live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت" - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-20.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-14 01:35:252024-11-08 05:00:36live | انتخاب شغل از زاویه “باور به فراوانی و احساس لیاقت”شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که نشانه های وجودش در کرانه هاس.
سلام به استادقشنگم .
liveقسمت ۲۷.
تواین liveدرمورددوموضوع مهاجرت وشغل انتخابی ،صحبت شدواستادمثل همیشه باقدرت تجربه هاواندوخته های ذهنشونو،گفتن.
مهاجرت واژه ای بود که همیشه تصورمیکردم هرکس که مجبور میشه ،مهاجرت میکنه .مثل پرنده ها،که،توکتابا،خونده بودیم بااومدن فصل جدیدمهاجرت میکنن به جاهای گرمسیر.پرنده هابرای ،نجات جونشون وبرای زنده موندن به طورغریزی،مهاجرت میکردن به جاهای دیگه.
درموردانسانهاهم فکرمیکردم که هرکسی که مجبوره وچاره ای نداره،مهاجرت میکنه تاشرایط وموقعیت بهتری گیرش بیاد.
شایدم تصورم درست بوده ،ولی استاددرموردمهاجرت مطالب جدیدی ارائه دادن.
اینکه توهرشرایط وموقعیتی که هستی ،ناراضی نباش وسعی کن همون روزهارا،خوب وشادسپری کنی .وقتی که شرایطت برای مهاجرت اوکی شد،بعدمهاجرت کن .اتفاقااستادمخالف مهاجرتهای اجباری بودن .
ومهاجرتی راکه ازروی،ترسها یافرارازمشکلات یاازروی اجبارهستن،رابه هیچ وجه ،توصیه نمیکنن.
مهاجرت باید زمانی باشه که ذهنت آروم باشه .وبادل وجون وبامیل واشتیاق بارسفرراببندی.
خیلی ها هم ،تقلیدی وباعجله بدون سنجیدن موقعیت خودشون ،مهاجرت میکنن وطولی نمیگذره که ازکرده ی خودشون پشیمون میشن .
درواقع اگه بااحساس خوب نباشه ،هرجاهم که مهاجرت کنی ،همون حس بدهمراهته.
انقداستادباآب وتاب ازمهاجرتشون وخوشبختی بعدازمهاجرتشون ، تعریف میکنن که آدم هوس میکنه .
اینومیدونم وخیلی دیدم ،که مهاجرت کردن ،انسان روپخته ترمیکنه .البته به شرط اینکه دنبال پختگی هم باشی.به قول استادازروی اجباروزورنباشه بلکه برای تحقق خواسته هاباشه.
قسمت دوم، صحبت استاددررابطه باایجادشغل باعشق وعلاقه بود.
ینی هرکسی سمت اون کاری بره که باعلاقش مطابقت داشته باشه .اینم از روی اجباروفقط صنف کسب درآمدنباشه .چون زمانیکه ازروی اجبارونیاز،فقط
باشه ،اونوقته که مدام خسته و ،عصبی هستی .
چون هیچ لذتی ازاون کارنمیبری ،فک کنم درآمدت هم ،برکتی نداشته باشه .چون احساس بدنمیتونه اتفاق خوب رارقم بزنه .وتونمیتونی بااحساس بداتفاق خوبی راخلق کنی .
بنابراین بااطمینان خاطر،منم تمام وکمال تجربه های استاد رادراین راستا،قبول دارم .
ترس راکناربزارید.خداباشماس ،درکنارشماس.
فقط کافیه باورش داشته باشیدوبهش ایمان داشته باشید.قانون فراوانی راهم فراموش نکنید.این باور،رادرخودتون بقدری تقویت کنید که همه ی ترسهاازوجودشماخارج بشن.
وقتی به کاری مشغول میشیدکه بهش علاقه دارید،باانرژی مثبت واحساس مثبت کارمی کنید.چاشنی باورفراوانی وایمان به خداراهم بهش اضافه کنید.حتمن بااتفاقات توپ وخوب روبرومیشیدوبه درآمددلخواه خودتون ،دست پیدامی کنید.البته قانون تکامل را هم ،فراموش نکنید.کمی صبوری کنیدتانتیجه بگیرید. همیشه وهرروز،کمی بهترازروزقبل .این ماه بهترازماه قبل .
