live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه - صفحه 2
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/03/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-12 01:48:112024-10-12 03:44:55live | خروج از جامعه “معلولان باوری” و خلق زندگی دلخواهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
درود بر تو استاد عزیزم
کلا قرآن برای آدم های زود باوره ، برای آدم های ساده ای که کمتر در معرض منطق های زمینی قرار گرفتند ، برای آدم هایی که آلایش کمتری دارند ، برای کسانیه که کمتر در معرض غبار های انسانی و ساخت و ساز های ذهنی به ظاهر منطقی قرار داشتند ، منطق قرآن را افرادی سریع تر درک میکنند که در ذهن شون آپارتمان ها و برج های کمتری از مصالح ورودی های محیطی ساخته اند …. بله استاد عزیزم ! قرآن اونقدر ساده س که ما باورش نمی کنیم چون ما هزاران قرآن در ذهن خودمون درست کردیم و اونها را مثل وحی منزل پذیرفتیم و طبیعیه که کتاب به این سادگی و جملات تا این حد مشخص را باور نکنیم ، ما اصولا قبول نداریم که زندگی دارای یک شیوه طبیعی ست و ما کلا ، بودن در حالت نرمال را قبول نداریم …. مایی که سنگلاخ را باور کردیم طبیعیه که الیس الله بکاف عبده را باور نمی کنیم ، ما ، الا بذکر الله تطمئن القلوب را نمی تونیم از ته جون بگیم و باهاش آروم بشیم و برای آدم های زمین با این منطق های سخت و سیمانی ، طبیعیه که سپاسگزاری و آثار سپاسگزاری قابل باور نباشه ، ما خدا را کافی نمی دونیم ، ما یاد گرفتیم که روی دیگران حساب کنیم چون هیچکس نگفت که از انرژی خداوند چجوری استفاده کنیم ، خیلی ها هنوز با انرژی بودن و نیرو بودن خدا مشکل دارند ولی احمقانه نیروی آدم ها را در زندگی خودشون باور کردند … من صدبار فایل تنها روی خدا حساب کنید را گوش کردم اما هربار میفهمم که دفعه قبلی کمتر درکش کرده بودم یعنی باید روزی هزار بار به یاد خودم بیارم که الیس الله بکاف عبده و آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست تا یادم بیاد که انرژی خلق کننده من به تنهایی برای من کافیه و اونه که دستها را می فرسته نه اینکه من بلند بشم برم و دست پیدا کنم …..
استاد یه جمله ناب گفتی در این لایو که کسانی از سپاسگزاری نتیجه میگیرند که باور کنند سپاسگزاری میتونه نتایج را و شرایط را و موقعیت ها را و افراد را تغییر بده … درسته استاد ، واقعا باور سپاسگزاری بعنوان یک تکنیک برای زندگی میتونه نتیجه ایجاد کنه و این چیزیه که خیلی ها قبولش نمی کنند … من بخاطر پاشنه آشیل م چند ماهی را در شرایط روحی بسیار سختی گذروندم اما نتیجه تمام اون سختی ها این بود که الان دیگه حرفهای تو مثل آبی که توی اسفنج نفوذ میکنه براحتی در ذهن من فرو میره و مقاومتی در برابر حرفهات ندارم یعنی اونقدر نرم و لطیف شدم که باور میکنم …. و هرگز فکر نمی کردم بعد از عبور از اون پاشنه آشیل دردناک به این درجه از درک برسم …
من فهمیدم که توحید همه چیزه و توحید ، هم درده و هم درمان یعنی در مسیر توحید ممکنه به درد و تضاد بربخوری و بعد با توحید درمان میشی و همینه که استاد میگه اگر در مسیر توحید باشید هر اتفاقی که براتون بیفته ، درسته … حتی اگر در ظاهر اتفاق بدی باشه ، و تضاد به معنی مجازات نیست بلکه تضاد ، اون چیزیه که از درون خودمون میجوشه و به سطح میاد و وقتی به سطح میاد ما دردش را حس میکنیم اما نمی دونیم که اون درد همیشه در ما نهفته بوده و حالا با کار کردن روی خودمون ، شناسایی شده و به بیرون از وجود ما هدایت میشه و وقتی به سطح میاد و می خواد از ما خارج بشه ما در قالب درد و شرایط نا خواسته ، حسش میکنیم اما نمی دونیم که در حال تجربه چه نعمتی هستیم ، نعمت گذر از یک نا خواسته و آمادگی برای دریافت خواسته و وقتی تضاد از ما خارج بشه ما فضایی بکر و روحانی را در خودمون حس میکنیم ، فضایی که تا الان از شرک پرشده بود و ما نمی فهمیدیم اما حالا اون جنس سبکی و بی وزنی را حس میکنیم و وقتی به این حالت می رسیم حرفهای استاد در ما متفاوت از قبل اثر میکنه و ما اینو میفهمیم…. و من اینا را با تمام وجودم حسشون کردم … و حالا از اینکه تونستم رنج های سخت و سیمانی خودم را به الماسی از جنس لطافت تبدیل کنم خیلی خوشحالم ، از اینکه آدمی شدم که منطق ساده قرآن را میتونه در خودش براحتی هضم کنه و باور کنه خیلی خوشحالم ، از اینکه فهمیدم پدرم اون آدم گنده ای که من فکر می کردم هرچی میگه درسته ، نیست و من خودم میتونم کامل تر از هرکسی برای ساختن زندگی خودم باشم خیلی خوشحالم … از اینکه فهمیدم من اون فرزند آخری نیستم که همه ازش بیشتر می فهمیدند و درست تر می گفتند خیلی خوشحالم … از اینکه دارم می بینم که همون افراد بواسطه پذیرفتن خبرهای بی بی سی و شبکه من و تو چجوری حالشون بد میشه و من خودم هستم که خوراک ذهنم را تعیین میکنم خیلی خوشحالم …
سپاسگزاری یک کار آرام کننده و یک مسکن برای سپری کردن لحظه های سخت نیست بلکه یک راهکار بسیار قوی و مهم برای خلق زندگی دلخواهه …فقط باید اینو باورش کرد …
به نام الله بی همتا
آگاهی که امشب ۱۸ اسفند۹۹ از لایو استاد دریافت کردم
من در بهشتی که خدا به همه ما وعده داده زندگی میکنم
پس چرا در بهشت باید به جهنم نگاه کنم
مگر نه اینکه گفتی در بهشتت فراوانی است
پس چرا به کمبود توجه کنم وقتی هر لحظه هر آنچه که بخواهم مهیا میکنی برایم
گفتی در بهشت یاری بینظیر داری و روابطتت با اطرافیان عالی است و کلامی جز سلام سلاما نیست پس چه جای بحث و جدل با اطرافیانم وقتی همه چیز نیکو است و همه فرشتگانت منتظر خدمت رسانی به ما بهشتیان هستند
پس چه کلامی جز سپاسگزاری بر زبانم جاری سازم
در بهشتت ترس از آینده چرا که همه چیز مهیاست
در بهشتت غم گذشته چرا وقتی که تو از گذشته مرا عبور دادی به بهشتت وارد نمودی
و با این همه زیبایی چرا باید به جای لذت بردن از بهشتت بروم و تمرکز بر اینهمه زیبایی به جهنم سر بزنم
در بهشتی که به من دادی فقط یاد گرفتم که لذت ببرم از تمام لحظاتم
در بهشتی که مرا وارد کردی برای لذت بردن بیشتر تجربه میکنم و حرکت می کنم
چگونه؟؟
وقتی خانه بهشتیم را با عشق تمیز می کنم لذت می برم
وقتی در خانه بهشتیم به گلدانهای بهشت آب می دهم پر از شوق و لذت رشد میشوم
در خانه بهشتیم وقتی زیر نور خورشید طلاییت می نشینم تمام سلول هایم را پر ازنور وجودت می کنم
در خانه بهشتیم با عشق از نعمت های زیبایت غذا خلق میکنم و عزیزانم هم لذت می برند
در خانه بهشتیم با عشق فرزندم را می بویم چرا که هدیه هایت بینهایت خوشبو هستند
در خانه بهشتیم به زیرآبی که از آسمانت فرو فرستادی می روم و میشویم وجودم را و هر لحظه پر از پاکی و شفافیت همانند آب می شوم
در سرزمین بهشت کار می کنم و تولید می کنم و خلق می کنم ثروت و نعمت بیشتر را
در سرزمین بهشتیم پر از سلامتی و عشق هستم
من آگاهانه در این بهشت می مانم و برای لذت بیشتربا انرژی بی انتهایی که به من هر لحظه می دهی هر کاری که بگویی انجام می دهم
با این انرژی نه خستگی در من هست نه ناامیدی
چرا کهمنبع انرژی من بی انتهاست
و در بهشتم پر از عشق و امید و آگاهی هستم
و اینگونه است که تو مرا هر لحظه به بهشت های زیباتر هدایت می کنی
و من در بهشتت آزادی و جوانی و عشق را بیشتر بیشتر تجربه می کنم
و چه باقی می ماند جز سپاسگزاری بی حد از تو یا رب که اینگونه نعمت را بر من تمام کردی
عاشقتم خدایا
عاشقتم استاد عزیز و مریم جووونم
عاشقتونم بچه های بهشت و از اینجا تنها کلامی که میتوانم بگویم بر همه شما سلام است
پس سلاااااام
سلام استاد جان عزیزم
چقدر دوست داشتنیه این آگاهی ها
چقدر دوست داشتنیه این روزهام
چقدر با گذشته فرق دارم
چقدر حالم خوبه
چقدر لذت بخشه فهمیدن و عمل کردن به قوانین
چقدر شکرگزارتر شدم
چقدر سلامت تر شدم
چقدر رفتار دیگران با من عوض شده
یه جاهایی یه کسایی یه رفتار و برخورد خوبی با من دارن که میگم این واقعا همون آدمه
چقدر جنس اتفاق ها، (90 درصد) برای من اتفاق خوب شده
چقدر دنیام عوض شده
اصلا هیچ ربطی به دو سه سال پیش ندارم
چقدر این دنیا متفاوت شد وقتی نگاه من به دنیا متفاوت شد
چقدر خدارو تو همه چیز میبینم
چقدر کره زمین زیباست موجودات زیبایی که داره فصل های زیباش
چقدر بهار فصل دیوانه کننده ای هست
ممنونم ازت استاد دوست داشتنی
خدارو شکر خدارو شکر خدارو شکر
وقتی داشتین تو لایو ازتفاوت کامنت های سایت میگفتین، یه نفر کامنت گذاشت کدوم سایت؟
من اون لحظه یه احساس شکر گذاری عمیقی تمام وجودم رو گرفت بابت این که خدا هدایتم کرد که با این سایت آشنا شدم
با این آگاهی ها
با قرآن
با تک تک فایل های دانلودی
با فایل های قانون آفرینش
با فایل های کشف قوانین
با فایل های راهنمای عملی
با فایل های ثروت 1
(((((با سریال سفر به دور آمریکا))))
(((((با سریال زندگی در بهشت)))))
با کتاب گفت گو با خدا
با کتاب کیمیا گر
با استر هیکس
با کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم
خیلی وقته ربطی به گذشتم ندارم
خدارو شکر
خدارو شکر
خدارو شکر
هنوز خیلی راه دارم
هنوز اول راهم
باید هی کار کنم پاشنه آشیل زیاد دارم
اما سعی میکنم از تک تک لحظات زندگی لذت ببرم
سعی میکنم تو لحظه باشم
تک تک لحظات کار کردن لذت بخشه
ممنونم ازت استاد جان که این قوانین رو یاد آوری کردی برام
ممنون
سلام به دوستان همیشگی من
یادداشت ها و برداشت های من از این فایل آموزنده
– چی کار کنیم وقتی روی خودمون و باورهامون کار میکنیم، دست نکشیم و نا امید نشیم و ادامه بدیم؟
این در واقع بر میگرده به اینکه چقدر باور کردیم که این نوع نگرش و نگاه داره نتایج رو بوجود میاره، باید نتایج کوچیک و ریز رو مدام به خودت یادآوری کنی و بپذیری همون اتفاقات و همزمانی های کوچیک و … نتیجه کارکردن روی باورهات بوده.
