live | قانون هدایت به سمت خواسته ها - صفحه 7
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/12/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-01 03:59:212024-11-08 04:53:05live | قانون هدایت به سمت خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود خدا بر شما استاد عزیز .
هیچ چیز اتفاقی نیست؛اگه کسی این فایل رو دیده خیلی خوشانس بوده که به موقع زنگ خطرش توسط این فایل به صدا در اومد تا به بیراهه و به سمت ناخواسته هاش هدایت نشده .خدا را بی نهایت سپاسگذارم که توفیق شنیدن این فایل رو داشتم
به نام الله هدایتگرم🪐
.
سلام به دوستان عزیزم.
.
با صحبتهای استاد یاد مسئله ای افتادم.
اولین روزهایی که به تهران مهاجرت کرده بودم یعنی چندماه پیش( مرداد )
.
قرار بود مدارکم رو برای شرکتی ببرم تا اونجا مشغول بکار بشم
از مترو که اومدم بیرون ماموران گشت ارشاد برای شلوارم که روی زانوهاش زاپ داشت ،جلومو گرفتن و
گفتن این شلوار ممنوعه ونباید بپوشید
باید با ما بیای اداره و تعهد بدی
.
وقتی رفتم داخل ون گشت ارشاد چندنفر دیگه نشسته بودن
اونها خیلی ناراحت بودن ،گریه میکردند
تیکه و بدوبیراه میگفتند
.
اما خداخودش میدونه ،من انقدر حسم خوب بود انقدر خوشحال بودم که انگار رو ابرام
این مسئله مهم نبود برام
اونقدر حسم خوب بود که با بقیه صحبت میکردم میخندیدم ارومشون میکردم
.
حتی ذره ای حسم بهم نریخت خودمم هنگیده بودم چرا انقد خوشحالم
.
من تمام طول مدتی ک داخل ون بودم تا به پلیس امنیت اخلاقی برسیم حدودا45 دقیقه
در فکر این بودم که اولا ( الخیر فی ما وقع)
و ثانیا این تضادیه که برام پیش اومده
و منو پرتاب میکنه به بالاترررررر و یاد حرف استاد بودم که میگفتن (تضاد که مهم نیست واکنش به تضاد مهمه)
من همش در فکر این بودم که این تضاد چی میخاد بهم بگه
×) من میخام جایی زندگی کنم که به پوششم احترام بذارن
من میخام در کشوری زندگی کنم که آزادی داشته باشه
.
وای خدای من حسم قابل توصیف نیست
45دقیقه خودمو در آزادترین جای جهان تجسم کرده بودم
.
وقتی رسیدم به امنیت اخلاقی به جرات میگم تو اون سالن ،فقط من بودم که بیخیال از همچیز و وقایع اطراف
تورویاهای خودم سر میکردم.
حدودا دوسه ساعتی طول کشید تا ازونجا اومدم.
.
خب من الخیر فی ما وقع رو جدی گرفتم
یعنی مدارکم رو برای اون شرکتی که قرار بود برم نبردم ..
و دقیقا چندروز بعدش به شرکت دیگه ای هدایت شدم ی کار دیگه ای رو رفتم
که انگار خدا برا من نگهش داشته بود
چقدر محیطش صمیمی و انسانهای خوبی بودن چقدر موفق و ثروتمند بودن
.
داستان پذیرشم تو مصاحبه هم خیلی جالب بود
وقتی برای مصاحبه رفتم ،ی خانمی اونجا بودن که فهمیدم نیروی قبلی هستند وحالا به دلایلی کارفرما از ایشون راضی نبودن و من بجای اون خانم قرار بود استخدام بشم.
.
اون خانم وقتی من رو دیدند یسری سوال ازم پرسیدن
…چندسال سابقه داری،کجاها کار کردی،تو چه مهارتهایی تبحر داری و….
منم خب ی صحبتی باهاشون کردم
وبعد این خانوم شروع کردن به بدگویی از کارفرما
… خودتو خسته نکن تو مصاحبه پذیرش نمیشی
هیچکسی رو قبول نمیکنن
من وبعد از ی مدت کارکردن میخوان اخراج کنن و ….
خلاصه کلی موج منفی بودن
اما من میدونستم این کار،برای منه. افسار ذهنم کاملا تو دستم بود
نمیدونم چرا انقد مطمعن بودم (انگار میدونستم نتیجه توکل وایمانم جز این نمیتونه باشه چون من بدون اینکه آشنایی یا دوستی تو تهران داشته باشم،بدون اینکه جایی برای موندن داشته باشم،بدون اینکه کاری پیدا کرده باشم، بدون اینکه تهران رو بلد باشم،تو مدت یکهفته تصمیم گرفتم بیام تهران……این حس اونقد واضح باهام حرف میزد که منو هل میداد برای قدم برداشتن ،سریعترین تصمیم زندگیم همین مهاجرتم بود )
خلاصه اون لحظه واقعا به خدا نزدیک بودم اصلا حرفهای اون خانومو جدی نگرفتم.
برای مصاحبه که رفتم ،کمی سوالهای معمولی بینمون ردو بدل شد (اینم بگم که من مستقیم با شخص کارفرما مصاحبه کردم)
و اصلا کار به جاهای تخصصی نکشید
کارفرما منو قبول کرد ومن به راحتی استخدام شدم تو کاری و شرکتی که بعدا فهمیدم افراد زیادی متقاضیش بودن و دنبال اینکارن و همشون رد شدن ولی من اصلا نمیدونستم این شغل و این محیط انقدر بزرگه هههههه.
وقتی اومدم پیش اون خانم ، فهمید قبولم کردن چشاش چارتاشد و رنگ صورتش قرمز شد
واقعا قیافه ش دیدنی بود بنده خدا
با عصبانیت ،مواردی که لازم بود بهم گفت و به اصطلاح کار رو بمن تحویل داد
.
