live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت" - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-20.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-14 01:35:252024-11-08 05:00:36live | انتخاب شغل از زاویه “باور به فراوانی و احساس لیاقت”شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله یکتا که اوست هدایتگر من در هر لحظه و هر مکان
ردپای گام 19 پروژه خانه تکانی ذهن
سلام خدمت اساتید بزرگوارم و دوستان هم مدار و هم مسیر
در خصوص موضوع این قسمت من تا حدی در مسیر علاقه ام خدا رو شکر پیش رفتم ولی فعلا به اون مسیر دلخواهی که خواسته 100 درصدی من باشه نرسیده ام و میدانم و مطمئن هستم که با طی کردن مسیر تکاملی و رشد فردی ام به اون مرحله نیز خواهم رسید با هدایت پروردگار یکتا.
من تا 2 سال پیش کارمند بودم و همیشه از پشت میز نشینی و سکون در یکجا ناراضی و ناراحت بودم. به لطف الله الان 2 سال هست که از کارمندی استعفا داده ام و برای خودم کسب و کار مرتبط با تحصیلات ام و تخصص ام راه انداخته ام و خدا رو شکر با روزی نهایت 2 ساعت کار به درآمد چند برابری کارمندی رسیده ام. خدا رو از این بابت بینهایت سپاسگزارم.
علاقه اصلی من گشتن دنیا و تجربه جاها ی مختلف جهان هستی هست که به امید الله به این خواسته اصلی ام خواهم رسید.
از پروردگار هستی برای خودم و همه دوستان هم مسیر ثابت قدمی و استمرار داشتن در این مسیر مقدس را خواستارم.
در پناه حق
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان
گام نوزدهم
خداروشکر اومدمگام نوزدهم و دارم کامنت مینویسم امروز حال خوبی داشتم انرژی جسمانیم خیلی بهتر بود تونستم کارهام را با انرژی خوب انجام بدم هر چند که کاری که انجام میدم عشقم نیست و من هنوز هم نمیدونم به چی علاقه دارم چند تا مسیر را امتحان کردم ولی دیدم که عاشقش نیستم امیدوارم خدا منو هدایت کنه و منو متوجه استعدادهام علایقم و ارزش هام و توانایی هام بکنه
فعلا برای سرگرمی و داشتن ورودی دارم دو تا کار را انجام میدم
خدایا مرا از مسیر هموار آسان کن برای آسانی ها خدایا طوری زندگی کنم کت موقع مرگ بزنم رو سونه خودم بگم دست نریزند زهرا عالی بود بغلم ترضی و به عزراییل بگم بریم عزیزم
خدایا مرا برای دریافت نعمت هایی که میخواهم گام به گام آماده کن مرا آسان کن برای آسانی ها برای خوشبختی ها
مرا از آسانترین و سریع ترین مسیرها به درخواست هایم برسان
خدایا شکرت دوستت دارم مرسی که با حال خوب امروز را پشت یرگذاشنم حالم چقدر بهتره و الان با حال خوب کامنت نوشتم
خدابا من به هر خیری که برام بفرستی محتاجم
مهمترین چیز لذت بردن از زندگی است اینکه در جایگاهی که هستیم از خودمون راضی هستیم لذت میبریم
سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران مرتبه شکر بابت این آگاهی های ناب. استاد عزیزم این لایو دقیقا مثل یه دوره ی آموزشی بود. بسیار جامع ومفید. وقتی در زمینه مهاجرت یا علایق این آگاهی ها رو دریافت می کنم قلبم آروم میشه وایمان جهت حرکت هزاران برابر میشه. به امید روزی که از نتایج بزرگم براتون بنویسم. 😍😍😍😍
سلام استاد عزیزم
یک سوال داشتم در مورد این فایل امیدوارم یه توضیح بدید💖😇🙏🏻
تو این فایل گفتید طبیعیه به چند تا حوزه علاقه داشته باشیم، و باید ببینیم به کدوم علاقه بیشتر و استعداد بیشتری تو اون داریم.
منظورتون از استعداد چیه؟
چون تو فایل های دیگه شما در مورد استعداد گفتید که اعتقادی به استعداد ندارید و هر کسی میتونه با تمرین تو اون زمینه استعدادش رو به دست بیاره
سپاسگزارم💖💖
سلام وقت بخیر
خیلی خوشحالم اینجام 🙂
یه سوال مهم ، کسی که اجازه نداشته باشه کار مورد علاقه شو توی کشور خودش انجام بده و از کارش هم مطمعنه و عشقش هست ، اون چیکار کنه ؟!
