live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها - صفحه 3

344 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا گفته:
    مدت عضویت: 1008 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و همه دوستان

    من قبلا ، تضاد ها رو باعث عقب گرد و بدبختی خودم میدونستم وتوی این تضاد ها هر بار ضعیف تر میشدم حتی به جایی رسیده بودم خودباوری برای حلشون هم از دست داده بودم و فقط منتظر اتفاقات و تضاد های بدتری بودم این توالی تضادها تکراری و تخریب گر ادامه داشت تا یه زمانی واقعا خسته شده بودم و دنبال تغییر بودم تا با سایت استاد اشنا شدم

    اولش برام قابل پذیرش نبود که تضادها میتونن کمک کننده و حتی راهگشا برای زندگی بهتر باشن . کم کم با دیدن فایل های بیشتر نحوه واکنش دهی ام ،زاویه دیدم افکارم، صحبت هام با خودم تغییر دادم اشکلاتم رو هربار راجبش فکر میکردم و درس هامو میگرفتم الان دیگه در مقابل تضاد ها مقاومت کمی دارم هر بار که تضادی هست و خواسته شکل میگیره با ایمان میگم من میتونم و انجامش میدم خودباوریم یه درجه میره بالا .

    وسایلی که با تضادهایی که خوردم و تونستم بخرم یا بهم هدیه شد و کارها رو برام ساده تر کردن هربار که استفاده میکنم چند لحظه بهشون نگاه میکنم و تو دلم میگم خدایا شکرت

    هر ماه به خواسته های بیشتری میرسم خواسته هایی کوچکی که برام بزرگ بودند و حسرت داشتنشو داشتم ولی الان به راحتی میخرم و استفاده میکنم خدایا شکرت

    قبلا از دیگران انتظار داشتم کارهای منو انجام بدن نمیخاستم مسئولیت قبول کنم همیشه از زیر قبول کردن در میرفتم ولی الان خودم تنهایی انجامشون میدم چون اونها مسائلی هستند که به من مربوطه نه دیگران و این توی روابطم هم تاثیر مثبت گذاشته

    (به قول اقای حیایی : این نردبان منه و من میچسبم به همین و راه خودمو میرم و فقط به خدا توکل میکنم )

    خدایا شکرت که قدرت خلق زندگی مون به خودمون دادی خدایا شکرت جهان مسخر ما کردی خدایا شکرت برای استاد عزیز

    با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    دانا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 566 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته گرامی و همه هم پروژه ای های عزیز

    به امید خدا بریم برای گذاشتن رد پای گام هفتم طبق تعهدی که دادم

    این فایل با موضوع تضادها شروع شد که میخوام یک پیشامد جالب در مورد تضادها که همین چند وقت پیش بهش برخورد کردم براتون تعریف کنم و مدل برخورد من با این موضوع که بعد از وارد شدن به این سایت چقدر تغییر کرده را براتون به اشتراک بذارم

    چند وقت پیش یکی از شاگردهام اومد پیشم و شروع کرد به گلایه کردن در مورد اینکه حقوقی که بهم میدی کمه , و من هم از نظر خودم به اندازه تلاشی که برای مجموعه من انجام میده دارم بهش حقوق میدم اما جوابی که ناخودآگاه بهش دادم این بود که تو حتی در این شرایط که بهت فشار اومده از نظر مالی حاضر به تغییر نیستی حاضر به تلاش بیشتر نیستی , بهش گفتم شرایط الان تو به این خاطر اومده که بهت بر بخوره که یا یه تکونی به خودت بدی و شرایطت رو تغییر بدی یا اینکه مثل کارگر چرخی جلو پاساژ با این شرایط کنار بیای و برای رفع مسولیت از خودت بگی که قسمت این بوده که من همینقدر پول داشته باشم , نکته اول اینکه قبلها که با قوانین به اندازه الان آشنا نبودم دلسوزی میکردم براش و بیشتر از چیزی که حقش بود بهش میدادم و فکر میکردم که با این کار میتونم زندگی اونو تغیر بدم ولی الان بعد از اینکه مقداری با قوانین آشنا شدم اولا برام جا افتاده که نکته ای که استاد در دوره دوازده قدم بارها و بارها بهش اشاره کردند و اینکه من هیچ تغییری در زندگی هیچ کس نمیتونم بدم و خدا به یک اندازه به همه ما نزدیکه و فقط کافیه که ازش بخوایم و همچنین وظیفه من خدایی کردن برای بقیه نیست و توانایی این کار هم در من وجود نداره پس بیشتر از این شرک نورزم .