خلاصه من قراردادم رو بعد از چند روز کار آزمایشی بستم و اونجا مشغول بکار شدم
کارفرمای من خانم بود و من فهمیدم قبلا چندین سال تو آمریکا زندگی کرده
تمام افرادی که توی اون شرکت بودن سابقه زندگی در خارج کشور رو داشتند
(من قبلا این خواسته رو از خداوند داشتم که با افراد خارج رفته بتونم درارتباط باشم)
مهندسی داشتیم که 8سال در انگلیس درس خونده بود
آقایی بود که تو تمپای فلوریدا چندسال زندگی کرده بود بخاطر مادرشون اومده بودن ایران(این مورد خیلی هیجانیم میکرد چون همه جای تمپا رو بلد بود خیلی در فضای فکری نزدیکی بودیم گاهی سریال زندگی دربهشت وقتی ک از تمپا فیلم گرفته بودید رونشونشون میدادم و چقدر خوب همه جارو بلد بود و ساعتها میتونست از خوبیهای تمپا برام بگه و هررررربار که حرف میزد این خواسته مهاجرت قویتر میشد تو وجودم )
خانومی بودن که رفت و آمد به دبی داشتن تاجر موفقی بودن
خانومی اونجا بود که اصالتا اوکراینی بودن و 9سال بخاطر ازدواج با ی آقای ایرانی ، اومده بودن ایران
و کلا خیلی خیلی محیط مثبتی بود و نشونه ای قوی برای من از خواسته ام بود
خواسته ای که در جریان همون تضاد گشت ارشاد برای من پررنگ تر شد
وچقدر من تو اون شرکت باورهای ثروتم رو تقویت کردم و رابطه ام با ثروتمندان بهتر شد.
با وجود اینکه درحال حاضر ازون شرکت اومدم بیرون ولی رابطه دوستانه من با تمام افراد اونجا هنوز هم در جریانه-
.
من تا اونموقع هیچ اطلاعاتی در مورد مهاجرت به خارج کشور نداشتم وچقدر این انسانها منو خوب راهنمایی میکردند .خدایا شکرت
و تا قبل از اینکه با گشت ارشاد مواجه بشم خاسته مهاجرت درمن وجود داشت اما بعنوان ی سرگرمی ولی الان خیلی جدی شده
خیلی بهش فکر میکنم
و امیدوارم در بهترین زمان به جایی که برای من مناسبه هدایت بشم.
.
داستان این تضادم رو گفتم تا بگم کنترل ذهن چقدر مهمه و پاداشش چقدر شیرینه
من از یک تضاد از یک موضوع به ظاهر ناراحت کننده،.خواسته ام جدیتر شده و هرروز درجهت رسیدن بهش قدمی هرچند کوچیک برمیدارم
.
️Dreams are reality waiting to happen️
به به
چقدر تجربه عالی داشتید
فکر کن اومدم این صفحه که دیدگاه خودم رو بنویسم اول هدایت شدم به دیدگاه شما و چقدر از خوندن خط به خط نوشته شما لذت بردم
خدا رو شکر
انشاالله هر روز شاد زندگی کنی و آرزوهات یکی یکی به خاطراتت تبدیل بشه
خداروشکر تجربه خیلی عالی برام بود و موقعی که بهش فکر میکنم با خودم میگم آیا واقعی بود یا من خواب بودم؟؟؟؟
.
خیلی متفاوت از تجربه هایی بود که خودم سعی میکردم هندلش کنم
.
..
یادمه اولین روزی که رسیدم تهران ،اصلا نمیدونستم باید چیکار کنم
،به خدا گفتم خب من اومدم تهران ، حالا بهم بگوچیکار کنم ؟کجا برم؟
ساعت 9 صبح بود رفتم توی یک پارکی و تا ساعت 11 اونجا ورزشهای دوره سلامتی رو انجام دادم تا بفهمم قدم بعدی چیه
چون سعی میکردم بدون هدایت خدا کاری نکنم و چقدررررررررررر نتایج متفاوت میشد.
.
خیلی ممنون از شما برای اینکه وقت گذاشتید و خوندید خداروشکر برای اینکه حس خوب ایجاد کرد.
(آرزوی موفقیتهای بزرگی براتون دارم ) البته شما جز بهترین شاگردای استادید و قطعا نتیجه ای جز موفقیت نمیگیرید .
امیدوارم مثل شما در این راه ثابت قدم باشم.
در پناه الله یکتا باشید.
نجمه جان ، دوست من خیلییییی لذت بردم از خوندن تجربه ای که نوشتی
واقعا اگه بتونیم هر اتفاق رو فارغ از ظاهری که داره خیر مطلق ببینیم و به ظاهر ماجرا توجه نکنیم اونوقته که زندگی هر لحظه ش بهشته
ازت بینهااااایت سپاسگذارم که وقت گذاشتی و تجربه ی زیباتو به اشتراک گذاشتی
دوست خوبم نسیمِ زیبا، کاملا درسته.
ما
اگه قوانین رو درک کرده باشیم،به خودمون اجازه نمیدیم مدت زیادی در تضاد بمونیم
چرا که میدونم و باور کردیم قانون جهان، قانون «جذبِ» و ما چیزی بنام «دفع» نداریم
ما فقط میتونیم اتفاقات( دلخواه یا نادلخواه) رو به زندگی مون دعوت کنیم
با توجهاتمون به وقایع و موضوعاتی که در زندگیمون رخ میده….
.
پس
موندن بیش از حد در تضاد یا توجه زیادی به تضاد کاملا به ضررمونه
وما
با توجه کردن به تضاد به خودمون ظلم میکنیم
ما فقط باید از تضاد درسشو بگیریم و رد بشیم
و سپاسگزار خدا باشیم برای تضادی که بوجود آورد
.