مثال استاد؛ مثلا این باور رو ایجاد کردی که بری توو رابطه با فلان آدم ایده آل، میشه و اتفاق میوفته ولی تو غرق میشه توو رابطهه و یادت میره که این درخواست تو بوده، اولش خوشحالی میکنی و تمام. بعد که یادت میره، قانون رو فراموش میکنی و میای دوباره همون رفتارهای گذشته رو انجام میدی(رفتارهایی خارج از قانونی که شناختی و باورهایی که ساخته بودی) بعد یه مشکلی توو رابطه پیش میاد، دعوات میشه، غصه میخوری و .. خلاصه رابطه میترکه، میای میگی ای بابا قانون جواب نداد! درصورتی که همون رابطه رو با قانونت و باورهات ایجاد کرده بودی…. عامل اصلی رو نباید فراموش کنی.
همیشه باید خودت رو مانتیور کنی و متوجه باشی تا از مسیر خارج نشی، حس و حال خودت رو بشناسی(حتی استاد هم این کار رو میکنه و بهش نیاز داره!)، بعد دوباره بیای و با تمرکز بیشتر روی خودت کار کنی، مثلا با سپاسگزاری که ابزاری اا که تو هر حالی معجزه میکنه! سپاسگزاری در هر حالی کمک میکنه که احساست خوب بشه. ” چه روی قله موفقیت باشی که توو قعر سختی و تضاد”
اونم سپاسگزاری واقعی ها، که واقعا تمرکزت رو ببری روی زیبایی های اطرافت. وقتی این کار رو واقعا با حس خوب انجام بدی، اتفاقات عالی از در و دیوار وارد زندگیت میشه. سپاسگزاری ای که به تو احساس آرامش و سبکی بده، نوشتن سپاسگزاری جادو میکنه… تو قرآن میگه، اگر سپاسگزار باشید شما را میافزاییم.
“””سپاسگزاری بزرگترین دروازه دریافت نعمت هاست”””
معجزه سپاسگزاری 5 سال دیگه اتفاق نمی افته ها! نه! همون لحظه اتفاق میوفته. تک تک سلول های بدن شما به این فرکانس جدید و خوب واکنش نشون میده. هرچند ظاهر ناخوشایند باشه ولی باید تمرکزت رو از روی اون موضوع برداری و بزاری روی نکات مثبت و دیدن زیبایی ها و شکر گزاری (مثال بانک) مثلا من خودم اگر بودم اول از همه میگفتم خیره انشالله، الخیر فی ما وقع، بعد میگفتم که خدا رو شکر که من پول و ثروت دارم و برای جابه جاییش و… اومدم بانک، یا چه خوب که یه لابی واسه مراجعین درست کردن و …
به جای اینکه بیام توو ذهنم هی حق رو بدم به خودم و اونا رو مفصر بدونم!
موضوع اینه که عباسمنش بااااور داشته که اگر بتونه ذهنش رو کنترل کنه، ورق برمیگرده.. دختر ببین چقدر ما توانا هستیم و میتونیم با ذهنمون اوضاع رو توو کمترین زمان 180 درجه تغییر بدیم، حتی بدون تلاش فیزیکی و حرفی!!! شقایق ذهن همممه کار میتونه بکنه. (میدونم نمیتونستی باورکنی که برای عباسمنش هم از این دست اتفاقات میوفته!) البته که من اگر آدم قدیم بودم میگفتم آخه مگه من چه فرکانسی فرستادم که الان باید این برخورد باهام بشه و … یعنی چپکی از قانون استفاده میکردم!!!
شقایق خیلی وقتا این تغییر نگاه و کنترل ذهن انقدر سریع خودش رو نشون نمیده ولی باید بپذیری که قانون جواب میده، ممکنه نتیجه کنترل ذهن، الان، فردا یا هفته بعد خودشو نشون بده ولی حتما نشون میده.
– بهترین راه شناسایی باورها، عملکرد شماست، نه حرف ها، عملکردت نشون میده چه باورهایی داری، تازه بین اینکه بشنوی، بپذیری و عمل کنی هم کلی فرق و فاصله هست، مثلا تو الان طبق یه سری مثال ها و حتی اتفاقاتی که برای خودت پیش اومده فراوانی جهان رو پذیرفتی، ولی وقتی مثلا هنوز وقتی میخوای خرید کنی (حتی ناخودآگاه و طبق عادت) تخفیف میگیری یا میخوای این یعنی ته ذهنت هنوز باور کمبود هست و هنوز نمی تونی کامل به قانون فراوانی که پذیرفتیش عمل کنی.
– تغییر مکان زندگی: وقتی آدم روی خودش کار میکنه، خود به خود اتفاقاتی براش میوفته که اگر اون فضایی که توش هست فضای نامناسبی باشه، هدایت میشه به فضای بهتر. یه جورایی جهان هولت میده به حرکت کردن، مگر اینکه!—> یک سری ترمزها داشته باشی، یک سری زنجیرهایی داشته باشی که نذاره حرکت کنی، مثل وابستگی!
حتی ممکنه جایی که هستی جای خوبی باشه، ولی جایی وجود داشته باشه که مکان بهتر و جالب تری باشه برای فرکانس های جدید شما که داره شکل میگیره. وقتی ما تغییر کنیم (بهترشیم). اطراف ما هم تغییر میکنه.
– ترس از بی ایمانی میاد. ببین چه باورهایی بهت کمک میکنه که نترسی، اون باور، باورِ درستِ. مثلا اینکه این جهان پر از فراوانی اا بیشتر به تو حس خوب میده یا اینکه همه جا رو فقر گرفته! هر حرف هر ندایی که به تو حس خوب میده اون کلام الله و باور درست اا همونو بگیر و برو جلو. خداوند وعده فراوانی میدهد و شیطان وعده فقر. پس ذهنت رو کنترل کن که کنترل ذهن همه چیزه.
ممنون از توجهتون به امید دیدار در پرادایس
سلام دوست عزیز چه خوب قانون رو توضیح دادی و پاشنه آشیل افراد رو واقعا قانون خیلی ساده است بخاطر همون خیلی ها نمیتونن بهش عمل کنن و خیلیا باورش کنن… خیلی برامموثر بود حرفای شیرین شما چشمام پر شد خدایاشکرت بخاطر سایت استاد و خداروشکر بخاطر شما
سلام استاد عزیزم
الان که دارم کامت مینویسم تا دقیقه ٢٠ فایل رو گوش دادم .
اونجایی که گفتین اگر از ته قلبتون سپاس گزاری خدارو بکنین به خاطر چیز هایی که دارین و سپاس گزاری به صورت سبک شدن بدن و احساس آرامش واقعی نمایان میشه ،مجزه رخ میده ، همون لحظه فایل رو متوقف کردم و گفتم خدایا از ته قلبم شکرت و واقعا سبک شدم .گقتین سپاس گزاری واقعی کاری میکنه که شما نه غمی داشته باشین و نه ترسی . احساس بعد از سپاس گزاری من هم دقیقا همین بود .
شما گفتین اگه اینجوری و با این احساس سپاس گزاری کنین معجزه رخ میده و واقعا رخ داد استاد ، همین الان یکی از وسایلم که ٣ هفته پیش داخل سایت گذاشتم توسط یک فرد فوق العاده خوب از یه شهر دیگه فروش رفت و مبلغش همین الان وارد حسابم شد .
اون فرد گفت من و خانومم به این وسیله احتیاج داشتیم ولی پیدا نمیکردیم ،همین الان احساسمون گفتیم بریم این قسمت سایت سرچ کنیم و آگهی شما رو دیدیم و خیلی خوشحال شدیم و بلافاصله زنگ زدیم …
خواسته من فروش وسایلم با قیمت مد نظرم و به راحتی بود و میخواستم به افرادی فروخته شن که قدرشونو بدونن و با اشتیاق و رضایت خریداری کنن … با این تمرین سپاس گزاری که من از ته دلم انجامش دادم در واقع دروازه ورود نعمت رو باز کردم و یک نفر دیگه از یک نقطه دیگه روی این کره زمین یک خواسته درش شکل گرفت و جهان مارو در مدار هم قرار داد که هم خواسته من تحقق پیدا کنه و هم خواسته اون فرد . پس در واقع زمانی که ما یک خواسته به جهان ارسال میکنیم ، کاری که جهان میکنه اینکه افرادی که به خواسته ما ارتباط پیدا میکنن و یا کسانی که خواسته ما به طریقی خواسته اون هارو برآورده میکنه رو در مدار هم قرار میده و در زمان مناسب افراد به هم برخورد میکنن . من یادگرفتم که عجله نکنم جهان بدون نقص کارشو انجام میده و خواسته ما در زمان مناسب محقق میشه … نه خیلی زود و نه خیلی دیر .. اگه یه خواسته خیلی وقته که محقق نشده به خاطر اینکه خودمون جلوی ورود اون خواسته به زندگیمون رو گرفتیم یعنی خودمون یا خیلی به اون خواسته چسبیدیم و یا میترسیم با ورود اون خواسته به زندگیمون یه چیزیو از دست بدیم و یا یه اتفاق بدی بیفته .
من یک هفته پیش میخواستم یک زمین خریداری کنم که ملزوم به فروش سکه هام بود ولی دقیقا یک روز قبل از خریداری قیمت سکه اومد پایین و من نتونستم معامله کنم . اون موقع به خودم گفتم چرا باید این اتفاق بیفته ؟ و احساس ناراحتی ، ترس و اضطراب به سراغم اومد . دیروز یاد این حرف استاد افتادم که گفتن :” وقتی شما روی خودتون کار میکنین هر اتفاق به ظاهر بد هم که براتون میفته دقیقا همون اتفاقی هست که شما رو به خواستتون میرسونه” ، وقتی اینو به خودم گفتم حالم خیلی خوب شد و رها کردم این مسئله رو . گفتم پس خدا در زمان درست بهم میگه باید چه کار کنم .
امروز هم با این فایل فهمیدم که مواقعی که اوضاع اونجوری که من میخواستم پیش نمیره و اونجوری که من فکر میکردم نمیشه ، رهاش کنم و از ته قلبم به خدا بگم خدایا شکرت به خاطر نعمت هایی که الان تو زندگیم هست . اگه اینکارو بتونم همیشه در چنین مواقعی آگاهانه انجام بدم واقعا معجزه رخ میده و به قول مدیر فنی سایت آقای ابراهیم ” یا همون اتفاق خوبی میفته که فکرشو میکردم یا اتفاق فوق العاده بهتری میفته که حتی فکرش هم نمیتونستم بکنم “
سلام استاد
تا حالا بیشتر به دنبال پاسخ سوالاتی که داخل ذهنم بود، بودم .
حالا فکر کنم باید به خودم یک قول محکم بدهم که مطالبی که یادگرفتم رو پیاده کنم در زندگی..چون در حین اینکه کار زیادی روی باورهام انجام ندادم و فقط صوت های رایگان شما رو گوش میدادم ،نتایجی خیلی متفاوت از قبل از آشنایم با این دوره گرفتم. هم از لحاظ پولی هم سلامتی و هم اعتماد به نفس
خدا رو بابت اینهمه آگاهی سپاسگزارم و ازش میخام در انجام تمرینات بهم جسارت و قدرت ادامه دادن و همواره امید داشتن رو بده و هر لحظه کنارم باشه.مثل الان که کنارمه. خدایا خودت می دونی که بدون امید به کمک خودت ، من هیچی نیستم.
ولی وقتی امید دارم بهت ،خیلی خیلی احساس قدرت میکنم و پشتم گرمه دیگه.سخت ترین تصمیم ها و کارا رو به راحتی با امید میتونم انجام بدم.
کمکم کن ثابت کنم خلیفه ی خودتم روی زمین.خدایا سپاسگزارم که وارد سایتی شدم و با دوستانی تبادل نظر دارم که توحید مهم ترین مبحث هر بحثشونه.
و استادی دارم که افتخارش اینکه یک تبلیغ کننده ی توحید هستش.شک ندارم که ب هر جا رسیدن بخاطر توحیدشون بوده.خدایا سپاسگزارم که هستی کنارم همیشه.