    و نکته دوم این که الان وقتی به همین موضوع فکر میکنم میبینم منی که این طور برای این بنده خدا بلبل زبونی کردم الان که به تضاد برخوردم آیا حرکتی در راستای خارج شدن از تضاد برای خودم انجام میدم یا نه که جا داره بابت اینکه هیچ وقت کوچکترین توقعی از هیچ کس نداشتم که بخواد شرایط منو تغییر بده اولا از خدای خودم تشکر کنم بابت این نگرش و دوما به خودم تبریک بگم

    درسته که من و شاگردم در شرایط مالی یکسانی قرار نداریم اما وقتی در یک اسکیل بزرگتر به موضوع نگاه میکنم میبینم که من هم از این همه ثروت و فراوانی که خدا در این جهان برامون قرار داده چیزهای زیادی نخواستم , واقعا درخواستهای من تا الان خیلی خیلی کمتر از اون چیزهایی بوده که خداوند بارها اشاره کرده که ما آسمانها و زمین را مسخر تو کردیم ای انسان , اگر فقط همین آیات رو درک کنم میفهمم که ناخودآگاه چقدر قدرت خدارو کوچک شمردم و توجهی به نشانه های واضح خدا در مورد ثروت و فراوانی نداشتم و از همین جا از خدای خودم طلب بخشش میکنم و قطعا خداوند هم منو میبخشه

    رسیدیم به موضوع بخشش که خداوند بارها و بارها خودش رو بخشنده معرفی کرده و این صفت خداوند در وجود همه ما هم هست و میترسیم ازش استفاده کنیم اما همینجا از استاد عباسمنش عزیز تشکر میکنم بابت این همه بخشندگی , وقعا فایلهایی با این همه آگاهی اگر از بخشندگی استاد نباشه چطور رایگان در اختیار ما قرار میگیره باز هم تشکر میکنم ازتون استاد

    استاد در مورد شکرگذاری بابت داشته های الان توضیح دادن و موتورهای زیبایی که در این فایل دیدیم و الان که فکر میکنم میبینم از وقتی که به این مکان توحیدی هدایت شدم چقدر میزان شکر گذاریم بیشتر شده بارها و بارها به خاطر موتور زیبایی که خدا بهم بخشیده به خاطر اینکه همین موتور چقدر کارهای منو راحت کرده دیگه نیازی نیست تو ترافیک باشم

    دیگه نیازی نیست برای کارهای روزمره از ماشین استفاده کنم دیگه نیازی نیست دنبال جای پارک بگردم و…

    و باز هم در مورد تضادها با دیدن این فایل باز هم بهم یادآوری شد خونه ای که الان دارم توش زندگی میکنم خیلی کارها رو نمیشه توش انجام داد و من لیاقت خیلی بیشتر از اینها رو دارم , دقیقا مثل استاد , استاد چه محله باحالی دارید چقدر تمیزه همه چی همه جا چقدر مرتب هست چقدر استخر و حیاط باحالی دارید , یعنی این تصاویر به حدی زیبا هستن حتی زمانی که فایل رو پاوس میکنم و تصویر از رنگی تبدیل میشه به سیاه سفید , میشه این زیبایی ها رو دید , واقعا تحسین میکنم این همه زیبایی این همه تمیز و مرتب بودن این هوای پاک و این همه انرژی مثبت که از دیدن ثروت و آرامش شما میگیرم , خدایا شکرت , و باز هم بهم یادآوری شد که اگر برای استاد امکان داشته به این شرایط برسن قطعا برای من هم امکان پذیره و خدا به یک اندازه در دسترس همه ما هست خدایا شکرت

    خدایا ازت میخوام همه هدایتهایت را دریافت کنم و در همه موارد زندگیم , از کوچکترین تا بزرگترین , از هدایتهای خودت پیروی کنم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    عاطفه زارعی گفته:
    مدت عضویت: 822 روز

    به نام خدا که رحمتش بی اندازه و مهربانیش همیشگیست

    با درود و سپاس خدمت استاد گرامی و مریم خانم گل و دوستان همفرکانسیم

    قدرت شگفت انگیز تضادها، سالی که من دیپلم گرفتم، خیلی ها بهم می گفتند، اگر وارد شغل آرایشگری بشی، زندگیت از نظر مالی تامین میشه، من هم که در سن 13 سالگی این هنر رو یاد گرفته بودم و با کمک مادرم توش تبحر زیادی پیدا کرده بودم، اطرافیانم اصرار زیادی داشتند که وارد این شغل بشم، ولی من به خاطر وسواسی که داشتم، اصلا از این هنر خوشم نمی اومد، واقعا تضاد بزرگی برام بود همه فکر می کردند من با این استعدادی که دارم حتما تبدیل به یک آرایشگر مشهوری خواهم شد، ولی اون زمان تنها جمله ای که هر روز صدها و صدها بار مثل نوار توی ذهن من تکرار می شد این بود که یک زن فقط با تحصیل به جایگاه اجتماعی خوبی می رسه و هیچ راه دیگه ای نیست، به همین خاطر رشته دیپلم ام رو تغییر دادم و در عرض سه ماه خوندن (اونم به قول امروزها خیلی ملو، طوریکه نوع درس خواندن کنکوری های الان رو با خوندن خودم اون زمان مقایسه می کنم، به خودم میگم چه جوری فقط با سه ماه خوندن اونم ملو اونم یه رشته دیگه تونستم بهترین دانشگاه دولتی قبول بشم)، بعد از اتمام دانشگاه، توی یک اداره دولتی (که اون سال فقط یک نفر استخدام می کرد پذیرفته شدم، اونم داستان مفصل هدایت الهی داره که در فایل های بعدی خواهم نوشت)، اون تضاد (وسواس من) و اون باور قلبی من ( جایگاه اجتماعی فقط با تحصیل) باعث قرار گرفتن من در این مسیر شد.