چون تمام تضادها برای رشد و پیشرفت ما هستند
دوست عزیزم در پناه االله یکتا شاد و سعادتمند باشی
سلام دوست عزیز،امروز مواجه شدم با خوندن این کامنت،،حرف جالبی زدید ،تضاد مهم نیس،،واکنش ب تضاد مهمه،،و جریان گشت ارشاد هم جالب بود،،و واکنش شما،شما هم اگه نگران میشدی،میترسیدی،غر میزدی،چ بسا اتفاقاتی ناجالب براشما میفتاد،شاد و سلامت و ثروتمند باشید…
نجمه عزیز سلام
مدت زیادیه که هیچ کامنتی ننوشتم
اما کامنت زیبای فرکانس بالی تو منو مجاب کرد برات بنویسم
وقتی خواستم شروع کنم دیدن ساعت کامنتد برای جالب و پراز انرژی بود و همینطور دیدن کامنت استاد رضا عطارروشن که خواندن کامنتهاتون اشک شوق روی گونهام جاری کرد .
یاد اولین کامنتی که از شما دوست ارزشمندم خوندم افتادم که چقدر حال منو از خوب به عالی تبدیل کرد . فکر کنم در فایلی در سفر به درو آمریکا بود و نوشته بودی که چقدر حال دلت خوب و لطیف بود وقتی توی روستا با پرنده ها و مرغ و خروسها در آرامش بودی و حال دلت خوب و عالی بود .
وقتی خوندن که مهاجرت کردی به تهران از صمیم قلبم خوشحال شدم و تحسینت کردم .
چون از قبلا از نحوه مهاجرت اولت خونده بودم
واقعا بهت تبریک میگم و از صمیم قلبم تحسینت میکنم و دوست دارم از موعقیتهای بیشتر و بهترت بخونم و کیف کنم و لذت ببرم
چون مطمینم قدمهای محکم و با ایمان و باوری برمیداری و جهان رو مسخر خودت خواهی کرد
آفرین دوست خوبم
به نام خدایی که هر لحظه هادی و حامی من هست .
واقعا استاد من با شما موافقم که این فایلها برای تمام افراد نیست و فقط افراد خاصی که در مدار شنیدن این اگاهی ها باشن به سمت دیدن و شنیدن اونها هدایت میشن من امروز دخترم (به خاطر همین مسایل امروز ایران که حسابی درگیر شده ) به اصرار من اومد فایل شما رو گوش داد اولا تا نصفه گوش داد و دوما گفت من خیلی سوال دارم که این آقا جواب هیچ کدوم رو نداده و سوما با بیشتر دیدگاه های شما مخالف بود ومیخواست از تمام حرفهای شما ایراد بگیره و همه رو زیر سوال ببره و چهارما بعضی جاها اینقدر از حرف های شما عصبانی میشد که از شدت ناراحتی اشک میریخت و میگفت دیگه نمیخوام بشنوم و به دنبال انسانیت با منطق خودش بود و اتفاقا گفت ( با عرض معذرت استاد )ایشون که در خارج از ایران هست و جاش خوبه باید این حرفها رو بزنه چون اصلا با شما آشنایی نداشت و من یهو وارد این مسیرش کردم و حالا متوجه میشم من وظیفه ی هدایت هیچکس رو بر عهده ندارم و ایشون هم باید مثل من توسط خدا به این راه هدایت بشه اصلا به خودم اومدم دیدم که من باعث حال بد دخترم شدم که خدا شاهده من حتی حاضر نیستم ایشون برای یه لحظه حالش بد و ناراحت بشه اما ناخواسته با فایلهای شما ناراحتش کردم و تازه خودمم کلی از زمانم رو که باید صرف گوشدادن به همین فایل ها میکردم به خاطر بحث با ایشون از دست دادم و کلی هم از مسیر دور شدم و من آدمی نیستم که بخوام بحث کنم اما حالا به خاطر اثبات قانون این کار رو کردم که واقعا نادرست بود و اما به هر شکلی بود از ایشون خواستم بیشتر از این بحث نکنه تا حال دو تامون بیشتر بد نشه و الان بعد از گذشت چندین ساعت که همه چیز با کنترل ذهن من دوباره به حالت خوب رسیده و اوضاع عالی شده ( حتی دخترم رفت بیرون و با شاخه گلی برای من برگشت) و من بارها به خودم گفتم ببین من قدرت تغییر هیچکس رو ندارم پس نمیخواد دخترم رو تغییر بدم و بار دیگر این قانون جهان برای من تداعی شد که من نمیتونم زندگی دخترم رو تغییر بدم چه برسه زندگی کل مردم ایران رو تغییر بدم و من باید یاد بگیرم با آموزه های استاد خودم رو تغییر بدم تا جهان اطراف من تغییر کنه برای همین دوباره فایل رو پلی کردم و میخوام در اوج آرامش تک تک جمله های ناب شما رو یادداشت کنم :
چقدر این جمله عالی بود که گفتین به جای اینکه جهان رو تغییر بدم باید خودم تغییر کنم واقعا لذت بردم عمق قانون و عدالت خداوند رو با این جمله درک کردم
این دیدگاه که اگر ایران بهتر بشود من شرایطم بهتر میشود از پایه ایراد دارد چون بهتر شدن زندگی ما هیچ ربطی به حکومتها و دولت ها ندارد و این شرک محض هست که زندگی تو رو حکومت میتواند درست کند خیر زندگی تو رو افکار و رفتارهای تو میتوانند درست کنند .
جهان به افکار تک تک ما پاسخ میدهد من اگر افکار خودم رو درست کنم زندگی من هم درست میشه .
من توانایی تغییر زندگی بچه هام رو ندارم چه برسه به زندگی کل مردم ایران پس این غلطه که بخوام زندگی همه رو تغییر بدم و به این کار که بقیه انسانیت میگن ، بچه ها غلط هست من باید خودم رو درست کنم تا جهان من رو به جای درست هدایت کنه .
