live | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدف - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/03/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-26 02:21:152024-11-08 04:55:18live | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به دوستان گرامی و استاد عزیز
من واقعا تا به حال کامنتی ننوشتم و از الان به بعد تصمیم گرفتم بعد از هر فایل فقط بنویسم و به چیزی فکر نکنم.
شرایط من الان فوق العاده سخته.پر از شک و اضطراب و استرس و نگرانیم.از خداوند خواستم تو این راه کمکم کنه.نشانه رو زدم و به این فایل هدایت شدم.
کلا من به فایلای بلند توجه خاصی نشون نمیدادم و ازشون رد میشدم میرفتم سراغ فایلای کوتاه.الان گفتم بسه دیگه زهرا.خسته شدی از این اوضاع و باید بری جلو باید درستش کنی.هنوز فوق العاده مقاومت نشون میده ذهنم هی میخواد جلومو بگیره تلاشم رو بی ارزش نشون بده
ولی من میرم جلو به امید خدا.همیشه گفتم که خدایا من فقط تو رو دارم.از ترس ها از نگرانی ها از استرس ها به تو پناه میبرم تو تکیه گاه امن من هستی.
این فایل مسیرم رو نشونم داد انگار.نقشه راهم رو نشونم داد.قدم اول نوشتن بود. بنویس چی
میخوای بدون اینکه فکر کنی چجوری و از چه راهی قراره بیاد.از خدا بخواه و بگو خواسته های من اینه.باور کن که میشه باور کن لیاقتشو داری
باور بهترین ها رو داری و لیاقت تو تجربه زندگی راحت لذت بخشه
در مورد روابط با دیگران این بود که تحسینشون کنی.جلوشون پشت سرشون از خوبی هاشون بگی.غیبت اون ها رو نه بلکه تو و زندگیت رو نابود میکنه و در عوضش تحسین هم الگو میسازه که بله که میشود.و معجزه میکنه
این که تو هر شرایطی باید احساست رو خوب نگه داری و در جهت مثبت از یه اتفاق استفاده کنی
خوش باوری رو با ساده لوحی اشتباه نگیری
صدای قلبت رو بشنوی به قلبت توجه کنی که اون تو رو هدایت میکنه و میگه چی خوبه چی بد
با توجه به قانون تکامل یعنی باید هم صبور باشی هم به خودت توجه کنی ببینی چه احساسی داری
باور کنی همههه چی دست یافتنیه و می شود.بخدا که میشود
ارامش ،حال خوب،امنیت،ثروت،سلامتی،میشود
و مبحث فوق العاده تمرکز
من همیشه حواسم پرت بوده و چند تا کار رو با هم انجام میدادم.و همیشه یه جای کار اشتباه پیش میرفت و میگفتم خدایا چرا اینجور میشه پس
همون موقع میفهمیدم که تمرکز ندارم.ولی نمیدونستم چطور درستش کنم
تمرکز یعنی این که با تموم وجود کار کنی.جوری که غرق بشی بدون حواس پرتی.اوایل ممکنه گیج بشی ولی با ادامه دادن در ها باز میشه راه ها پیدا میشه.
فقط باید متعهد باشی و متمرکز رو اون کار کنی حتی با قدم های کوچیک بهترین میشی تو اون کار
وقتی خداوند تعهد تو رو میبینه که میخوای روی خودت و روی اهدافت کار کنی در ها رو باز میکنه نعمت ها رو نمایان میکنه.
یک هدف رو انتخاب کنی و تمام تمرکزت رو بزاری رو اون هدف و با تموم وجود روش کار کنی و هر روز یه قدم کوچیک برداری میترکونی و بهترین میشی تو اون کار
تغییر استمرار میخواد تعهد میخواد
هر روز حتی با قدم های کوچیک
به خودم قول دادم که هر روز روی فایل ها کار کنم و کامنت بزارم بعد هر فایل
از روزی یک فایل شروع میکنم
و قول دادم که ترس و نگرانی هام رو کنار بزارم و مجبور کنم خودم رو به توجه روی نکات مثبت که بهم احساس خوب میدن
خدایا شکرت برای اگاهی های این فایل
خدای بزرگ من ازت ممنونم.