    تضادها انگیزه لازم رو برای حرکت در مسیر خواسته ایجاد می کند، محل تولد و زندگی من منطقه ای بود، که اکثر اقوام ام، اونجا زندگی می کنند و وقت زیادی از زندگی شخصی من درگیر مراسم های فامیلی می شد و البته اول خدمتم هم محل کارم در همون جا بود و دیگه بدتر من یه شعبه کاری دیگه تو خونه داشتم، من از دوران کودکی همیشه خودم رو لایق زندگی در منطقه های خوب تهران می دونستم، این تضاد (صرف وقت زیاد در مراسم های فامیلی) و باور(زندگی در منطقه های عالی تر) باعث شد، ما در یک منطقه عالی ‌خونه بخریم، که اینهم خودش داستان مفصل هدایت الهی داره که در فایل های بعدی براتون خواهم نوشت.

    شرایط کنونی نتیجه باورهای ماست، به اندازه ای که باور هامون رو بهبود بدیم شرایط بهتر میشه، من با آموزش های استاد متعهد شدم، دیگه وام نگیرم و هر چه زودتر اقساط باقیمانده ام رو تصفیه کنم، باورهای قبلیم در مورد وام (که خیلی آدمها الآنم نسبت بهش تعصب دارند) حذف و باورهای جدیدی ساخته شد، خدا شاهده، همین یه کار عزت نفسم منو فول فول کرد، باور های ثروت زیادی وارد ذهنم شد و الان سه تا کارت بانکیم، پر پوله و هرچی خرید می کنم چند برابرش خیلی سریع جایگزین می شه. آرامش و معجزه ی کنترل ذهنی که برام به وجود اومده قابل وصف نیست. چند وقت پیش برادرم تماس گرفت تا براش ضامن بشم و وقتی پرسید وام نداری؟ یا ضامن کسی که نیستی؟ خودم از گفتن اینکه خیلی وقته اقساطم رو پیش پیش پرداخت کردم و الان هم هیچ وامی ندارم، چنان احساس خوبی به هم دست داد که از صد تا موفقیت برام با ارزشتر بود.

    هماهنگی با خدا یعنی به حال خوب رسیدن در همین شرایط کنونی، مشیت خدا یعنی در مدار خواسته هات قرار بگیری، برای قرار گرفتن در مدار باید باورهات رو بسازی و مراحل تکاملی لازم رو طی کنی، من در مورد هدفم با همین شرایط کنونی وارد مشیت الهی شدم و از خدا هر لحظه درخواست هدایت می کنم، حالم خوبه، قلبم آرومه، ایمان ام، قویه و می دونم این انرژی و این سیستم منو کمک خواهد کرد تا به هدفم برسم.

    من به خدا اعتماد دارم و فقط به او توکل می کنم و کار و راه درست رو می رم و از این مسیر زیبا نهایت لذت رو می برد. با تشکر از همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 2076 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خداوند خالق عشق و زیبایی ها

    سلام و صبح بخیر پر نشاط خدمت استاد عزیزم و مریم بانو گرامی و همه دوستان خوبم

    لحظه لحظه زندگیتون پر باشه از شادیو خوشحالی ، سرحالی و سرزندگی شور و هیجان عشق و انرژی مثبتو حس و حال خوب و رویاییو بینظیر و…

    ببخشید نفس کم اوردم و گرنه بازم ادامه میدادم

    استاد عزیزم تو ادامه سپاسگزاری برای سلامتی و استفاده از قانون توجه به داشته ها و نعمت ها ، که خودش باعث شناسایی نعمتای بیشتر و سپاسگزاری بیشتر میشه ، هدایت شدم به یه پارک بسیار زیبا برای ورزش با کلی وسایل ورزشی و جاتون خالی دارم با اهنگای شاد ورزش میکنم

    البته این اهنگا بیشتر به درد رقص میخوره تا ورزش :)

    خیلی حال میده وسط ورزش کامنت هم بنویسی چون یه انرژی زیبای با نشاط با کامنت هماهنگ میشه

    استاد عزیزم فضای اینجا خیلی رویاییه

    از یه طرف خنکی دلچسب هوا ، که خدا رو شکر خیلی هم تمیز و لطیف هست

    و از یه طرف سرسبزی درختا و گل و بوته های رنگاوارنگی که تا چشم کار میکنه وجود داره

    که هم یه عطر دلنشینو توی هوا پخش کردن و هم یه زیبایی خاصی رو از خودشون به نمایش گذاشتن

