live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/03/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-12 01:48:112024-10-12 03:44:55live | خروج از جامعه “معلولان باوری” و خلق زندگی دلخواهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
لایو 21
به نام خدای حی
با سلام خدمت استاد عزیز و همه ی دوستان خوبم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار
وقتی که ایمان داشته باشم به این مسیر ادامه میدم
نباید درگیر نتایج بشم و فراموش کنم کار کردن روی باورهام این نتایج رو برام بوجود آورده
باید همیشه خودم رو از همه لحاظ مانیتور کنم تا ایرادات رو پیدا کنم و اصلاح کنم
یادم باشه که سپاسگزار ابزاریه که در هر شرایطی معجژه میکنه پس ازش استفاده کنم همیشه
سپاسگزاری واقعی قلب من رو باز میکنه و حالم رو خوب میکنه
سپاسگزاری بزرگترین دروازه دریافت نعمت هاست
سپاسگزاری واقعی من رو به احساس لا خوف و لایحزنون میرسونه
همون لحظاتی که سپاسگزاری میکنیم نتایجش پدیدار میشه
باید باور داشتم که با کنترل ذهن میتونم اوضاع رو به نفع خودم تغییر بدم
اگر دارم روی باورهام کار میکنم نگران رقابت با بقیه نباشم چون بقیه ای وجود نداره
اکثریت تمرکزشون روی نازیباییها مشکلات و ناشکریه
متعهد باشم به مسیرم و تمرکز کنم روی زیباییها روی سپاسگزاری تا دنیای خودم رو عوض کنم
این آگاهی ها هی به مرور زمان بیشتر و بیشتر قابل درک میشه
بهترین راه شناسایی باورها نگاه کردن به عملکردهامه
وقتی من روی خودم کار میکنم اگر فضایی که توش هستم نامناسب باشه خودبخود هدایت میشم به فضای بهتر مگر اینکه مقاومت یا وابستگی ای داشته باشم
هر حرکنی به امید بهتر شدن پسندیده است
همه چیز کنترل ذهنه هیچ تکنیک خاصی وجود نداره برای داشتن زندگی بهتر
توجه به زیباییها سپاسگزاری و ساختن باورهای مناسب رمز موفقیته
وقتی باور فراوانی رو در خودم بسازم دیگه نگرانی در مورد مسایل مالی معنی نداره
سپاسگزارم استاد عزیزم
سلام به استاد عزیز و همراهان خوب
چقدر خوبه این دیدگاهها و نظر های دوستان که در مورد فایل و اتفاقات زندگی خوب به نگارش در میارن من چند روزیه که صبح بعد بیدار شدن سراغ
هدایت روزانه میرم فایل رو گوش میکنم و نظرات رو
میخونم
دیروز که این فایل رو گوش دادم خیلی به آگاهی های من در مورد قانون و تکامل بیشتر شد
الان در روزهایی به سر میبرم که مشکلات مالی
در کسب و کارم زیاد است و همیشه استرس سپری میکنم اما دیروز با گوش دادن این فایل شروع کردم به دیدن نکات مثبت مثلا چون نتونستم چند ماه کرایه کارگاه رو بدم صاحب کارگاه ناراحت شد و سراغ املاکی رفته و گلایه کرده و گفته نمیخواهد با ما در دوره جدید قرار داد ببندد من خیلی ناراحت شدم حسم بد شد اما با گوش دادن این فایل اومدم
تمام نکات مثبت در مورد کارگاه محیط کارگاه و کاسب های اطرافم و خود صاحب ملک نوشتم و تحسین کردم و کلی حالم خوب شد
من حتی باید همون روز به چند نفر که بدهکار بودم
پول بدهم اما هیچ دریافتی نداشتم شروع به شکر گذاری کردم و دیدن نکات مثبت و اتفاقات خوبی
