live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-27 06:16:272024-09-27 06:24:07live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
گام هفتم خانه تکانی ذهن.
آگاهی هایی ک دریافت کردم و متوجه شدم.
وقتی ی تضاد پیش میاد خواسته شکل میگیره،تمام آرزوهاتون رو بنویسید و ب خودتون بگید اگر فلانی رسیده پس منم میرسم ، من الان اینقدر روی باورهام کار کردم و اینقدر هم نتیجه گرفتم. هر چی بیشتر رو خودم کار کنم جهان لیتر خواسته هامو بر آورده میکنه،فقط باید ایمان داشته باشم.
روی خودت کار کردن یعنی پاشی کارای روز مره رو انجام بدی، هر ایده ای حتی مسخره ترین ایده از نظر خودت ک اومد توی ذهنت رو اجرا کن بدون شک ، باورهاتم قوی کن ( فراوانی توی دنیا زیاد هست، پول تو دست و بال مردم هست، مردم اینقدری پول دارن ک هر ماه دو سه دست لباس جدید میخرن لباسای گرون قیمت،من لایق دریافت الهامات الهی هستم، دل همه آدم ها واسه من نرم هست،موقعیت کاری،بازار کار فراوون هست، در روزتوی جهان افراد زیادی هستن ک ثروتمندو ثروتمندتر میشن از راه های خیلی ساده.
وقتی ی ایده بهت الهام میشه اگر مربوط ب عوامل بیرونی هست رهاش کن( برو وام بگیر،با فلانی شریک شو) اما اگر اون ایده یکم با شرایط تو مطابقت داره و یکم از تو بالاتر هست انجامش بده،این دفعه ی ذره بالاتر هست،دفعه بعد یه ذره بالاتر و همینطور یه ذره یه ذره پیشرفتت خیلی زیاد میشه و هیچکسم یه شبه ثروتمند نشده،همه از اول دوره تکامل رو طی کردن.
شما اگر شرایطت رو گردن بقیه بندازی،از دیگران انتظار داشته باشی،بقیه رو مقصر کارات بدونی یعنی شرک گفتی،مسئولیت رو گردن بقیه انداختن یعنی شرک.
خدا خودش توی قرآنش گفته واسه ما،ک من جهان رو مسخر کردم برای شما،الکی ما رو نیافریده و رهامون کنه،مارو هدایت میکنه،کمکمون میکنه،فقط کافیه بهش وصل بشی،بهش ایمان داشته باشی،همهچیو از خودش بخوای،اونو رب جهانیان بدونی و بقیه رو فقط وسیله ای برای کمک ب تو،توی مسیر بدون،دستی از دستای خدا.
توحید یعنی مسئولیت 100٪ زندگیت با خودت هست.
هماهنگی با خداوند یعنی ب احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی.
سلام استاد جان
سلام خانم شایسته عزیز
و سلام به همه بچه ها
دارم فکر میکنم به ایده هایی که به من گفته شد و عمل کردم اما نتیجه ای که میخواستم نشد
اما با شنیدن این صحبتها دارم میفهمم که خواسته من فراتر از مدارم بوده و من نتیجه های اون ایده ها رو کوچیک دیدم یا ندیدم بخاطر همین سرد شدم و ادامه ندادم
آرزوهای بیشماری که به دلم مونده بود رو میخواستم یک شبه از اون ایده ها برآورده کنم اما غافل از اینکه تو مدار پایینی ام و اون نتایج هنوز اونقدر جون نگرفتن که من ازشون انتظار داشتم
یادمه استاد قبلاً گفته بودن که اگه شما یک ملیون رو تونستی به دو ملیون تبدیل کنی پس میتونی صد ملیون رو هم دویست ملیون کنی
اما قدم اول شروع کردن با همین کمتر ها و داشته هامونه نه با خیالپردازی هایی که ده ها قدم جلوتر ن و با مداری که الان درش هستیم غیرممکنه
وام و قرض عامل تخریب هر ایده ای هست.