    کلی هم پرنده اینجا هست هم دارن اواز میخوانن و هم روزیشون رو از خدا دریافت میکنن

    استادم حسو حال اینجا بینظیره

    کلی ادم هم اومدن اینجا پیاده روی و دچرخه سواری و برا سلامتیشون ارزش قائل اند و دارن ورزش میکنن و خوش مگذرونن

    خدایا شکرت بابت این همه زیبایی

    واقعا احساس سپاسگزاری احساس شادی و خوشبختی و ثروت زیباترین احساساتی هستن که درونمون قرار داره و باید از درون اونا رو پیدا کنیم تا به همه چیز برسیم

    استاد من واقعا احساس خوشبختی میکنم

    چه نعمتی بالا تر از سلامتی

    چه رحمتی بالا تر از حضور دائمی خداوند تو زندگیت

    چه لذتی بالا تر از استفاده همیشگی از جریان هدایت

    چه ثروتی بالا تر از اینکه بزرگترین استاد توحیدی در کنارت باشه و بتونی از علم و اگاهی و تجربیاتش استفاده کنی

    چه احساس خوبی بالا تر از اینکه کلی ادمای خوب و فوق‌العاده بشناسنت و برات ارزش قائل باشن

    گرچه هنوز اونا رو نمیشناسی خودش یه نعمت منحصر به فرده که هیچ کسی تو تاریخ بشریت یه همچین نعمتیو نداشته /استیکر خنده/

    چه احساسی برتر از اینکه قدرت خدا رو تو وجودت احساس کنی ، شجاعتش رو دریافت کنی ، از چیزی نترسی و با اعتماد به نفس عمل کنی و راه درست رو بری

    اینا همون نعمتا و ثروتایی با ارزشی هستن که دارمشون و به خاطرشون از خدا سپاسگزارم

    راستی استاد این اولین کامنتم رو فایلی هست که هنوز بازش نکردم

    یه حسی گفت اول کامنت بذارم و این احساس خوبم رو بنویسم و بعد برم سراغ این فایل زیبا

    استاد دوستداشتنی عاشقتونم

    مریم بانوی عزیز سپاس فراوان

    دوستان عزیز خیلی مخلصیم

    در پناه خالق یکتا سعادتمند و ثروتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    فریبا شهاب گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    بنام خدای مهربان وعزیزوعظیم

    سلام بر استاد جان موحد ومریم جان شایسته بانوی موحد

    یادآوری اینکه ما ومن همه از وجود خداهستیم ومن خدای درون خودم هستم ‌حس خوب ‌قدرتمندی بهم میده همه چیز دست خودم هست وبایددددد خودمو ‌قدرت درونیم رو باورررر کنم ،که خالق اعظم ومهربانم چه هوشمندانه جسم وروحم رو هم زمان خلق کرده واز روح پاک وقدرت لایزالش درمن ‌میده تا در این جهان زیبا ،براساس قوانین الهی زیبا زندگی کنم تا به زندگی زیباتر ابدی دست. پیداکنم. ،جهان با تمام امکانات وثروت نهفته درآن

    دراختیارم قرارگرفته وباید بلند بشم وراه ببافنم در مسیر قطعا حضرت حق جلوتر از من راهنمایم خواهد بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مهدی حکمتی گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان ارزشمندم

    استاد درمورد دریم بورد صحبت کردن. حالا من که هنوز نتونستم دوره 12قدم رو تهیه کنم. اما وقتی تجسم کردم که یه دریم بورد دارم، این سوال برام ایجاد شد که اصلا این‌ها رو میخوای چکار؟

    بعد بهم الهام شد که من خواسته‌هام رو برای نزدیکتر شدن بیشتر به خدام و شناخت بیشترش و تجربه‌ی بیشترش میخوام. یعنی من یه سری خواسته دارم، میام باورهام رو درمورد خدا قویتر میکنم و اون خواسته‌ها رو خلق میکنم و از پتانسیل‌های وجودیم که خدا در من قرار داده استفاده میکنم. وهاب بودن خدا، وکیل بودن خدا و . . . رو تجربه میکنم. و رابطه‌ام با خدا بهتر و بهتر و بهتر میشه. و عشق خدا به من رو بیشتر درک میکنم و منم بیشتر عاشقش میشم و عاشق و معشوق‌تر میشیم. این خواسته‌ی منه.