بنام خداوند بی نهایت مهربان
سلامت خدمت شما استاد عزیز عباس منش و خانم شایسته
سلام خدمت دوستان جانم
وقتی دکمه مرا به سوی نشانه آم هدایت کن را زدم این قسمت از صحبت های لایف آمد
به دلیل مشغله های کاری ام نتوانستم فایل را بیشنوم فقط متن را مطالعه کردم برایم جذاب بود
امروز فرصت فراهم شد و فایل را گوش کردم من در حالیکه مصروف کار هستم و در جریان کار هندز فری را می ذارم تو گوشم و این فایل ها را می شنوم
با شنیدن صحبت های استاد یکسری موضوعات را متوجه شدم
اول اینکه خودم بعضی موقع سرشوق می شوم و هدف های را برای خودم می نویسم و باجدیت چند روزی دنبال می کنم و بعد از مدت های متوجه می شوم که کلا فراموشم شده وخلی مدتی هم سپری شده و من از این هدفم هیچ نتیجه نگرفته ام و این صحبت ها باعث شد که به خودم بیایم که بله من تمرکز نداشتم و تمرکز من پراکنده بوده و روی چند موضوع می چرخیده
استاد بسیار ممنونم که اینقدر خوب و عالی موضوع تمرکز را باز کردید و تازه متوجه شدم که من در کدام مرحله از کار هستم
و همین نداشتن تمرکز است که من به هدف هام نرسیده ام
ولی به یاد می آورم بعضی از خواسته هایم را که من باجدیت و تمرکز بالا دنبال می کردم و نتیجه بسیارعالی را هم می گرفتم
استاد مورد تحسین و تعریف و تبریک برای دیگران گفتید
من از وقتی این موضوعات را از شما یاد گرفتم در فایل های متعدد شما روی این موضوعات پرداختید و من تلاش می کنم که این چنین کار هارا جدی گرفته و عمل کنم و این را می دانم که خلی خوب نیستم اما خلی بدهم نیستم چون در اول مسیر هستم همین کارهای مانند تعریف کردن تحسین کردن را گهگاهی انجام می دهم و یکسری کارهاو توانمندی های افراد را برایش یاد آوری می کنم می بینم که برخورد طرف چقدر با من عوض می شود و در خلی موارد این چنین کار هارا نتیجه اش را دیده ام و خداوند را صدهزار بارشکرت می کنم که این چنین عادت های را آموخته ام و دارم انجامش می دهم و این را هم می دانم که تمام این چنین رفتار نتایجش به خودمان برمی گردد پس چقدر خوب است که همیشه حرف درست و برخورد درست داشته باشیم
استاد همین موضوع غیبت کردن یا پشت سر مردم حرف زدن را من در گذشته ها هم رعایت می کردم و نمی دانم که چطور من این جوری بودم حتی بعضی موقع در فامیل که اگر صحبت از این و آن می شد که این جوری است و آن جوری من به شدت مانع آدامه دادن این صحبت ها می شدم و این کارم باعث ناراحتی اعضای فامیل می شد که تو اجازه حرف زدن را برای ما نمی دهی و من می گفتم چیکار دارید که دیگران چگونه زندگی می کنند و چی کارها را می کند یا نمی کند و این را هم خودم نمی دانستم خوب است یانه ولی در کل این عادت پشت سر مردم حرف زدن را نداشتم و حالا از شما شیندم که چی تاثیرات دارد در زندگی های مان
چون ما از خوبی های آنها حرف نمی زدیم و فقط از منفی ها و ناملایمات ها صحبت داشتیم و چقدر خوب است که بیاموزیم پشت سر دیگران از خوبی هایش صحبت کنیم
و حرف دیگر اینکه استاد با این توضیحات شما تازه می فهمم که کم کم دارم درک می کنم و صحبت های شمارا متوجه می شوم در حالیکه در گذشته هم این چنین موضوعات را می شیندم اما درک نمی توانستم و هضم کرده نمی توانستم
استاد عزیزم خلی خلی ممنونم که این فرصت را در اختیار ما قرار دادی که بیاموزیم و خودمان را رشد دهیم
خداوند حفظ تان کند
بسم الله النّور
سلام استاد عباس منش عزیزم
استاد نمی دونم چطور از شما تشکر کنم برای این فایل. حدود چهار روز پیش این فایل نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی ایم بود ، وای خدای من. چند تا کار هست که من به شدت بهشون علاقه دارم ، و بارها امتحان کردم که فقط مشغول یکی از این کارها باشم اما بعد از سه چهار روز میدیدم نمی تونم ادامه بدم و واقعاً برای انجام دادن اون کارها هم عطش دارم و انجام دادن همه اش با هم بهم احساس خوبی میده ، دوباره یه برنامه دیگه تنظیم می کردم و بازم میدیدم همه چی قاطی میشه ، خلاصه که استاد چند ساله که نتونستم یه راه خوبی برای حل این مسئله ام پیدا کنم. تو این حدود چهار سال عضویت در سایت شما چند بار برای درخواست هدایت ، نشانه من روز زدم الان یادم نیست که چه جوابی گرفتم ، تا اینکه چهار روز پیش واقعاً هیچ کاری نمی تونستم بکنم ، یه اضطرابی وجودم رو گرفته بود، یاد نشانه افتادم و رفتم رو دکمه ی نشانه کلیک کردم و وای خدای من این فایل اومد، یعنی شوکه شده بودم آخه چقدر دقیق و واضح بود. ممنونم استاد برای این فایل های ارزشمند ، ممنونم برای این قابلیت بی نظیر نشانه ی امروز.
چقدر قشنگ توضیح دادین، احساس کردم تا حالا هیچی از تمرکز نمی فهمیدم! الانم میدونم که هنوز درکم کامل نشده. اما میدونم که همین مقداری که فهمیدم باعث کیفیت عجیبی تو کارام شده. عشق به همه ی اون کارها باعث شده بود که برنامه ای بریزم که در طی روز حداقل نیم ساعت برای هر کدومشون وقت بذارم. همیشه هم میگفتم چرا وقتم آزاد نمیشه که با خیال راحت به کارای مورد علاقه ام برسم …. خلاصه که اون روز صبح انگار خیلی داغون بودم و گفتم خدایا خودت بگو بهم چکار کنم ، یاد نشانه افتادم و رفتم تو سایت ، یعنی در واقع هدایت خدا بود که یادم انداخت و این فایل اومد و من تا حدود زیادی متوجه بزرگترین اشتباه خودم شدم ، عدم تمرکز!
