live | به جای تکنیک جدید، "اصل" را دوباره تکرار کن - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/10/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-27 02:57:492024-10-27 07:23:59live | به جای تکنیک جدید، “اصل” را دوباره تکرار کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام و احترام خدمت استاد عزیزم، مریم بانوی عزیزم و همه ی دوستان عزیز سایت️
امروز برام پر از نشانه بود پر از آسان شدن برای آسانی ها پر از مهر خدا که از طریق بنده هاش بهم رسید خداروشکر میکنم خدایا شکرت که خدایی مثل تو دارم نشانه ی امروزم قانون تکامل بود که پاشنه ی آشیل منه و امروز دوباره کامنت های گام 12 م رو مطالعه کردم و این قانون مهم رو مرور کردم خدایا شکرت از همه ی عزیزان برای کامنت های فوق العادشون ممنونم️
نکات فایل:
خیلی از ماها این مشکل رو داریم که دائما دنبال کتاب های جدید، مسائل جدید و قوانین حدید هستیم تا بتونیم نتیجه ی دلخواهمون رو بگیریم درحالی که این ها همه فرع است و اصل همان کنترل کانون توجه ، تمرکز روی نکات مثبت و داشتن احساس خوب است اینکه سعی کنیم به اتفاقات از زاویه‌ای نگاه کنیم که احساسمون بهتر بشه اصل همینه
ما باید اصل رو پیدا کنیم و دائما تمرین کنیم تا در آن بهتر و بهتر بشیم چون بهتر شدن در اصل انتهایی ندارد هرچه در اصل قوی تر بیم مثل موشک به سمت خواسته هامون پرتاب میشیم
هرباری که ما سراغ آدم های جدید، راه های جدید و در کل فرعیات میرویم به همان اندازه از اصل دور میشیم و مسیر رو اشتباه میرویم
استاد موقع مطالعه ی قرآن متوجه شدند که یکسری آیات دقیقا تکرار شدند و بقیه ی آنها که تکراری نیستند مفهوم یکسان دارند مثل ایمان به خدا، عمل صالح، تقوا ، مفهوم رب وقتی بتوانیم این اصل هارو درک کنیم ارتباط بهتری با خدا برقرار میکنیم .
خیلی از نویسندگان کتاب های موفقیت، از مسیر اصلی همان کتاب هایی که نوشتند فاصله گرفتند درحالیکه تمام نتایح آنها به خاطر مسیرشون بوده است و علت این دوری از اصل، جلب کردن توجه مخاطب است درحالیکه اینکه مخاطب دنبال چی هست اصلا مهم نیست اینکه چی درسته مهمه
اغلب اطلاعات جدید پوچ و بیهوده است و اصل رو در ذهن ما کمرنگ میکنه و بیشتر سبب گمراهی ما میشه تا هدایت و کمکی به ما نمیکنه مثل گاو بنی اسرائیل که بجای تمرکز به قربانی کردن و پرداخت بها به رنگ و اندازه و جنس گاو توجه کردند
افرادی که دنبال نتیجه هستند، ببینند از چی جواب گرفتن و قلبشون بهشون چی میگه بعد به اون بچسبند و اون رو تمرین کنند و ادامه بدند و در آن بهتر بشن به جای اینکه دنبال مسائل جدید باشند
هرچی بیشتر روی یک موضوع کار کنیم درآن بهتر میشویم و نتایج بزرگتری میگیریم و اعتماد به نفسمون بیشتر میشه و ایمانمون قوی تر میشه و نتایج بزرگتر میشود
خیلی سپاسگزارم از همگی خدایا شکرت️️
سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیز
گام 24
خدایا شکرت برای شنیدن مطالب ارزشمند این فایل و این که الان دارم کامنت مینویسم
تمرکز رو آموزه های یک نفر و دنبال تکنیک های جدید بودن
بسیار این مساله مهم هست و من خودم این اشتباه را داشتم که خیلی سراغ مطالب جدیدتر ایناتید دیگه رفتم و باعث بهم خوردن تمرکز من و در نتیجه عقب گرد من شد در واقع دو نکته که به من آسیب سختی زدن تو مسیر و باعث شدن از جای اولم هم عقب تر برم عدم درک و عمل به قانون تکامل و دنبال کردن سایر استاد ها
خدارو شکر یه روز نشستم تمام فایلها اساتید دیگه را حذف کردم و فقط فایل از استاد دارم فهمیدم باید به تکامل توجه کنم