سپاسگزارم استاد که بهم این باور روکه همه چیز خلقش دست خودمونه دادی.ممنونم
به نام خدا
سلام استاد عزیزم و
دوستان گرامی
(تولد مبارک سیدجان خداروشکر ک شما بدنیا اومدید و خداروشکر ک من در عصر شما زندگی میکنم)
خداروشکر میکنم ک بازهم فرصت دیدن استاد عزیزم رو در لایو پیدا کردم.
و خداروشکر ک این فرصت بهم داده شد ک بازهم در راه شناخت قوانین خداوند هدایت بشم ب لایو سید عزیزمون💖
دیدن نعمت ها و ثروت ها چیزی نیست ک هر شخصی بتونه انجامش بده بجز متقین!
هر شخصی نمیتونه سپاسگزار داشته هاش باشه بجز کسایی ک اعطی و تقی هستند!
کل بحث همه فایل ها و لایو ها و محصولات استاد عزیزم برمیگرده ب شناخت قوانین..
وقتی ک ما قانون فرکانس را درک کنیم
وقتی ک ما قانون فیزیک رادرک کنیم
وقتی ک ما کل قران ک در مورد قوانین گفته شده رو درک کنیم
دیگ میفهمیم ک باید چطور دیدگاهی داشته باشیم ک روابط عالی داشته باشیم ثروتمند بشیم سلامت باشیم و ارامش داشته باشیم و خوشبختی دنیا و اخرت نصیبمون بشه..
من این روز ها خیلی با استفاده از قران دارم تلاش میکنم ک اصل قوانین را درک کنم و بفهمم ک قانون چطور کار میکنه..
و چ باوری در خودم ایجاد کنم ک ثروت و نعمت و ارامش بیاد سراغم و در مدارش قرار بگیرم..
چ باوری در خودم داشته باشم ک باعث بشع رفتار های جدید ازم سر بزنه ک باعث ارامش بیشتر در زندگیم بشه..
این لایو فوق العاده بود استاد عزیزم..مخصوصا تمرکز بر نکات مثبت و سپاسگزاری..
استاد عزیزم اون مثال وحی یاخواب شما چقدر انسان رو ب ارامش میرسونه..اینکه سرمون تو کار خودمون باشع و بفکر این باشیم ک چ باوری بسازیم ک باعث بشه زندگیمون بهتر بشه و از این مسابقه گذاشتن با دیگران و حسادت و و و و… بیرون بیایم و یکم ب درون خودمون بریم..من تعهد میدهم ک معلول نباشم و باورهای عالی بسازم😍
بالاترین میزان فرکانس خوب سپاسگزاریه..چون احساسی در ما ایجاد میکنه ک باعث ایجاد اتفاقات خوب در اینده میشه..
و من خیلی دارم تلاش میکنم ک سپاسگزار داشته هام باشم و چیزهای مثبت الانه زندگیم رو بهش توجه کنم ولی زیاد موفق نیستم..در حالی ک این تعهد بخودم دادم و میدم ک هر لحظه از زندگیم رو و وقتم رو پای شناخت قوانین واستفادهاون تو زندگیم بگذرونم..
و خداروشکر میکنم ک این لایو نکاتی در مورد قوانین بهم یاداوری کرد ک دقیقا پاشنه اشیل من هست..و خیلی باید وقت بذارم روی باورهام و از خداوند میخام ب همه ما این ایمان رو بده ک هر لحظه از زندگیمون رو ب پای ساختن باوری بهتر بسازیم ک دیگ صدای نجواهای شیطان اینقدر کم بشه ک دیگ متوجهش نشیم.😍😍😍😍😍😍
و استاد چ نکته ظریفی رو فرمودین ک قران خیلی ساده هس..و بنظر من از شدت سادگیش هست ک ما نمیفهمیمش..چون همش بهمون گفته بودند ک افرادی خاصی هستند ک قران رو درک میکنن باید بریم پیش اونا تا اونا بهمون بفهمونن و….
و خداروشکر میکنم ک قوانین اینقدر ساده گفته شده ک ما بتونیم بفهمیمش فقط میمونه استفاده از اون ک دیگ ب خودمون برمیگرده.. از ریشه حزن ک در تمام موارد(بجز اونجایی ک میگ شیطان وظیفش غمگین کردن شماست) با لای نفی اومده.. از جناح ک در تمام موارد با لای نفی اومده.. از سوره بی نظیر حمد و بقره و… از سوره فوق فرکانسی لیل.. و از تمام ایاتی ک از
مانامبرده شده گرفته تا ایه فوق العاده ۱۸۶بقره.. میفهمیم ک راه و روش درست زندگی کردن چطوره و میفهمیم ک کنترل ذهن یعنی کنترل زندگی..
خدایا شکرت بابت همه نعمت هایی ک بهمون دادی و بخاطر این فرصتی ک بمن دادی این کامنت بذارم..
از خداوند متعال برای همتون سلامتی ثروت و نعمت بی نهایت ارزو دارم مخصوصا در این سال جدید..
شاد باشید و ثروتمند در پناه الله وهاب🌹😍🌹😍
به نام خدای هدایتگرم که آنچه باید بنویسم را از قلبم بر قلمم جاری میکند..
سلام به روی ماه استاد عزیزم مریم نازنینم و دوستان هم فرکانسی
چی بگم ازین لایو بی نظیر که چقدر آگاهی های ناب داشت..
اول اینکه تصویر پشت زمینه چقدر زیباست من محوش شدم وقتی اونشب لایو شما شروع شد. انگار یه تابلوی نقاشی بزرگ و متحرک پشت سرتون نصب شده ..الله اکبر ازین قدرت خلق انسان و کانون توجه…
استااااد لطفا بیشتر برامون لایو بذارید نمیدونید چه حس خوبی میگرم از دیدنتون توی لایو این حس رو دارم که انگار رو در رو دارم میبینمتون توی سمینار حضوری از شما عزیز دل..خدایا شکرت
استاد کلاهتون چقدر زیباست چقدر بهتون میاد اصلا هر کلاهی میخرید هر رنگ و هر مدلی به چهره شما میاد خدارو شکررر
چقدر کِیف کردم وقتی گفتین احساس یه آدم 22 ساله رو دارم..ای جااانم. بایدم همینطور باشه با این افکار بی نظیر و باورهای خدایی که شما دارین. خدارو صدهزار مرتبه شکر انشالا همواره تنتون سالم و قدرتمند و آرامش و شادی مهمون خونه دلتون باشه
من هم واقعا به این باور دارم که سن یه عدده و همه چیز درون آدمه اینکه تو به خودت چه باوری داری. مثلا الان که موقع خونه تکونی عیده همه یعنی خیلیا این باور دارن که نباید خیلی به خودت فشار بیاری جسم مگه چقدر توان تحمل داره و یهو میبینی هزار تا درد و بیماری میاد سراغت و ازین دست باروهای محدود کننده..
اما من شکر خدا همیشه همیشه این باور رو داشتم که جسم من در خدمت منه و اومده که به من کمک کنه. من بهش احترام میذارم غذای خوب بهش میدم استراحت کافی لباس مناسب نظافتو… و اونم در مقابل باید به من خدمت کنه.. مثلا چندروز پیش کل سالن خونمون ک بزرگ هم هست رو از سقف تا کف گردگیری و تمیز کردم و در حینش مرتب از دستام تشکر میکردم که اینقدر خوب دارن بهم خدمت میکنن. و نتیجه این شد که من تا شب با اینکه کلی با عشق تمیزکاری کردم ولی هیچ اثری از درد یا خستگی نبود و تازه انقدر انرژی داشتم که شب خوابم نمیبرد و دیرتر خوابیدم
استاد حتی انگشتام برای تایپ این جملات الهی چقدر همراهیم میکنن و البته تایپ سریع خودآموزم چقدر بهم کمک میکنه. همین الان خواهرم اومد توی اتاقم از شنیدن صدای صفحه کلید و تعجب کرد که دارم توی سایت کامنت به این بلندی مینویسم و تازه نمیدونست این اولشه و من کلی حرف دیگه با استادم و بچه های گل سایت دارم :)))) اینم عشقه دیگه عشق به نوشتن از قانون که میگه بیا بنویس..
و راجبه سن من هیچ وقت محدودیتی نداشتم ازینکه بخوام سنمو کمتر نشون بدم یا پنهان کنم یا نپذیرمش..برخلاف خیلی از خانومها مخصوصا در فرهنگ ایرانی.. در حال حاضر من 28 سالمه و حتی تو بحث ازدواج فکر نمیکنم اگه سنم بالا بره چی یا..چون به این باور دارم که درون منه که بازتابش میشه دنیای بیرون من..
وای استاد تو بحث باورها وقتی گفتین ما یه مدت کار مکنیم بعد ولش میکنیم و دوباره به همون حالت قبلی میرسیم، دقیقا یاد منحنی برتری خفیف افتادم که میگه آدمها وقتی تو حالت انزجار و شکست هستن دنبال ی راهن تا برسن به حالت بقا وقتی رسیدن به این حالت باز یادشون میره ک چیا بود که اونا رو از شکست ب بقا رسوند دوباره فراموش میکنن اسیر روزمرگی میشن و باز میرسن به شکست..اما عده کمی هستن که از مرحله بقا میرسن ب موفقیت اونم با استمرار با ادامه دادن این روندی که اونا رو به بقا رسوند. و اگر آدمها میدونستن که همین اقدمات کوچک و ساده ولی منظم اونا رو ب موفقیتهای بزرگی میرسونه قطعا ادامه میدادن..اینم خودش ایمان میخواد تکامل میخواد استمرار میخواد تعهد میخواد..
اون حرف شیطان در قران رو چه زیبا بیان کردین و من یاد صحبت شما افتادم که میگین ما باید “آگاهانه” به نتایج به داشته هامون توجه کنیم تاییدشون کنیم بعد اونا بزرگ و بزرگتر میشن و ما بازم توجه میکنیم و این پروسه ادامه داره…
من خودم چندروزی هست که برای تمرکزم روی این نتایج و هدایتهای روزانم همون لحظه مینویسمشون و اینطوری دارم ذهنمو عادت میدم به توجه به نتایج و هدایتها ..
و سپاسگزاری…وای خدای من چی بگم ازین احساس بی نظیر شکرگزاری..
استاد من هر روز دارم تمرین شکرگزاریمو با احساس قوی تری انجام میدم جوری که واقعا اشک شوق میریزم و این احساس شما رو بی نهایت درک میکنم .همیشه به خدا میگم ازین احساسات بیشتر میخوام ازین اشک های شوق بیشتر و بیشتر میخوام و خدا چقدر سخاوتمندانه هر روز مجنون ترم میکنه هر روز توحید رو ب شکلهای مختلف در عمق جانم رسوخ میده…خدایا صدهزار بار شکرت
نوشتن تمرکز منو خیلی بیشتر میبره به جزئیات داشته هام به اتفاقات ریز و درشت مثبت روزم که با عشق مینویسشمون و بابتشون شکر بجا میارم
چ هدایتی بود این حرفتون برام.همین الان تو لیست برنامه هام نوشتم پیدا کردن آیات شکرگزاری و ریشه شکر در قرآن..
استاد چندروزه دارم فایلهای قرآنی رایگان رو میبینم اصلا دیوانه شدم..ریشه حزن در قرآن استغفار خوف طلم به خود.. چقدر این درک و دریافت شما رو بی نهایت تحسین میکنم این اتصال عمیق شما به منبع که اینطور کلام خدا رو جاری میکنید.. بی نهایت سپاسگزارم
هر چقدر دارم قرآن رو بیشتر و بهتر میخونم با تامل بیشتری میخونم بیشتر به هوشمند بودن این سیستم و قوانین ثابت و بدون تغییر جهان پی میبرم.. بیشتر به عدل خدا به بخشندگی خدا به ثروت و فراوانی جهان به حکمت هر آفریده ای پی یمبرم و چقدر خدا داره هر روز هدایتم میکنه توی این مسیر.. استاد مستند strange rock (سنگ شگفت انگیز) رو حتماااااااااااااااا ببینید اصلا دیوانه میشید ازین نظم و اداره جهان از پیدایش کره خاکی از کهکشان ها فضا از پروسه تولید اکسیژن و آب…الله اکبر الله اکبر..