همین طور پیش برید،ببینیدچ اتفاقاتی براتون میفته وبه کجاها وبه سمت ،چ افرادی هدایت میشید.
بامقاومتهاوترمزهاتون ،مبارزه کنید،اجازه ندیداونها،مانع حرکت شماتومسیرتون بشن.
استادجونم سپاس ،سپاس ،سپاس
عاشقتم الهی باشی همیشه
به نام خدای مهربان
سلام به اساتید بزرگم
و سلام خدمت دوستان خوبم در این سایت الهی
پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام
گام نوزدهم
انتخاب شغل از زاویه باور به فراوانی و احساس لیاقت
هدف از زندگی خوشبختی و لذت بردن از زندگی مادیست.
مهمترین مسئله در زندگی اینه که ببینیم ما از فرصتهایی که تو زندگی داشتیم درست استفاده کردیم یا نکردیم.
شغل باید دوست ما باشه نه اینکه ما بگیم شغل داریم کار میکنیم نه ما باید به شغلمون به چشم عشقمون نگاه کنیم.
پول نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگیه
الرزق ورزقان
شما با کارتون باید عشق کنین لذت ببرین
علاقه واستعداد و مهارت میشه کار
میشه عشق
این نکته رو هم بزنین سردر خونتون و هر روز نگاهش کنین
اینکه
شما فکر کنید یه پولی رو بدید به یه کسی یه دولتی یه بانکی یک سرمایهداری یه کارخونه داری و اون کار کنه اون مغز بزاره اون توانایی بزاره اون استعداد بزاره بعد پولدار بشه بعد سود پول من رو بده که من پولدار بشم این 100درصد غلط و ابلهانه س
این باور اشتباه است این باور فقیر است باور بدبخت کننده است این باور کمبود است
و نتیجه نخواهد داد.
این اتفاق نمیافته نخواهد افتاد و هیچ وقت نیفتاده نقطه سر خط.
به خدا استاد عزیز ما این کار رو کردیم چندین سال قبل سرمایه داشتیم سرمایهمونو یه ماشین خریدیم دادیم دست یک نفر کار کنه به ما پول بده نه تنها هیچ پولی به ما نمیداد که هرچی هم در میآوردیم خرج ماشین میکردیم تازه از خرج درآمدهای دیگمونم میذاشتیم روش تا ماشین بتونه سرپا بشه و راه بره و خلاصه که ما این تجربه رو داشتیم و من این رو هیچ وقت یادم نمیره و دیگه این کار رو نکردیم
شما کاملاً درست میفرمایید
پس بهتره بریم روی مغز خودمون سرمایهگذاری کنیم
روی استعدادهای خودمون سرمایهگذاری کنیم روی تواناییهای خودمون سرمایهگذاری کنیم
روی چیزهایی که عاشقشیم سرمایهگذاری کنیم و کار کنیم و خودمون مولد ثروت باشیم و و اینو بدونیم تو همه شغلها هم ثروت و پول وجود داره
و من و همسرم این کارو کردیم حدوداً 30 سال پیش تو حوزه مورد علاقمون کارمون رو شروع کردیم و ادامش دادیم و گسترشش دادیم و هنوزم مشغول هستیم خدا را شکر راضی هم هستیم
نگاهمون کیفیت زندگی باشه
خوب زندگی کردن باشه نه عدد بانکی زیاد
وقتی عشق و علاقه تو کار باشه خود به خود عدد بانکیم زیاد میشه
پول همه جا هست تو هر حوزهای پول و ثروت هست فقط تو با علاقه پیش برو تو کارت
پول خودش دنبالت میاد
خدایا شکرت به خاطر این همه آگاهی
خدایا شکرت به خاطر این سایت الهی
خدایا شکرت به خاطر استاد عباس منش عزیز و بانو شایسته گرامی
خدایا شکرت به خاطر دوستان خوبم که کامنتهای عالی مینویسند
ومن خدا را شکر میکنم که حداقل روزی دو ساعت توی سایتم و کامنتهای عالی دوستانم رو میخونم
به نام خدای بزرگ و روزی رسان
سلامودرود به استادگرانقدرم و مریم جان و تمومی دوستان رشد یافته در مسیر الهی
چقدر این روزا به این آگاهی های ناب نیازداشتم و یک همزمانیی شد با این موضوعی که خیلی توی فامیل ودوستوآشنای ما رایج شده که چه کسبوکاری پولسازه و تورو به ثروت میرسونه
جدیدا تو فامیلمون هم مد شده که ازطریق شرکت نتوورک مارکتینگ میتونن ثروتمند بشن،و به اسم اینکه اعتمادبنفسشون بالارفته هروز تلفن به دست میشن و به زور واجبار هریک از افراد فامیل رو مجبور میکنند که ازاونها خرید کنند،افراد فامیل هم یجورایی تو حالت رودروایسی میوفتن و مجبورند ازشون خرید کنند!