که برام رقم خورد در کسب کارم که باعث شد اون چند نفر اصلا در مورد پول مرا تحت فشار نزارن و تا شب آرامشم حفظ بشه و شروع به کار کنم و با حس خوب چون هر لحظه میگفتم خدای من همه چیو حل میکنه من ایمان دارم و به تلاش خودم ادامه میدم
من فهمیدم مهمترین اصل
دیدن نکات مثبت
تحسین افراد موفق
کنترل ذهن که اونم با دیدن نکات مثبت
طی کردن تکامل و به زمانبندی خدا ایمان داشتن
و توحیدی بودن در مسیر هدایت است که زیباترین
زندگی رو خلق میکنه
سپاس از استاد عزیز بابت این همه آگاهی و حس
خوب که به ما میده
خدایا شکر که شما استاد گرانقدر معلم ما در این
مسیر زیبا هستین
به نام الله یکتا
تجربه من از اعتماد به خدا
کارمند فرهنگی هستم و هر سال ابلاغ کار جدید برای همه نیرو ها صادر میشه،از قضا ابلاغ من به دلیل زیاد بودن تعداد همکاران در اون مدرسه صادر نشد.خودم رو در آغوش خدای خودم رها کردم و با حس خوب گفتم خدایا تو بهترینی و من مطمئنم شرایط عالی برای من در نظر گرفتی پس ساکت میشینم و منتظرم خودت من رو جلوی بندهات بالا ببری، آخه قبلش به دلیل شرک خفی که در وجودم داشتم،ابتدای مهر وقتی همه همکاران با ابلاغ کاری رفتن سر کلاسهای درس برای تدریس،من رفتم و به معاون گفتم شرایط من چجوریه و ابلاغ ندارم و معاون به حالت تمسخر و خنده جلوی باقی همکاران گفت شما مازاد هستید)فوری یک جرقه ایی در وجودم زد که الهام برو بشین سر جات و قرار شد با اعتماد صددرصد باقی امور رو بسپاری به خدا و به لطف خدا، پازل جوری چیده شد که مدیر و معاون من رو فرستادن اداره آموزش و پرورش شهرمون پیش مسئول مربوطه، و از قضا مسئول مربوطه هم گفتن فردا خودم شخصا به مدرسه شما میام و ابلاغ شما رو درست میکنم،فردا شد و این شخص مسئول (دست خدا) اومدن به مدرسه و با جزئیات ابلاغ همه همکاران رو چک کردن و اونجا گفتن فرد دیگری هم هست که برای این رشته باشه و نگاه ها به سمت من چرخید، اون مسئول به مدیر مدرسه گفت ای خانم در این مدرسه میشه سرپرست بخش و 8 ساعت تدریس(دریافت حقوق به اندازه حق معاونت هست)،همه(مدیر و معاون) با اعتراض گفتن این امکان وجود نداره و ما ساعت خالی نداریم،اون مسئول به صورت موکد میگفت، باید و باید این اتفاق بیافته در غیر این صورت ابلاغ به صورت سیستمی این مجوز رو صادر نمیکنه،به لطف همیشگی الله عزیزم این ماجرا همش در سکوت مطلق من رقم خورد و با تمام وجودم اتصال و حمایت پروردگارم رو حس کردم و از اونجا به بعد بیشتر به این ((برگ طلایی))فکر میکنم و خودم رو به این نیروی برتر وصل میکنم و این رو هم بگم بعد از این ماجرا شرایط کاری من در مدرسه و شغل آزادم به راحتی و زیبایی هر چه تمام تر هندل شد و الان هم با فراق بال و لبخند ژکوند روی لبم فقط دارم با معجزات بی بروبرگشت خدا حال میکنم .تنها غصه من بابت اینه که منه مسلمان چرا تا حالا اینجوری خدا رو ندیده بودم و همه این آگاهی ها رو مدیون استاد عباسمنش مهربان و کار بلد هستم.هر چند که گاهی بخاطر برخی تفاوت دیدگاهها در برداشت برخی از فرعیات دین باهاشون اختلاف نظر دارم که اون رو هم قصد دارم با تحقیق به لطف حق به مسیر درست برسم. به قول خودشون از کسی بت نسازیم اما خوشحالم که من به واسطه ایشون به خدای بینظیرم وصل شدم و حالم به شدت عالیه،خدایا سپاسگذارتم.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت اساتید بزرگم
خدایا میلیاردها بارشکرت برای هم مدار شدنه من با این فایل و هدایتم به این فایل خدارو میلیاردها بارشکرت
استاد من دیروز و دیشب داشتم به رابطه عاطفی فکر میکردم و سنم که 33سالمه و ازدواج نکردم و مجرد هستم و داشتم به این موضوع فکر میکردم و از خدا خواستم منو وارد رابطه ی عاطفی ای که دوست دارم بکنه میبینین استاد تمومه فایلای شما چه هدیه ها چه جلسات دوره ها برای من عینه نشونه س خودنشونه س همش خدا داره از طریق فایلاتون با من حرف میزنه هر لحظه هر لحظه خدارو میلیاردها بارشکرت
بعد به این فایل بهشتی هدایت شدم که گفتین 40سالتون شده تو این فایل اما احساس یه ادمه 22ساله رو دارین استاد دقیقن مثل من واسه همینه ماها بیبی فیس هستیم اصن هر کی منو میبینه میگه 23،24 بیشتر نداره خدارو میلیاردها بارشکرت، چون احساسمون احساس یه ادمه 20ساله س همینطورشما و مریم جون خوشگل دقیقا بخاطر همین احساس خدارو میلیاردها بار شکرت برای این نعمت و همینطور تو دوره ی قانون سلامتی بهشتی که دیگه نگم استاد فوق العاده ببیبی فیس تر سالم تر خوشگلتر میگنه ادمرو نمیدونم یه شیوه ی جدیدی از شکرگزاری باید خلق کنم چه جوری خدارو شکر کنم برای این نعمات فوق العاده تو زندگیم شما مریم جون خوشگل دوره هاتون اگاهی هاتون نتایجم احساس عالی و خوشبختی ای که دارم تو تموم جنبه هام خدارو میلیاردها بارشکرت و خدارو باز بی نهایت بار شکرت که اومدین تو این فایل بهشتی گفتین بهمون که واقعا سن یه عدده و وجود خارجی نداره خدارو بی نهایت بار شکر و من چه ارومم چه ریلکسم و میزارم با عشق تکاملم طی بشه تا در بهترین زمان با فردی که دوسش دارم البته دوسش دارم نه اینکه وابسته ش باشم ازدواج کنم هدایت میشم کامینگ زود :))))
عاشقتونم
در پناه الله یکتا باشید
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان هم مداری
صحبتهای دوستان و سوالهاشون قشنگ و جوابهای عالی از استاد دریافت کردم اگر در مسیر درست حرکت کنیم و تمرکز به زیبایی و احساس خوب خودمان را حفظ کنیم و درگیر حواشی نباشیم عامل رسیدن به خوشبختی برای ما وجود دارد سپاسگزاری یک ابزاری است که تو هر حالتی معجزه میکند که شما بهتر باشید
اصل سپاسگزاری این است که حال خوب داشته باشیم و قلبمون باز بشه از هر خوبی اگه تو هر شرایطی شروع کنیم به سپاسگزاری اتفاقات خوبی برای ما میافتد درزندگی
نوشتن سپاسگزاری هم اون احساس خوب را بیشتر میکند در جود ما به قول قرآن میگوید اگر سپاسگزاری کنید بر شما میافزایم و بزرگترین دروازه نعمت هست اگر فرکانس مناسب و باورهای خوب و درست داشته باشیم روزهای خیلی خوب اتفاق میافتد برای ما و اگر عملکرد خوب داشته باشیم باورمان هم خودش رو نشون میدهد در کل داستان کنترل ذهن را اگر کنترل کنیم زندگیمان را میتوانیم کنترل کنیم و این قاعده بازی و قانون جهان هستی است
هر کجا هستی در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان عالی خودم
چقدر این فایل پر از نکته و آموزه های عالی و اساسی بود
هر چه بیشتر روی خودم کار می کنم می بینم که هنوز بیشتر و بیشتر جا دارد تا باز روی خودم کار کنم