کنترل ذهن خیلی مهم هست من باید روی تغییر خودم تمرکز کنم نه تغییر حکومت نه تغییر دولت .
یعنی من باید روی خودم کار کنم فارغ از اینکه وطن چی هست و به دنبال حس وطن پرستی و …. باشم به قول استاد اره من داخل ایران به دنیا اومدم ولی انتخاب من که نیست پس من نباید روی اون تعصب داشته باشم هر جا آرامش و خیر و خوبی هست اونجا وطن من هست .
من میخوام برم دنبال خواسته هام .پس من توجه ام رو روی زیبایی ها میزارم و لاجرم جهان من رو به سمت زیبایی ها میبره نمیخواد من با همه چیز مبارزه کنم
وطن جایی هست که حالم خوبه و از زندگی لذت میبرم .
هر جا مشکل دارم باید از اونجا مهاجرت کنم اگر مهاجرت نمیکنم به خاطر ترسها و نگرانی ها و وابستگی ها هست که از نظر خدا تمام اینها شرک هست و لاجرم جهان من رو به سمت ترس بیشتر و وابستگی و نابودی بیشتر هدایت میکنه .
من در هر شرایطی باشم کاری به بقیه ی افراد
اطرافم ندارم آخه ما حق انتخاب داریم چون جهان دو قطبی هست و باید بدونیم هیچ قدرتی نمیتواند جهان رو یک دست کند چون این با مشیت خداوند جور در نمیاد .
من کاری به هیچکس ندارم حتی فرزندانم من نباید خودم رو در گیر هیچ کس بکنم که زندگی اون رو بهتر کنم چون خودم ضربه میخورم و خودم نابود میشم من باید برای خودم وقت بزارم و قوانین جهان رو یاد بگیرم و زندگی خودم رو بهتر کنم و الگو بشم برای تمام اطرافیانم .
من یاد گرفتم در مورد چیزهایی که دوست ندارم با هیچکس صحبت نکنم و در مورد چیزهای خوبی که دوست دارم صحبت کنم و به اون انرژی بدم تا در زندگی من اتفاق بیفته و بعد جهان من رو هدایت میکنه به چیزهای زیبا بیشتر .
وقتی زندگی من خوب میشه که من آدم خوبی بشم نه ایران خوب بشه حالا شاید ایران باشه یا شاید جای دیگه باشه که من زندگی خوب و احساس خوب داشته باشم .
من میخوام روی خودم کار کنم تا آدمهای خوب وارد زندگی من بشن .
من از هر زمانی که تصمیم بگیرم تغییر کنم جهان من هم تغییر میکنه .و اتفاقا جهان هم خیلی زود پاسخ میدهد
عشق خداوند این جا هست که من وقتی وارد مسیر درست باشم خدا هم زود پاسخ میدهد و اگر وارد مسیر نادرست بشم دیر.پاسخ میدهد این اوج عشق خداوند هست .
من مثل استاد اگر توجه کنم به زیبایی ها به سمت زیبایی های بیشتر هدایت میشم .مثل سفر به دور آمریکا و یا زندگی در بهشت
خداوند چون خیر هست اگر در این مسیر باشم و برای مدتی کنترل ذهن نداشته باشم با یه تلنگر کوچک خداوند که گوشم رو میگیره و من دردم میاد ( منظور تضادها هستن ) دوباره من وارد مسیر میشم .
من به اخبار و شبکه های اجتماعی نگاه نمیکنم و کنترل ذهن میکنم .و بیشتر اوقات وقتم رو داخل سایت میگذرونم تا کنترل ذهن داشته باشم .و میبینم که هر روز اتفاقهای زیبایی برای من میفته و اگر هم اتفاق ناجالبی بود درموردش با هیچکس حرف نمیزنم تا خدا من رو به راه حل عالی برای اون هدایت کنه و من صدها پله با اون تضاد بالاتر میرم .
من دنبال مردم نمیرم و کاری به هیچ کس ندارم ،هر کس که الان میجنگد قطعا در آینده حتی با عوض شدن حکومت باید با چیزهای بیشتری بجنگد
با تمرکز روی زیبا یی ها زیبایی های بیشتر به سمت ما میاد و اصلا چیز ناجالبی در اطراف ما نخواهد بود یعنی اینطور نیست که تو هی بلا سرت بیاد و بگی نه من پوست کلفت تر از این حرفام و میخوام تمرکزم رو بزارم روی زیبایی ها نه اتفاقها برای تو همه چیز تغییر میکنه و چیز ناجالبی در اطراف تو نیست .همش زیبایی هست و شاید یه چیز کوچک ناجالبی باشه که اونم برای رشد و پیشرفت و خواسته های بزرگتر از خداوند برای تو نیاز هست .پس هر روز تو معجزه رو میبینی .پس اگر تصمیم به دیدن زیبایی بگیری اتفاق ناجالب در زندگی تو بسیار بسیار بسیار کم میشه و اگر هم ناخواسته باشه به نحو تو هست و تو میتوانی آرامش و ثروت و زیبایی و سلامتی و … رو داشته باشی .
واقعا این دنیا لذت بخش هست اگر قانون جهان رو درک کنی و در مسیر درستی قرار بگیری .
من با دیدن نتایج زندگی افراد باید قانون رو بیشتر درک کنم اگر کسی همیشه در حال غر زدن و گله و شکایت هست پس با درک قانون میدونی چرا همیشه این فرد مریض و بی پول هست و در روابط بدی با همه هست و همیشه دچار بلا و مصیبت و ….میشه و همیشه مشکل داره پس دلت نسوزه و بگو قانون داره درست عمل میکنه و ایمانت به قانون باید بیشتر بشه .
ما نیاز نداریم که بقیه ما رو تایید کنن و ما اگر با خودمون در صلح باشیم افراد در صلح بهتری به سمت ما هدایت میشن. پس نگران تنهایی خودت نباش و نترس که خلاف بقیه فکر کنی راحت باش،و به سبک خودت با آموزشهای استاد زندگی کن و تغییر کن و بزار هر کس میخواد از زندگی تو بیرون بره ، خب بره به حاش آدمهای بهتری وارد زندگی تو میشن که با هم عشق و حال میکنید پس نیاز به جامعه و مردم و هیچکس جز خدا نداری پس نترس از تغییر کردن و بدون با تغییر تو ، جهان برای تو تغییر میکنه و زیباتر میشه .
همیشه خوششانس ترین افراد اطراف ما افراد بیخیال و خونسردی هستن پس ما هم باید همینطور باشیم و این قانون جهان هست که اگر آسون بگیریم جهان هم به ما آسون میگیره و اگر سخت بگیریم جهان هم به ما سخت میگیره .
هر کس حالش بد باشه افراد حال بد رو هم جذب میکنه اگر حالت خوب باشه افراد حال خوب رو جذب میکنی .جهان آدمها رو به هم وصل میکنه من اگر حالم خوب باشه آدم های حال بد حکومت به من بر نمیخورن .
سلام به همگی امیدوارم عالی باشید
امشب هم در جهت عمل به ایده ام
میخام یه آیه دیگه از قرآن رو آنالیز کنم
امشب چند تا آیه خیلی قشنگ آوردم
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿٢﴾ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣﴾ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ۚ لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿۴﴾
مؤمنان، همان کسانیاند که چون خدا یاد شود دلهایشان بترسد، و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید، و بر پروردگار خود توکل میکنند. (2) همانان که نماز را به پا میدارند و از آنچه به ایشان روزی دادهایم انفاق میکنند. (3) آنان هستند که حقاً مؤمنند، برای آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزیِ نیکو خواهد بود. (4)
آیه امشب ویژگی های مومنان توش بیان شده
از اینجا شروع کنم که من
مومن رو توی قرآن سرچ کردم
دلم میخواست بدونم چه کسایی مومن هستند از نظر قرآن
اولش چیز خاصی نیومد
تا اینکه هدایت شدم به این آیه از سوره انفال
که توش میگه مومنا چه کسایی هستن
اول از همه
مومن با الذین آمنو خیلی فرق داره
الذین آمنو کسایی هستند که تازه ایمان آوردن
مومنها هم کسایی نیستن که دیگه الزاما ته هدایت شده ها باشن
مثلا خدا میگه
برای جهاد یه سری از مومنها با تو اومدن و یه سری های دیگه توی خونه نشستن
یا مثلا یه جای دیگه میاد میگه اگه زنهای مومن پیش تو اومدن باید یه سری ویژگی ها داشته باشن مثل اینکه به خدا شرک نورزند و …
اما همین خدا توی قرآن میگه مومنها وارد بهشت میشن چه مرد باشن چه زن
پس نشون میده که قرار نیس اینا همشون کسایی باشن که همه ی کارهاشون درسته
اما یه سری ویژگی ها دارن
که توی این آیه و اختصاص توی این آیه بیان شده
اول تا به یاد خدا میوفتن جلت قلوبهم
قلب یعنی جایی که بهش الهام میشه
فواد توی قرآن یعنی همون قلب خودمون
ولی قلب یعنی دل
یعنی اون قسمتی که احساس داره
مثلا اگه بگی دلم گرفته
بخای همینو توی قرآن ترجمه کنی
باید بگی قلبم گرفته
قلب قرآن این شکلیه
اول شد که قلبهاشون میترسه
دوم زمانی که قرآن خونده میشه بر ایمانشون افزوده میشه
یعنی وقتی قرآن رو میخونند براشون
ایمانشون بیشتر میشه
مشخص اهل فکر کردن هستن
شما اگه یه سری کلمه رو هزار بارم توی گوش ت بخونن
بازم بهش آگاه نمیشی
ولی کافی یه بار به مفهوم قرآن توجه کنی
کامل قضیه از این رو به اون رو میشه
سوم
به رب این دنیا توکل میکنند
کی میتونه به خدا توکل کنه
کی میتونه به خدا تکیه کنه؟
اونی میتونه به خدا توکل کنه که بدونه اونی ک بالای سرشه
ازش قبلا نتیجه گرفته
و بعد از اون باور بهش داشته باشه
اصن کاری که قانون جذب میکنه چیه
ما داریم ایمان میاریم به قانونی که نمیبنیمش
و توی این دنیا حاکمه
فقط فرقش با بقیه قواننین اینکه ما بالافاصله نتیجه اشو نمیگیریم
مثلا اگه از یه ارتفاعی بپریم پایین پامون درد میگیره
بالافاصله نتیجه اش رو میبنیم
ولی توی قانون جذب این شکلی نیس
حالا من اگه خدا رو با قانونی که توی این دنیا گذاشته قبول داشته باشم
و بدونم که اگه بهش توکل کنم
و اگه بشینم روی دوشش
و اگه فقط به ایده هام عمل کنم
و اگه فقط یه گامی که بهم گفته میشه بردارم
خدا برای من کافیه
خدا خودش همه ی اونا اسبابی که من نیاز دارم برای رسیدن به خواستم رو فراهم میکنه
تا جایی که من میدونم هیچ کدوم از پیامبرانی که توی قرآن اسمشون اومده کشته نشدن
چرا؟
چون کر نگه دار من آن است که من میدانم شیشه را در بقل سنگ نگه میدارد
بعدش میاد میگه کسایی که نماز را بر پا میدارن و از آنچه بهشون روزی داده شده انفاق میکنند
کی میتونه انفاق کنه؟
کسی که دستش به دهنش برسه