اگه توقع از دیگران شرک باشه فکر میکنم من مشرک ترین آدم بودم چون در همه چیز از آدمها خیلی توقع داشتم وقتی هم که برآورده نمی شد دیگه واویلا پنچر میشدم اساسی
اما حالا فهمیدم که فقط روی خدا حساب باز کنم
به ایده های الهامی که یه ذره بالاتر از اینی که هستم، عمل کنم با این ایمان و باور که خدا جواب میده
خداوندی که منو خلق کرده و همه چیو مسخر من کرده پس دیگه من چه مرگمه ؟ چرا حرکت نمیکنم؟ چرا از دیگران انتظار دارم؟ وقتی میگه بخوانید منو تا اجابت کنم شما رو ، پس چرا من دیگران رو می خوانم و منتظر اجابت اونام؟
جواب همه اینا اینه که من خدا رو بعنوان تنها هدایتگر قبول نکردم و خدا هم منو واگذار کرده به همونا
حالا که دنبال نتایج متفاوت تری هستم پس باید بتونم متفاوت تر فکر کنم باور کنم و عمل کنم.
به نام الله یکتا
پروردگار من سپاسگذارم از این لطف ومحبتت که با عشق از خودت در وجودم به هدیه گذاشتی
که یادم نره
هیچوقت که چه کسی بودم ،از کجا امدم، وقراره کجا باشیم
لیاقتم چیه،جایگاهم کجاست،ارزشمندیم رو به خاطر بیارم
فقط وفقط یادم بیاد که چه موهبتی در اختیارم قرار دادی
داستان همه ما رو یک نفر نوشته،خالق تمام ما یه خالق ونویسنده است او داستان ما رو نوشت وقدرت اختیار وتصمیم گیری رو در وجودمون نهاد…
این قلم جادویی رو داد دستمون گفت حالا برو ببینم چه میکنی..
تا اینجای کار دست من بود ولی از این به بعد میتونی خودت مسیرت رو بکشی
مداد جادویی رو داد دستمون وگفت برو..
فقط کارت این باشه که نقاشی زندگیت رو زیبا ترسیم کنی،یادت باشه که من از اینجا مراقبت هستم وحواسم بهت هست…
درسته این مداد جادویی دستته وهمیشه بدون قدرت این نداد جادویی رو هم من بهش دادم
هیچ چیزی نیست که تو بخوای نگرانش باشی
حالا اگه یه نقاش کشیدی وخوشت نیومد دیدی خیلی باب میلت نیست
بازم این قدرت رو داری که تو نقاشیت رو بهتر کنی ،مداد جادویی کارش رو بلده مهارتش بی نظیره
ولی تو باید هر بار تمرین بیشتری کنی ،ممارست پایداره که نتایج بزرگ رو عالی رقم میزنه..
وقتی هر روز داری تمرین میکنی ،هر بار قوی تر میشی
ومیتونی تصاویر زیباتری بکشی
فقط یادت باشه از این قدرت در مسیر،عشق ،دوست داشتن ،وپیشرفتت استفاده کنی…
نه اینکه بگی خوب بیام با این قدرتی که مداد جادوییم داره فلانی رو سوسکش کنم،بهمانی رو اذیتش کنم
وبخوای از این مداد جادویت استفاده ای بکنی که در خلاف مسیر رشد وپیشرفتت هست..
ویه چیز دیگه رو هم یادت باشه…
اینکه هر کس میتونه فقط خالق ونقاش زندگی خودش باشه هیچ کس تو این مسیر همراهت نیست
فقط وفقط خودتی…
خودتی که میتونی تصاویر زیبای زندگیت رو بکشی
خودتی که باید قدرت این قلم جادویی رو باور کنی..
وهیچ کس به اندازه ذره ای در خوشبختی یا بدبختی تو سهمی نداره…
حالا برو ومن هم همیشه کنارتممراقبتم
فقط تو وقتی از پیش من رفتی هرگز فکر نکن تنهایی ودیگه پیشم برنمیگردی…
اینقدر دوست دارم که وقتی برگردی تا ابد اینجا کنارم هستی…
وبازم اینجا در ادامه مسیر قبلیت حرکت خواهی کرد…
اینجا در وسعتی بی نظیر ادامه مسیر قبلیت هست..
برو به سلامت…
واین داستان خلقتم بود..
پروردگارم هر لحظه که میام بنویسم اولش هیچ ایده ای ندارم
میگم پروردگارم من خالی ام تو پرم کن، از هر چیزی که لازمه بنویسم…
همه اینها برای من نشانه هایی بود که به پیشنهاد دخترم که گفت بریم مامان با هم یه فیلم ببینیم،
گفتم حتما ،بهش گفتم کمدی بزن من عاشق فیلم های خنده دارم
البته اینها بعد از دیدن فایل امروزم بود….