مهاجرت تنها راهشه ولی شما میگین با پول مهاجرت کنین الان چیکار کنه ؟
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته بحث مهاجرت در این فایل خیلی چیزها یاد گرفتم فهمیدم که باید با عشق باشد نه از ترس ونگرانی مهاجرت باید باعث پیشرفت شود نه فرار از یک مکان وزمان وقتی که احساس خوب داشتی به همراه عشق به یه کاری شما را به حرکت درمیآورد وباعث رشد میشود
مهاجرت به نظر من از نقطه امن خودت خارج شدن خودت را به چالش کشیدن این کار کمک میکند که در مسیر درست قرار بگیری
وقتی که ما شخصیت خودمون را تعقیر دادیم
وکم کم پیشرفت کردیم ودر مسیر درست قرار گرفتیم خدا هم ما را این مسیر هدایت میکند
وباعث پیشرفت خودمون و جهان میشویم
سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم
استاد جونم هر فایلی رو ب جلو میریم واقعا تازه معنای تکامل و میفهم معنای تکرار و جا افتادن قوانین هم میفهمم هم درکش میکنم خدایا شکرت قبلا فقط گوش میدادم شاید میفهمیدم اما درک نمیکردم الان همون درکم که به عمل میرسه و عمل با اون درک نتیجه میده تازه ذوق و شوق در من شکوفا میشه و امید ادامه دادن زیاد
راجع به مهاجرت واقعا فکر نمیکنم کسی باشه که از مهاجرت بدش بیاد همه مون ترس داریم و ترمز کیه که از تغییر و جابجایی بدش بیاد مخصوصا ما انسانها که این پویایی درونمون نهادینست منتها میپوشونیمش ته ته ذهن منم عاشق مهاجرته اما کلی ترمز نمیزاره
همین که کلی از برنامه های مجازی محبوب دنیا تو ایران فیلتره یا یه ذوق های شاید کوچیک مثل بازی هایی که یسری جوایزش پولیه به دلار و ما تو کشورمون نمیتونیم ازش استفاده کنیم این برای من عقده شده 🤣 کلی برندهای پوشاک خوراک و لوازم صوتی یا برقی که تحریمیم اینا اذیت کنندست مخصوصا وقتی قبلا استفاده میکردی و الان بنا به دلایلی نمیتونی
و هزاران دلیل دیگه بحث حجاب حقوق شهروندی و… حالا اب و هوا زیبایی اینا رو اگه بخوایم فاکتور بگیریم اینا تو کشور خودمونم هست اما شاید اصلا همیشه نادیدش گرفتیم یا برامون عادی شده چشم زیبا بین و مثبت بینمون قطع شده بوده استاد اینکه گفتین یسری ها مجبور بودن از کشور خارج بشن به دلایل مختلف حتی اونا هم برد کردن آخه من تقریبا ندیدم کسی ناراضی باشه جز یه درصد خیلی کمی که واقعا زیر ۵درصده
استاد عزیزم واقعا جمله به جملتون و باید با طلا گرفت ❤️
اینروزها از هر طریقی هر روشی هر ادمی اینو میشنوم و میبینم که فقط لذت ببر فقط بچسب به خوشی الانت و خدا از هر روشی داره اینو بمن میگه 😻😘 خداایا شکرت
واقعا اگه اینجوری ببینیم چقدر همه چیز لذت بخش تره ❤️
شغلمون عشقمون باشه 🤔 هنوز به این مرحله نرسیدم اما میدونم بزودی این لذت هم در کنار لذتهای دیگم تجربه میکنم 🌷
ممنونم استاد عزیزم
به نام الله یکتا
استاد میگه توی آشغال هم پوله،آدم پرهاش میریزه،یعنی چقدر پول فراوانه و ما چقدر توی در و دیواریم…واقعا با چه خدایی سر و کار داریم،تازه آدم میفهمه که چه خدای رحمان و بخشنده ای،که حتی در بدترین چیزها و آشغالها پول گذاشته و این الله فقط برای ما ثروت میخواد،الله اکبر
پناه میبرم به خداوندم از شرک و از کمبود و ازش درخواست میکنم که منو به سمت فراوانی و توحید هدایت کند،چرا که به قول استاد تنها راه رسیدن به خداوند از ثروت میگذره و من باید به این تنها راه دست پیدا کنم…تسلیم الله یکتا هستم و ایاک نعبد و ایاک نستعین احد الصراط المستقیم
خدایا شکرت
ممنونم از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
به نام الله یکتای بی همتا