تایک مدتی به این روش عمل میکنند و دیگه وقتی میبینن این روش خیلی جواب نمیده،یکجلسه ی حضوری اون هم بااجبار برای افراد فامیل و دوستوآشنا میذارن و دوباره به صورت حضوری اون فرد رو تو حالت رودروایسی میندازه که ازفلان محصول حتما بخره واستفاده کنه!
محصولی که بنظرم خیلی کیفیت نداره و کارایی آنچنان برای مشتری نداره ونیاز روزانه ی اون نیست که بخواد حتما استفاده کنه
نکته ی جالبش اینجاست که اگه فامیل یادوستو آشنا از اون محصولات نتوورک خرید نکردند،کلی دلخوری ایجاد میکنند که چرا ازما حمایت نمیکنید!
یعنی ازهمون پایه وو اساس با باور اشتباه وارد این شرکت باکلی زیر مجموعه میشن و ازهمه بدترانتظار دارند که فقططط فامیل ازونها حمایت کنند و فامیل اونها رو به ثروت برسونند!
چندروزپیش بود یک نفر از فامیلمون باهام تماس گرفت وبهش گفتم که من ازین محصولات استفاده نمیکنم،و فکر نمیکنم برای پوستو موی من ارزشی ایجادکنه،چون وقتی میدونم از درون بدن باید خون درست بشه،پس بنابراین این محصولات خیلی بدرد من نمیخوره و من همیشه سعی میکنم ازریشه مسئلم رو حل کنم
شاید ایشون خیلی متوجه حرف من نشده باشه ولی مهم نیست،اما اینکه به زور واجبار زنگ میزنند و بااین ترفند محصول رو به مشتری قالب میکنند برای من خیلی عجیبه و تازه قبل ازینکه تماس رو قطع کنند میگن که فلان محصول رو بخر اگه خوب نبود بگو تا پولشو خودم پرداخت کنم!
و واقعا اون محصولات ازنظر من خیلی نتیجه ی ملموسی هیچکس ازشون نگرفته،حتی خودمن چندبار توحالت رودروایسی افتادم و خرید کردم و باقیمت خیلی بالا،اما کیفیتی واقعا نداشتن
نکته اینجاست که اگر اونها به هیچ جایی تواین شرکتها نمیرسند،سریع فامیلوآشنارو مقصر ثروتمند نشدنشون و حمایت نشدنشون میدونن
واقعا وقتی این آگاهیا رو میشنوم چقدر خدارو شکر میکنم که حدااقل اگر کسبوکاری ندارم،این قانون رو درک کردم که وقتی اززندگیم لذت ببرم و در زمان حال بتونم طعم خوشبختی رو برای خودم ایجاد کنم،پول به دنبالم میاد و واقعا باهمین شغل خانه داری هیچوقت نبوده که بخوام ازلحاظ مالی لنگ باشم،چون همیشه همسرم باعشق ازم حمایت کرده و بدون اینکه من اسراری به اون بکنم پول خوبی به حسابم واریز میکنه و خداروشکر میکنم که همسرم دستی از دستان خداونده که تا به امروز به حساب بانکی من پول واریز کرده،و در رفاه خوبی بودم،و اگه هم یک روز بخوام کسبوکار خودم رو راه اندازی کنم هیچوقت به زورواجبار محصولم رو به مشتری نمیفروشم چون احساس میکنم یک اجبارِ خنده داریه که بخوام حتما محصولم رو به فلان نفر بفروشم!
هروقت اززندگیم لذت بردم پولها ازجایی که فکرشو نمیکردم وارد حساب بانکی من شد،واقعا بدون اینکه من هیچ تقلایی داشته باشم
اما اینکه بخوام مثل این افراد کل وقتو انرژیم رو با تلفن ازبین ببرم و به اجبار یک محصول رو به مشتری قالب کنم این واقعا مسخره و خیلی عجیب غریبه!!