گفتم از صبح دارم روی فایلهای قدم وخانه تکانی ذهنی وخوندن قران کار میکنم به خودم جایزه بدم وبشینیم با دخترم یه فیلم ببینیم…
دخترم داشت فیلمها رو رد میکرد تا تصمیم بگیریم من فیلمهای خارجی رو خیلی دوست دارم خیلی کارگردانهای خارجی به نسبت قوی تره کارهاشون..
فیلمها رو در فیلیمو داشت رد میکرد ومن ناخوداگاه گفتم بزن اینو ببینیم..
یعنی باورم شده که هر چی رو میخوام جهان، هم جهت با خواسته های من قدم برمیداره ومن ودخترم دقیقا یک ساعت ونیم میخ کوب نشستیم ،وفیلم رو دیددیم
ومن لحظه به لحظه فیلم، تمام آموزه هایی که تا الان از فایلهیای استاد رو یاد گرفته بودم رو در قالب یک فیلم ژانر کمدی جهان بهم نشون داد…
وهر لحظه فقط میگفتم خدایا شکرت
که اینقدر داره جهان مهر تایید میزنه، این یعنی اینکه من در مسیر درست هستم،این مسیر مسیر رشد وتکامله ،مسیر زیبایی، ومن یکبار دیگه با تمام وجودم ازش تشکر کردم
واین پاداش کار کردن روی خودته
جهان هم میاد با موارد مختلف تاییدش میکنه…
پیشنهاد می دهم قانون زیبای خلق وتجسم وقدرت ذهن رو دراین فیلم ببینید ومثل من باورهاتون بیشتر وبیشتر بشه ولذت ببرین وقدرت خودتون رو باور کنید…
“فیلم هارولد ومداد شمعی بنفش ”
الهی هزارن بار شکر که با این نشانه ها پروردگادم داره هر روز اصل واساس آفرینشم رو بهم یاد آوری میکنه…
همون قدرتی که با هزارن عامل بیرونی ازم گرفتن وبا باورهای نادرست این موضوع رو از طریق رسانه،جامعه،وسنتها وباورهای غلط به خوردم دادن
وزیر هزارن باور غلط این قدرت دفن شد..
ولی چون ما رها شده نیستیم ومشیت الهی برسعادتمندی ما رقم خورده ،اون نیروی عظیم میخواد
که من به اصل خودم برگردم وبا نشانه ها به من یاد اوری میکنه..
حالا اگه من هوشیار باشم برمیگردم به مسیر ودر این غربالگری میشم جزو دسته سعادتمند واگر هم توی مسیر غلط باشم ونخواهم این قدرت رو باور کنم…
به مثابه همون چهارپایانی هستیم که در قرآن میگه
مثل چهارپایانی که بار خودشون رو به دوش میکشن ..
عالم بی عمل به الاغ، در سود نبردن از علم خویش تشبیه شده است…
در سود نیردن از موهبتی عظیم
َمثل الذین حملوا التوریه
ثم لم یحملوها کمثل الحمار…
اینجا فقط داری بار سنگین زندگیت رو به تنهایی وبا
فکر خودت پیش میبری..
باور نمکنی که نیروی در زندگیت هست که قراره 90درصد کارها رو اون برات پیش ببره نه اینکه از اسمون بیاد زمین نه با همبن قدرت خالق بودنت…
امیدوارم آگاهیهای این جلسه رو بتونم عمیقا درک کنیم ومطمئنم اگه خواستم پس میتونیم ومیشه…
الهی شکر که کنار دوستان توحیدیم در این مسیر زیبا هستم..