من یک ساعت مشخص می کردم برای انجام کاری اما ممکن بود وسطش کار دیگه ای هم انجام بدم حالا این تو همه ی کارام بود دیگه . اولین باری که به فایل گوش کردم ، فکر کردم که منظور استاد اینه که کلاً همه کارام رو باید بذارم کنار و بچسبم به هدفم ، اما بعد از یکی دو ساعت دوباره فایل رو گوش کردم و همینطور که به گوش کردن ادامه دادم شنیدم که استاد میگن که منظور از تمرکز این نیست که بقیه ی کار و زندگی رو بذاریم کنار و اینجا جایی بود که دقیقاً جواب سوال من بود ، اینکه تمرکز به این معناست هر روز و حتماً هر روز باید برای اون هدف قدمی برداریم حالا نیم ساعت وقت میذاریم یا پنج ساعت و یا حتی پنج دقیقه! باید هر روز باشه. و وقتی این رو شنیدم خیلی خوشحال شدم چون دیدم بهم این امکان رو میده که با خیال راحت برای اون کارایی که اینقدر بهشون علاقه دارم وقت بذارم. خیلی اون روز آروم شدم و چند ساعت بازم به کارام فکر کردم و دیدم این که هر روز بخشی از روز رو به اون چند کار بپردازم که البته هر کدومشون رسیدن به هدف مهمی رو به دنبال دارن من رو خیلی راضی و آرام میکنه و رفتم یه برگه برداشتم و تمام اونا رو و میزان زمانی که در هر روز قراره به اون کار اختصاص بدم رو نوشتم و ستون اول هم تاریخ ها رو نوشتم ، برگه A5 بود و تاریخ تا 24 ام شهریور جا شد. 31ام مرداد شروع کردم ، وقتی شروع کردم هدایت شدم به اینکه تایمر بذارم ، همیشه فکر می کردم نیم ساعت که چیزی نیست ، با نیم ساعت کار روی هدفی مثلاً چه اتفاقی میخواد بیافته! اما اون روز یه نکته ی مهمی رو فهمیدم . اون روز متوجه شدم که من قبلاً از تمام اون نیم ساعت برای اون کار استفاده نمی کردم! مثلاً وسط اون کار بودم یاد یه چیزی می افتادم و می گفتم خب این فقط دو دقیقه وقت می بره انجام میدم و باز بر می گردم سر کار اولم ! اون روز فهمیدم که وسط هر کارم شاید دو سه بار این عدم تمرکز رو داشتم ! مثال بزنم ، مثلاً داشتم در مورد مطلبی مربوط به کارم تو اینترنت تحقیق می کروم یهو یادم میافتاد که کامنتی که دو سه روز پیش نوشتم تائید شده یا نه! بعد میومدم تو سایت و یه سری میزدم و میرفتم ! یادم اومد که بعضی وقتا اصلاً دیگه یادم می رفت که من مشغول کار دیگه ای بود! وقتی این اشتباه بزرگم رو فهمیدم تمرین کردم تا اینکار رو دیگه نکنم! با خودم گفتم که وقتی تایمر تموم شد می تونم برم سراغ اون کار! حالا هر چی که باشه ، باید صبر کنم تا کاری که الان مشغولش هستم رو با تمرکز تموم کنم بعد. بعد دیدم که واقعاً اگه تمام تمرکزم روی اون کار باشه چقدر این نیم ساعت با برکت میشه برام و این خییییلی حس خوبی بود برام. خیلی حالم رو بهتر کرد و آرامشم رو بیشتر کرد.
دیشب داشتم تمرین طراحی ام رو انجام میدادم به خودم گفتم من نیم ساعت وقت دارم که این طرح رو بکشم ، اول باید تمرین دست گرمی رو انجام میدادم و بعدم طرح رو می کشیدم و برای استاد می فرستادم. باورم نمیشد استاد عباس منش ، من تو نیم ساعت ، اول ده دقیقه تمربن دست گرمی انجام دادم و بیست دقیقه هم گذاشتم برای خود طرح و تونستم بکشم ، طرح ساده ای بود اما جزئیات و رعایت زاویه ها برای استاد خیلی مهم بود. اولین باری بود که این طرح رو می کشیدم ، کشیدم و فرستادم ، امروز رفتم تو گروه کلاس و دیدم استاد کلی از طرح من تعریف کردن و کلی بهم آفرین گفتن و تازه بعد از همه اینا گفتن که نمی دونم با چه کلامی احساسم رو به شما برسونم! من یه لحظه جا خوردم ، چند بار وویس استاد رو گوش کردم و به طرح خودم نگاه کردم . من قبلاً برای کشیدن چنین طرحی زمان بیشتری میذاشتم، خوب میشد اما هیچ وقت چنین بازخوردی از استاد نداشتم. من همین اول راه دیدم اثر تمرکز رو. یه هدف خیلی مهمی هم دارم که دو سال بود می خواستم انجام بدم نمیشد ، چون می گفتم آخه یه ساعت در روز چه فایده ای داره! انجام دادن این کار من رو به استقلال مالی میرسونه . چند وقت پیش فقط به خاطر اهمیت این موضوع شروع کرده بودم و گفتم روزی یه ساعت روی اون موضوع کار می کنم ، از روزی که این تصمیم رو گرفتم تقریباً تمام روزها روی اون موضوع کار کرده بودم اما اون هم تا این حد تمرکزی نبود و من اصلاً چیزی از تمرکز نمی دونستم. این سه روزی که برای اون کار هم وقت گذاشتم البته فعلاً نیم ساعت گذاشتم (وقتی رو غلطک بیافتم حتماً تایم بیشتری براش میذارم)، البته نیم ساعتی که سعی کردم تمام ذهنم روی اون کار باشه ، اصلاً به ایده هایی هدایت شدم که باورم نمیشد، قبلاً ساعت ها بهش فکر می کردم چنین نتیجه ای نمی گرفتم. یه مثال دیگه که اهمیتش از اینایی که گفتم بیشتره این بود که از همون چهار روز پیش تصمیم گرفتم کتاب رویاها رو دوباره بخونم ، تا حالا هم نشده بود که حسسسسسابی ته این کتاب رو در بیارم. این بار گفتم باید تمرکزی کار کنم ، جمله ها رو بفهمم و فکر کنم و بعد عمل کنم و بعد برم جمله های بعدی، وای خدای من ! باورم نمیشد من این کتاب رو قبلاً چند بار خونده بودم ، فصل اولش رو هم بعضی از جملاتش رو چندین بار نوشتم اما انگار اولین بار بود میخوندم!طولانی میشه اگه بخوام همه رو بگم.اما این جمله رو باید بگم و تاثیری که روی من گذاشت. “اگر خودتان را لایق بهترین ها نمی دانید باید ریشه ای این موضوع را یافته و نابود کنید . باید این باورهای کهنه را تغییر دهید. باید این بیماری فکری را درمان کنید…..!” روی این جمله ها فکر کردم ! با خودم تکرار کردم ! اولش گفتم البته که من خودم رو لایق میدونم! اما بازم فکر کردم گفتم اگه من واقعاً خودم لایق می دونستم پس تا حالا باید به خواسته هام می رسیدم ، دست به قلم شدم و گفتم باید افکارم رو بریزم رو کاغذ . من با خط ریزم دو صفحه و نصفی باور منفی نوشتم که تمامش برمی گشت به احساس عدم لیاقت!!! داشتم می نوشتم که تایمر زنگ خورد ، و جالب اینکه من پارسال برای زنگ تایمرم صدای خودم رو ضبط کرده بودم که میگم: رو خواسته هات تمرکز کن! اما اون موقع هیچ درکی از تمرکز نداشتم! الان وقتی تایمی که گذاشتم تموم میشه صدام پخش میشه که رو خواسته هات تمرکز کن! و چه حسسسس خوبی بهم میده.