    ان‌شاءالله همیشه همه‌مون به فضل خدا شاد و موفق و خوشبخت باشیم

    خدایا صدهزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    خداوندا فقط تو آگاهی از آنچه در هر لحظه در حال گذر است. خدای خوبم آن هنگام که در مقابل ذهنم قرار می‌گیرم و سعی دارد مرا به گذشته و آینده بکشاند و حسرت و ترس و رنجش را بیافریند، یاد و نام دوست که مرا به لحظه بر می‌گرداند و یادم می‌آید که باید در اکنون حضور داشته باشم در این لحظه که هیچ چیزی جز آرامش و امنیت تو وجود ندارد چرا که حضورم همراه ایمان است. می‌دانم زمان تو درست است و هر چیز بموقع خودش آشکار می‌شود و من چیزی جز خواست و رویای تو برای خود نمی‌خواهم, پس بگیر تمام دلهره‌هایم را و آرامشی عطا کن تا در مسیر تو بمانم و بینشم را بیفزای تا درک کنم انچه را که نمی‌دانم و تو می‌دانی.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■خانه تکانی ذهن/ گام هفتم/باورهایی برای امکان پذیری آرزوها

    جملات کلیدی جلسه :(یادداشت های شخصی)

    ●هر چیزی که بخوای به به وجود می آد،هرچی تو زندگیم دارم به خاطر تضادهایی که بهش برخوردم مسافرخونه‌هایی که تو ناصر خسرو تو تهران می‌رفتیم و اون مسائل و اینا اون تضادها باعث شد که این خواسته‌ها به وجود بیاد وقتی باورتون درست بشه همه اون تضادهایی که خیلی گریه و ناراحتی داشتن باعث شادی تون میشن

    ●آرزوهاتونو فراموش نکنید اونا باید انگیزه به شما بده و در واقع انرژی رو در شما آزاد کنه که برید به سمت خواسته‌هاتون دیگه نه اینکه بگیدچون من ندارم چون نمیشه حسرت بخورم بشینم آرزوهاتونو نگه دارید بنویسید در مورد شون تجسم کنید

    ●به خودتون بگید که من الان با این باورام اینه وضعیتم. باورام تغییر کنه همونجور که بقیه تونستن این نعمت‌ها رو داشته باشن منم می‌تونم همه چیز برمی‌گرده به باورهای خودم،هیچ محدودیتی در کارنیست هرچی که هست توی ذهن ماست اگه چیزی می‌خوای که تو زندگیت نداری داشته باشه دیگه اگه کسی تونسته داشته باشه تو هم می‌تونی داشته اگر نداری نه به این دلیلی که تو مثلاً ناتوانی… نیست. به این دلیل که مایه سری باورهایی رو از گذشته داشتیم که به ما کمک نکرده برای اینکه داشته باشیم .یکی از مهم‌ترین اون باورها اینه که ما مسئولیت زندگی خودمونو بپذیریم. باورهامون درست کنیم خود به خود همه چیز درست میشه و همه چیز تغییر میکنه

    ●خوشبختی احساس خوبه آقا خوشبختی احساس خوبه نه ماشین و خونه اگر تو بهترین کشور دنیا باشی بهترین وسایل زندگی هم داشته باشی اما فکرت خراب باشه غصه بخوری گیر بدی غر بزنی نق بزنی تو دلت کینه و نفرت داشته باشی هیچ وقت خوشبخت نیستی اما اگر باورات درست باشه و از لحظات لذت ببری و تمرکزتو بذاری بر روی زیبایی‌ها حالت خوب باشه ثروت و خوشبختی ثروت نتیجه حال خوبه نتیجه طبیعی باور خوبه خودش وارد زندگیت میشه نمی خواد کارخاصی بکنی.

    ●این کار خداونده شما اگه قانون خداوند یاد بگیری اتفاق برات میفته

    ●بحث توحیدی که من اینقدر روش تاکید می‌کنم این بحث توحیدی در واقع همون نگاهیه که ما مسئولیتو بندازیم گردن بقیه یا از بقیه انتظار داشته باشیم یعنی شرک، چرا من اینقدر در مورد شرک وتوحید صحبت می کنم. به خاطر اینکه کل داستان همین به خاطر اینکه یه روزی که من خدای خودمو باور کردم گفتم دیگه بقیه ای وجودندارند. خدا کجاست ؟خدا تو قلب منه، خدا با منه، خدا پیش منه،منو خدا یکی هستیم .

    خدایی که توی قرآن گفته (هرجا برید بخونید به خدا هرجا از کلمه سخره از ریشه سخره به معنای تسخیر به معنای مسخر شدن استفاده کردن) گفته ما کوه‌ها رو دریاها رو زمین و آسمون رو مسخر خداوند یا مسخر خودمون کردیم توی آیه‌های دیگه اومده عین همونا رو گفته که ما مسخره شما کردیم. یعنی ما و خدا با هم یکی هستیم ما با هم تفاوتی نداریم ما از خداییم ما باورهای خدایی داشته باشیم ما مثل خداوند زندگیم خودمونو خلق می‌کنیم چون این وعده رو به ما داده چون آیه قرآنه میگه وقتی که به زمین اومدید هدایت از طرف من میاد هر کسی از هدایت من پیروی کنه نه ترسی و نه غمی داره.

    مثلاً بگیم مارها شده‌ایم توی باد رها شدیم نه اینجوریا نیست ما وصل بشیم خداوند همه چیز رو به ما میگه.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سپاسگزاری:

    ● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیم‌بنشینم.

    ● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم

    ꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂

    خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدار خود ارزشمندی بیشتر و مدار ثروت و موفقیت و آگاهی قرار بگیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    یک درس عالی که در این فایل یاد گرفتم این بود که باور کنم که همه چیز به وجود می آید و همه چیز دست یافتنی است

    یادم باشد که به هر چیزی که باور داشته باشم همان برای من رخ خواهد داد

    در کنار همه این باورها و آرزوها به این یاد داشته باشم که از تضاد های خودم نترسم و به دل آنها بروم

    تضاد ها برای این به وجود آمده اند که من خواسته های خودم را بشناسم و قدم در راه به دست آوردن آنها بگذارم

    یادم باشد که می توانم موفق بشوم و یادم باشد که همیشه به تضاد ها و چالش های زندگی خودم با حال خوب نگاه کنم و هر چه باورهای خوبی را برای خودم بسازم دست یافتن من به خواسته های من ممکن پذیرتر خواهد بود

    یادم باشد که وقتی که دیگران به آن خواسته ها دست پیدا کرده اند من هم می توانم دست پیدا کنم

    نکته در این است که حال خودم را خوب نگه دارم

    شاد باشم

    آرام باشم

    حال خوب داشته باشم

    جالب در این است که وقتی ایده و الهامی به ذهن من وارد می شود به آنها عمل کنم همان قدمی است در راه رسیدن به خواسته خودم

    همان راهی است که باید بروم

    ترس نداشته باشم

    از خدای خودم کمک بگیرم

    از او هدایت بخواهم

    در این وسط از زندگی خودم لذت ببرم

    حال خوب داشته باشم

    آرام باشم

    سرحال باشم

    اینها راه ها و قدم هایی است که وقتی من آنها را رعایت کنم به بهترین نتایج و دستاورد ها دست پیدا خواهم کرد

    خداوند همه چیز را به من خواهد داشت من فقط باید بخواهم و ایمان داشته باشم که به دست خواهم آورد

    این فایل ها یک جورایی ایمان من را قوی تر می کنند

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1148 روز

    سلام به استاد عزیز و گرامی خودم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.

    همونطور که استاد عزیز فرمودن با هر بار گوش کردن دوره‌ها توی مدار بالاتری قرار میگیریم .

    دوره ی 12 قدم رو تو این چن سال اخیر بارها گوش کردم و هر بار درسهای تازه‌ای کسب کردم دقیقاً باید تو مدارش باشی تا صحبتها و مطالب استاد رو خوب درک کنی. امسال هم این دوره رو با خودم مرور کردم و به درکهای خیلی عمیق‌تر و بهتری از زندگی و قوانین جهان رسیدم .

    همگی ما وقتی استاد را به عنوان مناسب انتخاب کردیم طبق پیرو ایشون خواسته‌ها و آرزوهای زیادی داشتیم که دلمون میخواست اون‌ها رو بدست بیاریم سالهای اولی که دوره‌های استاد را کار می‌کردم فک میکردم خیلی خوب دارم کار می‌کنم و از اینکه به خواسته‌ای نمیرسم خیلی تعجب میکردم ولی از اونجایی که صحبتهای استاد عزیز رو نسبت به قوانین قبول داشتم و پذیرفته بودم که این مسیری هستش که باید ادامه بدم .

    با بالا رفتن مدارم متوجه شدم کنار تغییراتی که به ظاهر داشتم ترمزها و مقاومتهای زیادی نسبت به مسائل زندگی داشتم که حواسم از اونا پرت بود. وقتی متوجه شدم سعی کردم تمرکزم رو روی تغییرات مثبت این مقاومتها و ترمزها بزارم .

    هر چقد بیشتر پیش می‌رفتم بیشتر متوجه می‌شدم که لابه لای تغییرات مثبتم چ نقطه ضعفها و چ مقاومتهایی دارم. سعی کردم تک تکشونو بررسی کنم هنوزم که هنوزه رو این موضوع دارم کار می‌کنم چون مید‌ونم ضعفهای ما به بی‌نهایت طریق می‌تونن تو وجودمون دیده بشن.

    به میزانی که خودم برای تغییرشون تلاش می‌کنم و قدم بر میدارم ، اون‌ها کمرنگ تر میشن .

    هماهنگی بین ذهن و روح و صلح با خود از عوامل بسیار مهمی بودن که تو این زمینه منو به احساسات بهتری کشوندن. هر چقد با خودم صادق بودم و دست از تقلا زدن و جنگیدن برای رسیدن به خواسته‌هام برداشتم بیشتر بین ذهن و روحم هماهنگی ایجاد کردم. هر چقد بیشتر ارزشها و توانمندیهای خودمو متوجه شدم و بیشتر برای ایجاد حال خوب و داشتن آرامش به خودم احترام گذاشتم و سعی کردم به خودم عشق بورزم و پذیرشمو نسبت به موضوعات و مسائلی که باهاشون درگیر هستم بیشتر کنم ،بیشتر به صلح با خود رسیدم. حالا که نتایجهای خوبی تو زندگیم می‌بینم می‌فهمم که این خودم بودم که حس لیاقت رو از خودم دور کرده بودم و بنابراین با بر داشتن مقاومتها ، حس لیاقت را در خودم پرورش دادم تا به این نتایج خوب رسیدم. دیدن این نتایج و دیدن این نشونه‌ها به من امید زیادی میده که اولاً که تو مسیر و مدار درستی هستی و اینکه باید همچنان ادامه بدم تا به قول استاد به خواسته‌های بزرگم دست پیدا کنم. نگاهم به زندگی نگاهم به روابط با همسرم با فرزندام با دیگران خیلی متفاوت‌تر و بهتر از قبل شده.