خداروشکر بابت اتفاقات خوب امروز حالم خوب بود انرژی جسمانی خوب بود صدا زنگ گوشی که خیلی اذیتم میکرد برداشتم برای مشتری های عالی که داشتم برای نعمت سلامتی تک تک سلولهای بدنم برای تمام مواد معدنی و ویتامین که وارد بدنم شد
خدایا در مسیر هدایت الهی مرا آسان کن برای آسانی ها
خدایا خیلی بهت نیاز دارم ای خدای شنوا منو بشنو و در این مسیر باریم ده
خدایا شک ت بابت همه چی خدایا شکرت که امروز فهمیدم باید محکم و باهاتون. به نفس حرف بزنم برای درخواستی که دارم
در پناه خدا
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بزرگوار وهمراهان عزیز در خانواده صمیمی عباسمنش من حقیقت چند روز مسئله در ذهنم توجه میکنم به واسطه اتفاقات چند روز اخیرم واین فایل را درگذشته گوش دادم والان اتفاقاتم مطابق با اسم این فایل بود وتصمیم گرفتم جز نظرات این فایل این اتفاقات رو تعریف کنم تا درمرحله اول برای خودم یادآوری بشه که چقدر این اصل مهمه ویک عامل محرک برای خوانندگان پیامم باشه من در یکسری ازکارگاه های روانشناسی شرکت میکنم که برای من مفید بوده نه اینکه مطالب صد درصد کاربردی باشه ولی حضور من درجمع وتمرین صحبت کردن درجمع وخیلی نکات مثبت دیگر که مطرح کردنش منو ازاصل داستان دورمیکنه چیزی که توجه منو جلب کرده تفاوت دیدگاه من با سایر افراد وحتی مدرس اون مبحث هست به طور مثال موضوع جلسه در مورد یک خلا هست که در علم روانشناسی امروز براش یک اسمی گذاشته میشه حالا میان درمورد اینکه نشانه های این خلا چیه صحبت میکنندوافراد رو کنجکاو میکنند که درخودشون دنبال نشانه ها بگردند بعد برن دنبال درمان حالا درمان دست اون مشاورطی جلسات مشاوره صورت میگیرد خیلی برام جالب بود من مبتلا به اون بیماری یا خلا نبودم ولی چیزی که ذهنمو درگیر میکرد که چرا اصلا مسیر آگاهی داره ازتوجه به خلا شروع میشه درصورتی که من تمرین میکنم مسیر آگاهیم ازتوجه به قانون وزیبایی شروع بشه ایجاد این بیماری یا خلا منشاش نادیده گرفتن یک قانون یا اصل هست چرا سراغ تدریس اون قانون یا اصل نمیرن ومدام به شاخه برگهای ایجاد شده می پردازند بعد فهمیدم علت تفاوت زیاد من با طرز تفکر افرادوتدریس مدرس همین تمرین من درجهت توجه به قانون واصل واجرای آن هست این هدایتی هت که ازسوی خداوند برقلبم وارد میشود و ازطریق استادعزیز وبزرگوارم مدام درهاومثالها بیشتر برام مطرح میکنه که اصل رو توی هرمسئله ای پیدا کن وتمرینش کن وهمه چیز را با اصل بسنج چقدر واقعا این مساله مهمه الان میفهمم چرا اکثریت جامعه درگیر یکسری ازاین دست مشکلات هستند اینها همه ناشی ازعدم تمرکز افراد روی قوانین هست آنها مسیری را طب میکنند که با شمع روشن میشود ومدام نیاز به کبریت دارند که آگاه شود ازکجا میروند ولی وقتی خودت را به خورشید وصل میکنی مسیر چنان برای تو روشن میشود که آسان وسریع به هدف میرسی یک مثال دیگه به ذهنم رسید دیروز توی جلسه مشاوره مهد دخترم بودم افراد مشکلات زیادی رو بافرزندانشان داشتند که هرچی من فکر کردم مبتلا به من نبود بعد دلیلش رو دنبال کردم درذهنم که چرا این اتفاقات در زندگی من نمی افتد بعد دیدم به دلیل قانونی هست که دررفتار با فرزندم وکل زندگی ام بهش توجه میکنم قانون شکرگذاری هست وهرجا به این قانون توجه ام کم شده عذاب شدیدی که در آیه طبق آیه 7سوره ابراهیم مطرح شده منو دربرگرفته
فاطمه: سوره مبارکه ابراهیم آیه 7
وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّکُمۡ لَئِن شَکَرۡتُمۡ لَأَزِیدَنَّکُمۡۖ وَلَئِن کَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٞ
و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!»