کسی که بتونه ببخشه
کسی که اوضاع مالیش خوب باشه
کسی که نون نداره بخوره خب مومن نیس
این چه خدایی که بهش ایمان داره و براش زندگی خوب نمیسازه؟
مگه این دنیا فرمانرواش خدا نیس
پس این چه خدایی که برای کسایی که توی گروه خودشن پول نمیاره؟
آخه مشکل از اینکه اونا اصن مومن نیستن
یاد اون حدیث حضرت علی میوفتم که میگه از هر دری که فقر بیاد تو از همون در ایمان خارج میشه
و در آخر میرسه به اصل داستان
میگه اونا مومنان حقیقی هستن
برای اونها درجات بالایی هست
و آمرزش
و رزق کریم
چندتا جمله پیش چی گفتم
گفتم
اگه مومن
مومن واقعی باشه خدا نمیذاره بارش روی زمین بمونه
مثل اینکه من دوستم مدیر دیجی کالاس
بعد منو استخدام کنه
بگه برو آبدارچی شو
اگه رفاقتمون رفاقت باشه
منو جایی میذاره که سریع بتونم پیشرفت کنم
و اگه مالک اونجا دوستم باشه
طبیعتا منو میذاره کنار دستش
نه توی فلاکت و نکبت
این رزق کریم
خیلی واسه ی ما حرف داره
اول از همه ما داریم در مورد کیا حرف میزنیم
در مورد مومنها
مومنها کیا هستند
کسایی نیستن که الزما همه ی کارهاشون درست باشه و هدایت یافته باشن
مثلا خدا در مورد متقین خیلی محکم صحبت میکنه
ولی در مورد مومنین این جوری نیست
کرم به معنی گرامی
مثلا خدا میگه زمانی که پدر و مادرت به سالخوردگی رسیدن به اونها اوف نگو و با آنها کریمانه سخن بگو یعنی اونا رو گرامی بدار
یا مثلا خدا میگه کرمنا بنی آدم
و ما بنی ادم را گرامی داشتیم
حالا توی این آیه چی میگه
برای این مومنایی که الزاما ته تهش نیستن یعنی خدا خیلی اونجوری روشون حساب نمیکنه
میگه رزق کریم
نگفته از لحاظ مالی به بی نیازی میرسونیمشون
این همون مصداق ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
ایمان بیشتر
مساوی با ثروت بیشتر
قرار نیس یه نفر که مثلا توی یه کلاس به اندازه ی بقیه درس نخونده و مثلا نمره اش شده هفده مثلا معلم بهش بیست بده
نمره اش همون هفده
برای ایمان هم همینطوره
این دنیا قانونش اینکه هرچه قدر بیشتر توی گروه خدا باشیم
اونجایی که خدا میگه خدا به شما وعده فضل میده و شیطان به شما وعده فقر و فحشا میده هرچه قدر بیشتر توی این قسمت باشیم خدا اندازه ی ظرفمون رو بزرگتر میکنه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت داده شده
خدایا منو از اون منافقهایی قرار نده که میومدن پیش پیامبر میگفتن ما ایمان آوردیم ولی وقتی تنها میشدن طبق باورهای خودشون عمل میکردن
خدایا فاصله بین حرف و عمل منو از بین ببر
دوستون دارم
به نام هدایتگر هدایت خواه
با سلام به شما دوست عزیز
ممنونم که پای عمل به ایده هاتون ایستاده اید و اون رو انجام میمیدهد.
از این که این قدر زیبا یه تحلیل آیه های قرآنی می پردازید شما را تحسین می کنم.
در پناه حق پاینده و پایدار باشید و باشیم
بنام یگانه خالق عشق و زیبایی
خدایاسپاسگذارم که از هر روش استفاده میکنی برای نزدیک تر شدن من به خودت
سلام و عشق تقدیم میکنم خدمت هردو استاد جان ، خانم شایسته عزیز و همفرکانسی های عزیزم !
استاد عزیز آموزش هاتون راه گشا ویا قطب نمای است برای پیدا کردن مسیر درست در زنده گی ، واقعا آموزش های تون حس خیلی عمیق توش هست موقع به فایل هاتون نگاه میکنیم گوش میدهیم انگار موج عظیم از انرژی را وارد جسم مان کردیم جنس آموزه های شما انرژی خاص دارد، استاد اینو یادآور شوم قبل از ورود من تو این سایت از آموزه های استاد عرشیانفر استفاده میکردم دوتا از دوره های استاد عرشیانفر را پشت سر گذروندم واقعا از آموزش های ایشان هم خیلی استفاده کردم ذهنم آماده دریافت بیشتر شد و ظرف وجودم بزرگتر شد بعدیش خدای بی نهایت مهربانم به زیبایی تمام مرا هدایت کرد به سوی شما ینی بسوی سایت شما شروع کردم از فایل های دانلودی و هر حرف تان چنان زیبا بود که اصلا ذهنم مقاومت نداشت فکر میکردم که هر حرف تان تو ذهنم حک میشود که تاثیری بیظیری را روی من گذاشت از طرف دیگر میدیدم که یه عالم فرشته های خدا اینجا حظور دارند که با چی زیبایی تمام کامنت میذارن و من با قلب باز با موج از عشق به خواندن کامنت بچا میومدم و لذت میبردم بعدیش هدایت های خداوند اومد که دوره عزت نفس تون را تهیه کنم به لطف خدا فورا با کمال عشق و ساده گی دوره عزت نفس را تهیه کردم که وای از من چی شخصیت ساخت ، شخصیت که کجا بود و حالا به کجا هست، اگر قبلا طبقه یکم بودم الان طبقه دهم هستم ، چنان اثر و انرژی این دوره شخصیت ساز بود که حد نداره.. و الان خدای عزیزم میگه برو روانشناسی ثروت 1 رو تهیه کن من میگم چشم قراره لطف خدای عزیزم این دوره را تهیه کنم و خدا میدونه این دوره چیقدر خواد ترکوند
من باور دارم به لطف خدای عزیزم با این دوره بی نظیر به استقلال مالی خواهم رسید ….