یک نکته عالی استاد در اول این فایل گفتند که قابل تعمل و تفکر بود
هر چه بیشتر روی خودم کار کن و بیشتر به این ایمان داشته باشم که خودم خالق زندگی خودم هستم بی شک بهتر و بیشتر می توانم باز روی خودم کار کنم و باز بیشتر روی خودم سرمایه گذاری کنم
اینها همگی درس هایی است که می توان از صحبت های استاد درک کرد
هر چه بیشتر من روی خودم کار کنم و از روند پشت سر خودم درس کسب کنم و درس بگیرم در نهایت این به نفع خودم است
تمرکز کردن روی نکات مثبت
توجه به زیبایی ها
داشتن حال خوب
توانایی کنترل ذهن
اینها همه و همه باید همیشه در ذهن خودم داشته باشم مدام روی خودم کار کنم و به بهترین دستاورد هایی که می رسم بیاد داشته باشم که از کجا شروع کرده ام و به کجا رسیده ام
نکته دیگر برای من این است که همیشه و همیشه سپاسگذاری را در ذهن خودم داشته باشم
یک سپاسگذاری کاملا واقعی
یک سپاسگذاری کاملا با حال خوب
اینها همگی برای من این را دارد که می توانم به آسانی و حال خوبی به هر چیزی که دوست دارم دست پیدا کنم
اولین نتیجه سپاسگذاری برای من این است که حالم را خوب می کند و به من آرامش می دهد
خدای شکر که این نعمت سپاسگذاری را در وجود من قرار داده ای
خدای من تو را سپاس که چشمهای من را بروی نعمت های خودت باز کرده ای
و این نکته و این قانون وجود دارد که هر چه بیشتر سپاسگذاری کنم و هر چه بیشتر ببینم خدای مهربان هم بیشتر و بیشتر به من می دهد و سهم من را از زیبایی ها و نعمت ها افزایش می دهد
همین تجربه استاد از بانک و کنترل کردن ذهن خودش برای من یک درس عالی داشت که زمانی که در کار خودم یک مهمان و یا پرسنل من اعصاب من را خورد می کنند خودم را کنترل کنم و بتوانم با توجه به نکات مثبت و حال خوبی ها آرامش خودم را حفظ کنم
این کنترل کردن ذهن یعنی موفق شدن در همه موارد زندگی خودم
اینجا باید این باور را در خودم بسازم که با توانایی کنترل کردن ذهن خودم براحتی می توانم یک زندگی موفق را برای خودم بسازم
حتی خوابی که استاد دید برای من یک جرقه است که هر چه بیشتر روی خودم و باورهای خودم کار کنم بی شک من موفق تر خواهم بود
هرگز نگاهم به دیگران نباشد
هر گز خودم را با دیگران مقایسه نکنم
فقط خودم و خودم هستم که برای خودم مهم هستم
اینها همگی نکته هایی است که من از این فایل لایو ، درک کردم
این نکته و این درس واقعا عالی بود
وقتی که من شروع به حرکت و تغییر می کنم جهان هم به این حرکت و این تغییر پاسخ می دهد و به من کمک می کند تا بیشتر بتوانم در این مسیر تغییر خودم جلو بروم
مثل تغییر که در کسب و کار خودم دادم
مثل تغییری که در خورد و خوراک خودم دادم
مثل تغییری که در شیوه زندگی خودم دادم که سالم سازی کنم و سالم زندگی کنم
و هر چه بیشتر تمرین کنم بیشتر و بهتر می توانم توانایی کنترل ذهن خودم را در دست داشته باشم
این را باید همیشه جز زندگی من باشد تا ملکه ذهن من بشود
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم و همه ی همسفران عزیزم
خیلی سپاسگذارم استاد بابت این فایل عالی
واقعا بعد از این همه مدتی که کنار شما بودم الان درک میکنم تازه کنترل ذهن یعنی همه چیز به چه معناست .
واقعا که کل برکت و رشد زندگی ما در گرو همین کنترل ذهن است به تعبیری من همیشه به خودم میگویم نمودار زندگی یک انسان نمودار توانمندی کنترل ذهن اوست . جاهایی که توانستم ذهنم را کنترل کنم پیشرفت کردم و جاهایی که برده و ارباب حلقه به گوش ذهنم شدم زندگی در مسیر افت قرار گرفت . حال خیلی جدی تر تلاش میکنم ذهنم را کنترل کنم
کنترل ذهن را برای خودم اینگونه تعبیر میکنم که فرض کنید پشت فرمان مشغول رانندگی هستید اگر به خواب بروید و هشیاری را از دست بدهید منحرف خواهید شد و خطرات بسیاری ممکن هست رخ دهد . نباید بگذاریم به خواب برویم خواب بودن تمام لحظات و زمانیست که برده ی ذهن هستیم و هیچ اراده ای از خود نداریم . بیدار شویم بیدار شویم
راه سعادت یک زندگی دائما آگاهانس
خیلی سپاسگذارم استاد عزیزم
و بابت تمام اتفاقات خوبی که برایم افتاده از پیشرفت شغلی پیشرفت درآمدی و … سپاسگذار شما و خدای خودم هستم .
بنام خداوند وهاب
سلام به دوستان عزیزم و استاد بی نظیرم، مریم جان عزیزم که همیشه زحمت پشت صحنه رو میکشه
نمیدونم از کجا شروع کنم!! امروز دقیقااا برای من هم همین اتفاق منتها در قالبی دیگه افتاد صبح قرار بود برای انجام یه کاری برم دادگاه که البته مربوط به یکی از نزدیکانم بود خیلی صبح اول صبح این موضوع اعصاب منو بهم ریخت و دائم غر زدم که وای الان چقدر شلوغه همه کارام میمونه،هوا گررمه وووو دقیقا در حال ناراحتی بودم که یهو یه ماشین نزدیک بود بهم بزنه همونجا به خودم اومدم گفتم مهناز داری کل روزتو خراب میکنی و صدای استاد توی گوش من نجوا میکرد که در هر لحظه فقط باید سپاسگزار بود و خداوند رو هیچوقت فراموش نکن ،نجواهای شیطانو خاموش کردم و فقط سپاسگزاری کردم خودم رو اروم کردم
هوا به صورت عجیبی خنک تر از روزای دیگه بود،به راحتی یه جای پارک خوب اونم توی شلوغ ترین خیابون یزد پیدا کردمو توی دادگاهم با اینکه همه میگفتن کارمند اون قسمت خیلی بداخلاقه من فقط توی دلم بخاطر صبوریش و مهربونیش و اینکه کار منو راه میندازه از خداوند سپاسگزاری میکردم و دقیقا کارم انجام شد وقتی از پله ها میومدم پایین فقط لبخند روی لبم بود و بازهم سپاسگزاری
استاد عزیزم چقدر من هر روز از خداوند برای شما عالی ترین و بهترین انفاقات رو ارزو میکنم شما نمیدونید از مهناز عجووول واسه تموم کردم کارا، بی صبر،ایراد گیر از همه ،
چه ادم دیگه ای ساختین ادمی که الان ثانیه به ثانیه لب از سپاسگزاری نمیکشه و واقعا احساس خوشبختی میکنم
در پناه خدای خوبم باشید️
سلام به خانواده بزرگ عباسمنشی ها
چقدر خوشحالم که تو جمع شما هستم و خدا میدونه که چقدر از خوندن کامنت های دوستان علی الخصوص تجربیاتشون لذت میبرم و چقدر آگاهی بدست میارم و چقدر انگیزه میگیرم.من مدت ها بود خواننده خاموش بودم ولی دلم نیومد که چیزی ننویسم، بالاخره باید از یه جایی شروع کرد شاید نتیجه ی منم انگیزه ای بشه برای دوستان.
من کتاب معجزه شکرگزاری و قبل آشنایی با استاد خونده بودم و خیلی بهش علاقه داشتم، اصلا یه علاقه و اعتقاد خاصی به شکرگزاری دارم با اینکه مرتب انجام ندادم ولی نمیدونم چرا حس میکردم جواب میده.شاید به خاطر آرامشی بود که بعد انجام شکرگزاری بهم دست میداد.