    برخورد و واکنشهام نسبت به مشکلات و تضادهای زندگیم خیلی خیلی بهتر شده. یاد گرفتم تا جایی که می‌تونم ذهنم رو کنترل کنم تا عملکردهای بهتری داشته باشم.

    هر چقد شناختم نسبت به خداوند بیشتر میشه انگار زندگی برام راحت‌تر و آسون‌تر پیش میره . انگار دلم قرص‌تر میشه . اول اینکه بیشتر قدرت خداوند رو قبول دارم و بیشتر باور دارم که خداوند بهتر از خودم از خودم مراقبت می‌کنه، به شرط اینکه خیلی جاها از سر راهش کنار برم و دست و پای الکی نزنم .

    به جای دست و پا زدن صبوری کنم، سکوت کنم ،احساساتم رو کنترل کنم.

    تجربه کردم که فقط از این طریق می‌تونم به تک تک خواسته‌هام برسم همانطور که تو این مدت به خیلی هاشون رسیدم.

    دیگه از هیچکس و هیچ چیزی گله‌ای ندارم جایی دنبال مقصر نمیگردم به خاطر چیزی کسیو محکوم نمی‌کنم. چون می‌دونم هرچی بوده و نبوده خودم جذب کردم. این خودمم که با افکار باور هام همه چیو خلق می‌کنم. بنابراین در مقابل همه ی اتفاقات زندگیم باید فقط به خودم رجوع کنم. بخصوص به درونم که عامل و سرمنشأ همه ی اتفاقات زندگیم افکار و باورهای درونی و بنیادینمه که خیلی وقتا ازشون غافل بودم !

    از خدای بزرگ و مهربونم میخوام که همیشه و در همه حالی مراقب و مواظبم باشه تا مرتکب اشتباهات گذشته نشم و توی مسیر درستی و صداقت ،هدایت و یاریم ‌بکنه.

    باور و یقین دارم به میزان ایمانم نسبت به خداوند از جهان پاسخ مثبت دریافت میکنم.

    پس هر جایی که دیدم زندگی بر وفق مرادم نیست و یا اتفاقاتی باعث آزار و اذیتمه ، باید آگاهانه طبق قوانین جهان پیش برم تا نتیجه ی عکسشو بگیرم.

    ما در هر لحظه بدون در نظر گرفتن اشتباهات قبلیمون می‌تونیم با افکار و باورهای مثبت و داشتن احساس خوب خالق اتفاقات بهتری باشیم همه چیز دست خودمونه فقط باید صبوری کنیم .صبر ! صبر! اونم فقط با احساس خوب !

    استاد جونم مرسی ، مرسی ازت که هستی .

    الهی همیشه باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  10. -
    یگانه بانو گفته:
    مدت عضویت: 775 روز

    به نام خداوند عشق و مهربانی

    سلام به دوستان پرمهر و خوبم

    «آن چه از جنس افکارِ توست به سمت تو درحال حرکت است.

    همانطور که تو به سمت آن درحرکتی

    پس آرام وآسوده باش

    وبگذار هستی کار خودش را در زمان خودش بکند…

    کافیست انسان باشیم و عاشق…

    مهر ورزیم و دستی بگیریم..

    آنگاه میبینی که دنیا برایت میشود بهشت»

    چند روز پیش بین دو تا از همکارام یه مسأله و صحبتی پیش اومد که باعث دلخوری یکی از اونا شد، اون دوستی که دلخور شده بود برای تلافی رفتار طرف مقابل، تصمیم گرفت مرخصی بگیره تا مرخصی همکارش کنسل شه.مرخصیشو رفت و به ظاهر به هدفش رسیده بود.ولی قسمت عجیب ماجرا اینجا بود که تو همون روزی که مرخصی بوده، یه اتفاق بدی براش پیش میاد و خلاصه کلی اذیت شده بود.

    یه ماجرای دیگه تعریف کنم……

    یکی از دوستام میخواست برای یه مناسبتی جشن مفصلی بگیره و کلی براش برنامه داشت می ریخت.حالا هدف چی بود؟؟؟میخواست عکسای جشن و استوری کنه و چشم یه سری از بدخواه هاشو دربیاره.

    دقیقا فردای همون روزی که با من صحبت کرد و قصد و هدفشو از این کار گفت، همسرش بشدت مریض شد، به حدی درگیر اون شد که اصلا نتونست به جشن حتی فکر کنه.