جلسه نوزدهم خانه تکانی ذهن
سلام وصد سلام بر صورت تک تک عزیزان دل ورهروان مسیر حقیقت امید وارم گلهای زیبا وقرمز وسفید صورتتون با شبنمهای صبحگاهی که مثل مروارید غلطان هستند شمارونوازش بدن و درکنار ساحلی زیبا با صدای امواج دریا با پاهای برهنه برروی شن های خیس ساحل قدم بردارید ونسیم لطیف صبحگاهی راباتمام وجود احساس کنید
من امروز پشت سیستم کامپیوترم نشستم ودارم این دیدگاهم رو مینویسم وخیلی خوشحال وراضی هستم از کاری که دارم زیرا هرچقدر زمان ببره ازم احساس خستگی ودل تنگی نمی کنم چون ازش لذت میبرم کاری که عاشقش باشی تفریحت هست لذت هست عشق هست واین بهترین نعمت برای هرکسی هست که ازشغل وکارش راضیه هم کار می کنی وپول میسازی هم گذشت زمان رو نمی فهمی وهم به اهداف وخواسته هایت نزدیک ونزدیک تر میشی وهرروز یک چیز جدید یاد می گیری وازاین یادگیری مداوم تجربه وتخصصت بیشتر میشه ارزشمند تر میشی احاس ارزشمندی باعث بالا رفتن اعتماد به نفست هم میشه ومیدونی کاری انجام میدی که به خیلی ها کمک میکنه این حال واحساس این روزهای من توی کارم هستش قبلا کارهایی روانجام دادم که مثل یک زندانی مجبور که سرقت برای امار دادن وارد جایی بشم و ازم بیگاری بکشن وبالاجبار منتظر تمام شدن وقت بیگاریم بشم تا برم روی یه تختوابی ازچوب دراز بکشم تا بدن خرد وخسته ام رو کمی ازدردهایی که به زور تحمل کرده التیام بدم این زمانی بود که کارمند بودم وسروقت پشت میز می نشستم وفقط می نوشتم وبعضی کارهای بایگانی روانجام می دادم و از کله سحر می رفتم سر جاده تا سوار سرویس بشم توسرما وگرما وتابرمیگشتم به خونه افتاب غروب کرده بود چون مسیر خونه تا محل کارم خیلی دور بود اینقدرخشته بودم که حتی با جوراب می خوابیدم وحتی میل به خوردن شام نداشتم چون غدام شده بود فست فود که همین معهدهام رونابود کرد این کاری بود که به توصبه دیگران رفتم وعلارغم میل باتنی من بود چون دیگران قول داده بودند که یک نیروی کار به اونجا معرفی می کنند ومن هم هرچی گفتم مناسب من نیست ومن برای خودم هدف وبرنامه دارم ازاونجایی که خانوده ام بودند و من هم نمی تونستم روی حرفشون حرف بزنم بااکراه رفتم سر کار وتایکسال به زور دوام اوردم ولی بعد ازیک سال دیگه هیچ انگیزه ای برای اهدافی که قبلا داشتم رودیگه نداشتم وافسرده ودل مرده شده بودم تا اینکه ازدواج کردم واین هم بعدا برام کابوسی بزرگترشد چرا که بدون انگیزه بودم مغزم درست کارنمی کرد شور وذوقم رفته بود مثل کسی که توی خونه یک کتاب خونه منظم ومرتب داشته باکتابهای عالی وقفسه های مرتب با برچسب وفهرست مخصوص به هرفایل وردیف ونام ونشان و یه هو کسی بیاد وکل کتابخونه ات روخراب کنه وکل کتابها ومنابع علمیت رومثل تلی ازخاک برروی هم بریزه وتو حالا توی این وضعیت نیازداشته باشی به یک کتاب ومنبع دسترسی داشته باشی حالا چطورباید اون کتاب مورد نظرت روپیدا کنی ویا اصلا ازکجا بدونی چه کتابی داشتی تا نسبت به نیازت بری سراغ کتاب که دراون لحظه بهش نیازداری من اون موقع چنین وضعی داشتم تااینکه به قول استاد شروع کردم به علاقه ام وعشقم فکرکردن وبه کاری دست زدم که عاشقش بودم براتون توقدم های قبلی داستانم رو گفتم بگردین پیدا میکنین اگه ازاولین جلسه وقدمم پیگیری کنید که ازکجا وچه جوری شد به کاری دست زدم که همه کارشناسها برای انجام دادن وتحویل دادنش نظرمنفی داشتن ومیگفتن طبق زمان بندی ماغیر ممکن هست اما من باعشق شروع کرده بودم وبرای پول هم نبود تونستم انجامش بدم چون با عشق بود برای عشق بود اینقدرطاقت وصبروحوصله ام بالا رفته بود که بعضی ازدوستانی که قول همکاری بامن روداده بودند وسط راه خسته شدند ورفتند اما من چیزی به نام خستگی وناراحتی وسختی رو نمی شناختم انگاربه یک منبع قدرت خیلی قوی وصل بودم که من روشاداب وسرزنده نگاه داشته بود