وای استاد چه جمله طلایی گفتییییییییین:
اگر من بتونم ذهنمو کنترل کنم، بازی به نفع من برمیگرده..
و چقدر نتیجه برای کار بانکی شما فوق العاده شد خدارو شکر خدارو شکر که قانون همواره ب درستی پاسخ میده ..چقدر زیبا با عزت نفس بالاتون از رییس بانک درخواست کردین و کنترل ذهن کردین بر علیه نجواهایی ک میگه نه دیگه زشته دیگه اینو نگو دیگه پرو نباش همینشم خدارو شکر کن و…
بی نهایت تحسین میکنم این قدرت کنترل ذهنتون رو الگوی توحیدی من
و جمله طلایی بعدی:
شیطان ظاهر قضیه رو به ما نشون میده و میگه همینه ک هست ولی خدای درون ما میگه نه تو میتونی قضیه رو به نفع خودت تغییر بدی اگر فرکانستو با سپاسگزاری با کنترل ذهن تغییر بدی..
خدایا شکرت همین دو جمله مرا بس که بهشون عمل کنم و سرلوحه زندگیم قرار بدم در مواجه با اتفاقات به ظاهر تلخ
خدارو شکر میکنم برای درک و دریافتم و مداری ک توش هستم
استاد این خوابی ک تعریف کردین عجب الهامی بوده و چقدر شما به منبع نزدیک بودین و هستین ک همچین الهامی رو توی خواب دریافت کردین..
آره استاد جان..در دنیای امروزی آدمهای خیلی خیلی کمی هستن که روی اصل کار میکنن و تمرکزشون روی زیبایی باشه..
اصلا همه معلولن..
میدونید آدمهای امروز افتخار میکنن به اینکه همیشه جزء معترضان باشن..
معترض به قیمت بنزین
معترض ب کشته شدن آدمها
معترض به سقوط هواپیما
معترض به سیاست های جدید دولت
معترض به شیوع کرونا
و……
اصلا رقابت میکنن سر اینکه کی توی فضای مجازی جمله معترضانه اثربخش تری بنویسه!!!
و منتظر یکی ازین اتفاقات تلخن تا پروفایلشون رو سیاه کنن و چله بگیرن برای کشته شدگان فلان و بهمان…
شاید خودم هم روزی جزءشون بودم کم یا زیاد
اما الان من آگاهانه انتخاب کردم راجبه بیماری حرف نزنم
آگاهانه انتخاب کردم ورودیهامو کنترل کنم
آگاهانه انتخاب کردم دوستامو فیلتر کنم
آگاهانه انتخاب کردم که روی باورهای قدرتمند کننده کار کنم
آگاهانه انتخاب کردم بیشترین وقتم و سرمایم رو روی باورهام بذارم روی سایت روی فایلها و محصولات شما
آگاهانه انتخاب کردم که ببینم و ببینم و به خودم بگم که الهه این استاد عباسمنش همون آدمیه که میگه با یه جفت کفش پاره قدم میزدم و به رویاهام فکر میکردم..این آدم همونیه که ایمان داشت و عمل کرد به همون چیزای ساده..کنترل کانون توجه و تمرکز بر زیبایی ها.. و مثل وحی منزل پذیرفت اونها رو…اینو میشه از لحن کلامش در فایلهای قدیمیش هم باور کرد… و الان داره در ناز و نعمت و ثروت و سعادت الهی شکر زندگی میکنه و چی شد؟ نون باورهاشو خورد و داره نون باورهاشو میخوره هر روز و هر روز… پس الگو بگیر ایمان بیار عمل کن اگر میخوای تو هم تو بهشتی زندگی کنی که از زیر کلبت چشمه جاری باشه و این تابلو نقاشی متحرک پشت سرت باشه..
الله اکبر
چقدر لذت بردم وقتی گفتین یکی از نتایجم اینه ک آزادی زمانی دارم و میشینم هر روز ساعتها با عزیز دلم راجبه قانون صحبت میکنم..
وای استاد چقدر من این خواسته رو میخوام که شما در من متولدش کردین
اینکه همسرم کسی باشه که قانون رو بدونه و چقدرررررر دوس دارم باهاش ساعتها و روزها و روزها در مورد قانون در مورد باورها در مورد توحید صحبت کنم و لذت ببرم..
تا قبل ازین در مورد خصوصیات همسرم فکر میکردم دوس دارم انسان آگاهی باشه و عقاید منو درک کنه اما مهم نیست که حتما قانون رو بدونه. یکی از دوستانم هم همین باور رو داشت و وقتی ازدواج کرد دقیقا همین اتفاق افتاد ک همسرش قانون رو نمیدونه و باور هم نداره.. و من میبینم ک چقدر روی عقاید دوستم هم تاثیر میذاره خواه ناخواه.. بلاخره وقتی کسی در کنارت باشه که نفی کنه کم کم ازش تاثیر میگیری اگر نتونی ذهنتو کنترل کنی..
اما الان من میگم دقیقا میخوام ک قانونمند باشه اون خوشبخت ترین مرد دنیا که قراره به زندگیم دعوت بشه از سمت خدا
استاد من باور کردم که میشه همه چیزهای خوب رو با هم داشت
باور کردم که همه چیز اینجاست..تو ذهن من
باور کردم که میشه خوشبخت ترین بود هم در این دنیا و هم در دنیای آخرت
.
بی نهایت سپاسگزارم بابت این فایل الهی
ممنون که خوندید:)
عاشقتم استاد بزرگ و قدرتمندم
در پناه الله یکتا شاد برقرار باشید
.
با عشق
الهه در مسیر بهشت
اسفند99
سلام که اسم خداس به هممون
استاد سلام
دوست خوبم الهه جان سلام
در مورد اون قسمت از لایو در مورد کنترل ذهن برا منم موردهای خیلی زیادی هست برا گفتن ولی این تحربه داغه داغه
مال همین الانه
من عصر رفتم خرید که دیدم کارتم نیست روز جمعه منم همون یه وارتم پول توش بود و یه کارت دیگم که تعهد دادم خرجش نکنم
)تمرین ثروت ۱( خلاصه ۱ساعتی زیره یه بارون شدید خوزستانی با اعصابه کمی خورد دنبالش گشتم و حقیقتا میدونستم به این احساس عمرا پیدا شه ولی خوب لنگش بودم
خلاصه گفتم گم شده آقا مرتضی حالا اگرم هدایت میخوای میدونی که با آرامش فقط هدایت میاد گفتم اگر ذهنم کنترل کنم پیدا میشه بادوستم محمد عزیز یه مکالمه خوب در مورد قوانین و اهمیت احساس خوب تو کسب کار داشتم و بعدش کلی احساسم خوب شد.
دیدم در زدن😁
بهم کفت برو کارتتو آوردن😉
درو باز کردم برام پیداش کرده بود فرستاد
کلی از اون دستش تشکر کردم و کلیییییی سپاسگزاری از خدای عزیزم و این سیستم بی نقص وهمیشه پاسخگو
اومدم بگم که اره استادم مهارت در کنترل ذهن یعنی بازی همیشه به نفع ماس
اونوقت دیگه فقط اوضاع خوب پیش میره
مومن کسیه که این ویژگی رو هم داره
کنترل ذهن
پس نمیترسه
و حالش بد نمیشه
درپناه خدا باشید همتون در بهشتهاتون خوب بازی کنید انشاالله.
سلام به مرتضی عزیز.
بی نهایت تحسین میکنم این مهارت کنترل ذهنت رو که هر روز ب لطف خدا و با تکامل توش بهتر و بهتر میشیم.
ممنونم ازین تجربه زیبایی که به اشتراک گذاشتی. خدارو صدهزار مرتبه شکرت
همواره در پناه خدای مهربانیها و زیر باران رحمت و ثروت الهی باشی
تحسین میکنم متن شمارو خیلی درس داشت منم مث شمامجردم دقیقا میخوام همسر اینده م قانون بدونه و چه قد صحبتتون راجب سن درست بود من همیشه راجب گفتن سنم مشکل داشتم باخوندن متن شما به یک باره فهمیدم شرک داشتم که نظر دیگرا ن برام مهم بوده دیگه سن واقعی میگم هرکی هرچی فک کنه کلا تو نوشتن متن خیلی قوی نیستم فقط خواستم ازت خیلی ساده تشکر کنم وحسمو باهات درمیون بذارم
فاطمه جان سلام عزیزم
ممنونم از تحسینت و نگاه زیبا بینت
خدارو شکر که دستی از دستان خدا شدم برای نگاه زیباتر به زندگی و قبول خودمون و عاشق خودمون بودن
خدایا شکرت
به قدری خودم رو تحت فشار گذاشتم به قدری جدی و مصمم هستم به قدرررری خودم رو بالفطره مطابق ذاتم به چالش میکشم که صدای سوته مغزم رو این روزا به وضوح میشنوم، داره بهم آلارم میده که آرام باش ولی من کله شق تر از این حرفا گوش بده نیستم انگار یادم رفته که من هم آدمم نه ربات….
از دیروز که لایو استاد رو دیدم تا الان همش بیقرارم و خودم به خودم اعتراض و انتقاد میکنه که وقتی میتونی بهتر بهتر باشی وقتی میتونی بیشتر لذت ببری وقتی میتونی گوش بده تر و تسلیم تر باشی وقتی میتونی سپاسگزارتر باشی پس چرا این کارو نمیکنی چرا مکتوب کردن نتایج،توجه به نعمت ها و داشته ها و سپاسگزاری قلبی رو به تاخیر میندازی؟!!!!! میلادی حواست کجاس؟!!!!!….