الهی شکر که در این سایت کنار ایتاد عزیز ومریم جون عزیز هستم وکنار دوستان بهتر از گل…
الهی در پناه الله یکتا شاد وسربلند سعادتمند در دنیا وآخرت باشیم 🪷🪷
سلام ب استاد بانو شایسته و دوستان سایت
سلام ب روی ماه خودم
خداروشکر بابت این پروژه خانه تکانی
دیشب حال دلم زیاد خوب نبود قبلا اهل درد و دل با دوستام بودم ساعت ها صحبت میکردیم راجب این حالمون و از هر دری میگفتیم ب خودم اومدم دیدم دیگه اهلش نیستم دیگه اصن ب کسی زنگ نمیزنم
ک بخام راجب این چیزا صحبت کنم همون لحظه سعی کردم آگاهانه حال خودم رو خوب کنم تمرکزم رو بذارم روی یک چیز دیگه الهی شکر تا حدودی موفق شدم
و چقدر این شیطان درون آمادس ک تو رو از تمام این کار کردن هات دور کنه همش شروع کرده بود توی گوشم چرت و پرت گفتن ک تو داری روی خودت کار میکنی هیچ تغییری ندیدی تو بدبختی تو فلانی ولی همون لحظه آگاهانه از درون سعی کردم حالم رو بهتر کنم و بهش بها ندم در واقع سعی کردم قانون رو اجرا کنم خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
گام هفتم: باورهای امکان پذیر برای دستیابی به آرزوها
به به چه موتورهای قشنگی
به به چه استخر تمیز و عالی دور تا دور شیشه ی حتما هم سقفش شیشهای و آسمون زیبا را میبینی و کیف می کنی و تور بسکتبال و بازی توی آب چه حالی میده خدایا شکرت شکرت شکرت
خدایا شکرت بابت تمام نعمتهایی که به ما دادی
و اگه استاد تونسته که همچین ملکی را داشته باشه منم میتونم
منم میتونم با کار کردن روی خودم همراه با حرکت و باورها وای باورها باورها را تغییر دادن و اینکه می شود
این راه اصلیه این راه رسیدن به خدای منه
این راه ایام نعبد و أیاک نستعین
این راه صراط مستقیم
این راه درسته
اون راههایی که به من نشون دادن و یاد گرفتم همه را باید بزارم کنار و به ندای قلبم به الهاماتم به خدای خودم توجه کنم و قدم بردارم
من میتونم هر انسانی هم میتونه فقط لازمه که قدمه را برداره و تمام .
من هر چی میرم جلو دارم میبینم چه جوری درها بروم باز میشه من تازه دارم یاد میگیرم چکار کنم و نتایج وقتی میبینم میگم زینب همینه و جز این نیست خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت
خدایا من با تو آرامش خاصی دارم و تو با این نشونه ها چه جوری با قلبم بازی میکنی و من عاشق این بازیم ومن لبخند میزنم و تورا روبروم احساس می کنم و همیشه با یه چیزی برام نشونه میفرستی
امروز از پنجره ی هال داشتم بیرون و نگاه میکردم اون دور دورها کوهها را هر روز میبینم و عظمت خداوند را تحسین میکنم امروز کوه به شکل قلب دوتا تپه کنار هم شده بود و من فقط لبخند میزدم و خوشحال که وقتی با خدا حرف میزنم چه زود جواب میده من داشتم مناجات میکردم و گفتم ربنا آتنا فی الدنیا حسنهو فی الاخرهحسنه و چشمم به کوه افتاد وای خدای من چه زود جواب میدید
یا با غروبش یا با طلوعش عاشق این صحنه هام و از ذوق اشکهام میریزه
خدایا شکرت بابت تمام نعمتهایی که به ما دادی خدایا بی نهایت از تو سپاسگزارم
استاد از شما و خانم شایسته عزیز هم متشکرم ممنون
خدایا شکرت شکرت شکرت بی نهایت شکر
سلام بر استاد عشق و مریم جون مهربون
مثل همیشه عالی بود
من این روزها تمام تلاشم رو دارم میکنم تا درسی که باید از یک تضاد که بارهاست داره برام تکرار میشه رو بگیرم و ازش بزرگتر شم تا دیگه منو نرنجونه،نگرانم نکنه و حالمو بد نکنه
و به چشم دارم میبینم که چقدر هر بار دارم بهتر عمل میکنم و چقدر خدا داره بهم کمک میکنه مدام باهام حرف میزنه منطق برام میاره که مهسا قربونت برم فقط روی خودم حساب کن ، بی خیال اون بیرون
از ادمها بت نساز اون آدم برای حال خوبش محتاج عوامل بیرونیه ،اونوقت تو خوب بودن حالتو گره زدی به خوب بودن اون
بی خیال، بیدار شو
اون خودش نیاز داره من رو پیدا کنه تا بیدار شه و به شعف درون برسه، چرا روی اون برای خوب بودن حالت حساب کردی