علت این عذاب شدیدی که افراد درتربیت فرزند داشتند میکشیدند رو متوجه میشم قانون شکرگذاری من در هراتفاقی در زندگی ام به این فکر میکنم اگر این یک نعمته باید سپاسگذارش باشه ویکی ازراه های سپاسگذاری وقدردانی محافظت ازآن نعمت هست مثلا در مورد سلامتی چرا خیلی وقتها ما غذایی میخوریم که برای سلامتی مضرهست چون ارزش اون سلامتی رو درک نکردیم حالا به محض اینکه سلامتی رو ازدست میدیم حتی یک روز میفهمیم اون سلامتیه چه نعمتی بوده که ارزششو متوجه نشدیم پس زمانی سپاسگذاروقددان واقعی اون نعمت هستیم که درحفظ آن تلاش کنیم وقدروارزششو بدونیم حالا در مورد فرزندانمان وقتی فرزندمان نظم رو در اتاقش رعایت نمیکنه وسایلش توی اتاقش جای مشخص نداره میتونیم بذاش توضیح بدیم مگه این وسیله چیز ارزشمندی برای تو نیست خوب اگر ارزشمند هست که ازش مراقبت کن ودرجای مشخص قرارش بده اگر ارزشمند نیست پس اجازه بده من برش دارم چون به نظر من ارزشمنده وبدمش به بچه ای اینو ارزشمند میدونه وازش مراقبت میکنه حالا معمولا دخترم ازم میپرسه اون بچه کیه وبه خاطر اینکه تمرکزش روی فرد خاصی نره وتمرکزش روی عمل درست باشه میگم من نمیدونم اون کیه ازشون میپرسم ببینم ازاین وسیله محافظت میکنند اگه گفتند بله اون وقت بهشون میدم شاید باورتون نشه چنان دخترم برای حفظ وسایلش انگیزه پیدا میکنه که اصلا نیازی نیست من باهاش بحثی بکنم فقط کافیه به دلیل خاصیت فراموشی انسان هرچند وقت یکبار این اصل شکرگذاری رو یادش بیارم وهمینطور به خودم در تمام امور تا مسیرم مدام توی راه راست باشه این اصل شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت ازکفت بیرون کند چیزی که اگر ما درتمام زوایای زندگی بهش ایمان داشته باشیم وعمل کنیم هرروز ظرف وجودمان برای دریافت نعمتها بزرگتر وازعذاب شدید دورتر میشیم
به نام خدای مهربان
سلام و احترام
گام 24/به جای تکنیک جدید، “اصل” را دوباره تکرار کن
منم یه موقعی همش دنبال این بودم که این چی میگه و اون چی میگه ؟؟ جول اوستین چی میگه ،، فلانی چی میگه ،، یا اینکه خیلی از دیگران مشاوره میگرفتم وووو ولی از یه جایی به بعد دیگه هی سعی کردم فقط اینجا باشم و جای دیگری نروم،، هر چی هم که پیش میزم دیگه کمتر سراغ این هستم که اطلاعات داخل مغزم بکنم ،، چون اطلاعات ادم رو فقط گمراه میکنه ،، اینترنت هم که ماشالا پر از اطلاعات غلط و محدود کنندس !! و منم هی سعی میکنم سراغ اطلاعات نرم ،، نمیدونم شاید بعضی وقتا یادم بره که نباید دنبال اطلاعات الکی باشم.. چون اطلاعات فقط مغز ادم رو خسته و شلوغ پلوغ میکنه .. ولی این باور ها هر بار ذهن ادم رو باز تر میکنن ،، یعنی نه تنها ذهن رو شلوغ پلوغ نمیکنن ،، بلکه هر بار که میشنویشون ذهن ادم باز تر میشه و یه درک جدید از اون اگاهی ها پیدا میکنه ..
ولی بر عکس اطلاعات فقط مغز و ذهن ادم رو میبنده و شلوغ پلوغ میکنه … شاید به این دلیله اون چه که بدنه ی جامعه بهش باور دارن و اگاهی هایی که بدنه ی جامعه دارن کاملا محدود کننده و بی پایه و اساسه و همچنین کاملا با قلب و روح انسان در تضاده !!!
ولی این صحبت ها و این اگاهی های این سایت، با قلب و روح انسان هماهنگه و به همین دلیل هر چند بار که میشنویشون به یاد میاری و میگییی عههه اره اره همینه یادم اومد !!! چون این اگاهی ها خیلی خیلی خالصن !!!
به قول استاد عباس منش توی دوره ی راهنمای عملی (( دنیا تکنیک نیست ،، این جهان یه سری قوانین ساده داره که از بس ساده س همه دنبال پیچیدگی هستن ))
و جالبه که هر بار یادمون میره این قانون ساده چیه ؟؟ که به هرچی توجه کنی توی زندگیت گسترش پیدا میکنه .. حالا این توجهه میتونه با صحبت کردن باشه،، با تجسم باشه،، با نوشتن باشه ،، با فکر کردن باشه وووو که راحتترین راه کنترل کانون توجه با صحبت کردنه !!