موقع دیدن لایو ۲۱ استاد جلیل القدرمون بحدی شرمنده شدم بقدری اشک ریختم که به سکوت عمیقی فرو رفتم… صفحه اول و دوم کامنتا رو کامل خوندم بجز “الهه سوادکوهی” عزیز… اوه کِمان مَن, اِناف…این یکی طولانیه اگه وقت کردم بعدا میخونم…شب ساعت ۱۰ خوابیدم در حالی که نوای ملکوتی قرآن طبق معمول کنارم پخش میشد، با حس و حالی گرفته و گیج منگ شده بیدار شدم، دیدم ساعت ۱ نیمه شبه و همچنان تلاوت طولانی شحات و منشاوی توی گوشی در حال پخشه… الهه جان،منِ میلاد اصلا و ابدا ذره نمیتونم حس و حال بد رو تحمل کنم، به ساعت هم نباید بکشه چه برسه به روز که خدا رو بی نهایت شکر اینم ناشی از موهبت اهرم بسیااااار قدرتمند “رنج و لذته” ریشه دار وجودمه که کار منو راحت تر کرده، به محضی که ذره ای حس و حالم ناکوک میشه تمام ارگان های بدنم تمام سلول های بدنم شروع میکنه به آژیر خطر دادن که یالا فرکانس و احساست رو روی موج خداوند هم جهت و هم راستا کن،،،وقتی چشم باز کردم و دیدم دیگه خوابم نمیبره سریع متوجه شدم که این خود خداست منو نیمه شب بیدار کرده میخواد یه چیزی بهم بگه ولی من حس و حالم آمادگیش رو نداره… همینجور چند دیقه در بستر آرمیده و به سقف نگاه میکردم… اوج فراز توحیدی” منشاوی “از سوره غافر که کنار بالش پخش میشد منو منقلب کرد:
ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ ﴿۶۲﴾ این است خدا پروردگار شما [که] آفریننده هر چیزى است خدایى جز او نیست پس چگونه [از او] بازگردانیده مى شوید
از دلتنگی و شرمندگی خدای عزیزم بلند زدم زیر گریه و ازش عاجزانه خاشعانه کمک خواستم بهم الهام کنه که چطور به ذهن و افکارم نظم بهتری بدم چطور بهتر و حرفه ای تر ذهن و احساسم رو کنترل کنم تا بتونم واضح تر ندای درونم الهامات ناب ربم رو در ادامه مسیر بشنوم و قاطعانه بهشون عمل کنم… خواستم سریع برم دوباره این لایو بینظیر رو ببینم که هدایت شدم به سمت یخچال، یادم اومد که بستنی خریده بودم و نخوردمش…حسم گفت برو بقیه کامنتا رو بخون، صندلی رو برداشتم اومدم توی بالکن توی فضای باز و هوای سرد، رو به نمای زیبای روشنی های شهر نسشتم و شروع کردم به خوندن کامنت زیبای الهه ی عزیزم در حالی که همزمان صدای فراز های ناب و جانسوز تلاوت های محمود شحات رو پشت زمینه کامنت خوندنم پخش کرده بودم… بقدری حس و حالم ملکوتی شد بقدری آرامش گرفتم بقدری لذت بردم که اشک چشمامو گرفت… من به ندرت پیش میاد برای کامنت دیگران کامنت بذارم ولی ندای درونم تپش های سخنگوی قلبم منو وادار به نوشتن و حرف زدن کرد ببین چقدر فرکانست عالی و قوی بود که منو وادار به تایپ کردن کرد، منی که مثل روح توی سایت در جریانم و عین یه جونوَر فرز و چابک زیر خاکی و چراغ خاموش دارم پیش میرم
سلااااااام به روی ماهت الهه جان سلام دختر خوش فرکانس،الهی حال دلت عالی عالی باشه وقتی کامنتم رو میخونی… کامنتت حالمو عالــــی کرد بهم کلی انرژی مثبت داد منم میخام همین انرژی رو به خودت برگردونم… رفیق عزیزم من با وجود اینکه باید یه عالمه جواب کامنتای دوستان ارزشمندم رو سر فرصت بدم ولی حسم گفت اونچه که باید بنویسم و از قلبم بر قلمم جاری میشه رو اجرا کنم 😉😊 با بند بند وجودم از کامنت فوق العادت لذت بردم و دوستدارم در مورد تک تک جملاتت کلی حرفای دلی و البته صمیمانه با هم بزنیم؛
چقدر حس و حالت خوبه چقدر عالی به به نکات مثبت استاد و لایوش توجه کردی، و چـــقدر عالـــی دیدگاه و احساسات پاک و زلاتت رو توصیف میکنی؛ منم اون شب اولین بار بود که تونستم خودم به لایو اینستاگرام استاد برسونم، با تمام توان سرعتی و قدرتی ورزشم رو کردم دوش آب یخ گرفتم سریع پتزامو 🍕🍕با عشق درست کردم همزمان با دیدن لایو نوش جان کردم… عین یه بچه کوچولو که اولین بارشه میاد لایو اینستا ذوق و شوق میکردم چند بار هم از سر ذوق کامنت گذاشتم عاشق شما میلا… عاشق شما میلاد جلیلی… وااای چه فیسی میکردم چه نازی میکردم برای خودم 😍😍😍😆😆😉😊 دیدی پشت سر هم اون گوشه سمت چپ لایو بارش قلب میشد، اون ناقلای بازیگوش من بودم داشتم با دکمه پرتاب قلب بازی میکردم خیلی حسش خوبه لامصب…آخه نمیدونم چرا همش لایو قطع و وصل میشد منم به همین خاطر به جای کلافه شدن از قطع رشته کلام به نکات مثبت توجه میکردم و با بازی و ذوق کردن و خوردن پیتزای هیولای تند و داغم احساسم رو عالی و سرحال نگه داشتم
الهه جون دختر گل 🌹💕💖 بدنم داره با زبون خوش بهم میگه صبحونه میخام، تا شما یکم استراحت کنی و به کارات برسی من برم یه صبحونه شاهانه به خودِ ارزشمندم هدیه بدم و بیام ادامه کامنتم رو تکمیل کنم… آی بنازم مرحبا به داداش عزیزم ،دیشب به داداش کوچیکترم ذکر کرده بودم که حتمااا از خیابون نون بگیره که ماشاالله طبق معمول یادش رفت و هیچ احساس مسوولیت نمیکنه… بیخیال من که مجهز به سلاح زندگی سازِ کنترل ذهنم، نون داغ اول صبحی خیلی بیشتر میچسبه هوا داره کم کم روشن میشه فعلا من میرم و بزودی برمیگردم
خب من برگشتم، شیره انگور🍇🍇 با کره محلی زدم بر بدن🍞🍞 و با تجدید قوا اومدم به ادامه هم صحبتی شما دختر دوست داشتنی،توی راه هم بستنی گرفتم بستنی توی زمستون هوای سرد خیلی بیشتر میچسبه،نه؟ چنتا گرفتم یکی برای خودم یکی هم برای شما بیا از دریچه کادر ارسال دیدگاه تقدیمت میکنم بقیش هم برای دوستای نازنینمون 🍦🍦🍦🍦🍦 البته روش نوشته گز بستنی الدورادو… تعارف نکن که من از تعارف اصلا خوشم نمیاد و اصلا با هیشکی هم تعارف ندارم، وقتی موتورم روشن میشه دیگه خدا میدونه چقدررر صحبت کنمو تایپ کنم، سرعت تایپم به خاطر کمکاری در عضله نوشتاری مغزم تعریفی نداره ولی واقعاً تحسین میکنم سرعت تایپ بالای شما رو آفریـــن…من همهی کامنتای قسمت قبل رو خوندم کامنت خودت رو هم خوندم
از ته دلم تحسینت میکنم چـــقدر تو تحسین برانگیزی دختر…اینکه بقدری عاشق و سپاس گزار وجود ارزشمندت هستی بقدری با خودت در صلحی که از اعضای بدن خودت و انگشتات تشکر میکنی…اینکه آگاهانه داری روی خودت،کنترل ورودی ها و باورهات کار میکنی و آگاهانه داری این مدت تمرکزی کامنت های عالی میذاری، خیلی سریع و مختصر یه نیگا به صفحه پروفایلت انداختم جالبه که یه روند صعودی ملایم و یهو شیب نمودار تند شد؛ این یه ماه اخیر اوج فعالیتت توی سایت بوده و برام خیلی خوشحال کنندس که مصمم شدی جدی تر حضور فعال و پررنگی داشته باشی، فقط در مورد لایک یه نکته رو بگم در عین حال که بسیار خوشایند و انگیزه دهندس ولی “میتونه” اعتیاد آور و گمراه کننده هم بشه،اینکه انگیزه و حرکت پر قدرت در ادامه مسیر، با لایک و امتیاز و تایید و تحسین دیگران گره نخوره که مبادا به انحراف و حواشی و سکون کشیده بشه… البته که من آگاهانه خودم رو آنالیزه کاتالیزه و کاملا مجهز کردم و خیلی وقته ازین مراحل عبور کردم ،انگیزه و حرکت خستگی ناپذیرم خودجوش و الهامیه هیچ وابستگی به عوامل بیرونی نداره خیلی دوست دارم اینو هم به دوستام بگم که از یه جایی به بعد خیلیا غربال میشن،قوی از ضعیف جدا میشه… الهه حواست باشه که به هیچ قیمتی از مسیر خارج نشی و تا ابد در صراط مستقیم و عمل در چارچوب قانون ثابت قدم و استوار باشی، ولو که در برهه ای خراب کنی یا غافل بشی ولی با کنترل ذهن و سپاسگزاری به مسیر برگرد، دیر یا زود وارد چالش ها تضادها و مسایلی خواهی شد که عیارت رو میسنجه
تحسینت میکنم که اینقدر دختر فعال و پر انرژی هستی که با عشق خونه تکونی میکنی با عشق غذا های خوشمزه و جورواجور درست میکنی، آخ من عاشق خونی تکونی و تمیز کاری ام،نظم شخصی نظافت و تمیز کاری همیشه جزو شخصیتمه و من عاشق این خصلت خودمم، یادمه قدیم ندیما خونه مادرم اینا موقع خونه تکونی میپریدم روی پتو و بالشتا، همیشه خودم پتو و فرشا میشستم همه چیرو تمیزکاری و دستمال کشی میکردم بعد موقعی که رخت خابا رو روی دیوار یا پشت بوم میذاشتم روشون دراز میکشیدمُ غِلت میخوردم انگار خوشبخت ترین و شادترین آدم دنیا بودم،البته با وجود مشغله تازه به مادرم قول دادم که میام و توی تمیزکاری خونت کمکت میکنم… راستی الهه خیلی دسپختت خوشمزس اینو از توی کامنت قبلیت مزه کردم وااای نگو که جیگرم کباب شد😍😆😉 آبگوشت آتیشی همبرگر آتیشی دلمه هات رو که نگم ماشاالله عین خودم فرز سریع و با کیفیت کارو به نحو احسن انجام میدی… منم پیاز داغ با گوجه و بادمجون وادویه نمک مخلوط درست میکنم میذارم اونقدر بپزه تا مشت مشت بشه من عاشقشم ،ما بهش میگیم “گوجه بادمجون”
اونجا که در مورد سن و سال گفتی من اصلاً باور نکردم… هرچی نیگا چهره نایس و کیوتت میکنم چیزی جز یه دختر ناز و دوست داشتنی ۱۸ ساله نمیبینم… خدای من موهای چتری قشنگشو نیگا بخدا عین عروسک باربی میمونی چــقدر تو ناز و خوشگلی دختر😍😆💟💖💞💜💗😘😊 توی کامنتم اخیرا برای زینب سلمان زاده عزیز هم گفتم میتونی بری بخونیش که چی راجبه سن و سال گفتم ولی اینجا توضیحات تکمیلیش رو هم میگم؛( ای قربون هدایت های ناب خدا برم،الهه بذار توی پرانتز بگم که من ظهر اومدم موقع استراحت کامنتم رو تکمیل کنم که خالم اینا بهم زدن ازم درخواست کردن برم روستای مادربزرگم اینا کمکشون خونه تکونی کنم، باورت میشه؟! از ظهر تا الان که شبه با همکاری خاله عزیزم داشتیم خونه تکونی میکردیم،روسری به سرم بستم و کلی درو پنجره و سقف و کف رو گردگیری کردم یه عالمه تار عنکبوت گرفته بود،فکر کنم از پارسال که خودم براشون تمیزکاری کردم تا بحال دیگه کسی نبود که اینکارو کنه، چقدر کیف داد چقدر حسش خوبه، چه لذتی میبردم ازینکه مثل همیشه دست خدا شدم و توی کمک و کار خیر پیش قدمم، چقدر خاله و مادربزرگم همش دیقه به دیقه قربون صدقم میرفتن و مدام با ابراز تشکر قدردانی میکردن آی میلاد قربونت برم الهی عاقبت بخیر شی انشاالله موفق بشی به هدفات برسی قربون دستات بشیم آی…. منم فقط لبخند رضایت و غرق احساس مفید بودن و انرژی مثبت تمیز کاری…خالم یه ساعت باهام مذاکره میکرد که از زیر زبونم حرف بکشه بیرون خیلی روی مخم کار کرد تا هدف و برنامه بلند مدتم رو بهش بگم ولی من خیلی حرفه ای و با نهایت عزت و احترام پاسخش رو میدادم که من……. و ختم کلام من باید در سکوت و خفا پیش برم و نتایج و عملم صداش رو درمیاره و همگی میفهمید که چه نقشه و برنامه های توی ذهن و قلبم دارم،البته این یکی از مسایل و چالش هام بود که در مقابل بیش از هزار نفر تونستم ذهنم رو در برابر انتقاد ها حرف و حدیث ها تمسخر ها تحقیر ها مشورت ها پیشنهاد ها دخالت ها فضولی ها… کنترل کنم و با قدرت کلام بینظیرم قاعله رو به نفع خودم ختم به خیر کنم….. بیا اینم مادربزرگم داره با اون یکی خالم پشت تلفن صحبت میکنه همش تعریف منو میکنه خالم داره میگه خوش بحال زن آیندش 😉😆😁😍😊 خنده امونم نمیده من عاشقتم خاله جان من عاشقتم مامان جونی ….به به همین الان که دارم تایپ میکنم داداش گلم باهام تماس گرفت کلی پشت گوشی همدیگرو بوسیدیم واسه هم عشق و بوس فرستادیم بهم گفت داداش زود لقمه بگیر غذاتو بخور و برگرد که با دایی هام میخوایم دسته جمعی فوتبال و پانتومیم بازی کنیم،الهه خدا بخیر کنه فکر کنم تا فردا کامنتم ادامه داشته باشه…. تازه اینو بگم چه کیفی داد یه ساعت با بچه های روستا توی حیاط مدرسه فوتبال بازی کردیم…چقدر حالشون مثل حال خودم خوب بود چقدر باصفا شاد خاکی و مهربون بودن چقدر همه چیز در صلح و دوستی و آرامشه، خیلی دوست دارم بیشتر و بیشتر از حس و حال و تجربه های شیرین و دلنشینم بگم ولی کامنتم خیلی طولانی میشه ممکنه خسته بشی،بذار شام بخورم برمیگردم شهر اونجا ادامه میدیم،اینجا آنتن و اینترنت جواب نمیده که کامنتم رو ارسال کنم….گوش کن! میشنوی ؟! صدای سگای ده رو میگم…. من کلی خاطره دارم باهاشون… برم توی باغ پیاز و کاهو بچینم،فعلا)