منتظرم فردا صبح برسه و من ادامه بدم نوشتن و پیدا کردن ریشه های منفی احساس عدم لیاقت رو، الان واقعاً نمی دونم با اینهمه افکار منفی چکار کنم! اما یقین دارم باید ادامه بدم و خودش دستم رو می گیره و راه رو نشونم میده.
قبل از این چهار روز همیشه فکر می کردم چقدددر وقتم کمه و چرا روزی نمرسه که احساس آزادی داشته باشم ، الان تو این چهار روز میگم خدایا چقدر وقت دارم ، پریروز کیک پختم و امروز برای اولین بار کلوچه پختم و از اون لیست روزانه ای که گفتم فقط دو تا کار مونده که یکیش رو بعد از این کامنت انجام میدم و یکیش هم نوشتن شکرگزاری قبل خواب هست ، حالا شما حساب کنید الان ساعت دو و نیم بعدازظهره و من چقدر کارای دیگه هم می تونم انجام بدم…. خدایا شکرت چقدر آراااااااممممم…..
داشت یادم می رفت ، توی این چهار روز اخیر من سه تا کامنت گذاشتم، مدت ها بود که دلم می خواست کامنت بذارم اما وققققت نداشششتم. خخخخ، خنده ام گرفت. خوشحالم استاد خوشحالم ، چقدر تمرکز نعمت ها میاره برامون، برلی من این نوشتن کامنت هم یکیشه که خیلی دوستش دارم.
متشکرم استاد ، همین جا تعهد میدم که این موضوع تمرکز رو خیلی خیلی جدی بگیرم و اینقدر ادامه بدم که یه روزی وقتی از نتایجم می نویسم یا براتون میگم شما هم مثل استاد طراحی ام بارها من رو تحسین کنید .
استاد خدا حفظتون کنه، این فایل به جز بحث تمرکز کلی نکات ارزشمند دیگه ای هم داشت که خیلی لذت بردم .
ممنونم از شما ، خیلی ممنونم. با تمام وجودم می نویسم که از شما ممنونم…..
خدایا ، شکرت هزار هزار هزار مرتبه شکرت خدای عزززیزم… مرسی که من رو به این مسیر زیبا هدایت کردی …. سپاسگزارم مهربان جان
اللّهم ثبّت اقدامنا…..
سلام خدمت استاد و مریم عزیزم
خداوند را شاکرم که از زمانی که تصمیم گرفتم اتفاقاتی که برام رخ میده رو اینجا به اشتراک بزارم همواره و هرروز اتفاقات بهتر و شگفت انگیزتری برام رخ میده.
نشانه ی امروز من این صفحه بود…
و چه نشانه ای بهتر از یک ویدیو راجع به تصمیم گیری و هدف گذاری و شروع جدید در زندگی
به راستی شروع جدید برای من چه زمانی هست؟ شروع سال جدید؟ روز تولدم؟ نه
شروع من همین امروز و هرروزی هست که خداوند خودش رو به زیبایی بهم نشون میده
تولد من همین امروز هست…
من امروز با درک خدای زیبا در قلبم متولد شدم
من امروز خداوند رو فهمیدم ، وقتی که دوباره همون جوری که همیشه کار میکردم کار انجام دادم اما امروز نتیجه متفاوت بود
امروز اون حلقه ی گمشده ای که دوساله در کارم داشتم رو پیدا کردم و امروز فهمیدم تمام این دوسال که همه جوره علم کارم رو یادگرفتم اما نتیجه برام حاصل نمیشد دلیلش چی بود.
خدایا ازت سپاسگزارم
همیشه فکر میکردم خدا حواسش به این گنجشک های کوچولوی شهرمون هم هست که تو زمستون بی پناه نشن
خدا حواسش به درختا هم هست که بعد از اینکه خشک شدن و انگار که زندگیشون تموم شده اما باز سبز میشن و زنده!
پس چرا حواسش به من نیست؟
اما فهمیدم این من بودم که رومو برگردونده بودم…
فقط کافی بود تا یه قدم برمیداشتم
خدا باقیش رو درست میکرد…
ذره ذره ی این جهان، تمام اتفاقات کوچک و بزرگش و این نظم زیبا و شگفت انگیزش همه و همه گواه وجود خداوند قادر هست…
این انرژی بزرگی که همه جا هست… نور اسمانها و زمین… اول و اخر … ظاهر و باطن ….