به من وصل شو،من که منبع عشق منبع حال خوب منبع شادی بی قید و شرط و بی پایانم ، من بدون هیچ چشمداشتی بهت عشق میدم ، من همیشه توی فرکانس عشقم، همیشه تو اوجم، با من باشی همیشه توی حال خوبی ، به من وصل شو دختر
ول کن ، مقاومت رو بزار کنار ، این درسیه که تو باید بگیری
اون عشقی که اون ادم بهت میده ،اونم منم،
منم که از طریق اون ادم بهت عشق دادم ،اما تو اونو بت کردی توی زندگیت ، نیاز بود بهت بفهمونم که اون اصل نیست،اصل منم
اونم نیاز به عوامل بیرونی داره تا حالشو خوب کنه،همیشه توی فرکانس بالا نیست، روی بد کسی حساب کردی،اون ناتوان و ضعیفه که بخواد بهت مادام عشق و توجهو حال خوب بده
به خودت بیا
روی من حساب کن روی منبع شادی و عشق و ثروت و ارامش درونت
اونوقت بی نیاز میشی از ادمها
اونوقت همه عاشقت میشن وقتی تو در فرکانس بی نیازی باشی
وقتی اون ادم دیگه برای تو نه دلیل حال خوب باشه نه دلیل حال بد ،درها باز میشه و تو وارد مدار بالاتری میشی
فقط اراده میخواد
اون چیزی که الان در زندگیت هست رو اگر نمیخوای کنترل رو بردار و عوضش کن،کنترل دست تویه اما دکمه ی اون کنترل ،احساسات توئه که باید مدیریتش کنی
اراده میخواد داری؟؟؟
من جواب دادم قطعا دارم خدایا، تو کمکم کن هدایتگرم باش
تو که به این قشنگی و واضحی باهام حرف میزنی خودتم مسیر رو برام آسون کن، خودت هدایتم کن
من روی تو حساب کردم
من دارم تمام تلاشمو میکنم تو هم هل بده منو به سمت جلو
من عاااشقتم خدا جون برای این مسیر آگاهی
شکرت شکرت شکرت
به امید گشایش و رهایی
استاد جونم سپااااسگزارم
مریم جونم سپاااسگزارم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم. من عاطفه همسر علی اکبر اکبری هستم
استاد عزیزم از شما سپاس گذارم بخاطر این فایل های زبیا.
از دوستان گلم هم ممنونم بابت این همه کامنتهای زیبایش چقدر انرژی گرفتم و انگیزه خدایا از تو هم سپاسگذارم که باز هم هدایتم کردی که بیام کامنت بزارم.
یه نام خداوند جان و خرد
خداوندی که عشق است و عشق
خداوندی که هر لحظه عاشق من هست و هدایت میکند مرا
خداوندا تو چه زیبا آفریدی جهان را در صورتی که من بخواهم به زیبایی ها دقت کنم
و چه زشت آفریدی جهان را در صورتی که بخواهم به زشتی ها توجه کنم
گام هفتم
سلام استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان هم فرکانسی یا همسفرم
این گام را هم به لطف و هدایت خدا برداشتم و گوش کردم و لذت بردم
همه چیز واقعا بر میگرده به دیدگاه من
وقتی به یک موضوع ناجالب دقت میکنم و با یه افکار و یه نگاه منفی بهش نظاره گر میشم
اولین واکنش اینه که احساسم بد میشه
دومین واکنش نسبت به اون موضوع انزجار پیدا میکنم
حالا این موضوع میتونه تو روابط باشه
میتونه تو یک سری از مسائل دیگه باشه
اینجا برای خودم دو راه میزارم ،میگم میتونی دیدگاهت را بد کنی و این همه بدی ببینی
اما میتونی دیدگاهت را مثبتر کنی و از این مسئله یک موضوع مثبت پیدا کنی بعد اولین نتیجش احساس خوبت و ارامشت هست
و زمانی که من با این دید به مسائل نگاه میکنم چون استادم عزیزم گفته همه چیز به دیدگاه تو بر میگرده و منم دیدگاهم را که عوض میکنم
همه چیز 180 درجه فرق میکنه
و عمل به آموزه ها که استاد میگن های ملت عمل کنید واقعا راست میگن
خودم را یاد گرفتم از جایی که قانون یادم افتاد از همونجا تربیت کنم که قانون را اجرا کنم
و زمانی که فراموش میکنم دیگه خودمو سرزنش نمیکنم میگم از این لحظه به بعد طبق قوانین خداوند پیش برو
به خدا وصل بشیم اون همه چیز را به ما خواهد گفت
این موضوع بزرگترین راه و مسیر برای من هست تا بتوانم هر لحظه وصل باشم دارم رو خودم کار میکنم
بیشتر با شکر گزاری که بالاترین فرکانس رسیدن به پروردگار هست
خدا که به من وصله
فقط من باید به اون وصل باشم که این تنها راه موفقیت هست
عاشقتم خدا که تو همه چیزی و من بدون تو هیچم و با تو همه چیز
پس دستانم را بگیر و هدایتم کن
خدایا برای دوستانم در این محفل معنوی آرامش ،سلامتی،ثروت و عشق هدیه کن.