واقعا خوشحالم که کنار شما حظور دارم و درس لذت بردن از زنده گی را یاد میگرم واقعا از خدای خودم سپاسگذارم که شما دوتا عشق را در مسیر من قرار داد …..
استاد عزیز ازتون تشکر میکنم که بهم یاد دادین که زنده گی را زنده گی کنم از شما معنای توحید ، عشق ، توکل و انتخاب کردن مسیر درست را یاد گرفتم ….
استاد جان از شما یادگرفتم که چطور میشه هدایت های خدارو دریافت کرد، یاد گرفتم که چطور میشه یک ارتباط عاشقانه با خدای خود برقرار کرد ، از شما یادگرفتم که چطور میشه با خدای خودت حرف زد و الهامات اش و هدایت هایش را به زبان ساده دریافت کرد هرچی بگم کم است اگر از نتایج خود بگم باید ساعت نشست و نوشت
خدایاسپاسگذارم که در آغوش پرمهر تو آرام آرام آرامم
خدایا مارا در مسیر توحید هدایت کن خدایا یاری مان کن که فقط تو را بپرستیم، خدایا برکت ات را درما بیافزا و مارا شامل رحمت خویش قرار بده ….
همه تان را به دستان خدای عشق ، قدرت ، ثروت و نعمت میسپارم
شاد باشید و شکرگذار
سلام استاد عزیزم
چقدرررر این فایل عالی بود و چقدرر کامل. صحبت های شما در این فایل به اندازه یک دوره آموزشی بلند مدت درس داشت. با اینکه قبلا هم این صحبت ها را کرده بودید ولی هر بار که از زبون شما میشنوم برام تازگی داره و انگار درس های جدیدی یاد میگیرم و به نکته های جدیدی میرسم. خدا رو شکر میکنم توی این مدتی که با شما و سایت خوبتون آشنا شدم کلی تغییر توی زندگیم و شخصیتم داشتم و به قول شما اصلا هیچ ربطی به گذشته خودم ندارم. هر روز دارم با خودم تمرین میکنم که فقط تمرکزم روی زیبایی ها باشه با اینکه بعضی وقتها از دست آدم در میره ولی وقتی قانون رو خوب بلدی سریع برمیگردی به مسیر درست. برای من که تا الان سعی کردم که آگاهانه در مسیر درست باشم و احساسم رو خوب نگه دارم همیشه اتفاقای خوبی افتاده و همیشه به خاطر این قوانین از خداوند سپاسگذارم و همیشه از خودش میخوام که ایمان من رو بقدری قوی کنه که هیچ اتفاق بدی نتونه حال من رو عوض کنه و خوب بودن و حال خوب داشتن جزئی از من بشه.
از شما استاد عزیزم واقعا ممنونم که مثل همیشه با حرفهاتون کلی انرژی به ما دادید. امیدوارم همیشه سالم و تندرست و خوشحال و شاد باشید.
سلام استاد عزیزم
پیامبر زمانه ی منبینهایت بابت این فایل ازتون سپاسگزارم .چه به موقع و بجا بود…
تو عصبانی ترین حالت ممکنم بودم، بعد کلی خودخوری و غر زدن به خودم گفتم آروم باش، رها کن ….
برای اینکه تمرکزمُ از روی اون اتفاقه بردارم اومدم تو سایت و هدایت شدم به این فایل انگار مخاطب صحبتا من بودم که استاد عرشیان فر گفتن وقتی کسی عصبی میشه چه اتفاقاتی درونش میفته، چطور ارتعاشات بهم میریزه و….
آبی بود روآتیش عصبانیتم. به خودم گفتم اینا رو خدا داره از زبون استاد عرشیان فر به من میگه ،میگه بنده عزیزم مگه رو خودت کار نمیکنی،مگه از من آرامش ابدی و مسیر هموارُ پر لذت برای زندگیت نمیخوای..
پس آروم و رها باش به من بسپر که همه چی به بهترین شکل درست میشه
به نام خدا
سلام بر استاد عزیز ، خانم شایسته و دوستان گل
مدتی پیش دقایق پایانی این لایو رو از پیج آقای عرشیانفر تو اینستا دیدم و چقدر حیفم اومد که دیر متوجه لایو شدم . با این وجود مطمئن بودم هر وقت لازم باشه خداوند متعال در زمان مناسب و مکان مناسب دوباره برام شرایطشو جور میکنه تا آگاهی های لازمو داشته باشم و امروز به لطف رب العالمین اینجا تونستم ببینم و دانلود کنم .
بیشترین تاثیری که از این جلسه گرفتم از جمله ی ” اگه به زیبایی توجه کنی به زیبایی هدایت میشی ” بود .
که بعدش استاد گفتن اول صبح و آخر شب کامنت های سایت رو میخونن . همونجا جرقه ای تو ذهنم خورد و گفتم وقتی استاد اینکارو میکنه من چرا وقتمو توی اینستا و … هدر بدم . با اینکه مطابق آگاهی های دوره ها نسبت به قبل خیلی کمتر سر میزدم و یکی دو باری هم از گوشیم آنیستالش کرده بودم ولی به خاطر استفاده از پست های آموزشی اساتیدم مجبور میشدم مجدد نصبش کنم و همین بهانه ای میشد تا مثل بقیه بیافتم دنبال پست های متنوع و وقتی به خودم می اومدم میدیم 3-4 ساعت از وقت ارزشمندم رفته .
با اینکه تو اینستا بعضا پیج های جذبی رو دنبال میکردم اما متوجه شدم تاثیر پذیریم خیلی کمه شاید فقط در حد یه حال خوب چند دقیقه ای یا مسکن .