ادم یادش میزه این قانون ساده رو !! به همین دلیل باید همیشه به خودم یاداوری کنم که احساس خوب یعنی اتفاقات خوب !!
خب اینم از رد پای من از گام 24,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
خدایا شکرت
به نام خدای مهربانم
سلام به روی ماه استادم و تمام عزیزانم
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَىٰ إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا
بگو: جز این نیست که من هم بشری مانند شمایم که به من وحی می شود که معبود شما فقط خدای یکتاست؛ پس کسی که دیدار پروردگارش را امید دارد، پس باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند.
110 کهف
خدا رو شکرگزارم که در قدم بیست و چهارم دارم ذهنم رو خانه تکانی میکنم و خودم رو برای درک و دریافت اصول و قوانین الهی آماده تر و آماده تر میکنم تا هرروز و هر لحظه هدایت‌های الهی از راه برسند و من رو به سمت خوشبختی بیشتر هدایت کنند .
اصل یا پیدا کردن چیزهای جدید ؟؟
به جای تکنیک جدید، اصل را دوباره تکرار کن
یه قانون کلی وجود داره و اون این هست که به موضوعات به گونه‌ای نگاه کنم که به من احساس بهتری بده . از زاویه ای به مسایل و برخوردها و تجربه‌ها و … در زندگیم نگاه کنم تا احساس بهتری داشته باشم . اصل داشتن احساس خوب هست . اصل اینه :»نگاه کردن به موضوعات از زاویه ای که شما را به احساس بهتر می رساند و مدت زمان بیشتری در احساس بهتر نگه می دارد؛
و تمرکز اصلی من باید بر این باشه ک در اجرای اصل و قوانین بهتر عمل کنم . در کنترل ذهن بهتر بشم و بهتر عمل کنم .کسب مهارت در من به این شکل اتفاق می افته که این مهارت رو با تکرار و تمرین به دست بیارم .باید مثل نفس کشیدن مثل غذا خوردن استمرار داشته باشم تا زندگی همواره به سمت خوشبختی و موفقیت بیشتر حرکت کنه .
برخلاف اکثریت جامعه که تمرکزشون رو بر مشکلات و مسایل و محدودیت ها گذاشتن یا حتا بعضی ها در همین راه مثلا در حال مبارزه هستن و فک میکنن به این شکل دارن مسولیت اجتماعی خودشون رو انجام میدن.دست از این غرزدن ها بردارم و بدونم هرچیزی هرجا ک هست دقیقا جای درسته. روحیه شکرگزاری و قدردانی رو در خودم تقویت کنم .
این که من در هر تجربه و شرایطی نکته‌ی مثبتی ببینم و بر اون تمرکز کنم واقعا یه مهارته . یه مهارته که میتونه زندگی من رو تغیبر بده ، حالم رو خوب کنه ، خواسته هام رو محقق کنه بنابراین ارزشش رو داره که من این مهارت رو از موارد کوچک شروع کنم و تمرینش کنم تا توش قوی‌تر بشم و به تکامل برسم. مثلا زمانی که من تجربه‌ی یه سفر دارم ک در این سفر بسیار خوش گذشته و کلی اتفاق خوب افتاده اما تجربه‌ای مثل خراب شدن ماشین اتفاق افتاده من باید آگاهانه سعی کنم ک بر مثبت‌ها و اتفاقات خوب تمرکز کنم و از اون ها صحبت کنم و اونها رو به خودم یادآوری کنم . یا وقتی دارم برگه‌های دانش‌آموزانم رو تصحیح میکنم و نمرات پایینی هم از دانش آموزانم دارم، باید بر نمرات بالا تمرکز کنم و اون دانش آموزان رو تحسین و تشویق کنم تا هم کانون تمرکزم بر خواسته‌ها بمونه و هم به این شکل به بقیه انگیزه و احساس خوب بیشتری بدم . یا در شهرم باید به امکانات و زیبایی‌هایی ک داره توجه کنم نه اینکه مواردی رو که به عنوان کمبود و نداشته معرفی میشه رو برای ذهنم برجسته کنم و با مقایسه ی شهرم با بقیه شهرها لیستی از کمبودها و نداشته ها برای خودم بسازم بلکه به لیست از قشنگی ها و زیباییها و مثبت‌های شهرم تهیه کنم و به خودم یادآور بشم ک چقدر خوشبختم ک اینجا دارم زندگی میکنم .در ارتباطاتم اگر رفتاری از طرف مقابلم می بینم ک دوست ندارم، سعی کنم آگاهانه بر رفتار خوب و قشنگی ک در اون فرد هست و دوست دارم تمرکز کنم و اونها رو بگردم پیدا کنم و بهشون فکر کنم، در موردشون حرف بزنم ، برای خودش بگم و … . وقتی شب به رختخواب میرم اتفاقات خوب و معجزات و احساسات خوبی ک تجربه کردم رو با خودم مرور کنم و در موردشون بنویسم و با خودم حرف بزنم تا آروم آروم تمرکزم به روی اتفاقات خوب تنظیم بشه و این جستجوی خوبی‌ها و مثبت‌ها و زیباییها در تجربیاتم، در من به یه عادت تبدیل بشه.