    از این دست ماجراها و اتفاق ها بسیار دارم که بنویسم چون چند روزه ذهنم بشدت درگیر پیدا کردن این نشونه هاست تا اون چیزی که بهش رسیدم و الان میخوام عنوانش کنم رو تایید کنه.

    «معجزه ی نیت»

    دوستان نمی‌دونید چقدر مهمه قصد و نیتتون از انجام کارها و رفتارهاتون چیه، مهم نیت و احساسیه که پشت اون عمل یا رفتاره، نه ظاهر خود عمل‌.

    مثلاً فرض کنید ما داریم برای درآمدمون شکرگزاری میکنیم، ولی نیت چیه؟؟؟درامدم زیاد بشه

    دارم برای خواسته م تجسم انجام میدم، نیت چیه؟؟؟تا بهش برسم

    نیت باید پاک و خالص و خدایی باشه.

    سر کیو داری شیره میمالی؟؟؟؟

    کیو میخوای فریب بدی؟؟؟؟

    خودتو؟؟؟؟خدارووو؟؟؟؟؟کائناتو؟؟؟؟؟؟

    نیتت تا خالص نشه،

    تا بوی خدایی نده

    تا به قصد لذت بردن خالصانه نباشه

    باور کنید هیچ ثمری نداره که هیچ، چه بسا که پیامد های بدتری هم خواهد داشت، مثل همون موارد بالا که تعریف کردم.

    یه وقتایی نیتمون از رسیدن به هدف فخرفروشی و پز دادنه

    تلاش برای رسیدن به خواسته و هدفمون، درآوردن چشم بقیه ست، برای ثابت کردن به بقیه ست که آقا ما اینیممممممم.

    ولی همین نیت های پشت پرده، کارو خراب می‌کنه.

    هدفت از انجام تمرین ها، فقط و فقط باید توحیدی و لذت بردن بیشتر خودت باشه، در غیر اینصورت جواب عکس میگیری.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1841 روز

      بنام خداونده بخشنده و مهربانم…

      ۞ وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا

      و خدای یکتا را پرستید و هیچ چیزی را شریک وی نگیرید و نسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و همسایه دور و نزدیک و دوستان موافق و رهگذران و بندگان که زیردست تصرف شمایند نیکی کنید، که خدا مردم متکبّر خودپسند را دوست ندارد.

      سلام به یگانه بانو عزیز..

      این ایه به صورت هدایتی اومد و تقدیمش میکنم رو روح شما…

      یگانه بانو

      خود خدا گفته که وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ

      خودش از حال دل همه ما باخبر …

      یکی از همکارام یه داستانی تعرف کرد از بچش خیلی جالب بود برام…

      گفت اب داشتم میخوردم بعد از اینکه اب رو خوردم گفتم خدایا شکرت…

      بعد بچش در میاد بهش میگه بابا خدارو شکر برای غذا خوردن فقد…

      حالا داستان اینه که شما میگید خدا از نیت با خبر همیشه از خدا میخوایم که همچیز رو برای ما افزون کن بهترینشو بده ناب ترینشو بده ..

      برای اینکه بتونیم دنیا رو جای قشنگتری کنیم برای اینکه قانون جهان هستی همینه

      قانوت بدون تغیرر خدااااا

      خدارو صد هزار بار شکر برای تمام زیبای هاش اره من سپاسگزاری کنم به جاهایی هدایت میشم که سپاس گزاری بیشتری میکنم …

      ممنونم از کامنتتون یگانه بانو مهربان و بزرگ قلب…

      در پناه جان جانان رب العاالمین شاد سلامت و ثروتمند باشی

      با عشق حسین عبادی بنده خوب خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سارا تقوی گفته:
      مدت عضویت: 1370 روز

      دوست عزیز چقدر به دلم نشست که گفتید نیت برای لذت بردن باشه. واقعا همین طوره

      اتفاقا خداوند ارزوهایی که از سر لذت بردنه رو خیلی سریع میده مولا با خودت میگی هوس قرمه سلزی کردم فرداش یا همون روز مامانت قرمه سبزی درست میکنه. با خودت میگی ای کاش به چیز دیگه خواسته بودم ولی الان میفهمم که اتفاقا چیزهایی که از روی هوسه و لذت بردن محض خیلی سریع تر داده میشه. چون ما هیچ احساس نیاز و کمبود و عجله نداریم، فقط یه هوسه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آیسان گفته:
      مدت عضویت: 918 روز

      واااای من قربونت برم دختررررر چ مساله ی مهمی رو بهش اشاره کردیییی.نیت! واقعا مهمههه تا وقتی نیت خالص و الهی نباشه اصلا نمی‌تونیم حس خوب خالص بفرستیم .شاید سطحی حس خوب و ارتعاش خوب بدیم ولی عمیق و درست حسابی نیست واقعا .شاید برای همین هم هست تو ی دین هم انقددد به نیت نیک توجه شده.

      خیلی عالی بود دمتگرم بانوی با وقار.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: