت مشتری داد؟
میتونی دست خدا رو باز بزاری؟
واقعا تو حیطه ای که من با تک تک سلول هام وابسته بودم انصافا میشد به این راحتی رها کرد و دست خدا رو باز گذاشت؟؟؟
خدا میدونه به من چه ها گذشت و حتی تو همین مسیر رها کردن هم من چقدر باز مسیر اشتباهی روهم رفتم
ولی باز خدارو هزاران بار شکرت که دیگه فهمیده بودم ی راه دارم اونم فقط رها کردن تا ببینم مسیر بعد از رها کردن چیه و چه قدمی گفته میشه تا من برم
اوه خدای من
من اگه بخوام بنویسم که گوشیم میسوزه که
ولی دمش گرم
بود مث همیشه
هر بار قدرتمندتر و حامی تر از قبل
البته اون خود واقعیش بود ولی ایمان من بود که ذره به ذره بیشتر میشد و هی من خدارو بزرگتر میدیدم.
الان که دارم این کامنت رو مینویسم اصلا باورم نمیشه من بودم که اون راه هارو رفتم و شدم این
یعنی چی میشد این ورژن فعلیمو از اول میداشتم؟؟؟
ولی شاید باور هیچکی نشه اما من روزی هزار بار میگم خدایا هزاران بار شکرت که اون همه مسیر اشتباه رورفتم و نتیجه نگرفتم که هر جای زندگیم توهر جنبه ای ی ذره میزنم جاده خاکی میگم ساناز ببین دیدی اون موقع از این مسیر نتیجه نگرفتی؟
الانم همونه پس الکی خودتو گول نزن.
و اون مسیرهای اشتباه الان قشنگترین و بهترین الگوی من هستن که بخوام مسیر درست رو انتخاب کنم.
خدایا دمت گرم که الان واقعی تر از همیشه کنارمی
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
دو تا نکته مهمی که من از این فایل اموختم:
1) قانون جذب به ما نمیگه که تو یه جا بشین فقط تصورر کن همه چیز خودشو به تو میرسونه، در واقع ما با این کار انگار داریم به اونا میگیم که خب رابطه خوب، ماشین موردعلاقم و … بیاین خودتونو با من هم فرکانس کنید تا من بهتون برسم،
خدا مسیرو بهمون میگه بقیش با خودمونه
همانطور که برای نوح کشتی نساخت، برای ابراهیم بت ها رو نشکوند
فقط مسیرو بهشون الهام کرد ، بقیه رو سپرد به خودشون
تغییر باورها نقطه شروعی است برای تغییر شخصیت ، تغییر باور یاعث میشه تا ما از محدوده امن خودمون خارج بشیم و به سمت رفتار های جدید و متفاوت برویم اما نکته مهم همین عمل کردنه
حالا که انرژی درونمون روشن شده و داره ما رو هل میده پس بهتره که ما هم ترس رو بزاریم کنار و حرکت کنیم
باید جسارت لازم برای گام برداشتن تو مسیر موردنظرمون رو داشته باشیم
————————
2) مهاجرت فقط رفتن از مکانی به مکان دیگر نیست مهاجرت یعنی سفر درونی یعنی اینکه وقتی تو توی نقطه امنت هستی و همه چیز خوبه برای خودت یه چالش بسازی و براش قدم برداری و تو این قدم توانایی هاتو بشناسی و عزت نفستو بالاتر ببری.
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
سلام به استاد عزیزم ،خانم شایسته نازنین و دوستان خوبم
قبل از اینکه با سایت و آموزه های استاد عباسمنش آشنا بشم خیلی به دنبال فرعیات میرفتم ولی از موقعی که به سایت هدایتم شدم به لطف خدا خیلی کم پیش اومده که از این مسیر منحرف بشم دلیلشم برای این بود که من حس کردم که موضوعات این سایت یه موضوع اساسیه و داره راجب تغییر ما و رابطمون با خداوند صحبت میکنه نه تغییر دکور ،اسم یا ارتباط با فرشتگان و…
امیدوارم بتونم این قانون رو به درستی درک کنم و تلاش کنم برای بهتر شدن در این قانون تا جایی که هرروز کنی بهتر ار دیروز باشم .
آموزه های سایت باعث شدن ساختمان فکریم خیلی مرتب و آروم باشه بجای اینکه کلی اطلاعات بریزم توی ذهنم و دچار نشتی فکری بشم روی اصل تمرکز میکنم.
از خدا میخوام که هدایتم کنه و بتونم مهاجرت کنم و یک ساید جدید از این دنیا بزرگ و زیبا رو تجربه کنم .
کامنت 10 ام از چالش 100 کامنت
به نام خدای مهربان
الان داشتم زودی کامنتو مینوشتم بزارم کنار که پاکید
میدونم ربم میخاد بگه از اینم قشنگ تر خفتر پر احساس منطقی ترم میشه
دز خودش هدایت میخام
اگاهی بدون عمل
اینکه خیلی اگاه هست خیلی هوش خوبه خدا براش ارزشمندی ودرسای ساده و ناب گزاشته
حالا میمونه تمرین ما واقعا باید رفتارمون اخلاقپون بهتر بشه یه روز دو روزی که نیس باید واقعی تغییر کنه تا ادا باشع
پط زهرا واقعا لدت ببر
زهرا واقعا عاشق خودت باش واز لحظه هات لدت ببر ایده هم اومد واقعا باید اجرا کنی
واقعا اینکه یه قدمایی میوفته گردنت درسته قانونه خداس بهت اگاهی میبخشه ایده ساده دبش میاره وتو عمل میکنی
وتو عمل میکنی
وتوعمل میکنی
ونتیجه ناب میاد
عمل به سختی
ینیزور زدن ینی قدمیو به سختی برداشتن وبعد از مدتی متنفر شدن ورهاش کردن
یا خودتو سرش تلف کردن
ما قدم هایی هست باید برداری
وهر از پندی تغییر کنی مسله هست بازش کنی
حالا انتخاب با شما سخت یا ساده
خدا راه اسونی انتخاب میکنه
ینی با کارش دوسته وبراش سادس وهیچ زجری پشتش نیس
ازش لدت میبره سپاسگزاره بهترین بازی زندگیشه
وافعا اسودس وبدون ترس از مسله چونکه مطمنه سادس هرچی که باشه
واقعا از خداش سپاسگزاره که روی کارها یه لدت یه شوق یه اسونی میپاشه قدم سخت پله رو تبدیل به نعمتت وهایی میشه ه استفاده میکنی بزرگتر میشی میری پله بعد
خیلی با حاله
خدایا رو قدم هایی که باید بردارم شوق ارزشمندی اسونی بپاش
به نام خداوند بخشنده مهربان
ستایش مخصوص خداوندیست که پروردگار جهانیان است
خداوندی که بخشنده و بخشایشگر است
خداوندی که مالک روز پاداش است
تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجویییم
مارا به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
نه کسانی که غضب کردی و نه گمراهان
خدایا شکرت
سلام به استاد جانممم
سلام به پیامبر حال حاضر
سلام میکنم به بانو مریم جانم مهربون ترینممم
خدایا شکرت که توی این مدار بودم که تونستم این فایل ببینم
خدایا شکرت که خودت داری عاشقانه هدایتم میکنی به این مسیر توحیدی و ثابت قدم موندن
خدایا شکرت برای وجود این سایت توحیدی
خدایا شکرت برای این همه احساس عشق
رسیدیم به جلسه 16 گام به گام
میآییم دستکاری میکنیم اون چیزی که بهمون گفته میشه بخواطر اینکه میخواییم با شیوه خودمون عمل کنیم
توی بحث موفقیت هم یک چیزی هست یک فاکتوری هست به نام :
(عمل کردن و حرکت کردن به ایده ها حالا تو هر کاری که هستی )
تو داری حرکت میکنی ولی جهت حرکت درست نیست
برنامه نداری برای اهدافت
منتظر یه چیز از بیرونی
منتظر معجزه ای از آسمون یه کیسه پول بندازه
چقدر به سمت علاقه ات حرکت کردی ؟
چقدر روی مهارتت زمان گذاشتی
به ترس هات غلبه کن و حرکت کن
شخصیتتو تغییر بده
استاد نمیدونید از وقتی این گام به گام هارو جدی تر گرفتم و شروع کردم
انگار بومب خورده توی زندگیم
انقدر همه چی قشنگ تر شده
شاگردایی که میان سمتم دارن راجب قانون حرف میزنن
باورتون نمیشه ازش پرسیدم این مباحثو کجا کار میکنی
قشنگ داشت راجب قانون صحبت میکرد
گفت دارم کلاس دارم
گفتم چقدر عالی منم با استاد عباسمنش کار میکنم
گفت میشناسمشون
اصن استاد انقدر خدا داره خوشگل میچینه
انقدر نشانه ها داره میاد
میدونم میدونم باید بیشتر زمان بزارم روی خودم کار کنم که این نشانه ها تبدیل به واقعیت بشه
و عجیب حالم خویه
آرامش دارم
ارووممم
با یه احساسی میشینم شکرگزاری میکمم که بعدش که تموم میشه میبینم لوپام درد گرفته از بس لبخند رو لبام بوده
با لبخند و شعف مینویسم
با رهایی درخواست میکنم
سعی میکنم بیشترین تاییمم رو روی خودم کار کنم
سعی میکنم که کنترل کنم ورودی هامو
سعی میکنم آروم باشم و عجله ای سراغم نیاد
اگرم بیاد کنترلش کنم درونم
سعی میکنم بیشتر عمل کنم
یذره بیشتر به حرفاتون دارم عمل میکنم
انقدر اتفاقات خوب افتاده
فک کنین همشو عمل کنم 100 درصد
پس کنفیکون میشه
از خدا میخوام این جسارتو بهم بده
این ایمان رو بهم بده
استاد عزیزم واقعا همه چیز توحیده
واقعا همه چی الله
چقدر بزرگه .عظمت داره
به کوه ها نگا میکنم .به درخت ها نگا میکنم
به فصل هایی که میاد و میره نگاه میکنم
آخه چجوری ؟
به ماه نگا میکنم که نصفه میشه .باز توی تایم خودش کامل میشه
آخه چجوری ؟
چقدر این نیرو قوی و کار درسته
چقدر نظم داره
االله و اکبر به عظمتش
هر روز به سجده میام جلوش که بهش بگم خدایا فروتن ترم کن .افتاده ترم کن
من هیچی نیستم در مقابل عظمت تو
هیچی نیستم در مقابل بزرگی توووو
خودت کمکم کن
دوسدارم روی شونه هاش بشینمخودش منو راحت و آسون توی مسیرم هدایتم کنه
خدایا شکرت برای وجودتون استاد عزیزم و خانوم شایسته قشنگم
عاشقتونم
عاشق همتونم
یا حق
به نام خداوند غفور و رحیم
سلام به همه دوستان
این نوشته را برای رد پا از خودم مینویسم.
برای تغییر زندگی و برای تغییر شخصیت فقط یک راه وجود دارد و آن هم رفتن در دل ترسها هست و وقتی به خودم نگاه میکنم میبینم آنقدر که انتظار داشتم رشد نکردهام و علت هم همین ترسها بوده که براش حرکتی نکردم و البته در جاهایی که نتیجه گرفتم علت حرکت کردن بوده ولی باز هم ذهنم ترسهای را برایم تصویر سازی میکند.
هزار بار در روز تلقین کلام کردن و خواندن کامنتها و دیدن به اندازه یک بار حرکت کردن و رفتن در دل ترس ها تاثیر در زندگی ما ندارد.
هیچ میانبری برای تغییر شخصیت و قوی شدن و رفتن تو دل ترسها وجود ندارد.
بازم به خودم میگم که اگر من تاکنون آن رشدی که میخواستم و در رسیدن به خواستههایم ناکام بودم علتش همین ترسهای من بوده .
چند روز پیش بلاگ یکی از این بلاگرها که به سفر به دور دنیا میرود را تماشا میکردم و این اشخاص به کشورهای ناشناس برای اولین بار پا میگذارند و شاید زبان آن را هم نمیدانند اما چه چیزی باعث میشود که حرکت کنند در حالی که نه زبان آن را و نه ادرسی بلدن و… .
یا دخترانی که تک و تنها به مسافرتهای دور دنیا میروند و یا افرادی که شبها در کلبههای جنگلی و جنگل زندگی میکنند.
یا در همین سایت خودمان افرادی که در سن کم مهاجرت کردهاند و دستاوردهایی داشتهاند و اینکه به ثروت رسیدند و به علت این بوده که حرکت کردند .
من تا به حال ندیده و نشنیدهام که کسی به خاطر حرکت کردن و رفتن توی درساش بمیره .پس تمام ترسها غیر واقعی هست و این ذهن منه که داره اینها رو برام میسازه و معلومه هنوز باورهام به خودم و خدایم قوی نشده که حرکت نکردم. و تغییر شخصیت جسارت میخواهد
«یه سری حرفها رو ماها دوست نداریم بشنویم »
آیا منتظری که اتفاق از بیرون بیفته و زندگی تو رو تغییر بده ؟
آیا منتظری خداوند برای تو کاری رو انجام بده ؟
آیا از اقدام کردن و کاری رو انجام دادن فراری هستی؟
آیا از حرکت کردن میترسی ؟
دقیقا مثل زمانی که میدونی و متوجه هستی که ضعفت کجا هست اما وقتی کسی توی روت بهت یادآوری میکنه ضعف ت رو خودت رو میزنی به اون راه و با مقاومت سعی داری از خودت دفاع کنی و حرفش رو رد کنی .
به همین شکل وقتی که گاهی تنبلیها فرصت انجام دادن کار درست رو از انسان میگیره و یا عادتها اونقدر قوی هستن که ترک کردنشون کمی برات چالش برانگیز میشه ذهنت برات شروع میکنه به بافتن منطقها و دلایل بی پایه و اساس که تو کاری که باید رو انجام ندی و دوست داشته باشی ک سیستم مطابق میل تو عمل کنه و به تو بدون حرکت نتیجه بده .
در بحث موفقیت هم فاکتوری وجود داره به نام :
«عملگرایی»
«عمل کردن به ایدهها »
بالابردن استاندارها
یادگیری مهارتها
داشتن برنامه کاری روزانه
در مسیر علاقه ها تصمیم گرفتن و قدم برداشتن
حرکت کردن
شناسایی ترسها و سوال پرسیدن در راستای غلبه بر اونها با ورود بهشون
ضعفهای شخصیتی رو بهبود دادن
شناسایی نقاط بهبود و گام برداشتن و هرروز بهتر از دیروز عمل کردن
اجرای ایدهها
بالابردن احساس لیاقت ها با افزایش مهارت ها در مسیر علاقه ها بالا میره .
تصمیم درست گرفتن روزانه و عمل کردن به تصمیمها در راستای اهداف ماهانه و سالانه
خدا مسیر رو به ما میگه اینکه عمل کنیم یا نکنیم تفاوت رو ایجاد میکنه
:-)
مراقبه چیست ؟
مراقبه کنترل ذهن هست . مراقبه فارغ شدن از گذشته و رها بودن در مورد آینده و در لحظه زندگی کردن هست .
غم از گذشته و ترس از آینده رو رها کردن یعنی مراقبه …
قانون ساده است پس به دنبال پیچیده کردنش نباشید .
:-)
سرمایه گذاری روی چی خوبه ؟
سرمایه گذاری رو خودت خوبه . روی شخصیتت ، روی مهارتت ، روی تواناییهات ،
:-)
چه مقایسهای رشددهنده هست ؟
مقایسه باید بین خودم باشه و دیروز خودم
مقایسه من با گذشتهی خودم باید باشه
:-*
چرا به دنبال کشف کردن چیز جدیدی هستی ؟
قانون چیز جدیدی نیست ک نیاز به کشف کردن داشته باشه .
قانون و مکانیزم اصلی جهان بسیار ساده و مشخصه و درک قانون فرکانس و توجه است .
فقط تمرین کردن و به مهارت رسیدن در این زمینه ملاک هست .
تکرار کردن و حرفهای شدن در عمل به این قانون و بالابردن قدرت کنترل ذهن تعیین کنندهی نتایج بیشتر هست .
مثل کشتی گیری که در برابر صدها تکنیک و فنی که میتونی یاد بگیره باید فنی رو انتخاب کنه و با میلیونها بار تکرار در اون فن استاد بشه ک بتونه به همه، اون فن رو بزنه قطعا کشتی گیر موفقی میشه
ما هم در کشتی با ذهن باید فن کنترل و هدایتش به سمت زیباییها و نعمتها و موفقیتها رو اینقدر تکرار کنیم و انجام بدیم تا در این فن هرروز بیشتر ب استادی برسیم و راحتتر و بهتر بتونیم از پس کنترل ذهن در هر موقعیت و شرایطی بربیایم .
پس قانون ساده است ، اما صحبت اصلی در اجرا کردن هرچه بهتر اون و بهتر عمل کردن هرروز بهتر از قبل هست .
:-
مهاجرت یعنی چی ؟
باز هم یعنی حرکت کردن
حرکت از وضعیت موجود ت به وضعیت مطلوب تر و بهتر
حرکت از نقطه ی امن ت به دل ترسها ت
حرکت از فقر به سمت ثروت
حرکت از سمت ضعفهای شخصیتی ت به سمت نقاط بهبود مستمر
…
پس مهاجرت هم از ایمان میاد و درک درست قانون و عمل کردن به اون …
خدایا شکرت
به من قدرت و توانِ درک بهتر قانون و اجرای قانون در عمل رو عطا کن خدای روزیرسان من.
بنده ی توحیدی و تقواپیشه بودن رو روزی من کن ربّ قدرتمند من ️
به نام خداوند بخشنده ومهربان
سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم
قدم شانزدهم خانه تکانی ذهن::بهبود عملکرد یک روند دائمی است
توضیحات استاد در مورد باشگاه بدنسازی وتمایل به اینکه تمریناتی که داده میشه رو جوری عمل میکنیم که خودمون راحت تریم نه اینکه طبق روند اصولی که مربی میگه ،پیش بریم،در مورد من صدق میکنه،هرچند بهتر از قبل شدم ولی بازم مقاومتم زیاده
دقیقا خیلی از فایلهایی که در مورد کمالگرایی هست با مقاومت کردن از مواجه شدن با نقاط ضعفم کمتر در موردش مینویسم وروی خودم کار میکنم وبیشتر وقتم را برای احساس خوب داشتن بیشتر روی فایلهایی که نقاط قوتم روبهتر میکنه وقت میذارم
واین هم دقیقا بر میگرده به پیش فرضهای ذهنی اشتباهی که دارم،،وفکر میکنم اگه روی نقاط ضعفم بیشتر وقت بذارم از ادامه روند با توجه به نجواهای ذهنی ام منصرف میشم وروی خودم کار نمیکنم
برای خلق موفقیتهای بیشتر از قبل خودم ،،باید حرکت کردن وقدم برداشتن برای ایده های جدیدی که دارم رو جدی بگیرم تا شخصیتم تغییر کنه،،تصمیم بگیرم وعمل کنم حتی اگر نتیجه مورد انتظارم رخ نده،،چون بارها شده که برای تصمیم هایی که گرفتم نتیجه دلخواه رخ نداده ولی راه حل مسائل دیگه توش بوده واز مسیر دیگه ای ارتباطات کاری بهتری رقم زدم
پیش فرض ذهنی که یه اتفاقی بیرون باید رخ بده ،،،هنوز وجود داره،هرچند با خود آگاهی که نسبت به قبل دارم،کمرنگ تر شده،،وراحت تر با چالش ها مواجه میشم ومسئولیت اتفاقات را میپذیرم ،،،
به رفتار وگفتاری که دارم آگاهانه تر از قبل توجه دارم
اینکه از خودم مکررا بپرسم چه اقدام روزانه ای برای اهداف مد نظرم انجام دادم ومکتوب کنم،کمکم میکنه به کمالگرایی غلبه کنم وبهبودهام رو بنویسم ،تا اقدامات جدی تر از قبل رو انجام بدم
مثلا نوشتن همزمانی هایی که در درخواستهای روزانه ام دارم وروان انجام شدن کارهام رو مرتبا یادآوری کنم،تا کنترل ذهن بهتر از قبل رو ایجاد کنم
تغییر زاویه دیدم نسبت به ترمزهایی که من دارم ودوستانم ندارند(الگوهای اطرافم) رو برای شناخت بیشتر از خودم وپیدا کردن باورهای قدرتمند کننده تر واقدام کردن
روزانه برای خلق نتایج مورد دلخواهم،،،در هر رفتار وگفتارم رو مد نظر قرار بدم
دقیقا من مثال فردی هستم که شدیدا مسئولیت پذیر در زمینه کاری وروابطم هستم ولی با ترمزهایی که دارم ودر حال رفعشون هستم،،مسیرم به کندی به سمت اهدافم پیش میره،،وبا کمالگرایی که دارم، نتایج ایجاد شده رو برای قدم بر داشتن با ایمان بیشتر ،باید به خودم یادآوری کنم
انجام اقدام روزانه برای تصمیم هایی که میگیرم رو مکتوب کنم ونشتی انرژی ام، رو با تمرکزم بر بهبودها وادامه روند با مسئولیت پذیری بیشتر رو کم کنم
تغییر شخصیتم وبهبود نقاط ضعفم وبهبود عملکردم ،با آگاهانه توجه به رفتارم وگفتارم را بهتر از قبل ادامه بدم
آگاهانه به گذشته وآینده توجه نکنم و وظایف هر لحظه ام برای کنترل ذهنم رو با دیدن زیبایی هایی که طول روز تجربه میکنم،،یادآوری کنم
آگاهانه مواظب گفتارم ووقایع بدنبال آن باشم
چه زیبایی ها وچه نازیبایی ها
متعهدانه دوره 12 قدم رو شروع کنم ،وخودم را با روز قبل خودم مقایسه کنم،،،فقط وفقط تمرین کردن و عمل به قانون رو یادآوری کنم ونگرانی از اینکه چه اقدامی، برای بهبود خودم وعمل به آگاهی های کدوم دوره رو انجام بدم(با تمرکزم روی یک محصول )از خودم دور کنم
اصل خار پشتی که استاد گفتن ومهارت در یک فن که اونهم کنترل ذهن در هر لحظه هست رو به خودم یادآوری کنم
تا بتونم بهتر از قبل در زمان چالشها نا خودآگاه با تمرین های مداومی که هر لحظه با کنترل ذهنم انجام دادم،،رفتار وگفتار درستی با احساس خوبم وبهتر از قبلم رقم بزنم
و با نشتی انرژی کمتر ،،نجواهای ذهنی ام را کنترل کنم،تا اتفاقات روزمره من رو درگیر خودش نکنه وازم انرژی نگیره
ووقتی نتایج کوچک میگیرم ،،مرتبا ادامه این روند وحال خوب بیشتر وآرامش بیشتر از قبل وسلامتی جسمی خودم واطرافیانم رو یادآوری کنم،،تا قویتر وبهتر از قبل ادامه بدم (نشانه های خروج از مسیر رو هر لحظه به یاد بیارم،چون براحتی فراموش میکنم)
اینکه الان شرایط مالی وارتباطی وکاری ام بهتر از قبله،،نباید من رو نگه داره تو منطقه امن،،مجدد اقدام جدید وحرکت جدید رو انجام بدم
دیدگاهم رو برای خلق روابط جدید تغییر بدم وبا ترسهام مواجه بشم وگذشته رو فراموش کنم،بپذیرم همانطور که خودم کامل وپرفکت نیستم ،دیگران هم کامل نیستند ودر این مسیر شناخت بیشتر از خودم وافراد دیگه پیدا کنم
همیشه در گذشته شرایطی بوده که با ورود به ترسهام شجاعت بیشتر واحساس لیاقت بیشتری رو برای خلق موفقیتهام رقم زدم،،در این زمینه هم میتونم رشد وتغییر شخصیت وتوانمندی بیشتر رو تجربه کنم،فقط باید قدم بردارم واقدام کنم
سلامت وسربلند وبرقرار ومصصم در این مسیر زیبا باشیم
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت بودن درمسیر حق
الهی شکرت بابت نشانه هایی که میدی و مارو درمسیر ثابت قدم نگه میداری
مسیر کنترل ذهن
یک فن و بلد باش اما خیلی خوب بلد باش و برات کافیه
کسب مهارت در کنترل ذهن که مهم ترین مهارت زندگی هر شخصیه که بخواد به موفقیت پایدار برسه
خدایا شکرت بابت روابط فوق العاده ای که دارم و همش حاصل توجه به نکات مثبت و کنترل ذهنه
استاد دقیقا وقتی که مادرمسیر درست هستیم ،یعنی وقتی که ارامش داریم و متصلیم ما در مدار دریافت الهامات هستیم و اون الهام داره به ما میگه که یه کاری انجام بده
یعنی چی ؟؟؟ یعنی وقتی که در فضای این اگاهی ها هستیم و میپذیریم این اگاهی هارو سعی میکنیم در عمل اجرا کنیم ،اولا اسان میشیم برای اسانی ها و دستان خداوند رو باز میزاریم در واقع تا کارهامونو انجام بده ،در واقع ما توی تجسم وقتی به نقطه ی پایانی فکر میکنیم نه به چگونگی و چگونه رسیدن رو بر عهده ی خدا میزاریم اون مارو از میانبرترین مسیر به خواسته هامون میرسونه و در واقع استفاده از نیروی شهود یعنی راحت ترین و ساده ترین راه .
حالا وقتی که ما مقاومت های ذهنی روبرمیداریم ،یک سری ایده ها به نسبت شرایطی که داریم به ما گفته میشه ،یعنی چی ؟؟؟ یعنی خدا بر اساس اون نقطه ی پایانی توی تجسم ما ،میاد شرایط رو محیا میکنه . مثلا اگر نیاز باشه با ترسی روبه رو بشیم مارو میبره توی دل اون ترس اگر که مقاومت نداشته باشیم ،اگر نیاز باشه اعتماد به نفسمون راجب اون موضوع رشد کنه ،هدایت میکنه تا روی اعتماد به نفسمون کار کنیم ،اگر نیاز باشه مهارتی کسب کنیم مارو هدایت میکنه به کسب اون مهارت و خب توی تمام اینها جریان هدایت داره میگه حرکت کن و این وظیفه ماست که حرکت کنیم ، حالا این فرایند از اغاز تجسم و شکل گیری اون خواسته شروع میشه و طی کردن تکامل هم از اغاز همین تجسم شروع میشه
یعنی چی ؟؟؟ یعنی از اون زمانی که متعهد میشیم که توی دل ترسامون بریم ،مقاومت نکنیم ، تسلیم جریان باشیم ما داریم در واقع تکاملمون رو طی میکنیم ، ومدت زمان طی شدن این تکامل به ما بستگی داره ، به تمرکز ما به تعهدی که داریم ،به دوری از حواشی به پرداخت بها و… اما هیچ ربطی به زمان زیاد گذاشتن نداره ، ربط به ایمان ما و توکل ما و حرکت کردن و بهبود و بهبود دائمی در ایم مسیر داره و خب من انتخاب میکنم که از این مسیر برم ، یعنی تجسم کنم و در راستای اون تجسم به الهاماتم عمل کنم اما توهم نزنم بلکه تجسم کنم و از ایده های الهامی پیروی کنم
کلا انسان یه جوریه که میخواد هیچ کاری نکنه
و حتی یه کاری میکنه 99درصد مردم و همچنین خودم اما به مقدار کمتر ،توقع دارم که یه چند مدت روی چیزی کار کردم تا ابد خوب پیش بره اون چیز
یعنی مثال حوزه ی خودم رو بزنم
طرف میگه بدنسازی ورزش نامردیه !!!!
میگم چرا ؟؟؟ میگه یه مدت ولش میکنی بدن میخوابه !!!!
یعنی این تفکر 99درصد جامعس
در کل حرفهایی که استاد توی این فایل زدن عملی کردنش خیلی راحت و اسونه اگر در مسیر هدایت باشیم اگر که باور کنیم که هر چیزی و همه چیز به من در هر لحظه گفته میشود و رها باشیم و این باور خیلی مسیر رو هموار میکنه
اینکه استاد میگن روی شخصیتت کار کنن
ادرس : سایت عباسمنش دات کام
روی باورهای مالی و روابط و …
ادرس : سایت عباس منش دات کام
اینکه روی مهارت هات کار کن توی حوزه ی علاقه مندیت ، به همین سادگی
در واقع به قول مولانا : اندیشه ات هرجارود
انگه تورا آنجا کشد
یعنی افکار من خلق میکنه و همه چیز باوره یعنی چی
یعنی من میام افکار پوسیده رو میزارم کنار و افکار جدیدی میکارم توی ذهنم و روشون کار میکنم و این افکار باید موجب عملکردهای متفاوتی از قبل در من بشود و این عملکردهای متفاوت و هم جهت با قانون باید تبدیل به عادت در من بشود مثل اون فنی که رفته تو حافظه بدن و این عادت ها باید نتایج متفاوت از قبل رقمبزنه و این نتایج متفاوت باید موجب ایمان بیشتر در من بشود و این ایمان بیشتر موجب نتایج بزرگتر و این چرخه و این روندیه که هر فرد موفقی داره طی میکنه و خلاصش اینه که افکار تو داره زندگیت رو رقم میزنه .
اصن این باور عدم لیاقت داره موج میزنه بین مردم
دیشب یه رفیقی دارم که به یه نفر جنس داده و خب من میشناسم اون طرفو و اشنای منه ،زنگ زده به من و میگه ولله رضا اگه دستم خالی نبود نمیخواستم ازش پول و دستم خالیه بگو بهش بلکه بزنه من چند بار بهش گفتم !!!!
اشنا نیست این تفکر ؟؟؟؟
بهش میگم عزیزه من چرا تو باید برای گرفتن پول خودت هزارتا چرت وپرت تحویل اون یا من یا هر کس دیگه ای بدی ؟؟؟
چرا باید برای گرفتن پول خودت هزارتا قسم بخوری که ولله چک دارم اگه نداشتم نمیخواستم یا مریض دارم اگه خرج اون نبود نمیخواستم یا هزارتا چرت و پرت دیگه
فک کرده میگه راس میگی
میگم خب تو چرا دلیل میاری ؟؟؟ رک و راس بگو اقا حسابتو بزن اصن چرا باید توضیح بدی ؟؟؟ توضیحت این که جنس دادی باید پول بده بهت تموم شد و رفت
یعنی میخوام بگم که کار کردن روی خود و تغییر شخصیت باید توی عملکرد خودش رو نشون بده و وقتی که توی عملکرد خودش رونشون میده و فرکانس ها قوی میشه ،جهان دیگه اصن اون جنس افراد نسیه ببر و چک بده رو حذف میکنه یا اگه حذف نکنه تو با این باور جدیدت باعث میشه که خیلی راحت تر بهت پول بدن ، یعنی تو وقتی باورت اینه که باید برای گرفتن پول خودت هزارتا قسم و ایه بیاری ،یعنی پذیرفتی از قبل که روند همینه و خداوندم به همین شکل به باورت پاسخ میده والسلام .
الهی سپاس گزارم
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
درپناه الله یکتا .
سلام به استاد عزیزم و خانواده سایت عباس منش
به نام خدا
فاکتور مهم عمل کردن به ایده هایمان است وگرنه نتیجه نخواهیم دید.
دلیل اینکه کار می کنیم اما نتیجه نمی گیریم یعنی فعالیت ما در راستای هدفمان نیست و اشتباهی است .
نباید منتظر شانس یا عوامل و شرایط بیرون باشیم درحالی که هیچ قدمی بر نمی داریم این مسیر کاملا اشتباه و در خلاف قانون است ، اگر باور ساخته شده باشد منجر به عمل ما می شود .
فارغ از اینکه ایده درست باشد یا غلط باید قدم را برداریم که قطعا یک درس و تجربه ای برای ما دارد.
روزانه باید یک تصمیم برای بهتر شدن عملکردمان برداریم .
خداوند مسیر را به ما می گوید اینکه ما حرکت کنیم یا خیر دست خودمان است و ما زندگی خودمان را رقم می زنیم.
مراقبه کنترل ذهن و زندگی در زمان حال است نه آینده و گذشته . به این فکر کنیم که امروز باید چه کاری انجام دهیم.
مقایسه باید بین خودمان و دیروز خودمان باشد.
اگر بتوانیم یک مهارت را خیلی خوب یاد بگیریم و در حافظه ما ثبت شود و تمرین شود که به نا خودآگاه ما برود جزو مهارت های ما می شود و نیاز اینکار تمرین زیاد در ابتدا و استمرار وجزو عادات ما می شود .
تمرکزمان را پخش نکنیم و پشت انرژی نداشته باشیم و روی یک موضوع تمرکز کنیم و فقط راه مستقیم را برویم وخودمان را گمراه نکنیم .
تسلط بر قانون جهان نیاز به تمرین وتکرار دارد تا در کنترل ذهن به مهارت برسیم وگرنه مثل قرص عمل نمی کند که یک مدت کار کنیم و قانون را رها کنیم یا مثل غذا که یکبار بخوریم و دیگر نخوریم بلکه هرلحظه باید عمل به قانون جزو عادات ما بشود.
وقتی از لحاظ فکری داغون باشیم از طریق جسم به ما نشان می دهد در اولین قدیم و به مرور زمان شدیدتر هم می شود در همان ابتدا باید نشانه هارا بگیریم.
وقتی نتیجه می گیریم در مسیر چرا همان مسیر را ادامه ندهیم ؟! راه حل ادامه دادن مسیر درست و ثابت قدم و استمرار داشتن در مسیر است .
غلبه بر ترس با رفتن در دل آن برطرف می شود .
مهاجرت حرکت کردن در دل ناشناخته ها و قدم برداشتن در دل ترس هاست. محیط جدید پتانسیل هارا در وجود ما شکوفا می کند و احساس لیاقت مارا بیشتر میکند.
از منطقه امن خود خارج شویم و در آن نمانیم و از پتانسیل ها استفاده کنیم و در دل ترس ها حرکت کنیم .
با اجرای قانون تکامل یاد می گیریم که قدم های هماهنگ با خواسته و بهبود های کوچک و ادامه دار برداریم و به دور از کمالگرایی شخصیت عملگرا بسازیم و در نتیجه به هدفمان برسیم .
قانون ساده و ثابت است و فقط و فقط نیاز به تکرار و تکرار و مانند در مسیر دارد .
در پناه حق باشید .