همیشه اهداف بزرگ و بلند پروازانه ای داشتم
اما همیشه این سوال در ذهنم بود که چطور؟
و گاهی هم فکرمیکردم که شاید من فقط ادمی هستم که دارم تو رویا زندگی میکنم
اما بعد از شنیدن صحبت های استاد متوجه شدم من فقط روی نیروی محدود خودم حساب میکردم
روی خداوندی که همه ی این جهان از اوست حساب نکرده بودم…
الان دیگه حس خوبی دارم و احساس میکنم دیگه محدودیتی ندارم برای خواستن و میدونم محدودیت فقط در ذهن منه
کافیه که بتونم باورش کنم… همین… خداوند راهش رو به من الهام میکنه
ممنونم از استاد عزیز که برای ما همچون دست خداوند برروی زمین هستند و باعث هدایت ما شدند
دروداستادعزیزم ومریم مهربانم
وهمه دوستان عالیم
خوشحالم که یکباردیگرمی توانم ازصحبتهای ناب
وسراسردرس آموزاستادم نهایت بهره واستفاده
عالی راببرم عجب نشانه وفایل بی نظیری
بودباتوجه به این روزهاکه درکنارعزیزدلم به
لطف قانون سلامتی روزهای شادوسالمی از
لحاظ رفتاری ورعایت اصول سلامتی وهمه چیز
سپری می کنیم وتمرکزنکته ای است که به قول
استادعزیزم غوغامی کند خدایاشکرت .
درموردعلی آقاهم چقدربرایشان خوشحالم که
چه زیباصحبتهای استادراباعملکردعالی ونتایج
بی نظیرتجربه کرده اند اندوچقدرلذت بخش
که استادبرای نتایج عالی ایشان خوشحال بودند
وچه درس طلایی هست همین نکته که می توان
تغییروتحول اساسی برایمان رقم بخورد ازرسیدن
افرادی که باتلاش ورعایت اصول برنامه وگوش
جان سپردن به صحبتهای استادوعمل کردن
این ثمرات عالی دربرداردوماهم درزندگی همین
روندرادرپیش گرفته ایم ویکی ازهزاران هزارنتایج
عالی سلامتی مان است که باهیچ ثروتی برای
شخص من قابل مقایسه نیست ازبهبودی بیناییم
گرفته تاکم شدن سایزووزنم وعشق به هرروزپیاده
روی وهندزفری رویاایی وگوش دادن به فایل های
استادعزیزم حین پیاده روی وعشق بازی باخدا
وتمرکزبرنقاط مثبت الهی صدهزارمرتبه شکر..
بازهم بی نهایت شاکروسپاسگزارم استادقشنگ
ومهربانم دوستتون دارم عزیزان دلم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی
بدرخشید.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام استاد عزیزززززم .
سلام مهربان استادم ،یادمه این فایلو از اینستا دیدم و تو لایو زنده بودم ،اما باورتون میشه استاد فقط گوشام اینا میشنید نه قلبم ،و اصلا تو صطح آگاهی الان نبودم ،اون موقه من سایت شمارو نداشتم و هرزگاهی داخل اینستا فایل هاتون رو میدیدم،الان بخاطره یه سوالی که توی ذهنم بود ،هدایت شدم به این فایل،
خدایاشکرت که همیشه هدایتم میکنی.
استاد اول فایل که بحث غیبتو گفتید،من یع آدمی بودم از قبل کلا اهل غیبت نبودم ،از وقتی ام که روی خودم کار میکنم کلا غیبتو ممنوع کردم،استاد میخوام تجربه خودمو بگم که چقدر غیبت نتایج مخربی داره،من دیروز نمیدونم چی شد که یه چیزی راجب یه بنده خدایی به مادرم گفتم ،البته بعدش که فهمیدم راجبش خوب نگفتم ،سریع نکات مثبتشونو یادآور شدم به خودم و تو دلم از خدا خواستم منو ببخشه،البته که خدا خیلی بخشنده است،استاد عزیزممممم نتیجه این کارمو بدنم و حسم بهم نشون داد و انگار یه آلارم خطری بهم داد که حواست باشه داری از مسیر خارج میشی و برگرد،من چون واقعا دارم روی خودم کار میکنم به محض اینکه از مسیر بخوام خارج بشم ،بدنم و حسم بهم میگه ،از این بابت هم سپاسگزار خدامم،این تضادا بهم نشون داد که ،غیبت،حسادت ،چقدر فرکانس منفی عمیقی دارند،من از تضادا درسم میگیرم،،،این اتفاق و این حس بد توش کلی خیر بود تا بفهمم ،من شکل بقیه بدنه جامعه نیستم ،مثه بقیه نیستم که برم بشینم پای غیبت کردن،چون من واقعاااا اهلش نبودم با یه حرکت هشدار بهم داد شد و چقدر از این بابت خوشحالم که خدای عزیزمممممم این همه دوستم داره،این همههه عاشق منه و دلش میخواد من تو مسیر درست باشم ،
خدایاشکرت که منو هدایت کردی به این فایل زیبا و پر از درس.