تازه خیلیا ظرفیت نه شنیدن ندارند وباعث میشه همون یک مقدار اعتماد بنفسی هم که داشتند و وارد این کسبوکار شدند ازبین بره و خودشون رو ببازند
واقعا این چنددروز برام تعجب آور بود که این چند نفر از فامیل چقدر دارند با تلفن تلاش میکنند که محصولاتشون رو به زور و اجبار به فروش برسونند!
چیزی که اگه استاد عباسمنش میخواست بااین روش پیش بره همون اول مسیر به هیچ جایی نمیرسید و به این همه موفقیت دست پیدانمیکرد
دقیقا حسم به این افرادی که تو این شرکتها کارمیکنندو به اجبار محصولاتشون رو میفروشند مثل یک دست فروشی میمونند که توی خیابونا به اجبار جلوی یک نفر رو میگیرند و میخوان محصولشون رو به فروش برسونند!
وقتی هم که از علاقه ی اونها تواین مسیر سوال کردم جوابشون اینه که اگه پول تو حسابت بیاد علاقه پیدامیکنی،وقتی هم که پول نیاد علاقتو ازدست میدی!
هیچ وقت نخواستن باور کنند که وقتی تو کارت علاقه داشته باشی خودبه خود پول هم سراغت میاد،نه اینکه پول علاقه ی تو رو تو مسیر ایجاد کنه!
خداروشکر برای این آگاهی نابی که دراختیارمون گذاشتید و کاملا این رو درک میکنم که وقتی آدم هررررکاری رو باعشقو علاقه انجام بده خودبخود پول به دنبال آدم میاد
من حتی وقتی کارهای خونه رو باعشق انجام میدم و از تمیز کردن خونمون لذت میبرم،و یجورای به تمیزی ونظافت تو کار خونه علاقه ی بسیارشدیدی دارم که انرژی مثبت میگیره واون انرژیش رو حس میکنم،بعد میبینم که از یجاهایی پولو هدیه دریافت کردم که واقعا شگفت زده شدم
یعنی این رو فهمیدم که حتی یک خانم خانه دار هم میتونه اززندگیش لذت ببره و طعم ثروتمند شدن رو بچشه،میتونه ایده هایی رو توی خونه اجرا کنه که باهمون ایده ها ثروت خوبی خلق کنه
خیلی خداروشاکرم که دراین مسیر دارم لذت میبرم و ازتمیزکردن خونه وو آشپزخونه لذت میبرم و با کلی ایده های عالی انرژی خوبی به خونمون میدم،و رفاهوآسایش بهتری رو هم دارم تجربه میکنم
آرامش دائمی تری رو دارم هربار تجربه میکنم
چقدر دیدگاهم به مرگ تغییر کرده و فکر نمیکنم ترسی از مرگ داشته باشم،چون هرلحظه دارم سعی میکنم اززندگیم لذت ببرم و اگه هرلحظه مرگ من فرابرسه راضی ام به همین مقدار عمری که خدابهم هدیه داده
کیفیت زندگی بسیار مهمتر از اینه که به دنبال پول ساختن باشیم وخودمون رو به هر درودیواری بزنیم که فقط عدد حساب بانکیمون رو بالا ببریم
خداروصدهزارمرتبه شکر که هیچوقت درگیر حواشی نشدم و نخواستم با خرید بورس و ارز دیجیتال و خیلی ازین کارهایی که فقط مردم دارن بااونها خودشون رو گول میزنند،من هم درگیر اینجور مسائل بشم
خیلی خیلی لذت بردم از این فایل و این آگاهی های ناب و پراز حسوحال خوب
هرکجاهستیدشادوپیروز باشید
بنام خدا
هر کاری قابلیت ثروتمند شدن داره
چقدر شغلها الان هست که ی زمانی اصلا نبوده
یا ی زمانی واقعا مضحک بوده ، سبک بازی بوده
ولی جهان دایما درحال تغییر
و ب اینمعنی که اگر الانتوجایکاه یا کاری هستی که از دید ادمهای مهم زندگیت یا جامعه
زشته
سبکبازی
…
ممکنه فردا ترند بشه
یا ی چیز عادی بشه
الان یادم اومد من تو بچگی فقط یبار گفتم ( جلو پدر و خانواده عمه ام
که من دلم میخواد رقاصه بشم
و نمیتونم نگاه های تحقیر امیز و حرفهای عمه ام و خجالت پدرم رو توصیف کنم
در حالیکه الان چندین سال که این ی هنر پولساز و مورد توجه شده
تو ایران چقدررر جا افتاده
ولی برای ی دختر 10 11 ساله در اون زمان
بودن تو ی خانواده مذهبی
با باورهای له و لورده
این موقعیت کافی بود که اون عشق رو در نطفه خفه کنه)
و منم چون ادم محتاطی بودم
ترس از نگاه دیکران داشتم