پس برای اینکه نتیجه ی خوب بگیریم باید توجهمونو به خواسته ها بیشتر کنیم هر چقدر این توجه بیشتر باشه زودتر به اون خواسته میرسیم . برای اینکه به اون اون خواسته ها توجه کنیم نباید انرژی و تمرکزمونو روی مسائل کم اهمیت بذاریم باید با تمام انرژی رو زیبائی ها و خواسته ها تمرکز کنیم .
سلام استاد جان
چقدر این فایل، فایلِ عمیق و پر از آگاهی بود و چقدر لذت بردم از این نکاتی که گفتید.
و چقدر خداوند به خوبی به درخواستهای ما پاسخ میده و هدایتمون میکنه.
از همون ابتدای درگیریها، تلاشم رو کردم که کانون توجهم رو کنترل کنم و از بدنهی جانعه جدا بشم و حتی روابطم با دوستان صمیمیام که قدمت دوستیمون چندین و چند سال بود رو قطع کردم و به صورت ناخوداگاهی تمایلی به دیدنشون نداشتم.
راستش گاهی از اوقات ترس و نجواهای شیطان هم به سراغم میومد و برای تنها شدنم، حس بدی داشتم بد و شک میکردم که آیا مسیرم درسته یا نه…
چند روز پیش، از خداوند هدایت خواستم و امروز صحبتهای شما برام مثل یک نشونه و هدایت از جانب خداوند هست. چقدر زیبا بود اون قسمتی که گفتید:
ما نیاز نداریم هزارتا دوست دور و برمون باشه. ما وقتی در صلح باشیم یه آدمی که اونم با خودش در صلحه باما آشنا میشه و از حضور هم لذت میبریم. بذار از دست بره، بذار اون آدمای نامناسب از زندگیت برن بیرون، راهها رو باز کن برای اینکه آدم مناسب بیاد. شما یک دوست خوب داشته باشی بهتر از اینه که 2000 تا دوست دریوری داشته باشی. نگران نباشید که من تنها میشم و بیکس میشم. نه! یه آدم فوق العاده باحال میاد توی زندگیت که باهمدیگه عشق و حال میکنید و لذت میبرید. هی آدمهای خوب میاد توی زندگیتون.
امیدوارم با کنترل کانون توجه و افکار و احساسم و ساخت باورهای خوب، دوستان و همنشینهای عالیتر کنارم قرار بگیرن و بیشتر سپاسگزار خداوند باشم.
همین الانم همنشینی با شما و نشستن پای صحبتهای افراد عالیای مثل شما و خانم شایستهی عزیز، بسیار خوشایند و فوق العاده است و خدا رو شکر میکنم از این بابت.
انشاا… خداوند همهی مارو به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده و نه گمراهان هدایت کند
بنام تنها فرمانروای جهانیان
سلام به روی ماهِ استاد بزرگوارم
طبق عادت هر روز به محض رسیدن به خونه لپ تاپ و روشن کردم تا با ورودی های ناب سایت روحم و تغذیه کنم که با فایل جدید ذوق زده شدم البته که تمام فایل ها بعد از بارها دیدن و شنیدن باز هم برام جدیدِ🫣
خدایا شکرت که هدایت شدم به جاده سرسبز سعادتمندی
چقدر این فایل نکته داشت خدای من
امروز از صبح رو ابرها بودم خدایا شکرت ،استاد سپاسگزارم بابت این همه عشق و آگاهی که به ما میدین ، خیلی دوستتون دارم
صبح دخترم وقتی داشت میرفت مدرسه ی حرفی زد که خیلی برام جالب بود دوست دارم براتون بنویسم
همینطور که کفش هاشو میپوشید گفت مامان من قبل از اینکه بیام تو شکمت تو رو میشناختم و خودم خواستم بیام تو شکمت و بیام پیش تو
این حرف امروز دریچه هایی از آگاهی برام باز کرد که ساعت ها مبهوت بودم و همینطور مینوشتم و ی جایی احساس کردم جسم محدودم از این همه آگاهی ناب داره متلاشی میشه اصلا با کلمات قابل توصیف نیست
استاد من این حال و هوا و این همه معجزه رو که تو این مدت کوتاهی که با شما همراه شدم تجربه کردم خدارو شکر میکنم که با شما آشنا شدم و آگاهی های شما رو وحی منزل دونستم وبا تمام وجودم بهشون عمل کردم .
دقیقا همینطوری که در فایل گفتین از وقتی آگاهانه کانون توجه ام رو کنترل کردم و به قوانین خداوند عمل کردم هدایت شدم به سمت رحمت ،سعادت و شادی خدایا شکرت
اینقدر در این مدت تغییرات زندگی ام زیاد بوده که اصلا ربطی به چند ماه پیش خودم ندارم و هر روز با سرعت در حال صعود هستم خدایا شکرت
استاد جان با تمام سلول هایم از شما سپاسگزارم برای سایت بینظیری که با عشق ساختین و دوره های فوق العاده ایی که خلق کردین
استاد چقدر روح شما بزرگه که تونستین این آگاهی ها رو دریافت کنید و چقدر زیبا آگاهی ها رو منتقل میکنید استاد شما بینظیر هستین
وقتی با آگاهی روحم هماهنگ شدم و از دریچه روحم به همه چی نگاه میکنم فقط به شادی بیشتر دارم هدایت میشم خدایا شکرت
البته میدونم که باید مثل غذا خوردن هر روز به روحم غذا بدم تا همین روند همیشگی باشه
اینقدر این مسیر برام جذابه که نمیتونم لحظه ایی ازش غافل باشم استاد حتی تو خوابم دارم قوانین مرور میکنم
استاد خیلی ازتون ممنونم شما عشق هستین عشق