سلام مجدد بر همه عزیزان قسمت دوم کامنتم
باورم نمیشه مگه داااریییم تا بیست دقیقه فایل و گوش دادم بقیه ش و دو سه روز بعد گوش دادم اصلا نمیدونم چی بگم هر دو بارش انگار نشانم بود و انگار دو تا فایل مجزا داشتم گوش میدادم خداای من الله اکبر
استاد مهربون من همین امروز تو محل کارم دو نفر داشتن راجع به پول و سود پول و این موارد که خیلی واردش نمیشم صحبت میکردن من همون موقع با خودم گفتم چیکار کنم بگم بهشون که اگه من مقدار پولی رو که دارم بدم بهشون اونا با پولم کار کنن و بهم سود بدن چطوری میشه تو کش مکش این بودم ک بگم نگم ذهنم میگفت حالا تو اطلاعات کسب کن اصلا ببین چی میگن شاید بگن پولت کمه و این داستانا ازونورم منتظر بودم قلبم ببینم چی میگه داشتم به احساسم توجه میکردم که یهو صدام زد مدیرمون که خانم گلی چرا کارتو انجام نمیدی زل زدی ب ما گفتم هاا نه تو فکر بودم بعد از کش مکش ذهنم اومدم بیرون چون هنوز مطمئن نبودم کار درستیه یا نه باور مخرب توش هست یا نه تازه من اینا رو خیلی وقته میشناسم و میدونم مبلغ من براشون خیلی مبلغ بالایی نیست و پولم و بالا نمیکشن به قولی و نخواستم خیلی بدبینانه نگاه کنم اما گفتم حالا فعلا بیخیالش شو خدا هدایتت میکنه چیکار کنی رو روانشناسی ثروتم داری کار میکنی قطعا میفهمی چی درسته چی غلط بزودی فعلا رهاش کن که اومدم خونه و بعد اینکه جلسه سوم و ثروت و گوش دادم مجدد برای بار چندم گفتم برم باز چنتا فایل دراین باره ببینم بعد یبار دیگه هم بیام گوش بدم و برای اون جلسه کامنت بزارم که یهو قلبم گفت ادامه این فایل و ببین و چه خوش گفت
خدایااا باز نکته طلایی «اگه من میخوام به هدفم برسم باید تمام تمرکزمو بزارم رو هدفم » جدیدا یه فکر یا حالا ایده ای به ذهنم رسیده که هی با عقب میندازمش بعد میگم در کنار این کارم انجامش بدم بعد با خودم که فکر میکنم میبینم شاید نتونم برای راه اندازی اولیه ش تمرکز بزارم روش نجواها هم هی میان میگن تمرکز نزاریا چون مصادف میشه با بیرون اومدنت از شغلت و نجواهایی ازین قبیل از طرفی هم میگم وقتی علاقم نیست وقتی کار برای خودم نیست وقتی ازادی زمانی و مکانی ندارم خلاصه این کش مکش ها هم یه قسمتی دیگه از ذهنمه که خیلی دارم کنترلشون میکنم مخصوصا با ضربه و فن نهایی ما خالق زندگی خودمونیم دارم میفتم به جونش منظورم از ریشه ش هست چون واقعا دیگه نمیخوام جنگ کنم با ذهنم از روش منطق و دوستانه پای مذاکره میشینیم باهم
استاد این مثال ارنولد خیلی بجا بود اگه اشتباه نکنم تو دوره عزت نفس هم راجع بهش گفتید و چقدر شنیدن دوبارش و مثالش بجااا بود پنج دقیقه پنج دقیقه فایل و استپ میکنم که یوقت نکته ای نگذره و کلی ذوق و شوق میکنم از درک اگاهی ها خدایا شکرت
چقدر خوب که از خودتون مثال میزنین حتی اگه تکراری باشه بهترین الگو برای منه چون یاد موارد مشابه میفتی و باورت تقویت میشه این مثال بازی کامپیوتری که گفتین یاد مورد مشابه ش برای خودم افتادم من خیلی به گیم و بازی و این موارد علاقه دارم حالا بازی هایی با سلک سلیقه خودم از فوتبال که هیچ وقت نه خوشم اومده نه بازی کردم ولی هر نوع بازی رو حتی جنگی که معمولا دخترا دوس ندارن و دوس دارم یه بازی تو گوشی من و دوست پسرم مشترک بود و اون درصد بردش از من خیلی بیشتر بود و حرفه ای بازی میکرد تازه برای من کری نمیخوند اما من رفت تو ذهنم که ازش بزنم جلو و اینقدر اون بازی رو بازی کردم که از اونم حرفه ای تر شدم کلن تو بازی خیلی حسودم و دوس دارم تو هر بازی بهترین باشم یادمه بازی حکمم همینجوری یاد گرفتم اطرافیانم خیلی مسخره میکردن بازیمو و این باعث پیشرفتم شد خخخ الان که شما بهش اشاره کردین به این فکر کردم چرا این شیوه رو تو مسائل مهم زندگی به کار نبرم چرا تو اصل ازش استفاده نکنم و انگار تو ذهن من اون فرعیات خیلی باور پذیر تره تا مثلا اینکه من باور کنم مثل فلان دوستم میتونم درامد خیلی زیادی حتی بیشتر ازون داشته باشم مثل فلانی میتونم ازادی زمانی و مکانی داشته باشم و براش همینطور که برای یه بازی معمولی وقت گذاشتم دو براربرش و با جدیت وقت بزارم هم لذت بخش تره هم معنوی تر و هم اعتماد به نفس بیشتری بهم میده
امیدوارم این فایل کلی دریچه ذهنی مو باز تر کنه چون تا همینجاشم کلی تفکر کردم و گفتم راس میگه من چرا اینکارو نکنم چرا اون کار و نکنم وای خدایا خیلی خوشحالم
واقعا شبکه های اجتماعی شده رنج ما منو خواهرم اینقدر بیزار شدیم به هیچ عنوان حاضر نیستیم برگردیم اینستاگرام یا کانال های تلگرام یا کلن وقت گزرونی تو شبکه های اجتماعی داریم کم کم رو فیلم و سریال همینجوری میشیم البته اون و فعلا با سریال و فیلمهای ایرانی شروع کردیم به ندرت فیلم و سریال ایرانی میبینیم چون فیلمهای خارجی باز درصد باورسازی منفی ش کمتره یا نسبت به اجتماع و فرهنگی که از ما دوره خیلی کمتر تحت تاثیرش قرار میگیریم و بیشتر انیمیشن یا فیلمهای انگیزشی میبینیم کمترش کردیم نه که اصلا نباشه حالا باز خواهرم از من کمتر میبینه چون کلن علاقه ای تو این زمینه نداره
ممنونم استاد بینظیرم بابت این فایل بینظیر دوستتون دارم زیااد
سلام بر همه عزیزان
استاد خوشگلم چقدر قشنگ شدی
دلم برای کامنت نوشتن تنگ شده بود البته نه به این معنی که ازین فضا فاصله گرفته باشم تقریبا هر روز دارم تو سایت میچرخم اگه هم اینجا نباشم دارم رو دوره کار میکنم
بخاطر کار کردن روی دوره ثروت و موضوع مربوطه ش که تو جلسه سوم بود من رفتم تمام میاحث و موضوعاتی که بهش مربوط میشد کلید هاش و سرچ تو عقل کل راجع بهش گوش دادم و مطلب خوندم هرچند با فایل راحت تر بودم با شنیداری و تصویری بعد هدایت شدم به این فایل گفتم بزار گوش کنم همون اول فایل که گفتید چنتا موضوع و هدف و انتخاب میکنیم اومدم کامنت و بزارم استپ کردم فایل و یادم افتاد هدف سال گذشتم رابطه دلخواهم بود و اوایل سال با خرید دوره عشق و مودت و کار کردن به مدت شش ماه روش بدستش اوردم و بعد در راستای همون هدف پیش رفتم و عالی ترش کردم روز به روز بماند که ازون دوره کلی قوانین و ترمز هم پیدا کردم و برام بهتر جا افتاد مفهوم توحید و فرکانس و نزدیک شدن روح و جسم
اواخر سال گذشته متوجه شدم من بعد از گذشت مدتی که وارد سایت شده بودم و تو توضیحات و معرفی قانون افرینش 107 ارزو رو نوشتم تو دفترم و وقتی استاد میگفت تمام اونها تیک میخوره و بهش میرسی خیلی باور نکردنی میدیدم یسری هاش و و از خودم دور اما نوشتم ضرر که نداشت بعد شاید یک یا دو سال دقیق نمیدونم چقدر طول کشید رفتم سراغش دیدم نصف بیشترش و بهش رسیدم و با ماژیک هایلایتش کردم اینقدر برام ذوق اور بود و هیجان انگیز و خوشحال و سپاسگزار بودم که چند وقت یبار میرفتم سراغش با ماژیک و حداقل یدونه ش و خط میخورد بعد تموم شدن این فایل بازم اینکار و میکنم واقعا نوشتن معجزه میکنه من قبلا خیلی بیشتر مینوشتم مدتی هست که تعهد دادم بیشتر عملگرا باشم و نوشتار و دانش کافیه البته که هنوزم نت برداری میکنم
امسالم هدفم و گذاشتم رو ثروت خیلی ذوقش و دارم چون قبلا با تمرکز و کارکردن لیزری رو دوره ها جواب گرفتم اینبارم کاملا یقین دارم به هدفم میرسم و دارم براش تلاش میکنم که شما گفتید نگید چجوری همزمان شد با جلسه سوم دوره ثروت چجوری نگیم چطوری ترمزه
یادم افتاد به خرید گوشی خرید دوره ها که خواستم بود و با تکامل طی کردن بهشون رسیدم یادمه ثروت و تو سبد خریدم گذاشته بودم اینقدر روش زوم کردم و براش تلاش کردم تلاش ذهنی و کار کردم و یه جاهایی رها کردم تا در زمان مناسب که بهش احتیاج داشتم بدستش و اوردم زمانبندی خدا دقیقه دقیقه خدایا شکرت ️
قربونت برم استاد بینظیرم که اینقدر ارتعاش مثبت داری وقتی راجع به تحسین حرف زدی
امروز دقیقا داشتم به خواهرم میگفتم که چقدر خودمو و این خصوصیاتمو دوس دارم که مردمی و خوش رو خونگرمم یعنی ارتباط با بقیه رو خیلی دوس دارم در عین حال که خیلی بزرگشون نمیکنم
و چه درس بزرگی دادین که گفتین پشت سر ادمها خوبیشون و میگم و معجزه میکنه واقعیت با اینکه میدونم غیبت انرژیش منفیه و کار درستی نیست اما هنوز در خودم داشتمش حالا نه صبح تا شب راجع به هرکس اما راجع به یسری ادمها چند باری پشتشون حرف زدم هرچند کوتاه اما تکرار شده انکار نمیکنم ذهنمم الارم میداد بهم و یه جاهایی قطعش میکردم اما وقتی شما این موضوع رو گفتید انگار راه حلش و پیدا کردم اینکه به جای بدیشون بیام اگه میخوام راجع بهشون حرف بزنم خوبیشون و بگم باحاله ها اگاهانه میدونی که تمرین زندگیه و اگاهانه تکرارش میکنی تا جایگزین بشه و بشه عادت که خود به خود اون عادت بده حذف بشه مرسی استاد جون مهربون من
البته استاد منم وقتی دیدم عکس و با ذوق گفتم وااای خدای من انگار که فتوشاپه یعنی مطمئن بودم که واقعیه و شما بهش رسیدین چون هزاران بار نتیجه گرفته بودم از تک تک حرفهاتون حتی نتایج اندازه مورچه بزرگ و کوچیک برای همین باورم شد این ادم استاد خارق العاده منه و با خودم گفتم دختررر این ادم براحتی به همه چیییز میرسه چون اون زمان هم قدم به قدم با فایل ها پیش نمیرفتم یهو خواهرم اومد اون عکس و نشون داد چشمام از هیجان و تعجب و حیرت و خوشحالی و اصلا چی بگم چندین تا حس مختلف گرد شد جالبه تنها کسی که نه حس حسادتی بهش دارم نه حس های بد شمایین البته جالب نیست بخاطر فرکانس های خالص شماست ️
خدایا هزاران بار شکرت که باید این حرفها رو میشنیدم تا دقیقه بیست فایل و دیدم یک ساعت مابقی ش هم تو شرایط بهتر میبینم فعلا تا همینجا کامنت قسمت دوم کامنتم هم میزارم باز ممنونم استاد بینظیر من و مریم مهربون
سلام ندا خانوم عصر بخیر…
کامنت طولانی نوشتین ولی هر دوتاشو خوندم خوشحالم نتیجه گرفتین افرین ….
گفته بودین از عشق و مودت نتیجه گرفتین خداروشکر …
منم قبلا از کانال فیک خریدم و نتیجه نگرفتم ..
و الان حدود یکماهه خریدم و تا جلسه 6 گوش کردم چندین بار ..
میشه بگید چه باوری ساختین که نتیجه گرفتین از دوره ..و چه نتایجی گرفتین …تشکر
سلام دوست عزیز
ممنونم از شما
راستش من تو چند کلمه و چند خط نمیتونم براتون توضیحش بدم اگه دوره رو دارین و کامنتهای من تو بخش محصولات دوره عشق و مودت و بخونین متوجه میشین هر جلسه کلی وقت میزاشتم گوش میدادم و سعی میکردم هرچی استاد میگن و عمل کنم و الگو میدیدم تایید میکردیم و ادامه میدادم
بصورت کلی اگه بخوام بهتون بگم من رها بودم نسبت به خواسته م یعنی انتظار نداشتم با همون جلسات اول به رابطه دلخواهم برسم با خودم میگفتم جلسه رو تموم کردم بعد مشخص میشه که من چقدر روی خودم جدی کار کردم و نتیجه ش معلوم میشه اما در طول مسیر اینقدر با عشق و متعهدانه انجام میدادم و هدایت خدا رو دنبال میکردم که نتایج خیلی زودتر از اونچه فکر میکردم پدیدار شدن نتیجه تو اون دوره رابطم با اطرافیانم خودم و خدای خودم و داشتن رابطه عاطفی دلخواهم بود رابطه با اطرافیان که از همون جلسات اول معجزاتش مشخص شد رابطم با خدا هربار که پیش میرفتم بهتر و رابطه دلخواهم اومد اما من نمیدونستم این رابطه همونه که باید باشه من فقط لذت میبردم وقتی دوره تموم شد قبل و بعدم که مقایسه کردم فهمیدم نتایج پایدار و دلخواهم و گرفتم و همون شیوه رو تا الان ادامه دادم
امیدوارم شما هم بزودی نتایج دلخواهت و بگیری تاکیید میکنم به خواسته ت نچسب
موفق باشی
سلام استاد گرامی و دوستان صمیمی
الهی هدایتم را سپاس ، امیدم را سپاس ، تحولم را سپاس
امسال بهترین سال زندگیم هست و سالهای دیگه بهتر از امسال ، من منتظر معجزات هستم
یک یا دو هدف رو انتخاب میکنم ، هدفی که پیش نیاز اهداف دیگه باشه ،، برای رشد بیزینس ام ، با افراد بیشتری ارتباط برقرار میکنم ، و ایده شرکت در تورها و طبیعتگردی هست
موفقیت دیگران رو تحسین میکنم
الگوهایی رو پیدا میکنم که موفق شدند
خواسته های خودم که یه زمانی غیر قابل باور بود و الان بهشون رسیدم رو به یاد میارم
تمرکز بسیار بالا روی هدف انتخابی و هر روز یه اقدام در راستای اون هدف
ممنونم از آگاهی های ناب و بینظیر
سلام استادجان،سفیرعشق ودوستی،امسال شروع شده ویک ماه ازش گذشته ومن امروزاین فایل زیبارو دیدم،هدف من رسیدن به شادی،ثروت،آرامش ،عشقه،من میخام توسال جدیدگواهینامه میگیرم ،امسال میخام به درآمد میلیونی برسم،اینایی که میگم نیمه کاره س ومیدونم که میرسم،کلاس زبان مو ادامه بدم درواقع کلی کارهای عقب افتاده دارم که باید انجام بدم ازخدا میخام هدایتم کنه،اتفاقاتی روبرام رقم بزن که راحت وزودتر به خواسته وهدفم برسم،اینو مینویسم تابمونه،میخام توسال جدید برم خونه رویایی م ،وسایل لوکس جدید بخرم،دخترمو بیارم پیش خودم،تورفاه وشادی آزادی کشور به زندگیم ادامه میدم،برام کاملآ قابل باوره ودوروبعید نیست،من خواسته هامو دارم میبینم که رسیدم وحال وحس خوبی دارم ازنوشتن انگار بعداون اتفاق دارم مینویسم،احساسم فوق العاده س،من تاحالا که درقدم چهارم هستم به نیمه خواسته هام رسیدم وحالا قراره این پازل تکمیل بشه به لطف خداوندحسم عالیه وایمان وباورقلبی دارم که من به خواسته هام میرسم،