خب الهه جانم من برگشتم داشتم میگفتم.. یه نگاه عمیق به آیات زیر از سوره غافر بنداز
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخًا وَمِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾ او کسی است که شما را از خاک آفرید سپس از نطفه، بعد از علقه (خون منعقد) سپس شما را به صورت طفلی بیرون میفرستد، بعد به مرحله کمال قوت میرسید، بعد از آن پیر میشوید، و (در این میان) گروهی از شما پیش از رسیدن به این مرحله میمیرند، و هدف این است به سرآمد عمر خود برسید و شاید تعقل کنید. (۶۷) هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿۶۸﴾ او کسی است که زنده میکند و میمیراند، و هنگامی که چیزی را اراده کند تنها به آن میگوید: موجود باش! او نیز بلافاصله موجود میشود. (۶۸)
الهه من به ندرت آگاهی ها و شهود و باورهای شخصی سازی شدم ام با دیگران به اشتراک میذارم چون کلا نگاه خاص و منحصر بفرد خودمو دارم کسی هم نمیتونه منو درک کنه، درس ها و آگاهی هامو میگیرم و میرم جلو… توی بعضی موارد قاطعانه میگم که از استثناها و نوادر هستم؛ من نگرش هوشمندانه تری دارم؛ وقتی تو میگی من ۲۸ سالمه من n سالمه یعنی خودت رو در قالب توهمی خودساخته بشری یعنی تایم و تاریخ محدود کردی، شک نکن وقتی پنجاه سالت شد رفته رفته ذهنت میگه ای وای منم پنجاه سالم شد پیر شدم رفت دیگه همین موقع هاست که تمام موهام سفید شه چین و چروک کل صورت و بدنمو بگیره عضلاتم تحلیل بره انگیزه و شور و اشتیاق جوونی رو ندارم چون بالاخره منم آدمم پنجااااااه سالم شده و این برای همه همینجوره…
من؟؟؟!!! من میلاد با قاطعیت بارها و بارها همه جا گفتم و تا ابد هم خواهم گفت چون باور قلبی بهش دارم و واقعا شهامت و اعتماد به نفس به چالش کشیدن قانون و خدا رو با نهایت وجود دارم: من نمونه واقعی بنجامین باتنم…. تعریف و درک من از زمان با بقیه مردم دنیا زمین تا آسمون فرق داره… نوح خداسال عمر کرد چرا من نتونم؟؟؟!!! بذار واضح تر بگم؛ من تا زمانی که انگیزه و هدف دارم از زندگی در این دنیا حی و حاضر خواهم موند… تا زمانی که رسالتم رو ادا نکنم و به نحو احسن اجرا و تکمیلش نکنم چهره در نقاب خاک نخواهم کشید… نه اینکه بگم از مرگ فراریم نه، بخدا همین الان که دارم تایپ میکنم هم با نهایت خشوع و رضا آمادگیش رو دارم که به اصل حقیقی خودم رجعت کنمو به معراج عرش الهی عروج کنم ولی من کلی کار و هدف والا دارم توی این مهمونی دنیا کلی ایده کلی برنامه کلی گسترش کلی چالش و تجربه… به خدام گفتم خدایا من نشد که مثل ایلان یا لیو مسی یا خیلی از نوابغ و اساطیر از همون سن پایین توی خانواده جامعه و محیط و بستر مناسبی رشد تا در سنین پایین به حداعلایی از شکوفایی برسم، درسته که من از بزرگ سالی تازه خودم و خودت و قوانینت رو شناختم ولی نشد نداریم هنوز هیچی تموم نشده همیشه فرصت هست همیشه راه حلی هست، همه و همه بهم میگن دیر شروع کردی دیر به خودت اومدی نهایتش بتونی ….. ولی همین غیر ممکن های تراوش یافته از مغز های کوچک زنگ زده منو وادار به نگرشی جدید خاص و البته عجیب کرد اینکه زمان هم در تسخیر منه و حتی مرگمم دست خودمه نه تقدیر و سرنوشت از پیش تعیین شده خدا… قرآن خوندن من خیلی جالبه خیلی مواقع دارم آیات رو میخونم یهو انگار دریچه جدیدی از شهود و آگاهی خالص آسمانی توی ناخودگاهم جرقه میزنه شاید ربطی به اون آیات نداشته باشه ولی بذر نگرش و باور بکر الهی رو توی وجودم میکاره… اون آیات بالایی یه پیغام زیر پوستی رو بهم القا کرده بود کاملا واضح داره میگه که پیری و بقیه مراحل رشد و تکامل، بدیهی و طبیعیه واسه همه پیش میاد… ولی ادامش منو یه روزنه جدیدی رو به روم باز کرد…. آره با خودم حساب کتاب منطقی کردم دیدم احتمالا ممکنه حتی بیست سی سال طول بکشه تا من به اوج شکوفایی و اوج ثروت برسم تا بتونم تازه بازی رو شروع کنم و ایده مادر رو در سطح کلان گسترش بدم ولی از موقع به بعد تایم کمی دارم که بتونم در سطح کلان گسترشش بدم و ایده پشت ایده رو پیاده کنم چرا چون دیگه پیر میشم چون عمرم محدوده… نهایتش هشتاد یا نود دیگه کارم تمومه و ممکنه این جبر زمان منو متوقف کنه…… صبر کن بینم ولی ولی ولی
نه نه نه نه نه نه نه نه نه نــــــــه به هیچچچچچچ عنوان نمیتونم بپیذرم که ناکام ازین دنیا برم و ادای تمام و کمال رسالتم ناقص بمونه
اگه لازم باشه دویست سال هم طول بکشه من جانانه غیرممکن ها رو به ممکن تبدیل میکنم و تا پای جان دِینم رو به خدا ادا خواهم کرد
گور بابای جامعه و حرف مردم… مردم سیخی چند مردم کیلو چند همش مردم مردم مردم همش عرف و هنجار و باور عموم همش قوانین فیزیک زیست شیمی همش نظرات محدود دانشمندان و تجربه محدود بشر…. میلاد چیز خُلی میزخُلی چیزی هستی؟!!
نه جانااا من فقط دیوونم همین،دارم دنیای خودمو بازی میکنم
اگه ازت پرسیدن چند سالته چی میگی؟ میگم دوست داری چند سالم باشه؟! همون خوبه… خدا رو شکر از بچه چند ساله تا پیر مرد پیرزن مسن همه وقتی باهام همنشینی میکنن حس میکنن همسن سالشونم
من در زمان و مکان و شرایط مختلف رفتار و احساسم کاملا در دست خودمه و به راحتی تغییرش میدم جوری که گاهی عین بچه کوچولو ها ماسه بازی میکنم با بچه ها دکتر بازی خاله بازی میکنم اونا هم انگار منو به چشم دوست و همسنشون میبینن اینقدر که راحتن باهام…
راستی الهه خیلی برام عجیب بود وقتی کامنتای قسمت قبل رو خوندم اصلا هرچی بیشتر میخونم بیشتر به تفاوت هام با بقیه پی میبرم اون کار استاد وقتی الوار هارو برش زد دقیقا اون کاری که اگه منم بودم انجام میدادم عین خیالم هم نبود اون دیدگاه استاد در مورد سن و سال، تاریخ تولد و مناسب ها و ازین جور مسایل دقیقا همون دیدگاهی بود که من همیشه داشتم و کاملا برام طبیعی بود فقط حرفای استاد مهر تایید میزنه بر باور و ذهنیت درستم ولی هر وقت میام کامنتا رو میخونم تحت فشار قرار میگیرم که خدایا چرا همه اینجورین چرا آدمه به معنای واقعی عملگرا کم میبینم… این مدار جدیدی که من توش وارد شدم خیلی خلوته پرنده هم پر نمیزنه خیلی هم چالش برانگیزه چون آگاهانه انتخاب کردم که مسیر متفاوتی در پیش بگیرم…
من در مواجهه با الهامات و عمل بی قید شرط بهشون و اینکه ازین نترسم که تک و تنها یه تنه یه مسیر جدید رو برم و تحت تأثیر جو قرار نگیرم، این آیه سوره انعام شاه کلید و اطمینان بخش قلبمه:
وَإِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ ﴿۱۱۶﴾ و اگر پیروی از اکثر مردم روی زمین کنی تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد، که اینان جز از پی گمان (و هوا و هوس) نمیروند و جز اندیشه باطل و دروغ چیزی در دست ندارند. (۱۱۶)
اون ضمیر مخاطب، پیامبره….حس میکنم با من داره صحبت میکنه مخاطبش منم…
اگه بخوام یواشکی و زیر پوستی حرف بزنم چند پله میرم بالاتر و میگم حتی….
پاکش کردم به ریسکش نمی ارزه
وااای الهه اونجا که از معترضان و فضای مجازی و جو حاکم بر کشور گفتی اینکه تو هم قبلا مثل اونا بودی واای دختر منو یاد چه دورانی انداختی نگم که هنگ میکنی… یادمه پیش دانشگاهی که بودم مهمترین انگیزم از درس خوندن این بود که در نهایت در آینده با وزیر بهداشت شدن یا به هر نحوی در آینده خودمو به بطن کابینه دولت برسونم شاید بخندی بخدا سودای حکومت و ریاست جمهوری داشتم فقط به این نیت که خنجری زهرآلود بر پیکره این رژیم فعلی حاکم بر ایران فرو کنم و این مملکت بی صحاب رو با قیام ملی نجات بدم همه نگرانم بودن میگفتن بابا تو روانی هستی گیرشون میفتی خفتت میکنن هیچ وقت توی عمرم توی فضای مجازی و اینستا کوچیکترین کامنت یا فعالیتی نداشتم و فقط با خوندن کامنت های جگرسوز ملت اشک میریختم و انگیزه دیوانه واری میگرفتم که تنها مرد عمل خودمم و هیچ امیدی نیس الا یه نترس و سرسختی مثل من ظهور کنه… واقعا شور و حرارت جوونی و تمرکز بر جو دردناک کشور انرژی منو حروم کرد به انحراف و گمراهی کشوند ولی الان من 😍😍😍😊😊😉😉😉😉😆
این آیه های الهامی که الان از دفتر قرآنیم پیداشون کردم پاسخ گوی خیلی از دغدغه ها و هرج و مرج های ذهنی این مدلیه:
ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِعْمَهً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۵۳﴾ این (عذاب) از آن جهت است که خدا بر آن نیست که نعمتی را که به قومی عطا کرد تغییر دهد تا وقتی که آن قوم حال خود را تغییر دهند، و خدا شنوا و داناست. (۵۳) انفال
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ﴿۱۱﴾ برای هر کس پاسبانها از پیش رو و پشت سر برگماشته شده که به امر خدا او را نگهبانی کنند. خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند)، و هرگاه خدا اراده کند که قومی را (به بدی اعمالشان) عقاب کند هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز خدا یارای آنکه آن بلا بگرداند نیست. (۱۱)رعد
وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِیصٍ ﴿۲۱﴾ و (روزی که) مردم از قبرها برانگیخته و به پیشگاه خدا حاضر شوند آن گاه ضعیفان به گردنکشان گویند: ما (در دنیا) تابع رأی شما بودیم آیا (امروز) شما هیچ از عذاب خدا ما را کفایت خواهید کرد؟ جواب دهند که اگر ما را از خدا سعادت هدایت بود ما هم شما را هدایت میکردیم، اکنون هر چه جزع و التماس کنیم یا صبر و تحمل، یکسان است و هیچ (از عذاب) گریزگاهی نداریم. (۲۱) وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۲۲﴾ و چون حکم (قیامت) به پایان رسید (و اهل بهشت از اهل دوزخ جدا شدند) در آن حال شیطان (برای نکوهش و تمسخر کافران) گوید: خدا به شما به حق و راستی وعده داد و من به خلاف حقیقت شما را وعده دادم و خلف وعده کردم و بر شما (برای وعده دروغ خود) هیچ حجت و دلیل قاطعی نیاوردم و تنها شما را فراخواندم و شما اجابتم کردید، پس (امروز شما ابلهان که سخن بیدلیل مرا پذیرفتید) مرا ملامت مکنید بلکه نفس (پر طمع) خود را ملامت کنید، که امروز نه من فریادرس شما خواهم بود و نه شما فریادرس من توانید بود، من به شرکی که شما به (اغوای) من آوردید معتقد نیستم، آری (در این روز) ستمکاران عالم را عذابی دردناک خواهد بود. (۲۲) ابراهیم
حال میکنی میگه حال و روز هیچ قومی تغییر نمیکنه مگر اینکه خودشون باورها و عملکردشون تغییر کنه… همون کاری که من و تو و ما داریم انجام میدیم تغییر فردی منجر به تغییر اجتماعی میشه… میگه نعمتی ازتون گرفته نمیشه مگر اینکه خودتون کفری و ناسپاس باشید…
اونجا رو که میگه ضعفا از مستکبرین تبعیت میکنن داشته باش، همین چیزیه که به عینه در کشور خودمون میبینیم…شرک و کفر مطلق….