من چند سال پیش از کارم استعفا دادم نمیخوام زیاد وارد جزئیات بشم و بگم چرا ولی کاملا یهویی شد اونم به درخواست شخصی که بهم وعده یه کار بهتر با شرایط دلخواهمو داده بود.از فردای استعفام تو محل کار جدید مشغول ب کار شدم، بهم وعده های خوبی داده شده بود،و منم خوشحال از اینکه بالاخره تو بیمارستانی مشغول شدم که هر چی بگم همونه از حقوقم گرفته تا شیفت ها و حتی انتخاب همکارایی ک قراره با من کار کنند.یک هفته رفتم و اومدم ولی دیدم اصلا این جای جدید خوشحالم نمیکنه، فضاش برام سنگین بود، حس خوبی از همکارام نمیگرفتم،حتی مسیر رفت و امدش برام عذاب آور بود،یعنی با وجود اینکه قرار بود همه چی بر وفق مراد من باشه ولی اصلا حس خوبی بش نداشتم.بیشتر از ده روز نتونستم تحمل کنم، کلی با خودم کلنجار رفتم تا خودمو راضی کنم،پیش خودم گفتم کاری ک نتونه حس خوب بهم بده و قراره با عذاب باشه رو من نمیخوام حتی اگه شرایط خوبی از نظر دیگران ممکنه داشته باشه.سر این کارم نرفتم
دیگه من از اونجا رونده و از اینجا مونده شدم
از کار قبلیمم استعفا داده بودم و دیگه بیکار شدم
خیلی عصبی و نگران و ناراحت بودم.اصلا نمیدونستم چیکار باید بکنم.چند روزی به همین روال گذشت پیش خودم میگفتم این همه کار کردی یکمم استراحت کن لذت ببر طوری نمیشه ک.ولی انقدر ذهنم درگیر این مسأله بود نمیتونستم آرامش بگیرم و لذت ببرم از این لحظه.
با خدا خلوت کردم گفتم خدایا من به امید کس دیگه کارمو از دست دادم فکر میکردم خیلی شرایط خوبیه.ولی راضیم نکرد خوشحالم نکرد.حالا موندم چیکار کنم خودت کارمو درست کن .من آدم تو خونه موندن نیستم هر جوری ک صلاح میدونی برام درست کن سپردم ب خودت .بعد این صحبت ها یکم آروم شدم از فرداش چند جا رفتم رزومه دادم.
تا اینکه دو سه روز بعدش یکی از همکارای سابقم بهم زنگ زد گفتش که یکی از دکترهایی که قبلا من با ایشون کار کرده بودم خبردار شدن ک من از کارم استعفا دادم و خواستن ک برم دیدنشون.ایشون مدیر بیمارستان خصوصی بودن،ولی من تو این بیمارستان کار نکرده بودم جای دیگه ای با ایشون همکاری داشتم.
خلاصه بعد این تماس از خوشحالی داشتم پرواز میکردم هنوز چیزی مشخص نبود اصلا معلوم نبود درمورد چ کاری میخوان بام حرف بزنن ولی چون من اینو یه نشونه میدیدم خیلی خوشحالم میکرد ک آقااااااا خدا حواسش بهم هستا…..
ایشون و دیدم قرار بر این شد من یه تایمی ک مشخص نکردن چقدر برم بیمارستان اونا تا سهامدارای دیگه هم منو بشناسن هم کارمو ببینن بعدش اگه موافق بودن بام قرارداد ببندن.