سعی کنم تمام تمرکزم رو بگذارم بر درک بهتر و عمیق‌تر این اصل که «من با کانون توجه م زندگیم رو خلق میکنم و باید یاد بگیرم که این توجه رو با هدایت خودم و کنترل ذهنم در خودم ایجاد کنم .» سعی کنم اجازه ندم ذهنم من رو فریب بده و من رو به سمت کنجکاوی‌های بیهوده و به دنبال چیزهای جدید گشتن ببره. من باشم ک بهش برنامه و خط بدم و انرژی و تمرکز ذهنی م رو بگذارم بر اینکه این اصل توجه به نکات مثبت رو هربار بهتر از قبل درک کنم و بهتر از قبل اجراش کنم . اینکه به مسایل به شکلی نگاه کنم که در من احساس بهتری ایجاد کنه.
قَالَ رَبِّ احْکُمْ بِالْحَقِّ ۗ وَرَبُّنَا الرَّحْمَٰنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ
گفت: پروردگارا! به حق داوری کن و پروردگار ما مهربان است و بر خلاف آنچه وصف میکنید، از او یاری می‌خواهند.
خدایا از تو یاری می‌طلبم تا به من قدرت و توانی بدی ک بتونم این مهارت رو در خودم تقویت کنم که همواره شکرگزار داشته و اتفاقات خوبم باشم و از اونها برای تو و دیگران تعریف کنم و برای روی دادن اتفاقات خوب و زیباییها ذوق کنم و لذت ببرم .
سپاسگزارم مریم عزیزم
سپاسگزارم عزیزانم از تک تک شما و نوشته های عالی تون و اینکه من رو در درک خودتون سهیم میکنید .
خداوند عاشق همه‌ی ماست:-:-:-*
سلام
گام 24-
به دنبال مطالب جدید بودن چه ایرادی میتونه داشته باشه؟ اینکه آدم همش دنبال چیز های جدید باشه طبیعی هست چون ما انسان ها ذاتاً تنوع رو دوست داریم اما این میل ما به چیز های جدید باعث میشه نتونیم تمرکز داشته باشیم و اینکه یه سری مطالب رو بلدیم تنها باعث میشه بتونیم قشنگ تر دربارشون صحبت کنیم ولی قدرت تمرکز لیزری و چسبیدن به اصل خیلی خیلی زیاده و مارو مثل موشک پرت میکنه سمت خواسته هایی که داریم .
دلیل دیگه ای که به دنبال فرع می گردیم اینه که به حرف بقیه توجه میکنیم و میخوایم تایید و توجه دیگران رو جلب کنیم و به بقیه نشون بدیم به روز هستیم و مطالب زیادی بلدیم که این مورد هم با کار کردن روی عزت نفس حل میشه.
توی ورزش ، یا هر مهارتی که بهترین شدن داخلش به تکنیک نیاز داره ما میتونیم با یاد گرفتن یک بخش اساسی ازش و بارها و بارها تکرار و تمرین کردنش روز به روز بهتر بشیم ، فقط نباید به دنبال فرع باشیم و بچسبیم به اصل و اساس اون کار.
ما باید به موضوعات طوری نگاه کنیم که احساس خوب به ما بده ، قطعا زاویه ای وجود داره که یک خیری توش هست.
هر روز باید چیزی که درست هست رو تکرار کنیم و عمل کنیم. عمل کردن مهم ترین قسمت نتیجه گرفتنه.
خدایا شکرت
ممنونم استاد
خدایا شکرت که امروز این فایل را برای نشانه ام قرار دادی!
شکرت که در مدار چنین استادی قرار دارم و همواره مرا در مسیر درست قرار میدهد.
امروز درتمرین ستاره ای قطبی ام نوشته بودم که خدایا ازتو میخواهم اگاهی های را دریافت کنم که بیشتر در احساس ارامش قرار بگیرم واین فایل هم جز نشانه ای من امد!