من و تو که خدا رو صد ملیون مرتبه شکر الان با هدایتمون به صراط مستقیم شاهانه خالق زندگیمون هستیم و ککمون هم واسه مردم و اوضاع کشور نمیگزه… لایو ۱۶ استاد کلیدی ترین توضیحات رو به طور مستقیم و غیر مستقیم در این رابطه توضیح داده و جای هیچ اما و اگری نداره
الهه جانم تو هم مثل من مستند بازی؟! وااای من عاشقتم الهه
عاشقتم که قرآن رو با عشق میخونی عاشقتم که توی کامنتت از مستند بینظیییییر One Strange Rock، (یک سنگ عجیب) نام بردی و به استاد و دوستامون پیشنهاد دادی، خیلی برام جالب که شما هم دیدیش، فوق العاده س اونم با اجرای ویل اسمیت و دوبله بینظیر استاد چنگیز جلیلوند( دوبلور همیشگی شاهرخ خان و تام هنکس)… که ایشون و استاد سعید مظفری(دوبلور همیشگی برد پیت و جکی چان) تنها بازماندگان از نسل اصیل دوبله ناب ایرانن که من عاشقشونم و هیشکی نمیتونه جای اونا رو پر کنه،صداشون تا زمانی که زنده ام تا اعماق خاطراتم جاویدانه… توی کامنتم در فایل الگوبرداری از افراد موفق کامل توضیح دادم و اونجا اشاره کردم به مستند که یکی از مهمترین رفرنس های تحقیقاتی و مطالعه منه… اگه خواستی و دوست داشتی تا لیستی از مستند هایی مشابه یک سنگ عجیب و شگفتی های طبیعت و آفرینش بهت معرفی کنم من کامل ترین و بهترین آرشیو ممکن رو در نهایت کیفیت توی هاردم جمع آوری کردم به یاری خدا و هدایت های ظریف و نابش
الهه ی عزیزم خیلی خیلی ازت خوشم اومد اونجا که گفتی:
اینکه همسرم کسی باشه که قانون رو بدونه و چقدرررررر دوس دارم باهاش ساعتها و روزها و روزها در مورد قانون در مورد باورها در مورد توحید صحبت کنم و لذت ببرم..
تا قبل ازین در مورد خصوصیات همسرم فکر میکردم دوس دارم انسان آگاهی باشه و عقاید منو درک کنه اما مهم نیست که حتما قانون رو بدونه. یکی از دوستانم هم همین باور رو داشت و وقتی ازدواج کرد دقیقا همین اتفاق افتاد ک همسرش قانون رو نمیدونه و باور هم نداره.. و من میبینم ک چقدر روی عقاید دوستم هم تاثیر میذاره خواه ناخواه.. بلاخره وقتی کسی در کنارت باشه که نفی کنه کم کم ازش تاثیر میگیری اگر نتونی ذهنتو کنترل کنی..
اما الان من میگم دقیقا میخوام ک قانونمند باشه اون خوشبخت ترین مرد دنیا که قراره به زندگیم دعوت بشه از سمت خدا
استاد من باور کردم که میشه همه چیزهای خوب رو با هم داشت
باور کردم که همه چیز اینجاست..تو ذهن من
باور کردم که میشه خوشبخت ترین بود هم در این دنیا و هم در دنیای آخرت
یعنی به وجدهااااا اومدم کیــــف کردمااا…. آره بابا همینه به کم قانع نباش و از خدا تمام و کمال خواسته های قلبیت رو درخواست کن و با عشق توی سایت هم بیانشون کن… اون دوستت باور نداش باوراش محدود بود باور فراوانی نداشت احساس لیاقت و ارزشمندی بالایی نداشت به کم قانع بود ولی تو اون نیستی چون باورات ازون قویتره چون ایمانت بیشتره چون خدا رو قانون رو از عمق وجودت باور داری آفــــرین هزار آفرین چقدر کیف میکنم وقتی دخترایی مثل تو میبینم از ته دلم تحسینت میکنم جانااا من عاشقتم دوست ارزشمندم خیلی از نگاه زیبا بینت لذت میبرم
راستی عیدت مبارک، تولدت مبارک…مگه یادت رفته که هر روز عیده هر روز تولدمونه، مگه قراره مناسبت یا دلیل خاصی وجود داشته باشه جشن بگیریم شاد باشیم عشق و محبت بورزیم
عااااااااشقتم و عاشقانه دوستت دارم الهه جان 💕💖💗💟💞💜💓
سپاس گزار وجود ارزشمندت هستم و خیلی خیلی خوشحالم حس و حالم رو باهات به اشتراک گذاشتم
راستی تازگی برای کامنتم توی قسمت ۵۳ کامنت اومده و برای چندمین خوندمش هرچقدر میخونمش سیر نمیشم، همیشه توی گفتگوهام با دوستای عزیزم حسم میگه به کامنتی از خودم ارجاعشون بدم… کامنتم توی قسمت ۵۳ سریال رو که به راحتی در دسترسه برو بخونش خییییلی حسش خوبه و یجورایی مکمل این لایو استاد هم هستش
آهان اینو هم بگم مطمئنم که غافلگیر شدی ازین کامنت بلند صمیمانه ای که کاملاً هدایتی برات ارسال کردم اگه کمی منو بشناسی متوجه میشی که من کلا خیلی آدم صمیمی خودمونی و دلی هستم
خدایا شکرت خیلی حسم خوبه و واقعا لذت بردم ازینکه دوستانه با یکی از دوستان هم فرکانسی عزیزم صحبت کردم💞
سلام به خدا سلام به میلاد عزیزم که اینقدر با عشق و شوق برام نوشتی
به قدری از خوندن کامنتت لذت بردم که به پهنای صورتم یه لبخند بزرگ داشتم و میخوندم و ازین احساس صمیمی ازین درکت ازین قلم زیبات لذت میبردم
اونجایی که گفتی این لایکها نکنه بشه یه تایید خواهی و.. خیلی برام تلنگر بزرگی بود که آره نباید فراموش کنم اصل چیه باید همیشه حواسمون روی اصل باشه وگرنه ذهن خیلی راحت به جاده خاکی میبرتمون
دارم فکر میکنم تو چ فرکانسی بودم و تو چ مداری هستم که اینچنین دستان مهربان و قدرتمند خدا ب سمتم میان ک این احساس خدایی رو ازشون میگیرم
وای ک چقدر لذت بردم از صمیمیت کلامت فارغ از جنسیت و نزدیکی و دوری..