بنام الله
سلام خدا قوت
با تشکر فراوان از شما استاد گرامی و سپاس از مریم خانم عزیز که این ایده را عملی کردن.
من با گوش دادن به فایلهای استاد اینو میدونستم که ایده هایی که میاد را باید عملی کنیم تا یه قدم به جلو بریم و پیشرفت کنیم.
سال گذشته یه ایده ای به ذهنم خطور کرد که خیلی هیجان انگیز بود .وقتی به انجام دادنش فکر میکردم حتی باعث تپش قلبم میشد .راستش اصلا جرائت نکردم اجراش کنم و در گوشه ذهنم همیشه تا الان چراغ میزد و یکمی هم ناراحت بودم که اجراییش نکردم .
تا اینکه الان این فایل را گوش دادم و یه نکته توی این فایل توجه منو جلب کرد که به احتمال زیاد پاسخ به تردید من بود
اون نکته این بود که اگه ایده خیلی بزرگه و فاصله زیادی داره از وضعیت الان تو فعلا بیخیالش شو،تا تکامل را طی کنی .
امیدوارم درست فهمیده باشم.
متشکرم.
سلام وقت بخیر به همه عزیزان از گام هفتم
من همراه بودم ولی کامنت نمیزاشتم
ولی امروز صبح که از خواب پاشدم یک بارون عالی دیشب زده بود خونه ما یک پنجره عالی رو به کوچه داره اصلا خیلی باحال بود خیلی حالم رو خوب کرد همینجوری داشتم فک میکردم دیدم واقعا اتفاقا تو زندگی من تو همین چندروز واقعا رو فرم تره توی کارم ادمهای میان تشکر میکنن و واقعا راضی هستند یه سری مراجعینی که چند وقت بود نیومده بودند میان یه سری مراجعین جدید که میفهمم همکارم ارجاع داده بده من بدون اینکه من کار خاصی بکنم
و یک اتفاق خیلی جالب دیگه من چون با صحبتهای استاد پیش میرم و واقعا به هیچکس راجب این صحبتها نگفتم به جز خواهرم یک همکاری داریم سرکار که کار ما مکمل همدیگه س و (داستان همکار شدن ما واقعا جالبه هر موقع بهش فک میکنم میگم دیگه نشدی وجود نداره توی دنیا ) بعد مراجعین که کم میشد این بنده خدا هی میگه بریم تبلیغ بدیم بریم فلان جا فلان کارو بکنیم من هم چون نمیخواستم این کارو بکنم فقط یکبار گفتم یک بار این کارو کردیم زیاد فایده نداشت و ایشونم چیزی نگفتن بعدش من دیگه برای کارم کارگاه شرکت کرده بودم و کتاب میخوندم و روی دوره های استاد که با خواهرم خریدیم کار میکردم و این خانه تکانی رو شروع کردم و واقعا دیدم داره کار می کنه مراجعینی که یه مدت نیومده بودند دارند میان حتی جدید و توی ستاره قطبی گفتم خدایا خودت یکاری کن دیگه برای تبلیغات به من نگه تو رودربایستی نمونم من که صد البته ضعف منه بخدا دیشب دیدم خودش تنها توی کانال شهرمون تبلیغات زده فقط برای خودش انقد خوشحال شدم خوشحال شدم گفتم خدایا دستت درد نکنه و کلی سپاسگزاری کردم
ببخشید اگر نوشته بد بود فقط بعد گوش دادن این فایل دوباره اومد تو ذهنم شروع کردم به نوشتن فقط
خیلی ممنونم از استاد و مریم عزیز به خاطر این پروژه خانه تکانی
تا موقع قدم هفتم واقعا همه چیز بیشتر از تصورم تغییر کرده و به قول استاد چرخ دنده روون تر شده️