چند روزی رفتم ولی دلم قرص نبود چون یه آقای دیگه ای هم همزمان با من می اومدن و قرار بود یکی از ما دو تا بمونیم
میرفتم می اومدم کارمو خوب انجام میدادم ولی دلم زیاد آروم نبود
کاری ک کردم اومدم مشخصات شغل ایده المو مشخص کردم و به حالت شکرگزاری نوشتم انگار ک همین الان دارمش.هر روز بعد نماز میخوندمش و احساس خوبی بهم دست میداد.دیگه آروم بودم میگفتم خدایا من شغلی با این مشخصات میخوام حالا یا اینجا یا هر جای دیگه ک خودت میدونی.اصراری ندارم حتما همین بیمارستان باشه
از فرداش با اطمینان و حس خوبی میرفتم سرکار چون خیالم راحت بود من یه شغلی با این مشخصات خواهم داشت ایمان زیادی داشتم .چون میدونستم شکرگزاری جواب میده.من حتی تاریخ قراردادم هم اول بهمن ماه مشخص کرده بودم.در این حد با جزئیات نوشتم.
نمیخوام زیاد طولانی بشه ولی در این حد بگم که تقریبا دو سه هفته بعد این شکرگزاری ها و احساس خوبی ک داشتم بهم اطلاع دادن ک من انتخاب شدم و میتونم کارمو به صورت جدی شروع کنم.شرایطش دقیقا همونی بود ک نوشته بودم و هر روز بخاطرش شکرگزاری میکردم.حتی با اینکه یه هفته از بهمن ماه گذشته بود بهم گفتن قراردادو از یکم بهمن میزنن
بچه ها من واقعا به شکرگزاری ایمان داشتم البته نه فقط لفظی کاملا قلبی.طوری ک ایمان داشتم خدا شرایط و جوری هماهنگ میکنه ک من به شغلی با مشخصات دلخواهم برسم.ایمان داشتم خدا داره برام میچینه من باید آروم باشم و احساسم خوب باشه.لازمه ایمان بخدا آرامشه.من ایمانمو با آرامشم ثابت کردم و شد
عاشقتووووووووونم
سلام یگانه عزیز خیلی کامنت عالی و پر از احساس آرامشی بود ایمان قلبی موج میزد تو این دستانت دلم قرص شد بعضی وقتا به خاطر نداشتن ایمان و مطمئن نبودن از حکمتی ک در اون اتفاق هست ما ناراحت و نا امید میشیم از درگاه خداوند…در واقع خیر و لطف خدا همیشه شامل حال همه ی ما در تمام لحظه های سخت هست ولی این ما هستیم ک سطل ها رو بر عکس گرفتیم و از باران رحمت و الطاف اللهی بی نصیب میمانیم
موفق و موئد باشید
در پناه حق
بنام خدایی که هر لحظه هدایتگر ماست.
استاد عزیزم سلام
مریم جانم سلام.
این فایلو قبلا گوش داده بودم ،اما الان که گوش میدم انگار خیلیی بهتر درکش میکنم.
دوباره برام یادآوری شد که تمرکزم باید فقططططط روی اصل باشه:
اصل چی بود؟؟؟؟
تمرکز روی نکات مثبت
سپاسگزاری
توحید
همه ایناااا نتیجه اش میشه احساس خوب و احساس خوبم نتیجه اش هماهنگی بین ذهن و روح ،نتیجه این هماهنگی ام رسیدن به خواسته هامونه.
من اونقدر این روندو هر روز تکرار میکنم که جزیی از زندگیم شده و باید هر روز با این کار به ذهنم خوراک مناسب بدم اوقدر باید انجامش بدم که برام عادت روزانه بشه اونقدر که جزئی از شخصیتم بشه.
و تمرکز روی نکات مثبت واقعاااا همه چیزه،اینکه تو هر شرایطی از دل هرررر شرایطی نکته مثبتی پیدا کنی تا حالتو کمی بهتر کنه ،اینکه از دل هر تضاد اینو بیرون بکشی که هررر اتفاقی بیوفته به نفع منه،و به قول شماا استاد این نیاز داره به یک جهاد اکبر،نیاز داره هر روز روی خودمون کاررکنیم،چه جمله ای گفتید استاد کهههه ،خوده شماام که این مسائلو تدریس میکنید هم ممکنه بعضی وقتاااا اصلو فراموش کنید و نجواها بخواد به مسیر نامناسب ببره .
استاد عزیزم هرررجا هستید در پناه خدا باشید.