از خدای مهربون بی نهایت تشکر میکنم بابت احساس خوبم و وجود ارزشمندت
ممنون ک برام نوشتی
در پناه خدای مهربانیها باشی
آرامش در پرتو آگاهی سهم ثانیه به ثانیه زندگیت
میلاد اصلا مهم نیست که برا کی داری مینویسی مهم اینه که تو بنویسی ومن لذت ببرم به خدا نمیدونی چه قدر من غرق در نوشته های تو میشم واقعا آخه چرا این خیلی نامردیه من اصلا نمیفهمم گذشت زمان رو الان باید برم اون بالا دوباره کامنتت رو بخونم چه قدر طولانی بود اخه پسرِ خوب میدونی که باید چندبار بخونم کامنت های تورو تا از بخش بخش کامنتت استفاده کنم نکته هامو برداشت کنم درسهامو بگیرم نمیدونم چرا یه حرص و ولعی به خوندن کامنتات دارم شاید نیازه که یه کم تو احساسم مثل تو که خیلی با خودت صادقی منم متمرکزتر بشم یه چیزی تو وجودم گفت نکنه باور کمبوده نکنه باور یه حس نمیدونم چه جوری بنویسمش بزار روش فکر کنم حالا بهت توضیح خواهم داد
کُشتی خودتو تا خواستی یه کامنت برا الهه عزیزمون بنویسی ولی آی نوشتی ها آدم جیگرش حال میاد واقعا باهات صد درصد موافقم که بعضی از کامنت ها تمام وجودت رو برا نوشتن جزم میکنه و اصلا نمیتونی براشون ننویسی و باید اون لحظه انرژیه رو انتقال بدی وگرنه میترکی و خدارو شکر که به واسطه کامنت تو منم اول رفتم کامنت الهه رو خوندم تا کاملا باهات همراه بشم و حس بینظیرت رو موقع خوندن کامنت ها لمس کنم
وای وای باورت نمیشه انگار منم داشتم پابه پات تو خونه تکونی تمیز میکردم لامصب چه قدر قشنگ مینویسی چه قدر قشنگ احساست رو انتقال میدی یا من نسبت به تو اینجوریم اصلا ناخودآگاه اینقدر انرژی خالصی میگیرم باورت میشه خیلی از کارهاتو تقلید میکنم الله اکبر این دیگه چه مَرَضیه
چه ایه های زیبایی رو نوشتی یکی از یکی زیباتر منم دارم خداروشکر خیلی بیشتر وتمرکزی تر قرآن رو میخونم اصلا یه جورایی معتادشدم به خوندن قران
خیلی اون حس بچگانه و رهاییتو و عدم وابستگیتو دوست دارم منم خیلی باید روی این وجه اخلاقیم تمرین کنم مخصوصا با دوقلوهام نمیدونم چرا وجه جدیم بیشتر باهاشون در تماسه میدونی شایدم به خاطر اینکه معلم اونها شدم واینکه کلا من روحیه سخت گیری تو معلمی دارم و از شاگردام خیلی انتظار دارم و نباید این دوتا حس باهم قاطی میشد ولی اخیر فی ماوقع شاید اینا هم برا شناختن این وجهم لازم بود میگم دیگه نمیدونم چرا خیلی تاثیرپذیری خوبی از وجه های اخلاقی تو دارم حالا باید علتش رو تو وجودم جستجو کنم شاید به خاطر اینه که تو همه این چیزای خوب رو یه جا داری هم بچه میشی هم پسر مامانت میشی هم داداش خوب میشی هم مرد خونه میشی و آشپزی میکنی هم قوی و جاه طلبی هم سرسخت وجنگجویی وبه جاش مثل یه بچه بازی میکنی و لذت میبری خلاصه یه چیز همه چی تمام نمیدونم ولی این حس رو من ازت میگیرم وهمه این خصوصیات عالی باعث میشن منم بخوام تو وجودم داشته باشم
لامصب یادم میره هی میرم بالا میخونم میام پایین اخه من با موبایلم میاد سایت و کامنت مینویسم واقعا چه اشاره های درست و به جایی کردی افرین چه تمرکز بر نکات مثبت خوبی از دوستامون میکنی من عاشق این پیشگویی های شخصیتیت هستم وقتی من و دوستامونو بررسی و به قول معروف روانشناسی میکنی بس که رند وباهوشی
وقتی در مورد اعتیاد به لایک گرفتن نوشته بودی با خودم صادق شدم که زیبا تو هم حواست باشه ولی میلاد میدونی چیه این ویژگی بارز منحصر به فرد استاد رو خیلی میپسندم که اصلا دنبال وابسته کردن ما نیست درواقع دنبال مرید نیست میدونی چرا این حرف رو با قاطعیت میزنم اگه تو هم قدم هارو اومده بودی متوجه حرفم میشدی وخیلی از این شک وتردیدهات برطرف میشد من واقعا بهت حق میدم اونجا یه مسیر دیگست که کلا دیگه از بدنه جامعه جدا میشی میدونی چرا میگم چون دارم هرروز وهرروز نِمودش رو تو زندگیم میبینم دارم میبینم تازه پایان دوازده قدم برای من آغاز یه مسیر توحیدی وجدیده واینه هدف اموزش های استاد که به هیج عنوان ادم رو وابسته خودش نمیکنه بلکه فقط راه رو به میگه و تورو وابسته خودت و خدای درونت میکنه به خاطر همین شاید به قول تو در ظاهر اینجوری به نظر بیاد ولی خوب همه ما تشویق رو دوست داریم همه ما تایید رو دوست داریم درسته که وابسته ومحتاج این تایید وتشویق نیستیم ولی وقتی یه تایید و تشویقی از ناحیه معلمی که خودشو صادقانه وقف این مسیر توحیدی کرده و یه عالمه نتیجه درست تو زندگیش داره برا این گفته هاش خوب خیلی آدم خوشحال میشه که از طریق اون فرد تشویق یا تایید بشه میگم اینا درک های ناچیز منه راست میکی ممکنه تو خیلی خیلی دیگه از بدنه ی حتی ما بچه های سایت هم کَنده شده باشی و چه قدر با تمام وجودم برات دعا میکنم برات انرژی میفرستم و خودم هم دارم پا به پات این مسیر رو طی میکنم با حال خوب با انرژی خوب با بهبود مستمر و روزانه با تعهد بدون مذاکره خیلی حالم خوبه امروز ،
میلاد جونم دارم میرم تمام اتفاقات ناب روزمو بنویسم و از خدای خودم تشکر کنم که دیگه کامنت تو وجواب عالی خودم هم حسن ختام عالیه امشب من شد که با رضایت کامل بخوابم و دوباره یه فردای عالی تر و زیباتر رو باوحضور شما دوستان عالی و بینظیرم شروع کنم در پناه حق
الهه عزیز سلام
خدا قوت
من تحسین میکنم شما رو و سپاسگزاری میکنم بخاطر این کامنت زیبا و پراز آگاهی و ایمان و باور ناب و خالص
و سپاسگزار خداوندم که هدایت شدم به خوندن این کامنت ناب و درجه یک
عالی بود و خدارو شکر که من هم در این مسیر زیبا هستم و به قول رضای عزیز من خودم رو تحسین میکنم که به خوندن و درک از این مطالب عالی رسیدم و درسشو گرفتم
خدایاشکرت خدایا سپاسگزارم
آرزوی بهترینها براتون دارم
در پناه الله یکتا
به نام خدای هدایتگر مهربانم
سلام به همه دوستان عزیز و سلام ویژه به استاد عزیز و از صمیم قلب تبریک میگم تولدشون رو هرچند که تو فایل قبلی توضیح دادند سعی کنیم جوری به زندگی نگاه کنیم که انگار هروز داریم متولد میشیم اونم با تغیر افکار و باورهامون به سمت مثبت و به سمت بهتر شدن واقعا هم اینجوری هست من خودم الان که یه ماه پیش خودمون رو مقایسه میکنم میبینم چقدر از لحاظ شخصیتی بهتر شدم چقدر پیشرفت کردم و این بهتر شدن به واسطه همین تغییرات روزانه هست دیگه پس هروز روز عید هست هروز روز عشق و زیبای و هروز روز تولد هستش و هروز روز شکرگزاری از خدای مهربان
چه مثال زیبای زدین در مورد سن که واقعا فقط یک عدد هست افرادی موفقی هستند که انقدر از لحاظ روحی و ذهنی و جسمی پر از شور ونشاط هستند که اصلا گاهی وقتا یادشون میره چند سالشونه چون همیشه و هر لحظه در زمان حال هستند و از زندگی لذت میبرند یاد اون فایل الگو برداری از افراد موفق افتادم همون مصاحبه با تام بریدی که با وجود اون سن که بازهم تاکید میکنم که یک عدد هست میگفت حس یه نوجوان دبیرستانی رو دارم که داره با دوستانش فوتبال بازی میکنه و اصلا احساس بازنشستگی اینجور چیزا رو ندارم و میخوام ادامه بدم وبا همین دیدگاه ارزشمند اون همه موفق بوده و تونست از زندگیش لذت ببره
برخلاف باور عمومی جامعه که باید تا ی سنی کار کنی بعد خودت رو بازنشسته کنی
چقدر هم این لوکیشنی که انتخاب کردین برای فایل لایو زیبا بود دریاچه در آرامش جنگل در سکوت آسمان نیلگون زیبا و نسیم ملایمی که میوزید انگار که داشت دریاچه پر از ماهی رو نوازش میکرد استاد یادمه قبلا برا ماهی ها تو دریاچه غذا میریختین و اون صحنه خوردن غذا خوردن ماهی خیلی برای من دلچسب و زیبا بود دوباره انجام بدین واقعا لذت بخش هست اینجا گوشه به گوشه پر هست از زیبای و فراوانی و نعمت خیلی دلچسب و لذت بخش هست که توی ملکت ماهی داری اونم به وفور، مرغ و خروس داری به وفور، تخم مرغ زرده زرده عسلی داری به وفور، طاوس داری به چه زیبای، براونی داری به چه نجیبی،تراکتور داری به چ هیولای، لری عزیز داری اونم چقدر شریف و دوست داشتنی، عزیز دل داری چقدر پایه و همراه، و منبع همه اینا کسی نیست جز خدای یکتا
خدایا شکرت برای این همه فراوانی،نعمت و زیبای
آره استاد این قوانین خیلی ساده هستند و خود من هم بارها به خاطر همین سادگی گول نجواهای ذهنی رو خوردم اما چون ذهن ما عادت کرده به پیچیدگی، عادت کرده یه موفقیتی رو با سختی به دست بیاره و اگرهم کسی حالا یه جای رسیده به همه گفته من به اینجا رسیدم پدرم در اومد ذهن ما به راحتی نمیتونه بپذیره موفقیت تکرار همیشگی آگاهی مناسب و عمل کردن مداوم به اون هاست من دیدم توی کامنت ها دوستان سوال پرسیدن استاد اون فوت کوزه گری رو بگو
از خیلی از افراد موفق دنیا هم این سوالات پرسیده میشه و اون ها جوابی ندارن جز تمرین و تکرار چون چیزی خارج از این نیست بروسلی یه جمله خیلی معروف داره که میگه من از کسی که هزار حرکت رو بلده نمیترسم اما از کسی که یه حرکت رو هزار بار تمرین کرده میترسم
اینا رو دارم برای خودم مینویسم و اولین مخاطبم این جملات خودم هستم مثل شما که این فایل ها رو اول برای یادآوری خودتون میگین بعد برای ما چون همونطوری که گفتی انسان فراموش کاره و چقدر خوبه این یادآوری های همیشگی برای من و اینجوریه انگار ذهنمون رو بردم کارواش و دوباره تازه و نو فرش فرش میشه
در پناه الله یکتا
پوریا نظری عزیزم سلام چقدر از خوندن متنت لذت بردم البته خدا رو شکر هدایت شدم به کامنتت ، اون تبحر در نوشتنت رو تحسین میکنم.
در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.
سپاس علی جان این نوشته ها چیزی نیست جز الهامات خدای مهربان شما هم در پناه الله یکتا باشید
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان
از شما سپاسگزارم که این لایو رو گذاشتید،فوق العاده با ارزش و تاثیر گذار بود
بعد از دیدن این لایو هدایت شدم که با برنامه تر سپاسگزاری ها و تمرکز بر نکات مثبت رو انجام بدم و بیشتر فهمیدم که لازمه خوشبخت تر شدن من استمرار و استمرارِ تقویت باورهای جدیده.
هر حرفی که شما میزنید باعث جرقه ای در وجود من میشه و حس میکنم این خداست که داره با من حرف میزنه بی شک شما دست قدرتمندی از جانب خداوند هستید
از خداوند مهربانم سپاسگزارم که من رو با شما آشنا کرد تا بتونم با قوانین اللهی آشنا بشم
این اولین باری هست که کامنت میگذارم ولی همیشه دوست داشت داشتم که این کار رو انجام بدم ولی فقط توی ذهنم برنامه را میریختم حتی کامنتم رو روی برگه می نوشتم ولی این کارو نمیکردم.
الان که دارم این کار رو انجام میدم و کامنت میگذارم از خداسپاسگزام چون نشان دهنده این هست که اعتماد به نفسم به خاطر تقویت باور اعتماد به نفس بالاتر رفته
بعضی از حرفای که زدید مثل این که کامپیوتر روشن نمیشد دقیقا برای خودم اتفاق افتاده بود که کامپیوترم روشن نمیشد و تمرکزم رو روی نکات مثبت گذاشتم و تصمیم گرفتم که یک فایل گوش بدم و هدایت شدم به فایلی که در اون گفته بودید از مشکلات باید بزرگتر باشی و با جون و دلم این رو پذیرفتم و دیدم کامپیوترم روشن شد
و من میدونم که باید ریز بین باشم و این اتفاقات خوب تو زندگیم هر چند کوچیک جوونه بذرهایی هست که تو ذهنم کاشتم و مشتاقانه منتظر اتفاق های خوب بزرگ تر هستم
حرف های شما اینقدر تو زندگی من تاثیر گذاشته و اینقدر حواسم سمت حرفای شماست که بعضی از کارهای روزمره رو که انجام میدم رو یادم میره مثلا من این کار رو انجام دادم یا نه.( شواهدی هست که من اون کار رو انجام دادم ولی یادم نمیاد)
وقتی فایل های شما رو نگاه میکنم دلم نمیخواد که تموم بشه.در حال فایل گوش دادن خوابم میبره و صبح به عشق گوش دادن فایل های دیگه از خواب پا میشم .
بعضی از حرف های شما رو که گوش میدم راجع به گذشته و افکارتون دقیقا مثل افکاری هست که من الان دارم و شُکه میشم که شما هم این افکار رو داشتید و الان به اینجا رسیدید و احساس خوشحالی وجودم رو میگیره که من هم میتونم .
خدای من میخواد که به همه رویاهام برسم.من در حال نوشتن این کلمات اشک شوق تو چشمانمه.خدا رو شکر میکنم که شما رو سر راه زندگی من گذاشت و شکر میکنم که خدا اینقدر من رو دوست داشت که با شما آشنا شدم.
استاد عزیزم همیشه وقتی پایان صحبت هاتون میگید در پناه الله یکتا شاد سلامت سعادتمند در دنیا و آخرت باشید من هم میگم همچنین و الان دلم میخواست بگم همچنین امیدوارم که شما همیشه شاد پیروز سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
از خدا ممنونم برای وجود شما در زندگیم
امیدوارم که همیشه بهترین ها در زندگیتون باشه⚘😘💖😍