درست در زمانی که سخت براین اگاهی ها نیاز داشتم ،چند روزی بود که بیشتر درعین انجام وظایف روزمره تلاش میکردم با ارامی انجام شان بدهم ودرعین زمان تمرکزم روی عملی انجام دادن باشد نه زود تمام کردن شان! یعنی لذت ببرم از انجام دادن کارهای روزمره ای زندگیم ،و حس میکردم وقتی اینگونه کارهایم را انجام میدهم خسته نمی شوم وحس لدت دارم از اینگونه انجام دادن کارهای روزمره ای زندگیم و فعالیت های که در خانه انجام اش بدهم،و حس میکنم در مسیردرستی قرار دارم و گاهی نگران می شوم وحس میکنم اگاهی های زیادی هست که باید تمرینات اش را انجام بدهم ولی امروز این نگرانی ام رفع شد و کار برمن اسان شد با انکه ده ها بار از استاد شنیده ام که تمرکزم براصل باشد ولی بازم فراموش میکنم و توجه ام روی فرعیات می رود و حس میکنم عقب مانده ام ودیگران رفتند من مانده ام،اما چون ادمی عجولی هستم همیشه این مورد برمن استرس وارد میکند که عجله کنم همه چیز را با عجله انجام بدهم ،و زود زود خلاص شود وبه نتیجه برسم که علت بسیار از استرس هایم و لذت نبردن از لحظات زندگی همین بوده است.ولی با این فایل خیلی ارامش گرفتم و نشانه ای عالی بود برایم که ارام بگیرم قرار داشته باشم وبا ارامش ودقت و راحتی اعمالم را انجام بدهم. حتا ازنوشتن کمنت ام لدت ببرم با ارامش بنویسم نه اینکه زود تمام شود واین اگاه بودن برانجام هرعملی باعث می شود زندگی برایم لذت بخش شود و از لحطه هایش لذت ببرم. تمرکزم روی نکات مثبت ان موصوع میگردد مثلا وقتیکه اشپزی میکنم برفراوانی وتنوع انواع ان مواد که برای اشپزی نیاز است تمرکز میکنم وخدا را شکر میکنم وحس عمیقی سپاسگزاری ازین نعمات برایم دست میدهد واز اشمزی ام لذت میبرم، و اینکه با حوصله و ارام این روند را پیش میبرم یعنی با شوق و لذت و ارامش.پس وقتیکه این شخصیت را در هرعمل خود وارد کنم زندگی خیلی لذت بخش خواهد شد.یاهم مورد دوم اینکه دقیقا بعد از سه روز که تاریخ پرواز ما مشخص شده بود و قرار بود امریکا برویم دونالد ترامپ برای سه ماه تمام پروسه ای مهاجرتی را به توقع انداخت که واقعا مدتی دچار فراموشی در قوانین شده بودم و دنبال این میگشتم که چی باوری مخربی درمن است که در دقیقه 99 این اتفاق برایم بیافتد ولی درین یک ماه ونیم با انکه ده ها حرف وسخن درین مورد بود که دیگر پروسه ای مهاجرتی افغان ها متوقف خواهد شد ولی من توانستم ازاخبار دوری کنم و امروز زیاد روی این مورد فکرکردم و باخود حرف زدم که خیری این کار برای من چی بوده است؟ ،و خیلی زیاد ذهنم نسبت به این تعویق افتادن باز شد اینکه من خیلی عجله داشتم ولی حال تمام تلاشم این است که از روزهایم ازکارهای که انجام میدهم لذت ببرم،روزهایم را بدون انتظاری از پیشرفت پروسه ای مهاجرتی خوش بگدرانم و امیدوار باشم و اینکه دردلی همین طوفانی ها ارامشم را حفط کنم و بخودی حقیقی ام وصل شوم.چون از روزی که این مهاجرت را بخواستی خودم شروع کرده ام با اموزش های استاد بوده ام و ده ها اتفاق خوب درین مدت برایم افتاده است وحس میکنم تمام این پروسه را خداوند از شروع تاحال درحال دریف کردن است و حال هم همینگونه می باشد و هرچی باشد برای من خیر است. واینکه هرروز من ازخداوند خواسته ام که مرا به راه راست هدایت کند راه کسانی که برانها نعمت داده است ،مرا در مسیر ارامش حقیقی هدایت کند،مرا تسلیم وپدیرایی خود بگرداند امروز وقتیکه فکرکردم دقیقا پی بردم که این خواسته ای من بود که سه روز پیش از پرواز ما پروسه متوقف شد چون من دنبال ارامش بودم که ارامش حقیقی را کشف کنم چی اتفاقی بیشتر ازین می توانست مرا به عمیق درک از ارامش برساند؟ زمانی حس کنی بعد دوسال منتطر پروسه ای مهاجرتی ات در دقیقه 99 که پرواز مشخص شود و سه روز مانده به ان پروسه متوقف گردد چی چیزی بیشتر ازین مرا به مفهوم تسلیم بودن می توانست اشنا کند؟ انهم زمانی هیچ چیزی نداشته باشی برگشت به کشورت،خانه،ماشین،شغل،کاری شخصی همه را رها کنی و بیایی کشوری دیگری تا پروسه ای مهاجرتی خود را پیش ببری!حال که میبینم هر روز بیشتر برمفهوم تسلیم بودن وارامش داشتن پی میبرم هرروز بیشتر اگاهی های برقلبم الهام میشود که دقیق باخودم میگویم بله حقیقت است درست است این است چیزی که من به ان نیاز داشتم و میدانم این سختی های زندگیم بوده که مرا به ارامش حقیقی نزدیک ساخته است چون پیش ازان ارامش را درعوامل بیرونی جستجو میکردم ولی حال میدانم هیچ چیزی به انسان نمی تواند ارامش بدهد بجز درون او که از باورهای الهی سرشار باشد .و کنترل نجوای ذهن اس و حس حصور خداوند.