کلا دورش رو خط کشیدم
چون میشنیدم این شغل بی حیایی
چون رقصیدن گناه بود جز جلوی همسر ( یعنی من خودم ادم نیستم)
حتی چندسال پیش هم که اینجا کلاسهای رقص برکزار میشد با اینکه دوست داشتم
ولی تو ذهنم میگفتم اگه والدین زبان اموزام من رو اینجا ببیننچی
زشته
و الانک باشگاه میرم کلاس رقص زومبا هست
وجقدر خانم شرکت میکنن
واین هم درامد برای باشگاه
هم مربی
هم انگار ی سرگرمی و ورزش و هنر شده باهم
یا کاشت ناخن
یا کشیدن نقاشی گوشه دفتر مشق که خودم از اینکار نقاشی کلی پول ساختم
واقعا هر ی مدت تو ایران ی چیزی باب میشه
ی مدت بلاگری بود
هر ننه قمری ب هر قیمتی ( شده مسخره کردن خودش و شوهرش) میومد پیج بلاکری و روزمرگی و لایف استایل میزد
سیرک ب تمام معنا
این وسطا هم ی عدهکه واقعا خودشون بودن
و از انجام شغلشون عشق کردن بُردن
خوشحالم من تو هر شغلی بودم دوسش داشتم
و از شغل الانم هم راضیم
و دلم بهتر و بهتر بشم
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
پول و ثروت توشه راه است که به مسافری که در راه رسالت و علاقه خودش قدم برمیدارد خودبخود داده میشود،
یک مثالی را یک استاد مطرح کردند خیلی برام جالب بود و خیلی مناسب موضوع این فایل دیدم:
ایشان میگفتند فرض کنید که یک شخصی برای انجام یک ماموریت از طرف شرکتی که در آن کار میکند به کشور چین اعزام شود
قصد این ماموریت مثلاً انعقاد یک قرارداد به یک کارخانه برای خرید یک محصول میباشد و تمام هزینههای این شخص توسط آن شرکت مبدا تامین شده باشد؛
مثلاً پول بلیط رفت و برگشت، هزینه هتل، خردوخوراک، کرایه حمل تا محل قرار و هزینههایی برای تفریح در زمانیکه در حال انجام این ماموریت باشد؛
حال تصور کنید که مدت زمان انجام این ماموریت باتمام رسیده و شخص باید به کشور خود بازگردد و نتیجه ماموریت خودش را به اطلاع مافوق برساند،
اگر این شخص در این مدت فقط بدنبال انجام کارهای شخصی خودش بوده باشد و بجای اینکه ماموریت را انجام داده باشد، بدنبال انجام کارهای بیهوده رفته باشد، صاحب آن شرکت از آن فرد بازخواست کرده که من تمام هزینههای ترا متقبل شدم که تو این ماموریت را انجام بدهی و فلان قرارداد را تنظیم کنی، ولی تو دست خالی برگشتی؟
مثال بالا دقیقا شبیه رسالت ما میباشد در این جهان مادی،
خداوند به من ماموریت داده که به این جهان برو، در آن به عشق و علاقه خودت بپرداز و کمک کن که جهان جای بهتری بشود برای زندگی کردن،
ولی من بعد از آمدن به این دنیا رسالت و ماموریت خودم را فراموش کرده و وارد حواشی شدم و وقتی بخودم آمدم که فرصتم تمام شده بود ولی من بخاطر مشغول بودن به مسائل حاشیهای و اینکه بگردم ببینم کجا میتوانم پول بیشتری بدست آورم، از ماموریت اصلی خودم که همان شاد بودن و لذت بردن است غافل شدم
اگر آن شخص اول ماموریت خودش را درست انجام داده بود و با دست پر به کشورش بازگشته بود، شرکت هم هر هزینهای بیشتری انجام داده بود را متقبل میشد مثلا یک ماساژ اضافه هم گرفته بود یا به شهربازی هم رفته بود
پول و ثروت و نعمت، تنها بعنوان وسیلهای هستند که ما را در جهت انجام ماموریت ما، به ما بصورت طبیعی داده خواهد شد این جزء شرایط و مفاد قراردادی که ما با خداوند بستهایم گنجانده شده ونیازی نیست که ما بابت هزینههای این سفر نگرانی داشتهباشیم، ولی ما بعد از اعزام به این ماموریت فراموش کردیم که بخاطر چه رسالتی به این دنیا پا گذاشتهایم و بفکر تامین هزینههای این ماموریت بدست خودمان و توسط خودمان افتادهایم و غافل شدهایم که پول و ثروت در مسیر بصورت طبیعی به ما تزریق خواهد شد و جای هیچنگرانی نیست.
سلام استادجان
استاد جوری ک من درس گرفتم از قرض دادن
و پول دادن ب یه عامل بیرونی و اون پول بسازه
یادم نمیرهو تا این حد فرکانس بی ارزشی فرستادم
و خیلی اذیت شدم و بدجور چک ولقتا خوردم ک
یه درسی بزرگی بود تو این سن و تااخر عمر یادم
نمیره و دیگه بعد از این تجربه یکی دوبار بازهم
دوستان پیشنهاد دادن و راحت گفتم نه و تمامش
کردم وقتی ک تو ذهنم این باور قوی شد دیگ
کسی نیومد پیشنهاد بده
سلام بر عزیزانم
گام نوزدهم
این سوال که در لحظه مرگم از خودمم بپرسم آیا واقعا از زندگیم لذت بردم یا نه سوال خیل مهمیه و منو به خودم میاره و من اگر در همین لحظه بخوام بمیرم و این سوالو از خودم بپرسم جوابش قطعا نه خواهد بود
من باید آزادانه تر زندگی کنم
من باید رها تر باشم
من باید راحتر باشم
من باید عاشق باشم عشق در وجود من گم شده و من باید پیداش کنم و عاشقانه زندگی کنم
من باید به خودم فرصت بدم قطعا خداوند هم به من فرصت خواهد داد
استاد جان و خانم شابسته جان خیلی ازتون سپاسگذارم این فایل هم فوق العاده بود
درود بر استاد عزیز که باز هم دست خداوند شد که از طرف او مارو هدایت کنه،خسته نباشید میگم بهتون بابت این دوره فوق العاده
همین الان که نشسته بودم داخل کافه و برای بار دوم داشتم این فایل رو گوش میکردم و نکته برداری میکردن کسی رو دیدم که دقیقا دنبال عشقش رفته بود و به موفقیت های فوق العاده ای رسیده بود و سوالاتی ازش پرسیدم که حرفای شما رو برای بار هزارم ثابت کرد بهم،من خودم موضوعی هست که کمی راجبش باور محدود کننده دارم و فقط وقتی علاقه ام بهش رو متوجه میشم که کمی در مسیرش حرکت کنم و احساس میکنم خیلی از دوستان دیگه هم اینطوری باشن،جدای از اینکه این عشق شماست یا صرفا یک علاقه هستش باید باورهای محدودکنندتون رو از بین ببرید و باورهای حمایت کننده رو جایگزین کنید و رو به جلو حرکت کنید و به این آگاهی های اصیل که از چند هزارسال پیش تا الان به ما رسیده و استاد به صورت کامل تر و تکامل یافته تر برای ما داره بازگو میکنه عمل کنید این رو به خودم میگم و به شما هم پیشنهاد میکنم
به نام خدای فراونی و عشق
سلام و درود بر استاد عشقم و خانم شایسته عشق
خداروهزار مرتبه شکر که تا امروز سر تعهد بودم و خیلی وقتها یک فایل را چندین بار گوش دادم تا درک کنم یا حتی فقط بفهمم ولی خداروشکر واقعا عمقی از درون تغییراتم را احساس میکنم و نشانه ها و الهامات رو میبینم البته در کنارش نجواها را هم دارم ولی به لطف و یاری خدایم کنترل ذهنم هم نسبت به قبل بهتر شده و افسار ذهنم خیلی بهتر از قبلم دست خودم هست خداروشکر میتونم به جرات بگم سالهاست دارم روی قوانین کار میکنم و واقعا الان درک عجیبی ازش دارم به لطف خدایم حتی بعضی وقتها ذهنم هنگ میکنه ولی یاد گرفتم که چطور خودم را رها کتم و کانون توجه ام را چطوری به دست بگیرم و این فایل هم از اون فایل های بود که تجربه های واقعا متفاوت برای من داشت به قول استاد آدم های که من دوست داشتم باهاشون ارتباط بگیرم ارتباط گرفتم از طریق الهاماتم و جالی که آخر بار اون ها میگفتند انشالله زود ببینمتون و این نشانه های بسیار زیبا رو دارم میبینم که به من میگه در مسیر درست هستم و تصمیم گرفتم با این آگاهی ها و فرکانسهای الانم ثروت یک و دو را که دارم استارت بزنم و مطمئنا نتیجه های عالی تر میبینم و شکر گذارتر میشوم .
الهی بر امید تو
سلام
فایل بسیار عالی بود و پر ازنکاتی عالی و هر کلمه آن دنیایی عالی بود متشکرم از تهیه و لطف شما برای تهیه این فایل
مباحثی که مطرح کردید عالی و بسیار کابردی بود و یک عالمه باور از توی آن ساختم و دارم تمرین میکنم شکرت وسپاس از شما
مهاجرت کردن تجربه های زیادی می اورد و خیلی خوب است که آن را با توجه به شرایط خود انتخاب کنیم.
حالت عالی مهاجرت این است که در جایی که هستی بتونی موفق باشی و زمین آنجا برایت کم باشد محیط کشور و جامعه آنجا برای بالا رفتن شما کوچک است که شما مهاجرت می کنید به این دلایل که در جای قبلی هم موفق بوده اند.
اگر مهاجرت برای فرار از جایی هست که هستند این طوری مهاجرت برایشان خوب نیست. یعنی مهاجرتشان انتخاب نبوده است بلکه مجبور شده که از آنجا برود یعنی حالت اجبار دارد.
یعنی به دنبال نتایج بزرگتر است دنبال قدمهای بیشتر در محیطی است نیست و می رود که قدمهای بزرگتری برای موفقیت بردارد.
قدم برمیداریم و قدم بر میداریم و با عشق کار میکنیم یعنی اول در جایی که هستیم نتیجه می گیریم بعد می توانیم نتایج بهتر را در جایی دیگر هم داشته باشیم
ماهر جا که می رویم خودمان را با خودمان می بریم پس اگر باورهای خوبی نداری و ثروتی نداری ووو در جایی دیگر هم همین است مگر اینکه این طور نباشد.
وقتی برای عشق خود کارمیکنیم یعنی وقتی کاری را که انجام بدهیم دوست داریم و عاشقش هستیم پول هم به دنبال آن می آید.
هدف ما لذت بردن از زندگی است و میزان خوشبختی در زندگی است مهم این است که از این فرصت که در دنیا داشتم خوب استفاده کردم یا نه.
همیشه فکر کنیم که زمانی نیست در این دنیا، یعنی هر ثانیه را به بهترین حالت استفاده کنیم.
شغل شما باید عشق شما باشد نگید من داریم کار می کنم بگید که دارم لذت می برم وقتی که این طور باشد پول هم خودش میآید.
ما آدمهایی هستیم بی نهایت متنوع؛ هر کسی در وجودش یک چیزی داره که دوستش داره عاشقش هست و برویم در آن متخصص شویم و این طوری پول خودش هم می آید به جهان خدمت می کنیم و اسمش برای ما کارنیست تماما لذت است و عشق.
پول نتیجه لذت بردن از زندگی است وقتی که از زندگی لذت می بری عشق داری و از کارت لذت میبری پول خودش به سمت ما میآید.
خوش بین باشیم و از هر لحظه خود لذت ببریم.
شغل جدای از عشق ما نیست. در هر کاری که حرفه ای شویم این عالمه راه هست برای پول دار شدن و پول به سمت ما می آید.
هر چیزی که علاقه داریم وارد آن شویم و ادامه دهیم در این صورت پیشرفت میکنیم و متخصص می شویم وبخواهیم که پیشرفت کنیم وپول هم به سراغ ما می آید.
Just do it now