درطی مسیر زندگیم کم کم شغلی برای درامدم انتخاب کردم که دوستش داشتم وخوب پیش می رفت اما درمیانه راه به اسرار همسرم وبرای رضایت پدر همسرم که همسرم من روتحت فشارقرارداد که من فقط به خاطر همسرم که خیلی به پدرش وابسته بود ومورد احترام من هم بود زیر اسرارو پا فشاری همسرم مجبورشدم کارم روعوض کنم که دوباره وارد چرخه ای ازمشکلات وبدهکاری وهرچه که نباید شود شد وازمسیر اصلی خارج شدم و میان زمین واسمان رها بودم تا اینکه بعد ازمدتها که ازسایت دورشده بودم به سایت برگشتم وتصمیم جدی گرفتم تا درمسیر عشقم قدم بردارم وهم اکنون درمسیرسبز موفقیت وعشق هستم ودرکنارشماعزیزان دل واستاد ویارهمراهش خانم شایسته عزیز این تجربه عملی من ازاین مسیر هدایت استاد ونتیجه اش که داغ داغ هست من برای اینده ام یک شرکت بین المللی درزمینه برنامه نویسی طراحی کردم که طی مدت زمان 5 سال زمان نیازداره وتخصص که من اکنون توی سال اول اون هستم ودومین ماه ازشروع کارم که همون طور که استاد فرمودند سخت نگیرید ازهمون جایی که هستید شروع کنید وبا همون منابعی که دارید قرض وام اینها رودنبالش نرید البته من بستر کارم روحدود یک سال پیش برنامه اش روداشتم وعملا دفترکارم روماده کرده بودم باهمون مکانی که داشتم اما با ترسهایی که به مرور زمان درمن ایجاد شده بود ودروجودم رخنه کرده بود وازارم میداد ونمی زاشت شروع کنم یک سال زمان برد تا باهمین ترسها ی واحی سروکله میزدم تا اینکه تصمیم قظعی گرفتم شروع کنم وچند وقتی بود که شروع کرده بودم اما باز دودل بودم تااینکه توی سایت درقسمت من رابه نشانه ایم هدایت کن سرزدم که من روبه دوره قدمهای خانه تکانی ذهن هدایت کرد ودرمسیرم مصمم شدم وخدایا شکر این قدمها من رودوباره زنده کرد وتولدی دوباره پیدا کردم تونستم یه کارمند برای خودم بطور نیمه وقت بگیرم وکارم خوش بختانه جا افتاد ه وکارمندم قرار هست بطور تام وقت کارکنه تا من بتونم توی یک قسمت دیگه ازکار م متمرکز بشم ووقت ازاد تری برای اجرای ایدهایم درمسیر همین کارم وقت بزارم وخوشبختانه روی تخصصم بیشتر کارکنم به امید موفقیت برای تک تک تمام عزیزان به یاری ((الله )) با شرکت بین المللی ام برای خدمت به جامعه بشری برای زندگی بهتر شاد تر وباثبات تر ومرفه تر برای همه شما انشالله با شما ازنزدیک دیدارخواهم کرد اگرتاان زمان درمدارهم بودیم
گام 19
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته عزیز
یادمه اوایلی که کار شخصی خودمو میخواستم راه اندازی کنم به چندین کار علاقه داشتم و نمیدونستم به کدام یکی از آنها واقعا علاقمندی بیشتری دارم، یکی یکی کارها را بر حسب شرایط و موقعیت مالی که داشتم شروع کردم و دیدم نه عشق واقعی من اینها نیست ،تا اینکه رسیدم به آن کاری که واقعا علاقه داشتم، کارمو شروع کردم ،الهامات میرسید و درها باز میشد با اینکه اوایل از تولیداتم فروش نداشتم اما از جاهای مختلف ورودی مالی داشتم، تا اینکه چند روز پیش متوجه شدم توی کارم دارم استپ میکنم از خداوند هدایت خواستم خیلی ایرادها و ترمزهامو نوشتم دیشب یک سفارش گرفتم و امروز هم این فایل استاد کلی باورای خوبی بهم داد ،این فایل را واقعا هدیه ای از طرف خداوند به خودم میدونم .