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوندی که هرچه دارم از آن اوست ،
خدای من چقدر استاد دلچسب صحبت میکنه وقتایی که انگار توی زمانه خودم گم میشم میام و یه فایل انتخاب میکنم گوش میکنم ، اصلا ما بد عادت شدیم نمیتونیم به حرفای اساتید دیگه ای گوش کنیم حتما باید اینجا باشیم و این مباحث و گوش کنیم ، چنان ارامشی مهمان وجوپ من میشه که انگار زندگی یه جور دیگه ای شکل میگیره واسم و خیلی راحت و آسون تر به ادامه زندگیم میپردازم ، خدایا شکرت برای همه چیز ،
این موضوع و من چند ماهیه درکش کردم که باید به اصل پرداخت ،
حتی من بعضی وقتا زیاد از خونه بیرون میرفتم و خودم و با کارهای بیهوده خسته میکردم و وقتی که برمیگشتم به کار خودم و شغل خودم دیگه انرژی خاصی نداشتم برای اون کار و همین موضوع باعث میشد که نتیجه خاصی نگیرم ، یهویی سر همین موضوع متوجه شدم که دارم از اصل ماجرا دور میشم دارم وقت تلق میکنم و این موضوع که سر اصل بمونم خیلی منو رشد داد توی کسب و کار شخصیم…
ممنونم از شما و این مباحث فوق العاده ای که مطرح میکنید
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به همگی
خداروشکر بخاطر یکی دیگه از قسمتهای روزشمار تحول در زندگی
محتوای اصلی این قسمت اینکه برای درک قوانین جهان اینقدر دنبال تکنیک ها و حرفهای جدید نباشیم نتنها فقط برا درک این قوانین بلکه در هر کار و موضوعی که میخواهیم مهارت کسب کنیم و درک کنیم باید این فرمول رو در نظر داشته باشیم که همش دنبال چیزهای جدید نباشیم بلکه پیرو اصل و اساس باشیم و همیشه سعی بر تکرارشون کنیم اونوقت میبینیم که چقدر قدرتمند و ارزشمندن دیگه از یه جایی به بعد خودبخود خودمون زیاد میلی به دنبال فقط چیزهای جدید و عجیب غریب نداریم چونکه رعایت اصل و اساس در هر کاری باعث میشه که خود به خود فرعیات و چیزهای جدید و عجیب خودشون درست بشند،،
من اوایل برا درک قوانین و خیلی موضوعات دیگه زیاد درک نمیکردم که نکات اصلی رو باید همیشه مدنظر داشته باشم و همیشه باید زیاد تکرار کنم اما هرچقدر بیشتر ادامه دادم و تجربه کردم واقعا درکم به این موضوع بیشتر شد و مقاومت هام کمتر شد تقریبا یکماه هست
برا درک بهتر و درست جا افتادن اصل قوانین جهان هستی تمرکز اصلیم رو قانون آفرینش هست و واقعا هرروز دارم به یکی از فایل ها گوش میدم هربار یه نکته جدید میشنوم و گوش هام بازتر میشه و برا مهارت کارم تمریناتی که پایه و اصلی هستند تکرار میکنم هرروز درکم داره بهتر میشه الان خیلی کمتر دنبال چیزهای جدید هستم چونکه اینو میدونم وقتی اصل قدرتمند بشه و زیاد تکرار و تمرکز بشه بقیه چیزها خود به خود درست میشه
یکی از آگاهی های بسیار خوب رو در قانون آفرینش همیشه میشنیدم بااینکه میخواستم اما نمیتونستم در مرحله درک کافی دریافت کنم اما با تکرارش و فکر کردن بهش امشب بهتر برام جا افتاد و باورش برام خیلی بیشتر شد یهو احساس کردم یه لول درش رفتم بالاتر چونکه پشت این «یهو» صدها بار تکرار و فکر کردن و مثال زدن بود
استاد وقتی درمورد قربانی کردن قوم بنی اسرائیل میگی خدا بهشون گفته فقط یه قربانی کنید اما اونا دیگه درگیر فرعیات شده بودن که چجور،چه رنگ یا چه اندازه گاوی باشه
دقیق مانند اکثر مردم زمانه الان کل زندگیشون درگیر فرعیات هستند وقتی آدم به کارها و رفتارهاشون نگاه میکنه چقدر خنده اش میگیره یا مانند عید قربان دیگه به یه عالمه فرعیات و خرافات چسبیدن اما در اصل عملکرد درست صفر هستند،،
مثلا من خودم چند روز پیش گفتم بجای اینکه بخوام مغزمو فقط پر کنم از اطلاعات یا آگاهی های بدون عمل بلکه ببینم چه کارهای عقب افتاده ای دارم برم اول همونارو انجام بدم تا احساس باورپذیریم بالاتر و بیشتر بشه و چندروزه که دارم انجامشون میدم یکیشون دو روز دیگه تموم میشه و پرونده اش بسته میشه
دوتا دیگه شون هم که در حال انجام هستند و خداروشکر از چهار پنج روز قبل چندتا نکته رو بیشتر یاد گرفتم و درکم بالاتر رفته و چقدر امروز احساس قدرت بیشتری میکردم که من میتونم بقیه کارهارم انجام بدم و اینکه چقدر احساس سبک تر شدن ذهنمو میکنم ،،
*خدای من الان چقدر بهتر درک میکنم در تمام زندگیم در هرکاری نتیجه نمیگرفتم بخاطر عدم تمرکز و بیشتر توجهم ناخودآگاه به فرعیات
و اطلاعات زیاد و تکنیک های زیاد و عجیب و جدید بوده
و هربار که نتیجه گرفتم بخاطر تکیه و تمرکز و تکرار بر اصل بوده*
من الان این موضوع رو خیلی با درک و لذت بیشتری دارم احساس و تجربه میکنم چونکه هرروز دارم نکات اساسی رو که فکر میکنم تکرار و مرور میکنم اصلا برام تکراری نیستند اتفاقا خیلی هم برام دارن لذتبخش تر و جا افتاده تر میشند
واقعا اگه این موضوع رو بپذیریم و درک کنیم خیلی تغییرات و اتفاقات عالی رخ میده
بهترین و بیشترین تغییرات و پیشرفت هارو برا همتون آرزو میکنم.
بنام یکتای هستی بخش
روز 119 سفرنامه
لایو
سلام بر استاد عزیزم مریم جان و دوستان نازنینم
من هم اوایل که زیاد با قانون آشنایی نداشتم به همین شکل بودم که مدام دنبال چیزای جدید بودم چون هدایت من هم به سایت استاد در واقع از جایی شروع شد که من دنبال چیزای جدید بودم.ولی هر بار که چیز جدیدی رو یاد میگرفتم دچار سردر گمی میشدم چون واقعا نمیدونستم که باید به کدوم عمل کنم.اون اوایل که به استاد آشنا شدم تو این فکر بودم که زودتر دوره ها و فایلهای استاد رو تموم کنم و برم سراغ کتابای دیگه یا ببینم دوره ی جدید یا لول بالاتر از این دوره ها چی هستش.این موضوع خیلی منو دلسرد میکرد چون زمان کافی برای یادگرفتن و عمل کردن برای چیزهای جدید نداشتم تا اینکه توی یکی از فایلهای توحیدی استاد دیدم که استاد گفتن دنبال دوره هایی مثل تند خوانی که از سایت حذف شدن نباشید چون اونا اصل نیستن.گفتن اصل همون چیزاییه که الان تو سایته.از اون روز چقدررررر من آسوده تر شدم چقدررر فکرم بازتر شد چقدرررر احساس کردم که زمان کافی دارم برای پرداختن به اصل.اما به صورت ناخودآگاه این هنوز تو وجودم هست که میل به فایلهای جدید درمن خیلی بیشتره تا فایلهایی که قبلا چندین بار گوش دادم.و انگار هنوز باور نکردم قانون فقط تکراره یک سری اصوله.و تکرار و تکرار و تکرار.
همین.
اینو باید بارها به خودم یاد آوری کنم تا ذهنم درک کنه و دنبال مطالب جدید نباشه.
از خدای خوب و مهربونم سپاسگذارم که منو به بهترین جای ممکن در این جهان و به بهترین استاد در جهان و اصل و اساس قوانین این جهان هدایت کرد.
عاشقتونم
لایق بهترینهایید